( شعله جاوید 14 عناوین مندرج در شماره )روز اول می

روز سرخ، انقالبی و انترناسیونالیستی»درفش انقالب اکتوبر شکست ناپذیر است!« - مائوتسه دون

د می لمړی ورځ سور، انقالبی او انترناسیونالیستی

ورځ»داکتوبر د انقالب بیرغ ماتی نه خوړونکی دی.« - مائوتسه دون

به ادامۀA گذشته:به مناسبت

تجلیل از پنجاهمین سال گرد انقالب کبیر فرهنگیپرولتاریایی چین

Aبررسی گذرا و اولیۀ اساس نامۀA رویزیونیستی تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب

"کمونیست" چین متن انگلیسی اساس نامۀA "حزب کمونیست چین"، مصوب کنگرۀA کشوری یازدهم آن حزب در

)1364، توسط گروپ اعزامی یازده نفری "سVVاما" به چین در سVVال 1982سال (، از1985 آن کشVVور آورده شVVده بVVود. بخش غرجسVVتان "سVVاما" چنVVد مVVاه بعVVد از برگشVVت این گVVروپ اعزامی از چین، از جناح تحت رهVVبری قیVVوم "رهVVبر" در "سVVاما" انشVVعاب نمVVود و در همVVان موقع بخش برنامVۀA عمVVومی اسVاس نامۀA "حVزب کمونیسVت چین" مصVوب کنگVرۀA سراسVری یازدهم آن حزب را به دری ترجمه کرد و در میان منسوبین جنبش چپ کشVVور پخش نمVVود تVVا

رویزیونیزم بVVر حVVزب کمونیسVVت چین و دولت چین مسVVلط1976نشان دهد که بعد از سال گردیده، سوسVVیالیزم در آن کشVVور سVVرنگون شVVده و رویزیونیسVVت های کودتVVاگر غاصVVب، در

"حزب کمونیست چین"، اساس نامۀA "حزب" را بنیاداً تغییر داده و1982کنگرۀA کشوری سال به یک اساس نامۀA رویزیونیستی مبدل ساخته اند.

بخش ترجمه شده درین جا یک بار دیگر، و البته با اصالحات جزئی، نشر می گردد. اما بررسVVی مندرجات این سند طبق روال زمان ترجمۀA آن به دری صورت نمی گیرد، بلکه به ادامۀA بررسی اسVVناد قبلی حVVزب کمونیسVVت چین منVVدرج در بخش اول این نوشVVته و در ارتبVVاط بVVا آن هVVا

صورت می گیرد.

1982اسVاس نVامVۀA حVزب کVمVونVیVسVت چVیVن مصّوب کنگرۀA کشوری یازدهم - فصل اول - برنامۀA عمومی

مهم ترین مسایل مورد بررسی درین سند: – در مورد خصلت طبقاتی حزب کمونیست چین: 1 – در مورد تیوری راه نمای عمل حزب کمونیست چین:2

الف: موضوع مارکسیزم- لنینیزم و اندیشۀA مائوتسه دون: ب - موضوع انتخاب مارکسیزم- لنینیزم و مائوتسه دون اندیشه به حیث راه نمVVای عمVVل

حزب: پ - محVVدود کVVردن ماتریVVالیزم دیالیکتیVVک و ماتریVVالیزم تVVاریخی به تحلیVVل مVVارکس و

انگلس:ت - محدود کردن ماتریالیزم تاریخی صرفاً »در قانون تکامل جامعۀA بورژوازی«:

ث - محدود کردن سوسیالیزم علمی در چهارچوب تحلیل مارکس و انگلس: AۀVVیزم- اندیشVVیزم- لنینVVی مارکسVVاد سیاسVVج - در مورد نادیده گرفتن کامل جزء اقتص

مائوتسه دون: VV در مورد "مائوتسه دون اندیشه" به طور مشخص:3

الف VV »کمونیست هVVای چین همVVراه بVVا رفیVVق مائوتسVVه دون بحیث یVVک رهVVبر عVVالیشان، مائوتسه دون اندیشه را ... تحلیل و خلق کردند.«

ب VV »مائوتسه دون اندیشVVه... از پرنسVVیپ هVVای عVVام مارکسVVیزم- لنینVVیزم و پراتیVVککنکرت انقالبی چین تحلیل و خلق ... « گردیده است.

پ VV »مائوتسه دون اندیشه مارکسیزم- لنینVVیزم بکVVار بVVرده شVVده و تکامVVل یافتVVه درچین است.«

ت VV »مائوتسه دون اندیشه... متشکل از یک بدنۀA اصیل تیوریک مربVVوط بVVه انقالب وساختمان در چین و یک تجربۀA فشرده شدۀA مربوط به آن« است.

VV بدنۀA اصیل تیوریک مربوط به انقالب و سVVاختمان1ث VV »در عمل هر دوی شان- ] VV تجربۀA فشرده شدۀA مربوط به آن[ ثابت شده است.«2در چین و

ج VVVV »مائوتسVVه دون اندیشVVه... از دانش اجتمVVاعی حVVزب کمونیسVVت چین نماینVVدگیمی کند.«

VV در مورد تضاد عمده در جامعۀA چین:4 – در مورد وظیفۀA مبارزاتی عمده در چین: 5 VV در مورد خصوصیات جامعۀA سوسیالیستی:6 - در مورد سه جنبش عظیم انقالبی:7 VV در مورد انترناسیوناسیونالیزم پرولتری و سیاست بین المللی:8 VV در مورد تغییر نهایی جامعۀA سوسیالیستی و ترقی آن به کمونیزم:9

فراخوان کمیتۀA مرکزی حزب کمونیست هند)مائوئیست(

اطالعیۀA رسمی دومین کنگرۀA حزب کمونیست فیلیپین

فیلیپین: مردم ُمِصرانه خواهان پایان ترک مخاصمه با حکومت هستند ارتش نوین خلق –

هند: مائوئیست ها در منطقه مVرزی آنVدرا-اودیشVا تشVکیالت خVود راتوسعه می دهند

هنVVد: مائوئیسVVت ها کنVVترل منطقVVه جنگلی در »پاالکVVاد« را بVVه دسVVتمی گیرند

- هVایی از سVالح هVا عکس یک هفته بعد از درگیری در سوکما مائوئیسVتهای مدرن مصادره شده از نیروهای پلیس منتشر نمودند

**********1

روز اول می

روز سرخ، انقالبی وانترناسیونالیستی

»درفش انقالب اکتوبر شکست ناپذیر است!«مائوتسه دون.

امسVVVال صVVVدمین سVVVال انقالب اکتVVVوبر اسVVVت. امپریالیسVVVت ها، مVVVرتجعین، ریفورمیست ها و اپورتونیست های رنگارنگ سعی دارند کVVه ضVVرورت تجلیVVل از این روی داد عظیم تاریخی را از بین ببرند، یا آن را تیره وتار نشان دهند، بVVدنام کنند و لکه دار سازند، همان گونه که سال گذشته با پنجVVاهمین سVVال گرد انقالب

عظیم فرهنگی پرولتاریایی این کار را کردند. آن ها چنین می کنند زیرا می دانند که پیام عظیم این روی دادهای عظیم تاریخی

در حال حاضر برای پرولتاریا و توده ها بیشتر و بیشتر قابل عرضه است. برای رهایی از امپریالیزم، سرمایه داری، جنVVگ، اسVVتثمار پرولتاریVVا و سVVتم بVVر

مردمان، ما باید انقالب پرولتری را برپا نماییم. طبقۀA کارگر باید قدرت سیاسی را از دست طبقات حاکمه بVVیرون کنVVد، قVVدرت سیاسVVVی و دولت خVVVود را یعVVVنی دیکتVVVاتوری پرولتاریVVVا را برقVVVرار سVVVازد و سوسیالیزم را اعمار نماید. پرولتاریا باید انقالب را در هر کشور و جهان، برای رهایی یافتن از تمVVامی زنجیرهVVای امپریVVالیزم و مVVارش به طVVرف کمونVVیزم در

سرتاسرجهان، تکامل دهد و تداوم بخشد. نظام امپریالیستی نظام فاسد و گندیده ای اسVVت کVVه لVVنین در اثVVر عظیم خVVود "امپریالیزم عالی ترین مرحلۀA سرمایه داری" بVVه تجزیVVه و تحلیVVل و تشVVریح آن

پرداخته است. مواجهۀA امپریالیزم و حکومت های آن در تمVVامی حوزه هVVا بVVا یVVک بحVVران عمیVVق اقتصادی و مالی، سیاسی و اجتماعی ادامه دارد و امپریالیست ها بحران شVVان را از لحVVاظ داخلی بVVاالی پرولتاریVVا و توده هVVای کشVVورهای امپریالیسVVتی و از

لحاظ بین المللی باالی مردمان و ملل تحت ستم می اندازند. امپریالیزم جنگ اقتصادی و جنگ تجاوزکارانVVه و چپاول گرانVVه به خVVاطر تقسVVیم

جدید جهان است. امپریالیزم، ارتجاع و فاشیزم اسVVت. امپریVVالیزم آخVVرین مرحلVVۀA سVVرمایه داری

است و روز به روز بیش تر از پیش نیاز به سرنگونی خود را نشان می دهد.این است که چرا پیام لنین و انقالب اکتوبر بیش تر از هر زمانی زنده است.

در ایاالت متحده، تحت حاکمیت قوی ترین امپریالیزم، پVVیروزی تVVرامپ انعکVVاس دهندۀA بحران امپریالیزم یانکی و تالشش به خاطر فایق آمدن بر جنگ اقتصVVادی در حال تشدید، حاکمیت نظامی، کنترل بر منVVاطق اسVVتراتژیک جیوپولیVVتیکی و

تعریف مجدد اتحادها در عرصه های مختلف جنگ در جهان است. پیروزی ترامپ ددمنشی به اصطالح "دموکراسی امریکایی" را نشVVان می دهVVد: درین "دموکراسی" ملیاردِر فاشیستِی به قدرت رسVVیده اسVVت کVVه جنVVگ داخلی علیه توده های فقیر در خود ایاالت متحده و جنگ بین المللی علیه مردمان تحت

ستم در جهان به راه انداخته و پیش می برد. پیروزی ترامپ در تمامی کشورهای امپریالیستی بVVاعث تقVVویت ارتجVVاع، دولت پولیسی، نظامی گری، حالت اضطراری دایمی، و جنVVگ داخلی علیVVه پرولتاریVVا، علیه حقوق زنان، علیVVه مVردم امریکVVایی افریقایی االصVVل، علیVVه پناهنVVدگان بVا دیوارهVVا و اخراج هVVا، علیVVه مسVVلمانان و عVVرب هVVا، علیVVه ایVVده های مVVترقی در

مکاتب، پوهنتون ها، رسانه های جمعی، فرهنگ، هنر و غیره می گردد.

وضVVع تهVVاجمی جدیVVد امپریVVالیزم امریکVVا تضVVادهای بین االمپریالیسVVتی بVVا امپریVVVالیزم روسVVVیه، این ابVVVر قVVVدرت اتمی، بVVVا چین، این قVVVدرت سوسVVVیال امپریالیستی جدیVVد، و بVVا کشVVورهای امپریالیسVVتی اروپVVا، فعالً تحت هژمVونVVVی

جVرمVنVی، را تشVدیVد مVی نماید. ستیز جهانی میان کشورهای امپریالیستی برای تقسVVیم بازارهVVا و جنVVگ بVVرای کنترل منابع انرژی، جنگ های تجاوزکارانه و جنگ هVVای ارتجVVاعی، بVVذر افشVVانی مVVرگ، قتل عام هVVا و ویVVرانی در سراسVVر جهVVان را به وجVVود می آورد و تقVVویت

می کند. جنگ های امپریالیستی تجاوزکارانه در هر گوشVVه ای از جهVVان بVVاعث برخاسVVتن

موج عظیم پناهندگی می شود. جنگ هVVای امپریالیسVVتی و برگشVVت این جنگ هVVا به خانVVه، حVVتی در قلب دژهVVای امپریالیستی، که در جاده هVVای خVVود کشVVورهای امپریالیسVVتی خVVون می ریزانVVد،

ددمنشی این جنگ ها را نشان می دهد. در تمام کشVورهای امپریالیسVVتی دولت هVا و حکومت هVای اربابVان جهVان جنVگ داخلی علیVVه پرولتاریVا و توده هVا را کVVه توسVط بحران هVVا بVه حVرکت در می آیVدتوسعه می دهند. باید بیشتر و بیشتر با ستم و سرکوب جنگید و شورش نمود.

در کشورهای تحت ستم امپریالیزم پرولترها و مVVردم تحت سVVتم مبVVارزات ضVVد امپریالیسVVتی و آزادی بخش ملی و جنVVگ خلق هVVا را تشVVدید می نماینVVد. بVVویژه ضرورت است تا مبارزات مردم فلسطین و عرب در مقابل دولت صهیونیسVVتی و امپریالیزم پشتیبانی گردد. از هند تا فلیپین و از ترکیVVه تVVا پVVیرو، جنVVگ خلVVق تحت رهVVبری احVVزاب مارکسیسVVت- لنینیسVVت- مائوئیسVVت معVVرف راه نجVVات از امپریالیزم، رژیم های ارتجVVاعی و ایجVVاد دولت هVVای دموکراتیVVک نVVوین و مVVارش

به طرف سوسیالیزم است. امروز پنجاهمین سال گرد "شورش ناگزالباری" اسVVت، شورشVVی کVVه راه جنVVگ خلVVق در هنVVد- نVVبرد علیVVه قتVVل عام هVVا، عملیVVات شVVکار سVVبز و سVVرکوب مائوئیسVVت ها، مردمVVان ادیواسVVی، روشVVنفکران و دانشVVجویان دمVVوکرات و انقالبی، کارگران، دهقانان، مبارزات زنVVان و اقلیت هVVای ملی- را گشVVود. این نشان می دهد کVVه هیچ گVVاه و هرگVVز نمی تVVوان جنVVگ خلVVق و مبVVارزۀA آزادی بخش مردم را متوقف ساخت و هم چنان هیچ گاه و هرگز نمی تVVوان جلVVو حمVVایت بین

المللی از آن را گرفت. انقالب اکتوبر و لنین کبیر نشان دادند کVVه مVVا نمی تVVوانیم بVVدون جنگیVVدن علیVVه رویزیونVVیزم و اپورتونVVیزم علیVVه امپریVVالیزم و دولت هVVای آن بجنگیم و پVVیروز

شویم. شرایط عینی برای انقالب مساعد اسVت، زیVرا این رونVد عمVدۀA جهVانی اسVت. تمVVVامی نیروهVVVای سوسVVVیال دموکراتیVVVک و احVVVزاب کمونیسVVVت سVVVابق کVVVه رویزیونیست و ریفورمیست شده اند اعتبار خVVود را در میVVان مVVردم باخته انVVد و ثابت ساخته اند که ابزار غیر قابل اسVVتفاده در دفVVاع از شVVرایط زنVVدگی و کVVار

توده ها، مقابله با امپریالیزم، جنگ، فاشیزم و دولت پولیسی هستند. در پهلوی بحران این نیروها، ما شاهد صعود گرایشات پوپولیسVVتی ارتجVVاعی و جنبش هVVای ارتجVVاعی بنیادگرایانVVه، کVVه توده هVVا را تقسVVیم می کننVVد و آن هVVا را به ماشVVVین این یVVVا آن امپریVVVالیزم و در نهVVVایت بVVVه ارتجVVVاعی ترین بخش هVVVای

امپریالیزم، بورژوازی و رژیم های خدمت گار آن ها می بندند، هستیم. پرولترها و توده ها باید قاطعانه توهمات راه های پارلمانتاریستی و صلح جویانه را طرد نمایند، توجVVۀA خVVود را به خلVVع سVVالح کVVردن آن نیروهVVا معطVVوف کننVVد و

جسورانه راه انقالبی را بپذیرند. جنگ خلق پیش رفته ترین شکِل پیروز ساختن انقالب است. این است که چرا ما باید در تمامی کشورهایی که در آن ها قبالً جنگ خلVVق آغVVاز شVVده از آن حمVVایت

کنیم و در تمام کشورهای دیگر، منطبق با شرایط مشخص هVر کشVVVور، بVVVرایآن تدارک بچینیم.

این امر نیازمند تشکیل و ساختمان احVVزاب کمونیسVVت حقیقی، کVVه پیش آهنVVگطبقۀA کارگر و هستۀA رهبری تمام مردم خواهد بود، می باشد.

احVVزاب کمونیسVVت مبتVVنی بVVر علم انقالبی مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم در روشنی و حرارت آتش مبارزۀA طبقاتی و در پیوند نزدیک با توده ها و برای آغاز

و تکامل جنگ خلق و کاربرد آن در واقعیت ساخته می شود. احزاب کمونیست باید جبهۀA متحد توده هVVای تحت اسVVتثمار و تمVVامی بخش هVVای مردمان تحت ستم امپریالیزم را بسازند و تاکتیک های ضروری را طبVVق شVVکلی

که حاکمیت سیاسی و نظامی به خود می گیرد، تکامل دهند. احVVزاب کمونیسVVت در کشVVورهای امپریالیسVVتی بایVVد در تVVرکیب صVVفوف خVVود پرولترهای پناهنVVدۀA جدیVد را، از طریVق ایفVای نقش پیش آهنVگ در جنVگ آن هVا

علیه مافوق استثمار، بردگی و راسیزم، شامل سازند. احزاب کمونیست باید عصیان های جوانVVان و مبVVارزات زنVVان را به مثابVVۀA نVVیروی

قدرت مندی برای انقالب جمع و جور نموده و سازمان دهی کنند. آن ها باید با امپریالیزم خودشان به مثابۀA دشمن عمدۀA پرولتاریا و مردمVVان تحت ستم بجنگند و با ثبات عزم طرف توده هVVای ملVVل تحت حملVVه را بگیرنVد. امVVروز به صVVورت مشVVخص مVVا بایVVد علیVVه اشVVغال امپریالیسVVتی در افغانسVVتان، تجVVاوز

امپریالیستی بر سوریه و تهدیدات اتمی علیه کوریا بجنگیم. جنگ امپریالیستی و دیکتاتوری بورژوازی برای احزاب کمونیست این نیازمندی را پیش می آورد که خودشان را برای مقابله با جنگ امپریالیستی توسط جنVVگ

خلق و ساختمان نیروی جنگی شان به مثابۀA هستۀA ارتش سرخ مجهز نمایند. جنگ خلق ها عالوه بر قتل عام ها در مواجهه با تلۀA مذاکرات صلح، که جلو رشد، تقVVویت و اسVVتحکام جنVVگ خلVVق در رسVVیدن به چشVVم انداز تعرض اسVVتراتژیک را می گیرد و به هدف منحرف ساختن، خفه ساختن و انداختن انشعاب در آن هVVا و

هدایت آن ها به طرف تسلیمی به راه می افتد، نیز قرار دارد. وحدت میان پرولتاریا و مردمان تحت ستم در جهVVانانترناسیونالیزم

علیه دشمن مشترک است. »فعVVالیت صVVمیمانه بVVرای تکامVVل جنبش انقالبی وانترناسVVیونالیزم

مبVVارزۀA انقالبی در کشVVور خVVود و پشVVتیبانی )بVVه وسVVیلۀA تبلیغVVات، هVVواداری و کمVVک مVVالی( از این مبVVارزه، این و تنهVVا این خVVط بVVدون

استثنا در هر کشور، است.« )لنین( ساختمان تشکیالت انترناسیونالیستی جدیVVدی اسVVتانترناسیونالیزم

که مسایل و مشکالت کمونیسVVت ها را نشVVان دهی نماید و قVVادر باشVVد که به سوی تدوین خط عمومی جنبش کمونیسVVتی بین المللی و ایجVVاد

یک انترناسیونال کمونیستی نوین حرکت نماید.زنده باد صدمین سال گرد انقالب کبیر اکتوبر!

مVVرگ بVVر امپریVVالیزم! به پیش بVVرای برپVVایی و پیش بVVرد جنVVگطوالنی مدت خلق در سراسر جهان!

زنده باد مبارزات پرولتاریا و ملل تحت ستم در جهان!زنده باد انترناسیونالیزم پرولتری!

برای آیندۀA سرخ و سوسیالیستی و مارش بطرف کمونیزم!امضاها:

جمعی از مائوئیست های ایران

ایالت اسپانیه –کمیتۀA ساختمان حزب کمونیست مائوئیست، گالیسیه هسته کمونیستی نیپال

حزب کمونیست )مائوئیست( افغانستان جنبش کمونیستی صربستان

حزب کمونیست برازیل )فرکسیون سرخ(حزب کمونیست هند )مائوئیست(

حزب کمونیست نیپال )مائوئیست های انقالبی( ایالت برتانیه–دموکراسی و مبارزۀA طبقاتی

ویلز ایالت برتانیه–ناآرامی عظیم جرمنی –مواضع طبقاتی

جنبش کمونیستِی مائوئیست تونس فرانسه –حزب کمونیست مائوئیست

حزب کمونیست مائوئیست ایتالیا حزب کمونیست مائوئیست مانیپور

سریالنکا –اتحاد انقالبی مائوئیستی تونس –سازمان کارگران کمونیست

تونس– khadéhinesحزب حزب کمونیست انقالبی کانادا پ

حزب کمونیست انقالبی )حوزۀA کوی بیک( بریتانیای کبیر–پرکسیس انقالبی

اتحاد کارگران کمونیست ) م ل م ( کُلمبیا مالیزیا–صدای کارگران

************2

ورځ لمړی می دانترناسیونالیستی انقلابی ،سور ورځاو

دی » خوړونکی نه ماتی بیرغ انقلاب د .«داکتوبر

دون مائوتسه

نمانځو کلیزه سلمه انقلاب د اکتوبر د کال اپورت .سږ ډول ډول او ریفورمیستان مرتجعین، دغه وامپریالیستان، چه کوی هڅه نیستانل اړینتوب نمانځلو د روځی ددی او کړی ککړ او بدنامه پیښه تاریخی او . ه ستره یی کار دا چه شان په کال تیر د لکه یوسی منځه

. ستر ددی چی پوهیږی او کوی لپاره ددی کار دا دوی وکړ هکله په نمانځولو د کلیزی پنځوسمی د انقلاب کلتوری پرولتاریایی ستر دوړاندی د زیات لا پخوا تر ته پرګنو او پرولتاریا کی وضع اوسنی په پیغام پیښو تاریخی . او دی وړ کیدو

. کارګره وکړو انقلاب پرولتری باید دپاره دخلاصون څخه دستم باندی پرګنو پر او داستثمار دکارګرانو والی، پانګه دامپریالیزم، مونږوباسی، څخه لاس له طبقاتو دحاکمه واک سیاسی باید یعنی طبقه دولت او واک سیاسی او دخپل ټینګ دیکتاتوری پرولتاریا

. څخه دځنځیرونو دامپریالیړم څو تر ورکړی دوام او وده کچه په دنړی او کی هیواد هر په ته انقلاب باید دوی جوړکړی سوسیالیزیم. ودانګو وړاندی په مخ لور په کمونیزم د کچه په نړی د او خلاص

لن چه هسی نظام ستر یامپریالیستی خپل په ( ن او ) تحلیل کی پړاو لوړ والی دپانګه امپریالیزم خوسا دیکړی تشریحاثر یو . دی نظام وروست او

دهغه د او مخامختیا حکومتوندامپریالیزم لری و دوام سره کړکیچ ټولنیز او سیاسی مالی، اقتصادی، ژور دیو کی برخو ټولو پهد په بار کړګیچ دخپل امپریالیستان هیواد اخلباو دامپریالیستی په وکچه او باندی ولسونو او پرپرولتاریاو المللی نو بین

پر او ځستم کچه ملتونو . لخپلی اچوی باندی کو

جګړه ،امپریالیزم . داو یزدیرغلاو اقتصادی ده لپاره ویش دنوی دنړی جګړه لوټولو

. ور دپانګوالی امپریالیزم دی فاشیزم او ارتجاع بلی وامپریالیزم تر روځ او دی پړاو ډاګه دستی په اړینتوب پرځولو او ړنګیدو خپلکوی.

هر بل تر پیغام دانقلاب داکتوبر او دلنین ولی چه دی علت ال وخت همدا . نه دی تلپاتی او روښانه ډیر

د کی، امریکی زیار غ ټولوترپه او هڅه هغه د او کړکیچ د امپریالیزم يانکی د بری ټرمپ د لاندی حاکمیت تر امپریالیزم ښتلیدی جګړی ښکارندوی اقتصادی زورور ددی کړی نه چه خلاص جیوپولتیک او ځان پر حاکمیت، ینظامی

تعریف استراتژیک سره له دیووالی نندارتونو دبیلو دجګړی کی نړی په او ټینګول دولکی باندی . کړیسیمو

. پ وښود ډول ښکاره په ځناورتوب ډیموکراسی امریکایی اصطلاح په دا بری ټرمپ "ه د ډیموکراسی " فاشیست دی یو کیوزل بی د دننه کی امریکی په چه رسیدلئ ته واک په ومیلیاردر او المللی پرګنو ضد بین په خلګو لاندی ترستم دنړی کچه

. بیایی یی مخ په او اچولی لاره په لوبه دجګړی

هیواد امپریالیستی ټولو په بری کی ودټرمپ دولت، دنو پولیسی حالت، نظامارتجاع، بیړنی دایمی ضد او یتوب، په پرولتاریا دجګړه دهغو ،داخلی ضد په کډوالو د ضد، په امریکایانو الاصل افریقای د ضد، په حقونو د ښځو او ید جوړولو، نودیوالو دایستلو

- نور او هنر کلتور، رسنیو، ایزو ډله پوهنتونونو، ښونځیو، په ضد په عقیدی دمترقی ضد، په عربو او کیوپیاوړی ددمسلمانانوکر .ځیالمل

ځواک، زبر اتومی دا سره امپریالیسم د دروسیی لکه تضادونه منځی خپل دامپریالیستانو څیره بریدکونکی نوی امپریالیزم د د دامریکاهیواد امپریالیستی داروپایی او ځواک، امپریالیستی سوسیال نوئ دا سره سره وچین جرمنی ،نو د تیره تراوس لاندي، هژمونی

کوی.

هیواد دامپریالیستی کچه نړیواله دبازار وپه منځ تر یرغلګری ونو او ارتجاعی کنټرول، دسرچینو دانرژی سیالی سر په دویش نو.،جګړي کوی پیاوړی او زیږوی کی نړی ټوله په ویجاړتوب او وژنه ټول کرل، دمرګ

څپو سترو د کډوالئ د کی ګوټ هر په نړئ د جګړي یرغلګری . دامپریالیستی ګرځی لامل دراپارولو

) هیواد ) ددي او کی زړه په کلاګانو پوځی د امپریالیستانو د حتا وکورته راکرځیدل دهغو او وحشت جګړو کوڅو ودامپریالیستی په نو . ښیی ځناورتوب جګړی ددي بهیدل دوینو کی

هیواد امپریالیستی ټولو جګړه وپه داخلی ضد په اولسونو او دپرولتاریا حکومتونه او دولتونه داربابانو دنړی کی په ودکړګیچچی نو نوکیږی خوځول . ،وسیله باید پروړاندی ځپلو او دستم ورکوی ال ډالوده او شورش وجنګیږو یر ډیر . او وکړو

هیواد لاندی ترستم خلګ ودامپریالیزم لاندی ستم تر او پرولتاریاوی کی ملی مبارزات ضد پر امپریالیزم دنو اواو مبارزات . آزادبخشونکی دصه چی ده اړینه توګه ځانګړی په ورکوی زور ته جګړی په یدخلګو دولت ونیستی

او دخلګو دفلسطین فلیپین. شیو تړملا مبارزاتدعربانو دوړاندی تر نه د دهند دمارکسیست او پیروپوری تر نه -ترکییاو نیست-یلن دخلاصون څخه رژیمونو ارتجاعی او دامپریالیزم جګړه دخلګو لاندی رهبری تر ګوندونو ډیموکرا دمائویست یکټنوی

. ده لاره يوازنئ تلل وړاندی لور په دسوسیالیزم او ایښودل بنسټ دولتونو

ناګزلباری ) د کوم( شورشنن ده، کلیزه دج چه شورشپنځوسمه دخلکو کی هند - ګړپه الره دټولیعملیات ښکار دزرغون خل اووژنو، ادیواسی او ماویستانو فکران کد روښان دیموکرات او انقلابی کارګران، وو، کونکی، زده ،

مبارزو د اقلیتونو اوملی ښځو د جګړه د کروندګر، وړاندی په . ،ځپلو چه وښودله دي څوک هیپرانستله وخت څ هیڅ او هیڅکلهکولای نشی وخت هیڅ او کله هیڅ رنګه همدا او ودروی مبارزات دخپلواکی دخلګو او خلق جنګ چه نلری توان دهغهددی

المللی دڅخه .ونیسی همخ ړملات بین

او درویزیونیزم چه وښودله دا لنین ستر او انقلاب مبارزی په اپورتونیزم دداکتوبر د دهغ نه ضد او دامپریالیسم په هپرته ددولتونو . ګټلای نشو جګړه وړاندی

دي برابر لپاره دانقلاب شرایط دی ،عینی روند عمده نړیوال دا چی کمونیست .ځکه پخوانی او دیموکراتیک سوسیال هغه ټولریفورمیست او رویزیونیست چه دوی دی وی شګوندونه چه کړی ثابته یی دا او ورکړئ لاسه له اعتبار خپل کی منځ په داولسونوکی دفاع په دشرایطو ژوند او دکار او ددجګړی، ،دامپریالیزم ،دخلګو دمقابلی دفاشیزم وړاندی په دولت ګټی دپاره پولیسی بی

. دي اوزار

دوی چه یو شاهدان کیدو راپورته د هڅو د خوځښتونو بنیادګری ارتجاعی او پوپولستی ارتجاعی د مونږ څنګ تر کړکیچ د قواؤو دديیا او ددي ډول یو په نه ډول یو په پرګنی دا او ویشی سره ماشین داولسونه امپریالیستی بورژوازی او هغې امپریالیزم، د کی پایله په

دهغوی .کنوداو تړی پوری برخی ارتجاعی ټولو تر رانو

دهغو او رد لاره غولونکی غوښتونکی سوله او پارلمانتاریستی ډول غوڅ په باید اولسونه او په یپرولتاریاوی کیدل وسلی بی دقواوو.ړی کنښه ومنې لاره انقلاب د زغرده په او

کید دبریالی دانقلاب جګړه ده ودخلکو بڼه پرمختللی ټولو تر چه ،لپاره کی هیوادونو هغه ټولو په باید مونږ چی کوم

دی کړی پیل پخوا یی خلق وکړو دهغه جنګ هیوادو ملاتړ ټولو نورو په هیواد په ،کینواو شرایطو کی هر دځانګړیبرابر .،سره ونیسو تدارک دپاره دهغه

کمون ریښتنی د لپاره امر لیدل یددي اړتیا وی هسته درهبری خلګو ټولو د او مخکښ طبقی کارګری د چه ته جوړښت ګوندونو ستکیږی.

( یکمون – - ( رڼا په داور مبارزی طبقاتی د بنسټ پر ماویزم لیننیزم مارکسیزم علم دانقلابی ګوندونه او ست حرارت اوسره اړیکو پهداولسونو او د دخلګواو نږدی پیل دپاره جګړی ورکول واقع وده په کارول تیاو دهغه کی

جوړیږی.

ټولو اولسونواو دټولواستثمارشوی باید ګوندونه او کمونیست جوړ جبهه متحده دي لاندی ترستم دامپریالیسم چه خلګوسره اړین هغوچه بڼه دهغه ته، تاکتیکونه برابر او سره . سیاسی ورکړی وده اخلی، ځانته حاکمیت نظامی

پرولتاریاوی کډوال نوي باید هیوادونوکی امپریالیستی په ګوندونه راسیزم کمونیست او استثمار،غالمی دمافوقجن په دهغوی ضد درول کی ګپر دندی لاری ددمخکښ له .هغوی لوبولو کړی یوځای سره دخپلولیکو

په ځواک دیوپیاوړي لپاره دانقلاب اودښځومبارزی دځوانانودپاڅون باید ګوندونه او هګتوکمونیست ځای .یو کړی تنظیم

باید او دو‌ئ دپرولتاریا ضد په دامپریالیزم هیواد خلګو دخپل لاندی او ترستم وجنکیږی حیث په دښمن هو دعمده ټینګ سره دپه. ملتونو دهغو وکړی پلوی دي لاندی یرغل تر باید چه نن ضد، موږ په داشغال دافغانستان خوا له دامپریالیسم ډول ځانګړی په

وړاندی په دکوریا او باندی سوریي پر یرغل .دامپریالیستی وجنګیږو ضد ګواښونوپه اتمی

وړاندي په جګړی دامپریالیستی چه کوي رامنځته اړتیا دا ګندونوته وکمونیست دیکتاتوری دبور‌‌ژوازی او جګړه دخلګو ،امپریالیستیپه او دجګړی دهستی پوځ دسره ځواک الری توګهجنګی له . ځانونه ،دجوړولو کړي سمبال

سره دخبرواترودلومي دصلح وژني پرټول سربیره پرمختګ، ،دخلګوجګړې دخلګودجګړی د چه ټینګښت او ستراتیژیکاپیاوړتوبداړولو، څخه لاری دخپل او نیسی درسیدومخه ته لیرلید او تعرض راوستلو دبیلوالی ترمنځ اوددوې کولو ته زندئ په دوی دتسلیمي

کولو لور موخه دهدایت کی په اچول الر .امخمخ هم ،ږیپه دي

خلګو انترناسیونالیسم لاندی اوترستم دپرولتاریا کی نړئ . په دئ یووالي وړاندی په دښمن دګډ

او » انترناسیونالیسم خوځښت مبارز دانقلابی د دانقلابی دتکامل دز اره پی کی هیواد خپل له ړپه هاو فعالیت او دتبلیغاتو،)کومی مرستو هوادارئ ( مالی لاري پلوي، له مبارزی استثنا ددي او نه له دغه دغه پرته یوازی

) کرښه ) کی، خط هرهیواد («دئ. په لنین )

تشکیلاتو انترناسیونالیسم انترناسیونالیستی دکمون دنوي چه دئ او ستانویجوړښت چه ئمس ستونځي اووتوانیږی کړي ګوته په لیلور په دجوړیدو انترناسیونال کمونیستی دیونوي او دتدوین خط عمومی خوځښت کمونیستی وخوځیږي. دنړیوال

داکتوبر وي دي کلیزه تل سلمه !دانقلاب

: دخلګو وړاندي امپریالیزم وي کی داوږد مړدي نړئ ټول په لور، په جګړي !محال

کی نړئ په ملتونومبارزی لاندی ترستم اود دپرولتاریاؤو وي دي !تل

انترناسیونالیزم پرولتری وي دي !تل

او سور دانګل دراتلونکی لور په دکمونیزم او لپاره نظام لیستی !سوسیا: لیکونه لاس

ډله – ۱ دماؤستانویوه دایران

۲- ګالیسیه کمیټه، دجوړښت ګوند مائویست دکمونیست . ـ ایالت اسپانیی د

۳. هسته کمونیستی نیپال د ـ

۴. ) ( ګوند ؤیست ما کمونیست دافغانستان ـ

۵. خوځښت کمونیستی دصربستان ـ

۶.) ( سورفراکسیون ګوند کمونیست برازیل د ـ

۷.) ( مائویست ګوند کمونیست دهند *ـ

کمو ۸ نیپال د (.نـ ( مائویستان انقلابی ګوند یست

بر )۹ مبارزه طبقاتی او ډیموکراسی انیه(.تـ

۱۰ - دبر ) ویلز ناکراري ستره (.تـ ایالت انیی

۱۱.) جرمنی ) موقف طبقاتی ـ

۱۲. خوځښت مائویستی کمونیستی دتونس ـ

۱۳.) فرانسه ) ګوند مائویست کمونیست ـ

۱۴. ګوند مائویست کمونیست ایټالیا د ـ

دمانیپور ۱۵ . ـ ګوند مائویست کمونیست

۱۶.) سریلانکا ) اتحاد انقلابی مائویستی ـ

کارګرانو ۱۷ دکمونیستی ( ـ تونس ) سازمان

۱۸ ( تونس د وند.ګ( Khadehineـ

دکانادا ۱۹ . ـ ګوند کمونیست انقلابی

۲۰) ( حوزه دکیوبیک ګوند کمونیست انقلابی ـ

ستربر )- ۲۱ پرکسیس انیه(.تانقلابی

کارګرانو ـ ۲۲ . دکمونیست ) کولمبیا) م ل م اتحاد

. دکارګرانو ـ ۲۳ مالیزیا – ږغ

************3

به ادامۀA گذشته:به مناسبت

تجلیل از پنجاهمین سال گرد انقالب کبیر فرهنگیپرولتاریایی چین

Aبررسی گذرا و اولیۀ

Aرویزیونیستی تصویب شده در کنگرۀ Aاساس نامۀ سراسری یازدهم

حزب "کمونیست" چین

متن انگلیسVVی اسVVاس نامۀA "حVVزب کمونیسVVت چین"، مصVVوب کنگVVرۀA کشVVوری ، توسط گVVروپ اعVVزامی یVVازده نفVVری "سVVاما"1982یازدهم آن حزب در سال

)1364به چین در سال (، از آن کشور آورده شده بVVود. بخش غرجسVVتان1985 "سVVاما" چنVVد مVVاه بعVVد از برگشVVت این گVVروپ اعVVزامی از چین، از جنVVاح تحتAۀVVع بخش برنامVVان موقVVود و در همVVرهبری قیوم "رهبر" در "ساما" انشعاب نم عمومی اساس نامۀA "حزب کمونیست چین" مصوب کنگرۀA سراسری یVVازدهم آن حزب را به دری ترجمه کرد و در میان منسوبین جنبش چپ کشور پخش نمود تا

رویزیونیزم بVVر حVVزب کمونیسVVت چین و دولت1976نشان دهد که بعد از سال چین مسVVVVلط گردیVVVVده، سوسVVVVیالیزم در آن کشVVVVور سVVVVرنگون شVVVVده و

"حVVزب1982رویزیونیسVVت های کودتVVاگر غاصVVب، در کنگVVرۀA کشVVوری سVVال Aاس نامۀVک اسVه یVیر داده و بVاداً تغیVحزب" را بنی" Aکمونیست چین"، اساس نامۀ

رویزیونیستی مبدل ساخته اند. بخش ترجمVVه شVVده درین جVVا یک بVVار دیگVVر، و البتVVه بVVا اصVVالحات جVVزئی، نشVVر می گردد. اما بررسVVی منVVدرجات این سVVند طبVVق روال زمVVان ترجمVVۀA آن به دری صورت نمی گیرد، بلکه به ادامۀA بررسی اسناد قبلی حزب کمونیست چین مندرج

در بخش اول این نوشته و در ارتباط با آن ها صورت می گیرد.

اسVاس نVامVۀA حVزب کVمVونVیVسVت چVیVن

1982مصّوب کنگرۀA کشوری یازدهم -

فصل اول

برنامۀA عمومی

حزب کمونیست چین پیشاهنگ طبقۀA کارگر و وفادارترین نمایندۀA تمامی ملیتهای مربوط در چین، در هستۀA رهبری جنبش سوسیالیستی چین میباشد.

هدف غائی حزب ایجاد یک سیستم جامعۀA کمونیستی میباشد. حزب کمونیسVVت لنینیسم و مائوتسVVه دون اندیشVVه را منحیث رهنمVVائی عمVVل–چین مارکسیسم

AۀVVخویش انتخاب نموده و ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی در قانون تکامل جامع بورژوازی و تئوری سوسیالیسم علمی، بر اساس تحلیVVل مVVارکس و انگلس، را بکVVار میVVبرد. طبVVق این تئVVوری پVVیروزی پرولتاریVVا در مبVVارزۀA انقالبی وی و جVVاگزینی اجتنVVاب ناپVVذیر دیکتVVاتوری پرولتاریVVا بجVVای دیکتVVاتوری بVVورژوازی و دیگرگون شدن جامعۀA بورژوازی به جامعۀA سوسیالیستی کVVه در آن مVVالکیت بVVر وسایل ]تولید[ اجتماعی است، با برانداختن استثمار طبق )از هVVرکس بVVه قVVدر

توانائیش و به هر کس به اندازه کارش ( اعمال میگردد.

پیشVVVرفت عظیم نیروهVVVای مؤلVVVده و تVVVرقی و شVVVگوفائی عظیم در سVVVاحات ایدئولوژیک سیاسی و فرهنگی به تغییر نهائی جامعVVۀA سوسیالیسVVتی و تVVرقی آن به جامعۀA کمونیستی ]منجر می شود[ کVVه در آن پرنسVVیب )از هVVرکس بقVVدر

توانائیش و به هر کس به قدر ضرورتش( اعمال میگردد.

AۀVVرمایه داری بمرحلVVه سVVود کVVان نمVVنین خاطرنشVVتم لVVرن بیسVVل قVVدر اوای امپریالیستی تکامل یافته است و مبارزات آزادیبخش پرولتاریا را مؤظف نمVVود تVVا بVVا ملتهVVای تحت سVVتم متحVVد شVVده و امکVVان دسVVتیابی بVVه پVVیروزی انقالب سوسیالیستی را در کشورهائی که امپریالیسم در آنجاها ضعیف اسVVت فVVراهم

نمایند. در طول تاریخ جهان، در جریان نیم قرن گذشته و یVVا بیشVVتر از آن و مخصوصVVاً از زمان تأسیس و تکامل سیستم سوسیالیستی در یک سلسله کشورها صVVحت تئVVوری علمی سوسیالیسVVم ثVVابت شVVده اسVVت. تکامVVل و پیشVVرفت سیسVVتم سوسیالیستی یک جریان طوالنی تاریخ است. سیستم سوسیالیستی خلقهVVا را قادر میسازد تا مستقیماً آقای کشور خود شده به تدریج اندیشه و سVVنت کهنVVه را که در سیستم استثماری و مالکیت خصوصی بر وسVVایل تولیVVد تشVVکل یافتVVه بدور انداخته و به جای آن فهم کمونیستی را باال برده، افکVVار مشVVترک، اصVVول

مشترک و دسپلین مشترک را در صفوف شان پرورش دهند.

سوسیالیسVVم آزادی عمVVل کVVافی، ابتکVVار و خالقیت را در جهت تکامVVل سVVریع نیروهای مولدۀA متناسب با ضرورت مVVادی- معنVVوی اعضVVای یVVک جامعVVه در یVVک مسVVیر پالن شVVده و معVVرفی شVVده میتوانVVد اعطVVا نمایVVد. جنبش سوسیالیسVVتی کشورهای مختلف را به پیش میراند تا به تدریج در تمامی جهان در مسیری کVVه موافق به ویژگی، انتخاب و خواست آزادانۀA مردم آنها است سوسیالیسم را به

پیروزی برسانند.

کمونیستهای چین همراه با رفیق مائوتسVVه دون بحیث یVVک رهVVبر عVVالی شVVان، لنینیسVVم و پراتیVVک–مائوتسه دون اندیشه را از پرنسیپ های عام مارکسیسم

–کنکرت انقالبی چین تحلیل و خلق کردند. مائوتسVه دون اندیشVVه مارکسیسVVم AۀVVک بدنVVکل از یVVه متشVVت کVVه در چین اسVVلنینیسم بکار برده شده و تکامل یافت AدۀVVرده شVVفش AۀVVک تجربVVاصیل تیورک مربوط به انقالب و ساختمان در چین و ی مربوط به آن است که درعمVVل هVVردوی شVVان ثVVابت شVVده و از دانش اجتمVVاعی

حزب کمونیست چین نمایندگی میکند.

حVVزب کمونیسVVت چین خلقهVVای تمVVام ملیتهVVای چین را در یVVک جنVVگ طVVوالنی انقالبی علیه امپریالیسم، فئودالیسم و سرمایه داری بروکVVرات تVVا بVVه پVVیروزی رسVVاندن انقالب دموکراتیVVک نVVوین و جانشVVین کVVردن جمهVVوری خلVVق چین و

دیکتاتوری دموکراتیک خلق رهبری کرد.

بعد از تاسیس جمهوری توده یی، حزب آنها را راهنمVVائی کVVرد تVVا بVVا مسVVالمت )مالیمت( سVوسVیالیسVم را حمVل کVرده و بطور کامل از دموکراسی نVVوین بVVه سوسیالیسم گذار کنند، سیستم سوسیالیسVVتی و انکشVVاف سوسیالیسVVم را در

ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنیان گذارند.

AۀVVا در جامعVVاد هVVثر تضVVه، اکVVک طبقVVبعد از نابودی طبقات استثمارگر منحیث ی چین ماهیت مبارزۀA طبقاتی را ندارند و مبارزۀA طبقاتی بعVVد ازین تضVVاد عمVVده نیست. گرچه بعلت شرایط داخلی و تVVأثیرات خVVارجی، مبVVارزۀA طبقVVاتی بطVVور نامحدود مدت طوالنی به زندگی خود ادامه داده و حتی بطور آشکار در شرایط خاص حدت می یابد. تضاد عمده در جامعۀA چین تضاد بین رشد ضروریات مVVادی فرهنگی و سطح عقبماندۀA تولید اجتماعی ما است. تضاد هVVای دیگVVر بVVا از بین رفتن این تضاد عمده باید مرفوع گردند. تشخیص صریح و بکار برد درسVVت بین دو شVVکل تضVVاد امVVر ضروریسVVت: تضVVاد بین مVVا و دشVVمن و تضVVاد درون خلVVق. وظیفۀA عمومی حVزب کمونیسVت چین در مرحلVۀA فعلی متشVکل کVVردن تمVامی ملیتها در یک کار سخت و اتکاء به نفس است تا مرحله بVVه مرحلVVه بVVه مVVدرنیزه کردن صنعت، زراعت دفاع ملی و ساینس و تکنالوجی نایل آمVVده و چین دارای

فرهنگ مترقی و یک کشور دارای دموکراسی سوسیالیستی عالی بگردد.

کار مرکزی حزب کمونیست چین عبارت است از رهبری خلVق در تکمیVل کVVردن اقتصاد مدرن سوسیالیسVVتی. این شVVدیداً ضVVروری اسVVت کVVه قVVوای تولیVVدی را توسVVعه داده، روابVVط تولیVVدی سوسیالیسVVتی را بVه تVدریج ارتقVVا داده و نVVیروی تولیدی را در یک سطح واقعی که توسعه ایجاب میکند حفظ کند. این کار کامالً ضروری است که سطح زنVVدگی مVVادی و فVVرهنگی مVVردم شVVهر و ده بVVر مبنVVای

ترقی تولیدی و توانائی سوسیالیستی بهبود یابد.

حزب کمونیست چین خلق چین را برای کار در جهت سVVطح عVVالی تمVVدن مVVادی در جریان ساختمان و یک سVVطح عVالVVVی تمVVدن معنVVوی سوسیالیسVVتی رهVVبری

میکند.

تالش عظیم بVVرای ارتقVVای معVVارف، سVVاینس و فرهنVVگ بایVVد صVVورت بگVVیرد تVVا اعضای حزب و کتله های وسیع خلVVق بVVا ایVVدئولوژی کمونیسVVتی اشVVباع شVVوند، علیه ایدئولوژی های غVVیر پرولVVتری شVVدیداً مبVVارزه نماینVVد و ایVVده هVVای عVVالی، مورال درست، معارف و مفهVVوم دسVVپلین را فراگیرنVVد. حVVزب کمونیسVVت چین خلق چین را در یک دموکراسVVی عVVالی سوسیالیسVVتی، تکمیVVل قVVانون سیسVVتم سوسیالیستی و تحکیم دیکتاتوری دموکراتیک خلق رهبری میکند. اقدام مؤثری که باید صVVورت بگVVیرد حمVایت کامVVل از مVردم اسVت تVا ادارۀA سیاسVت دولت و جامعه و مدیریت فرهنگی و اقتصادی را برعهده گرفتVVه و عناصVVری را کVVه ضVVد سیستم سوسیالیستی سبوتاژ میکنند و آنهایی را که بطور فعال امنیت مVVردم

را به خطر می اندازند ضربۀA محکم بزنند.

بایVVد در جهت نیرومنVVد سVVاختن ارتش آزادیبخش خلVVق و دفVVاع ملی تالش زیVVاد صورت بگیرد تVVا کشVVور در مقابVVل تجVVاوز آمVVاده مقVVاومت و درهم شکسVVتن آن

باشد.

حزب کمونیست چین از روابط مساویانۀA وحدت و کمک متقابVVل بین ملیتهVVا در کشور حمایت مینماید، روی سیاست استقالل اقلیتهای ملی پافشاری می کنVVد

و تربیت و تکامل کادرها از درون اقلیتهای ملی را حمایت و تقویت مینماید.

حزب کمونیست چین با تمام کارگران، دهقانان و روشنفکران و با تمام احزاب دموکراتیک، دموکراتهای غیرحزبی و نیروهای وطنپرست ملیتهای مختلف چین در جهت توسVVیع ممکنVVۀA بیشVVتر جبهVVۀA متحVVد ملی، کVVه شVVامل تمVVامی کارهVVای سوسیالیستی مردم و وطن پرسVVتانی می شVVود کVVه از سوسیالیسVVم و وحVVدت

مجدد مادر وطن حمایت میکنند، متحد میشود.

در سیاست بین المللی، حزب کمونیست چین متکی بر اساسات زیرین است:

وفاداری به انترناسیونالیسم پرولتری، اتحاد استوار با کارگران تمام جهان، بVVا تمام ملتهای تحت ستم، با تمام خلقهای تحت ستم، با تمام دوستداران صVVلح و بVVا تمVVام شخصVVیت هVVا و سVVازمانهای علمVVبردار عVVدالت، در مبVVارزه علیVVه امپریالیسم، هژمونیسم و استعمار بخاطر دفاع از صلح جهان و به پیش رانVVدن ترقی انسانی. حزب کمونیست چین طرفدار انکشاف روابط دولتی بین چین و

- احترام متقابل بVVه حVVق حVVاکمیت ملی و1کشورهای دیگر بر اساس پنج اصل: - عVVدم دخVVالت متقابVVل در سیاسVVت3 - عدم تعرض متقابVVل، 2تمامیت ارضی، - همزیستی صلح آمیز میباشد. 5 - مساوات و سود متقابل و 4داخلی یکدیگر،

حزب کمونیست چین با احزاب طبقVVۀA کVVارگر دیگVVر کشVVورها بVVر اسVVاس منVVافع مارکسیسم و اصل استقالل و آزادی، مساوات کامVVل، احVVترام متقابVVل و عVVدم

دخالت در سیاست داخلی یکدیگر را انکشاف میدهد.

امVVری کVVه تمVVام ملیتهVVای چین را تVVا رسVVیدن بVVه هVVدف بVVزرگ مVVدرنیزه کVVردن سوسیالیسVVتی راهنمVVائی میکنVVد، تحکیم حVVزب کمونیسVVت چین، تکامVVل سVVننAدۀVVویب شVVپرافتخار ملی، باالبردن صالحیت جنگی و اطاعت از سه خواست تص

زیرین است:

اول( وحدت عالی ایدئولوژیک سیاسی:

تأمین حد اکثر پروگرام برای تحقیق مارکسیسم توسVVط حVVزب کمونیسVVت چین که تمام اعضایش باید زندگی خود را وقف آن کنند و در مرحلۀA فعلی بVVر بنیVVاد وحVVدت سیاسVVی و بVVر مبنVVای همبسVVتگی تمVVام حVVزب، شVVامل وفVVاداری در راه سوسیالیستی، دیکتاتوری دموکراتیک خلق، رهبری حزب، مارکسیسم لنینیسVVم و مائوتسه دون اندیشVVه در تالش متمرکVVز مVVا در مVVدرنیزه کVVردن سوسیالیسVVم

میشود.

خط ایدئولوژیک حزب عبارت است از حرکت مسVVتقل در تمVVام مسVVایل، تلفیVVق تیوری با عمل، جستجوی حقیقت از واقعیتها، تحقیق نمودن و توسVVعۀA حقVVایق در عمل. متناسب با این خط ایدئولوژیک تمVامی حVزب بایVد تجVارب تVاریخی را بطVVور علمی جمعبنVVدی کنVVد، چگVVونگی واقعیتهVVا را تحقیVVق و مطالعVVه کنVVد، مشکالت جدید در مناسبات ملی و بین المللی را رفع و حVVل و فصVVل کنVVد و بVVا

اشتباهات و انحرافات راست یا چپ مخالفت ورزد.

دوم( خدمت به خلق از صمیم قلب:

حزب هیچگونه منافع ویژۀA جدا از منافع طبقه کارگر و تVVوده هVVای وسVVیع خلVVق ندارد. پروگرام و سیاست حزب چکیده ای از بیان علمی خواسته های اساسVVی

طبقۀA کارگر و توده های وسیع خلق میباشد.

در جریان رهبری توده ها در مبVVارزه بVVرای درک ایVVدئولوژی کمونیسVVتی، حVVزب همیشه در غم و شادی توده ها شریک است، نزدیکترین روابط را با آنها حفVVظ کرده و اجازه نمی دهد که هیچ یک از اعضا از توده هVVا جVVدا شVVده و یVVا خVVود را

مافوق آنها قرار دهد.

حVVزب در جهت تVVربیت کتلVVه هVVا در ایVVدئولوژی کمونیسVVتی خVVط تVVوده یی را در کارهای خود تعقیب میکند، هرچیز را بخاطر توده ها انجام میدهد، در هر امVVری بر آنها تکیه میکند، نظریات صحیح خود را به عمل آگاهانVVۀA تVVوده هVVا تبVVدیل می

نماید.

سوم( وفاداری به سانترالیزم دموکراتیک:

در داخل حزب دموکراسی نقش عمده را بازی میکند. درجۀA عVVالی مرکVVزیت بVVر مبنای دموکراسVVی و یVVک حس تشVVخیص تشVVکیالتی و انضVVباط، تجربVVه و تحکیم میشود تا در نتیجه وحدت عمل در مقام و اجرای سVVریع و مVVؤثر در حکم ایجVVاد

شود.

در زنVVدگی سیاسVVی، حVVزب انتقVVاد و انتقVVاد از خVVود، مبVVارزۀA ایVVدئولوژیک رویAیوۀVVه شVVموضوعات اصولی، پاسداری از حقایق و برطرف کردن اشتباهات را ب

درست رهبری میکند.

حزب برای اینکه تمامی اعضاء بطور مساویانه تحت دسپلین حزبی قرار گیرنVVدقوانینی ایجاد می کند.

حVVزب کسVVانی را کVVه حVVزب را نقض میکننVVد لزومVVا انتقVVاد و مجVVازات میکنVVد و کسVVانی را کVVه در مخVVالفت و تخVVریب حVVزب پافشVVاری میکننVVد اخVVراج مینمایVVد. رهبری حزب بطور عمVVومی شVVامل رهVVبری ایVVدئولوژیک سیاسVVی و تشVVکیالتی است. حزب باید خVVط، قVVوانین و سیاسVVتهای درسVVت را فورمولVVه و اجVVرا کنVVد، تبلیغ تشکیالتی و کار تربیتی خود را به وجه احسن انجام دهVVد و مطمئن شVVود که تمامی اعضای حزب نقش رهبری کنندۀA خVVود را در هVVر سVVاحه از کVVار و هVVر جنبه از زندگی سوسیالیستی بازی کند. حزب باید در چوکات قانون اساسVVی و

قوانین دولتی فعالیت کند.

حزب باید ارگانهای مقننه، قضائی، اداری، اقتصVVادی و فVVرهنگی دولVVتی و کVVار فعاالنه و ابتکاری سازمانهای توده یی، استقالل، مسVVئولیت و همVVاهنگی را در

نظر داشته باشد.

اعضای حزب در بین تمام نفوس یک اقلیت است. آنها باید در یک تعاون نزدیک با دیگر توده های غیر حزبی در تالش مشترک جهت ساختمان هرچه نیرومنVVدترو هرچه موفقتر مادر وطن سوسیالیستی تا تحقق نهائی کمونیسم کار کنند.

***************مهم ترین مVسVایVل مVورد بVررسVی دریVن سVنVد

در مورد خصلت طبقاتی حزب کمونیست چین: – 1

»حزب کمونیست چین پیش آهنگ طبقVVۀA کVVارگر و وفVVادارترین نماینVVدۀA تمVVامی ملیت هVVVای مربVVVوط در چین، در هسVVVتۀA رهVVVبری جنبش سوسیالیسVVVتی چین

میباشد.«

وقتی در اساس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری دهم حVVزب کمونیسVVت چین گفتVVه می شVVود کVVه: »حVVزب کمونیسVVت چین حVVزب سیاسVVی پرولتاریVVا و پیش آهنگ پرولتاریVVا اسVVت« حVVق مطلب ادا شVVده و خصVVلت طبقVVاتی پرولVVتری حزب بیان گردیده است. بنابرین دیگر جای اگر و مگری باقی نمی مانVVد. امVVا درAۀVگ طبقVVرفاً پیش آهنVVزب" صVازدهم "حVی AرۀVVده در کنگVVویب شVتص Aاس نامۀVاس کارگر بودن حزب تصدیق می گردد و حزب سیاسی پرولتاریا بودن حVVزب از قلم می افتد و مرتبVط بVا این از قلم افتVVادن، "حVVزب" وفVادارترین نماینVVدۀA تمVامی

ملیت های چین دانسته می شود.

مشخص است که منظور از وفادارترین نمایندۀA تمVVامی ملیت هVVای چین غVVیر از وفادارترین نمایندۀA سیاسی تمامی ملیت های چین چیز دیگری بوده نمی توانVVد. هم چنان روشن است که نمایندۀA سیاسی در واقع همان حVVزب سیاسVVی اسVVت. لذا جملۀA متذکره را می توانیم به صVVورت کVVامالً واضVVح و روشVVن به صVVورت ذیVVل

بیان کنیم:

»حزب کمونیست چین وفادارترین حزب سیاسی تمVVامی ملیت هVVای مربVVوط درچین است.«

واضVVح اسVVت کVVه حVVزب سیاسVVی و آن هم وفVVادارترین حVVزب سیاسVVی تمVVامی ملیت های چین بودن به مفهوم حزب فراطبقاتی بVVودن و چVVیزی شVVبیه به حVVزب عموم خلقی خروشچفی بودن اسVVت. طبVVق این بیVVان "حVVزب کمونیسVVت چین" دیگVVر حVVزب سیاسVVی پرولتاریVVا نیسVVت و دارای خصVVلت طبقVVاتی پرولVVتری نمی باشد. رویزیونیزم خروشچفی از وجود طبقات استثمارگر و تحت اسVVتثمار در جامعۀA آن وقت "شوروی" انکار ورزید و به این اعتبار خصلت طبقاتی حزب "کمونیست" شVوروی وقت را انکVVار کVVرد و آن را "حVزب عمVوم خلقی" نامیVد.AرۀVVده در کنگVVتصویب ش Aرویزیونیزم چینی نیز در همین قسمت اول اساس نامۀ

یازدهم "حزب" درین مورد می گوید:

AۀVVاد ها در جامعVVثر تضVVه، اکVVک طبقVVبعد از نابودی طبقات استثمارگر منحیث ی« چین ماهیت مبارزۀA طبقاتی را ندارند و مبارزۀA طبقاتی بعVVد ازین تضVVاد عمVVده نیست. گرچه بعلت شرایط داخلی و تVVأثیرات خVVارجی، مبVVارزۀA طبقVVاتی بطVVور

نامحدود مدت طوالنی به زندگی خود ادامه داده و حتی بطور آشکار در شرایط خاص حدت می یابد. تضاد عمده در جامعۀA چین تضاد بین رشد ضروریات مVVادی

فرهنگی و سطح عقبماندۀA تولید اجتماعی ما است.«

به مسVVایل دیگVVر بعVVداً خVVواهیم پVVرداخت و درین جVVا صVVرفاً روی ادعVVای نVVابودی طبقات استثمارگر منحیث طبقات اجتماعی مکث خواهیم کرد. واضح است کVVه اگر طبقات استثمارگر از میان رفته باشند، طبقات تحت استثمار نیز باید دیگر موجود نباشند. در چنین صورتی خصلت طبقاتی پرولتری حزب کمونیست دیگر معنا و مفهومی نخواهد داشVVت و وقVVتی حVVزبی موجVVود باشVVد فقVVط می توانVVدAۀVVت نقطVود. این اسVده شVVا" نامیVVحزب عموم خلقی" یا "حزب تمامی ملیت ه" مشVVترک رویزیونVVیزم خروشVVچفی و رویزیونVVیزم تین هسVVیائوپینگی در مVVورد خصلت طبقاتی "احزاب کمونیست" وقت "شوروی" و چین یعنی غیر پرولتری بودن آن ها. آن چه درین مورد در اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA یازدهم حزب "کمونیست" چین بیان شVVده اسVVت نVVه تنهVVا یVVک رویزیونVVیزم آشVVکار در تیVVوری حزبیت و ماهیت طبقاتی حزب کمونیست در مارکسیزم- لنینیزم- مائوئیزم )آن زمان اندیشۀA مائوتسه دون( است، بلکه یک رویزیونیزم آشکار در تیوری حزبیت و مVVاهیت طبقVVاتی حVVزب کمونیسVVت در اسVVاس نامه هVVای تصVVویب شVVده در

کنگVره های نهم و دهم حزب کمونیست چین نیز هست.

در مورد تیوری راه نمای عمل حزب کمونیست چین:– 2 لنینیسم و مائوتسه دون اندیشVVه را منحیث–»حزب کمونیست چین مارکسیسم

رهنمای عمل خویش انتخاب نموده و ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی در قVVانون تکامل جامعۀA بورژوازی و تئوری سوسیالیسم علمی، بر اساس تحلیل مVVارکس

و انگلس، را بکار میبرد.«

درین جا چندین موضوِع قابل مکث و بررسVVی وجVVود دارد کVVه بایVVد یکایVVک مVVوردتوجه قرار بگیرد:

الف: موضوع مارکسیزم- لنینیزم و اندیشۀA مائوتسه دون:

اساس نامه های تصویب شVVده در کنگره هVVای نهم و دهم حVVزب کمونیسVVت چین، روی هم رفتVVه اندیشVVۀA مائوتسVVه دون را هم سVVطح و هم ردیVVف بVVا مارکسVVیزم- لنینیزم و مرتبط با هVVر دو بخش آن مطVVرح می نمایVVد. امVVا عبVVارت مارکسVVیزم- لنینیزم و اندیشۀA مائوتسه دون در اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسVVری یازدهم "حزب"، اندیشۀA مائوتسه دون را هم سVVطح و هم ردیVVف بVVا هVVر دو بخش مارکسیزم- لنینیزم مطرح نمی کند، بلکه در سطح پایین تری مطرح می نماید وAۀVVیزم و اندیشVVبا قرار دادن یک "و" ربط یا "و" اضافه در میان مارکسیزم- لنین مائوتسVVه دون، سVVومی را از اولی و دومی جVVدا و منفصVVل می سVVازد. این کVVار به مفهVVوم تأکیVVد روی پVVایین تر قVVرار داشVVتن اندیشVVۀA مائوتسVVه دون نسVVبت بVVه مارکسیزم- لنینیزم و هVVر دو بخش آن اسVVت. بنVVابرین نه تنهVVا این فرمول بنVVدیAۀVVVیزم- اندیشVVVیزم- لنینVVVدی مارکسVVVیزم( در فرمول بنVVVر )رویزیونVVVد نظVVVتجدی

مائوتسه دون، مندرج در اساس نامه های تصویب شVVده در کنگره هVVای سراسVVری نهم و دهم حVVVزب اسVVVت، بلکVVVه واضVVVحاً تجدیVVVدنظر در فرمول بنVVVدی صVVVریح اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA نهم حزب مبنی بر رشد و تکامل مارکسیزم- لنینیزم و ارتقVVا یVVافتن آن بVVه مرحلVVۀA نVVوین توسVVط اندیشVVۀA مائوتسVVه دون نVVیز

هست.

ب - موضVVوع انتخVVاب مارکسVVیزم- لنینVVیزم و مائوتسVVه دون اندیشVVهبه حیث راه نمای عمل حزب:

اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری نهم حVVزب کمونیسVVت چین، مارکسیزم- لنینیزم- مائوتسه دون اندیشه را، اساس تیوریک هدایت افکار حزب می داند. اسVاس نامۀA تصVVویب شVده در کنگVVرۀA سراسVری دهم حVزب کمونیسVVت چین، از فرمول بندی به کار بسVVتن مارکسVVیزم- لنینVVیزم- اندیشVVۀA مائوتسVVه دونAاس نامۀVا اسVد. امVحزب استفاده می کن Aاساس تیوریک راه نمای اندیشۀ Aبه مثابۀ تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب کمونیست چین از انتخاب نمودن مارکسیزم- لنینیزم و اندیشۀA مائوتسVه دون منحیث رهنمVای عمVل حVزب حVرف

می زند.

VV هر دو اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگره هVVای سراسVVری نهم و دهم حVVزب کمونیست چین، مارکسیزم- لنینیزم- اندیشۀA مائوتسه دون را به عنوان "اسVVاس تیوریک" فرمول بندی می کنند. اما اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسVVری

یازدهم "حزب" درین مورد ساکت است و ظاهراً چیزی نمی گوید.

VV اساس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری نهم حVVزب از »هVVدایت افکVVار حزب« صحبت می کند. اما اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری دهم حزب فرمول بندی »رهنمای اندیشۀA حزب« را به کار می برد. می تVVوان گفت کVVه

فرمول بندی هر دو اساس نامه درین مورد در واقع یک چیز است.

اما اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسVVری یVVازدهم "حVVزب" فرمول بنVVدی »رهنمای عمل حزب« را بکار می بVVرد کVVه بVVا فرمول بنVVدی دو اسVVاس نامۀA قبلی

حزب فرق دارد.

VVVV اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری نهم حVVزب از فرمول بنVVدی »دانسVVVتن«، اساسVVVنامۀA تصVVVویب شVVVده در کنگVVVرۀA سراسVVVری دهم حVVVزب از فرمول بنVVدی »بکVVار بسVVتن« و اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری

یازدهم "حزب" از فرمول بندی »انتخاب نمودن« استفاده کرده است.

می توان گفت کVVه در تمVVامی این مVVوارد فرمول بنVVدی های هVVر سVVه اسVVاس نامه به یک جVVانبه گری افتVVاده اسVVت. به همین سVVبب اسVVت کVVه حVVزب کمونیسVVت

)مائوئیست( افغانستان:

اوالً مارکسیزم- لنینیزم- مائوئیزم را صرفاً "اساس تیوریک" نمی داند، بلکه یکایدیولوژی همه جانبه، به شمول اساسات تیوریک، می داند.

ثانیاً- م.- ل.- م. را صVVرفاً راه نمVVای اندیشVVه یVVا راه نمVVای عمVVل نمی دانVVد، بلکVVهراه نمای اندیشه و عمل می داند.

ثالثاً- م.- ل.- م. را صVVرفاً راه نمVVای اندیشVVه و عمVVل نمی دانVVد یVVا صVVرفاً به کVVارنمی بندد، بلکه می پذیرد و به کار می بندد.

در اسVVVاس نامۀA تصVVVویب شVVVده در کنگVVVرۀA سراسVVVری دوم حVVVزب کمونیسVVVت)مائوئیست( افغانستان درین مورد گفته شده است:

حزب كمونيست )مائوئيست( افغانستان ماركسيزم VV لنينVVيزم VVVV مVVائوئيزم را»به مثابۀA ايديولوژي راه نماي انديشه و عمل خود پذيرفته و به كار مي بندد.«

پ - محدود کردن ماتریالیزم دیالیکتیک و ماتریالیزم تاریخی به تحلیلمارکس و انگلس:

به کار بردن ماتریالیزم دیالیکتیک صرفاً براساس تحلیل مارکس و انگلس فقVVط می تواند دگمVVارویزیونیزم فلسVVفی مبVVنی بVVر نادیVVده گVVرفتن خVVدمات فلسVVفی لنینیستی و مائوئیستی و مراحل دوم و سوم تکامل این فلسفه باشد، که حتی تکامل در اساسات فلسVVفی، مثالً یگVVانگی در قVVانون دیالیکتیVVک )قVVانون تضVVاد( توسط مائوتسه دون به جای سه گانگی در قوانین دیالیکتیVVک )تضVVاد، نفی نفیو تبدیل کمیت به کیفیت(، توسط مارکس، انگلس و لنین، را شامل می گردد.

AۀVVت - محدود کردن ماتریالیزم تاریخی صرفاً »در قانون تکامل جامع بورژوازی«:

AۀVVل جامعVVزم تاریخی فقط در تکامVیVریالVاتVاین محدودیت بدین معنا است که م بورژوازی کاربرد دارد و قادر به تبیین تVاریخ تکامVVل جامعVVۀA بشVVری به طVور کVVل نیست و نمی تواند برای ساختارهای اقتصادی- اجتمVاعی ماقبVل سVرمایه داری در عصر کنونی، یعنی عصر امپریVVالیزم و انقالبVVات پرولVVتری، راه حVVل انقالبی عرضVه نمایVد. این محVدودیت قایVل شVVدن بVرای ماتریVالیزم تVاریخی حVتی اثVر معVVروف انگلس بنVVام "منشVVاء تکامVVل خVVانواده، مVVالکیت خصوصVVی و دولت" را نادیده می گیرد. این محدود سازی پایۀA تیوریک قوی بVVرای رویزیونVVیزم "تیVVوری رشVVد نیروهVVای مؤلVVده" فVVراهم می سVVازد و نفی ضVVرورت برپVVایی و پیش بVVرد انقالبات پرولتری در شرایط عدم تکامل پختۀA نیروهای مؤلVVدۀA سVVرمایه داری و حVVتی عVVدم سVVلطۀA مناسVVبات تولیVVدی سVVرمایه داری را در بVVر دارد و در واقVVع

تحمیل محدودیت منشویکی بر انقالب پرولتری است.

ث - محدود کردن سوسیالیزم علمی در چهVVارچوب تحلیVVل مVVارکس وانگلس:

چنان چه نه تنها ماتریالیزم تVVاریخی بلکVVه سوسVVیالیزم علمی نVVیز در چهVVارچوب تحلیل مارکس و انگلس محدود انگاشته شود، لنینیزم و اندیشVVۀA مائوتسVVه دون، در عبVVارت مارکسVVیزم- لنینVVیزم- اندیشVVۀA مائوتسVVه دون، از لحVVاظ تکVVامالت لنینیسVVتی و مائوئیسVVتی در سوسVVیالیزم علمی هیچ معنVVا و مفهVVومی داشVVته

نمی تواند، بلکVVه فقVVط یVVک عبVVارت میVVان تهی و فاقVVد معنVVا و مفهVVوم حقیقی خواهد بود. این محدودیت فقط می تواند انعکاس دهندۀA یک دیVVد رویزیونیسVVتی

دگماتیستی در مورد سوسیالیزم علمی باشد.

ج - در مورد نادیده گرفتن کامل جVVزء اقتصVVاد سیاسVVی مارکسVVیزم-لنینیزم- اندیشۀA مائوتسه دون:

ناگفتVVه روشVVن اسVVت کVVه درینجVVا صVVرفاً از فلسVVفه و هم چنVVان سیاسVVت )سوسیالیزم علمی( یاد به عمVVل می آیVVد و جVVزء اقتصVVاد سیاسVVی یعVVنی یکی از اجزای سه گانۀA مارکسVVیزم )مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم( کالً به فراموشVVی سVپرده می شVود. در حVالی مVارکس بVا کشVVف قVVانون ارزش اضVVافی در تولیVVد سرمایه داری راز استثمار طبقۀA کارگر توسط سVVرمایه داران را افشVVا نمVVود و نشان داد که ارزش اضVVافی هم منبVVع پیVVدایش سVVرمایه اسVVت و هم هVVدف آن. چنین به نظر می رسد که درینجا تأکید روی این موضوع در اسVVاس نامۀA تصVVویبAرۀVVک کنگVVی AۀVVت چین"، به مثابVVزب کمونیسVVسراسری یازدهم "ح Aشده در کنگرۀ رویزیونیسVVتی، عمVVداً بVVه فراموشVVی سVVپرده شVVده اسVVت. همچنVVان خVVدمات لنینیستی و مائوئیستی در تکامل این جزء از ایدیولوژی و علم انقالب پرولتری

کالً به فراموشی سپرده شده است.

VV در مورد "مائوتسه دون اندیشه" به طور مشخص:3 »کمونیستهای چین همراه با رفیق مائوتسه دون بحیث یک رهVVبر عVVالی شVVان، مائوتسه دون اندیشه را از پرنسیپ های عVVام مارکسیسVVم- لنینیسVVم و پراتیVVک کنکرت انقالبی چین تحلیل و خلق کردنVVد. مائوتسVVه دون اندیشVVه مارکسیسVVم-AۀVVک بدنVVکل از یVVه متشVVت کVVه در چین اسVVلنینیسم بکار برده شده و تکامل یافت AدۀVVرده شVVفش AۀVVک تجربVVاصیل تیورک مربوط به انقالب و ساختمان در چین و ی مربوط به آن است که در عمل هVVردوی شVVان ثVVابت شVVده و از دانش اجتمVVاعی

حزب کمونیست چین نمایندگی میکند.«

جوانب مختلف دو جملۀA فوق را می توان قرار ذیل مشخص نمود:

الف VV »کمونیست های چین همراه با رفیق مائوتسه دون بحیث یVVکرهبر عالی شان، مائوتسه دون اندیشه را ... تحلیل و خلق کردند.«

اگر اندیشۀA مائوتسه دون را صرفاً به مثابۀA خط راه نمای عمل حزب "کمونیسVVت" چین و حاصل تلفیق تیوری عام مارکسیزم- لنینیزم با شرایط مشVVخص انقالب چین- مثل زمان کنگرۀA هفتم حزب کمونیسVVت چین- به حسVVاب آوریم، می تVVوان گفت که تحلیل و خلق آن تا حد زیVادی توسVVط »کمونیسVVت های چین همVVراه بVVا رفیق مائوتسه دون بحیث یک رهبر عالی شان« صورت گرفته است. ولی حVVتی در همان حد نیز نمی تVVان نقش فرمول بنVVدی های مبVVارزاتی کمینVVترن را به کلی نادیVVVده گVVVرفت و تحلیVVVل و خلVVVق اندیشۀA مائوتسVVVه دون را صVVVرفاً مربVVVوط

به کمونیست های چین و مائوتسه دون دانست.

ولی اگر اندیشۀA مائوتسه دون را در حد مائوئیزم یVVا حVVداقل نزدیVVک به مVVائوئیزم مرحلVVۀA سVVوم تکامVVل ایVVدیولوژی و علم انقالب پرولVVتری در سVVطح جهVVانی به حسVVاب آوریم و مثالً مبVVارزۀA بین المللی علیVVه رویزیونVVیزم مVVدرن شVVوروی و سهم گیری حزب کار البانیه در آن مبارزه و هم چنان مبارزه بVVرای جلوگVVیری از قدرت گیری رویزیونیزم در چین که بVVا اسVVتفاده از تجربVVه انVVدوزی قVVدرت گیری رویزیونیزم مدرن در شVVوروی و احیVVای سVVرمایه داری در آن کشVVور، از طریVVق پیش برد انقالب عظیم فرهنگی پرولتاریایی را نیز در نظر بگیریم، با قVVاطعیت می تVVوان گفت کVVه ادعVVای تحلیVVل و خلVVق اندیشVVۀA مائوتسVVه دون صVVرفاً توسVVط کمونیسVVت های چین تحت رهVVبری مائوتسVVه دون نادرسVVت اسVVت، گرچVVه نقش کمونیست های چین تحت رهبری مائوتسه دون در آن عمVVدگی دارد. اصVVوالً هVVر مرحله از تکامل ایVVدیولوژی و علم انقالب پرولVVتری، در مجمVVوع در عرصVVۀA بین المللی و توسVVط کVVل جنبش کمونیسVVتی بین المللی رقم خVVورده اسVVت، ولVVو این که عمدتاً در پراتیک مشخص مبارزات انقالبی یک یا چند کشور متبلور شVVده باشVVد و یVVا حVVتی جمع بنVVدی نهVVایی آن توسVط شVVخص مائوتسVVه دون یVVا لVنین و

مارکس صورت گرفته باشد و به نام آن ها خوانده شود.

کنگرۀA سراسری یازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین در شVVرایطی دایVVر گردیVVد کVVه کودتای رویزیونیستی علیه "گروه چهار نفر" تحت پوشش هواداری صد درصدی هواکوفینگ از مائوتسه دون و اندیشۀA مائوتسه دون صورت گVVرفت. هواکوفینVVگ در آن زمان ظاهراً باورمند بوده است که مائوتسVVه دون هیچ اشVVتباه یVVا حVVداقل هیچ اشتباه بزرگی مرتکب نشده است. به همین جهت رویزیونیست های بر سر

که کنگرۀA سراسری یازدهم حزب "کمونیسVVت" چین دایVVر1982قدرت در سال گردیVVد در موقعیVVتی قVVرار نداشVVتند کVVه مثVVل کنگVVرۀA سراسVVری هشVVتم حVVزب کمونیسVVت چین به طVVور صVVریح و روشVVن علیVVه اندیشۀA مائوتسVVه دون در حVVزب موضVVع گیری نماینVVد و آن را از ادبیVVات حVVزب "کمونیسVVت" چین حVVذف کننVVد. به همین جهت ظاهرا جانب داری شان از اندیشۀA مائوتسه دون را حفVVظ کردنVVد و نیز علیVVه "کیش شخصVVیت مائوتسVVه دون" موضVVع گیری روشVVن نکردنVVد. امVVا در عوض کوشش کردند که تا حد معینی از نقش مائوتسه دون در حزب کمونیسVVت چین و انقالب چین بکاهنVVد. آن هVVا سVVال ها بعVVد کVVه پایه هVVای اقتصVVادی احیVVای سرمایه داری در چین را استحکام و گسترش بخشیده بودند و پایه های سیاسی حاکمیت شان را بعد از سرکوب جنبش توده یی میدان تیان مین مجدداً برقVVرار و گسترش دادند، علیه "اشتباهات بVVزرگ" مائوتسVVه دون و "کیش شخصVVیت" او در برپVVایی و پیش بVVرد انقالب عظیم فVVرهنگی پرولتاریVVایی چین موضVVع گیری

صریح و روشن نمودند.

ب VVVV »مائوتسVVه دون اندیشVVه... از پرنسVVیپ هVVای عVVام مارکسVVیزم- لنینVVیزم و پراتیVVک کنکVVرت انقالبی چین تحلیVVل و خلVVق ... « گردیVVده

است. اگر اندیشۀA مائوتسه دون را تلفیق تیوری های عام مارکسیزم- لنینیزم با شرایط مشVVخص انقالب چین در نظVVر بگVVیریم می تVوانیم فرمول بنVدی مطVرح شVده در

عنوان فVوق را تVVا حVVد زیVVادی درسVت بVVدانیم، ولی حVVتی در همVVان حVVد نVVیز نVهبه صورت مطلق و انحصاری، همان گونه که در سطور فوق بیان کردیم.

ولی اگر اندیشVVۀA مائوتسVVه دون را سVVومین مرحلVVه از تکامVVل ایVVدیولوژی و علم انقالبی پرولتری بدانیم، فرمول بندی فVVوق به مVVیزان بیشVVتری نادرسVVت اسVVت. درین مورد عالوه از آن چVVه به صVVورت مشVVخص در فVVوق گفVVتیم، نقش تکVVامالت نوین در هرسVVه عرصVVۀA پراتیVVک اجتمVVاعی انسVVان ها و به طVVور مشVVخص هرسVVه عرصVVVۀA پVVVراتیکی جنبش انقالبی در سVVVطح بین المللی )مبVVVارزات طبقVVVاتی، مبارزات تولیدی و آزمون هVVای علمی( را نمی تVVوانیم کالً نادیVVده بگVVیریم، گرچVVه

بازهم پراتیک کنکرت انقالبی چین نقش عمده بازی کرده است.

پ VV »مائوتسه دون اندیشه مارکسVVیزم- لنینVVیزم بکVVار بVVرده شVVده وتکامل یافته در چین است.«

درینجا صریحاً روی محدودیت کشوری و ملی اندیشۀA مائوتسه دون تأکید گردیده است. اگر اندیشۀA مائوتسه دون صرفاً مارکسیزم- لنینVVیزم به کVVار بVVرده شVVده و تکامل یافته در چین باشد، کمونیست های مربوط به هVVر کشVVور و ملVVتی مکلVVف خواهند بود که مارکسیزم- لنینیزم را در شرایط کشور خود بکار برده و تکامVVلAرۀVVدی کنگVVان و فرمول بنVVق بیVVود را- طبVVور خVVدهند و خط راه نمای انقالب کش Aسراسری هفتم حزب کمونیست چین- دریابند، خط راه نمایی که غیر از اندیشۀ مائوتسه دون خواهد بود، چرا که اندیشۀA مائوتسه دون گویا خط راه نمای تکامVVل یافتVVه در چین اسVVت و بVVه این اعتبVVار به درد سVVایر کشVVورها نمی خVVورد. درین صورت چه چیزی از اهمیت بین المللی ایدیولوژی و علم انقالب پرولVVتری به جVVا

می ماند؟

ت VV »مائوتسه دون اندیشVVه... متشVVکل از یVVک بدنVVۀA اصVVیل تیوریVVکAدۀVVرده شVVفش AۀVVک تجربVVاختمان در چین و یVVه انقالب و سVVوط بVVمرب

مربوط به آن« است. بدنۀA اصیل تیوریک اندیشۀA مائوتسه دون را صرفاً مربوط به انقالب و ساختمان در چین دانسVVتن، آشVVکا را نفی اهمیت بین المللی بدنVVۀA اصVVیل تیوریVVک آن و تحمیل محدودیت کشوری و ملی بر آن است. گرچه تجربۀA فشرده شدۀA مربوط بVVه انقالب و سVVاختمان عمVVدتاً در چین آن زمVVان صVVورت گرفتVVه بVVود ولی نفی اهمیت بین المللی این تجربۀA فشرده شده نVVیز قطعVVاً نادرسVVت و غVVیر اصVVولی،

حامل محدودیت ملی و کشوری و در یک کلمه رویزیونیستی است.

VV بدنVVۀA اصVVیل تیوریVVک مربVVوط بVVه1ث VV »در عمل هر دوی شان- ] VV تجربۀA فشرده شدۀA مربVVوط بVVه آن[2انقالب و ساختمان در چین و

ثابت شده است.« شکی نیست که در عمل هر دوی شان ثابت شده است؛ ولی نVVه صVVرفاً در چین بلکه در سطح کل جنبش بین المللی کمونیسVVتی. درینجVVا نVVیز محVVدودیت ملی و

کشوری به صورت برجسته نمایان است.

ج VVVV »مائوتسVVه دون اندیشVVه... از دانش اجتمVVاعی حVVزب کمونیسVVتچین نمایندگی می کند.«

آیVVا اندیشVVۀA مائوتسVVه دون صVVرفاً از دانش اجتمVVاعی حVVزب کمونیسVVت چین نمایندگی می کند؟ آیا می تVVوانیم بگVVوییم کVVه لنینVVیزم از دانش اجتمVVاعی حVVزب کمونیست شوروی و مارکسیزم نیز از دانش اجتماعی این یVVا آن حVVزب زمVVان مارکس و انگلس در این یا آن کشور اروپایی نمایندگی می نماید؟ اگر این گونه باشد، چگونه می توانیم از طبقۀA بین المللی ای بنام پرولتاریا و ایVVدیولوژی بینAۀVVد ، پایVVه باشVVر این گونVVزنیم؟ اگVVرف بVVالمللی ای به نام ایدیولوژی پرولتاریا ح ایVVدیولوژیک وحVVدت پرولتاریVVای تمVVامی کشVVورهای جهVVان و انترناسVVیونالیزم

پرولتری را در چه چیزی می توان جستجو نمود؟

واقعیت این اسVVت کVVه کمونیسVVت های هVVر کشVVور مکلVVف اسVVت اساسVVات عVVام ایدیولوژی پرولتری را با شرایط مشخص کشVVور خVVود و انقالب در کشVVور خVVود تلفیVVق نمVVوده و بVVرای پVVیروزی انقالب در آن تالش نمایVVد. این اساسVVات بایVVد به خوبی درک شده و در شرایط مشخص هرکشور تطبیق گردد. امVVا تکامVVل این اساسات در سطح کشوری و ملی و صVVرفاً بVVرای حVVزب کمونیسVVت یVVک کشVVور ممکن و میسر نیست و فقط می تواند در سVVطح بین المللی متحقVVق گVVردد. بVVه عبارت دیگر فقVVط و فقVVط آن تغیVVیرات و تحVVوالت در این اساسVVات تیوریVVک را می توان تکامل ایدیولوژی و علم انقالب پرولVVتری به مرحلVVۀA عVVالی تر نامیVVد کVVه اهمیت بین المللی داشVVته باشVVد و مرحلVVۀA جدیVVدی در تکامVVل ایVVدیولوژی و علم انقالب پرولتری در سطح بین المللی را نشان دهد. در غیر آن به تعداد کشVVورها می تVVوان "اندیشVVۀA راهنمVVا" داشVVت، محVVدودیت های کشVVوری و ملی بVVر احVVزاب کمونیست را تحمیل نمود و وحدت ایدیولوژیک جنبش کمونیستی بین المللی را کالً نیست و نابود کرد و یVVک ایVVدیولوژی بین المللی واحVVد را بVVه ایVVدیولوژی های

گوناگون ملی و کشوری مبدل نمود.

در واقVVع آن چVVه اسVVاس نامۀA رویزیونیسVVتی تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری یازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین از "اندیشVVۀA مائوتسVVه دون" ترسVVیم می نمایVVد،

همین گونه "اندیشه" است و نه چیز دیگری.

البته روشن است که مائوتسVVه دون به طVVور صVVریح و روشVVن از ضVVرورت شVVکل چیVنی بخشVVیدن بVه مارکسVVیزم- لنینVVیزم در چین صVحبت کVVرده اسVت. امVا این به مفهVVوم مضVVمون چیVVنی بخشVVیدن یVVا مثالً مضVVمون افغانسVVتانی بخشVVیدن به مارکسیزم- لنینیزم نیست، بلکVVه به مفهVVوم تلفیVVق حقVVایق عVVام مارکسVVیزم-

لنینیزم با شرایط مشخص انقالب چین و یا مثالً انقالب افغانستان است.

به طور مثال فقVVط زمVVانی کVVه آثVVار کمونیسVVتی به زبVVان چیVVنی ترجمVVه شVVده و منتشر گردید، جنبش کمونیستی در چین به وجود آمد و سپس حVVزب کمونیسVVت چین تأسیس گردید. برعالوه از زمVVان تأسVیس حVVزب کمونیسVVت چین تVا زمVVان درگذشت مائوتسه دون و سپس کودتای رویزیونیستی، و حVVتی تVVا کنVVون، زبVVان اصلی تمامی اسناد حزب کمونیست چین و بVVه اصVVطالح حVVزب کمونیسVVت چین زبان چینی است و پس از تدوین، تصویب و انتشVVار، به سVVایر زبان هVVا ترجمVVه و

منتشر می شود. در افغانستان و هر کشور دیگر نیز فقط می تواند همین گونVVهباشد.

موضVVع گیری اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیست" چین در قبال اندیشۀA مائوتسه دون شکالً تا حد زیVVادی برگشVVت بVVه موضع گیری کنگرۀA هفتم حزب کمونیسVVت چین درین مVVورد اسVVت. امVVا در اصVVل برگشتی است به موضع گیری کنگرۀA هشتم حزب کمونیست چین درین خصوص،Aاس نامۀVه دون از اسVVمائوتس AۀVVره کالً اندیشVVه در آن کنگVVاوت کVVا این تفVمنتها ب حVVزب کمونیسVVت چین حVVذف گردیVVد، ولی در کنگVVرۀA یVVازدهم "حVVزب" در نبVVود مائوتسVVVVه دون و در زمVVVVان پس از شکسVVVVت جنVVVVاح انقالبی تحت رهVVVVبری مائوتسه دون در حزب )گروه چهار نفVVر کVVه مائوتسVVه دون نفVVر پنجمی آن بVVود( رویزیونیست ها ترجیح دادند که ظVVاهراً اندیشVVۀA مائوتسVVه دون را به خVVاطر سVVوء اسVVتفاده های رویزیونیسVVتی از آن در اسVVاس نامۀA حVVزب و ادبیVVات حVVزب حفVVظ

نمایند و حتی تا کنون به این سوء استفاده ادامه می دهند.

VV در مورد تضاد عمده در جامعۀA چین:4«AۀVVا در جامعVVاد هVVثر تضVVبعد از نابودی طبقات استثمارگر منحیث یک طبقه، اک

چین ماهیت مبارزۀA طبقاتی را ندارند و مبارزۀA طبقاتی بعVVد ازین تضVVاد عمVVده نیست. گرچه بعلت شرایط داخلی و تVVأثیرات خVVارجی، مبVVارزۀA طبقVVاتی بطVVور نامحدود مدت طوالنی به زندگی خود ادامه داده و حتی بطور آشکار در شرایط خاص حدت می یابد. تضاد عمده در جامعۀA چین تضاد بین رشد ضروریات مVVادی فرهنگی و سطح عقبماندۀA تولید اجتماعی ما است. تضاد هVVای دیگVVر بVVا از بین

«رفتن این تضاد عمده باید مرفوع گردند. یعنی در حدود سی و سVVه سVVال پس1982این گفته ها برای اولین بار در سال

از آغاز گذار به انقالب سوسیالیستی و سVVاختمان سوسVVیالیزم در چین در یVVک کنگرۀA رویزیونیستی مورد تصVVویب قVVرار نگVVرفت. مVVدت ها قبVVل از آن و فقVVط هفت سVVVال پس از آسVVVتانۀA گVVVذار بVVVه انقالب سوسیالیسVVVتی و سVVVاختمان

، در کنگرۀA هشتم حزب کمونیست چین نVVیز1956سوسیالیزم در چین، در سال گفته هVVای ذیVVل، کVVه دارای عین مضVVمون ایVVدیولوژیک- سیاسVVی اسVVت، مVVورد

تصویب قرار گرفته بود:

»نظر به این که نظام سوسیالیستی اساساً در چین برقرار گردیده است، تضVVاد عمده در کشور دیگر تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی نیسVVت، بلکVVه تضVVاد منتج از نیاز مردم برای انکشاف سریع اقتصادی و فرهنگی و کمبود مقتضیات آن ها

است. ...«

واضVVح اسVVت کVVه موضVVع گیری کنگVVرۀA سراسVVری هشVVتم حVVزب کمونیسVVت چین درین مVVورد ناشVVی از محVVدودیت ایVVدیولوژیک- سیاسVVی کVVل جنبش کمونیسVVتی بین المللی در آن زمان و عدم دست یابی کل این جنبش به تیVVوری ادامVVۀA انقالب تحت دیکتاتوری پرولتاریا بوده اسVVت. در آن زمVVان موضVVوع رویزیونVVیزم مVVدرن خروشچفی هنوز روشن نبود و طبعاً موضع گیری حزب کمونیست چین علیه آن

نیز فرمول بندی و تیVVوریزه نشVVده بVVود. امVVا پس از آن کVVه موضVVع گیری مVVذکور فرمول بنVVدی و تیVVوریزه گردیVVد، ضVVرورت موضVVع گیری، مبVVارزه و سVVرنگونی رویزیونیست های چینی سربلند کرد، انقالب عظیم فVVرهنگی پرولتاریVVایی برپVVا گردید و پیش برده شد و سرانجام تیوری ادامۀA انقالب تحت دیکتاتوری پرولتاریا

فرمول بندی گردید، محدودیت ایدیولوژیک- سیاسی مذکور رفع گردید.

سVVال پس از اغVVاز16 یک بVVار دیگVVر، 1956بنابرین زمانی که فرمول بندی سال سVVال پس از کنگVVرۀA سراسVVری نهم13انقالب عظیم فVVرهنگی پرولتاریVVایی و

سر بلنVVد می کنVVد، این فرمول بنVVدی دیگVVر1982حزب کمونیست چین، در سال ناشی از محدودیت ایVVدیولوژیک- سیاسVVی کVVل جنبش کمونیسVVتی بین المللی و حزب کمونیست چین نیست، بلکه موضعگیری صریح و روشن رویزیونیسVVتی را

نشان می دهد.

این ادعا که طبقVVات اسVVتثمارگر منحیث طبقVVات در جامعVVۀA چین نVVابود گردیVVده اسVVت، قطعVVاً یVVک ادعVVای رویزیونیسVVتی اسVVت. درینجVVا فقVVط به نقVVل دو- سVVه پاراگراف از متن گزارش سیاسی به کنگرۀA سراسری نهم حزب کمونیست چین

اکتفا می کنیم:

»جامعۀA سوسیالیسVVتی مرحلVVۀA تVVاریخی بس طVVوالنی را در بVVر میگVVیرد. در این مرحلۀA تاریخی سوسیالیسم، طبقات، تضاد های بین طبقات و مبVVارزۀA طبقVVاتی بVVه موجVVودیت خVVود ادامVVه می دهنVVد و مبVVارزه بین راه سوسیالیسVVتی و راه

سرمایه داری و همچنین خطر احیای سرمایه داری وجود دارند. باید خصلت طوالنی و بغرنج این مبارزه را شناخت. باید هوشیاری را بVVاال بVVرد. باید تضVVادهای بین طبقVVات و مبVVارزۀA طبقVVاتی را بدرسVVتی درک کVVرد و بطVVور صحیح حل نمود، بایVVد تضVVادهای بین مVVا و دشVVمن را از تضVVاد هVVای درون خلVVق بدرستی تشخیص داد و آنها را بطور صحیح حل کرد. در غیر این صورت کشVVور سوسیالیستی مانند کشور مVVا بVVه عکس خVVود تبVVدیل خواهVVد شVVد، قلب مVVاهیت خواهد گردید و احیاء سرمایه داری صVVورت خواهVVد گVVرفت. از این پس مVVا بایVVد این مسئله را هر سال، هر ماه و هر روز بخاطر بیاوریم تا اینکه بتوانیم بVVدرک

نسبتاً روشVنVتVVری ازین مسئVلVه

لنینیستی داشته باشیم.«–دست یابیم و یک مشی مارکسیستی و هم چنان:

»انقالب عظیم فرهنگی پرولتاریائی که توده های انقالبی چند صد میلیونی در آن شVVرکت دارنVVد، بهیچوجVVه حادثVVۀA اتفVVاقی نیسVVت. این نتیجVVۀA اجتنVVاب ناپVVدیرAۀVVVی در جامعVVVه، دو راه و دو مشVVVدیدی بین دو طبقVVVوالنی و شVVVط AارزۀVVVمب سوسیالیستی میباشد. این »یک انقالب بزرگ سیاسی است که پرولتاریا علیVVهAارزۀVVمب AۀVVد، این انقالب ادامVVا میکنVVتثمارگر برپVVات اسVVایر طبقVVورژوازی و سVVب طوالنی حزب کمونیست چین و توده های وسیع مردم انقالبی تحت رهVVبری آن علیه مرتجعین گومینVVدان و ادامVVۀA مبVVارزه طبقVVاتی بین پرولتاریVVا و بVVورژوازی

است.«

این که »تضاد عمده در جامعۀA ]سوسیالیستی[ چین تضVVاد بین رشVVد ضVVروریات مادی فرهنگی و سطح عقبماندۀA تولید اجتماعی« دانسته شود قبVVل از همVVه از جهت این که تضاد اساسی و تضادهای بزرگ این جامعه کدام ها هسVVتند، قابVVل

بررسی است.

ما می توانیم »تضاد بین رشد ضروریات مادی فرهنگی و سطح عقبماندۀA تولید اجتماعی« را به صورت دیگر نیز فرمول بندی کنیم: تضاد بین مناسVVبات تولیVVدی پیش رفته و نیروهای مؤلدۀA عقب مانده. در هر حال تضاد بین نیروهای مؤلده و مناسبات تولیدی، چه به صورت تضاد بین نیروهای مؤلدۀA پیشVVرفته و مناسVVبات تولیدی عقبمانده باشد و چه گویVVا به صVVورت تضVVاد بین مناسVVبات تولیVVدی پیش رفته و نیروهای مؤلدۀA عقبمانده، تضVVاد در زیVVر بنVVای اقتصVVادی اسVVت و تضVVاد اساسی جامعه محسوب می گردد و نه یکی از تضادهای بزرگ جامعه که بتوانVVد تضاد عمدۀA جامعه محسVوب شVود. اصVVوالً تضVاد اساسVی چنVVدین تبVارز و تVأثیر گذاری مشخص در جامعه، یا به صVVورت مشVVخص گفتVVه شVVود در میVان نیروهVVای طبقاتی و اجتماعی در جامعه، دارد که تضVVادهای بVVزرگ و کوچVVک در جامعVVه را تشکیل می دهند و یکی از تضادهای بزرگ در هر مرحله از تکامVVل جامعVVه تضVVادAۀVVVده در جامعVVVاد عمVVVیین تضVVVرای تعVVVابرین بVVVد. بنVVVکیل می دهVVVده را تشVVVعم سوسیالیستی در قدم اول باید تضادهای بزرگ و کوچک این جامعه و سVVپس از میان تضادهای بزرگ تضاد عمVVدۀA هVVر مرحلVVه از تکامVVل این جامعVVه را مشVVخص

نمود.

شVVکی نیسVVت کVVه یکی از تضVVادهای بVVزرگ این جامعVVه تضVVاد میVVان پرولتاریVVا و بورژوازی است. بازهم شکی نیسVVت کVVه یکی از تضVVادهای بVVزرگ دیگVVر در این جامعه تضاد با نظام امپریالیستی یا تضVVاد میVVان نظVVام سوسیالیسVVتی و نظVVام امپریالیسVVVتی اسVVVت. گVVVذار مؤفقانVVVه از انقالب دموکراتیVVVک نVVVوین به انقالب سوسیالیستی و ساختمان سوسیالیزم در چین بدین معنا است که در آن زمVVان بقایای طبقات فیودال دیگر جزء طبقات اصVVلی جامعVVه محسVVوب نمی گردیVVد و مسVVئلۀA زمین در چین عمVVدتاً به یVک مسVVئلۀA سوسیالیسVVتی یVا سVرمایه داری یVا موضوع تضاد بین پرولتاریا و بورژوازی تبVVدیل شVVده بVVود. بنVVابرین تضVVاد میVVان دهقانان و فیودال ها دیگر یک تضاد بزرگ در جامعه نبVVود و به یکی از تضVVادهای کوچک تبدیل شده بود و امروز می توان گفت که این تضVVاد اگVVر کVVامالً از میVVان نرفته باشد حداقل یکی از تضادهای کوچک غیر مهم محسوب می گردد. در هVVر حال این تضاد بعد از گذار از انقالب دموکراتیک نVVوین به انقالب سوسیالیسVVتی دیگر نمی توانسته یکی از تضVVاد عمVVده در جامعVVۀA سوسیالیسVVتی چین محسVVوب گردد. البته تضادهای دیگری مثل تضاد میان ملیت هVVای تحت سVVتم و شVVوونیزم ملیت هان و تضاد میVVان زنVVان و شVVوونیزم مردسVVاالر در آن زمVVان نVVیز در چین موجود بودند و حاال نیز موجود است و البتVVه شVVکل بVVورژوایی تVVوأم بVVا بقایVVای

فیودالی را بخود گرفته است.

بنابرین در چین سوسیالیستی یا تضاد بVVا امپریVVالیزم می توانسVVت تضVVاد عمVVده باشد و یا تضاد با سرمایه داری در چین. از لحاظ عملی و سیر تاریخی در چین

سوسیالیستی این دو تضاد در پیوند با هم و تأثیر گذاری متقابل روی هم بسیاراز نزدیک حرکت کردند.

وقVVتی انقالب در خVVاک اصVVلی چین به پVVیروزی رسVVید، در بخشVVی از خVVاک چین یعنی تایوان حاکمیت رژیم ارتجVVاعی و دسVVت نشVVاندۀA گومینVVدان بVVاقی مانVVد و ادامVVVه یVVVافت. در واقVVVع پس از پVVVیروزی انقالب چین تVVVایوان تحت اشVVVغال امپریالیزم امریکا قرار گرفت و درگیری های مرزی میان جمهوری خلVVق چین و رژیم دست نشاندۀA تایوان ادامه یافت. تقریباً هم زمان با آن، تجVVاوز امریکVVا بVVر کوریا، کشور هم سVVایۀA چین و دارای پیونVVدهای تVVاریخی چنVVدین هVVزار سVVاله بVVا چین، و اشغال کل یا بخشی از سرزمین آن نیز توسط امپریالیزم امریکVVا پیش آمد و شرکت نسبتاً وسیع چنVVد سVالۀA داوطلبVVان چنVVد صVVد هVVزار نفVVری چین در جنگ کوریا، با تمام تلفات وسیع و مصارف نظامی آن، بر چینی که تازه از سه دهه جنگ داخلی و جنگ مقاومت ضد جاپان فارغ شده بVVود، تحمیVVل گردیVVد. در پهلوی این مسایل نه تنها هانگ کانVVگ کماکVVان مسVVتعمرۀA اجVVاره یی امپریVVالیزم انگلیس بود بلکه میکانگ نیز مستعمرۀA دولت پرتگال باقی مانده بVVود. بVVرعالوه تجاوزات نظامی و اشVVغال گری های امپریVVالیزم فرانسVVه و بVVاالخره تجVVاوزات و اشغالگری های امپریالیزم امریکVVا بVVر ویتنVVام، کVVه در بVVاالترین حVVد خVVود توسVVط

)نیم میلیVVVون( نفVVVر از نیروهVVVای نظVVVامی ارتش امپریالیسVVVت های500000 امریکایی پیش برده می شد و چندین سال دوام نمود، در همسایگی با مرزهVVای جنوبی چین پیش آمVVد. در جریVVان این جنVVگ امپریالیسVVتی بVVود کVVه فضVVای چین بیشتر از هزار بار توسط طیارات امریکایی که هانوی مرکVVز ویتنVVام شVVمالی و

سایر نقاط شمالی ویتنام را بمباران می کردند مورد تجاوز قرار گرفت.

توأم با این مسایل اختالفات ایدیولوژیک میVVان حVVزب کمونیسVVت چین و "حVVزب کمونیسVVت شVVوروی" و سVVرانجام پلیمیVVک وسVVیع حVVزب کمونیسVVت چین در همراهی با حزب کVVار البانیVVه علیVVه رویزیونVVیزم مVVدرن شVVوروی، نVVه تنهVVا چین سوسیالیستی را از همسویی های سیاسی و هم کاری های اقتصادی، نظVVامی و تکنولوژیVVک "شVVوروی" محVVروم کVVرد، بلکVVه تخاصVVم میVVان دو طVVرف را تVVا حVVد درگیری های نظامی مVVرزی نVVیز انکشVVاف داد. عالوتVVاً در اثVVر حمVVایت سوسVVیال امپریالیسVVت های شVVوروی از هنVVد، خVVرابی مناسVVبات میVVان هنVVد و چین تVVا حVVد

درگیری های مرزی میان دو طرف انکشاف نمود.

به این ترتیب چین سوسیالیستی تحت محاصVVرۀA اقتصVVادی، سیاسVVی و نظVVامی AۀVVدن60امپریالیست های امریکایی قرار داشت و در اواخر دهVVدل شVVپس از مب

AرۀVVتی محاصVVشوروی سوسیالیستی سابق به یک ابر قدرت سوسیال امپریالیس مذکور از چهار طرف تکمیل گردید.

در پیوند با چنین وضعیتی بود کVVه تضVVاد پرولتاریVVا بVVا بVVورژوازی و رویزیونVVیزم درون حVVزب کمونیسVVت و دولت چین آن چنVVان حVVاد گردیVVد کVVه ضVVرورتاً انقالبAرۀVVVد، پیش رفت و در کنگVVVا گردیVVVایی در چین برپVVVرهنگی پرولتاریVVVعظیم ف

سراسری نهم حزب کمونیست چین جمع بندی گردید.

پس از درگذشت مائوتسVVه دون یکبVVار دیگVVر تضVVاد جنVVاح انقالبی در درون حVVزب کمونیسVVت و دولت چین )پرولتاریVVا( بVVا رویزیونVVیزم درون حVVزب کمونیسVVت و دولت چین )بVVورژوازی( حVVاد گردیVVد، ولی این بVVار بVVرخالف دورۀA انقالب عظیم فرهنگی پرولتاریVایی چین در زمVVان حیVVات مائوتسVVه دون، تضVاد مVذکور به نفVع بورژوازی و رویزیونیزم و با پVیروزی کودتVای درون حVزبی آن هVا حVل و فصVل

گردید و بر انقالب فرهنگی نقطۀA پایان گذاشته شد.

بنابرین واقعیت های تاریخی صریحاً بیان گر آن است کVVه در طVVول دوران حیVVات یعنی از سVVال پVVیروزی سراسVVری انقالب1949 سالۀA چین انقالبی از سال 27

یعنی سال پیروزی کودتای رویزیونیستی در چین، یVVا تضVVاد1976چین تا سال پرولتاریا با بورژوازی تضاد عمده بوده است و یا تضاد با امپریالیزم و سوسیال

امپریالیزم.

طبعاً پیروزی انقالب دموکراتیک نوین و گذار مؤفقانه به انقالب سوسیالیسVVتی و سVVاختمان سوسVVیالیزم در چین، مناسVVبات تولیVVدی در چین سوسیالیسVVتی را آن چنان جهش وار به پیش سوق داد که مناسبات تولیVVدی سوسیالیسVVتی نسVVبت به نیروهای مؤلدۀA مادی موجود در چین پیشی جست و این وضعیت فضای فوق العاده مساعدی برای رشد جهش وار نیروهای مؤلدۀA عقب مانده در چین مساعد

ساخت.

اما این تضاد یعنی تضاد میان نیروهای مؤلVVدۀA عقب مانVVده و مناسVVبات تولیVVدی پیش رفتVه در چین انقالبی، به خصVVوص از لحVVاظ عقب مانVVدگی وسVایل تولیVVد و هم چنان نیروهای کار از لحاظ تولید نعم مVVادی در چین بVVود و نVVه عقب مانVVدگی کلی طبقۀA کارگر چین. طبقۀA کارگر چین به طبقۀA آگاهی تبدیل گردیده بVود کVVه هم قدرت سیاسی را در دست داشت و دیکتVVاتوری پرولتاریVVا را تأسVVیس کVVردهAۀVVل جامعVVک AترۀVVتی اش در گسVVگ سوسیالیسVVبود و انکشاف می داد و هم فرهن چین گسترش می یافت و غVنی ترین فرهنVVگ انقالبی پیش رفتVVه در جهVVان بVود؛ بخصVVوص پس از برپVVایی و پیش رفت انقالب عظیم فVVرهنگی پرولتاریVVایی در

چین.

بنابرین تضاد اساسی در جامعVVۀA انقالبی چین، مثVVل هVVر تضVVاد اساسVVی در هVVر جامعۀA طبقاتی دیگر، رأساً و مستقیماً متبلVVور نگردیVVد بلکVVه در دو تضVVاد بVVزرگ جامعۀA سوسیالیستی چین یعنی تضاد پرولتاریا با بVVورژوازی و تضVVاد خلVVق چین با امپریالیزم تبلور یافت، به قسمی که در هر مرحله یکی از این تضادها به تضاد

عمده مبدل گردید.

در واقع فورمول بندی تضVVاد اساسVی به عنVVوان تضVاد عمVVده از لحVVاظ فلسVVفی به مفهوم نادیده گرفتن تفاوت میان تضاد اساسی- به عنوان تضادی که از ابتدا تا انتهای پروسۀA تکامل اشیاء و پدیده ها وجود داشته و تمامی تضادهای بVVزرگ و کوچک دیگر را تعیین می کند یا تحت تVVأثیر قVVرار می دهVVد- و تضVVاد عمVVده- بVVه عنوان یکی از تبلورات بزرگ تضاد اساسی )یکی از تضاد های بزرگ( که در یک مرحله از تکامل اشیاء و پدیده ها نقش رهبری کنندۀA سایر تضادها را بر عهVVده

دارد- است.

فرمول بندی رویزیونیستی اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین درین مVVورد آن چنVVان مشVVخص و روشVVن اسVVت کVVه جVVای هیچ گونه شک و شبهه ای درین مورد باقی نمی گذارد. درین فرمول بندی گفتVVه

می شود:

»تضاد عمده در جامعۀA چین تضاد بین رشد ضVVروریات مVVادی فVVرهنگی و سVVطح عقب ماندۀA تولید اجتماعی ما اسVVت. تضVVاد های دیگVVر بVVا از بین رفتن این تضVVاد

«عمده باید مرفوع گردند. واضح است که وقتی تضVاد اساسVی پروسVۀA تکامVل یVک شVی یVا پدیVده از بین رفت، تضاد های دیگر همان شVVی یVVا پدیVVده نVVیز مرفVVوع می گردنVVد یعVVنی از بین می روند. اما تضاد عمده تضادی نیست که با از بین رفتن آن حتماً سایر تضادها مرفوع گردند یعنی از بین بروند. برعالوه در پایان هر مرحله از پروسVVۀA تکامVVل یک شی یا پدیده الزامی نیست که حتمVVاً تضVVاد عمVVده از بین بVVرود، بلکVVه غالبVVاًAۀVVمرحل AدۀVVحالت عمدگی خود را از دست می دهد و به یکی از تضادهای غیر عم

بعدی تبدیل می گردد. هر دو موضوع را کمی می شگافیم:

مثالً در زمان شVVگوفایی زودگVVذر اردوگVVاه سوسیالیسVVتی کVVه حVVداکثر از زمVVان یعVVنی تثVVبیت رهVVبری رویزیونVVیزم1956اختتVVام جنVVگ جهVVانی دوم تVVا سVVال

خروشچفی بVVر حVVزب کمونیسVVت و دولت شVVوروی دوام نمVVود، تضVVاد عمVVده در جهان تضاد میان نظام سوسیالیستی و نظام امپریالیستی بود. وقتی شVVوروی سوسیالیستی به شوروی رویزیونیستی و سوسیال امپریالیستی مبدل گردیVVد و کشورهای دنباله رو شوروی نیز رویزیونیسVVت شVVدند ،در واقVVع اردوگVVاه واحVVد سوسیالیسVVVتی از هم پاشVVVید و تضVVVاد میVVVان نظVVVام سوسیالیسVVVتی و نظVVVام امپریالیستی حالت عمدگی خود را از دست داد، امVVا کماکVVان حVVداقل در وجVVود تضVVVاد میVVان چین سوسیالیسVVVتی و البانیVVۀA سوسیالیسVVVتی بVVا امپریVVالیزم و سوسیال امپریالیزم باقی ماند. اما وقتی سوسVVیالیزم در چین و سVVپس البانیVVه با رویزیونیست شدن احزاب بر سر قدرت در آن کشورها و تغییر ماهیت یافتن دولت هVVای شVVان سVVرنگون گردیVVد و هیچ دولت سوسیالیسVVتی در جهVVان بVVاقیAۀVVاً از عرصVVتی مؤقتVVام امپریالیسVVتی و نظVVام سوسیالیسVVنماند، تضاد میان نط جهان رخت بربست. اما سایر تضادهای جهانی با از بین رفتن این تضVVاد عمVVده مرفوع نگردیدند، بلکه هم چنان به عنوان تضادهای بزرگ و تضVVاد عمVVدۀA جهVVانی

باقی ماندند.

از بین رفتن تضادعمده، و نه تبدیل شدن آن به تضاد غیر عمده، و مرفوع شدنAۀVVک در جامعVVزرگ و کوچVVسایر تضادها به معنای از بین رفتن تمامی تضادهای ب Aاس نامۀVVر اسVVارت دیگVVت. به عبVVیزم اسVکمون AۀVVسوسیالیستی و رسیدن به مرحل تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین باورمند اسVVتAدۀVVای مؤلVVتی و نیروهVVسوسیالیس AۀVVدی پیش رفتVVبات تولیVVان مناسVVکه تضاد می عقب مانVVده در چین در تمVVام دوران سوسVVیالیزم تVVا رسVVیدن به کمونVVیزم تضVVاد عمدۀA جامعه خواهد بVVود و همین کVVه این تضVVاد »از بین رفت« دوران کمونVVیزم

فرا می رسد.

این نتیجه گیری ازین جهت نیز نادرست است که تضاد میان نیروهVVای مؤلVVده و Aدن جامعۀVا رسیVدی بVیVولVبات تVمناس

انسانی در مجموع به کمونیزم نیز از میان نمی رود، بلکه ماهیت طبقVVاتی خVVود را از دسVVت می دهVVد. به همین جهت مبVVارزه بVVرای متحقVVق شVVدن جهش هVVای انقالبی در مناسبات تولیدی در دوران کمونیزم نVVیز وجVVود خواهVVد داشVVت، امVVا ماهیت طبقاتی و انتاگونیستی خود را از دست خواهد داد. این نتیجه گVVیری در کتاب "نقد سیاست اقتصادی شوروی" مائوتسه دون به وضVVوح مطVVرح گردیVVده

است.

فرمول بنVVVدی رویزیونیسVVVتی تعVVVیین نادرسVVVت تضVVVاد عمVVVدۀA جامعVVVۀA چین در اساس نامۀA تصویب شده در کنگVVرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین نه تنها یک فرمول بندی ضد علمی، ضد انقالبی، ضVVد پرولVVتری و رویزیونیسVVتی یعVVنی بVVورژوایی اسVVت، بلکVVه تسVVلیم طلVVبی در قبVVال امپریVVالیزم و سوسVVیال امپریالیزم را نیز در بر دارد. این تسلیم طلبی در قبال بورژوازی و امپریVVالیزم خود را به وضوح در تعیین وظیفۀA عمVVدۀA مبVVارزاتی توسVVط اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنکVVرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین نشVVان می دهVVد و ترجمه و تفسیر پراتیکی آن در سال های بعد توسط رژیم رویزیونیست بVVر سVVر اقتدار در چین، که اکنون باید یVک رژیم سوسVیال امپریالیسVت به حسVاب آورد،

به وضوح خود را نشان داده است.

در مورد وظیفۀA مبارزاتی عمده در چین: – 5

وظیفۀA عمومی حزب کمونیست چین در مرحلVVۀA فعلی متشVVکل کVVردن تمVامی» ملیتها در یک کار سخت و اتکاء به نفس است تا مرحله بVVه مرحلVVه بVVه مVVدرنیزه کردن صنعت، زراعت، دفاع ملی و ساینس و تکنالوجی نایل آمده و چین دارای

فرهنگ مترقی و یک کشور دارای دموکراسی سوسیالیستی عالی بگردد.«

»کار مرکزی حزب کمونیست چین عبارت است از رهبری خلق در تکمیل کVVردن اقتصاد مدرن سوسیالیسVVتی. این شVVدیداً ضVVروری اسVVت کVVه قVVوای تولیVVدی را توسVVعه داده، روابVVط تولیVVدی سوسیالیسVVتی را بVه تVدریج ارتقVVا داده و نVVیروی تولیدی را در یک سطح واقعی که توسعه ایجاب میکند حفظ کند. این کار کامالً ضروری است که سطح زنVVدگی مVVادی و فVVرهنگی مVVردم شVVهر و ده بVVر مبنVVای

ترقی تولیدی و توانائی سوسیالیستی بهبود یابد.«

»حزب کمونیست چین خلق چین را برای کار در جهت سطح عالی تمVVدن مVVادی در جریان سVVاختمان و یVVک سVVطح عVVالی تمVVدن معنVVوی سوسیالیسVVتی رهVVبری

میکند.«

به این ترتیب در پیوند با تعیین تضاد عمVVده، وظیفVVۀA عمVVدۀA "مبVVارزاتی"، کVVه درجمالت بعدی کار مرکزی نامیده شده است، تعیین گردیده است:

اما تأکید روی این "وظیفۀA عمدۀA مبارزاتی" فقط به مطالب نقل شده در فVVوق خالصVVه نمی گVVردد، بلکVVه بVVار بVVار در مVتVVVن اسVVاس نامه درج گردیVVده اسVVت،

آن چنان که از ابتدا تا آخر اساس نامه، ترجیح بند رویزیونیستی این سند است.

»پیشVVرفت عظیم نیروهVVای مؤلVVده و تVVرقی و شVVگوفائی عظیم در سVVاحات ایدئولوژیک سیاسی و فرهنگی به تغییر نهائی جامعVVۀA سوسیالیسVVتی و تVVرقی

آن به جامعۀA کمونیستی ]منجر می شود[.«

یعنی پیش رفت عظیم نیروهای مؤلده اولین و مهم ترن شرط و بVVه بیVVان دیگVVرAۀVVرقی آن به جامعVتی و تVVسوسیالیس AۀVVدایمی در تغییر نهایی جامع Aشرط عمدۀ

کمونیستی است.

»سوسیالیسVVم آزادی عمVVل کVVافی، ابتکVVار و خالقیت را در جهت تکامVVل سVVریع نیروهای مولدۀA متناسب با ضرورت مVVادی- معنVVوی اعضVVای یVVک جامعVVه در یVVک

مسیر پالن شده و معرفی شده میتواند اعطا نماید.«

یعنی آزادی عمل کافی و ابتکVVار و خالقیت سوسیالیسVVتی قبVVل از هVVر چVVیز درتکامل سریع نیروهای مؤلده جستجو می گردد.

»... حVVزب آنهVVا را راهنمVVائی کVVرد تVVا ... سیسVVتم سوسیالیسVVتی و انکشVVافسوسیالیسم را در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنیان گذارند.«

یعنی اولین ویژگی و ویVVژگی عمVVدۀA دایمی سیسVVتم سوسیالیسVVتی و انکشVVافسوسیالیزم، بعد اقتصادی آن است.

»امری کVVه تمVVام ملیتهVVای چین را تVVا رسVVیدن بVVه هVVدف بVVزرگ مVVدرنیزه کVVردنسوسیالیستی راهنمائی میکند،...«

یعVVنی هVVدف بVزرگ، یVا بزرگ تVرین هVدف، مVدرنیزه کVVردن سوسیالیسVVتی چیناست.

این وظیفۀA عمده نیز برای اولین بار در کنگرۀA یازدهم "حVVزب کمونیسVVت چین" ، یعVVنی1956تعیین نگردید بلکه در کنگرۀA هشتم حزب کمونیست چین در سVVال

قVرار ذیVل1949هفت سVال بعVد از پVیروزی سرتاسVری انقالب چین در سVال تعیین شد:

»... وظیفۀA عمده در مقابل تمVVام ملت، تمرکVVز تمVVامی تالش هVVا روی انکشVVاف نیروهای مؤلده، صنعتی ساختن کشور و رسیدگی تVVدریجی به نیازمنVVدی های در

حال رشد اقتصادی و فرهنگی مردم است.«

تVا سVال1956گو اینکه در طی بیسVت سVال سVاختمان سوسVیالیزم، از سVال یعنی سال پیروزی کودتای رویزیونیست ها، وظیفVVۀA عمVVدۀA مبVVارزاتی در1976

AدۀVVچین کماکان مبارزه برای رشد نیروهای مؤلده باقی مانده است و تضاد عم دیگر جای آن را نگرفته است. درست همان گونه که تضاد عمVVدۀA جامعVVه همVVان تضاد مناسبات تولیدی پیشVVرفتۀA سوسیالیسVVتی و نیروهVVای مؤلVVدۀA عقب مانVVده بVVوده و هم چنVVان بVVاقی مانVVده اسVVت. بVVرعالوه همان گونVVه کVVه در مبحث قبلی

دیدیم، اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین در واقع مدعی است که تضاد مذکور تا آخر جامعۀA سوسیالیستی یعنی تVVا زمان رسیدن به جامعۀA کمونیستی به مثابۀA تضاد عمVVده بVVاقی می مانVVد، بنVVابرین وظیفۀA مبارزاتی عمده نیز تا همان زمان در ارتباط و پیوند با این تضاد عمVVده، انکشاف نیروهای مؤلVده خواهVد بVود. این موضVVوع از چنVدین جهت قابVل دقت

است:

VV اقضالفVVا در تنVVمبارزاتی عمده نه تنه Aاین گونه تعیین تضاد عمده و وظیفۀ رویزیونیستی با تیوری ادامVۀA انقالب تحت تحت دیکتVاتوری پرولتاریVا و تمVVامی دست آوردهای انقالب عظیم فرهنگی پرولتاریایی چین و کالً اندیشVVۀA مائوتسVVه دون یا بهتر گفته شود مائوئیزم قVVرار دارد، بلکVVه در تنVVاقض رویزیونیسVVتی بVVا

مارکسیزم و لنینیزم نیز هست.

انگلس در اثر معرفش "انتی دورینVVگ" تضVVاد اساسVVی یVVا اساسVVی تVVرین تضVVادنظام سرمایه داری و دو شکل بزرگ انعکاس آن را چنین بیان می نماید:

»تضاد اساسی نظام سرمایه داری تضاد میان تولیVVد جمعی و تملVVک خصوصVVی سVVرمایه دارانVVه اسVVت. این تضVVاد در دو تضVVاد: تضVVاد کVVار بVVا سVVرمایه و تضVVاد سازماندهی در یک مؤسسۀA سرمایه دارانه و انارشی در سطح کل جامعVVه، کVVه تضاد طبقۀA کارگر با طبقۀA سرمایه دار و تضاد میVVان سVVرمایه داران مختلVVف از آن ها نشئت می کند، خود را نشان می دهد و هر یکی از آنها در مراحل مختلVVف تکامVVل نظVVام سVVرمایه داری حVVادتر و شVVدیدتر از دیگVVری می گVVردد. )نقVVل بVVه

مفهوم(

به عبارت دیگر می توان گفت کVVه هVVر یکی از دو شVVکل انعکVVاس تضVVاد اساسVVی سVVرمایه داری در مراحVVل مختلVVف تکامVVل آن به تضVVاد عمVVده در جامعVVه بVVدل می گردد. به عبارت دیگر از لحاط فلسفی یا ماتریالیزم تاریخی از همVVان زمVVان مارکس و انگلس در جنبش مارکسیستی مشخص بوده است که تضVVاد اساسVVی جامعه از زبان نیروهای اجتماعی معین و مشخص سخن می گوید و نVVه رأسVVاً و مستقیماً. در واقع بایVد گفت کVVه اگVVر تضVVاد اساسVVی رأسVVاً و مسVVتقیماً سVVخن بگوید، دیگر نمی تواند تضاد اساسی باشVد. بVرعالوه اگVVر تضVVاد اساسVی بتوانVد رأساً و مستقیماً سخن بگوید، که نمی تواند، دیگVVر موجVVودیت و نقش نیروهVVای اجتماعی به کلی زاید و اضافی می گردد و این ممکن نیسVVت. بنVVابرین این گونVVه تعیین تضاد عمده نادرست و رویزیوینستی و اساسVVاً ایده آلیسVVتی و متVVافزیکی

است.

لنین به صراحت گفته بود کVVه در دورۀA سوسیالیسVVتی هنVVوز پVVیروزی کی بVVرکی قطعی و نهایی نیست و امکان احیای سVVرمایه داری وجVVود دارد. این در دورانAۀVVک جامعVVت یVVورت نادرسVVوروی به صVVتی شVVسوسیالیس Aاستالین بود که جامعۀ فاقد تضادهای طبقاتی انتاگونیستی قلم داد گردیVVد. اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگرۀA سرتاسری یازدهم حزب "کمونیست" چین، در رابطه با تضاد عمVVده و وظیفۀA عمده، نه در انطباق با گفتۀA صریح لنین بلکه تا حد معینی در انطباق بVVا نادرستی های زمان استالین فرمول بندی گردیVVده اسVVت؛ نادرسVVتی هایی کVVه بVVا

شVVVکل گیری، برپVVVایی و پیش بVVVرد انقالب عظیم فVVVرهنگی پرولتاریVVVایی چین به درسVVتی روی آن هVVا انگشVVت گذاشVVته شVVد و مVVورد نقVVد قVVرار گVVرفت. صVVحه گذاشتن غیر مستقیم روی آن درستی ها توسط کنگرۀA سرتاسری یازدهم حزب کمونیسVVت چین هم سVویی رویزیونVیزم چیVVنی و دگمVVارویزیونیزم خوجVه یی را

نشان می دهد.

هم چنان تکیه روی نقش حزب انقالبی پرولتری در برپایی و پیش برد انقالب درلنینیزم در تناقض با رویزیونیزم متبلور در اساس نامۀA مذکور قرار دارد.

در مVVائوئیزم، یVVا حVVتی در اندیشVVۀA مائوتسVVه دون، تیVVوری ادامVVۀA انقالب تحت دیکتاتوری پرولتاریا و کل تحلیل مائوئیستی از جامعۀA سوسیالیستی و در پیوند با آن ها شعارهای "انقالب را دریابید، تولید را افزایش دهید!" و "سرخ بVVودن و متخصص بودن"، کل تحلیل های مربوط به نقش روبنای سیاسی و فرهنگی در تکامVVل جامعVVه و عمVVده شVVدن آن در مراحVVل معیVVنی از تحVVول و تکامVVل جوامVVع بشری و غیره و غیره، نشاندهندۀA تضاد عمیق و ماهوی بVVا رویزیونVVیزم متبلVVور در اساس نامۀA تصویب شVVده در کنگVVرۀA سرتاسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت"

چین، مشخصاً تعیین تضاد عمده و وظیفۀA مبارزاتی عمده در آن، است.

VV وین،بVVقابل تعجب است که بعد از پیروزی سرتاسری انقالب دموکراتیک ن گVVذار مؤفقانVVه به انقالب سوسیالیسVVتی، سVVاختمان سوسVVیالیزم و سVVپس راه انVVVدازی، پیش بVVVرد و مؤفقیت هVVVای وسVVVیع و عمیVVVق انقالب عظیم فVVVرهنگی پرولتاریایی در چین، در طول بیش تر از سه دهه، هنوز رشد ناکVVافی نیروهVVایAۀVVوان وظیفVVع آن به عنVVرای رفVVمؤلده در چین به عنوان مشکل عمده و مبارزه ب عمدۀA مبارزاتی تعیین می گردد. آیا این گونه تعیین تضاد عمده و وظیفVVۀA عمVVده بVVدین معنVVا نیسVVت کVVه رویزیونیسVVت ها در اسVVاس بVVا انقالب عظیم فVVرهنگی

در چین مشکل دارند و آن دو را عامVل عمVVدۀ1949Aپرولتاریایی و حتی انقالب رشVVد ناکVVافی نیروهVای مؤلVده در طVول بیش تVر از سVه دهVۀA گذشVته ارزیVVابی می کننVVد؟ بلی! درسVVت همین گونVVه اسVVت و بلکVVه دیVVد منفی آن هVVا نسVVبت بVVه

انقالب و ادامۀA انقالب در چین عمیق تر و وسیع تر نیز هست.

جناح رویزیونیست تحت رهبری لیوشاوچی، و مشخصاً شخص خودش، در حزب کمونیست چین پس از پایان جنگ مقاومت ضVVد جاپVVانی طVVرف دار تغیVVیر شVVکل مبVVVارزات حVVVزب کمونیسVVVت چین از مبVVارزات مسVVVلحانه و جنگی به مبVVVارزات مسVVالمت آمیز و پارلمVVانی گردیدنVVد و ضVVرورت ادامVVۀA جنVVگ خلVVق در چین را رد کردند و بدین ترتیب آن ها در واقع طرفVVدار انقالب دموکراتیVVک نVVوین نVVه بلکVVه

طرفدار انقالب دموکراتیک تیپ کهن گردیدند.

پس از پVVیروزی سرتاسVVری انقالب دموکراتیVVک نVVوین جنVVاح رویزیونیسVVت ها، و مشخصاً شخص لیوشاوچی، در مخVVالفت بVVا گVVذار سVVریع از انقالب دموکراتیVVک

نوین به انقالب سوسیالیستی قرار گرفتند.

اما پس از آن که این گذار نیز صورت گرفت آن ها رشد ناکافی نیروهای مؤلVVدهAدۀVVای مؤلVVدیل نیروهVVنی تبVVدر چین را به عنوان مشکل عمده و رفع آن تضاد یع

عقبماندۀA چین به نیروهای مؤلدۀA پیشرفتۀA مدرن را به عنوان وظیفVVۀA مبVVارزاتیعمده در کنگرۀA سرتاسری هشتم حزب کمونیست چین تصویب کردند.

اما فیصله ها و تصاویب کنگVVرۀA سرتاسVVری هشVVتم حVVزب کمونیسVVت چین خیلی سریع در مواجهه با حرکت هVVای مبVVارزاتی نظVVری و عملی جنVVاح انقالبی حVVزب کمونیست چین تحت رهبری مائوتسه دون قرار گVVرفت؛ ضVVرورت مبVVارزه علیVVه رویزیونVVVیزم مVVVدرن شVVVوروی در عرصVVVۀA بین المللی پیش آمVVVد و پیش رفت؛ ضVVرورت سVVاختمان سوسVVیالیزم بVVا اتکVVاء بVVه نVVیروی خVVود و بVVدون کمVVک "اتحادشوروی" مطرح گردید و روی دسVVت گرفتVVه شVVد و ضVVرورت جلوگVVیری از قVVVدرت گیری رویزیونیسVVVت ها در چین به میVVVان آمVVVد. سVVVرانجام انقالب عظیم فرهنگی پرولتاریایی چین به راه افتVVاد و پیش رفت و از بطن و متن آن تیVوری ادامVVۀA انقالب تحت دیکتVVاتوری پرولتاریVVا پVVرورش یVVافت. در جریVVان برپVVایی و پیش بVVVرد انقالب عظیم فVVVرهنگی پرولتاریVVVایی، "خروشVVVچفیزم چیVVVنی" وAگردانندگان آن از مراجع قدرت به زیر کشیده شدند و سرنگون گردیدند و کنگرۀ سرتاسVVری نهم حVVزب کمونیسVVت چین این پیش روی هVVای مبVVارزاتی را عمVVدتاً

به صورت درست و اصولی جمع بندی کرد.

طVVVرح کودتVVVای لین پیVVVائو، علVVVیرغم شکسVVVت آن، و فشVVVارهای روزافVVVزون امپریالیستی و سوسیال امپریالیستی بVVر چین زمینVۀA مسVVاعدی بVرای برگشVVت تعداد نسبتاً زیادی از رویزیونیست های تصفیه شده به حVVزب کمونیسVVت و دولت

چین به وجود آورد.

علیVVه جنVVاح انقالبی "گVVروه1976طراحان اصلی کودتای رویزیونیسVVتی سVVال چهار نفر" در واقع همین تصفیه شدگان دوران انقالب کبیر فVVرهنگی بودنVVد و همین هVVا هم طراحVVان اصVVلی اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سرتاسVVری

یازدهم حزب "کمونیست" چین بودند.

این ها در واقع در هر زمانی مخالف پیش روی انقالب پرولتری به پیش بوده انVVد و مشکل عمدۀA شVVان همیشVVه "عقب مانVVدگی" چین بVVوده اسVVت و مVVداوماً و در مراحVVل مختلVVف انقالب همین موضVVوع را به عنVVوان تضVVاد عمVVده و رفVVع آن را به عنوان وظیفۀA عمده مطرح کرده بودند و نه تعمیق، گسترش و ادامVVۀA انقالب را. اینها در واقع نمایندگان دموکراسی بورژوایی یا به بیان دقیق تر نماینVVدگان فاشیزم بوذژوایی بودند که مدت ها با انقالب چین هم راهی کردنVVد و همین کVVه

قVVدرت به دسVVت شVVان افتVVاد به سVVرعت مخVVالفت1976پس از پیروزی کودتVVای ذاتی شان با انقالب پرولVتری را به نمVایش گذاشVتند، سوسVیالیزم را سVرنگون نمودنVVد و نه تنهVVا سVVرمایه داری را در سVVکتورهای مختلVVف صVVنعتی، زراعVVتی و تجVارتی به طVور آشVکار احیVاء نمودنVد، بلکVه در معVامله گری تسVVلیم طلبانVه بVا قدرت های امپریالیستی دروازه های کشVور را چهVار طVاق به روی سVرمایه های امپریالیستی باز گذاشتند و اقتصاد چین را عمیقاً و وسVVیعاً در اقتصVVاد مسVVلط سVVرمایه داری و امپریالیسVVتی جهVVانی ادغVVام کردنVVد. ولی تVVرجیح دادنVVد کVVه به پیروری از رویزیونیزم مVVدرن شVVوروی، احیVVای سVVرمایه داری در چین را نVVیز

رنگ و لعاب ظاهری کمونیستی یعنی رویزیونیستی بزنند.

VV در مورد خصوصیات جامعۀA سوسیالیستی:6 »جامعۀA سوسیالیستی که در آن مالکیت بر وسایل ]تولید[ اجتمVVاعی اسVVت، بVVا

برانداختن استثمار طبق )از هVرکس بVه

قدر توانائیش و به هر کس به اندازه کارش( اعمال میگردد.«

»... در جریان نیم قرن گذشته و یا بیشتر از آن و مخصوصاً از زمان تأسVVیس و تکامVVل سیسVVتم سوسیالیسVVتی در یVVک سلسVVله کشVVورها صVVحت تئVVوری علمی سوسیالیسم ثابت شده است. تکامVVل و پیشVVرفت سیسVVتم سوسیالیسVVتی یVVک جریان طوالنی تاریخ است. سیستم سوسیالیسVVتی خلقهVVا را قVادر میسVازد تVا مستقیماً آقای کشور خود شده به تدریج اندیشه و سنت کهنه را که در سیستم استثماری و مالکیت خصوصی بر وسایل تولید تشکل یافته بVVدور انداختVVه و بVVه جای آن فهم کمونیستی را باال برده، افکار مشترک، اصول مشترک و دسVVپلین

مشترک را در صفوف شان پرورش دهند.«

»سوسیالیسVVم آزادی عمVVل کVVافی، ابتکVVار و خالقیت را در جهت تکامVVل سVVریع نیروهای مولدۀA متناسب با ضرورت مVVادی- معنVVوی اعضVVای یVVک جامعVVه در یVVک مسVVیر پالن شVVده و معVVرفی شVVده میتوانVVد اعطVVا نمایVVد. جنبش سوسیالیسVVتی کشورهای مختلف را به پیش میراند تا به تدریج در تمامی جهان در مسیری کVVه موافق به ویژگی، انتخاب و خواست آزادانۀA مردم آنها است سوسیالیسم را به

پیروزی برسانند.«

» حزب کمونیست چین خلق چین را برای کار در جهت سطح عالی تمدن مVVادیدر جVریVان سVاخVتVمVان و یک سطVح

عVالVی تمدن معنوی سوسیالیستی رهبری میکند.«

»تالش عظیم برای ارتقای معVVارف، سVVاینس و فرهنVVگ بایVVد صVVورت بگVVیرد تVVا اعضای حزب و کتله های وسیع خلVVق بVVا ایVVدئولوژی کمونیسVVتی اشVVباع شVVوند، علیه ایدئولوژی های غVVیر پرولVVتری شVVدیداً مبVVارزه نماینVVد و ایVVده هVVای عVVالی، مورال درست، معارف و مفهVVوم دسVVپلین را فراگیرنVVد. حVVزب کمونیسVVت چین خلق چین را در یک دموکراسVVی عVVالی سوسیالیسVVتی، تکمیVVل قVVانون سیسVVتم سوسیالیستی و تحکیم دیکتاتوری دموکراتیک خلق رهبری میکند. اقدام مؤثری که باید صVVورت بگVVیرد حمVایت کامVVل از مVردم اسVت تVا ادارۀA سیاسVت دولت و جامعه و مدیریت فرهنگی و اقتصادی را برعهده گرفتVVه و عناصVVری را کVVه ضVVد سیستم سوسیالیستی سبوتاژ میکنند و آنهایی را که بطور فعال امنیت مVVردم

را به خطر می اندازند ضربۀA محکم بزنند.«

»باید در جهت نیرومند سVVاختن ارتش آزادیبخش خلVVق و دفVVاع ملی تالش زیVVاد صورت بگیرد تVVا کشVVور در مقابVVل تجVVاوز آمVVاده مقVVاومت و درهم شکسVVتن آن

باشد.«

که پس از پVVیروزی1976به این ترتیب سردم داران کودتای رویزیونیستی سال کودتای شان انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی را خاتمه یافته اعالم کردنVVد، در کنگVVرۀA سرتاسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین تمVVامی دسVVتاوردهای آن انقالب را نفی کردند و لذا ضVVرورت برپVVایی و پیش بVVرد چVVنین انقالبVVاتی را در آینده نیز نفی نمودند. تمامی خصوصیات مندرج در اساس نامۀA تصویب شVVده در کنگرۀA سرتاسری یازدهم حزب "کمونیست" چین در مورد جامعۀA سوسیالیستی در ضدیت کامل با دست آوردهای انقالب کبیر فVVرهنگی پرولتاریVVایی چین قVVرار

دارد و دست آوردهای مذکور را نفی نموده است.

این مطالب مندرج در اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سرسری یازدهم حزب "کمونیسVVت" چین در مVVورد جامعVVۀA سوسیالیسVVتی را بVVا مطVVالب منVVدرج در اسVVVاس نامه های تصVVVویب شVVVده در کنگرههVVVای سراسVVVری نهم و دهم حVVVزب

کمونیست چین در مورد جامعۀA سوسیالیستی مقایسه می کنیم:

با نگاه مجدد به اساسنامه های تصویب شده در کنگره های سرتاسری نهم و دهم حزب کمونیست چین و بررسی آن هVا، کVVه در سVطور قبلی این نوشVVته دیVدیم، می دانیم که خصوصیات جامعۀA سوسیالیستی در اسVVاس نامه های تصVVویب شVVده

در کنگره های مذکور، که زیاد از هم فرق ندارند، قرار ذیل است:

الف - جامعۀA سوسیالیستی یک دورۀA تاریخی بس طوالنی است. ب - در سراسVVر این دورۀA تVVاریخی طبقVVات و تضVVادهای طبقVVاتی و

مبارزۀA طبقاتی وجود دارد. پ - در سراسVVر این دورۀA تVVاریخی مبVVارزه بین راه سوسیالیسVVتی و

راه سرمایه داری موجود است.ت - در سراسر این دوره دو خطر وجود دارد:

اول : خطر احیای سرمایه داری.و

دوم : خطVVVر برانVVVدازی و تخVVVریب و تجVVVاوز از جVVVانب امپریVVVالیزم وسوسیال امپریالیزم.

ث - تضادهای جامعۀA سوسیالیستی را تنها بVVا اتکVVاء به تیVVوری انقالب مداوم تحت دیکتاتوری پرولتاریا و با اتکVVاء به پراتیVVک تحت هVVدایت آن

می توان حل نمود. در شVVVرایط سوسVVVیالیزم جهت تحکیم دیکتVVVاتوری پرولتاریVVVا و– 6

جلوگیری از احیاء سرمایه داری باید بارها و بارها به انقالب فVVرهنگی پرولتاریایی، که یک انقالب سیاسی علیه بورژوازی و سVVایر طبقVVات

استثمارگر است، دست زد. AرۀVVده در کنگVVویب شVVتص Aاس نامۀVVتی در اسVVسوسیالیس AۀVVیات جامعVVا خصوصVام

سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین قرار ذیل است:

- در جامعۀA سوسیالیستی مالکیت بر وسایل تولیVVد اجتمVVاعی اسVVت و طبVVق1 شعار "از هرکس به قدر توانایی اش و به هر کس به اندازۀA کVVارش" اسVVتثمار در

آن برانداخته می شود.

- سوسیالیسم آزادی عمل کافی، ابتکار و خالقیت را در جهت تکامVVل سVVریع2 نیروهای مؤلدۀA متناسب با ضرورت مVVادی- معنVVوی اعضVVای یVVک جامعVVه در یVVک مسیر پالن شده و معرفی شVVده می توانVVد اعطVVا نمایVVد. حVVزب کمونیسVVت چین خلق چین را برای کار در جهت سطح عالی تمدن مVVادی در جریVVان سVVاختمان و

یک سطح عVالVی تمدن معنوی سوسیالیستی رهبری میکند.

- تکامل و پیشرفت سیستم سوسیالیستی یک جریVVان طVVوالنی تVVاریخ اسVVت.3 سیستم سوسیالیستی خلق ها را قادر می سازد تا مسVVتقیماً آقVVای کشVVور خVVود شVVده به تVVدریج اندیشVVه و سVVنِت کهنVVه را کVVه در سیسVVتم اسVVتثماری و مVVالکیت خصوصVVی بVVر وسVVایل تولیVVد تشVVکل یافتVVه به دور انداختVVه و به جVVای آن فهم کمونیستی را باال برده، افکار مشترک، اصول مشترک و دسپلین مشترک را در صفوف شان پرورش دهند. جنبش سوسیالیستی کشورهای مختلVVف را به پیش می راند تا به تدریج در تمامی جهان در مسیری که موافVVق به ویVVژگی، انتخVVاب و

خواست آزادانۀA مردم آن ها است سوسیالیسم را به پیروزی برسانند.

- حزب کمونیست چین خلVVق چین را بVرای کVVار در جهت سVطح عVالی تمVVدن4 مادی در جریVVان سVVاختمان و یVVک سVVطح عVالVVVی تمVVدن معنVVوی سوسیالیسVVتی رهVVبری می کنVVد. تالش عظیم بVVرای ارتقVVای معVVارف، سVVاینس و فرهنVVگ بایVVد صورت بگیرد تا اعضای حزب و کتله های وسیع خلVVق بVVا ایVVدئولوژی کمونیسVVتی اشباع شوند، علیه ایدئولوژی های غیر پرولتری شدیداً مبارزه نمایند و ایVVده های عالی، مورال درست، معارف و مفهوم دسپلین را فراگیرنVVد. حVVزب کمونیسVVت چین خلVVق چین را در یVVک دموکراسVVی عVVالی سوسیالیسVVتی، تکمیVVل قVVانون

سیستم سوسیالیستی و تحکیم دیکتاتوری دموکراتیک خلق رهبری میکند.

5Aا ادارۀVVت تVVردم اسVVل از مVVایت کامVVیرد حمVVاقدام مؤثری که باید صورت بگ - سیاسVت دولت و جامعVه و مVدیریت فVرهنگی و اقتصVادی را برعهVده گرفتVVه و عناصری را که ضد سیسVVتم سوسیالیسVVتی سVبوتاژ می کننVVد و آن هVVایی را کVVه به طور فعال امنیت مردم را به خطر می اندازند ضربۀA محکم بزنند. باید در جهت نیرومند ساختن ارتش آزادیبخش خلق و دفاع ملی تالش زیاد صVVورت بگVVیرد تVVا

کشور در مقابل تجاوز آمادۀA مقاومت و درهم شکستن آن باشد.

به این تVVرتیب هیچ یVVک از خصوصVVیات شVVش گانVVۀA جامعVVۀA سوسیالیسVVتی کVVه در اسVVVاس نامه های تصVVVویب شVVVده در کنگره هVVVای سراسVVVری نهم و دهم حVVVزبAرۀVVده در کنگVVویب شVVتص Aاس نامۀVVت، در اسVVده اسVVرح گردیVVکمونیست چین مط

سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین به چشم نمی خورد.

خصوصیات پنج گانه ای را که این اساس نامه برای جامعۀA سوسیالیستی به طورمشخص در نظر گرفته است مختصراً بررسی می کنیم:

خصوصیت شماره اول:

درینجا دو موضوع قابل مکث است: یکی مالکیت اجتمVVاعی بVVر وسVVایل تولیVVد و دیگری برانداخته شدن استثمار طبق شعار "از هرکس به اندازۀA توانش و به هVVر

کس به اندازۀA کارش."

مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید:–موضوع اول

یک شیوۀA تاریخاً مشخص اقتصادی شامل نیروهVVای مؤلVVده و مناسVVبات تولیVVدی AوۀVن شیVده در ایVؤلVای مVاست. نیروه

تولیVVدی تاریخVVاً مشVVخص نVVیروی کVVار و وسVVایل تولیVVد در دو بخِش ابVVزار کVVار و موضوع یا محمول کار است. مناسبات تولیدی در تمام شیوه های تولیدی تاریخاً مشخص شامل سه عنصر است: نظام مالکیت بر وسایل تولید، نقش انسVVان ها

در جریان تولید اجتماعی و میزان سهم آن ها در تولیدات.

عنصر عمده در مناسبات تولیدی نظام مالکیت بر وسایل تولید است، زیVVرا اگVVر طبقۀA خاصVی در جامعVVه مVVالکیت بVر وسVایل تولیVVد را در اختیVVار داشVVته باشVد، به طور قطع می تواند نقش انسان ها در جریان تولید اجتمVVاعی و مVVیزان سVVهم آن ها در تولیدات را تحت کنترل خود بگیرد و به نفع خود سازمان دهی نماید. اما مهم تر از همه این است که همین طبقه می تواند نیروی کار را نیز تحت کنترل و ادارۀA خود بگیرد و در جهت منافع طبقاتی خود سازمان دهی کند. بVVه عبVVارت دیگVVر همین طبقVVه می توانVVد کVVل نیروهVVای مؤلVده را، علVVیرغم تمVVامی ظVVواهر حقVVوقی، در نهVVایت در اختیVVار داشVVته باشVVد و حسVVب منVVافع طبقVVاتی خVVود

سازمان دهی نماید.

انقالب پرولتری برای سVVاختمان سوسVVیالیزم در کشVVورهای جهVVان و پیش روی به طVVVرف کمونVVVیزم جهVVVانی در قVVVدم اول بایVVVد به خVVVاطر برانVVVداختن نظVVVام استثمارگرانه، از طریق انقالب سوسیالیسVVتی، مVVالکیت خصوصVVی بVVر وسVVایل تولید را بر اندازد و مالکیت بر وسایل تولید را اجتماعی نماید. در غیر آن قادر نخواهد بود نقش انسان ها در جریان تولید اجتماعی را فارغ از استثمار بسVVازد

و نیز سهم نامساوی آن ها در تولیدات را مساویانه نماید.

اما تجربۀA تا کنونی تمامی انقالبات سوسیالیستی در کشورهای مختلف جهVVان نشان داده است که گام اول مبدل ساختن مالکیت خصوصی بVVر وسVVایل تولیVVد به مالکیت اجتماعی فقط از طریق برقراری مالکیت دولتی بر وسایل تولید در سکتورهای صVVنعتی و تجVVارتی و برقVVراری مVVالکیت جمعی گروه هVVای محلی در سVVکتور زراعت ممکن و میسVVر اسVVت. مVVالکیت جمعی گروه هVVای محلی نسVVبت به مالکیت دولتی عقب مانVVده تVVر اسVVت. بنVVابرین این نVVوع مVVالکیت نVVیز بایVVد بVVه مالکیت دولتی ارتقاء نماید تا در سراسVر کشVVور مVVالکیت جمعی شVVکل واحVدی

به خود بگیرد.

ولی آیVVا مVVالکیت دولVVتی، ولVVو سوسیالیسVVتی سرتاسVVری بVVر وسVVایل تولیVVد، به مفهوم حقیقی کلمه و در تمامی ابعاد خود می تواند مالکیت اجتمVVاعی تلقی گVVردد؟ بVVازهم تجVVارب تVVاریخی تمVVامی انقالبVVات سوسیالیسVVتی در کشVVورهای مختلVVف جهVVان نشVVان داده و ثVVابت سVVاخته اسVVت کVVه نخVVیر. مVVالکیت دولVVتی

سرتاسری بر وسایل تولید فقVVط گVVام اول حVVرکت به طVVرف برقVVراری مVVالکیت اجتماعی حقیقی و همه جانبه بVر وسVایل تولیVد اسVت. بنVا به چنVد دلیVل خیلی

معین و مشخص:

اوالً هر نوع دولتی، چه دولت پرولتری و چه دولت بورژوایی یا نیمVVه فیVVودالی، دارای تشVVکیالت نظVVامی و اداری جداگانVVه از سVVایر بخش هVVای جامعVVه اسVVت. بنابرین حتی در دولت پرولتری، مالکیت دولVVتی بVVر وسVVایل تولیVVد و در کVVل بVVر مجموع نیروهای مؤلده، مالکیت واقعی همین بخش از جامعه بر وسVVایل تولیVVد و در کل بر نیروهای مؤلده اسVVت و نVVه مVVالکیت حقیقی کVVل جامعVVه بVVر آن هVVا. درینجا فقط خط رهبری کنندۀA حقیقی این دولت پرولتری می تواند معین نماید که آیا این مالکیت دولتی بر وسایل تولید و کل نیروهVVای مؤلVVده می توانVVد گVVاماول برقراری مالکیت جمعی بر وسایل تولید و کل نیروهای مؤلده باشد یا نه؟

اگر خط رهبری کننVVدۀA حقیقی این دولت، خVVط حVVرکت در جهت برداشVVتن گVVام به گام مناسبات استثمارگرانه به طرف مناسبات غیر استثمارگرانه یعنی حرکت از نظام استثمارگرانه به طرف نظام کمونیستی باشد، مالکیت چنین دولتی بVVر وسایل تولید و بVVر کVVل نیروهVVای مؤلVVده در مجمVVوع، کVVه بایVVد مVVداوماً به طVVرف مالکیت اجتماعی حقیقی توسط خود همین دولت رهبری گVVردد، می توانVVد گVVام اول برقVVراری مVVالکیت حقیقی اجتمVVاعی همVVه جانبVVه بVVر وسVVایل تولیVVد و کVVل

نیروهای مؤلده باشد.

اما اگر خط رهبری کنندۀA حقیقی این دولت، خط حرکت در جهت برداشتن گام به گام مناسبات استثمارگرانه به طرف مناسبات غیر استثمارگرانه یعنی حرکت از نظVVام اسVVتثمارگرانه به طVVرف نظVVام کمونیسVVتی نباشVد، می توانVد گVVام اول برقراری مالکیت حقیقی اجتماعی همه جانبه بر وسایل تولیVVد و کVVل نیروهVVای مؤلده نباشد، به خصوص که مداوماً توسط خVVود همین دولت به طVVرف برقVVراری

مجدِد عمیق تر و وسیع تر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و کل نیروهای

مؤلده سوق داده شود.

بنابرین مالکیت دولتی بر وسایل تولید و کل نیروهVVای مؤلVVده در جامعVVه فقVVط به اعتبار خVVط رهVبری کننVVدۀA دولت می توانVد گVVام اول مVالکیت اجتمVاعی تلقی گردد و به ذات خود مالکیت اجتماعی حقیقی همه جانبه بر وسVVایل تولیVVد و کVVل

نیروهای مؤلده در جامعه نیست.

وقVتی خVط رهVVبری کننVدۀA دولت سوسیالیسVVتی اتحVاد شVوروی سVابق از خVVط مارکسیستی- لنینیستی به خط رویزیونیستی مدرن خروشVVچفی مبVVدل گردیVVد، دیگر دولت شوروی یک دولت سوسیالیستی نبVVود، ولVVو این کVVه بVVرای چنVVد دهVVه کماکان سلطۀA مالکیت دولتی بVVر اقتصVVاد آن کشVVور بVVاقی مانVVد. حVVتی در چین رویزیونیست پس از چهVVار دهVVه سVVلطۀA رویزیونVVیزم بVVر چین، کماکVVان سVVکتور دولتی، حداقل از لحاظ ظواهر حقوقی و قVVانونی، سVVکتور رهVVبری کننVVدۀA کVVل اقتصاد چین تلقی می گVVردد. گذشVVته از آن در تVVاریخ جوامVVع باسVVتانی آسVVیایی حتی مالکیت دولتی بر اقتصاد جامعه به صورت یک نظام شبه برده دارانه- شبهسرواژی وجود داشته است که به نام نظام آسیایی از آن نام برده شده است.

تا حال هیچ کشور سوسیالیستی در جهان، به شمول کشVVورهای سوسیالیسVVتی سVVابق شVVوروی و چین، قVVادر نگردیVVده اسVVت حVVتی همین گVVام اول برقVVراری اعتباری مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید و کل نیروهای مؤلده در جامعه یعنی دولVVتی سVVاختن تVVام و تمVVام وسVVایل تولیVVد و کVVل نیروهVVای مؤلVVدۀA جامعVVه را مؤفقانه به اتمام برساند. در چین سوسیالیستی تا آخVVر، و حVVتی بعVVد از انقالب فVVرهنگی، کمVVون هVVای زراعVVتی، کVVه در ملکیت جمعی گروه هVVای محلی زراعت پیشVVه قVVرار داشVVتند، نقش مسVVلط داشVVتند. در شVVوروی سوسیالیسVVتی نVVیز کلخوزها در بخش زراعت، که در ملکیت جمعی گروه هVVای محلی قVVرار داشVVتند،

نیز تا آخر نقش نسبتاً مسلط داشتند.

تازه وقتی این گام اول بتواند مؤفقانه با اتمVVام برسVVد، خVVود ملکیت اجتمVVاعی اعتباری بVVر وسVVایل تولیVVد و کVVل نیروهVVای مؤلVVده نمیتوانVVد به تنهVVایی و بVVدونAۀVVجانب AۀVVارتباط با سایر عناصر شامل در مناسبات تولیدی ماهیت حقیقی و هم مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید و کل نیروهVVای مؤلVVده را به ظهVVور برسVVاند و

به مالکیت اجتماعی حقیقی مبدل گردد.

درینجVVا اسVVت کVVه موضVVوع نقش انسVVان ها در جریVVان تولیVVد اجتمVVاعی متبVVارز می گردد و به عنصVر عمVده در تبVVدیل مVالکیت جمعی اعتبVاری به مVالکیت جمعی حقیقی مبدل می گردد. حVVتی در شVرایطی کVVه مVVالکیت دولVVتی عام وتVVام دولت پرولتری بر کل اقتصاد کشور از لحاظ حقوقی و قVVانونی برقVVرار شVVده باشVVد، رویزیونیسVVVت ها و رهVVVروان راه سVVVرمایه داری در حVVVزب کمونیسVVVت و دولت سوسیالیستی می توانند نقش واقعی کارگران در جریان تولیVVد اجتمVVاعی را در بخش هVVای تحت رهVVبری شVVان، به این پیمانVVه یVVا به آن پیمانVVه، به یVVک نقش تحت استثمار مبدل سازند و ازین طریق وارونه سازی کل ماهیت اجتماعی اعتباری مالکیت دولتی بر اقتصاد را زمینه سازی کنند و ستاد فرمان دهی بVVورژوازی در درون حزب، حتی در درون کمیتۀA مرکزی حزب، و درون دولت سوسیالیستی را

به وجود بیاورند.

اگر آن ها، رویزیونیست ها، به قدرت حاکم مبدل گردنVVد، می تواننVVد در قVVدم اول نقش کارگران را در جریVVان تولیVVد اجتمVVاعی به یVVک نقش تحت اسVVتثمار مبVVدل کنند و ازین طریق مالکیت دولتی بر کل اقتصاد کشور را نیز ماهیت بVورژوایی

ببخشند.

حاال فرض کنیم که این مرحله نیز مؤفقانه به اتمام برسد و تنها و روی هم رفته سهمیه بندی نامساویانه در تولیدات باقی باشد. در چنین حVVالتی از میVVان رفتن همین سVVهمیه بندی نامسVVاویانه در تولیVVدات به عامVVل عمVVدۀA برقVVراری مVVالکیت اجتماعی حقیقی بر وسایل تولید و کل نیروهای مؤلدۀA موجود در جامعه مبVVدل می گردد. اگر این سهمیه بندی نامساویانه کماکان بVVاقی باشVVد و مVVدت ها راکVVد بماند، می تواند گسترش و عمق یابVVد و خVVود به زمینVVه ای بVVرای وارونVVه سVVازی نقش انسVVان ها در جریVVان تولیVVد اجتمVVاعی و مVVالکیت بVVر وسVVایل تولیVVد و کVVل

نیروهای مؤلدۀA موجود در جامعه مبدل گردد.

حVVتی بVVا برداشVVته شVVدن تمVVامی این گام هVVای پیشVVرونده در عرصVVۀA اقتصVVادی نمی توان مرحلVVۀA گVVذار از سVVرمایه داری بVه کمونVیزم را به اتمVVام رسVاند، بلکVVه به اتمVVام رسVVیدن کامVVل این مرحلVVه مسVVتلزم برانVVداختن و محVVو کلیVVه تمVVایزات طبقاتی، برانداختن و محVVو کلیVVه مناسVVبات تولیVVدی زاینVVدۀA تمVVایزات طبقVVاتی، مستلزم برانVVداختن و محVVو کلیVVه مناسVVبات اجتمVVاعی مربوطVVه، منجملVVه سVVتم جنسیتی بر زنان و ستم ملیتی بر ملیت هVVای تحت سVVتم، و محVVو کلیVVه افکVVار وAاندیشه های مربوطه است و نه صرفاً برانداختن و محو مناسبات تولیدی زایندۀ متمایزات طبقاتی به صVVورت اعتبVVاری و حVVتی حقیقی. تVVا زمVVانی کVVه وظVVایف انقالبی کمونیستی در هر چهار عرصۀA مذکور به اتمام نرسVیده باشVد نمی تVوان گذار از سرمایه داری به کمونیزم را خاتمه یافته و بی برگشت تلقی نمود و این کاری است که باید در مرحلۀA سوسیالیزم به اتمام برسد. در واقع هVVر سVVطحی از بقایای مناسبات اجتماعی استثمارگرانه و ستم گرانه و هر سطحی از افکVVار و اندیشه های استثمارگرانه و ستم گرانه در جامعه به ذات خود سVVطح معیVVنی ازAۀVVثمارگرانه و ظالمانVVدی اسVVبات تولیVVاتی و مناسVVباقی مانده های تمایزات طبق موجود در جامعه را انعکاس می دهد و می توانVVد برگشVVت وسVVیع تر و عمیVVق تVVر

تمایزات و مناسبات مذکور را سبب گردد.

به همین جهت تجVVارب تمVVامی انقالبVVات سوسیالیسVVتی در کشVVورهای مختلVVف جهان نشان داده و ثابت ساخته است که سوسVVیالیزم مرحلVVۀA گVVذار از سVVرمایه داری به کمونیزم است و نه مرحلۀA اول کمونVVیزم. بVVرعالوه همین تجVVارب ثVVابت ساخته است که سوسیالیزم مرحلۀA تاریخی بس طوالنی ای را در برمی گVVیرد و در سراسر این مرحلۀA تاریخی بس طوالنی، طبقات و مبارزۀA طبقVاتی و خطVVرAۀVه ادامVرورت بVVود دارد و ضVتی وجVVسوسیالیس AۀVاحیای سرمایه داری در جامع

انقالب و برپایی و پیش برد انقالبات فرهنگی متعدد موجود است.

بنVVابرین در طVVول این مVVدت خVVط اسVVتراتژیک پیش روی سوسVVیالیزم به طVVرف کمونVVیزم نمی توانVVد مبتVVنی بVVر عمVVوم خلقی شVVدن حVVزب کمونیسVVت و دولت سوسیالیسVVتی پیش بVVرود، بلکVVه مVVاهیت پرولVVتری حVVزب کمونیسVVت و مVVاهیت پرولVVتری دولت سوسیالیسVVتی کماکVVان بایVVد بVVاقی بمانVVد و پروسVVۀA انقالب سوسیالیستی تحت دیکتاتوری پرولتاریا و به خاطر استحکام و گسترش بیش تVVر پایه های اجتماعی دیکتاتوری پرولتاریا در میان کVVارگران و زحمت کشVVان ادامVVه یابد و سرانجام زمانی که به مفهوم حقیقی کلمه در سطح کVVل جامعVVه عمVVق و گسترش یافت زمینۀA زوال عمومی و کلی دولت، و زمینۀA زوال عمومی و کلی

نظام اقتصادی- اجتماعی به طور کلی مساعد گردد.

موضوع دوم - برانداخته شدن استثمار در سوسیالیزم:

بنا بر آنچه در مVVورد مرحلVVۀA طVVوالنی گVVذار از سVVرمایه داری به کمونVVیزم یعVVنی مرحلۀA سوسیالیزم گفتیم، در طول این مرحله نمی توان به طور کامل و صد در صدی ادعا نمود که استثمار از جامعه رخت بربسته است، چرا که محVVو کامVVل و صد در صدی استثمار از جامعه مستلزم برانداختن و محو کامل هر چهVVار کلیت است و نه صرفاً یکی از آن هVVا، ولVVو مهم تVVرین شVVان. در واقVVع علVVیرغم ظVVاهر حقVVVوقی و قVVVانونی و علVVVیرغم سVVVلطۀA واقعی نظVVVام سوسیالیسVVVتی غVVVیر

استثمارگرانه بر جامعه، هر چهار کلیت قابل برانداختن و محو نمودن به صورت غیر مسVVلط و غVVیر قVVانونی ولی به صVVورت واقعی بVVه موجVVودیت و حیVVات خVود به درجVVات مختلVVف در جامعVVه ادامVVه می دهنVVد و به همVVان مVVیزان، اسVVتثمار نVVیز به صورت واقعی، ولو به صورت غیر مسلط و غیر قانونی، و حتی قانونی مثVVل درجات مختلف معاشات در میان کارگران، تفاوت میVان کVار فکVری و جسVVمی، تفاوت میان شVVهر و ده، تفVVاوت میVVان منVVاطق مختلVVف و ملیت هVVای مختلVVف و تفVVاوت واقعی میVVان زن و مVVرد در عرصVVۀA فعالیت هVVای مختلVVف اقتصVVادی،AۀVVه در پروسVVر این کVVد داد، مگVVه خواهVVه ادامVVود در جامعVVبه موجودیت و حیات خ انقالب مداوم و طوالنی و با راه انVVدازی و پیش بVVرد انقالبVVات متعVVدد فVVرهنگی به براندازی و محو کامل بقایای متذکره پرداخت و به طور کامل ریشه کن شVVان

ساخت.

باید توجه داشت که محو استثمار به طور کلی در جامعVVه مسVVتلزم برانVVداختن و محو کامل "حق بورژوایی" در جامعه است و شعار "از هر کس به قدر توانش و به هرکس بقدر کVVارش" در سوسVیالیزم نVیز در آخVرین تحلیVVل مبتVنی بVر "حVق بورژوایی" و سنجش ارزش کVVار بVا معیارهVای بVورژوایی اسVت و در ذات خVود عامل و حامل تفVVاوت و عVVدم تسVVاوی میVVان انسVVان ها اسVVت. به همین جهت تVVا زمانی که این معیار در جامعه باقی باشد به همان میزان تفاوت و عدم تسVVاوی متناسب با ناخالصی های اسVVتثمارگرانه در جامعVVه وجVVود خواهVVد داشVVت. محVVو عمومی و کامل استثمار از جامعه مستلزم تحدید پیهم کلیت "حق بورژوایی" و حرکت پیهم و انقالبی از نظVVام مبتVنی بVر "بهVVرکس به قVدر کVVارش" بVه نظVVام "بهرکس به قدر نیازش" اسVVت و نVVه تقVVدیس و تکVVریم پیهم و تحکیم این اصVVل سوسیالیستی. اسVVتثمار و سVVتم فقVVط و فقVVط در جامعVVۀA کمونیسVVتی به طVVور

کامل از میان می رود.

موضVVوع مهم دیگVVر در هVVر دو زمینVVه، عمVVق و گسVVتردگی بین المللی حVVرکت از سرمایه داری به کمونیزم اسVVت. گVVذار از سVVرمایه داری به کمونVVیزم پروسVVه ای نیست که در سطح این کشور یا آن کشور، ولو مهم ترین کشورهای جهان، بVVه پایان برسد، بلکVVه بایVد این مرحلVه در سVطح بین المللی به طVور کلی، یعVنی در

سطح کل جهان، حل و فصل گردد. به قول مائوتسه دون:

»یا همه به کمونیزم می رسیم و یا هیچ کس.«

به همین جهت تیوری ادامۀA انقالب تحت دیکتاتوری پرولتاریVVا، ادامVVۀA انقالب در سطح بین المللی را نیز در برمی گیرد و نمی تواند در برنگVVیرد؛ زیVVرا تVVا زمVVانی که امپریالیزم در سطح بین المللی و جهVVانی موجVVود باشVVد، »خطVVر برانVVدازی، تخریب و تجاوز از طرف امپریالیزم علیه سوسیالیزم نیز وجود خواهد داشت و نمی توانVVد وجVVود نداشVVته باشVVد و این خطVVرات نVVیز به نوبVVۀA خVVود می توانVVد ناخالصVVVی های عVVVدم تسVVVاوی از قبیVVVل ارتش دولVVVتی حرفVVVه یی و دایمی و استخبارات دولتی حرفه یی و غیره را در دولت های سوسیالیستی حفظ نماید. این جنبVVه از پروسVVه نVVیز طVVوالنی، پیچیVVده و پVVر از فVVراز و نشVVیب و پیچ و خمAۀVVادام AۀVVی از پروسVVانقالبی و بخش AۀVVک پروسVVال یVVر حVVود، ولی در هVVد بVVخواه

انقالب تحت دیکتاتوری خواهد بود و نه یک پروسVۀA غVیر انقالبی و ضVد انقالبیآرام و مسالمت آمیز.

درین مورد نیز تجارب تا کنونی ثابت ساخته است که هم زیستی مسالمت آمیز و طوالنی مدت میان نظام سوسیالیستی و نظام امپریالیستی سرمایه دارانه، و هم چنان سایر مسالمت آمیزها، علیرغم تمامی فراز و نشیب ها و پیچ و خم های خود، از لحاظ استراتژیک توهم رویزیونیستی و ضVVد مارکسیسVVتی- لنینیسVVتی-

مائوئیستی ای بیش نیست.

تا جایی که به پیش برد تاکتیکی هم زیسVVتی مسVVالمت آمVVیز ضVVروری و مفیVVد بVVا دولت های امپریالیسVVتی و ارتجVVاعی توسVVط دولت هVVای سوسیالیسVVتی مربVVوط اسVVت نVVیز بایVVد توجVVه داشVVت کVVه این تاکتیک هVVای ولVVو ضVVروری و مفیVVد نVVیز ناخالصVیت های و عVدم تسVVاوی و حVتی آشVکارا اسVتثمارگرانه و سVتم گرانه بVر دولت های سوسیالیستی را تحمیل می نماید. مثالً سطح معیVVنی از تجVVارت و در کVVل روابVط اقتصVVادی خVVارجی و بین المللی میVVان کشVVورهای سوسیالیسVVتی و کشورهای امپریالیستی و ارتجاعی نمی توانVVد وجVVود نداشVVته باشVVد. موجVVودیت این روابط در سطح بین المللی در واقع به این معنا است که نه تنهVVا دولت هVVای سوسیالیستی سهم معینی از استثمار طبقۀA کارگر کشVVورهای امپریالیسVVتی و ارتجVVاعی را دریVVافت می دارنVVد، بلکVVه دولت هVVا و سVVرمایه داران کشVVورهای امپریالیسVVتی و ارتجVVاعی نVVیز به اسVVتثمار کVVارگران و زحمت کشVVان کشVVورهای سوسیالیستی می پردازند. هم چنین اسVVت در عرصVVه های سیاسVVی، اجتمVVاعی و

فرهنگی.

بنابرین تا زمVVانی کVVه امپریVVالیزم و ارتجVVاع در سVVطح بین المللی وجVVود داشVVته باشVVVد، نمی تVVVوان از محVVVو و برانVVVدازی مطلVVVق نظVVVام اقتصVVVادی- اجتمVVVاعی استثمارگرانه و سVVتمگرانه در کشVVورهای سوسیالیسVVتی سVVخن گفت. به همین دلیل است که پروسۀA گذار طوالنی از سرمایه داری به کمونیزم نه تنها در سطح یکایک از کشورهای جهان بلکه در سطح بین المللی و جهانی نیز باید به صVVورت انقالبی و طی یک انقالب مVVداوم پVVر فVVراز و نشVVیب و مملVVو از پیچ و خم بایVVد

طی گردد.

خصوصیت شماره دوم:

درین جا نیز دو موضوع قابل مکVث اسVVVت: یکVVVی تعVیVیVVVن شVVدن تکامVVل سVVریعنیروهای مؤلده به عنوان هدف درجه اول

سوسیالیزم و دیگری رهبری خلق چین توسط حزب "کمونیسVVت" بVVرای کVVار درجهت سطح عالی تمدن مادی سوسیالیستی به عنوان هدف درجه اول در چین.

همان طوری که در سطور قبلی این نوشته گفتیم تیوری رویزیونیستی "رشVVد نیروهVVای مؤلVVده" به عنVVوان هVVدف درجVVه اول سوسVVیالیزم، ترجیح بنVVد عمVVومیAرۀVVVگVنVده در کVVVب شVVVتصوی AۀVVVاس نامVی اسVVVدی های رویزیونیستVVفرمول بن

سVراسVری

یازدهم حزب "کمونیست" چین است. بنVVابرین الزم اسVVت در مVVورد این تیVVوریکمی مکث کنیم.

تیوری رویزیونیستی "رشد نیروهای مؤلده" در اساس مبتنی بر دیدگاه و متVVود اکونومیستی است. این دیدگاه و متود میان نظام اقتصVVادی در مجمVVوع، و زیVVرAۀVVبنای مناسبات تولیدی به طور خاص، و روبنای ایدیولوژیک- سیاسی یک رابط متافزیکی یک طرفه برقرار می نماید، بدین معنا که بطور همیشVVگی و دایمی و کامالً یک جانبه، نظام اقتصادی در مجموع، و زیربنVVای مناسVVبات تولیVVدی بطVVور خاص، را عمده و روبنVا را غیرعمVVده دانسVVته و روبنVVا را دایمVاً دنبVVاله رو و تVابع مطلق نظام اقتصادی، و به ویژه زیربنای مناسVVبات تولیVVدی، قلم داد می نمایVVد. در حالی که برعکس رابطه میان نظام اقتصادی، و به ویژه زیر بنای مناسVVبات تولیدی، و روبنای ایدیولوژیک- سیاسی یک رابطۀA دیالیکتیکی، مبتنی بر وحVVدت اضداد و یک رابطۀA متقابل است. تضاد میان نیروهای مؤلده و مناسبات تولیدی یعنی تضاد در نظام اقتصادی هر جامعه ای تضاد اساسی آن جامعVVه را تشVVکیل

می دهد.

AدۀVVای مؤلVVد، نیروهVVاگونیزم برسVVام انتVVه به مقVVزمانی که این تضاد در یک جامع نوین از زبان نیروهای اجتماعی نVVوین علیVVه مناسVVبات کهنVVه و قابVVل سVVرنگونAدۀVVای مؤلVVنیروه AارزۀVVالتی مبVVنین حVVد. در چVVشدن و منسوخ شدن حرف می زن نوین علیه مناسبات تولیدی کهنه شده در روبنای ایدیولوژیک- سیاسی متمرکز می گردد و ایجاد تحول انقالبی در روبنای ایدیولوژیک- سیاسی به موضوع عمده در جامعه مبدل می گردد. دلیلش این است که فاکتور انسVVانی نیروهVVای مؤلVVده یVVا نVVیروی کVVار زنVVده به طVVور عمVVوم عامVVل عمVVده در میVVان بخش هVVای مختلVVف نیروهVای مؤلVده )نVیروی کVار و وسVایل تولیVد شVامل ابVزار کVار و محمVول یVا موضVVوع کVVار( را تشVVکیل می دهVVد. در چVVنین حVVالتی در واقVVع در سVVطح جامعVVه

وسایل تولید نیز از زبان نیروی کار سخن می گوید.

بنابرین در شرایط انقالبی، نیروهای مؤلدۀA نVVوین از زبVVان نیروهVVای اجتمVVاعی پیش رو و مناسبات تولیدی کهVنVه شVده از زبVVان نیروهVVای اجتمVVاعی ارتجVVاعی سخن می گویند. به عبارت دیگر درین مقطVVع، عمVده شVدن روبنVVای ایVVدیولوژیک سیاسی نسبت به زیربنVVای مناسVVبات تولیVVدی در واقVVع متبVVارز شVVدن اجتمVVاعی نیروهای مؤلدۀA نVVوین و تحVVول طلب در روبنVVای ایVVدیولوژیک- سیاسVVی انقالبی

است.

در واقع در هر شرایطی نیروهای مؤلده انعکاس اجتمVVاعی خVVود را در روبنVVای ایدیولوژیک- سیاسی یا در نیروهVVای اجتمVVاعی دارد. چنان چVVه در شVVرایطی کVVه تضاد میان نیروهای مؤلده و مناسبات تولیدی به مقام انتاگونیزم نرسیده باشVVد و هم گونی در مناسبات میان آنها عمده باشد، تضVVاد میVVان نیروهVVای اجتمVVاعی

پیش رو و نیروهای اجتماعی ارتجاعی نیز به مقام انتاگونیزم نمی رسد.

وقتی تضاد میان نیروهای مؤلدۀA و مناسبات تولیدی به مقام انتاگونیزم رسVVید، تضVاد میVان نیروهVای اجتمVاعی پیش رو و خواهVان تحVول بنیVادی در مناسVبات تولیدی و نیروهای اجتماعی ارتجاعی حافظ و نگهبان مناسبات تولیدی کهن به

مقام انتاگونیزم می رسد و تحول بنیادی در روبنای سیاسی جامعه، کVVه حافVVظ و نگهبان مناسبات تولیدی کهن است، از طریق سرنگونی نظام سیاسVVی کهن و ایجاد نظام سیاسVVی انقالبی، به ضVVرورت عمVVدۀA اجتمVVاعی مبVVدل می گVVردد و

قبل از همه انقالب سیاسی به وقوع می پیوندد.

قدرت سیاسی انقالبی، مناسبات تولیدی کهن را سVVرنگون می سVVازد و به جVVای آن مناسبات تولیدی انقالبی نوین و متناسب با نیروهای مؤلدۀA نوین را برقرار می سازد. بدین ترتیب راه برای رشد نیروهVVای مؤلVVدۀA نVVوین، کVVه تحت شVVرایط مناسبات تولیدی کهن به ضیق النفس افتاده بود، باز می گردد و نیروهای مذکور

جهش وار به رشد خود ادامه می دهد.

البتVVه این امکVVان وجVVود دارد کVVه قVVدرت انقالبی حVVاکم در برقVVراری مناسVVبات تولیدی انقالبی نوین دچار اشتباه زیاده روی و اندازه نگه نداشVVتن گVVردد و بVVرای برقراری مناسبات تولیدی انقالبی نوین بسیار بیش از حد لزوم و غیر متناسب با نیروهای مؤلVVدۀA موجVVود در جامعVVه بکوشVVد. مسVVلم اسVVت کVVه این زیVVاده روی باعث رشد نیروهای مؤلدۀA نوین نمی گردد بلکه باعث وارد آمVVدن ضVVرباتی به آن می گردد. هم چنان عوامل دیگری از قبیل جنVVگ، ضVVرورت های آن و خسVVارات و تلفات آن می تواند باعث افت نیروهای مؤلده در جامعه گردد و قدرت سیاسVVی

انقالبی را وادار به عقب نشینی در سطح مناسبات تولیدی گرداند.

مثالً سیاسVVVت های اقتصVVVادی دوران کمونVVVیزم جنگی در شVVVوروی کVVVه از روی نVVVاگزیری و در مقابلVVVه بVVVا ارتش هVVVای سVVVفید و مVVVداخالت جنگی قVVVدرت های امپریالیستی روی دست گرفتVVه شVVده بVVود بعVVد از شکسVVت ارتش هVVای سVVفید و مداخالت جنگی قدرت های امپریالیستی لغو گردید، زیVVرا متناسVVب بVVا نیروهVVای مؤلدۀA موجود در زمان بعد از کمونVVیزم جنگی در جامعVVۀA شVVوروی نبVVود. قVVدرت سیاسی انقالبی ناگزیر گردید در سطح مناسبات تولیVVدی عقب نشVVینی نمایVVد و سیاست اقتصادی نوین )نیپ( را در پیش بگVVیرد. این سیاسVVت اقتصVVادی نVVوین چیز دیگVVری نبVود جVز عقب نشVVینی مؤقVتی به نفVع مناسVبات تولیVVدی سVرمایه دارانه و اجازه دادن به فعالیت های تشبثات خصوصی سرمایه دارانه. اما قدرت سیاسVVVی انقالبی تحت رهVVVبری لVVVنین این عقب نشVVVینی را به نVVVام پیش روی سوسیالیزم جا نزد و آشکارا به عنوان یک عقب نشینی به آن اعتراف کVVرد تVVا در

فرصت مناسب دوباره به پیش روی بپردازد.

اما سیاست های اقتصادی رویزیونیستی عقب نشینی به نفVVع مناسVVبات تولیVVدی سرمایه دارانه را رشVVد و انکشVVاف سوسVVیالیزم جVVا می زنVVد و آن را پVVیروزی و ارتقVVا می نامVVد. در واقVVع وقVVتی در جامعVVۀA سوسیالیسVVتی این موضVVوع مطVVرح می گردد که مناسبات تولیدی نسبت به نیروهای مؤلدۀA موجود در جامعVVه بسVVیار پیشی جسته است و الزم است که رشد نیروهVVای مؤلVVده در دسVVتور کVVار قVVرار بگVVیرد، در واقVVع عقب نشVVینی به نفVVع مناسVVبات تولیVVدی سVVرمایه دارانVVه طلب می گردد. مثالً وقتی در کنگرۀA یVازدهم حVزب "کمونیسVVت" چین رشVد نیروهVای مؤلده به عنوان وظیفۀA عمده در چین معین گردید، عقب نشینی وسVVیع و عمیVVق به نفVVع مناسVVبات تولیVVدی سVVرمایه دارانVVه در تمVVامی سVVکتورهای اقتصVVادی )زراعVVتی، صVVنعتی و تجVVارتی( چین به وقVVوع پیوسVVت و هVVردم گسVVترده تر و

عمیق تر گردید. در واقع باید گفت که از لحاظ عملی این عقب نشینی در سطح سیاسی هم زمان با پیروزی کودتای رویزیونیستی به وقVVوع پیوسVVت و از لحVVاظ اقتصادی نیز از همان زمان شروع گردید. تصویب اسVVاس نامۀA رویزیونسVVتی در کنگرۀA یازدهم حزب "کمونیست" چین در واقع تئوریزه کردن اساسنامه یی این

پراتیِک از قبل آغاز یافته بود.

فیصVVلۀA کنگVVرۀA هشVVتم حVVزب کمونیسVVت چین در مVVورد رشVVد نیروهVVای مؤلVVده به عنوان وظیفۀA عمدۀA مبارزاتی در چین نیز در واقع در چنین مسVVیری صVVورت گرفت. امVVا از آن جVVایی کVVه تعVVیین این وظیفVVۀA عمVVده از یک طVVرف تحت تVVأثیر کمبVVVودات تیVVVوریکی و پVVVراتیکی جنبش کمونیسVVVتی بین المللی و در فقVVVدان دستاوردهای مائوئیستی انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی چین تیVVوریزه شVVده بVVود و از طVVرف دیگVVر بسVVیار زود جلVVو گسVVترش و پیش رفت آن گرفتVVه شVVد و برعالوه در غیاب پیروزی یک کودتای رویزیونیستی اتخاذ شده بود، نتوانست از لحاظ تیوریکی و پVراتیکی عمVق و گسVVترش یابVVد. بVرعکس مبVVارزۀA بین المللی کمونیسVVتی علیVVه رویزیونVیزم مVدرن شVVوروی و سVپس انقالب کبVVیر فVرهنگی پرولتاریایی براه افتاد و در نتیجه به جای عقب نشینی به نفع مناسVVبات تولیVVدی سVVرمایه دارانVVه، پیش روی در مسVVیر تعمیVVق و گسVVترش مناسVVبات تولیVVدی

سوسیالیستی ادامه یافت.

در واقع رویزیونیزم کنگرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین عبVVارت اسVVت از عقب نشVVینی به طVVرف مناسVVبات تولیVVدی سVVرمایه دارانه تحت نVVام پیش روی در جادۀA سوسVVیالیزم و سVطح عVالی تمVVدن مVVادی سوسیالیسVVتی. در حالی که سطح عالی تمدن مادی سوسیالیستی چیز دیگVVری نیسVVت جVVز سVVطح عالی مناسبات تولیدی سوسیالیستی و نیروهای مؤلدۀA سوسیالیستی متناسب با آن. باالتر از آن، رویزیونیست های مدرن شVVوروی این عقب نشVVینی به طVVرف مناسبات تولیدی سرمایه دارانه را حتی آغاز مناسVVبات کمونیسVVتی در شVVوروی

جا زدند.

خصوصیت شماره سوم: درین جا پذیرفتVVه می شVVود کVVه تکامVVل و پیش رفت سیسVVتم سوسیالیسVVتی یVVک

جریان طوالنVی تاریخ است، امVا بVه دو دلVیVل

کامالً متفاوت از دالیل مطرح شده در اساس نامه های تصVویب شVده در کنگVرههای سراسری نهم و دهم حزب کمونیست چین.

در اسVVاس نامه های تصVVویب شVVده در کنگره هVVای سراسVVری نهم و دهم حVVزب کمونیست چین، سوسVVیالیزم دورۀA تVVاریخی بس طVVوالنی دانسVVته می شVVود کVVه عوامل آن از لحاظ داخلی وجود طبقات، تضادهای طبقاتی و مبVVارزۀA طبقVVاتی و خطر احیای سرمایه داری در کشور و در سطح بین المللی وجود امپریالیزم و سوسیال امپریالیزم و ضرورت مبارزۀA انقالبی پرولVVتری طVVوالنی علیVVه هVVر دو

عامل است.

اما در اساس نامۀA رویزیونیستی تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حVVزب "کمونیسVVVت" چین، عوامVVVل طVVVوالنی شVVVدن تکامVVVل و پیش رفت سیسVVVتم سوسیالیستی: یکی ضرورت دور انداختن تدریجی اندیشه و سVVنت کهنVVه و بVاال بVVردن تVVدریجی فهم کمونیسVVتی و پVVرورش تVVدریجی افکVVار مشVVترک، اصVVول مشترک و دسپیلین مشترک در صفوف خلق ها است و دیگVVری هم جابVاز کVVردن تVVدریجی جنبش سوسیالیسVVتی در تمVVامی جهVVان موافVVق به ویVVژگی، انتخVVاب و خواست آزادانۀA مردمان کشورهای مختلف و پVVیروزی تVVدریجی سوسVVیالیزم در

آن کشورها.

در واقVVع دور انVVداختن اندیشVVه و سVVنت کهنVVه و بVVاالبردن فهم کمونیسVVتی وAۀVVا در اندیشVVق هVVفوف خلVVترک در صVVپلین مشVVترک و دسVVار مشVVرورش افکVVپ مائوتسه دون یا مائوئیزم نیز مطرح است، اما راه تحقق آن به صورت عمده نVVه از طریVVVق رشVVVد و انکشVVVاف تVVVدریجی سوسVVVیالیزم در داخVVVل کشVVVورهایسوسیالیستی بلکه از طریق انقالبات متعدد فرهنگی در آن کشورها است.

برعالوه جاباز کردن جنبش سوسیالیستی در تمVامی کشVVورهای جهVVان موافVVقAۀVVف در اندیشVVورهای مختلVVان کشVVمردم AۀVVت آزادانVVاب و خواسVVژگی، انتخVVبه وی مائوتسه دون یا مائوئیزم نیز مطرح است، اما راه تحقق آن به صورت عمVVده نVVه از طریق رشد و انکشاف تدریجی جنبش سوسیالیسVVتی در کشVVورهای مختلVVف جهان، بلکه از طریق پیش برد مبVVارزات پرولVVتری ضVVد بVVورژوازی امپریالیسVVتی برای پVVیروزی انقالبVVات سوسیالیسVVتی در کشVVورهای امپریالیسVVتی و سVVرمایه داری، پیش بVVVرد مبVVVارزات آزادی بخش ملی ضVVVد امپریالیسVVVتی و مبVVVارزات دموکراتیک نVوین بVرای پVیروزی انقالبVVات دموکراتیک نVوین در کشVVورهای تحت سVVلطۀA امپریVVالیزم و پیش بVVرد مبVVارزات کشVVورهای سوسیالیسVVتی، در صVVورت موجودیت، علیه کشVVورهای امپریالیسVVتی و کVVل نظVVام امپریالیسVVتی در جهVVان

دانسته می شود.

این موضوع که درین جا تکامل و پیش رفت سوسیالیزم هم در داخل کشVVورها و هم در سطح بین المللی یک جریان طوالنی تدریجی ضد انقالبی یا حداقل غVVیر انقالبی، مسVVالمت امVVیز و تVVدریجی قلم داد گVVردد، دارای یVVک جنبVVۀA دیگVVر نVVیز می باشVVد و آن همزیسVVتی مسVVالمت آمVVیز بVVا نظVVام امپریالیسVVتی در سVVطح بین المللی برای طوالنی مدت و به عنوان یک امر استراتژیک است کVVه در بطن

خود تمامی "مسالمت آمیز های خروشچفی" را در بر دارد.

خصوصیت شماره چهارم: درین جا وظایف اصلی حزب کمونیست چین در رهبری خلق چین عبارت اند از:

اول - رهVVVبری خلVVVق چین بVVVرای کVVVار در جهت سVVVطح عVVVالی تمVVVدن مVVVادیسوسیالیستی در جریان ساختمان سوسیالیزم.

و

دوم - رهVVبری خلVVق چین بVVرای کVVار در جهت سVVطح عVالVVVی تمVVدن معنVVویسوسیالیستی.

AدۀVVرط عمVVبرعالوه تالش عظیم برای ارتقای معارف، ساینس و فرهنگ پیش ش تکامل ایدیولوژیکی، فرهنگی و تشکیالتی حزب و توده ها نمایانده می شود.

هم چنVVان رهVVبری خلVVق چین در یVVک دموکراسVVی عVVالی سوسیالیسVVتی، تکمیVVل قانون سیسVVتم سوسیالیسVVتی و تحکیم دیکتVVاتوری دموکراتیVVک خلVVق به عنVVوان

وظیفۀA اصلی سیاسی حزب "کمونیست" چین تعیین می گردد.

درین جا نیز در قدم اول کار در جهت سVVطح عVVالی تمVVدن مVVادی سوسیالیسVVتی نسبت به کار در جهت سطح علی تمدن معنوی سوسیالیسVVتی ازجحیت مطلVVق، دایمی و یک جانبه دارد. قدر مسلم است که پایه های مادی هر تمدنی، من جملVVه تمدن سوسیالیستی، اساس و زیربنای آن تمدن را می سازد. امVVا رابطVVه میVVان زیربنا و روبنا را نباید مطلقاً یک جانبVVه و یک طرفVVه دانسVVت و روبنVVا را در تVVابع مطلق، دایمی و اتوماتیک زیربنا به حساب آورد. چنین محاسبه ای مبتنی بر دید

اکونومیستی است و نه دید ماتریالیستی دیالیکتیکی.

هدف اساسی برپایی انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی در چین چه بود؟ هVVدف فوری و عاجل این انقالب سرنگونی ستاد فرماندهی بورژوازی در درون حزب کمونیست چین و دولت چین و جلوگیری از احیVVای سVVرمایه داری در چین بVVود. اما هدف اساسی آن ایجاد تحول در جهان بینی حVVزب و توده هVVا بVVود. به عبVVارت دیگر هVVدف اساسVVی انقالب کبVVیر فVVرهنگی پرولتاریVVایی چین ایجVVاد تحVVول در جهان بینی حزب و توده ها یعنی تحکیم و گسترش تمدن معنVVوی سوسیالیسVVتی بود. در واقع به همین جهت بود که انقالب مذکور علیرغم این که در نهVVایت یVVک انقالب سیاسی علیه بورژوازی بود، به نVVام انقالب کبVVیر فVVرهنگی پرولتاریVVایی خوانVVده شVVد، زیVVرا در آن زمVVان در چین پیش بVVرد انقالب در سVVطح فVVرهنگی به وظیفVVۀA عمVVدۀA حVVزب کمونیسVVت چین، دولت انقالبی چین و توده هVVای مبVVارز

چین تبدیل شده بود.

ارتقای معارف، ساینس و فرهنگ می تواند پیش شرط مقدماتی روبنایی تکامل ایVVدیولوژیکی، فVVرهنگی و تشVVکیالتی حVVزب و توده هVVا باشVVد. امVVا پیش شVVرط اساسی و پیش شرط عمدۀA آن نمی توانVد باشVد. در یVک کشVVور سوسیالیسVVتی، پیش شرط اساسی تکامِل در حال تعمیق و گسترش ایVVدیولوژیکی، فVVرهنگی و تشVVکیالتی حVVزب و توده هVVا وجVVود حقیقی نظVVام سوسیالیسVVتی، و نVVه وجVVود رویزیونیسVVتی آن، و پیش شVVرط عمVVدۀA آن ادامVVۀA انقالب سوسیالیسVVتی یعVVنی

ادامۀA پیش روی به طرف کمونیزم تحت دیکتاتوری پرولتاریا است.

وظیفۀA اصلی سیاسی حزب کمونیست در یک کشور سوسیالیستی چیست؟ در یVVVک کالم، ادامVVVۀA انقالب سوسیالیسVVVتی تحت دیکتVVVاتوری پرولتاریVVVا و بVVVرای استحکام و گسترش پایه های دیکتاتوری پرولتاریا و سوسVVیالیزم در سVVطح کVVل جامعVVه یعVVنی پیش روی مVVداوم به طVVرف نظVVام کمونیسVVتی. به طVVور مشVVخص، دیکتVVاتوری دموکراتیVVک خلVVق شVVکلی از دیکتVVاتوری پرولتاریVVا در دورۀA انقالب دموکراتیک نوین است. وقتی این دوره از انقالب پایان یافت و گVVذار به انقالب

سوسیالیستی صورت گرفت، دیگر وجود دیکتاتوری دموکراتیک خلVVق مفهVVومی ندارد و شکل مشVVخص دیکتVVاتوری پرولتاریVVا رأسVVاً همVVان دیکتVVاتوری پرولتاریVVاAۀVان پایVارگران و دهقانVدت کVه وحVق کVVک خلVاتوری دموکراتیVه دیکتVت و نVاس اجتماعی اساسی ان را تشکیل می دهVVد. پس از گVVذار به انقالب سوسیالیسVVتی زحمت کشان شاغل در بخش دولتی سکتور زراعت به کVVارگران کشVVاورزی بVVدل می شوند و زحمت کشان شاغل در کمون های زراعتی نیز بایVVد در مسVVیر تبVVدیل شدن به کارگران کشاورزی قرار بگیرند، یعنی کمون های زراعتی باید در مسیر تبدیل شدن عمومی به فارم های زراعتی دولتی هدایت شوند. در چVVنین حVVالتی تکمیل قانون سیسVVتم سوسیالیسVVتی و تحکیم دیکتVVاتوری دموکراتیVVک خلVVق در نهایت دو امر متناقض و نافی همدیگر هسVVتند و نVVه هم سVVو و هم جهت. تحکیم دیکتاتوری دموکراتیک خلق مستلزم حفظ و تحکیم درازمدت مVVوقعیت دهقVVانی و حداقل نیمه دهقانی زحمت کشان شاغل در سکتور زراعت است، در حالی که تکمیل قانون سیسVVتم سوسیالیسVتی در نهVایت قبVل از همVه مسVVتلزم تکمیVل عمومی پایۀA مادی اقتصادی و طبقاتی سیستم سوسیالیسVVتی در تبVVدیل شVVدن

عمومی زحمت کشان زراعت پیشه به کارگران بخش کشاورزی است.

طبعاً تا زمان تکمیل این پروسه، تحکیم اتحاد کارگران و دهقانان و مردم کلیVVه ملیت هVVای کشVVور در دسVVتور کVVار قVVرار خواهVVد داشVVت، ولی این نمی توانVVد به مفهVVوم تحکیم دیکتVVاتوری دموکراتیVVک خلVVق باشVVد، بلکVVه بVVه مفهVVوم گVVذار

برنامه ریزی شده به طرف تکمیل قانون سیستم سوسیالیستی خواهد بود.

می توان گفت که حفظ نام "جمهوری خلVVق چین" بVVرای کشVVور سوسیالیسVVتی چین، حتی در دوران انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریVVایی، نمی توانسVVت خVVالی از اشکال باشد. مائوتسه دون زمانی گفته بود که شاید انقالب فVVرهنگی بعVVدی در مبVVارزه علیVVه سVVتم بVVر زنVVان برپVVا گVVردد. آیVVا می تVVوان گفت کVVه شVVاید یکی از انقالبات فرهنگی بعدی در چین سوسیالیستی، اگر باقی می ماند، می توانسVVت

روی تبدیل نام "جمهوری خلق چین" به"جمهوری سوسیالیستی چین" باشد؟

ادعای دموکراسی عالی سوسیالیستی توسط رویزیونیست های بر سVVر قVVدرت در چین که برای تصرف غاصبانه و عمومی قدرت سیاسVVی به کودتVVاِی آشVVکار و خونین علیه جنVVاح انقالبی حVVزب و سVVرکوب گری های نظVVامی چنVVد سVVاله علیVVه مقاومت کنندگان گاردهای سرخ اقدام کردند، در عمل دارای ترجمVVه و تفسVVیر فاشیسVVتی بVVورژوایی بVVود و همین مVVاهیتش تVVا حVVال نVVیز بVVاقی مانVVده اسVVت. چنان چVVه همین مVVاهیت فاشیسVVتی "دموکراسVVی عVVالی سوسیالیسVVتی" مVVورد ادعای رویزیونیست های بر سر قدرت در چین، چنVVدین سVVال بعVVد از کودتVVا نVVیز خود را در یک سطح خیلی وسیع و آشکار اجتماعی در سرکوب نظVVامی خVونین

اعتراضات چندین میلیونی میدان تیان مین نشان داد.

"دموکراسی عالی سوسیالیستی" و "تحکیم دیکتVVاتوری دموکراتیVVک خلVVق" نVیز نسVVVبت به هم متنVVVاقض هسVVVتند؟ چVVVرا بایVVVد "دموکراسVVVی عVVVالی" صVVVفت سوسیالیستی داشVته باشVد و "دیکتVاتوری" صVVفت دموکراتیVک خلVق یVا صVفت شVVکل اولیVVۀA دیکتVVاتوری پرولتاریVVا در کشVVوری مثVVل چین و نVVه صVVفت شVVکل پیش رفتVVۀA دیکتVVاتوری پرولتاریVVا؟ این تنVVاقض نVVیز وجVVه دیگVVری از فاشVVیزم

)دیکتاتوری آشکار بورژوایی( رویزیونیست های بر سر قVVدرت در چین را نشVVانمی دهد.

خصوصیت شماره پنجم: درین جا دو خطر اصلی برای جامعVVۀA "سوسیالیسVVتی" معین و مشVVخص گردیVVده

اند:

خطر اول : سبوتاژ علیه سیستم سوسیالیستی و به خطر انداخته شVVدن امVVنیتمردم توسط عناصر ضد سوسیالیستی و ضد امنیت به عنوان خطر داخلی.

خطر دوم: تجاوز خارجی به عنوان خطر خارجی.

بدین ترتیب در واقع واضحاً خطVVر احیVVای سVVرمایه داری به خطVVر سVVبوتاژ علیVVه سیستم سوسیالیستی و به خطر انداخته شدن امنیت مردم توسط عناصر، و نه طبقات و نیروهای سیاسی، ضد سوسیالیستی و ضد امنیت تقلیل یافته است. گو اینکه خطر احیای سرمایه داری اصالً نمی تواند دیگر وجود داشته باشد، چVVرا که خودشان در واقع همان احیاءکنندگان سVVرمایه داری هسVVتند. موضVVوعی کVVه در واقVVع درین جVVا مطVVرح اسVVت نفی کامVVل شVVکل گیری »سVVتاد فرمانVVدهی بورژوازی« در درون حزب و مشخصاً در درون کمیتۀA مرکVVزی حVVزب و هم چنVVانAرۀVVده در کنگVویب شVتی تصVرویزیونیس Aاس نامۀVط اسVزب توسVیرون از حVدر ب سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین است. بنVVابرین آن چVVه بVVاقی می مانVVد

فقط عناصر سبوتاژ کنندۀA سوسیالیزم و برهم زنندۀA امنیت مردم است.

هم چنVVان خطVVر برانVVدازی، تخVVریب و تجVVاوز توسVVط امپریVVالیزم و سوسVVیال امپریالیزم به خطر تجاوز خارجی صرف تقلیل یافته است و راه درهم شکسVVتن آن نیز نیرومند سVVاختن ارتش آزادی بخش خلVVق )ارتش دایمی دولVVتی( و دفVVاع

به اصطالح ملی وانمود شده است.

وجهی از ترجمVVه و تفسVVیر عملی این نیرومنVVد سVVازی ارتش دایمی دولVVتی و دفاع به اصطالح ملی، سرکوب خونین و قهری قطعات مسلح مردمی گاردهای سرخ و ازین طریق انحالل عمومی سیاسVVت تسVVلیح عمVVومی سیاسVت نظVVامی زمان انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی بVVود کVVه مVVدت چنVVد سVVال دوام نمVVود و منجر به نابودی کامل گاردهای سرخ و یکه تVVازی کامVVل ارتش دایمی دولVVتی در

عرصۀA نظامی چین رویزیونیست گردید.

خطر تجاوز خارجی در آن زمان در قبال چین فقط می توانست تجVVاوز خVVارجی امپریالیستی از جانب امپریالیزم امریکا و یا سوسیال امپریالیزم شوروی باشد و نه مثالً خطر تجاوز از جانب مغولستان، هنVVد، پاکسVVتان، افغانسVVتان، ویتنVVام، الوس و سVVایر هم سVVایه های چین. بنVVابرین طVVرح موضVVوع به این صVVورت یعVVنی به صورت عام از تجاوز خارجی صحبت کVVردن فقVVط به منظVVور کم رنVVگ سVVاختنمبارزه و مقاومت علیه امپریالیزم و سوسیال امپریالیزم مطرح گردیده است.

برعالوه محدود ساختن تجاوز خارجی باالی چین به تجاوز خارجی صرف و دفاع ملی در قبVVال آن، نادیVVده گVVرفتن تضVVاد میVVان نظVVام سوسیالیسVVتی و نظVVام

امپریالیستی در آن زمVVان بVVوده اسVVت. در واقVVع امکVVان تجVVاوز امپریالیسVVتی و سوسیال امپریالیستی علیه چین سوسیالیستی در آن زمان تنها ناشی از تضاد میVVان امپریالیسVVت ها و سوسیال امپریالیسVVت ها از یک طVVرف و چین از طVVرف دیگر به عنوان یک کشور و ملت تحت ستم نبود، بلکه در عین حال ناشی از تضاد میان دو نظام نیز بود. نادیده گVVرفتن کامVVل تضVVاد دوم در اسVVاس نامۀA تصVVویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین در واقVVع بVVدین معنVVا است که رویزیونیست های بر سر قدرت در چین به صورت غیر مستقیم اعتراف می کنند که دیگر موجودیت چVVنین تضVVادی را به عنVVوان یکی از تضVVادهای بVVزرگ جهانی قبول ندارند و این در حقیقت به صورت غیر مستقیم جز اعتراف به عدم موجودیت نظام سوسیالیستی به عنوان یک نظام انتاگونیستی علیه امپریالیزم

و سوسیال امپریالیزم در چین چیز دیگری بوده نمی تواند.

AرۀVVده در کنگVVویب شVVتص Aاس نامۀVVه اسVVت کVVرفاً این نیسVVوع صVVابرین موضVVبن سرتاسVVVری یازدهVVVVم حVVVVزب "کمونیسVVVت" چVیVVVVن، این یVVVا آن فرمول بنVVVدی اسVVVاس نامه های تصVVVویب شVVVده در کنگره هVVVای سراسVVVری نهم و دهم حVVVزب )فرمول بندی های انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی چین( در مورد سوسVVیالیزم و جامعۀA سوسیالیستی را تغییر داده و به فرمول بندی های رویزیونیسVVتی مبVVدل ساخته است. بلکVVه موضVVوع این اسVVت کVVه دیVVد کلی اسVVاس نامه های مVVذکور درمورد خصوصیات سوسیالیزم و جامعۀA سوسیالیستی را بنیاداً تغییر داده است.

- در مورد سه جنبش عظیم انقالبی:7AرۀVVده در کنگVVویب شVVتص Aاس نامۀVVه جنبش عظیم انقالبی در اسVVورد سVVدر م

سراسری نهم حزب کمونیست چین گفته شده است:

تمام حزب باید پرچم سرخ کبیر مارکسیسم- لنینیسم- مائوتسVVه دون اندیشVVه» را برافراشته نگهداشته، صدها میلیون نفVVر مVVردم ملیتهVVای سراسVVر کشVVور را رهبری کند تVVا سVVه جنبش عظیم انقالبی- مبVVارزه طبقVVاتی، مبVVارزۀA تولیVVدی و

آزمونهای علمی- را همچنان گسترش دهند....«

درین مورد در اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری دهم حزب کمونیستچین واضح تر گفته شده است که:

حزب بايد به طبقۀA زحمتكش اتكاء كند، اتحاد كارگر، دهقان را تحكيم بخشد و» مVVردم كليVVه مليتهVVاي كشVVورمان را در تVVداوم بخشVVيدن بVVه سVVه جنبش عظيم انقالبي، يعني مبارزۀA طبقاتي، مبارزه بخاطر توليد و آزمونهاي علمي رهVVبري

كند.«

در ادبیات عمومی حزب کمونیست چین و هم چنان در آثار مائوتسه دون، زمانیکه از سه عرصۀA پراتیک اجتماعی عمومی انسان ها یاد می گردد، به صورت:

»سه عرصVVۀA پراتیVVک اجتمVVاعی یعVVنی مبVVارزه بVVرای تولیVVد، مبVVارزۀA طبقVVاتی وآزمون های علمی«

بیان می شود.

ولی مادامی که از سه جنبش عظیم انقالبی یاد می گردد، به صورت:

»سVVه جنبش عظیم انقالبی، یعVVنی مبVVارزۀA طبقVVاتی، مبVVارزه بVVرای تولیVVد وآزمون های علمی«

بیان می گردد.

درین جا الزم است که کمی در مورد این که چرا مجموعۀA همین سه عنصر گاهی به نVVام »سVVه عرصVVۀA پراتیVVک اجتمVVاعی« و گVVاهی به نVVام »سVVه جنبش عظیم انقالبی« یاد می گردد و برعالوه چرا در فرمول بندی اول »مبارزه برای تولیVVد«

و در فرمول بندی دوم »مبارزۀA طبقاتی« اولویت داده می شود؟

جواب مختصر سؤال اول این است که: سVVه عرصVVۀA پراتیVVک اجتمVVاعی عمVVومی انسان ها همین سه عرصۀA مبارزه بVVرای تولیVVد، مبVVارزۀA طبقVVاتی و آزمون هVVای علمی است؛ که در آن مبارزه برای تولید به عنوان پایۀA مVادی زنVدگی اجتمVVاعی اساس و پایۀA مادی اجتماعات انسانی را تشکیل می دهد و در تمامی شیوه های تولیدی تاریخاً معین از اولویت برخوردار اسVVت و پس از آن مبVVارزۀA طبقVVاتی و

سپس آزمون های علمی مهم هستند.

جواب مختصVVر سVVؤال دوم این اسVVت کVVه: وقVVتی تضVVاد بین نیروهVVای مؤلVVده و مناسبات تولیدی در یک شیوۀA تولیدی تاریخاً معین به مقام انتاگونیزم برسد، نه تنهVVا سVVه عرصVVۀA پراتیVVک اجتمVVاعی به شVVکل سVVه جنبش عظیم انقالبی یعVVنی انقالب تولیVVدی، انقالب سیاسVVی و انقالب علمی تبVVارز می نماینVVد، بلکVVه درین مقطع مبارزۀA طبقاتی انقالبی یعنی انقالب سیاسی به خاطر برداشتن نVVیروی اجتمVVاعی مVVدافع مناسVVبات تولیVVدی کهن از جلVVو انقالب اجتمVVاعی اولVVویت و عمVVدگی می یابVVد و انقالب تولیVVدی و انقالب علمی بVVر محVVور آن پیش بVVرده

می شوند.

از آن جایی که در مطابقت با دید مائوئیسVVتی، سوسVVیالیزم دورۀA گVVذار انقالبی از سرمایه داری به کمونیزم است، ولو این کVVه این دوره یVVک دورۀA بس طVVوالنی باشد، سراسر این دوره از ابتVVدا تVVا انتهVVا، دورۀA ادامVVۀA انقالب تحت دیکتVVاتوری پرولتاریVVا یعVVنی دورۀA پیش بVVرد »سVه جنبش عظیم انقالبی« )مبVVارزۀA طبقVاتی انقالبی، مبVVارزۀA تولیVVدی انقالبی و آزمون هVVای انقالبی علمی( بVVر محVVور و

عمدگی مبارزۀA طبقاتی انقالبی است.

Aان دهندۀVVد« نشVVزایش دهیVVد را افVVد، تولیVVعار »انقالب را دریابیVVه شVVدرین مرحل عمدگی انقالب و تابعیت افزایش تولید از آن است. هم چنان درین مرحله شعار »سرخ بودن و متخصص بVVودن« نشVVان دهندۀA عمVVدگی انقالبی بVVودن نسVVبت بVVه

تخصص علمی داشتن )متخصص بودن در آزمون های علمی( است.

اما رویزیونیزم مبتنی بر اکونومیزم بورژوایی در اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین، هیچ اشاره ای به »سه جنبش

AارزۀVVویت مبVVدگی و اولVVه روی عمVVه این کVVد بVVه رسVVدارد، چVVعظیم انقالبی« ن طبقاتی اتکاء نماید.

همVVان طVVوری کVVه در مبVVاحث قبلی بررسVVی از این اسVVاس نامه دیVVدیم، دیVVد اکونومیسVVتی بVVورژوایی آن، در سراسVVر دورۀA سوسVVیالیزم، به طVVور مVVداوم و پیوسته به رشد نیروهای مؤلده اولویت و عمدگی می دهد و آشکارا می گوید کVVه در نظام "سوسیالیستی" چین، تضاد طبقVVاتی دیگVVر تضVVاد عمVVده نیسVVت و لVVذا

پیش برد مبارزۀA طبقاتی نیز دیگر وظیفۀA عمده نمی باشد.

بVVرعالوه مطVVابق به دیVVد اکونومیسVVتی بVVورژوایی اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVری یVازدهم حVزب "کمونیسVVت" چین »مبVVارزه بVرای تولیVVد« نVیز به عنوان یک »جنبش عظیم انقالبی« در نظر گرفتVVه نمی شVVود، بلکVVه به عنVVوان یک پروسۀA آرام و تدریجی مدنظر قرار می گیرد و راه پیش برد آن نیز از طریق صدور تکنالوژی از کشورهای امپریالیستی از طریق صدور سرمایه های تولیدی سرمایه دارانۀA امپریالیستی و فعالیت های تولیدی ضVVد انقالبی یVVا حVVداقل غVVیر

انقالبی جستجو می گردد.

عالوتاً آزمون های علمی نیز به عنوان یک »جنبش انقالبی عظیم« مدنظر قVVرار نمی گیرد و راه پیش بVVرد آن نVVیز عمVVدتاً از طریVVق دانش وارداتی از کشVVورهای امپریالیسVVVتی و فعالیت هVVVا و پژوهش هVVVای علمی آرام و تVVVدریجی جسVVVتجو

می گردد.

بنابرین هر سه »جنبش عظیم انقالبی« در دورۀA بس طVVوالنی گVVذار انقالبی از سرمایه داری به کمونیزم )دورۀA سوسیالیزم( به سVVه پروسVVۀA آرام و تVVدریجی و ضد انقالبی، یا حداقل غیر انقالبی، مبVVدل می گVVردد کVVه در آن سیاسVVت مداران طبVVق معمVVول امVVور سیاسVVی را رهVVبری کVVرده و حکVVومت می کننVVد؛ مVVدیران و متخصصین اقتصادی طبق معمول امر تولید را رهVVبری می کننVVد و دانش منVVدان نیز طبق معمول به فعالیتها و پژوهش های علمی شان ادامه می دهند. در نتیجه در قدم اول تضاد بین اقلیت حکVVومت کننVVدگان و اکVVثریت تحت حکVVومت، تضVVاد بین اقلیت مVVدیران و متخصصVVین اقتصVVادی و کVVارگران یعVVنی تضVVاد میVVان کVVار فکری و کار جسمی در عرصۀA تولید، و تضاد بین دانش مندان و مVVردم عVVادی در سطح کل جامعه هم چنان ادامه می یابد و سیر تکامVVل انقالبی جامعVVه به طVVرف تحدید روز افزون این تضVVادها متوقVVف می گVVردد. امVVا این توقVVف و بی حرکVVتی نمی توانVVد مVVدت های مدیVVد دوام نمایVVد، بلکVVه به سVVرعت برگشVVت به عقب آغVVاز

می گردد و این تضاد ها به صورت روز افزون تعمیق و گسترش می یابند.

سVVال پس از کودتVVای رویزیونیسVVتی علیVVه جنVVاح انقالبی41این چنین است که سVVال بعVVد از زمVVان تVVدویر کنگVVرۀA رویزیونیسVVتی35حVVزب کمونیسVVت چین و

، می بینیم که اقتصVVاد2017سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین، در سال کشور سوسیالیستی تحت رهبری مائوتسه دون به دومین اقتصاد امپریالیسVVتی- در شکل اقتصاد سوسیال امپریالیستی- مبVVدل شVVده اسVVت، در حالی کVVه اقلیت حVVVاکم رویزیونیسVVVت هم چنVVVان به تحکیم حکVVVومت شVVVان ادامVVVه می دهنVVVد و

زحمت کشان میلیاردی چینی به موقعیت یکی از تحت استثمارترین زحمت کشانجهان سقوط کرده اند.

VV در مورد انترناسیوناسیونالیزم پرولVVتری و سیاسVVت بین8المللی:

فرمول بنVVدی اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین، در مVVورد انترناسVVیونالیزم پرولVVتری و سیاسVVت بین المللی،

قرار ذیل است:

»در سیاست بین المللی، حزب کمونیست چین متکی بر اساسات زیرین است:

وفاداری به انترناسیونالیسم پرولتری، اتحاد استوار با کارگران تمام جهان، بVVا تمام ملتهای تحت ستم، با تمام خلقهای تحت ستم، با تمام دوستداران صVVلح و بVVا تمVVام شخصVVیت هVVا و سVVازمانهای علمVVبردار عVVدالت، در مبVVارزه علیVVه امپریالیسم، هژمونیسم و اسVVتعمار بVVه خVVاطر دفVVاع از صVVلح جهVVان و بVVه پیش راندن ترقی انسانی. حزب کمونیست چین طرفدار انکشاف روابط دولVVتی بین

- احترام متقابل بVVه حVVق حVVاکمیت1چین و کشورهای دیگر بر اساس پنج اصل: - عVVدم دخVVالت متقابVVل در3 - عVVدم تعVVرض متقابVVل، 2ملی و تمامیت ارضVVی، - همزیستی صلح آمVVیز5 - مساوات و سود متقابل و 4سیاست داخلی یکدیگر،

میباشد.

حزب کمونیست چین با احزاب طبقVVۀA کVVارگر دیگVVر کشVVورها بVVر اسVVاس منVVافع مارکسیسم و اصل استقالل و آزادی، مساوات کامVVل، احVVترام متقابVVل و عVVدم

دخالت در سیاست داخلی یکدیگر را انکشاف میدهد.«

همین موضVVوع در اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری نهم حVVزبکمونیست چین قرار ذیل فرمول بندی گردیده است:

»حVVزب کمونیسVVت چین روی انترناسیونالیسVVم پرولVVتری ایسVVتادگی کVVرده، بVVا قطعیت بVVا احVVزاب سیاسVVی و سVVازمانهای مارکسیسVVتی- لنینیسVVتی واقعی سراسر جهان متحد شده، با پرولتاریا، خلقها و ملVVل سVVتمدیدۀA سراسVVر جهVVان وحدت کرده و به اتفاق آنها بخاطر سVVرنگون سVVاختن امپریالیسVVم بسVVرکردگی امریکا، رویزیونیسم معاصر که دارودستۀA مرتد رویزیونیسVVم شVوروی در مرکVVز آن قرار دارد و مرتجعین کشVVورهای مختلVVف و در راه محVو نظVام بهVVره کشVVی

فرد از فرد در روی کرۀA زمین و آزادی تمام بشریت مبارزه مینماید.« و فرمول بندی کنگVVرۀA سراسVVری دهم حVVزب کمونیسVVت چین در مVVورد موضVVوع

متذکره قرار ذیل است:

»حزب كمونيست چين پشتيبان انترناسيوناليسم پرولVVتري، مخVVالف شوونيسVVمV ه با احزاب و سازمانهاي ماركسيستVانVعVاطVزب قVقدرت بزرگ است، اين ح لنينيست اصيل در سراسر جهان متحد مي شود، و بسVVوي پرولتاريVVا، خلقهVVا و ملل ستمديدۀA سراسر جهان دست اتحاد دراز ميكند تا مشتركاً عليه هژمونيسم

دو ابر قدرت V ايVVاالت متحVVده و اتحVVاد شVVوروي، بVVراي سVVرنگوني امپرياليسVVم، رويزيونيسم مدرن و كل ارتجاع و الغاء نظام استثمار فVVرد از فVVرد در سراسVVر

كرۀA ارض بجنگ برخيزند تا از اين طريق تمام بشريت رهايي يابد.« بدین ترتیب، مسایل مورد اختالِف اساس نامه های تصویب شده در کنگVVره هVVایAاس نامۀVVا اسVVت چین بVVزب کمونیسVVت حVVزب کمونیسVVری نهم و دهم حVVسراس

در کنگرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین، درین مVVوردتصویب شده قرار ذیل است:

الف: انترناسیونالیزم پرولتری در اساس نامۀA تصویب شVده در کنگVرۀA سراسVری نهم

حزب کمونیست چین به عنوان یک اصل جVVامع و همه جانبVVه، یعVVنی یVVک اصVVل ایVVدیولوژیک- سیاسVVی و تشVVکیالتی، تحت فرمول بنVVدی »ایسVVتادگی روی انترناسVVیونالیزم پرولVVتری« مطVVرح می گVVردد، به قسVVمی کVVه تمVVامی مسVVایل ایVVدیولوژیک- سیاسVVی و تشVVکیالتی در سVVطح

بین المللی روی آن استوار است. در اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری دهم حزب کمونیسVVت چین نVVیز انترناسیونالیزم پرولتری به عنوان یک اصل جامع و همه جانبه، یعVVنی یVVک اصVVل ایVVVVدیولوژیک- سیاسVVVVی و تشVVVVکیالتی، تحت فرمول بنVVVVدی »پشVVVVتیبانی از انترناسVVیونالیزم پرولVVتری« مطVVرح می گVVردد، به قسVVمی کVVه تمVVامی مسVVایل ایدیولوژیک- سیاسVی و تشVVکیالتی در سVطح بین المللی در تVVابعیت از آن قVVرار

دارد. اما در اساس نامۀA تصوب شده در کنگرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین، انترناسیونالیزم پرولتری یک اصVل جVامع و همVه جانبVه، یعVنی یVک اصVل ایدیولوژیک- سیاسی و تشVVکیالتی در سVVطح بین المللی نیسVVت، بلکVVه به عنVVوان تVVVابعی از سیاسVVVت بین المللی حVVVزب "کمونیسVVVت" چین و به عنVVVوان یکی از اساسVVVات سیاسVVVت بین المللی حVVVزب، تحت فرمول بنVVVدی »وفVVVاداری بVVVه انترناسیونالیزم پرولتری«، مطرح می گردد و جنبۀA تشکیالتی آن نیز تVVابع همین

وضعیت سیاسی صرف آن است.ب:

اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری نهم حزب کمونیست چین، »اتحVVاد قاطع با احزاب سیاسی و سازمانهای مارکسیستی- لنینیستی واقعی سراسVVر

جهان« را مطرح می کند. اساس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVری دهم حVVزب کمونیسVVت چین نVVیز اتحاد قاطع با احزاب و سازمان های مارکسیست- لنینیسVVت اصVVیل در سراسVVر

جهان را مطرح می نماید. اما اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب "کمونیست" چین با وجودی که در ابتدا اجماالً »اتحاد استوار با کارگران تمVVام جهVVان« را مطVVرح می نماید، اما در موضوع روابط و مناسبات با احزاب طبقۀA کارگر سایر کشVVور هVVا، و نVVه به طVVور مشVVخص روابVVط و مناسVVبت بVVا احVVزاب و سVVازمان هVVای مارکسیسVVت- لنینیسVVت ]- مائوئیسVVت[ واقعی یVVا اصVVیل سراسVVر جهVVان، از انکشVVاف مسVVاوات کامVVل، احVVترام متقابVVل و عVVدم دخVVالت در سیاسVVت داخلی یکدیگر، بر اساس منافع مارکسیزم و اصل استقالل و آزادی، و نVVه بVVر اسVVاس

انترناسیونالیزم پرولتری، دم می زنVد و بیش تVر از آن کVVه به طVور مشVخص روی وحVVدت انترناسیونالیسVVتی پرولVVتری اسVVتوار بVVا این احVVزاب و سVVازمان ها تکیVVه نماید، در واقع روی فاصله ها تأکید می نمایVVد و جVVدایی های ملی و کشVVوری را

برجسته می سازد.پ:

اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری نهم حزب کمونیست چین »وحVVدتبا پرولتاریا، خلق ها و ملل تحت ستم سراسر جهان« را مطرح می نماید.

اساس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVری دهم حVVزب کمونیسVVت چین نVVیز »دست اتحاد دراز کردن بسوی پرولتاریVVا، خلVVق هVVا و ملVVل تحت سVVتم سراسVVر

جهان« را عنوان می نماید. اما اساس نامۀA تصوب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حزب "کمونیسVVت" چین از »اتحاد استوار ... با تمام ملت های تحت ستم، با تمام خلق های تحت سVVتم، با تمVVام دوسVVتداران صVVلح و بVVا تمVVام شخصVVیت هVVا و سVVازمان هVVای علمVVبردار عدالت« دم می زند و به این ترتیب اتحاد استوار با تمام ملت های تحت سVVتم را

با اتحاد استوار با تمام دوست داران صلح در یک ردیف قرار می دهد.ت:

اسVVاس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری نهم حVVزب کمونیسVVت چین، »مبارزۀA متفقانه بخاطر سVVرنگون سVVاختن امپریVVالیزم بسVVرکردگی امپریVVالیزم امریکا، رویزیونیزم معاصر که دارودستۀA مرتد رویزیونیزم شوروی در مرکVVز آن قرار دارد و مرتجعین کشورهای مختلف و در راه محو محو نظVVام بهVVره کشVVی

فرد از فرد در روی کرۀA زمین و آزادی تمام بشریت« را مطرح می نماید. اساسنامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری دهم حVVزب کمونیسVVت چین، طVVالب

»برخاسVتVن بVه جVننگ مشVتVرک علیVه هژمونVVیزم دو ابVVر قVVدرت- ایVVاالت متحVVده و اتحVVاد شVVوروی، بVVرای سVVرنگونی امپریالیزم، رویزیونیزم مدرن و کل ارتجاع و الغاء نظام اسVVتثمار فVVرد از فVVرد

در سراسر کرۀA ارض و رهایی تمام بشریت« است. اما اساس نامۀA تصVVویب شVVده در کنگVVرۀA سراسVVری یVVازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چین، »مبVVارزه علیVVه امپریVVالیزم، هژمونVVیزم و اسVVتعمار بخVVاطر دفVVاع از صVVلح

جهان و به پیش راندن ترقی انسانی« را طلب می نماید. درینجا واضحاً اهداف »دفاع از صلح جهان و به پیش راندن ترقی انسانی«، کVVه اولی مبتنی بر سه مسالمت آمVVیز اسVVت و دومی مبتVVنی بVVر غلبVVۀA ریفورمVVیزم به جVVای انقالب در سVVطح جهVVانی، جVVای جنVVگ مشVVترک به خVVاطر »سVVرنگونی امپریالیزم، رویزیونیزم مدرن و کل ارتجاع و الغاء نظام فرد از فرد در سراسر

کرۀA ارض و رهایی تمام بشریت« را می گیرد. ث:

در اساسنامۀA تصویب شده در کنگرۀA سراسری یازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چینگفته شده است که:

»حزب کمونیست چین طرفدار انکشاف روابط دولتی بین چین و و کشVVورهای احترام متقابل بVVه حVVق حVVاکمیت ملی و تمVVامیت– 1دیگر بر اساس پنج اصل:

عVVدم دخVVالت متقابVVل در سیاسVVت داخلی– 3 عدم تعرض متقابل، – 2ارضی، همزیستی مسالمت آمیز میباشد.«– 5 - مساوات و سود متقابل و 4یکدیگر،

اما در اساس نامه های تصویب شVVده در کنگره هVVای سراسVVری نهم و دهم حVVزبکمونیست چین، درین مورد هیچ چیزی گفته نشده است.

VV در مورد تغییر نهایی جامعVVۀA سوسیالیسVVتی و تVVرقی آن9به کمونیزم:

در اساس نامۀA تصویب شده در کنگرۀAسراسری یازدهم حVVزب "کمونیسVVت" چیندرین مورد گفته شده است:

»هدف غVVائی حVVزب ایجVVاد یVVک سیسVVتم جامعVVۀA کمونیسVVتی میباشVVد. پیشVVرفت عظیم نیروهVVای مؤلVVده و تVVرقی و شVVگوفائی عظیم در سVVاحات ایVVدئولوژیکAۀVVه جامعVVسوسیالیستی و ترقی آن ب Aسیاسی و فرهنگی به تغییر نهائی جامعۀ کمونیستی ]منجر می شود[ که در آن پرنسیب )از هرکس بقدر توانائیش و بVVه

هر کس به قدر ضرورتش( اعمال میگردد.«

اما در اسا س نامه های تصویب شVVده در کنگره هVVای سراسVVری نهم و دهم حVVزبکمونیست چین، درین مورد مختصراً گفته شده است:

هدف نهائی حزب تحقق کمونیسم است.«»

درین مورد چند موضوع مهم قابل بحث وجود دارد:

اوالً- هیچ سVVطحی از »پیشVVرفت عظیم نیروهVVای مؤلVVده« خود به خVVود بVVاعث »تغیVVیر نهVVایی جامعVVۀA سوسیالیسVVتی و تVVرقی آن بVVه جامعVVۀA کمونیسVVتی« نمی گردد. تغییر نهایی جامعۀA سوسیالیستی و ترقی آن بVVه جامعVVۀA کمونیسVVتی مستلزم سر برآوردن مناسبات تولیVVدی کمونیسVVتی از درون مناسVVبات تولیVVدی سوسیالیسVVتی )مناسVVبات تولیVVدی دورۀA گVVذار از سVVرمایه داری به کمونVVیزم( و به بلVVوغ رسVVیدن آن از درون پروسVVۀA پVVر پیچ و خم و مملVVو از فVVراز و نشVVیب مبارزات طبقاتی پرولتری است. فرازهای مختلف این پروسۀA انقالبی پیوسته، با انقالبات فرهنگی پرولتری متعدد و مداوم مشخص می گردد. بدین طریVVق بVVا ادامۀA انقالب سوسیالیسVVتی تحت دیکتVVاتوری پرولتاریVVا در هرگVVام از فرازهVVای انقالبی مرحلۀA گذار از سرمایه داری به کمونیزم، مناسبات تولیVVدی جامعVVه هVVر دم انقالبی تر خواهد گردید و با جهش های پیهم به سوی مناسبات تولیVVدی بVVالغ کمونیستی به حرکت ادامه خواهد داد. در واقع با ادامۀA چنین مسیری در سVVطح کشVVورها و در سVVطح جهVVان اسVVت کVVه بVVا هVVر جهش انقالبی، ناخالصVVی های استثمارگرانۀA و ستم گرانه از مناسبات تولیدی در جامعه به نحو انقالبی پVVاک تر می گردد، زمینه هVای بیشVVتری بVرای رشVد نیروهVVای مؤلVده مسVVاعد می گVردد وAۀVVالی جامعVVع AۀVVپس مرحلVVتی و سVVکمونیس AۀVVجامع AۀVVاولی AۀVVرانجام مرحلVVس

کمونیستی فرا خواهد رسید. .

ثانیVVاً- هیچ سVVطحی از »تVVرقی و شVVگوفائی عظیم در سVVاحات ایVVدئولوژیک سیاسVVی و فVVرهنگی« دورۀA سوسVVیالیزم نVVیز نمی توانVVد خودبه خVVود، در پهلVVوی »پیشرفت عظیم نیروهای مؤلده«، باعث »تغییر نهایی جامعۀA سوسیالیسVVتی وAۀVVایی جامعVVیر نهVVه، تغیVVردد. درین عرصVVتی« گVVکمونیس AۀVVرقی آن به جامعVVت سوسیالیستی و ترقی آن به جامعۀA کمونیستی مستلزم محو چهVVار کلیت یعVVنی محVVو کلیVVه تمVVایزات طبقVVاتی، محVVو کلیVVه مناسVVبات تولیVVدی اسVVتثمارگرانه و ستم گرانه، محو کلیه مناسبات اجتماعی استثمارگرانه و ستم گرانه و محو کلیه افکVVار اسVVتثمارگرانه و سVVتم گرانه در مسVVیر بس طVVوالنی ادامVVۀA انقالب تحت دیکتاتوری پرولتاریا و جاگزینی کامل انقالبی تساوی غVVیر طبقVVاتی، مناسVVبات تولیدی کمونیستی، مناسبات اجتماعی کمونیستی و افکار انقالبی کمونیسVVتی

به جای کلیت های استثمارگرانه و ستم گرانۀA محو شده است.

ثالثاً - »پیشرفت عظیم نیروهای مؤلده و ترقی و شگوفائی عظیم در سVVاحات ایVVدئولوژیک سیاسVVی و فVVرهنگی« در جوامVVع طبقVVاتی سوسیالیسVVتی امVVوری نیستند که بدون ارتباط با مبارزات طبقاتی پر فVVراز و نشVVیب این جوامVVع و یVVا در ارتبVVاط بVVا این مبVVارزات، ولی به صVVورت آرام و مالیم، شVVکل بگیرنVVد و پیش

بروند. این چنین تصوری فقط می تواند یک تصور رویزیونیستی باشد.

دلیل اساسی اش این است کVVه سوسVVیالیزم دورۀA تVVاریخی بس طVVوالنی ای را دربرمی گیرد که در سراسر آن طبقات، مبارزۀA طبقاتی و خطر احیای سVVرمایه داری وجVVود دارد و خطVVر برانVVدازی، تخVVریب و تجVVاوز از جVVانب امپریVVالیزم و سوسیال امپریالیزم جامعه را تهدید می کند. بنابرین پیش رفت عظیم نیروهVVای مؤلده در هرگام خود مستلزم پیش بVVرد مبVVارزات طبقVVاتی انقالبی پرولVVتری از طریق انقالبات متعدد فرهنگی است تا به طVVور مVVداوم موانVVع پیش رفت عظیم نیروهای مؤلده، یعنی عقب مانVدگی های مناسVبات تولیVVدی جامعVه، از جلVو این

نیروها برداشته شود و پیش رفت مداوم آن تأمین گردد.

هم چنین اسVVت تVVرقی و شVVگوفایی عظیم در سVVاحات ایVVدیولوژیک سیاسVVی و فرهنگی در جوامع سوسیالیسVVتی کVVه فقVVط در متن و بطن پیش بVVرد مبVVارزات طبقVVاتی انقالبی پرولVVتری مبتVVنی بVVر تیVVوری ادامVVۀA انقالب تحت دیکتVVاتوری

پرولتاریا می تواند ممکن و میسر گردد.

رابعاً- پرنسیپ »از هر کس بقدر توانائیش و بVVه هVVر کس بVVه قVVدر ضVVرورتش« چیزی نیست که با دیوار چین از پرنسیپ »از هرکس به انVVدازۀA توانVVائیش و بVVه هر کس به اندازۀA کارش« فاصله داشته باشد و فقط پس از محVVو تVVام و تمVVام پرنسیپ دومی سمارق وار سربرآورد و شگوفا گردد. سوسیالیزم مرحلVVۀA گVVذار انقالبی بس طوالنی از سرمایه داری به کمونVVیزم از طریVVق ادامVVۀA انقالب تحت دیکتاتوری پرولتاریا است و به این ترتیب مرحلVVۀA گVVذار انقالبی از پرنسVVیپ »از هر کس به اندازۀA توانائیش و به هر کس به اندازۀA کارش« بVVه پرنسVVیپ »ازهVVر کس به اندازۀA توانائیش و به هر کس به اندازۀA کVVارش« از طریVVق ادامVVۀA انقالب

تحت دیکتاتوری پرولتاریا نیز می باشد.

درین مرحله در جریان پیش رفت پر فراز و نشیب پروسۀA انقالبی مداوم، تحولAدازۀVVه انVVر کس بVVل »به هVVارش« به اصVVک AدازۀVVه انVVر کس بVVه هVVِل »بVVاز اص ضVVرورتش«، از طریVVق تحدیVVد انقالبی پیوسVVتۀA اصVVل اول و انکشVVاف انقالبی پیوستۀA اصل دوم به صورت پیوسته و مداوم پیش می رود و سرانجام به صVVورت

نهایی تحول کیفی می یابد.

بنابرین پرنسیپ »... به هرکس به اندازۀA کارش« پرنسVVیپی نیسVVت کVVه بایVVد در طول دوران سوسیالیزم در جهت تحکیم و تثبیت ان کوشش به عمل آیVVد. البتVVه شکی نیست که این پرنسیپ، یVک پرنسVVیپ اولیVVه در سوسVیالیزم، اسVت. ولی گذار پیوسته و مVVداوم انقالبی ازین پرنسVVیپ بVVه پرنسVVیپ »... بVVه هVVرکس بVVه اندازۀA ضرورتش« در دوران سوسیالیزم تا رسیدن به کمونیزم نیز یک پرنسVVیپ اسVVت. بVVدون طی طریVVق پیوسVVته و مVVداوم درین مسVVیر هرگVVز به صVVورت

خودبخودی نمی توان از مرحلۀA سوسیالیزم به کمونیزم عبور نمود.

حتی باید پذیرفت که پرنسیپ »... به هرکس به اندازۀA کارش« از همان ابتVVدای ساختمان سوسیالیزم مورد تحدید قرار می گیرد. عبارِت »اندازۀA کار« در واقVVع به مفهوم "میزان ارزش کار" است و "ارزش کار" طبق اصل بورژوایی "میزان مصرف برای تولید نیروی کار" سنجش می گردد. بنابرین سVVنجش حVVق هVVرکس »به انVدازۀA کVارَش« یVک سVنجش بVورژوایی یVا "حVق بVورژوایی" اسVت. هVدف ساختمان سوسیالیزم از لحاظ اقتصادی رفع احتیاجات اقتصادی جامعه است و نه کسب سود، در حالی که در اقتصاد بورژوایی کسب سود هم منشاء سVVرمایه اسVVVت و هم هVVVدف آن. بنVVVابرین در اقتصVVVاد سVVVرمایه داری سVVVود در مقVVVام فرمان دهی قرار دارد، ولی در اقتصاد سوسیالیستی سود در مقام فرمان دهی قرار ندارد؛ به همین جهت "حق بورژوایی" در اقتصاد سوسیالیسVVتی از همVVان ابتدای ساختمان سوسیالیزم مVVورد تحدیVVد قVVرار می گVVیرد، یعVVنی سVVنجش حVVق

هرکس »به اندازۀA کارش« با تحدید مواجه می گردد.

مبارزات پیوسته و روزافزون علیVVه تضVVاد میVVان فکVVری و جسVVمی، تضVVاد میVVان شهر و ده، تضاد میان مناطق مختلVVف، تضVVاد میVVان کVVار زنVVان و مVVردان، تضVVادAتۀVVداوم و پیوسVVیره و پیش رفت مVVان و غVVف زحمت کشVVطوح مختلVVان سVVمی مبارزات مذکور، باعث تحدید روزافزون "حق بورژوایی" و سنجش حق هVVرکس »به اندازۀA کارش« می گردد و به همان میزان باعث رشد سVVنجش حVVق هVVرکس

»به اندازۀA ضرورتش« می گردد.

در جامعVVVۀA سوسیالیسVVVتی رشVVVد بخش هVVVای عمVVVومی اقتصVVVاد و خVVVدمات در عرصه های گوناگون از همان ابتدا روی دست گرفتVVه می شVVود و از همVVان ابتVVدا میزان استفادۀA هرکس از تسهیالت اقتصادی عمومی و خVVدمات عمVVومی طبVVق سنجش حق هرکس »بVه انVVدازۀA کVVارش« معین نمی گVVردد. در رأس همVVه، "حVVق کار" یا "حق اشVVتغال" بVVرای همVVه، یعVVنی حVVق اسVVتفادۀA عمVVومی از تأسیسVVات عمومی اقتصادی سوسیالیستی برای امرار معاش موجود اسVVت، در حVVالی کVVه در جامعۀA سرمایه داری حق فروش نVVیروی کVVار تVVؤأم بVVا حVVق خریVVد و اسVVتثمار نیروی کار دیگران وجود دارد ولی "حVVق کVVار" یVVا "حVVق اشVVتغال" ولVVو اینکVVه از

لحاظ حقوقی و قانونی وجود داشته باشد، در واقعیت جامعه موجود نیست.

اسVVتفاده از نظVVام تحصVVیلی مجVVانی، نظVVام صVVحی مجVVانی، مراکVVز تفVVریحی و ورزشی مجانی، مراکز هنری و فرهنگی مجانی، مراکز عمومی مجانی پرورش اطفال و غیره نیز از همان ابتVVدای سVVاختمان سوسVVیالیزم طبVVق سVVنجش حVVق

هرکس »به اندازۀA کارش« صورت نمی گیرد.

بدین ترتیب است که گذار انقالبی بس طوالنی و پر پیچ و خم و مملVVو از فVVرازAدازۀVVه انVVر کس بVVه هVVائیش و بVVتوان AدازۀVVه انVVرکس بVVیپ »از هVVنشیب، از پرنس AدازۀVVه انVVر کس بVVه هVVائیش و بVVتوان AدازۀVVه انVVکارش« به پرنسیپ » از هرکس ب

ضرورتش« در پایان به جامعۀA کمونیستی منجر می گردد.

ادامVه دارد:

Aنتیجه گیری نهایی از مجموع بحث های تا کنون مطرح شده در شمارۀ بعدی:

************4

فVراخVوان کVمVیVتVۀA مVرکVزی حزب کمونیست هند )مائوئیست(:

دهقانان، کارگران، دوستان انقالب هند،رفقای عزیزکش! های زحمت و توده

مهم تVVاریخی پرولتاریVVایی جهVVانی را در مVVدت زمVVان انVVدکۀAر گمVVا چهVVار سVVال ولتاریVایی- کVVه امسVVال پنجVVاهمینپرتجلیل خواهیم کرد. انقالب کبیر فVرهنگی

همتVVا در چین یی انقالبی بی یادش در حال تکمیل شدن است- خیزش توده سال سوسیالیستی تحت رهبری مائو و حزب کمونیست چین بود. هدف انقالب کبیر

ی بVVاگهای روبنVVای فVVرهن رولتری منطبق سVVاختن تمVVامی عرصهپفرهنگی پایVۀA اقتصVادی سوسیالیسVVتی کشVور از طریVق برانگیختانVدن توده هVای وسVیع

انقالبزحمت کش علیه فرهنگ بورژوازی و سایر اشکال فرهنگ ارتجاعی بود. طبقVVاتی سVVختی علیVVه رهVVروانۀA مبVVارزۀAیرندگرولVVتری در برپکبVVیر فVVرهنگی

ضVVدۀA مبVVارزۀAادامVپرولVVتری انقالب کبیر فرهنگی .شیمان سرمایه داری بودپنا ۀAبVVود و مرحلVV]علیVVه رویزیونVVیزم مVVدرن شVVوروی[ مناظرۀA کبیررویزیونیستی

جدید در تکامل انقالب چین را رقم زد.

مورد را که در مسVVیر های های مائو درین آموزشپرولتری انقالب کبیر فرهنگی ی بسVVیاریگکمونیزم از طریق ساختمان و تحکیم سوسVVیالیزم انقالبVVات فVVرهن

از لحVVاظ بین المللی انقالب فVVرهنگی اسVVتحکام بخشVVید.ضVVروری خواهVVد بVVود رویزیونVVیزم در جنبش کمونیسVVتیگسسVVت قVVاطع باشرایط و زمینVVه را بVVرای

احVVزاب مارکسیسVVت- لنینیسVVت و مVVوج نویVVنی ازشVVکیلبسیاری از کشورها، ت را فVVراهم نمVVود. در هنVVد، خVVیزش عظیمۀA ارضیهVVای انقالبی مسVVلحانگ جن

یادش را تکمیل خواهد همین سالپنجا دهقانی ناگزالباری- که ۀA انقالبیمسلحانVا تVVرد- بVVرهنگی أکVVیر فVVام از انقالب کبVVذیری و الهVVاز گردیدپثیر پVتری آغVرول.

خیزش ناگزالباری تحت رهبری رفیق چارومازومدار- یکی از دو رهبر، آموزگVVار -"ک سی" و "سی ایم" رفقا ،سس کبیر حزب کمونیست هند )مائوئیست(ؤو م

بود که آغاز نوینی در تاریخ انقالب دموکراتیک کشور را رقم زدند.

صدمین سال گرد پیروزی انقالب کبیر روسیه نVVیز در حVVال فVVرا رسVVیدن اسVVت. یی قVVدرت انقالبی که تحت رهبری رفقا لنین و اسVVتالین از طریVVق قیVVام تVVوده

شکست و بVVرای اولین بVVار بورژوازی و فیودال روسیه را درهمۀAسیاسی طبقVVوین طبقVVدولت نAارگر و تودهۀVVای زحمت کVVود. این انقالب هVVاد نمVVکش را ایج

ساختمان سوسیالیزم را بر عهده گVVرفت و راه را بVVرای ایجVVاد سیسVVتمۀAوظیف کمونVVیزم همVVوار سVVاخت. انقالب بلشVVویکی سوسیالیستی و تبدیل شVVدن آن به

پرولVVتری مارکسVVیزم و حVVزب درسVت انقالبیولوژی تحت رهVبری درسVت ایVدی رهبری و هدایت گردید. انقالب بلشویکی استراتیژی و تاکتیک درسVVتپرولتری

؛ در داخل حVVزب و"چپ" علیه اپورتونیزم راست و پی گیر ۀAانتخاب کرد و مبارز پیش بVVVرد. در دوران سVVVاختمان سوسVVVیالیزم و مبVVVارزه علیVVVه کشVVVور را به

تر لنینیزم یVVا جدید و عالیۀAالمللی مارکسیزم به مرحل اپورتونیزم داخلی و بینمارکسیزم- لننیزم قدم گذاشت.

سیاسVVVت و،گVVVذار ایVVVدیولوژی مVVVارکس بنیان رد تولVVVد کارلل گدوصVVVدمین سا طVVور کسVVی کVVه به،و فیلسVVوف کبVVیر انقالبیپرولVVتری سوسVVیالیزم علمی

نVVیز در حVVال فVVرا،جانبه و علمی تیوری و میتود جدیVVد علمی را ایجVVاد کVVرد همه پروسVVۀA مارکس مسیر جدیدی را برای بشVVریت نشVVان داد کVVه در .رسیدن است

مبVVارزۀA طبقVVاتی و مبVVارزه علیVVه ایVVدیولوِژی، اقتصVVاد، سیاسVVت و فرهنVVگ بورژوازی و خرده بورژوازی و هم چنان مبارزه علیه اپورتونیزم راست و "چپ"

یVVک دورانپیده دممارکسVVیزم سVVدر درون جنبش طبقۀA کVVارگر شVVگوفا گردیVVد. که برای هزاران سال بسته به زنجیر استثمار طبقاتی و،جدید برای بشریت را

ۀA بی طبقه- و بنابرین گذاریک جامع ذار بهگ این امر .دهی نمود نشان،ستم بود به حیطۀA آزادی- را یک امکان واقعی ساخت.

أکیVVد مجVVدد روی این حقیقتهای مهمی در ت ها فرصت گره تمVVامی این سVVال انکارناپذیر است که یگانه بVVدیل بVVرای بVVرده گی مVVزدی، اسVVتثمار، سVVتم، تفVVوق طلبی، تهیدستی، تبعیض، نابرابری، ویران گری، بحران هVVا و جنگ هVVای به وجVVود آمVVده توسVVط سVVرمایه داری در جهVVان کنVVونی، سوسVVیالیزم و کمونVVیزم اسVVت.

علیVVهګهایی بVVرای بیVVان این امVVر اسVVت کVVه در جنVV هVVا فرصت اینگVVر،بار دی یک ، گورکنان آن مناسبات اجتماعی کهنه و فاسد را به خاک خواهند سVVپردسرمایه

و به جای آن مناسبات اجتماعی نوین را در مسیر سVVاختمان سوسVVیالیزم بVVرای پیش روی به طرف جامعۀA بی طبقVVه اعمVVار خواهنVVد کVVرد و بVVدین طریVVق ماقبVVل التVVاریخ بشVVریت را به طVVرف پایVVان آن سVVوق خواهنVVد داد تVVا کVVه تVVاریخ واقعی بشریت بتواند آغاز گردد. آنانی کVVه مVVدعی مانVVدگاری سVVرمایه داری و منسVVوخ شدن کمونیزم هستند، با کلVVه پVVوکی فرامVVوش می کننVVد کVVه بشVVریت بیشVVترین وقت گذشتۀA خود را در جامعۀA بدون طبقVVه سVVپری کVVرده، در یVVک جامعVVۀA بVVدون طبقه هسVVتی یافتVVه و سرنوشVVتش این اسVت کVVه یک بVVار دیگVVر از طریVق گVVذار مؤفقانVVه به مراحVVل عVVالی تر تحت رهVVبری پرولتاریVVا- این نVVوین ترین، آخVVرین و

انقالبی ترین طبقه در تاریخ- به جامعۀA بدون طبقه وارد گردد.

سVVرمایه داری برگشVVت جوامVVع سوسیالیسVVتی شVVوروی و چین به آنVVانی کVVه به کنند که بورژوازی نیز قبل از آن که بتوانVVد فراموش میً نمایند عمدا اشاره می

ۀA فیودال به پیروزی ]نهایی[ برسد،در مبارزه اش برای کسب قدرت علیه طبق

تVVا حVVال از زمVVان کمVVون . مواجVVه شدچندین قرن با شکست های بی شVVمارطی همیشه هر شکست درس های جدیدی به پرولتاریا آموختانده اسVVت. بVVا آمVVوختن از اشتباهات و بیرون کشیدن دروس شکست ها، پرولتاریا و حVVزبش مبVVارزاتش علیه بورژوازی را به مثابۀA پیش آهنگ تمام طبقات و اقشار اجتماعی تحت ستم برای ساختمان سوسیالیزم در یک کشور و سپس در چندین کشور برای اعمVVار سوسیالیزم در سطح جهان از طریق شکست سرمایه داری، امپریVVالیزم و کVVل

ارتجاع، بی رحمانه، سرسختانه و با ثبات قدم پی گیری خواهد کرد.

پس از آن، با پخته شدن تمامی شرایط، جامعه سVVرانجام قVVادر خواهVVد بVVود بVVر درفشش بنگارد: "از هVVرکس به قVVدر توانVVایی اش، بVVه هVVرکس به قVVدر نیVVازش". بنابرین بگذارید در طی تجلیل از این سال گره ها مؤکداً اعالم نمVVاییم کVVه: هیچ بدیلی برای مارکسیزم )مارکسیزم- لنینیزم- مائوئیزم( وجود ندارد! هیچ بدیلی برای حزب پرولتری )رهبری پرولتری( وجود ندارد! هیچ بVVدیلی بVVرای انقالب و

هیچ بدیلی برای سوسیالیزم و کمونیزم وجود ندارد.

سVVه تVVا ازین تجلیل هVVا: تجلیVVل از پنجVVاهمین سVVال یاد انقالب کبVVیر فVVرهنگی پرولتاریVVایی چین، تجلیVVل از صVVدمین سVVال گرد انقالب بلشVVویکی و دوصVVدمین سال گرد تولد کارل مارکس از طرف پرولتاریای تمامی کشورهای جهان جشن گرفته خواهد شد. حزب ما، حزب کمونیست هند )مائوئیسVVت( گVVردان متعهVVدی از پرولتاریای بین المللی است. این حزب توسط ایدیولوژی علمی مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم رهVVبری می شVVود و این ایVVدیولوژِی را در پراتیVVک انقالبی مشVVخص خالقانVVه به کVVار می بنVVدد. این حVVزب بVVا ثVVابت قVVدمی و پی گVVیری علیVVه رویزیونیزم در تمامی اشکال آن، اعم از اپورتونیزم راست یا سVVکتاریزم "چپ" می جنگد. این حزب درگیِر یک جنگ طوالنی گسترده به خVVاطر به پایVVان رسVVاندن مؤفقانVVۀA انقالب دموکراتیVVک نVVوین در هنVVد به مثابVVۀA بخش جدایی ناپVVذیری از

انقالب سوسیالیستی جهان است.

حVVVزب کمونیسVVVت هنVVVد )مائوئیسVVVت( در تجلیVVVل از این سVVVال یادهای مهم داد الزامی ما است تVVا این سVVه رویۀAوظیفبه پرولتاریای بین المللی می پیوند.

ها و سVVVازمان،راه بVVVا تمVVVامی احVVVزاب عظیم انقالب پرولVVVتری جهVVVانی را هم ، دفVVاع، تعقیب راهی برای حمایتۀAمثاب های اصیل مائوئیست جهان به شخصیت

یش سVVوق دادن انقالب پخVVاطر به تطVVبیق مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم بهو ]بVVهدادهVVا تجلیVVل از این روی. تجلیVVل نمVVاییم،دموکراتیVVک نVVوین در کشVVور ما

])مارکسیزم- لنینیزم-رفتن ماهیت انقالبی مارکسیزم ګ ګچن محکم بهمعنای[ ۀA انقالبVات پرولVتری پیروزمنVVد گذشVته، سرمشق قVرار دادن روحیVمائوئیزم([،

آمVVوختن از تجVVارب مثبت و منفی پرولتاریVVای بین المللی، ترسVVیم درس هVVای شکسVVت ها و اشVVتباهات و تکیVVه بVVر اسVVتحکام مVVان بVVرای پیش رفت جسVVورانه به طرف تکمیل انقالب دموکراتیک نVVوین در کشVVور مVVا، در شVVرایط اجتمVVاعی و

. استانقالبی نوین، از طریق جنگیدن علیه امپریالیزم و کل ارتجاع

بناءً این وقایع تاریخی باید توسط حVVزب مVVا در تمVVامی نقVVاطی کVVه مVVا حضVVور تمVVامیداریم به بهVVترین وجVVه نظVVر به اسVVتحکام و توان منVVدی مVVا تجلیVVل گVVردد.

هVVای وسVVیع توده حد اکثر تالش نماینVVد و به،واحدهای حزبی باید آمادگی بگیرند هVVا ها سVVهم بگیرنVVد. مVVا از آن فراخوان دهند تا فعاالنه و با جدیت در این تجلیل

ی پرولتاریایی چین راګیاد انقالب کبیر فرهن نماییم تا پنجاهمین سال تقاضا می می۲۹ تVVا ۲۳ ناگزالبVVاری را از یاد پنجVVاهمین سVVال،۲۰۱۶ می ۲۲ تا ۱۶از تاریخ

و۲۰۱۷ نوامVVVVبر ۱۳ الی ۷یاد انقالب بلشVVVVویکی را از صVVVVدمین سVVVVال،۲۰۱۷

تجلیVVل نماینVVد.۲۰۱۸ می ۱۱ الی ۵یاد تولد کVVارل مVVارکس را از دوصدمین سال تواننVVد در ها می های متذکره صورت نگرفت، آن دالیلی تجلیل در تاریخ اگر بنا به

مرکVVزی ازۀAهای مربوطه از این روزها تجلیل نمایند )کمتی ری از سالگوقت دی یاد انقالب کبVVیر فVVرهنگی چین خیر در نشر فراخوان تجلیل از پنجاهمین سالأت

ر این تجلیVVل در هVVرگجا است ا است. بنابرین بهأسفدلیل وضعیت ناگوار مت به این وقVVایع.یرد(گVV صVVورت ب۲۰۱۷ و می ۲۰۱۶زمانی برای یک هفتVVه میVVان می

ها تجلیل شوند.ۀA هفته های سال گره مثاب ل کارزارها و بهکش باید به

رفVقVا! ، تخVVریبنظVVام جهVVانی سVVرمایه داری بVVا بحرانVVات شVVدید اقتصVVادی و سیاسی

نیروهای مؤلده، تشدید استثمار و ستم و جنگ های غارتگرانه در سراسر جهان مواجه است. اکثریت بزرگ کشورها، ملل و مردمان در معرض گردن گیری هVVای رو به افزایش امپریالیزم قرار دارند کVVه بVVاعث نارضVVایتی گسVVترده و هم چنVVان مقVVاومت در میVVان مVVردم گردیVVده اسVVت. آشVVوب های اجتمVVاعی آینVVده، تمVVامی مVVرتجعین جهVVان و بنیادهVVای آن هVVا را مVVتزلزل می سVVازد. بنVVابرین آن هVVا ازAتردۀVVات گسVVمول تبلیغVVه، به شVVتاکتیک های گوناگون سرکوب گرانه و فریب کاران ضVVد انقالبی علیVVه مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم و انقالبVVات سوسیالیسVVتی، انقالبات دموکراتیک نوین و جنبش های آزادی بخش ملی و هم چنان علیه تمامی انVVواع مبVVارزات دموکراتیVVک مVVردمی، بVVرای آرام نمVVودن و منحVVرف سVVاختن نارضایتی های اجتماعی در حال جوشش، استفاده می نمایند. در چنین وضعیتی هVVدف مVVا بایVVد مقابلVVۀA همه جانبVVه بVVا دشVVمن در سVVطوح وسVVیع ایVVدیولوژیکی، سیاسی، نظامی و تمامی عرصه های دیگر باشد. چهار سVVال گرۀA انقالبی آینVVده

باید برای پیش برد این وظیفه مورد استفاده قرار بگیرد.

دادهVVا بVVرای آمVVوزش ایVVدیولوژیکی و سیاسVVی کVVارگران، مVVا بایVVد از این روی فکران، تمVVVامی بخشVVVهای دهقانVVVان، محصVVVالن و متعلمVVVان، جوانVVVان، روشن

، دالیت هVVا، ادیواسVVی ها، ملیت هVVا واجتمVVاعی تحت سVVتم بVVه شVVمول زنVVان کش هVای زحمت ر تودهگVVهVای دی هVای مVذهبی تحت سVتم و تمVVامی بخش اقلیت

. ما باید آن ها را فرا خوانیم کVVه درین واقعVVات بپاخیزنVVد، بVVرایاستفاده نماییم مقاومت در برابر حمالت طبقVVۀA حاکمVVه بVVا اسVVتفاده از تمVVامی وسVVایل ممکنVVه به قVVدر کVVافی متحVVد شVVوند و قویVVاً سVVازمان دهی گردنVVد. مVVا بایVVد توده هVVا را فراخوانیم که به تعداد هرچه بیش تر و رزمنVVده تVVر در انقالب دموکراتیVVک نVVوین شرکت نمایند و به جنگ خلVVق بپیوندنVVد. این پیVVام کVVه انقالب دموکراتیVVک نVVوین یگانه راه رهایی توده های وسVVیع زحمت کش اسVVت بایVVد وسVVیعاً در میVVان آن هVVا تبلیغ گردد. در حال حاضر تمامی این وظVVایف مبVVارزاتی، کVVه فاشVVیزم بVVرهمی هنVVدو در خVVدمت به منVVافع طبقVVات حاکمVVۀA هنVVد و امپریVVالیزم، شVVریرانه تر و گسترده تر کمونیزم و ایدیولوژی ها، جنبش ها، فرهنگ ها، ارزش هVVا، آرمان هVVا وAدۀVVاهر فریبنVVا[ ظVVا بVVکار و ]یVVور آشVVعمل کردهای مترقی و دموکراتیک را به ط پارلمانتاریستی به مثابۀA بخشی از تهاجم عمومی علیه مردم، مورد حملVVه قVVرار

می دهد، بسیار مهم تر گردیده اند.

ره هVVا در گما ناگزیر خواهیم بود دو نVوع پروگVVرام را بVرای تجلیVVل از این سVVال نظر داشته باشیم. نوع اول پروگرامی است که در مناطق دهات توسVVط حVVزب

های هVVای انقالبی خلVVق و سVVازمان بخش خلق، کمیته وریالیی آزادیگما، اردوی ،های علنی و قVVانونی گردد. نوع دوم پروگرام دهی می یی سازمان انقالبی توده

پیش بVVرده خواهVVد های علنی به خواهد بود که توسط سازمان، در شهرهاًعمدتا

های انقالبی- راه با دیگر نیروها و شخصVVیت شکل مستقالنه و یا هم شد که یا به ما باید حداکثر ابتکارسازمان های توده ییدموکراتیک انجام خواهد شد. رهبری

ها باید مسئولیت ها را بر عهده بگیرند. آن رامگروپدهی این عمل برای سازمان.یرندگها با نیروهای دوست را بر عهده ب این برنامهۀAخط اندازی نقش

،المللی دارد زالبVVاری در حVVالی کVVه اهمیت بینگرد شVVورش نا گنجاهمین سالپ اساساً مربوط به جنگ خلق طوالنی جاری در کشور ما است. اگVVر کوشVVش های ضروری را به عمل آوریم، ابتکار به خرچ دهیم و انعطافVVات ضVVروری را از خVVود نشVVان دهیم، ممکن اسVVت احVVزاب موافVVق بVVا مVVائوئیزم و احVVزاب، سVVازمانها و شخصیت های دموکراتیک رادیکال، در سVVطح کVVل هنVVد و سVVطوح ایVVاالت ممکن است برای تجلیل ازین سال گره با ما بیایند. در حالی کVVه تجلیVVل مشVVترک ازین واقعVVه بVVا نیروهVVای دیگVVر مهم اسVVت، مVVا نبایVVد به انحالل طلVVبی ایVVدیولوژیک- سیاسی در مورد ماهیت و اهمیت ناگزالباری اجازه دهیم. بنVVابرین به تVVر اسVVت تنها با کسانی متحد شویم کVVه ناگزالبVVاری را بVVدون منحVVل سVVاختن مVVاهیت آن وسیعاً حمایت می نمایند. آنهVVا بایVVد حمVVایت گر عمVVومی جنبش جVVاری انقالبی و دموکراتیک باشند. با درنظر داشت امر فوق، شرکت حداکثر باید تضمین گVردد. فراخوان های کمیتۀA مرکزی ما به احVVزاب، سVVازمان ها و شخصVVیت های پرولVVتری راستین کشورهای مختلف و هم چنان دوستان، نیک خواهان و هVVواداران انقالب هند ]این است که[ برنامه های تجلیVVل از پنجVVاهمین سVVال گرۀA ناگزالبVVاری را در

متن جنگ خلق جاری در هند سازمان دهی نمایند.

گرد انقالب ها پنجVVاهمین سVVال چنVVان رویزیونیست های اصVVیل و هم مارکسیست گره انقالب بلشویکی و دوصدومین سال تولVVد کبیر فرهنگی چین، صدمین سال

مVVارکس را حمVVایت و تجلیVVل خواهنVVد کVVرد. بنVVابرین این امکVVان وجVVود دارد کVVه خVVیزشۀAگر سVVال گره هVVا نسVVبت به نیروهVVای بیشVVتری در تجلیVVل از این سVVال

ها و نیروهای ولی ما باید فقط آن عده از مارکسیست.یرندگناگزالباری سهم ب ضVVرورت سVVرنگونی–هVVای مVVارکس جVVوهر آموزش دمVVوکرات را کVVه متعهVVد به

قطعی نظام کهنه از طریق استفاده از نیرو بVرای ایجVاد نظVام سوسیالیسVتی فاقد طبقه یعنی کمونیزمۀAسوی جامع رفت به یشپتحت دیکتاتوری پرولتاریا و

ۀA بسازیم. دروس ضروری مارکسیزم که بVVرای اولین بVVار بVVا روحیVV، متحدباشند برقVVرار شVVد توسVVطًراستین خود در روسیه تحت رهبری لنین و اسVVتالین عمال

شVVود. بVVدین های جدید نادیVVده گرفتVVه می های کهن و رویزیونیست رویزیونیست –نفVVع سVVرمایه داری به،هVVا علیVVه مارکسVVیزم زیVVر نVVام مارکسVVیزم طریVVق آن

جنگند. امپریالیزم می

این نیروها در تمامی کشورها موجود اند و کوشش دارند تا طبقVVۀA کVVارگر را از پیش روی در مسیر انقالبی باز دارند. اپورتونیست ها مثل حزب کمونیست هنVVد و حزب کمونیست هند )مارکسیست( در کشور ما نیز به آموزش بنیادی مارکس باورمند نیستند. بنابرین به تر است از متحد ساختن آن هVVا زیVVر درفش حVVزب در

ما نباید برای یVVک لحظVVه فرامVVوش نمVVاییم کVVهاین تجلیل ها صرف نظر نماییم. و روحیه و وحدت پی گیر در صVVفوف علیه دشمن با شفافیتگروی در جن یشپ

حزب و مردم، بدون مبارزۀA مصVVممانه و سرسVVختانه علیVVه اپورتونVVیزم در همVVه . ولی آن روشVVن فکرانی کVVه اسVVاس آموزش هVVاینVVاممکن استاشVVکال آن

مارکس، انقالب بلشویکی و انقالب کبیر فVVرهنگی پرولتاریVVایی را هم زمVVان بVVا پشVVVتی بانی از هم چVVVو احVVVزاب، مVVVورد حمVVVایت قVVVرار می دهنVVVد می تواننVVVد

به گردهمآیی ها و پروگرام های ما دعوت شوند.

، صVVدمینرولتاریVVایی چینپی گرد انقالب کبVVیر فVVرهن گنجVVاهمین سVVالپچVVون سVVال گرد انقالب بلشVVویکی و دوصVVدمین سVVال گرد تولVVد مVVارکس در سVVطح بین المللی تجلیVVل می شVVوند، بایVVد کوشVVش گVVردد تVVا حVVداقل یVVک پروگVVرام بین المللی در هریک از شهرهای هند در یک تVVاریخ مVVورد قبVVوِل بVVرای اشVVتراک کننVVدگان سVVازمان دهی گVVردد. مVVا می تVVوانیم بVVا اسVVتفاده از این پیش آمVVد روی هرچهVVار تجلیVVل صVVحبت داشVVته باشVVیم. هم چنVVان انقالبیVVون هنVVد بایVVد در پروگرام های بین المللی سازمان دهی شده توسVVط نیروهVVای انقالبی اصVVیل در

خارج برای تجلیل ازین واقعات شرکت نمایند.

دهی این خVVاطر بازداشVVتن مVVا از سVVازمان بیVVنی اسVVت کVVه دشVVمن به یشپقابل ، چه در مناطق روستایی و چVVه در منVVاطق شVVهری، هرگونVVهجا ها در همه تجلیل

موانع ایجاد نماید. ما باید برای مقابلVVه بVVا این موانVVع آمVVادگی داشVVته باشVVیم و علی الرغم این گونه تالش های بازدارنده برای اجرای این پروگرام هVVا پالن هVVایAۀVVر پایVVاء بVVواقع گرایانه و عملی بسازیم. ما باید در مناطق شهری از طریق اتک توده یی خود و بسیج مردم جلسVVات عمVVومی، جلسVVات تVVاالری و سVVیمینارها را سازمان دهی نماییم. هدف تمام پروگرام ها بایVVد حمVVل ایVVدیولوژی مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم، ارتبVVاط آن بVVا اوضVVاع کنVVونی و آینVVده و خVVط ایVVدیولوژیک- سیاسVی حVزب به توده هVVای وسVیع باشVد. مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVائوئیزم بایVد به عنوان بدیل تمام ایدیولوژی های بورژوایی و خرده بورژوایی مثل اکونومیزم، ریفورمVVیزم، پارلمانتVVاریزم، پسVVت مVVدرنیزم و غVVیره معVVرفی گVVردد. ضVVرورت به انقالب جهانی پرولتری، دست آوردهای تاریخی بی سابقۀA جهانی انقالب هVVای روسVVیه و چین و پیش روی هVVای عظیمی کVVه آن هVVا در تVVاریخ بشVVریت به وجVVود آوردند، علی الرغم خیانت های رویزیونیست ها، مرتدین و رهروان سVVرمایه داری برخاسته از رهبری حزبی، باید برجسته گردد. علل درهم شکسته شدن روسیه، چین و سایر دولت های سوسیالیسVVتی و دموکراتیVVک نVVوین هم راه بVا اقVدامات برای جلوگیری از عقب گردهای مشابه در آینده باید عمیقاً و جامعVVاً مVVورد بحث

دیVVدار شVVده از مبVVارزهپ تیVVوری علمی پرولVVتری ۀAنظرات ما در بVVارقرار بگیرد. تطبیق متود و سبک کVVار نیاز به، طبقاتی و آزمونهای علمیۀAبرای تولید، مبارز

کVVاربرد خVVط طبقVVاتی و خVVط تVVوده یی بایVVد چنVVان به رهVVبری پرولVVتری و هم ارائه گردد.های وسیع مردم اه توده گیش پبه

برعالوه، حVزب، اردوی گVVوریالیی آزادی بخش خلVق، ارگان هVVای قVدرت مVردمی )شVVVوراهای انقالبی خلVVVق( و سVVVازمان های تVVVوده یی انقالبی بایVVVد وسVVVیعاً دسVVت آوردهای جنبش انقالبی هنVVد را در میVVان توده هVVا پخش نماینVVد. تمVVام کمیته های حزبی از باال تا پایین هم راه با واحدهای ابتدایی و بخش هVVای حVVزبی در سازمان های توده یی/ گردهمآیی های جبهۀA متحد بایVVد مطالعVVات تیوریVVک و دروس سیاسVVی در بVVارۀA مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم، انقالب بلشVVویکی، انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی و انقالب دموکراتیک نوین کشور مVVا را درین فرصت مورد اجرا قرار دهند. باید کارزارهای جدید سVVربازگیری توسVVط حVVزب، ملیشیا و سازمان های توده یی به خاطر حصول مجدد استحکام آن ها با نیروهای جدید روی دست گرفته شVVود. مشVVعل افروزی/ رژه هVVای مسVVلحانه، راهپ یمVVایی ها، جلسات عمومی، جلسات گروپی و غیره باید در مناطق گوریالیی از طریVVق تعقیب تمVVامی روش هVVای دفVVاعی و مخفی کVVاری بVVا توجVVه به حمالت احتمVVالی دشمن به خVVاطر بVVرهم زدن پروگرام هVVای مVVا بایVVد سVVازمان دهی و اجVVرا گVVردد. به عین تVVVرتیب بایVVVد راه پیمایی هVVVا، جلسVVVات در تاالرهVVVا، جلسVVVات عمVVVومی، سVVیمینارها و غVVیره توسVVط سVVازمان های تVVوده یی در شVVهرها از طریVVق بسVVیج نیروها و مردمان هم فکر با ما سازمان دهی گVVردد. حVVزب مVVا، اردوی گVVوریالیی

آزادی بخش خلVVق، شVVوراهای انقالبی مVVردمی و سVVازمان های تVVوده یی انقالبی باید مواد تبلیغاتی تهیه کنند، با مطبوعات مصاحبه نمایند و کتاب هVVای تیوریVVک-

سیاسی و شماره های مخصوص مجالت به زبان های مربوطه منتشر نمایند.

. انواع مختلVVف کتابهای تیوریک انقالبی و تایخی باید انتشار و باز انتشار یابند مواد تبلیغاتی و همه نشرات دیگر باید عموماً بVا سVبک سVاده، سVازنده و قابVل فهم و درک برای توده ها ارائه گردد. بخش های سازمان های توده یی باید درین مورد توجۀA خاص مبذول دارند و ابتکVVار به خVVرچ دهنVVد. بVVرای رسVVاندن کتاب هVVا، جزوات و مجموعۀA مقاالت نوشته شVVده به یVVک سVVبک روشVVن و به آسVVانی قابVVل فهم بVVرای بVVاالبردن درک از مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم، انقالب روسVVیه، انقالب کبیر فرهنگی پرولتاریایی و تاریخ حزب ما در بین کادرها و فعالین باید توجۀA ویژه مبذول گردد. با توجه به اهمیت چهار سال گره، باید توجۀA ویژه به باال بردن سطح ایدیولوژیک- سیاسی حزب مبذول گردد. انقالب جشVVن کVVارگران و توده هVVای زحمت کش و کام یابی هVVای آن ثمVVرات قربانی هVVای قهرمانانVVۀA آن هVVا است. تجلیل های آینده نیز مناسبت هایی برای خوشی توده ها هسVVتند. بنVVابرین شرکت و درگیری فعاالنۀA آن ها باید در تمام تبلیغات، بسVVیج و پروگرام هVVای مVVا یقینی باشد. ما باید تالش کنیم که مردم را در وسیع ترین وسعت ممکن درگVVیر سازیم تا آن که آن ها این روی دادها را از خود بدانند و با شوروشوق نقش شان

در جنگ انقالبی جاری در کشور را باال ببرند.

رفVقVا! های وسیع در هزاران نبرد و مسیر پVVر پیچ و خم مسئولیت تاریخی رهبری توده

VVراری جامعVVرای برقVVمن بVVه دشVVعلیAات بهۀVVاری از طبقVVای عVVدوش پرولتاری ناپذیر مارکسVVیزم- لنینVVیزم- کاربست درست سVVالح شکست المللی است. به بین موریتأسVVوی تکمیVVل این مVV روی به یشپیزم - مارکسVVیزم امVVروزی- در ئوئما

هVVای آن ردانگ حVVزب مVVا بVVه عنVVوان یکی از .تVVاریخی ادامVVه خواهVVد یVVافت ؤفقیت های مهمی طی پنجاه سال اخیر، از زمان ظهور شVVورش مسVVلحانۀAم به

ارضVVی عظیم ناگزالبVVاری تVVا حVVال، از طریVVق عبVVور از درون یVVک مسVVیر پVVر از خVVاروخطر و مملVVو از فرازونشVVیب ها و پیچ وخم هVVای فVVراوان در مسVVیر جنVVگ درازمدت خلق دست یافته است. این دستاوردها با تطبیق خالقانVVۀA مارکسVVیزم- لنینVVیزم- مVVائوئیزم بVVا شVVرایط مشVVخص کشVVور، جنگیVVدن علیVVه سVVرکوب گری فاشیسVVتی مVVداوم طبقVVات حاکمVVه در هم دسVVتی بVVا امپریالیسVVت ها و بVVا خVVون هزاران جان باختۀA قهرمان به دست آمده است. ما بایVVد از سVVال گره هVVای آینVVده برای محافظت و دفاع از این دست آوردها و الهام گرفتن از آن ها برای متحقVVق ساختن پیش روی های بیش تر در جنگ خلVVق اسVVتفاده نمVVاییم. مVVا بایVVد حVVزب و توده ها را در این روی دادهVVا بVا مارکسVVیزم- لنینVیزم- مVائوئیزم تجهVVیز نمVVاییم، آموزش دهیم و تجدید تVVربیت کVVنیم و به پیشVVگاه آن هVVا تجVVارب مثبت و منفی و درس های آموخته شده از اشتباهات در پراتیک مان را تقدیم نماییم. مVVا بایVVد از طریق این سال گره ها برای ارتقای سطح عالقه مندی و روحیۀA رزمندگی حVVزب ما، اردوی گوریالیی آزادی بخش خلق، شوراهای مردمی، سازمان های تVVوده یی، نیروهای دوست و توده ها کوشVVش نمVVاییم. مVVا بایVVد کوشVVش کVVنیم کVVه اعتمVVاد نیروهVVای دوسVVت و مVVردم نسVVبت به خVVود را افVVزیش دهیم و آن هVVا را متقاعVVد سازیم که در کنار ما بایستند و بتوانند علیه دشمن مشترک وسیعاً و قویاً متحد شVVوند. مVVا بایVVد هرگونVVه تالش بVVرای تبلیVVغ دموکراسVVی نVVوین، سوسVVیالیزم و کمونVVیزم به عنVVوان یگانVVه راه رهVVایی از زنجیرهVVای اسVVتثمار، سVVتم، اسVVارت و بردگی به خرچ دهیم. این راهی است کVVه توسVVط آموزگVVاران کبVVیر پرولتاریVVای

بین الملی مارکس، انگلس، لVVنین، اسVVتالین و مVVائو ترسVVیم گردیVVده اسVVت. این راهی است که توسط انقالب بلشویکی، انقالب چین و ناگزالباری روشن شده است. بیایید که به مناسبت چهار سال گرۀA آینده تعهد مان برای ادامVVۀA پیش روی درین مسیر را تجدید نماییم! ما تمام واحدها و اعضای حVVزب را فرامی خVVوانیم کVVه این فراخVVوان را به طVVور وسVVیع در میVVان مVVردم تکثVVیر نماینVVد و تجلیVVل سال گره ها را با سهم گیری و اشتراک فعال شان مؤفقانه سازمان دهی و اجرا

نمایند.

با درود های انقالبی!

"یVاتVا پVانVگ" مرکزی حزب کمونیست هند )مائوئیست(ۀAمنشی عمومی کمیت

۲۰۱۶ مارچ ۱۶

************5

اطالعیۀA رسمی دومین کنگرۀA حزبکمونیست فیلیپین

ب��ا م��وفقیت برگ��زار 2016 در چه��ارمین فص��ل از س��ال حزب کمونیست فیلیپیندومین کنگرۀ� روزدر تقارن با جشن ص��دمین س��ال 2016نوامبر 7اکتبر تا 24به لحاظ تاریخی کنگره در . گردید

.برگزار گردید 1917پیروزی انقالب بلشویکی

ب��رای اولین ب��ار در. غ��یر قاب��ل کتم��ان استحزب کمونیست فیلیپیناهمیت تاریخی کنگرۀ� دوم تاریخ در نزدیک به پنج دهه مبارزۀ� حزب، رهبران و کادرهای اصلی که ارتباط تنگاتنگ حزب ب��ا هفت��اد

نمایند، برای تق��ویت اتح��اد ح��زب گ��رد هم آمدن��د، برنام��ه و اساس��نامۀ�هزار عضو آن را نمایندگی می های کسب شده اصالح نمودند و گروه جدیدی از رهبران را انتخ��ابها و درسحزب را بر مبنای پیروزی

.کردند

آمیز کنگرۀ� دوم حزب گواهی بر افزایش قدرت و ظرفیت حزب و همچنین ع��زم آنبرگزاری موفقیت برای تجمع تعداد کثیری از کادرها است و در عین حال ن��اتوانی دولت ارتج��اعی ب��رای ن��ابودی جنبش

.کشاندمسلحانۀ� انقالبی را به رخ می

.های سبوعانۀ� دشمن، کنگرۀ� دوم با موفقیت در داخل یک پایگاه چریکی برگزار گردیدعلیرغم عملیات تضمین و کنگ��ره از حم��ایتارتش نوین خلقامنیت برگزاری توسط یک کندک از رزمندگان سرخ

.های اقلیت بومی ساکن منطقه برخوردار گردیدهای دهقان و گروهشائبۀ� تودهبی

از. نماینده، اعم از نمایندگان دارای حق رای و نمایندگان ناظر برگزار شد 120کنگرۀ� دوم با حضور درصد کمتر از 10سال و 59تا 45درصد بین 60سال، 60درصد باالی 30اعضای دارای حق رای

.سال داشت 33ها ترین آنسال و جوان 70ترین نمایندۀ� سالخورده. سال سن داشتند 45

درص��د، از 45 تقریباً میندانائوبا توجه به ارقام نسبی اعضای حزب، کادرهای اعزامی از پنج منطقۀ� س�ایر. دادندکنن�ده را تش�کیل میای ش�رکتدرصد نمایندگان منطقه 14 ویسایادرصد و از 40 لوزون

.کردندهای آن را نمایندگی میهای رهبری مرکزی حزب و کمیسیوننمایندگان ارگان

نگاهی دور و دراز ب��ر «اتحاد بزرگتر، پیروزی های بزرگتر»کنگرۀ� دوم حزب با شعار راهنمای ساله حزب افکند، شرایط موجود عینی و ذهنی را پایه ق��رار داد و مج��دداً ب��ر ع��زم ح��زب 48تاریخ

.تر تاکید نمودبرای پیشبرد انقالب دموکراتیک به قلل رفیع

الحاقات به اساسنامه را اصالح کرد تا بازتاب دهندۀ� تجربۀ� ح��زب در ب��هحزب کمونیست فیلیپینکنگرۀ� دوم اساسنامۀ�

در پراتی��ک انقالبیمثابVVۀA ایVVدئولوژی راهنمامVVائوئیزم به–لنینVVیزم–مارکسVVیزمکاربس��تن .مشخص خود باشد

ای ح��زب منجمل��ه تحلی��ل آن ازترین الحاقیه به اساسنامه، دیباچۀ� مشروحی است که اصول پایهمهم شرایط مشخص جامعۀ� فیلیپین، خط دموکراتیک ملی و برنامه ب��رای برپ��ایی ی��ک انقالب دموکراتی��ک خلق به منظور گشودن راه انقالب و ساختمان سوسیالیستی، جایگاه و تاریخ ح��زب در مب�ارزه علی��ه

برد جنگ طوالنی مدت خلق، برپایی مبارزۀ�های حزب برای پیشرویزیونیزم مدرن، استراتژی و تاکتیک ریزی حکومت دموکراتیک خلق را مورد ستایش ق��رارمثابۀ� شکل اصلی مبارزه و شالودهمسلحانه به

.دهدمی

الحاق��ات. ده��د، ن��یز اض��افه گردیدیک مادۀ� جدید که نقش حزب در جبهۀ� متحد را مورد تاکید قرار می .همچنین منتج به تکمیل برشمردن طبقات اقتصادی و آرایش آنها در رابطه با پذیرش عضویت گردید

دهد اعضای احزاب ب��رادر خ��ارجی ک��ه ب��ه ک��ار در حیط��ۀ�یک مقررۀ� جدید نیز درج گردید که اجازه می. مشغول هستند، به عضویت حزب پذیرفته شوندحزب کمونیست فیلیپینهای فعالیت

اند،سالگی رسیده 70ای نیز در اساسنامه وارد شد که طبق آن حق اعضای حزب که به سن مقرره-برای بازنشستگی از کار حزبی و در همین حین حفظ عضویت حزب و دریافت مایحتاج اولی��ه و کمک

-همچنین مقررۀ� جدید دیگری در خصوص تشکیل کمیته. داردهای درمانی از سوی حزب را تصریح می.توانند در آنها سازمان یابند، به تصویب رسیدهای مشورتی که اعضای بازنشستۀ� حزب می

بایس��ت ب��رای تض��مین ت��وازنهایی که میای در خصوص قدمبرای حفظ توان و شادابی حزب، مقرره.تر برداشته شود، مطرح شدکمیتۀ� مرکزی به لحاظ ترکیب کادرهای جوان، میانسال و مسن

روز رسانی برنامۀA عمومیبه این برنام�ه. روز رس�انی نم�ودکنگرۀ� دوم، برنامۀ� حزب در راستای یک انقالب دموکراتیک خل�ق را به

در سایۀ� توجه ویژه به جانشینی رژیم های دموکراتیک قالبی در دوران پسامارکوسی، رون��د قهق��رایی -ت��ر ش��دن ش��رایط اجتم��اعیهای وسیع کارگران و دهقانان و ه��ر چ��ه وخیمسرکوب و استثمار توده

ای از نظامروز شدههای نولیبرالی، نقد بهاقتصادی خلق فیلیپین در قریب به چهار دهه حاکمیت رژیم.داردفئودال عرضه مینیمه - مستعمرهاجتماعی نیمه

ه��اتر از اس��تراتژی و تاکتیکهایی از تاریخ غنی حزب، تصویری روشنکنگرۀ� دوم با بیرون کشیدن درس داری جه��انی، اف��ولگ��یری از بح��ران غیرقاب��ل درم��ان و رو ب��ه قهق��رای نظ��ام س��رمایهجهت به��ره

مدت خلقاستراتژیک امپریالیزم امریکا و بحران مزمن نظام حاکمۀ� وطنی برای پیشبرد جنگ طوالنی.دهدتا پیروزی نهایی ارائه می

برای فدا کردن جان خود»دهد که های فیلیپین فراخوان میبرنامۀ� عمومی حزب به تمام کمونیست در راه مبارزه برای ایجاد یVک فیلیVپین نVوین کVه کVامالً مسVتقل، دموکراتیVک، متحVد،

.«عادالنه و شکوفا است، آماده باشند

این برنامه بار دیگر ب�ر ض��رورت برپ��ایی انقالب مس��لحانه ب��ه منظ�ور مقابل�ه ب��ا خش�ونت مس��لحانۀ� گ��ر وهای امریک��ایی و طبق��ات مرتج��ع ح��اکم محلی و ب��رای پای��ان دادن ب��ه نظ��ام س��رکوبامپریالیست

.نمایدفئودالی تاکید میمستعمره و نیمهاستثمارگر نیمه

گذارد و سپس به تشریح وظایف مش��خص درروز شدۀ� حزب ده وظیفه عمومی را پیش میبرنامۀ� به.پردازدهای سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و روابط خارجی میزمینه

انتخابات .کنگرۀ� دوم حزب، کمیتۀ� مرکزی و بوروی سیاسی جدید را ب��رای ی��ک دورۀ� پنج س��اله انتخ��اب نم��ود

سال ح��زب هس��تند؛بیش از نیمی از اعضای تازه انتخاب شدۀ� کمیته مرکزی از کادرهای جوان و میان تر ره��برینماید رهبری شادابی خود را حفظ نماید، روابطی محکم با سطوح پایینمی امری که تضمین

خص��وص در برپ��ایی مب��ارزۀ�برقرار نماید و قادر به ره��بری ک��ار پراتی��ک و وظ��ایف روزم��رۀ� ح��زب به.مسلحانه انقالبی علیه دولت ارتجاعی باشد

تر، امر تربیت ایدئولوژیک، سیاسی و تشکیالتی ره��برانی ک��هکار با کادرهای جوانترکیب اعضای کهنه.نمایدهای پیش رو خواهند بود را تضمین میدار حزب در سالسکان

را بن��دی تج��ارب ف��ردی و جمعی خ��ود، دانش و مه��ارتکار است که با جمعاین وظیفۀ� کادرهای کهنه.تر رهبران حزب کمک نمایندانتقال دهند تا به راهنمایی فعالیتهای روز نسل جوان

نتایج خ��وزه، رفی��ق حزب کمونیسVVت فیلیVپینکنگرۀ� دوم باالترین احترام��ات را نث��ار ص��در بنیانگ��ذار

)کا مخفف کازاما و در زبان تاگالوگ به معنای رفی��ق اس��ت، جوم��ا کا جوماکنگره . نمودم��اریا سی�س�ون متفکVVر»را بعن��وان م(–خوانندن��ام اختص��اری خ��وزه ماری��ا سیس��ون اس��ت و معم��والً او را ب��ه این می

دار جنبشکمونیست کبیر، رهVVبر، آموزگVVار و راهنمVVای پرولتاریVVای فیلیVVپین و مشVVعل مورد تجلیل قرار داد و بر عظمت خدمات وی به انقالب فیلی��پین و جنبش «المللیکمونیستی بین

.طبقۀ� کارگر جهانی صحه گذاشت

ه��ای او در رابط��ه ب��ابه همین ترتیب کنگره تصویب نمود که کس��ب مش��ورت و راهنم��ایی از دی��دگاه ب��هجوما کاهمچ��نین آث��ار پنج جل��دی . جوانب ایدئولوژیک، سیاسی و تشکیالتی کار ح��زبی ادام��ه یابد

کنگرۀ� دوم قاطعانه اظهار داشت. ای و مبنای مطالعاتی حزب مورد تائید واقع گردیدمثابه مرجع پایه ده��ه 5 در طی ک��ا جومامائوئیستی که –لنینیستی–گیری از گنجینۀ� آثار مارکسیستیکه حزب با بهره

ت��ر وهای پیش رو انقالب دموکراتیک ملی را به قل��ل رفیعتدوین نموده است، قادر خواهد بود در سال.حتی به پیروزی نهایی نائل گرداند

ک��ه چ��ون»کنگرۀ� دوم همچنین مصوب نمود که یاد تمام قهرمان��ان و ش��هدای کمیت��ۀ� مرک��زی ح��زب «دور از نفسانیت، خود را وقف انقالب نمودند و تا آخرین نفس به ح��زب خ��دمت نمودندالگوهایی به

.را گرامی دارد

. مورد تائی��د ق��رار گ��رفت– سرود رسمی حزب –در کنگره متن فیلیپینی رسمی سرود انترناسیونال -را در برمی گیرد و در ترجمۀ� سایر بخش( فرانسوی)ای از سومین بخش متن اصلی این متن ترجمه

همچنین به تص��ویب رس��ید ک��ه در اجتماع��ات رس��می ح��زب،. ها نیز اصالحاتی صورت پذیرفته است.سرود انترناسیونال تنها به زبان فیلیپینی اجرا گردد

حد و حسر و با شکوه در خور، ص��دمین س��الگرد پ��یروزیکنگرۀ� دوم تائید نمود که با شور و شعف بی شده بیرون کشیدنوظایف تعیین. جشن بگیرد 2017نوامبر 7روسیه را در 1917انقالب بلشویکی

بخش اولین انقالب سوسیالیستی پیروزمن��د ت��اریخ بش��ر و رش��د اقتص��ادی وهای الهامها و آموزهدرس تحت رهبری پرولتاریایی به وقوع پیوست و همچنین 1953تا 1917ای که از سال سابقهاجتماعی بی

تاکید مجدد بر ادامۀ� امکان انقالب سوسیالیستی در مواجهه ب��ا بح��ران رو ب��ه وخ��امت نظ��ام جه��انی.داری استسرمایه

حزب کمونیسVVتک��ه پنج��اهمین س��الگرد 2018دس��امبر 26همچنین مصوب گردید به مناسبت ه��ای ب��ه دس��ت آم��ده توس��طبندی قرار گیرد و به پاس پیروزی است، تاریخ حزب مورد جمعفیلیپین

.حزب و خلق در پنج دهه مبارزات انقالبی گذشته جشنی برگزار گردد

م��رکب از نیروه��ای کن��دک محاف��ظ وارتش نوین خلقکنگرۀ� دوم با س��پاس از رزمن��دگان س��رخ همچنین اعضای ملیش��یه های خل��ق و تم�ام اعض�ا و فع�االن ح��زب ک��ه ب�ه تض��مین ام��نیت نماین��دگان

ه��ای درم��انی و س��ایرها را در سفر همراهی کردن��د، خ��وراک آم��اده کردن��د و کمکمساعت نمودند، آن خدمات را ارائه نمودند، به کار خود پایان داد.

************6

فیلیپین: مردم ُمِصرانه خواهان پایان ترک ارتش نوین خلق–مخاصمه با حکومت هستند

C. Kistler 2017, 2ژانویه  

حVVزب کمونیسVVت شVVاخۀA مسVVلح ارتش نVVوین خلق –، فیلیVVپین داوائVVو سVVیتی  می گوید مردم در سراسر کشور مصرانه خواهان آن هستند که بVVه تVVرک فیلپین

AۀVVمخاصمه با حکومت پایان داده شود، چرا که ارتش مستمراً مرتکب نقض بیانی آتش بس می گردد.

، یک مبارز سرخ می گوید هم ارتش و هم نیروهای شبه نظامی برایکا خواکینانجام عملیات های ضدانقالبی به صف آرایی در مناطق و محالت ادامه می دهند.

نمی تواند این واقعیت را انکVVار دوترته ، دستگاه دولتیمیندانائو او می گوید »در نماید که نیروهای ارتش همچنان عملیات ضدشورشVVی را در منVVاطق و محالتی

که به دژ شورشیان کمونیست معروف هستند، به پیش می برند«.

به آن اشاره می کند، همان »برنامVVۀA صVVلح و کا خواکین عملیات ضدشورشی کهمعروف به »اُپالن بایانی هان« است. نیروهای مسلح فیلیپین امنیت داخلی«

مغز متفکVVر پشVVت پVVردۀA »اپالن بایانی هVVان« رئیس سVVتاد کVVل نیروهVVای مسVVلح ارتش نVVوین  سال شVVورش گری50بود، که پایان دادن به  امانوئل باتیستا ژنرال

را هدف گرفته بود. خلق

هVا به طVور نمونVه و برنامVۀA دسترسVی بVهCOPDاو خاطر نشان می نماید کVVه »Aه نیروهای مسلح فیلیپین صلح و توسعۀVVه مادامی کVVتند کVVاقداماتی قانونی هس

در درون منVVاطق و محالت جریVVان دارنVVد، به واسVVطۀA اینکVVه تحت لVVوای آن هVVا نظامیان افراد مظنVVون بVVه هVVوا دار را هVVدف می گیرنVVد، مVVردم را تحت فرهنVVگ

ترس و آزار قرار می دهند«.

می گوید با جبهۀA دموکراتیک ملی فیلیپین یکی از اعضای هیئت صلح کانی لدزما ، مVردمنیروهVای مسVVلح فیلیVVپین توجVه بVه نقض مکVرر توافVق آتش بس توسط

مصرانه خواهان پایان ترک مخاصمه هستند.

می گوید »خلق از ما می خواهد که با توجه بVVه نقض گسVVترۀA حقVVوق بشVVر لدزماتوسط ارتش به توافق آتش بس پایان دهیم«.

بVVرخالف ادعVVای حکVVومت مبVVنی بVVر اینکVVه توافVVق آتش بس یک جانبVVه هم از و هم از سVVوی حکVVومت فیلیVVپین در طی جبهه دموکراتیVVک ملی فیلیVVپین سوی

تاریخ گفتگوهای صلح طوالنی ترین دورۀA اجرایی را داشVVته اسVVت، مVVوارد نقض ثبت شده مناطق و محالتی را نشان می دهد که نیروهای نظامی در آن به شدت

صف آرایی نموده اند.

می گوید »در روزنامه ها می خوانید حکومت فیلیپین الف می زند که توافق لدزما آتش بس حاضر طوالنی مدت ترین آتش بس در طول تاریخ مVVذاکرات صVVلح بVVوده

است«. است. اما ما می گوییم که موارد نقض فراوانی رخ داده

او همچنین خاطرنشان می سازد که اشغال مدارس و مراکز اجتماعVVات توسVVط نیروهVVای نظVVامی دولVVتی، نقض آشVVکار توافVVق فراگVVیر حقVVوق بشVVر و قVVانون

بشردوستانۀA بین المللی است.

CARHRIHLوین  یک توافق نامه تاریخی بین حکومت وVVت/ارتش نVVحزب کمونیس است. این توافق نامه شVVامل اصVVول حقVVوق بشVVر و خلق/جبهۀA دموکراتیک ملی

جمهVVوری1987قVVوانین بین المللی بشردوسVVتانۀA منVVدرج در قVVانون اساسVVی فیلیVVپین، در اسVVناد متعVVدد بین المللی در خصVVوص حقVVوق بشVVر و در قVVانون

بشردوستانۀA بین المللی است.

کVVه جی. جاالنVVدونی لوئVVیز جبهVVه دموکراتیVVک ملی رئیس وقت هVVیئت گفتگVVوی هلنVVد امضVVا کVVرده اسVVت، هVVاگ  در1998 مVVارس 14توافق نامVVۀA مVVذکور را در

می گوید این توافقنامVVه »بVVر منVVافع، آمVVال و وضVVعیت مشVVخص خلVVق فیلیVVپین، به خصوص کارگران، دهقانان، فقرای شVVهرها، زنVVان، مVVاهی گیران، اقلیت هVVای

ملی و دیگر بخش های مبارز جامعه فیلیپین مبتنی است«.

************7

هند: مائوئیست ها در منطقۀA مرزی آندرا- اودیشا تشکیالت خود راتوسعه می دهند.

C.Kistler – 2017 فبروری 17

ویساکهاپاتنام: علVVیرغم مواجهVVه بVVا یVVک عقب نشVVینی جVVدی در سVVال گذشVVته کVVه در قVVالب درگVVیری رامVVاگودا بVVروز نمVVود، مائوئیسVVت ها در منVVاطق مVVرزی ایVVالت آندراپرادشواودیشVVا تشکیالت خود را توسعه می دهند و به تدریج صVVفوف خVVود را تقVVویت می نماینVVد. نیروهVVای امنیتی هم در آندراپرادش و هم در اودیشا مظنون اند کVه مائوئیسVت هVا بVه واسVطۀA کمVک گردان هایی از دانداکرانیا در ایالت چاتیسگار قادر شده اند آسیب های خود را ترمیم نمایند.

چهار الی پنج گروهان ارتش چریکی رهVVایی بخش خلVVق از چاتیسVVگار بVVه نقVVاط مختلفی در ادویشا اعزام گشته اند. بنا به اظهارات منVVابع مVVا، تمVVام این تیم هVVای–منطقۀA مرزی آندرا

فعال از گردان های مائوئیست مستقر در بخش های سVVوکما و انتVVه وادا- ی چاتیسVVگار جVVدا شده و راهی این منطقه شده بودند. منابع افزوده اند که این استراتژی مائوئیست ها بVVرای تمرکز زدایی از نیروها و نمایش حضور قدرتمند برای حمایت از کادرهVVای شVVان در هVVر کجVVا

است که صفوف نظامی آن ها تضعیف گردیده است.

اطالعاتی دیگر که منجر به آماده باش کامل نیروهای پولیس گشته، آن است که کار نظVVارت اودیشVVا بVVه رهVVبران ارشVVد کمیتVVۀA مرکVVزی، مVVالوجوال و–و هVVدایت امVVور در مVVرز آنVVدرا

نوگوپاالرائو معروف به دئوجی واگذار گردیده است. هر دوی این رهبران در پیکVVار سیاسVVی و نیز در عملیات نظامی متخصص هسVVتند. منVVابع می گوینVVد کVVه این دو همچVVنین در هVVدایت

جوخه ها در شرایط و موقعیت های دشوار دارای تجربه هستند.

منابع مدعی شده اند که این دو عضو کمیته مرکزی با داشتن بیش از سه و نیم دهVVه تجربVVه در جنبش های ناگزال در تلنگانای شمالی و دانداکرانیا، اینک تمرکز خود را به تقویت جوخVVه

اودیشا معطوف می دارند. –ها در مرز آندرا

بنا به گزارشات، پVVولیت بVVورو و کمیتVVۀA مرکVVزی حVVزب کمونیسVVت هنVVد )مائوئیسVVت( بعVVد از –مواجهه با تلفات سVVنگین در درگVVیری رامVVاگودا، رهVVبری جنبش مائوئیسVVتی در مVVرز آنVVدرا

اودیشا را به سونو و دئوجی محول نموده اند. بنا به اطالعات واصله هر دوی اینها همراه بVVا دبیر سابق آندراپرادش، راماکریشنا تصمیماتی را در خصوص وضVVعیت فعلی در آنVVدراپرادش

و اویشا پیش از طرح ریزی برنامه ها در دسمبر سال گذشته اتخاذ کردند.

یک مقام ارش پولیس گفت : " ناکسال ها در کارزار ضد حملVVۀA تVVاکتیکی در منVVاطق آنVVدرا و اودیشا درگیر شده اند." او افزود اگرچVVه تعVVداد مائوئیسVVت هVVا و اعضVVای ملیشVVیای آنهVVا در دوره های اخیر کاهش یافته است، درگیری کادرها در انفجار جVVادۀA سVVونکی گVVات کVVه در آن هشت راننVVده از دیپVVارتمنت پVVولیس کوراپVVوت کشVVته شVVده انVVد، صVVف آرایی تVVازۀA کادرهVVای

اعزامی از چاتیسگار را به اثبات می رساند.

م( گفت کVVه آنهVVا اطالعVVاتی–ویسکها رورال اس پی راهولدف سرما ) مقام ارشد پVVولیس دربارۀA جنبش مائوئیستی در بخش ویسکهاپاتنام دریافت کرده اند و در حال انجVVام اقVVدامات

پیشگیرانه هستند.

************8

هند: مائوئیست ها کنترل منطقه جنگلی در»پاالکاد« را به دست می گیرند

C. Kistler 2017, 3ژانویه  

ماالپورام: پلیس شواهدی را یافته که بر طبVVق آن مائوئیسVVت هVVا تحت حمVVایت مVVردم قبایVVل محلی بVVا طقVVع درخت، کنVVترول منطقVVۀA جنگلی در راسVVتای مVVرز کراالوتامیل نادو را به دسVVت گرفتVVه انVVد. یVVک سلسVVله از کلیپ هVVای ویVVدئویی

نشان میدهد مائوئیست های مسلح و مردم قبایل محلی با همکاری هم درختانجنگل را قطع و پرچم حزب کمونیست )مائوئیست( را در محل نصب می کنند. پلیس مظنون است منطقه ای که در ویدئوها مشاهده می شVVود جنگVVل آگVVالی در منطقه پاالکVVاد باشVVد. بنVVا بVVه اظهVVارات پلیس، این تصVVاویر در میVVان اسVVناد دیجیتالی یافت شده است که دست پلیس افتاده بود. در جریان این درگیری دو

رهبر مائوئیست، کوپو دواراج و آجیتا جان باختند. پلیس همچVVنین در محVVل درگVVیری یادداشVVتی را یافتVVه اسVVت کVVه می گویVVد

تامیVVل نVVادو را–مائوئیست ها مردم قبایل محلی سVVاکن منطقVVۀA مVVرزی کVVراال آکر منطقۀA جنگلی دست درازی کنند. بنVVا بVVه منVVابع120تهییج می نمایند تا بر

پلیس، این سبک دسVت درازی بVه مناطقVاز طریVق نVابودی جنگVVل و ایجVاد یVVک منطقVVۀA مرکVVزی قبVVایلی، همVVان سVVبک کVVاری اسVVت کVVه توسVVط گVVروه هVVای

مائوئیستی در مناطق تحت سلطه شان به کار برده میشود. منبع پلیس همچنین گفته است تصاویر نشان میدهنVVد گVVروه مائوئیسVVتی بVVرای برنامه ها و فعالیت های اصلی شVVان عمVVدتا بVVر منطقVVۀA جنگلی پاالکVVاد تمرکVVز

نموده و مدتی است که فعالیت های رزمی خود را افزایش داده است.

************9

-یک هفته بعد از درگیری در سوکما مائوئیست های مدرن مصادره شدههایی از سالحها عکس

از نیروهای پولیس منتشر نمودندC. Kistler 2017 مارچ, 22 

نVVیروی ذخVVیرۀA مرکVVزی عضو 12 کVVه طی آن سوکما یک هفته بعد از درگیری در همVVراه بVVا یVVک ایکشته شدند، حVVزب کمونیسVVت هنVVد )مائوئیسVVت( بیانیه پلیس

های مدرن مصادره شدۀA متعلق به نیروهای کشته شVVدۀAعکس از مجموعه سالح.پولیس در این درگیری منتشر نمود

هنVVد کمیتۀA باسVVتار جنVVوبی حVVزب کمونیست عکس همراِه بیانیۀA صادره از سوی چهار تفنگ کالشینکوف، شش تفنگ اینساس، یک مسلسل سVVبک، (مائوئیست)

هVVایسیم و خشVVابیک تفنگ مجهز به پرتاب کنندۀA نارنجک تفنگی، دو دستگاه بی مرمی که به دست نیروهVVای مائوئیسVVت افتVVاده اسVVت را 1130 محتوی بیش از

.دهدنشان می

کVVه حملVVه بVVه کVVاروان ارتش چVVریکی رهVVایی بخش خلق هVVا، کادرهVVایمائوئیست نVVیروی نفVVر از 12 بVVه انجVVام رسVVاندند و سVVوکما مارچ در 11 محافظ جاده را در

.دهندرا کشتند، مورد ستایش قرار می ذخیرۀA مرکزی پولیس

صVVرفاً» هVVا رایادداشVVت مطبوعVVاتی مائوئیست پVVولیس باسVVتار در همین حین،.خوانده است «پروپاگاندایی پوچ

Aبعیت از بریگاد سرخ این بیانیۀVVال سVVر اعمVVنی بVVایی مبVVامل ادعاهVVنین شVVهمچ .است چاتیسگار در جنوب باستار سوی نیروهای امنیتی بر روستائیان قبایلی

در .طی ماه گذشته است باستار این سومین زد و خورد مهم در ناحیۀA پرتالطم کشVVته نارایانپور  در (مائوئیست)هند  حزب کمونیست روز پنج شنبه دو عضو از

های مسلح در مسیر یک کاروان محافظت از جادهمارچ مائوئیست 11 شدند و در نیروهVVای ذخVVیرۀA نفVVر از 12 دست به عملیات کمین زدند کVVه طی آن سوکما در

.کشته شدند مرکزی پولیس

حضVVور دارنVVد، امVVا چاتیسVVگار بخش ایالت 27 بخش از 16 ها حداقل درمائوئیست.فعال هستند باستار بیش از همه در منطقۀA جنوبی این ایالت یعنی

************