parnian 16

یان مهاجر ایرانعرسانیعی و اطجتما فرهنگی، ا نشریه2013 ، نوامبر1392 آباناره سوم، ، شم سال سومدار کانا د3/5 : قیمتwww. parnianmagazine.com

Upload: shahab-o-ddin-mokhtari

Post on 06-Apr-2016

229 views

Category:

Documents


9 download

DESCRIPTION

Parnian Magazine Vol. 16 Iranian Immigrants Monthly

TRANSCRIPT

Page 1: Parnian 16

نشریه فرهنگی، اجتماعی و اطالع رسانی ایرانیان مهاجر سال سوم، شماره سوم، آبان 1392، نوامبر 2013

قیمت: 3/5 دالر کانادا

www.parnianmagazine.com

Page 2: Parnian 16

خواننده محرتم،

از این که نسخه ١٥ ماهنامه پرنیان را با اپلیکیشن موبایل پرنیان مطالعه می �ایید بسیار خرسندیم و از ش� سپاسگذاریم.

با ورود کد کوپن ٤٠ امتیازی زیر در وبسایت پارس کانادا، هدیه گروه رسانه ای پرنیان را پذیرا باشید.

لطفا با ارائه نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود، ما را در پیمودن گام های بعدی برای بهبود محصوالت فرهنگی گروه رسانه ای پرنیان یاریگر باشید.

گروه رسانه ای پرنیان

parap-041192-novnad

Page 3: Parnian 16

Westmount: 1,299,000$

Plateau: 1,395,000$

Cote St-Luc: 1,150$/month.743 sq ft., 16th floor, 1 bedroom open concept condo fully furnished in the heart of Cote St-Luc. Fully renovated kitchen and bathroom with heated floor, one indoor parking, indoor pool, gym, sauna.

Downtown: 1,150$/month.

N.D.G. : 459,000$

Plateau: 1,250,000$

I M M O B I L I E R

Very good income revenue property, 5 - plex, building always rented.

Spacious fully furnished apt., 529 sq ft., 1 bdrm. Near Concordia university,Dawson College, La Salle College, metro Guy-Concordia. A/C, pool.

Completely renovated, new designed kitchen, 3+1 bedrooms, 3+1 bathrooms, finished basement, fireplace, a/c, 2 garages. Near all the facilities.

1,155 sq ft., very nice open concept LVR/DNR with 3 bedrooms, 2 bathrooms, garage, gym. Near all the facilities.

Beautiful 6 - plex in the heart of Plateau. Very good income, very well located.

مشـاور امـالك مســكونى و تجـــارىProfusionimmo.ca Tel: 514.935.3337

Maryam Khaleghi

Real Estate Broker514.983.5415 514.928.5415

Real Estate BrokerHamid Sedigh Kaghazchi B.Sc

مريم خالقى حميد صديق كاغذچى

Page 5: Parnian 16

شماره آینده پرنیان، اول دسامبر 2013 منتشر خواهد شدپرنیان دیجیتالی با امکانات متعدد را در وبسایت پرنیان

www.parnianmagazine.com ببینید و یا از طریق اپلیکیشن آن در Apple Store و Google Play دانلود کنید.

سال سوم، شماره سوم، شماره پیاپی 16آبان 1392، نوامبر 2013

ISSN 2291-2940 (Print)ISSN 2291-2959 (Online)

ناشر: گروه رسانه ای پرنیانParnian Media Group Inc.

مدیر مسئول: علی مختاری[email protected]

سردبیر: مجید بسطامی[email protected]

جانشین سردبیر: مصطفی مختاری[email protected]

مدیر روابط عمومی و منابع انسانی: لیلی سرحدی[email protected]

پرسش یا سفارش آگهی:[email protected]

گرافیک و صفحه آرایی: محمد خوشکام، حسین اسماعیلی

مدیر فنی سایت و اپلیکیشن نشریه: شهاب مختاریگروه مترجمین و نویسندگان:

نشاط تهرانی، عبدالرسول دیانی، بهنام راد، میترا روشن، وحید طلوعی، فرحناز سمیعی، محمد علی شاکرمی، انسیه غفوریان، نادیا غیوری،

ساقی مطهری، وحیدالدین نمازی، یحیی نطنزیتلفن و فکس دفتر مونترال:

Tel: 1 (514) 903-4726fax: 1 (514) 439-4726

تلفن دفتر تهران: 220-250-84 )021(Toronto: 1 (647) 429-1848 :تلفن سفارش آگهیVancouver: 1 (604) 909-3073Tehran: 0937-358-7244

تماس با پرنیانwww.parnianmagazine.com :وب سایت

پرنیان از دریافت مقاالت و نوشــته های مخاطبان استقبال می کند. مطالب برای انتشار باید در قالب فایل Word باشد.

نقل مطالب نشریه با ذکر ماخذ آزاد است. برای نقل مطالب سایت، به آیین نامه مربوطه مراجعه نمایید.

اســتفاده از طرح ها و آگهی ها بدون اجــازه کتبی غیرمجاز بوده و می تواند تبعات حقوقی داشته باشد.

پرنیان هیچ گونه مســئولیتی در قبال آگهی های چاپ شده ندارد.مسئولیت مقاالت منتشر شده با نویسندگان آنها است.

بازنشر قصه ها و قطعات ادبی نیازمند دریافت اجازه از نویسندگان است.

نشریه فرهنگی، اجتماعی و اطالع رسانی ایرانیان مهاجر

وعده پیشین محقق شد، خبرهای خوش تر در راهخوشبختانه وعده این قلم برای عرضه اپلیکیشن پرنیان بر روی بازار گوگل موصوف به Google Play در شماره گذشته زودتر از انتشار آن شماره محقق شد و حاال پرنیان بر

روی هر دو بازار عمده عرضه اپلیکیشن های کاربردی حضور دارد. البته اپلیکیشن ما روی گوگل پلی هنوز نیازمند اصالحاتی است از جمله مشکل چپ به راست ورق خوردن صفحات که معضل همه نشریاتی است که با زبان های راست به چپ کار می کنند اعم از فارسی، عربی، عبری و نظایر آنها. تیم فنی نشریه در حال بررسی این موضوع هستند و بعد از حل این مسئله، همان طور که در شماره گذشته بیان شد فاز اول

کار به پایان می رسد و وارد فاز دوم می شویم. در این فاز هدف این است که امکانات اپلیکیشن ها به تدریج ارتقا یابد و پرنیان بتواند به مخاطبانش طعم یک نشریه دیجیتالی تمام و کمال را بچشاند. امیدوارم در شماره آینده و

.یا نهایتا اولین شماره در سال 2014 به چنین توانی دست یافته باشیم

ضرورت فعالیت روزنامه نگاران ایرانی االصل در رسانه های کانادایی

توصیــه می کنم خبر مربوط به انعکاس اعتراضات ایرانیان در رادیو-کانادا از طریق مقاله بهادر ذبیحیان را اگر پیشتر مطالعه نکرده اید در صفحه 14 ببینید. این رفتار عجیب و غیرقابل توجیه اداره مهاجرت و دفتر آنکارا را که رسما و با تندی از معترضان خواسته اند که سکوت اختیار کنند و دم از مخالف نزنند! قطعا کسانی که در کانادا زندگی می کنند و با شرایط این کشور آشنا هستند باورنکردنی ارزیابی می کنند. البته برای نگارنده چنین برخوردی اصال عجیب نیســت چون جناب کنی که وزارت مهاجرت را چون امپراطوری کنترل ناپذیر و غیرپاسخ گو اداره می کرد به مرور همین روش و منش را به زیرمجموعه خود منتقل ساخته بود و متاسفانه توانسته بود تعداد زیادی از شخصیت های برجسته کامیونیتی های مهاجران را با لبخند و البته مهم تر از آن، توزیع صله های سلطانی از کیسه مالیات دهندگان کانادایی خام کند. وزیر جدید هم که بعید است نه توان و نه اراده ای برای تغییر این وضعیت داشته باشد پس عجیب نیست که امروز می بینیم، سلطان زادگان به عدد دفاتر صدور ویزای کانادا در جهان )یا حداقل در کشــورهای غیر »جهان اول«( تکثیر شــده اند و هر روز در حال برآب دادن دسته گلی هستند که ایمیل های اداره مهاجرت و دفتر صدور ویزای آنکارا تنها

نمونه هایی از آنهاست.اما راستی چرا چنین است؟ بزرگ ترین دلیلش این است که این گروه، صدای معترضان را بسیار کوتاه تر از آن می دانند که بتوانند در داخل کانادا طنینی ایجاد کند. از همین جاست که کار امثال بهادر ذبیحیان یا ژیان قمیشی اهمیتی دوچندان می یابد چون به آن مغروران یادآوری می کنند که جامعه ایرانیان متشــتت هست اما »الل و پتی« نیست. همچنین این مورد به جامعه ایرانیان کانادا هم یادآوری می کند که چرا باید بیش از پیش بر روی نسل دوم و ســوم خود برای فعالیت در رسانه های کانادایی سرمایه گذاری های مادی و معنوی

.انجام دهدسردبیر

parnianmagazine.com

یادداشت سردبیر5 November 2013 . No16

نشریه فرهنگی، اجتماعی و اطالع رسانی ایرانیان مهاجر سال سوم، شماره سوم، آبان 1392، نوامبر 2013

قیمت: 3/5 دالر کانادا

www.parnianmagazine.com

Page 6: Parnian 16

موضوع ماه20 پرسه در محله های بی خاطره

26 دسته بندی کیفی سالمندی و تاثیر خاطره جمعی28 قلب های جا مانده

30 برنامه های حمایتی دولت فدرال برای کهنساالن کانادایی34 فعالیت های کهنساالنه

مطلب حقوقی38 رویه عملی دولت ها در مورد پدیده تابعیت مضاعف )قسمت دوم(

توصیه شده ها8 توصیه شده ها

سخنی با خوانندگان10 بانک TD و ادامه نقض حقوق ایرانیان

گزارش12 طوفان دافی بر علیه هارپر

البالی اخبار14 بازتاب اعتراضات ایرانیان در مهمترین رسانه کبکی15 فشار بر دولت انتاریو برای افزایش حداقل دستمزد

16 اعتصاب افسران مهاجرت و دیپلمات های کانادایی پایان یافت17 وعده های دولت هارپر برای جلب توجه افکار عمومی

18 سطح مهارت های کامپیوتری در میان بزرگساالن کانادایی

نگاه کاریکاتوریست19 کاریکاتور

صفحه 12

صفحه 15

صفحه 20

صفحه 55

parnianmagazine.com

فهرست مطالب6آبان 1392. شماره 16

Page 7: Parnian 16

توصیه های کاربردی40 مثل یک ناشر فکر کنید

42 شرکت های بزرگ نفت و گاز در جستجوی چه هستند؟

44 نقــش فعالیت هــای فوق برنامــه در موفقیت دانش آموزان کانادا

44 یک مقایسه اجمالی از سیستم دانشگاهی کانادا و ایران

48 اعتبــار مالیاتی کارفرمایان بــه دلیل بکارگیری کارآموزان بخش فنی و حرفه ای

50 15 خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازه وارد

هنر و سرگرمی53 تازه های صفحه کوچک

صفحه 42

صفحه 46

parnianmagazine.com

فهرست مطالب7 November 2013 . No16

Page 8: Parnian 16

با انعکاس رفتار غیرقابل توجیه اداره مهاجرت و دفتر ویزای آنکارابازتاب اعتراضات ایرانیان در مهم ترین رسانه کبکی

»انعکاس مقاله بهادر ذبیحیان خبرنگار ایرانی االصل در وبسایت فرانسه زبان مهم ترین رسانه کانادا )سی بی سی/رادیو-کانادا ( با استقبال بسیار گرم و مثبت کاربران ایرانی مواجه شده که از کامنت های آنها بر مطلب وی کامال آشکار است.

اکثر این کابران کسانی هستند که برای مهاجرت به استان کبک تقاضا داده اند، مصاحبه شده اند و از قبولی خود مطمئن هستند اما ماه هاست از تاخیرهای بی دلیل، وعده های عملی نشده، رفتارهای متناقض و تصمیمات نیمه کاره اداره مهاجرت کانادا و دفتر ویزای آنکارا در عدم بررسی این پرونده ها و یا انتقال به یک دفتر ویزای دیگر )پاریس( و بی توجهــی اداره مهاجرت کبک در پیگیری وظایف قانونی خود به تنگ آمده اند و اعتراض شــان را از طریق ابزارهای

رسانه های اجتماعی به ویژه توییتر به وزیر مهاجرت کانادا منتقل کرده اند.«..این گزارش را در صفحه ...بخوانید

دسته بندی کیفی سالمندی و تاثیر خاطره جمعی

دکتر وحید طلوعی

»استفاده از ســن به منزلۀ شاخصی برای تعیین سالمندی در بین پژوهشگران و نیز در فهم عامه بسیار متداول است، اما تعیین دقیق مرز سالمندی با سن خاص – و پذیرفته شدۀ 65 سالگی – و قرار دادن سی سال پس از آن در این دوره ناکافی است.

این زمان به دوره های کوتاه تر و نامیدن هر کدام به نامی ویژه نیز کمکی تقسیم بندی نمی کند، زیرا در اینجا الزم است که مبنای طبقه بندی را عوض کرد.«

مقاله تحلیلی دکتر طلوعی در مورد بررســی کیفی موضوع ســالمندی را در صفحه 26 .بخوانید

پرسه در محله های بی خاطره گزارشی از زندگی

سالمندان ایرانی در کانادامیترا روشن

»در جوامع مدرن مانند کانادا برخورد با سالمندان دوگانه است. از طرفی به عنوان انسان هایی که حق حیات دارند از خدمات مختلف بهره مند می شوند ولی به دلیل نوع خانواده هسته ای، برای رسیدگی بیشــتر به مراکز مخصوص نگهداری ســالمندان سپرده می شوند. پیرها و بیمارها از امکانات اولیه برای بهداشــت و درمان برخوردار هستند ولی از

نیازهای عاطفی و اجتماعی محرومند.«گزارش مفصل میترا روشن درباره وضعیت سالمند در کامیونیتی های قومی را در صفحه

.20بخوانید

parnianmagazine.com

توصیه شده ها8آبان 1392. شماره 16

Page 9: Parnian 16

برنامه های حمایتــی دولت فدرال برای کهنساالن کانادایی

برگردان ساقی مطهری

دغدغه هــای مالی یکــی از بزرگ ترین نگرانی های کهنساالن در هر جای دنیا است. چنین دغدغه هایی می توانــد به ســایر مشــکالت در زمینــه کاهش استانداردهای زندگی، بهداشت و درمان و معاشرت با دیگران منجر شود. به همین دلیل از سال ها برنامه های متنوعی برای حمایت مالی از این رده سنی در سطح ملی و اســتانی طراحی و اجرا شده است. اگرچه در سال های اخیر به دلیل بروز مشکالت عمیق اقتصادی و هم چنین نگرانی از نحــوه تامین منابع مالی الزم

برای حمایت از بیبی بومرها، تجدیدنظرهایی در این برنامه ها صورت گرفته )از جمله

افزایش ســن دریافت OAS از 65 به 67 سالگی( اما اصول

آن کماکان پابرجاست. در صفحات ... به تعدادی و مطرح تریــن از مهم ترین موارد اشاره

.شده است

رویه عملی دولت ها در مورد پدیده تابعیت مضاعف

قسمت دومدکتر عبدالرسول دیانی

وکیل دادگستری در ایران و استادیار دانشگاه

»پیشتر بیان شد که معدودی از کشورها چون آمریکا، کانادا، سوئد، انگلستان، سوئیس، ارمنستان، استرالیا و نیوزلند اجازه تابعیت مضاعف را به شهروندان خود می دهند، اما اغلب کشورها مانند ایران، هند و چین قوانین بازدارنده بــرای تعدد تابعیت وضع کرده اند. در قســمت اول به کشــورهایی که تابعیت دوم را پذیرفته اند و شرایط آنها پرداختیم.« در صفحات .....وضعیت تابعیت مضاعف را در کشورهای مخالف

این کار بررسی می کنیم.

فعالیت های کهنساالنهنگاهی به فعالیت های ویژه سالمندان در جوامع قومی

نشاط تهرانی

»در جامعه ایرانیان مقیم کانادا انجمن ها، گروه ها و سازمان های بسیاری در زمینه های مختلف فرهنگی اجتماعی اقتصادی هنری و حقوقی فعالیت دارند اما هنوز متاسفانه به جز در یکی دو شهر بزرگ کانادا مراکز زیادی برای خدمت رسانی به شهروندان ارشد در این کشور فعال نیستند و باز هم متاسفانه چنان که دیده می شود همان تعداد اندک موجود نیز از حمایت کافی ایرانیان برخوردار نبوده اند. البته در امریکا به دلیل این که سن نسل اول و دوم مهاجرت به سنین میانسالی و کهنسالی نزدیک شده است این مراکز

بیشتر تاسیس شده اند و موفقیت بیشتری داشته اند.«در صفحات .... نگاهی بیاندازید به خدماتی که انجمن ها و مراکز مربوط به جوامع قومی مختلف در شهر

.مونترال که به شهروندان ارشد خود ارائه می دهند

parnianmagazine.com

توصیه شده ها9 November 2013 . No16

Page 10: Parnian 16

بــه تازگی اطالع یافتم که بانک TD امکان دسترســی به حســاب های این بانک از ایران را مســدود کرده اســت بنابراین دوســتانی که در بانک TD حساب دارند در سفر به ایران امکان دسترســی آنالین به حساب خود در این بانک را ندارند. اگر در ایران هســتید و بخواهید حساب خود را در کانادا در بانک TD چک کنید پیغامی دریافت می کنید مبنی بر اینکه از کشوری ممنوع به سایت این بانک وصل شــده اید. جالب این است که به صفحه اصلی این ســایت می توانید وصل شوید ولی به محض اینکه دگمه الگین به حســاب خود را بزنید این پیام که تصویر آنرا در همین صفحه می بینید ظاهر می شــود. این در حالی است که دیگر بانک های کانادایی مشکلی از این جهت ندارند و شما می توانید بدون مشکل حساب خود را در بانک رویال

نشنال و دیگر بانک ها چک کنید.این بانک مدت هاست که حساب بسیاری از ایرانیان را به بهانه های واهی و گاه بدون هرگونه توضیحی بسته است که پیش از این بــه آن پرداخته ایم. تالش هایی هم در این ارتباط صورت گرفت که البته بیشتر به دلیل عدم انسجام و همدلی جامعه ایرانی به جایی نرسید. در این ماجرا برخی ایرانیان بدون آگاهی کافی از وضعیت کسانی که با مشکل روبرو شــده اند با ایراد اتهامات واهی عمال بر علیه منافع اعضا جامعه ایرانی عمل کرده و توجیه گر این رفتار بودند

که جای تاسف دارد.ایــن اقدام اخیر عمال این بــار ایرانیانی را که هنوز در این بانک حساب دارند را هدف گرفته است. بسیاری از ایرانیان به هر دلیل گاه مجبور به سفر به ایران و در این سفر ناچار به کنترل امور مالی خود در کانادا به صورت آنالین هستند. دسترسی آنالین به حساب شخصی حق صاحب حساب است. این بانک با این حرکت عمال گام دیگری در نقض حقوق مشــتریان ایرانی خود برداشته است آن هم به بهانه مقــررات تحریم که هیچیک از بندهــای آن مقررات که اتفاقا به شدت غیر اصولی و بسیار غیرمنطقی نوشته شده

توجیه گر این رفتار نیست.بانک TD این روزها سردمدار نقض حقوق ایرانیان کانادا شده است. تو گویی دشمنی با ایرانیان و نه دولت ایران را برای خود ماموریتی فرض کرده اند که بر آن پای می فشارند.

این که چرا چنین است البته بر اهل فن پوشیده نیست.برماست که تا می توانیم در مورد رفتار این بانک اطالع رسانی کنیم و دســت کم به هموطنان در مورد این بانک هشدار دهیم به خصوص تازه مهاجرین که ممکن است در مدتی کوتاه پس از آمدن به این سرزمین بخواهند رقمی از اموال خود در ایران را منتقل کنند. رفتار این بانک به گونه ای است که با اولین انتقال پول از منشا ایران و یا به گمان ارسال از منشــا ایران به هر دلیل و هر رقم حساب شما را می بندد

بدون اینکه از شما توضیحی بخواهد. .اعتماد نکنید TD به بانک

بانکی که قابل اعتماد نیستبانک TD و ادامه نقض حقوق ایرانیان

علی مختاری[email protected]

بانــک TD ایــن روزهــا حقوق نقــض ســردمدار

ایرانیان کانادا شده است.

parnianmagazine.com

سخنی با خوانندگان10آبان 1392. شماره 16

Page 11: Parnian 16

احساس تشنگی می کنید و دنبال نوشیدنی سالمتری از نوشابه های گازدار هستید؟ شــما آب میوه را انتخاب می کنید؛ نه؟ حقیقت این است که درحالی که این آب میوه ویتامین ث مورد نیاز شما را تعیین می کند ولی سرشار از شکر و اسید است که برای سالمت دندان های شما مضر است. با نوشیدن آب میوه دندان های شما آغشته به اسید شده که باعث سستی دندان ها می شود. درعین حال شکر موجود در آب میوه از باکتری های موجود در دهان شما تغذیه کرده و اسید بیشتری تولید

می گردد. چند توصیه ارزشمند در صورت نوشیدن آب میوه:

بهترین زمان برای مصرف آب میوه هنگام صرف غذا است زیرا غذا اسید آّب میوه را خنثی می کند و اسید بیشتر روی مواد غذایی اثر می کند تا روی دندان های شما.آب میوه را مزمزه نکنید بلکه آن را در مدت کوتاهی بنوشــید و تمام کنید. در این صورت اســید، مدت کمتری در تماس با دندان های تان خواهد بود. اگر به کــودک خود آب میوه می دهید آنرا داخــل لیوان ریخته و با نی به او بدهید. در این صورت آب میوه کمتر در تماس با دندان ها قرار می گیرد. هیچ وقت از شیشه شیر یا لیوان های مخصوص کودک برای این منظور استفاده نکنید به این دلیل که شیشــه شیر باعث می شود که زمان نوشیدن طوالنی تر شود و در نتیجه دندان ها

زمان بیشتری در تماس با اسید و شکر خواهند بود. آب ســبزی ها جایگزین بهتری برای آب میوه اســت زیرا شکر کمتری دارد به شــرطی که ازمصرف آب سبزی های اسیدی مانند آب گوجه فرنگی خودداری شود. عالوه بر این برچسب آب سبزی ها را بررسی کنید زیرا ممکن است سرشار

از نمک باشند.آب میوه هیچ وقت جایگزین میوه و سبزی های تازه نمی شود. میوه و سبزی های

تازه همیشــه بهترین انتخاب هســتند زیرا آب میوه فاقد فیبر است و سرشار از کالری. در ضمن عمل جویدن میوه و ســبزی های تازه باعث تولید بزاق دهان

می شود که از دندان ها در برابر اسید و شکر موجود در دهان محافظت می کند. برای بچه ها که میوه و سبزی ها را دوست ندارند پدر و مادر باید ابتکار به خرج داده و برای نمونه با افزون توت فرنگی تازه به غالت صبحانه و یا درست کردن پالوده )اسموتی( با میوه های تازه و یا افزودن سبزی های تازه به سس ماکارونی

کودکان خود را به خوردن سبزی های تازه تشویق نمایند. حداقل یک ساعت بعد از نوشیدن آب میوه صبر کنید و بعد دندان کودک خود را

مسواک بزنید زیرا بزاق، خاصیت شستشو و تقویت کنندگی دندان دارد.بهترین دوست دندان در زمان تشنگی همان آب آشامیدنی است. آب شیر شهری به دلیل داشتن فلوراید که باعث تقویت دندان ها می شود به مراتب از آّب بطری

بهتر است. پس از آب، نوشیدنی های سالمی مانند شیر - ماست نوشیدنی - شیر سویای

.شیرین نشده و یا آب سبزی ها با میزان نمک پایین توصیه می شوند

دکتر نسرین صبا دندانپزشک و در اتاوا شاغل می باشند. برای کسب اطالعات بیشترلطفا به وب سایت:

www.Bankdentistry.com

یا به مطب ایشان به آدرس زیر مراجعه نمایید:1189, Bank Street, Ottawa

Phone: 613 241 1010

نوشیدنی ها و سالمت دهان و دنداندکتر نسرین صبا جراح - دندانپزشک

Page 12: Parnian 16

دولت اتاوا در هفته کاری 25-21 اکتبر شاهد یکی از دشوارترین روزهای کاری خود در 8 سال حکومت محافظه کاران بر این کشور بود و تحلیل گران سیاسی اتفاقات به وقوع پیوسته در مجلس سنا در این هفته را

در تاریخ کانادا بی سابقه ارزیابی کردند.درحالی که حدود 5 ماه از افشــای موضوع صدور چکی به مبلغ 90 هزار دالر توســط نایجل رایت، مسئول دفتر پیشــین هارپر برای جبران هزینه های نادرست سناتور مایک دافی می گذرد ]جزییات را در اینجا و اینجا در گروه رسانه ای پرنیان بخوانید[ که به استعفای رایت منجر شد نه تنها این قصه کهنه نشده بلکه روز به روز بر ابعاد و حاشــیه های آنها افزوده می شود و هارپر را بیشتر و بیشتر در چاله بی آبرویی و فشار افکار عمومی و رسانه ها فرو می برد. اما آنچه به ویــژه در این هفته اتفاق افتاد، کبریت انداختن در

انبار باروت بود.ماجرا چنین بود که اعضا ســنا برای بررسی تعلیق عضویت ســه تن از اعضا محافظه کار این مجلس که متهم به ادعای مالی بــرای هزینه هایی که قانونا

نمی توانســته اند برای آنها پولــی دریافت کنند، در روزهای سه شنبه و چهارشنبه تشکیل جلسه دادند. این درخواســت توســط اعضا محافظه کار سنا که اکثریت دارند انجام شده بود. با این تعلیق عضویت، این سه تن نه تنها با بی آبرویی سیاسی، کرسی های خود را از دست می دهند بلکه حقوق، مزایا و تمامی امتیازات مالی مربوطه را بعد از این، دریافت نخواهند کرد که به گفته آنها با توجه به ســن باال و شــرایط جسمی حداقل دو تن، می تواند وضعیت زندگی و سالمتی آنها را بسیار دشوار سازد. برخالف همیشه این بار اعضا لیبرال مجلس که هم اکنون اقلیت دارند با این استدالل که هنوز اتهامات این سه تن اثبات نشده و چنیــن اخراجی به معنای قصاص قبل از جنایت است به نفع این سه محافظه کار پیشین با نظر اکثریت مخالــف بودند اما تعدادی از چهره های برجســته محافظه کاران به ویژه رهبر فراکسیون محافظه کاران با این بهانه که باید مجلس سنا را از چنین اقداماتی پاک

کرد بر این اخراج اصرار داشتند. نظر احزاب مخالف این اســت که محافظه کاران

در ادامه رسوایی سنا

طوفان دافی بر علیه هارپر

مورد دیگری که در سخنرانی دافی اهمیت زیادی داشت وقتی بود که وی تک تک اعضا سنا را مخاطب قرار داد و از آنها خواســت که در برابر دستورات رهبر حزب )هارپر( که برخالف وظایف و تعهدات آنها و قسمی که خورده اند است بیاستند

parnianmagazine.com

گزارش12آبان 1392. شماره 16

Page 13: Parnian 16

می خواهند با این اخراج، صورت مسئله را به ویژه در مورد ماجرای چک مشکل ساز پاک کنند، دست RCMP را که هم اکنون در حال بررســی موضوع است ببندند و حساســیت افکار عمومی را کاهش دهند. ضمن اینکه خود را پایبند به شــعارهایی که 8 سال پیش هارپر بر اساس آنها قدرت را به دست گرفت نشان دهند که در راس آنها پاک سازی فضای

سیاسی از سیاست مداران آلوده به فساد مالی بود.به هر حال مجموعه این فشــارها ســبب شــد که زمانی که مایک دافی در مقام دفاع از خود سخنرانی می کــرد یکی از اتفاقات مهم در مجلس ســنا رقم بخــورد. دافی در ســخنرانی 15 دقیقه ای خود ]در اینجا بشنوید[ که با استواری، دقت و شجاعت بسیار بیان شد پیکان اتهام را به سوی تعدادی از مهم ترین شخصیت های محافظه کار سنا و هم چنین شخص نخســت وزیر گرفت و برای اولین بار این مطلب را افشا کرد که در اولین گفتگو در مورد هزینه های مسئله ساز »تنها آن سه نفر« )اشاره به خودش، هارپر و نایجل رایت( حضور داشته اند. دافی در این گفته ها مستقیما نخست وزیر را به اطالع داشتن از ماجرای چک متهم نکرد اما آن چنان بر بحث آگاهی نخست وزیر از کل موضوع و دســتور مســتقیم وی تاکید کرد که گویی هدف اصلی اش این اســت که برای هیچ کس ابهامی باقی نماند که صدور چک 90 هزار دالری با اطالع هارپر بوده است. هم چنین او اسامی چند شخصیت مهم دیگر را هم بیان کرد و به اطالع داشتن وکالی محافظه کاران و نخست وزیر هم اشاره کرد. هم گستردگی تعداد افرادی که از ابتدا در جریان ماجرا بوده اند و هم آشنایی با روان شناسی شخصیت اقتدارطلب هارپر برای اکثریت فعاالن سیاسی کمترین تردیدی باقی نگذاشته که هارپر از اول در پشت سر تصمیمات مربوطه بــوده و از ماجرای صدور چک آگاهی کامل داشته است. این موضوعی است که از روز اول وی منکر آن شده و اگر در ادامه به شکلی ثابت شــود که ادعای وی خالف این بوده اســت، اوضاع هارپر بهتر از کلینتون بر سر ماجرای مونیکا لیوینسکی نخواهد بود که نه به دلیل فساد اخالقی،

بلکه بیان دروغ به مردم و کنگره محکوم شدمورد دیگری که در ســخنرانی دافی اهمیت زیادی داشــت وقتی بود که وی تک تک اعضا سنا )البته در واقع اعضا محافظه کار فراکســیون سابق خود( را مخاطب قرار داد و از آنها خواســت که در برابر دستورات رهبر حزب )هارپر( که برخالف وظایف و تعهدات آنها و قسمی که خورده اند است بیاستند

و خــودش را نکوهش کرد که چرا در ماه فوریه که موضوع تازه آغاز شد به دستورات دفتر نخست وزیر مو به مو گوش سپرده است. او هم چنین با جزییات تمام از لحن تند و تهدیدگرانه مسئول دفتر هارپر و اعضا برجسته سنا که امر به پیروی از منویات نخست وزیر می کرده اند وگرنه از فراکســیون و سنا اخراج خواهد شد سخن گفت و اینکه در نهایت به قول و قرار خود پایبند نمانده اند. اگر گفته های دافی واقعیت داشته باشــد بکارگیری چنین لحن تهدیدآمیزی با سناتورها که از جایگاه بسیار برجسته ای در سلسله مراتب سیاســی در کانادا برخوردارند واقعا عجیب و نگران کننده اســت. از آنجا کــه مایک دافی یکی از چهره های رسانه ای و شناخته شده در کاناداست سخنانش برای نخست وزیر و تیم وی بسیار سنگین آمد و به همین دلیل هارپر فردای آن روز با حمله به

دافی سخنان وی را رد کرد.اگرچه مجلس سنا در کانادا دارای قدرت و اختیارات مجلس سنای امریکا نیست و به ندرت پیش می آید که به الیحه مصوب مجلــس نمایندگان رای منفی بدهد اما عضویت آن یکی از مهم ترین جایگاه های سیاسی در کشور شناخته می شود به ویژه که از معدود موقعیت های غیرانتخابی در کشور است و اعضا آن با معرفی نخست وزیر و تایید )تشریفاتی( فرماندار کل )نماینده ملکه در کانادا( از میان چهره های برجسته و محبوب هر منطقه انتخاب می شــوند و تا ســن بازنشســتگی )75 سالگی( عضو باقی می مانند مگر اینکه به دالیلی امکان ادامه عضویت آنها وجود نداشته باشد. در 8 سال گذشته با بازنشستگی اعضا لیبرال این مجلس )NDP هیچ عضوی در ســنا ندارد(، هارپر تالش کرد تنها با انتخاب افراد نزدیک به حزب خود، ترکیب آن را به نفع محافظه کاران تغییر دهد و در این کار هم موفق بود اما حتی در مخیله اش هم نمی گنجید که همین اعضا منجر به بروز دردســر و بحران برای

وی خواهند شد.اما این موقعیت فرصت مناسبی به رهبران دو حزب رقیــب فراهم کرد که بر حمله بــه هارپر بیافزایند به ویژه که جاســتین ترودو تنها راه حل موضوع را تقاضا از نخست وزیر و سایر افراد درگیر در ماجرا برای پاســخ گویی بعد از ادای قسم دانسته است. به هر حال به نظر نمی رسد این ماجرا با توجه به بلند شدن صدای سه سناتور و تحقیقاتی که پلیس کانادا در حال انجام آن است به این سادگی ها خاتمه یابد و شاید ســال 2014 را باید سال پایان فعالیت های

.سیاسی رسمی هارپر دانست

اگرچه مجلس ســنا در کانادا دارای قدرت و اختیارات مجلس سنای امریکا نیست و به ندرت پیش می آید که به الیحه مصوب مجلس نمایندگان رای منفی بدهد امــا عضویت آن یکی از مهم ترین جایگاه های سیاسی در کشور

شناخته می شود

در ادامه رسوایی سنا

طوفان دافی بر علیه هارپر

parnianmagazine.com

گزارش13 November 2013 . No16

Page 14: Parnian 16

انعکاس مقاله بهادر ذبیحیان خبرنگار ایرانی االصل در وبســایت فرانســه زبان مهم ترین رســانه کانادا )سی بی ســی/رادیو-کانادا ( با استقبال بسیار گرم و مثبت کاربران ایرانی مواجه شــده که از کامنت های

آنها بر مطلب وی کامال آشکار است.اکثر این کابران کسانی هســتند که برای مهاجرت به اســتان کبک تقاضا داده اند، مصاحبه شده اند و از قبولی خود مطمئن هستند اما ماه هاست از تاخیرهای بی دلیل، وعده های عملی نشــده، رفتارهای متناقض و تصمیمات نیمــه کاره اداره مهاجرت کانادا و دفتر ویزای آنکارا در عدم بررسی این پرونده ها و یا انتقال به یک دفتر ویزای دیگر )پاریس( و بی توجهی اداره مهاجــرت کبک در پیگیری وظایف قانونی خود به تنگ آمده اند و اعتراض شــان را از طریق ابزارهای رسانه های اجتماعی به ویژه توییتر به وزیر مهاجرت

کانادا منتقل کرده اند.بهادر ذبیحیان که بر اساس توضیحات علی مختاری در وبسایت رســمی اش مدت هاســت پیگیر این موضوع بوده و با مدیر کنپارس هم بعد از انعکاس اعتراض ایرانیان در روزنامه Lapresse سه نوبت تماس داشته در گزارش حرفه ای خود دقیقا بر روی نکته ای دست گذاشته است که می تواند این موضوع نه چندان حســاس برای کانادایی ها را به یک سوژه مهم و قابل بحث تبدیل کند یعنی رفتار توهین آمیز

و به یک معنا جهان سومی سفارت کانادا در آنکارا.ذبیحیان در ابتدا، گزارش خود را با موضوع فشــار کاری بسیار سنگین سفارت کانادا در آنکارا به دلیل تعطیلی ناخواسته سفارت کانادا در دمشق و تعطیلی )خواسته؟!( سفارت این کشور در تهران آغاز می کند تا ضمن یادآوری دشواری های کاری اعضا سفارت در آنــکارا و ایجاد همدلی با آنها زمینه را برای بیان موضوع مهم تر که محور اصلی گزارش است جلب کند و آن اینکه این ســفارت با ارسال ایمیل هایی به افرادی که در توییتر یا سایر ابزارهای ارتباطی، وزیر مهاجرت کانادا را مخاطب قرار داده و به وی اعتراض کرده اند پیام های غیردوســتانه ای مبنی بر توقف این کار ارســال کرده که در اشل کانادایی غیرقابل باور و با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیســت. به ویژه که باید به خاطر داشته باشیم از منظر متقاضیان مهاجرت چنین پیام هایی می تواند به معنای تاثیرگذاری منفی

بر بررسی پرونده ها تعبیر شود درحالی که قانونا اداره مهاجرت چنین حقی ندارد و بعید است که مسئوالن ســفارت کانادا در ترکیه هم واقعا چنین منظوری از ارسال این ایمیل ها داشته باشند که می تواند تبعات

سنگینی برای آنها به دنبال داشته باشد.ذبیحیان در ادامه، توضیحات امیر، یکی از ایرانیانی که از طریق ارسال توییت برای وزیر جدید مهاجرت در کمپین های اعتراضی شرکت کرده و چنین ایمیل هایی دریافت کرده منعکس کرده به ویژه این نکته را که وی از لحن چنین ایمیلی که از مسئوالن یک کشور پیشرفته و دموکراتیک بسیار دور از انتظار است، متعجب شده است. امیر ضمن اینکه می پرسد مگر توییت کردن خالف قانون است ادامه می دهد »من حق اعتراض دادم و زمانی که ]ســفارت کانادا در[ آنکارا، وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا و وزیر پاسخ گو نیستند مردم توییت می کنند تا پاسخ قانع کننده ای دریافت کنند. اما این طور به نظر می رسد که سفارت کانادا در آنکارا می خواهد ما را مجبور کند دست از اعتراض

برداریم و تهدیدمان می کند.«ذبیحیان در ادامه پاسخ های افرادی از سفارت آنکارا و اداره مهاجرت کانادا را منعکس شده که در پاسخ به پرســش های وی به کلیاتی در مورد فشار کاری در این دفتر به دلیل رسیدگی به وضعیت پناهندگان

»... زمانی کــه آنــکارا، وزارت مهاجرت و شــهروندی کانادا و وزیر پاسخ گو نیستند مردم توییت می کنند تا پاسخ قانع کننده ای دریافت کنند. اما این طور به نظر می رسد که ســفارت کانادا در آنکارا می خواهد ما را مجبور کند دست از اعتراض برداریم و

تهدیدمان می کند.«

با انعکاس رفتار غیرقابل توجیه اداره مهاجرت و دفتر ویزای آنکارابازتاب اعتراضات ایرانیان در مهم ترین رسانه کبکی

)احتماال ســوری( و لزوم صبــر و انتظار متقاضیان پرداخته اند اما چون همیشه از زیر بار سواالت اصلی شــانه خالی کرده اند: »چرا پرونده های معطل مانده نظیر مــوارد قبلی به دفاتر خلوت تری چون پاریس منتقل نمی شوند؟ و مهم تر از آن »دفتر آنکارا و اداره مهاجرت کانادا با چه مجوزی و بر اساس کدام یک از اصول مورد قبول کانادایی ها اقدام به ارســال این

ایمیل های تهدیدآمیز کرده است؟«]مقاله بهادر ذبیحیان را اینجا ببینید.

].توضیحات دکتر مختاری را اینجا ببینید

parnianmagazine.com

البالی اخبار14آبان 1392. شماره 16

Page 15: Parnian 16

فشار روی دولت انتاریو برای افزایش حداقل دستمزد افزایش یافته است.

بر اساس نتایج تحقیقاتی که مرکز آمار کانادا براساس داده های ســال های 200۳ تا 2011 منتشــر کرده و در رســانه های کانادایی از جملــه روزنامه پرتیراژ تورنتواستار در تاریخ سه شنبه 8 اکتبر منعکس شد، درصد کســانی که در این اســتان حداقل حقوق را دریافت می کنند نسبت به سال 200۳ دو برابر شده و از 4.۳ درصد بــه 9 درصد افزایش یافته که خود حکایت از کاهش سطح درآمدی اقشار آسیب پذیرتر دارد. این تحقیقات نشان می دهد که زنان، اقلیت های مشهود و مهاجران در میان این گروه اکثریت دارند و باالترین درصد هم متعلق به مهاجران تازه وارد با

حدود 19 درصد است.اما این تحقیقات چند نکته جالب هم داشته از جمله اینکه برخالف ایــن باور عمومی که اکثریت غالب کسانی که حداقل دستمزد را دریافت می کنند جوانان زیر 25 سال ســن هستند مشخص شده حدود 40 درصد از این افراد ) 18۳ هزار نفر( باالی 25 ســال دارند. به عبارت دیگر درمیان سرپرستان خانوارها، کم نیستند کسانی که حداقل حقوق را که هم اکنون ساعتی 10 دالر و 25 سنت است دریافت می کنند. به عالوه حدود یک میلیون نفر دیگر از شاغالن انتاریویی که اکثریت آنها باالی 25 سال سن دارند، قدری بیشتر از حداقل دستمزد یعنی عددی بین حداقل تا 14 دالر و 25 سنت را دریافت می کنند که این عده هم قاعدتا نمی توانند به فکر پس انداز باشند مگر اینکه بیش از

یک نفر در خانواده شاغل باشد.همین اعداد و افزایش قابل توجه تعداد کســانی که حداقل دریافتی را دارند ســبب شده تا سازمان های حمایت از افــراد کم درآمد صدای اعتراض خود را برای افزایش این رقم بلند کنند. براساس محاسبات آنها اگر یک فرد مجرد بتواند یک شــغل تمام وقت با حداقل دریافتــی انجام دهد تنها 10 درصد باالتر از خط فقر در انتاریو درآمد خواهد داشــت. از آنجا که بیشتر این افراد از میان زنان، اقلیت های قومی و رنگین پوســتان و مهاجران هستند، افزایش حداقل حقوق می تواند شــکاف های درآمدی را در جامعه

کاهش داده و عدالت اجتماعی را افزایش دهد. این گروه خواهان رسیدن این عدد به ساعتی 14 دالر در

انتاریو هستند.دولت اقلیت انتاریو هم اکنون در شــرایط دشواری قرار گرفته است. از یکسو لیبرال ها با شعار افزایش حداقل دستمزدها در سال 200۳ به قدرت رسیدند. در آن زمان دولت محافظه کار قبلی برای 8 سال سطح حقوق ها را ثابت نگه داشــته بود و حداقل دستمزد به رغم افزایش قیمت ها در عدد 6.85 دالر ثابت مانده بود که با واقعیت های اقتصــادی جامعه هم خوانی نداشت. لیبرال ها در فاصله سال های 200۳ تا 2010 این رقم را از 6.85 به تدریج به 10.25 رســاندند و انتاریو تا حدود سال 2011 به تنهایی دارای باالترین رقم حداقل دستمزد در کانادا بود. اما از سال 2010 تا کنون به دلیل مشکالت اقتصادی استان و رکود و بیکاری، این رقم افزایش نیافته و همین موضوع به

چالش های جدید منتهی شده است.خانم کتلین وین، نخست وزیر استان تاکنون در برابر افزایش حداقل دستمزد مقاومت کرده است. استدالل او این است که در شرایط فعلی چنین اقدامی منجر به وارد آمدن فشــار زیاد بر روی کسب و کارها و

اگر یک فرد مجرد بتواند یک شــغل تمام وقت با حداقل دریافتی انجام دهد تنها 10 درصد باالتــر از خط فقر در انتاریو درآمد

خواهد داشت

با انتشار گزارش هایی در مورد وضعیت دریافتی شاغالن استان

فشار بر دولت انتاریو برای افزایش حداقل دستمزد

شرکت های کوچک و متوسط خواهد شد و که نتیجه آن به اخراج کارکنان یا کاهش مشاغل تمام وقت و حتی ورشکستگی کسب و کارها منجر خواهد شد و به نفع اقتصاد و شهروندان استان نیست. توجیهی که حداقل در این یک موضوع، مورد تایید رقیب وی از حزب محافظه کار قرار دارد اما باید دید با افزایش آمار کسانی که درآمد پایینی دارند دولت تا چه زمانی

.می تواند مقاومت کند

parnianmagazine.com

البالی اخبار15 November 2013 . No16

Page 16: Parnian 16

در ماه های گذشته اخبار مربوط به اعتصاب افسران مهاجرت و دیپلمات های کانادایی از طریق این نشریه و ســایر تولیدات گروه رســانه ای پرنیان به تناوب منعکس شــده اســت و خوانندگان با این موضوع آشنایی دارند. چنین به نظر می رسد که باالخره یکی از کابوس های طرفین ماجرا و هزاران متقاضی انواع ویزاهای سفر به کانادا )مهاجرت، تحصیل، کار...( به

پایان رسیده باشد. بر اســاس اخبار منتشره توسط رسانه های کانادایی، یکی از طوالنی ترین اعتصابات در عرصه خدمات عمومی دولت فدرال، با توافق پنج شــنبه شب 26 سپتامبر 201۳، میان اعضا اتحادیه افسران مهاجرت PAFSO و شورای خزانه داری کانادا، نماینده دولت

کانادا در این مناقشه پایان پذیرفت.البته مدتی زمان نیاز بود تا توافق نامه نهایی به تایید

رســمی نمایندگان عضو اتحادیه برســد و برخی کارهــای اداری ضروری ســامان یابد اما به محض انجام توافق اولیه در نشست پنج شنبه شب، اعتصاب پایان یافته اعالم شد و اعضا به سر کار خود بازگشتند. اعضا اتحادیه توانستند به بخش مهمی از خواسته های خود از جمله دریافت برابر نســبت به شاغلین ارائه دهنده سرویس های مشابه دست پیدا کنند. البته رقم مورد نظر آنها، هزینه ای معادل 4.2 میلیون دالر نیاز داشــت که نهایتا طرفین، بر سر 60 درصد ان یعنی رقم 2.6 میلیون دالر به توافق رســیدند. این توافق بعد از آن صورت گرفت که یک شورای رسمی حل اختالف در داوری یی که به درخواســت اتحادیه در مورد رفتار شورای خزانه داری داده بود، رای به نفع اتحادیه داده بود و عمال موضع دولت را که زیر فشار شدید و انتقادی مراکز آموزشی، کاریابی و توریستی

به دلیل آسیب های ناشــی از عدم صدور ویزا قرار داشت بیش از پیش تضعیف کرد.

با این توافق انتظار می رود فعالیت ســفارتخانه های کانادا و دفاتر صدور ویزا به ویژه آنهایی که فعالیت خود را به حداقل ممکن رسانده بودند به حالت عادی بازگردند و روند صدور ویزا در ماه های پایانی سال 201۳ به شکلی دراید که آمار مورد نظر دولت فدرال .در زمینه صدور ویزا تا حد زیادی تامین شود

با توافق میان نمایندگان اتحادیه و دولت کانادااعتصاب افسران مهاجرت و دیپلمات های کانادایی پایان یافت

به محــض انجام توافق اولیه در نشســت پنج شنبه شب، اعتصاب پایان یافته اعالم شد

و اعضا به سر کار خود بازگشتند

parnianmagazine.com

البالی اخبار16آبان 1392. شماره 16

Page 17: Parnian 16

روز 16 اکتبر، به مناســبت آغاز فصل جدید کاری مجلس فدرال، ســخنرانی رســمی دولتی با عنوان Throne Speech هم برگزار شد. این سخنرانی که توسط نماینده ملکه انگلستان در کانادا، فرماندار کل دیوید جانستون قرائت شد در واقع، هیچ ارتباطی به ملکه و نماینده وی که یک مقام تشریفاتی است ندارد و توسط دولت محافظه کار تهیه شده تا اولویت های کاری فعلی دولت را معرفی کند. اهمیت این نوبت این سخنرانی به این دلیل باال رفته بود که دولت هارپر بعد از آشکار شدن طیف گسترده ای از رسوایی ها و افتضاحات سیاسی، اخالقی و اقتصادی وابستگان به خود در 6 ماه گذشته، و در آستانه بازگشایی مجلس که فرصت مناســبی به احزاب رقیب برای حمله به عملکرد ضعیف و پرمناقشه دولت خواهد داد، با اعالم وعده و وعیدهایی، اندکی جلوی فشار افکار عمومی

را بگیرد.در میان این وعده ها شاید 1-2 مورد خیلی بیشتر به حال شــهروندان کم درآمدتر و مهاجران مفید باشد. اولی قول دولت به کاهش شکاف قیمتی میان کاالهای کانادایی و امریکایی است که چند سالی است صدای همه را درآورده اســت. برای کانادایی ها قابل قبول نیست که در شرایطی که دالر کانادا در ۳-4 سال اخیر همواره ارزشی باالتر یا بسیار نزدیک نسبت به دالر امریکا داشته آنها مجبور بوده اند برای اجناسی واحد،

قیمتی بیشتر از شهروندان کشور همسایه بپردازند. حاال دولت قول داده که این موضوع را با توجه بیشــتری پیگیری خواهد کــرد و اختالف را حذف یا کاهش خواهد داد. اگرچه که به دلیل برخی محدودیت های قانونی یا اجرایی نظیر الزام به پرداخت حداقل دستمزد نسبتا باال در کانادا و هزینه حمل و نقل کاالها در کانادا به مناطق دوردســت و با ساکنان اندک )در حالی که وسعت کانادا از امریکا بیشتر است، جمعیت آن تقریبا یک دهم این کشــور است( مشخص نیست دولت

چگونه می تواند این اختالف قیمت را از بین ببرد.اما مهم ترین اخبار شاید از حوزه صنایع و شرکت های مخابراتی و ارائه دهنده خدمات صوتی و تصویری به گوش می رسد. جایی که دولت قول داده به وضعیت هزینه بســیار باالی رومینگ تلفن همراه در امریکا )که در زمان مســافرت کانادایی هــا به امریکا عمال گوشی های آنها را از شــدت گرانی خدمات، بدون اســتفاده می کند( سامان دهد و به اجبار مشتریان در

خرید اشتراک شبکه های تلویزیونی کابلی به صورت بسته ای پایان دهد.

این مورد آخر شاید بیش از همه، تازه واردان به کانادا را خوشــحال کند. در کانادا اکثر افراد از طریق کابل به شبکه های تلویزیونی دسترسی دارند، 2-۳ شرکت بزرگ و توزیع کننده، این خدمات را ارائه می دهند و متقاضیان با پرداخت یک هزینه ثابت، به تعدادی از این شبکه ها دسترسی پیدا می کنند. بدیهی است که هر چه بیشتر پول بپردازید، شبکه های بیشتری هم در

اختیار خواهید داشت.مشکل سیستم فعلی این است که این سرویس را از طریق بسته های packages معین و تعریف شده با تعدادی کانال تلویزیونی مشخص در هر بسته ارائه می دهد. به این ترتیب ممکن است در یک بسته تعداد زیادی شبکه باشد که شما هیچ گاه آنها را نگاه نکنید )مثال شبکه های فرانســه زبان در سایر نقاط کانادا به غیر از کبک مخاطب بسیار اندکی دارند اما اجبارا در بسته ابتدایی basic گنجانده شده اند و شما مجبور به داشتن آنها هستید( و برعکس شبکه هایی هستند که شما برای مشــاهده آنها باید مبلغ خیلی زیادی بپردازید چون در داخل بسته های تکمیلی تر که قیمت بســیار باالتری دارند قرار داده شــده اند. این مسئله همیشــه مورد اعتراض مخاطبان و رسانه ها بوده اما شرکت های توزیع کننده با این ادعا که برای حمایت از شبکه های دارای محتوای کانادایی، اجبارهای قانونی دارند مشــترکان خود را مجبور بــه پرداخت پولی اضافی و ناخواسته می کردند. حاال دولت قول داده که این مشکل را حل کند و شرکت های توزیع کننده را موظف کند که کانال ها و شبکه های تلویزیونی را بر اساس خواست مخاطبان در اختیارشان قرار دهد که اگر چنین شود به یک تغییر بسیار عظیم در وضعیت عرضه این شبکه ها منجر خواهد شد و چه بسا تعدادی از آنها را از حالت تلویزیونی فعلی خارج کرده و به صورت اینترنتی درآورد. هم اکنون تنها در استان کبک، دو شرکت به شکلی محدود سرویس های تلویزیونی خود را بر این اســاس ارائه می دهند که تجربه آنها می تواند مفید باشــد اما در مجموع کارشناسان امور اقتصادی رسانه ها، چنین تغییراتی را لزوما به معنای کاهش هزینه دسترســی کانادایی ها به شــبکه های

محبوب خود نمی دانند.به هر حال همه این وعده ها در مرحله حرف است. آن هم از ســوی دولتی که به دلیل افشای خطاها و رسوایی های فراوان به شــدت تحت فشار است تا توجه مردم را به موضوعــات دیگر منحرف کند و عقربه های ساعت هم با سرعت به سمت انتخابات

.2015 در حرکت است

از کاهش قیمت ها تا مشکل شبکه های تلویزیونی کابلی

وعده های دولت هارپر برایجلب توجه افکار عمومی

دولت قول داده به وضعیت هزینه بســیار باالی رومینگ تلفن همراه در امریکا سامان دهد و به اجبار مشتریان در خرید اشتراک شــبکه های تلویزیونی کابلــی به صورت

بسته ای پایان دهد

parnianmagazine.com

البالی اخبار17 November 2013 . No16

Page 18: Parnian 16

OECD گــزارش جدیدتریــن انتشــار بــا )Organisation for Economic Co-دربــاره )operation and Developmentمهارت های ساکنان 24 کشور دارای اقتصاد پیشرفته و یا در حال پیشــرفت جهان، مشــخص شده که جایگاه کانادا از نظر مهارت های کامپیوتری بهتر از

سایر مهارت هاست.این گزارش که در نیمه اکتبر 201۳ منتشــر شده و داده های آن بر اساس ارزیابی مهارت های 166 هزار نفر از بزرگساالن بین 16 تا 65 سال در این کشورها و در سه گروه مهارت های »خواندن و سواد«، »کار با اعداد« و »کار با کامپیوتر و ابزارهای تکنولوژیک- با عنوان اصلی: حل مسئله در محیط های غنی شده از

تکنولوژی-« استخراج شده نشان می دهد که:- فنالند و ژاپن در راس این کشــورها قرار دارند. از هر 5 نفر، یک نفر در این کشورها از نظر مهارت خواندن در باالترین سطح است و در کار با اعداد هم

وضعیت خوبی دارد.- ایتالیا و اســپانیا در پایین ترین سطح جدول قرار دارند. از هر 20 نفر تنها یک نفر در این کشــورها از نظر خواندن در سطح خیلی باال قرار دارد و از هر 10 نفر، ۳ نفر در پایین ترین سطح خواندن و کار با اعداد

قرار می گیرند.- سوئد و فنالند از نظر مهارت های تکنولوژیکی و

کامپیوتری در راس جدول قرار دارند.- کانادا از نظر مهارت هــای کامپیوتری در رتبه 7، خواندن 11 و کار با اعداد 15 است. همین نکته نشان می دهد که چرا برخی کارشناسان آموزشی این کشور

در مورد روش های آمــوزش ریاضیات در مدارس انتقاد دارنــد. البته رتبه خیلی خــوب مهارت های کامپیوتری، این کشور را باالتر از آلمان، انگلستان و آمریکا قرار داده است. احتماال بخشی از ضعف در مهارت خواندن به دلیل آمار بسیار باالی مهاجران در این کشور که هیچ یک از دو زبان رسمی کشور، زبان

مادری آنها نیست بازمی گردد.- در اکثر کشورها از جمله کانادا از هر 10 نفر، یک نفر فاقد هرگونه سواد و دانش کامپیوتری است که این زنگ خطر را برای کشورهای پیشرفته به صدا درآورده است تا در این باره هرچه سریع تر چاره اندیشی کنند. به ویژه که کارشناسان تاکید دارند در دهه آینده فقدان دانش کامپیوتری می تواند تاثیری مخرب تر از ضعف

در مهارت های خواندن داشته باشد.این گزارش تاکید دارد که این مهارت ها قابل آموزش است کما اینکه با سرمایه گذاری کره جنوبی بر روی دانش آموزان مدارس، سطح مهارت ها در میان جوانان این کشور بســیار باالتر از نسل های قدیمی تر این کشور شده است درحالی که مثال در امریکا به دلیل فقدان چنین برنامه ای، وضعیت جوانانی که وارد بازار کار می شوند از نظر سطح مهارت ها بهتر از کسانی که

بازنشسته می شوند نیست.همچنین این گزارش نشان می دهد که وضعیت بد اقتصادی خود منجر به افت در کســب مهارت های ضروری می شود که این خود در آینده منجر به بروز بحران های شغلی و اقتصادی بعدی خواهد شد. مثال در این گزارش اســپانیا و ایتالیا که اوضاع اقتصادی نامناسبی در نیم دهه گذشته داشته اند، از نظر سطح مهارت های بزرگساالن هم وضعیت نامناسبی دارند. همین عامل را می توان در مورد سایر کشورهایی که در دوره رکود گذشته وضعیت اقتصادی نامساعدتری

داشته اند مشاهده کرد. با این حســاب کانادا از وضعیتی به مراتب بهتر از اکثر کشورهای حاضر در این گزارش برخوردار بوده

.است

از جمله اکثــر کشــورها در کانادا از هــر 10 نفر، یک نفر فاقــد هرگونه ســواد و دانش کامپیوتری است که این زنگ خطر را برای کشورهای پیشرفته

به صدا درآورده است

باالتر از آلمان، انگلستان و امریکا

سطح مهارت های کامپیوتری در میان بزرگساالن کانادایی

parnianmagazine.com

البالی اخبار18آبان 1392. شماره 16

Page 19: Parnian 16

کاریکاتور

کاریکاتور: محمد علی خوشکام

parnianmagazine.com

نگاه کاریکاتوریست19 November 2013 . No16

Page 20: Parnian 16

هنوز صبح نشده که بیدار است. از پنجره نگاهی به بیرون می اندازد. از قیافه هوا پیداست که روز سردی است. از میان سبد داروها و دستمال و لیوان دندان مصنوعی، عینکش را پیدا می کند و به چشم می زند. با صدای لرزان و گرفته با خودش حرف می زند: »هی مصبتو شکر! دریغ از یکذره آفتاب! بیخود نیست که اینجا صد جور مرض گرفتم!« ناله کنان به دستشویی می رود. خودش را در آینه می بیند. وای چقدر فرق کرده. نگاهی به چروک ها، رنگ و روی پریده و موهای کم پشت سفیدش می اندازد و به یاد صورت زیبا و جوان اش می افتد. چه زود گذشت. در غریبی و فراق و غم دل، پیر شد. نکند اینجا بمیرد؟ تنها، در این قفس. مثل مادربزرگش که موقع مرگ تنها بود. بلند بلند شروع به حرف زدن با آن پیرزن می کند که انگار حاال کنار اتاق زیر کرسی نشسته: »دیدی مادر هی دعا می کردی الهی پیر شی! باید می گفتی پیر ولی نه تو غربت! کاش بودی و می دیدی به چه روزی افتادم... و ناگهان غم دنیا به دلش می ریزد...« مادربزرگ به او تشر می زند: »خوبه خوبه! از سر صبح زنجموره؟ البد شب هم شام غریبان داریم! بچه دیگه نبینم نک و ناله کنی ها! اول جوانی که خسته باشی وای که به سن من برسی، آنوقت البد میگی بیایید من را زنده زنده دفن کنید! عزیزکم، زندگی جرات و طاقت می خواد، باید همت کنی تا بتونی از پسش برآی؛ تا روزی که زنده ای، باید مثل آتیش این کرسی بسوزی و بخار داشته باشی!« با همین فکرها کمر دردناکش را راست می کند تا بایستد. آخه با این تن خشک چه بخاری؟! کجا رفتند آن پاهایی که بجای راه رفتن انگار پرواز می کردند؟ آن چشم های درخشانی که مثل عقاب می دیدند؟ آن شور و حال زندگی؟ هنوز همین جاست. هنوز اگر کمی زور بزند می تواند روی پاهایش .بایستد و در خیابان هایی که هیج خاطره ای از آنها ندارد پرسه بزند. خیلی کارهاست که همیشه آرزو داشته بکند. هنوز وقت هست. اگر فقط دلش خوش باشد

پرسه در محله های بی خاطره گزارشی از زندگی میترا روشنسالمندان ایرانی در کانادا

Mitra Roshan

parnianmagazine.com

موضوع ماه20آبان 1392. شماره 16

Page 21: Parnian 16

سالمندی یعنی چند سالگی؟ بستگی به جامعه دارد. در کانادا به دلیل رشد بهداشت عمومی و رفاه نسبی، امید زندگی افراد باال رفته است و مانند دیگر جوامع پیشرفته، سالمندان رقم قابل توجهی از جمعیت را تشکیل می دهند. تنها در ایالت کبک کانادا 2 میلیون نفر از جمعیت 7 میلیون نفری، سالمندان هستند که از خدمات مختلــف اجتماعی به رایگان برخوردار می شوند. رقم جمعیت سالمندان ایرانی مقیم کانادا را نیز می توان رقم قابل توجهی از کل جمعیت ایرانیان کانادا دانست که عمدتا از افراد متخصص و باتجربه در رشته های شــغلی خود هستند. سالمندان ایرانی از لحاظ مدت اقامت به دو گروه تقســیم می شوند. برخی از جوانی به خارج آمده و اینجا پیر شده اند و گروه دیگری که به دالیل مختلف در سنین باال اقدام به مهاجــرت کرده اند؛ این دو گروه از نظر جاافتادن در محیط جدید و... با هم تفاوت دارند ولی شوک عاطفی، جغرافیایی، فیزیکی و مالی مهاجرت بر آنها تاثیرات کم و بیش یکسانی می گذارد. این گزارش نگاهی کوتاه به چگونگی زندگی ســالمندان ایرانی

مقیم کانادا دارد.

... بیچاره ندانست که یارش سفری بوددر جوامع مدرن مانند کانادا برخورد با ســالمندان دوگانه است. از طرفی به عنوان انسان هایی که حق حیات دارند از خدمات مختلف بهره مند می شــوند ولی به دلیل نوع خانواده هســته ای، برای رسیدگی بیشتر به مراکز مخصوص نگهداری سالمندان سپرده می شــوند. پیرها و بیمارها از امکانــات اولیه برای

بهداشت و درمان برخوردار هستند ولی از نیازهای عاطفی و اجتماعی محرومنــد. خانم مهری که در هر دو کشــور ایران و کانادا مددکار خانه سالمندان بــوده می گوید: »آدم پیر که می شــود مثل یک بچه نیاز به رســیدگی و محبت دارد. پیرهــا دل نازک هستند. تحمل خشــونت را ندارند. در ایران شاهد نمونه هایی از اعمال خشونت فیزیکی به سالمندان بودم که البته خودشــان نمی خواستند گزارش کنیم. اینجا بیشتر خشونت کالمی و روانی است. می دانید گاه یک کلمه حرف، یــک نگاه یا حتی بی اعتنایی برایشان گران می افتد. اینجا هم خارج از کشور است و همه گرفتارند. ما طبق وظیفه از سالمند مراقبت و نگهداری می کنیم ولی جای عزیزان شان را نمی گیریم. باید گاهگاهی پیش خانواده خودشان باشند. دلشان تنگ می شود و بهانه می گیرند. البته این را هم بگویم که ایرانی ها هم مثل ایتالیایی ها و عرب ها، وابستگی خانوادگی شــان زیاد است. خودشان مرتب می آیند و برای آخر هفته ها سالمندشان را می برند. غربی ها بیشــتر برای عیدها می آیند. مخصوصا کسانی که بچه دارند می آیند تا بچه هایشــان یاد بگیرند همین

کار را با خودشــان بکنند. ولی خوب برخی ها هم کم لطفند. باید چند ماه زنگ بزنیم تا بیایند. بعد هم که او را می برند دو روز نشده برش می گردانند، گاه هنوز پیاده نشده پایشــان را می گذارند روی گاز و می روند. خداحافظ تا سال دیگر. وقتی خدای نکرده در این میان اتفاقی بیفتد تازه متوجه می شــوند چه جواهری را از دست داده اند. یکدفعه چند تا ماشین می آیند، همه گل زده با روبان سیاه، در ماشین را که باز می کنند، ضجه و فریاد است...هر یک پیرمرد یا پیرزن یک گنجینه اســت که کلی چیزها می داند... خانواده و کسانی که عاقل باشند می توانند از دانش و هنر او کلی استفاده کنند. در جوامع سنتی مثل ایران ما باز بهتر اســت. پیرها در کنار خانواده ها هستند و همین که با نوه ها حرف می زنند تجربه و فرهنگ را انتقال می دهند. اینجا مخصوصا در شهرهای بزرگ ســالمندان تنها هستند. تازه اگر از خانواده مهاجران باشــند که اصال با نوه شان زبان مشترک ندارند. من اینجا در این خانه های ســالمندان چه هنرمندهای درجه اولی را دیده ام، چه خیاط ها یا موزیسین هایی ولی چه فایده که همه مریض و تنها یک گوشه...

اینجا بیشــتر خشــونت کالمی و روانی اســت. می دانید گاه یک کلمه حرف، یک نــگاه یا حتی

بی اعتنایی برایشان گران می افتد

parnianmagazine.com

موضوع ماه21 November 2013 . No16

Page 22: Parnian 16

افتاده اند. کسی هم به سراغشان نمی رود. حیف!«

چون پیر شدی حافظ...آقــای ناصری بیزنس من ایرانــی که بخاطر کارش با مردم و بخصــوص ایرانی ها تمــاس دائم دارد می گوید: »اشخاص پیر، بســته به شرایط جسمی و روحــی خود با پدیده مهاجرت برخورد متفاوت دارند ولی دو مشکل عمده شان یکی ندانستن زبان و دیگری تنهایی است. یکی از دلخوشی های سالمندان فرزندان شان هستند. می دانید که آمار طالق در میان مهاجران ایرانی باالست. برخی از زوج های ایرانی حتی از سال های قبل با هم قرارشان را می گذارند که وقتی بچه ها بزرگ شدند از هم جدا شوند. آنها هم که از ایران می آیند برای زندگی در کنار فرزندانشان اســت. بچه ها هم که باالخــره ازدواج می کنند یا مســتقل می شوند و می روند. برخی ها اصال از این شهر می روند! مثل یک دوست ما که فرزندانش پس از پایان تحصیل، کار خوب پیدا کردند و به امریکا

رفتند. پیرمرد بیچاره اینجا تنها مانده. یک آپارتمان کوچک گرفته با کتاب ها و وسایل بچه هایش نشسته

ببینه تکلیفش چه می شود! دلخوشی دیگر ســالمندان در اینجا سیستم رفاهی و بیمه و درمان اســت. به هرحال یک پنشــن آب باریکه ای وجود دارد و زندگی شان تامین می شود. ولی زبان الزم دارند. وقتی زبان بلد نیستند نمی توانند حتی دردشــان را حالی دکتر کنند. نمی دانند کجا بروند و چکار کنند. حتی کارهای روزمره و خرید هم برایشان سخت می شود. البته اگر همه اینها هم درســت شود باز آن طرف را میس کرده اند. خانه و زندگی شان را که حتی از بشقاب و قاشقش خاطره

دارند. خانواده، دوســتان و آشنایان... عالوه بر اینها مسئله از دســت دادن پایگاه اجتماعی است که در گذشته داشته اند. اکثرا در ایران برای خودشان کسی بوده اند، تخصص داشــته اند، شغل خوب، زندگی حسابی. ولی اینجا حتی اگر زبان هم بدانند به دالیل مختلف مانند ناآشــنایی با سیستم موجود، تفاوت فرهنگی و کهولت ســن، جذب نمی شوند. تعداد کمی که افتان و خیزان ســر خــود را بکاری گرم می کنند حالشان بهتر است ولی اکثرا نه. می بینید فالن آقا اگر در ایران بود هنوز داشت کار می کرد و مولد بود ولی اینجا بیکار است. ایران در آن واحد چند نفر را خرج می داد، اینجا عروســی بچه اش است بقول خودش نمی تواند دســت توی جیبش کند و یک کادوی آبرومندانه بخرد. خیلی کارها دلش می خواهد

بکند ولی نمی تواند.«آقایی هفتاد ساله می گوید بودن با خانواده را میتوان دلخوشــی دانست ولی بیمه و پنشن را نه. »مگر ما ایــران حقوق و بیمه نداریم؟ تــازه دکترهای ایران خیلی از دکترهای اینجا بهتر هستند. دانستن زبان هم البته واجب است ولی بلد هم باشیم باز زندگی اینجا برایمان مشکل است. با اینکه در این سن یادگیری زبان خارجی کار حضرت فیل است، من و همسرم فکر کردیم حاال که الزم است، امکانات هم که هست، برویم یادبگیریم. ســر پیری با صد جور مریضی و هوای بد، هر روز صبح کتاب های مان را برداشتیم و به کالس زبان فرانسه رفتیم. یاد هم گرفتیم. االن می فهمیم چه می گویند. حرف می زنیم، در اجتماع و جشــن ها و غیره شرکت می کنیم ولی راستش به دلمان نمی نشیند. همه چیزهایمان ایرانی است. انگار ایران هســتیم! دوستهایمان، دکترهایی که می رویم، غذا و موســیقی و فیلم و کتاب و نشریه که دیگر جای خــود دارد. ماهواره هم داریم راحتیم. بیچاره اون دوســتامون که ندارند و زبان هم بلد نیستند

اینجا هم میوه های محلی دارد؛ بلوبری کــه هیچ از زغال اختــه خودمان کم ندارد یا نان های فرانســوی و یا شیره درخت که بخدا از صد تا سکنجبین ما

خاصیتش بیشتر است

parnianmagazine.com

موضوع ماه22آبان 1392. شماره 16

Page 23: Parnian 16

میگن از بس انگلیســی و فرانسه شنیدیم دیوانه شــدیم! کاش ایران بودیم اقال پیچ تلویزیون رو باز می کردیم همون اذان دم غروب را می شنیدیم دلمان باز می شد. بدون ماهواره سخت است! ولی مهم ترین عاملی که ما را نگه داشته خانواده است. اگر همدیگر

را نداشتیم یکروز هم نمی ماندیم.«

گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کشآقایی هفتاد و دو ساله می گوید نه فقط سالمندان که هرکسی برای زندگی دلخوشی می خواهد! »چیزی که االن پس از پنجاه سال، دیگر در زندگی مشترک من و همســرم نیست. بخصوص بعد از عمل قلب من و آرتروز کمر خانم هردو بی حوصله شــده ایم. روزی نیســت که به جان هم نق نزنیم و با هم دعوا نکنیــم! هفته پیش نزدیک بود هر دو با هم ســکته کنیم! چند بار گفتیم جدا شــویم. بچه ها مخالفت کردند. می گویند سر پیری معرکه گیری؟ عیب است! شماها نوه دارید! جدا شوید تنها می مانید یک وقت اتفاقی می افتد... گفتم راست می گویید ولی بهتر از این زندگی است! اینجا که جز دعوا چیزی نیست. دریغ از یک کالم خوش! احترام که تا اومدیم کانادا شوهر کرد و رفت! غذای پختنی که الحمدهلل خبری نیست! همه اش حاضری. ما در ایران مدرسه می رفتیم مادرمان نمی گذاشت ساندویچ بخوریم. حاال ناهار و شام مان شده ســاندویچ! بگذریم که بهترین مواد را هم که بگیری و بپزی باز طعم غذای ایران را ندارد. هیچ چیزش مثل ایران نیست. نه خاکش، نه هوایش، نه زنهایش، نه نان، نه میوه، نه ســبزی! آنجا از همه لحاظ بهتر اســت. من منتظر قلبم هســتم که دکتر مرخصم کند. تا خوب شــدم می روم ایران زندگی

می کنم. هرجایش شد هم فرقی نمی کند...«ولی آقای 68 ساله ای که فقط سه سال است به کانادا آمده می گوید: »کی گفته که ایران فقط بهترین میوه ها

و غذاهــا را دارد؟ اینجا هــم میوه های محلی دارد؛ بلوبری که هیــچ از زغال اخته خودمان کم ندارد یا نان های فرانسوی و یا شیره درخت که بخدا از صد تا ســکنجبین ما خاصیتش بیشتر است. اینجا کافی اســت آدم بداند چی به چی است! من یک دوست خانم کبکی دارم که همســن خودم است و دو سال پیش با هم آشــنا شــدیم. او همه چیزهای اینجا را به من یاد می دهد، آهنگ های قدیمی شــان را برایم می خواند، غذاهای شان را درست می کند! فارسی هم یادش داده ام چند کلمه بلد شده است. خود من هم چنان فرانســه و انگلیسی بلد نیستم ولی انگار بگو صد تا همزبان! همه حرف های همدیگر را می فهمیم. می خواهــم او را به ایران ببرم و کویر را نشــانش دهم. اینجا که ندیده اند! همه اش یخ و برف اســت! عکس های کویر را دیده سرش سوت کشیده! گفتم

ولی باید روسری سرت کنی. فورا قبول کرد!« برخالف اکثریت آقایان مسن که به دالیل اقتصادی یا اجتماعی زندگی در ایران را خوش تر دارند، بیشتر خانم های مســن ایرانی زندگی در کانادا را ترجیح می دهند. خانمی 7۳ســاله می گویــد: »اینجا زنها و جوانان آزادتر هستند. زندگی شان را که می بینم ذوق می کنم. کاش زندگی مردم ایران هم اینطوری شود. حاال البته بهتر شــده. زمان ما کــه زن بدبخت بود. می دانید 7 ســال پیش دلیل پناهندگی من چه بود؟ فرار از دست خانواده شوهر! یک عمر در همه مسائل زندگی خصوصی مان دخالت کردند. 50 سال آزگار یک شــب من و شوهرم را تنها نگذاشتند! همیشه یکی شان با ما زندگی می کرد. دیدم بهترین راه فرار است! اول بچه ها را فرستادم و بعد شوهرم را آوردم. البته خودش هم از آن وضع خســته شده بود. ولی فرهنگ اینجا را هم دوســت ندارد. می گوید اینجا برای جوانان خوب است. آنهم فقط درس بخوانند وگرنه بدرد نمی خورد. معنویت نیست. مرد و زنی از

بین رفته. زنهای شان مثل مردها می مانند، مردها هم که دیگر اصال زن شــده اند ... ولی من خوشحالم. با اینکه بیشتر در خانه هستم. آدرس ها را بلد نیستم. محله ها برایم بی نام و نشان هستند. حتی اسم بعضی خیابان ها را نمی توانم بگویم. ولی دلم خوش است

که باالخره بعد از عمری با شوهرم تنها مانده ام!«خانم 68 ساله ای که 15 سال است به کانادا آمده است معتقد اســت این درست است که ما بیش از دوسوم عمــر خود را آنطرف زندگــی کرده ایم، که عادت به آفتاب و گرما داریم و اینجا ســرد است و به مزاج مان ســازگار نیســت ولی در ایران امنیت و آزادی اینجا نیســت. »آنجا داشتم کچل می شدم! رفتم دکتر گفت خانم مال روســری و آلودگی هواســت. باید هرچه می توانید موهایتان را هوای تازه و آفتاب دهید. رفتم شــمال کنار دریا یک کمی جلوی روسری ام را کنار زدم، پاهایم را هم کردم زیر شن های داغ که برای درد رماتیسم خوب است، یکدفعه دیدم محلی ها با کمیته آمدند ...تا مرا به جرم فساد به اداره منکرات ببرند! گفتم !خجالت بکشــید اینجا که کسی بجز من نیست

مگر چــه جرمی مرتکب شــده ام که نمی توانم به کشورم برگردم؟ 23 سال است اینجا هســتم ولی در واقع روزی

صد هزار سال به من گذشته

parnianmagazine.com

موضوع ماه23 November 2013 . No16

Page 24: Parnian 16

گفتند توخجالت بکش که بجای اینکه به فکر گور و کفن باشی گیس های سفیدت رو انداختی بیرون!...االن 5 سال است با یک آقای کانادایی ازدواج کرده ام که شوهر سومم است. )شــوهر قبلی ام مصلحتی بــود(، االن اینجا داریم به خوبی و خوشــی با هم زندگی می کنیم. او عاشق من است. هر چه می گویم گوش می کند. فقط می گوید باید ایران را فراموش کنی. خودم هم اینجا راحــت ترم. آزادم. هر لباس و هر رنگی دوست دارم می پوشم، آرایش می کنم، با شــوهرم می گردیم، می رویم دیسکو سالمندان با هم می رقصیم، آفتاب می گیریم. کســی به ما کاری ندارد. حاال اگر ایران بود! می توانســتم یکی از این کارها را بکنم؟ اصال همان دور وبری ها چشــم من

را درمی آوردند!«

بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد از لحاظ مردم شناسی هر سالمند گنجینه ای است که بخشــی از دانش، تجربه، خاطرات، خرد و فرهنگ هم نسالن خود را به همراه دارد و متاسفانه با مرگ از بین می رود. اگر چه هنوز امکان ضبط و نگهداری کامل این مجموعه نیســت ولی اگر هر سالمندی همت کند و زندگی و خاطراتش را بنویســد، این امکان وجود دارد که اســنادی مهــم از فرهنگ و تاریخ یک نسل از مهاجران و پناهندگان ایرانی برای

محققان و آینده حفظ شود. همچنین هرکس می تواند به فراخور حال خود از مشــورت سخاوت مندانه و رایگان ســالمندان بهره مند شــود. آقای ناصری می گوید: »اگرچه والدینم در اینجا نیســتند ولی در عوض بهترین دوستانم سالمند هستند. از بچگی هم همیشه چند تا دوست به اصطالح پیر داشتم. آدم در کنار آنها احساس امنیت می کند. دقایقی که با آنهاست همه آموزنده اســت. برعکس آنچــه اکثریت فکر می کنند پیرها خیلی هم باحالند. درست مثل جوانها یا بچه ها هســتند! برای خودشان کلی ماجرا دارند. عالمی است! راست می گویند دود از کنده درمی آد! پیرها هم جوان ها را دوست دارند. می گویند ما هم تا همین دیروز مثل شما بودیم ولی االن دنیا را جور دیگری می بینیم. شما که آنطرف هستید نمی دانید که فاصله اتان با ما فقط یکی دو پیچ است. مواظب باشید بیراهه نروید. با ما مشــورت کنید. می گویند تجربه بهترین چیز است ولی در واقع بدترین و گران ترین اســت! بهایش عمر و زندگی است. آدم هوشیار آن

است که از تجربیات دیگران به رایگان پند بگیرد.«ولی گاه شــکاف نسل ها، فرهنگ و حتی زبان مانع انتقال اندیشــه ها و تجربیات به نسل های جوان تر است. گلبانو و شــوهرش حدود 80 سال دارند و زبانی جز کردی بلد نیستند. آنها با نوه شان به اندازه چند تا لغت دارند که با هم حرف بزنند. میشل 10ساله

بیشــتر ترجیح می دهد که کنار پدربزرگ ساکت و مادربزرگی که همیشه پارچه ای دورپیشانی اش بسته، آرام بنشیند و خود را به جریان خوشایندی بسپارد که از حضور و نوازش آنها حس می کند. پدربزرگ و مادربزرگ ماه دیگر به کردستان ایران برمی گردند ولی پســرک خاطره آن دســتها را هرگز فراموش

نخواهد کرد. نوازش ها در اعماق جانش نشسته اند.

سینه خواهم شرحه شرحه از فراقسالمندان نیز مانند دیگر گروه های سنی مهاجر نیاز به ارتباط گاه بگاه با سرزمین مادری خود دارند. بخالف تصور رایج، هرچه ســال های دوری از ایران بیشتر باشــد آرزوی بازگشت قوی تر است. مسافرت ولو موقت به ســرزمین مادری در تعادل روحی مهاجر موثر است. ولی به دالیل مختلف سیاسی، مذهبی، اقتصادی و یا اجتماعی، این حق طبیعی و انســانی از تعداد قابل توجهی از سالمندان ایرانی گرفته شده است. سالمندانی که امکان بازگشت به ایران را ندارند در رنجی مضاعف به سر می برند. آقای مسنی که 25 سال است در مونترال زندگی می کند و هرگز به ایران نرفته می گوید: »اینجا که از اول تبعیدگاه بوده و جای خرس ها و گرگ ها بوده و کسی به پای خودش برای زندگی نمی آمده و حاال هم که نوبت ما است، تازه همه سختی های تبعید و غربت یکطرف و دلتنگی

اگر هر سالمندی همت کند و زندگی و خاطراتش را بنویسد، این امکان وجود دارد که اسنادی مهم از فرهنگ و تاریخ یک نسل از مهاجران و پناهندگان ایرانی

برای محققان و آینده حفظ شود

مگر چه جرمی مرتکب شــده ام کــه نمی توانم به کشورم برگردم؟ 23 سال است اینجا هستم ولی در

واقع روزی صد هزار سال به من گذشته

parnianmagazine.com

موضوع ماه24آبان 1392. شماره 16

Page 25: Parnian 16

دوســتان و خانواده یکطرف. همین یکی آدم را داغان می کند. حاال تا زنده هستند امیدی هست ولی وقتی خبر مرگ عزیزی می آید تا چند روز آدم توی یک عالم دیگر است. در واقع از قبلش؛ چون به دل آدم می افتد. آنهمه آرزوی دیدار دوباره، ناگهان با یک تلفن به باد می رود. فقط یک مشت عکس و نامه و

خاطره می ماند. همین!«جاذبه بازگشــت به ایران تنها برای دیدن دوستان و فامیل نیست. نیروی طبیعی کشش خاکی است که در آن به دنیا آمده ای. انگار بندنافی است که فقط مرگ آن را قطــع می کند. اما وقتی نمی توانی برگردی؟ با کدام کلمات می توان رنج انسانی را توصیف کرد که با 85 سال سن مانند کودکی پای به زمین می کوبد و با صدایی خفه فریاد می کشد: »مگر چه جرمی مرتکب شده ام که نمی توانم به کشورم برگردم؟ 2۳ سال است اینجا هستم ولی در واقع روزی صد هزار سال به من گذشته. پسرم را پس از 19 سال دیدم. دخترهایم را از زمان کودکی تا حاال که ازدواج کرده اند و بچه دارند هنوز ندیده ام. نصف بیشتر اعضای خانواده ام را در این مدت از دست داده ام. چه کسی جواب این همه زندگی ها و آرزوهای خاک شــده را می دهد؟ این چه قانون غیرانسانی است که نمی توانم در کشورم

بمیرم؟ من این قانون را قبول ندارم...« و گریه می افتد. مثل کودکی است که بازی ناعادالنه ای را به او تحمیل

کرده اند. پیرمرد سوم خوددارتر است. آرام حرف می زند ولی عمق کلماتش تکان دهنده است: »سی سال است از ایران دور هستم. درتمام این سال ها حتی نشده یک شب خوابی ببینیم که در آن جایی غیر از ایران باشم. سی سال است که نه در خواب و نه بیداری از ایران

جدا نبوده ام.« آنچه این ســه پیر می گویند تنها گوشــه ای از درد دنیای تبعیدی هاست. فقط کسانی می توانند عمق این شکنجه مداوم غیرانسانی را بفهمند که خود تجربه کرده باشند. و در سالمندی، تبعید هولناک تر است؛ به اندازه خشونت حکومت هایی که هنوز به آن درجه از انسانیت نرسیده اند که به مخالفان خود در پیری و

بیماری رقت آوردند!

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش خداوند در جسمی که پیر می شود به انسان دلی داده که همیشــه جوان است! بنابراین عشق نیز می تواند یکی از دلخوشــی های دوران پیری باشــد. یکی از مشکالت ســالمندان مهاجر ایرانی تنهایی عاطفی

آنهاست. ولی در جامعه ای که حتی برای جوانانش نیز حق دوست داشتن قائل نیست، عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند! با اینهمه نیازها، حتی وقتی به خشــن ترین وضع انکار یا ســرکوب می شوند، همچنان وجود دارند. خانمی 69 ساله می گوید وقتی تنها پسرش سر و سامان گرفت تازه فهمیده چقدر زندگی اش خالی اســت. »می دانید آدم در این سن دیگر نیازهایش بــا جوانی فرق دارد. دیگر به دنبال ظاهر و هوا و هوس نیست...پارسال در یک جمع با آقای ایرانی حدود سن خودم آشنا شدم. االن مدتی است با هم دوست هستیم. دکتر و دوا و آزمایشگاه و فیزیوتراپی... همه را با هم می رویم. هر وقت هوا خوب اســت پارک قرار می گذاریم، اگر نه در خانه هستیم، شعر می خوانیم، آهنگ های دلکش را گوش می دهیم. از زندگی گذشــته درددل می کنیم. اصال روحیه هردوتای مان عوض شــده. او می گوید خدا ما را برای هم آفریده بود. تو آن همه ســال ها کجا بودی؟ چقدر حیف که از اول با هم ازدواج نکردیم. هیچ کدام آن همه ســختی نمی کشــیدیم! می گویم سرنوشــت بود دیگر. حاال هــم نمی توانیم ازدواج کنیم. بچه هایمان بخاطر این صنار سه شاهی مالی که به نام مان است اجازه نمی دهند. جامعه هم همینطور. ما هم به همین راضی هستیم. مگر ازدواج چیست؟ همین یک چایی که جلوی هم می گذاریم درش یک دنیا معنی است. فقط مواظبیم ایرانی ها ما را باهم نبینند تا حرف درنیاید! البته من از حرف مردم باکی ندارم. فقط برای پسرم نگرانم. نمی خواهم جلوی خانواده زنش ســرافکنده شود! این تابلو را خودش پارسال برای سالگرد آشنایی مان برایم با خط نستعلیق نوشته و نقاشــی کرده: »آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش!« آنقدر قشــنگ است که دلم می خواست آن را قاب می کردم و به دیوار می زدم ولی از ترسم باید

»!قایمش کنم. این هم قدغن است

parnianmagazine.com

موضوع ماه25 November 2013 . No16

Page 26: Parnian 16

فارغ از اینکه جمعیت کانادا رو به پیر شدن دارد )بنا به پیش بینی ها جمعیت سالمند کانادا در سال 2021 حــدوداً 6.7 میلیون نفر خواهد بود( و فارغ از اینکه چه میزان از این جمعیت سالمند را مهاجران )حدود 28 درصد از ســالمندان کانادایی مهاجرند( تشکیل می دهنــد و فارغ از اینکه چه میــزان اندکی از این مهاجران سالمند مقیم کانادا، مهاجران تازه وارد هستند )فقط حدود 2.۳ درصد( و چه میزان از آنها ایرانی اند، نکته ای که در هنگام بحث از سالمندان توجه را جلب می کند، یکدست کردن سالمندان است. آیا هیچ راهی وجود دارد که سالمندان را در مقام یک گروه اجتماعی شناسایی کنیم؟ آیا تقسیم بندی گروه های اجتماعی به

صرف توجه به چرخه زندگی کفایت می کند؟استفاده از سن به منزلۀ شاخصی برای تعیین سالمندی در بین پژوهشگران و نیز در فهم عامه بسیار متداول است، اما تعیین دقیق مرز سالمندی با سن خاص – و پذیرفته شدۀ 65 سالگی – و قرار دادن سی سال پس از آن در این دوره ناکافی است. تقسیم بندی این زمان به دوره های کوتاه تر و نامیدن هر کدام به نامی ویژه نیز کمکی نمی کند، زیرا در اینجا الزم است که مبنای طبقه بندی را عوض کرد. می توان پرسید آیا فرد 75

ســاله ای که چهل سال است در شرکت پُردرآمدش در تورنتو کار می کند با تازه مهاجری 75 ساله در یک رده قرار می گیرند؟ یا همان صاحب شرکت با سالمند مهاجری که چهل سال هم کار کرده و اکنون بازنشسته است یک وضعیت دارد؟ این مسئله وقتی به بررسی سالمندان مهاجر می رسد بسیار ظریف تر می شود. آیا سالمندان گروه های متفاوت مهاجر که با شیوه های متفاوتی مثل حمایت خانواده، گردهم آوری خانواده و مانند اینها یــا حتی به صورت پناهنده، آن هم در طبقات متفاوتی مثل پناه جو، حمایت شده یا ازجارانده به سرزمین تازه آمده اند در یک وضعیت قرار دارند؟ این مســئله از آن جهت حایز اهمیت است که هر کدام از این مهاجران با مشکالتی متفاوت روبه رویند

و راهی جدا می جویند. مثالی دیگر این است که آمار کانادا می گوید از بین مهاجران قدیمی سالمند این کشور فقط 17 درصد قادر به صحبت کردن به زبان انگلیســی یا فرانسه نیستند، در حالی که این میزان برای مهاجران تازه وارد سالمند بیش از 50 درصد است. اگر بدانیم که صحبت کردن به زبان های رســمی در پیوند مستقیم با میزان افسردگی و ســالمت روانی سالمندان است، آیا باز هم می توانیم سالمندان قدیم و جدید و انگلیسی دان و انگلیسی ندان را در یک گروه قرار دهیم؟ )و از یاد نبریم که همین زبان اســت که زمینۀ گفت وشنود را برای سالمندان فراهم می آورد و از آن مهم تر، امکان دسترســی به خدمات اجتماعی و بهداشتی را برای ایشــان فراهم می کند.( همان طور که باید اندیشید آیا می توان ســالمندان ثروتمند )که امکان دسترسی به ســرویس های الزمــش را از مراکز خصوصی با پرداخت هزینۀ آن دارد( و فقیر، زن )که باید عالوه بر تطابق فرهنگی با محیط جدید، ارزش های جامعۀ قدیمش را نیز رعایت کند و گاه از نابرابری های پنهان در جامعۀ جدید که در آن نیز تفاوت های جنســیتی دیده می شــود( و مرد، ســالم )که امکان دسترسی فیزیکی بهتر به سرویس ها و در صورت لزوم امکان برخــورداری از توان کار در محیط جدید( و ناتوان، دانش آموختــه در مقاطع عالی )که قابلیت تطبیق با محیط جدید را بهتر و بیشتر دارد و نیز امکان فراهم آوردن زمینه های کاری و مشــغولیتی را دارد( و غیر آن را در یک دسته قرار داد؟ با این حساب، وقتی از سالمندان حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟ گویا از یک گروه بسیار متفاوت و ناهمگن که فقط با متر

و معیار سن گرد هم آمده اند. درســت است که کیفیت زیســت، به ویژه از حیث جسمانی، در همین دوره زمانی که سالمندی را با آن

دسته بندی کیفی سالمندی و تاثیر خاطره جمعی

دکتر وحید طلوعیVahid Tolooei

آمار کانادا می گوید از بین مهاجران قدیمی سالمند این کشور فقط 17 درصد قادر به صحبت کردن به زبان انگلیسی یا فرانسه نیستند، در حالی که این میزان برای مهاجران تازه وارد سالمند بیش از 50 درصد است

parnianmagazine.com

موضوع ماه26آبان 1392. شماره 16

Page 27: Parnian 16

تعریف کرده اند دســتخوش تغییرات شــگرف می شــود که عمدتاً با از دســت دادن همراه است، اما چنان که گفتیم این تغییرات خود بسیار متغیرند و بنابرایــن در بین پژوهشــگرانی که هــّم خود را بر کار برای ســالمندان گذاشــته اند تقاضاکنندگان بسیار برای سالمندان سیاســت گذاری های جدید زیاد است که می خواهند سیاست های سرویس های اجتماعی و بهداشــتی را با نیاز بخش های ناهمگن این گروه ها تعریف کننــد. با این همه، اگر تعریف

سالمندی را از جای دیگر آغاز کنیم چه؟ اگر از جنبه کمی دست برداریم، دو صورت بررسی کیفی سالمندی پیش روی ماست. اول دیدگاهی که سالمندی را به جنبۀ خوش بینانۀ فرارفتن از احساسات تند جوانی، آرامش، عقل و خــرد و فرزانگی، دور شدن از تعلقات کاری و بندهای اجتماعی و به تبع آن فراهم آمدن زمینه های جدید در زندگی فرد پیوند می زند و دیگر دیدگاهی که ســخن از غم، اندوه از دست دادن، ناتوانی، ناکارآمدی و جداماندگی به میان می آورد. در این میان، که در هر دو صورت تعریف ها با دور شدن شکل گرفته اند، به نظر می رسد می باید سالمندی را در اصل به گذشته پیوند زد؛ ما از ابتدای تولد در حال پیر شــدن هســتیم و به همان نسبت در طیفی که رو به ســوی ســالمندی دارد به سوی سالمندتر شدن پیش می رویم. با پذیرفتن این طیف، هم از حیث جسمانی و هم از حیث احساسی، همه ما در حال تجربه سالمندی هستیم، زیرا گذشته ای را

به یاد می آوریم. نکته در این اســت که این گذشــته برای مهاجران کارکردی خاص دارد. مهاجران از منظر این گذشته اســت که وضعیت خــود را در ســرزمین جدید بازمی یابند و از این دیدگاه اســت کــه خاطره در مهاجرت اهمیتی بسیار می یابد. هر چه که فرد حجم خاطرات متفاوت بیشتری داشته باشد، در تعارض واقعیت با خاطره ای که برای او دنیا را آشنا می سازد، بیشتر به سمت گذشته میل می کند. از این روست که وقتی واقعیت فرد را در بر می گیرد و در می یابد که چطور زندگی روزمره اش در دســتان کسانی )خواه فرزندانش که بنا بــه فرهنگ متفاوتی که آموخته و پذیرفته اند( قرار گرفته است که با زندگی خاطره آمیز او )یا خاطرات زیسته اش( ناهم خوان است، احساس تنهایــی و ناتوانی می کند. از این رو قرار دادن تازه-مهاجران ســالمند در کنار مهاجرانی که در کانادا به سالمندی رسیده اند بر همین مبنا نادرست است. از همین جنبه است که خاطرات به زندگی سالمندانی از دو طبقۀ اجتماعی متفاوت شکل می دهد و مبنای

خاطرات هر گاه در فضایی عمومی و در جمعی قرار گیرند که اشتراکات را یادآوری کنند خود و

به تبع آن فرد را تقویت می کنند

تفاوت میان آنهاست، همان گونه که سازندۀ مناسبات فردی بــا جامعۀ جدیدی نیز هســت. در صورتی کلی می شــود گفت خاطره در اصل هویت فرد را مــدام برایش تعریف و بازتعریف می کند و او را در غیرسازی با آنچه در خاطره اش نیست یاری می کند. خاطرات هر گاه در فضایی عمومی و در جمعی قرار گیرند که اشــتراکات را یادآوری کنند خود و به تبع آن فرد را تقویت می کنند. تعریف این خاطرات – که به فراوانی هم در بین سالمندان دیده می شود، خواه در ایران و خــواه در هر جای دیگر دنیا – در اصل کارکردی برای گریز از جهانی مداوماً در حال ناآشنا شدن به ســمت جهانی است آشنا که اشتراکات آن گاه بر فراز طبقه بندی های معمول قرار می گیرد )این خاطرات برای کسانی هم که فرزندشان در خارج از کشور زندگی می کند و خود در ایران مانده اند همین حکم را دارد، به همین دلیل بسیاری از پژوهشگران به تحلیل استفاده از عکس و فیلم برای تولید جهان آشنای خاطره پرداخته اند.( به عکس، هرگاه که این خاطرات، فــردی باقی بمانند، دل زدگی و تنهایی را تکثیر می کنند؛ مانده در جهان ناآشنا و ناتوان از تغییر آن. به همین سبب، به نظر می رسد که در کنار توجه به فراهم آوردن خدمات بهداشتی و اجتماعی برای سالمندان، باید در درون اجتماعات قومی – به ویژه برای جوامع شــرقی و باالخص ایرانیان – به دنبال فراهم آوردن زمینه هایی بود که جهان آشنای خاطره را برای افراد دســترس پذیر کنــد. می بینیم که بنا به آمار، اکثریت سالمندان وقت خود را در کالس های آموزش زبان می گذرانند، ولی علت اصلی و عمده آن بیرون رفتن از پوستۀ تنهایی و دست یافتن به خاطرۀ مشترک است. از همین روست که مصرف کنندگان رسانه های قومی نیز عمدتاً سالمندان اند؛ سالمندانی کــه به دنبال معنایابی برای خاطرات خود برای فرار

از فراموشی اند.هرچه تالش کنیم که افراد – خواه سالمند یا جوان – خاطرات خــود را با جهانی کــه در آن زندگی می کنند بی ربط ندانند، به همان نسبت آنان احساس از دســت دادگی کمتری خواهند داشت، از دست دادن زندگی ای که ارزش زیستنش به دست آوردن

یادمان هایی است که می باید ارج یابند.چنان که کوندرا می گوید، یونانیان باستان غم غربت را از مقوله بی خبری و جهالت به شــمار می آوردند. افالطــون نیز علم را از مقوله ذکر و یادآوری چیزی می دانست که در خاطر داریم. به این ترتیب، خاطره ممکن است نوعی ذکر برای غلبه بر غم غربت باشد،

.حتی اگر با اشک همراه شود

parnianmagazine.com

موضوع ماه27 November 2013 . No16

Page 28: Parnian 16

بســیاری از افرادی که مهاجرت کرده اند یا در فکر مهاجرت هســتند، دلیل انتخاب این امر را تنها یک هدف می دانند: زندگی بهتر، آینده ای روشن تر برای فرزندان. کمتر مهاجری هســت که در این استدالل به والدینش اشــاره کند اما در واقع وقتی ســخن از مهاجرت بــه میان می آید، ناخــودآگاه به دو گروه ازمردم فکر می کنیم: »آنهایــی که در ایران مانده اند،

آنهایی که از ایران رفته اند.«این دو گروه هرکدام به نوبه خود درگیر مشــکالت قبل و بعد از مهاجرت هستند. در این گزارش قصد نداریم از مشکالت مهاجران بعد ازمهاجرت به کانادا سخن بگوییم. این بار سخن از پدران و مادرانی است که نگاه نگران شــان بدرقه راه فرزندان مهاجرشان می شــود. همان پــدر و مادرانی که یک عمر خون

دل خوردند تا فرزندان شان بزرگ شوند تا زمان نیاز، عصای دست دوران پیری آنان شوند. همان هایی که پس از شنیدن خبر قبولی فرزندان در مصاحبه کانادا، نمی دانستند از خوشحالی جشن بگیرند و شاد باشند یا از نزدیک شــدن زمان دوری عزیزان غمگین. به ســراغ چند خانواده می رویم و صحبتی دوستانه در

این خصوص با آنها داریم.

کانادا، روزنه امید مریم، دانشــجو، چهارسال است که همراه همسر و پســر هفت ساله خود به کانادا مهاجرت کرده است. حالش را می پرســم. با حالتی غمگین می گوید »دل خوش سیری چند...« مریم تک دختر خانواده است

و دو برادر دارد.

دوســت دارم نظر خانواده ات را در مورد مهاجرت بدانم: زمانی که با همسرم تصمیم به مهاجرت گرفتیم همسرم کار ثابتی نداشت. از وضعیت بی ثباتی کار و آینده اش کالفه شده بود. پروسه مهاجرت را شروع کردیم. از همان ابتدا پدر و مادرم مخالف مهاجرت کردن ما بودند و من هم هــر بار بهانه ای می آوردم و می گفتم: »مامان جان، خیلی از افراد هســتند که می خواهند مهاجرت کنند. آیا همه آنها می روند؟ خیر. پس چرا از حاال غصه کار انجام نشده را می خورید. مطمئنم نمی توانیم از پــس یادگیری زبان بربیاییم.« متاسفانه یا خوشبختانه مصاحبه قبول شدیم و غصه پدر و مادرم بیشتر شد. پدرم مدتی با ما سرسنگین شد و مادرم کم و بیش سعی داشت ما را از مهاجرت منصرف کند. هر بار مادرم را قانع می کردم و می گفتم:

»مامان جان خیال شما راحت باشه. ما آنجا اصال دوام نمی آوریم. عالوه بر این، بهروز هم گفته آنجا را برای زندگی نمی خواهیم. فقط می خواهیم روزنه امیدی در خارج از ایران داشته باشیم تا هر وقت مشکلی پیش آمد، بتوانیم از اینجا برویم و از همه مهم تر به خاطر آینده پسرمان می خواهیم شانس زندگی در آنجا را

داشته باشیم.« متاســفانه زمانی که مدیکال حاضر شــد و ویزا را دریافت کردیم، مجبور شــدیم یک سری از وسایل زندگی مان را طبقه باالی خانه پدری بگذاریم. هر بار که برای گذاشتن وسیله ای به آنجا می رفتیم، بغض مادرم می ترکید و هر دو در گوشه ای گریه می کردیم. من زیاد با مهاجرت و این قدر دور شــدن از پدر و مادرم موافق نبودم ولی همســرم پایش را در یک

قلب های جا ماندهدرباره مشکالت

پدر و مادران مهاجران

parnianmagazine.com

موضوع ماه28آبان 1392. شماره 16

Page 29: Parnian 16

کفش کرده بود که باید برویم.مگر انسان چقدر می خواهد عمر کند که این قدر از همه دور باشد؟ پدر و مادر من االن به من نیاز دارند و من بی تفاوت به نیاز عاطفی آنها، مهاجرت، آن هم به کانادا که خیلی از ایران دور است، را انتخاب کرده ام. چه بایــد می کردم؟ زندگی مشــترکمان را انتخاب می کردم یا پدر و مادرم را؟ انتخاب خیلی سختی بود. همسرم به من قول داد که برای همیشه کانادا زندگی نخواهیم کرد و برای مدت کوتاهی به آنجا می رویم

و... بگذریم. یک ماه بعد از مهاجرت ما به کانادا، مادرم برای بار دوم دچار حمله قلبی شد. دکتر گفته بود که استرس و نگرانی برای او بســیار مضر است. من در کانادا و مادرم آنجا! نمی دانستم چه کاری انجام بدهم. فقط

اشک ریختم و دعا کردم تا حال مادرم بهتر شد. چهار سال گذشــت و در این مدت دو بار به ایران رفتیم و امســال پدر و مادرم به کانادا آمدند. پدرم تصور بســیار بدی از کانادا داشت، همان تصورات غلطی که همگی در ایران نســبت به خارج دارند: ناامنی، فســاد، بی عاطفه بودن افــراد مخصوصا خانواده ها و... خوشبختانه نظرش نسبت به این مسائل کامال عوض شد ولی هم مادر و هم پدرم همچنان اصرار به برگشت ما داشــتند. پدرم گفت که بعد از اتمام درسمان به ایران برگردیم و آنجا مثل بقیه زندگی کنیم. هر چقدر به او می گفتم که این مدرک تحصیلی که اینجا می گیرم فقط برای کار در اینجاست وگرنه اصال درس نمی خواندیم و فقط کار می کردیم و زندگی، فایده نداشت؛ نمی شود خیلی از مسائل را برای آنها

توضیح داد چون اصال قانع نمی شوند. مادرم هم که تمام سه ماهی که پیش مان بود، مرتب تکرار می کرد که به ایران برگردیم. »مگر ما چقدر زنده هستیم؟ چرا ما نوه مان را باید ســالی یکبار، ببینیم؟ چه گناهی به درگاه خدا مرتکب شدیم که باید آخر عمری از تنها دخترمان دور باشیم؟« مادرم همیشه گریه می کند. در ایران مرتب دلتنگی می کند و اینجا هم که بود، گریه می کرد و می گفــت کاش پیش هم بودیم. کاش در ایران می ماندید. چه چیزی در اینجا شما را مجذوب کرده اســت؟ اینجا که فرقی با ایران ندارد؟.... واقعا

نمی دانم چه کنم!

خودخواهی یا فداکاری پدر و مادر؟ مهناز، دانشجو و سه سال است که به همراه همسرش به کانادا مهاجرت کرده است. او هم تک دختر خانواده است و یک برادر دارد که او هم ساکن کاناداست. از او می پرســم با توجه به اینکه هر دو فرزند خانواده در کانادا اقامت دارند پدر و مادرشــان چطور با این

موضوع برخورد کرده اند؟ خانواده من و همسرم، هر دو تنها به راحتی و شادی ما فکر می کنند و همیشه می گویند: »برای ما همین قدر که شما احساس رضایت می کنید، کافیست. ماندن شما در ایران به بهانه اینکه ما دلتنگ شما می شویم، کامال خودخواهی ما را می رســاند. شما آزاد هستید محل زندگی و کار خودتان را انتخاب کنید. سالمتی، رفاه و شادی شما از کنار ما بودنتان مهم تر است.« آنها خدا را شکر! هیچ مشکلی با مهاجرت ما نداشتند و حتی امسال که برای دیدن ما به کانادا آمده بودند، از تصمیم ما برای انتخاب کانادا به عنوان محل زندگی بسیار خوشحال شدند. تنها مشکلی که وجود دارد که البته فکر می کنم تنها برای خانواده ما نباشد، مساله اینترنت در ایران است. اینترنت ضعیف است و هر بار می خواهیم چت تصویری داشته باشیم کلی اذیت می شــویم. با این حال به قول پدرم، دیگر با وجود داشتن اینترنت و چت های صوتی و تصویری هرچند

کجدار و مریز، دیگر جای دلتنگی نمی ماند.

قدردان نبودن فرزندان اما مادر بیتا، نظری متفاوت با پدر و مادر مهناز دارد. بیتا، خانه دار، مدت پنج سال است که به همراه دختر چهارده ساله و همســرش در کانادا زندگی می کنند. »پدر و مادر من ســن باالیی دارنــد. مادرم مرتب احساس دلتنگی می کند وهر بار به عناوین مختلف می خواهد ما را از ماندن در کانادا منصرف کند. یکبار بیماریش را مطرح می کند، بــار دیگر تنهایی و... با

انسیه غفوریانEnsieh Ghafourian

همیشه ماندن ما در کانادا موافق نیست و به همه فامیل نارضایتی خودش را از تصمیم ما اعالم کرده است. به خاطر همین هم هست که مرتب از جانب فامیل، گوشه کنایه می شنویم که »این جواب محبت های پدر و مادرت بود؟ چرا آخر عمری آنها را تنها گذاشتید و فقط به فکرخودتان بودید؟ این طوری از زحمات آنها قدردانی می کنید؟«... اما پدرم خیلي منطقی است و زندگــی من را متعلق به خودم می داند و می گوید خودت باید تصمیم بگیری؛ ولی می دانم که ته قلبش چه می گذرد. مشکل اصلي خودم هستم که همیشه دلتنگ آنها هستم و غمگین... اگر یک روز دختر من قصد می داشــت این کار را انجام بدهد، هرگز به او

اجازه نمی دادم....

حال من خوب است اما تو باور مکن عده ای از پدران و مادران به قدری دلتنگ می شوند که دچار بیماری های قلبی، افسردگی و... می شوند، عده ای دیگر خوشــحال هستند از اینکه فرزندان شان محل بهتری برای زندگی پیدا کرده اند، سرزمینی متفاوت با ایران. گروهی از آنها وانمود می کنند خوشحال هستند و دلتنگی خویش را به زبــان نمی آورند و وقتی از آنها حالشان را می پرسید، می گویند:»خوب خوب. ما از خوشحالی و شــادی شما خوشحالیم. خدا را شکر که به آرزوی تان رسیدید.« ولی وقتی اوضاع و احوال شان را از خواهر، برادر و یا یکی از فامیل جویا می شوید تازه درمی یابید که چه درد و رنج هایی را از

شما پنهان کرده اند. اسمش را باید خودخواهی و بلندپروازی مهاجران برای زندگی بهتر گذاشــت یا فــداکاری پدران و مادران؟ هر چه هســت، تلخ اســت و درعین حال شیرین چرا که فرصت ها در سختی به دست می آیند؛

بدون جاذبه، پرواز معنی ندارد.شــاید این متن تاثیرگزار از نویســنده ای که برایم ناشناس مانده گویای وضعیت والدین مهاجران باشد:

قند خون مادر باالست، دلش همیشه اما شور می زند برای ما

اشــک های مادر، مروارید شــده اســت در صدف چشمانش

دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید حرف ها دارد چشمان پدر، گویی زیرنویس فارسی

دارددستانش را نوازش می کنم، داستانی دارد دستانش

یادآوری: به احترام حفظ حریــم خصوصی افراد، .اسامی تغییر کرده اند

parnianmagazine.com

موضوع ماه29 November 2013 . No16

Page 30: Parnian 16

دغدغه های مالی یکــی از بزرگ ترین نگرانی های کهنساالن در هر جای دنیا است. چنین دغدغه هایی می توانــد به ســایر مشــکالت در زمینــه کاهش استانداردهای زندگی، بهداشت و درمان و معاشرت با دیگران منجر شود. به همین دلیل از سال ها برنامه های متنوعی برای حمایت مالی از این رده سنی در سطح ملی و استانی طراحی و اجرا شده است. اگرچه در سال های اخیر به دلیل بروز مشکالت عمیق اقتصادی و هم چنین نگرانی از نحــوه تامین منابع مالی الزم برای حمایت از بیبی بومرهــا، تجدیدنظرهایی در این برنامه ها صورت گرفته )از جمله افزایش ســن دریافت OAS از 65 به 67 ســالگی( اما اصول آن کماکان پابرجاست. در اینجا به تعدادی از مطرح ترین

و مهم ترین موارد اشاره شده است.

OAS برنامه تضمین آسایش دوران کهولتاین برنامه پیشتر در تولیدات گروه رسانه ای پرنیان معرفی شده اســت. برنامه تضمین آسایش دوران کهولــت )The Old Age Security(، بنیــاد و پایه و اســاس سیســتم درآمد دوران بازنشستگی کشــور کانادا بوده و منابع مالی آن از طریق درآمد عمومی کانادا تامین می شــود. بدیــن معنا که فرد بازنشسته به طور مســتقیم و در دوران کاری خود هیــچ مبلغ برای آن پرداخت نکرده اســت. در این OAS صورت حقوق بازنشســتگی موســوم بهمتفاوت از حقوق بازنشســتگی CPP می باشد که طبق آن افراد در طول دوران کاری شان ماهیانه مبلغی

از حقوق شــان را می بایست به آن اختصاص دهند. حقوق بازنشستگی CPP محدوده ای از مزایا شامل بازنشستگی، بازنشستگی زودهنگام، از کارافتادگی، مســتمری و بیمه عمر را برای پرداخت کننده آن و

خانواده های شان فراهم می آورد.برنامه ترکیبی OAS و CPP بــا پس انداز دوران بازنشستگی، سرمایه گذاری ها و حقوق بازنشستگی تکمیلی خصوصیPPP بــرای کانادایی ها، یکی از بهترین نظام های درآمدی دوران بازنشستگی در دنیا را به ارمغان آورده است. عالوه بر حقوق بازنشستگی OAS، انواع دیگری از مزایای بازنشستگی وجود دارند که مســتقیما به میزان درآمد افــراد در زمان بازنشستگی شــان بستگی داشــته و حمایت های مضاعفی را از کهنساالن با درآمد کم به عمل می آورند:

)GIS( 1- درآمد تکمیلی تضمین شده)The Allowance( 2-کمک هزینه معاش

The( ۳- کمک هزینــه زندگی برای بازمانــدگان)Allowance for the Survivor

این مقاله نگاهی خواهد داشت بر حقوق بازنشستگی OAS و اطالعات بیشــتری درباره درآمد تکمیلی تضمین شده، کمک هزینه معاش و کمک هزینه زندگی

بازماندگان به خوانندگان گرامی ارائه می نماید.برای کســب اطالعات بیشتر درباره برنامه تضمین آسایش دوران کهولت OAS می توانید به وبسایت www.servicecanada.gc.ca/oas مراجعــه

نمایید.

OAS حقوق بازنشستگیحقوق بازنشســتگی OAS به صــورت پرداخت ماهیانه در دسترس بیشتر افراد مسن 65 سال به باال که شــرایط و صالحیت قانونی اقامتی را دارا باشند قرار می گیرد. افراد واجد شــرایط چنانچه هنوز

برنامه های حمایتی دولت فدرال برای کهنساالن کانادایی برگردان: ساقی مطهری

Saghi Motahari

parnianmagazine.com

موضوع ماه30آبان 1392. شماره 16

Page 31: Parnian 16

مشغول به کار بوده و یا اصال کار نکرده باشند نیز مشمول مزایای OAS خواهند بود. )یادآوری: سن دریافت OAS هم اکنون 65 سال است اما از ایپریل 202۳، ظرف 6 ســال به تدریج به 67 سال افزایش

خواهد یافت.(

چه کسانی واجد شرایط دریافت OAS می باشند؟چنانچه ساکن کانادا هستید، شما باید:

- 65 سال به باال داشته باشید.- شــهروند کانادا بوده و یا در زمانی که درخواست بازنشستگی تان را تسلیم می نمایید، مقیم قانونی کانادا

باشید.- بعد از سن 18 سالگی، حداقل 10 سال را در کانادا

زندگی کرده باشید.چنانچه ساکن کشوری غیر از کانادا هستید، شما باید:

- 65 سال به باال داشته باشید.- شهروند کانادا بوده و یا تا روز قبل از ترک خاک

کانادا مقیم قانونی آنجا بوده باشید.- بعد از سن 18 سالگی، حداقل 20 سال را در کانادا

زندگی کرده باشید.چنانچه هیچ یک از ســناریوهای باال شامل حالتان نباشد نیز واجد شــرایط برخوداری از این مزایا از کشور دیگر، از کانادا و یا از هر دو خواهید بود البته

به شرط آنکه:- در یکی از کشورهایی که با کشورکانادا توافق نامه امنیت اجتماعی را به تصویب رسانده است، زندگی

نمایید.

- یا در سیستم امنیت اجتماعی آن دسته از کشورهایی که با کانادا توافق نامه امنیت اجتماعی دارند، تشریک

مساعی نموده باشید.برای دریافت اطالعات بیشــتر در خصوص لیست www. کشورهای فوق الذکر می توانید به وبسایت

servicecanada.gc.ca/internationalمراجعه نمایید.

The درآمــد تکمیلــی تضمیــن شــده Guaranteed Income Supplement

))GIS درآمد تکمیلی تضمین شده GIS مزایای تکمیلی است که چنانچه فرد از درآمد کمی برخوردار باشد به حقوق OAS وی اضافه خواهد شــد. شما باید

برای آن، فرم درخواست تنظیم نمایید.برای اینکه واجد شرایط دریافت GIS باشید باید:

- ساکن کانادا باشید.- در لیست دریافت حقوق OAS باشید.

- درآمدتان و یا در شرایطی که متاهل هستید، مجموع درآمدتان با همسر رسمی یا شریک قانونی زندگی تان

از حداکثر میزان تعیین شده در آن سال کمتر باشد.چنانچه واجد شــرایط دریافت GIS باشید، میزان دریافتی تان بســتگی به وضعیت تاهل و همچنین درآمد سال قبل تان بدون محاسبه درآمد OAS تان خواهد بود. )در هنگام محاسبه مزایای OAS، هیچ یک از حقوق OAS، GIS، کمک هزینه معاش و کمک هزینه زندگی بازماندگان که دریافت می نمایید،

به عنوان درآمدتان در نظر گرفته نمی شوند.(جدول زیر ماکزیمم پرداخت ماهیانه GIS یک دوره، از ژانویه تا مارچ 201۳ را بطور مثال نشان می دهد. برای اطالعات بیشــتر از مبالغ جاری می توانید به وبسایت سرویس کانادا مراجعه نمایید. ضمنا میزان این مزایا 4 بار در ســال در ماه هــای ژانویه، اپریل،

جوالی و اکتبر بازنگری می شوند.باید به خاطر بسپارید که تنها زمانی می توانید انتظار دریافت باالترین میزان GIS را داشته باشید که منبع درآمدی دیگری نداشته باشــید. میزان درآمدی که OAS شما استفاده می شود شامل GIS برای تعیین

و اولین ۳500 دالر درآمدتان نخواهد بود.تبصره: اگر شــما و همســرتان یا شــریک قانونی زندگی تان هر دو در لیست دریافت OAS هستید و بنا به دالیلی که خارج از کنترل و اختیار شماست جــدای از هم زندگی می نمایید )برای مثال یکی از شــما اجبارا در بیمارستان یا خانه سالمندان زندگی می کنید(، به هر کدام از شما نرخ افراد مجرد پرداخت می شــود که در این شرایط عایدی ماهیانه تان بیشتر

خواهد بود.

یادآوری: شرایط سنی برای دریافت GIS و هم چنین نحوه تغییر از 65 به 67 دقیقا مشابه OAS است.

جهت کسب اطالعات بیشتر و اینکه آیا واجد شرایط www. هستید، می توانید به وبسایت GIS دریافتservicecanada.gc.ca/oasamounts مراجعه

.نمایید

GIS وضعیت تاهل دریافت کنندگانGIS حداکثر مزایای ماهیانه)ژانویه تا مارچ 201۳(

حداکثر درآمد)ژانویه تا مارچ 201۳(

16560 دالر740 دالر و 44 سنتمجرد، بیوه یا مطلقه

زوج: در صورتی که یکی از زوجین، مســتمری OAS دریافت می نماید و دیگری تحت پوشــش برنامه حمایتی OAS نمی باشد

۳9696 دالر740 دالر و 44 سنت

21888 دالر490 دالر و 96 سنتزوج: در صورتی که هر دو تحت پوشش OAS باشند

۳9696 دالر490 دالر و 96 سنتزوج: در صورتی که یکی از زوجین تحت پوشش OAS باشد و دیگری کمک هزینه معاش دریافت نماید

یادآوری: شرایط سنی برای دریافت GIS و هم چنین نحوه تغییر از 65 به 67 دقیقا مشابه OAS است. جهت کسب اطالعات بیشتر و اینکه آیا واجد شرایط دریافت GIS هستید، می توانید به وبسایت www.servicecanada.gc.ca/oasamounts مراجعه نمایید.

برنامه ترکیبــی OAS و CPP با پس انداز دوران بازنشســتگی، سرمایه گذاری ها و حقوق بازنشستگی تکمیلی خصوصیPPP برای کانادایی ها، یکی از بهترین نظام های درآمدی دوران بازنشستگی

در دنیا را به ارمغان آورده است

parnianmagazine.com

موضوع ماه31 November 2013 . No16

Page 32: Parnian 16

)The Allowance( کمک هزینه معاشکمک هزینه معاش، شامل مزایایی است که به همسر رسمی و یا شریک قانونی زندگی فرد دریافت کننده GIS تعلق می گیرد. شــما چنانچه همه شرایط زیر را دارا باشــید، می توانید جهــت دریافت این نوع

کمک هزینه اقدام نمایید:- بین 60 تا 64 سال تمام بوده که البته این موضوع

شامل ماه تولد 65 سالگی تان نیز می شود.- همسر و شریک رسمی یا قانونی زندگی تان تحت

پوشش OAS و GIS باشد.- شهروند یا مقیم قانونی کانادا باشید.

- در کانادا سکونت داشته و از سن 18 سالگی حداقل 10 سال را در کانادا زندگی کرده باشید.

- مجموع حقوق دریافتی شما و همسرتان کمتر از حداکثر میزان درآمد تعیین شده باشد.

برای کســب اطالعات بیشتر در خصوص حداکثر درآمد معین شده در ماه جاری می توانید به وبسایت سرویس کانادا مراجعه نمایید. برای مثال، در ماه ژانویه 201۳ حداکثر میزان مجمــوع درآمد برای دریافت

کمک هزینه معــاش بدون در نظــر گرفتن مزایای OAS، ۳9696 دالر بوده است.

همچنین الزم نیست برای اینکه واجد شرایط دریافت کمک هزینه معاش باشید، حتما بازنشسته شده باشید. این مزایا یک ماه بعد از تولد 65 سالگی تان و زمانی GIS و یا احتماال OAS که واجد شرایط دریافت

می شوید، به طور خود به خود قطع خواهد گردید.در ژانویه 201۳ حداکثر میزان پرداختی کمک هزینه

معاش 10۳7 دالر بوده است.

The( کمک هزینــه زندگی بازمانــدگان )Allowance for the Survivor

این نوع کمک هزینه در اختیار افراد با ســطح درآمد پایین که همســر و شریک زندگی خود را از دست داده باشند، تعلق می گیرد. در واقع این مزایا به عنوان مکمل حقوق مســتمری بگیرانی است که به همسر یا شریک قانونی فرد درگذشته ای پرداخت می شود که در طی دوران کاری خود ســهمCPP خود را

پرداخت می کرده است.

شما چنانچه همه شرایط زیر را دارا باشید، می توانید جهت دریافت این نوع کمک هزینه اقدام نمایید:

- بین 60 تا 64 سال تمام بوده که البته شامل ماه تولد 65 سالگی تان نیز می شود.

- شهروند یا مقیم قانونی کانادا باشید.- در کانادا سکونت داشته و از سن 18 سالگی حداقل

10 سال را در کانادا زندگی کرده باشید.- همسر رسمی و یا شریک قانونی زندگی شما فوت نموده و شــما دیگر ازدواج ننموده و یا وارد رابطه

دیگری نشده اید.- درآمد سالیانه تان کمتر از حداکثر میزان مشخص

شده باشد. شما می توانید برای کسب اطالعات بیشتر و یافتن میزان حداکثر درآمد سالیانه به وبسایت سرویس کانادا مراجعه نمایید. برای مثال حداکثر درآمد سالیانه ای که فرد را واجد شرایط دریافت کمک هزینه زندگی برای بازمانــدگان می نماید در ژانویه 201۳، مبلغ 22۳20

دالر بوده است.این مزایا یک ماه بعد از تولد 65 سالگی تان، زمانی که GIS و یا احتماال OAS واجد شــرایط دریافــتمی شوید، به طور خود به خود قطع خواهد گردید. در ژانویه 201۳ حداکثر میزان پرداختی کمک هزینه معــاش فرد بازمانده 1164 دالر و یک ســنت بوده

است.یادآوری: با تغییر ســن دریافت OAS از 65 به 67 سالگی، سن آغاز دریافت هر دو نمونه کمک هزینه معاش هم از 60 سالگی به 62 سالگی ارتقا خواهد یافت. بدیهی است که سن خاتمه یافتن آن هم از 65 به 67 تغییر خواهد کرد و بدین ترتیب زمان دریافت

.آن همان 5 سال باقی خواهد ماند

کمک هزینه معاش Allowance، شامل مزایایی است که به همسر رسمی و یا شریک قانونی

زندگی فرد دریافت کننده GIS تعلق می گیرد

تنها زمانی می توانیــد انتظار دریافت باالترین میزان GIS را داشته باشید که

منبع درآمدی دیگری نداشته باشید

parnianmagazine.com

موضوع ماه32آبان 1392. شماره 16

Page 34: Parnian 16

پایان هفته همیشــه روز دیدار نوه ها با مادربزرگ و پدربزرگ بوده اســت. غروب پنجشــنبه وقتی هوا گرگ و میش می شــد و دلتنگی به سراغ شان می آمد تنها دیدن نوه ها بود که دلگرم شان می کرد. اما امروز مهاجرت داستان زندگی تعداد زیادی از آنها را تغییر داده است. امروز پدربزرگ ها و مادربزرگ های زیادی کیلومترهــا دورتر از نوه ها و فرزندان شــان زندگی می کنند. شاید بعضی از آنها سال هاست نوه های شان را در آغوش نگرفته اند. مهاجرت که از سویی سفری اســت به سوی آینده روشــن و امید به ساختن اما از ســوی دیگر قصه تلخ جدایی اســت. جدایی از سرزمین، کوچه ها، دوست ها، یادها و خاطره های ناب و از همه مهم تر خانه و خانواده. قصه تبدیل شــدن به تکه های پراکنــده و ناقص از تصاویری که انگار کامل نمی شوند. قصه عکس پدربزرگ و مادربزرگ بر سفره نوروزی این سوی آب ها و دیوارهای پرشده از عکس های فرزندان و نوه ها در آن ســوی آب ها. تلخی این قصه در کام خانواده ها تا جایی است که بسیاری از پدران و مادران را بر آن می دارد تا آنها هم مانند فرزندان از یار و دیار دل برکنند و در سنین

فعالیت های کهنساالنهنگاهی به فعالیت های ویژه سالمندان در جوامع قومی

نشاط تهرانیNeshat Tehrani

parnianmagazine.com

موضوع ماه34آبان 1392. شماره 16

Page 35: Parnian 16

سالمندی تن به مهاجرت بدهند.حضور پدرها و مادرها در خانواده های مهاجر مزایای بســیار زیادی دارد. مزایایی که بعضی از ملیت های مقیم کانادا مثل چینی ها آن را بســیار درک کرده اند. حضــور پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به نوه ها کمک می کند بهتر با ریشه های خود ارتباط برقرار کنند. زبان مادری خود را بهتر بیاموزند. از حمایت های عاطفی بیشتری برخوردار باشند و در آینده افراد موفق تری برای جامعه باشند. همچنان که فرزندان نیز با تکیه بر کمک های پدر و مادر در نگهداری از کودکان شــان امکان پیشــرفت بهتر در زمینه های درسی و کاری خــود پیدا می کنند. از طرف دیگر خود پدربزرگ و مادربزرگ ها نیز از مشکالت مربوط به سالمندی و تنهایی در امان می مانند؛ شاهد رشد و بالندگی نوه ها هستند و از محبت و حمایت عاطفی خانواده خود بهره می گیرند؛ و نهایتا از خدمات و امکانات پزشکی کشور جدید استفاده می کنند و سال های باقی مانده

خود را نیز در کنار عزیزان سپری می کنند.اما متاســفانه همیشــه قصه به اینجا ختم نمی شود. مهاجرت در این ســنین خیلی آسان نیست. هرچه ســن افراد باالتر می رود بریدن از ریشه ها سخت تر می شود و قدرت سازگاری با شرایط و محیط جدید کاهش پیدا می کند. بخصوص در جامعه سنتی مانند جامعه ایران ســالمندان در مهاجرت و همزیستی با فرزندان شان که در جامعه ای مدرن و متفاوت زندگی می کنند به یقین آسیب می بینند. مشکالتی مانند عدم آشنایی با زبان و فرهنگ کشور جدید باعث می شود ارتباط شان را با محیط پیرامون از دست بدهند و رفته رفته در پیله تنهایی و افسردگی فروروند. مردان و زنان توانایی که یک عمر بر پای خود ایستاده اند و استقالل و توانایی کافی بــرای اداره یک زندگی پرتالطم را داشــته اند حاال حتی در برآوردن نیازهای اولیه خود به کمک فرزندان شــان نیاز دارند. هرچند میزان این وابستگی به عوامل مختلفی بستگی دارد و برای همه یکسان نیســت. عواملی مانند دانستن زبان، شرایط سنی و توانایی های جسمی و فیزیکی، امکانات مالی و همچنین شرایط محیطی کشور جدید و امکانات

آن در این میان نقش بازی می کنند.از طرف دیگر خانواده های مهاجر هرچند از داشتن پــدر و مادر در کنار خود خوشــنودند اما گاهی به دلیل پیچیدگی شرایط زندگی جدید و این که خود با چالش های مختلف مهاجرت درگیرند فرصت و توان کافی برای حمایت میهمان سالمندشان را ندارند. این مسائل بر دینامیک رابطه میان پدر و مادر با فرزند یا پدربزرگ و مادربزرگ با نوه ها تاثیر می گذارد و آن

را از شــکل عادی خارج می کند. غرور بزرگترها را جریحه دار می کند و کوچکترها را دچار دوگانگی و

استیصال می سازد.مسلم است که هرچه پدران و مادران ما از استقالل بیشــتری برخوردار باشــند خانواده های مهاجر با مشکالت کمتری مواجه می شوند. در این میان نقش سازمان ها و انجمن هایی که به سالمندان یا شهروندان ارشــد خدمت می کنند و آنها را در به دست آوردن استقالل و توانمندی برای زندگی در محیط جدید کمک می کنند بسیار پررنگ می شود. این سازمان ها در اغلب جوامع قومی که در کانادا زندگی می کنند به شکل بسیار گسترده ای به فعالیت مشغول اند و عموما بسیار هم موفق عمل می کنند. این مراکز معموال از حمایت مالی صد در صد جامعه خود برخوردارند و در بعضی موارد اگر سابقه کافی داشته باشند و گروه بزرگی از جامعه را تحت پوشش قرار دهند می توانند

از حمایت های دولتی هم استفاده کنند.در جامعه ایرانیان مقیم کانادا نیز انجمن ها، گروه ها و سازمان های بسیاری در زمینه های مختلف فرهنگی اجتماعی اقتصادی هنری و حقوقی فعالیت دارند اما هنوز متاســفانه به جز در یکی دو شهر بزرگ کانادا

در امریکا به دلیل این که ســن نسل اول و دوم مهاجرت به سنین میانسالی و کهنسالی نزدیک شده است این مراکز بیشتر

تاسیس شده اند و موفقیت بیشتری داشته اند

مراکز زیادی برای خدمت رسانی به شهروندان ارشد در این کشور فعال نیستند و باز هم متاسفانه چنان که دیده می شود همان تعداد اندک موجود نیز از حمایت کافی ایرانیان برخــوردار نبوده اند. البته در امریکا به دلیل این که سن نسل اول و دوم مهاجرت به سنین میانسالی و کهنســالی نزدیک شده است این مراکز

بیشتر تاسیس شده اند و موفقیت بیشتری داشته اند.در ادامه نگاهی داریم به خدماتی که انجمن ها و مراکز مربوط به جوامع قومی مختلف در شــهر مونترال که به شــهروندان ارشــد خود ارائه می دهند. شاید برای انجمن های ایرانــی نیز این موارد قابل تامل و

الگوبرداری باشد:

فعالیت های آموزشیمراکــزی که در جوامع قومــی مختلف در مونترال فعال هســتند در زمینه های آموزشــی، خدماتی را به شهروندان ارشــد ارائه می دهند که مهمترین آن آموزش زبان انگلیسی و فرانسه، کامپیوتر و آموزش رانندگی )در واقع کمک به سالمندان به موفقیت در آزمون رانندگی( است. این کالس های آموزشی که در اغلب مراکز توســط نیروهای داوطلب اداره

parnianmagazine.com

موضوع ماه35 November 2013 . No16

Page 36: Parnian 16

می شود بسیار مفید هستند. شرکت در این کالس ها به شــهروندان ارشد کمک می کند از عهده نیازهای روزانه خود برآیند، مستقل تر باشند، هنگام مراجعه به پزشک یا خرید نیاز به همراهی شخص دیگری نداشته باشند و با نوه های خود و سایر اطرافیان ارتباط

بهتری برقرار کنند.

فعالیت های تفریحی و ورزشیدر کشور سردی مانند کانادا با زمستان های طوالنی، فعالیت های ورزشــی و تفریحی یکــی از نیازهای سالمندان به شمار می رود که آنها را از افسردگی دور می کند. در انجمن های مربوط به سالمندان برنامه های مختلفی مانند ورزش ها و رقص های دســته جمعی برگزار می شود. ورزش هایی مناسب سالمندان مانند

تایچی و یوگا یا کالس های شطرنج و سودوکو.از دیگر فعالیت های تفریحــی این مراکز برگزاری برنامه هــای گــردش گروهــی مثــل گردش های درون شهری یا برون شــهری یک روزه یا سفرهای کوتاه چند روزه است که با قیمت بسیار پایین ارائه

می شود.

فعالیت های فرهنگی و هنریانجمن های مربوط به سالمندان در زمینه های فرهنگی نیز فعال هستند. برنامه هایی مثل هنرهای تجسمی، سفالگری، نقاشی و موسیقی یا برنامه های ادبی. در

شــهر مونترال هیچ انجمن ایرانی خاص شهروندان ارشــد وجود نــدارد اما برنامه هــای ادبی و هنری زیــادی مانند شب شعر و موسیقی و نقد ادبی برگزار می شود که بیشتر مورد توجه سالمندان قرار می گیرد. این فعالیت ها به سالمندان کمک می کند تا ساعات فراغت خود را به خوبی پر کنند. همچنین این گونه برنامه ها به برقراری ارتباط با پیشینه فرهنگی سالمندان کمک بزرگی می کند و به آنها کمک می کند تا با غم و

دلتنگی ناشی از زندگی در غربت مقابله کنند.

فعالیت های شغلی و توانمندسازیبه گفته رئیس انجمن شهروندان ارشد ایتالیایی در شهر مونترال یکی از چالش های سالمندان مهاجر احساس بی فایده بودن اســت. یکی از فعالیت های جالبی که در ایــن مرکز صورت می گیرد برگزاری برنامه هایی

یکی از فعالیت هــای جالبی که در این مرکز صــورت می گیرد برگزاری برنامه هایی است جهت شغل یابی برای سالمندانی که از توانایی جســمی کافی برای کار

کردن برخوردار هستند

است جهت شغل یابی برای سالمندانی که از توانایی جسمی کافی برای کار کردن برخوردار هستند. حتی اگر بعضی از این مشاغل به صورت داوطلبانه باشد مانند کار در کتابخانه های مدرسه ها یا کتابخانه های محلی، زمینه بســیار خوبی در آشنایی افراد سالمند با افراد و گسترش شــبکه ارتباطی آنها و همچنین تقویت روحیه آنها به شــمار می رود. همچنین این مرکز جلساتی با حضور صاحبان مشاغل و سالمندان برگزار می کند و در آن سالمندان، تجربه ها و دانش ســالیان خود را در اختیار عالقمندان می گذارند. به گفته رئیس انجمن، شرکت کنندگان در این جلسات این گونه مشورت ها را بسیار مفید و سازنده ارزیابی

می کنند.

مشاوره های پزشکی خانوادگی و حقوقیدر بعضی از انجمن ها و مراکز مربوط به سالمندان از متخصصان جامعه کمک گرفته می شود تا جلسات مشاوره برای سالمندان ترتیب دهند. سالمندان معموال تمایل دارند تا با متخصصان همزبان با خود مشاوره کنند. بخصوص در زمینه های مشکالت خانوادگی یا مشــکالت خصوصی بسیار مهم است که بتوانند با مشاور خود ارتباط برقرار کنند. از این روست که بسیاری از متخصصان به صورت داوطلبانه و رایگان جلساتی را در این مراکز برگزار می کنند تا سالمندان

را یاری کنند.

برنامه های مذهبیکلیساها، مساجد و سایر مراکز مذهبی نیز برنامه های خاصی برای ســالمندان دارند. در جامعه ایرانی نیز مراکز مذهبی و مساجد در شهرهای بزرگ برنامه های خاصی را بــرای اعیاد و ایام خــاص مذهبی ارائه می دهند که از طرف گروه گسترده ای از سالمندان با

استقبال زیادی مواجه می شود. چنانکه گفتیم متاسفانه در جامعه ایرانی ساکن کانادا و به ویژه مونترال کانون ها و موسسه های غیرانتفاعی زیادی، خاص خدمت رســانی به شهروندان ارشد وجود نــدارد. از مهم ترین دالیل این امر می توان به عدم انســجام و پیوستگی کافی در بین افراد جامعه ایرانی و همچنین عدم تامین منابع مالی و انسانی کافی برای شروع و ادامه فعالیت هایی از این دست اشاره کرد. البته حرکت هایی آغاز شده و امید است در آینده شاهد باشیم که پدربزرگ ها و مادربزرگ های ایرانی هم مثل اقلیت های قومی دیگر ســاکن کانادا آشیانه امن خود را بیابند و روزگار ســالمندی را به دور از

.دلتنگی و غم غربت سپری کنند

parnianmagazine.com

موضوع ماه36آبان 1392. شماره 16

Page 38: Parnian 16

رویه عملی دولت ها در مورد پدیده تابعیت مضاعف

قسمت دوم

بیان کردیم که معدودی از کشــورها چون آمریکا، کانادا، سوئد، انگلستان، سوئیس، ارمنستان، استرالیا و نیوزلند اجازه تابعیت مضاعف را به شهروندان خود می دهند، اما اغلب کشورها مانند ایران، هند و چین قوانین بازدارنــده برای تعدد تابعیت وضع کرده اند. در قســمت اول به کشــورهایی که تابعیت دوم را

پذیرفته اند و شرایط آنها پرداختیم.

فصل دوم: کشورهایی که تابعیت دوم را نپذیرفته اند

هندکشور مهاجرفرست هند طبق ماده 9 قانون تابعیت آن کشور تحصیل و یا ثبت تابعیت خارجی اتباع خود را به منزله خروج از تابعیت هند می داند )به جز افراد زیر سن قانونی(. آمار غیررسمی کشور هند حاکی از آن است که در سراسر دنیا حدود 25 میلیون نفر هندی االصل متقاضی تابعیت دوگانه از دولت هند وجود دارد ولی از ســال 1947 و پس از اســتقالل این کشــور تمامی دولت های حاکم با شناســایی تابعیت دوگانه برای هندی االصل های خارج از این کشــور با ابراز دو نگرانی زیر مخالفت ورزیده اند: اول آنکه شناسایی تابعیت دوگانه ممکن است سبب تضعیف تعهد ملی هندی های دوتابعیتی به میهن و تبار اصلی شان بشود و دوم اینکه احتماالً می تواند راه نفوذی برای بدخواهان و تروریست ها به داخل این کشــور را فراهم آورد. با این وجود در راستای حل مشکالت هندی تبارهای خارج از مرزهای این کشور در سال 1998 طرح ارائه »کارت اصلیت هندی« که در شــروع برای هندی االصل های تبعه کشورهای خاصی، توسط نخست وزیر این کشور اعالم گردید و متعاقب این تصمیم فــرم تقاضای این کارت در سطح ســفارتخانه های هند توزیع گردید. دارندگان کارت اصلیت هندی نیاز به اخذ ویزا برای ورود به هند ندارند. همچنین دارندگان این کارت نیاز به ثبت

اقامت در هند در دفاتر منطقه ای ثبت اقامت بیگانگان را تا مدت 180 روز نخواهند داشت ولی در صورت اقامت بیش از 180 روز می بایست اقدام به ثبت در دفاتــر مهاجرتی مربوطه بنمایند. در وهله بعدی در اواخر سال 1998 در ســمینار جهانی سرمایه داران هندی )نوامبــر 1998-دهلی نو( آقــای واجپایی نخست وزیر وقت این کشــور، شناسایی تابعیت دوگانه هندی االصل های ساکن خارج از آن کشور را موکول به بررسی های عمیق تر موضوع برای تصویب قوانین مربوطه و اجرایی نمودن آن دانست و کمیته ای را مامور بررسی همه جانبه آن و ارائه گزارشی در این خصوص نمود. متعاقب آن و در ادامه این روند در سال 2002 نخست وزیر هند اعالم نمود که اعطای تابعیت و تبعا گذرنامه هندی برای دارندگان کارت اصلیت هندی با معرفی اعضای بلندپایه کمیته مذکور قابل بررسی است و این کمیته نیز با اعالم این تصمیم در قدم اول وضعیت هندی االصل های دارای کارت اصلیت هندی که ساکن آمریکا، کانادا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ســنگاپور، استرالیا و نیوزیلند بودند را قابل بررسی دانست. این تصمیم با اعتراض هندی های مقیم سایر کشورها از جمله حدود سه و نیم میلیون نفر هندی االصل ساکن کشورهای حوزه خلیج فارس مواجه گردید که رهبران آنها موضوع تعهد جامعه هندی تبار این مناطق به سرزمین مادری و ارســال قسمت اعظم درآمد بیش از هفتاد درصد ســاکنین این حوزه به داخل هند را مطرح نمودند. دولت هند درعین حال آزمون های دیگری نیز برای تعهد ملی اتباع خویش را به اجرا گذاشته است. این کشور به دنبال آزمایش هسته ای در سال 1998 و به منظور مقابله با تحریم های بین المللی اقدام به چاپ اوراق قرضه مخصوص هندی های خارج از کشور نمود که با استقبال هندی تبارهای میهن دوست خارج از آن کشــور، حــدود دو و نیم میلیارد دالر نصیب

اقتصاد تحت تحریم آن وقت هند نمود.

کشورهای خاور دور کشورهای دیگر نظیر چین به عنوان )پرجمعیت ترین کشــور جهان( و دارای غنی ترین منابع انسانی، به

صورتی سخت گیرانه تابعیت مضاعف را به رسمیت نمی شناسد. طبق قانون تابعیت این کشور به مجرد اینکه یک تبعه چین تابعیت خارجی تحصیل نماید، به طور اتوماتیک تابعیت این کشور را از دست می دهد. کشورهایی دیگری نظیر ژاپن و سنگاپور نیز چنانکه اتباع آنها تابعیت غیر را بپذیرند بصورت اتوماتیک تابعیت کشــور متبوع خود را از دســت می دهند و حتی اقدام داوطلبانه به اخذ تابعیت کشور دیگر جرم

محسوب و مستوجب جریمه می باشد.

کشورهای خاورمیانه عربستان سعودی به شدت با پدیده تابعیت مضاعف مخالف است و حتی حمل پاسپورت خارجی توسط

اتباع خود را جرم تلقی می نماید. در ایران یکی از قدیم ترین اسنادی که نشانگر وجود قاعده تابعیت در ایران اســت، »دستخطی به تاریخ 1۳08)هـ . ق( از ناصرالدین شاه است که به موجب آن کلیه زن های ایرانی که شوهر خارجی اختیار کرده باشند بعد از فوت شوهر باید به تابعیت دولت ایران شناخته شوند. در تاریخ 1۳17)ه.ق.( فرمانی تحت عنوان قانون تابعیت صادر شد و اصل خون و اصل خاک در آن مورد توجه واقع شد. در اصل 24 متمم قانون اساسی مشروطیت، قاعده تابعیت مطرح شد و در ادامه آن در ســال های 1۳04، 1۳08، 11۳)ه.ش.( قوانین مختلف درمورد قاعده تابعیت به تصویب و به مورد اجرا گذاشته شــد. پس از پیروزی انقالب اسالمی در سال 1۳57، قانون گذار در قانون اساسی جمهوری اسالمی در اصول 41 و 42 تابعیت ایران را که حق مسلم هر شهروند ایرانی است، مورد توجه قرار داد. امــا علی رغم عدم پذیرش قانونی تابعیت کشورهای دیگر توسط اتباع ایرانی شدت عملی که در عربستان با پدیده تابعیت مضاعف دیده می شود در ایران دیده نمی شــود. دلیل این امر ریشــه های عمیق فرهنگ ملی کشــور ایران و نیز لزوم تسهیل مراودات و حل مشکالت ایرانیان دوتابعیتی است که موجب شده عمدتاً با اخذ یک تعهدنامه ساده برای ایرانی تبارهای دارای شناسنامه ایرانی، گذرنامه ایرانی به سهولت صادر شود. بنابراین هر چند براساس

دکتر عبدالرسول دیانیAbdolrasoul Dayyani

وکیل دادگستری در ایران و استادیار دانشگاه

parnianmagazine.com

مطلب حقوقی38آبان 1392. شماره 16

Page 39: Parnian 16

قوانین ایران تابعیت مضاعف پذیرفته نیست و در صورت کسب تابعیت جدید، تابعیت ایرانی او خوبه به خود ملغی می شــود، اما در عمل چنین نیست، هزاران نفر از شهروندان ایرانی تابعیت مضاعف دارند

و البته تاکنون تابعیت ایرانی آنها لغو نشده است.شــاید نقص قوانین موجود و عدم قوانین بازدارنده و نبود دستگاه مســئول در این زمینه باعث شده تا هزاران مورد تابعیت مضاعف در ایران شکل بگیرد و این امر خالف قانون تبدیل به یک امر شایع و رایج شود. جالب آنجاست که علی رغم غیرقانونی بودن تابعیت مضاعف هیچ نهاد یا دستگاهی مانع این روند نبوده و حتی نیروی انتظامی ایران از شهروندان ایرانی دارای تابعیت مضاعف درخواست کرده تا با هویت ایرانی خود به ایران سفر کنند. البته هر چند تابعیت مضاعف برای اتباع ایرانی جرم نیست، اما مقررات قانونی کشــور برای چنین افرادی محدودیت هایی در نظر گرفته اســت. این محدودیت ها از دو گروه تشکیل می شود: محدودیت های سیاسی و تملیکی.

محدودیت های تملیکی به این معنی است که تمام اموال غیرمنقول شــخصی که دارای تابعیت دوگانه است، باید با نظارت دادستان به فروش برسد و پس از کسر مخارج فروش، الباقی قیمت آن به او مسترد شود. مفاد آئین نامه استمالک اتباع خارجه اداره ثبت اســناد صراحتاً بیان داشته است با اعالم دولت و با نظارت مستقیم دادستان باید نسبت به فروش اموال

غیرمنقول اشخاص مذکور اقدام شود.محدودیت های سیاسی نیز این است که آن ها دیگر نمی توانند به مشاغل دولتی در هر مرتبه ای منصوب

شــوند اما در پرونده اختالس بزرگ بانکی، تابعیت مضاعف یکی از متهمان مشکالتی برای رسیدگی ایجاد کرده اســت. عرف بین الملل این اســت که افراد دارای تابعیت مضاعف نباشــند یعنی تابعیت مضاعف در عرف بین الملل امری منســوخ است و از نگاه قوانین مدنی بسیاری از کشورها این امر جرم محسوب می شــود و یک تخلف است و به همین دلیل نیز افرادی که تابعیت مضاعف دارند اعم از افراد عادی و مسوالنی که دارای تابعیت مضاعف هستند

سعی می کنند این امر را مخفی نمایند.در خصوص نداشتن ضمانت اجرا در خارج شدن فرد از تابعیت ایران این گونه اســتدالل می شود که اراده اجرایی شــدن آن در ســطوح قضایی و حتی قانون گذاری کشور ها وجود ندارد و به همین دلیل است که تا به حال در مورد تابعیت دوم افراد ایرانی اغماض شده اســت و تمام قوانین ایران نسبت به افراد دارای تابعیت مضاعف اجرایی نمی شود. البته این موضوع را می توان در مورد آحاد مردم با تساهل نگریست، اما در خصوص مسوالن انتظار برخورد جدی تری وجود دارد. بعد از پیروزی انقالب اعمال محدودیت های حاکمیتی تا حدودی مسکوت مانده است و حتی وزارت خارجه نیز پیشنهاد حذف این بند را از ماده 989 قانون مدنی داد که در مجلس ششم در شور اول تصویب شد و با پایان عمر مجلس ششم به شور دوم نرسید. دلیل پیشنهاد امور خارجه مبنی بر حذف این بند این اعتقاد بود که با وجودی که این قانون اجرا نمی شود بهتر است برای ایجاد احساس امنیت اقتصادی و حق تملیک اشخاص حذف شود

اما تاکنون حذف نشــده و مقررات مذکور مثل قبل باقی است به تعبیر دیگر به نظر می رسد در صورتی که فرد دارای تابعیت مضاعف باشــد به هر دلیلی مورد بی مهری حکومت و دولت قرار بگیرد مقررات مزبور می تواند به عنوان اهرم فشار وضعیت تملیکی و سیاســی وی را محدود کند و حکومت هر لحظه

می تواند از اقتدار خود در این رابطه استفاده کند.خود قانون ایــران زمینه دیگری برای ایجاد تابعیت مضاعــف با تصویب قانون اعطای تابعیت ایرانی و دیگر امتیازات ملیت ایرانی به فرزندان بانوانی که با اتباع خارجــی ازدواج می کنند فراهم نمود. با اینکه تابعیت مضاعف زمینه و بستر الزم جهت شکل گیری

بسیاری از معضالت امنیتی را فراهم می آورد. در قانون اساســی و مدنی ایــران ضمن رد پذیرش تابعیت مضاعف، اخذ تابعیت کشورهای دیگر برای اتباع ایران را منوط به رعایت مقررات قانونی دانسته که در ماده 988 قانون مدني آمده است. شرط اصلی کسب تابعیت بیگانه منوط به لغو یا ترک تابعیت ایرانی است. پس از انقالب، ایرانی تبارانی که دارای تابعیت مضاعف بودند در بحث مشکل ایران و آمریکا با طرح دعاوی علیه ایران سرفصل جدیدی در خصوص موضوع تابعیت گشودند که نخستین باری بود که تبعه های یک کشور دیگر از کشور اولیه شکایت می کردند. در دادگاه الهه بحث مفصلی میان استادان حقوق دنیا در گرفت و پس از یک سال دادگاه الهه رای به شناسایی تابعیت موثر غالب داد. در این رای آمده است که با فرض قبول تابعیت کشور دوم و عدم ترک تابعیت کشور اول، شخص هنوز تبعه کشور اول است اما به جهت اقتصادی و سایر شاخص ها سنجیده می شود

که کدام تابعیت موثرتر و سرنوشت سازتر است.در بحث آینده بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

برای طرح پرســش های خــود می توانید به آدرس [email protected] برای دکتر دیانی ایمیل بزنید. www. همچنین با مشاهده وبسایت ایشان به آدرسdayani-lawyer.ir با ســایر آثار قلمی وی آشــنا

.شوید

عربستان سعودی به شدت با پدیده تابعیت مضاعــف مخالف اســت و حتــی حمل پاسپورت خارجی توسط اتباع خود را جرم

تلقی می نماید

parnianmagazine.com

مطلب حقوقی39 November 2013 . No16

Page 40: Parnian 16

در نظــر بگیرید که قصد خرید خانه نو دارید. اول، یک لیست از تمام مشخصاتی که مدنظر دارید تهیه می کنید مثل تعداد اتاق ها، سایز و اندازه آشپرخانه، منطقه ای که می خواهید در آن زندگی کنید، نزدیکی به مدارس و محل های خریــد و غیره. بعد از تهیه لیست یا شما باید خودتان دنبال خانه بگردید یا از یک نمایندگی امالک مسکونی کمک بگیرید. بهتر اســت که از یک نماینده امالک مســکونی کمک بگیرید تا در وقت تان صرفه جویی شود، اما از کجا چنین فرد واجد شرایطی پیدا کنید که بتواند شما را

در راه خرید نو همراهی کند؟می توانید با ورق زدن آگهی های روزنامه ها و مجله ها شروع کنید و در نهایت در میان صدها آگهی چند نفر را انتخاب کنید و یک گپی هم پای تلفن با آنها بزنید. آیا این فرد یا افرادی را که انتخاب کرده اید )در نود درصد مواقع این انتخاب بر اساس عکس افراد انجام می پذیرد.( واجد شــرایط و صاحب تجربه و دانش

کافی می باشند که شما را کمک و راهنمایی کنند؟اگر برخالف جســتجو در آگهی های مجله ها، یک جســتجوی بر روی اینترنت انجام دهید و دست بر قضا وبسایتی را پیدا کنید که به طور هفتگی راجع به

بازار امالک مطلب نوشته است و تعداد زیادی ویدیو در ارتباط با پروسه خرید خانه و چگونگی بازرسی خانه قبل از خرید، ضبط و منتشــر کرده و خالصه در مقام بایدها و نبایدهای خرید یک خانه صحبت کرده باشد، شما کدام فرد را انتخاب می کنید؟ فردی را که در آگهی مجله پیدا کرده اید و یا فردی را که در

اینترنت یافته اید؟ content( بازاریابی از طریق ارائه مطلب یا محتواmarketing( مانند آگهی روزنامه نیست که فقط صحبت از فروش یک محصول یا سرویس می کند و در تیراژ باال چاپ و توزیع می شــود به امید اینکه بتواند مشتری بیشتری را به خود جذب کند. مطالب content marketing جذاب و آموزنده هستند و مشتری را به سمت خود جذب می کنند. بازاریابی مبتنی بر محتوا برخالف آگهی تلویزیون و رادیو که شــما را تعقیب می کنند، قصد دارد شما را به داخل محتوای بحث جلب کند. هنگامی که تشنه اطالعات و به دنبال یادگیری مطالبی جذاب و معنادار هستید که آگاهی شــما را افزایش دهد و به شما نکته ای را بیاموزاند و در نهایت شما را به سمت راه حل نهایی هدایت کند این نوع بازاریابی جذاب تر و قابل قبول تر

بازاریابی از طریق تولید محتوا

مثل یک ناشر فکر کنید بهنام راد

Ben Rad

است تا یک آگهی روزنامه ای که تنها هدفش فروش یک کاال یا عرضه یک سرویس است.

اگر شــما به جای فــروش مســتقیم محصول یا سرویس تان، یک سلسله مطالب آموزنده تهیه کنید که به سواالت مشــتریان مورد نظرتان پاسخ دهد، سطح آگاهی آنها را باال ببرد و به تصمیم گیری آنها در خرید کمک کند، نه تنها به هدف خود که فروش محصول تان بوده رســیده اید بلکه به عنوان یک فرد صاحب نظر در آن زمینه هم شناخته خواهید شد و گروهی هوادار پیدا خواهید کرد که به شــما وفادار هســتند، به نظرتان اعتماد دارند و آماده هستند که

مجدداً از محصول و سرویس شما استفاده کنند.خوشبختانه در عصر ارتباطات دیجیتالی هیچ گونه کمبــودی برای نوع مدیا یا رســانه ای که می توانید استفاده کنید تا پیام خود را به مشتریان مورد نظرتان

برسانید وجود ندارد.می توانید وبالگ بنویســید؛ ویدیو بر روی یوتیوب +Google قرار دهید؛ هفته نامه منتشر کنید؛ بر رویو یا Facebook مطلب بنویسید و...اما اگر تصمیم دارید که از بازاریابی از طریق ارائه محتوا استفاده کنید )که توصیه می کنم حتما این کار را انجام دهید( شما باید یک استراتژی برای این کار تدارک ببینید؛ به این معنا که باید انتشــار مطالب را مانند ناشران روزنامه و مجله جدی بگیرید. باید برای انتشار مطالب مثل یک ناشــر فکر کنید نه مثل یک مهندس، دکتر و یا وکیل. عموما تهیه مطالب در ابتدا کار سختی نیست اما متعهد بودن به یک برنامه زمان بندی برای انتشار مطالب هم ار ساده ای نیست. دنیای وب پر است از وبالگ هایی که تنها 2-۳ مطلب در آنها منتشر شده و

سپس به حال خود رها شده اند.

حال سوال این است که چطور مثل یک ناشر فکر کنیم؟اولین و مهم ترین مورد، شناخت مخاطب تان است. از خودتان بپرسید چه کسانی نیاز به خدمات یا کاالهای من دارند. به هیچ عنوان ســعی نکنید که »همه چیز برای همه کس« باشید و فکر کنید که می توانید مشکل همه را حل کنید. این یک تصور اشتباه است چرا که در این حالت نمی توانید تمرکز کنید؛ نمی توانید به درستی هدف گیری کنید و نمی توانید موثر و کارساز باشــید و در نهایت هم انرژی و هم وقت تان تلف

می شود.تمام شــرکت های بزرگ مخاطبین مشخصی برای خود دارند؛ وال مارت، مایکروسافت، اپل...انرژی و

تمرکز خود را صرف مخاطبین مشخصی می کنند. ،بعد از مشــخص کردن مخاطبین مورد نظرتان

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی40آبان 1392. شماره 16

Page 41: Parnian 16

ببینیــد که آنها چه مشــکلی دارند که نیاز به راه حل دارد، راهی پیدا کنید که با مخاطبین خود ارتباط برقرار کنید بدون اینکه ذکری از محصول یا سرویس خود بکنید. به ایــن ترتیب، تمرکز خود را بر روی مخاطبین تان و مشکالت شــان می گذارید و آنها را آموزش می دهید، هدایت می کنید و کمک می کنید تا

راه حلی برای مشکالت شان پیدا کنند.برای اینکه از تداوم محتوای مفید و کاربردی تولیدی اطمینان داشته باشــید یک تقویم برای موضوعات و سرتیترهای مقاالت تهیه کنید. براساس تناوبی که در نظر دارید مطالب خود را منتشر کنید، روزانه، هفتگی یا دوهفته یکبار؛ تقویم خود را برای شش تا دوازده ماه آینده از مضامینی که می خواهید منتشر کنید پر کنید. همیشه می توانید یک سری مطالب عمومی و آموزشی که هیچ وقت عرضه نمی شوند در نظر داشته باشید و برای باقی مطالب می توانید به مطالب روز، کنفرانس ها، گردهمایی ها و کتاب هایی که منتشر خواهند شد رجوع کنید و به طور مداوم تقویم خود را به روزرسانی کنید.اگــر از روزنامه نگارها بپرســید همگی متفق القول خواهند گفت که داشتن ضرب العجل برای چاپ در روزنامه یا مجله عاملی بسیار مهم برای نوشتن مطلب است. حال که شما سردبیر رسانه خود هستید تهیه

تقویم و پای بند بودن به ضرب العجل های معین شده هفتگی یا دوهفته یکبار، بسیار اهمیت می یابند.

در انتشــار مطالب از مخلوطــی از وبالگ، ویدیو، مصاحبه و...استفاده کنید. هیچ قانون و فرمولی وجود ندارد که به شما بگوید کدام یک برای مخاطب شما کارسازتر خواهد بود. باید مرتب مطلب منتشر کنید و با نظرسنجی از مخاطبان یا استفاده از سایر ابزارهای آماری به نتیجه برسید که کدام فرم بیشترین استقبال را داشــته اســت و تمام تمرکز خود را بر روی آن بگذارید. فراموش نکنید اگر رقبای شــما بر روی فیس بوک موفقیت به دست آورده اند دلیل نمی شود که شما هم در همان ابزار رسانه ای موفق شوید پس

باید زبان و مدیای خود را پیدا کنید.از نویسنده های دیگر دعوت کنید که در وبالگ شما

مطلب بنویسند.البته در ابتدا ممکن اســت جواب نه زیاد بشــنوید ولی به مرور که بالگ شما معروف شد، نویسندگان دیگر برای این کار تمایل نشــان خواهند داد. حتی اگر هزینه ای بپردازید تا بتوانید تعدادی بالگ نویس به جمع خود اضافه کنید این کار را انجام دهید تا بتوانید

کیفیت و اعتبار مطالب منتشره را باال ببرید.به هیچ عنوان سعی نکنید نفر اول برای انتشار اخبار

باشید. در این عصر انفجار اطالعات، اخبار جدید به سرعت نور منتقل می شوند! و اتالف وقت خواهد بود اگر تالش کنید که همیشه نفر اول در این مورد باشید. در مقابل اجازه دهید که دیگران این اخبار را اعالم کنند و شما آنها را تجزیه و تحلیل کنید و برای مخاطبان توضیح دهید که این اخبار چه تاثیر مثبت و منفی بر کسب و کارها می گذارند و چه سود یا زیانی به فعالیت های آنها وارد می سازند. به این ترتیب خود را به عنوان یک صاحب نظر در ان زمینه معرفی کنید. به دیدگاه ها، انتقادات و نظرات مخاطبین توجه کنید. مطالب دیگــر صاحب نظران در زمینه فعالیت تان را دنبال کنید و حتمــا نظرات مثبت خودتان را اضافه کنید. همیشه و در همه حال سعی کنید که مشکالت

مخاطبان تان را حل کنید.بازاریابــی با عرضــه محتوا باید دارای ســاختار و استراتژی باشد تا بتواند بطور موفقیت آمیزی مخاطبان را جلب و جذب کند و آنها را ترغیب کند هر هفته به سایت شما مراجعه کنند تا مطالب تازه تری بخوانند

و نکات بیشتری فرابگیرند.هیچ تبلیغی بهتر از جمع آوری هواداران وفادار نیست که نه تنها محصول و سرویس شما را می خرند بلکه

.خود بهترین مبلغین شما خواهند بود

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی41 November 2013 . No16

Page 42: Parnian 16

شرکت ترنس کانادا )TransCanada( که در زمینه فن آوری های زیرساختی مرتبط با صنعت انرژی فعال است در سال 201۳ با استخدام بیش از 400 نیروی کار جدید، عنوان یکی از بهترین کارفرمایان کانادایی برای تازه واردین را در این ســال به خود اختصاص داده است. فعالیت شرکت مذکور که در شهر کلگری مستقر است متمرکز بر لوله های نفت و گاز طبیعی و همینطور تولید نیرو بوده و در سطوح گسترده ای برای مشاغل و فعالیت های مختلف مورد نیاز خود به دنبال استعدادها و نیروهای انسانی مستعد تالش

می کند.مجلــه Canadian Immigrant در خصــوص مشاغل برتر بخش انرژی و اینکه آنها در جستجوی چه پتانسیل هایی برای استخدام افراد جدید هستند، پای صحبت جیمز ادواردز مدیر واحد اســتراتژی

استعدادهای شرکت ترنس کانادا نشسته است.

امروزه چه نوع مشاغلی در این صنعت بیشتر مورد توجه است؟

مشــاغل برتر در این صنعت عبارتند از: مهندسان، تحلیل گران اقتصادی، کارشناسان مدیریت زنجیره تامین، تکنســین های ابزارآالت الکتریکی، مدیران و پرســنل خدماتی پروژه، کارشناسان تکنولوژی و مدیران سازه. در عین حال، صنعت زیربنایی انرژی همچنان بــه ارائه فرصت های شــغلی زیادی ادامه می دهد و شرکت ) ترنس کانادا( تا پایان سال حدود 100 تا 200 پرســنل دیگر در کل کانادا اســتخدام

خواهد نمود.

به هنگام استخدام به دنبال چه چیزهایی هستید؟به طور مشــخص ما به دنبال کاندیداهایی هستیم که دارای مهارت ها و تجربیات تکنیکی متناسب با نیازمندی های شغلی ما باشند. به عالوه ما نه تنها از آنها انتظار داریم که وظیفه شــان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند، بلکــه می خواهیم با فرهنگ

شرکت های بزرگ نفت و گاز در جستجوی چه هستند؟

برگردان ساقی مطهری

ما به طور جدی به مهاجرین تاکید می کنیم که برای

شغل هایی که با تجربه کار قبلی شان مطابقت دارد

اقدام نمایند و هرگز خود را دست کم نگیرند

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی42آبان 1392. شماره 16

Page 43: Parnian 16

سازمانی ما هم خوانی داشته باشد. این نکته برای ما از اهمیت زیادی برخوردار اســت که کارمندان، خودشــان را با ارزش های مشــترک ما که شــامل مســئولیت پذیری، درستکاری، نوآوری و همکاری اســت، منطبق نموده و قادر باشند آنها را لحظه به

لحظه در حین انجام وظیفه شان اجرا نمایند.در واقــع این ارزش ها بخــش بزرگی از چیزهایی اســت که ترنس کانادا را به عنوان یک تشــکیالت سازماندهی شــده تعریف می کند و این ارزش ها در DNA سازمانی ما ریشه دوانده است. تجربه کاری پیشینی نیز برای ما بسیار پراهمیت است. البته الزم نیست که به طور مستقیم با شغل مورد نظر مرتبط باشد اما بهتر اســت قابل انتقال به شغلی که ما در جستجوی نیروی کار برای آن هستیم، باشد. سرانجام اینکه داشتن رفتار و برخورد عالی یک عامل بسیار پراهمیت برای ما محسوب شده و چیزی است که کاندیداها باید بتوانند آن را در طی مراحل مصاحبه به

ما نیز منتقل نمایند.

نیروهای کار ماهر خارجــی )مهاجر( باید از چه مهارت ها و شرایطی برخوردار باشند تا برای یک

شغل در نظر گرفته شوند؟بدیهی اســت که کاندیداها باید مجوز قانونی کار کردن در کانادا را داشــته باشند و دارای مهارت های خاص مرتبط با شــغل مورد نظر نیز باشند. ما قویًا همه مهاجران را تشویق می کنیم که نسبت به ارزیابی

و معادل ســازی تمامی گواهینامه ها و مدارک شــان اقدام نمایند و البته تا زمانی که وضعیت معادل سازی مدارک افراد در دســت اقدام “Pending” اســت نیز می توانند برای شغل مورد نظرشان اقدام نمایند. ما حتی آمادگی داریم در شــرایطی خاص که این کار بــرای فــرد مهاجر هزینه بر باشــد کمک های مالی در اختیــار وی قرار دهیم. ما همچنین از نظام خدمات ارزیابی مهارت های بین المللی استان آلبرتا Alberta’s International QualificationAssessment بــرای ارزیابــی تمامــی مدارک تحصیلــی و حرفه ای صادره از کشــورهای دیگر استفاده می کنیم. بنابراین مهم است داوطلبان فقط به آن قسمتی از مهارت ها در رزومه شان اشاره نمایند که

قابل ارزیابی باشد.

چــه توصیه هایی به مهاجران تــازه واردی که به دنبال یافتن شــغلی در بخش نفت و گاز هستند،

دارید؟مطمئناً داشتن دانش و درک از مشاغل در حیطه نفت و گاز مهم اســت، چرا که بخش عمده ای از اقتصاد محلی و ملی ما را به پیش می برد. ســاختن شبکه ارتباطی حرفــه ای networking قوی نیز به طور غیرقابل باوری مهم بوده و البته بکارگیری رسانه ها و شبکه های اجتماعی )مجازی( یک روش مناسب برای دستیابی به این مهم محسوب می شود. همچنین تشــکل هایی در زمینه صنایع و حرفه های مختلف مانند آن دسته از ســازمان هایی که خدمات خاص به مهاجران ارائه می دهند، وجود دارند. ترنس کانادا به عنــوان یک کارفرما، هیئت اســتخدامی مهاجر ناحیه کلگــری )CRIEC( را یاری کرده و به طور فعال درگیر برنامه های مشــاوره با مربیان حرفه ای mentoring آن، طی چند سال گذشته بوده است. به عنوان یک سازمان، ما دو تن از پرسنل دائمی مان را از طریق همین انجمن استخدام کرده ایم، بنابراین

برای مهاجران استفاده از تمام منابعی که برای یافتن شغل در اختیارشان گذاشته شده است، بسیار مفید

است.سرانجام اینکه، ما به طور جدی به مهاجرین تاکید می کنیم که برای شغل هایی که با تجربه کار قبلی شان مطابقت دارد اقدام نمایند و هرگز خود را دست کم نگیرند. ترنس کانادا نیز مانند بسیاری از سازمان های دیگر متعهد به رعایت انصاف و تساوی حقوق بشر در امر اســتخدام بوده و اهــداف بلندمدت خود را جهت استخدام افراد از اقلیت های قابل شناسایی و آشکار در تمام سطوح دنبال می نماید. مهاجران بهتر است در مقابل وسوسه پذیرش سریع اولین فرصت شغلی پیشنهاد شده مقاومت نمایند، چراکه ممکن است در نهایت منجر به ناامیدی و دلسرد شدنشان از

آن شغل گردد.

آیا این حقیقت دارد که بیشتر شغل های مربوط به نفت و گاز در اســتان های مرکزی کانادا متمرکز

شده اند؟ به طور مشــخص، آلبرتــا و ساســکاچوان دارای بخش عمده ای از مشــاغل نفت و گاز در سراســر کانادا می باشــند، اما از آنجایی که کمبود نیروی کار متخصص در این زمینه وجود دارد امروزه بسیاری از سازمان های بزرگ، قراردادهای کاری با خدمات ایاب و ذهاب هوایــی )Fly in-Fly out( منعقد می نماینــد تا افــرادی که خارج از اســتان زندگی می نمایند را به محل کارشان در خاک های نفت خیز آلبرتا جابجا نمایند. امروزه فرصت های شــغلی در زمینه نفت و گاز بیش از پیش در سراســر کانادا به روی افراد گشوده شده است، اما شهر کلگری، قطب اصلی دفاتر مرکزی شرکت هایی است که با مشاغل عمدتا غیر دفتری، در ســایت فورت مک موری و دیگر بخش های آلبرتای شــمالی و ساســکاچوان

.متمرکز شده اند

ما حتی آمادگی داریم در شــرایطی خاص که کار معادل سازی مدارک برای فرد مهاجر هزینه بر باشد

کمک های مالی در اختیار وی قرار دهیم

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی43 November 2013 . No16

Page 44: Parnian 16

خب باز هم این وقت ســال از راه رســید. همان موقعی که روی بالکن خانه نشسته اید و مشغول خوردن نوشیدنی شیرین و خوش طعم تابستانی خود هستید که ناگهان نســیم خنکی می و زد )نسخه انگلیسی این مطلب در شماره گذشته نشریه پرنیان منعکس شده است(، و آن وقت است که فکر می کنید چقدر بهتر بود که به جای این نوشیدنی خنک یک لیوان چای گرم برای خودم می ریختم. بار دیگر برگ ها به زیبایی رنگ به رنگ می شــوند و برخی حیوانات به تقالی خوردن غذا می افتند تا قبل از خواب زمستانی طوالنی اشان هرچه می توانند بیشتر در تن خود ذخیره کنند. گرچه اولین هفته ماه سپتامبر امسال حال دیگری داشت اما به هرحال تردیدی نیست که پاییز از راه رسیده است. برخالف ماه های بهار و تابستان که با فرارسیدنشان حسی از آزادی و لذت را در فرد ایجاد می کنند، فصل پاییز نشــانگر بازگشت ما به رویه های آشنا و هنجارهای مرسوم زندگی است. البته برای خیلی ها از جمله خود من، این هنجارها شامل برگشتن به فضاها و موسسات تحصیلی بسیار محبوبمان هم می شود که باید هشت تا ده ماه آینده را در آنها بگذرانیم و ســرمان هم توی کتاب هایمان باشد! معلوم است که این حرف را با حالتی آمیخته از حس های متناقض گفتم چون این روزها بیشتر شاهد هستیم که دانشجویان دیگر فقط کارشان درس خواندن نیست و سرشان خیلی شلوغ تر از گذشته شده است. در واقع این برای خیلی از دانشجوها دیگر یک رویاست که بتوانند هشت تا ده ماه فقط درس بخوانند چون بیشتر آنها درگیر یک کار نیمه وقت یا داوطلبانه هم هستند، در جلسات و کنفرانس های مرتبط شرکت می کنند و تازه فقط برای رسیدن به جاهایی که باید باشند روزی چندین

ساعت از وقتشان را هم در رفت و آمد سپری می کنند.سیســتم آموزشی کانادا مشخصا سیستم ایســتایی نیست و همسو با نیازهای جهانی تغییر می کند و البته این فشارها هم در بخش هایی از این سیستم قابل

نقش فعالیت های فوق برنامه درموفقیت دانش آموزان در کانادا

برگردان:نادیا غیوریTranslate: Nadia Ghayouri

پونه وزیریPouneh Vaziri

یک مقایسه اجمالی از سیستم دانشگاهی کانادا و ایران

دیرزمانی است که تحصیالت دانشگاهی -یا هر نوع تحصیالت عالی- به عنوان یک دســتاورد ممتاز شناخته شده است. مردم در سراسر جهان سفر می کنند و هزاران دالر هزینه می کنند تا در دانشگاه های مشهور و زیر نظر استادان معتبر ادامه تحصیل دهند. اما چطور می توان سیستم های دانشگاهی در دو کشور مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد؟ چه مزایا و معایبی در رجحان یک سیستم نسبت به

دیگری وجود دارد؟در ایران، پیوســتن به دانشــگاه بعد از پایان دبیرســتان امری عادی است. در واقع، برای بســیاری از خانواده ها این امر چون روشی برای گذار به جلو دیده می شــود و هنجاری اســتاندارد و مورد پذیرش تلقی می گردد. برای ایرانیان، تحصیالت دانشگاهی معنایی فراتر از دریافت یک مدرک دارد و نشانگر ابعاد شــخصیتی فرد و پشتکار و سخت کوشی وی است. این امر نمایان گر شور و شوق وی در مطالعه یک زمینه شــغلی خاص و پایداری در کار در آن زمینه برای فراگیری بیشتر و کسب موفقیت است. دانش آموزان دبیرستانی در ایران می کوشند تا مواد تحصیلی مدرسه را به پایان برسانند، در کنکور رقابت کنند و در رشــته ها و مراکز تحصیلی مورد عالقه اشان پذیرفته شوند. منهای آزمون کنکور، فرایند تحصیالت کانادایی مشترکات زیادی با سیستم ایرانی دارد. البته سیستم کانادایی که در آن الزامی برای شرکت در آزمون مقدماتی کنکور وجود ندارد انعطاف پذیری بیشتری دارد. در مقابل، این سیستم آزمون های مربوط به دانش پایه پیشــرفته )Advanced Placement )AP را برای دانش آموزان عالقه مند و مستعدتر در سال های دبیرستان طراحی کرده است. سیستم ایرانی

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی44آبان 1392. شماره 16

Page 45: Parnian 16

مشــاهده اســت. رقابت برای یافتن کار بسیار باالســت، این امر فقط به مهاجران تازه، که درگیر فراگرفتن زبان و آشنایی با سیستم کاری کانادا هستند، محدود نمی شود بلکه حتی کسانی که سال هاست در این سیســتم استقرار پیدا کرده اند هم این رقابت را حس می کنند. این رقابت بین المللی است و اگر دانشــجوی A+ هم باشــی، که البته در جای خود بســیار با ارزش و مهم اســت، خیلی وقت ها برای برنده شدنت کافی نیست. مدارس و مشاغل به دنبال افراد فعالی هستند که خود را در فرم های تقاضایشان دارای آن »ویژگی« خاص نشان داده باشند؛ گاهی این ویژگی را خود متقاضی از خالل تجربه هایش نشان می دهــد و گاهی هم توصیه متخصصان معروف و

موثق، تاییدی بر وجود این ویژگی است. اگرچــه هنوز هم موفقیت های درســی و آکادمیک اهمیت زیادی دارند اما دیگر تنها مالک ارزشــیابی افراد نیســتند و دانشجویان کانادایی اگر می خواهند در حوزه هــای کاری خاصی موفق باشــند باید در فعالیت های فوق برنامه هم شرکت کنند. درست است که این کار خسته کننده و دشوار است اما تجارب و مهارت هایی که فرد در خالل فعالیت های فوق برنامه کسب می کند نقش مستقیم و مهمی در آمادگی فرد برای حضــور در آن عرصه ها دارند. مهارت کار

مهاجران برای ورود به سیستم آموزشی ای که فقط به دلیل نمرات و موفقیت های تحصیلی برایشان ارزش قائل نیست، با مشکل و چالش

بیشتری روبه رو هستند

به دلیل فشار بسیار زیادی که بر روی دانش آموزان در سال های پایان دبیرستان وارد می سازد، به عنوان یک سیستم اســترس زا شناخته شــده است. اگر دانش آموزان در حوزه تحصیلی مورد نظر پذیرفته شوند می توانند مستقیما به مواد کاربردی در رشته خود دسترسی داشته باشند و در صنعت مورد نظر، کارشان را آغاز کنند. به عنوان مثال اگر دانشجویی در رشــته دندان پزشکی پذیرفته شود بالفاصله بعد از فارغ التحصیلی در رشته خود می تواند کارش را به عنوان دندان پزشک آغاز کند؛ در واقع این فرایند بالفاصله بعد از اتمام تحصیالت دبیرستانی آغاز شده اســت. به همین دلیل، دانش آموزان مجبور هستند در سنینی بســیار پایین در مورد رشته تخصصی یا زمینه شغلی که به آن عالقه مند هستند تصمیم گیری کنند. یکی از مشکالت چنین سیستمی این است که بســیاری از دانش آموزان هنوز هیچ تجربه ای از این زمینه های شغلی و واقعیت های کاری مرتبط با آنها در بازار کار ندارند. این موضوع می تواند برای دانش آموزانی که رشته تحصیلی اشان متناسب با آنها .نیست یا عالقه ای به آن ندارند مشکل آفرین باشد

مزیت سیستم تحصیلی منعطف و پویایی که در کانادا وجود دارد این است که به دانش آموزان امکان می دهد از طریق فعالیت هایی چون اینترن شیپی یا دوره های کوتاه اشتغال در زمان تحصیل دبیرستانی با

طیفی از مشاغل آشنا شوند

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی45 November 2013 . No16

Page 46: Parnian 16

مزیت سیستم تحصیلی منعطف و پویایی که در کانادا وجود دارد این است که به دانش آموزان امکان می دهد از طریق فعالیت هایی چون اینترن شــیپی یا دوره های کوتاه اشتغال در زمان تحصیل دبیرستانی با طیفی از مشاغل آشنا شوند. همچنین دانش آموزان موظف هســتند برای فارغ التحصیلی، ساعاتی را به کار داوطلبانــه اختصاص دهند؛ فرآیندی که آنها را با فعالیت هــای جامعه درگیر کرده و تجربه زندگی

واقعی را برایشان فراهم می آورد. تفاوت دیگر میان سیستم آموزشی دانشگاهی در ایران و کانادا به نقش، جایگاه و مفهوم مدرک کارشناسی یا لیسانس بازمی گردد. در کانادا دانشجویان نمی توانند بدون داشــتن یک مدرک لیســانس مرتبط با حوزه پزشــکی یا حقوق، برای تحصیل در این رشته ها به دانشگاهی تقاضای پذیرش بدهند. فرض بر این است که گذراندن این دوره می تواند پیش از آغاز به تحصیل در رشته های مذکور، به رشد هرچه سریع تر مهارت های ضروری در فرد کمک کند. طی دوران لیسانس نمرات Grade دانشجویان بر اساس سیســتمی موسوم بهPoint Average که به اختصار به آن GPA گفته

می شود و حداکثر تا 4 است، سنجیده می شود. در واقع متوسط نمره 4 در این سیستم برای کلیه دروس یک دانشــجو معادل A+ است که بسیار نتیجه خوب و درخشانی است. موضوع زمانی دشوارتر می شود که دانشــجویان دوره لیسانس باید آزمون های حرفه ای دشــواری از جمله MCAT برای ورود به مدارس پزشــکی یا LSAT برای ورود به مدارس حقوق را نیز پشت سر بگذارند و البته به هنگام ارائه تقاضایشان نمرات GPA آنها هم باید نمرات مقبولی باشد. نیاز به گذراندن دوره هــای فوق برنامه از جمله کارهای داوطلبانه، مشاغل نیمه وقت و شرکت در برنامه های مرتبط با درس هم این مســیر را دشوارتر می سازد. مشکل دیگر این است که این روزها با باال رفتن هرچه بیشتر تعداد افرادی که دارای مدرک لیسانس هستند، جمعیــت متقاضی برای ورود بــه این گونه مدارس تخصصی و در نتیجه سطح رقابت بین آنها نیز افزایش یافته است. این متقاضیان از نظر سنی گروه های مختلفی را شامل می شوند از جمله متقاضیان مسن تر که تصمیم به ادامه تحصیل گرفته اند. با وجود افراد بسیار زیادی که در حال حاضر برای گرفتن مدرک لیســانس در

تالش هستند، چندان عجیب نیست وقتی دانشجویان ایــن دوره را می بینیم که درفکــر فرو رفته و از خود می پرسند: »من می خواهم با ا ین مدرک چه کار کنم؟«

با نگاه به این دو سیســتم آموزشی به سادگی می توان نکات مثبت و منفی هر یک را با توجه به متغیرهای قابل اجرا در آنها دریافت. به پایان رساندن دبیرستان و تالش برای موفقیت در کنکور چالش دشواری است اما وقتی دانش آموزی هنوز جوان اســت و بیشترین زمانش هم صرف درس خواندن می شو د، روش نسبتا مناسبی است در مقایسه با زمانی که سنی از افراد گذشته و درگیر دیگر مسائل زندگی از جمله کار شده باشند. البته آغاز به تحصیل آکادمیک در ســن خیلی پایین هم معایبی دارد که از آن جمله اســت عدم اطمینان فرد نسبت به عالیق واقعی اش و یا حتی رشته ای که انتخاب کرده. از طرف دیگر ضروری بودن طی یک مرحله لیسانس از نظر این که به فرد امکان تغییر بین رشته ها را می دهد مفید است اما در عین حال دانشجو را متوجه انتظارات زیاد و متنوعی که دانشــگاه های تخصصی از وی دارند می کند؛ شرایطی که وی باید همه آنهــا را طی همین دوره تامین کند. مجموعه

گروهی و ارائه موضوع، دو مهارت عمده ای هستند که مهاجران در کسب آنها مشکل دارند و از مواردی هستند که باید از زمانی که فرد تحصیل در دبیرستان را آغاز کرده، شکل گرفته باشند. معموال به دانش آموزان دبیرستانی گفته می شود و تشویقشان می کنند تا در کلوب ها و تیم هایی که دوست دارند عضو شوند و در صورت تمایل نقش »مدیریت اجرایی« و اداره یا بــه عبارت دیگر رهبری این مجموعه ها را بر عهده بگیرند. وجود این تجارب در رزومه آنها نه تنها به هنگام تقاضا برای ورود به دانشــگاه، کالج یا یافتن کار برایشــان مفید خواهد بود بلکه به دانش آموزان کمک می کند تا به عالیق واقعی خود نیز پی ببرند. در دانشگاه برای دانشجویان امکانات بیشتری فراهم می شود تا بتوانند به انجمن هایی بپیوندند که هدف آنها افزایش آگاهی، تامین هزینه و یا ایجاد عالقه در حوزه هایی خاص است. با پیوستن به این فعالیت ها و کار در آنهــا دانشــجویان می آموزند که چگونه بیــن کارهای مربوط به تحصیل و نیز کارهای فوق برنامه اشان تعادل برقرار کنند و به این ترتیب در واقع مدیریت زمان را تمرین می کنند. البته عالوه بر این مورد مهارت های دیگری هم در این دانشــجویان تقویت می شــود از جمله کار گروهی، مهارت های ارائه و بیان، مدیریت پروژه و باالخره سازماندهی

اگرچه هنوز هم موفقیت های درســی و آکادمیک اهمیت زیادی دارند اما دیگر تنها مالک ارزشــیابی افراد نیســتند و دانشجویان کانادایی اگر می خواهند در حوزه های کاری خاصی موفق باشند

باید در فعالیت های فوق برنامه هم شرکت کنند

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی46آبان 1392. شماره 16

Page 47: Parnian 16

برای ایرانیان، تحصیالت دانشگاهی معنایی فراتر از دریافت یک مدرک دارد و نشانگر ابعاد شخصیتی

فرد و پشتکار و سخت کوشی وی است

این موارد فشار زیادی بر دانشجویان وارد می کند. مشــخص است که هر دوی این سیستم ها نقاط قوت و ضعف هــای خود را دارند و تحلیل هایی کلی از این دست نمی تواند اطالعات کاملی در این زمینه در اختیار خواننده قرار دهد. آدم ها و یا فرزندان همه شبیه هم نیستند و به همین دلیل هم نمی توان گفت که عکس العمل هر کس نسبت به هر یک از این سیستم ها چگونه است. البته با دقت بیشتر می توان متوجه شد که کدام سیستم می تواند مناسب کدام فرد باشد. بسیاری از افراد به امید ادامه تحصیل به کانــادا مهاجرت می کنند و به همین دلیل هم هست که تالش برای شناخت این سیستم ها پیــش از گرفتن این تصمیم بزرگ اهمیت زیادی پیدا می کند. هر یک از این سیســتم ها به تناســب فضا و محیط خود طراحی شده و تالش برای تغییر و انتقال از یکی به دیگری مي تواند نتیجه مخربی داشته باشد. در نهایت باید دید نیازهای افراد برای تحصیل کدام ها .هستند و کدام سیستم بهتر این نیازها را تامین می کند

نسخه اصلی این مقاله را در صفحه 6 بخش انگلیسی این شماره ببینید.

فعالیت هــای فوق برنامه می توانند نقش بســیار مهمی در ایجاد شبکه هم داشته باشند و حتی گاهی خود آنها می توانند منجر به کاریابی شوند. دانشجویان درگیر در این گونه فعالیت ها شاید ارزش کار خود را بدانند یا شاید هم ندانسته در آن مشغول باشند اما آنچه مسلم است این است که معموال وقت و زمانی که آنها در چنین فعالیت هایی صرف می کنند بی نتیجه

و بدون پاداش باقی نمی ماند.دانشــجویان مهاجر به ویژه دانشجویان ایرانی بسیار باهوشــند و اغلب از نظر سوابق و نمرات آکادمیک وضعیت بســیار خوبی دارند. سیستم تحصیلی در ایران بیش از هر چیز به تربیت دانشــجویان خوب در زمینه ریاضی و علوم توجه دارد و به همین دلیل دانش آموختگان این سیستم هم غالبا بدون کمترین مشکلی دروس دشوار در این حوزه ها را پشت سر می گذارند. اما از طرف دیگر آنها به هنگام جستجو بــرای کار و یــا حتی شــرکت در دروه های بدون حقوق اینترن شیپی با مشکالتی از نوع دیگر مواجه هستند زیرا مجبورند با دانشجویانی رقابت کنند که توانسته اند در دوره تحصیل هم درس بخوانند و هم در فعالیت های فوق برنامه شرکت کنند. معموال یک کارفرما دانشــجویی را انتخاب می کند که در حوزه مورد نظر تجربه کاری مرتبط داشته باشد. حتی اگر

تجربه کاری دانشجو مستقیما با آن کار یا وظیفه و یا با موسسه آموزشی ای که دانشجو درخواست پذیرش در آن را داده ارتباط نداشــته باشد، باز هم کارفرما یا موسســه آموزشــی برای آن تجربه ارزش قائل خواهند شد زیرا در واقع آن را مبنایی ضروری برای موفقیت های آتی فرد در جهت توسعه مهارت ها و

همین طور شغل مورد نظر می دانند. از یک زاویه می توان مهاجران موفق در زمینه های آکادمیک را کســانی دانســت که در حوزه هایی پیشــرفت و موفقیت کســب می کنند که دیگران در آن بازمی مانند یعنــی در حوزه آزمون ها. اما با نگاهی واقع بینانه تر می توان دید که آنها برای ورود به سیستم آموزشــی ای که فقط به دلیل نمرات و موفقیت های تحصیلی برایشان ارزش قائل نیست، با مشکل و چالش بیشتری روبه رو هستند. گاهی حتی ورود بــه فعالیت های فوق برنامه و بر عهده گرفتــن موقعیت های مدیریتــی و اجرایی در این کلوب ها و انجمن ها برای دانشجو ممکن نمی شود مگــر این که از قبــل به عنوان عضو ســاده به آن مجموعه ها پیوسته باشــد. یک دانشجوی مهاجر حتی بعد از کسب موقعیت های مهم هم الزم است بیامــوزد که چطور بایــد در فضایی متفاوت و به روشی متفاوت درس بخواند تا بتواند بین تحصیل

و فعالیت های فوق برنامه اش تعادل الزم را ایجاد کند. به عنوان یک دانشــجوی بیست ساله دانشگاه مهم ترین توصیــه من به همه کســانی که چنین مسیری را در پیش گرفته اند این است که بیاموزند تا هر چه زودتر از عاداتی که به آن خو گرفته اند و نیز راحت طلبی دست بردارند. البته زندگی خودش ایــن درس را به ما خواهد آموخــت اما در مورد درس خواندن و تحصیل، کار و فعالیت های فوق برنامه، فرد هرچــه زودتر این کار را بکند درهای تازه ای به رویش گشوده خواهد شد. فعالیت های فوق برنامه راه خوبی برای آزمودن کارهای تازه و خدمت متقابل به جامعه هستند. در این فعالیت ها می توان فرصت های خوبی برای یافتن دوستان تازه و آموختن روش های توســعه مهارت های فردی یافت که در سیستم آموزشی و کار کانادا بسیار بر آن تاکید می شود. واضح است که این فعالیت ها راه را برای رسیدن به فرصت ها و افراد در آینده هموار می کنند و نقشی مهم و بنیادی در آموزش دارند تا جایی که آنها را یکی از مهم ترین وجوه سیســتم

.مدرن آموزش کانادایی برشمرده اند

نسخه اصلی این مقاله را در این صفحات از شماره گذشته نشریه ببینید.

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی47 November 2013 . No16

Page 48: Parnian 16

ابزارهــای مالیاتی یکی از موثرتریــن ابزارها برای جهت دهی به سیاست های مالی، پولی، سرمایه گذاری و اشتغال زایی در کشورهاست. در کانادا هم دولت Canada( این کشــور از طریق اداره مالیات کاناداRevenue Agency( بــا وضــع برخی قوانین مالیاتی از طریق چنین ابزارهایی نظیر کسر مالیات Tax Credit و یا اعتبار مالیاتی Tax Deductionو نظایر اینها به سیاست گذاری مشغول است. مورد اول معموال برای کاهش بخشی از مالیات یک فرد

اعتبار مالیاتی کارفرمایان به دلیل بکارگیری کارآموزان بخش فنی و حرفه ای

محمد علی شاکرمیAli Shakarami

فرد کارآموز نیز مشمول دریافت کمک های بالعوض مالی دولتی و تا سقف 4000 دالر می شود

یا شــرکت به دلیل شرایط خاص مالی یا نظایر آنها انجام می شــود و دومی ابزاری عموما تشــویقی و پاداشی برای انجام کار خاصی است. به هر حال هر دوی آنها نهایتا به کاهش مالیات پرداختی یا افزایش درآمد ساالنه یا هر دو منجر می شوند. از مشهورترین First-time اعتبارهای مالیاتی برای افراد می توان بهhomebuyers’ tax credit بــرای کســانی که اولین خانــه خود را در کانــادا خریداری می کنند، Children’s fitness )or art( tax credit برای شرکت در فعالیت های ورزشی )یا هنری( فرزندان و Medical expense tax credit برای هزینه های درمانی )تحت شــرایطی خاص( اشاره کرد. بدیهی است برای اینکه شما بتوانید از چنین کردیت هایی برخوردار شوید باید اظهارنامه مالیاتی خود را تکمیل و در زمان قانونی خود تسلیم کرده باشید و شرایطی کــه در مورد هر یک از این کردیت ها وجود دارد را

هم دارا باشید. همان طور که بیان شــد چنین ابزارهــای مالیاتی از جمله tax credit هم در مورد مالیات شــخصی )و خانــواده( وجود دارند و هــم در مورد مالیات شرکت ها. یکی از این برنامه های مالیاتی طراحی شده برای کارفرمایان که به جهت تشویق آنها و با اعطای میزان مشخصی اعتبار مالیاتی صورت می گیرد عبارت اســت از برنامه کاهش مالیات از طریق ایجاد شغل برای کارآموزان مشــاغل فنی و حرفه ای موسوم به Apprenticeship Job Creation( AJCTC

.)Tax Creditطبق این برنامــه در صورتی که کارفرمایان اقدام به استخدام افراد کارآموز در یکی از رشته های 55گانه فنی و حرفه ای مورد تأییــد دولت کانادا نمایند، به میزان مشخصی اعتبار مالیاتی دریافت نموده و بدهی مالیاتی قابل پرداخت شان نیز به همان میزان کاهش

می یابد.این اعتبــار مالیاتی طبق قانون و بر اســاس برنامه AJCTC به انــدازه 10 درصد از حقوق پرداختی به کارآموز و حداکثر تا ســقف 2000 دالر برای هر کارآموز در هر سال خواهد بود. بنابراین کارفرما

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی48آبان 1392. شماره 16

Page 49: Parnian 16

می تواند تا سقف 2000 دالر در سال و برای هر کارآموز به کار گرفته شــده، در پایان آن سال مالی از دولت مطالبه نماید. قابل ذکر اســت که کارفرما

محدودیتی در استخدام تعداد کارآموزان ندارد.البته استخدام افراد به عنوان کارآموز خود شرایط و قواعدی دارد که طبق آن شرایط، فرد استخدام شده از نظر دولت و اداره مالیات به عنوان کارآموز شناخته می شــود و کارفرما را مجاز به بهره برداری از برنامه

ذکر شده در باال می نماید:1- برخی از مهم ترین مشاغل مورد قبول اداره مالیات کانادا )که مجموعا 55 شغل و حرفه می باشند( جهت گذرانــدن دوره کارآموزی و بهره برداری کارفرما از معافیت مالیاتی مربوطه عبارتند از: مکانیک اتومبیل، کابینت ســاز، نجار، نانوا، نقاش اتومبیل، تعمیرکار دستگاه های گرمایشی و سرمایشی، آرایشگر، آشپز، جوشکار، تکنسین ساختمان و تعمیرکار لوازم خانگی. ]الزم به ذکر است که این مشاغل در واقع مشاغلی هستند که در برنامه بین استانی Red Seal معرفی شــده اند. این برنامه که قدمتی بیش از 50 سال دارد با کمک دولت کانادا برای استانداردسازی در زمینه مشاغل فنی و حرفه ای طراحی شده و شاغلین این رشته ها پس از گذراندن آزمون یا آزمون های مربوطه و دریافت گواهی نامه Red Seal )مهر قرمز( از نظر تمامی استان های کانادا واجد شرایط الزم برای کار در آن رشــته شناخته می شوند و نیازی به گذراندن مجدد آزمون در اســتان جدیــد –منهای کبک- را ندارند. برای کسب اطالعات به وبسایت این برنامه

به آدرس )www.redseal.ca( مراجعه نمایید.[2- فرد کارآموز می بایست در زمان استخدام توسط کارفرما بیشتر از حداکثر دو سال از شروع به فعالیتش در شغل و حرفه خود نگذشته و قرارداد همکاری شان نیز باید در یکی از دفاتر دولتی فدرال، اســتانی و یا

منطقه ای به ثبت رسیده باشد.۳- حقوق و مزایای فرد کارآموز نمی تواند باالتر از عرف بازار کار بوده و حتماً باید در چهارچوب قانون

و متناسب با شغل باشد.بنابراین در صورتی که کارآموز متقاضی کار، واجد

شرایط تعریف شده باشد، کارفرما می تواند در صورت استخدام و پرداخت حقوق تعیین شده به وی، میزان 10 درصد از آن را در پایان سال مالی و در اظهارنامه مالیاتی اش به عنوان اعتبــار مالیاتی لحاظ و از این معافیت برخوردار گردد. باید توجه داشت که کارفرما باید فرم مالیاتی T2038 و بند 412 مربوط به اعتبار مالیاتی را که زیرمجموعه معافیت های مالیاتی ناشی از سرمایه گذاری است، تکمیل و به همراه اظهارنامه

مالیاتی خود ارسال نماید.چنانچه کارفرما به هر دلیل از اعتبار مالیاتی ناشی از استخدام کارآموز در یکی از رشته های فنی و حرفه ای 55 گانــه مورد تأیید دولت و برنامه Red Seal در همان سال استفاده ننماید مجاز به اظهار آن مبالغ در

.)www.cra-arc.gc.ca( .سال های بعد نیز می باشددر خاتمه باید متذکر شــد که فــرد کارآموز نیز مشمول دریافت کمک های بالعوض مالی دولتی و تا ســقف 4000 دالر می شود که مجاز است آن را در جهت پرداخت شهریه تحصیل حرفه مورد نظــر، خرید تجهیزات و ابــزارآالت مورد نیاز آن حرفه، هزینه های رفت و آمد و به طور کلی برای هموار نمودن راه ورود به بازار کار و خوداشتغالی هزینه نماید. این کمک ها به عنوان بخشی از درآمد سالیانه فرد محســوب و مشمول پرداخت مالیات

.می باشد

این اعتبار مالیاتی طبق قانون و بر اســاس برنامــه AJCTC به انــدازه 10 درصد از حقوق پرداختــی به کارآموز و حداکثر تا سقف 2000 دالر برای هر کارآموز در هر

سال خواهد بود

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی49 November 2013 . No16

Page 50: Parnian 16

با تشــکر از کامنت های پرمحبت دوستان، در ادامه دو قسمت از سلسله مطالب بررسی مهم ترین خطاها و اشتباهاتی که مهاجران تازه وارد مرتکب می شوند )قســمت اول و قسمت دوم( به ســه مورد دیگر می پردازم. امید که این مطالب بکار دوستان تازه وارد

بیاید.

خطای نهم: دریافت مشاوره های غیرکارشناسی و تاکید بر شنیده ها

دریافت ایمیل هایی از دوســتان مخاطب که نشان می دهد طرف یک مشــاوره کامال نادرســت قرار گرفته اند لحظه ای قطع نمی شــود. برخی از آنها از

شدت دوری از واقعیت، واقعا بی نظیرند! مثال وقتی کســی ایمیل می زند که پسرعمویش که در کانــادا زندگی می کند بــه او گفته که نمی تواند در هر ســال بیش از 6 ماه از کانادا بیرون باشد، شما چه می توانید پاسخ دهید؟ آنهم در مورد قانونی که بیش از یک دهــه از تغییر آن می گذرد و تنها چون پسرعموی محترم ۳0 سال پیش بر اساس آن شهروند کانادا شده هنوز هم آن را معتبر می داند و به دیگران اطالع رسانی می کند. انواع و اقسام همین نوع شنیده ها را شــما در مورد سیستم کاریابی، تهیه رزومه، تهیه مکان زندگی، دریافت مجوز شغلی، ادامه تحصیل و هزار و یک مورد دیگر می شنوید که محتوای آن نشان می دهد مشاوره دهنده در بهترین حالت ۳-4 سالی از تغییرات اتفاق افتاده در مورد آن موضوع غافل است. خود شما اگر مخاطب دائم سایت بوده و اخبار آن را دنبال کرده باشید به راحتی متوجه می شوید که در همین دو سال گذشته تا چه میزان قوانین مهاجرتی

و موضوعات مرتبط با آنها تغییر کرده اند اما مطمئن باشید اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بزرگواری که در هر مهمانی یا نشســت عمومی در کانادا در حال نقل و انتقال اطالعات هستند حتی از یک درصد این

تغییرات هم به درستی آگاهی ندارند.جامعه ایرانی حتی در میان تحصیل کرده ترین اقشار هم به شــدت جامعه ای شفاهی است و عالقه ای به جستجوی اطالعات از طریق منابع رسمی ندارد یا اصال یاد نگرفته که چنین کند. این همه وابستگی به اطالعات شــفاهی و نقل قول این و آن، که تا میزان زیادی هم درآمیخته با استنتاج های شخصی و عالیق و باورها و دیدگاه های گوینده شده، صحت اطالعات را با چالش روبرو می کند و این دیگر به شــانس و اقبال تازه وارد بخت برگشته برمی گردد که اطالعات

کسب شده تا چه میزان دست اول و صحیح باشد.به دلیل همین تغییرات مداوم اســت که ما بر روی همه مطالب ســایت که بیش از 6 ماه از آنها گذشته برچسب نیاز به بررسی دقیق تر می زنیم و خود من هم که مرتبا در جریان تغییرات هستم باز به افرادی که طرف گفتگو هستند تاکید می کنم که برای اطمینان از صحت مطالب به فالن و بهمان وبسایت یا منبع

اطالعاتی مراجعه کنند.البته نبایــد این خطا را با موضــوع مهم مکالمه و کســب تجربه از افراد در حوزه های تخصصی اشان اشتباه گرفت. یک مهندس سابقه دار در یک کمپانی کانادایی می تواند بهترین مرجع اطالعاتی برای شما از تمایالت و تغییرات این رشته، دوره های تحصیلی مفید و تکمیلی، عالقه مندی کارفرمایان به مهارت های جدید و...باشد اما اینکه وی تجربه محدود چند سال

قبل خود در فالن موضوع مهاجرتی یا ســایر موارد ریز و درشت زندگی که ممکن است از تجربه برخی از آنها چند سالی گذشته باشد به شما بگوید و شما بدون تجسس بیشتر، اطمینان از صحت موضوع و تداوم داشتن آن روال، دست به اقدام بزنید قطعا در مورد نتایــج و پیامدهای منفی احتمالی آن خودتان

مقصر هستید.

خطای دهم: بی توجهی به مشاوره های فنی و غرور در مورد دانسته ها

در نقطه مقابل بحث باال هم کســانی قرار دارند که خود را عقل کل می دانند. کم ندیده ام دوســتانی را که یک کارگاه 4 روزه کاریابی را در همان روز اول نیمه کاره رها کرده اند و وقتی می پرســم چرا؟ پاسخ شنیده ام که طرف )یعنی مدرس( هیچ چیز حالی اش نبود! بدترین نوع آگاهی، توهم آگاهی کامل از یک دانسته ناقص است. اینکه شما اطالعات خوبی را از طریق وبسایت ها کسب کرده اید دلیل بر این نمی شود که از مجموعه اطالعاتی کــه از طریق کارگاه های آموزشی مربوط به تازه واردان فراهم می شود بی نیاز شده باشید. اصوال تالش کنید در چند ماه تا یک سال اول حضور در کانادا از رقابت با مدرسان یا مشاوران این نوع مراکز دست بردارید! و ببینید مسیرهای ترسیم شده برای تازه واردان چیست. حداقل، این مسیرها را به درستی شناسایی و اهمیت آنها را درک کنید. اگر پیشتر به عنوان مدیر پروژه سابقه کار دارید و االن هم به دلیل نیازی مجبور هستید که در کالس های مشابه شــرکت کنید و مباحث دوره ها را تکراری ارزیابی می کنیــد همه وقت خود را صــرف غلط گیری

15خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازه وارد

قسمت سوم Majid [email protected]

بدترین نوع آگاهی، توهم آگاهی کامل از یک دانسته ناقص است

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی50آبان 1392. شماره 16

Page 51: Parnian 16

از استاد، اظهارفضل و نظایر اینها نکنید. البته اگر در روند طبیعی کارگاه یا کالس، فرصتی برای بیان تجارب پیش آمد حتما اســتفاده کنید اما کال سعی کنید با دقت و صبر به این مباحث گوش بسپارید و حداقل یک بار آنها را به یک زبان دیگر مرور کنید. بعدا در خواهید یافت که اگــر بدون غرور از انواع فرصت ها، دوره ها و امکانات آموزشی استفاده کنید خیلی سریع تر با محتوای کانادایی و ظرایف موضوع

تعلیمی در کشور جدید آشنا می شوید.بدتر از این، بحث زبان است. گاهی مواقع زمانی که از برخی می پرسم آیا در آزمون ارزیابی زبان شرکت کرده اید انگار بدترین دشــنام ها را شنیده اند. گویی شرکت در این ارزیابی ها فقط ویژه کسانی است که شرایط زبانی خوبی ندارند و افرادی که مثال آیلتس 7 یا باالتر دارند شان شان اجل از این حرف هاست.

متاسفانه خطای شماره 9 در اینجا خیلی قوی عمل می کند و کم نیستند کسانی که در پاسخ پرسش چرا در ارزیابی زبان شــرکت نکرده ای می گویند چون فالنی گفته تو زبانت خوب اســت و نیازی به این کارها نــداری )این هم یکی دیگــر از توانایی های ایرانیان است که از طریق گفتگوی فارسی با طرف مقابل می توانند ســطح مهارت های زبانی وی را با

دقت بسیار باال ارزش گذاری کنند.(به جای این گونه رفتارها توصیه می شــود که حتما در دوره ها و کارگاه های آموزشــی ویژه تازه واردان شرکت کنید و سعی کنید هیچ نکته مهمی از آنچه یک تــازه وارد بایــد بداند و بکار گیــرد را از قلم نیاندازید. شما هر چقدر هم در مورد کانادا، بازار کار این کشور و روش های جستجوی شغل و نظایر اینها بدانید هنوز آنچه نمی دانید بیش از آنچه که می دانید

است پس اجازه دهید که مثال در مورد زبان، بعد از ارزیابی، سنجش گر به شما بگویند که شما به این یا آن برنامه نیاز ندارید و مثال باید به برنامه های رده های

باالتر بروید.توجه داشته باشید که من همه مدرسان این دوره ها یا مشاوران مربوطه را تایید نمی کنم. به هر حال نظیر هر تخصص دیگری هم در میــان آنها افراد آگاه تر یا باتجربه تر یا دلســوزتر و نظایر اینها وجود دارد و بخشی هم به شانس شــما بازمی گردد که طرف حســاب تان که باشــد اما در مجموع، این دسته از موضوعات از چیزهایی نیستند که اجازه دهید غرور یا خودباوری یا اتکا به نفس شما سبب گمراهی تان

شود.یک نکته جالب توجه برای من این بوده که آنها که بیش از دیگران در مورد بی فایده بودن یا اتالف وقت کالس ها یا بی سوادی مدرسان یا خسته کننده بودن یا...چنین دوره هایی انتقــاد کرده اند معموال بیش از دیگران به شنیده هایی پسرعموها و دخترخاله ها اتکا داشته اند. شما باشید کدام مرجع را برای آموزش و

تصمیم گیری موثق تر می دانید؟

خطای یازدهم: اعتمادهای بی مورد و ساده لوحانه نسبت به دیگران

ایرانی ها معموال به سادگی به کسی اعتماد نمی کنند و فرض شان این است که هر کس کاری مفت و مجانی انجام می دهد یا خیلی دلســوزی از خودش نشــان می دهد حتما ریگی به کفش دارد. بعد ناگهان در کانادا ورق برمی گردد و می بینید تازه وارد عزیز بر اســاس یک فرض نامعقــول به همه چیز و همه کس

یک دلیل ساده دلی یا ســاده لوحی افراد در برابر این نوع مشــاوره ها این است که معموال ایرانیان به این میزان برخورد خوب و لبخند در زمان خرید یک کاال یا دریافت

یک سرویس عادت ندارند!

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی51 November 2013 . No16

Page 52: Parnian 16

از ایرانی و غیرایرانی در مورد هر مسئله ای اعتماد می کند.

یکی از نمونه های بارز این نوع اعتماد کردن، پذیرش هر نوع حرفی است که یک فروشنده یا عرضه کننده خدمات به آنها می زند. مثال بارها شده با این موضوع برخورد کــرده ام که افرادی به دنبــال خرید خانه هســتند فقط چون یک کارشناس معامالت ملکی real estate agent )realtor( معامالت ملکی یا mortgage brokerage فراهم آورنده وام مسکندر یک ســمینار آموزشی به آنها گفته که هزینه های اجاره خانه از خرید خانه بیشتر است بدون اینکه پول پرداخت شده بابت اجاره هم جایی سرمایه گذاری شود )مثال با این عبارات: ببینید االن دارید 1600 دالر ماهانه اجاره می دهید در حالی که می توانید کمتر از این را قسط خانه بدهید و پول تان هم از دست نرود...( نظیر همین نوع بحث ها را می توانید در مورد دریافت کارت اعتباری، گشایش حساب بانکی، خرید بیمه

عمر، خرید ماشین و ...هم ببینید. اما آیا واقعا مقایسه هزینه های مربوط بــه اجاره و خرید خانه به همین

سادگی است؟یک دلیل ســاده دلی یا ساده لوحی افراد در برابر این نوع مشــاوره ها این است که معموال ایرانیان به این میزان برخورد خوب و لبخند در زمان خرید یک کاال یا دریافت یک ســرویس عادت ندارند! مثال فرض کنید شــما در ایران با چه خون دل و منت کشی از شرکت ســرویس دهنده محترم یک خط اینترنت با ســرعت باال )که معلوم نیست این »سرعت باال« در مقایسه با چه چیز تعریف شــده( دریافت کرده اید که یک خط در میان هم قطع اســت و هر زمان هم که بخواهد سرعتش کم یا زیاد می شود ...خوب در کانادا تا یک فروشنده با لبخند یا لفاظی یک سرویس اینترنت واقعا سرعت باال با ده جور امکانات جانبی به شما پیشنهاد می دهد فکر می کنید که حتما بهترین مخلوق عالم اســت و اگر به پیشنهادش بله نگویید

حتما کفران نعمت کرده اید در حالی که اگر با همین قیاس بخواهید در مورد همه چیز این قدر خوش بین و زودباور باشــید خیلی زود باید همه زندگی تان را بفروش برسانید چون دامنه و تنوع خدمات در کانادا محدودیت ندارد و همیشه بهانه ای برای تلف کردن سرمایه و اندوخته شما موجود است. به همین دلیل قبل از اینکه بالفاصله تحت تاثیر سخنان هر فردی قرار بگیرید اندکی تامل کنید؛ ابعاد مختلف موضوع را سبک و سنگین کرده و حتما با افراد امین مشورت

کنید.توجه داشته باشید که این سخن به معنای این نیست که همه این دســته از افراد می خواهند کاله برداری کنند. حتی همان ریل استیتی که به شما درباره مقایسه اجاره و نرخ وام بانکــی می گوید دروغ نمی گوید؛ شاید که همه راســت را نمی گوید. بعدا درخواهید یافت که این بخشی از تکنیک فروش در مورد همه نوع محصول و سرویسی است که عرضه کننده، حتی صادق ترین آنها، به شما همه حقیقت را نگوید و البته این وظیفه او نیست که چنین کند بلکه شما باید در اندیشه انتخاب بهترین و پرمنفعت ترین گزینه برای

خود باشید.البته متاســفانه افراد طمــاع و متقلب که خصوصا تازه واردان را طعمه های خوبی بــرای کاله برداری می دانند هم کم نیســتند. در این سال ها کم ندیده ام دوستانی را که از چند صد دالر تا ده ها هزار دالر از همین روش ها مال باخته اند. از کسی که 120 دالر از یک تازه وارد گرفته تا با دست کاری متقلبانه، هزینه بیمه ماشینش را کاهش دهد و البته گم و گور شده تا کسی که به بهانه دوستی و آشنایی و محبت، یک کســب و کار یا فرنچایز رو به موت و زیان ده را به دوســت قدیمی یا حتی قوم و خویــش تازه از راه

رسیده ای قالب کرده است.نــه به زمین و زمان بدبین باشــید و نه خام هر رند

.آب زیرکاهیادامه دارد...

متاسفانه افراد طماع و متقلب که خصوصا تــازه واردان را طعمه هــای خوبی برای

کاله برداری می دانند هم کم نیستند

parnianmagazine.com

توصیه های کاربردی52آبان 1392. شماره 16

Page 53: Parnian 16

داســتان: اوائل دهه 70. کارولین و راجر، زوجی نه چندان ثروتمند با 5 دخترشان به خانه ای نیمه ویرانه قدم می گذارند به امید این که بتوانند به مرور آنجا را سامان دهند اما از همان لحظه ورود اتفاقات عجیبی در خانه می افتد. به زودی تعداد وقایع غیرقابل توضیح و وحشت زا آن چنان باال می گیرد که مادر خانه مجبور می شــود از یک زن و شوهر، اد و لورین، متبحر در امور عوالم غیب کمک بگیرد. اما با مشخص شدن تاریخچه خانه آشــکار می گردد که چالش با روح خبیث درون خانه بسیار دشوارتر از آنی بوده که در

ابتدا می پنداشته اند.

کم لطفی اســت اگر احضار شیطان را صرفا ترکیبی موفقیت آمیز از جن گیر، کینه، دیگران، بازی بچه ها و یک دوجین فیلم خوب ترسناک دیگر بدانیم. هر

اثر مستقل باهویتی می تواند چیزهایی از دیگران هم داشته باشد.

امســال را باید سالی متمایز برای فیلم های ترسناک دانســت و مجموعه آثار به نمایش در آمده در این ژانر از یک وضعیت بهتر و آبرومندتری حکایت دارد و قطعا فیلم حاضر یکی از دالیل این امر اســت. به جرات می توان گفت که فیلم از جهات مختلف یکی از بهترین آثار این ژانر در چند ســاله اخیر است که بیش از همه مدیون فیلم نامه محکم و غیرکلیشه ای آن است که به شدت وام دار آثار برجسته سینمای ژانر

اما به شکلی بدیع و نوآورانه است.فیلمنامه که چون بســیاری از آثار این ژانر بر اساس یک قصه واقعی ساخته شــده، این جا برخالف آن آثار دیگر که گویا از تاکیــد بر واقعی بودن تنها به عنوان حربه ای برای جذب مخاطبان استفاده می کنند

در همه ابعاد چنین است و حتی از این بابت که در برخی لحظات ممکن است این تالش برای استنادی بودن روایت، سبب افت زمینه های ترسناک اثر بشود نگرانی ندارد. مثال نگاه کنید که در اولین رویارویی اد و لورین با افراد خانواده، چگونه همه آنها از ترس به سالن نشــیمن خانه گریخته اند تا به این پرسش همیشگی و کمتر پاسخ داده شده این نوع فیلم ها که چرا این آدم ها با این همه مسئله غیرقابل تحمل، هنوز هر روز به روال عادی زندگی ادامه می دهند پاســخ

درستی بدهند. کارگردانی جیمــز ون که هم در مجموعه اره و هم Insidious نشان داده چقدر به عناصر و جزییات ژانر مسلط اســت در این جا کامال در خدمت بیان واقع گرایانه اثر قرار گرفته و می بینیم در انتخاب مکان، انتخاب رنگ ها، دوربین روی دست و کاربرد فیلترها، استفاده از تصاویر به ظاهر گرفته شده با دوربین های خانگی قدیمی، بازی گیری به ویژه از کودکان و...این حس که با یک روایت واقع گرایانه و مستند روبه رو هســتیم را به خوبی منتقل می سازد. در عین این که ســکانس های ترسناک فیلم هم در همین روایت به ظاهر ساده و روان، صدها بار تاثیرگذارتر از فیلم های پر از خون و کثافت شــده است )مثال نگاه کنید به ســکانس فوق العاده بازی کف زدن، یا کشیده شدن یکی از دختران روی زمین با دست غیبی و یا سقوط لورین در داالن مخفی خانه و مواجهه اش با مادران

گذشته و...(.عنصر دیگری که این تاثیرگذاری را بیشتر کرده عدم نمایش عناصر ترسناک در لحظاتی است که مخاطب بر حســب عادت یا بر مبنــای الگوهای ژانر انتظار مشــاهده آنها را دارد و همین انتظار بی ثمر، ضمن شکستن قالب های ذهنی مخاطب او را برای ترس از سکانس هایی که انتظارش را ندارد بیشتر کرده است.

فیلم به خوبی توانســته دو قصه موازی یعنی قصه خانواده ای که خانه جدید رویایی اشان به جهنمی برای آنها تبدیل می شود و قصه زوجی که درآمیختگی اشان با موضوعات ماورا الطبیعه بر همه ابعاد زندگی آنها ســایه افکنده را درهم بتند و هر چه پیش تر می رود

.سرنوشت این دو را به هم وابسته تر سازد

تازه های صفحه کوچکمعرفی کوتاه چند فیلم شبکه خانگی

مجید بسطامی

احضار شیطانConjuring

کارگردان: جیمز ونبازیگران: ورا فارمیگا، پتریک ویلسون، رون لوینگستون

زمان توزیع: 22 اکتبر

تماشای آگهی فیلمparnianmagazine.com

هنر و سرگرمی53 November 2013 . No16

Page 54: Parnian 16

داستان: سیاره کرایپتون به دلیل مصرف بی رویه منابع طبیعی در حال نابودی است و شورای رهبری آن هم به توصیه های جور-ال، یکی از دانشــمندان عالی رتبه ســیاره گوش نمی دهــد. در همین زمان ژنرال زاد به بهانه نجات ســیاره با کودتا، قدرت را به دست می گیرد اما جور-ال که حاضر به همکاری نیســت فرزند تازه به دنیا آمده اش را با یک ســفینه فضایی کوچک و کدهای ژنتیکی ساکنان کرایپتون راهی زمین می کند. این کودک با نام کالرک توسط خانواده کنت سرپرســتی و بزرگ می شــود و یاد می گیرد چگونه قدرت های ویژه اش را کنترل کند تا رازش برمال نشود اگرچه در این زمینه همیشه موفق

مرد پوالدینMan of Steel

کارگردان: زک اسنایدربازیگران: هنری کویل، ایمی ادامز، مایکل شنون

زمان توزیع: 12 نوامبر

نیســت. با مرگ پدر خانواده، کالرک راهی سفری دراز با اسامی و هویت های مختلف می شود تا بتواند از قدرتــش در جهت کمک به مردم بهره ببرد اما با حضور یک خبرنگار سمج به نام لوییس لین شناسایی می شــود. هم زمــان ژنــرال زاد و گروهش که تنها بازماندگان کرایپتون نابود شده هستند تمام منظومه را در جستجوی نوزاد فراری و کدهای هم وطنان شان

زیر پا می گذارند تا شاید گذشته را تجدید کنند...

باالخره این ناموفق ترین و بدشانس ترین ابرقهرمان در عرصه سینما یک بار دیگر فرصت پیدا کرد تا با تولدی دیگر خاطره بسیار تلخ اثر فاجعه بار پیشینی )سوپرمن بازمی گردد/برایان سینگر( را از ذهن ها بزداید اما آیا این خدازاده کرایپتونی در هبوط زمینی اش به عروج

می رسد؟به نظر می رســد اســنایدر بهترین انتخاب برای این سوپرمن جدید بوده باشــد. البته عالقه مندان سینما دوست داشــتند نوالن را باالی سر این پروژه ببینند تا از سوپرمن یک بتمن دیگر خلق کند: انسانی تر و

ســیاه تر از همیشه؛ چیزی که در همین نسخه فعلی هم که بنیان فیلم نامه اش را وی گذاشته دیده می شود اما مسئله این جاست که سوپرمن اساسا خلقتی متمایز دارد که خیلی با نگاه تاریک کارگردانانی چون نوالن و برتون )که بهترین بتمن ها را خلق کرده اند( سازگاری ندارد. سوپرمن به عنوان پدیده ای که از یک سر ریشه در باورهای اســاطیری و مذهبی دارد )ابرانســان و خدایگان زاده ای که به زمین هبوط کرده( و از سوی دیگر برای دهه ها سمبل امریکای مدرن و متجاوز به سایر کشورها برای بسط ارزش های امریکایی بوده، خیلــی نمی تواند تغییر ماهیت بدهــد حتی اگر در زمانه ای بازتولید شود که شاهد افول هژمونی امریکا در

جهان باشیم. با این حال این نسخه کامال بازسازی شده چهره ای به مراتب انسانی تر، ملموس تر و محدودتر از

یک »سوپرمن« ارائه می دهد.قطعا کارهای قبلی اسنایدر در زمینه کامیک و تسلط باالی او در انتخاب روش ویژه و موثر تبدیل کامیک به تصویر سینمایی )نگاه کنید به تفاوت های فراوان بصری ۳00 با Watchmen در نسخه های سینمایی و شباهت های فراوان هر یک با نسخه کامیک شان( بــه کمکش آمده تا در این جا متناســب با محتوای تغییرات در نظرگرفته شــده در شخصیت، روایتی کامال مســتندگونه و غیرگرافیکی از جهان کامیک خلق شود. کاربردهای فراوان دوربین روی دست و شیوه مستندگونه حرکت دوربین و انتخاب زوایای دوربین مثال در نماهای اورشولدر سوپرمن، انتخاب نماهای درشت از چهره ها، تمایز سبک فیلمبرداری در کرایپتون و در زمین، گریم متفاوت کاویل به ویژه تا قبل از پوشیدن لباس و شنل، ...همگی در جهت همین شکل دادن به تصویری جدید و انسانی تر از

سوپرمن بوده است.

این ایده بکر و جدید که جامعه برای معرفی چنین مردی هنوز آماده نیســت، چالشــی که پیش تر در کمتر اثری دیده بودیم، بخشــی از همان واقع گرایی مستندگونه از طبیعت انسان و جوامع انسانی است. می توانیــد در همین نکته از بحــث رابطه جامعه و »منجی موعود« تا چالش جوامع دموکراتیک غربی که اساس کار خود را بر »انتخاب بشر متوسط الحال و جایزالخطا« به عنوان رهبر و پیشوا قرار داده اند و قطعا قادر به تحمل یک ابرمرد نیســتند، بهانه برای

بررسی بیابید.همچنین ماجرای دو پدر ســوپرمن و تاثیر هر یک بــر وی خیلی خوب درآمده و ایده چگونگی مرگ پدر زمینی )جاناتان کنت/ کوین کاستنر( جدا خوب است و همه درس آموزی های این پدر در مخالفت با

شوآف های پسرش را در خود جای داده است.امــا فیلــم از ضعف هــای متعددی رنــج می برد. بزرگ تریــن آنها دوپاره شــدنش اســت. نیمه ای قصه گو و شــخصیت پرداز و نیمه ای دیگر سرشار از خشــونت های بی پایان و بی هدف درباره مبارزه ســوپرمن و ژنرال زاد که می توانند تا ســاعت های دیگر ادامه یابند بدون آن که تاثیر محسوسی در قصه داشته باشند. هم چنین اگر قرار باشد به عنوان یکی از پارامترهای بسیار مهم در میزان موفقیت کامیک، به چگونگی خلق و عمق شــخصیت پردازی بدمن آن نمره بدهیــم، زاد که در مورد چند ایده اش فقط سخنرانی می کند و هیچ گاه رابطه اش با اطرافیان و به ویژه دستیار محبوبش فرصت خروج از کلیشه های دستمالی شده را نمی یابد نمره باالیی نمی گیرد. البته همین ایراد در مورد رابطه لوییس و سوپرمن هم به

شکلی دیگر تکرار شده است.در مجموع سوپرمن اسنایدر همچون قهرمان قصه اش بیش از حد زمینی و ضعیف شده و فرصت عروج

.نمی یابد

ویرایشی از این مطلب پیشتر در ماهنامه سینمایی 24 انتشار یافته است

تماشای آگهی فیلم parnianmagazine.com

هنر و سرگرمی54آبان 1392. شماره 16

Page 55: Parnian 16

داســتان: رابرت و مایکل، دو مجرم سابقه دار در زمینه مواد مخدر وقتی در معامله با یکی از بزرگ ترین کارتل های مکزیک ناموفق می مانند تصمیم می گیرند که به بانک محلی کــه پول های کارتل را نگهداری می کند حمله کنند تا ۳ میلیــون دالر وی را بدزدند اما در کمال نابــاوری به جای آن با 4۳ میلیون دالر بی صاحب روبه رو می شوند. به زودی درمی یابند که هر یک در واقع مامور یک ســازمان نظامی-امنیتی امریکاســت که به خزانه سیاه ســی آی ای دستبرد زده اند و باید تصمیم بگیرند به فرموده مدیران شان یکدیگر را بکشند یا جنایتکاران اصلی را بدنام کنند.

هالیوود حتی در تولید آثار برتر حادثه ای هم عموما باید دست نیاز به کارگردانان خوش قریحه اروپایی دراز کند تا اســتانداردهای این گونه آثــار را باالتر ببرند، از کلیشه های مرسوم دوری کنند و تصویری از نیروهای امنیتی و اطالعاتی امریکا نشان دهند که کارگردانان وطن پرست امریکایی چندان عالقه ای به

آن ندارند.برای یک اثر حادثه ای که حجم زیادی تیر و انفجار در آن اتفاق می افتد، دو تفنگ فیلم بسیار خوبی است که

دو تفنگTwo Guns

کارگردان: بالتازار کورماکوربازیگران: دنزل واشنگتون، مارک والبرگ

زمان توزیع: 19 نوامبر

خیلی فراتر از انتظارها می رود. داستان خیلی خوب تعریف شده و رابطه دو شخصیت اصلی که تلفیقی از رقابت و رفاقت با چاشنی طنز است موتور محرکه ماجــرا و توجیه گر عمل ها و عکس العمل هاســت در حالی که در ســمت دیگر قصه با آدم بدهایی به شدت واقعی روبه روییم که در عین خشونت ورزی کنترل شده، پرداخته شــده و شناسنامه دار هستند. مثال نگاه کنید به شخصیت ارل که بیل پکستون به عنوان یکی از منفورترین ماموران سیا در سینما بازی می کند و به ویژه دو ســکانس شکنجه برای گرفتن اقرار که ترکیبی گروتسکی ایجاد کرده اند )و به ویژه در ســکانس مربوط به دنزل واشنگتون، بازی او که

ترکیبی از ترس، نفرت و تمسخر فرد مقابل است بسیار دلنشین اســت( چگونه با واقعیتی که تعریف شده )این که او مدیر بخشــی از سیا است که وظیفه دارد از راه های غیرقانونی چون معامله با کارتل های مواد مخدر برای عملیات کثیف ســیا بودجه تامین کند(

سازگاری دارد.اما شاید برجسته ترین عامل موفقیت فیلم، کمیکال بســیار موفق دو شــخصیت اصلی آن باشــد که واشــنگتون و والبرگ جدا به آنهــا هویت و روح بخشیده اند. والبرگ در چند کار اخیر خود همچون رنج و گنج هم نشان داده که استعداد و توانایی زیادی در ساخت چنین ترکیب هایی دارد. )تا قبل از آن فیلم

باورتان می شد که بشود از راک- دوین جانسن – چنان پدیده ای خلق کرد؟( دنزل واشنگتن هم که در اوج آمادگی دوران بازیگری، دشواری خاصی با این نقش که به اندازه کافی برای او خوب نوشته شــده نداشته

است.برخی شخصیت های حاشیه ای تر چون دختر مورد عالقه رابــرت یا فرمانده مایکل اگــر پرداخته تر و غیرکلیشه ای تر می شدند آن وقت با فیلمی درجه یک روبه رو می شــدیم اما تا همین جا و منهای سکانس سهل گیرانه پایانی در نحوه تنبیه همه بدها، دو تفنگ یک فیلم سرگرم کننده خوب برای عصر تعطیالت با

.چند ارزش اضافه است

parnianmagazine.comتماشای آگهی فیلم

هنر و سرگرمی55 November 2013 . No16

Page 56: Parnian 16

helps your clients to make purchasing decisions. Content marketing will cause your brand, your product, your service to be recognized; it will help you to become expert in your industry, creating trust, loyalty, and credibility.As we are living in digital era, there is no shortage of platforms for spreading your word.You can post on blogs, release videos on Youtube, write a weekly newsletter, release an Ebook, write on Google+, engage your clients on Facebook, or spread the word on twitter; but if you are planning to use content marketing, what you should really consider, if planning to release it on media channels, which is the best thing to do, then you’ve got to have a plan; you’ve got to have a strategy; you’ve got to run it as if you were running a newspaper: you’ve got to think like a publisher not like an engineer, or a real estate agent, or a lawyer. Creating content is one thing; releasing it religiously and continuously is another thing. The question is, “how does a publisher think?”The first and the most important thing is to know your customer, client, or audience. You’ve got to know who needs your service or product, and why. You must stop trying to be everything to everyone, because you can’t focus, because you can’t aim when there are too many targets, because you can’t be effective, and you will end up running out of time and energy. All the big chains have a definite target; Walmart, Target, Bestbuy, Apple, Microsoft, and IBM, they all serve specific customers. After finding your target, knowing them very well, you’ve got to find what their problems are that need to be solved. Find a way to communicate with them without

talking about your product or service. You focus on them, on their needs, on their problems, and educate them, inform them, guide them, and lead them to solutions that can solve their problems.Create an editorial calendar. Based on the frequency you have in mind for releasing materials, say, daily, weekly, or bi-weekly. You need to think about what you want to talk about for the next six months or the next year and put it onto your calendar. You can think of a few topics which are general and informative to fill in the gaps; for the rest, you can rely on news, conferences, shows, and new books coming up in the next few months.All journalists try to write for periodicals because facing a deadline pushes them toward writing and providing materials. You have to do the same. You have to stick religiously to your agenda and periodical calendar because if you slip, your audience will lose their trust in you.Go multimedia. Preparing material is not just about writing on a blog post. Mix it with interviews, videos, tweets, Ebooks, newsletters, etc. There is no definite rule on which type of media will work better for your audience; you won’t know until you try it. Content marketing is about trying, testing, measuring, evaluating, and trying again. Just because your competitors are using Facebook, that doesn’t mean that you have to use Facebook and focus only on that; you may find that tweeting three times a day will engage more clients, but you will never know until you have tried all media; when you find the one that works like a charm, keep your focus on it.Invite guest writers or find contributors to your materials. It may be hard to find expert contributors

at the beginning but when you get more known in your niche and become an expert, others will be more than happy to contribute to your blog post; until then, you can find experts who are willing to contribute in exchange for money.Don’t try to be the first one who releases news. The world is moving forward at the speed of light; news come out so fast that had best not waste your time chasing it. Chill out, sit back, and relax and wait for the news to come out; then, you analyze it and explain to your audience how it will affect their business or life, and what they can do to either align themselves with the new technology or what to do to avoid downfalls. Instead of releasing the news, become an expert in combining and analyzing it, in wowing your clients with your knowledge and vision.Listen, be open to critics and comments, and respond professionally.Listen to what others are saying in your area of expertise. Join conversations, leave comments, try to clarify things, to guide others with your knowledge. Accept comments on your blog posts and let your audience talk back to you: it is the best way to know if you are on the right track or not. Content marketing is bait. It should be well structured and strategically laid out so as to capture the attention of your preferred audience, get them engaged, get them listening, watching, and reading, and eventually turn them into loyal customers who buy your product and service, to turn them into advocates for you. Nothing can beat referral in business.

The Persian version is available in page 40

There is no definite rule on which type of media will work better for your audience

parnianmagazine.com

Small Business9آبان 1392. شماره 16

Page 57: Parnian 16

Imagine you want to buy a new house. What do you do?You put a list of all the attributes that you are looking in a house such as number of bedrooms and bathrooms, size of the kitchen, the neighborhood, and distance from schools and shopping centres.Now you either have to look for the house yourself or find a realtor.Finding a realtor is the best idea, but among thousands of realtors available, which is the best option? Who can serve your purpose better? And where can you find that realtor? You can start by looking at ads in the papers, going through probably hundreds of them, and calling a few numbers and chatting with them, but will that be enough to show you that they are competent and knowledgeable enough to help you? What if you start searching on the internet and find a website of a realtor who has weekly blog posts or video posts educating his

audience about what is happening in the current market, and talking about the process of buying a house, or what type of mortgage to look for, or how to inspect the house, or other Dos and Don’ts in buying a house?Which one do you pick, the guy you found in the ad or the guy you found on the internet?Content marketing is not an ad in the newspaper; it doesn’t sell and doesn’t look to close the deal right on the spot; it is not push marketing, spraying the

Content Marketing – Think like a PublisherBehnam Rad

You’ve got to think like a publisher not like an engineer, or a real estate agent, or a lawyer

message to thousands of people in the hope of catching a few in its net.Content marketing is about pulling us inside, about attracting customers by being attractive, educational, engaging, and entertaining. Content marketing is about bringing us in rather than chasing us like an ad on TV.You get drawn to contents when you are looking for something, or when you need information; but you turn down the TV when an ad comes on, or switch channels on the radio while trying to listen to music, but when you are hungry for information, when you want to be educated or learn how to do something, you seek content that can inform you, guide you, and lead you to the outcome you want; you don’t look for an ad to teach you how to cook -- you look for videos and contents and recipes.Good content creates values and answers questions; it informs and educates, and

parnianmagazine.com

Small Business8 November 2013 . No16

Page 58: Parnian 16

skills, knowledge, and creativity prior to starting a specific professional program. During undergraduate studies in university, students’ grades are calculated based on Grade Point Average (GPA) which is calculated on a 4.0 scale. A 4.0 GPA would be the equivalent of attaining straight A+s in every course, which is quite a stellar and noteworthy accomplishment. To make matters even more difficult, undergraduate students must compete in professional schools tests, such as the MCAT for medical school or the LSAT for law school, and apply with competitive GPAs and test scores. This process is further strained by extracurricular demands, such as volunteering, part-time jobs and co-curricular involvements. Another problem that is quickly arising with the undergraduate degree is the fact that more and more people are pursuing them thus resulting in highly competitive applicant pools for professional schools. These applicants come from a wide variety of demographics, including mature students who are returning back to school. With so many people now working towards their undergraduate degrees – it is not uncommon to hear undergraduate students gravely pondering to themselves: “What can I do with my degree?”

Looking at both systems, one can easily see both positive and negative points for each applicable variable. Finishing high school and successfully competing in the Concours is a difficult challenge, but it could be more appropriate as students are younger and able to dedicate more time for studies rather than getting too tied up with other life commitments such as part-time jobs. Starting so early however, has negative implications as students may be unsure or unaware of their programs and field of interests. In contrast, implementing an undergraduate degree is beneficial as it allows for flexibility and for switching between programs, but at the same time reveals a vast variety of institutional and professional school demands that must be met during the undergraduate time as well. The combination can be extremely demanding and exhausting and create many stressors for students; this is especially true for upper years of undergraduate

studies as students are faced with professional school tests and extracurricular demands that are vital for their applications. It is evident that both systems have their own weaknesses and strengths, and looking at this from a broad point of view is not enough to fully reveal enough information. Children, and students, do not come in cookie-cutter molds and we cannot accurately predict how each child will respond to each system. Reading more into each process however, can significantly help in revealing what appropriate choices might be available for one’s children. Many people immigrate to Canada in hopes of furthering their education, which is why it is important to be proactive in learning about the system prior to making such big life decisions. Each system is designed to work efficiently in the context in which it was made, and translocating one system into another country’s sociopolitical context is sure to be destructive. All in all, it all comes down to pinpointing what one’s educational needs are, and what system is best made for catering to such needs.

The translated version is available in page 44

To Iranians, university education represents more than just a degree; it reflects on an individual’s character and his or her devotion to hard work

parnianmagazine.com

2nd Generation7آبان 1392. شماره 16

Page 59: Parnian 16

A university, or higher-degree, education has long been a reputable accomplishment to attain. People travel all over the world and spend thousands of dollars in order to attend famous schools and to learn under honorable professors. But how do university systems compare between two different countries? What are the benefits, and consequences, of choosing one education system over another?

In Iran, attending university after high school is quite a common thing. In fact, it is looked upon as a rite of passage and is often deemed as the standard norm for many families. To Iranians, university education represents more than just a degree; it reflects on an individual’s character and his or her devotion to hard work. It demonstrates passion, for a certain field of study, and resilience in working to learn more about that field and to succeed. High school students in Iran work towards finishing their high school material, competing in Concours, and gaining

acceptance into their preferred programs and schools. With the exception of the Concours examination, there are many things that the Canadian education process has in common with the Iranian system. With more flexibility however, the Canadian system does not require a mandatory Concours test prior to attending university. It does provide advanced placement (AP) tests however, throughout high schools, for eager and academically competitive students. The Iranian system has been deemed to be quite a large stressor for many students as it places a great deal of pressure on students coming out of high school. If accepted into their field of study, students are able to directly learn the applicable material and to start practising in industry. If accepted into a program such as dentistry, for example, students are able to immediately start dentistry school and to become a dentist by graduation – a process that is implemented soon after graduating high school. Thus, students are forced to decide on exactly what specialties or fields they are interested in at an incredibly early and awkward age. One problem with having such a system is that many students have not had any exposure to the fields in which they are applying for, and are thus unaware of the realities of working in such positions or industries. This can create problems for students, if their chosen field of study is not fulfilling or interesting to them.

The advantage of having flexibility and a more dynamic education system in Canada is that the system allows for activities such as internships or cooperative education placements throughout high school in order to expose students to a variety of fields. Students are also expected to complete mandatory volunteer hours in order to graduate; a process that promotes community involvement and real life experience.

Another notable difference between the Canadian and Iranian university education system is the concept of the undergraduate degree. In Canada, students cannot apply to professional schools such as medical or law school without first attaining an undergraduate degree in a related field. The undergraduate degree is intended to help foster essential

A Brief Comparison of Canadian and Iranian University Education Systems

پونه وزیریPouneh Vaziri

Children, and students, do not come in cookie-

cutter molds and we cannot accurately predict how each

child will respond to each system

parnianmagazine.com

2nd Generation6 November 2013 . No16

Page 60: Parnian 16

Left-behind HeartsAbout the problems of immigrants’ parentsEnsieh Ghafourian

Many people who have already immigrated to another country or are thinking of it declare that their only purpose is to create a better life and a brighter future for their children. In this regard, only a few immigrants mention their parents in their justification, but actually, when we talk about immigration, we subconsciously think of two groups of people: “Those who stay in Iran, and those who have left it.”Each of these two groups, in turn, faces pre- and post-immigration problems. This report does not intend to talk about the problems immigrants encounter after immigrating to Canada, but talk, this time, about those parents who anxiously bid farewell to their children; the ones who have raised their children with a lot of difficulty, so that once they are old and in need, their children will help them out; those who, after having heard that their children have successfully passed the Canadian immigration interview, do not know whether they should be happy and celebrate, or be sad because they will soon lose their children.

Read the full article in Persian in Page 28

Wandering in Unknown NeighborhoodsA report about the life of the Iranian elderly in CanadaMitra Roshan

Who do we refer to as the elderly? It depends on the society. Thanks to the growth in public health and the relatively good welfare in Canada, life expectancy has improved. In Canada, as in other developed societies, the elderly accounts for a significant percentage of the population. In the province of Quebec, two million out of seven million people are the elderly, enjoying free social services. The Iranian elderly who live in Canada account for a large portion of the Iranians there, most of whom are specialized, experienced experts in their corresponding fields. The Iranian elderly is divided into two groups based on their duration of residency: some of them immigrated when they were young and have grown old in Canada, while some others immigrated when they were older. While these two groups are different in terms of integration in the new environment, they are affected more or less equally by emotional, geographical, physical, and financial shocks caused by immigration. This report intends to take a glance at how the Iranian elderly live in Canada.

Read the full article in Persian in Page 20

Elderly ActivitiesA look at special activities for the elderly in ethnic communitiesNeshat Tehrani

In the Iranian community of Canada, there are many associations, groups, and organizations working in various cultural, social, economic, artistic, and legal fields. But, unfortunately, there are not many centers for providing these services to senior citizens of Canada, except for in one or two big cities. Besides, as it turns out, a few centers that exist in Canada are not sufficiently supported by Iranians. But in America, since the first and second generations of immigrants are almost middle-aged or older, more of these centers have been established and have been really successful. This article looks at the services, associations, and centers related to various ethnic communities on hand for senior citizens in the city of Montreal. Perhaps these organizations can be role models for Iranian associations.

Read the full article in Persian in Page 34

parnianmagazine.com

Snapshots5آبان 1392. شماره 16

Page 61: Parnian 16

The Necessity of Iranian Journalists Working in the Canadian Mass MediaMajid Bastami

The coverage of Iranian protests on Radio Canada through an article written by Bahador Zabihiyan created a wave of hope and excitement among Iranian users and applicants for immigration, especially those who are waiting for action from the federal government on their immigration file for Quebec in the Canadian embassy in Ankara. Those who live in Canada and are already familiar with the conditions in this country evaluate this strange and unjustifiable behavior on behalf of the immigration office and Ankara office, formally asking the protesters to keep silent and not to protest unreasonably. However, such behavior is not strange for the author, because Mr. Kenney, who used to run the Ministry of Immigration as an uncontrollable, unaccountable empire, had gradually passed this behavior down to his subordinates, and unfortunately had managed to deceive a large number of significant figures of immigrant communities with a smile, and more importantly, generous gifts from Canadian taxpayers. The new minister is unlikely to have the power or the will to change this situation. It is thus not strange that today there are as many sultans’ inheritors as the number of Canadian visa offices in the world (or at least in non-first-world countries), who are doing something wrong every day, among which we can mention emails from the immigration office and the visa office in Ankara. But what is the reason? The main reason is that they think that the protesters are not influential enough to create a change inside Canada. Here, what people like Bahador Zabihiyan and Jian Ghomeshi have done is very important, because they remind these arrogant people that the Iranian community is not “silent and mute”, though apparently not unified. Also, it reminds the Iranian community in Canada why it should invest financially and spiritually in its second and third generations’ activities in the Canadian media.

Read the full article in Persian in Page 14

Complex Phenomenon of “old age”Vahid Tolooei, PhD

Besidse the fact that the Canadian population is aging (according to predictions, in 2021, Canada will have about 6.7 million old people), no matter what percentage of this elderly population are immigrants (about 28 percent of the Canadian elderly are immigrants), no matter what percentage of these old immigrants are newcomers (just about 2.3 percent) and what percentage of them are Iranians, one thing that attracts attention when talking about the elderly is to make them homogeneous. Is there a way to identify the elderly in the form of a social group? Does it suffice to categorize social groups merely based on the life cycle?Researchers and the general public commonly use age as an indicator to determine if someone is old or not, but it is insufficient to specify the exact age of 65 and thirty years after that, normally accepted as the age of the elderly. Besides, it does not help to break this period into shorter ones, assigning a specific name to each of them, because here we have to change the basis of grouping. One can ask: Is a 75-year-old man who has been working for 40 years in his profit-making company in Toronto considered the same as a 75-year-old newcomer? Is that company owner in the same category as an old immigrant who had worked for forty years before getting retired? This issue is more subtle when we study the old immigrants. Are the elderly belonging to different immigrant groups that came to the new country via different ways, through family support, through family reunions, or even as refugees seeking help and support in the new land the same way? This issue is very important in that each of these immigrants has different problems and requires different solutions.

Read the full article in Persian in Page 26

parnianmagazine.com

Snapshots4 November 2013 . No16

Page 62: Parnian 16

I have just learned that TD Bank has restricted access to its accounts from Iran. Thus, Iranians having an account in this bank cannot have online access to their accounts when they are in Iran. If you want to check your accounts in Canada from inside Iran, you will receive a message telling you that you are connecting to the bank from a banned country. Interestingly, you can view the home page of the bank, but as soon as you click on the login button, you will see the message in the image below. However, other Canadian banks do not impose this kind of restriction and you can easily check your account with the Royal National Bank and other banks. It has been a while now that this bank has been closing the accounts of many Iranians on baseless excuses, sometimes even without any explanation; indeed, we have already talked about it. Some Iranians made some effort in this regard to confront this behavior, but unfortunately, due to lack of unity among Iranians living in Canada, these efforts have been fruitless. To make the situation even worse, some Iranians have come up with baseless accusations against the interests of members of the Iranian community, without being aware of how those members have had problems in this regard; it is a shame that they have even justified the illogical behavior of the bank. This recent action has actually targeted Iranians who still have accounts in this bank. Many Iranians have to travel to Iran for various reasons; they may have to check their accounts and take care of their financial affairs via the Internet. Online access to personal accounts is every account owner’s right. The bank has practically taken another step in violating the rights of its Iranian customers, under the pretext of sanctions regulations. However, none of the

articles of these illogical regulations justifies this behavior. These days, TD Bank is a pioneer in the violation of the rights of Iranians living in Canada, as if hostility towards Iranians, not towards the Iranian government, were the mission on which it strongly insists. Of course, experts do know why the bank shows this behavior. We must inform other people about the behavior of TD Bank as much as we can. We should at least warn our fellow countrymen, especially newcomers who may want to transfer some of their assets to this bank. The bank closes your account as soon as you transfer money from Iran or somewhere else it wrongly considers Iran, no matter how much money you transfer, without any explanation. Do not trust TD Bank.

The Persian version is available in page 10

An unreliable bankTD Bank continues to violate Iranians’ rights Ali Mokhtari

[email protected]

These days, TD Bank is a pioneer in the violation of the rights of Iranians living in Canada

parnianmagazine.com

Publishers Note3آبان 1392. شماره 16

Page 63: Parnian 16

Volume 3, Number 3, November, 2013

ISSN 2291-2940 (Print)ISSN 2291-2959 (Online)

Publisher: Parnian Media Groups Inc.Manager: Ali Mokhtari [email protected]: Majid Bastami [email protected] Deputy Editor: Mostafa Mokhtari [email protected] Director, Public Relations and HR:Leili [email protected] and Layout: Mohammad Khoshkam, Hossein Esmaeili, IT Manager and Applications Developer: Shahab MokhtariPersian to English translator: Mahdi FallahEnglish editor: Mark Lee

Printed in Pakistan

Contributors: Abdolrasoul Dayyani, Ensieh Ghafourian, Nadia Ghayouri, Saghi Motahari ،Vahid Namazi, Yahya Natanzi, Ben Rad, Mitra Roshan, Farahnaz Samii, Ali Shakarami, Neshat Tehrani, Vahid Tolooei, Pouneh Vaziri

Address: 1980 Sherbrooke W, Suite#860Montreal, Quebec, Canada, H3H1E8Tel: 1 (514) 903-4726 Fax: 1 (514) 439-4726Toronto: 1 (647) 429-1848 Vancouver: 1 (604) 909-3073Email: [email protected] site: www.parnianmagazine.com

A Magazine for Iranian Immigrants

Publisher's Note3    TD Bank continues to violate Iranians’ rights

Snapshots4 The Necessity of Iranian Journalists Working in the Canadian Mass Media4 Complex Phenomenon of “old age”5 Wandering in Unknown Neighborhoods5 Left-behind Hearts5 Elderly Activities

2nd Generation6  A Brief Comparison of Canadian and Iranian University Education Systems

Small Bussiness8    Content Marketing – Think like a Publisher

Page 6Page 5

Page 4

parnianmagazine.com

Content2 November 2013 . No16