17-حسابداري داراييهاي نامشهود
DESCRIPTION
استاندارد شماره 17 حسابداریحسابداري داراييهاي نامشهودTRANSCRIPT
17 شماره حسابداري استانداردنامشهود داراييهاي سابداريح
مندرجات فهرست بند شماره
1مقدمه.
2ـ3كاربرد دامنه.
4تعاريف.
5ـ9نامشهود دارايي ويژگيهاي.6ـ7غيرعيني ماهيت ـ8ـ9تشخيص قابليت ـ
10ـ29نامشهود دارايي اوليه اندازهگيري و شناخت.13ـ19كنترل و آتي اقتصادي منافع جريان ـ20ـ29اتكا قابل گونهاي به تمامشده بهاي اندازهگيري ـ
20ـ21جداگانه تحصيل22ـ23تجاري تركيب طريق از تحصيل
24تجاري واحد در ايجادشده سرقفلي25ـ26داراييها معاوضه27ـ29تجاري واحد در ايجادشده نامشهود داراييهاي
30ـ32هزينه شناخت.32 دارايي عنوان به گذشته هزينههاي شناخت عدم ـ
33ـ34بعدي مخارج.
35اوليه شناخت از پس نامشهود دارايي اندازهگيري.
36ـ37جايگزين مجاز عمل نحوه عنوان به نامشهود دارايي ارزيابي تجديد.
38ـ52 استهالك.40ـ44مفيد عمر ـ45ـ47استهالك روش ـ48ـ49اسقاط ارزش ـ50ـ52استهالك روش و دوره بررسي ـ
53ـ54ارزش كاهش زيان ـ دفتري مبلغ بازيافت قابليت.
55ـ58واگذاري و دائمي بركناري.
59ـ62افشا.
63اجرا تاريخ.
64حسابداري بينالمللي استانداردهاي با مطابقت.
برخي مورد در حسابداري استاندارد :كاربرد پيوست.نامشهود غيرپولي اقالم
17 شماره حسابداري استانداردنامشهود داراييهاي حسابداري
و حســابداري"مطــالعه اســتانداردهاي بــر "مقــدمهاي به تــوجه بــا بايــد اســتاندارد اين شود. بكارگرفته
مقـدمــهدر اصــلي اســت.مســائل نامشــهود داراييهــاي حســابداري نحوه تجويز استاندارد، اين .هدف1
دفــتري، مبلغ تعــيين دارايي، شــناخت زمــان و معيارهــا از عبــارت نامشهود داراييهاي حسابداريآنهاست. دفتري مبلغ در كاهش موارد ساير تعيين و استهالك هزينه شناخت
كاربرد دامنهمگر شود گرفته بكار نامشهود داراييهاي كليه حسابداري مورد در بايد استاندارد اين الزامات.2: زير موارد در
آتي. دورههاي به انتقالي الف.ماليات مــراجعه19 شــماره حســابداري اســتاندارد )به تجــاري واحدهاي تركيب از ناشي ب.سرقفلي
شود(.غــيره. و گــازطبيعي نفت، معــادن، اســتخراج و توســعه اكتشاف، هزينههاي و معدني ج.حقوق
بكـار فعاليتهـا اين نگهـداري يـا توسعه براي كه نامشهودي داراييهاي مورد در استاندارد اين ليكندارد. كاربرد ميرود،
شود(. مراجعه7 شماره حسابداري استاندارد )به توسعه و تحقيق د.مخارج شود(. مراجعه21 شماره حسابداري استاندارد )به اجارهها. ه
نگهــداري فــروش قصــد به تجــاري واحــد عمليــات عــادي روال در كه نامشــهودي .داراييهــاي3اســتانداردهاي مشــمول مــورد برحســب مــوارد نيســت.اين اســتاندارد اين موضــوع ميشــود،ــد پيمانهاي حسابداري و كاال و مواد موجودي حسابداري عناوين با9 يا8 شماره حسابداري بلن
امتيــاز واگــذاري قصــد بــا كه نامشــهودي داراييهــاي مــورد در اســتاندارد اين اســت.ليكن مــدتدارد. كاربرد ميشود، نگهداري آنها، استفاده
تعاريف: است رفته بكار زير مشخص معاني با استاندارد اين در ذيل اصطالحات.4دارايي. نامشهود كه: ميشود اطالق ماهيتعيني فاقد و غيرپولي دارايي يك به مقاصــد بــراي يــا ديگــران به اجــاره خدمات، يا كاالها عرضه يا درتوليد استفاده منظور بهالف.
ميشود، نگهداري تجاري واحد توسط اداري و باشد، شده تحصيل تجاري واحد توسط مالي دوره يك از بيش طي استفاده قصد ب.با باشد. تشخيص ج.قابل به مشروع دستيابي راههاي ساير يا آتي منافعاقتصادي به نسبت حقوق از است عبارت دارايي.
است. درآمده واحدتجاري كنترل به گذشته رويدادهاي ساير يا معامالت درنتيجه كه منافع آن استهالك. مفيــد عمر طي دارايي يك پذير استهالك مبلغ سيستماتيك تخصيص از است عبارت
آن.بلغم. استهالكپذير تمــام بهــاي جــايگزين مبالغ ساير يا دارايي شده تمام بهاي از است عبارت
. آن اسقاط ارزش كسر به ، مالي صورتهاي در شدهعمر. مفيد : از است عبارت يا ، گيرد قرار تجاري واحد استفاده مورد ، دارايي يك ميرود انتظار كه زماني الف.مدت دارايي از اســتفاده فرايند در ميرود انتظار كه مشابه مقداري واحدهاي ساير يا توليد ب.تعداد
شود تحصيل تجاري واحد توسط بهاي. تمام شده سـاير منصـفانه ارزش يا پرداختي نقد معادل يا نقد وجه مبلغ از است عبارت
. است شده واگذار ، تحصيل زمان در دارايي يك تحصيل جهت كه مابهازاهاييارزش. اسقاط پس دارايي، مفيد عمر پايان در ميرود انتظار كه خالصي مبلغ از است عبارت . شود تجاري واحد عايد آن، فروش انتظار مورد هزينههاي كسر از
مبلغ. دفتري ارزش كــاهش ذخــيره و انباشــته اســتهالك كســر از پس دارايي كه است مبلغي . ميشود منعكس ترازنامه در مبلغ آن به ، مربوط
زيان. كاهش ارزش دارايي. بازيافتني مبلغ به نسبت دفتري مبلغ مازاد از است عبارت مبلغ. بازيافتني هركــدام دارايي يك اقتصــادي ارزش يــا فــروش ارزش خالص از است عبارت
آتي نقــدي جريانهــاي فعلي ارزش خــالص از عبــارت دارايي يك اقتصــادي .ارزش اســت بيشتر. است آن نهايي فروش از ناشي نقدي جريانهاي جمله از دارايي مستمر كاربرد از ناشي
ارزش. منصفانه ميتوانند مايل و مطلع فروشندهاي و مايل و مطلع خريداري كه است مبلغي كنند. مبادله يكديگر با مزبور مبلغ ازاي در را دارايي يك عادي، شرايط در و حقيقي معاملهاي در
داراييهاي. پولي تعييني قابل يا ثابت مبلغ به است قرار كه داراييهايي و نقد وجه از است عبارت شود. دريافت نقد وجه از
نامشهود دارايي ويژگيهايn تجــاري .واحــدهاي5 داراييهــاي بهبــود و نگهــداري توســعه، تحصــيل، صــرف را منــابعي معمــوال
عالئم و امتيــاز حق جديــد، سيســتمهاي اجــراي و طــراحي علمي، يا فني دانش قبيل از نامشهوداخـتراع، حق رايـانهاي، نرمافزارهـاي فـوق، كلي سرفصـلهاي از رايج ميكنند.نمونههاي تجارييا )حقكسب كسب محل سرقفلي ويديويي، و سينمايي فيلمهاي نمايش يا تكثير حق تأليف، حق
نقشــههاي و خــدمات يا توليد امتياز حق عمومي، خدمات از استفاده امتياز حق تجارت(، يا پيشهاست. قالي
عيني غير ماهيتn را نامشهود .داراييهاي6 ميكننــد.بــدين تعــريف آن غــيرپولي و غيرعيني ماهيت بر تكيه با غالبا
نميگيرد. قرار داراييها اين زمره در دريافتني حسابهاي قبيل از اقالمي ترتيب
ديســكهاي قــبيل از عيــني مــاهيت بــر مبتــني يــا حاوي است ممكن نامشهود داراييهاي .برخي7ــروانه يا اختراع حق مورد )در قانوني مدارك رايانهاي(، نرمافزار مورد )در فشرده ــا پ رســمي(ي
دارايي يــا مشــهود ثــابت دارايي عنــوان به مزبــور قلم طبقهبنــدي شرايطي چنين باشد.در فيلمn مهمتــر عنصــر كدام كه است امر اين قضاوت مستلزم نامشهود رايــانهاي نرمافــزار اســت.مثالn آالت، ماشـين راهانـدازي به مربـوط سرفصـل در بنـابراين و اسـت ماشـينآالت از بخشـي عمالميشود. طبقهبندي مشهود ثابت داراييهاي
تشخيص قابليت واحــد ســرقفلي از را آن ميتــوان يعــني است، تشخيص قابل نامشهود دارايي تعريف، .طبق8
وابســته تجــاري، واحــد كل به يــا تجــاري واحــد داراييهــاي ساير به آن ارزش و كرد متمايز تجاريواحــد كل از كه تجــاري واحــد ســرقفلي تــرتيب تــاليف(.بــدين حق و اختراع حق قبيل )از نيستشناســايي نامشــهود دارايي عنوان به نيست تشخيص قابل تجاري واحد داراييهاي ساير يا تجاري
اســتاندارد در تجاري تركيب از ناشي )سرقفلي باشد آتي اقتصادي منافع داراي چه اگر نميشوداست(. شده مطرح19 شماره حسابداري
افــزايش دارايي، يك بهعنــوان را آن تشــخيص مشــكل نامشهود، داراييهاي عيني غير .ماهيت9در آن شــده تمــام بهــاي انــدازهگيري شود، ايجاد تجاري واحد داخل در دارايي يك ميدهد.هرگاه
بيشــتري مشــكالت اســت، قــانوني حقــوق انتقــال متضــمن كه شده تحصيل داراييهاي با مقايسهتجــاري، تــركيب يك جريــان در شــده تحصــيل يــا تجــاري واحــد داخل در شــده ايجاد دارد.دارايي
از وضــوح به آن بــا مــرتبط آتي اقتصــادي منــافع جريــان كه ميشود تلقي تشخيص قابل هنگاميدارايي كه مــواردي در مثــال باشــد.بــراي متمايز سرقفلي به مربوط آتي اقتصادي منافع جريانداد، اجــاره فــروخت، را آن بتــوان كه اســت جداشــدني صــورتي در دارايي است.يك شدني جدا
ســاير اقتصــادي منــافع واگــذاري لــزوم بــدون را آن مختص آتي اقتصــادي منــافع يــا كــرد مبــادلهقــابليت كــرد.البته، واگــذار عمليــاتي، درآمــد كســب فعــاليت همــان در اســتفاده مورد داراييهاييك اسـت ممكن تجــاري واحــد كه چــرا نيســت بــودن تشــخيص قــابل براي الزم شرط جداشدن،
دهد. تشخيص نيز ديگر راههاي از را عيني ماهيت فاقد دارايي
نامشهود دارايي اوليه اندازهگيري و شناخت: كه ميشود شناسايي نامشهود دارايي بهعنوان هنگامي قلم .يك10
باشد. داشته مطابقت نامشهود داراييهاي تعريف الف.با باشد. شده احراز29 تا11 بندهاي در مندرج شناخت ب.معيارهاي
: كه شود شناسايي بايد زماني تنها نامشهود دارايي قلم يك.11و باشد، محتمل تجاري واحد درون به دارايي آتي اقتصادي منافع الف.جريان باشد. اندازهگيري قابل اتكاپذير گونهاي به دارايي شده تمام ب.بهاي
شود. اندازهگيري شده تمام بهاي به بايد اوليه شناخت هنگام به نامشهود دارايي يك.12
كنترل و آتي اقتصادي منافع جريان13 . هنگـامي تنهـا تجــاري واحـد درون به نامشهود دارايي با مرتبط آتي اقتصادي منافع جريان
دهد: نشان كافي داليل با بتواند تجاري واحد كه است محتملتجاري واحد درون به دارايي آتي اقتصادي منافع ورودي جريان خالص به الف.دسترسي
است، امكانپذيرو دارد، را نامشهود دارايي از استفاده قصد و ب.توانايي دارد. دسترسي دارايي آتي اقتصادي منافع كسب براي كافي مالي و فني منابع ج.به
كه پشتوانه داراي و معقول مفروضات از استفاده با بايد آتي اقتصادي منافع بودن محتمل.14مفيـد عمـر طـول در محتمل اقتصـادي شـرايط سري يك وقوع از مديريت براورد بهترين معرفبـر قضـاوت بكـارگيري مسـتلزم مزبـور شود.ارزيـابي ارزيابي تجاري واحد توسط است، داراييــد بيشــتر اهميت مورد اين است.در اوليه شناخت زمان در موجود شواهد مبناي شــواهدي به بايباشد. تأييد قابل بيطرفانه بهطور كه شود داده
n نامشهود .داراييهاي15 براي كوچكتر اجزاي به را آنها نميتوان و ندارند جايگزين كاربرد عمومامنافع ورودي جريان خالص به دستيابي انتظار چگونگي اثبات اين، بر كرد.افزون تقسيم فروش
مــوارد، بــرخي اســت.در مشــكل نــيز نامشــهود دارايي محل از تجــاري واحــد درون به اقتصاديطــريق از ميتــوان را نامشــهود دارايي يك به منتسب آتي اقتصادي منافع با مرتبط عيني شواهدكرد. كسب بازار بررسي
عملياتي درآمد شامل است ممكن نامشهود دارايي يك از ناشي آتي اقتصادي منافع .جريان16دارايي كاربرد از كه باشد منافعي ساير يا مخارج در صرفهجويي خدمات، يا كاال فروش از حاصلممكن توليــد فراينــد در جديد فني دانش بكارگيري مثال، ميشود.براي عايد تجاري واحد توسطدهد. كاهش را توليد مخارج آتي، عملياتي درآمد افزايش عوض به است
واحــد اســت.يك دارايي آن بــر كنترل داشتن مستلزم نامشهود، دارايي از استفاده .توانايي17را آن از ناشــي آتي اقتصــادي منــافع كســب قــدرت هم كه دارد كنــترل دارايي بر هنگامي تجاريمنــافع كنــترل كنــد.تــوان جلوگــيري منــافع آن به ديگــران دسترســي از بتوانــد هم و باشد داشته
n نامشهود دارايي يك آتي اقتصادي قضــايي محــاكم طــريق از اعمــال قــابل قانوني حق از معموالممكن تجاري واحد كه چرا نيست كنترل براي الزم شرط حقي، چنين وجود ميشود.ليكن ناشيمنــافع بــر محرمــانه، اطالعــات حفظ به كاركنــان كــردن مــوظف ازجمله ديگــر، راههاي از است
باشد. داشته كنترل دارايي آن اقتصادي
دارايي بكــارگيري در تجــاري واحــد توانــايي بــا مــرتبط بيطرفــانه شــواهد مــوارد، برخي .در18كـرد.قصـد اقتصـادي(كسـب و فـني )توجيهـات سـنجي امكـان طـريق از ميتـوان را نامشهودبه كه تجــاري طــرح يك طــريق از مثــال، بــراي تجــاري، واحد توسط نامشهود دارايي از استفاده
است. اثبات قابل رسيده، تصويب به مجاز مقامات توسط رسمي طور
ــافع كسب و نامشهود دارايي از استفاده جهت الزم منابع به .دسترسي19 ــوان را آن من از ميتــاز مورد منافع ساير و مالي فني، منابع نشاندهنده كه تجاري طرح يك طريق ــايي و ني واحــد توان
منــافع كســب توانــايي تجــاري واحــد موارد، برخي كرد.در اثبات است، منابع آن تامين در تجاريميكند. اثبات طرح، اعتباردهندگان اوليه تمايل يا موافقت كسب طريق از را، خارجي مالي
اتكا قابل بهگونهاي شده تمام بهاي اندازهگيريجداگانه تحصيل
n آن مابهازاي شود، تحصيل جداگانه نامشهود دارايي .اگر20 نــتيجه در و اســت مشــخص معموالكرد. اندازهگيري اتكاپذير گونهاي به ميتوان را شده تمام بهاي
ماليــات و عــوارض )شــامل خريــد بهاي از متشكل نامشهود دارايي قلم يك شده تمام .بهاي21دارايي آمادهســازي بــراي كه اســت مستقيمي مرتبط مخارج هرگونه خريد(و استرداد قابل غير
كسـر تجـاري تخفيفـات خريـد، بهـاي محاسـبه ميشـود.بـراي تحمل نظـر مـورد استفاده جهتاســت.در حقــوقي خــدمات حقالزحمههــاي شــامل مثــال، بهعنــوان مســتقيم، ميشود.مخارج
است. نقدي بهاي معادل شده تمام بهاي اعتباري، شرايط با دارايي خريد صورت
تجاري تركيب طريق از تحصيلديگر تجاري واحد يك )تحصيل تحصيل نوع از تجاري تركيب در نامشهود دارايي .هرگاه22
دارايي شده تمام بهاي شود، آن(كسب عمليات و داراييها خالص كنترل به دستيابي ازطريقاتكاترين قابل فعال بازار يك در قيمتها است.مظنه تحصيل تاريخ در آن منصفانه ارزش معادلاست. اندازهگيري براي مبنا
به تحصــيل، نــوع از تجــاري تركيب در شده تحصيل نامشهود دارايي شده تمام بهاي .چنانچه23بلكه نميشــود شناســايي جــداگانه بهطــور مزبور دارايي نباشد، اندازهگيري قابل اتكاپذير نحويميشود. منظور سرقفلي جزء
تجاري واحد در شده ايجاد سرقفلي آتي اقتصــادي منــافع جريــان به ميرود انتظــار اگــرچه تجاري واحد در شده ايجاد .سرقفلي24
بهعنــوان شــناخت معيارهــاي حــائز لــذا و نيســت تشــخيص قــابل جــداگانه بهطور ليكن كند كمككنــترل قــابل منبعي اينكه علت به تجاري واحد در شده ايجاد سرقفلي واقع نميباشد.در دارايياتكاپــذير گــونهاي به نيز آن شده تمام بهاي و نميكند ايجاد مشخصي آتي اقتصادي منافع نيست،n لذا نيست، اندازهگيري قابل نميشود. شناسايي دارايي عنوان به اساسا
داراييها معاوضهيــا مشــابه غــير نامشهود دارايي يك از بخشي يا تمام قبال در است ممكن نامشهود .دارايي25
منصـفانه ارزش مبنـاي بـر قلمي چـنين شـده تمـام شود.بهاي تحصيل پولي غير داراييهاي سايرمبــالغ بــابت از تعــديل از پس شــده، واگذار دارايي منصفانه ارزش برابر كه شده تحصيل دارايي
ميشود. اندازهگيري است، يافته انتقال نقد وجه معادل يا نقد
ــابه كاربرد داراي كه ديگري مشابه دارايي با مبادله در است ممكن نامشهود .دارايي26 در مشحـالت اين شـود.در تحصـيل دارد، مشـابهي منصـفانه ارزش و است تجاري فعاليت رشته همانبهــاي بنــابراين و نميشـود شناســايي زيــاني يا سود است، نشده كامل درآمد كسب فرايند چونگــونه هــر بــابت تعــديل از پس شــده، واگــذار دارايي دفــتري مبلغ معادل جديد دارايي شده تمام
دارايي منصــفانه ارزش حــال اين اســت.بــا واگذارشــده يــا دريــافت غيرنقــدي يا نقدي مابهازايدست به شده واگذار دارايي ارزش كاهش زيان وجود بر دال شواهدي است ممكن شده تحصيلواگــذار دارايي دفــتري مبلغ برابــر شــده تحصيل دارايي شده تمام بهاي شرايطي، چنين دهد.در
از ديگــري داراييهــاي ميشــود.هرگــاه انــدازهگيري آن ارزش كاهش بابت از تعديل از پس شدهيكســان بيــانگر اســت ممكن امــر اين دهــد، تشــكيل را مبادله مابهازاي از بخشي نقد، وجه قبيلباشد. مبادله مورد اقالم منصفانه ارزش نبودن
تجاري واحد در شده ايجاد نامشهود داراييهايميتــوان را تجــاري واحــد در شــده ايجــاد نامشهود دارايي شده تمام بهاي موارد، برخي .در27
مخــارج ســاير و دســتمزد و حقــوق اغلب مثــال، كــرد.بــراي انــدازهگيري پــذير اتكــا بهگــونهاي
بهــاي سيســتم كمك به ميتــوان را رايــانهاي نرمافزارهــاي يا تأليف حق تحصيل براي تحملشدهــودن ناممكن علت به نيز موارد برخي كرد.در اندازهگيري اتكاپذير گونهاي به شده تمام تفكيك بn شــرايطي چنين نيست.در امكانپذير امر اين انجام روزمره، فعاليتهاي مخارج از دارايي اساســا
است. دارايي بهعنوان شناخت براي الزم معيارهاي فاقد ايجادشده نامشهود
بكــارگرفته قواعــدي همــان شــناخت، معيارهــاي حائز داراييهاي شده تمام بهاي تعيين .براي28اين شــده تمــام ميگــردد.بهــاي اعمــال شــده خريداري نامشهود داراييهاي مورد در كه ميشودو معقـول تخصــيص مبــاني اسـاس بــر يــا مســتقيم بهطور كه است مخارجي كليه شامل داراييها
به انتســاب قــابل نظــر، مــورد اســتفاده جهت دارايي آمادهســازي و توليــد ايجــاد، براي يكنواخت: است زير موارد شامل جمله از شده تمام است.بهاي دارايي
نامشهود. دارايي ايجاد براي شده گرفته بكار خدمات و مصرفي مواد شده تمام الف.بهاي درايجاد مستقيم بهطور كه بهكاركناني مربوط مخارج ساير و دستمزد و حقوق ب.مخارج
داشتهاند. دخالت داراييثبت مخارج جمله از باشد، دارايي بهايجاد انتساب قابل مستقيم بهطور كه مخارجي ج.هرگونه
دارايي. ايجاد براي شده استفاده نامشهود داراييهاي استهالك و قانوني حق يكقبيل )از باشد دارايي ايجاد به تخصيص قابل معقول و يكنواخت مبناي بر كه سرباري د.مخارج
بكار مبناي با مشابه مبنايي بر مخارج اجاره(.اين و بيمه حق مشهود، ثابت داراييهاي استهالك8 شماره حسابداري استاندارد )به كاال و مواد موجودي به سربار مخارج تخصيص در شده گرفته
داراييهاي شده تمام بهاي در مالي تامين مخارج شمول مورد مييابد.در شود(تخصيص مراجعه13 شماره حسابداري استاندارد در مربوط معيارهاي تجاري، واحد در شده ايجاد نامشهود
است. مطرحشده
شـده ايجـاد نامشـهود داراييهاي شده تمام دربهاي فروش و عمومي و اداري سربار .مخارج29تحصــيل با مستقيم طور به را مخارج اين بتوان اينكه مگر نميشود منظور تجاري واحد داخل در
از قبل تــا كه اوليه عملياتي داد.زيانهاي ارتباط نظر مورد استفاده براي آن آمادهسازي يا داراييو كــارآيي عدم از ناشي هزينههاي شود، ايجاد دارايي شده برنامهريزي عملكرد سطح به رسيدننميشود. منظور شده تمام بهاي در دارايي از عملياتي استفاده جهت كاركنان آموزش مخارج
هزينه شناخت30 . زمــان در بايــد اســتاندارد، اين مشــمول نامشــهود پولي غير اقالم براي تحملشده مخارج
: آنكه مگر شود شناسايي هزينه بهعنوان وقوعمعيارهــاي داراي كه دهــد تشــكيل (را4 بنــد )طبق نامشــهود دارايي يك مخــارج از الف.بخشــي
باشد.29 الي11 بندهاي در مندرج شناختدارايي عنوان به را آن نتوان و باشد شده كسب تحصيل نوع از تجاري تركيب يك در قلم ب.آن
به انتساب قابل مبلغ از بخشي بايد مزبور مخارج موارد، اين كرد.در شناسايي نامشهوددهد. تشكيل را تحصيل تاريخ در منفي سرقفلي يا سرقفلي
باشد. خدمات يا كاال خريد پرداخت پيش يا عليالحساب به ج.مربوط
وقــوع زمــان در كه مخارجي نمونه نامشهود، دارايي شناخت معيارهاي و تعريف به توجه .با31: است زير قرار به ميشود شناسايي هزينه عنوان به
طي ماشــينآالت راهانــدازي مخــارج و جديــد فعــاليت يــا واحــد يك تأسيس از قبل الف.مخارج ــد قبل دورهاي ــا ازتولي ــاليت ي ــد فع ــرفيت درح ــر عملي ظ ــواردي مگ ــارج اين كه درم طبق مخ
ميشود. منظور مشهود ثابت دارايي حساب به11 شماره حسابداري استانداردو حقمشــاوره شــركتنامه، و اساســنامه تهيه براي حقوقي مخارج قبيل از تأسيس ب.مخارج
ثبت. مخارجآموزشي. فعاليتهاي ج.مخارج تبليغات. د.مخارج تجاري. واحد يك از بخشي يا تمام مجدد سازماندهي يا مكان تغيير مخارج. ه
دارايي عنوان به گذشته هزينههاي شناخت عدم
32 . عنــوان به قبلي مــالي صــورتهاي در كه نامشــهود اقالم ايجــاد يا تحصيل به مربوط مخارجn نبايد است، شده شناسايي هزينه نامشــهود دارايي يك شــده تمــام بهــاي از بخشي عنوان به بعدا
شود. شناسايي
بعدي مخارجزمان در بايد ميشود تحمل نامشهود دارايي يك براي تكميل يا تحصيل از پس كه مخارجي.33
: اينكه مگر شود شناسايي هزينه عنوان به وقوعشده ارزيابي عملكرد استاندارد بر مازاد ، مخارج اين به منتسب آتي اقتصادي منافع الف.كسب
و باشد، محتمل دارايي، اوليهداد. تخصيص مربوط دارايي به و كرد اندازهگيري اتكاپذير گونهاي به بتوان را مزبور ب.مخارج
شود. اضافه نامشهود دارايي شده تمام بهاي به بايد بعدي مخارج ، شرايط اين تحقق صورت در
n نامشهود دارايي تكميل يا تحصيل از پس كه .مخارجي34 حــد در آن نگهــداري هــدف بــا معموالميشــود. شناســايي دوره هــزينه عنــوان به ميشــود انجام اوليه ارزيابيشده عملكرد استاندارد
n منــافع ايجــاد كــردن منتســب مــوارد بــرخي در كه اســت چنان آن نامشهود دارايي ماهيت مضافادارايي به مخــارج اين مستقيم تخصيص آنكه ضمن است، مشكل بعدي مخارج به خاص اقتصادي
مــوارد در تنهــا نامشــهود دارايي يك تكميل يــا تحصــيل از پس مخــارج اينرو است.از مشكل نيزميشود. منظور دارايي شده تمام بهاي در نادري
اوليه شناخت از پس نامشهود دارايي اندازهگيري35 . كســر از پس شــده تمام بهاي يعني دفتري مبلغ به اوليه، شناخت از پس نامشهود دارايي
ميشود. منعكس ارزش كاهش ذخيره هرگونه و انباشته استهالك
جايگزين مجاز عمل نحوه عنوان به نامشهود دارايي ارزيابي تجديد36 . اسـتاندارد43 و ،35 ،34 بنــدهاي در منــدرج شـرايط رعـايت صـورت در استاندارد اين
داراييهــاي ارزيــابي تجديــد مشــهود"، ثابت داراييهاي "حسابداري عنوان با11 شماره حسابداريدر انعكـاس نحـوه و ارزيـابي ميداند.شرايط مجاز جايگزين عمل نحوه يك بهعنوان را نامشهوداست. پيشگفته حسابداري استاندارد مفاد تابع مالي صورتهاي
n نامشهود .داراييهاي37 و خريــد بــراي فعــال بــازار فاقــد بنــابراين و است فرد به منحصر عمدتااســت. مشــكل بســيار اتكاپــذير بهگــونهاي آن منصــفانه ارزش تعــيين اينرو ميباشد.از فروشتجديــد قصــد تجاري واحد و باشد امكانپذير دارايي منصفانه ارزش تعيين نادري موارد در چنانچهحســابداري اســتاندارد در منــدرج ارزيــابي تجديــد ضوابط بايد باشد داشته را داراييها اين ارزيابيكند. رعايت را مشهود ثابت داراييهاي حسابداري عنوان با11 شماره
استهالك38 . عمـر از بـراورد بهترين طي سيستماتيك مبنايي بر بايد نامشهود دارايي استهالكپذير مبلغ
زمــان از نامشــهود دارايي مفيــد عمــر كه دارد وجــود رد قــابل فرض شود.اين مستهلك آن مفيدكرد. نخواهد تجاوز سال بيست از آن، بهرهبرداري
آن دفـتري مبلغ تجـاري، واحـد توسـط نامشـهود دارايي اقتصادي منافع مصرف موازات .به39بهــاي سيســتماتيك تخصــيص طريق از امر مييابد.اين كاهش مصرف اين انعكاس جهت دارايي
عمــر طي هــزينه بهعنــوان آن اسقاط ارزش كسر از پس دارايي ارزيابي تجديد مبلغ يا تمامشدهمنصــفانه ارزش كه مــواردي در حــتي اســتهالك هــزينه ميگــيرد.شناســايي صورت دارايي مفيد
داشت. خواهد ادامه مييابد، افزايش آن، بازيافت قابل ارزش يا دارايي
مفيد عمر: ميشود بررسي زير موارد نظير متعددي عوامل دارايي، مفيد عمر تعيين .براي40
دارايي. از تجاري واحد انتظار مورد الف.استفاده مشابه. كاربرد با و مشابه داراييهاي انواع عمرمفيد براورد درخصوص عمومي ب.اطالعات
خدمات و محصوالت براي بازار تقاضاي در تغيير يا توليد بهبود يا تغييرات از ناشي فني ج.نابابي دارايي. آن وسيله به شده توليد
از انتظار مورد آتي اقتصادي منافع كسب جهت الزم سرمايهگذاري يا نگهداري مخارج د.سطح مزبور. سطح به رسيدن براي تجاري واحد قصد و توان به توجه با دارايي
ديگران. و دولتي مراجع بالقوه، و فعلي رقباي انتظار مورد .اقدامات ه ازدارايي اســتفاده درخصــوص آن مشــابه و قــانوني محــدوديتهاي و دارايي بــر كنــترل و.دوره
تاريخانقضا. وجود ازقبيلنظر. مورد نامشهود دارايي از ناشي حقوق تمديد ز.قابليت تجاري. واحد داراييهاي ساير مفيد عمر به دارايي مفيد عمر وابستگي ميزان. ح
وقــوع احتمــال بــا نتــايج ســري يك بين ميتــوان تنهــا را دارايي مفيــد عمــر موارد، .درپارهاي41مفيد عمر عنوان به احتماالت سري بين از دوره كوتاهترين شرايطي چنين كرد.در تعيين يكسانميشود. انتخاب دارايي
از مفيــد عمــر بــراورد آن، مفيد عمر افزايش با كه است بهگونهاي نامشهود دارايي ماهيت.42از بيش مــدتي بــراي نامشــهود دارايي مفيــد عمــر ميشــود.بــراورد برخوردار كمتري اتكاپذيري
n سال، بيست نيســت. برخــوردار طــوالنيتر استهالك دوره توجيه جهت كافي اتكاپذيري از احتماالسال بيست از نامشهود داراييهاي مفيد عمر كه ميشود فرض استاندارد، اين موجب به بنابرايننميكند. تجاوز
بيســت از بيش دارايي يك مفيــد عمــر كه باشـد داشـته وجود كنندهاي متقاعد شواهد .هرگاه43: تجاري واحد و ميشود رد نميكند، تجاوز سال بيست از مفيد عمر كه فرض اين است، سال
ميكند، مستهلك مزبور طوالنيتر مفيد عمر طي را نامشهود الف.داراييهرگــونه تــا ميكنــد بــراورد ســاالنه بهطــور حــداقل را نامشــهود دارايي قابلبازيــافت ب.مبلغ
و كند، شناسايي را آن ارزش زيانكاهشميكند. افشا است، شده مزبور فرض رد موجب كه را ج.داليلي
44 بــراي قــانوني حقــوق طريق از نامشهود دارايي از ناشي آتي اقتصادي منافع كنترل چنانچه.قــانوني حقــوق اعتبار دوره از نبايد نامشهود دارايي مفيد عمر باشد، شده كسب محدود دورهاي: اينكه مگر كند تجاوز
و باشد، تمديد قابل قانوني حقوق اعتبار الف.مدت باشد. مسجل آن مدت تمديد ب.قابليت
استهالك روش45 . واحــد توســط آن اقتصادي منافع مصرف الگوي كننده منعكس بايد دارايي استهالك روش
خط روش از بايــد كــرد تعــيين اتكاپــذير گــونهاي به را مصــرف الگــوي نتوان باشد.هرگاه تجاريشــود. محاســبه اســتفاده بــراي دارايي شدن آماده زمان از بايد شود.استهالك استفاده مستقيمــد دوره هــر اســتهالك ســهم ــوان باي ــزينه بهعن ســاير مــوجب به اينكه مگــر شــود، شناســايي ه
شود. منظور ديگري دارايي دفتري مبلغ در حسابداري استانداردهاي
طي دارايي يك استهالكپذير مبلغ سيستماتيك تخصيص جهت ميتوان را متفاوتي .روشهاي46اســت. توليــد آحــاد مجمــوع و نــزولي مستقيم، خط شامل روشها گرفت.اين بكار آن مفيد عمرانتخــاب اقتصــادي منــافع انتظــار مورد مصرف الگوي مبناي بر دارايي براي استفاده مورد روش
مزبــور الگــوي در اينكه مگــر ميشــود اعمــال مختلف دورههاي طي يكنواخت بهطور و ميشودروش از كــرد، تعــيين اتكاپــذير نحــوي به را مصــرف الگــوي نتــوان شــود.چنــانچه حاصل تغييري
ميشود. استفاده خطمستقيم
n .استهالك47 منــافع شــرايط، بــرخي در حــال اين ميشود.بــا شناسايي هزينه بهعنوان معموالجــذب تجــاري واحــد داراييهــاي ساير توليد در شود، هزينه به منجر اينكه جاي به دارايي اقتصادي
به و ميدهــد تشــكيل را داراييهــا اين شــده تمام بهاي از بخشي استهالك، موارد اين ميشود.در
فراينــد در استفاده مورد نامشهود داراييهاي استهالك مثال ميشود.براي اضافه آنها دفتري مبلغحق اســتهالك مشــابه، گــونهاي ميشــود.به اضــافه كــاال و مــواد موجــودي دفتري مبلغ به توليد،بر كه رود شمار به توسعهاي مخارج جزء است ممكن توسعه فعاليتهاي در استفاده مورد اختراعحســاب به توســعه و تحقيق مخارج حسابداري عنوان با7 شماره حسابداري استاندارد اساسميشود. منظور نامشهود دارايي
اسقاط ارزشاينكه: مگر شود فرض صفر بايد نامشهود دارايي يك اسقاط ارزش.48
يا باشد، كرده تعهد آن عمرمفيد پايان در مشخص قيمت با را دارايي خريد ثالثي الف.شخص كرد. اندازهگيري اتكاپذير بهگونهاي بتوان را اسقاط ب.ارزش
كه صــورتي ميشود.در تعيين آن اسقاط ارزش كسر از پس دارايي يك پذير استهالك .مبلغ49غــير اســقاط ميشود.ارزش فرض صفر اسقاط ارزش نباشد، برقرار48 بند در مندرج شرايط
عمـر پايـان از قبل را نامشـهود دارايي دارد انتظـار تجـاري واحـد كه اسـت اين متضـمن صفر ازكند. واگذار آن اقتصادي
استهالك روش و دوره بررسي50 . مالحظهاي قــابل تفــاوت شود.چنــانچه بررسي ادواري بهطور بايد استهالك روش و دورهيابــد. تغيير بايد استهالك دوره داشتهباشد، وجود قبلي براوردهاي و جديد براوردي مفيد عمر بين
مربــوط دارايي انتظــار مــورد اقتصــادي منــافع جريــان الگــوي در مالحظهاي قــابل تغيــير چنانچهبايــد تغييرات باشد.اين جديد الگوي كننده منعكس تا كند تغيير بايد استهالك روش پذيرد، صورتتعــديل آتي دورههاي و جاري دوره استهالك سهم و تلقي حسابداري براوردهاي در تغيير بهعنوان
شود.
نامناسب آن مفيد عمر براورد كه شود مشخص است ممكن نامشهود دارايي يك عمر .طي51بــاالتر سـطحي به را نامشهود دارايي يك وضعيت كه بعدي مخارج است ممكن مثال است.براي
آن مفيــد عمــر افــزايش مــوجب اســت، داده ارتقــا آن قبلي شــده ارزيــابي استاندارد عملكرد ازدوره تغيــير به نيــاز نمايــانگر اســت ممكن ارزش كــاهش زيــان شــناخت شــود.همچــنين دارايي
باشد. استهالك
واحــد به نامشــهود دارايي انتظــار مــورد آتي اقتصادي منافع جريان الگوي زمان، گذشت .با52ــزولي روش كه شود مشخص است ممكن مثال كند.براي تغيير است ممكن تجاري مناســبتر ن
زمان تا است ممكن امتياز يك از ناشي حقوق از استفاده است.برعكس، مستقيم خط روش ازاقتصــادي منــافع شــرايطي چــنين افتد.در تعويق به پروژه يك دهنده تشكيل اجزاي ساير تكميلنشود. كسب بعدي دورههاي تا است ممكن دارايي
ارزش كاهش زيان ـ دفتري مبلغ بازيافت قابليتگيرد.هرگاه قرار بررسي مورد ترازنامه هر تاريخ در بايد نامشهود دارايي يك دفتري مبلغ.53
نظــر به ممكن غــير دفــتري مبلغ كــامل بازيــافت و شود مشاهده دارايي ارزش در دائمي كاهشــافتني مبلغ به حسابها در ذخيره ايجاد طريق از بايد دفتري مبلغ رسد، ــراوردي بازي داده كــاهش ب
مفيــد عمــر كه داراييهايي و نيست بهرهبرداري آماده كه داراييهايي مورد در مزبور شود.بررسياست. برخوردار بيشتري اهميت از شده، براورد سال بيست از بيش آنها
n نامشهود دارايي قلم يك شده تمام .بهاي54 ميشــود. بازيــافت دارايي مفيــد عمر طي معموالگونهاي به يابد كاهش نامشهود دارايي يك انتظار مورد منافع ميزان است ممكن شرايطي در امادر مجمــوع در يــا تنهــايي به كه شود.شــرايطي كمتر آن دفتري مبلغ از دارايي بازيافتني مبلغ كه
شــود دارايي ارزش در دائمي كــاهش به منجــر است ممكن متوالي سال چند طي تداوم صورت: است شرح اين به
دارايي. ماندن الف.بالاستفاده دارايي. عملياتي ب.زياندهي
دارايي. از ناشي منفي نقدي ج.جريانهاي دارايي. دفتري مبلغ بازيافت قابليت بر مؤثر محيطي يا قانوني د.تغييرات اقتصادي. شرايط در ساختاري .تغييرات ه
واگذاري و دائمي بركناري55 . و ميافتــد اســتفاده از دائمي بهطور كه هنگامي يا واگذاري زمان در بايد نامشهود داراييشود. حذف ترازنامه از نميرود، انتظار آن از آتي اقتصادي منافع گونه هيچ
56 . تفــاوت معــادل كه نامشــهود اراييد يك دائمي بركنــاري يــا واگذاري از ناشي زيان يا سوددر هـزينه يـا درآمـد بهعنـوان بايـد اسـت، دارايي دفـتري مبلغ و واگـذاري از حاصل خالص عوايد
شود. شناسايي زيان و سود صورت
شــود، مبــادله مشــابهي دارايي بــا26 بند در مندرج شرايط طبق نامشهودي دارايي .هرگاه57بــابت تعــديل از پس شده، واگذار دارايي دفتري مبلغ معادل شده تحصيل دارايي شده تمام بهاي
شناســايي زيــاني يــا ســود و اســت شــده واگــذار يــا دريــافت غيرنقدي يا نقدي مابهازاي هرگونهنميشود.
به ميشــود، نگهــداري واگــذاري قصــد به و كنــار بر فعال استفاده از كه نامشهودي .دارايي58مزبــور دارايي بازيــافت قــابل ميشــود.مبلغ نگهــداري حسابها در كناري بر تاريخ در دفتري مبلغ
كــاهش زيــان برگشــت )يــا ارزش كــاهش زيــان هرگــونه و بررســي ترازنامه هر تاريخ در حداقلميشود. قبلي(شناسايي ارزش
افشا: شود افشا مالي صورتهاي در بايد زير موارد ، نامشهود داراييهاي از طبقه هر مورد در.59
، استهالك الف.روش، استهالك نرخ يا مفيد ب.عمر و ابتــدا در ارزش كــاهش ذخــيره و انباشــته استهالك و ، دفتري مبلغ ناخالص تطبيق ج.صورت
: باشد زير موارد دهنده نشان مورد حسب بر كه دوره انتهاي، اضافات ـ ، دائمي بركناري و واگذاري ـ ، زيان و سود صورت در شده شناسايي ارزش كاهش زيان ـ ، زيان و سود صورت در قبلي ارزش كاهش زيانهاي برگشت ـ ، ارزيابي تجديد از ناشي كاهش و افزايش ـ ، دوره استهالك ـ ، خارجي مستقل واحد يك مالي صورتهاي تسعير از ناشي ارزي تفاوتهاي خالص ـ . باال حساب گردش اقالم ساير ـ . نيست الزامي مقايسهاي ارقام ارائه ، ج رديف مورد در
: باشد زير افشاي موارد گيرنده دربر بايد همچنين مالي صورتهاي.60شود. مستهلك سال بيست از بيش طي دارايي هرگاه مفيد، عمر تعيين الف.داليل وثيقه كه نامشــهودي داراييهــاي نــيز و داراييها مالكيت با رابطه در محدوديت ميزان و ب.وجود
بدهيهاست.نامشهود. داراييهاي تحصيل به مربوط تعهدات ج.مبلغ
در مشــابه كــاربرد و مــاهيت بــا داراييهــا از ازگروهي عبارت نامشهود داراييهاي از طبقه .هر61: است زير قرار به جداگانه طبقات اين است.نمونه تجاري واحد عمليات
اختراع. الف.حقتاليف. ب.حق تجارت(. يا پيشه كسب، )حق كسب محل ج.سرقفلي تجاري. نامهاي و د.عالئم
)فرانشيز(. امتياز .حق ه رايانهاي. و.نرمافزار عمومي. خدمات از استفاده امتياز ز.حق طرحها. و مدلها ح.فرمولها،
ــر اهميتي با اثر كه را حسابداري براورد در تغيير ميزان و ماهيت تجاري .واحد62 ــاري دوره ب جحسـابداري اسـتاندارد طبق باشد، داشته بعدي دورههاي بر اهميتي با اثر ميرود انتظار يا داشتهــير از اســت ممكن افشايي ميكند.چنين افشا مالي عملكرد گزارش عنوان با6 شماره در تغي: شود ناشي زير موارد براورد
استهالك. الف.دوره استهالك. ب.روش اسقاط. ج.ارزش
اجرا تاريخ1/1/1380 تاريخ از آنها مالي دوره كه مالي صورتهاي كليه مورد در استاندارد اين الزامات.63الزماالجراست. ميشود، شروع آن از بعد و
حسابداري بينالمللي استانداردهاي با مطابقتعنوان با38 شماره حسابداري بينالمللي استاندارد مفاد استاندارد، اين الزامات اجراي .با64
ميشود. رعايت نيز نامشهود داراييهاي
١٧ شماره حسابداري استانداردنامشهود داراييهاي حسابداري
پيوستنامشهود غيرپولي اقالم برخي مورد در حسابداري استاندارد كاربرد
نامشــهود غــيرپولي اقالم از برخي مورد در حسابداري استاندارد كاربرد نحوه پيوست، اين .در1جنبه تنهـا مـوارد ميشـود.اين مطـرح آنها با مرتبط جنبههاي ساير و قانوني ويژگيهاي به باتوجه
نيست. حسابداري استاندارد از بخشي بنابراين و دارد تشريحي
اختراع حقمحصـول، كنـترل و فـروش توليـد، اسـتفاده، امكان آن دارنده به كه است حقي اختراع، حق.2
در اخـتراع نيسـت.حق مجـاز ديگـران توسط آن نقض و ميدهد را خود ابداعي فعاليت يا فرايندn كه است آتي اقتصادي منافع داراي صورتي امكــان يــا عمليــاتي هزينههــاي كــاهش طريق از اوالسـاير به نسـبت را تجــاري واحـد سـودآوري بيشـتر، قيمـتي بـا خـدمات و كاالهـا فـروش و توليد
n و بخشد بهبود رقيب واحدهاي ــاوري پيشرفت است شود.ممكن ثبت تجاري واحد بهنام ثانيا و فنآنهــا خود اختراع از استفاده با تجاري واحد كه شود محصوالتي نابابي باعث رقبا، جديد اختراعات
از را خــود اقتصــادي منــافع اخــتراع حق صـورت اين در كه ميرسـاند فــروش به و كرده توليد راقــانون33 مــاده باشــد.طبق نشده منقضي آن قانوني اعتبار است ممكن چه اگر ميدهد دستــترع تقاضاي به اختراع ورقه اعتبار مدت1310 تيرماه مصوب اختراعات و عالئم ثبت ــا پنج مخ ييــا فــروش يــا ســاخت انحصــاري حق مزبــور مــدت است.در سال بيست منتهي يا و پانزده يا ده
n اخـتراع، ورقه در تصريح صورت در اختراع، از استفاده يا و اعمال يـا مخــترع اختيـار در منحصـرااوست. قانوني قائممقام
در آن شــده تمــام بهاي قرارداد، براساس ديگران اختراع از استفاده امتياز تحصيل صورت .در3دوره هــر در امتيــاز حق عنــوان به كه ميشــود.مبــالغي منعكس نامشــهود داراييهــاي سرفصــلســربار يــا عمليــاتي هزينههــاي حساب به اختراع، حق از استفاده نوع براساس ميشود پرداختچنــانچه مربــوط، مخــارج كليه تجــاري، واحــد توسـط اختراع صورت ميشود.در منظور كارخانهــد ــاي واج ــوان شــناخت معياره ــير در و نامشــهود دارايي به باشــد دارايي بهعن به اينصــورت غ
ميشود. منظور دوره، هزينههاي
تأليف حقو نشــر انحصــاري حق از اسـت عبــارت تــأليف حق مؤلفـان، از حمــايت قانون12 ماده .طبق4
از بعــد ســال ســي و آورنــده پديــد عمر مدت به كه نوشتهاي يا هنري اثر اجراي و عرضه و پخشمـدت تـأليف حق قـانوني عمـر ميشـود.اگـرچه اعطا او وارث و آورنده پديد شخص به او فوتدارد. بســتگي آن اقتصــادي ارزش به تــأليف حق مفيــد عمر ولي ميگيرد دربر را طوالني زمانيــر وجود مربوط اثر انتشار براي بازار كه است اقتصادي منافع داراي زماني تا تأليف حق دارد.اگايجــاد تجــاري واحــد در صورتيكه در و ميشود ثبت شده تمام بهاي به شود خريداري تأليف حقــان صــورت در اســت، شده تحمل آن با رابطه در كه را شناسايي قابل مخارج بايد شود از اطمينكرد. منظور دارايي حساب به آتي، اقتصادي منافع ايجاد توان
تجارت( يا پيشه يا كسب )حق كسب محل سرقفليجـذب يـا مـوقعيت اجاره، در تقدم جهت به تجاري واحد كه است حقي كسب، محل .سرقفلي5
شــده شــناخته ســرقفلي بهعنــوان عمــوم ميان در حق ميكند.اين پيدا محلي به نسبت مشتريگروه يا واحدها ساير تحصيل به مربوط سرقفلي و حق اين تمايز براي حسابداري در ليكن است
است. كسب"مناسبتر محل "سرقفلي واژه از استفاده داراييها،
در ديگر اشخاص از كه است شناسايي قابل دارايي بهعنوان زماني تنها كسب محل .سرقفلي6باشــد. شــده خريــداري غيرنقــد مابهازاهــاي ســاير يــا نقــد وجه معادل يا نقد وجه پرداخت مقابلواگــذاري بــدون آن فــروش و خريــد امــا اســت، مشــهود دارايي يك به متصــل مزبــور حق اگرچه
مناســب نامشــهود داراييهــاي فصــل ســر تحت آن انعكــاس بنــابراين و اســت امكانپذير مالكيتn و ندارد مشخصي مفيد عمر كسب محل است.سرقفلي اگــر زيــرا اســت بازيــافت قــابل عموما
در تخليه مــالك، اجبــار صــورت در حــتي باشــد، كــرده تحصيل قانوني بهطور را حق اين مستاجرميگيرد. صورت سرقفلي دريافت مقابل
تجاري نامهاي و عالئمعبــارت تجــاري "عالمت1310 تيرمــاه مصــوب اختراعــات و عالئم ثبت قــانون1 مــاده .طبق7
كه آن غـير و لفـاف مهــر، عبــارت، حــرف، رقم، تصــوير، نقش، از اعم عالمتي قسم هر از استدر تجـاري ميشـود".عالمت اختيـار فالحـتي يـا تجـاري يـا صنعتي محصول تشخيص امتياز براي
كه صورتيتجــاري عالمت اعتبــار اســت.مــدت انتقال و نقل قابل باشد، شده ثبت قانون مقررات براساس
قـانوني عمـر واقع در و اسـت تمديـد قـابل نيز آن از بعد و سال10 مذكور قانون14 ماده طبقندارد. محدودي
خــود درآمــد بهبــود به مــوفق واحــدتجاري كه نســبتي به تجــاري نــام و تجــاري عالمت .ارزش8رابطه ولي اســت تبليغــات از ناشــي تاحــدودي افــزايش اين مييابــد.اگــرچه افــزايش ميشود،n لذا ندارد وجود تجاري نامهاي و عالئم ارزش افزايش و تبليغات مخارج بين روشني بهــاي معمــوال
ــا نام كه هنگامي مگر نميشود گرفته نظر در دارايي نوع اين براي شدهاي تمام تجــاري عالمت يn كه مبالغي شود.اما خريداري ــا قانوني حق استيفاي ايجاد، صرف مستقيما تجــاري عالمت ثبت يميشود. منظور دارايي به ميشود
فرانشيز و امتياز حقــاز .حق9 براســاس حق صــاحب كه اســت ديگــران حقــوق از اســتفاده مجــوز فرانشــيز و امتي
خــدمات انجــام يا توليدات فروش حق و ساخت امتياز مشخصي، مبلغ دريافت قبال در توافقنامهn توافقنـامه ميكنـد.در اعطـا خريـدار به را تجـاري عالمت يـا نـام از اسـتفاده مشـخص، معمـوالمـورد در اسـت ممكن جمله از محـدوديتها ميشـود.اين مشـخص طـرفين تعهدات و محدوديتها
باشد. مشخص محل از كاال خريد بر الزام يا توليدات قيمت و نرخها محصوالت، كيفيت
طــول در قــرارداد، انعقــاد زمــان در يكجا بهطور مبالغي فرانشيز، و حقامتياز تحصيل .براي10پــرداخت يكجــا ابتــدا در كه ميشــود.مبــالغي پــرداخت شــيوه دو اين از تركيــبي بــا يــا و قرارداددر نامشــهود دارايي بهعنــوان اســتاندارد، در منــدرج شــناخت شــرايط احراز صورت در ميشودميشود. منعكس حسابها
تأسيس هزينههايــرف مستلزم فعاليتها ميشود.اين انجام خاصي فعاليتهاي تجاري واحد يك تأسيس .براي11 ص
حقــوقي مخارج شامل مخارج ميشود.اين پرداخت مؤسسين توسط ابتدا در كه است مخارجيو ثبت مخــارج ماليات، حسابداري، حقالزحمه مشاوره، حق نامه، شركت و اساسنامه تهيه برايطــول در آتي منــافع كســب هــدف بــا مخارج اين است.پرداخت تأسيس به مربوط مخارج سايراين واقع نــدارد.در آتي اقتصــادي منــافع خــود خــودي به ليكن ميگيرد، صورت تجاري واحد عمر
بنــابراين و نميشــود نقد وجوه خروجي جريان كاهش يا نقد وجوه ورودي جريان به منجر مخارجمالياتي قوانين با مطابق را مخارج اين شركتها عمل در نميگيرد.اگرچه قرار داراييها تعريف دردر اســتاندارد، الزامــات براســاس ليكن ميكننــد، منظــور هــزينه حســاب به اختياري دورههاي يا
ميشود. منظور دوره هزينه عنوان به تحمل زمان
عمومي خدمات از استفاده امتياز حقحق عنـاوين تحت وجـوهي گـاز و تلفن آب، بـرق، قـبيل از عمومي خدمات از استفاده .براي12
وجــوه ميشود.اين پرداخت دولتي سازمانهاي به تحصيل زمان در غيره و انشعاب حق اشتراك،n امتيــاز ماننــد آنهــا از بــرخي و ميشــود پــرداخت خدمات اين از دائمي استفاده حق قبال در غالبانيســت محــدود حقوق اين از استفاده زمان است.مدت انتقال و نقل قابل جداگانه بهطور تلفن،
در كه ميرســاند.وجــوهي انتفــاع آن دارنــده به نامشخصــي مدت براي داراييها نوع اين بنابراين
ــاهيت مربوط، عمومي شرايط طبق است ممكن ميشود، پرداخت حقوق اين كسب با ارتباط مكه باشــد تاسيســاتي بــابت پرداخــتي وجوه از قسمتي است ممكن باشد.همچنين داشته سپردهداراييهــاي بــاال، مــوارد كليه ميشــود.در مستقر تجاري واحد براي ذيربط دولتي سازمان توسط
ميشود. طبقهبندي نامشهود داراييهاي عنوان به تحصيلشده
سرقفليــا وجــود علت به دو هر چه اگر دارد، كسب محل سرقفلي با متفاوتي مفهوم فوق .اصطالح13 ي
كســب محل ســرقفلي كه شرايطي در ديگر تعبير ميشود.به حادث تجاري خاص مزيتهاي ايجاددر تجــاري واحــد يك سـرقفلي است، وابسته مشتري جذب و محلي موقعيت همچون عواملي به
غيرقــابل و تشــخيص قــابل نامشــهود داراييهــاي و مشــهود ثــابت داراييهاي كليه افزايي هم نتيجهواحــد آن بــراي بيشــتري آتي اقتصــادي منــافع ايجــاد مــوجب كه نحوي به ميشود ايجاد تشخيصجــداگانه طور به سرقفلي كه آنجا ميگردد.از مشابه تجاري واحدهاي ساير با مقايسه در تجاريn نيست، تشخيص قابل مربوط استاندارد در بلكه نميگيرد قرار نامشهود دارايي تعريف در اساساn نيز شهرت حسن است.واژه شده مطرح تجاري واحدهاي تركيب به ســرقفلي واژه بجــاي بعضا
ميرود. بهكار