صحبت نو 34

صفحه12 -2009 آوریل-1430 ثانی ربیعا-1388 اول اردیبهشت نیمه-) صحبتنو فارس55 شمارهضمیمه( سی و چهار. شماره سال چهارم ویژه گراش. صحبتنوwww . sohbatenow . com دداشت یا رودررو ن بهاریرا بااش را گری کرد تماشایوردین ماه آغازی��ن فره��ایفته در ه صحبت ن�و: بود. اینرش رحمت الهیرس��تان شاهد با منطقهرش های سازمان آبس گزاس��الی بود که بر ا در حارانتظر نزول با منردم گ��راش قبل از آنی م هوای وش��ان دریغروزها نران را در آنند و عدم ریزش با بودردم کوچهستند. برخی از م میدان رحمت خداوندیفتند مگر میگ به طنزرانز تاخی��ر با پس ازار و ب��اوب کشور نیست. جغرافی جن گراش جزو منطقه یان الهی بروردین ماه ب��ارتم فر از هفوش��بختانه خی��دن گرفت. مناطق بار��راش و دیگرردم گ س��ر ما بهین بارشه امیدوارند ا مسن گراش��یورزان کشااسن بر اسش��ته باش��د. آنافتگی ادامه دا صورت ه اواس��ط اردیبهشترد تان دامکا گویند ا تجربه می هر چند با آبگرفتگیرانوم یابد. بارش با تدا بارشهامراه داشت. هدم را بهما شادی مرمراه بود ا معابر هاش درسنجی گررانیس��تگاه باس گزارش اس��ا بر ا1387 سالود دو برابر کلمس��ال حده اوردینما فر از آب شد گراش لبریزهاید. بیشتر برکهن باریرا با رودخانه پئت که پسی��دننه برای دردم ش��با و م برای پرماند. اه بود، تجمع کردزسالها جاری شد ای و رفع نسبی خشکسالیر زمین زیهای شدن سفره بیشتر ماند.نهایرا هنوز باید منتظر بارای پذیی تنهایرستان به ندار محتاجی فرما منصور او به بودی��م که باه دنبال فرصتیمواره ب ماس��ت. هتان درباره مسائلاسی شهرسقام سیترین من با عنواقتصادی له بح��ران اما مس��اوجود صحبت کنیم. ا مهای و پایساسی ئل ان به مس��اعث ش��د نتواش با گرارزوی او در یک عصر ن��وداخته ش��ود. در بیش��تر پر روبهروی مای تنهای نداری، بهان خلوت فرما س��اختمحبه آرام و طول مصااماجی در تم . محته است نشسترد تا در دقت دازند و روی کلماترده حرف می ش��میح، روندشتهای ناصحونی بردااس کن وضعیت حس تنها کسی بودد. بیش از بحران اوکنحرف نر را من کا نظر کرد. هرظهار در این م��ورد ا که به طور رس��می گستردگی بحران بهر نمیکردهه فکگوید ک چند می میشد. نجام نیز اگریمات دیشد وگرنه اقداین حد با اش بگوید.خواهیم از خود آخر مصاحبه می در1342 ست و سال علیاصغر ا فرزندرستان ندار فرماوشان دردفر در محله آرگویدا آمده. میر به دنی درر محله اداریر قدیم که د ار بزرگ ش��ده پش��ت باز نامهای دختر به محتاجی سه فرزند بوده است. منصور ماه حضور در26 . بعد ازطمه داردس و حدیث و فا انیاسی سیادهای سال در نه25 ،سدارن پاه به عنوا جبه اوک و س��اعت نیمه با یفتگ��ویر دارد. گ س��ابقه کا ندار ازول فرما مختلف بود. در بخش ا درباره مس��ائل . در بخش دومگوید گراش میقتصادید بحران ا بع��ا ا ندار بطه فرمار و را ابطه گراش وو درباره ر افتگو با گ صادقگود. در این گفت و مجلس خواهد بوماینده و نحمدری و م خواجه پور، مسعود غفوحمدانی ، م رحمم بیش از کردی اشتند. سعیی حضور دحمد علی شامم. پرسشهای و ا بپرسیلهای خودمان ر آن که س��واس کنیم. اش را منعکردم گر بهامات م ا2 رهزار چه دنبال مرد ه نفر به هزار ده عاشقً قعا وادن درس خوان بودمرترین فقین از بیمارستاجهیزات نظر ت دل عباسشيها براي گرانگ شده است تناله:مار و داود ا حیدت گراش ک مال ماست! منصور محتاجی:ش با پرونده گرااسیت با حس در حالری پیگی است2 7 4 5 6 6 ] نوبهاردامینحمعکس: م[ ]: مسعود غفوریعکس[

Upload: mohammad-khajehpoor

Post on 09-Mar-2016

249 views

Category:

Documents


17 download

DESCRIPTION

صحبت نو ويژه گراش شماره 34

TRANSCRIPT

Page 1: صحبت نو 34

صحبت نو ویژه گراش. سال چهارم. شماره سی و چهار )ضمیمه شماره 55 صحبت نو فارس(- نیمه اول اردیبهشت 1388- ربیع االثانی 1430- آوریل 2009- 12 صفحه

www.sohbatenow.com

یادداشت رودررو

باران بهاریگراش را

تماشایی کرد

صحبت ن�و: در هفته ه��ای آغازی��ن فروردین ماه منطقه الرس��تان شاهد بارش رحمت الهی بود. این در حالی بود که بر اس��اس گزارش های سازمان آب و هوایی مردم گ��راش قبل از آن منتظر نزول باران بودند و عدم ریزش باران را در آن روزها نش��ان دریغ رحمت خداوندی می دانستند. برخی از مردم کو چه و ب��ازار پس از تاخی��ر باران به طنز می گفتند مگر گراش جزو منطقه ی جغرافی جنوب کشور نیست . خوش��بختانه از هفتم فروردین ماه ب��اران الهی بر س��ر مردم گ��راش و دیگر مناطق باری��دن گرفت. کشاورزان مسن گراش��ی امیدوارند این بارش ها به صورت هفتگی ادامه داش��ته باش��د. آنان بر اساس تجربه می گویند امکان دارد تا اواس��ط اردیبهشت بارش ها تداوم یابد. بارش باران هر چند با آبگرفتگی معابر همراه بود اما شادی مردم را به همراه داشت. بر اس��اس گزارش ایس��تگاه باران سنجی گراش در فروردین ماه امس��ال حدود دو برابر کل سال 1387 باران بارید. بیشتر برکه های گراش لبریز از آب شد و مردم ش��بانه برای دی��دن رودخانه پئت که پس ازسال ها جاری شده بود، تجمع کردند. اما برای پر شدن سفره های زیر زمینی و رفع نسبی خشکسالی

هنوز باید منتظر باران های بیشتر ماند.

منصور محتاجی فرماندار الرستان به تنهایی پذیرای ماس��ت. همواره به دنبال فرصتی بودی��م که با او به عنوان باالترین مقام سیاسی شهرستان درباره مسائل موجود صحبت کنیم. اما مس��اله بح��ران اقتصادی گراش باعث ش��د نتوان به مس��ائل اساسی و پایه ای بیش��تر پرداخته ش��ود. در یک عصر ن��ورزوی او در س��اختمان خلوت فرمانداری، به تنهایی روبه روی ما نشسته است. محتاجی در تمام طول مصاحبه آرام و ش��مرده حرف می زند و روی کلمات دقت دارد تا در وضعیت حساس کنونی برداشت های ناصحیح، روند کار را منحرف نکند. بیش از بحران او تنها کسی بود که به طور رس��می در این م��ورد اظهار نظر کرد. هر چند می گوید که فکر نمی کرده گستردگی بحران به این حد باشد وگرنه اقدامات دیگری نیز انجام می شد.

در آخر مصاحبه می خواهیم از خودش بگوید. فرماندار الرستان فرزند علی اصغر است و سال 1342 در الر به دنیا آمده. می گوید در محله آردفروشان در پش��ت بازار بزرگ ش��ده که در قدیم محله اداری الر بوده است. منصور محتاجی سه فرزند دختر به نام های انیس و حدیث و فاطمه دارد. بعد از 26 ماه حضور در جبهه به عنوان پاسدار، 25 سال در نهادهای سیاسی س��ابقه کار دارد. گفتگ��وی یک و س��اعت نیمه با او درباره مس��ائل مختلف بود. در بخش اول فرماندار از ابع��اد بحران اقتصادی گراش می گوید. در بخش دوم گفتگو با او درباره رابطه گراش و الر و رابطه فرماندار و نماینده مجلس خواهد بود. در این گفت وگو صادق رحمانی ، محمد خواجه پور، مسعود غفوری و محمد علی شامحمدی حضور داشتند. سعی کردیم بیش از آن که س��وال های خودمان را بپرسیم. پرسش های و

ابهامات مردم گراش را منعکس کنیم. 2

ده هزار نفر به دنبال مرد هزار چهره

واقعا عاشق درس خواندن

بودم

فقیرترین بیمارستان از نظر تجهیزات

دل عباس براي گراشي ها تنگ شده است

حیدر و داود امان اله:

کالت گراش مال ماست!

منصور محتاجی:

پرونده گراش باحساسیت باال

در حال پیگیری

است

2

7

4 5 6 6

]عکس: مسعود غفوری[ ]عکس: محمدامین نوبهار[

Page 2: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55( نیمه اول اردیبهشت 88

علی س�پهر: از می�ان 122 نفر متوفی س�ال گذش�ته، س�یزده نفر به دلیل تصادف و سه

نفر به علت خودکشی بوده است. مه��رزاد رس��تم پ��ور مس��ئوول رواب��ط عمومی ش��هرداری گراش در این زمینه گفت : در س��ال گذشته 122 نفر به دالیل مختلف در گراش جان خ��ود را از دس��ت داده اند ک��ه 66 نفر آنها مذکر و 56 نف��ر مونث بودند که از ای��ن جمع 7 نفر از

مهاجران افغانی و پاکستانی بوده اند . از جمع متوفیان س��ال 1387 ده نفر نوزاد ، 14 نفر بین یک روزه تا 10 ساله ، 18 نفر بین 10 تا 35 س��اله ، 17 نفر بین 35 تا 65 س��اله ، 63 نفر باالی 65 س��ال سن داش��ته اند . پیرترین متوفی مرد اسداهلل جعفری متولد 1292/7/2 و پیرترین متوفی زن خانم عزت ش��کری متولد 1288/9/4 می باش��ند. هفت��اد و هفت نف��ر از کل متوفیات در قبرس��تان دار الس��ام و 44 نفر در قبرس��تان دارالرحمه و یک نفر در گبه ) قبرس��تان مشهدی

اسماعیل (به آغوش خاک سپرده شده اند. رس��تم پور اضافه کرد از 122 نفر متوفیات س��ال گذش��ته 33 نفر بیماری قلب��ی ، 29 نفر کهولت س��ن ، 13 نفرتص��ادف ، 10 نف��ر س��رطان ، 8 نفرم��رده زایی و س��قط جنین ، 3 نف��ر بیماری

تنفسی ، 3 نفر خود کشی، 3 نفرسکته مغزی ، 3 سوختگی ، 3 خفگی ، دو نفر افزایش آب دور مغز ، دو نف��ر خونریزی مغزی ،دو نفر بیماری ریوی و دو نف��ر بیماری کلیوی از دالی��ل مرگ آنها بوده اس��ت. سقوط در چاه ، قند خون ، برق گرفتگی ، هیپاتیت ، فلج م��ادرزادی ، نقص ایمنی بدن هر ک��دام با یک مورد از دالیل م��رگ متوفیات بوده

است. آمار مرگ و میر در س��ال 1387 نس��بت به سال 1386 تعداد 5 نفر کاهش داش��ته است . در آمار ارائه ش��ده توسط ش��هرداری، آمار فوت به دلیل تصادف ده نفر ، س��رطان دو نفر و خود کشی یک نفر نس��بت به سال گذشته افزایش یافته است. با وجود کاهش کلی آمار متوفیان افزایش سه عامل تصادف، سرطان و خودکشی باید مورد توجه قرار

گیرد. از کل متوفیات س��ال گذش��ته تعداد 10 نفر در فروردین ماه ، 8 نفر در اردیبهشت ماه ، 6 نفر در خ��رداد ماه ،11 نفر در تیر ماه ، 13 نفر در مرداد ماه ، 8 نفر در ش��هریور ماه ، 8 نفر در مهر ماه ، 12 نف��ر در آبان ماه ، 11 نفر در آذر ماه ، 14 نفر در دی ماه ، 12 نفر در بهمن ماه ، 9 نفر در اسفند

ماه دار فانی را وداع گفته اند.

صحبت ن�و: در هفته س�امت ب�رای 100 نفر تست قند و چربی انجام شد.

به گفته مهدی خوشبخت روابط عمومی دانشکده پیراپزش��کی گراش نمایش��گاه هفته س��امت در آزمایشگاه دانشکده پیراپزشکی گراش برگزار شد. در نمایش��گاه همراه با غرفه دانشکده پیراپزشکی و غرفه بیمارس��تان امیرالمومنین گراش، اداره آبفا

گراش نیز حضوری فعال داشت.این نمایش��گاه به مناسبت هفته سامت از 18 تا 25 فروردین برگزار شد. تست قند و چربی خون،

تعیین گروه خونی و فش��ار خون و انجام تست قد و وزن ب��ه همت دانش��کده پیراپزش��کی گراش و بیمارس��تان انجام شد. در سال های قبل روزانه از حدود ده نفر تس��ت قند و چربی به عمل می آمد در حالی که امس��ال با میزبانی دانش��کده روزانه بی��ش از 100 نف��ر موفق به انج��ام این آزمایش

می ش��دند.در غرفه ه��ای نمایش��گاه، بروش��ور و تراکت هایی برای افزایش آگاهی نسبت به بیماری ها، بهداشت

محیط و... در دسترس مردم قرار گرفت.

عل�ی س�پهر: در س�ال گذش�ته فق�ط چهل ونی�م میلی متر باران در گ�راش بارید. اما در فروردین ماه امسال تاکنون 85 میلی متر باران

باریده است.امیر بامری مس��وول باران سنجی شهرداری گراش ضم��ن بیان این مطل��ب گفت : این می��زان بارش نس��بت به سال 1386 یکصد وش��انزده و نیم میلی متر کاهش نش��ان می دهد که این میزان بارش در س��الهای اخیر بی سابقه است و س��ال گذشته یکی از کم باران ترین س��الهای اخیر را داشته ایم . بامری درباره بارش باران در زمس��تان س��ال 1387 گفت: در روزهای 87/10/23 س��ه ونی��م میلی متر و،در 87/10/26 ده میل��ی مت��ر ، در 87/11/2 یک ونیم میل��ی متر و در 87/12/11 ن��ه میلی متر بارش در گراش باریده اس��ت . الزم به ذکر است سال 1378 ب��ا ده میلی متر بارش کم باران ترین س��ال طی ده

سال اخیر بوده است.

اما با آغاز س��ال جدید بارش های متناوب آغاز حتی در ش��ب 10 فروردین بارش ش��دید رگب��ار باعث آبگرفتگی معابر از جمله خیابان اصلی ش��هر ش��د. بارش 85 میلی متر باران هر چند س��بب آبگرفتگی معابر و خس��ارات فراوان به بعضی شهروندان گردید اما پس از یک سال بی بارانی خوشحالی زاید الوصف ش��هروندان را به همراه داش��ت. بامری افزود بارش ب��اران در روز جمع��ه 88/1/7 همراه ب��ا رعد و برق و ب��ارش تگرگ ب��ود و احتمال اینک��ه در بعضی از نقاط ش��هر و یا بیرون از شهر باران بیشتری نسبت به ایستگاه باران س��نجی باریده باشد دور از انتظار نیست. اما عجیب ترین و بی سابقه ترین بارش باران در گراش در شامگاه روز دوشنبه 88/1/10 روی داد که در عرض یک س��اعت و نی��م حدود 41/5 میلی متر باران رحمت الهی نازل شد و باعث جاری شدن س��یل در رودخانه پئت و آبگرفتگ��ی معابر و دهها

خانه گردید که خسارات فراوانی را به بار آورد.

2 روز از نو مراکز توزیع صحبت نو: ویدیوکلوپ جام جم ویدیوکلوپ ندا سرای هنر کتابفروشی حافظ کتابفروشی نوردانش کتابفروشی فرهنگ سرا کتابفروشی غدیر نوشت افزار مهر

خبر اختصاصی

حسن نژاد مرخص شد، دارا به بیمارستان رفت

صحب�ت نو: دکت�ر نق�ی دارا همزم�ان با ریاس�ت دانش�کده پیراپزشکی گراش به سرپرستی بیمارستان امیرالمومنین علی

)ع( نیز منصوب شد.پس از اس��تعفای دکتر ابراهیم حس��ن نژاد از ریاست بیمارستان، حکم سرپرس��تی این مرکز در تاریخ 27 اسفندماه س��ال گذشته، 1387، از طرف دکتر ایمانیه، رییس دانش��گاه علوم پزش��کی و خدمات درمانی

فارس، به دکتر دارا اباغ شد. دکتر دارا ریاس��ت دانشکده پیراپزشکی گراش را نیز به عهده دارد و در بیمارستان اوز مشغول طبابت است. او امسال در دوره ی فوق تخصص گوارش کودکان در دانشگاه شیراز پذیرفته شده است. او که با شهامت خاص خودش این سمت را پذیرفته است می گوید: »البته فعا تا ابتدای مهر، یعنی تا شروع دوره ی فوق تخصص، این سمت را عهده دار شده ام؛ و ادامه ی کارم به دانش��کده و اس��اتید دوران تحصیلم بستگی خواهد داشت. در طی این مدت برنامه های زیادی برای بیمارستان دارم و انشاله تاش خواهم کرد آن را به س��طح درآمدزایی برس��انم. البته از زحمات زیاد آقای دکتر حسن نژاد هم تشکر می کنم، و امیدوارم من هم بتوانم

خدمتی بکنم.«اس��تعفای دکتر حس��ن نژاد به چند ماه قبل برمی گ��ردد، و در طی وقف��ه ای ک��ه تا انتخاب دکت��ر دارا پیش آمد، دکتر ش��ریفی، مدیر درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، به عنوان بازرس دانشگاه امورات

بیمارستان را اداره می کرد.

خانه تکانی دل در روز بدون گناه

محبوبه نادر پور: دانش آموزان دبیرستان کوثر در آستانه ي نوروز 88 همزمان با خانه تکاني نوروزي به خانه تکاني دل پرداختند و یك روز بدون گناه را تجربه کردند و با اجراي موفقیت آمیز این

طرح به استقبال نوروز شتافتند.22 اس��فند 87 طرح یک روز بدون گناه با پیشنهاد فاطمه کیاني دبیر دین و زندگي دبیرس��تان کوثر و همکاري خانم شیباني و کادر دفتري اجرا شد. دانش آموزان روزخود را با تاوت سوره هاي معوذتین )سوره هاي ناس، اخاص، فلق و کافرون( آغاز کردند و س��عي بر این داشتند

حداقل تا ساعت 12 شب مرتکب هیچ گونه گناهي نشوند.همچنین در این روز بین دانش آموزان فرم هاي ارزیابي توزیع شد. این فرم ها ش��امل دو ستون عمودي و افقي بود، که ستون عمودي برخي از عناوین گناه شامل: غیبت، دروغ، تخلف، رنجاندن دیگران، حسادت، بدزباني، س��هل انگاري در اقامه ي نماز، خشونت، بدحجابي، اسراف، بي احترام��ي به دیگران، نادیده گرفتن حق��وق دیگران و بي نظمي بود و س��تون افقي را زمان ارتکاب گناه، نسبت به چه کساني، اقدام توبه اي،

عمل جایگزین و درصد موفقیت در برداشت. این طرح امس��ال براي اولین بار در دبیرستان کوثر اجرا شد.در پایان با پیشنهاد خانم کیاني در صورت تمایل هر فرد جهت کم کردن گناهان صغیره و جلوگیري از ارتکاب گناهان کبیره مي تواند حداقل یک روز در هفته خود را ملزم به اجراي این طرح بداند. به موازات این طرح، طرح

یک روز پرثواب بعد از عید نوروز در دبیرستان کوثر اجرا خواهد شد.

مهندس مظفری مشاور شهردار شد

علی سپهر: مهندس مظفری فرد شهردار پیشین گراش، از سوی مهندس قائدی به عنوان مشاور فنی شهردار منصوب شد.

شورای اسامی شهر در جلسه 161 خود با پیشنهاد شهردار گراش برای انتخاب و انتصاب مهندس مظفری فرد به عنوان مش��اور فنی موافقت کرد . مهندس مظفری ف��رد تا کنون در رده های مختلف مدیریتی از جمله : معاون شهردار الر ، مدیر عامل سازمان حمل و نقل همگانی الر، کارش��ناش دفتر فنی و برنامه ریزی فرمانداری الرستان ، مدیر شبکه آب بندر عباس، ریاس��ت اداره آبفا رودان حضور داشته است. علی اکبر مظف��ری فرد از تاریخ 79/6/7 تا 82/2/6 نیز ش��هردار گراش بود. او در

حال حاضر مدیر عامل موسسه فرهنگی آبشار اندیشه است.

یادداشتابوالحسن حسینی: با شروع به کار شبکه فرهنگ، تمامی شبکه های رادیویی سراسری در گراش قابل

شنیدن خواهد بود. عبداله نظامی کسی که به عنوان رابط صدا وسیما مس��ائل مربوط به آنتن اصلی تلویزی��ون را انجام می ده��د این خبر را اعام کرد. پیش از این گراش یکی از محدود شهرهایی است که تمام شبکه های

تلویزیونی در آن قابل دریافت بود.///

ابوالحسن طوافی: براي اولین بار در الرستان عمل بازس��ازي رباط صلیبي قدامي موسوم به ACLدر بیمارستان امیر المومنین علي)ع( گراش انجام شد.

دکتر ولي اللهي عمل جراحي را در پنج س��اعت بر روي زانوي مردي بیست وپنج ساله که دچار پارگي رباط زانو بود، به صورت لیزري انجام داد. این عمل با برداش��تن رباط پیوندي از خود بیمار در زانو فرد انجام ش��د. رباط صلیبي قدام��ي زانو نقش مهمي جهت جلو گیري از خالي کردن زانو وپایدار ماندن بر روی پا ها بر عهده دارد. این پارگي ها بیش��تر در ورزش��کاران اتفاق مي افتد که به علت جوان بودن

بیماران اکثرا نیاز به جراحي دارد.///

اخگ�ر: همای��ش خیرین که قرار ب��ود در اولین اردیبهشت ماه برگزار شود به پاییز امسال منتقل

شد.بنابر گفته بخش��دار گراش علت برگزار نش��دن همایش خیرین مراس��م های پایان سال از جمله هفت��ه وح��دت، تس��هیات ن��وروزي، همایش زبان شناسي و همچنین نزدیکي به ایام انتخابات ب��ود. همای��ش با نظر مس��ولین س��تاد همایش خیرین شهرس��تان به بعد از ماه مبارک رمضان

موکول شد. ///

محمد خوشبخت: جوان 18 ساله ی گراشی مقام چهارده��م اورکاک )OverClock( را کس��ب

کرد.اورکاک مفهومی از دنیای رایانه است که به افزایش فرکانس قطعات رایانه از راه دس��تکاری تنظیمات کارخان��ه ای می پردازد. محمد علی دالوران جوان CPU 18 ساله گراشی توانس��ت مقام چهاردهم

های رده P4 2 گیگاهرتز اینتل را کس��ب کند. او از طریق مجات تخصصی سخت افزار و اینترنت با این کار آش��نا ش��د. دالوران آرزو دارد در آینده در رشته سخت افزار کامپیوتر به تحصیل ادامه دهد و در شرکت AMD مشغول کار شود. این مسابقات

از سوی سایت ripping.org برگزار شد.///

صحب�ت ن�و: در مس��ابقه علمی زبان انگلیس��ی دانش آموزان مدرسه کامروا، یازده دانش آموز پاک

طا و یازده دانش آموز کتاب جایزه گرفتند.به گزارش مدیریت دبیرس��تان کامروا این مسابقه به کوش��ش رحمت مهیایی س��رگروه درس زبان انگلیس��ی و با همکاری چند تن از همکاران خود در دهه دوم اس��فند برگزار ش��د. به��روز گنجي، یاس��رمهرابي، ساسان فنایي، س��یدعلي زیارتي و حامد مهرابي در کاس های اول همچنین محسن چترآیگون، یعقوب وفایي فرد، س��یدامیرمحقق و محم��د متین در کاس های دوم تجربی و مجتبي شمس��ي و محمدحس��ین کعبي از کاس س��وم تجرب��ی دانش آموزانی بودند که جایزه های طایی

را دریافت کردند.///

حبیبه بخشی: دومین جشنواره شکوفه ها ي قرآن در دارالقرآن امام هادي)ع( برگزار شد. این مسابقه که ویژه رشته ي حفظ جز سي ام و شامل پایه هاي اول و دوم مقطع ابتدایي است به میزباني این واحد در اسفند ماه برگزار شد. در پایه اول: مریم شوریده )مدرس��ه ش��هید محقق(، مریم تاج بخش)مدرسه قائ��دي(، فاطمه اسدي)مدرس��ه پاک��زاد(، فاطمه حسن نژاد)مدرس��ه حضرت زین��ب( در پایه دوم: فاطم��ه آذرمینا)مدرس��ه حضرت زین��ب(، زینب قاسمي)مدرس��ه آش��فته(، زهرا بیگ زاده)مدرسه حضرت زینب(، راضیه سیاح)مدرسه قائدي(، زهره فتحي) مدرس��ه کریمیان( و مریم جوشن)مدرسه

ابدي( مقام های برتر را به دست آوردند.

گزارش بهاریصحبت نو

بهار دل انگیز س��ال 1388، در باغ ها وصحرا هاي اطراف گراش، ب��ا باران هاي بهاري زیباتر ش��د. تقریبا همه ي مردم حداقل براي یک یا چند روز بودن در فضاي صحرا را تجربه کردند.نویسندگان صحب��ت نو نیز آغاز س��ال نو خود را با حضور در باغ اس��عدي جش��ن گرفتند. در این جش��ن که با قرائ��ت قرآن کریم وگوش س��پردن به بیانات مقام معظم رهبري آغاز شده با، بازي فوتبال در زمین چمن پایان گرف��ت. هفته ي اول فروردین م��اه، هوا آن قدر تلطیف ش��ده ومطب��وع بود که گیس��وان نخل ها را به بازي گرفته بود، این گونه هوایي معموال در سال هاي گذشته بي مانند بوده اس��ت. به جز آن هایي که در م��رگ عزیزان خود جامه ي عزا پوشیده بودند وطبق رسم گراشي ها عی��د وروز ه��اي تعطی��ل را به گ��ردش وتفریح نمي پردازند، دیگران ب��ه صحرا رفتند واین بیت

سعدي را با خود زمزمه کردند: صبحگاهان که تفاوت نکند لیل ونهار

خوش بود دامن صحرا وتماشاي بهار

گراش طبق معمول وبه دلیل جغرافیاي منطقه اي معموال دو فصل تابس��تان گرم وزمستان معتدل دارد وبقیه ي ایام سال معموال گرم وطاقت فرسات. بهار در گراش تا پانزدهم اردیبهش��ت ادامه دارد وپس از آن گرماي هوا شروع مي شود، به همین دلی��ل مردم س��عي خواهند ک��رد از این فرصت اندک که همچون عمر گل کوتاه اس��ت، بهترین استفاده را ببرند. مردم طبق سنت دیرینه ي خود، با حضور در باغ ها وصحرا ها، چند روزي را به دور از غوغاي شهر مي گذرانند. کباب ماستي وجدیدا جوجه کباب، پاي ثابت س��فره هاي مردمي است که بعض��ا مهماناني را براي دوس��تي ومهرورزي بیش��تر دعوت کره اند. گراش��ي ها ای��ن روز ها را بهترین روز ها براي دعوت از مهمانان غیر گراشي مي دانندوآنان را از دور ترین نقاط ایران به گراش فرا مي خوانن��د. مهمانان غیر گراش��ي با حضور در گراش وبازدید از جاهاي دیدني، دوست دارند با تاریخ واماکن مذهبي وگردشگري شهر نیز آشنا شوند، اما معموال خانواده هاي مهمان پذیر اطاعات مکتوبي براي عرضه به مهمانان در اختیار ندارند. دفتر صحبت نو ویژه گراش نیز میزبان دوس��تان وعاقه مندان به نش��ریه بود، وروزانه براي عرض تبریک وتهنیت س��ال نودراین م��کان فرهنگي حض��ور یافتن��د. همچنی��ن ب��رادر عبدالحمید غریب نواز، مدیر مس��ئول نش��ریه وآقایان سجاد صداقت)س��ردبیر صحبت ن��و الرس��تان( حبیب آرین)مدی��ر اجرایي( نصریان��ي ودکتر زاهدي از نش��ریه ي صحبت نو فیش��ور،در دفتر صحبت نو حضور یافتند. در این روزها نیز چهار جلسه براي هماهنگي بیشتر مطالب نشریه با اعضاي هیئت تحریریه خواهران وبرادران تش��کیل ومقرر شدتا مطالب نشریه بر پایه ي نیاز ها وپرسش هاي مردم استوار شود. در هشتم فروردین ماه نیز سر دبیر، مدی��ر تحریریه، مدی��ر اجرایي ومس��ئول دفتر صحبت نو گراش براي ع��رض تبریک وگفت و گو بامنصورمحتاجي در فرمانداري الرس��تان حضور یافتند.حضور پر برکت دکتر بیات پس از سال ها در گ��راش و منزل محمد مال��دار نیز باید به این فضای زیبا اضافه ک��رد. زنان و مردان هر روز به دیدار او می آمدند و او با مهربانی و سخاوت تمام

آن را ویزیت می کرد.

اس�فند 1388: موزائی��ک ف��رش بل��وار گلزار ش��هدا به مس��احت 1200 متر مربع ب��ا هزینه شانزده میلیون و هشتصد هزار تومان انجام شد. موزائیک فرش این بلوار در راستای زیبا سازی و مبلمان شهری و نیز صرفه جویی در مصرف آب

به اجرا در آمده است. فروردین 1388: س��یصد نف��ر از دانش آموزان قرآني گراش موفق به کسب گواهي نامه دارالقرآن ش��دنند، گواهي نامه دارالقرآن امام هادي)ع( به همراه هدای��ا به مدارس دختران��ه دانش آموزان مربوط��ه در س��ه مقط��ع ابتدای��ي، راهنمایي و

متوسطه فرستاده شد.نونه��االن و دانش آم��وزان فروردی�ن 1388: زهراي اطهر)س( جشن ساالد گرفتند. در پایان این مراس��م به س��االد هایي که بیش��تر اشتها را ب��از مي ک��رد هدایایي تعلق گرف��ت همچنین از دانش آموزاني که از ابتداي س��ال تحصیلي نکات

بهداشتي را رعایت مي کردند تقدیر شد.22 فروردی�ن ت�ا پنج ش�نبه 27 فروردین: در کودکس��تان و دبس��تان زهراي اطهر)س( نمایشگاه کارهاي دستي و تجسمي ویژه هفته سامت برگزار

شد. اول اردیبهش�ت 1388: همای��ش جغرافیا، از طرف گ��روه آموزش اداره آم��وزش وپرورش در

محل سالن سراجي برگزار مي گردد.اول اردیبهشت 1388: همایش سعدي شناسي در محل سالن دبیرس��تان کوثر برگزار می شود و دانش آموزان سطوح متوسطه و پیش دانشگاهي در

آن ارائه مقاله می کنند.

مسابقات قرآن مرحله پنج گانه

نادرپور: در مسابقات پنج گانه قرآن امسال چه�ل و هش�ت دانش آموز گراش�ی به الر

اعزام می شوند.هر س��اله مس��ابقات قرآني در سطح شهر برگزار مي ش��ود که در آن دانش آموزان گراشي با هم به رقابت مي پردازن��د. دانش آموزان برگزیده به مرحل��ه پنج گانه راه مي یابن��د. مرحله پنج گانه امسال در شهر الر برگزار شد و شهر هاي گراش، الر، بیرم، جویم،فیروزآباد، اشکنان، قیروکارزین،

اوز، مهر، المرد و گله دار در آن حضور داشتند.از گراش چهل و هشت نفر در این مرحله از مسابقه شرکت دارند که از میان آن ها، یازده نفر براي بار اول به این مرحله راه یافته اند. بیست و پنج دختر و بیس��ت و سه نفر پسر در مسابقات حضور دارند ک��ه هفده نفر در رش��ته ي قرائت و پانزده نفر در رشته ي مفاهیم و سیزده نفر در رشته ي حفظ، از مقاطع تحصیلي پنجم ابتدایي تا پیش دانشگاهي

به دیگر دانش آموزان به رقابت می پردازند.ای��ن دانش آموزان چهار ش��نبه مورخ بیس��ت و ش��ش فروردین، به الر مي روند که از ساعت ده تا دوازده مراسم اس��تقبال برگزار مي شود. پس از آن اس��کان و تدریس توسط هشت دبیر انجام می ش��ود که از میان آن ها خانم ها تس��لیمیان و مهیای��ي و همچنی��ن آق��اي مهیای��ي از گراش

هستند.

صحبت نو: بلوار نیم کیلومتری ش�یدا با هزین�ه 147 میلیون

تومان آسفالت شد.گراش ش��هردار قائدی مهندس درباره س��اخت این بل��وار گفت: س��اخت این بل��وار ک��ه پیش از این ح��دود ده درصد پیش��رفت داش��ت ب��ه صورت ص��د در صد پای��ان یافت. هزینه س��اخت این بلوار که 511 مترطول و 22 متر عرض دارد مبلغ 147.5 میلیون

تومان اعام شده است . این بلوار تازه جن��ب هال احم��ر واقع و بلوار های ش��هدا و پیامبر اعظم )ع( و نیز شهرکهای رزمندگان و پاسداران را به محله بیدله متصل

می نماید.عمران��ی طرح ه��ای دیگ��ر از ش��هرداری در ط��ی ای��ن مدت آس��فالت باند جنوبی بل��وار امام حس��ین و خیاب��ان رازی در دو امیرالمومنین بیمارس��تان سوی

است. در ش��هرک امام خمین��ی نیز با هم��کاری س��اکنان کوچه ه��ای مش��عب از خیابان ریح��ان، این کوچه ها س��امان دهی ش��د. پس ای��ن پیاده روه��ای آس��فالت از کوچه ها با همکاری ش��هرداری و ش��هروندان موزائی��ک فرش و تک لبه های آن نیز توس��ط خود ش��هروندان س��اکن این کوچه ها

رنگ آمیزی شده است.

رقابت دانش آموزان استثنایی

در مسابقات حفظ قرآن

صحبت ن�و: مه�دی قادری نس�ب و نرگس خس�رونژاد در مس�ابقات حفظ قرآن کریم مدارس استثنایی مقام اول پایه های چهارم

و سوم را به دست آوردند.ب��ه گ��زارش اداره آم��وزش و پ��رورش گ��راش مس��ابقات حفظ قرآن کریم مدارس اس��تثنایي منطقه ي جنوب فارس با ش��رکت هشتاد نفر از دانش آموزان ناش��نوا،کم توان ذهن��ي، ونابینا در

دبستان استثنایي الله گراش برگزار شد. از ش��هرها دانش آموزان��ی ای��ن مس��ابقات در وبخش ه��اي الر، اوز، بید ش��هر، جوی��م، بلغان،

بنارویه، کورده وگراش حضور داشتند. در مراس��م افتتاحیه این مس��ابقات بدیع زادگان معاون اداره آموزش وپرورش گراش ضمن تقدیر از دس��ت اندرکاران برگزاري مسابقات، به فراهم نمودن بستر شکوفایي اس��تعداد ها ورشد فکري واجتماع��ي دانش آموزان اس��تثنایي با همکاري

سایر نهاد ها وارگانها تاکید کرد. در این مس��ابقات مهدي قادري نس��ب ونرگس خسرو نژاد دو دانش آموزانی بودند که در پایه هاي چهارم وس��وم از مدرسه اس��تثنایي الله گراش

مقام اول حفظ قرآن کریم را به دست آوردند.

سیزده تصادف مرگبار و سه خودکشی

تست سالمت صد نفر در هفته سالمت

بعد از یک سال بی باران، فروردین زیبا شد

باز باران در بهاران

]عکس: ابراهیم اسدی[

محمدعلی شامحمدی

خبرهای چند سطری

شیدا آسفالت شد

تک لبه های کوچه های منشعب از خیابان ریحان با همکاری شهروندان رنگ آمیزی شد. ]عکس: روابط عمومی شهرداری[

آتش نشان ها بی کارتر شدند

علی سپهر: سیزده آتش سوزی مغازه و یازده آتش س�وزی من�زل مهمتری�ن عملیات های

آتش نشانی گراش در سال 1387 بوده است.س��عید امان��ی مس��ئوول واح��د آتش نش��انی شهرداری پیرامون عملکرد واحد آتش نشانی در س��ال 1387 گفت : در سال گذشته در مجموع 44 مورد خروجی ه��ای عملیاتی و 30 مورد نیز عملیات جزیی که باعث خروج وس��یله عملیاتی از آتش نش��انی گردیده داش��ته ایم . بیش��ترین آمار عملیات واحد آتش نش��انی مربوط به اطفاء حریق مغازه ها 13 مورد و آتش س��وزی منازل 11 مورد بوده اس��ت. امانی یاد آور شد اطاعات مردم نسبت به سال های گذشته بیشتر شده که این امر باعث س��یر نزولی آمار اتفاقات و حوادث نس��بت به سال 1386 گردیده است. واحد آتش نشانی شهرداری گراش در طول شبانه روز آماده

خدمات دهی به شهروندان حادثه دیده است.

Page 3: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55(

نیمه اول اردیبهشت 88

بررسی دیدگاه های مختلف درباره فرآیند بحران اقتصادی گراش

نوشت افزار صدرا نوشت افزار سروش نوشت افزار پارسینا فروشگاه رز فروشگاه مهدی مرکز خرید خانواده سوپرمارکت آبشار سوپرمارکت میالد سوپرمارکت فانوس روز از نو3

باگ-4

نقدی بر مدیریت بحران مالی گراش

سمند بحران را افسار زنید!

هر قوم و ملتی، گاه و بیگاه مرتکب اشتباهاتی کوچک و بزرگ می ش��ود و این یکی از اصول زندگی اس��ت ک��ه بدانیم هر لحظه »امکان اش��تباه« بر ما می رود. فلسفۀ اش��تباه پذیری اس��ت که لزوم دانش، تجربه، مشاورت و تفکر را در زندگی بشریت معنا می دهد و به ما یاری می رس��اند که سره را از ناسره تمیز دهیم، دامنۀ اش��تباهات مان را محدود سازیم و اگر خطایی دامن مان را گرفت، عقل را از سرمان نگیرد، بحران را افسارگسیخته نسازد و باری بر مشکات مان نیفزاید. الجرم انسان هوشیار تنها آن کسی نیست که مرتکب اشتباهاتی نشود؛ عاقل آن کسی است که از عهدۀ رفع خطا و دفع با برآید و خود را در تنگناهای مشکات

پیش آمده نبازد. این مقدمه برای آن اس��ت که گ��راش دیروز و امروز را مرور کنیم. گراش طی س��الیان گذشته در منطقۀ الرس��تان و مناطق جنوبی کشور از اعتبار و وجاهت باالیی برخوردار بوده است؛ عوامل متعددی از جمله: خیرین گراشی، یبمارس��تان و نظام پزشکی گراش، ش��خصیت مردمان این دیار، نظام ش��هری و غیره و

غیره در حسن شهرتش موثر بوده است. تاش گستردۀ گراش برای تکیه زدن بر اریکۀ مجلس ش��ورای اس��امی در دوره های متوالی انتخابات، بر همگان آش��کار بود. گراش در انتخابات دور هش��تم از رقب��ای بیرمی و الری پیش��ی گرف��ت و به آرزوی دیرین خود رسید. به نظر می رسید پیروزی کاندیدای گراش، نقطۀ عطفی در تاریخ گراش باشد و به تقویت موقعی��ت گراش در منطقه بیانجامد. از گراش انتظار می رفت که س��نت »نماینده داشتن« را تثبیت کند، از نیروهای فعال منطقه مش��اورت همه جانبه گیرد و یارگیری سیاس��ی و معنوی کند. اما ورق به گونه ای دیگر برگش��ت و فرصت طایی گ��راش به تهدیدی

تاریخی و خسرانی عظیم مبدل شد. در پی بحران مالی و کاهبرداری میلیاردی عاوه بر خس��ارت های مالی، جایگاه معنوی گراش در منطقه نیز تنزل کرد و از نظر اجتماعی و فرهنگی آسیب های ج��دی بر آن وارد کرد. گراش در این برهۀ حس��اس نتوانس��ت آن چنان که بایسته اس��ت، بحران را مهار کند و نه تنها به حفظ موقعیت و نفوذش در منطقه برنیامد، بلکه از درون هم دچار سردرگمی شد و چنان رنجی بر مردمانش وارد شد که شاید تلخ ترین تجربۀ

تاریخی هر یک از آن ها باشد. کاهبرداری در هر صورت انجام شد که خود نتیجۀ تلخ اش��تباهات بزرگی است که یک ملت گاه تجربه می کند، اما اش��تباه دوم گراش به سنگینی در حال جریان اس��ت: بیش از دو ماه است که بحرانی با این دامنه رخ داده، لیکن مدیریت بحران نمی شود و افسار گس��یخته به روح و روان و زندگی م��ردم می تازد. از شواهد و قراین پیداست که بزرگان گراش در کنترل بحران چن��دان موف��ق نبوده اند و ت��اش جمعی و هدفمند برای بازگرداندن اعتب��ارات ریالی و آرامش روانی گاهی جای خود را به برخوردهای احساس��ی و

طعن و لعن داده است. با توجه ب��ه پایان دورۀ اول رئیس دولت و رئیس قوۀ قضائیه، حضور علی اصغر حسنی در مجلس و جنبۀ عمومی داشتن کاهبرداری می توان اقدامات مؤثری در س��طح ملی انجام داد که نگارنده به دالیلی از ذکر آن پرهی��ز می کند، اما به هرحال در چارچوب قانون و حفظ امنیت داخلی می توان فعالیت های هدفمندی

برنامه ریزی کرد. البته در این وضعیت بحرانی عاوه بر تاش جمعی و همدلی همگانی، توجه و همت ویژۀ علی اصغر حسنی بیش از همه احس��اس می ش��ود، چراکه عاوه بر در خط��ر بودن امکان پیروزی ش��ان در دور بعد مجلس، موقعیت حقوقی ایشان به عنوان رئیس هیئت مدیره ش��رکت تحت اتهام »برگ س��بز مطه��ر« و اعتماد دوستان همشهری به ایشان دلیلی است بر لزوم تاش

شبانه روزی و رایزنی مؤثر با مقامات دولتی و قضائی. بحران مالی گراش تش��نۀ مدیریت��ی توانا و نیازمند بهره گیری از تمام فرصت های اداری، رسانه ای، حقوقی و مدن��ی )از جمله تقویت کمیته صالحین( اس��ت تا سرمایه ها استرداد شود، خاطر اهالی آرام گیرد، اعتماد به نفس دگربار حاصل شود، سرمایه های اجتماعی و

فرهنگی ترمیم شود و امید در گراش پدیدار شود.

صحبت نو: گفتارها و مطالب درباره ی بحران گراش آن ق��در زیاذ اس��ت که می ت��وان کتاب��ی را در این زمینه س��اخت و پرداخت. صفحات صحبت نو برای چاپ همه ی آن چیزهایی که در وباگ آمده اس��ت گنجایی ندارد. بنابراین بر آنچه نوش��ته آمده اس��ت

مروری کلی داشته ایم. پس از دوازدهم بهمن 1387 و متواری شدن متهم اصلی کاهبرداری در گراش این شایبه به وجود آمد که سودها جنبه ی شرعی نداشته است. عزیز نوبهار در پی فش��ارهای افکار عمومی در گفتاری با عنوان گراش ش��هر بی دفاع از س��رمایه گزاران خرد و عدم اطاع کاف��ی آنان و صورت صحی��ح بودن معامات دف��اع کرد و گف��ت: آن چه از پول های س��رگردان و خ��رد و کان از م��ردم کوچ��ه و بازار در دس��ت س��رمایه پذیران بوده است با توجه به صورت شرعی بودن معامات و نوع قراردادها و بعضا تحویل اجناس )آه��ن االت و ده ها خودرو و س��که( در اختیار آنان قرار گرفته اس��ت. حتی ف��روش خودرو در منطقه ی الرس��تان در قالب ای��ن قراردادها باع��ث نارضایتی عامان فروش ایران خوردو و شکایت نمایندگی های

فروش از شرکت ب. س. م شد. در آن هنگام از یکی از روحانیون س��وال شد که آیا با توجه ب��ه تحویل اقام ذکر ش��ده در قراردادها از جمله خودرو و... در گراش آیا برای ادامه کار و بستن قراردادهای جدید الزم اس��ت نوع جنس را مشاهده کنیم که ایشان فرمودند خیر ) نمونه ی نوع قراردادها

به امضای رییس هیت مدیره موجود است.

بوی دلنواز پولس��یف اهلل زارعیان ، در پاس��خ به مقاله نوبهارگفت: متاس��فانه بعضی از این دوس��تان سرشاخه ای اخیرا بوی دلنواز پول به مشام ش��ان وزیده و تمام ش��ئون ش��رعی را بایگانی کرده ان��د. آنان به ج��ای این که ش��جاعانه از عملکرد ناصواب خود ابراز ندامت کنند دائ��م دم از تیغ قانون می زنند. ب��رادران عزیز بیایید صادقانه اعترافکنید که اشتباه کرده اید آن هم از نوع بس��یار بزرگ آن. اشتباهی که باعث بدبختی و سیه روزی بسیاری از همشهریان عزیز گشت اید. حاال هی

بگویید قانون! قانون!

طرح صالحین یا صندوق صالحین؟یکی از س��ه گروهی که برای حل مس��ئله اقتصادی فعالی��ت دارند طرح صالحین اس��ت. پیوس��تن علی حسنی و حبیب فروزش به این طرح مهمترین خبر آن بود. از س��وی دیگر صن��دوق صالحین نیز وجود داش��ت که قرار ب��ود افراد خود به ش��کل داوطلبان س��ودهای دریافتی را به حسابی واریز کنند. تاکنون مش��خص نش��ده اس��ت این طرح ها به چه نتایجی

رسیده است.نوبه��ار پس از گفت وگوی رویاروی با حبیب فروزش دبیر س��تاد طرح صالحین این نوش��ته را در اختیار

صحبت نو ویژه ی گراش قرار داد:پس از مش��کل پی��ش آم��ده اقتص��ادی در گراش گروه های مردمی مختلفی برای گره گشایی اقداماتی را انجام داده اند. در این میان به نظر می رس��د طرح صالحین موثرتر باشد. این طرح مصداق حاسبوا قبل ان تحاس��بوا است. و به روش��ن شدن قضایا کمک و واقعیت را آش��کار می س��ازد. بنده به عنوان یکی از اف��رادی که با ش��رکت ب.س. م. فعالی��ت اقتصادی داش��ته اس��ت این طرح را به دالیلی تایید می کنم و خود ب��دان خواهم پیوس��ت. او در ادامه گفت: طرح

یادشده می تواند جلو افزایش شایعات و اتهامات وارده به افراد را بگیرد. شاید برای کسانی که به نام نهی از منکر اتهام��ات غیرواقعی به افراد می زنند مفید واقع ش��ود و به خود بیایند که فقط آخرت خود را خراب

می کنند. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.این بار شخصی با امضای ناشناس با تکیه بر آموزه های

دینی و اخاقی وارد مسئله شد و اذعان کرد:باید اخباري ش��فاف از نتیجه بازجویي با آقاي دکتر شین منتش��ر شود تا مردم زوایاي قضیه را به خوبي درک کنند ای��ن بي خبري خیلي به اعتمادها صدمه

زده است آقاي نماینده می داند برای این موفقیتي که داش��ت خیل��ي ها زحمت کش��یدند و این از گل روي پس��ر خیابان درمانگاه نبود و جنم این را داش��ته باشد که از م��ردم کمک بخواهد تا مردم مثل همیش��ه به او

کمک کنند.از دیگر سو سیف اهلل زارعیان نیز به همان حرف های سابق خود اصرار کرد و گفت: این که بدبختی برخی از جوان ها این بود که می خواستند یک ساله به پول برسند. در حالی که اصول تجارت و بازرگانی حتی در میان گراشی ها و الرستانی ها این گونه نبوده و نیست. م��ا با زحمات فراوان تج��ارت می کنیم و آرام آرام به مقصد می رس��یم. کما این رسم پدران زحمتکش ما نیز این گونه بوده اس��ت. کاش برادر فروزش در هتل رادیسون تشریف داشتند تا با آگاهی بیشتر نسبت به

اوضاع و احوال می نوشتند.

زمان قضاوت خواهد کردحبیب فروزش در پاسخ به زارعیان گفت : ابتدا از همه عزیزانی که نسبت به تحلیل و نوشته ها و گاه شایعات در خص��وص بحران بوجود آمده ب��ا ظرافت و دقت بیشتر ی برخورد کرده و نقدی هم بر آن دارند تشکر می کنم . و در ادمه افزود: انس��ان همواره در معرض خطر اش��تباه کردن اس��ت ما نیز انس��انیم و از این خصیصه مبرا نبوده و نیس��تیم. اما مهم آن است که

پس از درک اشتباه شجاعت پذیرش خطا و برگشت به راه درست را داشته باشد و در مواقع بحرانی بتواند از هس��تی و آبروی خود در راه جب��ران خطا بگذرد تا تاریخ در باره اش قضاوت درس��تی داشته باشد که معموال هرجریانی به علت داش��تن موافق و مخالف، تش��خیص کمی مشکل می ش��ود که حق با کیست

مگر گذشت زمان و درک واقعیات نه شایعات.

خبر دستگیری دکتر نون و تکذیب آن

در حال��ی که فرماندار الرس��تان ط��ی گفت وگویی در هش��تم فروردین ماه خبر دستگیری متهم اصلی پرون��ده کاهبرداری در گ��راش را تکذیب کرده بود ب��ا این ح��ال روزنامه ایران در نوزده��م فروردین ماه در صفح��ه ح��وادث خبر با مروری ب��ر کاهبرداری در گ��راش در تیتر مطلب خبر از دس��تگیری دکتر نون داده بود. محتاجی فرماندار الرس��تان در تماس خبرنگار صحبت نو دس��تگیری این ف��رد را تکذیب

کرد. گ��روه ح��وادث روزنامه ای��ران نوش��ت: عامل اصلی کاهبرداری بزرگ 130 میلیاردتومانی در شهرستان »گراش« اس��تان ف��ارس، با پیگیری های گس��ترده مالباخت��گان و مأموران امنیتی، انتظامی دس��تگیر ش��د. این در حالی اس��ت که گفته می شود فرد یاد ش��ده از نزدیکان ریاست دانشگاه آزاد و برادر همسر عضو برجس��ته یکی از احزاب سیاس��ی کشور است. »س- ن« در ده��ه60 ب��ه عن��وان یک��ی از مدیران کل دانش��گاه آزاد، در س��خنرانی ها، میزگرده��ا و مصاحبه های رس��انه ای ش��رکت می کرد ت��ا این که در س��ال68 به دلیل مشارکت در یک اختاس مالی 12میلیاردتومان��ی ضم��ن محکومیت ب��ه زندان از

کسوت روحانیت خلع شد.ای��ران خاصه ای از ماجرای کاه ب��رداری را از زبان ایزدی و رنجبر دو ت��ن از مالباختگان کان با قطعه

عکس��ی از همایش س��امی دیگر در هتل رادیسون دبی چاپ و منتشر کرد. هر چند که به نظر می رسد در انتش��ار این خبر بیش از ه��ر چیز تاثیر بر دادگاه شکایت رییس دانشگاه آزاد از روزنامه ایران و سلیمی نمین موثر بوده اس��ت. عظیمی وکیل پرونده نیز در یادداشتی گفت که خاصه پرونده در اختیار سلیمی نمین قرار گرفته اس��ت و این خبر از س��وی سلیمی نمین در روزنامه ایران منتشر شده است. به نظر می رسد قصد مصاحبه کنندگان ، ایجاد تحرک بیشتر و

پیگیری سریع تر مسئوالن مربوط بوده است.

اطالعیه ی مالباختگان تحرک با اطاعیه ای که چند روز بعد در نماز جمعه گراش توزیع شد سرعت بیشتری به خود گرفت. در این اطاعیه که پیش از انتشار در اختیار صحبت نو قرار گرفته اس��ت به س��ه موضوع اساسی اشاره شده

است: 1. س��رمایه های مالباختگان در گراش نیست و در

اختیار شرکت برگ سبز مطهر است 2. علی اصغر حس��نی در روش��ن ش��دن وضعیت

پرونده مشارکت جدی تر اعمال کند 3. مس��ئوالن مذهبی در گ��راش جو روانی مثبتی

ایجاد کنند .

ورود نیمه ی دیگر به بحران اقتصادی

ب��ا طوالنی ش��دن رون��د پیگیر ی ه��ا در خصوص کاهب��رداری در گراش، برای جلوگی��ری از ضرر و زیان های بیش��تر روحی و مالی، مالباختگان گراشی تحرکات خود را س��رعت و ش��دت بخشیده اند. آنان دیگر رودربایستی ها را به کناری نهاده اند و با صراحت بیش��تری حرف های خ��ود را به گوش مس��ئوالن و مسببان اصلی و فرعی می رس��انند. با نزدیک شدن موعد سررس��یدها و نگرانی و دلهره ای که دامنگیر مالباختگان و به تبع آن خانواده های آنان شده است، به ش��دت این تحرکات افزوده خواهد ش��د. انتشار اطاعیه های پی در پی نش��ان از سر در گمی و عدم اطاع رس��انی به موقع دارد . مدیریت و تدبیر عقای ق��وم در این برهه بیش از گذش��ته ض��روری به نظر می رس��د. البته مالباختگان نیز با درایت الزم و التزام ب��ه قانون تاش دارند بخش��ی از آالم روحی خود را مرهم بگذارند. دادس��تانی الرس��تان و فارس به طور مجدانه پیگیری های الزم را انجام می دهند و مراتب را از طریق روابط عمومی دادستانی به آگاهی مردم

خواهند رساند.وب��اگ گراش فردا از قول احمد عظیمی نوش��ت:از سوی آیت اهلل هاشمی شاهرودی ریاست قوه قضائیه، قاضی رس��تگار، رئیس ش��عبه 101 دادگاه عمومي الرستان، به عنوان بازپرس ویژه پرونده منصوب شده اس��ت. قاضی مصایی پیش از این مسئولیت پرونده

را بر عهده داشت.علی اصغ��ر حس��نی نماینده مردم الرس��تان و خنج از رییس مجلس ش��ورای اس��امی برای حل بحران اقتصادی گراش تقاضای کمک کرد. حسنی در نامه 25 فروردین م��اه به الریجانی رون��د کاهبرداری در

گراش را تشریح کرده است.پرونده بحران اقتصادی گراش تازه گشوده شده است و باید منتظر خبرهای آن ماند. ده هزار نفر در گراش همچنان به مردی هزار چهره فکر می کنند که کلید

معما در دست اوست و چهره پنهان کرده است.

از آغ��از بهمن اقتصادی در گراش ت��ا اکنون که به انتهای فصل اول واقعه رس��یده ایم، حلقه گمش��ده، آش��نایی با نح��وه فعالیت ش��رکت اصلی دخیل در بحران بوده اس��ت. حتی کس��انی که در درون این ش��رکت نیز فعالیت داش��ته اند نمی توانند به خوبی تش��ریح کنند که چگونه ای��ن حجم از نقدینگی در طی مدت کوتاهی جذب ش��ده اس��ت. ش��اید یک متخص��ص جامعه شناس��ی اقتص��ادی بتواند درک مناس��بی از نحوه چرخش س��رمایه در این پروسه ارائه کن��د. در خالی ب��ودن جای کارشناس��ان، به عنوان یک خبرنگار تئوری های مختلف مطرح شده را مرور می کنیم و به بررس��ی سه تئوری اصلی در

این باره می پردازیم. 1. آیا این یك بازاریابی شبکه ای بود؟

ه��ر چند اصطاح بازاریابی ش��بکه ای ی��ا »نتورک مارکتینگ« یک اصطاح قش��نگ است، اما بحران اقتصادی گراش حاصل نتورک مارکتینگ نیس��ت. این ش��یوه اقتصادی دارای مش��خصه های خاص و تعریف ش��ده ای اس��ت که از جمله آن معین بودن زیرش��اخه ها و تقس��یم سود بر اس��اس تعداد افراد جذب شده است. ش��رکت فعال در گراش از برخی ترفندهای بازاریابی ش��بکه ای استفاده کرده است، اما ساختار آن بر اساس چیزی به نام اعتمادسازی و عملیات اجتماعی-روانی بنا ش��ده است نه بازاریابی

شبکه ای.در س��اختار شرکت ب.س.م مهم نبود که شما چند نفر زیر ش��اخه دارید یا پولی را که س��رمایه گذاری می کنید از کجا آورده اید. حتی این شرکت دخالتی در تعیین درصد س��ودی که از سوی سرشاخه ها به

سرمایه گذاران خرد داده می شد نداشت. عملکرد ظاهری ش��رکت معموال به این ش��کل بود که افراد س��رمایه گذار در آن بای��د در قراردادهایی ش��رکت می کردند. معموال مبلغ این قراردادهای در

ح��دود 200 میلیون تومان از عهده افراد خارج بود. از س��وی دیگر افراد زیادی با سرمایه های به نسبت اندک چند میلیونی آمادگی ذهنی یافته بودند وارد معامله شوند. برای رسیدن به سودهای رویایی، آن ها مجب��ور بودند این مبال��غ را در اختیار افراد دیگری قرار دهند تا با رس��یدن مبالغ به حد نصاب، امکان اخذ قرارداد فراهم گردد. در برخی موارد خود افراد زیرش��اخه تمایل بسیار بیشتری برای پرداخت پول داشته اند و پول ها را به اصطاح خودشان دودستی در اختیار جمع آوری کنندگان س��رمایه ها که بعد به »جاروبرقی« معروف ش��دند، قرار داده اند. در هنگام دریافت س��ود، سرش��اخه ها افراد خوشبختی بودند که وظیفه تجمیع س��رمایه ها را بر عهده داش��تند؛ اما بعد از وقوع بحران، سرش��اخه ها به دلیل ریسک خ��ود متحمل حجم اصل��ی بدهکاری ها ش��ده اند. بدهی هایی که با توجه به ش��یوه عملکرد ش��رکت ممکن بود بر س��ر هر کسی که کمی بی احتیاطی و

طمع اقتصادی داشت آوار شود.برخاف نت��ورک مارکتینگ در اینجا این ش��رکت نیس��ت که نحوه تعامل میان ش��اخه ها را مشخص می کن��د؛ بلکه ش��رکت فق��ط پول و می��زان آن را می ش��ناخت. به همین دلیل رش��د فعالیت شرکت نمای��ی یا حس��ابی نیس��ت. بلکه دارای یک رش��د نامتقارن است. این رشد نامتقارن باعث شد که هیچ کس از ابعاد فعالیت شرکت مطلع نباشد. حتی اگر خود کارگزار فراری ش��رکت نیز دس��تگیر شود، او بخش عم��ده ای از مالباختگان را نمی شناس��د و با آن ها ارتباط مس��تقیم مالی نداشته است. در حالی که در بازاریابی ش��بکه ای بخش مهمی از س��رمایه ش��رکت، س��رمایه انس��انی و اطاعاتی آن، شامل

شناخت زیرشاخه ها و ساماندهی آنان است.2. این ها از ابتدا کاهبردار بودند.

اما بحران گراش از نظر اقتصادی چیس��ت؟ در این

باره دو نظر دیگر وجود که تنها س��رمداران شرکت می توانند به آن دقیق پاس��خ دهند. در دیدگاه اول این ایده وجود دارد که آغاز فعالیت ش��رکت از ابتدا به قص��د و نیت کاهبرداری بوده اس��ت و انتصاب به اش��خاص حقیقی، حقوقی و سیاس��ی تنها یک بازی برای نش��ان دادن قدرت و وجه ش��رکت بود. در این دیدگاه از همان ابتدا اعضای ش��رکت با یک برنامه ری��زی دقیق تنها به دریافت پول و انتقال این پ��ول به اف��راد دیگر در قالب س��ود می پرداختند و هیچ گونه فعالیت اقتصادی وجود نداش��ته است یا در اصطاح تنها بخش��ی از پول ها دس��ت به دست می ش��ده اس��ت. حتی برخی از اف��راد معتقدند که در انتهای زمان فعالیت ش��رکت، گروهی در گراش نیز از موضوع کاهبرداری ب��و برده اند، اما به دلیل منافع شخصی از افش��ای آن خوددداری کرده اند و تنها دس��ت خود را بیرون کش��یده اند. پذیرش این تئوری باعث می ش��ود تمام بار جرم بر دوش دکتر نون بیافتد و نقش دیگران کم رنگ شود. اما با توجه به برخی نش��انه ها، احتمال ای��ن که ورود این گروه به گ��راش از ابتدا ب��ه قصد این چنی��ن حجمی از

کاهبرداری باشد بسیار بعید است. 3. ب�ا ای�ن پول مف�ت هرکس�ی کاهب�ردار

می شود.در دی��دگاه بعد که واقع گرایانه تر به نظر می رس��د، آغ��از فعالی��ت ش��رکت و س��ودهای آن در ابتدای کار بر اساس اس��تفاده از برخی ضعف های ساختار اقتصادی و یا رانت خواری بوده است. در این مرحله برخی فعالیت های اقتصادی انجام می شده است، اما چگونگی ای��ن فعالیت ها برای جلوگیری از به خطر

افتادن سرمایه مخفی نگه داشته می شد. ب��ه دلیل باالتر بودن س��ود از س��ود متع��ارف بازار در ح��دود 50 در براب��ر 20، تمای��ل ب��ه ای��ن نوع س��رمایه گذاری افزای��ش یاف��ت. برخ��ی از اعضای

شرکت در این مرحله تصمیم می گیرند که با توجه ب��ه اعتماد مردم با افزایش غیر متعارف س��ود حتی ت��ا حد 600 درصد پول های موج��ود را جمع آوری کنن��د. این که تا چه مرحله فعالیت اقتصادی انجام ش��ده اس��ت؟ در کجا نیت تغییر کرده است؟ و این که چه کس��ی در نیت این کار ش��راکت داشته؟ را تنه��ا دکتر نون می تواند افش��ا کند یا این که قانون در طی یک تحقیق طوالن��ی مدت در این مورد به

نتیجه برسد. یك روش ساده ، یك سرمایه بر باد رفته

دو اصل س��اده وجود دارد. اول: مردم تنها پول شان را به کس��ی می دهند که به او اعتم��اد دارند. دوم: هر چه سود بیش��تر، خطر بیشتر اما چگونه این دو مورد ب��ه ظاهر متضاد در این قضی��ه کنار هم قرار گرفت؟ حضور در فعالیت های با س��ود باال بی تردید همراه با ریسک باالتر نیز است. همه سرمایه گذاران باید در زمان پرداخت پول، در محاس��بات خود این ریس��ک باال را برآورد می کردند. اما شرکت توانسته ب��ود با جلب اعتم��اد مردم این ریس��ک باال را کم جلوه دهد. بیشتر سرمایه گذاران به نحوه فعالیت ها مش��کوک بودند اما وسوسه سودهای ساده در کنار اعتمادسازی موفق شرکت، آنان را مجاب به سپردن نقدینگی خود کرد. وقتی فانی پولش را گذاش��ته اس��ت چرا من س��ود نکنم؟ به همین س��ادگی. در طی یک فرآیند دو س��اله به جای این که ش��رکت مستقیم به جمع آوری س��رمایه بپردازد، خود افراد مشتاق تر به پرداخت س��رمایه های خود بودند. این کار با یک اعتمادس��ازی طوالن��ی و نفوذ در ارکان اجتماعی اتف��اق افتاد. نحوه اعتمادس��ازی محتاج مقاله مفصل دیگری اس��ت. اما اولین اثر این بحران کاهش ش��دید اعتماد در بازار گراش اس��ت. اعتماد که ن��ه تنها س��رمایه ای اقتصادی بلکه س��رمایه ای

اجتماعی است.

باگ-2 باگ-1

ده هزار نفر در جستجوی مرد هزار چهره

محمد خواجه پور

اصغ�ر امانی: بس��یاری از بلوارهای گراش به ویژه بلوار جانبازان دچار کمبود تیر چراغ برق است. اداره برق هم اقدامی برای تامین آن انجام نمی دهد. اما اگر به الر بروید در همین اس��فندماه بیش از 500 پایه برق در خیابان و بیابان نصب شده است. اداره برق الرستان چگونه تیرهای برق را توزیع می کند. آیا نباید ش��ورای شهر، ش��هرداری و بخشداری از

حق شهرهایی مثل گراش دفاع کنند. شهروند: دس��ت جناب رحماني و بقیه، همچنین آق��اي امیر حم��زه مهراب��ي درد نکنه. خ��دا قوت. خوشحالم بگویم بعد از سي سال عمر و زندگي در گراش، تازه اس��م چاردال یا چار خال را یاد گرفتم. البت��ه قبا با برخ��ي از موارد کارب��رد این عامت از جمله کش��یدن روي پارچه و نصب آن در باالي س��ر خانم تازه زایمان کرده یا کشیدن مستقیم بر

روي دیوار آشنا بودم.محم�ود توکل�ي: هن��گام بارندگي اخی��ر آب ها در خیابان مس��یر مش��خصي نداش��ت والزم است مسئولین به فکر طراحي و ساخت جدول بزرگتر از

ابتداي خیابان بسیج تا استادیوم ورزشي باشند.محم�دی از الر: از صحبت نو گراش بابت مطالب زیبایش تشکر می کنم. و آغاز سال نو را به همه ی شما تبریک عرض می کنم. همیشه منتظر مطالب نش��ریه بخصوص خاطرات آقای آیت اللهی هستم.

دست مریزاد.ش�هروند: بخشدار، شوراي شهر و شهردار محترم خاموشي هاي خیابان امام و بلوار معلم و بلوار سپاه

تا کي؟ش�هروند: هم��ه زمین ه��ای گراش را ب��ه عنوان طرح های کش��اورزی واگ��ذار کرده اند. با این آب و هوا مگر گراش شهر کشاورزی است که زمین های آن خیرات می ش��ود. فردا اگر قرار باش��د که کاری انجام ش��ود در ش��هر و اط��راف آن زمینی وجود

ندارد.ش�یروان: شورای شهر الر خیلی در زمینه کارهای فرهنگی فعال است. به همین همایش الر نگاه کنید.

اگر قرار به رقابتی باشد باید در این زمینه ها باشد.ش�هروند: یک زمستان دیگر هم گذشت. گاز چی

شد؟ش�هروند: با اوضاع به وجود آمده همه چیز را به اقتصاد ربط می دهند. بگذارید مردم زندگی ش��ان

را بکنند.

صحبت شما2229970

با درخواست وام صد و سی میلیارد تومانی

زنان مالباخته وارد میدان شدند

فاطمه یوس�في: جمع�ی از زن�ان مالباخته و خانواده ه�ای مالباخت�گان بح�ران اقتصادی

گراش در بخشداری تجمع کردند.

در پ��ی بح��ران اقتص��ادی ش��هر و س��ردرگمی مال باخت��گان و نرس��یدن ب��ه ج��واب قانع کننده و ایجاد فش��ار روح��ی و روانی، این ب��ار زنان وارد عم��ل ش��دند. جمعی از زن��ان خانواده ه��ای مال باخت��گان روز دوش��نبه 24 فروردین به نمایندگی از کلی��ه ی مال باخت��گان با حضور در بخش��داری گراش خواس��تار حل بحران اقتصادی شدند.خانم هوش��یار به نمایندگی از زنان حاضر طی بیانیه اي خواستار حضور علی اصغر حسنی در جمع مردم و پاسخگویی حضوری او شد، همچنین در این بیانه دریاف��ت وام صد و س��ی میلی��ارد تومانی از دولت و بازپرداخت به مال باختگان این واقعه درخواس��ت ش��ده است. نویس��ندگان بیانه در بخشی از آن به برگ��زاری جلس��ه در درهت��ل کونتینانتال اش��اره ک��رده و حضور ش��خصیت ها در آن را دلیلی برای

سرمایه گذاری در شرکت دانسته اند.مهروری بخش��دار گ��راش گفت: »ش��ما به عنوان ش��خص مال باخته ناراحت و تحت فش��ار روحی و روانی هستید. ولی ما از دو جنبه احساس ناراحتی می کنی��م، یکی به عنوان هم ش��هري و دیگری به عنوان مس��ئول جامع��ه.« او گفت که کاهبرداری ط��ی برنامه ای تدوین ش��ده و دراز م��دت صورت پذیرفته است. بر این اساس، حل این مساله نیاز به پی گیری مس��تمر و وقت کافی و صبر و حوصله ي

مال باختگان دارد.حمید حسن زاده، مس��ئول صندوق طرح صالحین نیز بیان داش��تند ک��ه عمق این بح��ران و فاجعه بر هیچ کس پوش��یده نیس��ت. ارگان ه��اي مربوط هر کدام س��همی در این بحران دارند. ش��ورا، امام جمعه و بخش��دار پی گیر این مساله هستند. ما هم با طرح و ایجاد موسسه صالحین در امر بازپرداخت پول هاي برخی از مال باختگان سهمی در پي گیري این مش��کل داشته ایم. مس��ئول صندوق صالحین گفت: علی حس��نی و حبیب ف��روزش با حضور در س��تاد طرح صالحین طی صورت جلس��ه ای اموال خود را در اختیار طرح صالحین قرار داده اند. طبق گفته ی حسن زاده، واسطه ها باید سرمایه هاي خود را به صندوق طرح صالحین واریز نمایند و از دادن به زیرمجموعه ها خودداري کنند. آقاي حسن زاده خواس��تار حمایت از علی اصغر حس��نی شد که بر اساس مس��ئولیت و جایگاه خود علی الخصوص در این برهه از زمان می تواند در جهت تسریع در حل

این بحران اقدام شایسته ای انجام دهد.

3-باگ

سید احمد عسکری

آسـمان در سوگ زندوی ها

صحبت نو: مادر و عروس و نوه ی سید شکراهلل زن�دوی کاندی�دای دوره هش�تم مجل�س از الرستان و شهر بیرم در حادثه سیل بیرم جان

خود را از دست دادند. زندوی، نبوی و تفرجی س��ه تن دیگر از جانباختگان هستند. سید ارشاد فرزند شکراهلل زندوی که در اتومبیل حضور داشته است جان سالم به در برده است. هیاتی از گراش و نیز جمعی به نمایندگی از طرف علی اصغر

حسنی در مجلس ختم آنان شرکت کرده اند. رییس س��تاد حوادث غیر مترقبه استانداري فارس گفت: ب��ر اثر جاري ش��دن س��یل در منطقه بیرم الرستان و آب بردگي یک دستگاه خودرو پژو پارس در این منطقه، چهار نفر از سرنش��ینان این خودرو کشته شدند. حمید تقي زاده روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: سه نفر دیگر از سرنشینان ای��ن خودرو نجات یافتند و یک نفر دیگر هم مفقود

شده است.

Page 4: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55( نیمه اول اردیبهشت 88 4 پرونده الر: کتابفروشی رسالت الر: مطبوعات فرهنگ اوز: مطبوعات پرسپولیس اوز: کریما خنج: کتابخانه عمومی خنج جویم: کتابخانه عمومی فداغ ارد

س��اعت هفت وچهل و پنج دقیقه بعد از ظهر. کمی د یر به قرارمان می رسم. قرار است رو در رو ی آقا معلم گذش��ته ی خیلی از بچه های د یروز بنشینیم و با او مصاحبه ای دوستانه داشته باشیم. وارد اتاق می شوم. ط��ور ی نگاه می کند انگار د یر به کاس رس��یده ام. صورت جوانش با نگاهی بامعنا س��رتاپا یم را برانداز می کند. سام می کنم و رودررو یش می نشینم. قبل از ا ین که مصاحبه را شروع کنیم اصرار می کند که »هرجا خود را ز یاده س��تودم، خودتان تصحیح اش کنی��د«، و ما نیز به ا ین امر اس��تاد در ا ین نوش��ته

توجه کرده ا یم. صحبت را فارس��ی شروع می کنیم تا پیاده کردن اش بر کاغذ راحت تر باشد، اما معموال مصاحبه شوندگان نمی توانند فارس��ی احساسات شان را بیان کنند. آقا معلم از ا ین امر مستثنا ست و اصا در فارسی سخن گفتن کم نمی آورد و چه بسا بیشتر می تواند همزاد با رشته ناخواسته اش، ادبیات، احساسات و هیجانات را به رش��ته کام درآورد. در ا ین چند ساعت پدرم، عز ی��ز نوبهار، و مس��عود غفور ی اکثر پرس��ش ها ی موج��ود را مطرح می کنند و م��ن و مصطفی کارگر بیش��تر گوش می دهیم و لذت می بر یم. چهار نفر از س��ه نسل مختلف؛ و جالب این که هر چهار نفر هم او را دوس��ت داریم. اولین س��وال را از بیوگرافی اش ش��روع می کنیم. ام��ا جور دیگری ش��روع می کند: »بنده ابتدا تش��کر می کن��م از تحر یر یه صحبت نو و جوانان برومند ی که بی هیچ چشم داشتی دور هم جمع ش��ده اند و با قلم رس��ا ی خودش��ان در جهت اطاع رسانی و آگاه ساز ی مردم تاش می کنند... من بر خود واجب دانس��تم که ا ین دعوت را اجابت کنم و ساعتی دوس��تانه در خدمت دوستان عز یزم باشم که فرزندان من هس��تند و برا ی من بسیار ارزشمند و گرامی.« ش��وق می کنیم؛ چرا که همین قس��مت پا یان��ی مقدمه اش برا ی رفع خس��تگی سه س��اله ما

کافی است.

احمد نوروزی هستم ادام��ه می ده��د: »ا ین حقیر احمد ن��وروز ی، متولد 1332 در ش��هر گ��راش.« او دوران تحصیلش را به چند بخش تقس��یم می کن��د. دوران ابتدا یی را در دبس��تان اس��د ی که امروز مدرس��ه علمیه چهارده معص��وم شده اس��ت گذران��ده و کاس هفت��م آن زم��ان که اول دبیرس��تان ما باش��د را در دبس��تان که��ن »ابد ی« طی کرده اس��ت. او نی��ز از قاعده ی خلیج رو ی مردم گراش مستثنا نبوده و سال هشتم را ب��ه همراه پدر به حوزه خلیج فارس و ش��هر دبی می رود. می گو ید: »از آنجا یی که واقعا عاش��ق درس خواندن بودم، به هیچ عنوان تن به کار ندادم و آنجا هم به مدرس��ه رفت��م.« و ا ین قس��مت را با افتخار بیان می کند. »اما طبق س��نت همش��هر یان، بعد از ظهرها تا 10-11 ش��ب به پدر کمک می کردم... در تابس��تان ها هم به گراش نمی آمدم و رسما در دبی ب��ه کار می پرداختم.« برا ی ابراز مش��قت کار فقط می گو ی��د: »کار ی س��خت و طاقت فرس��ا!« و ادامه می دهد: »هیچ ابائی از گفتن ا ین حرف ندارم. برا ی ا ین که کار افتخار است و سن و سال نمی شناسد.« کمی به خود می آ یم. نه درست درس می خوانم و نه کار می کنم. سختی کار و درس از چهره اش می بارد هر چند س��عی کرده ا ین گونه ننما ید. بسیار لطیف چون ش��عر ی روان س��خن می گو ید. »س��یکل اول

دبیرستان را در دبی به پا یان رسانیدم.«خاط��ره ا ی از چگونگ��ی عاقه مند ی اش به ش��غل مق��دس معلمی در آن س��ن و س��ال می گو ید: »در آن زم��ان در یکی از ش��ب ها در مدرس��ه ا یرانیان دبی فیلمی از فعالیت یک س��پاه دانش که در واقع کارشان معلمی و تدر یس و خدمت بود پخش شد.« تاکی��د می کند که کار ی به مس��ائل حاکم آن زمان ن��دارد و از ا ی��ن فیلم به عن��وان عاقه مند ی اش به معلم��ی یاد می کند و با افتخ��ار ادعا می کند که تا آخر ین لحظه عاشق کارش بوده است. چه افتخاری بزرگ تر از ا ین؟ آقا معلم دبیر ی اش را مثل خیلی ها با جبر انتخاب نکرده اس��ت. می گو ید که با عشق و عاقه به ا ین شغل رو ی آورده است. هم زمان با ورود به کاس چهارم دبیرس��تان و برا ی در یافت سیکل دوم مسئولین دبیرستان های دبی تصمیم می گیرند معل��م بومی تربی��ت کنند، ز ی��را ک��ه غیربومی ها هز ینه بردارن��د. آق��ا معلم بافاصله وارد دانش س��را شده )مهر48( و داوطلبانه آموزگاری ابتدا یی را فرا

می گیرد.

سربازی در کرمانپس از دو سال، در خرداد ماه 1350 برا ی یک سال تدر یس به اتفاق دوس��تش ابوالحسن جهانسوز ی به قطر اعزام می ش��وند. پس از پا یان س��ال تحصیلی ب��ه ا یران آمده و به خدمت س��رباز ی می روند. آقا ی نوروز ی می گو ید: »بر حس��ب اتف��اق ما به پادگانی اعزام ش��د یم که س��پاه دانش را تربیت می کرد.« و

از ا ین واقعه بس��یار خرس��ند است ز یرا بعد از 6 ماه آموزش به دو روس��تا از توابع جیرفت اعزام شده و به ش��غل مورد عاقه اش می پ��ردازد. دورافتادگی و گرما ی ا ین دو روس��تا ی کرمان��ی آقا معلم جوان را

پخته تر از گذشته می کند.از معلمان آن زمان می پرسیم. می گو ید: »عبدالرزاق قناعتی« و او را اس��طوره جوان مرد ی و بزرگ منشی و تاثیرگذارتر ین ش��خص بر نس��ل خود می داند. او می گو ی��د که تک تک معلمان را با اس��م و رس��م به

خاطر دارد، اما نامشان را نمی برد.درباره ی بازگش��تش به دبی می گو ی��د: »به دال یلی برگش��تم به امارات و از س��ال 53 تا خرداد 58 در دو شهر دبی و ش��ارجه در مدارس ا یرانیان خدمت

کردم.«ب��ه دوران انق��اب می رس��یم و آقامعلم س��خت تر س��خن می گو ید: »از آنجا یی که هر ا یرانی مسلمان دل واپس کشورش بود، بافاصله در خردادماه 58 با تقاض��ا ی خودم به ا یران آم��دم. ابتدا ما را به تهران منتق��ل کردند و از آنج��ا به ش��هرخودمان گراش بازگش��تم و در دبستان سبزوار ی آن روز در خیابان درمانگاه مش��غول فعالیت شدم.« از سال 1360 آقا معل��م ادبیات ما آقا مد یر مدرس��ه ش��هید جعفر ی می ش��ود هر چند خ��ودش ا ین مس��ئولیت را جبر و اص��رار بعضی ها می داند. مدرس��ه ا ی که به گفته ا یش��ان نه در و د یوار داشته و نه آب و برق و ...! »با کمک خدا و همت بانی و دوستان آبادش ساختیم. اما پس از دو س��ال همه دانش آموزان را به مدرسه

سعادت منتقل کرد یم.«آقا ی مد یر باز به کرمان می رود و باز آقا معلم می شود به عاوه دانش��جو. ا ین بار گرما و سختی تدر یس و تحصی��ل هم زمان حس��ابی او را می پزد. تداخل دو مش��غله باعث می شود که از تحصیل انصراف دهد و به گراش باز گردد. در همان سال دوباره در دانشگاه ابور یحان بیرونی آن زمان قبول می ش��ود و دو ترم درس می خوان��د. انق��اب فرهنگ��ی رخ می دهد و دانش��گاه ها تعطیل می شود و به تبع آن تحصیل آقا معلم ب��از نیمه کاره می ماند. چهار س��ال تدر یس و دوباره قبولی در دانش��گاه ش��یراز. باالخره در سال

1367 آقا معلم از دانش��گاه ش��یراز در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل می شود. می گو ید: »در

رشته ا ی که هرگز فکر نمی کردم!« و می خندد.

اولین بازنشسته فرهنگی گراشپ��س از فارغ التحصیل��ی باز به گ��راش می آ ید و از مهرماه 67 در دبیرستان ها و آموزشگاه ها ی دخترانه و پس��رانه گراش مش��غول تدر یس درس ادبیات به انضمام چند درس غیرتخصصی می ش��ود که دلیل آن را نب��ود معلم می داند و پس از 30 س��ال تاش در س��ال 1378 به درجه بازنشستگی نائل می شود و آق��ا معلم ما می ش��ود اولین بازنشس��ته فرهنگی گراش. اما او هنوز می خواهد زحمات دوس��تان اش در تاس��یس اداره آموزش و پرورش گراش که امروز همگی باز نشسته اند بگو ید: »دوست دارم از دوستان نس��ل اول آم��وزش و پرورش گراش ی��اد ی کنم و تش��کر ی کنم تا جوانان بدانن��د ا ین ها چه زحماتی متحمل ش��دند تا توانستند ا ینجا را تاسیس کنند.« ب��ر می گردد عقب، حدود س��ال 60: »تا س��ال 60 ما مس��تقیما ز یر نظر الر بود یم و حتی سرپرس��ت هم نداش��تیم. آقا ی��ی به نام روان گ��رد را به عنوان سرپرس��ت به گراش فرس��تاندند. پس از یک سال م��ا از ا یش��ان تقاضا کرد یم که با م��ا همکار ی کند ت��ا نما یندگی آموزش و پرورش در گراش تاس��یس ش��ود. آقا ی روانگرد به همراه دوستان نسل اول در ا یجاد نما یندگی تاش ها ی ز یاد ی کردند و به یار ی خداوند در س��ال 62 نما یندگ��ی آموزش و پرورش گراش ا یجاد شد. آقا یان محمود رادمرد، سیدعباس جهانبانی، احمد درو یش��ی و صلح جو ا ین نما یندگی

را اداره می کردند. پس از رفت و آمدها ی بس��یار ا ین دوستان به اتفاق آق��ا ی حاج علی اکب��ر بهادر که نقش به س��زا یی در تحقق ا ین امر داش��تند، موانع را پشت سر گذاشته و اداره آموزش و پرورش گراش تاس��یس شد. تا آن زمان هیچ ش��هر ی قبل از ش��ناخته شدن به عنوان بخش، اداره آموزش و پرورش نداشت. و آقا ی سید عباس جهانبانی اولین رئیس ا ین اداره ش��دند.« آقا معلم که چند سالی اس��ت رنگ کاس را ند یده به

یاد ش��ور و هیجان آن روز ک��ه می افتد کمی دلش می گیرد و آرام تر س��خن می گو ید: »ساختمان اداره را آقا ی محمد حس��ن حس��نی اح��داث کردند.« و

مکث می کند.

بعد از بازنشستگی »قبل از بازنشس��تگی با مهن��دس وقارفرد دفتر ی داش��تیم و به وس��یله آن بعد از بازنشستگی هم در

جامعه فعالیت داشتم و خود را کنار نکشیدم.«س��عی می کنیم کم��ی انحرافی برو یم. می پرس��یم: »نظرتان راجع به پاداش بازنشس��تگی چیس��ت؟« کمی می خندد و فکر می کند و سپس پاسخ می دهد: »به عنوان اولین بازنشسته گراشی پاداشی شامل ام نش��د« باز می خندد و ادامه می دهد »و مقدار کمی در یافت کرده ام و بیش��تر به وعده و وعید گذش��ته

است. من فقط افتخار اولین بازنشستگی را دارم.«از ن��گاه آق��ا معلم بر می آ ی��د که مث��ل معلم فیلم قصه ها ی مجید، س��خت و منضبط بوده است. از او راجع به خط کش و ترکه می پرسیم. »هر زمان یک جو خاص و ش��یوه ی خاص بر جامعه حاکم اس��ت. من منکر ا ین نیس��تم که در گذش��ته از ا ین ابزارها اس��تفاده می شده و شا ید بنده هم به نوعی استفاده کرده باشم! خیلی مواقع هم موثر واقع می شد... من شیوه دانش آموز-محور را بیشتر می پسندم اما وقتی با معلم ها ی فعلی و ش��اغل روبرو می شوم، می شنوم ک��ه دانش آموز حرف معلم را نمی خواند... من امروز

را تجربه نکرده ام...!«

دانش آموزان منحتما دانش آموزانی هم بوده اند که با تشو یق شما به

جبهه رفته باشند. نام می بر ید؟آرام ت��ر از قبل می گو ید: »صاحب��ان و وارثان اصلی انقاب ش��هدا هستند و کسانی مثل بنده که از دور دس��تی بر آتش داش��ته ا یم هیچ حقی را برا ی خود نمی دانیم. من ش��ب ها ی جمعه که تعهد دارم حتما به گلزار ش��هدا بروم، وقتی از مقابل تک تک عکس شهدا رد می ش��وم، خاطراتشان برا یم زنده می شود. و آن ده ت��ن کرب��ا ی 8 به غیر از ش��هید بزرگوار ش��هید غامی بقیه همه دانش آم��وزان من بودند و گروه ه��ا ی د یگر ی هم بودند.« منتظ��ر نام بردن از برادر ش��هیدش که در میان آن ده تن بود هستیم،

که نامی نمی برد. شا ید دلیلی دارد!نظ��رش را راجع به فراش ه��ای قدیم و در اصطاح

این دوره همان »بابای مدرسه« می پرسیم.»این ها قش��ر گم نامی هس��تند که در نهایت تنگنا و حق��وق اندکی ک��ه دارن��د مدرس��ه را نگه داری

می کنند.«- اولین خدمت گزار مدرسه که یادتان می آید؟

»اولی��ن خدمت گزاری که می ش��ناختم امرا... نامی بود که صبح ه��ا از الر با دوچرخه حرکت می کرد و یک س��اعت قبل از شروع مدرسه در مدرسه حاضر بود. ش��ب ها نیز به همین من��وال با دوچرخه به الر

می رفت...«مسعود می گوید آقا معلم خیلی زیبا شعر می خواند. از او می خواهی��م از دبیری ادبیات بگوید و ش��عری را برایم��ان بخوان��د. می گوید: »م��ن در ادبیات ره گ��م ک��رده ام و هیچ تاش خاصی ب��رای قبولی در رش��ته ادبیات نکردم و از آنجایی که داس��تان ها و کتاب ه��ای باب روز آن روزگار و کتاب های مختلف را می خواندم احس��اس کردم که می توانم در رشته ادبیات قبول ش��وم.« می پرس��یم کدام داستان ها را می خواندی��د و آنه��ا را از کجا تهی��ه می کردید که می گوید: »خواهش می کنم در حریم خصوصی وارد نشوید!« شاید می ترسد بحث مان سیاسی شود! و در

ادامه این مصراع را برایمان می خواند:»سال ها رفت و من خسته چو سنگ

بر سر راه زمان بنشسته ام«دوس��ت دارید دوباره معلم ش��وید؟ انگار س��وال ما را جوری دیگر متوجه ش��ده اس��ت. جواب می دهد: »افراد وقتی می خواهند بازنشسته شوند حداقل در آن جلس��ه آخر که ما آن را هم نداشتیم، مسئولین می آیند و می گویند باید از تجربیات بازنشستگان به نحو احسن استفاده کرد ولی بعد از خروج بازنشسته از اداره هیچ کاری به بازنشس��ته ها ندارند و هرگز از

تجربیات آنها استفاده نمی کنند.«

درباره صحبت نونظرش را راجع به صحبت نو می پرسیم. با بزرگواری می گوید: »من همیش��ه منتظر صحبت نو هستم و از اولین کس��انی هس��تم ک��ه آن را می گی��رم و از ابت��دا تا انتهایش را مطالع��ه می کنم. صحبت نو بر جامعه گراش بس��یار موثر ب��وده، هر چند هر کاری کاس��تی هایی دارد. من توصیه می کنم روی نگارش صحیح دقت بیش��تری ش��ود و پیش��نهاد می کنم هیئت تحریریه این حق را به خودش��ان بدهند که حداقل مقداری در ویرایش بعضی نوشته ها دخالت

کنند.«

حلقه ی فرهنگیان گراش

محمد زارع اگر چه قیافه اش خیلي به بازنشسته ها نمي خورد اما مي گفت سال 85 بازنشسته شده است. مي گفت یکي از ش��یرین ترین و پر کارترین دوره هاي خدمتي اش در گ��راش ش��هر در حض��ور کس��وت مربي گري و معاونت و امور اداري بوده اس��ت. آموزش و پرورش گراش دوران سر پرس��تي و نمایندگي و اس��تقال را طي کرده اس��ت و هم اکنون به عنوان یکي از مناطق مطرح و فعال آموزش و پرورش در اس��تان فارس است و به رشد و بالندگي خود ادامه مي دهد. او مي گفت باید به امروزي ها یادآوري کرد که این رش��د و بالندگي به خ��ودي خود به وجود نیامده است. تاش ها و ایثار ها شده و خون دل ها و قدم هاي موثر آن را رقم زده اس��ت که سهم عمده آن از آن یک حلقه ي فرهنگي اس��ت که پر تاش و کم ادعا کار کرده اند و اینک پس از سي سال تاش

و رنج به افتخار بازنشستگي نائل آمده اند. او از حلق��ه ي فرهنگ��ي موث��ر یاد با احت��رام خاص��ي گ��راش مي کرد؛ عزیزاني همچون س��ید عباس جهانباني، احمد نوروزي، عباس آش��فته، محمد چتر آذر، محم��ود ای��زدي، محمد رض��ا شمس��ي، احمد درویشي، قاسم وقارفرد و... که جا دارد در ای��ن ایام ذکر خی��ري از آنان به عمل آید؛ اگ��ر چه اکثر ای��ن عزیزان و س��ایر عزیزاني که از خاطر او در این لحظه رفته اند، صبور و بي ادعایند. او ب��ه ی��اد دارد که در ای��ام کار در سرپرس��تي و نمایندگي، چگونه س��ید عباس جهانباني با وسیله ش��خصي خودش روزي 20 س��اعت کار مي کرد، و دلس��وزانه و ایثار گرانه و نفس گیر هم کار مي کرد، و مس��یر الر-گراش را بعضي وقت ها چهار-پنج بار ط��ي مي کرد تا امور را س��امان دهد. او به یاد دارد ک��ه چگونه احمد ن��وروزي مدارس تازه تأس��یس را تجهی��ز و آباد مي کرد و ب��ا مدیریت دقیق خود همانن��د پدري دلس��وز به امور تحصیلي دانش آموزان مي رسید و در کس��وت معلم��ي و دبیري با تم��ام وج��ود براي ادبی��ات بچه ه��ا مایه مي گذاش��ت و در ناهمخواني ه��ا وکش وقوس هاي زمانه صبر را پیش��ه مي کرد و آینده را مي نگریست و درعین حال در تربی��ت و تحصیل فرزندان خود دقت و وسواس خاص داش��ت. عباس آشفته را به خاطر مي آورد که یک تنه مدیر و معاون و مربي و دفتر دار بود و مانده بود مس��تخدم هم باشد اما به عش��ق بچه ها دل به دریاي کار مي زد و با اخاقي صمیمي و دوس��تانه مدیریتي ب��از و دانش آموزگرا اعمال مي کرد. احمد درویشي را به خاطر مي آورد که س��ادگي و متانت در مواضع و س��لوک او حرف اول را مي زد. و دیگر دوستان که هر کدام با سمتي و صفت��ي خدمت کردند، همچون مهندس وقارفرد که روش��نفکري و تدی��ن را با ه��م آمیخته بود و ایزدي که فرهنگ گس��تري و مهرباني در چهره او موج مي زد و در حاش��یه کار معلم��ي به فکر ارتقا فرهنگ عمومي و س��ایر امور روزمره ش��هر و دیار خود نیز بود. نام بردن از تک تک این فرهنگ سازان در توان این قلم و مقال نیست و همین جا با کمال

صداقت از آنان عذر مي خواهم. او مي گف��ت جوان��ان و مدیران ام��روز که ب��ر اس��ب زین کرده س��وارند بای��د ق��در راه پوی��ان وادي هاي سخت و طاقت سوز را بدانن��د که مي دانند، و آنان را در هر مرحله اي پ��اس دارند و قدر دانند و بر صدر نش��انند تا رشد و شکوفایي و بینش خود را نش��ان داده باش��ند. و باز او ادامه مي داد که اینان هم اکنون نیز هرکدام ضمن توفیقات شخصي و تربیت فرزنداني صالح و با سواد کماکان کمر همت و خدمت را بس��ته اند و در حد ت��وان پاک و بي ادعا

کار مي کنند.گمان مبر که به پایان رسید کار مغان

هزار باده ناخورده در رگ تاک استدر پایان او یاد آور شد که جامعه بای��د از وج��ود چنی��ن نخبگان پر تجرب��ه اي اس��تفاده کند و در م��وارد حس��اس از آن��ان م��دد جس��ته و مشاوره نماید و چنین س��رمایه ي عظیم فرهنگي راکد و س��اکت نمان��د و از ای��ن رهگذر به جامعه س��ود رسانده ش��ود. از همکاران جوان و تربیت یافتگان و دانش آموزان آن روز این عزیزان نیز که هم اکنون در مصادر قدرت و یا خدمت و یا حتي ثروت هس��تند انتظار مي رود حق اس��تادي را به نیکي به جا آورده و راه طي شده ي این اسوه هاي توفیق را بپیمایند و بدانند که ثروت و قدرت در مسیر مردم و فرهنگ و جامعه ارزشمند و ماندگار است و در مسیر خودبیني و تفاخر مذموم و گذراست. زمین و زمان به سرعت برق و باد در حال گذر و تغییر و تحول اس��ت. باید کار کرد و موثر بود و از کاروان توسعه و شکوفایي و بصی��رت وا نماند، تا آیندگان باز هم چنین قضاوتي در مورد امروزیان داشته باشند و نام نیک تنها یاد گار

ماندگار آنان باشد. چنین باد.نام نیکو گر بماند ز آدميبه کز او ماند سراي زرنگار

فرزانه استوارمحدثه بصیری

معصومه بهمنی

بهترین معلم معلم ها

�مریم فعلي)دبیر حرفه وفن(: آقاي کارک��ن دبیر ریاضي، به خاطر روش تدریس

مناسب�فاطمه رحیمي)دبیر شمي(:

آقاي خلیل مهیایي دبیر شیمي، در اختیار گذاشتن نکات ریز مطلب به صورت جزوه

�رباب رحیمي) دبیر ریاضي(: آقاي کارکن دبیر ریاضي، با وجود درس ریاضي باز

هم کاسش خسته کننده نبود�رقیه آژنده)دبیر الهیات(:

خانم دودمان دبیر تاریخ، نحوه ي رفتار متعادل در محیط مدرسه و بیرون از مدرسه

�مرضیه جعفري)دبیر جامعه شناسي(: خانم وفایي فرد دبیر سوم ابتدایي، به خاطر شیوه ي

رفتارش با دانش آموز�سمیه نوراني)دبیر دبستان فداغ(:

خان��م کب��ري جعفر زاده دبی��ر ادبی��ات، به خاطر نحوه ي تدریس و اخاق خوب

�فاطمه قدسي)دبیر جغرافیا(: خان��م دودمان دبیر تاریخ، نح��وه ي تدریس خوب

ایشان�س.فتحي)دبیر علوم تجربي(:

آقاي خلیل مهیایي دبیر شیمي به علت بیان ساده مطالب

�مریم آرامین)دبیر عربي و مدیر(: آقاي جواد اکبري دبیر عربي، تبعیض قائل نشدن

و سطح تدریس باال�محسن افشار)دبیر ورزش(:

آقاي افراسیابي دبیر زبان انگلیسي، اصرار و تاش ایش��ان در تدریس خ��وب براي یادگی��ري زودتر

دانش آموزان �فیاضه رادمرد)دبیر دین وزندگي(:

آقاي احس��نت دبی��ر ریاضي، منطق��ي وباال بودن سطح تدریس

دوازده اردیبهشت های

خاطره انگیز�بهمنی-دبیر علوم اجتماعی:

سال هش��تاد و پنج که در یکی از مدارس به عنوان معلم مش��غول به کار ب��ودم، با معل��م کاس اول ابتدایی خود همکار ش��دم. در دوازدهم اردیبهشت هم��ان س��ال که دانش آم��وزان برای من جش��ن می گرفتند، من هم برای معلم خودم جشن گرفتم

و به او هدیه دادم.�دبیر ادبیات:

در س��ال هفت��اد در یکی از روس��تاها مش��غول به تدریس بودم. در روز دوازدهم اردیبهشت آن سال یکی از دانش آموزان دیر به کاس رس��ید و وقتی آمد یک کیس��ه ی پاس��تیکی بزرگ و سنگین به عن��وان هدیه با خ��ودش آورده بود. درس که تمام ش��د کیسه را برداش��تم و به دفتر مدرسه رفتم که آن را باز کنم. حدس بزنید داخل آن چه بود؟ یک

کله و پاچه و شکمبه!�فوالدی دبیر دین و زندگی:

دوازده اردیبهشت س��ال هفتاد و نه مصادف با ماه مح��رم بود. به همین خاطر در س��الن دبیرس��تان کوثر مراس��می برگزار شد که مربوط به محرم بود. اس��بی را که برای نمایش به سالن آوردند، با دیدن

جمعیت رم کرد و همه را به وحشت انداخت.�دبیر ریاضی:

در دوازده اردیبهش��ت یک سال که برایمان جشن گرفت��ه بودند، هم��ه ی معلمان به ردیف نشس��ته بودیم و دانش آموزان مراس��م را برگزار می کردند تا اینکه نوبت به س��رود اختتامیه رسید که بچه ها با ش��یطنت و کس��ی چیزی نخواند. بچه ها هم که جمعی��ت را دیدند، )ش��اید از خجالت( فرار کردند و فقط تک خوا ن س��رود ایس��تاده بود. وقتی کمی اطر افش را نگاه کرد و دید کس��ی نیست، او هم در رفت. بع��د از چند لحظه یکی از بچه ها دوان دو ان برگشت. از او پرس��یدند چرا برگشتی؟ گفت: لنگه

کفشم جا مانده!�افسانه ایزدي:

این خاطره ي به یاد ماندن��ي را هیچ وقت فراموش نمي کنم. بعد از ظهر یازده اردیبهش��ت بود که تازه همه ي کارهایم را انجام داده و تمام شده بود. اصا به این فکر نکرده بودم که فردا دوازده اردیبهش��ت روز معلم اس��ت. تلفن زنگ خورد، پشت خط یکي از ش��اگردانم بود. پس از احوالپرسي این روز را به من تبریک گفت. حس��ابي غافلگیر شده بودم و از طرفي خیلي خوش��حال، ب��ا کار دانش آموزم انگار

همه خستگي ها از بین رفتند.

حبیبه بخشیفاطمه حاجی زاده

دیدار با احمد نوروزی نخستین معلم بازنشسته گراشی

واقعا عاشق درس خواندن بودم

همیشه منتظر صحبت نو هستم و از اولین کسانی هستم که آن را می گیرم و از ابتدا تا انتهایش را مطالعه می کنم.

آن ده تن کربال ی 8 به غیر از شهید بزرگوار شهید غالمی بقیه همه دانش آموزان من بودند.

به عنوان اولین بازنشسته گراشی پاداشی شامل ام نشد. هیچ ابائی از گفتن ا ین حرف ندارم که کار می کردم. برا ی ا ین

که کار افتخار است و سن و سال نمی شناسد.

به روایت محمد زارع 1-محمد امین نوبهاروارثان روشنی 2-وارثان روشنی-3وارثان روشنی

وارثان روشنی-4

سید عباس جهانبانی

رضا ایزدی

احمد درویشی

عباس آشفته

قاسمعلی وقارفرد

5-وارثان روشنی

معلم نبود فقط، »همه ي جوان ها او را مادر خود مي دانستند، مهربان و خوب، خیلي از دکتر ها و معلم هاي امروز، دانش آموزاني اند که از نهضت سوادآموزي به واسطه مادرم ش��روع به درس خواندن کرده بودند ....« این ها را دخترش مي گفت. منور اقتداري شاید نامي آشناست براي همه ي آن هایي که سوختن و افروختن را تجربه کرده اند، کسي که شعله هاي مهرش هنوز در دل ها زبانه مي کشد و همت بلندش مایه افتخار و مباهات شهرمان اس��ت. معلمي کوشا، مدیري مدبر، مسوولي دلسوز، هنرمندي مهربان، س��خنراني قهار، م��ادري فداکار، ش��هروندي آگاه، خصوصیاتش بود، شاید جمع ش��دن همه ي این صفات بارز از او زني س��اخت که شایس��تگي آن را داشت در سال 62 نماینده کل آموزش وپرورش تهران براي تشعیع پیکرش بیاید، آن قدر خ��ود را وقف مردم گراش کرده و همت و

تاش چشمگیري براي علم آموزي به کار گرفت که خبر فوتش را از اخبار سراسري

اعام کردند.فرات��ر از زم��ان مي اندیش��ید. فق��ط به دانش آم��وزان درس نم��ي داد که به فکر فقر ونداري آن ها ه��م بود. فراهم کردن جهیزی��ه برایش��ان و صحبت ک��ردن با والدین��ي که در جو آن زم��ان راضي به درس خوان��دن دختران ش��ان نبودن��د، رس��الت خود مي دانس��ت. آن قدر فداکار و مهرب��ان ب��ود ک��ه خیل��ي از وقت ه��ا چیز های��ي را ک��ه خود الزم داش��ت به دیگران مي بخش��ید و از این کار خرسند بود، ب��راي همین هم رفتنش س��نگین وباور نکردني ش��د براي آن هایي که منور با دل هایش��ان ارتباط داش��ت. او تربیت یافته ي خانواده اي فهمیده وعالم بود که یاد دادن ویاد گرفتن هدف واالیش بود و ای��ن هدف را از کودکي دنبال کرد وقتي

ک��ه در دوران ابتدای��ي درس مي خواند ب��ه بچ��ه اي همس��ایه آموخته هایش را ی��اد مي داد، ت��ا بعد ها ک��ه چند مدرک را باهم داش��ت با دانش آم��وزان تئاتر و خیاطي و دیگر هنر ها را نیز کار مي کرد. نمي توانس��ت نسبت به مس��ایل اجتماع بي تف��اوت باش��د. مانند ش��معي بود که مي س��وخت تا ش��هرش را ن��گاه دارد، در همی��ن راه ه��م جان��ش فدا ش��د تا سوختنش به اثبات رسد. شاید هنوز هم جاده گ��راش- الر حادثه تلخ رفتن منور اقت��داري و دوهمکارش ک��ه براي انجام وظیف��ه در حرک��ت بودند به ی��اد دارد. ام��ا او نرفت، ماند وهمچ��ون نام همواره مي درخش��د. اردیبهشت بیشتر به یادش هس��تیم، جاودانه معلمي که چهل بهار را در کن��ارش بودیم و بهار ها به یادش...

دوست داریم صمیمانه به او بگوییم:)روزت مبارک( و مي داني که مي فهمد.

شمع هاي سوخته،یادي از منور اقتداري

Page 5: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55(

فیشور: دفتر نشریه بهار فیشور خلیلی شیراز: سوپرمارکت بهادر تهران: میدان صادقیه- سنمار کیش: بازار پارس خلیج بندرعباس پرونده 52نیمه اول اردیبهشت 88

چه مدیری در بیمارستان

ماندگار می شود؟در بیمارستانی که میلیاردها در آن خرج شده و پذیرای بیمارن از اقصی نقاط شهرس��تان و حتی شهرس��تان های مجاور است نقایصی عمده دیده می ش��ود که باید در این راس��تا فکری اندیشیده

شود.

برخی نقایض آشکار1. شیفت بندی خاص متخصصان، به عنوان مثال متخصص کلیه دوش��نبه و چهارشنبه، متخصص پوس��ت فقط دوش��نبه، گ��وش و حل��ق و بینی

یک شنبه و سه شنبه2. بیم��اری ک��ه در بیمارس��تان گ��راش ویزیت می ش��ود و متخصص برایش تقاضای رادیولوژی )سونوگرافی( می دهد، جهت انجام آزمایش باید به الر برود، و همان متخصص که در بیمارستان

گراش مقیم بوده، آنجا برایش سونو انجام دهد!3. تقاضای انجام خدم��ات تخصصی درمانگاهی

در اورژانس از جانب بیماران4. گرچه بیمارس��تان CCU دارد و پرس��تاران ویژه CCU هم حضور دارند، اما به علت نبودن مداوم متخص��ص قلب، بیماران اورژانس��ی قلب باید ارجاع داده ش��وند و چه بس��ا در این موارد

جان بیمار به مخاطره می افتد.

علل مشکالت عدیده بیمارستان:1. توقعات باالی خدمات گیرندگان

2. بیمارستان گراش مرکز ترومای منطقه جنوب فارس به طور غیر رس��می اس��ت. اما امکانات و توجهات اس��تانی حتی در حد بیمارس��تان های هم ج��وار نیس��ت. از طرف��ی ردی��ف حقوق��ی بیمارس��تان در حد بیمارس��تان عریض و طویل

کنونی نیست.3. هیأت امنا عمدتا بر روی سخت افزار و فیزیک بیمارس��تان اص��رار دارد و بر نرم اف��زار و نیروی

انسانی تأکید چندانی ندارد.4. سیاس��ت واحد و یک نواخ��ت وجود ندارد و با تغییر مدیریت، تغییرات عمده ای صورت می گیرد

که باعث صرف وقت و هزینه باال می شود.

راه کارهایی برای بهتر شدن وضع موجود:

1. بررس��ی اولویت ها با توجه ب��ه نیازمندی های منطقه و شهر گراش

2. رتبه بندی خدمات در جهت ارتقا کیفیت3. کاهش هزینه های س��اختمانی و س��وق دادن س��رمایه ها به س��مت ارتقا کیفی��ت تجهیزات و

وسایل مورد نیاز اتاق عمل، رادیولوژی و ...4. س��رمایه گذاری بیش��تر جهت حف��ظ نیروی متخصص و باتجربه و کارآمد مخصوصا نیروهای

بومی شهرستان5. ایجاد درمانگاه تخصصی به صورت فوق برنامه در جهت کاهش ازدحام و ارائه خدمات با کیفیت

بهتر6. نزدیک تر کردن روابط با مس��ئولین اس��تان و

تهران در وزارت7. تجلی��ل و قدردانی از هی��أت امنا و خیرین به صورت خاص و عام در محافل استانی و کشوری

چه مدیری )رییسی( در بیمارستان موفق است؟

مدی��ری ک��ه بتواند نظرات هیأت امن��ا را از یک طرف و نظرات رییس دانش��گاه در اس��تان را از طرف دیگر ب��ه هم نزدیک کند و بتواند با روابط نزدیک خ��ود بین دو طرف همدل��ی و توافق به

وجود اورد.بیمارس��تان گ��راش ع��دم عمده تری��ن عی��ب س��رمایه گذاری روی نیروی کار انس��انی است. به همین خاطر بیشتر متخصصین و کارکنان هنگامی که خبره و باتجربه می ش��وند از این بیمارستان به مراکز درمان��ی موجود در مراکز اس��تان و تهران منتقل می ش��وند. حفظ نی��روی باتجربه حتی با

پرداخت هزینه باالتر ارزش دارد.

یادداشت

نامه ای به معلمی که همیشه هست!

گاهی مجبوری با کس��ی که فوت ش��ده درد دل کنی. این هم یک نمونه. نامه ای به حمید رایگان. معلم ام.

س��ام حمید! حالت خوب اس��ت؟ کجایي؟ چندوقتي مي شود که پیدایت نیست. بهتر است بگویم تو همیشه کنار بانک ملي هس��تي و ای��ن ماییم که توي لحظه ها گم شده ایم. راس��تي چقدر توي حساب بانک ملي ات

پول داري؟به من گفته اند از تو بگویم. از تو ش��عر بسرایم. خودت بهتر مي داني که ش��عر گفت��ن دل و دماغ مي خواهد و من این روزها دلم تنگ است و دماغم بوي احساس را نمي شنود. به همین خاطر گفتم به جاي شعر، بنویسم. ام��ا چه؟ دیدم خودماني نوش��تن، قالب��ي بهتر از نامه را پی��دا نمي کند. مي خواهم نامه بنویس��م. قصد ندارم ادبي باش��د. از کلمات قلمبه سلمبه خوشم نمي آید. از حساب بانک ملي خوشم مي آید که تو همیشه کنارش ایستاده اي. راستي موجودي حسابت چقدر است؟ این بار از چیزهایي مي نویسم که خودم لمس شان کرده ام. نه آن گونه که معموال مي گویند. نه آنگونه که وقتي یک نفر در فراق کسي پش��ت میکروفون صحبت مي کند، مس��تمع یا خمیازه مي کش��د و به انتظار تمام ش��دن حرف های��ش هي کله اش را به این ط��رف و آن طرف مي چرخاند. نمي دانم چقدر توي حساب بانک ملي اش پول دارد که مجبور اس��ت تا پایان برنامه س��رجایش بنش��یند. ع��ده اي ه��م از حرف هاي تکراري خس��ته مي ش��وند و خیلي آرام مي روند پي کارش��ان. و شاید عده اي چیزهایي مي دانند که ته دلش��ان به آنکه دارد حرف مي زند، مي خندند. گفتم ته دلش��ان. جوري که خودشان هم باور مي کنند دارند لذت مي برند از فیض این کام. انگار مقدمه ي نامه دارد مثل انشاي بچه هاي مدرسه اي مي ش��ود که با نام خدا و سام بر امام و یاد شهدا و غیره ش��روع مي کردند. ولي این مقدمه بیشتر به متن هاي ژورنالیستي شبیه است. بنابراین مي خواهم خیالت را راحت کنم که فقط آنچه را که خودم مي دانم

مي نویسم نه آنچه معمول است.حمید جان! جانم برایت بگوید که من هرچه مي کشم از دست توس��ت. بدبختي امروز من همه اش به خاطر توس��ت. مرا ببخ��ش که اینطور پریدم وس��ط گود. اما راس��تش دل پري دارم از تو. چرا سال 1372 از همان روز اول تاس��یس، مرا آوردي به مجمع القرآن؟ س��وم راهنمایي بودم. باید درس مي خواندم. ولي ش��ب هاي س��رد زمستان ما را تش��ویق مي کردي توي زیر زمین مس��جد امام حس��ن مجتبي )ع( جمع بشویم و قرآن بخوانیم. آن سال فقط من و قدرت و نصراله و مسلم و امید و قاس��م پي حفظ قرآن افتاده بودیم. بقیه بچه ها که کلي آدم مي ش��دند هم بودند بی��ن ما. چقدر گیر م��ي دادي که مخ��رج حروف را تلفظ کن��م. امروز مي فهم��م که کاش یاد داده بودي حس��اب بانک ملي هم مهم اس��ت که آدم داشته باشد. کاس که دارد. ندارد؟ مي داني از آن سال تا حاال با دوستان قبلي ام قطع رابطه کرده ام و فقط سام و علیکي باهم داریم؟ مگر چه بدي داش��تند جز اینکه فقط به بازي فک��ر مي کردند؟ تازه تیم فوتبال هم تشکیل داده بودیم. تو گفتي بیا مجمع فوتبالت هم خوب مي ش��ود. بله. تو دو تا عصایت را به موازي مي گذاش��تي بعد پاي سالمت را مي بردي عقب و با ش��دت مي کوبیدي به توپ. و توپ مي ش��د توپ. اینج��وري به ما فوتبال یاد مي دادي و ما مي خندیدیم. همان س��ال به من گفتي لباس آس��تین کوتاه نپوش و تا امروز دیگر نپوش��یده ام. مگر من دل نداش��تم که جواني کنم؟ چرا وقتي مي رفتیم صحرا و اردو آنقدر با شوخي هامان مي خندیدیم که شکم مان درد مي گرفت؟ فقط دکتر نمي رفتیم. چون حساب بانک ملي نداشتیم پول ویزیت تویش باش��د. و ام��روز عده اي خیال کنند ما به ظاهر همه چیز را به ش��وخي مي گیریم. حق هم دارند. چون دیدارهاي ش��بانه مان را توي گلزار ش��هدا ندیده اند. نکند مي خواهي بگویي آنجا هم بغض مان را خالي نکنیم؟ حاضري گریه هامان را بخري؟ چقدر توي حسابت پول داري؟ چرا آنقدر ما را اجتماعي بار آوردي ک��ه من یکي به خاطر وجود مراس��م ها بارها و بارها از رفتن به ک��وه و آنجا خوابیدن ب��از بمانم؟ چرا طوري ذهنیت ام را س��اختي که همیشه پول توجیبي ام براي کتاب خرج شود نه پفک و چیپس و فیلم ویدئو کلوپ و مد لباس و نوار و اینجور چیزها؟ حاال هم دارد مخم سوت مي کشد. بس که همیش��ه در حال فکرکردن ام. چرا از خاطرات ش��هدا گفتي که من هم مشتاق بیشتر دانس��تن ش��وم و ش��دم و حاال که خیل��ي از کارها با فرهنگ ش��هید همخواني ندارد را ببینم و زجر بکشم؟ تازه وقتي این نقض فرهنگ شهادت از سوي آنان باشد که نباید باشد، بدتر هم هست. من چه تقصیري داشتم که با حرف هاي تو چشمم باز شود؟ چرا هیات محبین اهل بی��ت را با بقیه راه انداختي ک��ه آنقدر به آن دل بدهیم و عده اي خیال کنند ما فقط بلدیم گریه کنیم؟ چرا ما را مجمع القرآني کردي که انگش��ت نما ش��ویم؟ چرا ایامي که پایت درد کمتري داشت، یک شب پیاده نصف کات را دور زدیم و تو مي گفتي پا بهتر از ماشین اس��ت؟ چرا؟ چون خودت ماشین نداشتي؟ چرا اجازه نم��ي دادي دل به دنیا ببندی��م و امروز این همه عقب بمانیم از قافله؟ چرا به یکي از دوستان گفته بودي هر وقت پایم درد نمي کند احساس مي کنم خدا فراموشم کرده اس��ت؟ یعني ما که امروز روح مان درد مي کش��د نش��انه ي این است که خدا دوس��ت مان دارد؟ مي داني وقت��ي حرف م��ي زدي – مثل همان ش��ب – تا چند روز ب��ه حرف هایت فکر مي کردم طوري که س��رم درد مي کرد؟ همان نواري را که خاطره رویش ضبط کرده اي تا حاال بیش از پنجاه مرتب��ه گوش داده ام. همه اش را حفظم. مي داني چند بار اش��کم را درآوردي؟ چرا ما را فرس��تادي مناطق جنگي که میل مان بکشد سال بعد هم برویم و من وقتي س��ال بعد به جاي عروسي رفتن توي ش��یراز، رفتن به طاییه را ترجی��ح دادم، بعضي از آش��نایان مسخره ام کنند و زخم زبان بزنند؟ حساب بانک ملي هم نداش��تم که بدانم توي عروسي حسابم پر مي شود و طاییه، چش��م هایم. آنجا پول و اعتبار و رفاقت و اینجا خاک و خاک و خاکي ش��دن. هنوز هم بگو مقصر نیس��تي. راستش حرف هاي زیادي درباره ي تو دارم که دیگر اشاره اي نمي کنم. فقط یک چیز است که هنوز ته دلم مانده و باید بگویم. یکي از آن گایه ها. ب��ه جان خ��ودم بگو چرا ب��ه ما یاد ن��دادي کمي هم بدجنس باشیم؟ بدبین باشیم. شیطنت داشته باشیم. دوستان متنوع داشته باشیم. کمي هم به فکر خودمان باشیم. به مقدار الزم دروغ هم بگوییم تا همرنگ برخي جماعات باشیم و اینقدر از فساد اجتماعي و اقتصادي بدم��ان نیاید. از فقر فرهنگي نس��وزیم. از ریاکاري ها و باندبازي هاي عده اي نزدیک در عذاب نباشیم. از گله ها و ش��کایت ها و بدگویي هاي پشت سر و چاپلوسي ها و دست بوسي ها و مخلص بازي ها و قربان صدقه رفتن هاي رودررو، خنده م��ان نگیرد و کاس��ه ي دل مان پر از درد نش��ود. تا خجالت نکشم و بگویم که توي شعرم هنگام مناجات با امام زمان گفت��ه ام: »جمعه ها منتظرند آقا/

دکتر محمود سرخیمصطفی کارگر�شـما به مدت یک سـال و شـش ماه رییـس بیمارسـتان بودید. در چه شرایطی کار را شروع کردید و

چه تغییراتی به وجود آوردید؟مثل همه بیمارستان ها حداقل در استان ف��ارس، این بیمارس��تان ه��م بدهکاری داش��ت. ای��ن بدهکاری ه��ا ه��م مربوط می ش��وند به معوقه های پرسنلی از قبیل اضاف��ه کاری، کارانه، هزین��ه ی نیروهای طرحی و همچنی��ن قراردادهایی که در طول سال تنظیم می شوند، مثل قرارداد با شرکت های خدماتی، آشپزخانه ای، ایاب و ذهاب و .... ارتقای سیستم گرمایشی و سرمایشی هم که استارت آن از قبل زده ش��ده بود و اکنون بعد از صرف هزینه ای حدود چن��د صد میلیون تومان، هنوز به سطح مطلوبی نرسیده است. و هزینه های متفرق��ه دیگر که بعضا در کنار موارد یاد ش��ده قبل از بنده استارت خورده بودند. ما بیمارستان را با این قراردادهای بسته شده تحویل گرفتیم، در حالی که حدود یک میلیارد و دویست تا سیصد میلیون

تومان بدهکار بود.از جمل��ه مس��ائل مهم دیگر، س��اخت و سازهای بیمارستان بود که می بایست بر اساس یک نگاه کارشناسی دقیق، به روز و کارآمد و با نگاهی آکادمیک برای چند سال آینده با تمام امکانات درمانی، فنی و تأسیس��اتی )گرمایش��ی و سرمایشی( صورت پذیرد. الزمه ی آن هم نشست های پی درپی کارشناسان دانشگاه و بانی خیر و ریاست بیمارستان است تا ساختارهای فیزیکی بیمارستان به شرایط آکادمیک برسد. وضعیت حاضر با شرایط یاد شده

فاصله دارد.�بـا ایـن وجـود مشـکل اصلـی

بیمارستان در کجاست؟م��ورد بع��دی نیروی انس��انی ب��ود که مهم ترین عامل برای حرکت یک مجموعه است و ما از نیروهای خدماتی بگیرید تا متخصصان در این مورد دچار مشکاتی هس��تیم. ما البته این مش��کل را در کل گراش ه��م داریم. ما اگر می توانس��تیم مش��کل نی��روی انس��انی را ح��ل کنیم ش��اید دچار بدهکاری هم نمی شدیم. به عنوان مثال، چارت بیمارستان ما هشتاد تخت خوابی است، ولی ما خدمات 110 یا 120 تخت را ارایه می دهیم. هزینه ی این فاصله س��ی تا چهل نفری باید از درآمد جاری بیمارس��تان پرداخت گردد. البته خوشبختانه چارت بیمارستان اصاح شد و مصوب ش��ده اس��ت که به 110 تخت برس��د. از طرف دیگر، نیروی متخصصی ک��ه از جاهای دیگر وارد می ش��وند، بعد از مدتی با دالیل متع��دد دنبال انتقالی گرفت��ن هس��تند. م��ا س��عی کردیم از نیروی متخصص بومی بیش��تر استفاده کنی��م و حتی آنهایی ک��ه رفته بودند را برگردانیم؛ چون هم ش��ناخت از منطقه دارند و ه��م ماندگاری بیش��تری دارند. ولی آنقدر الیه ه��ای عمیقی از دلخوری و عدم اعتماد قبلی وجود داش��ت که ما هر چه تاش کردیم نتوانستیم خیلی از آنه��ا را حل کنیم. اگر بخواهیم مش��کل نیرو را حل کنیم، باید مجموعه ای باشد که نیروهای مستعد را رصد کند و مسیر رش��د و ادامه تحصیل را برای آنها هموار کن��د تا بع��دا بتوانیم آنه��ا را در جاهای

مختلف به کار بگیریم.بعد از نیروی انس��انی، از جمله مشکات م��ا کمبود لوازم تجهیزات پزش��کی بود. م��ن از همان اوایل ه��م می گفتم که بر خاف تصور خیلی ها، بیمارستان گراش، فقیرترین بیمارس��تان از این نظر است. ب��ا توجه ب��ه کمبود تجهیزات پزش��کی در بخش ه��ای مختلف بیمارس��تان، چه در بخ��ش درمان��ی و چ��ه پاراکلینیک )ک��ه بعضا دس��تگاه های مورد اس��تفاده عمرش��ان از س��ال چندی��ن آنه��ا در می گذش��ت( و ب��ا توجه ب��ه کمک های دانش��گاه، بانی خیر و کمک های مردمی که الحق و االنصاف بزرگ ترین س��هم را در ارتقای این تجهیزات داش��تند، موفق ش��دیم با هزینه ای بی��ش از نیم میلیارد توم��ان آزمایش��گاه، اتاق عم��ل جدید، Video-EEG رادیول��وژی، بخ��ش

را آش��پزخانه و ،Monitoringب��ه تجهیزات جدی��د و به روز مجهز

کنیم.�البتـه نقـدی که بـر بعضی از ایـن دسـتگاه ها وجـود دارد هم این اسـت که اینجا استفاده نمی شـود. این هـا از کافـی مثـال دسـتگاه ماموگرافـی، یـا

آنژیوگرافی.هم ج��وار، ش��هرهای در ول��ی دس��تگاه های متع��دد رادیولوژی و ماموگراف��ی وجود دارد. چرا بگوییم توی گراش نیاز نیس��ت؟ از دستگاه ماموگرافی برای تشخیص و اسکرین سرطان س��ینه استفاده می شود که در شهرس��تان ها آمار قابل توجهی دارد. آنژیوگرافی که قضیه اش فرق می کن��د چون به ی��ک تیم کامل و متخصص نیاز دارد. و قیاس این دو

تا درست نیست.�ولـی آیـا دسـتگاه آنژیو با نظر شـما خریداری شد؟ و آیا اگـر هنوز توان اسـتفاده از آن را نداریـم، تـرس آن نمـی رود که این دسـتگاه کهنه و از دور

خارج شود؟نه. تصمیم به خرید این دس��تگاه از قبل بوده است و من یک مقداری پیگیری اش کردم. و البته چیزی که خریداری ش��ده اس��ت متعلق به نس��ل جدی��دی از این دستگاه هاس��ت که تا چندین سال آینده

از رده خارج نخواهد شد. �من می خواهم این نکته را باز کنید آقای دکتر )البته اگر اشتباه می گویم اصالح کنید( که بیمارستان ها عموما یـا دولتـی اداره می شـوند یا هیأت بیمارسـتان گـراش امنایـی. ولـی بینابین اسـت. ما از دانشـگاه علوم پزشکی شیراز می خواهیم که بودجه دولتی بدهد و در کنارش هیأت امنا

و بانـی خیر هم که همیشـه کمک می کننـد؛ و ایـن باعـث می شـود هـر دوی این هـا مدیریـت حـق خودشـان برای

قائل شوند.مدیریت��ی که وارد باید می ش��ود کار

یک مش��اور قوی و آگاه به تمام مباحث کنارش باش��د. نگاه من به مس��ائل یک نگاه کان بود و ده یا بیست سال بعد را در نظر داشتم. ولی موانعی بر سر راه این نگاه وجود داش��ت. اآلن مشکلی که همه بیمارس��تان ها دارند این اس��ت که یک

مق��دار از کار را بخ��ش خصوصی انجام می دهد و مق��داری را بخش دولتی. این قس��مت دچار مشکل می شود. اگر دولت کار را به بخ��ش خصوصی واگذار کند و خودش فقط نظارت کند، مشکات کمتر می ش��ود. ما اآلن مجبوریم با تعرفه های دولتی خدمات بدهیم که بس��یار پایین اس��ت، ولی تمام امکانات و مواد اولیه را با ن��رخ تورم باال از ب��ازار می گیریم. این می ش��ود که همه بیمارس��تان ها با ضرر مواجه می ش��وند. باید تعرفه ها را واقعی کنن��د. یعنی وزارت خانه ه��ای »رفاه« و »بهداش��ت و درمان و آموزش پزشکی« و سازمان نظام پزشکی باید در خصوص اصاح تعرفه های پزش��کی و ... به توافق

برسند.

عمـده ی قسـمت شـما �یعنـی بیمارسـتان کـه بدهکاری هایـی هنوز هم درگیرش است را از بابت

همین تعرفه ها می دانید.یکی از دالیل تعرفه ها هس��تند. از دیگر دالیل می توان از افزایش نیروی انسانی،

ش��رایط آب و هوایی، هزینه ی باالی نگه��داری تأسیس��ات، نبود ش��بکه و ش��رکت های خدماتی گازرس��انی مجرب و کمب��ود امکانات فرهنگی و

رفاهی یاد کرد.�چرا یک بیمارسـتان هشـتاد 110 خدمـات تخت خوابـی تخت خوابی ارائه می داده اسـت بـدون اینکـه چارت تشـکیالتی اصـالح شـود و بودجـه اضافه

شود؟ای��ن حرکت از قب��ل انجام می گرفته است و نیروی مازاد گرفته شده است. این تصمیمات با توجه به ش��رایط و امکانات موجود اتخاذ می شده است، ولی چ��ون هزینه های س��نگینی به بیمارس��تان وارد می کرد، ما کاهش تخت و نیروی انس��انی را در دستور

کار قرار دادیم.�خـوب یـک جایـی بایـد ایـن

تصمیمات گرفته شده باشد.مبحث تصمیم یک طرف قضیه است و بحث نگاه به کار، طرف دیگر قضیه. این خواس��تی است که از ابتدا وجود داشته و دنبال گسترش بوده، آن هم به هر شکلی. حتی گاهی مباحث ساده ی مال��ی مثل هم خ��وان ب��ودن هزینه ها و

درآمدها هم فدای این نگاه می شد.�ولی آیـا بدهکاری بیمارسـتان

در زمان شما بیشتر هم شد؟برای ش��روع حرکت جدید، یک س��ری هزینه ها الزم بود. فرض کنید اتوبوس��ی تحویل شما می دهند با کلی مشکات ولی ظاهر خوب. ش��ما مجبورید برای درست راه انداختن ای��ن اتوبوس، اول خرج اش کنید تا بعد برسید به مبحث درآمدزایی. برنامه های من بلند مدت بود، ولی برای اجرایشان فرصت نش��د. بیمارستانی که تجهیزات پزشکی و تاسیساتی اش پانزده س��اله و در حال خراب ش��دن بود، باید خ��رج برای��ش می ش��د. اولیه ای اغل��ب هزینه های از ش��ده انج��ام بانی خیر طری��ق کمک ه��ای و ب��وده مردم��ی اس��ت، نه از محل اختصاصی درآمد البته بیمارستان. پیک بدهکاری از قبل از من خورده شده بود؛ اگر کسی شک دارد، این دانشگاه و

این هم همه مدارک و اسناد. �مـن از صحبت هـای شـما ایـن ابتـدا از برداشـت را می کنـم کـه آگاهی درست و کاملی از وضعیت

بیمارستان نداشته اید. یعنی شاید انتظار نداشـته اید با این حجم کار

مواجه شوید.هر جایی و هر مسئولیتی سختی خودش را دارد. م��ن از کار واهمه ای ندارم چون در فضای مدیریتی دانشگاهی کار کرده ام

و کاس های متعددی هم گذرانده ام.مشـکالت بـا شـما �پـس بیمارسـتان ها آشنایی داشته اید و با علم به این ها ریاست بیمارستان اسـتعفای ولـی پذیرفتیـد. را شـما نشـان می دهد که یک سـری مشـکالت، مخصوص اینجاسـت و از دسـت شما خارج اسـت. درست

است؟ آنها چه بودند؟م��ن تصور می کنم اگر یک مش��اور قوی و دلس��وز از بین همین مردم و آش��نا با ش��رایط در کنار هیأت امنا باشد و بتواند تجربه ی آنها را کامل کند و با دانش��گاه به تعامل برساند، خیلی از این مشکات حل خواهند ش��د. دالیل��ی که من حتی در نامه ی استعفایم نوش��ته بودم این ها بودن��د: بی مهری ه��ای رییس دانش��گاه و مع��اون درم��ان، دخالت ه��ای بی جا و بی مورد برخ��ی از اعضای هیأت امنا که بیشتر بدون مشاوره ی درست و بر اساس ش��نیده ها و داده ه��ای نادرس��ت انجام می شدند، و یک سری مشکات جسمی مثل افزایش فش��ار خون و قند خون که ادامه کار را س��خت می کرد. ضمنا توافق اولیه ی ما یک ساله بود و قرار بود اگر در پایان یک س��ال به توافق رس��یدیم، من

ادامه بدهم.�شـما خودتان هـم ایـن را قبول و تیـز و تنـد خیلـی کـه داریـد از را کارهـا و روراسـت هسـتید طریق ضابطه پیـش می برید و نه از طریـق رابطه. آیا فکـر نمی کنید سـرانجام در هـم موضـوع ایـن کارتان تأثیر داشـته اسـت؟ یعنی فکر نمی کنید در سیستم مدیریتی، ایـن پارتی بازی هـا و البی گری هـا

الزم است؟سر مردم را می شود شیره مالید ولی سر وجدان خودمان ک��ه نه! من اعتقادی به س��فارش و رابطه ندارم، و همین دید را همیش��ه اعمال کرده ام. البته شرایط من در جاهایی که قبا کار کرده ام با دانشگاه ش��یراز فرق می کرد. حداقل آن آشنایی که آنجا با من داشتند در دانشگاه شیراز وجود نداشت. گاهی اینجا فکر می کردند که من دنبال کس��ب عنوان هستم. ولی

من به این چیزها اهمیتی نمی دهم.�سـوالی کـه زیـاد مطرح شـده، دوربین هـای نصـب دربـاره ی مداربسـته در محوطه بیمارسـتان است. این نظر شما بود یا حراست؟ و چـه ضرورتـی برای ایـن هزینه

وجود داشت؟نظر هر دو ب��ود. هنوز هم می گویم یکی از بهتری��ن کارها همین نص��ب دوربین بود. ما می خواس��تیم فضای بیمارستان دارای حداق��ل ش��رایط امنیتی باش��د و این دوربین ها کمکی باشند به نیروهای حراس��تی و نگهبانان بیمارس��تان برای حفظ امکانات موجود از قبیل تأسیسات، از من��ازل مس��کونی و غی��ره. خیل��ی بیمارس��تان های دیگر هم دوربین نصب کرده اند. اگر بحث بر سر هزینه است هم بای��د بگویم من این هزین��ه را از طریق بان��ی خی��ر و خیرین تهیه ک��رده ام و از بودجه جاری و اختصاصی بیمارستان به

هیچ وجه استفاده نکرده ام.و اورژانس 115 � به کجا رسید؟

در حال پیگیری اس��ت. فضا و امکانات و نیرو آماده است، و فقط از لحاظ پرداخت هزینه های پرس��نلی هنوز روشن نیست

که انشاله حل می شود.�بعد از بیمارسـتان شـما را کجا

خواهیم دید آقای دکتر؟دارم دو- س��ه مورد را پیگیری می کنم. ادامه تحصیل هم از ذهنم دور نیست. تا

خدا چه بخواهد.�و برمی گردیـد که در گراش کار

کنید؟تا خدا چه خواهد و چه پیش آید.

مسعود غفوری وسید علی مجلسی:دکت��ر ابراهیم حس��ن نژاد، فرزند اس��داله، متولد 1344 گ��راش اس��ت. ت��ا دوران دبیرس��تان در گ��راش بوده اس��ت و مدرک پزش��کی عمومی از دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان دارد. از سال 80 وارد محی��ط مدیریتی دانش��گاهی در بندرعباس ش��ده و س��مت های متعددی همچ��ون مدیریت دانش��جویی-فرهنگی، مدیریت درمان، ریاس��ت اداره بازرسی و رس��یدگی به شکایات، و معاونت دانش��جویی-فرهنگی را به عهده داش��ته اس��ت. اوایل مهرماه 86، با اصرار دوس��تان برای ریاست

بیمارستان به گراش آمد.دکت��ر حس��ن نژاد اواخر س��ال گذش��ته، 87، از ریاست بیمارستان امیرالمومنین علی )ع( گراش استعفا داد. او دوران مدیریت خود را برای حصول نتیجه ه��ای برنامه هایش بس��یار کوت��اه می داند؛ و هرچن��د که از نحوه ی رفتن اش از بیمارس��تان خش��نود نیس��ت، ولی مصلحت اندیش��انه جواب س��وال های ما را می دهد. تاکید می کند که تشکر او را به همه ی کس��انی ک��ه او را کمک کرده اند، بخص��وص پزش��کانی ک��ه او را مش��اوره داده اند و خیرین��ی ک��ه دلگرمی او در ای��ن راه بوده اند و

پرسنل بیمارستان و جناب بانی خیر برسانیم.

بیمارستان گراش فقیرترین بیمارستان از نظر تجهیزات است.

مشکل نیروی انسانی در تمام گراش وجود دارد. تعرفه های خدمات بیمارستانی باید اصالح شود.

بیمارستان هنوز هم بدهکار است.

مصاحبه با دکتر ابراهیم حسن نژاد رییس مستعفی بیمارستان گراش

فقیرترین بیمارستان از نظر تجهیزات رو در رو

فرشته پورغامی 7-وارثان روشنی

زن��ده یاد حمید رایگان در اردیبهش��ت 1342 در گراش چش��م به جهان گش��ود و باش��روع جنگ درهفده سالگی عازم جبهه شد و افتخار همرزمی ب��ا اولین ش��هیدگراش احمدجعفرزاده را داش��ت در آن زم��ان ب��ه درجه ی جانب��ازی پنجاه درصد از ناحیه ی پا نایل ش��د. بع��د از اتمام جنگ برای ادام��ه ی تحصیل در رش��ته ی الهیات راهی تهران و قم ش��د. شادروان در طول انقاب بسیار فعال و در پخش اعامیه های امام جزو جوانان خودجوش آن زمان بودند. پاس��داری س��پاه و عضویت فعال پایگاه سیدالشهدا)ع( از فعالیت های دیگرش بود. او ب��ا وجود درد ش��دید در ناحیه ی پا و بس��تری ش��دن های طوالنی مدت در بیمارس��تان هیچ گاه ازادامه ی تحصیل و ارش��اد و سازندگی باز نمانده و حتی با عصا به دانش��گاه می رفت. حمید رایگان بنیان گذار مجمع القرآن گراش است که با حمایت موس��وی امام جمعه ی وقت ب��ه راه افتاد. به حق، ش��اگردان پرورش یافته در مکتب او هم اکنون از جوان��ان برومند این آب وخاک هس��تند. ازجمله: محمدعلی س��توده )حافظ کل ق��رآن(- مهندس

مه��دی عالمی، مصطف��ی کارگر و محمد حس��ن عباسپور )مداح گراشی(.

او معلم��ی دلس��وز، از تدری��س 15 س��ال کار متواضع ومش��اوری شفیق و خوش مشرب ساخته ب��ود. آنچن��ان که درس��وگ م��رگ نابه هنگامش دانش آم��وزان همچ��ون فرزندی ب��ر مرثیه ی پدر می گریس��تند. زنده ی��اد درمن��زل نیز همس��ری مهربان و پدری دلس��وز برای خان��واده اش بود. از او چهار فرزند؛ دو پس��ر و دودختر به یادگار مانده اس��ت. سعید در دانشگاه ش��یراز دررشته ی برق و دخترب��زرگ اش د رمقطع دبیرس��تان درگراش به تحصیل مش��غولند. حمید بادخترکوچک اش زهرا انس و الفتی عجیب داش��ت. در طول حیات، سر زهرای کوچک را روی قلب خود می گذاش��ت و به دخت��رک می گفتند: گوش کن، ص��دای قلب بابا می گوید دتم دتم دتم و آن گاه س��ر خود را روی

قلب زهرای دلبندش می گذاش��ت و می گفت قلب تو نیز می گوید بابام بابام بابام.

به نماز بس��یار اهمیت می داد و التماس دعای اش همیشه نه شفای خود که تنها ظهور آقا امام زمان )عج( ب��ود و بس. وچه کوتاه ب��ود این لحظه های عشق و شورو ایثار، که به حق گلچین روزگار عجب خوش س��لیقه اس��ت. حمید رای��گان درفروردین 1384 یک هفته بعد از تحویل س��ال درسانحه ی تصادف به دیدار حق ش��تافتند و ش��گفت این که در لحظه ی س��ال تحویل همان سال به پیشنهاد و اص��رار خانواده تفالی ب��ه حافظ زد اما هیچ کس نفهمید درسخن لسان الغیب چه سری نهفته بود که او رابی تاب کرد و تنها به این س��خن که تفال مربوط به خودم هس��ت، بسنده کرد و دیگر هیچ نگف��ت تا یک هفته بعد از آن که همگان درکمال

ناباوری پرواز ابدی او را به نظاره نشستند.

جا مانده ای از قافله

6-وارثان روشنی

بیا/ اما نه رسمي و...« و جاي این سه نقطه آخري را اینجا نمي توانم بگوی��م. فقط توي دفترم نوش��ته ام. تو مقصر نیس��تي؟ تو مقصري که مي گفتي قرآن و قرآن و قرآن. این روزها بیش��تر متوجه مي شوم که چه ظلمي در حق مثا من کردي. حاال اگر تمامي موجودي حس��ابت توي بانک ملي را هم به حساب نداشته ام واریز کني، دلم با تو صاف نمي شود. مي داني چرا؟ چون وقتي رفتي من حتي ایران نبودم که خداحافظي کنم. با همه این حرف ها فقط دلم خوش اس��ت که الاقل توي خواب یکي از دوس��تان س��راغم را گرفته بودي و پرس��یده بودي که چرا فاني توي تشییع جنازه شرکت نداشت؟ و تا امروز خودم سه بار تو را توي خ��واب دیده ام. که یکبارش در حال آماده کردن س��الن مسجد براي عزاداري دهه اول محرم بود و حتي آنجا به ما تش��ر زدي و بع��د خندیدي و من زبانم قفل شد و نشد چیزي بگویم. وقتي از خواب پریدم، تنها روي پیش��اني ام احساس سرما مي کردم. چرا تشر زدي؟ مگر پولي به حساب مان توي بانک ملي مي ریزند که این همه مجاني کار فرهنگي مي کنیم و س��ودش را عده اي دیگر مي خورند؟ طوالني ش��د حمید! ببخشید. »نامه ام باید کوتاه باش��د. ساده باش��د. بي حرفي از ابهام و آینه. از نو برایت مي نویس��م. حال همه ي ما خوب اس��ت. اما

تو باور مکن«.1385/12/26

Page 6: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55( نیمه اول اردیبهشت 88 6 گفتگوی نو توزیع در خارج از کشور کویت: سوق الرین-شرکت اطلس بحرین: محرق، الشفق دبی: الراس، فلمار

شهید ابراهیم برزکران

نام پدر: کریم محل تولد: گراش

تاریخ تولد: 1335محل شهادت: دوعیجی عراق

تاریخ شهادت: 1365/11/2محل دفن: گراش

فرازهایی از وصیت نامههمیشه در صحنه باش��ید امام را یاری دهید و تنها نگذارید. به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گویید. صبور و شکیبا باشید. به مسئولین در هرپست و مقامی س��فارش نمودند که کارتان برای رضای خدا باشد بیش��تر به فکر طبقه مستضعف و

طبقات پایین جامعه باشید.

زندگی نامهابراهیم برزگران س��ال 1335 در خان��واده ای مذهبی و زحمتکش چش��م به جهان گش��ود. در س��ن 7 سالگی روانه دبستان ش��د و بعد از پایان دوره ی ابتدایی جهت امرار معاش روانه کویت ش��د. پ��س از پیروزی انقالب مورد س��وءظن س��ازمان امنیت کویت واقع، دستگیر و از طریق مرزهای آبی از کویت اخراج گردید. با ش��روع جنگ تحمیلی و پس از شهادت برادرش به جبهه اعزام شد. او مس��ئولیت پایگاه مقاومت مسجد صاحب الزمان را نی��ز عهده دار بود. ش��هید ب��ا س��ختی ها و رنج ها و کمبودهای طبقه محروم آشنایی کامل داشت به همین خاطرمسئولیت کمیته امداد امام را با جان و دل پذیرفت و به محرومین کمک های ش��ایان توجهی می نمود هم

را چنی��ن مس��ئولیت دیگری در ش��هرداری گراش داش��ت. ب��ا وجود این همه مس��ئولیت خود را به جبهه می رس��اند و س��رانجام در س��ومین مرحله در 5 کرب��الی عملی��ات از آزاد س��ازی ش��هرک نظامی »دوعیج��ی« ع��راق در اث��ر ترکش خمپاره به ناحیه سر به

فیض شهادت نائل آمد.

کارنامه خون

wwwJ .yad-e-yaran.com

تعطی��ات به��اري، فرصتي دس��ت مي ده��د تا با دوس��تان یکدل به ده فیش س��ري بزنیم. ده فیش ش��هري زیبا و سرس��بز ، در پناه دامنه هاي که به حی��ات خود ادامه مي دهد. ه��دف ما از ورود به ده فیش دیدار با مردي هش��تاد س��اله بود که بیش از پنجاه س��ال از عمر خ��ود را صرف پامنبري و نوحه خواني کرد. عباس محمدي االن ده سالي است که در ایام محرم و صفر و ایام فاطمیه به گراش ني آید و م��ردم با صداي گرم او فاصل��ه گرفته اند، در این مدت هیچ کس از او س��راغي نگرفت و حتي شایعه وفات او نیز در گراش پیچید ، اما او همچنان در ده فیش به س��ر مي برد و در خانه اي کاهگلي روزگار

مي گذراند.گ��روه پنج نفره ما را که مي بیند خیلي خوش��حال مي ش��ود و مي گوید واقعا دلم ب��راي گراش تنگ ش��ده است، اما نه پاي رفتن دارم و چشم دیدن. در

طي این مدت هم دو بار س��کته ک��رده ام. دیگ��ر نم��ي توانم به

گراش بیایم.او مي گوی��د: دلیل آمدن من به گراش که به اوایل دهه بیش��ت خورش��یدي بر مي گردد، حضور مرحوم رحمان��ي در گراش بود. حاج��ي رحمان��ي در ش��هر ابا واجدادي خود جویم به تدریس عل��وم قرآني و نیز رت��ق و فتق امور مذهب��ي و نگارش اس��ناد مش��غول بود. در یک��ي از همان روزها اسدخان شیباني، از آقاي رحماني مي خواهد که س��ندي را ب��ه ناحق امضا کند و باطلي را

ح��ق جلوه دهد، اما چون مرحوم رحماني از امضاي سند پرهیز مي کند. اس��دخان عرصه را به او تنگ مي کند و به پیشنهاد آقاي سید علي اصغر موسوي الري، به الر و س��پس بنابر تقاضاي مردم گراش به

آن شهر مي آید و ماندگار مي شود. عباس محمدي ده فیشي در ادامه مي گوید: من نیز به همراه آقاي رحمان��ي به گراش آمدم. هر چه در طي این سال ها براي امام حسین خوانده ام از نوحه ها و شعرها و مرثیه ها و الحان غم انگیز را از مرحوم

رحماني یاد گرفته ام.او خاط��ره اي نی��ز ذکر مي کند ک��ه خالي از لطف نیست: همان اوائلي که به گراش آمده بودم و صورت و لحن جذابي داشتم و مردم هم جذب روضه خواني آقاي رحماني ش��ده بودند، یک روز آقاي افقهي به من گفت: شنیده ام در ده فیش در غیر این ایام در عروس��ي ها هم فعالیت دارید؟ گفتم من شنیده ام که آقاي فاني دستي به تار دارد ولي خودم از این کارها نکرده ام. البت��ه خود آق��اي افقهي پس از توضیح من ناراحت شدند از من

دلجویي کردند.انگی��ز روز س��وم غ��روب دل فروردین م��اه با عباس محمدي که عم��ري را در گ��راش تاش کرد و گراشي ها هم او را دوست دارن��د، خداحافظ��ي کردی��م و او گفت س��ام مرا به دوس��تان

برسانید.این هم شماره عباس محمدي براي احوالپرسي از او. 07823282450

گراش در ایام نوروز ش��اهد حضور مهمانان ویژه اي بوده است.که پس از پنجاه سال به گراش آمده اند. داوود و وحی��د فرزندان امان اهلل حاج اس��کندر( دو ت��ن از این مهمانان بودند. آنان با حضور در گراش دوست داشتند از بناهایي که مربوط به نیاکانشان هستند، دیدن کنند و خاطرات خود را زنده کنند. آن ها حتي پس از یادآوري خاطرات، حسنقلي خان را به باد انتقاد گرفتند و او را مسبب آوارگي خود و هجرت به بحرین مي دانسنتند. حادثه ي قلعه که بخشي از آن مربوط به اختافات عموزادگان بوده، و س��ختی هاي پ��س از آن در دوره ي پهلوي اول، باعث شده است، اموال پدرشان یعني حاج امان اهلل ب��ه غارت ب��رود و آن ه��ا مجبور ش��دند از طریق بندرلنگه به بحرین رهسپار شوند و روزگار سختي را در آنجا بگذرانند، او هنوز مي گوید س��ختي هاي آن روز را به یاد دارد. داوود امان اهلل تقریبا هش��تاد

سال و حیدر امان اهلل نیز یکي دو سال از او بزرگتر اس��ت. آنها به همراه حبیب حیدر امان اهلل و محمد و حاج اس��ماعیل کامروا، در گ��راش بودند . داوود و حیدر، ب��ه گفته ي خودش��ان در زمان حادثه ي قلعه ش��یرخواره بوده اند و در ده سالگي به بحرین رفته اند. اقوام آنها اماني و متین در گراش هستند. حض��ور آنه��ا درگراش باع��ث ی��ادآوري خاطرات دوران کودکي ش��ان ش��د. آنها به راحتي گراش��ي حرف مي زنند و از واژه هاي بس��یار قدیمي استفاده مي کردند با این حال به فارسي و عربي نیز صحبت مي کردند و با هر س��ه گویش براي رس��ندن معنا اس��تفاده مي کردند، داوود ب��ا لهجه خاص خودش مي گوید: قلعه مال ماس��ت! البت��ه او مي خواهد با این حرف، پیشینه ي تاریخي خود را به رخ بکشدو

قصد تملک جایی را ندارد.

فروردین، ماه مناسبی برای »اب��ار« دادن نخل ه��ا در مناطق جنوبی است. مردم به قدیم االی��ام از گ��راش نخل داری و امر کشاورزی در آنان داشته اند. اشتغال روزهای آغازین هر س��ال، ب��رای برداش��ت خرماهای در گ��راش دش��ت های ماه ه��ای تیر و م��رداد، از کار ب��ه هم اکنون دس��ت شده اند و نخل ها را »ابار« می دهند. »ابارها« توس��ط »بازیارها«یی که از درخت نخل باال می روند، در کنار تازه رسیده ی ش��کوفه های »طاره« هم��ان ی��ا خرما این عمل قرار می گیرن��د. نوعی گرده افش��انی اس��ت ت��ا درخت های نخل ماده، خرماه��ای مرغوب تری به بار آورند. ابارها از نخل های به اصطاح »نر« به دست می آی��د و ه��ر خوش��ه ی بزرگ آن برای اس��تفاده ی

حدود ده درخت ماده به کار می رود.روش اب��ار دادن به این صورت اس��ت که بازیار ها تسمه ای را که در اصطاح محلی »پروان« نامیده می ش��ود و از الیاف نخل س��اخته ش��ده است به دور کم��ر خود و نخل حلقه می کنند و با چاالکی خاصی از درخت باال می روند. پروان این فرصت را ب��ه بازیار می دهد که در باالی نخل دس��ت هایش را آزادان��ه رها کرده و ب��ه عمل ابار دادن یا بریدن خوشه های خارک و همچنین هرس نخل بپردازد.

پ��س از رس��یدن ب��ه ب��االی نخ��ل، ش��کوفه های نخ��ل نر را ک��ه ش��باهتی تقریب��ی به در دارد گن��دم س��اقه های الب��ه الی ش��کوفه های نخ��ل م��اده می گذارد و س��پس به وس��یله ی نوار باریکی از برگ درخ��ت نخل، این ش��کوفه ها را به هم گ��ره می زند. اکنون می توان گف��ت مقدمات عمل گرده افش��انی و لق��اح انج��ام

گرفته است.بع��د از دو ماه این ش��کوفه ها رش��د کرده و به »خاله« که محصول اولیه ی نخل و میوه ای کال و س��بزرنگ است تبدیل می ش��ود. پس از گرم تر شدن هوا و گذش��تن دوره ای که به می گویند، »خرماپ��زون« آن این میوه ی کال رشد می کند و زردرنگ می شود و تلخی اش را به ش��یرینی وصف ناپذیری می ده��د. نخل های اب��ار داده نش��ده دارای میوه هایی پوک و توخالی اند و به درد خوردن

نمی خورند.ابار دادن هر نخل حدود سی دقیقه طول می کشد. هزین��ه ای ک��ه بازیارها ب��رای اب��ار دادن نخل ها می گیرن��د دو هزار تا دو هزار و پانصد تومان برای هر نخل اس��ت، که با توجه به خطرات و مشتقات کار به نظر می رس��د هزینه ی متعارفی باش��د. در ضم��ن، مارها، عقرب ه��ا و زنبورهای س��می هم تهدیدات جدی برای بازیارها محس��وب می شوند. آنها معم��وال از گزیدگی عقرب ه��ا خاطرات بدی

کالت گراش مال ماست! دل عباس براي گراشي ها تنگ شده است میهمانیاد ابراهیم کامرواجعفر کشوری

می چم چر گچخاء بلنده ماول امنی کار

محمد جواد حسن نژاد

عشقا شده معاملهس��رکار خانم فرشته پورغام: مجموعه ترانه هاي منتش��ر نشده ي ش��ما به نام پیش��کش را دیدم و مطالع��ه ک��ردم. با ش��ناخت و آگاهي که طي س��الهاي گذشته با مراحل س��رایش شما دارم و نظ��ر به اینکه میان مطالعه ي آثار ش��ما تا امروز وقفه اي طوالني افتاده اس��ت، به نظر مي رس��د پیش��رفت تان زیاد و بس��یار قابل ماحظه بوده است. تس��لط بر ارکان جمله و صناعات ادبي به خوبي در آثار ش��ما به چش��م مي خورد که خود نشان از مطالعه و پیگیري مستمر اتفاقات و آثار موجود در کشورمان است که البته تنها منحصر به مکتوبات نمي شود بلکه بخش زیادي از حرکت رو ب��ه جلو ش��ما، مدیون ش��نیدن آثار صوتي و ریتمیک هنرمندان جوان ایران زمین اس��ت. اما به خوبي مش��هود اس��ت که در برخ��ي ترانه ها، هن��وز از جانب وزن عروض��ي مي لنگید. مثا در ش��عرهاي »رویاي من« و »همرنگ جماعت« از اصول وزن خارج ش��ده اید که ریتم موس��یقي و ملودي احتمالي هم نمي تواند این نقص را توجیه کند. زیرا هر ترانه در قالبي خاص س��روده شده که اصلوب ویژه خودش را دارد. جز وزن، از کنار اشتباهات محدود قافیه اي نیز نمي توان گذشت که شعرهاي »دل خوش کنک« و »بي خیال« را

مي توان به عنوان شاهد مثال ذکر کرد.ترانه سرایان مطرح امروز و به طور کلي، هنرمندان جدي عرصه هاي مختلف هنري، در آثار خود به دنبال چیزي فراتر از ذهن عوام هستند و به نوعي مي شود گفت دنبال گمشده ي خود در عالم هنر مي گردند که هم روح تش��نه ي خود را س��یراب کنن��د و ه��م مخاط��ب را بي به��ره نگذارند. اما آنهایي موفق ترند که پیچیده ترین اندیش��ه هاي خود را به زباني س��اده بیان کنند. ترانه س��رایي هم فقط پرداختن ب��ه روابط عاطفي بین آدم ها که نتیجه اش کامیاب یا شکس��ت باشد، نیست. س��عي کنید ب��ا دور ش��دن از س��طحي نگري و تق��ا در عوالم ذهني و تخیلي، به محسوس��ات بپردازید و ب��ا ارایه ي اثري تعالي یافته، تاش ها و تجربی��ات ادبي خود را جاودان��ه کنید. ضمن آرزوي موفقیت هاي بیشتر شما، با هم فرازهایي

از ترانه ي »ورشکسته« تان را زمزمه مي کنیم:

نس�يه دل دادن�اي معامل�ه ش�ده عش�قا ش�يره مي مالن سر هم کي به کيه کي به کيهمش�تري داره قل�ب تو عش�قتو احتکار نکنبي شيله باش و بعد از اين دوز و کلک سوار نکنآخ که تو ويترين چشات جنساي دلبري داريکرکره تو پايين نکش که کلي مشتري داري...... ت�و صف انتظار ت�و يه عمريه ت�و انتهامنوبت ما که مي رس�ه مي گي ب�رم فردا بياممنو گذاش�تي س�رکار امروز و ف�ردا مي کنيبا اخم و تخم هات عزيزم خون به دل ما مي کنييه روز ديدم تو کوچه تون هلهله اي به پا شدهقف�ل مغازه ي دل�ت يه حلقه ي طال ش�ده...

مصطفی کارگر مشاور ادبی

دارن��د. از معروف ترین بازیارهای گراش می توان به محمد زحمتکش، ع��وض غامی، درویش غامی، حسین علی جمش��ید و حسن علی جمشید اشاره

کرد که اینک بازنشسته شده اند.راس��تی کار ابار دادن تا کی ادامه می یابد؟ با کنار رفتن و بازنشس��ته ش��دن نسل گذش��ته، آیا نسل ام��روزی حاضر به ب��اال رفتن از نخل های س��ر به فلک کش��یده و بعضا خمیده می شود؟ دلم به حال نخل های ماده می سوزد که شاید در آینده دستانی نباشد که بارورش��ان کند و خرماهای شیرین شان

را بچیند.

Page 7: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55(

رودررو7نیمه اول اردیبهشت 88�در موضـوع بحران اقتصادی گراش شـما جز اولین اشخاصی بودید کـه موضع گیـری گردید. چگونه به این نتیجه رسیدید که

باید اعالم هشدار کرد؟ موضوع��ی که عنوان کردید به صورت موردی به ما می رس��ید که ش��رکتی با نام ش��رکت برگ س��بز مطهر یک س��ری اقدام��ات اقتص��ادی را انجام داده، قراردادهایی بس��ته می ش��ود و س��ودهایی خیل��ی زیاد و غی��ر قابل تصور تا ش��صت درصد داده می ش��ود که با ش��رایط بازار مطابقت نداش��ت چرا که هر چقرد تاش کنیم در بازار معمولی نمی توانیم چنین س��ودی را بدس��ت بیاوریم این عامل باعث ش��د که پی ببریم یک س��ری کارهای غیر قانون��ی در حال انجام هس��ت تقاضا کردیم ک��ه قراردادها را ببینیم که به هیچ وجه قراردادها داده نمی ش��د. از کردیم درخواست بخش��داری طریق ک��ه قراردادها را بیاورن��د و ببنیم که به لح��اظ مخفی کاری هایی که انجام می ش��د هیچ ق��رارداد یا نوش��ته ایی را ب��ه ما ندادند. نهایت��ا از کانال های مختلف��ی پیگی��ری ش��د و فقط یک قرارداد خام را برای ما آوردند که یک س��ری مس��ائل در آن گنجانده شده ب��ود که هیچ زمینه حقوقی نداش��ت. از س��وی دیگر جمع اوری سپرده مرد از بانک ها مقداری هم مس��ائل منطقه را تحت تاثیر خودش ق��رار داده بود. درون ش��هر الیه می کردند از وضعیت ب��د اقتصادی که ای��ن پول ها که دارد جمع می شود مشکات اقتصادی برای جامعه به وجود می آورد. حتی کس��به جز هم عن��وان کرده بودن��د که یک سری مشکل برای ما به وجود آمده و درآمدمان کم شده است. بدین ترتیب ما مصاحبه کردیم و هیچ نظر س��ویی نس��بت به جایی یا مردمی یا مسئولی نداش��تیم و خیل��ی با احتی��اط وارد ش��دیم. به دلیل ساز و کارهایی که از درون شرکت به ما می رسید و مقامات

سیاسی هم قبا عضو شرکت بودند. هـم بازتابـی �آیـا مصاحبـه

داشت؟مصاحبه تبعاتی داشت و به نوعی تحت فشار قرار گرفتیم و استنباط هایی شد که واقعیت نداش��ت که هر چند صرفا ما احساس می کردیم که مردم ممکن

متضرر می ش��وند اگر می فهمیدیم که این حج��م نقدینگ��ی از منطقه دارد خارج می ش��ود ما مطمئنن��ا حرکات دیگ��ری را هم انج��ام می دادیم اما ما به شدت تحت فش��ار بودیم حتی در

همان حدی که انجام دادیم.�این فشارها از چه جانبی بود؟

من عن��وان نمی کنم ش��خص خاصی ولی به طور کلی یک سری فشارهای سیاس��ی روی ما بود شما می توانید از مدیر کل صدا و س��یما س��ئوال کنید که ایش��ان به صراحت اع��ام کردند ک��ه از چه کانال های��ی تلفن زدند که مصاحب��ه اص��ا پخش نش��ود. همراه ب��ا آن جرای��د رو حس��اس کردیم در آن ح��د که جراید هم فعال ش��دند و موضوع را کشاندند به روزنامه و نهایتا دو سه مورد گزارش مکتوب محرمانه به اس��تانداری دادیم که این موارد به مسئولین سیاس��ی استان هم رسیده بود. به صورت موردی هم در جلسات ش��ورای تامین و این گونه جلس��ات

قضیه را دنبال می کردیم.�االن وضعیـت پرونده به چه صورتی اسـت؟ چـه کمیته هایی

تشکیل شده است؟خ��وب ما هم با توج��ه به وضعیتی که بوجود آمد جلس��ات امنیتی خودمان را گرفتی��م و ب��ا توجه ب��ه حجم زیاد س��پرده هایی که از منطق��ه رفته بود و تاثیرگ��ذاری آن ب��ر مجموعه ش��هر گراش و قس��متی از ش��هر الر و سایر نقاط شهرس��تان جلس��ات مش��ورتی را در همی��ن فرمان��داری ب��ا حض��ور بخش��دار انجام دادیم. نهایتا مسئولین اس��تان هم استاندار و معاونین امنیتی و سیاس��ی آنها و اداره دادگس��تری و نی��روی انتظام��ی و اداره کل اطاعات حساس شدند و موضع به صورت ویژه در جلسات این عزیزان مطرح شد و ما شرکت کردیم. نهایتا کمیته ای متشکل از آن ها تشکیل ش��د که اولین جلسه ه��م در اس��تانداری گرفته ش��د.همه راهکاره��ای در مورد ای��ن موضوع در ح��ال انجام اس��ت یک��ی از مصوبات کمیت��ه تعیین قاضی ویژه اس��ت. که باید از س��وی ق��وه قضائی��ه و رئیس دادگستری معرفی شود که حکمشان را بدهند تا بیای��د. تصمیماتی دیگری هم گرفته ش��ده که خود دادگس��تری قرار است خودش اطاع رسانی موضوع

را دنبال کند ولی تمام راهکارهای اولیه را هم در مورد رصد متهم اصلی و سایر عوامل انجام دادیم. دکتر شین هم در حال بازجویی است و با یک حساسیت باالیی پرونده در حال پیگیری اس��ت. تحقیقات توسط دادستان از او در حال انجام اس��ت بدون این که کس��ی او را ماقات کند و مدارک دارد جمع آوری می ش��ود تا مشخص شود این قضیه با

چه اهدافی دنبال می شده است.� بعضی هـا ایـن جمـع آوری سـپرده ها را مرتبط با مسـائل سیاسی می دانند آیا چنین بوده

است؟ما چنین موضوعیتی را تایید نمی کنیم. چیزی هم به ما نرسیده که این موراد سمت و سوی سیاسی داشته باشد. این ی��ک کار اقتصادی بوده که ش��رکتش مش��خص اس��ت و ثبت ش��ده است و عوامل ش��رکت هم مش��خص است و

یکی از عاملین آن هم دستگیر شده.�بعـد از ایـن حادثه سـه طرح

مردمی در خود گراش انجام شـد. کمیته ای هم در الر تشکیل شده و کمیته ای در مرکز استان ها. این ها در نهایـت دچـار ناهماهنگی های

خاصی نخواهد شد؟کمیته زیر مجموعه ش��ورای مشورتی در مرکز استان اس��ت که عالی ترین مقام های سیاسی امنیتی و اجرایی و اطاعاتی این کمیته را تشکیل داده اند. این کمیته صالح ب��ر همه موضوعات

اس��ت. س��ایر کمیته ه��ا کمیته های مردمی هستند که ممکن است نتیجه بده��د یا ندهد اما مهم تر این اس��ت که همه ای��ن زیرمجموعه ها با کمیته اصلی در مرکز استان که شکل گرفته همراه باش��ند. مخصوصا این اطاعات چنین تشکل هایی به درد قاضی ویژه خواهد خورد که نهایتا باید در اختیار

قاضی ویژه قرار بگیرد.�اطالع رسـانی به مردم چگونه

انجام می شـود و مردم سوال های خود را باید از چه کسی بپرسند؟

تا قاضی ویژه مشخص نشود ما از درون پرونده ها و تحقیق��ات اطاعی بدهیم. خود دادگستری اس��تان موظف شده

است که اطاع رسانی را انجام دهد. �خود بخشـدار گراش از طرف شما دستورالعملی نگرفته است کـه باید سـکوت کند یـا نکند یا وارد عمـل شـود یـا تعاملی بین گـراش در موجـود کمیته هـای

برقرار کند یا نه؟ما وظیفه داش��تیم که تمام سر نخ ها را دنب��ال کنیم که به ی��ک نتیجه ای برس��د تمام ای��ن موضوعات به نحوی در مجموعه کاری ما وجود داشته که سعی می کردیم که از طریق بخشداری که نماینده رسمی ما هست این موارد دنبال بش��ود و مهم ترین مبحث هم که ما دنبال آن هس��تیم م��ردم را به خویش��تن داری دعوت کند و س��عی کند یک آرامش نسبی ایجاد شود. در

شرایط بحرانی هیچ تصمیمی نمی شود گرفت مگر این که اطاعات به ش��کل کامل جمع آوری ش��ود و بعد در یک

نهاد خاص تصمیم گیری شود.�پـس مالباختگان به جز تحمل و آرامـش چـه کار دیگـری باید بکننـد؟ مثال یکـی از مالباختگان تهدیـد کـرده بود که خـود را در

جلو مجلس آتش خواهد زد.کار خاصی نیس��ت. ما تمام توان مان را گذاش��ته ایم تا س��عید نجفی زاده را دس��تگیر کنیم و به قضای��ا پی ببریم و بفهمیم این حجم سپرده های مردم به کجا رفته اس��ت. هم��ه تاش مان در حال انجام اس��ت. از تم��ام ابزارها برای س��رنخ یابی این شخص استفاده

می شود. �ایـن شـایعه و شـائبه وجود دارد کـه شـاید متهـم دسـتگیر شـده اسـت اما به خاطر مسائل سیاسی و گروکشی های جناحی

افشا نمی شود؟ای��ن صرفا یک ش��ایعه اس��ت. دلیلی ندارد که تش��کیات اطاعات��ی او را

بگیرد و اعام نکند.از سـال 85 � شـرکت فعالیـت داشـته اسـت. آیا در این سال ها نیروهایـی نبایـد بـر کار آن هـا

نظارت می کردند؟به صورت جس��ته و گریخته اطاعات می رس��ید. اما این مسائل در کانال ها اداری به عنوان مباحث قانونی قلمداد می ش��د و مورد مش��کوکی مش��اهده نمی شد. بسیار پنهان کاری بود و حجم آن در این حد به ما نرس��یده بود. در س��ال 85 یا 86 احساس می شد صرفا

کار اقتصادی بود.�از سـوی مردم می پرسـیم که حضور شما و معاون استانداری و برخی مقام های سیاسـی دیگر بـه همراه مسـئولین شـرکت در دبـی، در جلب اعتماد مردم موثر بوده. ممکن است درباره جریان این همایش سالمی دیگر در دبی

توضیح دهید؟دو همای��ش برگزار ش��د که همایش اول ما دعوت نبودیم. همایش دوم هم دعوت نش��دیم. روزی م��ن در بازدید پ��روژه گردنه ورا بودم که آقای زارعی مدیرکل تقسیمات کشوری استانداری

فارس به من زنگ زد که همایشی در دبی اس��ت و آق��ای حس��نی از آقای اس��تاندار دع��وت کرده اس��ت. آقای اس��تاندار در سفر هس��تند و گفته اند آق��ای زارعی بروند. آق��ای زارعی نیز گفته اند اگر من بروم باید دو فرماندار خنج و الرستان نیز باشند. من توضیح دادم که دعوت نشده ایم و همایش هم یک همایش س��رمایه گذاری است. با اصرار ایش��ان رفتیم و با هدف خاصی نبود. موضوعات که آنجا مطرح شد نیز

غیر واقعی با قضایای اقتصادی بود. �در واقـع ایـن گونه بـوده که افراد سیاسـی تنها دعوت شـده بودند اما ایـن گونه به مردم القا می شـد که این افراد بـا ما همراه هسـتند و شـما از نظـر امنیـت

سرمایه نگران نباشید؟بله صددرصد در همین راستا بوده

�حتی حضور آقای جاسبی؟ حتی ایش��ان. البته نف��ع اصلی را در همایش آقای جاس��بی ب��رد. همایش برای منطقه ما ولی آقای جاس��بی به عنوان اولین س��خنران پروژه دانشگاه

بین المللی را معرفی کرد.مدیریت هـای سـطح �در شهرستان ارتباطی با مطبوعات و رسـانه ها انجـام نمی گیرد. در ادارات توجـه کمـی بـه روابـط عمومی می شـود؟ یـا حتی مدیر

اعتقادی به این امر ندارند؟ادارات را به چالش بکشید.

�مـا بـر لبـه تیـغ قـرار داریم بـا کوچکترین مطلبـی تهدید به

شکایت می شویم.اگ��ر اداره ای اطاع��ات نمی دهد باید به نوع دیگری ب��ا آن برخورد کرد. از نظر ما اشکالی ندارد. مجموعه شورای موظ��ف هس��تند اداری شهرس��تان همکاری داش��ته باشد. اما همان گونه که ش��ما می گویی��د. بعض��ی در این مقوله کم سواد هستند یا اعتقادی به این مس��ائل ندارند. همچنان که یکی از دوس��تان ما در مراسم تودیع خود این را با افتخار مطرح کرد. که ما کار خودمان را می کنیم، چه کار داریم که مطرح کنیم. میلیارد میلیارد از بودجه مملکت خرج پروژه ها می شود و کسی مثل ایش��ان اعتقاد ن��دارد که باید به

اطاع مردم برسد.

بخشداری گراش تنها به دنبال ایجاد آرامش است. به رییس صدا و سیمای مرکز فارس فشار

آوردند که مصاحبه ی من پخش نشود. اگر می فهمیدیم که این حجم نقدینگی از

منطقه دارد خارج می شود ما مطمئننا حرکات دیگری را هم انجام می دادیم.

من به همایش سالمی دیگر دعوت نشده بودم.

منصور محتاجی، فرماندار الرستان:

پرونده گراش با حساسیت باال در حال پیگیری است

Page 8: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55( نیمه اول اردیبهشت 88 8 جامعه نو

پول افغانی ها به کدام جیب می رود؟

امضا محفوظ: ش��ورای اس��امی ش��هر گراش در جلس��ه یکصد و هفتاد و چهارم خ��ود که در تاریخ 87/11/29 برگ��زار ش��ده اس��ت . هزین��ه خدمات ش��هری و عوارض اس��کان افاغنه در شهر گراش در س��ال 1388 ه . ش. را برمبن��ای هر نف��ر نود هزار تومان تصویب کرد. بر اساس این مصوبه شورا ، برای

هر نفر اضافه خانوار افاغنه مبلغ ش��صت هزار تومان تعیین گردیده است. سال گذشته نیز شورا اسامی ش��هر مصوب��ه ای را در همین زمین��ه تصویب و به فرمانداری الرس��تان اعام نموده بود . س��ئوالی که پس از تصویب این مصوبه مطرح شده این است که آیا این مصوبه شورا به اجرا در می آید یا به سرنوشت

مصوبه سال گذشته دچار خواهد شد؟بر اس��اس اطاعات بدس��ت آمده و موثق در س��ال گذشته که چنین مصوبه ای از سوی شورای اسامی ش��هر گراش تصویب و به فرمانداری الرستان اعام ش��ده بود هیچ مبلغی به حس��اب شهرداری گراش واریز نش��ده اس��ت چرا که در هنگام مراجعه افاغنه ساکن در گراش به مراجع ذیربط )امور اتباع بیگانه( در مرکز شهرستان ، ش��ماره حسابی غیر از شماره حس��اب ش��هرداری گراش در اختیار آن ها گذاشته شده است و افاغنه ساکن در گراش نیز وجوهی که قانونا می بایس��ت به حساب شهرداری گراش واریز

نماید به این حساب واریز نموده اند. حال این سئوال پیش می آید که آیا این عمل انجام ش��ده از س��وی مراجع ذیربط عم��دا و بنا به بعضی تعصب��ات صورت گرفته یا این که اش��تباها این کار انجام ش��ده اس��ت؟ اگر این کار عمدا صورت گرفته است ، چه اشخاص و ارگان هایی به شهرداری گراش و دیگر شهرهای الرستان که در این میان حق شان ضای��ع گردیده اس��ت جوابگ��و خواهند ب��ود؟ و با اش��خاصی متخلف چگونه باید برخورد می شود؟ اگر این کار اشتباها صورت گرفته است چرا باید افرادی در مص��در امور ق��رار بگیرند که چنین اش��تباهات فاحش��ی را انجام دهند و اگ��ر چنین کاری محمل قانونی دارد عزیزان دست اندرکار چنین قانونی را به دیگران هم ارائه دهند تا دیگران نیز آن را به وضوح

مشاهده نمایند. بر ف��رض محال اگر چنین قانونی نیز وجود داش��ته باشد هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که شهرهای دیگر از اسکان و خدمات دهی به این اتباع بیگانه متضرر و تنها یک ارگان و یا شهر از این امر سود ببرد. سئوال دیگری که در این میان مطرح می شود این است که در این میان یک ش��ماره حساب متعلق به امور اتباع بیگانه و در نهایت متعلق به دولت اس��ت اما ش��ماره حس��اب دیگر که ب��رای واریز نم��ودن مبالغ مصوب ش��ده شورای اسامی ش��هر گراش در اختیار افاغنه س��اکن در گراش گذاشته شده اس��ت متعلق به چه ش��خص یا اشخاص، اداره، ارگان و یا متعلق به کدام شهرداری ست؟ و این که شورای اسامی شهر گراش ب��رای احقاق حق ش��هرداری و به نوعی ش��هروندان گراش��ی و شورای اس��امی ش��هرهای دیگر منطقه الرس��تان برای احقاق حقوق از دست رفته خود چه اقدامات��ی را انجام داده و ی��ا در آینده انجام خواهند داد؟ در پایان ش��ورای اسامی ش��هر گراش و دیگر ش��هرهای الرس��تان برای جلوگیری از چنین اعمال

نفوذهایی چه ساز و کارها و تدابیری اندیشیده اند؟

چرا؟

در این چند سال اخیر مشکل ترافیک خیابان امام یا همان خیابان اصلي ش��هر یک��ي از دغدغه های مردم و مس��ئولین بوده اس��ت. چند سال پیش با س��نگین تر شدن ترافیک و بروز تصادفات پي درپي در شهر، ش��هردار وقت براي کاهش این تصادفات اقدام به انداختن دست انداز در سطح شهر کرد که تا حدودي از آمار تصادفات کاس��ته شد. اما باز هم مش��کل ترافیک خیابان اصلي ادامه دارد. در زمان ش��هرداري حس��ین مهروري طرح احداث خیابان

دروازه ارایه شد و فاز اول آن هم آغاز شد. در این طرح یک خیابان از طرف مس��جد صاحب الزمان کش��یده مي ش��ود و تا مدرسه ي اسعدي ادامه خواهد داش��ت. در ف��از اول آن از کنار اداره اوق��اف ت��ا روبه روي مس��جد صاح��ب الزمان کار ش��روع ش��د. اما به دالیلي متوقف ماند. تا این که با ش��روع به کار شوراي ش��هر بار دیگر طرح هایی براي رفع مشکل ترافیک شهر داده شد و سرانجام تصمیم بر آن ش��د که همان پروژه خیابان دروازه را ادام��ه دهند. از زمان ش��روع ب��ه کار قائدي به عنوان ش��هردار گراش ف��از دوم این پروژه با همت و پشتکار شورا و ش��هرداري بار دیگر کلید خورد. اکنون بعد از گذش��ت چند ماه از شروع و پیگیري براي این خیابان کارهاي اجرایي آن ش��روع شده اس��ت و خانه هایي که در طرح ق��رار گرفته بودند خراب شده اند با مشاهده ي این موضوع براي اطاع دقیق از چگونگي این پروژه به سراغ شهردار گراش رفتیم. ساعت حدود 1 بعد ازظهر بود که وارد اتاق ش��هردار شدیم و بعد از سام و احوال پرسي بحث

را آغاز کردیم.

شهردار: تا سه ماه دیگرش��هردار می گوید: تا آنجایي که من پرس��یدم در قدی��م به ای��ن محل محل��ه ي دروازه مي گفتند به همی��ن دلیل به احتمال زیاد نام خیابان را خیابان دروازه بگذاری��م و نظر ش��ورا هم ب��ر این بود. این طرح در س��ال 1380 تهیه شده که در آن خیابان تا مدرس��ه ي اس��عدي ادامه دارد و در آنجا به یک س��ه راه تقسیم مي شود و س��پس به خیابان اصلي متصل خواهد ش��د. البته در فکر این هم هس��تیم که در آینده این خیابان ادامه داش��ته باش��د و به خیابان ش��هید غامي )پشت پارک الله( برسد که انشاهلل این هم براي فاز بعدي نقشه برداري و سایر کارها انجام شود. یکي از مشکات این طرح راضي کردن س��اکنین محل براي تخریب خانه ها اس��ت. ک��ه به هر حال وقتي مردم ببیند ش��هرداري براي کاري مصمم است و اقدامات را هم ببینند مطمئنا همکاري خواهند کرد. روز اولي که ما براي پیگیري این موضوع رفتیم گفتند: »این هم مثل حرف هاي

همیشه است یه حرفي میزنن و میرن.« اما وقتي دعوت شان کردیم و نشستیم براي صحبت کردن و اصرار را دیدند و حتي ما و اعضاي شوراي شهر چندین بار به خانه هایشان رفتیم براي صحبت کردن تا مش��کات را حل کنیم و به توافق برسیم حتي در این موضوع تعدادي از بچه هاي شهرداري خودش��ان پیگیر این موضوع بودند تا با س��اکنین محل به توافق برسیم. مثا آقاي متین خودشان به صورت ویژه پیگیري مي کردند. وقتي مردم دیدند موضوع جدي پیگیري مي شود، خانه ي اولي خراب ش��د دومي خراب شد بقیه خودش��ان مي آمدند و هم��کاري مي کردند. و همکاري م��ردم هم خوب بوده اس��ت. به هر حال ما اگر خودمان را بگذاریم جاي آنها واقعا سخت هس��ت آدم خانه اش خراب بشود ولي الحمداهلل مردم شرایط را درک کردند و

همکاري خوبي داشتند. البته یکي دو مورد اس��ت که هنوز در حال مذاکره هستیم تا آن ها را هم بر طرف کنیم ما دوست داریم دوس��تانه مش��کل را حل بکنیم اگر دیدیم نتیجه نمی دهد مجبورم هس��تیم از اهرم قانون اس��تفاده

بکنیم که البته چون اهرم قانوني مقداری زمان بر است دوست داریم این موضوع بیشتر توافقي حل شود و نمي خواهیم خداي ناکرده چیزي به مردم تحمیل ش��ده باش��د. ما این کار را اوایل آذر سال قبل شروع کردیم و انشاهلل اگر مشکل خاصي پیش نیاید تا س��ه ماه آینده این پ��روژه به اتمام خواهد رسید. ما سعي مي کنیم مشکل مردم را حل کنیم و وقت��ي مردم ببینند این کارها به نفع خودش��ان

است قطعا بهتر همکاري خواهند کرد. این خیابان بر اساس طرحي که در همان سال 80 مورد تایید قرار گرفته یک خیابان با عرض 12 متر است. البته این 12 متر هم کار ساده اي نبود. اگر مي خواستیم عرض خیابان را بیش��تر کنیم مثا 16 متر خیلي از خانه ها به صورت کامل تخریب مي ش��د و براي مردم واقعا س��خت است خانه هایش��ان به صورت کامل تخریب ش��ود البته با آنها صحبت هم کردیم اما قب��ول نکردند. ما در حال بررس��ي دیگر جاها هم براي حل مش��کات ترافیکي شهر هستیم که

مهمترینش البته همین خیابان دروازه است. م��ا امیدواریم با راه افتادن ای��ن خیابان یک رونق اقتص��ادي هم پیدا کند اما به ش��رط این که روی پروانه کس��ب هایي که براي آنجا صادر مي ش��ود و موارد دیگر کار ش��ود. هزینه اي ک��ه براي این فاز حاال چه به صورت مس��تقیم و چه غیر مس��تقیم پیش بین��ي کرده بودیم چی��زي در حدود 250 تا 300 میلی��ون تومان بوده اس��ت. ای��ن کار برخي هزینه ه��اي جانب��ي نیز دارد که ش��اید به چش��م نیاید. به هر حال ما مصمم هستیم مشکل ترافیک خیابان اصلي که واقعا یک موضوع مهمي اس��ت را بر طرف کنیم تا مش��کل مردم در رفت و آمدها تا

حدودي بر طرف بشود.

مهندس اسدی: ترس از تخریب روح تاریخی

مهن��دس جواد اس��دی. کارش��ناس معم��اری و دانش��جوی کارشناسی ارش��د مرمت و احیاء بناها و بافت های تاریخی در تهران اس��ت. او قصد دارد ط��رح »هفت برکه تا کل« را به عن��وان پایان نامه ارشدش شروع کند، و همچنین طرحی برای مرمت و احی��ای خانه ی میراث فرهنگی گراش تهیه کند. در صحبتی که با او درباره خیابان دروازه داش��تیم، هرچند که از ایده ی تاسیس خیابان استقبال کرد

و آن را حرکتی خوب از طرف ش��هرداری توصیف ک��رد، ولی کاما پیدا بود که او نگران از بین رفتن روح تاریخی بافت قدیم است. می گفت: »بافت قدیم خاطره اس��ت و هر لحظه از زندگی ما با آن تعریف می ش��ود. آنها امانتی هستند که از گذشتگان به ما رس��یده اند و ما باید آنها را به آیندگان بس��پاریم. ما مجاز نیس��تیم که س��اده تخریب شان کنیم و یا در موردش��ان کم کاری کنیم. امانت داری همیشه

در فرهنگ ما مهم بوده اس��ت.« او اعتقاد داش��ت اگر هم مجبور ش��دیم جای��ی را خراب کنیم، باید اصول��ی و با برنامه ریزی باش��د و بای��د بدانیم چه می خواهی��م، چون راه ه��ای مختلفی برای حل هر مشکلی وجود دارند. و مثال می زند که در اروپا هم مشکل جمع آوری زباله در بافت قدیم وجود دارد، ولی به جای تخریب بناها، این مشکل را با طراحی ماش��ین های جدید و کم حجم تر حل می کنند. و یا اگر می خواهیم شلوغی مرکز شهر را کم کنیم، باید مراکز ش��لوغی آور را به جاهای دیگر منتقل کنیم. مثا اگر میوه فروش��ی ها را ببرند بیرون ش��هر، بار ترافیک��ی کاهش می یابد. »ولی ما کار س��اده تر را انجام می دهیم و صورت مس��ئله را پاک می کنیم. همه جا هم همین طور اس��ت. و مشکل از ناآگاهی مردم اس��ت. م��ردم به ضرورت حف��ظ این ابنیه و بافت ها آگاه نیستند. آنها را راحت خراب می کنند و به جایش��ان خانه های جدید می سازند. باید جور دیگری به این بناها نگاه کنند. مثا س��عی کنند با نگه داش��تن روح آن ها، فرم ه��ای جدید را به آنها اعم��ال کنند. باید بتوانیم ش��راب کهنه را در جام ن��و بریزیم.« و به طور خ��اص در مورد این خیابان جدید، او پیش��نهاد می دهد که فرم و حال و هوای قدیم��ی را ب��ا بدنه س��ازی و کف س��ازی و ... زنده کنن��د. مثا طاق دروازه را که اس��م خیابان هم از آن می آید دوباره بزنند؛ خانه های تخریب ش��ده را »مرمت ش��هری« و طراحی شهری کنند؛ و سعی کنن��د در این خیاب��ان مراکز تجاری ش��لوغی آور تاس��یس نکنند، که دوباره همان آش می ش��ود و همان کاسه. مهندس اس��دی امیدوار است که در ادامه ، این طرح پخته تر بش��ود. »مخصوصا در فاز دوم که به پش��ت پارک الله می رود. خوش��بختانه در ف��از اول، آثار تاریخی چندانی در مس��یر وجود نداشته اس��ت، ولی در فاز دوم بس��یاری از این ها وج��ود دارن��د. مثا اگ��ر طرح خیابان به مس��جد

س��نگ آوی برخورد کرد باید چ��کار کرد؟ مطمئنا باید مسیر خیابان را عوض کرد، یا آن را از کنار یا ... مس��جد عبور داد. همین مسائل است که اجرای

فاز دوم را سخت تر می کند.«

تجرب��ه ای فتح پ��ور: مهن��دس آزموده و شکست خورده

مهندس غامحس��ین فتح پور، کارشناس معماری و دانش��جوی طراح��ی ش��هری دانش��گاه علوم و تحقیقات تهران اس��ت. او مش��اور شورای شهر در امور ش��هری نیز هس��ت و نگاهی کام��ا علمی به شهر و شهرس��ازی دارد. مهندس فتح پور درباره ی احداث خیابان دروازه می گوید: »سابقه نشان داده است که خیابان کشی در بافت قدیم، چه در اروپا و چه در ای��ران )مثا در یزد و همدان و تهران و ...( فقط برای کاهش حجم ترافیک انجام ش��ده است، و هیچ گاه هم جواب نداده است. این ها مسکن هایی هس��تند که خیلی زود اثرشان را از دست می هند، چون با تجاری ش��دن این خیابان ه��ا، خودبه خود باعث افزایش ترافیک هم می شوند. باید از کارهای اساس��ی تر و کلی تر ش��روع کرد. اگ��ر می خواهند ترافیک را کم کنند، باید جذابیت های مرکز ش��هر

را منتقل کنند.«

سازنده: خانه می خواهیمبراي پیگیري بهتر و آگاهي در مورد ساکنین محل که خانه هایشان در طرح قرار گرفته و تخریب شده س��ری به محل زدیم. بعض��ي از خانه ها به صورت کامل ویران شده بود و کسي در آن وجود نداشت. بعض��ي از خانه ها هم اجاره نش��ینان افغاني در آن بودن��د و تنه��ا چند خانه هنوز باق��ي بود. توي راه به بقالي محل س��ر زدی��م و از صاحب آن درباره ي چگونگ��ي تخریب س��وال کردیم. وي با اش��اره به تخریب ش��دن قس��متي از مغازه ي خودش گفت: من در اینجا اجاره نش��ین هس��تم و صاحب ملک نیس��تم. حدود چند ماه قبل شهرداري شروع کرد به تخریب خانه ها ب��راي ایجاد یک خیابان در این مس��یر. من از چگونگي تعامل شهرداري با صاحب مالک ها خبر ندارم. قس��متي از مغازه ي من نیر در طرح قرار داش��ت که آن را تخریب کردند و سپس خود ش��هرداري دیوار گذاشت و به شکل فعلی اش

در آورد. کشیدن خیابان کار خوبي است.در این مس��یر یک خانه توجه ما رو جلب کرد که هنوز عقب نشیني نکرده بود و در مسیر طرح قرار داش��ت. خانه متعل��ق به آقاي س��ازنده بود. وقتي درباره ي چگونگي اجراي این طرح از آن ها س��وال کردیم و این که چرا هنوز منزلش��ان تخریب نشده گفتند: ما چندین بار با شهرداري مذاکره داشتیم. آن ه��ا ب��ه ما گفتند ک��ه مبلغي رو ب��راي جبران خس��ارت به ما مي دهند که این مبلغ کافي نبود. در ص��ورت اجراي این ط��رح تنها چند اتاق از این خانه براي ما مي ماند که با وجود قدمت این ملک آن چند اتاق هم ارزش��ي ندارند. ما به ش��هرداري گفته ایم که ش��ما اگر خانه ي ما رو تخریب بکنید م��ا دیگر جاي ب��راي زندگي نداریم اگر ش��ما در ی��ک مکان دیگ��ه خانه اي براي ما تهی��ه بکنید تا در آن زندگي بکنی��م حاضریم همکاري بکنیم اما آنه��ا قبول نکردند و گفتند وقتي خیابان کش��یده ش��ود در آینده زمین ش��ما ارزش پیدا مي کند و از ای��ن حرف ها ما نیز گفتیم ما جاي براي زندگي نداری��م حاال هر چقدر اینجا ارزش پیدا بکند ما در این م��دت کجا زندگي بکنی��م؟ و رفتند از طریق دادگاه و قانون وارد عمل ش��دند. خوب وقتي آنها از طریق دادگاه وارد عمل بشوند دادگاه روي ملک قیمت مي گذارد و سریع تخریب مي کند. ما هم که چاره اي نداشتیم از طریق بنیاد شهید ) خانواده ي شهید هستند ( اقدام کردیم که در نتیجه کار آنها

به نتیجه نرسید.

خیابان دروازهرگی برای حیات بافت قدیم

تخریب خانه های برای کشیدن خیابان امام ]عکس: حاجی شامحمدی[

مسعود غفوری و سید علی مجلسیگزارش کودکانعبداله سراجی

ehow.com ترجمه ازقسمت دوم و پایان

چگونه از فرزندان خود هنگام

استفاده از اینترنت مراقبت کنیم

قدم پنجم:یک لیست شناسایی تهیه نمایید- لیست شناسایی حاوی تمامی سایت ها ومنابعی ست که فرزند شما در گذشته مشاهده نموده اس��ت. به عنوان والدین نیاز اس��ت که لیس��ت س��ایت هایی را که فرزندان شما مش��اهده کرده اند راداش��ته باشید. پس ازهر جلسه استفاده از اینترنت، تاریخچه جستجو را چک نمایید و یا از ایک برنامه ردیاب اینترنتی اس��تفاده کنید، و س��پس یک لیس��ت از س��ایت هایی را که اجازه اس��تفاده ازآنهارا می دهید ایجاد نمایید. شما می توانید ازیک ISP از پیش فیلتر ش��ده استفاده نمایید، و یا برنامه های طراحی ش��ده برای مسدود نمودن س��ایتهای مش��کوک را نص��ب کنید. در هر صورت، یک لیس��ت از تمامی سایت ها، ایمیل ها، تصاوی��ر و دیگرابزارهایی که فرزند ش��ما به صورت منظ��م از آنها بازدید و اس��تفاده م��ی کند را تهیه

نمایید.قدم ششم:

س��ایت های نامناسب را مس��دود کنید- سایتهای نامناس��ب را باید مس��دود نمود. ب��رای این کار به وس��یله کامپیوترش��خصی خود،به ن��وار ابزار باالی جستجوگر اینترنت اکس��پلورر و یا هر جستجو گر دیگری که ازآن اس��تفاده م��ی کنید بروید. بر روی “TOOLS” کلیک کنید. لیست را به سمت پایین پیمایش کرده و “Internet Options” را کلیک Trusted“ رفته و ”Security“ کنی��د. به پنجره ”Sites“ را هایایت کنید، س��پس بر روی ”Sitesکلی��ک کنی��د تا یک پنج��ره را برای مس��دود و یا اضافه نمودن س��ایتها باز کند. در جعبه کنار دکمه “Remove” نام سایتی را که می خواهید مسدود ش��ود را وارد نموده و دکم��ه”Remove” را بزنید تا س��ایت مس��دود ش��ود. احتماال راه های بهتری نیزوج��ود خواهد داش��ت، اما ای��ن روش موثر واقع

خواهد شد.قدم هفتم:

با ک��ودکان کوچکتر ب��ه بازی های ام��ن اینترنتی بپردازید- پرداختن به ب��ازی های امن اینترنتی نه تنها به فزرندان شما رویه استفاده امن از اینترنت را می آموزد، بلکه به شما اطمینان می دهد که آن ها بر روی سایت های مناسب گروه سنی خود هستند. همچنین بازی های اینترنت��ی ازجمله ازبازی های فعال به شمار می آیند و فرزندان شما را به فعالیت وا می دارند، نه یک مش��اهده گرص��رف. به عنوان یک سرپرس��ت، حتی بهتراست که این بازی ها رابا فرزندانتان انجام دهید تا از نوع بازی های آنها آگاه شوید. مطمئن شوید که فرزندان شما نکته هر بازی را درک می کنند، و این که آن ها ازبازی کردن شاد هس��تند. هدف این اس��ت که آنها خودرا درزمینه

باید ها ونباید های اینترنتی بسازند.قدم هشتم:

از محدودی��ت س��نی اس��تفاده کنید- ش��ما به، به کارگی��ری محدودی��ت س��نی برای دسترس��ی به اینترن��ت احتی��اج پیدا خواهید ک��رد. در حالی که اجازه دادن به کودکان، در هر س��نی، برای استفاده از اینترنت صحیح اس��ت، اما محدودیت شدیدتری ب��رای کودکان کم س��ن وس��ال باید اعمال ش��ود. محدودیت سنی شامل: ساعت روز)ساعت استفاده(، م��دت زمان اس��تفاده، نظ��ارت والدی��ن و مقررات خاموشی)س��اعت خ��واب( می باش��د. همچنان که کودک بزرگ ترمی ش��ود، می توانید محدودیت ها را در اس��تفاده ازاینترنت آسان تر کنید، مشروط بر این که آن ها سطح قابل قبولی از مسولیت پذیری در اج��را یقانون و مقررات اس��تفاده ازاینترنت را از

خود نشان دهند.قدم نهم:

پیرام��ون پیامده��ای امنیتی آنای��ن بحث کنید- ک��ودک آزاران هم��ان ان��دازه ب��ر روی اینترن��ت خطرن��اک هس��تند ک��ه در فضای حفاظت نش��ده بی��رون از خان��ه همچ��ون خیابان، پ��ارک و زمین های بازی. ش��ما باید مطمئن شوید که فرزندانتان خطرات مرتبط با صحبت کردن و ماقاتهای آناین و ی��ا حض��وری را درک می کنند. ای��ن موضوع به جمله خط��ر غریبه ها)غریبه ه��ا خطرناک اند( باز میگردد، و یکی ازبزرگ ترین نگرانی های س��ت که اکث��ر والدین با آن مواجه اند،مخصوصا زمانی که به امنیت فرزندانش��ان باز می گردد. عموما کودکان از خطرغریبه ها و ضررآن اگاه هس��تند. در حالی که اکث��ر کودک آزاران افرادی بد قیافه نیس��تند، بلکه مرده��ا و یا زنانی خوش ظاهر اند که در ابتدا خود را بزرگساالنی قابل اعتماد،خوش آیند و خوش قلب نشان می دهند. درحقیقت کودک آزاران باهوش و درفریب دادن ماهر هس��تند تا جایی که در بعضی مواق��ع بزرگس��االن را نیز فریب م��ی دهند. واضح است که کودکان در برابر چنین جنایتکارانی کاما بی دفاع هستند.بنابراین بحث پیرامون خطر غریبه

ها چه آناین و چه حضوری مهم است.قدم دهم:

تنظیم��ات امنیت��ی کامپیوتر خ��ود را ارتقا دهید- کامپیوتر شما نیاز دارد تا دربرابر مزاحمان خارجی، اسپم های ناخواسته و میل وارهایی از جمله ویرس ها، ک��رم ها،تروجان ها، اس��پای وار ها و دیگر نرم افزارهای ناخواس��ته در امان باش��د. چنین ویروس هایی می توانند تبلیغات ناخواس��ته وسریح جنسی را که دسترس��ی آس��ان را برای فزندان شما فراهم می کند، به همراه داش��ته باشند. بنابراین شما باید سیس��تم کامپیوتر خود را به طورمنظم چک کنید. یک اس��کن کامل از تمامی درایوهای سیستم خود به وس��یله آنتی اسپای وار به روز رسانی شده انجام دهی��د. همچنی��ن باید کوکی ها را ح��ذف کنید تا

اینترنت شما همچنان خصوصی باقی بماند.

کوچه به کوچهمحله ي بیدله یکي از بزرگترین محله هاي گراش اس��ت که عده ي زی��ادي از اهالي ناس��اگ را در خ��ود جاي داده اس��ت. در فرهن��گ فارس��ي معی��ن بیدر ب��ه معني خرم��ن و خرمنگاه آمده اس��ت که طبق آنچه بزرگترها نقل مي کنند س��الها پیش در محل فعل��ي بیدله خرمن زار بوده این ن��ام از کلمه بیدر گرفته ش��ده و به معني مح��ل خرمنزار)خرمنگاه( می باش��د و نام بیدله به همین دلیل بر این محله گذاشته

شده است. بیدل��ه خرمن زاري بوده وس��یع که بعد از آن به نخلستان ها مي رسیده است. اولین خانه ها در این محل قبل از خیابان کش��ي ساخته ش��ده اما رونق اصلي محله بعد از اقدام اهلل قلي خان براي کش��یدن خیابان اصل��ي بود، مردماني که خانه هایش��ان در ط��رح قرار گرف��ت کم کم س��اکن بیدله ش��دند. اکثر اراضي این مح��ل متعلق به مرحوم حاج اس��داهلل ابدي بوده اس��ت. او زمین هاي خود را تفکیک کرد و به کساني که مي خواس��تند در محل س��اکن شوند فروخت. طبق شنیده ها حاج اسداهلل ابدي بع��د از فروش ای��ن زمین ها مبلغي حدود 90 هزار تومان آن زمان دریافت مي کنند و با همان پول به یک کار خداپسندانه مي پردازد و مدرس��ه ي ابدي را بنا مي کند تا محلي براي کس��ب علم و دانش و معرفت باش��د که بس��یاري از افراد تحصیل کرده

هم در این مدرسه محصل بودند. از س��اکنین قدیمي ای��ن محل مي توان از آقایان: حاج عباس درویش��ي، حاج محمد علي فاني ، مش��هدی محمد نظري، سید یحیي مجلس��ي و برادران جعفري نام برد که جزو اولین کس��اني بودن��د که در این محل خانه هایش��ان را بن��ا کردند. قیمت زمی��ن در آن زمان چی��زي در حدود هر مت��ر 5 تومان بوده که در حال حاضر بالغ

بر ه��ر متر 100 هزار تومان اس��ت. یکي از ن��کات جالب درب��اره ي خرید و فروش زمی��ن در آن زمان این ب��وده که مرحوم حاج شهباز شهبازي مقداري زمین داشته اس��ت که به هنگام فروش اگر زمین 520 متر ب��ود همان 520 مت��ر را مي داد و در حس��اب 500 متر محاسبه مي کرده و مي

گفته: 20 مترش را گذشت کردم. مس��جد مهدیه بزرگترین و پر رونق ترین مس��جد محل است. این مس��جد در ابتدا توسط مرحوم مش��هدی محمد نظري بنا شد مسجدی کوچک به نام مسجد »مش محم��د«. ام��ا مدتي بعد س��اکنین محل ب��ا نظر ب��ه این که این مح��ل روزي وارد ش��هر خواهد شد و این مس��جد براي آن روز کوچ��ک خواه��د بود به فکر وس��عت دادن به مس��جد افتادند که براي این کار خیر همه ي مردم بسیج شدند. زمین این مس��جد را مشهدی محمد مي دهد و براي بن��ا هم هر کس��ي در ح��د توانش کمک کرده اس��ت از 5 تومان و 20 تومان 100 تومان گرفته تا بیش��تر، حتي گراشي هاي مقیم قطر هم در این کار شرکت مي کنند. و نام مهدیه هم آقا س��ید حبیب براي این

مسجد انتخاب مي کند.ک��م کم خرم��ن زارها از بی��ن مي روند و خان��ه ها جایگزین مي ش��وند تا محله ي

بیدله به وجود بیاید.از ط��رف مدرس��ه ي علمی��ه ک��ه وارد مح��ل مي ش��ویم از هم��ان ج��ا مي توان بزرگترین مش��کل م��ردم را حدس زد که هم��ان آب هاي جاري در س��طح کوچه ها اس��ت. کمي جلو ک��ه مي رویم یک طرف زمین هاي خالي اس��ت و ط��رف دیگر ما خانه ه��اي یکي دو میلیاردي. س��اکنین این محل همیش��ه از ورود آب به س��طح کوچه ها و بدتر از آن جمع ش��دن آن در یک نقطه گله دارند. اگر چه آس��فالت این

محله چند سال پیش کیفیت بدي نداشت اما با حفاري هاي گاز و آب دیگر چیزي از

آن آسفالت باقي نمانده است. بقالي محله همیش��ه از وجود گرد و خاک ش��کایت دارد. ب��ه دلی��ل قدیم��ي بودن نقش��ه ي محل در اینجا حتي یک فضاي

س��بز هم وجود ندارد. یکي از اهالي محل که خواست ناشناس بماند مي گفت: شاید هم��ه در ظاهر فکر کنند که بیدله چندان مش��کلي ندارد اما اگر خوب ن��گاه بکنید خواهی��د دید مش��کات محل��ه ي بیدله از دیگر محات اگر بیش��تر نباش��د کمتر

نیس��ت در زمان بارندگ��ي و مهمتر از آن بع��د از بارندگي به دلیل جمع ش��دن آب ب��اران در کوچه ها چند روز در رفت و آمد مش��کل داریم . م��ا امیدواریم که با آمدن شهردار جدید که انصافا در این مدت براي حل مش��کات مردم و زیبایي شهر خیلي

زحمت کش��یده اند مش��کل این محل و س��ایر محات هم بر طرف ش��ود تا سطح زندگي مردم باال برود. از وي جدا شدیم و

به راهمان ادامه دادیم.در کنار مس��جد مهدیه پیر مردي نشسته بود به طرف او رفتیم و درباره ي زندگي اش پرس��یدیم که گفت: زندگي در قدیم خوب بود؛ همه در کنار هم بودند. چیز زیادی براي

خوردن نداشتیم اما با هم خوب بودیم.این مح��ل از نظر روش��نایي در وضعیت خوبي قرار داشت و مردم هم از این لحاظ ت��ا حدودي راضي بودن��د. رفتیم به طرف دیگر بیدل��ه که به طرف مس��جد مهدیه معروف اس��ت. یکي دو ت��ا از کوچه ها در اینجا هنوز آس��فالت نش��ده بودند و براي ساکنین آن کوچه ها مایه دردسر است. به طرف مس��جد ولي عصر که یکي دیگر از ورودي و خروجي محله ي بیدله به حساب مي آید مي رفتیم که بعد از مسجد مهدیه وضعیت آس��فالت در آنجا اسفناک است. مشکات پشت مسجد ولي عصر همچنان ادامه دارد اگر چه در زمان ش��هردار سابق طرحي براي حل مش��کل آن منطقه اجرا ش��د اما آن طرح هم نتوانست به خوبي بر این مش��کل غلبه بکند. کم کم به خیابان امام نزدی��ک مي ش��دیم و از محل خارج

می شویم.با س��اخته ش��دن ش��هرک رزمن��دگان و واگذاری زمین های طرح مس��کن مهر به نظر می رسد ترافیک خیابان های بیدله از این هم بیش��تر خواهد شد. در واقع گویی مش��کات این محله آن چنان اس��ت که کس��ی تمایل ندارد دس��ت در آن بگذارد. ظاهر محله بیدله خانه های بزرگ و اهالی مش��هور اس��ت و باطن بیدله با یک باران رو می آی��د. کوچه های باریک و آب گرفته،

آسفالت های بر باد رفته

ظاهر و باطن محله بیدلهسیدعلی محلسی

محله ی بیدله یکی از فشرده ترین بافت های شهر گراش را دارد. ]عکس: گوگل ارث[

Page 9: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55(

دانش نو9نیمه اول اردیبهشت 88

همای��ش بین المللي زبان شناس��ي و مردم شناس��ي الرس��تان که در اواخر اسفندماه سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدي در الر اجرا شد، فرصتي زیب��ا و خوب ب��ود که تعداد زیادي اندیش��مندان و فرهیختگان و اساتید دانشگاه و اهل قلم ایران زمین گ��رد هم آمدند. غی��ر از کنفرانس ها و ارایه مقاالت تئ��وري، همزمان بخ��ش نمایش��گاهي و غرفه هاي مردم شناس��ي و می��راث فرهنگي و صنایع دس��تي هم با حضور بخش ها و شهرس��تان هاي منطقه برپا شد که فرصت بس��یار مناسبي بود براي محققان و پژوهش��گران و البته مردم ک��ه از نزدیک با آداب و رسوم بومي و محلي دیگر مناطق آشنا شوند. بخش دیگ��ر همایش، دی��دار از مناطق و آثار باس��تاني و میراث فرهنگي موجود در منطقه را شامل مي شد.

سوال بازیدکنندگان گراشي، این بود که چرا گراش و گراش��ي ها در ای��ن همایش چن��د روزه حضور و نمودي نداش��تند. در بخ��ش س��خنراني ها و ارایه مقاالت تنها سه مقاله از گراشي ها بود که به بررسي فرهنگ و ادب گ��راش پرداخته بود و در کتابچه ي گزیده مقاالت ارس��الي به دبیرخانه همایش نیز به چاپ رس��یده ب��ود. جداي از این، موارد بس��یار کم و انگشت ش��مار � تا جایي که ش��ناخت داشتم � از دانش آموزان گراش��ي که در الر تحصیل مي کردند نیز با کمک دوستان خود و به صورت گروهي مقاله ارایه داده بودند. اما در بخش نمایشگاهي هیچ اسم

و نشاني از گراش نبود.ش��رکت در همایش ب��زرگ اینچنین��ي، جز انگیزه ش��خصي، حضور رس��مي و اداري ارگان هاي شهر را ه��م طل��ب مي کرد که خ��ود کم��ک بزرگي به شناس��اندن ش��هر و دیارمان اس��ت و هم به لحاظ

حقوقي، اعتبار و ارزش دارد.بخ��ش کنفرانس ه��ا و ارای��ه مق��االت مرب��وط به زبان شناس��ي و مردم شناس��ي، تحصیل کرده ه��اي مرب��وط به ای��ن حوزه ها، اولین کس��اني هس��تند ک��ه احتمال حضورش��ان بیش از دیگ��ران و مردم عادي س��ت � که البته تنها دارندگان کارت ورود به جلسات اجازه ورود داشتند � و الاقل انتظار فعالیت از آنها بیش��تر مي رود. مثا کساني که در رشته هاي زبان و ادبیان فارس��ي، زبان شناسي، جامعه شناسي و تاری��خ تحصیل مي کنند و ی��ا در مقاطع مختلف فارغ التحصی��ل ش��ده اند، احتم��ال حض��ور و ارایه مقاله توس��ط آنه��ا به مراتب باالت��ر از دیگران بود. هرچند م��درک تحصیلي مهم نبود. اما جز تعدادي مع��دود، کس��ي در این راه قدم برنداش��ت که خود نش��ان از عدم پویایي و تحرک اجتماعي و مکتوب قابل انتظار اس��ت. بنابراین دالیل عدم حضورش��ان در مرحله ي اول برمي گردد به س��ایق ش��خصي و

در مرحله دوم به جو حاکم بر ش��هر مرتبط اس��ت ک��ه تا حدودي همه س��ر در الک خ��ود دارند و به طور جمع��ي، کمتر به رویش ها و پویش هاي علمي منطق��ه توجه دارند. این مبح��ث، موضوع مفصل و ظریفي س��ت که نیازمند فرصت و نگارش��ي مجزا و

موشکافانه است.اما در حوزه نمایش��گاهي همایش نیز دنبال دالیل عدم حضور بودم. با داشتن این سوال در ذهن خود، در اولی��ن جایگاه، »گ��روه گردآورن��دگان فرهنگ گراشي« را مورد سوال قرار دادم. گروه گردآورندگان فرهنگ گراش��ي از س��ال ها پیش تاکنون، سه عضو اصل��ي دارد که ش��امل آقای��ان عبدالعلي صاحي، مه��دي آیینه اف��روز و مه��دي جب��اري مي ش��ود. ویژگ��ي تحقیقاتي این گروه، طوري س��ت که هم با مردم شناس��ي در ارتباط است و هم با زبان شناسي و می��راث فرهنگي و صنایع دس��تي قدیمي. وقتي از عبدالعل��ي صاحي � که خود از اعضاي ش��وراي ش��هر گراش نیز هس��ت � دلیل را پرسیدم، بیشتر جواب شان شخصي بود. درد دل هم کردند. به طور کلي این جواب ها را از ایشان شنیدم: »شخصا براي ارایه مقاله در بخش زبان شناس��ي و مردم شناس��ي شروع کردم. اما به خاطر مشغله ي کاري که داشتم و

همزماني فرصت ارایه مقاله با ایام برگزاري جشنواره فیلم کوتاه کل گراش و کارهاي مربوط به ش��وراي اسامي شهر، مهلت گذشت و باالخره نشد چکیده مق��االت را بفرس��تم. هرچند از ط��رف افراد جهت حضور در نشس��ت هاي تخصصي به منظور صحبت و س��خنراني در مورد مردم شناسي و معرفي بناهاي تاریخي دعوت مي شدم، اما ش��رایط اجازه نمي داد شرکت کنم. هرچند برخي اساتید را معرفي کردیم و از آنها دعوت شد. این تمام ماجرا نیست. در زمان برگزاري هفته فرهنگ الرستان که سالهاي گذشته مطرح ش��د، حضور بچه هاي گراش��ي در نمایشگاه به شدت زیاد و چش��مگیر بود و خیلي خوب عمل کردند. حتي کار ش��اق و مش��کل »ارده سازي« به شکل سنتي و با استفاده از چهارپایان را به نمایش گذاش��تند. اما هیچکدام از نیروها ن��ه از الر و نه از س��وي گراش تقدیر نشدند. همه چیز به اسم مرکز تمام ش��د. از میراث فرهنگي هم تماس گرفتند اما دیگر انگیزه و دل و دماغي نبود. با مس��وول میراث فرهنگي شهرس��تان ه��م صحبت کرده ای��م و گله کرده ای��م که چرا فق��ط در الر هزینه مي کنند و به دیگ��ر بخش ها نمي پردازند؟ ام��ا جواب قابل قبولي نش��نیده ایم. به خاطر این مشکات، اعضاي میراث

فرهنگ��ي ج��واب مثبت��ي ندادند. هرچن��د اعضاي انجمن میراث فرهنگي در برنامه بازدید ها از گراش همکاري کردند اما به عنوان اعتراض در نمایش��گاه

حاضر نشدیم. توانایي اش را هم داشتیم«.به سراغ بخشدار هم رفتم. تلفني که با عبدالحسین مهروري، بخش��دار محترم ش��هر صحب��ت کردم و سوالم را پرسیدم، ایشان گفتند: »در یکي دو جلسه مربوط به برنامه ریزي که حضور داش��تیم، دبیرخانه همای��ش چی��زي از م��ا نخواس��ت. تنها خواس��تار برقراري امنی��ت و رفع مش��کات احتمالي هنگام بازدی��د مهمانان از اماکن تاریخي در ش��هر گراش ش��دند. ولي روز بازدید حتي به ما اطاع هم ندادند ولي بعد ش��نیدیم که آقاي آیینه اف��روز همراهي و

راهنمایي شان مي کرده است«.مهدي آیینه افروز، یکي از اعضاي گروه گردآورندگان فرهنگ گراش��ي که ح��اال چندسالي س��ت در اداره فرهنگ و ارشاد الر مشغول به کار است، به واسطه ي مح��ل و ن��وع کارش کمي ب��ه دبیرخان��ه همایش نزدیک تر بوده است و حرف هایي زد که جالب توجه ب��ود: »خانم بني زماني، مس��وول دبیرخانه همایش، مي گوید در مورد برگزاري نمایش��گاه مردم شناسي و صنایع دستي با بخشدار گراش صحبت کرده ایم و نامه نگاري هم شده اس��ت. با یکي از اعضاي شوراي اسامي شهر گراش نیز در تماس بوده ایم. اما در کل

جواب مثبتي دریافت نشد«.مج��ددا از عبدالعل��ي صاح��ي پرس��یدم که طبق صحبت هاي خانم بني زماني، با ش��وراي ش��هر گراش نی��ز در ارتباط بوده اند. ش��ورا در این زمینه چه کاري انجام داده است؟ ایشان در جواب گفتند: »شوراي شهر گراش فقط براي حضور دعوت ش��د و کارت ورود به جلس��ات هم البته از قبل به دست تمام اعضاي شورا نرسید«. من شخصا فقط براي لحظاتي دکتر فتحي، رییس شوراي شهر را در جلسه افتتاحیه همایش دیدم

و با هم صحبت کردیم و حال و احوالي پرسیدیم.مه��دي جباري، یکي از اعضاي گ��روه گردآورندگان فرهنگ گراش��ي و مس��وول خانه فرهنگ گراش نیز سخنان تامل برانگیزي گفت که شاید به نوعي بشود گفت ما را به یکي از دالیل اصلي رساند: »از دبیرخانه همای��ش و میراث فرهنگي مرکز شهرس��تان تماس مي گرفتن��د و از خانه فرهنگ مي خواس��تند که در نمایش��گاه صنایع دستي و مردم شناسي غرفه برگزار کنیم. ولي ما نیرو نداشتیم. گفتیم کسي را نداریم و غرفه نمي زنیم. البته بعدها کس��اني مدعي همکاري ش��دند. اما طبق تجربه به دس��ت آمده مي دانیم که ادعایي بیش نیس��ت و همان افراد وقتي نوبت عمل

شد، پا پس مي کشند و حاضر نمي شوند«.امیدواریم خود را بشناسیم و بشناسانیم.

نمایش افتتاحیه همایش زبان شناسی و مردم شناسی الرستان ]عکس: محمدامین نوبهار[

پاسخولوژی پزشکی گزارش

�حرکت جنین در رحم سئوال1: مي خواستم بدانم جنین داخل رحم باید چند روز داشـته باشـد تا سونوگرافی آن را نشـان دهد؟ وسوال بعدي این که قلب جنیـن کـدام قسـمت اسـت؟ من وقتـي نافم را فشـار مي دهم یـک حرکاتي رو احسـاس

مي کنم یک چیزي مثل ضربان قلب.پاس��خ: س��ونوگرافی از هفته 6 حاملگ��ی جنین را نش��ان می دهد یعنی جنینی ک��ه حدود 30 روز از ایجاد آن می گذرد. جنین در رحم در کیسه آب در حال حرکت و تغییر مکان اس��ت بنابراین نمی توان

جای خاصی را برای قلب او معلوم کرد.

�کوتاهی قد سـئوال2 : سـالم! پسـری 18 سـاله هستم. وزنم 84 و قدم هست 166 و از این کوتاهی قد نسبت به هم سن و سال های خود بسیار نگرانم. می خواسـتم بدانـم راهی برای بلند تر شـدن تا 175یا بیشـتر دارم؟ لطفا کمکم کنیـد من به خاطـر این موضـوع اعتماد به نفسـم را کامـال از دسـت داده ام. در ضمـن قـد پـدرم 168 و قد مـادرم 150 سـانتی متر

می باشد.ج��واب : غالبا در مردها افزایش قد در س��ن ش��ما پایان یافته است. البته برای این که قطعا بتوان نظر داد باید یک رادیوگرافی از مچ دس��ت انجام شود. در صورتی که هنوز صفحه رشد استخوان های شما باز باش��ه احتمال داره کمی به قد شما اضافه بشه. در صورتی که صفحات رشد بسته شده باشه تغذیه ی��ا ورزش در افزایش قد بی تاثی��ر خواهد بود. تنها راه افزایش قد به اندازه 8 س��انتی که شما خواسته اید در س��ن شما عمل جراحی است که با توجه به مش��کاتی که داره من توصیه نمی کنم. اگر باز هم

سوالی دارید بپرسید.

�پاهای پرانتزی سـئوال 3: خسـته نباشـی دکتر. یک سوال دارم کـه ممکـن اسـت زیـاد ربطی نداشـته باشـد. ممنون می شـم جواب مرا بدهید. 21 سـاله هستم. پاهای من پرانتزی است البته کـم. یعنـی 4 انگشـت دسـتم را از داخل آن بـه راحتـی می توانم عبـور دهم. شـنیده ام کسـی کـه پاهای پرانتزی داشـته باشـد و 4 انگشـت دسـتش از داخل پایش رد شـود، می تواند معافیت سـربازی بگیرد. نظر شما

چیه دکتر؟ جواب: با سام، دوست عزیز! بنده هم از معیارهای معافیت پزشکی در س��ربازی اطاع دقیقی ندارم. اما این معیار 4 انگش��ت را من هم ش��نیده ام ، که البته فاقد جنبه علمی خاصی اس��ت. معلوم نیست که مبنای نویس��ندگان قانون معافیت های پزشکی برای این قضیه 4 انگشت چه بوده است، تا آنجایی که می دانم میزان تحصیات افراد در اخذ معافیت پزش��کی تاثیر دارد، اگر تحصیات س��یکل یا زیر دیپلم داشته باشید امکان معافی وجود دارد در غیر

این صورت کار معافی سخت می شود.

�عفونت زنان سـئوال 4: سـالم آقای دکتر ایـزدی. دو ماه قبل تست پاپ اسمیر را انجام دادم جوابش خوب بـوده فقط وجود باکتـری را گزارش کردنـد. اما بعـد از آن بدلیل عفونت زنانگی کپسـول و مترونیـدازول شـیاف برایـم سفالکسین تجویز کردند. ظاهرا خوب شدم ولی ترشـحات بد بـو دارم. هم اکنون هم از شـیاف تریپل سولفا پی دی استفاده می کنم ولـی هنـوز بهبـودی صـد در صـد نـدارم سـئوال من از شما این اسـت آیا امکان دارد

به بیماری مقاربتی مبتال شده باشم؟ پاسخ: با سام ، مساله عفونت واژن اهمیت چندانی ندارد و با مراجعه به پزش��ک زنان و درمان مناسب می توانید بهبودی خود را بدس��ت آورید. چنانچه با ی��ک دوره درمان بهبود کامل نداش��ته اید، مراجعه مجددی داش��ته باش��ید تا با دیدن نوع و وضعیت ترش��ح، تا با انجام معاینه دقیق تر و احیانا بررسی آزمایش��گاهی بیش��تر، آنتی بیوتیک های مناسب نی��ز تجویز ش��ود. در رابط��ه با بیم��اری مقاربتی هم چنانچه همس��ر شما سامت باش��ند، بیماری

مقاربتی پیش نمی آید.

�زمان آزمایش ایدز جنسـي تمـاس یـک از پـس :5 سـئوال مشـکوك و یا استفاده از سـوزن مشترك، براي انجام آزمایش از نظر ایدز چه زمانی مراجعـه کنیـم تـا آزمایـش مثبت شـود و

نشـان دهد؟ پاسخ : آزمایشاتي که بطور معمول براي تشخیص ای��ن عفونت به کار مي رود براس��اس جس��تجوي آنتي بادي هاي ایجاد ش��ده توس��ط ب��دن در برابر ویروس ایدز اس��ت. میزان این آنتي بادي ها دراکثر مردم حدود س��ه ماه پس از عفونت قابل شناسایي است )به طور متوسط حدود 25 روز پس از تماس(. اما در بعضي موارد ممکن اس��ت این زمان به 6 ماه هم برسد، بنابراین درحال حاضر پیشنهاد مي شود که 3 ماه پس از تماس احتمالي براي انجام آزمایش مراجعه کنید. برای تشخیص بهتر، نکته بسیار مهم این است که درطي این 3 ماه نباید خود و دیگران

را درمعرض این ویروس قرار دهید.

دکتر عبدالرضا ایزدی: سئواالت و ابهامات پزشکی خود را می توانید به دفتر روزنامه و یا آدرس ایمیل [email protected]

ارسال کنید

مشاور فنی

امروزه استفاده از کولر در خودرو یکی از ملزوماتی شده اس��ت که تقریبا در اکثر صنایع ماشین سازی از آن اس��تفاده می ش��ود. یکی از نکات مد نظر ما شناخت پانل کلیدهایی است که بر روی صفحه در

داخل خودرو وجود دارد. و بعد نگهداری از کولر.

کلیدهااولی��ن کلید از ب��اال به پایین مربوط ب��ه اهرم کنترل

جهت جریان هوا دومین کلید اهرم کنترل هوای ورودی.

سومین کلید اهرم کنترل درجه حرارت هوا. وکلید س��مت راست کلید س��لکتوری مربوط به فن

تهویه می باشد. عدم استفاده صحیح از این کلیدها باعث خرابی و کم شدن طول عمر مفید موتور و بازده کم سرما در داخل

کابین خودرو می شود.

روش استفاده از کولر وقتی که اتومبیل زیر اشعه مستقیم آفتاب پارک شده اس��ت، درجه حرارت داخل ممکن است به 50 یا 60 درجه س��انتیگراد برس��د. در این حالت قبل از روشن کردن کولر بهتر اس��ت شیش��ه ها را پایین کشیده و کلی��د ف��ن تهوی��ه را در موقعیت 1ی��ا 2 و اهرم های

کنترل را در حالت های زیر قرار دهید: 1- اهرم دریچه ها در منتهی الیه سمت چپ

2- اهرم مسیر ورود هوا در حالت گردش هوای داخل3- اهرم کنترل دما در وضعیت کاما سرد

بعد از 2 دقیقه، کلید کولر را در وضعیت روش��ن قرار داده و شیش��ه ها را باال کشیده و کلید فن تهویه را در

موقعیت مناسب و دلخواه قرار دهید.

نکاتی برای استفاده از کولر برای استفاده بهینه از کولر به نکات زیر دقت نمائید:

1- در حی��ن اس��تفاده از کول��ر جه��ت جلوگیری از آلودگی و س��نگین شدن هوای داخل خودرو، هر نیم س��اعت یک بار اهرم کنترل هوای ورودی را به مدت چند دقیق��ه در وضعیتی قراردهید ک��ه هوا از خارج

وارد خودرو شود. 2- در مجرای هوای ورودی به سیس��تم کولر از خارج خ��ودرو نوعی فیلتر جهت تصفیه ه��وا در نظر گرفته ش��ده اس��ت. کنترل کنید که این فیلتر در آن محل نصب شده باش��د. ضمن این که باید توجه داشت که جداره ه��ای ای��ن فیلتر هر چند وقت یک بار توس��ط ذرات گرد و غبار هوا آلوده می شود که در این صورت

باید تعویض شود.3- در حی��ن اس��تفاده از کولر هیچ گاه شیش��ه های

خودرو را باز نگذارید.4- در حین اس��تفاده از کولر س��عی کنید درب های خودرو زیاد باز و بس��ته نش��ده و الس��تیک های دور درب ها آب بندی کامل داش��ته باشند، چرا که در غیر ای��ن صورت راندم��ان کولر به ش��دت کاهش خواهد

یافت.5- در حی��ن اس��تفاده طوالنی از کولر، س��عی کنید کلید س��لکتوری فن تهویه بیش��تر در وضعیت های 1 یا 2 قرار گیرد و از وضعیت شماره 3 فقط در مواقعی اس��تفاده کنید که یا کولر تازه روش��ن ش��ده است یا

اینکه تعداد سرنشینان خودرو زیاد می باشد.6- در حین استفاده از کولر سعی کنید جهت پره های پنجره ه��ای تهویه هوای کولر بر روی داش��بورد برای

مدت طوالنی به سمت صورت یا بدن افراد نباشد.7- در هنگامی که خودرو دارای تعداد سرنشین زیاد می باشد، در باال رفتن خودرو از شیب های تند از کولر

استفاده نکنید و موقتا آن را خاموش کنید.8- اس��تفاده از کول��ر خودرو تا زمان��ی که دمای آب رادیات��ور در محدوده غیر طبیعی قرار نگرفته اس��ت

مجاز می باشد.9- حداقل ماهی یک بار سیس��تم کولر را برای مدت حداقل 10 دقیقه روش��ن کنید تا به افزایش عمر آن

کمک شود.10- در فصول س��رما که نیازی به کولر نیست، جهت کاهش اس��تهاک تس��مه و پولی کمپرسور می توانید تسمه کمپرسور را از محل خود باز کرده و پس از پایان

فصل سرما آن را مجددا در محل خود نصب کنید.11- اس��تفاده از کول��ر در هنگام حرک��ت خودرو در ترافیک به شرطی که پیچ تنظیم مدار دور تند درست تنظیم شده باشد مشکلی برای خودرو ایجاد نمی کند. 12- در هنگام س��بقت گیری خ��ودرو وقتی پدال گاز تا انتها فش��رده می شود، مدار کولر به مدت چند ثانیه قطع می ش��ود و نیازی به خاموش کردن کولر توسط

راننده نیست.13- ب��رای باال رفتن راندمان کولر در فصل تابس��تان می ت��وان مس��یر جری��ان آب رادیات��ور بخ��اری را با جابجائی شیلنگ های مربوطه مسدود کرد تا آب گرم

وارد بخاری نشود.14- م��دار کولر خودرو ب��ا فاصله زمانی 30 ثانیه الی 1 دقیقه ب��ه طور متناوب قطع و وصل می ش��ود. در صورتی که در خودر ش��ما این عمل صورت نمی گیرد و کولر به طور پیوسته کار می کند، سریعا به تعمیرگاه مراجع��ه کرده و ترموس��تات اواپرات��ور را تعمیر و یا

تعویض کنید.15- در صورتی که دمای آب رادیاتور خودروی ش��ما در حین استفاده از کولر غیرطبیعی می باشد، به مراکز

مجاز تعمیر مراجعه کنید.16- هر چند وقت یک بار البه الی پره های کندانس��ور کولر را به وس��یله هوای فش��رده و یا فش��ار آب تمیز

نمائید تا راندمان کندانسور کولر دچار افت نشود.17- بر روی لوله ها وش��یلنگ های کولر دو شیر شارژ که یکی فشار باال و دیگری فشار پایین می باشد وجود دارد. مراقب باش��ید درپوش پاس��تیکی شیر شارژها سالم بوده و درست و محکم در جای خود نصب شده باش��ند. در غیر این صورت ممکن اس��ت گاز کولر به

مرور زمان تخلیه شود.18- در حین عملکرد کولر، رطوبت موجود در هوا که در اواپراتور تبدیل به مایع می ش��ود از طریق شیلنگ تخلی��ه زیر اواپراتور به خارج خودرو تخلیه می ش��ود. مراقب باش��ید ش��یلنگ مربوط��ه دچ��ار گرفتگی و بریدگی نشود، چرا که ممکن است آب داخل اواپراتور

جمع شده و یا به داخل خودرو نفوذ کند.

اسد محبی

درباره کولر خودرو

فروشزمین 3060 متري صحرایي پایین تراز منبع سیاه

سر نبش جاده و داراي کوچه ي 8متري، 09107111670

نیمه پنهان ماهروز جمع��ه هف��ت فروردی��ن ب��ه اتفاق خان��واده بع��د از خواندن نم��از صبح به دامن طبیع��ت رفتیم. هوا اب��ري، پاک،

زالل و پر اکسیژن بود.پدرم گفت: همین حوالي خانه نوروز )که در قدیم استاد شکست و بند بوده است( و خانه ي خورشید قرار دارد. من و دختر خواهرم کنجکاو ش��دیم و براي گفتگو با

خورشید به خانه اش رفتیم.خانه اي ح��دودا دو هزار متري با ورودي راهروی��ي ش��کل، ک��ه س��مت چپ آن محوطه اي بزرگ براي نگهداري دام ها در نظر گرفته شده بود. سمت راست ظروف مخصوص ب��ه نام خد خ��وراک دام قرار داش��ت. محوطه ي اصلي ب��ا در کوچکي از این محل جدا مي ش��د. س��مت راست خان��ه محل نگهداري ظروف آش��پزخانه ب��ود و یک اجاق کوچک گلي )اوش��ته( قرار داشت. سمت چپ 30 راس درخت نخل کاشته بودند و جلو آن تخت آهني ب��ود و زی��ر تخت محل نگه��داري مرغ، خ��روس و جوجه ها ب��ود و از خود تخت براي نشس��تن اس��تفاده مي کردند. جلو تخت تاالر کوچکي قرار داشت. قسمتي از فضاي جلو تاالر را با برگ نخل )پش( و چوب پوشانده بودند که فضاي زیبایي را به وج��ود آورده بود. چن��د اتاق کنار تاالر قرار داش��ت که ب��ه عنوان انباري و آشپزخانه استفاده مي کردند. بعد از این

اتاق ها، تنور قرار داشت.با وجود اینکه س��رزده به خانه اش رفته بودیم ولي با خوش رویي به پیش��وازمان

آمد.ش��یرزن گراشي که توانسته بود با کوه و مش��کات آن کنار بیای��د و کوه را محل

زندگي و آرامش خود انتخاب کند.از همان دم در، سئوال کردن ما آغازشد. دوربین دو چش��مي در دستان خورشید هواپیم��ا بود. از او در این مورد س��ئوال کردیم. جواب داد: وقتي چوپان و گله ها دیر مي کنن��د، با این دوربی��ن تا ارتفاع خاص مي توانم پیگیري کنم. خورش��ید خانم اجازه داد با دوربین دو چشمي اش نگاهي به اط��راف بیاندازیم. انگار کوه ها در چن��د قدمي م��ا بودند. بع��د ما را به

سوي تاالر خانه اش همراهي کرد.از او در مورد محل زندگي اش پرسیدیم. ج��واب داد: از زم��ان کودک��ي در کوه و دشت و صحرا زندگي مي کردیم. تا چند س��ال پی��ش در ارتفاعات باالتر س��کني داش��تیم. ول��ي ب��ه دلیل خشک س��الي مجبور ش��دیم به ارتفاعات پایین تر تنگ

بادامي نقل مکان کنیم.در مورد س��ن، س��واد و تع��داد فرزندان پرس��یدیم و او این گونه جواب داد: دقیقا نمي دانم چقدر سن دارم. صاحب 3 پسر و یک دختر هستم. که دخترم و دو تا از پسرها ازدواج کرده اند و یک پسرم سرباز

است.از او پرسیدیم چه ساعتي بیدار مي شود و چگون��ه از وق��ت اذان آگاه مي ش��ود. ج��واب داد: وقتي باد از طرف ش��هر به س��مت کوه بوزد ص��داي اذان به گوش مي رس��د. در غی��ر این ص��ورت از رادیو استفاده مي کنیم. زندگي از ساعت چهار صبح آغاز مي ش��ود. اگر مهمان داش��ته باشیم تا دو نیمه شب بیدار مي مانیم. در

غیر این صورت شو شمن )بافاصله بعد از خواندن نماز استراحت مي کنیم.(

در رابطه ب��ا غذاي مورد عاقه اش گفت: دی��راخ )دوغ( ب��ا خر )دمب��ان( یکي از غذاهاي مورد عاقه ي من اس��ت. از شیر گوس��فند و گاو، ماس��ت، دوغ، کش��ک، زک، روغن محلي، مس��که و ... درس��ت مي کردیم. ولي حاال با وجود خشک سالي خیلي از این محصوالت را نمي توانم تهیه کنم. از نان ماشیني هم خوشم نمي آید.

در م��ورد چگونگي زندگ��ي و کار چنین گف��ت: در قدیم دریمه و بارش��ي از کوه جمع مي کردی��م و مي فروختیم. هر من )سه کیلوگرم( دیریمه )نوعي چوب نازک که ب��راي زود آتش گرفت��ن چوب هاي دیگر استفاده مي شد و گل هایش خواص داروی��ي دارد( 5 قران و هر من بارش��ي )نوع��ي چ��وب ن��ازک که بع��د از آتش گرفتن دریم��ه روي چوب مي ریختند تا چوب اصلي به خوبي بس��وزد( را 6 قران

مي فروختیم.پش��م گوس��فند و م��وی بز را ب��ا دوک

مي ریس��یدیم و قالي، گلی��م، خورجین، تبره )کوله پش��تي(، ل��ه واگر )پارچه اي که از پش��م بره درس��ت مي شود و یکي از وس��ایل مورد نیاز نان تنوري اس��ت(

مي بافتیم.چوپان��ي گله ه��ا را خودم��ان ب��ر عهده داش��تیم. ول��ي ح��اال ه��ر س��ه خانوار گوس��فندها را به چوپان مي سپاریم که ماهي هش��تاد هزار توم��ان حقوق دارد. تهیه ي غ��ذا، لباس و کف��ش چوپان بر

عهده ي صاحبان دام است.در م��ورد مش��کات گف��ت: عمده ترین مش��کات خشک س��الي، کمبود علوفه،

بیماري دام ها و بي برقي است.)ن��وروز( ش��وهرم ب��رادر خان��واده ي دام هایشان را پاک دار کرده اند ولي هنوز هیچ بازرسي از سوي سازمان دام پزشکي

صورت نگرفته است.از خورش��ید در م��ورد معن��اي پاک و چگونگي پاک دار کردن دام ها پرسیدیم. ج��واب داد: دام هایي که زی��ر نظر اداره دامپزش��کي الر باش��ند، صاح��ب پاک

مي شوند که به گوش دام آویزان مي کنند که نوعي شناسنامه، سند، مدرک و بیمه محسوب مي شود. اگر دام پاک دار بر اثر بیماري تلف شود، به ازاي پاک گوسفند 40 ه��زار توم��ان و بز 30 ه��زار تومان

جواب گوي صاحب دام مي شوند.یکي از خاطراتش را این گونه بیان کرد: ظهر یک روز تابس��تان، ص��داي فریاد از خان��ه ي خواهر ش��وهرم بلند ش��د. من چوب بلندي را که کنار تنور قرار داشت برداشتم و دوان دوان خودم را به خانه ي نوروز رساندم. زن نوروز در خانه تنها بود و گفت: دو تا مار بزرگ در اتاق است. من وارد اتاق ش��دم و در را بستم و با چوبي که در دست داش��تم با دقت به سرشان

کوبیدم. هر دو مار با یک ضربه مردند.نکته قابل توجه این بود که ما از سوسک مي ترس��یم و ب��ا دی��دن سوس��ک فرار مي کنیم. ولي خورشید چگونه به تنهایي و فق��ط با یک ضربه دو تا مار را کش��ته

بود...!از او پرس��یدیم تمایل دارد به شهر بیاید و زندگ��ي راحت تري داش��ته باش��د. با

قاطعیت جواب داد: نه!در م��ورد احس��اس خوش��بختي چنین گفت: خوش��بختم. زندگ��ي دارم، فرزند چ��را دارم. پوش��اک و خ��وراک دارم،

احساس خوشبختي نکنم؟!در پای��ان از او پرس��یدیم چ��ه آرزویي دارد. جواب داد: »هر چه از پش خدا بیا ش��کر خدا!« بهت زده نگاهش کردیم و دوباره سئوال را پرسیدیم. دوباره همین ج��واب را داد. بعد از مکثي کوتاه متوجه منظورش شدیم. از زندگي اش راضي بود

و زندگي و آرزوهایش یکي بود. تاش ما در گرفتن عکس بي نتیجه ماند. خورش��ید دوست داشت پش��ت ابرهاي آسمان شهر پنهان بماند و فقط اشعه اش به زمین برس��د. از پشت سر عکسي را با دوربین موبایل گرفت��م و با کوله باري از تجربه وکیس��ه اي پر از تخم مرغ محلي که ب��ه ما هدی��ه داده بود ن��زد خانواده

برگشتیم.

مصاحبه با خورشید، یکی از زنان دامدار گراشی

خورشید به خورشید نگاه می کند

عکس تزیینی است ]عکس: اکبر یوسفی[

راضیه یوسفی

غیبت گراش در همایش زبان شناسی و مردم شناسی الرستان

یک فرصت دیگر را از دست دادیممصطفی کارگر

110: فوریت هاي پلیس )24 ساعته(115: اورژانس بیمارستان

118: اطاعات تلفن : 118 )7/5 الي11شب(117: خرابي تلفن: 117 )وقت اداري(

121: اتفاقات برق 122: اتفاقات آب )24 ساعته(

125: آتش نشاني )24 ساعته( 137: روابط عمومي شهرداري

147: نداي امداد جمعیت هال احمر

راهنما

Page 10: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55( نیمه اول اردیبهشت 88

نوشته های صحبت نو دیدگاه شخصی نویسندگان مقاالت است

سوپر استارمیان��ی، تهمین��ه سوپراس��تار ش��هاب حسینی اس��ت در کنار او فتان��ه ملک محمدی ک��ه به نظر اولی��ن ب��ازی اش را در کارنام��ه خود دارد و چن��دان هم بازی اش به دل نمی نشس��ت به ایفای نقش می پ��ردازد. موض��وع سوپراس��تار مش��هور بودن و دردس��رهایش و

البته فس��اد اخاقی ای که به بار م��ی آورد را دنبال می کند. تهمینه میان��ی دو فیلم مع��روف دو زن و آتش بس و چندی��ن فیلم دیگر را در کارنامه خود دارد ولی طبق ش��نیده ها سوپراس��تار را سفارشی س��اخته و به همین دلیل نیز خیلی راحت مجوز پخش اش را گرفته است. شهاب حسینی در این فیلم به دلیل بازی خوبش برنده جایزه

بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم فجر امسال شد. سوپراستار البته یک فیلم معناگرا هم است. فیلمی که در آن همراه با موضوع اجتماعی، شعار هم شنیده می شود. با این وجود دیدن آن ضرری ندارد البته بهتر است بچه های زیر 14 سال را با خود نبرید.

بیستپرویز پرس��تویی، علیرضا خمسه ، مهتاب کرامتی و حبیب رضایی از بازیگرانی بودند که در این فیلم به ایفای نق��ش پرداختند. چیزی که بیش ت��ر از همه در فیل��م نظرم را جلب کرد شاید بازی خاص علیرضا خمسه بود. علیرضا خمسه دیگر آن مرد خنده روی همیشگی نیست. در

این فیلم یک مرد است با تمام بار معنایی اش. بیشتر سکانس های فیلم در یک س��الن غذاخوری اتفاق می افتد.سالنی غذاخوری که بیش از آن که محل شادی باشد مجلس عزا در آن برپا می شود. همه آدم های فیلم

نیز به نوعی آواره و بی خانه هستند. صداقت وجه اصلی این فیلم است. بازی ها و اتفاق ها آنچنان واقعی است

که آدم احساس می کند زندگی در فیلم جریان دارد. بیس��ت اولین فیلم کارگردان آن اس��ت اما از دی��دن آن ضرر نخواهید کرد. بین فیلم های روی پرده بیس��ت دلنشین تر از بقیه و نزدیک تر به

نمره 20 است.

اخراجی های 2اخراجی ه��ای دو هر چند توانس��ت ف��روش خ��ود را تا امروز ب��ه بیش از چهار میلیارد تومان برساند و نسبت به فیلم های بهتر و خوش س��اخت تر جشنواره فیلم امسال، تماشاگران عام بیشتری را به سینما بکشاند اما در هر

حال فیلم چندان خاصی نیست. ادام��ه 2 اخراجی ه��ای فیلمنام��ه

اخراجی های 1 اس��ت که البته کامبیز دیرباز از بازیگران حذف ش��ده آن می باشد. ده نمکی سعی کرده بود فضای جنگ را با شوخی و مسخره بازی همراه کند چیزی که در مصاحبه هایش آن را این طور توجیه کرده است که می ش��ود فیلم های جنگی را این گونه مخاطب دار کند و تاکید کرده بود که خطوط قرمز را می شناسد و از آن در فیلمش اصا رد نشده است. برخی مثل من به خنده های دیگران می خندیدند که به همین متلک های تکراری فیلم دل شان خوش است. امین حیایی در این فیلم خیلی خاص و خوب به ایفای نقش پرداخت . اخراجی های 2 از جمله فیلم هایی بود که در جشنواره فیلم امسال حتی برای حضور در بخش مسابقه نیز انتخاب نشد.

منزل ما دو داالن داش��ت که در طول هم واقع شده بود، داالن بیرونی که در نداشت ولی اکنون در دارد و داالنی درونی که ابتدای آن در داشت و انتهای آن رو به منزل دو راه داشت، راه بزرگ تر به حیاط منزل باز می ش��د و همیشه پرده ای در جلو آن آویخته بود و راه دیگ��ر آن که تنگ تر بود و ب��ه ایوان آقا و اتاق

ایشان باز می شد، در حیاط معموال باز بود.البته این داالن راه دیگری داشت که به یک اتاقک و از آن به کفش کن و سپس اتاقی پنج دری و یکی از راه پله های پش��ت بام می رفت اتاقک انباری بود و دری داش��ت. گندم و خرما و دیگر مایحتاج خانه در خمره های بزرگ در این اتاق نگهداری می ش��د. محل��ی برای موش ها هم بود، خمره ها اجناس را از

گزند موش در امان می داشتند.اتاق پنج دری ابتدا محل درس و مطالعه جد مادری و س��پس پدر ش��ده بود و بعدها ک��ه حیاط بزرگ محل زندگی زن و بچه ها و حیاط کوچک تر، بیرونی

حضرت آقا و محل درس ایشان شده بود، اتاق نشیمن و مح��ل درس و مطالعه بچه ه��ا می بود. تاقچه هایی طبقه بندی ش��ده با تخته داشت که هر کدام متعلق به یکی از بچه ها بود که در آن صندوقچه لباس��ی و کیف و کتابش می گذاش��ت و خدا روز بد ندهد اگر بین بچه ها دعوایی رخ م��ی داد که یکی از ابزارهای جنگ و دعوا این بود که آنکه قلدرتر بود اس��باب و اش��یای طرف درگیر را در حیاط می ریخت. معموال بی��ن بچه ها این دعواها رخ می داد، گاهی خیلی زود حل می شد، اما بعضی اوقات هم بدجوری کش پیدا می کرد ک��ه منجر به دخالت حضرت آق��ا با دعوا و مرافعه می شد و پس از کتک خوردن یکی یا هر دو طرف دعوا از دس��ت مبارک حضرت آقا دعوا فیصله می یافت و غائله ختم می ش��د و خانه آرام می گرفت.

دعواهای من و حسین از این قبیل بود.یادم نمی رود که در وسط این اتاق منقلی تعبیه شده بود برای گرم کردن آن در زمستان در آن زغال های

آتش گرفته می ریختند و بدین وس��یله اتاق را گرم می کردند. در کنار این منقل و س��ر بر دامن بی بی و قصه ها و افس��انه های عربی بی بی شنیدن و خوردن کته عدس پلو با رب انار بعد از نماز مغرب و عشای آقا که از مس��جد می آمدند بسیار شیرین و خاطره انگیز بود. بعدها این اتاق )گویا بعد از زلزله س��ال 1339 الر باش��د( به انباری تبدیل شد و محل سکونت بر و بچه ها به دو اتاق کنار هم در ایوان روبروی ایوان آقا

و در ضلع غربی حیاط منتقل شد.این ایوان بر روی س��ردابی بیس��ت و اندی پله قرار داش��ت و در زمستان در قسمت آفتاب گیر آن فرش په��ن می کردیم و از آفت��اب آن نی��رو می گرفتیم، پذیرای��ی از میهمانان نه چن��دان مهم بی بی در این ای��وان بود. اتاق دیگ��ری از درون یکی از این اتاق ها باز می ش��د که پس��توی خانه بود و در آن اش��یایی قیمت��ی و هدایایی که می آورند نگهداری می ش��د و کس��ی به جز آقا و بی بی و بچه های بزرگتر ره به آن

نمی توانست برد.آری بعده��ا که بزرگتر ش��دیم و زورم��ان بر اهل خانه می چربید اجازه می یافتیم به آن سر بزنیم. از اشیای قدیمی در این اتاق آنچه جلب توجه می کرد صندوقچه ای کوچ��ک از چوب گردو بود که قفلی ظریف داش��ت و گویا س��اخته ایران نبود،خارجی ب��ود، گمانم بی ب��ی از نجف آورده ب��ود. درون این صندوقچه به قسمت های کوچکی تقسیم شده بود ک��ه هر کدام ب��رای خود دری داش��ت و تقریبا دو طبقه بود، گویا صندوقچه آرایش و محل نگهداری جواهر آالت زنانه بود. ش��اید این را بی بی از پدرش هدیه گرفته باش��د، مثا به عنوان هدیه عروسی و معلوم اس��ت که س��ید علی اصغر )پدر بی بی( خود نخری��ده بلکه از هند برایش هدیه آورده بودند و او هم به دختر خود هنگام ازدواج هدیه کرده بود. به هر حال ازدواج پدر و مادرم هم خیلی عجیب است

بعدا خواهم گفت.

نمی خواهیم فرصت را از دس��ت دهیم، غروب همان روز ب��ه منطق��ه »ش��ویخ« می رویم. منطق��ه ای که فروش��گاه های متعددی از همش��هریان الرستانی در آن جا قرار دارد. از فروش��گاه النقی که به آقای حاج رض��ا حاجیان تعلق دارد تا فروش��گاه االنهار برادران کش��اورز. معموال در طول روز مش��تری های زیادی دارند. گراشی ها وقتی ما را می بینند با گشاده رویی، ما را برای نوشیدن چای یا آب میوه دعوت می کنند، اما چون فرصت کم است، درنگی می کنیم و عکسی

به یادگار می اندازیم و می رویم.فروش��گاه الری��ن متعلق به خلیل جب��اری و محمد

افش��ار اس��ت. آنها در نس��بت با دیگر فروش��گاه ها، فرهنگی تر هستند و به همین دلیل نشریه صحبت نو ویژه گراش نیز از همان جا و با تاش صادق کشوری برای گراش��ی های ساکن کویت ارس��ال می شود. به دلی��ل نزدیکی به میدان اصلی تره بار منطقه آن ها از ساعت س��ه و نیم بامداد فروشگاه را با نام و یاد خدا باز می کنند و تا س��اعت 9 ش��ب، یکسره به فعالیت

مشغول هستند. البته هر کارگر این امکان را دارد که دو س��اعتی را پس از نهار استراحت کند. با این حال به نظر می رس��د کارگران در بازارهای کویت ساعات زیادی را سرپا می ایس��تند. گفتمان غالب در آن جا فق��ط و فقط تجارت اس��ت. با این ح��ال آنها به این وضعیت عادت کرده اند. مدیران البته دیرتر می آیند

و زودتر می روند.خلیل جباری می گوید: در این راس��ته بازار ش��ویخ، معموال همشهرس��تانی ها، خبرهای منطق��ه را از ما می گیرن��د. این روزها، به دلیل بحران اقتصادی که در گراش بروز کرده است، هر روز به ما سر می زنند و می پرسند؟ از گراش چه خبر؟ این پرس��ش در روز بارها و بارها گاهی به شوخی و طنز و گاهی از سر اطاع گیری بر سر زبان ها می آید . فروشگاه خلیل جباری و محمد افشار ، انواع و اقس��ام اسباب بازی دارد. البت��ه مغ��ازه ای نی��ز در هم��ان حوال��ی دارند که برادرانش عل��ی و یونس آن را می گردانند و طبق سنت دیرینه گراش��ی ها، فروشگاه گراشی اس��ت. غذایی مواد ه��ا از آغاز تا اکن��ون به دو شغل اساسی اشتغال داشته ان��د، نانوایی و م��واد غذایی، این س��نت تقریب��ا در همه کش��ورهایی که گراش��ی ها برای تج��ارت حضور دارند، رایج اس��ت. ناگفته نماند که نس��ل جدیدتر گراش��ی ها، به دلیل س��ختی این کار، به ش��غل های دیگری نظیر فروش پوشاک، لوازم خانگی، لوازم آرایش��ی و بهداشتی و اسباب بازی نیز روی آورده اند. برخ��ی از آن ها امتیاز انحصاری برخی از محص��والت جهانی را در اختیار دارن��د. مثا ورود انحصاری مارک های تجاری س��یگار، یا آب میوه و یا

ساعت و غیره در اختیار برخی از آنهاست. این انحصار به آنه��ا امکان می ده��د، اجناس را با قیمت بس��یار نازل تری خریداری و با قیمت مناسب تری به دیگران

بفروشند.کویت در ش��ب، از روز آن، زیباتر به نظر می رس��د، روشنایی ها در تمام شهر خود را نشان می دهد، هیچ کوچ��ه و خیابانی و س��اختمانی را نمی بینی که در تاریکی فرو رفته باش��د. طبق گفته ی خلیل جباری، در طی بیس��ت سالی که در کویت بوده است، امکان نداش��ته برق برود. فقط یک ب��ار ترانس برق منطقه س��وخته که بافاصله و روز بعد جایگزین شده است، در حالی که اگر کش��وری دیگر ب��ود، یک ماه طول

می کشید تا آن را تعمیر کنند.مبلم��ان ش��هری در کوی��ت چش��م ن��واز اس��ت. نورافش��انی های خیره کنن��ده تابلوه��ا و نئون ها به زیبایی خیابان ها می افزاید. تابلوها از نظام مهندسی خاصی پیروی می کنند. پیاده روها و خیابان ها بسیار پاکی��زه و خط کش��ی ش��ده اند. گویی همی��ن امروز س��اخته شده باشند. ماش��ین ها با آرامش خاص و با مقررات پشت س��ر هم راه می روند. تنها در یک روز بارانی، یک مورد تصادف را مشاهده کردیم که آن هم

به دلیل لغزندگی سطح خیابان بود.مصرف گرایی به طرز شگفت انگیزی در میان ساکنان بومی جریان دارد. معموال مردان و زنان اضافه وزن دارن��د و به دلیل تحرک کم، دچار بیماری های قند

و چربی خون هستند.کویتی ها بیش��تر به کارهای اداری می پردازند. برخی هم دارای س��اختمان ها و برج هایی هس��تند که آن را در معرض اجاره قرار می دهن��د و از درآمد آن روزگار را به خوبی می گذرانند. ش��اید ده درصد مردم کویت زندگی عادی داشته باشند، 40 درصد زندگی متوسط و بقیه نیز در سطح خوب و عالی زندگی می گذرانند. آنه��ا از یک زندگی مرفه و رفاه زده چیزی کم ندارند. البته این مسئله به دلیل جمعیت کم کویتی ها و منابع سرشار نفت است. دولت کویت توجه خاصی به مبلمان شهری و آرایش خانه ها و خیابان ها دارد. تقریبا همه

چیزی در نگاه اول از نظر رفاه ش��هری سر جای خود قرار دارد. جای جای کویت پر از فروشگاه های غذایی اس��ت. از مک دونالد گرفته تا هاردیز و رس��توران ها و قه��وه خانه ها. هر منطقه در کویت از نظر بهداش��تی، غذایی، مراکز تفریحی، ورزشی و فروشگاه های بزرگ مس��تقل اس��ت. یعنی هر منطقه به گونه ای طراحی شده است که نیازمندی های ساکنان در همان منطقه

برآورده می شود.ب��ا ای��ن ک��ه الرس��تانی ها و گراش��ی ها در کویت از قدی��م و جدید حض��ور دارند، اما در نس��بت به دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمعیت کمتری برخوردارند، ش��اید چهار نسل از گراشی ها و الری ها در کویت حضور دارند. نس��ل اول آنها که تبعه کویت ش��ده اند و فرزندانشان در همان کش��ور به دنیا آمده است. از این عده تعداد زیادی نام برده نمی شود. نسل دوم گراشی ها که به امید زندگی بهتر به کویت آمده اند، تقریبا 40 س��ال پیش به ای��ن جا آمده اند، آنها از طری��ق آبادان و گاه از طریق پرواز از ش��یراز به کویت آم��ده اند. حاج رحمت جباری، ح��اج جانعلی و حاج حس��ن نام آور از جمله این افراد هس��تند. آنها به هر روی صاحبان سرمایه شدند و زندگی مناسبی را رقم زدند. نس��ل س��وم بعد از جنگ عراق علیه کویت به آنجا آمده اند، آنها معموال سی چهل ساله هستند. این نسل ش��غل های متنوع تری را انتخاب کرده اند. مثا حسن غفوری در یک ساختمان شیک ، فروشگاه لوازم آرایش��ی و بهداشتی دارد یا صادق کشوری به صورت س��یار با برادرش علی کش��وری به صادرات و واردات مشغول هستند. صادق کشوری می گوید: این طوری خود را آزاد احس��اس می کنم. نمی خواهم در یک جا بند باشم. او یک عبارت کلیدی نیز دارد و آن این است : » کار مال موقع بیکاری اس��ت.« هر وقت کار باش��د انجام می دهم، هر وقتی نباش��د، در خانه می مانم و با دختر دایی ام وقت می گذرانم. صادق کش��وری بسیار فعال و پرانرژی اس��ت، او در طی این سفر پنج شش روزه ما را با بسیاری از همشهریان آشنا کرد و جاهای

زیادی سر زدیم.

منوی فرهنگی

9-بخارای من، الرمن

2شش روز در کویت

فیلم های روی پرده

خانه ی خاطره های من

»شویخ« میعادگاه گراشی ها

فاطمه خواجه زاده

سید محمدحسن آیت اللهي

صادق رحمانی

�صحبت نو الرستان صحب��ت نو ویژه الرس��تان ش��ماره هفتم خود، اس��فندماه 87، را در قط��ع مجل��ه ای و در 12 صفحه منتش��ر کرده اس��ت. به گزارش سردبیر، ای��ن تغییرات به دالی��ل »کمبود زمان انتش��ار و درگیری ه��ای هی��ات تحریری��ه نش��ریه ... و ماهیت مطالب این ش��ماره« اتفاق افتاده اس��ت و در ش��ماره های آینده به همان اندازه قبلی باز خواهند گش��ت. روی جلد این شماره به عطااله اسروش و نمایش »ب ب یعقوب« اختصاص دارد و مصاحب��ه ای با اعضای این گ��روه در صفحات داخلی چاپ شده اس��ت. یک مصاحبه ی مفصل ه��م با دکتر مریدی، دبیر همایش زبان شناس��ی الرس��تان چاپ ش��ده اس��ت با عن��وان »هدف همای��ش، بازپویایی یک هوی��ت.« انتخابات آتی ریاس��ت جمه��وری هم موضوعی اس��ت که این نش��ریه قول پرداختن به آن را داده اس��ت و در اولین قدم به س��راغ کاندیدایی رفته که چند روز بعد از انتش��ار نشریه ش��ان از رقابت ها کنار رفت: س��ید محمد خاتمی. یادداشت های بهاری هم به عنوان هدیه نوروزی هیات تحریریه ارایه شده اند، ولی خود نویس��نده ها هم به تلخ بودن هدیه شان اذعان دارند! در این شماره یک بازخوانی از بحران اقتصادی گراش به قلم فاضل شمسی زادگان هم ارایه ش��ده ک��ه به علل و پیامد ه��ای این بحران

پرداخته است.

�صحبت نو فیشور صحبت نو ویژه فیش��ور در شماره 37، فروردین 88، از حض��ور فع��ال فیش��ور در هفته ی ش��هر تاریخ��ی الرس��تان کهن گ��زارش داده اس��ت. گزارش��ی هایی از برگ��زاری هفت��ه وح��دت در شهرس��تان خن��ج و دیگ��ر مناطق سنی نش��ین جنوب فارس، ضب��ط برنامه های هفته ی وحدت در فیش��ور، و س��رمایه گذاری در صنع��ت طیور هم در این ش��ماره آمده اس��ت. تاریخچه حضور ایرانی ها در لیگ قهرمانان باش��گاه های آسیا هم به ورزش دوستان هدیه شده است. خواندنی های کوت��اه و متنوع دیگری ه��م در بخش های ادبی،

اجتماعی و زنان در این شماره منتشر شده اند.

�پسین دهکویه اما شماره 49 ماهنامه ی پسین دهکویه، فروردین 88، مصادف است با هفت سالگی این نشریه؛ با این توضیح که این نشریه تا چند شماره اول خود به صورت داخلی منتشر می شده است. این همت و دستاورد را به همکاران مان در این نشریه تبریک می گوییم. این ش��ماره با گزارش های مفصلی از همایش زبان شناس��ی و همچنین گزارش حضور دهکویه در هفته تاریخی الرس��تان کهن شروع ش��ده است. دو مطلب اعتقادی جالب هم در این شماره چاپ شده است: اولی »در محضر آفتاب« که مجموعه ای از س��خنان و کارهای ارزش��مند مقام معظم رهبری است؛ و دومی خطبه ای است از امیرالمومنین علی )ع( که در کمال حس��ن و باغت اس��ت چون در آن حرف الف به هیچ وجه

استفاده نشده است!

�آفاق آفاق، فصل نامه )داخل��ی( علمی، فرهنگی، ادبی ش��هر لطیفی، هم با ش��ماره ی 18-19 خود در زمستان 87 و بهار 88 وارد هفتمین سال انتشار خود ش��ده اس��ت. آفاق چند مطلب اختصاصی خواندنی دارد: یکی اطاعاتی درباره ی فلسطین ک��ه ب��ه درد خیلی ها -ک��ه فقط درب��اره ی این کشور مظلوم می شنوند ولی حتی نمی دانند چه تاریخ��ی دارد و کجا واقع ش��ده و به چند بخش تقسیم می شود- خیلی می خورد. و دیگری شرح حال آیت اله عبدالعلی آیت الهی از زبان خودشان به همراه نمونه هایی از خط نستعلیق ایشان. آفاق سعی داشته مجله ای همه پسند و با خواندنی های کوتاه و متنوع باش��د. انواع مطالب دینی، علمی، فرهنگی، ادبی و سرگرمی در این شماره ی آفاق

به چشم می خورد.

�میالد الرستان می��اد الرس��تان در ش��ماره 558، هفته ی اول فروردی��ن 88، خب��ر از آزاد ش��دن س��ه زندانی جرایم غیرعمد در آس��تانه نوروز داده است. این آزادی ه��ا از طریق کمک ه��ای نیکوکاران به این زندانی ها انجام ش��ده و مددکار زندان الرستان از مردم خواسته است که به این عمل خداپسندانه توجه بیش��تری داش��ته باش��ند. حضور ریاست عالیه دانش��گاه پیام نور کش��ور در اوز الرس��تان ب��رای افتتاح آزمایش��گاه مرک��زی و نمازخانه ی دانش��گاه پیام نور اوز هم گ��زارش مهم دیگری اس��ت که در این ش��ماره آمده اس��ت. پاس��گاه ویژه ی منابع طبیعی الرس��تان هم افتتاح شد و حافظ رحمت اله باقری به فرماندهی این پاسگاه منصوب ش��د. ش��ماره تلفن 09696 به نام تلفن امداد جنگل و مرتع به منظور کس��ب اطاعات و اخبار مردمی به طور رایگان و شبانه روزی برقرار شده اس��ت. بخش��ی از نامه ی حمایت جامعه ی پزش��کی از دکتر حس��ن نژاد، رییس مس��تعفی بیمارس��تان گراش نیز در این شماره آمده است. این شماره همچنین خبر از ثبت 10 اثر تاریخی شهر و بخش جویم در ردیف آثار ملی داده است و گزارشی ارائه داده است از حضور معاون تربیت بدن��ی فارس در گراش و برنامه ای که با حضور او

در سالن مجموعه آبشار اندیشه اجرا شد.ش��ماره 559 میاد الرستان، هفته سوم فروردین 88، خبر از بازدید دکتر آصفی از موسس��ه آبشار اندیشه گراش می دهد. او این مجموعه را بی نظیر و بس��یار کارب��ردی خوانده اس��ت. اح��داث باغ س��ازگاری کنار در منطقه الرس��تان در آینده ای نزدیک نیز تیتر دوم این شماره میاد است. چاپ سلسله مقاالتی هم با عنوان »آثار و تبعات فرهنگ

مصرف گرایی« از این شماره شروع شده است.

مسعود غفوری

10 نگاه نو

سید محمدحس��ن آیت اللهی فرزند آیت اله سید عبدالعلی آیت اللهی در حال حاضر در قم ساکن است

و از خاطرات کودکی خود در الر نوشته است.

س��ردبیر صحبت نو اس��فندماه امسال سفری به کش��ور کویت داش��ت. او در این س��فرنامه سعی می کند شمایی از زندگی روزمره ی همشهریان را

در این کشور روایت کند.

در ش��ماره قب��ل ت��ا بدانجا رس��یدیم که ب��ا این ش��رایط س��خت و طاقت فرس��اي ترافیک و شدت گرما و ش��رجي ب��ودن هوا باز هم با ه��ر تواني که دارند، با واس��طه و یا بي واس��طه و ب��ا قرض و وام و ی��ا دارائي خ��ود، خود را به دبی مي کش��انند )به ق��ول مع��روف به خیال��ش علي آباد، دهي اس��ت(. جالب اینجاس��ت که من اجتماعي هستم و با همه س��ر و کار دارم؛ گاه��ي به عنوان تف��رج و تنوع از پاکس��تاني ها و هندي هایي که در امارات مش��غول امرار معاش هس��تند جس��تجویي کرده ام و از این بیچاره ها پرس��یده ام شما ها که در کار ساختمان و ساخت وساز این همه آسمان خراش هاي سر به فلک کشیده هستید، حقوق و مزایاي شما چقدر است؟ جواب دادند: هشتصد درهم، که سکونت از شرکت هس��ت اما خورد و خوراک با خودمان. گفتم معدل چق��در از روپی��ه هند و پاکس��تان؟ گفتند هر صد دره��م دبي ه��زار و صد و پنجاه روپیه کش��ورمان )خ��وب باز هم جاي ش��کرش باقي اس��ت، مال ما

ایراني ها هر چهار درهم هزار تومان و هر صد درهم الحمداهلل مطابق بیست و پنج هزار تومان شهرمان که مي ش��ود(. گفتم پس المصب ها! شما چرا راهي اینجا مي شوید؟ وقتي سي درهم ماهیانه دست کم از تغذیه س��ه وعده تان کسر ش��د، چه مي ماند؟ با حالت اضط��راب و مظلومانه که دل هر آدمي را به درد مي آورد مي گفت: مجبوریه )ایدر فایده ني ایه( یعني مجبوریم اینجا واسه ي ما هیچ فایده اي نداره، مي گویم پس چرا؟... با همان تش��نج و س��ر تکان دادن هاي زیاد و بغ��ض در گلو مي گویند )اودر بي کام نیئي، کیا کرهگه( یعني در والیت خودمان هم کاري نیس��ت، چیکار کنیم؟ به راستی چرا اینطور شده ؟ این سیل جمعیت توقف ناپذیر دنیا مي خواهد به کجا برسد؟ این همه جلوگیري. این همه هشدار مس��ئولین دولت ه��ا. و این همه فری��اد اعتراض از سراس��ر کره خاکي که بابا! زمی��ن زیر پایمان را له کردیم و س��نگیني مي کند. آیا این آوازها در گوش .... نمي خوانند؟ چرا راه و روش بش��ر بر علیه نسل

بعدي خود ش��ده و چرا گوش کسي بدهکار منطق نیست؟ »حافظ اسرار الهي کس نمي داند خموش«. واما، روي س��خن چند با جوانان بومي شهر خودم )گراش( دارم. این ها که عرض ش��د حقیقت محض بود وخودم متعجب و حیرت زده ام که چرا این همه سرازیر این والیت مي شوند؟ جائي که خود اقرار بر بي نتیجه بودن مي کنند ویا به اصطاح )نوکمي( در مي روند، من از آنجایي که به شهرم و به جوان هاي مرز و بوم خود عش��ق م��ي ورزم و حرمت و احترام یک یک برادران گراش��ي خ��ود را دارم )این جمله که عرض ش��د، به ارواح خاک مرحوم والد خویش که راس��ت و بي غرض و شائبه مي گویم( از آن عده برادراني که فاقد ویزا و اقامت دائم هس��تند و قصد دارن��د با وی��زای یک ماهه یا همان س��ه ماهه عازم امارات ش��وند، چنانچه قبا با کفی��ل یا صاحبکار و محل��ي که بناس��ت درآنجا مش��غول کار ش��وند هم آهنگي کرده ان��د و پذیرفته اند که الاقل 1800 یا دو هزار درهمي ماهیان��ه حقوق دهند و مخارج

مسکن وخوراکي هم عهده دار شده اند، هیچ اشکالي ندارد؛ مي توانند دس��ت از نو، ش��یوه کار خود را به دبي، ش��ارجه و ابوطبي و... منتقل نمایند. ولي در غیر ای��ن صورت چنانچه هیچ جاي مش��خصي در ای��ن طرف آب ندارید خود را بي گدار به آب و آتش نزنید و همینطور س��ر به زیر و مظلوم وارخود را رها نس��ازید. با این بلی��ط گران و هزار منت و س��نت ویزای سه ماهه و کلي مخارج که هر یک، در مقابل بیکار گش��تن وعاف بودن اینج��ا، از مرگ بدتر و س��وهان اعصاب و مش��اجره و دعواي خانوادگي به همراه دارد، تقاضایم از ش��ما این اس��ت: الرفیق ثم الطریق. اول جا و منزلي مشخص و عیان در گراش که هس��تید با تلفني و سفارش و پیغام جور کنید، بعد بیائید خلیج وگرنه چرا و به چه علت ترک کار و ام��رار معاش خویش در والی��ت خود مي کنید و آواره، اینجا و آن جا هم مثا با حقوق 1000 درهم مي شوید؟ تا برس��یم به 800 و600 درهم! کجاي

این حقوق ارزش ویزا و بلیط و دردسر دارد.

3-از درون دبی

به خیال شانعلی آباد هم دهی است

احمدعلی غفوری

احمدعلی غف��وری، از جمله مردانی اس��ت که سال ها در دبی کار و زندگی می کند. او از تجربه ها

و خاطره هایش می گوید.

دانشجوی مدیریت بازرگانی

مطبوعات الرستان

علی خبازی، صادق کشوری، صادق رحمانی، نجات اله نجاتی و فرزندش

پرسه

محمد شوری فرزند علی اکبر،84 ساله، به علت کهولت سنمحمد کاظم کشوری فرزند غامحسین، 20 ساله به علت تصادف رانندگی

فاطمه خانم مسیحی فرزند غام، 79 ساله به علت خونریزی مغزیآرزو حمیدی افغانی فرزند سمیر،3 ساله، به علت ضربه مغزی

خاتون دهباشی فرزند عزیز، 90 ساله، کهولت سنفاطمه مقتدری فرزند غام، 86 ساله، کهولت سن

احمد خردمند ایگدر فرزند محمد، 31 سالهزمان راستگو فرزند مرحوم محمد علی،63 ساله، گرفتن عروق قلب

کلثوم باقری فرزند محمد، 82 ساله، ناراحتی قلبیاکبر جعفری فرزند صفر، 37 ساله، تصادف رانندگی و ضربه مغزی

صغری میر زمانی فرزند میر عبداهلل ،88 ساله، ایست قلبیمحمد قدسی فرزند مرحوم عبداهلل، 101 ساله، کهولت سن

دوشیزه اکبری فرزند عباس و آقای مسلم شکوهدوشیزه امین فرزند حاج محمد امین و آقاي علي زارعي

دوشیزه باقرزاده فرزند جعفر و آقای مهدی یوسفی دوشیزه بختیار فرزند اکبر و اقاي علي اکبر آذري

دوشیزه برازنده فرزند رضا و آقای علی مقدسیدوشیزه بلبلی فرزند محمد و آقای ناصر دانشور

دوشیزه بهزادی فرزند افرا و آقای مختار جبرالدینیدوشیزه بهزادی فرزند جانعلی و اقای حسن جبرالدینیدوشیزه بیواره فرزند غامعباس و آقای محمود سراجی

دوشیزه پاکدل فرزند رضا و آقای عبدالرضا حسین زادهدوشیزه پورقائد فرزند جعفر و آقای عباس داوری فرد

دوشیزه پورکریمی فرزند محمد جعفر و آقای محمد قنبریدوشیزه جاوید فرزند عباس و آقای احمد فردفانی

دوشیزه جعفری فرزند حاج کریم و آقای محسن محسنیدوشیزه جنگجو فرزند عزیز و آقاي ناصر یوسفي

دوشیزه چابک فرزند محمد و آقاي اسماعیل منفرددوشیزه حسینی فرزند عابد و آقای مهدی زیارتی

دوشیزه دالوران فرزند حسینعلی و آقای محمدعلی پوسانهدوشیزه دالوران فرزند علي رضا و آقاي جواد شیخي

دوشیزه راستي فرزند محمدحسن و آقاي عبدالرضا آهن زادهدوشیزه رهنورد فرزند حاج محمد و آقای علی کهنسال

دوشیزه زمانی فرزند هادی و آقای مرتضی رشیدیدوشیزه زینلی فرزند حاج محمد و آقای مهدی صالحی

دوشیزه زینلي فرزند محمد و آقاي خلیل قلي زادهدوشیزه سعیدی فرزند عبدالصمد و آقای حمید فتحی

دوشیزه شکوه فرزند اصغر و آقاي حسین مالداردوشیزه شمسی فرزند فاضل و آقای علی خوشابدوشیزه عابد فرزند علی و آقای غامعباس قربانی

دوشیزه عابدینی فرزند حاج احمد و آقای نعمت شکوهدوشیزه عباس پور فرزند عباس و آقاي محمد پیروز

دوشیزه عباسی فرزند غامحسین و آقای رحمت غفوریدوشیزه عبدالي فرزند عابدین و آقاي غامرضا فربددوشیزه عظیمي فرزند زینل و آقاي مجید خوشرودوشیزه قائدی فرزند یونس و آقای محمود نورانیدوشیزه قاسمي فرزند زینل و آقاي حمید فرسوده

دوشیزه قربانی فرزند امیدعلی و آقای عبدالمهدی رهنورددوشیزه قنبري فرزند اصغر و آقاي قاسم مقتدريدوشیزه قنبري فرزند قیصر و آقاي جعفر یوسفيدوشیزه کارگر فرزند عبدل و آقای مهران باقرپور

دوشیزه کهنسال فرزند رحمت و آقای محمد منفرددوشیزه مجلسي فرزند سید محمود و آقاي محسن مقدسي

دوشیزه محمدي فرزند اصغر و اقاي حمید اعتماددوشیزه مغولي فرزند محمد و آقاي محمد خوشاب

دوشیزه همدانی فرزند قدرت و آقای علیرضا رضاییدوشیزه یحیی پور فرزند عبدالرضا و آقای رضا افکار

اسفند 1387فروردین 1388

عیش

Page 11: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55(

نیمه اول اردیبهشت 88

نبرد سوم شد

صحبت نو: در مس��ابقه ي والیبال چهار جانبه، تیم نبرد گراش س��وم ش��د. این مس��ابقات در حضور تیم هاي گ��راش، جهرم، زرین دش��ت والر برگزار ش��د. تیم جهرم و زرین دشت عناوین اول ودوم را کس��ب کردند و تیم نبرد گراش با حضور علي رضا وقارفرد، مس��عود غفوري، محمد کیاني، حس��ین فتح��ي، اس��ماعیل ف��روزش، محمد خوش��بخت، محمد رضا عبدالهي، محمد جواد محمدیان، محمد غفوري، ومربي گري غا م رضا پور کهن عنوان س��وم

را کسب کرد.///

قهرمانی تاجگردوندر دوبی

صحب�ت ن�و: فره��اد تکواندو کار تاج گ��ردون مس��ابقات در گ��راش قهرمان��ي تکوان��دو باشگاه هاي امارات عربي متحده جام خلیج فارس

به مقام اول رسید. وزن در تاج گ��ردون پنجاه کیلو گرم و در رده

جوان��ان با اقتدار و غلبه بر تمام حریفان گردن آویز ط��ا را به گردن آویخت. فرهاد تاج گردون تکواندو را زی��ر نظر صادق ظرافت و در باش��گاه ش��هداي دانش آموز آغاز کرد و مقام هایی در س��طح استان

فارس به دست آورده بود.///

پایمرد فنی ترین پینگ پنگ باز فارس

صحبت نو: معصومه پایم�رد عنوان فنی ترین پیگ پنگ باز را در مس�ابقات آموزش�گاه های

ابتدایی دخترانه فارس به دست آورد.مس��ابقات تنیس روي میز آموزش��گا ههاي ابتدایي دخترانه اس��تان فارس در روز هاي بیست وش��ش تا

بیست وهشت اسفند ماه 87 در شیراز برگزار شد.در رده تیمي مس��ابقات، گراش پس از تیم هاي فسا و ناحیه یک و دو ش��یراز به مقام چهارم دست یافت ودر رده انفرادي معصومه پایمرد و زهرا افش��ار پس از منتخبین ناحیه دو ش��یراز و فس��ا مقام سوم این دوره از مس��ابقات را از آن خ��ود نمودن��د و به تیم منتخب اس��تان نیز دعوت ش��دند. معصومه پایمرد نی��ز به عنوان فني ترین دانش آموز ش��ناخته ش��د. دانش آم��وزان منتخب م��دارس دخترانه گراش به مربیگري رقیه بیضایي و زینب آشفته و سرپرستي

فهیمه غفوري در این مسابقات شرکت کردند.

///

صعود کارمندیجمعي از کارکنان دانش��کده ي پیرا پزشکي، در یک برنامه راهپیمایی، کوه سرخ را پیمودند. کارکنان این دانش��کده در هوایي ابري، همراه با بارش نم نم باران به��اري، در فضایي ک��ه درآن صمیمیت موج مي زد به طرف کوه ب��ه راه افتادند وپس از س��پري کردن راه دشوار وپر پیچ وخم این کوه، پس از حدود چهل دقیقه خود را به قله ي کوه رساندندوپس از طي این

مسیر صبحانه صرف کردند.///

نفر برتر کالس داوری پینگ پنگ

صحبت ن��و: مرتضی موغل��ی توانس��ت با نم��ره 95 عنوان نفر داوری کاس برت��ر درجه سه پینگ پنگ اختصاص به خود را کاس ای��ن ده��د. ب��ا تدری��س محمود م��درس رهی��ده، پین��گ بین الملل��ی

پنگ، از تاریخ 23 تا 25 اس��فندماه در شیراز برگزار شد. مرتضی موغلی به عنوان مدیر این دوره از طرف

هیات پینگ پنگ استان فارس شناخته شده بود.///

عباس مهیایی شال نینجا گرفت

عب��اس مهیای��ي مربي رش��ته ي باس��ابقه ي کونگ ف��و رزم��ي گ��راش ب��ا حض��ور در کاس آم��وزش فن��ي kik(کیک بوکس��ینگBoksing( که زیر نظر راشد آد خام)ژاپني( دبیر فدراس��یون ورزش هاي رزمي آس��یا در مجموعه ورزشي زند شیراز شرکت کرد. او با موفقیت در این دوره توانس��ت از آزمون سربلند بیرون آید و موفق به اخذ حکم بین المللي شود. مهیایی همچنین شالبند مشکي رشته رزمي

نینجا را از سوي فدراسیون دریافت کرد.

چهار مدال کشوری در کارنامه پینگ پنگ

گراشصحبت نو: از 35 مدال کش�وری پینگ پنگ اس�تان فارس در س�ال 1387، چهار مدال را

ورزشکاران گراشی به دست آورده اند.در تاریخ 23 اس��فند 1387 برای اولین بار جشن تجلی��ل از قهرمانان پینگ پنگ اس��تان فارس در سالن ش��هید مطهری شیراز برگزار شد. خدابخش مدیر کل تربیت بدنی فارس ، س��االری و بخشیان معاونان اداره کل و ابوالحسنی رئیس هیئت پینگ پنگ اس��تان در این مراس��م حضور داشتند. این مراسم به پاس زحمات بازیکنان،مربیان ،هیات های شهرستان ها و اداره کل تربیت بدنی استان برگزار

شد.در جمع ورزشکاران برتر سه پینگ پنگ باز گراشی حضور داش��تند. عبدالهادی موغلی به عنوان نایب قهرم��ان تیمی جوان��ان المپیاد ایرانی��ان، محمد موغلی قهرمان تیمی خردس��االن کشور و نفر سوم انفرادی خردس��االن کشور و زینب آشفته نفر سوم تیمی جوانان المپیاد ایرانیان کش��ور، تقدیر شدند. در این مراس��م عبدالهادی موغلی یک سکه تمام، محمد موغلی یک نیم س��که و یک عدد ربع سکه و

زینب آشفته ربع سکه بهار آزادی دریافت کردند.امسال هیات پینگ پنگ استان فارس با 35 گردن آویز طا،نقره و برنز در رتبه اول کشور قرار گرفت. ی��ک گردن آویز طا، یک نقره و دو برنز از مجموع مدال ها توس��ط بازیکنان گراش��ی به دس��ت آمده

است.///

پینگ پنگ در سال 1388 آغاز شد

افشار : به مناسبت سال اصاح الگوي مصرف یک دوره مسابقات پینگ پنگ با حضور تیم هاي از الر و گراش به صورت انفرادي در جدول دو حذفي برگزار گردی��د. در پایان عباس خواس��تار به مقام قهرماني دس��ت یافت و عبدل الهادي مغولي، محمد مایي و حسین درویش��ي مقام هاي دوم تا چهارم را کسب نمودند در پایان این مسابقات به نفرات برتر از طرف هیئ��ت پینگ پنگ گراش جوایزي به رس��م یادبود

اعطا گردید.

حرکت از نو- صحبت خوانندگان11 خبرهایی از ورزش خبرهایی از ورزش خوانندگان

گراشي ها، هر جا کار باشد، همان جا هستند. آن ها در طول این ش��صت – هفتاد س��ال گذش��ته این مس��اله را به اثبات رس��انیده اند. گراشي هایي بوده اند که براي کار و زندگي به بندر لنگه، بندرعباس، کیش، قشم و دیگر شهرهاي ایران رفته اند. امروزه که بندر گناوه از رونق نسبي براي تجارت برخوردار اس��ت، نیز گراشي هایي را پذیراي خود کرده است. در دي ماه س��ال 1387 که مي خواس��تم از براي ادامه تحصیاتم به بوش��هر رهسپار شوم، در مسیر ب��ه بندرگناوه رفتم و با چند تن از جوانان پرتاش

گراشي هم صحبت شدم. آنها در خیابان بسیج، پاساژ امام علي )ع( فروشگاه ش��کات فروشي داش��تند و از دیدن من به عنوان یک گراش��ي خوش��حال ش��دند. محمد 38 ساله، مصطفي 32 ساله، و ابوالفضل نظري 30 ساله سه برادري هس��تند که از صبح ساعت هفت تا هشت شب یکس��ره به فعالیت و کار اشتغال دارند. آن ها اجناس خود را از بندر گناوه براي بازارهاي یاسوج،

خوزستان و بوشهر ارسال مي کنند.

ارتباط تجارتي این س��ه برادر با دوبي شرکت هاي آل میر، راستي الري، سویت گاردن و ... است.

شغل آنها اندکي هم به سرد و گرم شدن آب و هوا بس��تگي دارد. در زمستان ها، به دلیل سرماي هوا، شکات و در تابس��تان ها آبمیوه مي فروشند. آن ها مثل اکثر گراش��ي هاي محکم به کار مي چسبند و تعطیلي ندارند. فقط روز عاشورا، 21 رمضان و روز عید فطر را تعطیل مي کنند. مغازه دیگر گراشي ها نیز فرهادي ها هستند که آنها نیز فروشگاه شکات

دارند.آنها مي گویند فقط یک بار مادرمان به س��فر گناوه آمده اس��ت ب��ا این ح��ال دل مان ب��راي گراش و دوس��تان و پدر و مادرمان تنگ مي شود، با این که دلتنگ مي شویم معلوم نیست براي عید به گراش بیاییم. سرمان خیلي شلوغ است با آنها خداحافظي مي کنی��م، اما ای��ن راز را با خ��ود واگویه مي کنیم که این چه رازي اس��ت که گراشي ها در اکثر نقاط ایران و کش��ورهاي همجوار به ش��غل مواد غذایي

اشتغال دارند؟!

هر جا کار هست گراشی هم آنجا هست

مصطفی و محمد نظری در گناوه ]عکس: شامحمدی[

محمد علی شامحمدی 1-نامه رسیده

در س��ا ل هاي نه چندان دور وقتی به مرکز اس��تان فارس ک��ه یک��ي ازش��هر هاي ب��زرگ وپر رونق و معروف به ش��هر گل وبلبل وشهر حافظ وسعدي... و همچنین دیگر ش��هرها همچون اصفهان وتهران و مش��هد مسافرت داش��تیم، پس از انجام کارهاي اداري در اوقات فراغت به گش��ت وگذار، تفریح ویا

مي پرداختیم. خری��د چش��م مان وقت��ي س��ردر تابلو های ب��ه و تجاري مغازه ه��اي دیگر محل هاي کسب غرور یک نوع مي افتاد و ش��ادماني در خ��ود احس��اس مي کردی��م عناوی��ن آن ب��ه و ی��م د مي کر ر فتخا اچرا ک��ه تم��ام آن ه��ا نام ه��اي اصیل ایراني بودند از جمله نام هاي غذا خوري، چلوکبابي، نمایشگاه، لقمه س��را، ، س��راي فروش��گاه، و... بازارچه، قهوه خانه مي خورد چش��م ب��ه ولی اکنون متاس��فانه تنها ن��ه مدتي اس��ت در ش��هرهاي ب��زرگ بلکه شهرهاي کوچک

و حتي روس��تاها وقتي به تابلو هاي سر در مغازه ها چش��م مي دوزیم، جز عنوان ه��اي غربي و وارداتي که خود معرف غرب زدگي است از قبیل رستوران، ساندویچ، پیتزا، س��وپر مارکت، گالري، کافي شاپ، گیم ن��ت، کارواش، گ��راش س��نتر، آیس گ��راش، اسپورت ستي، آژانس، اورژانس و ده ها عناوین پوچ دیگر نمی بینیم، آیا این عناوی��ن را رایج کردن ج��ز تهاج��م فرهنگي براي آیا نیست؟ غربي ای��ن عناوین که اکنون در تمام شهر هاي کشور جمهوري اس��امي مان در ک��رده پی��دا رواج صورتي که کش��ورهاي غرب و استکبار جهاني ریی��س س��خنان از اس��امي جمه��وري وکوتاه تری��ن پیام مقام معظم رهب��ري به لرزه مي افتند، نباید چاره اي

اندیشید؟آیا بهتر نیست مسولین نس��بت ام��ر محت��رم نوش��تاري اص��اح به جم��ات وگوی��ش وکلم��ات غربي کوش��ا

باشند؟

نام های غربی را از روی اماکن بردارید

شاکری

حسن نیکخو

مومن کیست و مسئولیت او در برابر

جامعه کدام است؟مومن کسي است که در وجود خود به امن رسیده اس��ت و همین است که نه ترس��ي از آینده دارد و نه اندوهي از گذشته و نه حیرتي از حال. با همین امن به تسلط مي رسد. تسلط بر هواي نفس، تسلط ب��ر غرور و خود خواه��ي، او هیچ وقت خوار نخواهد شد، حتي ذلیل قدرت و توانایي خود نیز نمي شود، چون کس��ي که به عزت رس��یده و بر قدرت خود مس��لط ش��ده اس��ت، ذلت در او راهي ندارد و این تس��لط براي نزدیکي به خدا او را تا مرز ش��هادت مي رس��اند و تمامي حادثه ها در وجود او پیش بیني ش��ده است و با این شهادت به انتظار مي رسد. این امن و تس��لط و انتظار و ش��هادت عامت هاي این وج��ود راه یافت��ه به خدا و این موم��ن خدا یافته و باز ه��م تکرار مي کنیم که در وس��عت امن، خوف و ح��زن و حی��رت و ذلت راه ن��دارد. پس مومن با این نشانه ها ش��ناخته مي ش��ود و این نشانه ها در حالت هاي اوست، نه در اعمال او چون آدمي نه در اعم��ال او چون آدمي نه با حرف و نه با عمل که با

عامت ها شناسایي مي شود. آدم هایي را مي بینید ک��ه کوچکترین حادثه آن ها را در ه��م مي پیچ��د و زمی��ن مي زند، ای��ن وجود راه نیافت��ه و خود نیافته اس��ت. پس مومن غیض نمي کند. خش��م در برابر دوستان خدا در وجود او راه ندارند. با غرور گام برداشتن و دیگران را داخل آدم حس��اب نکردن را نمي شناس��د. پس حال که مومن را ش��ناختیم، باید بدانیم که چه حقوقي بر دوش اوس��ت؟ وجودي که این گونه راه افتاده و با آتش عشق پخته شد و سوخت، این وجود سوخته عاشق است. عاش��قم بر همه عالم که همه عالم از اوس��ت. براي او حب محبوب خدا، حب خداس��ت، از این رو مس��ئولیتي بزرگ بر دوش��ش مي نشیند تا آن جا که ب��ه گفته ي امام علي)ع( حتي در برابر زمین و حیوانات هم مس��ئولیت خواهد داشت. این مسئولیت در برابر آدم ها هم هست. او در برابر مردم هم مسئول است و در برابر مردمي که هدایت خدا و رس��ولش را پذیرفته اند، مسئولیت یاري و کمک رس��اندن به آن ه��ا را بر عه��ده دارد وظیفه مومن ب��ه گفته ي ام��ام صادق)ع( در هف��ت مرحله بیان مي ش��ود که عبارتس��ت از انصاف، اطاعت، امانت، رحمت و بخش��ش و برابري و عه��ده داري والیت ک��ه اگر او احتی��اج دارد بیش از اب��راز برآورده اش کني تا آن جا که به مرحله ایثار و فداکاري برس��ي، این ها حقوق و تکلیف هایي است که بر عهده مومن اس��ت و هر چقدر روح او گس��ترده ش��ود و وسعت بگیرد، این عهده داري بیش��تر مي شود و این همه حقوق براي کسي است که ریشه دارد و امري است طبیعي که نه خسته مي شود و نه به غرور مي رسد، چون او به وس��عت رسیده است و او دیگر نه با زور و دس��تور و بخش��نامه، بلکه با شوق گام برمي دارد و این اس��ت که ابت��کار و ذوق در او مي ش��کفد و لطاف��ت و ظرافت در حرکاتش نق��ش مي بندد. از خش��ونت بیرون مي آید و به آگاهي مي رسد با این اوصاف شرممان باد که ادعاي پیروي از آل علي)ع( را داریم، اما آن قدر سینه هامان تنگ وکوچک است که دشمنان که هیچ، حتي تحمل دوستان خود را هم نداریم و اگر تحویل مان نگیرند یا به احترام مان نایستند یا سودي برایمان نداشته باشند، براي آنان مشکل تراش��ي و زیرآب زني مي کنیم و در سیستم اداري س��عي مي کنی��م آن ه��ا را از گردونه خارج کنی��م. بعضي از ما ب��راي زر ان��دوزي و مال جمع کردن و پس��ت و مقام گرفتن ه��زاران هزار توجیه ش��رعي و قانوني براي خودمان مي کنیم و اسام را براي پیش��برد اهداف مان تفسیر مي کنیم و در این ارتباط مطمئنا با ش��یطان معامله کرده ایم. به خدا ش��رم مان باد ک��ه نه ظرفیتي داری��م که با مخالف م��دارا کنیم و حرفش را گ��وش دهیم و نه حلمي که دوس��تان را تحمل کنی��م و نه حتي همتي که به تولید و س��ازندگي روي آوری��م، خدا به ما و به

آخرت ما رحم کند.ارسالی دکتر مرتضی فتحی )برگرفته از روزنامه خبر جنوب(

قلیان باید برچیده شود

انسان موجودي جایز الخطاست، این را همه مي دانیم ولي گاهي اش��تباهي را بارها و بارها تکرار مي کنیم با این که عواقب این کار اش��تباه خ��ود را مي دانیم. نمي خواه��م اش��تباهات همیش��گي مان را این ج��ا ردیف کنم ولي همه ي م��ا در خانواده ي خود داریم انسان هایي که به شکلي از دخانیات استفاده مي کنند. در شهر ما این معضل به شکل مصرف قلیان وسیگار نمایان مي شود، حداقل در ظاهر همه ي ما از مضرات س��یگار وقلیان هم ش��نیده ایم وهم خوانده ایم ولي باز ه��م تکرار مکررات، برگردیم به صحبت هاي دکتر ایزدي ک��ه فرمودند استنش��اق دود قلی��ان معادل کش��یدن آن اس��ت، فکر نکنیم که ما سیگار وقلیان مي کشیم دیگران متضرر نمي شوند.خیر شاید دیگران بیش��تر از ما که مصرف مي کنیم به خاطر دودي که در هوا پراکنده مي ش��ود آس��یب ببینند. در همه ي مراسم هاي ما چه روضه هاي مذهبي وچه عروسي ها وماتم ه��ا دود س��یگار وقلیان را خواهی��م دید. روي صحبت من با بزرگتر هاي عزیز است، شما که نظارت شدیدي روي فرزند خود اعمال مي کنید تا در جامعه آدم مفیدي باش��د، با مصرف قلیان در سطح خانواده خود و در جلو دیدگان فرزندان خود، راه اس��تعمال دخانی��ات را ب��ه فرزند خ��ود یاد مي دهی��د. چگونه انتظار دارید کار اشتباهي را که خود انجام مي دهید فرزندتان انجام ندهد. زندگي خیلي کوتاه است ولي با این رفتار هاي پر خطر ما کوتاه تر هم مي شود. مگر خودکشي گناه نیس��ت پس چرا خود را دچار مرگ تدریجي مي کنید؟ چرا با کساني که مي خواهند این رس��م غلط را ازبین ببرند مخالفت مي کنید؟ عزیزان بگذارید در جهزیه دخترانش��ان قلیان ومتعلقات آن نباش��د. مگر چه مي شود در جهزیه دخترتان فندک وزیر سیگاري نباشد؟ بگذارید این عادت زشت هر چه س��ریع تر از بین ب��رود، اینها جز فرهنگ ورس��وم ما نیس��تند ونخواهند بود. مي دانم هیچ کس نمي تواند وارد حریم خصوصي شما شود و بگوید چه کار کنید و چه کار نکنید ولي شما هم نباید به خود و دیگران

آسیب برسانید. امروزه س��یگار و قلیان هاي میوه اي شده مد و کاس و جوان��ان به خاطر مد و کاس گذاش��تن به س��وي آن ها کش��یده ش��ده و در آخر هم... باید کاري کنیم که مغازه ها وماشین هایي که عرضه کننده مواد اولیه قلیان هس��تند هر چه س��ریع تر تغییرات��ي را درخود ایج��اد کنند و دیگر این مواد را به صورت مس��تقیم عرضه نکنن��د. در زندگ��ي امروزه ک��ه فعالیت هاي جس��مي کم تر و رژیم هاي غذایي نامناس��ب بیشتر شده اس��ت، مي توانیم با ترک س��یگار و قلیان براي خود و جامعه س��امتي به ارمغان بیاوریم. از صحبت نو هم مي خواهیم که دیگر قلیان را به صورت مفصل

و جداگانه براي خوانندگان خود تشریح نکند.

برداشتی دیگرگونه از بحران مالی

در ط��ول عمر خود ش��اهد حوادث تلخ وش��یرین زی��ادي بودید، که این حوادث یا ش��خصي بوده اند یا در سطح جامعه اتفاق افتاده است. ولي خواسته یا نا خواس��ته تمامي این حوادث، فراموش شده اند وخوب این وس��ط حوادث که همه گیر باش��د ودر سطح جامعه رخ دهد مي تواند زودتر فراموش شود تا حادثه اي که براي خ��ود ما رخ مي دهد. با کمي فک��ر مي توانید تمامي اتفاقات را به خاطر آورید و با لحظه، لحظه آن زندگي کنی��د. دیدید که همه ي ح��وادث کوچک وبزرگ زندگي فراموش ش��ده اند وبای��د که ب��ه آن ها فکر کرد ت��ا به خاطر آورد. این حادثه اخیر هم هر گونه که بخواهیم تفس��یر کنیم چه ش��خصي چه بحراني در سطح جامعه فراموش خواهد ش��د، ولي بحث من این نیست که فراموش ش��دن این مساله خوب اس��ت یا بد این قضاوت به عهده خود ش��ما حرف من این هس��ت که زندگي تمام نش��ده اس��ت وبعد مالي تنها بعدي از زندگي اس��ت که اتفاقا فراز ونش��یب هاي زیادي دارد ودر هم��ه این م��وارد زندگي جاري اس��ت. روزگار چه راحت وچه س��خت باش��د، زندگي جاریس��ت. این جمل��ه از آنتون��ی رابینز در کتاب اف��کار بزرگ را به یاد داش��ته باش��یم که »ما در حوادث زندگي یا مي بریم یا ی��اد مي گیریم« هر چند ما در این روزها

یاد گرفتیم ولي اعتقاد دارم در آینده مي بریم.

بهارهای قدیمجلوترها قبل از نوروز صحرا بهار بود علف،قارچ، خیر، پابج��ي، خرگازگ، گل خوري، اکث��ر مردم گراش از اول تعطیات نوروز تا سیزده بدر در صحرا مي ماندند و درو)جیري( مي کردند براي گوسفندانشان. خاصه دلها خیلي خوب و باه��م نزدیک بود. و همه وهمه ب��ا همدیگر صمیمي بودند و هی��چ کینه اي در دل نداش��تند ب��ه همدیگر کم��ک مي کردن��د و گیاه مي چیدن��د و مي خوردن��د و دل نگران و پریش��ان نبودن��د و زندگي س��اده تر بود و دل ه��ا پاک تر، اما

چندین س��ال اس��ت که دل ها از همدیگر دور شده وبه موازات آن آمدن باران هم کم تر اما امس��ال بهار بعد از س��یزده به در، در راه است شاید هم دل ها در راه اس��ت که باهم صمیمي شوند مثل بهار دیر رس وچاي دیر دم، امیدوارم واز خداي متعال مي خواهم که در این سال 88 باعث نزدیکي قلبها به همدیگر وسال همدردي وصمیمیت وهمکاري باشد. چندین سال اس��ت که فاصله ي دل ها زیاد ش��ده امیدوارم امس��ال فاصله ي دل هاي مومنان به همدیگر مانند گوش��ت و پوست شود. تا س��ال دیگر انشاا... زودتر باران بب��ارد و رحمت ونعمت پر برکت نازل ش��ود.

آمین یارب العالمین

اگر به دنبال آرامش هستید به نماز

جمعه بروید.بیش از حدود چهار ماه که در نماز جمعه ش��رکت نکرده بودم، اولین جمعه از سال 88 به نماز جمعه رفت��م. بیش تر از همه دغدغه ي بح��ران اقتصادي

شهر رنجم مي داد. ب��ا وجود این که از خانواده ه��اي بزرگ مال باخته نبودم، سواالت زیادي در ذهنم بود و در پي یافتن پاس��خي براي آن ها بودم. موضوع را از طریق چند تا از ش��ماره هاي صحب��ت نو پیگیري ک��ردم، اما مطالعه ي آن بر دامنه ي اس��ترس هایم مي افزود. با دوس��تان در این رابطه صحبت مي کردم و نظرات و اطاع��ات آن ها را جویا مي ش��دم. اما هیچ کدام از آن ه��ا نمي توانس��تند عط��ش اس��ترس هایم را فرو نش��انند. با حض��ور در نماز جمعه و ش��نیدن س��خنان جناب حجت االسام حاجي براي برخي از س��واالتم پاس��خ پیدا کردم و حرف هاي جدید و

جالبي شنیدم. دعوت امام جمعه از افراد وکایي که در پي احقاق حقوق مردم هس��تند و س��خنراني در نماز جمعه، توج��ه به جنب��ه ي اطاع رس��اني از طریق تریبون جمعه، بی��ان مواض��ع و دیدگاه خود گوش��ه هاي

دیگري از سخنان امام جمعه بود.

ثروت مردان حاصل زحمت

زنان گراش استامض��ا محف��وظ: از روزی که گ��راش را ثروتمند معرف��ی کردند ع��ده ای فرصت طل��ب به گراش آمدن��د و هر ی��ک به زبان��ی و طرح��ی خواهان ثروت گراش ش��دند. هرگاه مهمانی از ش��هرهای بزرگ وارد گراش می ش��د گراشی ها طبق خصلت مهمان ن��وازی خود به بهتری��ن وجه از او پذیرایی می کردن��د و بهترین اماکن گ��راش را که خیرین ساخته بودند نشان شان می دادند و این آغازی شد بر ب��ه یغما رفتن ثروت گراش. ام��ا هیچ گاه هیچ کدام از این مهمانان نپرس��یدند یا نمی خواستند بدانند که این ثروت چگونه به دس��ت آمده و این مردم س��خت کوش با چه سختی و تحمل زجرها ،تحمیل ها، تحقیرها، غربت ها و سال ها دور از زن و فرزند در کش��ورهای حوزه خلیج فارس با دمای چهل تا پنجاه درجه باالی س��فر ب��ا عرق جبین و ذره ذره ث��روت را جمع کرده بودند تا س��ربلند و بی نی��از از دیگری زندگی آبرومندانه ای داش��ته

باشند. هیچ گاه هی��چ کس زجرهایی که زنان و کودکان این ش��هر در فراق م��ردان و پ��دران درون خود کش��یده بودند را درک نک��رده و نخواهند کرد از هرکدام از این زنان شرح زندگی بپرسی جز دوری و فراق نخواهی شنید بدون حضور شریک زندگی فرزندان را بزرگ می کردند و دسترنج مردان خود را ب��ا قناعت اندوخته، تا س��فر به غربت همس��ر س��رآید و اگر از کودکان گراش��ی ش��رح زندگی بپرسی خواهند گفت مادر مرا به مدرسه برد ثبت نام ک��رد، در درس ها کمک کرد ت��ا وقتی پدر از س��فر باز می گردد به فرزند خود افتخار کند شاید نص��ف زندگی این ک��ودک در دوری و دلتنگی از پدر س��پری ش��ده، خوب به ی��اد دارم در دوران دبیرس��تان از معلم جامعه شناسی پرسیدم گراش را چگون��ه دیدی؟ گفت: ش��هری خوب، مردمانی خون گرم و مهمان نواز و زنانی افس��رده با داشتن

امکانات مادی عالی.به یاد شعر پروین اعتصامی افتادم که کودکی تاج پادشاهی بر سر پادشاه دید پرسید که این تابناک چیس��ت که بر تاج پادشاه است؟ گفت زان میانه یکی پیرزنی گوژ پشت این اشک دیده من و خون دل شماس��ت و ثروت گراش حاصل زجر مردان،

زنان و کودکان گراش است.

2-نامه رسیده3-نامه رسیده

4-نامه رسیده

7-نامه رسیده

5-نامه رسیده

6-نامه رسیده

Page 12: صحبت نو 34

شماره سی و چهار)ضمیمه شماره 55( نیمه اول اردیبهشت 88

صاحب امتیاز و مدیرمسئول: عبدالحمید غریب نواز •سردبیر: محمد صادق رحمانیان 09121486961 • مدیر تحریریه: محمد خواجه پور 09171834648• مدیر اجرایی: محمدعلی شامحمدی 09171815277 • مدیر دفتر: مسعود غفوری 09177823953

[email protected] • 2229970 صفحه آرایی: فاطمه خواجه زاده • چاپ: زیتون • دفتر گراش:خیابان امام. روبه روی بانك صادرات. ساختمان جابری. طبقه اول• http://sohbatenow.blagfa.com

�با وجود این در نش��ریه مطالب به جز درباره گراش منتش��ر نمی ش��ود ام��ا با این ب��ا کمبود فضا روبه رو هس��تیم. به ویژه درباره بازتاب های مطالب منتشر ش��ده و همچنین برخی مطالبی که پیش از آن به آن پرداخته ایم سعی می کنیم به احترام توجه شما خوانندگان آن ها را حداقل در وباگ منتش��ر کنیم. از این دسته مطالب در این شماره مطلبی با امضا آهنعلی در نقد زندگی س��ه ماهه، نامه یکی از خوانندگان بدون نام که در آن خواس��ته بودن��د که تنوع مطالب بیش��تر ش��ود، و سلسله نقدهایی درباره بحران اقتصادی در وباگ منتشر شده است. پیش نهاد می کنیم دنبال��ه این گون��ه مباحث را به ش��کل بازتر در

وباگ صحبت نو و نظرهای آن پیگیری کنید.� از دوس��تانی ک��ه برای ما نامه می فرس��تند یا ایمی��ل می زنند خواهش��ندیم مطلب خود را با نام یا حداقل نش��انی بفرس��تند. در این حالت اگر مطلب آن ها در نش��ریه منتش��ر نشد امکان پاس��خ گویی مس��تقیم فراه��م ش��ود. همچنین همان گونه نویسندگان صحبت نو تمام مطالب را با نام و مش��خصات خود می نویس��ند بهتر است برای برقرار ش��دن فرهنگ صحیح نوشتاری این مساله مراعات ش��ود. اما اگر خواننده ای تمایلی ب��ه ذکر نام خود ندارد می توان��د بعد از نام خود از عبارت )امضا محفوظ( اس��تفاده کند تا نام او در ن��زد ما باقی ماند و نامه و یادداش��ت با همان عبارت »امضا محفوظ« منتش��ر شود. از این بعد از انتش��ار نامه ه��ای بی نام و نش��ان خوانندگان

معذور هستیم.�در برخ��ی موارد نام برخ��ی منابع، وباگ ها و سایت ها در نش��ریه ذکر می شود. ذکر نام این گون��ه موارد نش��انه تایید کامل محت��وای آن ها نیس��ت و بیشتر برای حفظ امانت است. مثا در شماره گذشته وباگی معرفی شد که در ابتدا به آرش��یو تصویری از گراش می پرداخت اما برخی از محتوای آن نیز چندان مناس��ب نیست. سعی

می کنیم در این باره دقت بیشتر داشته باشیم.�با ت��اش تحریریه نش��ریه به ویژه مس��عود غف��وری مصاحبه ه��ای ای��ن ش��ماره افزایش و مجبور ش��دیم ک��ه نش��ریه را در دوازده صفحه منتشر کنیم. با این وجود مطالبی مثل مصاحبه ب��ا محمد نام آور مجال انتش��ار نیافت. البته یک دیلی دیگر نیز اس��تراحت بچه ها و عدم انتش��ار ش��ماره نیمه فروردی��ن ماه، این ش��ماره را نیز دوازده صفحه ای بخوانید تا از شماره بعد به روال ع��ادی صحبت نو برگردیم. اول و پانزدهم هر ماه منتظر صحبت نو در هشت صفحه باشید و در هر

فصل نیز یک شماره پیوست نامه هیمه.

[email protected]

صحبت ما

آخر

آلبوم/عبداله رامیارپور

بهاریه

موس��م گل است و گلی نروییده! در گذشته های نه چن��دان دور که وضع بارندگی در زمس��تان بهتر از این س��ال ها بود، در فص��ل بهار )حدود اس��فند تا 15 فروردین( ک��وه و صحرای گراش سرس��بز و ممل��و از گل های زرد، س��فید، قرمز، صورتی، بنفش و… صحرای��ی )گل ایل ا ویل( بود که در زمینه سبز با نسیم بهاری در هم موج می زد و حالتی فرح انگیز به انسان دست می داد. در این ایام هر کس��ی که نخلس��تانی داشت به بهان��ه فصل بهار و صح��را، فامیل ه��ا و اقوام را دور ه��م جمع می کرد و در کنار خانه ای س��اده و کاه گلی که معموال در اکثر نخلس��تان ها وجود داش��ت، لحظاتی را به دور از مشغله های روزانه در دامن س��بز طبیعت به تفری��ح می پرداختند. ای��ن افراد در طول روز با س��رگرمی های خاصی خود را مش��غول می کردند؛ مثا مردها و پسرها با کارهایی از قبیل »آوس��ل بازی«، »دارتیپا« و »داربازی« همراه با ساز و دهل، »لشک اماسی« با ته مانده کش��ک و ماس��ت ناهارش��ان، »دنگ در ائ��ورده« و... بچه ه��ا با گل ب��ازی )بل بازی(،

تاب بازی )ائلن��گ(، االکلنگ با تنه درخت خرما )مای��ی ته ته( و بازی های دیگر خود را س��رگرم می کردن��د. زن ها هم دور هم جمع می ش��دند و ب��ا دف زدن و کف زدن، اش��عاری که مخصوص این ایام ب��ود می خواندند که نمونه هایی از آن ها

عبارتند از:اما صحراو چدم کلیل فنا مکه

وخت انتم و ده کاکام دما مکهاما صحراو چدم که دله ماتن

صب اناونئسو نو کله ماتنه اما صحراو اچم و بار بس

ه وخت داام و ده و تن خساما صحراو اچم و تیر ا باره

وخت داام و ده و کن خشارهاما صحراو اچم ار رئز جر اکنم

لباس کونیا سراو بر اکنماما صحراو اچم یک کد بهارن

لباس ار رئزیم لیل ا نهارندر س��ال هایی ک��ه بارندگی بیش��تر می ش��د و علف های بهاری رویش بیش��تری داشتند، مردم

در کنار این س��رگرمي ها به صورت دسته جمعی ب��ه درو کردن ای��ن علف ها جهت تهی��ه علوفه دام هایش��ان می پرداختن��د که با ای��ن کار، هم تفریح می کردند و هم کاری را از پیش می بردند. این علف های بریده ش��ده را ب��ه صورت خاصی دس��ته بندی و می پیچیدند که به آن »گیا زته« می گفتن��د و به م��دت چن��د روز در زیر آفتاب

می گذاشتند تا کاما خشک شود.ناهار آنها غذایی س��اده و دلچسب بود که بیشتر مواقع شامل نان محلی تنوری )گپک(، آب دوغ خیار )تلیت ماس( و خرما بود. با وجود این همه سادگی )جمعی با صفای دل و بی کینه، خانه ای کاه گلی و س��اده و ناهاری س��اده( اوقاتش��ان به طور کامل خوش می گذش��ته است. ولی اکنون اگر هم فرصتی ب��رای رفتن به صحرا و طبیعت داشته باشیم، با وجود این همه امکانات و نعمات بی شمار، پس از مراجعت به خانه هنوز خستگی و فش��ار روحی ناشی از روزهای کاری از تن مان بی��رون نرفته و آنگونه که گذش��تگان مان از این

اوقات لذت می بردند، ما نمی بریم .چرا؟

جانعلی شمسی، رحمت مهیایی، عباس زارعی، عبداله رامیارپور، مصطفی واحدی، محمدعلی شمسی- بهار 1361- سد دولتی در کوند

مطبخ

باقال بادمجانمواد الزم:

�باقا پوست کنده خشک آب پز شده دویست گرم بادمجان 2 � عدد متوسط

�رب گوجه فرنگي دو قاشق غذا خوري �پیاز یک عدد کوچک �لیمو اماني یک عدد �روغن به مقدار کم

آب 2 � لیوان�نمک و زرد چوبه و ادویه به مقدار الزم

طرز تهیه:پی��از داغ گرفته و بادمجان خورد ش��ده را به آن اضافه کرده و با پیاز تفت مي دهیم. بعد از مدتي رب گوج��ه فرنگ��ي را به آن اضاف��ه مي کنیم و س��پس دو لیوان آب را روي آن مي ریزیم وقتي ک��ه غذا به جوش آمد باق��ا را اضافه مي کنیم و زی��ر ش��عله را کم مي کنیم. معموال بعد از س��ي

دقیقه غذا آماده است.خواص:

باق��ا داراي ویتامی��ن هاي مختل��ف، پروتئین، کلس��یم، فسفر و آهن اس��ت. دستگاه گوارش را تقوی��ت مي کند و زخم و ورم معده و اس��هال را درمان مي نماید. خوردن باقا مي تواند به عنوان مس��کن براي دردهاي مفص��ل عمل کند. ضمنا باق��ا داراي م��اده اي به نام فتین مي باش��د که بسیار مغزي است و تقویت کننده ي بدن است. مهم ترین خاصیت بادمجان کم کالري بودن آن است که غذاي بس��یار خوبي براي کساني است که مي خواهند وزن کم کنند زیرا داراي ویتامین و مواد معدني مي باشد. و به علت دارا بودن آهن درم��ان خوبي ب��راي کم خوني اس��ت. خوردن بادمجان گرفتگي رگها را باز مي کند و ش��خص را از خطر سکته قلبي محفوظ مي دارد. بادمجان پادزه��ر خوبي براي مس��مومیت هاي حاصل از

خوردن قارچ سمي است.

سمیه کشوری دنیای مجازی

1.-moalem.blogfa.comیک معلم گراشی

نفیس��ه رحمانی��ان در وب��اگ یک معل��م از خاطرات ی��ک دبیر در همی��ن نزدیکی می نویس��د. وباگ این معلم یکی از دوس��تانه ترین فضاه��ای وباگی را دارد. امیدوارم او همان قدر که در وباگ اش مهربان است در مدرس��ه هم بچه ها از او راضی باش��ند. خانم رحمانیان از خاط��رات ام��روز و دیروزهای مدرس��ه، از خانواده و فرزاندان��ش و البت��ه نوه اش می نویس��د. ه��ر چند این وب��اگ از دی 1387 کار خود را آغاز کرده اس��ت اما به نظر می رس��د او پیش از این تجربه این نوش��ته های خودمانی را داش��ته است.نویسنده وباگ می گوید بعد از این دخترش لپ تاپ دار ش��ده اس��ت. فرصت کار با

کامپیوتر به او رسیده و شروع به نوشتن کرده است. یک نوشته از این وباگ را بخوانید:

هندی ...یا وسترنروز هش��تم فروردین بود دخترم س��ارا چ��ون یکی از دندوناش ک��رم خورده بود اونروز ب��رده بودمش مطب

آبجی حوریه که دندونپزشکه.منتظ��ر بودم ت��ا کارش با مریض قبلی تموم بش��ه. در همین حال بود که ناگهان دیدم س��ه ت��ا مرد با قیافه های عجی��ب و غریب یکی بع��د از دیگری وارد مطب ش��دن جا خوردم آخه به همش��هریامون نمی خوردن .ب��ه ذهنم رس��ید نکنه اینا س��ه تا زورگیر باش��ن و از خلوتی ش��هر تو این ایام بخوان سو، استفاده کنن آخه یکی ش��ون یه عینک آفتابی زده بود مثل اونایی که تو فیلما وقتی نمی خوان ش��ناخته بشن این کارو می کنن یکی دیگه شون هم با موهایی که انگاری دونه دونه شو گرفته بود و فر داده و روغن زده بود و با لباس��ایی که ان��گار پر از گرد و غبار بود یکم آدمو می ترس��وند ولی س��ومی ظاهری موجه تر داشت. حس��ابی نگران اوضاع بودم که منشی مطب از اونا پرسید فرمایشی داشتید؟ گراش��ی که نیس��تید اونی که ظاهرش معمولی تر بود خودش رو معرفی کرد اسماعیل کامروا هستم از خارج کشور اومدیم. اینجا اومدیم تا خدمت خانم دکتر عرض سامی بکنیم من که تا اون موقع داشتم مات و مبهوت نگاش��ون می کردم با خوش��حالی از جام بلند ش��دم و ش��روع کردم به احوالپرس��ی ...ای وای ی ی این پسر دایی م بود که بعد از س��ی و اندی س��ال داشتم برای اولین بار می دیدمش ایش��ون هم مثل این که از دیدن ما خیلی خوش��حال بود. ذوق زده ش��ده بودیم هی از احوال این و آن س��وال می کردیم. بعد ایشون دو همراه خ��ودش رو هم معرفی کرد که یک��ی برادرزنش بود و اون یکی که هم چنان عینک آفتابیش رو چشمش بود و اص��ا زبان ما رو هم نمی فهمید باجناقش بود. پس��ر داییم گفت ببین مثل فیلمای هندی ش��ده که آدماش بعد از س��ال های زیادی همدیگه رو پیدا می کنن و من هم تو دلم گفتم و شاید مثل فیلمای گانگستری. وقتی اومدم خونه و اینا رو برا دخترم تعریف کردم گفت بس

که فیلمای پلیسی نگاه می کنی!

مهدی جباری

اما صحراو چدم کلیل فنا مکه