javaneh anisheh # 58

، ابراهيمحمودي مسلمي، منوچهر سليم مستگذاري: سيا شورايا حضرتي، حميدرضني، عباس كرمي محسا حضرتي حميدرض مدير مسئول: مهدي پاكگهر سردبير:د مصطفي كشفيستاد سي ا تحريريه:عضاي اشرويان كيوان پي-يرادلدين طباطباي مجيداستاد ا مهدي پاكگهري:ی و صفحهآراي طراحشغربيايگراه ني بزر- تهران فتر نشريه: نشانی د ابتداي كوي طور-دار جنگلاه سرز چهارر بعد ا-اسانگراه آبشن بزر)ره( يمه طباطباي فرهنگي، آموزشي عجتمع م-ن شعرا خيابا44838321 : تلفن-ي چهارم طبقهE-mail:mags@atcce.com www.atcce.com ه نمیشود. انده بازگردريافت شد مطالب دلب آزاد است.يش مطاب و ويرانتخا د ر ا»جوانه انديشه« سر نظر هيات موس زير مستوفيحمدجعف م- حسن توفيقحق1390 زمستان- 58 شمارهييمه طباطباي آموزشي ع-جتمع فرهنگي داخلي مهي نشريشآموزانژهي دان ويه كي كنم باز تو نام بينام سخن آغازين2 / دوران گذاررانول: با بخش ا4 / د آدم است بنگر كه عزاي اشرف او: سرگرمي بخش دوم8 // مهدي پاكگهرسيگ نوي وب10 /ضا ساختمانگرحمدر ويترين/م12 /ن طوقي جهان/ حسينهاي تري14 /رحاجيقربانيافزار/ امي نرم16/ مسعودي/ علي بازيمراه بخش سوم: تلفن ه16 /سكتبال تاريخچه ب18 /مرانيگو با مهدي كا گفتو21 /سكتبال ركوردهاي ب22 /جتمعسكتبالي ملهاي ب ميزگرد پتانسي26 / محسني/ ابراهيمندرستي ورزش و تاگون بخش چهارم: گون28 /د قنبريه/ حميمزم پرهاي زحمدرضا مطرح دنيا/ م گوشي مقايسه دو32 / فاضليان34 /ديشند؟ چگونه ميان مخترعين37/ ديوار.../ يونس نعمتزاده37 /بان/ پوريا كارگشا قاطع و مهر38/حمد قمري دوخت/ م كه بايدطراتي خا40 /يفرد ثناي /اميرحسينداري و بي خواب40 // پوريا كارگشا خدا مناجاتي با عديهاُ بخش پنجم: چند ب42 // فربد متوسليشوموز قهرمان جهان م يك ر43 /د حسين رزم آرحمپايان/ مس راه بي عكا44 /انيارش كاوي امور/ كيامردي براي تم م45 /دايشاشار پيجوهاست/ يجرا رشتهي ما غواصينيه است/ ثا15 كمتر ازرزاتم مبا46 / راستين معينزادهسكتبال/ در زمين ب شناگري ماهر48 /حمدين ميرم آرويم: گزارش داخليش ش بخش50 / دوستيها برايي؛ اردويامسر ر52 / دوستيزي از اردويطرات دانشآمو خا56 /1390 ابستان پژوهش در تي واحد فعاليتها58 /ان نوجوان با»جوان« 59 /جتمعان در مشت ماي برتر تهره رتبه60 / مسير بهشتهادن در گام ن62 / طالبي های ما/ عادلای ما، رتبه ه نمره64 /جتمعني در مربيتبده ت هفتان نوجوان با»جوان« يمه طباطباي عجتمعه داخلي م نشري58 1390 زمستان»منوعورود آقايان م« فيلمرسي با موضوع بر»ديشه و سخنه انباشگا« شتمين جلسه ه كمتر ازرزاتم مبانيه است ثا15 جتمعسكتبالم باشگاهبيمهطباطباي عراسم جشن تكليف گزارش مجتمعي مهنماير مدارس را د مسيرهادن در گام ن بهشت

Upload: adel-talebi

Post on 26-Mar-2016

288 views

Category:

Documents


0 download

DESCRIPTION

javaneh anisheh # 58

TRANSCRIPT

Page 1: javaneh anisheh # 58

شوراي سياست گذاري: منوچهر سليمي، مسلم محمودي، ابراهيم محسني، عباس كرمي، حميدرضا حضرتي

مدير مسئول: حميدرضا حضرتيسردبير: مهدي پاك گهر

اعضاي تحريريه: استاد سيد مصطفي كشفياستاد مجيد الد ين طباطبايي راد - كيوان پيشرويان

طراحی و صفحه آرايي: مهدي پاك گهر

نشانی د فتر نشريه: تهران- بزرگراه نيايش غربي بزرگراه آبشناسان- بعد از چهارراه سردار جنگل- ابتداي كوي طور خيابان شعرا- مجتمع فرهنگي، آموزشي عالمه طباطبايي )ره(

طبقه ي چهارم- تلفن: 44838321E-mail:[email protected]

www.atcce.com

مطالب دريافت شده بازگرد اند ه نمی شود .»جوانه انديشه« د ر انتخاب و ويرايش مطالب آزاد است.

زير نظر هيات موسسحسن توفيق حق- محمدجعفر مستوفي

شماره ي 58 - زمستان 1390نشريه ي داخلي مجتمع فرهنگي- آموزشي عالمه طباطبايي

ويژه ي دانش آموزان

بي نام تو نامه كي كنم باز

سخن آغازين دوران گذار / 2

بخش اول: بارانبنگر كه عزاي اشرف اوالد آدم است / 4

بخش دوم: سرگرميوبالگ نويسي/ مهدي پاك گهر/ 8ويترين/محمدرضا ساختمانگر/ 10ترين هاي جهان/ حسين طوقي/ 12نرم افزار/ اميرحاجي قرباني/ 14بازي/ علي مسعودي/16

بخش سوم: تلفن همراهتاريخچه بسكتبال/ 16گفت وگو با مهدي كامراني/ 18ركوردهاي بسكتبال/ 21ميزگرد پتانسيل هاي بسكتبالي مجتمع/ 22ورزش و تندرستي/ ابراهيم محسني/ 26

بخش چهارم: گوناگونپرهاي زمزمه/ حميد قنبري/ 28مقايسه دو گوشي مطرح دنيا/ محمدرضا فاضليان/ 32مخترعين چگونه مي انديشند؟/ 34ديوار.../ يونس نعمت زاده/37

قاطع و مهربان/ پوريا كارگشا/ 37خاطراتي كه بايد دوخت/ محمد قمري/38خواب و بيداري /اميرحسين ثنايي فرد/ 40

مناجاتي با خدا/ پوريا كارگشا/ 40

بخش پنجم: چند بعدي هايك روز قهرمان جهان مي شوم/ فربد متوسل/ 42

عكاس راه بي پايان/ محمد حسين رزم آر/ 43مردي براي تمام امور/ كيارش كاوياني/ 44

غواصي رشته ي ماجراجوهاست/ ياشار پيدايش/ 45مبارزاتم كمتر از 15 ثانيه است/

راستين معين زاده/ 46شناگري ماهر در زمين بسكتبال/

آروين ميرمحمدي/ 48

بخش ششم: گزارش داخليرامسر؛ اردويي براي دوستي ها/ 50

خاطرات دانش آموزي از اردوي دوستي/ 52فعاليت هاي واحد پژوهش در تابستان 1390/ 56

»جوان« با نوجوانان/ 58رتبه هاي برتر تهران در مشت مجتمع/ 59

گام نهادن در مسير بهشت/ 60نمره های ما، رتبه های ما/ عادل طالبي/ 62

هفته تربيت بدني در مجتمع/ 64

»جوان« با نوجوانان

نشريه داخلي مجتمع عالمه طباطبايي

58 زمستان 1390

هشتمين جلسه »باشگاه انديشه و سخن« با موضوع بررسي فيلم »ورود آقايان ممنوع«

گفت وگو با راستين معين زاده قهرمان كيوكوشين كشور

مبارزاتم كمتر از 15 ثانيه است

ميزگرد پتانسيل هاي بسكتبالي مجتمعباشگاه بسكتبال مجتمع

عالمه طباطبايي

گزارش مراسم جشن تكليفدر مدارس راهنمايي مجتمع

گام نهادن در مسير بهشت

Page 2: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 شماره 18

2

بخش ويژه حافظ زمستان 1390 سرمقالهشماره 58

باران بخــش اول

ينغاز

ن آسخ

وقتي بچه هس��تيم پدر و مادرها خيلي هواي ما را دارند. آن ها مواظبند كه ما گرس��نه نمانيم، س��رما نخوريم، تنها نمانيم و ... . همين طور به طور جدي مراقبند كه آس��يب روحي و رواني نبينيم. هر كار كوچكي كه براي اولين بار انجام مي دهيم مورد توجه آن ها قرار مي گيرد و با هيجان ما را تشويق مي كنند. اگر در انجام كاري موفق نشويم خودشان با حوصله كنار ما مي نشينند، كمك مي كنند تا ياد بگيريم. به تدريج كه بزرگ تر مي ش��ويم اين حمايت ها كاهش مي يابد و انتظارات از ما بيش��تر مي ش��ود. اگر بنا باشد كه هميشه در همه ي كارها انگيزه ي اصلي تش��ويق بزرگ تر ها باش��د و هرگونه نگراني از خطا و اش��تباه با پشتوانه ي حمايتي آن ها مرتفع شود، ما هيچ گاه بزرگ نخواهيم شد. انگيزه هاي دروني بايد به جاي تشويق ديگران باعث شود كه ما توانايي هايمان را افزايش دهيم و از اين توانايي ها استفاده ببريم. همين طور بايد خودمان مسئوليت خطا هايمان را به عهده بگيريم. در غير اين صورت شخصيت ما شكل نمي گيرد. حمايت و تشويق بيش از حد والدين مي تواند مضر و مخرب هم باشد، اما گاهي اين مشكل پيش مي آيد كه بزرگ تر ها در كاهش حمايتشان از ما شتاب مي كنند و اين موضوع باعث ناراحتي مان

مي شود. در اين موارد وقتي به نيت آن ها فكر كنيم، راحت تر با موضوع كنار خواهيم آمد.گاهي از اين هم فراتر مي رود. تذكر ها و ايراد گرفتن ها از حد تحمل ما بيشتر مي شود. فكر كردن به نيت خير آن ها نيز چندان باعث تسكين ما نمي شود. با خود مي گوييم چرا اين قدر از ما ايراد مي گيرند؟ آيا واقعا من اين قدر خطاكار هستم يا آن ها زيادي سخت گيرند؟ چون به آن ها اعتمادچندين س��اله داريم ممكن اس��ت به خودمان ش��ك كنيم. »ش��ايد من واقعا آن طور كه فكر مي كنم فرد توانمند، شايسته و ارزشمندي

نيستم.« اين ترديد اگر استمرار پيدا كند، خرابي هاي زيادي در پي خواهد داشت.اثر تخريبي اين ذهنيت، ابتدا باور وجودي ما را نشانه مي گيرد.

همه ي ما در كودكي ايمان داريم كه شخص ارزشمندي هستيم و روزي همه ي اطرافيان به ارزش وجودي ما پي خواهند برد و براي آن ها مفيد خواهيم بود. تمام تش��ويق هاي بزرگ تر ها، تقويت كننده ي اين باور مي ش��وند. به همين ترتيب خرده گيري هاي آن ها و ايجاد آن ترديد مي تواند اين ايمان را متزلزل كند. وقتي اعتقاد و ايمان به توانمندي رسيدن به هدفي ضعيف شود، رسيدن به آن هدف در ذهن و در عمل،

دور تر و دور تر مي شود.در اين شرايط آن چه بايد مورد توجه ما باشد اين است كه اين شرايط گذرا است. به طور معمول دوراني از زندگي هر انساني در شرايطي كمابيش مش��ابه همين طي ش��ده اس��ت. ما در حال گذار از يك دوره ي زندگي كه كودكي بوده اس��ت به دوره اي ديگر كه جواني است به سر مي بريم. اين دوره گذار كه نوجواني ناميده مي شود، ويژگي ها و حساسيت هاي خودش را دارد. سردرگمي و بالتكليفي از جمله ي اين ويژگي ها هستند. اگر من بزرگ شده ام، پس چرا در بعضي موارد اجازه ندارم طبق دلخواهم عمل كنم، اگر بزرگ نشده ام و هنوز بچه هستم، پس چرا در مقابل بعضي خطا ها و اشتباهاتم به طور جدي مواخذه مي شوم و از آن حمايت ها برخوردار نيستم؟ بسياري سواالت از اين دست در روزگاري كه نوجواني ناميده مي شود معمول است. شايد در بعضي از كتاب ها و دستور العمل هاي فراواني كه براي اين دوران نوشته شده و توصيه مي شوند، راهكار هايي كوتاه مدت و موردي براي بعضي مشكالت پيدا شود، اما اگر يك فرمول و نسخه ي كلي براي اين دوران باشد، »صبر« است. وقتي در زندگي با مش��كلي مواجه مي ش��ويم و نمي توانيم راهكار هاي قطعي براي حل آن پيدا كنيم حس خوبي نداريم. اما اين ويژگي دوران گذار اس��ت. صبور باش. به ديروز كودكي فكر كن كه گذش��ته اس��ت و به فردايي بيانديش كه خواهد آمد. پس اين روز ها نيز مي گذرند. البته وقتي

چند سال بعد به اين روزهاي سخت نگاه كني برايت بسيار زيبا و دوست داشتني خواهند بود. پس قدر همين لحظات را بدان.امروز نه آغاز و نه انجام جهان است

اي بس غم و شادي كه پس پرده نهان استگر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري

مدير مسئول داني كه رسيدن هنر گام زمان است... )ه.ا. سايه(

دوران گذار

بنگر عزاي اشرف اوالد آدم است/ 4

Page 3: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

45

بخش ويژه حافظبخش ويژه حافظ زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 باران باران

وبالگ نويسي/ مهدي پاك گهر/ 8ويترين/محمدرضا ساختمانگر/ 10ترين هاي جهان/ حسين طوقي/ 12

نرم افزار/ اميرحاجي قرباني/ 14بازي/ علي مسعودي/16

سرگرمي بخـش دوم

بنگر عزاي اشرف اوالد آدم استش�امگاه روز يكش�نبه، 13 آذر 1390، مصادف با شب تاسوعاي حس�يني، واحد راهنمايي ميرداماد ميزبان تعداد قابل توجهي از اوليا، همكاران، دانش آموزان و فارغ التحصيالن مدرس�ه ي راهنمايي عالمه طباطبايي بود كه به منظور اجراي مراس�م عزاداري سرور و ساالر شهيدان، امام حسين )ع( دور هم جمع شده بودند. در ابتداي اين جلسه جناب آقاي غفاري به قرائت آياتي چند از س�وره ي مباركه ي الرحمن پرداختند و پس از آن زيارت عاش�ورا به وسيله ي ايشان خوانده شد. سخنران مذهبي اين مراسم، جناب آقاي ربيعي بودند كه طي س�خناني به تبيين دو س�احت احس�اس و عقل در انسان و اهميت ايجاد يك رابطه ي منطقي و درس�ت بين آن ها پرداختند. ايش�ان در اين زمينه گفتند: »احس�اس لبه ي تيز دارد. ما اگر احساس�اتمان را عاقل نكنيم هر روز از يك چيز خوش�مان مي آيد. كس�اني بودند كه وقتي فرزندان امام حسين )ع( را مي كشتند اشك مي ريختند، اما نمي توانستند از يك گوش�واره بگذرند. از آن طرف وقتي حضرت زينب )س( وارد قتلگاه مي ش�ود مي گويد خدايا! اين كم را از ما بپذير. يعني حضرت زينب )س( احساس نداشتند؟ قطعا احساس داشتند اما احساس خود را به ايمان و تعقل ديني زينت داده بودند. ايمان باعث مي ش�ود كه عقل و احس�اس با هم هماهنگ شود.« بعد از س�خنراني آقاي ربيعي سرود دانش آموزي با موضوع مظلوميت حضرت علي اصغر )ع( به وسيله ي گروهي از دانش آموزان اجرا شد كه بسيار زيبا و تاثيرگذار بود. پس از آن، مراسم عزاداري و س�ينه زني به وس�يله ي آقايان ربيعي و غفاري آغاز شد. در اين قسمت حاضرين با نوحه هاي عاشورايي كه عموما به ذكر مصائب امام حسين )ع( و اهل بيت ايشان مي پردازد، سينه زني كردند. در ميان سينه زني آقاي ربيعي عنوان كردند كه در مجلس امشب ما شالي هست كه زماني روي مرقد مطهر حضرت عباس )ع( قرار داشت. عزاداران با ديدن آن شال به وجد آمدند و هر يك براي تبرك دستي به آن كشيدند. بنا به رسم معمول اين نوع مراسم، مراسم با خواندن دعا و پذيرايي از عزاداران به وسيله ي غذاي نذري به پايان رسيد. نكته ي قابل توجه اين مراسم شركت فعال دانش آموزان مدرسه ي راهنمايي ميرداماد در بخش اجرايي بود. به طوري كه از ابتداي مراس�م گروهي از دانش آموزان در حياط مدرس�ه حضور داش�تند و با چاي و خرما و ش�له زرد از عزادارن پذيرايي مي كردند. گروهي از دانش آموزان هم وظيفه ي راهنمايي مراجعين را بر عهده داشتند و توزيع غذا هم با همكاري همين دانش آموزان صورت گرفت. يكي ديگر از حاش�يه هاي اين مراس�م حضور پررنگ فارغ التحصيالن س�ال هاي گذشته ي راهنمايي عالمه طباطبايي بودكه بعد از گذشت چندين سال، در حالي كه دانشجو شده بودند، عالوه بر جنبه ي معنوي اين شب، براي زنده

كردن خاطرات و ديدار با معلمان و مسئولين مدرسه ي دوران تحصيلشان در اين مراسم شركت كرده بودند.

4

Page 4: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

6

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 سرگرمي سرگرمي

وبالگ نويسينويسنده: مهدي پاك گهرواحد نشريات مجتمع

7

yekashna.blogfa.comآرين ثالثي/ پايه ي دوم دبيرستان/ واحد كارگرشمالي

amirhoseingenius.mihanblog.comاميرحسين خانلري/ پايه ي دوم راهنمايي/ واحد فرمانيه

abcd1376.blogfa.comعلي شريفي/ پايه ي سوم راهنمايي/ واحد فرمانيه

realmadridportal.mihanblog.comمحمد خجسته مهر/ پايه ي اول دبيرستان/ واحد آبشناسان 1

danestaniha21.mihanblog.comآرين دادجو/ پايه ي دوم راهنمايي/واحد ميرداماد

erfan-saffari.blogfa.comعرفان صفاري/ پايه ي سوم دبيرستان/ واحد جام جم

اي��ن وبالگ به بحث فن��اوري اطالعات پرداخته است. موضوعاتي كه در اين وبالگ وجود دارد شامل بازی های PS3، آندرويد، بازی اپل، بازیXbox360، علمی، كارتون، بازی كامپيوتر، مستند، نرم افزار و سرگرمی اس��ت. در اين وبالگ برخ��ي نرم افزارهاي گوشي تلفن همراه و بازي هاي رايانه اي قابل دانلود هستند كه اين امكان باعث جذاب تر ش��دن وبالگ شده اس��ت. اين نويسنده از

ش��هريور 1389 شروع به فعاليت كرده و در اين يك سال و اندي فعاليت خود توانسته مطالب جالبي را گردآوري كند. شما هم با شركت در نظرسنجي كه در

اين وبالگ وجود دارد مي توانيد به بهتر شدن مطالبش كمك كنيد.

در اي��ن وبالگ بخ��ش قابل توجهي از اطالعات و دانس��تني هاي خواندني جهان و ايران گردآوري شده است. از نكات جالب وبالگ اين اس��ت كه نويسنده توانسته با دس��تكاري كردن خبره��اي جالب، آن ها را براي خواننده هاي خودش جذاب تر هم بكن��د. در اين وبالگ از اخبار رس��انه هاي ايراني و خارجي با ذكر منبع خبر استفاده شده است. اين نويسنده توانسته بخش هاي

نظر سنجي و آرشيو قابل تاملي در وبالگش تعبيه كند. نويسنده براي معرفي وبالگش آورده اس��ت: سالم، شما در اين وبالگ با بهترين دانستنی هايی كه

اصال باورتان نمي شود آشنا می شويد كه اميدوارم از آن ها خوشتون بياد.

اسم اين وبالگ حياط خلوت است كه يك وبالگ كامال ش��خصي اس��ت و نوع مطال��ب آن كامال گوناگون اس��ت و مي توان گف��ت همه چيز در اين وبالگ پيدا مي شود . در اين وبالگ هم معرفي كتاب و هم معرفي نرم افزار و هم معرفي ساعت وجود دارد و در برخي موارد هم مي توانيد كتاب و نرم افزار مورد عالقه خود را دانلود كنيد . يكي ديگر از ويژگي هاي اين وبالگ معرفي مكان هاي جالب ايران و برخي از موس��يقي هاي وطني است. در اين وبالگ چندين نوع از بازي هاي رايانه اي و چند نرم افزار گوش��ي هم براي

مطالعه مخاطبان وجود دارد.

وب��الگ علم و تكنول��وژی به مقوله ي علمي پرداخته اس��ت و نويس��نده ي اين وب��الگ علم را قدرت برتر جهانی مي داند و سعي كرده مطالبي را كه در اين وبالگ م��ي آورد، كام��ال ب��ه روز و معتبر باش��د. نويس��نده ي وبالگ در بخش معرفي خود آورده اس��ت: مطال��ب اين وب��الگ كامال معتبر بوده و تقريبا سعی شده جديد ترين تحول دنيای بيكران علم و فناوری در آن نوش��ته ش��ود. و به حق نيز توانسته اس��ت كه مطالب خواندني و جذابي را براي دوستداران علم فراهم كند. دسته بندي مناسب مطالب باعث شده كه

مخاطبان به راحتي مطلب مورد نظرشان را پيدا كنند.

گفت وگوي اختصاصي جوانه انديشه با مهندس عليرضا شيرازي مدير وبالگستان بالگفا

مثل یک جزیره تنها نباشید

»تو فقط خودتی با مش��كالتی كه ترين نيس��ت، اما برای ساختن تو بهترين است.« اين وبالگ با اين معرفي كار خود را ش��روع كرده است. اسم »يك آشنا« نام اين وبالگ علمي است. نويسنده وبالگ توانسته مطالب علمي جالبي را براي دوستداران علم رياضي گردآوري كند. چند مطلب آخرش در مورد آش��نايی با نسبت طاليی، قضيه بريانشون، عدد نپر – اويلر، دنباله فيبو ناتچي، ش��ش حالت ماده و ..... اس��ت. همچنين در اين وبالگ اخباري در مورد دس��تاوردهاي ايران در حوزه هاي علمي و جايگاه ايران در دنيا وجود دارد. چندين خبر هم در

مورد اتفاق هاي علمي مانند ماه گرفتگي نيز قرار گرفته است.

وبالگ برت��ر ديگر يك وب��الگ كامال فوتبالي اس��ت و همين طور كه از اسمش پيدا اس��ت يك پورتال براي باشگاه رئال مادريد است. اين يك وبالگ گروهي است كه مديريت آن از س��وي محمد خجسته مهر انجام مي ش��ود. در اي��ن وبالگ يك بخش به نام لينكدونی وجود دارد كه اخبار مختلفي از س��ايتهاي ديگ��ر در آن وجود دارد. در اين وبالگ جدول ليگ برتر اسپانيا

نيز وجود دارد و اخبار لحظه به لحظه از بازيكنان رئال و نقل و انتقال هاي اين فصل در اين باشگاه و كل ليگ اسپانيا وجود دارد. نظر سنجي اين وبالگ هم

مربوط به نظر مخاطبان در مورد قهرماني باشگاه رئال مادريد است.

روزانه 75 هزار وبالگ بر روی اينترنت ثبت می ش�ود، كه اين مس�اله نشان دهنده ي آن است كه در هر ثانيه، اين دنيای مجازی شاهد تولد يك وبالگ است. گرچه از تب وبالگ نويسی سال ها سپری شده است، اما هنوز

اين پديده ي عصر ارتباطات همچنان مخاطبان بس�ياری را از هر قش�ر و سنی به سوی خود جلب می كند. همين امر باعث شده است كه بازار سرويس دهندگان وبالگ فارسی، در كشورمان با خوش اقبالی مواجه شود. يكی از اين سرويس دهندگان معروف بالگفا نام دارد. بالگفا اواس�ط آذر 83 فعاليتش را توس�ط مهندس عليرضا شيرازی آغاز كرد. آقاي شيرازی كارشناس نرم افزار اس�ت و تخصص او در طراحی و برنامه نويس�ی سيس�تم های مالی و بانك های اطالعاتی است. او قبل از آن كه به سراغ تاسيس

يك سايت ارائه دهنده ي وبالگ برود با سايت جست وجوگر »پارسيك« ميان عالقه مندان شناخته شده بود.

اگ�ر بخواهيد به طور س�اده وبالگ نويس�ي را تشريح كنيد، چه مي گوييد؟

به زبان س��اده وبالگ نويسی نوشتن در مورد هر چيزی است كه در ذهن شما مي گذرد و عالقمنديد

آن را با ديگران يا دوستانتان مطرح كنيد. دانش آموزان ما خيلي مش�تاق هستند بدانند چه ش�د كه شما اصال وبالگس�تان بالگفا را طراحي كرديد؟ هدف اصلي تان از ساخت اين فضا چه بود؟

آيا مسايل مادي مطرح بود يا مسايل ديگر؟شايد مهم ترين انگيزه در طراحی بالگفا، استفاده از تكنول��وژی جدي��د و طراحی و برنامه نويس��ی به ش��يوه ای نو بود. مي خواس��تم كار مهندسی تازه اي ارائه شود. در آن زمان چشم انداز مالی چندانی برای س��ايت ها وجود نداشت و انگيزه ي مالی، حداقل در

شروع كار چندان موثر نبود. در هن�گام س�اخت اين فضا آي�ا از مدل هاي خارج�ي هم به�ره گرفتيد؟ به هنگام بومي س�ازي اي�ن فضا و ايران�ي كردن آن چ�ه معيارهايي را مد

نظر قرار داديد؟قاعدت��ا نگاهی به مدل های خارجی داش��ته ام و از آن ه��ا ايده و الهام گرفته ام، اما به طور مش��خص سطح فنی عالقمندان وبالگ نويسی در ايران مدنظرم بوده اس��ت و در واقع سرويس وبالگی كه كار با آن

ساده ترباشد، مدنظرم بود. جايگاه وبالگ نويسي ايران را چگونه مي بينيد؟ آي�ا كاربرهاي ايراني در وبالگ نويس�ي حرفي براي

گفتن دارند؟ همانط��ور كه مش��خص اس��ت و در ط��ول اين س��ال ها بارها در رس��انه های مختلف اش��اره شده اس��ت، وبالگ نويس��ان ايرانی موقعيت مناسبی در بين وبالگ نويسان دارند و به خصوص در منطقه از جاي��گاه خاصی برخوردارند، هرچند كه به هر حال

اين فضا محدود به زبان فارسی است. در حال حاضر ما چقدر كاربر حرفه اي در حوزه

وبالگ نويسي داريم؟بايد ديد كه منظور از كاربر حرفه ای چيس��ت. به نظر می رس��د بيشتر وبالگ نويسان به صورت آماتور وبالگ مي نويسند. در واقع وبالگ نويسی حرفه و كار خيلی ها نيست. اما اگر منظور فعاليت مدام هست، من آمار مشخص و دقيقی ندارم، ولی حدس من اين است كه كمتر از يك سوم وبالگ های فارسی كه در آمارها

به آن اشاره مي شود، وبالگ های فعال باشند. وبالگس�تان بالگف�ا داراي بيش�ترين كارب�ر وبالگ نويس�ي است، اول بفرماييد اين تعداد به چه ميزان اس�ت؟ بعد بفرماييد بيشتر محتواي بالگفا،

حول چه حوزه اي چرخ مي زند؟تعداد كل وبالگ هايی كه در بالگفا ثبت شده اند از چهار ميليون هم بيش��تر است، اما طبيعتا منظور وبالگ های دارای محتوا و فعال است كه فكر می كنم درحال حاضر حدود يك ميليون وبالگ باشد و اكثر اين وبالگ ها نيز دارای حوزه ي تخصصی نيستند و

معموال وبالگ های شخصی به شمار مي آيند. ميانگين س�ني كاربران بالگف�ا در چه رده اي اس�ت؟ چقدر از كاربران شما در مقطع راهنمايي و

دبيرستان است؟در اي��ن زمين��ه آم��ار مش��خص و دقيقی وجود

ندارد. آيا مي توان از فضاي وبالگ نويسي براي تربيت بچه ها استفاده كرد؟ به نظر شما اين فضا چه نقشي

مي تواند در فضاي آموزشي كشور ايفا كند؟

بله،می توان به روشنی كاركردهای تربيتی آن را مشاهده كرد. به خصوص وبالگ های علمي و آموزشی نقش پررنگی در وبالگس��تان فارس��ی دارند كه اين قضي��ه در ايجاد عالقه بي��ن خوانندگان و جامعه به

مسائل علمي موثر خواهد بود. ممنون مي شويم كه براي دانش آموزان ما طرز

صحيح وبالگ نوسي را هم تشريح كنيد.من مرز مش��خصی برای وبالگ نويس��ی صحيح قاي��ل نيس��تم و دليلی هم نمي بيني��م كه از همان ابتدا كلی قاعده و قانون برای وبالگ نويسی بگذاريم كه عالقمند به وبالگ نويس��ی را حتی از شروع كار بترساند. بنابراين پيشنهاد می كنم هر فرد عالقمندی به هر شكلی كه دوست دارد، وبالگ نويسی را شروع كند و البته در اين زمينه بايد مطالعه نيز داشته باشد. به مرور و با مطالعه ديگر وبالگ ها، با ش��يوه صحيح

وبالگ نويسی آشنا خواهد شد. به نظر شما چه كارهايي مي توان كرد كه بچه ها براي نوش�تن وب�الگ ترغيب ش�وند؟ در اين مورد اگ�ر راهنمايي هم براي بهتر نوش�تن وبالگ داريد،

خوشحال مي شويم بيان بفرماييد؟اين س��وال سختی اس��ت و من گاهی از خود س��وال می كنم چرا به ب��رادرم بگويم كه وبالگ بنويس��د و اگر او از من س��وال كرد كه چرا بايد وبالگ بنويس��م؟ ج��واب او را چه خواهم داد. اما ب��ه هر حال يكی از برادرانم وبالگ مي نويس��د و مشتاق به فعاليت در اين فضا هست و ديگر برادرم

اين گونه نيست. به نظرم اگرچه فوايد وبالگ نويسی زياد است، اما در نهايت وبالگ نويس��ی يك تجربه شخصی است و در نهايت يك انتخاب ش��خصی اس��ت. اما در مورد بخش دوم سوالتان، خب پيشنهاد من تعامل است. اگر وبالگ نويس��ی را شروع كرديد، مثل يك جزيره تنها نباشيد، با ديگر وبالگ نويسان در ارتباط باشيد

و مدتی صبر كنيد تا شناخته شويد.

Page 5: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

89

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 سرگرمي سرگرمي

فهرست مقايسه اي 10 گوشي پرفروش ماه ژوئن 2011 نشان داد iPhone 4 جزو پرفروش ترين گوشي هاي جهان در سال 2011 است. براساس اين فهرست آيفون 4 اپل، رتبه اول را به خود اختصاص داده است و بعد از آن به ترتيب گالكسي I9100 سامسونگ، Desire اچ تي سي مدل ،Xperia Arc سوني اريكسون مدل ،E52 اچ تي سي، نوكيا3720، جي تي سامسونگ مدل 2710، نوكياHD، نوكيا C5 و اچ تي سي مدل Desire S رتبه هاي دوم تا دهم را به خود اختصاص دادند. بايد گفت كه آيفون 4G نازك ترين گوشی هوشمندی است كه تاكنون ساخته شده است. ضخامت اين گوشی تنها به 9.3 ميلی متر می رسد. وزن آن به دليل به كار رفتن اجزای فلزی در بدنه اش 3 گرم از نسخه قبلی سنگين تر شده و به 137 گرم رسيده است. طول آيفون 4G 115 ميلی متر و عرض آن 58 ميلی متر است. از ديگر ويژگي هايش مي توان به كيفيت فوق العاده مانيتور، حافظه داخلي 16 يا 32 گيگابايت، دوربين 5 مگا پيكسلي آن اشاره كرد. در چهارماهه دوم سال جاری ميالدی، شمار گوشی های فروخته شده ی شركت اپل از 8 ميليون به بيش از 20 ميليون رسيد. در حالی كه در همين دوره ی زمانی، فروش تلفن های همراه نوكيا از حدود 24 ميليون Nokia گوشی به 17 ميليون كاهش پيدا كرده است. اما در تازه ترين گزارش ميداني از بازار گوشي تلفن همراه ايران، گوشي

N9 با قيمتي نزديك به يك ميليون تومان، جزو پرفروش ترين گوشي ها قرار گرفته است.

»آیفون 4« پرفروش ترین گوشي

در سال 2011 فيلمهاي بسياري برروي پرده سينما خوش درخشيد كه بهترين و پرفروشترين آنها »هري پاتر و هديه هاي مرگ« بود كه به عنوان پرفروش ترين فيلم نيز معرفي شد. قسمت دوم فيلم »هري پاتر و هديه هاي مرگ« توانست با كنارزدن انيميشن »ماشين ها 2« در رتبه اول فهرست پرفروش ترين فيلم ها در نمايش خانگي آمريكا و همچنين سينماهاي جهان قرار بگيرد. »هري پاتر و هديه هاي مرگ« كه پيشتاز نامزدهاي جوايز منتخب مردم آمريكا است، پرفروش ترين فيلم سال 2011 سينماي جهان نام گرفت كه با پيشي گرفتن از »ارباب حلقه ها؛ بازگشت پادشاه«، عنوان سومين فيلم پرفروش تاريخ سينما را به خود اختصاص داد.فروش چشم گير »هري پاتر و هديه هاي مرگ« با 933 ميليون دالر موجب شد

تا سري فيلم هاي »هري پاتر« با رسيدن به فروش هفت ميليارد دالر، اكنون پرفروش ترين فيلم چندگانه تاريخ سينماي جهان باشد كه باالتر از »جيمز باند« و »جنگ ستارگان« شش قسمتي قرار دارد؛ هرچند براي ساخت قسمت هاي قبلي »هري پاتر« بودجه چشم گير يك ميليارد و 280 ميليون دالر هزينه شده است. اين فيلم نامزد جايزه اسكار بهترين فيلم برداري شد. اما پرفروش ترين فيلم ايران در پاييز 1390 به سعادت آباد با كارگرداني مازيار ميري تعلق گرفت. اين فيلم با فروشي بيش

از يك ميليارد تومان، توانست رتبه ي اول را به خود اختصاص دهد و فيلم يك حبه قند، با فروش 800 ميليوني، در جايگاه دوم ايستاد.

»هري پاتر و هدیه هاي مرگ« پرفروش ترین فیلم

ويتــــرين

»مک بوكز« پرفروش ترین لپ تاپ »هري پاتر« پرفروش ترین كتاببازار لپ تاپ، بازاري پويا است با تنوع مدل و برند باالكه هر برند و مدل

بسته به قابليت هاي متفاوت، مخاطباني دارند. البته به دليل عرضه مدل هاي جديد و تكنولوژي هاي نوين به بازار، هر از چند گاهي مدل هاي پرفروش در بازار جايگاه خ��ود را به مدل هاي جديدتر مي دهند و البته گاه اتفاق مي افتد كه به دليل قيمت باالي محصوالت جدي��د، نمونه هاي قديمي همچنان

پرفروش ه��اي ليس��ت در ب��ازار ق��رار گيرن��د. در

VPCE� مدل ه��اي يي��ران VPC�YB15AG S/P و نوت ب��وك A42EG�B سوني شركت

جزو پرفروش��ترين ها هس��تند اين لپ تاپ ها به ترتيب قيمتي معادل 970 ه��زار تومان و 795 ه��زار تومان دارند. همچنين مدل هاي MINI 1018 و VOSTRO3550 شركت دل با قيمت 490 هزار تومان و 970 هزار تومان ج��زو پرفروش هاي لپ تاپ و نت بوك در ايران هس��تند.اما در بازار جهاني لپ تاپ هاي س��اخت شركت اپل با عنوان »مك بوكز« )Mac books( در

باالي فهرست پرفروش ترين ها قرار گرفته است.

سري كتاب هاي هری پاتر به عنوان پرفروش ترين كتاب در سرتاسر دنيا در سال 2010 و 2011 معرفي شدند. كتاب هری پاتر نام مجموعه ای هفت گانه از رمان هايي با سبك خيال پردازی است كه توسط نويسنده انگليسی، »جوآن كتلين رولينگ« نوشته شده است. اين كتاب ها به شرح ماجراهای يك جادوگر نوجوان به نام هری پاتر به همراه بهترين دوستانش، در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز می پردازند. انتشار اولين جلد رمان در 30 ژوئن 1997 با عنوان هری پاتر و سنگ جادو، محبوبيت بسيار زياد، تحسين فراوان و موفقيت تجاری را برای كتاب به ارمغان آورد. تا ژوئن 2011، كتاب ها درحدود 450ميليون نسخه فروش داشته و به 67 زبان دنيا ترجمه شده است.چهار كتاب پايانی اين مجموعه به طور متوالی ركورد فروش س��ريع ترين كتاب های جهان را دارد. اما در اي��ران پرفروش ترين كتاب در س��ال 90 كتاب »دا« و خاطرات س��يده زهرا حسينی بود كه به كوشش سيده اعظم حسينی تدوين شد. اين كتاب از سال 87 تاكنون به يكی از پر فروش ترين ها تبديل ش��د تا جايی كه امسال چاپ 140 را نيز

از سر گذراند.

نويسنده: محمدرضا ساختمانگرواحد نشريات مجتمع

جرقه اوليه ساخت فيلم سعادت آباد چه جوری شكل گرفت؟ بفرماييد كه چه چيزی شما را برآن

داشت كه به دنبال ساخت اين فيلم برويد؟من و امير عرب وقتی در حال ساخت سريال گاو صن��دوق بوديم، به حدی اين همكاری برای ما جالب و شيرين بود كه از همان زمان تصميم گرفتي��م كه يك فيلم مش��ترك ديگر نيز با هم بس��ازيم و در قالب ساخت يك فيلم ديگر با هم همكاری داشته باشيم. لذا بعد از اين كه سريال گاو صندوق به پايان رسيد، امير عرب طرح فيلم سعادت آباد را-كه در ابتدا با نام راويولی )نام يك غذای ايتاليايی( قرار بود س��اخته ش��ود-در دو صفح��ه برای من آماده ك��رد. من هم كه از اين طرح خيلی خوش��م آمده بود، بس��طش دادم و توانس��تيم با كمك هم فيلم نامه سعادت آباد را

بنويسيم و بسازيم.ك�دام ويژگی فيلم نامه نظر ش�ما را بيش�تر

جلب كرد؟ب��رای من نقد پنهان كاری فيلم نامه بس��يار جذاب بود. در حقيقت آن چه مرا بيش از همه جلب كرد، نقد از بين بردن قبح گناه در جامعه ما بود. برای همين تصميم گرفتم كه اين فيلم را ب��رای ثب��ت در زمان بس��ازم و يك نقدی بر زم��ان فيلم و جامعه پنهانكار داش��ته باش��م تا ذهن های مردم جامعه را كمی قلقلك دهم و به آن ها يادآوری كنم كه نسل جوان ما احتياج به راهنمايی درس��ت و موثر دارد و بايد ياد بگيرند كه پنهان كاری، زوايای مختلف دارد كه يكی از

آن ها مطمئنا به ضرر آن ها خواهد بود.اكثر كس�انی كه اين فيل�م را ديده اند نقطه ق�وت فيلم را بازيگرهای قوی آن دانس�ته اند،

ول�ی از نظر ما خود فيلم نامه و جمع كردن اين بازيگ�ران و بازی گرفتن از آنها نقطه قوت فيلم اس�ت. از نظر شما چه چيزی باعث قوت گرفتن

فيلم سعادت آباد شده است؟ س��عادت آباد يك كار گروهی و جمعی است. به نظر بنده در سعادت آباد از راس هرم تا انتها همه عوامل صحنه درگير بودند و يك همكاری مس��المت آمي��ز در كنار هم داش��تند، كه اين همكاری مناس��ب توانست ما را در نشان دادن زواي��ای پنه��ان كاری ياری كند. ما توانس��تيم ريختن قبح گناه را به تصوير بكشيم . خيلی از فيلم ها بودند كه با وجود فيلم نامه خوب و بازی گرفت��ن از بازيگران مط��رح، حرفی برای گفتن نداش��تند و اتفاق خاصی در فيلم رخ نداد و به عبارت��ی اين فيلم ها الكن بودند ولی ما با تالش همديگر توانستيم اين امر خطير پيغام دهی به نس��ل جوان را انجام دهيم و اميدوارم هم موثر بوده باشيم. لذا با اين اوصاف من عامل موفقيت

فيلم را تالش گروهی می دانم.از ساخت فيلم س�عادت آباد چه خاطره ي به

ياد ماندنی داريد؟مهم تري��ن اتفاقی كه در فيلم س��عادت آباد ب��رای من افتاد روزهای خوبی بود كه در كنار دوس��ت هايم داش��تم. من بهترين زمان عمرم را در س��عادت آباد گذراندم، فيلم سعادت آباد واقع��ا بهترين عوامل پش��ت صحن��ه، بهترين بازيگران و بهترين عوامل را داش��ت. من االن حس��رت آن روزها و دور هم جمع شدن ها را م��ی خورم و ناراحتم ك��ه چرا آنقدر زود تمام ش��د. برای همين هم درصددم كه فرصتی را مهيا كرده و ش��رايطی را ايجاد كنم كه دوباره

همين گروه دور هم جمع ش��ويم و يك فيلم ديگر بسازيم.

از نظر شما يك فيلم خوب چه فيلمی است و چه معيارهايی بايد داشته باشد؟

ي��ك فيلم خ��وب از نظر من باي��د بتواند با مخاط��ب خود ارتباط درس��ت برق��رار كند. نه اين كه فقط پرفروش باشد و بازيگرهای خوب د اشته باشديا مواردی از اين قبيل؛ فيلم خوب بايد ذه��ن مخاطب خود را درگير كند، بايد فكر آن را قلقلك دهد و مخاطب را وادار كند كه كمی عميق تر بيانديشد. يك فيلم خوب از نظر من بايد ثبت زمان درستی انجام دهد، به عبارتی اگر ما سال های آينده به عقب برگرديم، بتوانيم بفهميم جامع��ه ايرانی در س��ال 90 به چه صورت بوده است. جامعه ي ما در سال 90 چه درگيری های فكری و ذهنی داشته است و جمع هنری ما چه

حرفی برای گفتن داشته است.همچنين يك فيلم خوب بايد بتواند راحت با مخاطب خود ارتباط برقرار كند، جذابيت داشته

باشد و از فيلم نامه ي قوی هم استفاده كند.و اما س�خن آخری كه تاكن�ون جايی عنوان

نكرده باشيد.سعادت آباد آرزوی من است، برای سرزمينم ايران. چون من عاش��ق س��رزمينم هستم. من س��رزمينم را دوس��ت دارم و ب��رای همين امر هم مس��ايل درون جامعه ام را نقد می كنم. اين نقد من نش��ان از عش��ق من به وطنم دارد چرا كه دوس��تداران يك سرزمين نقدش می كنند و دشمنان آن طور ديگری برخورد می كنند. من آرزو می كنم كه همه ي نس��ل جوان سرزمينم،

سعادت و آبادی را توامان تجربه كند.

مازيار ميری کارگردان فيلم سعادت آباد در گفت وگوي اختصاصي با »جوانه انديشه«:

سعادت آباد آرزوی من است برای سرزمینم

Page 6: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

10

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 سرگرمي سرگرمي

ترين هاي جهان

كشتی »جاذبه ی درياها« با داشتن 2700 اتاق و 16 عرشه و 24 آسانسور مخصوص مسافران، مانند يك شهر كوچك است كه باسرعت دلپذير 22 گره دريايی سفر می كند، بزرگ ترين كشتی مسافرتی جهان است.ظرفيت نهايی مسافر اين كشتي 6296 نفر و داراي 2384 نفر خدمه از حدود 80 كشور جهان است.»جاذبه درياها« كه در ارتفاع 1187 فوتی واقع شده، 124 فوت بلند تر از برج ايفل است. طول اين كشتی تقريبا با طول سه و نيم زمين فوتبال برابر است. اين كشتی 5.11 برابر بلند تر از هواپيمای جت بوئينگ 747 است.كشتی واحه ی درياها، )DNV- Det Norske Veritas( اولين كشتی است كه موفق به دريافت گذرنامه ی سبز از شركت دريايیشده است. اين بخش مهمی از گواهی نامه ی »طراحی كشتی پاك« به صورت داوطلبانه است. عالوه بر اين در اين كشتی بزرگ ترين سردخانه برای انبار كردن كليه مواد قابل بازيافت، ضايعات خاص يا خطرناك، روغن های

مخصوص پخت و پز، مايعات حل كننده، خاكستر مواد سوزانده شده و غيره وجود دارد.

ماهاراجه اكسپرس جديدترين قط��ار فوق لوكس توريس��تی در هندوس��تان و در جهان اس��ت. اين قطار بس��يار مجلل اس��ت و در واقع اولين قطاری است كه با اين كيفيت و تزيينات و خدمات، ايس��تگاه را در هندوستان ترك

خواهد كرد. تزيينات داخلی اين قطار به طور اختصاصی و كامال منحصر به فرد است. اين قطار دارای 23 واگن است و به طور كلی گنجايش 82 نفر مسافر را دارد. اين قطار همچنين 5 س��وئيت بسيار مجلل و لوكس دارد كه هر كدام از اين سوئيت ها دارای چهار اتاق با امكانات اتاق خواب حمام و دستشويی های شيك و مجزا است، همچنين اين قطار دارای س��وئيت های معمولی نيز هست و در عين حال بهترين گزينه برای لذت بردن از تعطيالت هر گردش��گری اس��ت. اين قطار كه از سنگاپور،

مالزی و تايلند گذر می كند، مجلل ترين و مجهزترين قطار جهان است.

ي��ن كس تر لو خت س��ااتوبوس جهان ب��ه تازگي به اتوبوس اي��ن رس��يد. پايان ك��ه عن��وان لوكس تري��ن را يدك مي كش��د، براي پادشاه عربستان ساخته شده است. ساخت لوكس ترين اتوبوس

جهان در استانبول برای پادشاه عربستان با دو ميليون يورو هزينه به پايان رس��يد. در محوطه 50 متر مربعی اين اتوبوس يك اتاق خواب سوئيت، يك س��الن، دو توالت، حمام و آش��پزخانه تعبيه و در نمای داخلی اين اتوبوس، از ورقه ها و پودر طالی 24 عيار اس��تفاده شده است. همچنين با كارگذاری كمك فنرهای ويژه، حركت اتوبوس از داخل به هيچ عنوان محسوس نيست. دو دستگاه تلويزيون 160 اينچ، مبلمان لوكس و آينه كاری های چشم نواز

در اين كاخ سيار قرار داده شده اند.

يك فروند هواپيمای مسافربری بوئين��گ 787 ك��ه جديدتري��ن محصول اين شركت است به عنوان مدرنترين هواپيماي جهان معرفي شده است، اين هواپيما، با ظرفيت حمل حداكثر 250 مس��افر، برای پروازهای با برد دور ساخته شده و

به علت مشكالت فنی، با سه سال تاخير به بازار عرضه می شود. اين محصول بوئينگ عمدتا از مواد كامپوزيتی )تركيبی( ساخته شده است. كاربرد فيبر كربنی در بدنه اش به ويژه آنرا نسبت به هواپيماهای ديگر سبك تر و مصرف سوخت آنرا كمتر كرده است. مهم ترين رقيب بوئينگ 787 دريم الينر، سوپر جامبوجت A380 ايرباس است كه در سال 2007 ميالدی به بازار عرضه شده است. به گفته سازندگان آن، تازه ترين محصول بوئينگ شايد به بزرگی سوپر جامبوجت ايرباس نباشد، اما مسيرهای دور را سريع تر و با

مصرف سوخت كمتر طی می كند و مسافران در آن از آسايش بيشتری برخوردارند.

شركت خودروسازی شلبی مدل سوپراسپورت با طراحی توآتارا )Tuatara( قصد دارد ت��ا با غلبه بر جاي��گاه بوگاتی، لق��ب س��ريع ترين خ��ودروی جه��ان را از آن خ��ود كن��د. شلبی برای دس��تيابی به اين

ه��دف، مدل توآتارا را با بدن��ه ای از جنس آلومينيوم و فيبركربن و موتور 7 ليتری، 8 سيلندری را طراحی كرده كه قدرت باورنكردنی 1350 اسب بخار

را توليد می كند. پيش از اين در س��ال 2010 ش��لبی مدلی با 1183 اسب بخار و حداكثر س��رعت 412.68 كيلومتر بر ساعت توليد كرده بود.اكنون شلبی قصد دارد س��رعت مدل جديد خود را تا سرعت 467 كيلومتر بر ساعت برساند و لقب

سريع ترين خودروی جهان را از آن خود كند.

مجهزترين قطار

لوكس ترين اتوبوس

مدرن ترين هواپيما

سريع ترين خودرو

عظيم ترين كشتی

گردآوري: حسين طوقيمسئول دبيرخانه دبيرستان واحد آبشناسان 1

در س�ال 518 پي�ش از مي�الد، تعداد زي�ادی از ب�ا تجربه ترين مهندس�ان، معم�اران و هنرمندان از چهار گوش�ه عالم فرا خوانده ش�دند تا با مش�اركت و هم انديش�ی، اولين بنايی را برپا س�ازند ك�ه بتواند هزاران س�ال نمادی از وحدت جهان�ی و صلح و برابری باش�د. نام اين س�ازه ساخت دس�ت بشر تخت جمش�يد نام دارد.

تخت جمش�يد يا پارس�ه كه در شهرس�تان مرودش�ت، در شمال اس�تان فارس واقع است، نام يكی از شهرهای باستانی ايران است كه طی س�اليان پيوس�ته، پايتخت مجلل و تش�ريفاتی امپراتوری ايران در زمان هخامنشيان بوده است. در اين شهر باستانی، تخت جمشيد در دوران زمامداری داريوش بزرگ، خشايارشاه و اردشير اول بنا ش�ده است و به مدت حدود 50 سال، مركزی برای برگزاری مراسم آيينی و جشن ها بوده است. تخت جمشيد با نام های پارسه، هزارستون، چهل منار و پرسپوليس نيز معروف است. تخت جمشيد مملو از ش�گفتی و فرهنگ درخشان مردمانی است كه حتی خرابه و ويرانه های آن امروز پس از گذش�ت 2500 سال مورد تحسين هر بيننده ايرانی و غير ايرانی قرار می گيرد. تا كنون بيش از 30 هزار گل نبشته از كاوش های تخت جمشيد به دست آمده كه از نظر ابعاد و متن كوچك و مختصر هستند، اما به لحاظ محتوا از باارزش ترين اسناد دوران هخامنشی به شمار می روند. بر اساس اين گل نبشته ها كه در حال حاضر اكثر آن ها در آمريكا نگهداری می شوند، بسياری از اطالعات موجود در مورد تاريخ هخامنش�يان و فرهنگ آن ها به

دست آمده است. آپادانا يا تاالر ستون دار، كاخی است كه بيش از ده هزار متر مربع وسعت دارد و در زمان باستان دارای 72 ستون بوده است. اين كاخ به دليل ارتفاع حدود 20 متری س�تون ها و فاصله غير معمول آن ها از يكديگر، در ش�مار شاهكارهای هنر معماری دوران باستان است و ديگر نظيرش س�اخته نشد. وزن هريك از ستون ها 90 تن بوده و بر فراز آن ها سر ستون های گاو دو سر و يا شير دو سر كه هر كدام بيش از 1/5 تن وزن داشت قرار می گرفت. يكی از شگفت انگيزترين بخش ه�ای تخت جمش�يد ك�ه معم�وال هيچ وقت ديده نمی ش�ود،

آبراهه های زير زمينی آن است كه بيش از 2 كيلومتر درازا دارند. از ديگر شگفتی های بنای تخت جمشيد می توان به معادن سنگ آن اشاره كرد. مهندسان و معدنكاران می توانستند با ابزارهای ساده خود سنگ هايی حتی به وزن 250 تن را از معدن استخراج و سالم به پائين ك�وه منتق�ل و پس از ايجاد طرح اوليه، آن را به تخت جمش�يد انتقال دهند. به نظر می رس�د بزرگی و يا كوچكی سنگ برای سنگ تراشان ماهر هخامنش�ی تفاوتی نداش�ته اس�ت. آنان عطردان و گلدان هايی تراشيده اند كه قطر دهانه آن ها بسيار كمتر از قطر داخلی بدنه است و اين گويای آنست كه می توانستند سنگ را به صورت دورانی به گردش

درآورده و با ابزار های خاص داخل آنرا تراش دهند. روش ه�ای مرم�ت و نگه�داری از بناهای تخت جمش�يد در دوران باس�تان، به نوبه خود بس�يار شگفت انگيز اس�ت. از آنجا كه هيچگاه ساخت و ساز تخت جمشيد به پايان نرسيد، می توان نتيجه گرفت كه همواره بناها و نقوش آن می توانستند در اثر كوچك ترين ضربه ای دچار آس�يب گردند، ولی معماران با پيش بينی های بسيار ماهرانه ي خود از

اين احتماالت جلو گيری كرده اند.از ديگر شگفتی های تخت جمش�يد می توان به اهميت پيام رسانی آن برای آيندگان اش�اره كرد. داريوش فرمان داد تا 4 لوح زرين را به همراه 4 لوح سيمين و تعدادی سكه در زير پی چهار گوشه آپادانا قرار دهند، تا بدين شكل بتواند پيامش را، شايد در 2500 سال بعد به گوش ما و آيندگان برساند. وی در بخشی از چهار كتيبه حك شده بر ديوار

جنوبی تخت جمشيد چنين می گويد:» اين س�رزمين را اهورامزدا از دش�من، از س�ال بد، از دروغ بپاياد. بدين س�رزمين دشمن، بدسالی، دروغ مياد. اين را من از اهورامزدا با

ايزدان خاندان شاهی به نماز خواستارم«.در فوريه 330 پيش از ميالد اس�كندر به كوشك داريوش وارد شد و دس�تور داد سه هزار شتر و عده زيادی قاطر از شوش و بابل آوردند تا بتوانند انبوه زر و س�يم خزانه تخت جمش�يد را كه بالغ بر 120 هزار تاالن، يعنی 4400 كيلو گرم نقره می شد، به همراه پرده ها، پارچه های

نفيس و فرش های عالی، از جای بكنند و ببرند.

بزرگترین سازه ي دستي جهان»تخت جمشید«

11

Page 7: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

1213

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 سرگرمي سرگرمي

م افــــــــزارنر

نرم افزار PhotoZoom از قوي ترين و معروف ترين نرم افزارهايي است كه تا به حال در زمينه زوم بر روي عكس ساخته شده است. شما با استفاده از اين نرم افزار به راحتي مي توانيد يك عكس با سايز كوچك را تبديل به يك عكس با سايز بزرگ كنيد بدون آنكه از كيفيت عكس كاسته شود.

در واقع اين نرم افزار مجهز به نوعی فناوري پيشرفته شبيه سازي است و قادر است تا 1000000×1000000 بر روی عكس زوم كند. وقتي شما بيش از حد بر روي عكسي زوم مي كنيد، عكس شطرنجي مي شود، اما در اين برنامه رنگ ها مجددا شبيه سازي مي شوند. براي بزرگنمايي عكس چندين تنظيم مختلف قرار دارد كه با تغيير آن ها مي توانيد قسمت هاي مورد نظر از عكس را بزرگتر كنيد. همچنين در پايان مي توانيد عكس بزرگ شده را در فرمت هاي مختلف گرافيكي با همان كيفيت عالي ذخيره كنيد.

عالوه بر اين، پالگين برنامه نيز به نرم افزار فتوشاپ اضافه خواهد شد.

مطمئنا نرم افزار »ياهو مسنجر« را همه مي شناسيد. فرض كنيد با استفاده از اين نرم افزار مي خواهيد با ش��خصی صحبت كنيد كه فارس��ي بلد نيست و شما هم زبان او را نياموخته ايد، مطمئنا مش��كل خواهيد داش��ت و مجبوريد تك ت��ك كلم��الت او را با اس��تفاده از

Yahoo Messenger« ن��رم افزارهای مترجم، ترجمه كني��د. اما نرم اف��زارTranslator« راه حلی بهتر و سريعتري را به شما ارائه می كند. با نصب اين نرم افزار يك قسمت جديد به پنجره مسنجر شما اضافه می شود كه می توانيد از طريق آن صحبت های طرف مقابل را به بيش از 20 زبان مختلف به صورت ترجمه شده ببينيد. قابليت مهم اين نرم افزار پشتيبانی از زبان فارسی است. پس از خواندن متن نوشته شده توسط شخص مقابل به زبان دلخواه، می توانيد نوشته خود را به

هر زبانی بنويسيد و ترجمه آن به زبان ديگری را برای او ارسال كنيد.

یاهو مسنجر مترجمزوم بر روي عكس هاي بي كیفیت

نرم افزار AspenONE v7.3 محصول ش��ركت AspenTech می باشد كه اگر شما يك شميدان و يا يك دانشجوی رشته ی شيمی باشيد، حتما اين شركت را می شناسيد. امروزه با پيشرفت روز افزون تكنولوژی تقريبا می توان گفت در هر رشته ای نرم افزار شبيه سازی مرتبط با همان رشته ساخته شده است كه اساتيد و دانشجويان رشته های مختلف با كمك اين نرم افزارها به آسانی قادر خواهند بود تا آزمايش های خود را در يك محيط مجازی انجام دهند. اين نرم افزار ابزاری قدرتمند و بسيار پيشرفته برای طراحی و شبيه سازی واحدهای فرآيندی، نيروگاهی و مخازن طبيعی نفت و گاز است. همچنين اين نرم افزار شامل برنامه ها و ابزارهای مختلفی است كه به صورت يك پك در اين نرم افزار گنجانده شده اند. عالوه بر اين از اين نرم افزار می توان در زمينه ي طراحی و شبيه سازی واحدهای فرآيندی، نيروگاهی و مخازن طبيعی نفت و گاز كه بخش عمده ای از نيازهای مهندس��ين ش��يمی و مهندسين مكانيك است، استفاده كرد. از ديگر امكانات اين نرم افزار می توان به مواردی همچون طراحی دقيق و مكانيكی تجهيزات فرآيندی، نظير

تجهيزات تبادل حرارتی، برج ها و ... اشاره كرد.

نرم افزاري براي شیمیدان ها

به طور حتم هر ش��خصی در سيس��تم خود اطالعاتی دارد كه مايل نيس��ت كسی جز خودش امكان دسترس��ی به اين فايل ها را داشته باشد. بنابراين وجود نرم افزاری قدرتمند و نفوذ ناپذير امری ضروری اس��ت. Folder Lock نرم افزاری اس��ت كه به وسيله آن كاربران قادر هستند به راحتی و تنها با چند كليك فايل ها و پوشه های خود را قفل كرده و مانع از دسترسی ديگران به

آن ها شوند. از ويژگي هاي اين نرم افزار:حجم كم آن )3/5 مگابايت(، غيرقابل حذف كردن فايل ها، مخفي كردن و محافظت از فايل ها در مقابل ويروس، تروجان و...، عدم ذخيره پس��ورد بر روي رجيس��تري يا ديسك، بهره مندي از خاموش ش��دن يا حفاظت خودكار، قابليت ارس��ال امن فايل های قفل شده از طريق ايميل، عدم حذف فايل های قفل ش��ده در صورت نصب برنامه، اجازه ي افزودن س��ايز فايل های قفل ش��ده با اف��زودن فايل ه��ا و فولدرهای ديگرب��ه آن، هماهنگی با ويندوزه��ای Vista / XP و در نهايت

استفاده ي آسان و بي دردسر از اين نرم افزار است.

قفل بر روي فایل هاي شخصي

گردآوري:امير حاجي قربانيواحد رايانه مجتمع

در وين��دوز 7، تعيين خروجی تصوير اس��ت. خيلی وقت ها در محل كار يا خانه پيش می آيد كه كامپيوتر را به وس��يله كابل خروجی تصوير به ويدئو پروژكتور ي��ا تلويزيون وصل مي كنيم تا بتواني��م تصوير را در ابعاد بزرگتر ببينيم. در اين حالت بايد برای كامپيوتر مشخص كنيم كه تصوير به چه شكلی نمايش داده شود.

اگر كليد های تركيب��ی Win+P را بزنيد، مي بينيد كه يك كادر 4 قس��متی به نمايش در می آيد. اين جا مي توانيم مشخص كنيم كه تصوير فقط روی تلويزيون يا ويدئو پروژكتور نمايش داده ش��ود، فقط روی خود مانيتور يا اين كه به ش��كل همزمان روی هر دو. اين كادر، به غير از اين 3 حالت، يك حالت ديگر به اسم Extend هم دارد كه بيشتر در كارهای حرفه ای و نرم افزارهای خاص به كار می آيد. اين حالت برای استفاده از 2 مانيتور به جای يكی استفاده مي شود و باعث دو

برابر شدن عرض مانيتور مي شود.نگه داشتن كليدهای تركيبی Win+Space باعث مي ش��ود كه تا زمانی كه اين كليدها پايين هستند، پنجره های باز مخفی شوند و دسكتاپ به طور موقت نش��ان داده ش��ود.كليد ويندوز به همراه كليدهای + و – ب��رای تغيير مقدار بزرگنمايی تصوير اس��تفاده مي ش��وند. اگر كليدهای تركيبی Win + + )خوانده ش��ود : ويندوز، مثب��ت( را بزنيد، مي بينيد كه برنامه Magnifier يا همان ذره بين ويندوز اجرا مي ش��ود و به شما اجازه می دهد تا همه، يا بخشی از صفحه ي

دسكتاپ را با بزرگنمايی تا 16 برابر ببينيد.اين قابليت بيش��تر در محيط های آموزش��ی ای كاربرد دارد كه نياز است افراد حاضر در كالس تصوير مانيتور اس��تاد را با جزييات ببينن��د. همان طور كه احتماال خودتان هم ديديد، در ويندوز 7 در س��مت راست دكمه استارت نواری وجود دارد كه به آن نوار تسك بار می گويند. ما مي توانيم شورت كات برنامه های پركاربرد در نوار تس��ك بگذاريم تا دسترسی به آن ها … .1.2.3+Win راحت تر باشد. كليد های تركيبیبرای اجرای برنامه های روی تسك بار هستند. به اين شكل كه زدن كليدهای Win+1 با هم، اولين برنامه روی تسك بار را اجرا می كند، Win+2 دومين برنامه و به همين شكل تا آخر. اگر هم برنامه ای قبال اجرا شده

شايد اين اتفاق برای شما هم افتاده باشد كه هنگام كار كردن با كامپيوتر، موس ش��ما بدون هيچ دليل منطقی خراب شود و شما را كه در حال انجام يك كار مهم هستيد، معلق در هوا نگه دارد، اينجاست كه به اين فكر مي افتيد كه ای كاش كار با كليد های تركيبی را بلد بودم.دراين بخش سعی كرديم تعدادی از اين كليد های تركيبی را كه كاربرد زيادی دارد به شما معرفی كنيم. يكی از اصلی ترين كليدهايی كه چه به صورت تكی و چه به صورت تركيبی با بقيه كليدها، مي تواند خيلی كار راه انداز باشد، كليد ويندوز است. فشردن اين كليد به تنهايی، همان طور كه مي دانيد باعث باز شدن منوی Ctrl + Esc استارت مي شود. البته كليدهای تركيبی

هم همين كار را انجام مي دهد.تركيب Win+R باعث می شود تا كادر Run به نمايش در بيايد و Win+E، مای كامپيوتر را در حالت

نمايش درختی پوشه ها باز می كند.فشردن كليدهای Win+D، باعث مي شود تا تمام پنجره های موجود، همزمان با هم Minimize بشوند و صفحه دس��كتاپ به نمايش در بيايد. حاال اگر يك Minimize را بزنيم، پنجره های Win+D بار ديگر

شده، دوباره به حالت قبلی برمی گردند. تا قب��ل از ويندوز 7، يعنی در ويندوز XP و قبل از آن، وقتی چند پنجره به ش��كل هم زمان باز بودند، برای تغيير موقعيت از يك پنجره به پنجره ي ديگر، از كليدهای تركيبی Alt+Tab اس��تفاده می ش��د. با اضافه ش��دن رابط گرافيك��ی Aero به ويندوز 7، كليد تركيبی Win+Tab هم فعال شد. عملكردش مش��ابه Alt+Tab است، با اين تفاوت كه اين كار را با اس��تفاده از جلوه های گرافيكی و به ش��كلی زيباتر

انجام می دهد.Win+F پنجره ي جستجوی فايل را باز می كند. همان كاری كه كليد F3 هم انجام می دهد. استفاده از كليدهای تركيبی Win+Break باعث مي شود تا پنجره ي مشخصات سيستم به نمايش در بيايد. اين كار شبيه راس��ت كليك كردن روي ماي كامپيوتر و انتخاب گزينه ي Properits اس��ت. Win+L هم

سيستم را قفل می كند.اما يكی ديگر از كاربردهای اختصاصی كليد ويندوز

باشد و االن باز باشد، زدن كليدهای تركيبی مربوط به آن، باعث مي شود تا برنامه روی بقيه برنامه ها قرار بگيرد

و اصطالحا، فوكوس دست آن برنامه مي افتد.احتماال ديده ايد كه وقتی كرسر ماوس را در تسك بار روی آيكون يك برنامه در حال اجرا مي بريد، يك پنجره كوچك باز می شود و پيش نمايشی از محيط آن برنامه را به ش��ما نش��ان می دهد. اين كار با صفحه كليد به

وسيله كليدهای تركيبی Win+T قابل انجام است.ميانبرها هميش��ه لزوما به ش��كل تركيب چند تا از كليدهای صفحه كليد نيس��تند. بلك��ه گاهی اوقات استفاده تركيبی از صفحه كليد و ماوس هم مي توانند

انجام يك سری كارها را راحت تر كنند.تركيب های كليد ويندوز به قدري است كه تقريبا با هر كليدی می ش��ود كاربرد جديدی از آن را ديد. از جمله اي��ن كليد ها، كليدهای جهت دار چهارگانه

هستند.Win+Down پنج��ره ای را ك��ه در حالت قرار Minimize دارد، ب��ه حالت عادی می برد و اگر يك بار ديگر همين تركيب را استفاده كنيم، آن را دوباره

Maximize می كند.Win+Up، پنج��ره ي جاری را از حالت عادی به

حالت Maximize تبديل می كند.Win+Right و Win+Left ه��م ب��ه ترتي��ب پنجره ي جاری را به نيمه ي س��مت راست و نيمه ي

سمت چپ دسكتاپ می برند.

وقتي كیبورد جاي موس را مي گیرد

Page 8: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 شماره 18

14

زمستان 1390 سرگرميشماره 58

تاريخچه بسكتبال/ 16نابغه هاي علمي مي توانند ورزشكاران موفقي باشند/ مهدي كامراني/ 18

ركوردهاي بسكتبال/ 21ميزگرد پتانسيل هاي بسكتبالي مجتمع/ 22ورزش و تندرستي/ ابراهيم محسني/ 26

بسكتبال بخـش سوم

بخــش ويژه

بازی Never Dead عنوانی است از شركت Rebellion و Konami كه اولی سازنده بازی و دومی ناشر آن است. اين بازی برای دو كنسول X360 & PS3 عرضه می شود. بازی بر اساس سيستم ناميرا بودن شخصيت اصلی طراحی شده است به گونه ای كه شخصيت بازي به هر گونه ای كه صدمه بخورد بازهم توانايی مبارزه كردن را دارد. شخصيت زمانی كه قسمت هايی از بدن خود را از دست می دهد، دوباره می تواند آن ها را جمع آوری كند و همانند يك اتومبيل كه از هم بازشده است به هم ديگر پيچ كند. البته در اين بازی عناصر پازل نيز وجود دارد كه می توان گفت نقش مهمی را در بازی دارد. عالوه بر آن ش��ما در اين بازی يك همراه داريد كه به ش��ما در انجام دادن مراحل بازی كمك می كند البته نبايد بر روی كمك رس��انی او حس��اب باز كرد، زيرا ش��ما ناميرا هس��تيد و به كمك ديگری نيازی نداريد. اين بازی روايتگر داس��تان فردی به نام Bryce است، او

حدود 500 سال قبل از اتفاقات بازی توسط Demon King طلسم می شود و حاال او در دنيای مدرن زندگی می كند )شبيه به مدرن(، حال زمانی است كه ش��ياطين دنيای مدرن را تس��خير كرده اند و ش��خصيت اصلی بازی يعنی Bryce برای پول و صد البته برای خون خواهی و انتقام از اهريمن عامل طلسم خود،

اهريمن ها را می كشد )شكار می كند(. با اين وجود او در يكی از ماموريت های خود با زنی آشنا می شود و داستان بازی از اينجا شروع می شود.

يكی از عنوان هايی كه خيلی از بازيكنان از آن خاطره های زيادی دارند، نس��خه دوم س��ری بازی های Resident Evil: Operation Raccoon است. بازی Capcom محصول كمپاني Resident EvilCity، توس��ط اس��توديوی بازي سازی Slant Six در دست س��اخت است كه قبال چند نسخه از سری بازی های SOCOM را برای PSP و PS3 ساخته بود. نسخه جديد سری بازی های RE دوباره به زمان قسمت دوم بازگشته و قرار است داستان جديدی را روايت كند كه اميدواريم به نسخه دوم آسيب وارد نكند. RE جديد يادآور روزهايی است كه اين سری از بازی ها به عنوان سلطان سبك ترسناك شناخته

می شدند. اين عنوان از نظر حال و هوا، بيشتر از آن چيزی كه فكرش را بكنيد، به نسخه های قديمی تر اين سری از بازی ها شبيه است. حتی نوع سبك سوم، شخص آن هم احساس نسخه های قبلی را به همراه دارد. اما گيم پلی بازی با المان های جديد سبك سوم، شخص تركيب شده است. در اين عنوان هم می توانيد پشت اجسام مختلف موضع بگيريد و هم می توانيد در زمان دويدن تيراندازی كنيد. دقيقا المان هايی به اين بازی اضافه شده كه خيلی از بازيكنان سال ها منتظر آن ها بودند. با اين حال نبايد به اين بازی به ديد يك اكشن نظامی معمولی نگاه كرد. در اين نسخه ديگر خبری از محيط های روشن و خورشيد تابان نيست. اين عنوان تاريكی و محيط های وحشتناك شهر را را به همراه خواهد داشت. اين موضوع به خوبی در قسمت Co-Op بازی نيز مشاهده می شود. قسمت چندنفره و Co-Op اين بازی تجربه های مختلفی را به شما خواهد داد. دليل آن هم اين است كه نوع گيم پلی نسبت به شخصيتی كه انتخاب می كنيد، متفاوت می شود. در قسمت Co-Op شما به عضويت گروه Special Security Troops سازمان آمبرال در خواهيد آمد كه در نبردهای خيابانی و تيراندازی، بسيار عالی عمل

می كنند. چهار شخصيت در اين قسمت وجود دارند كه می توانيد يكی از آن ها را انتخاب كنيد. اين بازي قرار است 20 مارچ 2012 به بازار بيايد.

Never Dead

Resident Evil: OperationRaccoon City

بـــــــــازيگردآوري:علي مسعوديواحد پژوهش مجتمع

كمپانی مش��هور بازی سازی EA تأييد كرد، بازی Syndicate جديد، در 21 فوريه 2012 عرضه خواهد شد.شركت EA هدف از بازس��ازی اين بازی كالسيك را »ساخت

يك بازی اكش��ن و ش��وتر برای گيمرهای امروز و همچنين طرفداران بازی قديمی« می داند. تهيه كننده اجرايی كمپاني EA گفت: »من مطمئن هستم كه آن ها بازيی را كه باعث شهرت و كالسيك شدن آن شد خواهند شناخت و از آن لذت خواهند برد.« بازی Syndicate جديد در س��ال 2069 اتفاق Eurocorp يك مأمور ،Miles Kilo ،می افتد و شخصيت اصلی داستانSyndicate اس��ت. همانن��د بازی قب��ل، Syndicate يك ب��ازی با درون

مايه هايی همانند فيلم Blade Runner خواهد بود.

Syndicateيك بازی تيراندازی اول شخص است كه در آن شما در نقش يك سرباز در افغانستان دست به عمليات نظامی می زنيد. در سايت اين بازی هدف شما به عنوان سربازی كه در اين جنگ ش��ركت كرده ايد، اين چنين بيان شده است: »هدف از مأموريت شما ساده است: بزرگ ترين تفنگی را كه می توانيد پيدا كنيد برداريد و سپس با انجام آتش��ی س��نگين دشمن خود را از پای در بياوريد«. ساخت و انتشار اين بازي را اس��توديوی بازی س��ازی تازه كار به نام Mastiff انجام خواهد Move هم PS3 از كينكت و بر روی XBox360 داد. اين عنوان بر رویپش��تيبانی می كند. متاس��فانه به دليل تاخير چندباره در انتشار اين بازي،

نمي توان به تاريخ دقيقي در اين باره اشاره كرد.

Heavy Fire: Afghanistan

Page 9: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

1617

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 بسكتبال بسكتبال

زادگاه بازی بس��كتبال آمريكاس��ت. اين بازی در اوايل پاييز س��ال 1891 ميالدی توسط شخصی به نام جيمز نای اس��ميت پايه ريزی و ابداع ش��د. اما، از قرن ها پيش در ميان س��اكنان نقاط مختلف قاره آمري��كا، به ويژه آمريكای مركزی و جنوبی انواعی از بازی و مسابقه رايج بوده كه كم و بيش به بسكتبال

شباهت داشته است.

تولد بسكتبالجيمز نای اس��ميت يك پزشك كانادايی بود كه ب��ه اياالت متحده آمريكا مهاجرت كرد و تابعيت آن كشور را گرفت. در سال 1891، يعنی زمانی كه دكتر نای اسميت در دانشگاه ورزش اسپرينگ فيلد )واقع در ايالت ماساچوس��ت آمريكا( درس می داد، رييس دانشگاه از او خواست ورزشی ابداع و اختراع كند كه دانشجويان بتوانند در فصل زمستان، در سالن به آن بپردازند تا آمادگی جس��مانی خود را برای پرداختن به مسابقات ميدانی فوتبال، هاكی و بيسبال، در فصل

بهار و تابستان حفظ كند.دكتر نای اسميت پس از بررسی رشته های موجود

ورزشی، دريافت كه ورزش جديد بايد :توپ در آن نقش داشته باشد.

به صورت گروهی به اجرا در آيد.اصل رقابت در آن رعايت شود.

و بر مهارت استوار باشد.هيچ گونه خش��ونتی و برخوردهای سخت بدنی

مبتنی نباشد.حاصل اين افكار و انديش��ه ها ورزش��ی شد به نام بس��كتبال كه امروزه پس از س��پری شدن يك قرن و ان��دی از اختراع آن، از پ��ر طرفدارترين و هيجان انگيزترين رش��ته های ورزش بين المللی است. دكتر نای اسميت در شروع كار دو سبد كه مخصوص حمل ميوه بود بر ديوار دو طرف سالن ورزش دانشگاه و در ارتفاعی بلندتر از قد يك انسان قد بلند نصب كرد و به دو گروه از ورزشكاران جوان دانشگاه آموزش داد كه توپی را دس��ت به دست بدهند و سعی كنند آن را به درون س��بد بيندازن��د. در اين حال، تيم مقابل بايد بكوش��د كه مانع از انجام اين كار شود و توپ را هم از چنگ حريف بربايد و تصاحب كند. نخس��تين مسابقه ای كه به اين ترتيب و به صورتی تجربی ترتيب يافت، ميان دو تيم 9 نفره در كالج اسپرينگ فيلد بود و اولين گل تاريخ بسكتبال را هم يكی از بازيكنان به نام »ويليام چيلس« به سبد انداخت. بعدها شخصی ب��ه نام »فران��ك ماهان« با توجه ب��ه اينكه در زبان انگليسی سبد را بسكت )BASKET( و توپ را بال )BALL( می گويند، اين ورزش را بس��كتبال ناميد. دكتر نای اس��ميت، برای آنكه بازی بسكتبال خشن نشود، مقررات دقيقی برای آن به وجود آورد. بعضی

از مقررات اوليه بسكتبال چنين بود: بازيكنان حق نداش��تند توپ را از دس��ت هم

بربايند. بازيكنی كه توپ را در اختيار داش��ت، نبايد با

آن راه برود يا بدود. هل دادن و هر نوع خشونت ممنوع بود.

فقط بازيكنانی كه توپ را در اختيار نداش��تند

می توانستند به هر طرف بدوند و جا بگيرند. بازيكن توپ به دست بايد توپ را به طرف ياران

خود پرتاب كند و به آن ها برساند.در آغاز، ته سبد هم بسته بود و هر بار كه توپ به درون سبد می افتاد، بايد كسی به كمك نردبان توپ را از س��بد بيرون بياورد. در سال 1892 شخصی به نام »لئو آلن« سبد بسكتبال را كه تا آن روز از تركه چ��وب يا الياف بود و به همين دليل به زودی پاره و فرسوده می ش��د، از سيم بافت تا استحكام بيشتری

داشته باشد.ديری نگذش��ت كه اي��ن ورزش جديد طرفداران زيادی در ميان دانش��جويان دانشگاه اسپرينگ فيلد و ديگر دانشگاه ها يافت.دكتر نای اسميت هم مقررات و قوانين بسكتبال را كامل تر كرد و نسخه هايی از آن را به هر دانشگاه يا باشگاهی كه عالقمند بود ارسال داشت. اين مقررات در سال 1892 ميالدی به صورت كتابچه ای برای استفاده عموم منتشر شد. كشور كانادا نخستين كشور خارجی بود كه ورزش بسكتبال به آن راه يافت. ديگر كشورها هم به تدريج و در سال های بعد پذيرای اين ورزش جديد شدند : فرانسه در سال 1893، چين و هندوستان در سال 1894، انگلستان در س��ال 1894 ژاپن در س��ال 1900 و... نخستين مسابقه رسمی بسكتبال در سال 1896 بين دو تيم از دو دانش��گاه شيكاگو و آيوا برگزار شد. نتيجه اين بازی تاريخی 15 بر 12 به سود تيم دانشگاه شيكاگو بود. در س��ال 1930 دكتر نای اسميت كتابی درباره خواص بس��كتبال تاليف كرد تا نشان دهد كه بازی بسكتبال گرچه بسيار پر تحرك است، اما حتی برای

سالمندان هم خطری ندارد و آسيبی متوجه اعضای حياتی بدن )قلب و كليه( نخواهد شد.

پيشرفت بسكتبال بعد از جنگ جهانی اولبع��د از جن��گ جهانی اول، بس��كتبال تبديل به ورزش��ی رقابت آميز و بزرگ ش��د. با گذش��ت زمان مربيان بس��كتبال وضعيت مناس��بی پي��دا كردند و فعاليتش��ان مؤثر واقع شد. بس��كتبال شناخته شد و به اروپا گس��ترش يافت. در سال 1924 نخستين مس��ابقات جهانی بين تيم های بس��كتبال فرانس��ه، ايتاليا، انگلستان و آمريكا در پاريس برگزار گرديد و از س��ال 1932 فدراسيون آماتوری بسكتبال در ژنو با نمايندگی چند كش��ور تشكيل شد. در مسابقات المپيك 1936 برلين، برای نخس��تين بار 23 كشور در مسابقات رسمی بسكتبال شركت كردند و آمريكا

قهرمان المپيك گرديد.

AND1 بسكتبال نمايشی آمريكادر آمريكا گروهی از بسكتباليس��ت ها كه اغلب در بسكتبال رسمی آمريكا شهرت چندانی نيز ندارند )به AND1 جز تعداد مح��دودی از آن ها( تحت عنوانفعالي��ت می كنند. گروه AND1 ب��ا انجام بازی های نمايشی و بسيار حرفه ای و برگزاری مسابقاتی با جذابيت بسيار باال هواداران بسيار زيادی را به سمت خود جلب كرده اند. الزم به ذكر اس��ت ك��ه در اين بازی ها برای زيبايی بيشتر بازی، برخی از قوانين رعايت نمی شود. اين بازی ها در قالب خيابانی )Street Ball( و سالنی برگزار

می شود، ولی هيچ يك از آن ها جنبه رسمی ندارند.

بسكتبال خيابانینام بسكتبال خيابانی )Street Ball( به آن دسته از بازی ها اطالق می شود كه در زمين های سرباز، بازی می ش��ود. قوانين آن، قوانين بسكتبال عادی است با تغييرات جزيی ای كه به نس��بت محل بازی متفاوت است. اين دس��ته از بازی ها، دارای حركات نمايشی اند و بعضی از قوانين بس��كتبال واقع در س��الن در آن رعايت نمی ش��ود. بازيكنان اين بازی ها، مگر در م��وارد خاص از لباس هماهنگ با يكديگر اس��تفاده

نمی كنند.

بسكتبال در ايراندايره المعارف بريتانيكا، س��ال ورود بسكتبال به كش��ور ما اي��ران را 1901 ميالدی براب��ر با 1280 هجری شمسی ذكر كرده است. اما آنچه مسلم است، اولين نشانه های ورود بسكتبال به ايران در سال های 1310 و 1311 ديده شده كه آن هم توسط كاركنان س��فارتخانه های خارجی در ايران بوده است. در سال 1314، يك مربی ورزش به نام »فريدون شريف زاده« ورزش بس��كتبال را به دانش آموزان دبيرستان البرز )كال��ج البرز( تهران معرف��ی و پايه گذاری كرد و كم كم ديگر مربيان ورزش به گس��ترش و آموزش اين ورزش پرداختند. در سال 1324، فدراسيون بسكتبال ايران تشكيل شد و نخستين حضور بسكتبال ايران در ميدان های بين المللی، در بازی های المپيك لندن

)1948( بود. با تشكر از آقايان مجيد شيباني- جواد غفاري و محمد پاك نژاد دبيران ورزش مجتمع عالمه طباطبايي

ونكن

تادا

ابتاز

ل تبا

سكه ب

خچاری

ت

كاري

امدر

ج كال

ك ه ي

ق بتعل

/ مال

كتبس

م ب تي

يناول

Page 10: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

1819

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 بسكتبال بسكتبال

گفت گوي اختصاصي جوانه انديشه با »مهدی کامرانی«، گارد راس و کاپيتان تيم ملی بسکتبال ايران؛

مهدی كامرانی، گارد راس و كاپيتان تيم ملی بسكتبال. مردی از تبار آسمان خراش های بسكتبال ايران كه شايد آوازه او را كمتر كسی نشنيده باشد. او كه خردادماه سال آينده سی امين سالگرد تولدش را جشن خواهد گرفت در يازدهم خرداد ماه سال 1361 ديده به جهان گشود و بسكتبال را از همان سنين كودكی، در مدرسه شهيد باقری به شكل كامال آماتور آغاز كرد . نقش بي بديل او در پيشرفت سال هاي اخير بسكتبال ايران و همچنين تاثير شگرفش در تيم ملي بسكتبال امروز، از او يك ماشين محرك براي تيم ملي ساخته است. ماشيني كه حضورش در هر تيمي مي تواند متضمن پيروزي آن تيم در هر ديدار س�خت و دش�وار باشد. كامرانی كه وظيفه كاپيتانی تيم ملی را هم، در غياب صمد نيكخواه بهرامی به عهده دارد، در چند سال اخير به حدي خوب بوده كه وسلين ماتيچ سرمربی صربستاني پيشين تيم ملی او را از جمله بهترين گارد راس های دنيای بسكتبال خواند و تاكيد كرد كه نوابغی همچون او در اين دنيای پهناور كمتر يافت مي ش�وند. عالوه بر اين ها نقش انكارناپذير او در مسابقات جام ملت های سال 2007 آسيا كه مقارن شد با اولين قهرماني بسكتبال ايران در آسيا و همچنين صعود به المپيك 2008 پكن، از او چهره ای ساخت كه خيلی زود شايسته حضور در ليگ هاي معتبر دنيا شد. خودش می گويد كه فرصت های زيادی برای لژيونر شدن داش�ته، اما هيچگاه شرايط ايده آلش را برای حضور در يك تيم خارجی خوب پيدا نكرده اس�ت.او امروز بازيكن باش�گاه مهرام تهران بوده و در اين تيم هم با همراهي صمدنيكخواه بهرامی و حامد آفاق، شايس�ته قهرماني در ليگ برتر اس�ت. عالوه بر قهرماني در ليگ برتر ايران، كامراني با مهرام و صبا باتري، عنوان قهرماني جام باشگاه هاي آسيا را هم به نام خود سند زده و در سطح ملي هم كه در سال 2007 ديوار چين را فتح و بر قله آس�يا ايستاد.اين جوان رش�يد و نه چندان بلند قامت، اگرچه كه با قدي 180 سانتيمتري كوتاه ترين ملی پوش ايران است، اما همواره از تاثيرگذارترين ها بوده و بی راه نيست اگر غيبت او در تركيب تيم ملي را مس�اوی بدانيم باغيبت ليونل مس�ي در تيم فوتبال بارسلونا. كامراني 29 ساله شايد مسير پر فراز و نشيبي را براي رسيدن به جايگاه كنونی اش طي كرده باشد، اما از جمله كس�انی اس�ت كه تاكيد می كند آغاز فعاليت ورزشی اش مدرسه بوده و به دوران كودكي اش

افتخار می كند.گفت و گوی مفصل ما را با مهدی كامرانی در ادامه می خوانيد.

* در ابتدا بيوگرافی مختصری از خودت بگو.مهدی كامرانی هس��تم متولد 11 خرداد ماه 1361 از شهرری.3 خواهر و 2 برادر دارم و فرزند

آخر خانواده به شمار مي روم.* از نحوه عالقمند ش�دنت به بس�كتبال و از مس�يری كه تو را به دنيای حرفه ای اين رش�ته

كشاند تعريف كن.شايد پذيرفتن اين موضوع كه من بسكتبال را برای اولين بار با كفش ميخی آغاز و بازی كردم، برای ش��ما س��خت و غير قابل باور به نظر برسد. اما جالب اس��ت بدانيد كه م��ن در ابتدای دوران تحصيلی خود، آن هم در روزگار كودكی بر حسب شرايط موجود با توجه به اينكه در مدرسه شهيد

ش��ده و مدون باشد، يك دانش آموز يا كودك به راحتی مي تواند عالوه بر پرداختن به ورزش مورد عالق��ه اش، خيلی راحت و ب��ا كمك اين مقوله مهم درك بهتری از ش��رايط تحصيلی و اهميت دروس خود پي��دا كند. به همين خاطر، به همه دانش آموزان مي گويم كه به شرط داشتن فرصت كافی، تحت هيچ شرايطي، ورزش و البته، بسكتبال

را فراموش نكنند.*از ش�رايط و امكان�ات رفاه�ی آن روزها در

بسكتبال شهرری بگو. در شهرری و خصوصا در زمانی كه ما بسكتبال ب��ازی مي كرديم بچه ها مجب��ور بودند در زمين آسفالت بازی كنند و به سختی يك سبد بسكتبال

*از ش�رايط اين روزهايت بگو. مطمئنا بعد از ضربه روحی كه به واسطه ناكامي در مسابقات جام ملت های آسيا متحمل شدی الزم بود چند ماهی را اس�تراحت كنی. اما گويا اين روزها به ش�دت

درگير ليگ برتر بسكتبال با تيم مهرام باشی. به هر حال اگرچه به صورت تيمي شايد شرايط نسبتا مناسبی داشته باشيم، اما شخص خودم هنوز به شرايط آرمانی مد نظرم نرسيده ام و فكر می كنم بعد از مسابقات جام ملت ها، بهتر بود حداقل يك ماهی را، من و س��اير ملی پوشان ديگر استراحت كنيم. متاس��فانه در تمام كش��ورهای قدرتمند بس��كتبال دنيا، ليگ های باشگاهی بعد از كوران رقابت های ملی، با يك ماه تاخير آغاز می ش��ود،

نابغه هاي علمي مي توانند ورزشكاران موفقي باشند

باقری ش��هرری مشغول به تحصيل بودم، ورزش را ابتدا در 6-7 رش��ته ورزش��ی از جمله فوتبال، بس��كتبال، واليبال و هندبال آغاز كردم، اما بعدا به رش��ته بسكتبال عالقه مند ش��دم و در ادامه هم با تالش های مس��تمر آقای احمد مازيستان و ديگر مربيانم، فعاليت در رش��ته بسكتبال را به طور جدی دنبال كردم و با كمك خداوند متعال و مهربان و همچنين راهنمايی های پدر و مادرم كه با وجود س��ن و س��ال باال و تفكرات سنتی و قديمي، معلمان خوبی برای پيشرفت من بودند،

به جايگاه كنونی رسيدم.* جالب است كه بسكتبال را از مدرسه شروع كرده ای. شايد خيلی از مردم جامعه ما همچنان به سبك سنتی گذشته خود اعتقاد داشته باشند كه پرداختن مستمر به ورزش، زمينه فرار كودكان و نوجوانان را از تحصيل و پيشرفت درسی فراهم مي آورد. به عنوان شخصی كه ورزش را از مدرسه

آغاز كرده است ،چنين اعتقادی داری؟به هيچ وجه. خوشبختانه امروز تمام كشورهای پيش��رفته دنيا ورزش و تربيت بدنی را يك عامل نش��اط آور و از جمله مولفه های ايجاد س��المتی در جوامع توس��عه يافته مي پندارند. مطمئنا اگر پرداخت��ن به ورزش در يك مس��ير برنامه ريزی

و يك توپ نسبتا استاندارد پيدا مي شد. متاسفانه با گذشت سال های زياد از آن روزگار، ما همچنان از فقر امكانات نرم افزاری و سخت افزاری در بخش

بسكتبال رنج مي بريم.* در خصوص گذش�ته و راهی كه تا پوشيدن

پيراهن تيم ملی طی كردی، صحبت كن؟من تمام موفقيت های خودم را مديون شرايط سخت گذشته مي دانم. آن زمان وقتی قهرمان يا ملی پوش��ی را مي ديدم، در رويای اين مساله كه »آيا مي ش��ود روزی من هم ملی پوش ش��وم؟« فرو مي رفتم. هميش��ه آرزو داشتم كه پيراهن يا لباس ورزشی از يك قهرمان هديه بگيرم و آن را با افتخار بر تن كنم. تمام اين مس��ائل باعث شد كه با غيرت و تعصب بس��يار باال و كمك خداوند پله های ترقی را يكی پس از ديگری سپری كنم و در جايگاهی قرار گيرم كه هميشه آرزوی آن را در سر مي پرواندم. در حال حاضر نيز برای پيراهن تيم ملی كشورم تعصب بسياری قائل هستم و وقتی آن را ب��ر تن مي كنم، با حس خاصی به تالش و كوشش مي پردازم. به نظر من يك قهرمان هيچگاه نبايد پيشينه خود را فراموش كند و هميشه بايد با تكيه بر اصولی كه از ابتدا برای خود تعريف كرده

است، گام به جلو بردارد.

اما در كش��ور ما بالفاصله بعد از رقابت های جام ملت های آس��يا، می بايس��ت در ليگ برتر بازی كنيم واين موضوع تاثير بسيار منفی روی كيفيت

بازيكنان ملی خواهد گذاشت.فكر می كنی امسال هم با مهرام بتوانی قهرمانی

ليگ برتر را جشن بگيری؟شايد صحبت كردن در خصوص قهرمانی زود باشد، اما مهرام امسال با هدايت آقای هاشمي بسيار خوب بس��ته ش��ده و اميدواريم كه دوباره به اين عنوان با ارزش برس��يم. در س��ال های گذش��ته حضور بنده، صمد نيكخواه بهرامی و حامد آفاق را در كن��ار دو بازيك��ن خارجی، مهمترين عامل قهرمانی مهرام می دانستند، اما امسال اين چنين نيست و ما با يك تركيب جوان شده ليگ را آغاز كرده ايم و می خواهيم با اين ش��رايط هم قهرمان

ليگ برتر باشيم.*خيلی ها انتطار داش�تند مهدی كامرانی را يك روز به عنوان يك لژيونر در ليگ های معتبر جهان�ی ببينند، اما هي�چ گاه اين اتفاق نيفتاده. دليل خاصی داشته يا ميل به بازی در ليگ های

خارجی نداری؟بعد از المپيك 2008 پكن، پيشنهادهای زيادی برای حضور در تيم های معتبر خارجی داشتم، اما

Page 11: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

2021

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 بسكتبال بسكتبال

هيچ گاه هيچ يك از آن ها نظر من را جلب نكرد. من ليگ بسكتبال ايران را دوست دارم و از بازی در آن هم پشميان نيستم .من نمي توانستم به يك تيم خارجی خوب بروم، در حالي كه نه پول كافی بگيرم و نه فرصت كافی برای بازی پيدا كنم. لژيونر ش��دن برای من شايد كار سختی نباشد، اما فعال ترجيح می دهم در همين ليگ برتر ايران و باشگاه

مهرام به فعاليتم ادامه دهم.*اغلب ورزش�كاران ايران�ی اعتقاد دارند كه فوتباليست ها حق زيادی از آن ها ضايع كرده اند و مخالف درآمدهای ميليونی آن ها هستند. آيا تو

هم جزو اين طيف هستی؟ خي��ر. من اين چنين اعتقادی ندارم. فوتبال با توجه به طيف عالقمندان زيادی كه دارد، طبيعی است كه مس��ووالن توجه بيشتری به آن داشته باش��ند. خود من ه��م فوتبال را دوس��ت دارم و بازی های زيادی از باشگاه های اروپايي را می بينم. فوتبال در تمام دنيا طرفداران زيادی دارد و بعيد نيست اگر بودجه زيادی را به آن اختصاص دهند.

البته تنها تفاوتی كه در نگرش مسووالن ايرانی و اروپايی وجود دارد اين است كه در همين كشورهای صاحب فوتبال ، رشته های ديگري هم نظير بسكتبال و واليبال مورد توجه مسوولين و مردم هستند و در كنار فوتب��ال بودجه های قاب��ل توجهی را نيز صرف قهرمان پروری و توسعه اين رشته ها می كنند.نكته ای كه در كشور ما هيچ گاه از

جانب هيچ مسوولی، رعايت نشده است.*اما ما ش�نيده ايم ك�ه در طول چند سال اخير دستمزد بازيكنان بسكتبال هم دست كمي از فوتباليست ها ندارد. چقدر

اين موضوع را تاييد می كنی؟م��ن اين موضوع را قبول ن��دارم چون جامعه بس��كتبال هيچ گاه رنگ درآمدهای بسيار باالی فوتباليس��ت ها را به خ��ود نخواهد ديد. خود من از س��ال گذشته قرارداد كمتری با مهرام بسته ام. مطمئن باشيد شرايط ما و فوتباليست ها هيچ گاه شبيه به هم نخواهد شد و روزی را نخواهيد ديد كه بازيكن بسكتبال بتواند، حتی نصف بازيكنان تراز اول فوتبال كشور دريافتي داشته باشد. ضمن آنكه سوای دستمزد، امكاناتی هم كه دراختيار تيم های فوتبال گذاشته شده، چندين برابر بسكتبال است. بسكتبالی كه حتی در سطح ملی خود يك سالن اس��تاندارد مورد تاييد فدراس��يون جهانی، برای

ميزبانی رويدادهای بين المللی را ندارد.*تاكنون شده كه يك روز از حضور در عرصه

بسكتبال پشميان شده باشی؟ پشميان كه نه، اما برخی اوقات كه حاشيه ها و مشكالت موجود بيش از حد می شود كمي ناراحت می شوم. با اين حال من با بسكتبال بزرگ شده ام

و با آن زندگی می كنم.*بسياری از كارشناسان بسكتبال ما معتقدند ك�ه با رفتن چهره هايی همچ�ون صمدنيكخواه بهرامی، حامد حدادی، ارس�الن كاظمی، مهدی كامرانی، حامد آفاق و... بسكتبال ايران در آينده نزديك، با يك خال بس�يار ب�زرگ فني و كيفي مواجه خواهد شد. آيا اين مشكل، يك روز دامن

فدراسيون بسكتبال راخواهد گرفت؟كارشناس��ان و ش��ما به ما لطف داريد. اما به شخصه اعتقاد دارم كه جوانان بسيار خوبی اكنون در حال رشد هستند و مطمئنا يك روزی به خوبی هر چه بيش��تر، جای من و امثال بنده را خواهند گرفت. خوشبختانه انگيزه و عالقه ي كافی برای اين جابه جايی نس��ل ها وجود دارد و اميدوارم كه روزی بس��كتبال ايران شاهد چند بازيكن بزرگ نظير حدادی ، نيكخواه ، افاق ، كاظمي و... باش��د. البت��ه نكته ای كه جای تامل دارد اين اس��ت كه متاس��فانه بازيكنان با قامت بلند، بنا به شرايطی كه دليل آن را نمي دانم، در كش��ور ما كم ش��ده

و مربيان ما هم به اش��تباه، از سرمايه گذاری روی بازيكنان با قامت كوتاه تر از 210 و يا 220 سانتي متر امتناع می كنند. به عبارتی، آن ها دنبال لقمه

آماده می گردند كه كم پيدا می شود. NBA اعتص�اب بازيكنان حاض�ر در ليگ*را چگون�ه ارزياب�ی می كن�ی؟ آيا اي�ن اتفاق و اعتصاب باعث افت بس�كتبال آمريكا به عنوان قدرتمندترين كشور صاحب اين رشته نخواهد

شد؟به هر حال من فكر می كنم در اين قضيه حق كامال با بازيكنان حاضر در اين ليگ باش��د. آن ها اتحاديه دارن��د و كامال هماهنگ عمل می كنند. مطمئنا اين اتفاق به نفع كس��ی نيست، اما نكته قابل توجه هماهنگی بسيار زياد بين بازيكنان و باش��گاه های عضو اين اتحاديه اس��ت كه قطعا تا گرفت��ن حقوق كامل خود، از مواضعش��ان عقب

نخواهند نشست.* اگ�ر بخواه�ی ب�ی پ�رده در مورد»محمود

مشحون،« رئيس فدراسيون بسكتبال نظر بدهی، چه مي گويی؟

فقط مي توانم بگويم كه »مشحون« پدر بسكتبال ايران اس��ت. او تمام بازيكنان تي��م ملی را مانند فرزندانش، از صميم قلب دوست دارد و مانند يك

پدر دلسوز آن ها را راهنمايی و نصيحت مي كند.* كوتاه بودن قد برای مهدی كامرانی، مشكلی

ايجاد نكرده است؟بهترين هاي دنيا در پست من هم اغلب كوتاه قد هستند. با اين حال هميشه و در همه بازي ها سعي مي كنم با تالش و كوشش بيشتر اين ضعف را پوش��ش دهم، من با چابكی خود، اين مشكل را كامال برطرف كرده ام، هرچند كه دوباره تاكيد مي كنم، در پستی كه من در آن بازی مي كنم، اكثر

بازيكنان نسبتا همين شرايط را دارند.روزی ن�دارد كامران�ی دوس�ت * مه�دی

فوتباليست شود؟فوتبال را خيلی دوس��ت دارم و در اين ميان با بازيكنانی نظير مجيدی، كاويانپور، سيدعباسی و ... رابطه ي خوبی دارم. جالب است بدانيد كه دوس��تان فوتبالی ام هميش��ه به من مي گفتند كه تو به خاطر سرعت خوبی كه داری مي توانی مانند مهدی مهدوی كيا در فوتبال بدرخشی، اما به هر حال سرنوشت،

ما را به سوی بسكتبال سوق داد.*ي�ك دانش آموز خوب مي تواند يك

ورزشكار حرفه اي هم باشد؟كار س��ختي به نظر مي رسد، اما هيچ چيز غي��ر ممكن نيس��ت. م��ن خودم بس��كتبال را از مدرس��ه ش��هيد باقري ش��هرري ش��روع ك��ردم و در كنار آن تحصيل��م را ه��م انج��ام دادم. دني��اي حرفه اي بسكتبال و به طور كلي ورزش، دنياي پر دغدغه اي اس��ت. برخي اوقات اردوهاي تيم ملي به ش��كلي مي ش��ود كه ما حتي چند ماه خانواده هايم��ان را نمي بيني��م. البته اين را هم بگوي��م كه نابغه هاي علمي ب��ا توجه به تمركز و نبوغي ك��ه دارند، به راحت��ي مي توانند يك

بسكتباليست خوب شوند.* و صحبت پايانی؟

در پاي��ان خداوند متعال و مهربان را ش��اكرم كه حتی يك لحظه مرا به حال خود رها نكرد و بارها در مشكالت و سختی ها راه گشای من بود. در همين خصوص هميش��ه در هنگام عبادت از خالق و پروردگار خود تشكر مي كنم و اميدوارم كه تا آخرين لحظه يار و ياور من باشد. از سوی ديگر از تك تك مربيانم، از جمله احمد مازيستان، علی مال ، س��عيد طاعتی، مهران شاهين طبع، مصطفی هاشمي و... تشكر مي كنم كه من را براي

موفقيت در اين مسير، سخت ياری كردند.

ركوردهای بسكتبال تاكنونبيشترين زمان بازي

دال اليس بازيكن تيم سياتل در 9 نوامبر 1989، 69 دقيقه بازي كرد.اين بازي 5 اور تايم داشت!

بيشترين امتيازويل��ت كمبرلين بازيك��ن فيالدلفيا، در بازي با نيوي��ورك نيكس در 2 مارچ 1982 موفق به

دريافت 100 امتياز شد.بيشترين امتياز در يك نيمه

ويلت كمبرلين در بازي با نيويورك”بااليي”در 2 مارچ 1962 در يك نيمه 59 امتياز آورد.

بيشترين پرتاب موفق ويلت كمبرلين در بازي با نيويورك در دوم مارچ

1962، توانست 36 پرتاب موفق داشته باشد.بيشترين پرتاب

ويل��ت كمبرلين در بازي ب��ا نيويورك، و در دوم م��ارچ 1962، 63 ت��وپ به س��مت حلقه

پرتاب كرد.بيش�ترين پرتاب موفق به س�مت حلقه در

يك كوارترديويد تامپسون بازيكن دنور ناگتس، در بازي با ديترويت پيس��تونز در نهم آوريل 1978، 13

پرتاب موفق به سمت حلقه داشت.بيش�ترين پرتاب موفق در يك بازي، بدون

يك اشتباه در 24 فوريه 1967 ويلت كمبرلين در بازي

فيالدلفي��ا 67رز در برابر تيم بالتيموور بولتز)در حال حاضر واشنگتون ويزاردز نام دارد(توانست 18 پرت��اب موف��ق و 100درصد پرت��اب را به

دست بياورد.بيش�ترين پرتاب سه امتيازي موفق در يك

بازيدر 7 ژانوي��ه 2003 كوب��ي برايان��ت ف��وق س��تاره لس آنجلس ليكرز در مس��ابقه با سياتل سوپرس��ونيكس)منحل ش��ده(، توانست از 18 پرت��اب،12 پرتاب به ص��ورت موفق وارد حلقه

كند.دونيل مارشال بازيكن تورنتو رپتورز در بازي با فيالدلفيا 67رز در 13 مارچ 2005، توانس��ت از 19 پرت��اب،12 پرت��اب را وارد حلق��ه كند.با اينك��ه هر دوي اين بازيكنان توانس��تند 12 پرتاب موفق داش��ته باشند، ولي به دليل اين كه درصد برايانت بهتر بوده است، وي از اين حيث

برتر است.بيشترين پرتاب سه امتيازي در يك بازي

در 15 آپريل 2005، دامون استادمير بازيكن پورتلند در مس��ابقه با گلدن استيتز واريور، 21

پرتاب به سمت حلقه داشت.بيشترين پرتاب آزاد در يك بازي

ويل��ت كمبرلي��ن در 22 فوري��ه 1962 در مسابقه با سنت لوئيس هاكس )در حال حاضر

نامش آتالنتا هاكس مي باش��د(، 34 پرتاب آزاد داشت.

بيشترين پرتاب آزاد در يك نيمهمايكل جردن در 3 دسامبر 1992 در مسابقه با ميام��ي هيت، 23 پرت��اب آزاد در يك نيمه

داشت كه 20 تاي آن موفق بود.بيشترين ريباند در يك بازي

ويل��ت كمبرلي��ن در 24 نوامب��ر 1960 در مس��ابقه با بوستون س��لتيكس، 55 توپ را در

يك بازي ريباند كرد.بيشترين پاس گل در يك بازي

اس��كات اس��كيلز بازيكن اورالندو مجيك در مس��ابقه با دنور ناگتس در 30 دسامبر 1990،

در يك بازي 30 پاس گل داد.بيشترين پاس گل در يك نيمه

باب كوزين بازيكن بوس��تون س��لتيكس در مس��ابقه با ميناپوليس ليكرز )منحل شده(، در

27 فوريه 1959 19 پاس گل داد.بيشترين پاس گل در يك كوارتر

جان لوكاس بازيكن سن انتونيو اسپرز در 15 آوريل 1984، در مس��ابقه با دنور ناكتس و در

كوارتر دوم 14 پاس گل داد.اس��تيو بليك بازيكن پورلتن��د بليزرز در 22 فوريه 2009 و در مسابقه با لس آنجلس كليپرز

در كوارتر اول 14 پاس گل داد.

Page 12: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

2223

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 بسكتبال بسكتبال

ميزگرد پتانسيل هاي بسکتبالي مجتمع باشگاه بسكتبال

مجتمع عالمه طباطبایي

گاه��ي به م��رور زم��ان، صفت هايي براي بعض��ي افراد ي��ا بعضي فعاليت ه��ا ايجاد مي ش��ود كه مورد پذيرش عمومي قرار مي گيرد. از آن جمل��ه ب��راي ورزش بس��كتبال، صفت »دانش��گاهي« جا افتاده اس��ت. اگرچه شايد دليل اصلي اين موضوع، خاستگاه اوليه ي اين رشته )يعني دانشگاه اسپرينگ فيلد امريكا( باش��د، اما گذشته از اين خاس��تگاه، گرايش عمومي جامعه ي علمي به اين ورزش نيز در پايداري اين صفت براي اين رشته ي ورزشي، بي تاثير نبوده است. طبيعي است كه در بين دانش آموزان تيزهوش و موفق مدارس عالمه طباطبايي كه به زودي جامعه ي دانش��گاهي كشور را تشكيل مي دهند، اقبال قابل توجهي به اين رشته ي ورزش��ي وجود داشته باشد. چنانچ��ه در ي��ك نظرس��نجي اينترنت��ي از دانش آم��وزان مجتمع، 25 درصد از ش��ركت كنندگان، موضوع اين رشته ي ورزشي را براي پرداختن در نشريه انتخاب كردند )رتبه ي دوم پس از موبايل كه در دو ش��ماره ي قبل به آن

پرداخته شد(.براي بخش ويژه ي اين شماره، ميزگردي در دبيرستان واحد كارگرشمالي برگزار شد. مدير محترم اين دبيرس��تان جناب آقاي موسوي، با روي باز زمينه ي الزم را براي اجراي اين ميزگرد،

مهي��ا كردند و آقاي كاوه، معاونت فرهنگي اين واحد آموزش��ي نيز، با حضور معني دارشان در

اين نشست، ما را خوشحال كردند.آغازگر صحبت ها آقاي موسوي مدير واحد بودند. ايش��ان پس از خيرمقدم به حاضران و اظهار لطفي كه به واحد نش��ريات داشتند، از اين زاويه وارد بحث ش��دند: »هيات موسس براي فعاليت هاي ورزش��ي، دس��ت م��ا را باز گذاش��ته اس��ت. س��االنه بالغ بر 30 ميليون تومان در اين واحد هزينه مي كنيم تا از سالن ورزش��ي تخصصي و امكانات بهينه براي اين منظور اس��تفاده كنيم، اما اعتقاد داريم هنوز كار بيش��تري در اين خصوص الزم است. چرا ك��ه دانش اموزان ما همچنان كه در مس��ائل آموزش��ي و تربيتي جايگاه وي��ژه اي در بين دانش آموزان سطح شهر و كشورمان دارند، به لحاظ فعاليت هاي ورزشي هم كوشا و مستعد هس��تند. البته جا دارد از اين فرصت استفاده كن��م و جواب پرسش��ي را بدهم ك��ه مكررا دانش آموزان ورزش��كار ما مي پرس��ند. سوال اين است كه چرا دبيرستان عالمه طباطبايي، دانش آموزان ورزش��كارش را در مسابقاتي كه در سطح دانش آموزي برگزار مي شود، شركت نمي دهد. خوشبختانه حضور آقاي شيباني در اين جمع، كه تجربه و اشراف كامل به مسائل

دارند، مي تواند منجر به تاييدي بر پاسخ من شود. واقعيت اين است كه در سال هاي اولي كه بنده مدير دبيرستان شدم، دو يا سه دوره دانش آموزان را براي مسابقات ورزشي ثبت نام كرديم، اما متاس��فانه برگزاري اين مسابقات خيلي بي برنامه بود. ش��ايد بچه هاي ما س��ه يا چهار روز براي ش��ركت در يك مس��ابقه ي فوتب��ال مي رفتن��د و ب��ه دليل جور نش��دن برنامه ه��ا، مسابقه ش��ان ب��ه روز بعد موكول مي ش��د. گاهي براي يك يا دو مس��ابقه يك هفته ي تمام درس بچه ها تحت الش��عاع قرار مي گرفت و از درس عقب مي افتادند. موضوع با اولياي دانش آموزان مطرح شد و بر سر شركت نك��ردن در اين مس��ابقات توافق كلي صورت پذيرفت. البته باز موضوع مسكوت نماند و پس از طرح در جلس��ات متعدد در سطح مجتمع و هيات موس��س، معاونت مستقلي در سطح مجتم��ع با عنوان معاون��ت تربيت بدني پديد آمد، و اكنون زير نظر اين معاونت، مسابقاتي در 5 رشته ي ورزشي بين واحدهاي آموزشي مجتمع برگزار مي گردد. به نظر دوستان دبير ورزش كه خارج از مجتمع هستند، سطح اين مسابقات و نحوه ي برگزاري و برنامه ريزي آن ها به مرات��ب از آن چه در بيرون مجتمع برگزار مي شود، بهتر و ارزنده تر است. البته هنوز اين

شرايط نيز با ايده آل هاي مجتمع فاصله دارد و دوستان ما در اين معاونت همچنان در تكاپو براي تدوين راهكارهاي بهتر، براي مشاركت بيشتر دانش آموزان در فعاليت هاي ورزشي و بهبود مس��تمر برنامه ها هستند. ما معتقديم آن چه بيش از درس هاي مدرسه براي بچه ها الزم است، درس زندگي است و بخشي از اين درس را بچه ها در محل هايي خارج از كالس،

مثل زمين ورزش، آموزش مي بينند.«آق�اي كاوه يك��ي از قديمي ترين همكارن مجتمع عالمه طباطبايي هس��تند و تجربه ي فعاليت در عرصه ه��اي مختلفي را دارند و از ابتداي سال تحصيلي جاري، به عنوان معاون فرهنگ��ي واح��د كارگرش��مالي و البته مدير داخلي اين واحد، فعال هس��تند. ايش��ان در

دوره ي دانش��جويي ب��ه جاي استاد درس تربيت بدني، انجام تمرين��ات ورزش��ي گروهي از بودند. را عهده دار دانشجويان از قضا در بين اين گروه، يكي از موسسين اوليه ي مجتمع نيز بوده است. ورود جناب كاوه از اولين روزهاي تاسيس مجتمع، به اين واسطه صورت مي گيرد. لذا طبيعي اس��ت ك��ه در اين

ميزگرد حاضر باشند. آقاي كاوه:

»ز نيرو بود مرد را راستيز سستي كژي زايد و كاستي«

خوش��بختانه نگاه مجتمع ب��ه دانش آم��وزان چند بعدي است و اگر انتظارات آموزش از بچه ها باالست، باعث نمي شود

كه مس��ائل فرهنگي و ورزش��ي مورد غفلت ق��رار گيرد. با توجه به مش��كالتي كه جناب موس��وي اش��اره فرمودند، غالبا دانش آموزان ما در مس��ابقات انفرادي آم��وزش و پرورش ش��ركت مي كنند و هميشه بهترين مقام ها را در سطح منطقه به دست مي آورند. به خصوص در رشته هاي ش��طرنج و تنيس روي ميز كه بيش��تر جنبه ي انفرادي دارند، دانش آموزان مدرسه ي ما در س��طح منطقه شناخته شده هس��تند، به ط��وري كه چند س��ال قبل كه بنده دانش آموزان را براي مس��ابقات منطقه مي ب��ردم، يك بار كمي دير رس��يديم. خوب تص��ور مي كرديم ك��ه به كاره��اي مقدماتي ش��روع مس��ابقات نمي رس��يم، اما ديديم كه برگزاركنندگان مس��ابقات منتظر مانده اند تا بچه هاي ما برسند. چرا كه جايگاه ورزش اين بچه ها در ذهن همه ي دوستان منطقه در حد

سرگروهي است و الزم دانسته بودند كه براي قرعه كشي، حتما يكي از مهم ترين سرگروه ها حاضر باش��د. اقبال بچه هاي مدرسه ي ما به بس��كتبال هم كمتر از بقيه ي واحدهانيست. شايد بيشتر هم باشد، به طوري كه اميدواريم در مسابقات سال جاري مجتمع، بچه هاي ما

بتوانند رتبه ي نخست را كسب كنند.«آقاي ش�يباني معلم ورزش��ي كه عالقه ي بيش��تري به بس��كتبال، در مقايس��ه با ديگر رش��ته هاي ورزش��ي دارد، در ابتدا مختصري از تاريخچ��ه ي ورزش بس��كتبال گفتند و به محدوديت امكانات اين رش��ته ي ورزشي، نه تنه��ا در س��طح آموزش و پ��رورش، بلكه در سطح كشور اشاره كردند. از جمله اين كه، فقط يك سالن بسكتبال استاندارد در كشور وجود

دارد، آن هم در مجموعه ي ورزش��ي آزادي، كه تنها براي مس��ابقات مورد اس��تفاده قرار مي گيرد. آقاي شيباني در خصوص ويژگي هاي يك بسكتباليس��ت، چنين گفتن��د: »از نظر

كارشناسي، بهترين سن براي شروع تمرينات بسكتبال در 8 سالگي است. البته كسانی هم هس��تند كه در دوره دبيرستان به اين ورزش رو مي آورند و با تالش بيشتر مي توانند خوب ظاهر ش��وند. كس��اني كه در بسكتبال موفق هستند، غالبا قد بلند هستند. تاثير بسكتبال در بلندتر شدن قد اشخاص جزيي است. بلند قد بودن، يك عامل ژنتيكي دارد. البته وقتي ژن كس��ي بالقوه به گونه اي باشد كه باالخره قد او بلند شود بسكتبال مي تواند براي به فعل درآمدن اين ويژگي تاثير مثبت داشته باشد. با امكانات امروز از همان 8 سالگي، با خطاي بسيار ناچيزي، قد نهايي افراد قابل پيش بيني اس��ت و در حال حاضر آكادمي ملي المپيك

كشور هم، اين كار را انجام مي دهد.«دانش آموز مرادي محس�ن پايه ي سوم است. او يك سال و نيم اس��ت كه به اين ورزش روي آورده و در همي��ن مدت موفقي��ت و پيش��رفت قاب��ل مالحظه اي داش��ته است. وي مي گويد: »من بنا داشتم زودتر از اي��ن به بس��كتبال بپردازم، ام��ا بنا به داليلي نش��د. به هر حال كمي دير ش��روع كردم. در ابتدا در س��الن رسالت زير نظر آقاي »افسرنيا« شروع به كار كردم. بعد از 2 ماه، ايشان من را براي تيم »شركت ملي گاز« در رده ي سني نوجوانان انتخاب كردند. س��ال قبل در اين تيم بازي كردم و با اين تيم توانستيم مقام پنجم را كسب كنيم. از ابتداي امسال وارد رده ي سني جوانان در همان باشگاه شدم. تيم جوانان شركت ملي گاز، پارسال در ليگ دسته 2 توانست قهرمان شود و به اين ترتيب، امسال اين تيم به دسته يك صعود كرده است و براي من مهم است كه توانستم در مدت كوتاهي در پست 5 يك تيم دس��ته يك، حاضر شوم. البته در حال حاضر برنامه اي دارم كه با تقويت بدنم بتوانم س��ال بع��د، بهتر از حاال هم ب��ازي كنم. خوب اين كار با توجه به اين كه س��ال آينده كنكور هم دارم، سخت است. به خصوص كه به شخصه دوست دارم »برق شريف« قبول شوم. به هر حال س��عي خود را خواهم ك��رد تا خدا چه بخواهد. در آينده اميداورم بتوانم بورس��يه ي تحصيلي از يك دانشگاه خوب خارجي بگيرم، چرا كه در چنين دانشگاهي مي توان به خوبي

بسكتبال را هم ادامه داد.«

ساالنه بالغ بر 30 ميليون تومان در اين واحد هزينه مي كنيم تا از سالن ورزشي تخصصي و امكانات بهينه براي اين منظور استفاده كنيم، اما اعتقاد داريم

هنوز كار بيشتري در اين خصوص الزم است

Page 13: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

2425

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 بسكتبال بسكتبال

آق��اي ش��يباني در ادام��ه ي صحبت هاي دانش آموز مرادی توضيح مي دهد كه داشتن تخصص در يك رش��ته ي ورزش��ي، تاثير به س��زايي در ارائه ي بورس تحصيلي، توس��ط دانشگاه هاي سرشناس دارد. عالوه بر اين كه امكانات و حقوق خوبي در اختيار دانشجويان قرار مي گيرد. آقاي مرادی خودش »ارس��الن كاظمي« را مثال مي زند كه بازيكن تيم ملي

است و در پست 4 بازي مي كند.نيما وزيري، دانش آموز ديگري است كه در اين ميزگرد حضور دارد. او نيز در پايه ي سوم مشغول به تحصيل است. از او مي خواهيم در مورد خودش، تجربيات و ديدگاه هايش برايمان

بگويد. »من براي آموزش و بازي بسكتبال به باش��گاهي مراجعه نكردم. به نوعي بسكتبال را ب��ه صورت Street Park ي��ا »خياباني« پي گي��ري كرده ام. حتي براي آموزش قوانين اين بازي ه��م، كالس يا دوره اي نگذرانده ام. اما در جمع بسكتباليست هاي محلي )پارك ها يا اصطالحا خياباني ها(، آن ها را ياد گرفته ام. نزديك به س��ه سال اس��ت كه بازي مي كنم، اما چون در تيم ثابتي نبوده ام، به طور رسمي درگير مسابقات نشده ام. در اين شاخه اي كه بسكتبال خياباني گفته مي شود، هدف صرفا داشتن يك تفريح مفيد است. در اين شاخه، تكنيك فردي خيلي مهم اس��ت. در صورتي ك��ه در ورزش باش��گاهي، تاكتيك جمعي و كار تيمي خيلي مهم تر اس��ت. در اين دو سه س��ال كه مشغول اين بازي هستم ديده ام كه بازيكنان خيلي خوبي در بس��كتبال خياباني هس��تند كه الزم است توس��ط متوليان اين ورزش شناسايي شوند و در تيم هاي باشگاهي يا حتي ملي به كار گرفته شوند. اما متاسفانه اين ام��ر متولي خاصي ندارد. نكته ي ديگري

كه باي��د در مورد بس��كتبال خياباني بگويم اين اس��ت كه چون بازيكنان در اين ش��اخه از هي��چ ضابطه اي عبور نكرده اند، دوس��تي و همراهي با آن ها، هوش��مندي و دقت خاصي را مي طلبد. از هر رده ي س��ني و فرهنگي در اين گروه ها حاضر هستند و هيچ نظارتي هم بر عملكرد رفتاري و تخصصي آن ها نيس��ت. بنابراين ممكن اس��ت، تبعات��ي منفي در پي

داشته باشد.«سومين دانش آموز ش��ركت كننده در اين ميزگرد، آريا رش�تچيان است. او از 8 سالگي وارد اين ورزش ش��ده و مي داند كه قدش از اين كه هست، يعني 183 سانتي متر، بلند تر

نمي شود. بنابراين در پست سه بازي مي كند. او يك بازيكن سرعتي است. از او مي خواهيم درباره سوابقش به اختصار توضيح دهد: »من از باش��گاه انقالب ش��روع كردم. بعد از مدتي توسط مربي اين باش��گاه به باشگاه مبتكران معرفي ش��دم. كالس چهارم ابتدايي بودم كه در باش��گاه مبتكران با جناب آقاي ش��يباني، دبير محترم ورزش اآلنمان آشنا شدم و افتخار شاگردي ايشان را پيدا كردم. در همين سال براي تيم آموزش��گاه هاي تهران انتخاب شدم و براي مسابقات كشوري به رامسر رفتم. بعد از اين مس��ابقات، ديگر حضور در مس��ابقات باشگاهي يكي از برنامه هاي معمول من شد. ما با تيم منطقه 2 در دو سال متوالي توانستيم به نايب قرماني برس��يم و با تيم مبتكران هم، توانس��تيم مقام ه��اي خوب مختلف��ي را به دس��ت بياوريم. من به بسكتبال خيلي عالقه دارم. معتق��دم اي��ن ورزش نس��بت به ديگر رش��ته هاي ورزش��ي، به خصوص فوتبال، از سطح كالس باالتري برخوردار است. شما به يك باشگاه بس��كتبال كه مي رويد، مي بينيد

كه س��طح فرهنگي افراد حاضر در باش��گاه، باالتر از يك باش��گاه فوتبال است. حاشيه ها و رفتارهاي غيرورزش��ي كه در فوتبال فراوان وجود دارد، اصوال از زمين بسكتبال دور است. اين حاش��يه ها در فوتبال به قدري است، كه ه��ر هفته براي چندين برنامه ورزش��ي مثل »90« خوراك الزم فراهم مي شود اما در كل س��ال يك نمونه برنامه ي 90 براي بسكتبال

نمي توانند بسازند.« در خاتم��ه ي اين ميزگرد خواس��تم ببينم كه اگر بنا باش��د ورزش بسكتبال در مجتمع عالم��ه طباطبايي جدي ش��ود، چه اقدامات و چ��ه مي��زان هزين��ه اي الزم اس��ت و چه

جايگاهي براي تيم بس��كتبال مجتمع، قابل تصور اس��ت. نظر كارشناس��ي آقاي شيباني قاب��ل تامل بود: »مجتمع ب��ا صرف هزينه اي در حدود 20 ميليون تومان )با داشتن زمين تمرين و در صورت نداش��تن زمين، با مبلغي در ح��د 35 ميلي��ون توم��ان(، مي تواند يك تيم باش��گاهي داشته باشد. اين تيم در مدت

يكسال قطعا مي تواند از دسته ي 2 به دسته ي يك صع��ود پيدا كند و در صورت اس��تمرار برنامه ريزي و تامي��ن هزينه ها، در يك دوره سه ساله، تيم تشكيل شده مي تواند در سطح كش��ور مطرح ش��ود. در اين صورت مي توان برنامه ريزي منسجمي داشت كه دانش آموزان از دوره ي راهنمايي جذب ش��وند و تا بعد از فارغ التحصيلي از دبيرس��تان ني��ز، به عنوان دانش آموختگان، عضو اين باش��گاه باش��ند. باش��گاه عالمه مي تواند چند تيم در رده هاي سني مختلف داشته باشد. در حال حاضر در كش��ور ما برنامه اي براي بازگشت اين هزينه متصور نيست، مگر از بعد تبليغاتي آن. اما اگر

در آينده انتقال بازيكن از يك باشگاه به باشگاه دير معمول ش��ود، كه بعيد هم نيست، انتقال يك بازيكن مي تواند هزينه هاي چند سال كل باشگاه را جبران كند. باشگاه مبتكران كه در اين جلس��ه صحبتش زياد پيش آمد، همين

كار را مي كند. بس��يار هم موفق ب��وده. بازيكنانش به اين

باشگاه تعصب دارند. معمول است كه باشگاه ها به بازيكنان حقوق مي دهند، اما در مبتكران نه تنها حقوق نمي دهيم، بلكه شهريه هم دريافت مي كني��م. با اين حال ش��رايط و خدمات به قدري خوب است كه بچه ها حاضر نيستند از اين باشگاه بروند. عالمه هم با توجه به جايگاه و نگرش��ي كه دارد، قطعا مي تواند اين الگو را

پياده كند و حتي، بهتر از اين هم باشد.« اين طرح چنان نظر دانش آموزان حاضر در ميزگ��رد را جلب كرد و آن ها را به ذوق آورد كه هر كدام براي عملي شدن آن پيشنهادها

و مطالب جالبی مطرح كردند.نيم��ا وزيري: »معموال اين طور اس��ت كه

بچه هاي��ي كه در عالم��ه درس مي خوانند و خوب بس��كتبال بازي مي كنن��د، طبيعتا در حال حاضر عضو يك تيم باش��گاهي هستند. بعض��ي از آن ه��ا قرارداد دارن��د و حقوق هم درياف��ت مي كنن��د. لب��اس ورزش��ي، لباس تمري��ن و بس��ياري امكان خ��وب ديگر را از باش��گاه فعلي ش��ان دريافت مي كنند. باشگاه عالم��ه بايد بتوان��د جذابيت هايي ايجاد كند كه دانش آموزانش حاضر شوند باشگاه شان را عوض كنند. حقوق، امكانات و سالن استاندارد، بخشي از اين جذابيت هاست. اما اعتبار و شان تيم و باش��گاه و اين كه پيش بيني ش��ود چه جايگاهي در سطح كشور را از آن خود خواهد

كرد، مهم تر از آن هاست.«آريا رشت چيان: »من مطمئن هستم عالمه مي تواند تيم بس��كتبالي در س��طح قهرماني كش��ور داشته باشد. بس��ياري از بچه ها را در واحدهاي مختلف عالمه مي شناس��م كه اگر خوب س��ازماندهي شوند، تش��كيل يك تيم فوق العاده را خواهند داد. من شخصا تجربه ي اين را دارم و چند بار عضو يك تيم دس��ته 2

شده ام، با اين نيت كه تيم به دسته ي 1 صعود كند و اين هدف هم، به دس��ت آمده است. با اين تجربيات، مطمئن هس��تم كه مي توانيم

موفق باشيم.«محسن مرادي: باشگاه مبتكران اگر خيلي موفق اس��ت، يك��ي از داليلش حض��ور افراد خبره و باتجربه اي مثل همين آقاي ش��يباني اس��ت. آقاي ش��يباني 5 س��ال پشت سر هم مربي نونهاالن تيم بس��كتبال تهران بوده اند و در عين حال، آن 5 س��ال، اين تيم قهرمان كش��ور شده اس��ت. ايش��ان مدتي نيز مربي تي��م راه آهن بوده اند و در ح��ال حاضر مدير فني باش��گاه مبتكران هس��تند. حضور اقاي

شيباني در مجتمع عالمه طباطبايي، فرصت مغتنمي اس��ت كه خوب اس��ت منجر به اين

اتفاق بشود.«آقاي موسوي در خاتمه از جناب شيباني و جناب كاوه كه زحمات مربوط به امور تربيتي و فرهنگي مدرسه را عهده دار هستند، تقدير و تش��كر كرده و اشاره كردند به تجربه اي كه شخصا شاهد آن بوده اند: »تيم شهيد منصوري در قرچك ورامين، توسط چند نفر از بچه هاي مدرسه ي ما، ابتدا در يك خيابان بنيان گذاري شد. آقاي منصوري دانش آموز مدرسه اي بود

كه خود من مدير آن بودم. پس از ش��هادت ايشان، برادر و چند نفر از دوس��تانش اين تيم را راه اندازي كردند. يكي دو سال قبل من شنيدم كه ارزش گذاري اين باش��گاه تا چند ميليارد تومان مطرح شد، اما به دليل اين كه نام آن ش��هيد عزيز روي تيم بود، حاضر نش��دند آن را واگذار كنند. به اين ترتيب، اين پتانسيل براي مجتمع نيز مي تواند در چند سال آينده سود قابل توجهي داشته

باشد.«

آقاي رحمان موسويمدير دبيرستان

آقاي جالل كاوهمعاون فرهنگي

آقاي مجيد شيبانيدبير ورزش

آريا رشتچياندانش آموز پايه ي سوم

محسن مراديدانش آموز پايه ي سوم

نيما وزيريدانش آموز پايه ي سوم

محسن مرادي: براي من مهم است كه توانستم در مدت

كوتاهي در پست 5 يك تيم دسته يك، حاضر شوم. البته در حال حاضر برنامه اي دارم كه با تقويت بدنم بتوانم سال

بعد، بهتر از حاال هم بازي كنم. خوب اين كار با توجه به اين كه

سال آينده كنكور هم دارم، سخت است. به خصوص كه

به شخصه دوست دارم »برق شريف« قبول شوم

آريا رشت چيان: كالس چهارم ابتدايي بودم كه در باشگاه

مبتكران با جناب آقاي شيباني، دبير محترم ورزش اآلنمان آشنا شدم و افتخار شاگردي ايشان را پيدا كردم. در همين سال

براي تيم آموزشگاه هاي تهران انتخاب شدم و براي مسابقات كشوري به رامسر رفتيم. بعد از اين مسابقات، ديگر حضور در مسابقات باشگاهي يكي از

برنامه هاي معمول من شد.

Page 14: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

2627

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون بسكتبال

پرهاي زمزمه/ حميد قنبري/ 28مقايسه دو گوشي مطرح دنيا/ محمدرضا فاضليان/ 32

مخترعين چگونه مي انديشند؟/ 34ديوار.../ يونس نعمت زاده/37

قاطع و مهربان/ پوريا كارگشا/ 37خاطراتي كه بايد دوخت/ محمد قمري/38

خواب و بيداري /اميرحسين ثنايي فرد/ 40مناجاتي با خدا/ پوريا كارگشا/ 40

گوناگون

بخش چهارم

آيا مي دانيد:دردي كه هنگام دويدن در پهلوي ش��ما عارض مي ش��ود، به علت تحرك عضله ديافراگم است. خستگي عضله ديافراگم كه در اثر حركت عارض مي شود، باعث به وجود آمدن درد پهلو مي ش��ود. اين درد غالبا در افراد تمرين نكرده و يا كس��اني كه دير غذا خورده اند، به وجود مي آيد. »تمرينات مس��تمر باعث تقويت عضله ديافراگم مي شود، به طوري كه بعد از مدتي متوجه خواهيد شد

كه ديگر پهلوي شما هنگام دويدن درد نمي گيرد.«

آيا مي دانيد:عرق كردن نشانه الغر شدن و كم شدن وزن بدن نيست. هنگام عرق كردن وزن آب ب��دن كاهش مي يابد، در صورتي ك��ه براي كم كردن وزن بدن ،بايد

چربي هاي اضافي را »با تمرين هاي آهسته و طوالني به تدريج سوزاند.«

آيا مي دانيد: هنگام ورزش در گرماي ش��ديد، پوش��يدن كاور و بادگير پالستيكي مضر اس��ت. زيرا مانع خنك ش��دن بدن از راه تعريق مي گردد و ورزش��كار را دچار

گرمازدگي مي كند.

آيا مي دانيد:ورزش در يك هواي معمولي باعث مي ش��ود، وزن بدن در اثر عرق كردن يك كيلوگرم كم ش��ود و اگر هوا گرم باش��د و شدت تمرين زياد، مقدار آب از دست رفته بدن به 2 و حتي 3 كيلوگرم خواهد رسيد. »بنابراين نوشيدن آب در بين تمرينات و يا مسابقات ورزشي نه تنها هيچ گونه ضرري براي ورزشكار

ندارد، بلكه مفيد نيز هست.«

آيا مي دانيد:در افراد چاقي كه ورزش را براي كم كردن وزن خود انتخاب مي كنند، در ابتدا به علت سوختن چربي ها و جايگزين شدن پروتئين ها، بر حجم عضالت اضافه شده، در نتيجه وزن بدن باال خواهد رفت. زيرا وزن مخصوص عضله بيشتر از چربي هاست و اين نبايد باعث نگراني افراد شود، چرا كه با تداوم در ورزش، بدن تناسب مطلوب خود را پيدا كرده و اين افراد از اندام و وزن متناسب برخوردار خواهند شد. توصيه مي ش��ود افراد بسيار چاق، براي كم كردن وزن بدن در كنار ورزش كردن، رژيم

غذايي )مراجعه به پزشك متخصص تغذيه( را نيز رعايت كنند.

آيا مي دانيد:ورزش شايس��ته و مطلوب آن اس��ت كه روحيه فت��وت و جوانمردي را در ش��خص زنده و مس��تحكم كند، پس ورزش��كار نبايد خواهان نابودي و زبوني رقيب خود باش��د، بلكه بايد در صدد تقويت قواي جس��ماني خود و باالبردن تكنيك و يادگيري فنون جديد باش��د تا به وسيله اين ابزار، موجبات پيروزي

خود را فراهم ساخته و شيريني موفقيت را بچشد.

آيا مي دانيد:ورزش چاره فرآيند خس��تگي اس��ت. فرآيند خستگي در اثر كم شدن مواد قندي و ذخيره گليكوژن عضالت و يا جمع ش��دن اسيدالكتيك در آن ها و يا هر دو عامل بروز مي كند. براي به تاخير انداختن خس��تگي، عوامل زير موثر

هستند:1- جلسات تمريني منظم و مستمر داشته باشيد و آن را قطع نكنيد.

2- جلس��ات اوليه را با فش��ار كمتري آغاز كنيد و در هر جلسه به تناسب، فشار تمرين را افزايش دهيد.

3- قبل از شروع تمرينات اصلي، بدن را با تمرينات كششي، دوهاي آهسته و تمرينات سبك و ساده، گرم كنيد.

4- بين تمرينات سنگين، استراحت كافي داشته باشيد.5- بعد از اتمام تمرينات اصلي، بدن را آهس��ته آهسته با تمرينات كششي

و دوهاي آهسته، سرد كنيد.6- بعد از هر جلسه تمرين، استحمام كنيد.

7- براي جذب اسيد الكتيك در عضالت، بهتر است از دويدن هاي آهسته با زمان نسبتا طوالني استفاده كنيد.

8- قب��ل و بعد از هر جلس��ه تمرين، از مواد قن��دي براي باال بردن ذخيره گليگوژني عضالت و كبد استفاده كنيد.

آيا مي دانيد:تعداد ضربان قلب در حالت نشس��ته بيش��تر از حالت خوابيده و در حالت ايس��تاده بيشتر از نشس��ته و در حال راه رفتن بيش��تر از ايستادن است. پس خوب اس��ت بدانيد قلب جواناني كه بيش��تر ورزش مي كنند، از قلب جواناني كه كمتر ورزش مي كنند، بهتر رش��د كرده و تكامل مي يابد و همچنين حجم خوني كه قلب در بدن جريان مي دهد در جوانان ورزش��كار، به مراتب بيش��تر

از غيرورزشكاران است.

ورزش و تندرستينويسنده: ابراهيم محسنيمعاون تربيت بدني مجتمع

Page 15: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

2829

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون گوناگون

حميد قنبري )تهران_1353( از س�ال 1373 به نوازندگي تمبك نزد استاد بهمن رجبي پرداخت. وي كارشناس موسيقي از دانشگاه سوره است. همكاري با گروه هاي »آفتاب«، »مهر پويا«، »آفاق«، »آوا« و »مهتاب« و اجراي كنسرت در داخل و خارج از ايران بخشي از فعاليت هاي حميد قنبري بوده است. اما عمده ي فعاليت وي در س�ال هاي اخير همكاري او با گروه »ش�هناز« و استاد محمد رضا شجريان است. اجراي كنسرت در داخل ايران، همچنين همراهي گروه در تورهاي اروپا، آمريكا، كانادا و استراليا با گروه »شهناز« از ديگر فعاليت هاي وي بوده است.همكاري در اجراي آلبوم هاي »سايه روشن مهتاب«، »آتش و ني«، »مي شنيدم از پرنده« و »چرخ گردون« و همچنين همكاري در اجراي آلبوم براي ساز هاي كوبه اي »كوتاه« و ويرايش كتاب آقاي امير ناصر افتتاح در نوازندگي تنبك، نشان از پر كار بودن اين نوازنده ي چيره دست است. به بهانه ي انتشار آلبوم جديد وي، »پر هاي زمزمه« و نيز اجراي كنسرت اخير ايشان

در لندن به همراه عليرضا قرباني، جوانه انديشه گفت وگويي با وي داشته كه مي خوانيد:

-براي خيلي ها مهم اس�ت بدانند يك هنر مند چه مسيري را طي مي كند تا به جايگاه حرفه اي برسد، شما اين مسير را چه گونه

طي كرديد؟مث�ل تم�ام جوانان�ي كه ب�ه موس�يقي عالقه دارند، آغاز كار موس�يقي براي من آسان نبود. مخالفت هايي از س�وي خانواده وجود داش�ت. به همين دليل بعد از اتمام دوره ي دبيرس�تان، رش�ته ي تحصيلي ش�يمي كاربردي را انتخاب كردم، اما به دليل عالقه وافري كه به موس�يقي داش�تم، آن را رها كرده و در رشته ي موسيقي ادامه تحصيل دادم. در كودكي، غير حرفه اي كار مي كردم و بعد از آشنايي با آقاي رجبي، كار برايم

جدي تر شد و مسير زندگي ام تغيير كرد.-اولين معلم تنبكتان آقاي رجبي بود؟

خير، معلم هاي ديگري هم داشتم كه متاسفانه نتوانستند به صورت مناسب، خط را به من معرفي

كنند. به صورت پراكنده كار مي كردم.-چند سال خدمت آقاي رجبي بوديد؟

سال 73 شروع كردم و حدود دو سال در خدمت ايشان بودم.

-كس�ان ديگري بودند كه به ش�ما كمك كرده باشند؟

دوستان خوبي داشتم كه موسيقي كار مي كردند و وقتي درس�ي را ياد مي گرفتيم با هم تمرين

مي كرديم.-از كدام موزيسين ها تأثير گرفتيد؟

مطمئنا قبل از اين كه آموختن موسيقي به صورت آكادميك اتفاق بيافتد، از طريق شنيداري، اتفاق مي افت�د. من س�عي مي كردم تم�ام آلبوم هاي موسيقي توليدي را بشنوم و مطمئنا صداهايي

كه مي شنيدم، رويم تاثير مي گذاشت.-به صورت خاص از كسي تاثير نگرفتيد؟

اولين آلبوم تك نوازي تنبكي كه ش�نيدم، كار آقاي تهراني بود. اين اولين آلبوم تك نوازي اي

بود كه مي شنيدم.-آيا از نوازندگان محلي س�ازهاي كوبه اي

تاثير گرفته ايد؟بله. در كارهايم هميشه به تكنيك ها و نوع نگاه

نوازندگان به ريتم ، توجه داشته ام.-به چه شيوه اي تنبك نوازي مي كنيد؟

ب�ه ص�ورت عملي فق�ط مكتب آق�اي رجبي را تجرب�ه كرده ام. اما س�اير ش�يوه ها را گوش مي ده�م و حتما به صورت غير مس�تقيم رويم

تاثير گذاشته است.-چه شد كه از ميان معلم هاي پراكنده اي كه

داشتيد، آقاي رجبي را انتخاب كرديد؟زماني كه فعاليت هاي هنري، پوش�ش رسانه اي مناس�بي ندارن�د و آم�وزش عمومي ص�ورت نمي گيرد، براي پيدا كردن مكتب مناسب خود هنرجوها به تحقيق و جست و جو مي پردازند. معلم هايي كه پيش از آقاي رجبي داش�تم، اين امكان را به من دادند تا پله بعدي را بشناس�م. آشنايي با ايشان خيلي براي من مفيد بود. بعد از درك محضر ايش�ان، واقع�ا پرونده آموزش

حضوري براي من بسته شد.-چه ويژگي بارزي در ايشان ديديد؟

از اول اين حس را نسبت به آقاي رجبي نداشتم، ام�ا به م�رور زمان ب�ا مقايس�ه هايي كه صورت دادم به برتري روش آموزش�ي ايشان پي بردم. مكتب ايشان بسيار جامع و منظم است و بعد از درك محضر ايشان، احساس كردم ديگر نياز به

آموختن حضوري ندارم.-تم�ام تكنيك ها را در همان دو س�ال فرا گرفتي�د يا پس از آن به ص�ورت خود آموز

كار كرديد؟پ�س از آن دو س�ال، ب�ه تمري�ن هم�ان مت�د مي پرداختم. هنوز در تمرين بعضي از تكنيك ها به نكات تازه اي پي مي برم كه اين موضوع عمق

مكتب را مي رساند.-تفاوت ش�يوه آقاي تهراني و آقاي رجبي

در چيست؟حضور آقاي تهراني در موسيقي ايران غير قابل انكار اس�ت، بعد از ايشان تمام اساتيد به دنبال كامل كردن يا رفع نواقص شيوه ي ايشان بوده اند.

آقاي رجبي هم حتما از ايشان تاثير گرفته اند.-آقاي رجبي هنوز به تدريس مي پردازند؟

بله، ايشان هنوز در زمينه آموزش موسيقي فعال هستند.

-تنب�ك ن�وازان حرفه اي ح�ال حاضر چه كساني هستند؟

در حال حاضر، آقايان اسماعيلي، آقاي فرهنگ ف�ر، آقاي افتتاح و آقاي عي�ان، از تنبك نوازان

برجسته روزگار ما هستند.-برخي معتقدند تنبك نتوانسته جايگاه خود را در هم نوازي موسيقي ايراني پيدا كند، نظر

شما در اين مورد چيست؟به نظ�ر من توجه افراطي به تكنيك هاي س�از، يكي از داليل اين موضوع است. بهتر است توجه تنبك نوازان به سمت ريتم معطوف شود. شنيدن موس�يقي نواحي ديگ�ر نظير تركيه و س�وريه مي توان�د به اين امر كمك كن�د. در حال حاضر در بيشتر كارهايي كه مي شنويم، بحث تكنيك و س�رعت مطرح اس�ت. فكر مي كنم علت اين موضوع، شنيدن موسيقي هايي است كه بيشتر پخش و شنيده مي شوند. موسيقي هايي كه عموما بيت ه�ا، بيت هاي كوتاه دو ضربي و چهار ضربي هس�تند و اين شنيده شدن و جاذبه اي كه براي اجرا ايجاد مي كند، بچه ها به آن س�مت كشيده ش�ده اند. اما به نظر من كس�ي كه كار تخصصي مي كند، بايد به ريتم توجه خاصي داشته باشد. ريتم بستري است كه ساير قسمت ها را در خود

جاي مي دهد.-با تمام تكنيك هايي كه نوازنده روي س�از اج�را مي كند، در همن�وازي، صداي تنبك را كمتر مي ش�نويم، به نظر ش�ما علت اين

موضوع چيست؟بخ�ش زي�ادي از اي�ن موض�وع به ن�گاه خاص آهنگسازان و ميكسرها بر مي گردد. حتي اخيرا، سعي در پايين نگه داشتن صداي سازهاي كوبه اي

مي ش�ود. شايد دليل اين كار زياد بودن جمله ها باشد. ولي اگر آهنگساز جايگاه ساز كوبه اي را در

اثرش بشناسد، اين اتفاق نمي افتد.-بعض�ي از نوازندگان حرف�ه اي تنبك، زير بار ريتم نوازي نمي روند و بيشتر به نواختن تكنيكي تمايل دارند. به نظر شما چرا اينگونه

است؟متاسفانه در نگاه آهنگسازان ما سازهاي كوبه اي در حاشيه بوده اند، اگر نوازنده تنبك احساس كند كه در گروه جايگاه خوبي دارد و بين ساز او و ساير سازها تفاوتي قائل نشده اند، به راحتي يك ريتم ساده را اجرا مي كند. البته هم اكنون، اين موضوع

تا حدود زيادي حل شده است.-هنر جوياني كه در ابتداي راه هستند، در مواجهه با مكتب ه�اي مختلف دچار نوعي سر در گمي مي شوند، توصيه شما به ايشان

چيست؟براي هنر جويي كه تازه شروع به آموختن تنبك مي كند، انتخاب س�بك زياد موضوعيت ندارد. انتخ�اب س�بك پس از آش�نايي با كليت س�از

صورت مي گيرد.-ش�ما وقتي تنبك اس�تاد فرهنگ فر را با تار استاد لطفي مي شنويد، صداي تنبك به راحتي ش�نيده مي شود و مخاطب را راضي مي كند، اما هم اكنون اين گونه نيس�ت. به

نظر شما دليل اين موضوع چيست؟قسمت اعظم اين موضوع مربوط به فيزيك ساز است، در قديم، تنبك بيشتر از پوست بز تهيه

گفت وگوي جوانه انديشه با حميد قنبري نوازنده ساز هاي کوبه اي در گروه شهناز

ما در بخش آموزش موسيقي

دچار مشكل هستيم. در

يک سيستم آموزشي قدرتمند

مي توان تمام روش ها را جمع

بندي كرد. اما عمال اين اتفاق

نمي افتد

،،

،،

مصاحبه كننده: محمدرضا ساختمانگرواحد نشريات مجتمع

Page 16: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

3031

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون گوناگون

مي ش�د كه پوست نازكي اس�ت و حجم صداي زيادي توليد مي كند. اين روزها به دليل س�ليقه ش�نيداري مخاطبان، بيش�تر س�ازها از پوست گوساله يا شتر تهيه مي شوند كه به علت ضخامت

بيشتر، حجم صداي كم تري توليد مي كند.-تنبك در موس�يقي اقوام چ�ه جايگاهي

دارد؟تنبك در موس�يقي اقوام حضور دارد، اما در هر ناحيه رنگ بوي آن ديار را به خود گرفته اس�ت. در تنبك نوازي محل�ي، تكنيك هاي نوازندگي حض�ور كم رنگ تري دارن�د و نوازنده ريتم هاي س�اده تري مي نوازد. تف�اوت ديگر حجم صداي دو ساز است. حجم صداي تنبك محلي، به علت كار كردي كه در جشن هايي كه معموال در فضاي باز اجرا مي شوند دارد، به مراتب از تنبك شهري

بيشتر است.-به فكر افتاده ايد در ساخت بدنه تنبك از ماده ديگري استفاده كنيد تا صداي بهتري

بدهد؟كه�ن ترين تنبك ه�ا از جنس چوب يا س�فال هس�تند. در برخ�ي مناطق كرد يا لر نش�ين از تنبك هاي فلزي استفاده مي شود كه به نظر من دليل اين موضوع ارزان بودن فلز است. خود من ماده اي بهتر از چوب براي س�اخت بدنه تنبك

سراغ ندارم.-آيا با شيوه نت نويسي فعلي مي توان تمام ري�زه كاري هاي نواختن تنب�ك را مكتوب

كرد؟مانند تمام س�ازها، ريزه كاري هايي هستند كه

در ن�ت جاي نمي گيرند و هنرجو با نگاه كردن و تقليد از دست استاد به آن ها پي مي برد. هر چند مي ت�وان با نت كليت قطعه را نمايش داد، اما در

حين اجرا بايد از حافظه هم كمك گرفت. -س�از تنبك از قديم به شكل امروزي بوده

است؟از نظر س�اختار بله، اما اولين باري كه نت نگاري غربي براي اين ساز نوشته شد، كار استاد تهراني

بود.-كلمه تنبك براي اين ساز مناسب تر است

يا ضرب؟كلمه تنبك ب�ه علت نوع اصواتي كه اين س�از توليد مي كند، روي آن گذاشته شده است و كلمه

مناسب تري است.-آي�ا مي ت�وان از طلق به جاي پوس�ت در

ساخت تنبك استفاده كرد؟مطمئنا مي توان اين كار را كرد، اما در آن صورت

ساز صداي مناسبي توليد نمي كند.-بهتري�ن چوب براي س�اخت تنبك كدام

است؟معموال از چوب گردو استفاده مي شود، اما چوب

توت هم صداي خوبي دارد.-براي نواختن تنبك، چه نوع فيزيك بدني

اي مناسب تر است؟در س�بك هاي مختل�ف با هم ف�رق دارد، اما به صورت كلي انگشت هاي كشيده مناسب تر است. هر چند با فيزيك معمول هم مي توان اين ساز را به صورت حرفه اي نواخت. انگشتان استاد ملك

يا استاد تهراني هم كشيده نيست.

-شيوه هاي نواختن تنبك در اصول زيبايي شناس�ي فاصله زي�ادي با هم دارن�د. اين موضوع س�بب س�ر در گمي نوازن�دگان و شنوندگان شده است. به نظر شما دليل اين

موضوع چيست؟به اعتقاد من هم اين تكثر در شيوه ها و كتاب ها باعث سر در گمي نوازندگان مي شود. در كشورهاي ديگر نظير تركيه اين گونه نيست و كمتر كتابي در مورد تكنيك هاي نوازندگي يك ساز منتشر مي شود. دليل اين موضوع حجم باالي اجراهاي نوازندگان خارجي اس�ت. از آنجا كه حجم اجرا در ايران پايين است، نوازندگان به نوشتن و ارائه

ذهنيت هاي خود مي پردازند.-با توجه به تكثر شيوه ها، حضور قدرتمند شيوه اي كه زياد با موسيقي ايراني سازگاري

ندارد، محصول چه شرايطي است؟ما در بخش آموزش دچار مشكل هستيم. در يك سيستم آموزشي قدرتمند مي توان تمام روش ها را جمع بندي كرد، اما عمال اين اتفاق نمي افتد.

-به نظر شما آموختن تنبك براي نوازندگان ديگر سازها چه قدر مفيد است؟

به نظر من نوازندگان تمام س�ازها بايد نواختن تنب�ك را تجربه كنند، چ�ون باعث درك بهتر آن ها از ريتم مي شود. چه بهتر كه ورود ايشان ب�ه موس�يقي از دريچه ي همين س�از صورت

گيرد.-آش�نايي هنرج�وي آواز با ريت�م چه قدر

ضروري است؟به نظر من تمام موزيس�ين ها نياز به تجربه ساز

تنب�ك دارند. خواننده ها هم ج�زو همين گروه هستند.

-گروه�ي از پزش�كان معتقد ان�د نواختن س�ازهاي كوبه اي براي سالمتي مضر است،

نظر شما در اين باره چيست؟همان طور كه نوازنده ساز ملوديك نياز به تجربه س�از كوبه اي دارد، نوازنده س�از كوبه اي هم نياز به تجربه س�از ملودي�ك دارد. فكر مي كنم اين كار باعث ايجاد تعادل در شنيدن اصوات شود و اگر س�از كوبه اي ضرر خاصي دارد، آن را تعديل

كند.-يكي از سنت هاي نوازندگي تنبك در قديم، ضربي خواني بوده اس�ت. به نظر شما دليل

منسوخ شدن اين شيوه چيست؟ضرب�ي خواني به ش�دت س�خت اس�ت و اكثر هنرجوه�ا نمي توانن�د از پس آن ب�ر بيايند. به نظر من هنرجوياني كه در س�طح عالي آموزش مي بينند، حتما بايد اين تجربه را داشته باشند.

چون خيلي به نوازنده كمك مي كند.-نظرت�ان در م�ورد گ�روه ن�وازي تنب�ك

چيست؟گروه نوازي يكي از ژانرهاي موس�يقي اس�ت و مطمئنا س�ازهاي كوبه اي نظير تنبك مي توانند

گروه نوازي داشته باشند.-به نظر شما نوازندگان سازهاي كوبه اي براي خروج موسيقي ايران از رخوت، چه نقشي را

مي توانند بازي كنند؟مطمئنا اگر موس�يقي ايران�ي بخواهد حركت و هيجان بيش�تري داشته باشد، سازهاي كوبه اي

بايد نقش خيلي مهمي بازي كنند. البته به شرط آن كه درگير تكنيك ها نشوند و بيشتر توجهشان

به ريتم هاي بلند و ادواري باشد.-با توجه به مكاتب و متد متعدد، آيا مي توان مسير مشخصي را براي هنرجويان ترسيم

كرد؟من تجرب�ه ي خودم را مي گوي�م. مي توان گفت هنرجوياني كه كتاب هاي آقاي تهراني و هنرستان را كار ك�رده ان�د و پس از آن به س�راغ افتتاح و شاگردان ايشان رفته اند، مسير مناسب و نتيجه

بخشي را طي كرده اند.-كتابي در مورد شناخت ريتم منتشر شده

است؟از منظر تئوريك، كتاب آقاي رجبي با عنوان»تنبك و نگرش�ي به ريتم«، كتاب مناسبي است. البته معموال قس�متي از كتاب هاي آموزش تنبك در

مورد بحث هاي تئوريك صحبت كرده است.-در مورد آلبوم »پرهاي زمزمه« بفرماييد كه

چه شاخصه اي دارد؟در اين آلبوم نگاه متفاوتي وجود دارد؛ چرا كه آن چه تا كنون در اجراي فرم هاي گوناگون موسيقي ايراني، خصوصا قطعات ضربي، مرسوم بوده است، بستر سازي سازهاي ملوديك و همراهي سازهاي كوبه اي را شامل مي شده، ولي در اين مجموعه، تالش براي يافتن زاويه ديدي كامال معكوس بوده است. چرا كه در اين آلبوم سازهاي كوبه اي بستر ساز اصلي هستند و سازهاي ملوديك بر اساس فضاي ايجاد شده، نقش رنگ آميزي قطعات را بر

عهده داشته اند.

-آيا مخاطب بدون آن كه اين توضيحات را بداند، تنها با شنيدن اين آلبوم متوجه اين

تفاوت نگاه مي شود؟م�ا تالش كرده ايم كه اين تف�اوت در اجراي اثر شنيده شود، ولي مطمئنا در پاره اي از لحظات، ناگريز از تداعي قطعات ضربي متداول و فرم هاي شنيده ش�ده معمول بوده ايم و تالش ما بر اين اس�ت تا در مجموعه هاي بعدي به اين ذهنيت و

هدف نزديك تر شويم.-پس اين قطعات چگونه شكل گرفته اند، آيا

آهنگسازي نشده اند؟خير، ش�كل گيري اين قطع�ات همانطور كه در بروشور س�ي دي نيز توضيح داده شده، حاصل يك كار كارگاهي بوده است. كنسرت در دانشگاه كينگ )King( در لندن، سبب اولين گرد همايي ما ش�د و حضور دو نوازنده كوبه اي س�بب ش�د ت�ا طرحي با موضوع اصلي ريتم ش�كل بگيرد، آن چه در اين آلبوم ش�نيده مي شود نيز پالوده كنس�رت ها، اتودها و تغييرات نهايي اين اثر در

مواجهه با مخاطب خويش است.-كنس�رت پيشين ش�ما در لندن با حضور خواننده )عليرضا قرباني( اجرا ش�د، علت

حضور خواننده در آن اجرا چه بود؟اي�ن كنس�رت در دو بخش اجرا ش�د كه بخش نخس�ت به اجراي قطعاتي اختصاص داشت كه امروز ش�ما در آلبوم پرهاي زمزمه مي ش�نويد ولي در بخش دوم نگاهي به موسيقي كالسيك ايراني داشتيم كه با حضور خواننده ي توانا عليرضا

قرباني به اجرا در آمد.

Page 17: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

3233

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون گوناگون

در اين مقاله می خواهيم دو گوش��ی مطرح جهان يعن��ی iPhone 4S و Galaxy Nexus را در چن��د

بخش مقايسه و بررسی كنيم.

1- صفحه نمايش:آيف��ون دارای صفحه نمايش از ن��وع Retina با قطر 3.5 اينچ و رزولوشن 640*960 پيكسل است، و قابليت نمايش 16 ميليون رنگ را دارا می باشد. اين نمايشگراز نوع Oleophobic ضدخش می باشد.صفحه نمايش گلكسی نكسوس به نامHD Super AMOLED 4.65 اينچ قطر دارد و با رزولوشن 1280*720 پيكسل و قابليت نمايش 16 ميليون رنگ و چگالي تقريبي 316ppi دارد. همچنين كمی خميده و از نوع Oleophobic ضدخش می باشد.هر دو نمايش��گر از نوع چند لمسی هستند.در نهايت از نظر كيفيت، آيفون با تراكم پيكسلی 326ppi، عملكرد بهتری دارد، ولي از نظر اندازه و تكنولوژی ساخت، گلكسی

نكسوس بهتر عمل كرده است.

:)CPU( 2- پردازنده Dual( ه��ر دوی پردازنده ه��ا از نوع دوهس��ته ایcore( می باش��ند. پردازنده گلكس��ی نكسوس به نام ARM Cortex A9ب��ا فركان��س 1200 مگاهرتز GS می باش��د. با اين حال در گوشی های سابق مانندll می بينيم كه گوشی كمی هنگ می كند كه به علت نسخه سيستم عامل آن است )در نسخه ی 2.3 سيستم عامل تنها از يك هسته استفاده می كند.( اما در نسخه

VsVsVs iPhone 4SGalaxy Nexus

مقایسه دو گوشي مطرح دنیامحمدرضا فاضليان

پايه ي سوم دبيرستان واحد آبشناسان 1

جديد اندرويد كه از هردو هس��ته پردازنده اس��تفاده می كند يك سروگردن از ديگر گوشی های اندرويدی باالتر است و بازی ها و يا كار با اپليكيشن ها سرعت را ح��س خواهيد كرد.و اما پردازنده ی آيفون مانند برادر بزرگترش يعنی »آيپد دو« از نوع A5 است. اما چيپ A5 به كار رفته در آيفون، با چيپ آيپد متفاوت است. چيپ A5روی آيفون فركانس 1000 مگاهرتزی دارد اما Under Clock شده است. و پردازنده گرافيكی آن نيز كمی از آيپد دو ضعيف تر است.در واقع كالك پايين تر باعث شده كه ولتاژ كاری هم تا حد مناسبی كاهش يابد. همين مس��اله هم باعث افزايش)!( طول عمر باتری ش��ده اس��ت. در اين قسمت آيفون حرفی

برای گفتن ندارد!

:)RAM( 3- حافظه موقتحافظه موقت آيفون مانند نسخه قبلی 512 مگابايتی اس��ت. اما گلكسی نكس��وس، دو برابر آن، يعنی يك گيگابايت حافظه موقت دارد كه در اين قس��مت هم،

گلكسی نكسوس بهتر عمل كرده است.

4- سيستم عامل:يكی از مهمترين فاكتورها در گوش��ی و هر گجت ديگری، سيس��تم عامل آن است. كه در شماره ی 56 جوانه انديشه در مورد آن صحبت شده است. اما ببينيم

نسخه های جديد آن چه قابليت هايی دارند: Ice ابتدا به س��راغ تغيي��رات اندرويد 4.0 يا همان

Cream Sandwich سيستم عامل گلكسی نكسوس می رويم:

1- اپليكيشن جديد برای تلفنGmail 2- جستجوی آفالين در

3- بهبود سيستم غلط يابی كيبورد4- سيستم تشخيص صدا بهبود يافته

5- سيس��تم تش��خيص چهره برای آنالك كردن گوشی: قفل صورت اين نسخه از اندرويد بسيار جذاب و كارآمد است و در روشنايی معمول اتاق و فضای بيرون به خوبی كار می كند. و برای باز كردن گوشی هم تنها كافی است دكمه پاور را زده و دوربين جلوی را به سمت خودتان بگيريد تا تصويرتان درون صفحه نمايش بيافتد. به سرعت و بدون تاخير گوشی از حالت قفل خارج شده و آماده فعاليت می شود. برای مواقعی هم كه تصوير را به درستی تشخيص نمی دهد، می توانيد از رمز عددی و يا الگوی حركتی عادی اندرويد استفاده كنيد. نكته جالب، قابليت تشخيص باالی اين شيوه قفل حتی با عينك طبی وآفتابی است. به گونه ای كه اگر چهره تان را ب��دون عينك آفتابی به آن داده باش��يد، چهره را با

عينك آفتابی هم شناسايی می كند.6- سيستم فونت جديدكه گوگل نام آن را »روبوتو«

گذاشته است.7- امكان نظ��ارت بر مصرف ديتا و محدود كردن

مصرف و ام��ا مهمتري��ن تغييراتiOS 5 سيس��تم عامل

جديد اپل:

1- مركز آگاه سازی: دسترسی به اين قسمت بسيار شبيه اندرويد است و فقط كافی است كه دستتان را از باالی صفحه نمايش به سمت پايين بكشيد تا مركز آگاه س��ازی ظاهر ش��ود. وضعيت آب و هوا وشاخص

سهام هم در اين قسمت در دسترس خواهد بود.2- آی-مس��يج: بانرم اف��زارiMessage، می توانيد پيام های متنی با كاراكترهای نامحدود را با وای-فای يا تری جی ارسال كنيد. البته به شرط اينكه مقصد آن ها

آيپد، آيفون يا آيپادتاچ باشد.3- استند خبر: مانند آی-بوك می باشد و می توانيد

از آن روزنامه يا مجله دانلود كنيد.4- سافاری: اضافه شدن موتور نيتروجاوا اسكريپت به آن و Reading list.همچنان سافاری امكان پشتيبانی

از فايل های فلش را ندارد.PC Free -5: اكتيو بيسيم آی-ديوايس ها و سينك

آن ها بدون نياز به كامپيوتر. iCloud -6

در نتيجه مي توان گفت انتخاب سيستم عامل براي هر گوشي بس��ته به نياز شخصي دارد و چندان قابل

مقايسه با هم نيستند.

5-ديتا و ارتباطات: GPRS،EDGE،3G ه��ر دوی گوش��ی ها دارای

می باشند، اما چند اختالف وجود دارد: گلكس��ی نكس��وس داراي قابليت پشتيبانی از

شبكه ی LTE يا همان 4G و Dual band مي باشد. بلوتوث آيفون نس��خه ی 4 و بلوتوث گلكس��ی

نكسوس نسخه ی 3 می باشد. همچنان بلوتوث آيفون، قابليت ارس��ال فايل را

ندارد!!! مش��كل وجود شبكه ی CDMA در آيفون حل

شده است. همانند نسخه های قبل آيفون راديو ندارد.

اگر اين گوشی ها در ايران مورد استفاده قرار گيرند، حداكثر می توان از شبكه نسل سوم آن ها استفاده كرد و نمی توان از شبكه نسل چهارم گلكسی نكسوس استفاده كرد، پس تفاوت چندانی ندارند، اما در س��طح جهان

گلكسی نكسوس، رقيب خود را پشت سر می گذارد.

6-دوربين: هر دو گوشی پيشرفت های خوبی نسبت به مدل ها

قبلی خود دارند.آيفون فيلم ها را با كيفيت Full HD و با س��رعت 30 فري��م بر ثانيه ضبط می كن��د. همچنين دوربين آن قابليت تفكيك 8 مگاپيكس��ل در عكس ها را دارد.

قابليت ه��ای ديگ��ر دوربين آن عبارتن��د از: فوكوس خودكار، فالش، ژئوتگينگ، تشخيص چهره و فوكوس

لمسی می باشند.دوربين دوم آن نيز كيفيت VGA دارد.

گلكسی نكسوس نيز با كيفيت Full HD و با سرعت 30 فريم بر ثانيه فيلمبرداری می كند. عكاسی آن كمی از آيفون ضعيف تر است و قابليت تفكيك 5 مگاپيكسل دارد. از ديگر قابليت های دوربين آن می توان پانوراما، Zero،فوكوس لمسی ،LED فوكوس خودكار، فالشShutter Lag، ژئوتگينگ و تشخيص چهره را نام برد.

همچنين دوربين دوم آن 1.3 مگاپيكسلی است.در اين قس��مت فيلمبرداری هر دو گوشی يكسان، اما كيفيت عكس های آيفون، كمی بيشتر از گلكسی

نكسوس است.

7-ابعاد و وزن:آيف��ون در ابع��اد mm 9.3 x 58.6 x 115.2 و در

وزن 140 گرم ساخته شده است. 8.9 x 67.9 x 135.5 و گلكس��ی نكسوس با ابعادmmو وزن 135 گرم باريك تر و س��بك تر از آيفون به

نظر می ر سد.البته گلكسی نكسوس از لحاظ طول و عرض بزرگتر

است و شايد هر كسی از آن خوشش نيايد.

8-حافظه، باتری و ديگر امكانات:آيفون در اين قسمت توانسته است خوب خودنمايی كند. آيفون در س��ه ظرفيت 16، 32 و 64 گيگابايت عرضه می ش��ود و گلكس��ی در دو ظرفي��ت 16 و 32 گيگابايت عرضه می شود. در هر دو گوشی امكان ارتقا

حافظه وجود ندارد. باتری آيفون با ظرفي��ت mAh 1432، می تواند گوشی را تا 200 ساعت در حالت آماده به كار و 14 س��اعت در حالت مكالمه در شبكه ی 2G و 8 ساعت در حالت مكالمه در ش��بكه ی 3G و تا 30 ساعت در

حالت موزيك روشن، نگه دارد.اما بعد از ارايه اين گوش��ی كاربران در مورد طول عمر باتری شكايت داشتند. كه اپل ابتدا اين موضوع را پشت گوش انداخت، ولی بعد از گسترده شدن، آن را يك مشكل نرم افزاری ناميد كه با به روز كردن سيستم

عامل، اين مشكل برطرف می شود.چند هفته گذش��ته باالخره آپديت از راه رس��يد و همچن��ان باطری مش��كل دارد. اميدواريم)!( اپل اين

مساله را هرچه زودتر برطرف كند.باتری گلكسی نكسوس mAh 1750 ظرفيت دارد. وتا 270 ساعت »استند بای« و 8 ساعت و 20 دقيقه

مكالمه در شبكه 3G دوام می آورد.ديگر امكانات آيفون عبارتند از: ژيروس��كوپ، جی پی اس سخت افزاری، قطب نمای ديجيتال، ضبط صدا

و اتصال به تلويزيونگلكسی نكسوس نيز امكاناتی همچون قطب نمای ديجيتال، جی پی اس، ژيروس��كوپ، ضبط صدا و ....

را دارد.

9-....... و اما دو قابليت جديد!؟هر دو گوشی ذكر شده يك برگ برنده دارند كه با

آن می توانند دل مشتريانشان را بربايند.1- يك دوست ديجيتالی به نام Siri در آيفون جديد:

حدود يك س��ال پيش اپل ش��ركتی به نام Siri را خريد. كه يك ش��ركت پيشرو در رابطه با تشخيص فرامين صوتی براس��اس هوش مصنوعی اس��ت. اين ش��ركت، يك نرم افزار دستيار س��اخته كه می توانيد س��واالتتان را بپرس��يد و بقيه كار را به آن بسپاريد. مث��ال: »امروز ب��اران می آيد؟« يا »رس��توران در اين

نزديكي كجا هست؟« حال اپل از اين شركت در طراحی گوشی جديد خود استفاده كرده و دنيای تكنولوژی را وارد مرحله جديدی كرده. مرحله ای كه ش��ما ديگر الزم نيست دكمه و يا حتی نمايشگر را لمس كنيد. فقط كافيست به گوشی

خود فرمان دهيد.البته اين تكنولوژی فقط مختص به فرامين نيستند و حت��ی می توانيد با آن ح��رف بزنيد و يا نظر او را در

رابطه با چيزی بپرسيد.2- ارسال اطالعات با Beam در اندرويد 4:

در نسخه های قبلی اندرويد گوگل، حرف از يك تكنولوژی جديد به ميان آورد كه نام آن NFC بود Near Field Communica� هه مخفف عب��ارت

tion می باش��د. اي��ن تكنولوژی به كمك يك چيپ سخت افزاری و يك نرم افزار ويژه اندرويد گوشی را به يك سيستم تبادل اطالعات با برد كم تبديل می كند. قبل از معرفی اندرويد نسخه 4 اين سيستم فقط ويژه پرداخت های بانكی بود و در چند هفته قبل شركتی

از آن برای باز كردن قفل استفاده كرد. ام��ا گوگل اي��ده ی ديگ��ری دارد. او ام��روزه از قابليت��ی به ن��ام Beam صحبت می كن��د، قابليتی ك��ه اج��ازه می دهد ك��ه باكم��ك NFC اطالعاتی مانند وب س��ايت ها، دفترچه تم��اس، آدرس، فيلم و… را س��ريعا در اختيار ف��رد ديگری قرار بدهيد. برای اس��تفاده از اين امكان تنها كافی است گوشی موبايلت��ان را )البت��ه از نوع اندرويدی( به گوش��ی

دوستتان بزنيد! تا اطالعات منتقل بشود.

News Stand

Safari

Notification center 1

iMessage

23

4

Page 18: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

3435

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون گوناگون

؟؟مساله؟؟حل مس��اله همواره يكي از دغدغه هاي بشر در طول تاريخ بوده و هست، هنگامي كه انسان غارنشين از خود مي پرسيد: چگونه خود را گرم كنم؟ در واقع او به دنبال حل يك مس��اله بود. زماني كه انسان از خود مي پرسيد: چگونه جلوي ش��يوع طاعون را در ش��هرم بگيريم؟ باز هم به

دنبال حل مساله بود.ب��ه طور كلي مي توان بيان داش��ت برخی از اختراعات تاريخ بش��ر دشوارتر از حل يك و يا چند مساله ساده، نبوده است. اما برخي از همين اختراعات به ظاهر ساده چنان تأثير شگرفي در زندگي انسان گذارده است كه حيات بدون آن ها كابوسي وحشت آور خواهد بود. انسان امروز هم با مسائل بسياري رو به رو است مسائل پيچيده

علمي، فني، كاري، اجتماعي، خانوادگي و... مهارت حل مساله چيست؟

حل مساله در اصل مهارتي است كه بقاي فرد و بقاي نس��ل بشر در گرو آن است. انسان ها در بسياري از موارد مشكالت خود را حل مي كنند بدون آنكه حل مساله را به صورت مدون آموخته باشند!.. البته از سوي ديگر در بسياري از موارد

هم انس��ان ها از حل مساله خود ناتوانند، چون حل مساله را به صورت يك مهارت اختصاصي نياموخته ان��د و يا تمري��ن نكرده اند. مردم حل مسائل رياضي، فيزيك، شيمي و... را در مدرسه مي آموزن��د و از آنجايي ك��ه تقريبا مباني حل مس��ائل مشترك اس��ت، آن ها بدون آگاهي، از همان اصول براي حل مس��ائل ديگر اس��تفاده مي كنند، در حالي كه افرادي در حل مس��ائل متف��اوت موفق تر هس��تند كه در اين حوزه به صورت تخصص��ي تمرين كرده و آموزش ديده باش��ند. البته در زمان كنوني س��رعت در حل

مساله را نيز نبايد از نظر دور داشت. حل مساله فرايندي شناختي- رفتاري است كه توس��ط خود ف��رد هدايت مي ش��ود و فرد س��عي مي كند با كمك آن راه حل هاي موثر يا س��ازگارانه اي براي مسائل خود پيدا كند. بنابر

اين مي توان گفت:حل مس��اله يك فراين��د آگاهانه، منطقي و

هدفمند است.ت��ا كن��ون بررس��ي هاي متعددي از س��وي دانش��مندان و پژوهش��گران در شيوه هاي حل مساله صورت گرفته و در تمامي آن ها از خالقيت

و ن��وآوري به عنوان عناص��ر اصلي فرايند حل مساله ياد شده است.

علم خالقيت شناسيعب��ارت اس��ت از عل��م مطالع��ه فرايند ها و پديده هاي خالقيت و نوآوري در همه زمينه هاي علمي، فناورانه، صنعتي، س��ازماني، اجتماعي، ادب��ي، هن��ري و غيره ب��ا رويكرده��ا و روش

شناسي هاي مختلف.مطالع��ه در باره خالقي��ت و نوآوري حداقل از اوايل قرن بيس��تم م��ورد توجه قرار گرفته و در نيمه دوم قرن بيس��تم به عنوان يك حوزه علمي پژوهش��ي فعال، مطالعات زيادي توسط پژوهشگران متعدد از رشته ها و خواستگاه هاي علمي گوناگون در كش��ورهاي مختلف توس��ط اف��رادي مانن��د گيلفيالن، آس��بورن، تورنس، گيلفورد، آلتش��ولر، ماگياري بك، اس��ترنبرگ

و.... انجام گرفته است.يكي از برجسته ترين و جامع ترين رويكردها و روش شناسي هاي علم خالقيت شناسي، دانش خالقيت شناس��ي TRIZ يا نظريه حل مساله ابداعي اس��ت كه به عن��وان يك رويكرد عميق و بنيادي خالقيت شناس��ي و اختراع شناس��ي

و ني��ز دان��ش و فناوري مهندس��ي خالقيت و نوآوري مطرح است. اين دانش حاصل تالش ها و فعاليت هاي علمي بس��يار ارزشمند دانشمند خالقيت ش��ناس بزرگ روس، گنريچ آلتشولر مي باش��د. از دي��دگاه علم خالقيت شناس��ي، TRIZ يك��ي از كام��ل تري��ن و پوياتري��ن ش��اخه هاي آن مي باش��د كه در حال حاضر در مراكز علمي تحقيقاتي، مراكز صنعتي و مدارس و دانشگاه هاي كشورهاي مختلف جهان به آن توجه بسيار زيادي مي شود. در اين مطلب مباني علم حل مساله به روش ابداعي )TRIZ( به طور

خالصه و اجمال بيان خواهد شد.1- معناي تريز:

واژه تريز برگرفته شده از حروف اول كلمات در عبارت روسي زير مي باشد:

T e o r i y a R e s h e n i y a «»Izobrototelskikh Zadatch

Theory of كه برابر انگليس��ي آن عبارتInventive Problem Solving )با مخفف TIPS( است و به معني »نظريه حل مساله ي ابداعي« مي باش��د. اين دانش در سراسر جهان تحت عنوان تريز ش��ناخته مي ش��ود و متداول ش��دن اين نام به اين علت اس��ت كه بنيانگذار آن، دانشمند خالقيت شناس گنريچ سائولويچ آلتش��ولر متولد تاش��كند و زبان رس��مي مورد

استفاده وي روسي بوده است. دان��ش تريز ب��ا نام ه��ا و عنوان هاي توصيف گ��ر مختلفي مانند نوآوري نظام يافته خالقيت اختراع��ي، فناوري خالقيت و ن��وآوري، روش شناسي اختراع، الگوريتم اختراع، روش شناسي ح��ل مس��اله هاي ابداعي، روش شناس��ي حل ابتكاري و ابداعانه مس��اله، مهندس��ي خالقيت و ن��وآوري، روش شناس��ي خالقيت، خالقيت شناس��ي اختراع، خالقيت شناس��ي فناوري و

مواردي از اين قبيل ناميده مي شود.2-تعريف تريز:

دانش تريز مي تواند در دامنه اي از يك طيف مفهومي و گستره اي از تعاريف قرار بگيرد كه يك انتهاي آن نوعي جهان بيني خالق يا رويكردي جامع به علوم و فناوري و انتهاي ديگر آن انواعي از ابزارهاي حل خالق مس��اله و فنون خالقيت و نوآوري را شامل گردد. آلتشولر، تريز را تحت عنوان علم فناوري خالقيت و نوآوري مي داند. با نتيجه گيري از ديدگاه آلتشولر مي توان تريز را يكي از ش��اخه هاي اصلي و بس��يار مهم علم خالقيت شناسي دانس��ت. يكي از دانشمندان برجس��ته تريز به نام س��يمون ساورانسكي اين

دانش را چنين تعريف كرده است:“ تريز عبارت است از يك دانش انسان گراي مبتني بر روش شناس��ي نظام يافته براي حل

مساله ي ابداعي”همچني��ن برخي صاحب نظران، تريز را اين

چنين تعريف مي كنند: “ تري��ز عب��ارت اس��ت از نوع��ي رويك��رد الگوريتمي ب��راي ح��ل ابداعانه مس��ائل فني و

فناورانه”ب��ا توجه به عناوي��ن توصيف گ��ر كه براي نامي��دن تريز ذكر ش��د مي توان به ش��ناخت بيش��تر و عميق تري درباره مفهوم كلي دانش

تريز دست يافت.3- تاريخچه تريز:

شالوده هاي دانش تريز از سال 1946 توسط گنريچ آلتشولر بر اساس نتايج حاصل از مطالعه اختراعات مختلف پايه گذاري شد. آلتشولر كه به پدر تريز لقب دارد در سال 1926 در تاشكند )شوروي سابق( متولد گرديد. وي كه از همان دوران نوجواني نس��بت به ابداعات و اختراعات كنجكاوي و عالقه خاصي داشت، اولين اختراع خ��ود را در س��ن 14 س��الگي انج��ام داد و در اداره ثبت اختراعات مش��غول به كار ش��د. كار او كمك به مخترعين براي ثبت اختراعاتش��ان بود. او در حين كار، گاهي به حل مس��ائل فني آن��ان كمك مي كرد. در اي��ن دوران بود كه او دريافت حل مس��ائل فني كه منجر به اختراع و نوآوري مي ش��ود به اصول و روش هايي فراتر از تكنيك هاي خالقيت شناخته شده تا آن هنگام )روش هاي كالسيك( نياز دارد. آلتشولر در طي مطالعات خود به اين نتيجه مهم رسيد كه يك نظريه اختراع بايستي داراي چند ويژگي اصلي

از جمله موارد زير باشد:1- ش��امل ي��ك فرايند گام ب��ه گام و نظام

يافته باشد.2- بتوان��د از ميان گس��تره اي از راه حل ها مس��تقيما به بهترين راه حل )راه حل ايده آل،

كمال( منجر گردد.3- داراي ويژگي تكرار پذيري باشد.

4- بتواند س��اختاري براي دانش ابداع ارائه نمايد.

آلتش��ولر بيش از دويست هزار اختراع ثبت ش��ده را مورد بررس��ي قرار داد تا متوجه شود اختراعات به عنوان مس��اله هاي ابداعي )يعني مساله هايي كه راه حل آن ها مشخص نيست و بايستي آن را با روش هاي خالق و ابداعي كشف

كرد( چگونه حل شده اند. از بي��ن اين تعداد آلتش��ولر 40000 اختراع مهم و برجسته و به عبارتي راه حل هاي خالق و ابداعي اصلي را م��ورد مطالعه عميق تر قرار داد. بر اساس نتايج حاصل از اين نوع مطالعات خالقيت شناس��ي تحليلي ) اختراع شناس��ي تحليل��ي – مطالع��ه تحليلي پتنت(، آلتش��ولر

به كش��فيات بسيار مهمي دست يافت و اصول، مفاهيم و روش ه��اي تريز را در واقع به عنوان يك علم نوين و بس��يار با ارزش به جهان ارائه

نمود.البت��ه اين خالقيت و نوآوري فوق العاده مهم آلتش��ولر متاسفانه همانند بسياري از كشفيات و اختراع��ات كوچ��ك و بزرگ تاري��خ در ابتدا درك نش��ده و با انواع مخالفت ه��ا، مقاومت ها و بي مهري ه��اي تاس��ف برانگي��ز )آنچه كه در خالقيت شناسي تحت عنوان اينرسي خالقيت و نوآوري ناميده مي شود( مواجه شد و آلتشولر همانن��د بس��ياري از دانش��مندان و مخترعين سختي ها و مرارت هاي بسيار زيادي را متحمل گرديد كه مطالعه آن حاكي از اراده واال و تالش و پشتكار شگفت انگيز آنان است )موضوعي كه در شاخه تخصصي خالقيت شناسي روانشناختي

مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد(.ب��ه دلي��ل ب��ي توجهي ه��ا، ع��دم درك ها، بي مهري ها و مخالفت هاي اوليه آن زمان، تريز نتوانست به خوبي در روسيه ايفاي نقش نمايد و س��ال ها بعد بود كه جايگاه آن شناخته شد. پس از پايان جنگ س��رد و گسترش ارتباطات، كشورهاي اروپايي، آمريكا، ژاپن و ديگر كشورها با دانش تريز آشنا شده و با پي بردن به اهميت فوق العاده زياد آن، به سرعت نسبت به فراگيري و جذب گسترده آن به طور جدي اقدام نموده و ضم��ن يادگي��ري و به كارگي��ري در تالش براي رشد و توس��عه آن بر آمدند كه همچنان ب��ه طور فزاينده ادام��ه دارد. چنان كه در حال حاضر درباره تريز به عنوان يك دانش تخصصي و داراي رويك��رد مي��ان رش��ته اي تحقيق��ات علمي وسيعي به عمل مي آيد و اصول و مفاهيم آن توسط بسياري از دانشمندان، پژوهشگران، مديران، مهندس��ان و كارشناس��ان رشته هاي مختلف براي حل مس��ائل و ايجاد نوآوري ها به كار گرفته مي شود و همواره به سرعت در حال گس��ترش و تكامل اس��ت. اين روند به گونه اي اس��ت كه جه��ت تروي��ج و توس��عه آن مراكز مختلفي در كش��ورهاي گوناگون تشكيل شده و براي آموزش آن در مقاطع مختلف تحصيلي )از پيش دبستاني تا دانشگاه( برنامه ريزي هاي علمي و اجرايي و اقدامات متعددي )مانند پروژه

آموزش تريز در مدرسه( انجام مي گيرد. ب��زرگ ترين خالقيت و نوآوري آلتش��ولر به عن��وان يك دانش��مند علوم و مهندس��ي، يك دانشمند خالقيت ش��ناس و نيز به عنوان يك مخترع، خالقيت و نوآوري او درباره خود موضوع

خالقيت و نوآوري مي باشد.نق��ش و اهمي��ت نظري��ه تري��ز ش��اهكار علمي آلتش��ولر به قدري است كه از جنبه هاي

تريز )Triz( چيست؟

مخترعین چگونه مي اندیشند؟تهيه و تنظيم: نويز

Page 19: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

3637

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون گوناگون

پوريا كارگشا/ پايه ي دوم راهنمايي/ واحد فرمانيه

قاطع و مهربان

س��ال ها پي��ش در روزگاران قدي��م، در جاده اي خشك و بياباني ديواري خشتي قرار داشت. ديواري كه ديگر نمي خواست ديوار باشد و از زندگي خسته كننده ي خود به تنگ آمده بود. ده ها س��ال بود كه ديوار سايبان مسافران مي شد و به آن ها پناه مي داد. او خسته شده بود، مي خواست كمي هم به خودش برسد. مي خواست آزاد باشد و مانند مسافران در جاده قدم بگذارد و چيزهاي جديد ببيند. اما بسيار نااميد

بود و براي رسيدن به هدفش تالش نمي كرد.يك روز كه مش��غول گله كردن از زندگي اش بود گ��رد و خاكي عظيم در دور دس��ت دي��د و با خود گفت باز هم همان آش و همان كاس��ه. گردوخاك بلند ش��ده حاصل سم كوبيدن اسب هاي سپاهياني بود كه به سمت او مي امدند و هنگامي كه به ديوار رس��يدند، فرمانده دستور اطراق داد و چادر باشكوه

خود را كنار ديوار برپا كرد.سربازان براي شنيدن سخنراني هاي فرمانده، دور چادر او جمع ش��دند. فرمانده بدون هيچ مقدمه اي ش��روع كرد و گفت: چند روز ديگر جنگ س��ختي خواهيم داشت. تعداد سپاهيان دشمن دست كمي از م��ا ندارد و اگ��ر با تمام وج��ود نجنگيم، همگي كش��ته خواهيم ش��د. بهتر است همه ي ما از همين االن آم��اده ي مرگ در راه وطن باش��يم، زيرا هيچ چيزي مش��خص نيس��ت. فرمانده صحبت هايش را با آرزوي موفقيت براي هم رزمانش به پايان رس��اند و س��ربازان فرياد شادي س��ردادند. ديوار از سخنان فرمان��ده به وجد آمده بود و نمي توانس��ت باور كند كه آن ها براي رس��يدن به هدف خود حاضر هستند جانشان را فدا كنند و به ياد هدف خود افتاد. آيا او هم مي توانس��ت مانند سربازان، جان خود را در راه

آزادي قرار دهد؟

روز بعد س��پاهيان اسباب خود را جمع كردند و به سوي هدفشان ش��تافتند. ديوار دوباره تنها شد. خيلي تحت تاثير حرف هاي فرمانده قرار گرفته بود و احساس خوبي داشت. او روزها تنها بود و به شن هاي بيابان نگاه مي كرد كه چگونه با باد همسفر مي شدند و آزادانه به هرجايي مي رفتند و دوست داشت جاي

آن ها مي بود. روزها گذش��ت و باالخره چند اسب سوار در دور دس��ت پديدار شدند كه با س��رعت به سمت ديوار مي تاختن��د. ديوار ابتدا فكر ك��رد آن ها راهزنند، اما وقت��ي نزديك تر ش��دند، دوس��تي و صلح طلبي در چهره هاي آن ها پديدار شد. آن ها سه پهلوان بودند به همراه استادشان. هنگام رسيدن به ديوار توقف كردند

و تصميم گرفتند شب را در آن جا بگذرانند.آن ها قبل از تاريكي هوا آتشي در كنار ديوار برپا كردند و دور آن حلقه زدند و شروع كردند به بحث و گفت وگ��و. يك��ي از چيزهايي كه توجه ديوار را به خود جلب كرد، س��خنان استاد درباره ي بخشندگي بود. او مي گفت بخش��نده ترين افراد كسي است كه به هر كس��ي كمك كند و همه را يكس��ان ببيند و بين مردم تفاوت قائل نشود. ديوار به زندگي خودش نگريست، او به هر نوع مسافري پناه مي داد، چه خوب و چه بد، چه گناهكار و چه درستكار و هنگامي كه خ��ود را تا اين حد بخش��نده يافت، اعتماد به نفس سراپاي وجودش را فرا گرفت و براي اولين بار خود را موجودي مهم تلقي كرد. او ديگر از ديوار بودنش

ناراحت نبود. روز بعد در صبح خيلي زود پهلوان ها به راه افتادند و رفتند و ديوار مش��تاقانه منتظر مسافر بعدي بود تا س��ايه ي خود را در اختيار او قرار دهد، اما روزها از مس��افر خبري نبود و ديوار تنها بود و دوباره فكر

آزادي به سرش زد.باالخره بعد از انتظار بس��يار مسافري سر رسيد. او يك درويش تنها و بي چيز بود. آرام آرام آمد و به دي��وار تكيه داد. تكه نان��ي از خورجينش درآورد و مش��غول خوردن ش��د. پس از اتمام خوردنش، نگاه تمس��خرآميزي به ديوار كرد و با صداي بلند گفت: س��ال ها پيش من هم يك ديوار بودم. يك ديوار در بدن انس��ان. زندگي روزانه ي من تكراري و خس��ته كننده شده بود و هيچ اميدي براي زندگي نداشتم. ت��ا اين كه يك روز تصمي��م گرفتم قيد همه چيز را بزن��م و مانند يك دروي��ش زندگي كنم و به هر جا ك��ه مي خواهم بروم و هر كاري كه مي خواهم انجام دهم. شايد خيلي ها فكر كنند كه من ديوانه ام و در زندگي ام هيچ چيزي ندارم، اما در واقع من همه چيز

دارم و از زندگي خود لذت مي برم.درويش ساعتي در آن جا نشست و در آخر هنگامي كه مي خواس��ت ب��رود، دانه ي گل��ي از خورجينش درآورد و آن را در زمي��ن جل��وي ديوار كاش��ت و از

مشكش كمي آب روي آن ريخت و رفت.ديوار تنهاي تنها بود. روزها مي گذشت و گل رشد مي كرد تا اين كه در يك روز هنگام طلوع آفتاب آن گل زيبا ش��كفت و گلبرگ هاي قرمز رنگ و زيبايش را نماي��ان كرد. زيباي��ي گل، ديوار را مجذوب خود كرده بود. ديوار دوس��ت داشت گلبرگ هاي زيباي آن را لم��س كند و آن را ببوي��د. او تصميم خود را گرفته ب��ود و با اعتماد به نفس كامل و بدون ترس از فرو ريخت��ن تالش كرد قدمي بردارد و به آزادي برسد. خشت هايش شروع به لرزيدن كردند و ديوار يك قدم به جلو حركت كرد و باالفاصله به روي گل فرو ريخت و با خش��ت هاي شكس��ته اش، تن گل را

لمس كرد و جان داد.

يونس نعمت زاده/ پايه ي دوم دبيرستان/ واحد ادونس

دیوار...

خيلي محكم توي ماش��ين نشس��ته بودم، حاضر بودم هر كاري بكنم...... اما مگه مامانم كوتاه اومد.

چي خيال كرده، من نمي گم!من نمي رم!اما مامانم اين دفعه خيال نداشت از خر شيطون پياده بشه!

چاره اي نداشتم، مدرسه يا خونه؟ با داد و هزار غر غر، در ماشين رو باز كردم.

بازم گفتم مامان من نمي رم !گاز ماشين رو گرفت! نزديك بود بيفتم.

چاره اي نبود، با قدم هاي سنگين، اون دو متر رو طي كردمبا اكراه در رو باز كردم

آقا آژانس براي فرمانيه داريد؟ پيرمردي كه قيافه اش برام آشنا بود از جا بلند شد.

مامانم باهاش سالم و احوال پرسي كرد و منو بهش سپردمامانم از كنارمون رد شد، با چند تا بوق منو بدرقه كرد.

خيلي دوسش دارم، اندازه همه دنيا...

مختلف مي تواند در رديف نظريه هاي علمي بزرگي مانند نظريه كوانتومي و نظريه نسبيت قرار گيرد و آلتشولر را با دانشمندان بزرگي مانند پالنك، اينشتين، شرودينگر، پياژه، پائولينگ، واتسون و كريك همسنگ نمايد. اگر چنانچه جايزه نوبلي نيز به نام جايزه نوبل خالقيت شناس��ي )مانند جوايز نوبل فيزيك، ش��يمي و زيست شناسي ( وجود مي داش��ت بي گمان آلتشولر از شايسته

ترين دريافت كنندگان آن مي بود.4- اجزاء اصلي دانش تريز:

به طور كلي مجموعه نتايج حاصل از خالقيت شناس��ي تحليلي اختراعات )اختراع شناس��ي تحليل��ي – مطالع��ه تحليل��ي پتنت( توس��ط آلتش��ولر كه تش��كيل دهنده دانش تريز است ش��امل مفاهيم مختلفي اس��ت كه مهم ترين آن ها به طور خيلي خالصه و فهرست وار موارد

زير مي باشند:4-1- قانون افزايش س��طح اي��ده آل بودن

)قانون كمال(: ب��ه اين معني كه نظام ه��اي فني همواره به سمت افزايش درجه ايده آل بودن يا كمال خود حركت مي كنند. ايده آلي يا سطح ايده آل بودن عبارت از نسبت جمع كليه جنبه هاي مثبت و مفيد يك سيستم به جمع كليه جنبه هاي منفي

و مضر همان سيستم مي باشد.4-2- سيس��تم 4 مرحل��ه اي حل مس��اله

ابداعي: 1( ش��ناخت مساله )مس��اله ابداعي( مثال با اس��تفاده از اب��زار ISQ )پرسش��نامه موقعيت

نوآوري(2( فرمول بندي مساله.

3( جستجوي مسائل قبال حل شده.4( اس��تفاده از الگوهاي راه حل هاي كشف

شده )40 راه حل يا اصل ابداعي(.4-3- سطوح 5 گانه حل مساله و نوآوري:

انواع حل مساله و به طور كلي انواع خالقيت و نوآوري در 5 س��طح قرار مي گيرند )خالقيت

سنجي(:1( راه حل هاي مشخص

2( بهبودهاي كوچك )نوآوري هاي كوچك(3( بهبودهاي بزرگ )نوآوري هاي بزرگ(

4( مفاهي��م جدي��د )نوآوري ه��اي خيل��ي بزرگ(

5( كشف ها بنيادي )نوآوري هاي بسيار بزرگ و ايجاد كننده تغييرات بنيادي(.

:)Vepol 4-4- تحليل ماده- ميدان )تحليلبا استفاده از اين تحليل مسائل به طور كلي به

دو دسته تقسيم مي شوند: 1- مسائل آشنا )مانوس( تحت عنوان مسائل

استاندارد

2- مس��ائل ناآش��نا )نامانوس( تحت عنوان مسائل غير استاندارد

4-5- قوانين 8 گانه تحول و تكامل نظام هاي فني )قوانين پيشرفت فناوري(

ابداعان��ه ح��ل راه 76 تع��داد --6-4استاندارد:

مسائل اس��تاندارد شناخته ش��ده با تحليل Vepol مي توانند با استفاده از اين 76 راه حل

ابداعانه استاندارد حل شوند.4-7- مفهوم تناقض و ماتريس تناقض ها:

دانش تريز بر حل نوعي از مساله تحت عنوان مساله ابداعي متمركز مي باشد و اختراع را راه حل مساله ابداعي مي داند. مساله ابداعي مساله اي است كه شامل يك يا تعدادي تناقض يعني وضعي��ت تضاد و تعارض مي��ان دو پارامتر )از پارامتره��اي 39 گانه مانند وزن، جرم، حجم، درجه حرارت، س��رعت و...( مي باشد. )مثال در يك مساله ابداعي، اعمال يك راه حل مستلزم تغيير در يكي از پارامترهاي 39 گانه در جهت ايجاد تغيير مطلوب و حل مس��اله مي باش��د ولي هم زم��ان اين تغيير مثبت موجب ايجاد تغيي��ر نامطلوب در يكي ديگر از 39 پارامتر و ايجاد نتيجه منفي در همان سيستم مي شود، بنابراي��ن در چنين حالت��ي وضعيت تناقضي وجود دارد(. حل »مساله ي ابداعي« به معني دستيابي به راه و روشي است كه چنين تناقضي

رفع گردد.آلتشولر با بررسي تحليلي هزاران سند اختراع يعني در واقع هزاران راه حل انواع مس��اله هاي ابداعي و تناقض ه��ا، 39 پارامتر يا عامل ايجاد انواع وضعيت هاي تناقضي در يك سيس��تم را شناسايي نموده و آن ها را در يك جدول 39 در 39 قرار داد كه نشان دهنده انواع وضعيت هاي تناقضي مي باشد. اين جدول ماتريس تناقض ها

نام دارد. 4-8- تعداد 40 راه حل اس��تخراج ش��ده از مطالعه تحليلي اسناد اختراعات موسوم به 40

اصل ابداع يا اختراع.اين 40 اصل راه حل هايي براي رفع بخشي از انواع وضعيت هاي تناقضي در ماتريس تناض ها

مي باشند4-9- مجموعه اي از تاثيرات علمي اساس��ي )ش��امل انواعي از تاثيرات فيزيكي، ش��يميائي،

هندسي و زيست شناختي(. ARIZ )Algorithm روش -10-4 )of Invention Problem Solving

»الگوريتم حل مساله ابداعي « ARIZ يك دس��تورالعمل نظام يافته براي شناسايي راه حل مساله غيراستاندارد با استفاده از قابليت ه��اي همه فنون و روش هاي خالقيت

مي باشد. همچنين روش شناسي ويژه اي جهت حل مساله ارائه مي نمايد.

5- فواي��د و كاربرده��اي دان��ش خالقي��ت شناسي تريز:

با اس��تفاده از دانش تري��ز مي توان به نتايج و دس��تاوردهاي متعددي از جمل��ه موارد زير

دست يافت:1- دس��تيابي به نوعي نگرش جامع علمي به ابداع��ات و اختراعات و به طوركلي به خالقيت

و نوآوري.2- شكل گيري جنبه هاي بسيار مهمي از علم

خالقيت شناسي.3- دستيابي به نوعي جهان بيني خالق.

4- در اختيار داش��تن يك سيس��تم به طور نسبي جامع و قدرتمند براي حل مساله.

5- دس��تيابي ب��ه بهتري��ن و موثرترين راه حل ها براي انواع مس��ائل علمي، فني، انس��اني

و اجتماعي.6- پي��ش بيني روند ابداعات و اختراعات در

آينده )خالقيت شناسي آينده شناختي(7- ارائ��ه آموزش هاي نوي��ن مبتني بر تريز در م��دارس و دانش��گاه ها )خالقيت شناس��ي پرورش��ي مبتني بر تريز مانند برنامه آموزشي

.)TETRIZ8- تس��هيل و تس��ريع روند رش��د و توسعه

نوآوري در همه زمينه ها. 6- توسعه تريز در حوزه هاي غيرفناورانه:

هر چند خاستگاه ش��كل گيري دانش تريز اختراعات و سيستم هاي فناورانه مي باشد ولي توسط پژوهش��گران مختلف، نوعي برگردان و انتقال مفاهيم و تعميم اصول و روش شناسي آن به ديگر سيستم ها نظير سيستم هاي علمي )مانند علوم پايه و علوم انساني(، سيستم هاي اجتماعي، اقتص��ادي، س��ازماني، مديريت��ي و غيره انجام گرفته و براي حل مس��اله در اين حوزه ها مورد

استفاده واقع مي شوند.يك��ي از راه هاي به كارگيري هاي دانش تريز در ح��وزه تعليم و تربي��ت، برنامه آموزش تريز ب��راي دانش آم��وزان مقاط��ع پايين تر مدارس موس��وم به پ��روژه تتريس )آم��وزش تريز در

مدرسه( مي باشد.همچنين انواع تلفيق هاي ابزارها و روش هاي مبتني بر تريز با س��اير ابزارها و روش هاي حل مس��اله و خالقيت انجام ش��ده و همواره براي ايجاد امكانات جديد و قابليت هاي بيشتر انجام مي گيرد. يكي از مهم ترين رويكردهاي تلفيقي عب��ارت از تلفيق مفاهي��م و روش هاي تريز با مفاهيم و روش هاي سيس��تم حل خالق مساله طبيع��ت محور يا مهندس��ي خالقيت بيونيكي

مي باشد. ادامه دارد...

Page 20: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

3839

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گوناگون گوناگون

آين�ه را از روي تاقچه پايين مي آورد و آن را به ديوار تكيه مي دهد . مي نش�يند و رو س�ري

اش را بر مي دارد . گره موهاي بافته ش�ده اش را باز مي كند . در آينه به خود نگاه مي كند. انگار دنبال چيزي گم ش�ده مي گردد. موهايش را دست مي كشد و آنها را مثل يال اسبي سفيد، جلوي سينه اش مي اندازد. موهاي�ش را كه جلوي آينه مي بيند

آهي مي كشد و به ياد روز ازدواجش مي افتد. موهاي سياه زغالي اش زبانزد خاص و عام بود . همه ي زنها و مردها حسرت موها ي خاتون را مي خوردند . هر جا كه مي رفت از او مي پرسيدند

با موهايش چه كار مي كند.وقتي كه با محمود وارد سالن پذيرايي شده بود، همه از جاهايش�ان بلند شده بودند و مات و مبه�وت به خاتون نگاه ك�رده بودند . خاتون موهاي�ش را پريش�ان كرده بود؛ ط�وري كه � از پش�ت � تا باالي زانويش را پوش�انده بود. و

قسمت پاييني اش را فر داده بود . در حال�ي كه ب�ا محمود از مي�ان مهمان ها مي گذشت، پچ پچ مردهاي مهمان را مي شنيد ك�ه مي گفتند: » كاش خاتون زن من بود « »به خدا حي�ف خاتون كه زن محمود ش�ه« »آره . نيگاش كن، مرتيكه ي امل، ولي خاتون رو نيگا....

موهاشو ببين واقعا جذابه«..... زن ها هم يكريز حرف مي زدند . » كاش�كي موهاي من هم مث موه�ا ي اون ب�ود « » ببين به خدا مث طاووس

مي مونه. عينهو خودش....«� » چ�ي مي گي ؟ به خ�دا طاووس هم پاش

نمي رسه ....« � » چ�ه فايده...!؟كاش�كي آب خات�ون رو مي برد، ولي محمود نمي برد... كاريش نمي ش�ه

كرد ..تقديره ديگه!«� »تقدي�ر كدوم�ه !؟مي تونس�ت جواب رد ب�ده.... بدبختي ما همينه ديگ�ه! هر كاري كه خ�وب از آب در بياد، مي گيم خودمون كرديم . هر كاري هم خوب از آب در نياد مي گيم تقديره

ديگه كاريش نمي شه كرد .. طاووس پير دو انگش�ت اش�اره اش را روي پيشاني اش مي گذارد و به طرف شقيقه هايش مي كشد؛ صاف مي شود . اما وقتي كه انگشتانش را برم�ي دارد ، چي�ن هاي پيش�اني اش دوباره پيدا مي ش�ود . دوباره اين كار را مي كند اما باز فاي�ده اي ندارد . اين بار روي صورتش اين كار را امتحان مي كند تا شايد.... اما بي فايده است. موهايش را گره مي زند. روس�ري اش را سرش

مي كند . دست راستش را ستون مي كند ، دست ديگرش را روي زانويش مي گذارد و بلند مي شود . در حين بلند ش�دن آينه را بر مي دارد و روي

تاقچه مي گذارد.سماور را پر از آب مي كند و كبريت مي كشد. ش�عله مي لرزد و دور تا دور فيتيله مي چرخد و

آبي مي شود. ه�وا در حال تاريك ش�دن اس�ت . خاتون س�جاده را جم�ع مي كن�د و روي تاقچ�ه كنار عكس محمود مي گذارد. با خودش فكر مي كند كه » آي محمود ....كجايي ببيني كه چه وضعي دارم . ديگه پير شدم. من هم يكي از اين روزها بايد بيام پيش�ت. توي همه ي اين س�الها پول واست ارزش شده بود . تو هم مثل بيشتر مردم احس�اس نمي كردي كه سردرد داري ، تا وقتي درد شديدي رو ازش احساس مي كردي. واسه ي اين هم درد رو احساس مي كردي كه وقت هايي كه س�ردرد نداش�تي بهش توجه نمي كردي.... مي دون�ي وقتي هم از درد عش�ق رنج مي بريم همي�ن ط�وره. م�ن رو همش مثل س�ر دردت مي ديدي ، وقتي بهت نياز داشتم كنارم نبودي . وفاداري و ايثاري كه من هم مثل بيش�تر زن ها كه به مرداشون دارن،برام باعث مباهات بود ولي واس�ه ي تو � مث بيش�تر� مردهاي ديگه حتي آس�ايش هم نبود چه برس�ه به.....حاال تو كه رفتي و جاي خودت رو گرفتي.من هم كه.... ولش كن. مي بيني زمونه رو، هيش�كي بهم سر نمي زنه. بچه هامون هم كه پنج ، ش�يش ماهي مي ش�ه كه بهم سر نزدن. فقط بعضي روزها يه تلفني مي زنند و.... بعضي وقت ها هم من مي رم

پيششون .آخ.... ياد قديم ها بخير....«مثل هميش�ه س�فره ي قديمي را مي آورد � همراه با چهار بش�قاب و قاشق و كوزه ي دوغ و.... �. بوي برنج سوخته تمام فضا ي اتاق را پر كرده است . هر يك از بشقاب ها را گوشه اي از

سفره مي گذارد. چشمش را مي بندد .� » ننه جون بيا بشين.... نيگا اين گوشه كه

انگور داره واسه ي تو«� » نه خاتون من اون كباب رو مي خوام «

� » خب اين كبابه مال تو. انگور رو مي ديم به مريم . اون گوشه هم كه بشقاب پلو داره، واسه ي

غالم علي، غالم علي پلو دوس داره.«� » محم�د علي جون، چي ؟دوغ؟چش�م�� ......« دس�تش را دراز مي كن�د ت�ا براي محمد علي دوغ بريزد كه يكدفعه دس�تش به چيزي برخورد مي كند. چش�مش را باز مي كند ؛كسي

اطرافش نيس�ت. فقط دوغ را مي بيند كه قلپ قلپ از دهانه ي كوزه روي سفره مي ريزد. دوغ كباب محمد علي ، انگور مريم و بش�قاب پلوي غالم علي راپوشانده. خاتون سريع كوزه را بلند مي كند، بش�قاب ها را از روي سفره بر مي دارد ؛ دس�تش را كاسه مي كند و با آن تند تند دوغ را داخل س�طل كنار دس�تش خالي مي كند. » دوغ لعنتي مي خواي خاطره ي چندين س�المو ازم بگيري ؟ ولي كور خوندي .... نيگا اين كباب محمد علي كه پاك شد.... اين هم انگور مريم ....

و اين هم بشقاب پلو ي غالم علي .... « چهار گوش�ه ي س�فره را مي گيرد و آن را داخل حياط مي آورد و پهن مي كند. چند سنگ ريزه بر كف حياط است. هوا كامال تاريك شده

است . شير آب را باز مي كند ؛ شيلنگ را در دست مي گيرد و مش�غول ريختن آب بر روي س�فره مي ش�ود . انگش�ت س�بابه اش را در گوشه اي از دهاني ش�يلنگ مي گذارد تا بلكه فشار آب بيشتر شود. ش�يلنگ را در گوشه اي از سفره مي گذارد. روس�ري اش را ب�ر مي دارد ؛ بر روي سفره خم مي شود و با آن مشغول ساييدن سفره مي ش�ود. مدت ها بود كه سفره را نشسته بود. در حين ساييدن ، سفره چند سوراخ كوچك بر

مي دارد ، اما خاتون آنها را نمي بيند. شستن سفره كه تمام مي شود . آن را بر روي طناب پش�ت بام مي اندازد. طناب داخل حياط چند وقتي مي شود كه پاره شده است.چند بار به غالم علي گفته بود تا چند متر طناب بياورد و آن را درس�ت كند؛ اما غالم علي هر بار گفته بود كه دفعه ي بعد هر وقت بيايد آن را درست مي كند. چند بار آمد؛ اما هر بار مثل دفعه هاي قبل همان حرفها را زده بود و خاتون هم ديگر

رويش نمي شد كه حرفش را تكرار كند. بعد از آنكه سفره را بر روي طناب مي اندازد، به طرف پله ها به راه مي افتد. باد نسبتا آرامي در ح�ال وزيدن اس�ت كه س�فره را ب�ه رقص در مي آورد. به اتاق كه وارد مي ش�ود، در را پشت س�رش مي بندد. روسري اش را در كنار پنجره مي گذارد تا بلكه زودتر خش�ك شود.ظرف ها را جم�ع مي كند، به طرف آش�پز خانه مي رود . بش�قابهاي برنج را مي ش�ويد. بعد از شستن ظرف ها س�ماور را هم فوت مي كند.و به طرف

اتاق مي رود.الم�پ را خاموش مي كند. گوش�ه اي از اتاق مي رود و پتويش را مي آورد . وس�ط اتاق، رو به

قبله دراز مي كشد. پتو را روي خودش مي كشد و بالش�ت را زير س�رش مي گذارد. يكدفعه به ياد س�فره مي افتد. از جايش بلند مي شود و به كنار پنجره مي آيد. چشم هاي كم سويش به او اين اجازه را نمي دهند، تا رقص س�فره را كه از دفعه ي قبل تندتر ش�ده است را ببيند. چيزي بر روي بام س�ياهي مي كند و مطمئن است كه س�فره هنوز بر روي طناب است . بر مي گردد و دوباره دراز مي كشد. تسبيح را از داخل بالشت در مي آورد و ش�روع به ذكر كردن مي كند. در اي�ن چند ماه هي�چ وقت نبوده ك�ه گريه هاي شبانه اش قضا شوند و امشب هم به رسم عادت

مشغول مي شود.ب�ه ماه كه نگاه مي كند، از ديش�ب كوچكتر ش�ده اس�ت. رد ماه را مي گيرد، تا وقتي كه از ق�اب پنجره خارج مي ش�ود.بعد از چند دقيقه اي چش�مانش س�وزش پيدا مي كنند و او را به

خواب مي برند. ب�اد از دفعات قبل تند تر مي وزد . شيش�ه هاي پنج�ره در حال لرزيدن هس�تند. گلدان » بنت قنس�ول« كه بر روي پله ي حياط است مي افتد و مي ش�كند. اما امش�ب خواب خاتون

سنگين است. هوا ابري اس�ت از باد ديشب خبري نيست. دو گربه كه يكي س�ياه اس�ت و ديگري سفيد؛ روي پشت بام روي سر و كول هم مي پرند گربه ي س�ياه قوي تر است و تند تند روي سر گربه ي س�فيد چن�گ مي زندگربه س�فيد راهش را

مي كشد و مي رود. خاتون با ش�نيدن س�ر و صداي گربه ها از خواب مي پرد. مي خواهد دراز بكش�د تا شايد ادام�ه ي خوابش را ببيند . محمود دس�تش را گرفته بود و داش�تند با همديگر قدم مي زدند. اما يكدفعه به فكر س�فره مي افتد . پتو را كنار مي زند و به كنار پنجره مي رود . مات و مبهوت به يك نقطه خيره مي شود . چشمانش را مي مالد، كه شايد چشمان او باشند كه در اين هواي ابري خ�وب نمي بيند. اما دوباره.... . با عجله به طرف در اتاق مي رود، در را باز مي كند. سوز سردي بر گرمي ات�اق خط مي اندازد. با بي توجهي از كنار دمپايي مي گذرد . با ش�تاب به طرف پشت بام مي رود. به آنجا كه مي رسد. جلوتر مي رود و به طناب دست مي زند. اطرافش را نگاه مي كند كه ش�ايد.... . به پش�ت بام هاي اطراف مي رود، اما فايده اي ندارد. از پله ها سريع پايين مي رود و با بي توجهي از كنار گلدان بنت قنسول مي گذرد و ب�ه طرف در حي�اط مي رود. در حي�اط را باز مي كن�د و به داخل كوچه مي رود اما چيزي جز ماشين هايي را كه در كنار ديوار مثل بچه هاي ابتدايي به صف ايستاده اند،نمي بيند. سرش را پايين مي اندازد و به خانه مي آيد. در را پش�ت س�رش مي بندد. به كنار بنت قنسول مي آيد و مي نش�يند. گل هاي قرمز رنگش پالسيده اند. ب�ه دي�وار تكيه مي زند و به بنت قنس�ول كنار

دستش خيره مي شود.

غالم علي از مستراح بيرون مي آيد. چيزي ك�ه در گوش�ه ي ح�وض افتاده اس�ت نظرش را جل�ب مي كند. كنار حوض م�ي رود.آن را بر مي دارد. گردنش را ب�ه دور حياط مي چرخاند. مي خواهد آن را به گوشه ي حياط بيندازد، كه يكدفع�ه ظرف پلو توجه اش را جلب مي كند. » خدايا...اين...!؟ اين...اينجا چي كار مي كنه!؟ اين م�ال من��� . زن....! زن.... !ك�ي ....؟كي اين رو اينجا گذاشته!؟« ناگهان صداي زنگ تلفن بلند مي شود. » يعني كيه اين وقت صب!؟« غالم علي

سريع به اتاق مي رود و تلفن را جواب مي هد. � الو ... .

� الو .... داداش سالم.� مريم ...چيزي ش�ده اي�ن وقت صب!؟چرا

نفس نفس مي زني !؟� نه... نه خبري نشده،ولي .... راستش .... .

� راستش چي!؟اتفاقي افتاده!؟� داداش مي گم....مي گ�م يه چيزي بگم باور

مي كني!؟� چي شده بگو ديگه، نصف جونم كردي.

� س�فره اي ك�ه بچه گي هام�ون روش غذا مي خورديم يادته؟

� چه طور مگه.... !؟ نكنه ... . � داداش ب�اور مي كن�ي. قس�متي كه انگور داش�ت رو مي دون�ي ....كه مال م�ن بود!؟ األن دس�تمه .... يعني صب كه بلند شدم جلوي پله

ها ديدمش... .� راست مي گي!؟

� آره به خ�دا دروغم چيه....! تازه مي دوني همي�ن األن ه�م محمد علي زن�گ زد و گفت ك�ه اون ه�م كباب�ش رو امروز ت�وي خونه اش

پيدا كرده.� ج�دي!؟.... جالب�ه.... مي دون�ي .... من هم

همين األن ظرف پلومو كنار حوض پيدا كردم.� يعني چه اتفاقي افتاده!؟

� نمي دونم....ولي. ... ولي زنگ بزن به محمد علي پاشيد بياييد اينجا.

.� چند بار ش�ماره م�ادرم را مي گيرم جواب نمي ده.

� شايد خواب باشه.� نمي دون�م .... ام�ا يعني اي�ن ها چه طوري

اومدن خونه هامون.� شايد....

� نكنه مادرمون اين كار رو كرده!� چي مي گي!؟ مادر واسه ي چي اين كار رو بكن�ه !؟ اون بياد و اين س�فره رو كه خاطره ي چندين س�المون رو با اون داره تكه تكه كنه!؟

محاله....� خيلي هم بي راه نمي گه ها....

� داداش چي چي رو بي راه نمي گه!؟ مادر چه طوري مي آد و اين كار رو با سفرمون مي كنه.

� خب ....خب مي دوني از آخرين باري كه دور هم جمع شديم چند وقت مي گذره؟

� ش�ايد....نمي دونم بيش�تر از دو سه سالي مي شه.

� خب دو سه ساله كه توي خونه ي مادرمون دور هم جمع نشديم و مادر هم شايد دلش واسه ي اون روزها تنگ شده و مي خواسته با اين كار

ما رو دوباره دور همديگه جمع كنه. � ش�ايد...اما نه امكان نداره. مادر...!؟من كه

باور نمي كنم.� واسه ي چي امكان نداره!؟ تو خودت آخرين

باري كه رفتي خونه ي مادرمون كي بود؟� خ�ب .. ح�دود يه ماهي مي ش�ه. ولي من

بيشتر روزها بهش زنگ مي زنم.� غالم علي تو چي؟ آخرين بار كي بود؟

� خب من هم دو ماهي مي ش�ه. ولي من هم بيش�تر روزها بهش زن�گ مي زنم و احوالش رو

مي پرسم . تازه مادر يه هفته پيش اينجا بود.� م�ن هم خودم يه ماهي مي ش�ه كه نرفتم بهش س�ر بزنم. بعيد نيس�ت ك�ه كار خودش

باشه!� شايد... اما ... حاال چي كار كنيم؟

� نمي دونم...ولي... آه.... يه فكري دارم.� چي!؟

� زن...اون چ�رخ خياط�ي رو بي�ار، بذارش اينجا ... .

مهشيد چرخ خياطي را مي آورد و كنار غالم علي مي گذارد. غالم علي رو به مريم مي كند و مي گويد :» خواهر جون ش�روع كن اين تكه ها رو به همديگه بدوز تا بگم چي كار كنيم، اما يه لحظه صبر كن تا تكه هاي س�فره رو بش�وريم

وبعد... .مريم و مهش�يد تكه هاي سفره را مي بردند

ومي شويند. مريم در حالي كه تكه هاي سفره را به هم مي دوزد ، اش�ك در چش�مانش حلقه مي زند ، اما اش�ك هايش سرازير نمي شوند. انگار امروز روزه اس�ت. در حين دوختن چندين بار سوزن مي شكند، اما مريم هر بار آن را عوض مي كند... .دستش مي لرزد اما با بي توجهي به كارش ادامه

مي دهد. كار س�فره كه تمام مي شود وسط اتاق پهن

مي كنند. خاطراتشان دوباره زنده مي شود. سفره را بر مي دارند و به راه مي افتند . باران كم كم ش�روع به باريدن مي كند و از خورشيد

اثري نيست . نزديكي هاي خانه ي خاتون كه مي رسند باران هنگامه مي كند . انگاري رشته هاي باران آس�مان تي�ره را مي خواهد ب�ه زمين گل آلود

بدوزد. از ماش�ين پي�اده مي ش�وند. محم�د عل�ي انگش�تش را روي زنگ فشار مي دهد . اين كار را چن�د بار تكرار مي كند؛ ام�ا فايده اي ندارد. اين بار مري�م امتحان مي كند اما باز ... . صداي زن�گ چندين بار به طرز خفيفي در حياط خانه

مي پيچد . لباس هاي خاتون كامال خيس مي شود. اما چش�مان او همچنان بنت قنسول را مي نگرند

. ....

نويسنده: محمد قمري/ شركت كننده در بخش آزاد مسابقات داستان نويسي

خاطراتي كه باید دوخت

Page 21: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

4041

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 بسكتبال گوناگون

يک روز قهرمان جهان مي شوم/ فربد متوسل/ 42عكاس راه بي پايان/ محمد حسين رزم آر/ 43

مردي براي تمام امور/ كيارش كاوياني/ 44غواصي رشته ي ماجراجوهاست/ ياشار پيدايش/ 45

مبارزاتم كمتر از 15 ثانيه است/ راستين معين زاده/ 46شناگري ماهر در زمين بسكتبال/ آروين ميرمحمدي/ 48

چندبعدي ها

بخش پنجم

بع��د از يك هفته اس��تراحت به تصميم يكي از دوستانم براي كمك در كارش جواب مثبت دادم. اگرچ��ه دلم يك جوري بود، ام��ا قبول كردم. روز قرار فرا رس��يد من به همراه او و يكي از دوس��تان ديگ��رم كه حدود 6 م��اه او را نديده ب��ودم، براي عكس برداري و موقعيت شناس��ي چند س��تاره به يكي از بيابان هاي اطراف ش��هر، رفتيم. البته براي آدم دس��ت وپا چلفتي و س��ر به هوايي مثل من 2، 3 قرن بود.با اين حال با ماش��ين او به راه افتاديم، نمي دان��م، مثل روزهاي ديگرش نبود؛ او خود را با اعتقادتري��ن جوان مي دانس��ت و ادعاهاي فراواني داش��ت، اما يك كار خوب هم در زندگي اش نكرده بود، ولي من در مقايس��ه با او به اعتقادات پاي بند نبودم، ولي در زندگي ام سعي كردم كارهاي خوبي كرده باشم. او كه انگار متحول يا بهتر بگويم جوگير شده بود، در طول مسير و لحظه به لحظه به سرعت ماش��ين اضافه مي كرد. از بين ماشين ها با سرعت عبور مي كرد. نفس��م در سينه حبس شده بود ولي خ��ودش حتي ي��ك ذره برايش مهم نبود؛ »كار به جايي رسيد كه پليس دنبالمان كرد، آخه چرا؟ مگه چي كار كرديم؟« اما دوستم كم نياورد؛ با پيچيدن در چن��د فرعي پلي��س را از تعقيب منصرف كرد. فرع��ي عجيب و غريبي بود، كمي كه جلوتر رفتيم چند ماش��ين را ديديم كه به ش��دت به يك ديگر برخورد كرده بودند، اما كس��ي در آن ها نبود، من به دوستم گفتم ترمز بگيرد، ترمز هم گرفت، اما عمل نك��رد. نزديك و نزديك تر مي ش��ديم، فريادزنان با

ماشين هاي جلو به شدت برخورد كرديم.اين قدر بدنمون كوفته شده بود كه 3-4 ساعت بيهوش شديم، وقتي از خواب بيدار شديم، ماشين هنوز روشن بود، با اين كه جلوي ماشين به شدت

آس��يب ديده بود، ام��ا به راه خود ادام��ه داديم.از آن ج��ا خيلي فاصله گرفتيم تا به بيابان رس��يديم، اما آن جا جايي كه قرار بود برويم نبود.يواش يواش، هوا س��ردتر مي شد و به غروب آفتاب نيز نزديك تر مي ش��ديم. ماشين پنجر شد و بعد هم بنزين تمام شد. شب را داخل ماشين خوابيديم. صبح كه بيدار ش��ديم، همان پس��ر پرادعاي، مثال با اعتقاد نبود، 4-5 س��اعت دنبالش گشتم، ولي پيدايش نكردم. حتي ماش��ينمان را هم گم كردم و ديگر آبي براي

خوردن نداشتم. اي��ن وضعي��ت و اين تنهاي��ي درون، من را ياد سرنوش��ت عجيب��م انداخت كه مثل س��تاره اي از كهكشان ديگري بودم كه به اشتباه به زمين افتاده بودم.بله، درس��ت بود. اين اوضاع مثل سرگرداني، مث��ل احوال اي��ران، بين مدرنيته و س��نتش بود، وضعيت��ي از مو باريك تر. مثل افرادي مثل من كه از پانزده س��الگي ش��روع به جان كندن مي كنند! حس تنهايي زجركش ولي مبارزه ي دروني!؟ مثل چوبي هر دو س��ر طال، مثل ايران معلق از شرق و )Pessoa( غرب. آن موقع قيافه اي مثل يك پسوآداش��تم، باريك اندام و ظريف، با چش��ماني مانند چشمان جغد و لبخندي اندوهگين و شيطنت بار.

آن زم��ان به زندگي ناراحت كننده ي گذش��ته به تعارفات ايراني، با خرافات، توهم اروپايي ش��دن با مصرف الكل و گوشت خوك خوردن و كثافت كاري و البت��ه طاليي كردن رنگ موها و گرگ هاي چند ميليوني! فكر كردم. به عش��ق هاي لعنتي خيالي و چاقو و دش��نه، انگيزه ي آدم كشي، درگيري و بوي

خون، خسته از امكانات و وسايل.اين تنهاي با خواب دختري س��ياه پوش و انگار خوش رو و مهربان اما با دش��نه اي خونين و پيرمرد

خنزرپنزري ترسناك آميخته شده بود كه انگار به س��يه روزي من نگاه مي كردند. من با تقابل عش��ق و نفرت.باالخ��ره نيم��ه ي ش��ب فرا رس��يد. وقتي مي خواس��تيم بخوابيم؛ ص��داي او آمد، حرف هاي عجيب��ي م��ي زد، مي گف��ت: »فقط م��رگ، دروغ نمي گويد، حاضرم در اين ش��ن ها، ش��نا كنم، ولي

منو نبرين! خواهش مي كنم«دوباره دنبالش گشتيم اما....

اين ق��در خس��ته بوديم ك��ه نفهميديم چه طور خوابمان رفت. نصف شب دوباره بيدار شديم، ترس وجودم را فرا گرفته بود. تنها دوست باقيمانده ي من ه��م كه مرا از اين تنهايي نجات مي داد، حرف هاي عجيب و ترس��ناكي مي زد، مي گفت: »اگر فردا من هم نبودم راه خورشيد را بگير، من كه فكر مي كردم او با من ش��وخي مي كند و مي خواهد مرا بترساند، حرف هايش را دست كم گرفتم و بي اعتنايي كردم. اي��ن بيابان وحش��ت، تمامي نداش��ت، ذهنم كار نمي ك��رد، فقط يك راه حل مان��ده بود، آن هم راه خورشيد... راه خورشيد را در پي گرفتم، نزديك و نزديك تر به آن مي ش��دم، تا جايي رسيديم كه نور آن قدر زياد بود كه انگار خورشيد در چند قدمي من بود، انگار حس مبارزه ي دروني ريشه اش همين جا بود. با اين همه منظره هاي وحش��تناك و اش��كال هندسي و كابوس ها و حقايق تلخ، ولي باز هم اين حس گرم تمام نشدني. چيزي به من مي گفت كه تو حاال، حاالها هستي!عجيب بود نور چشمانم را اذيت مي كرد، يك دفعه اين همه نور در چشمانم شكست و چش��مانم باز شد و دكتر و پرس��تاران راديدم...

اما دكتر و پرس��تاران، همان فرد س��ال خورده ي خنزرپنزري و زن دش��نه به دست بودند، البته اين

بار با حسي انساني و عميق تر براي بقاء.

خداياخدايا با من بمان

در دشواري هادر نا كامي هادر شكست ها

خدايا با من بخند!در پيروزي هادر شادي ها

در موفقيت هاخدا يا با من گريه كن!

در از دست دادن هادر غم ها

در نبودن هاخدا يا با من بخوان

در دعاهادر نيايش ها!

در ذكر هادر اي��ن دني��اي بزرگ من كوچكم پس ب��ه تو توكل

مي كنم براي رهايي از ترس هميشه حضورت را حس مي كنم

براي آرامش قلب، هميشه به يادت هستمخدايا چه كسي جز تو مي تواند راهنما و پناه گاه امن

من باشدبا من بمان!

اميرحسين ثنايي فرد/ پايه ي سوم دبيرستان/ واحد مالصدرا

پوريا كارگشا/ پايه ي دوم راهنمايي/ واحد فرمانيه

خواب و بیداري

مناجاتي با خدا

Page 22: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

42

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 چند بعدي هاچند بعدي ها

* از چه س�ني اس�كيت را ش�روع كردي؟ در كجا؟

از شش س�الگي خودم ش�روع كردم و آنقدر تمرين كردم كه ياد گرفتم. صبح تا شب اسكيت پايم بود و بعضي شب ها هم با اسكيت مي خوابيدم! چون گريه مي كردم و نمي گذاشتم مادرم از پايم

دربياوردش!* وقتي خانواده اين همه عالقه را ديد، تو را به

كالس يا باشگاهي نفرستاد؟نه! بابا مي گفت آخر اس�كيت هم شد ورزش؟ بازي است، ورزش نيست! مي گفت برو بسكتبال! اين همه رشته ي خوب هست. گفتند هر رشته ي ديگري بخواهي، ثبت نامت مي كنيم، ولي اسكيت

فقط بازي است!* مي خواهي�م اين ه�ا را در مجله چاپ كنيم. فردا پدرت نيايد اينجا بگويد، اين ها چيس�ت كه چاپ كرديد؟ اگر مي خواهي از آن ها انتقام بگيري،

جايش اينجا نيست!نه قرار است آخرش هم، تشكر بكنم!

* اين مخالفت تا كي ادامه داشت؟تا ده س�الگي كه ديگر خودم تاكس�ي س�وار مي ش�دم و مي رفت�م پ�ارك و پيس�ت، تمرين مي كردم. وقتي پدرم ديد كه مي توانم خودم بروم، ديگر نتوانستند جلويم را بگيرند و در نهايت مرا برد ي�ك جايي ثبت نام كرد. چند م�اه كه آن جا آموزش ديدم و تمرين كردم، به من گفتند: كه ما همين قدر بلد بوديم و من را به يك باشگاه ديگر معرف�ي كردن�د و از آن موقع تا به امروز باش�گاه

انقالب مي روم. * چه سني بودي؟

فكر مي كنم اول راهنمايي بود. سه سال است كه مي روم باش�گاه و دو س�ال است كه حرفه اي

كار مي كنم.

تعري�ف كار چط�وري * س�طح حرف�ه اي مي شود؟

به كمك آزموني كه باش�گاه مي گيرد س�طح ورزش و توانايي شما مشخص مي شود. حاال براي رسيدن به سطح حرفه اي بايد تمرين هاي مختلف بدن سازي انجام بدهي و همچنين تغذيه مناسب

داشته باشي. * اسكيت ورزش انفرادي است؟

رشته ي من بله، ولي تيمي هم دارد. فكر مي كنم شكل دوي امداي يا تايم تريل است.

* چه مسابقاتي براي اسكيت وجود دارد؟باشگاهي، استان، كشوري.

* در چ�ه مس�ابقاتي ش�ركت ك�ردي و چه مقام هايي داري؟

من در مسابقات باشگاهي در باشگاه انقالب، دو مقام اولي دارم. پارسال در استان چهارم شدم و مقام نياوردم. تابستان هم در مسابقات كشوري دوم شدم و جمعه ي هفته ي قبل هم، اول كشور شدم. چون تابس�تان مربي ام اول شد، من دوم، ولي هفته ي قبل مربي ام رفته بود خدمت سربازي

و من اول شدم. * مسابقات رده هاي سني دارد؟

بله زير 14 س�ال و باالي چهارده سال دارد كه من باالي 14 سال شركت مي كنم.

* هدفت در ادامه ي اين رشته چيست؟قهرمان جهان.

* مسابقات جهاني هم دارد؟بله.

* فكر مي كني بتواني قهرمان جهان شوي؟حتما! صددرصد!

* اين كه اينقدر مطمئني و اعتماد به نفس داري، خيلي خوب است. حاال با درس چه مي كني؟

درس هم مي خوانم، همين كه آمدم به مدرسه عالمه، سطح درسي ام باال مي ماند.

* يعني به كف عالمه راضي هستي؟كف كف هم كه نه! اون وس�ط هم باشد، خوب

است.* يعن�ي نمي خواه�ي در آزم�ون جام�ع اول

شوي؟ن�ه! چ�ون اول ت�الش زي�ادي الزم دارد ك�ه م�ن وقتش را ن�دارم. بيش�تر رتبه ي وس�ط را

مي خواهم.* رتبه ي آزمون جامع ات چند شد؟

اين آزمون نتيجه ام در سايت نبود كه پي گيري

كنم، ولي آزمون قبلي كه در تابستان برگزار شد در كالس از بي�ن 26 نف�ر چهاردهم ش�دم و در مدرس�ه رتبه ي 25-26 را گرفتم و در نهايت در

در سطح مجتمع توانستم نفر 210 بشوم.* چ�ه رش�ته اي در دانش�گاه مي خواه�ي

بخواني؟رش�ته ي جديدي آمده كه هنوز در ايران وارد

نشده! بيزينس )اينجا همه ي بچه ها خنديدند(* خانواده االن با ورزشت مشكل ندارند؟

تا جايي كه به درسم لطمه نخورد و از متوسط پايين ت�ر نياي�م، مي توانم تمرين كن�م، ولي اگر اين طور بش�ود، اين اجازه را از دست مي دهم كه

تا حاال، اين مشكل پيش نيامده.* فكر مي كني مي شود هر دو را با هم در سطح

قابل قبولي ادامه بدهي؟اگر بخواهي و پش�تكار داش�ته باشي و تالش

كني، چرا كه نه!* اگر چند س�ال ديگر يك س�مت مهمي به عنوان يك بيزينس من داش�ته باشي و يك قرار كاري مهم و از طرفي هم مسابقات قهرماني جهان

باشد، كدام را انتخاب مي كني؟عمر حرفه اي ورزش�ي ده س�ال است، بعد از اتمام درس، بيزنس را ضعيف دنبال مي كنم، بعد از اين كه عمر ورزشي ام تمام شد، بيزينس را جدي

دنبال مي كنم. * خاطره اي هم داري؟

همين تابستان من و مربي ام با هم پشت خط اس�تارت ايس�تاديم و حدود نيم س�اعت با هم رقابت كرديم كه مس�اوي كردي�م، ولي دور آخر ايشان توانست جلو بزند و اول شود.اگر مصاحبه تمام ش�ده، مي خواهم يك تش�كر هم از پدر و

مادرم بكنم.* براي چي؟

به خاطر زحماتشان و اين كه من را سر تمريناتم مي برند و مي آورند.

* فكر نمي كني اگر از اول همراهي ات مي كردند بهتر بود؟

نه، اين مخالفت آن ها باعث ش�د من جدي تر شوم و بهتر رشد كنم.

* آفرين، به اين مي گويند مثبت انديشي، كه اتفاقا خيلي هم خوب است.

از م�ادرم به خاطر زحماتش و از مربي ام آقاي محمد اميدداري )قهرمان آسيا( كه خيلي كمكم

كردند، تشكر مي كنم.

گفت وگو با فربد متوسل دانش آموز پايه ي اول دبيرستان واحد دکتر فاطمي

یک روز قهرمان جهان مي شوم

دوره ي دانش آم�وز حس�ين« »محم�د پيش دانش�گاهي اس�ت و عكاس�ي را از دوره راهنمايي ش�روع كرده اس�ت. جالب است كه او در يك�ي از كالس هايي ف�وق برنامه آموزش عكاس�ي كه مجتمع عالم�ه طباطبايي برگزار كرده ش�ركت نموده اس�ت. و از همان زمان با ت�الش فراوان به عكاس�ي پرداخته اس�ت. او متولد 1373 است و در آغاز جواني در كار خود بسيار با تجربه است. جايزه بين المللي او اعتماد ب�ه نفس و در عين حال عالقه اش را به اين امر چند برابر كرده است. به وبالگ نويسي هم عالقه دارد و از كالس پنجم دبستان وبالگ نويس بوده اس�ت. در ادامه گپ و گفتي با وي انجام داديم

كه در پي مي آيد:***

ك�دام ي�ك از عكس هايي ك�ه گرفتي را بيشتر دوست داري؟

يك عك��س دارم كه در مس��ير »توچال« از يك درخ��ت گرفته ام. بين ايس��تگاه يك و دو. خيلي جالب اس��ت. اين درخت به صورت افقي در يك ش��يب رش��د كرده اس��ت. از اين عكس

خيلي خوشم مي آيد. در چه مس�ابقاتي ش�ركت كرده اي و چه

مقام هايي كسب كرده اي؟اخيرا در يك مس��ابقه بين المللي در اتريش ش��ركت كرده ام كه به دور نهاي��ي آن راه پيدا

كردم. يك بار هم در مس��ابقات كش��وري مقام اول را به دست آورده ام.

آيا در كالس هاي حرفه اي غير از كالس�ي كه عالمه برگزار كرده هم شركت كرده اي؟

خير. بعد از آن خودم با عالقه اي كه داش��تم به عكاسي پرداختم و تجربيات فراواني به دست

آوردم. عكسي كه در مسابقات اتريش مورد توجه

هيات داوران قرار گرفته چه موضوعي دارد؟تصوير يك پيرزن اس��ت ك��ه از يك خيابان عب��ور مي كند. ويژگ��ي اين عكس س��ادگي و حركت آن اس��ت. داراي فرم بسيار خوبي است و تركيب بندي بس��يار خوبي هم دارد. پدرم هم

خيلي از اين عكس خوشش مي آيد. براي عكس هات اسم هم مي گذاري؟

بل��ه. براي همين عكس پيرزن كه در اتريش شركت كرده اسم »راه بي پايان« را گذاشته ام.

چه دوربيني داري؟جديدا يك دوربين كانن d 550 eos گرفتم.

البته قبال آنالوگ هم كار كرده ام. در زمينه عكاسي مطالعه هم داري؟

بله. س��عي مي كن��م مقاالت��ي در اين زمينه بخوان��م. معموال از اينترنت مقاالت��ي را درباره عكاسي از سايت هاي عكاسي مختلف مي گيرم

و مي خوانم. چه سبكي عكاسي مي كني؟

در حال��ت كلي به عكاس��ي آتليه اي و پرتره عالقه دارم. ولي عكاسي از طبيعت را هم دوست دارم. در عكاسي طبيعت شيوه مايكروگرافي را

مي پسندم. بيشترين زماني كه براي گرفتن يك عكس

صرف كرده اي چقدر بوده است؟ب��راي يك عكس نزديك به 3 س��اعت زمان گذاش��تم. موضوع آن حرك��ت مورچه ها بود. به اين صورت كه مورچه ها در محل تجمع آشغال پوست تخمه به دنبال راهي براي حمل غذا بودند. اين موضوع باعث شد تا نزديك به 3 ساعت براي

گرفتن دو يا سه عكس خوب صرف كنم.انج�ام ه�م س�فيد و س�ياه عكاس�ي

مي دهي؟بله. عموما ب��راي موضوعاتي چون بازارهاي قديمي و يا عزاداري هاي محرم از عكاسي سياه

و سفيد استفاده مي كنم. بهترين عكسي كه ديدي چه بوده؟

آق��اي اس��كندري دبير فيزيك يك س��ايت معرفي كردند. در آن جا عكسي ديدم كه به شيوه مايكرو و از يك قطره آب با پس زمينه ي كره ي زمين بود. اين عكس بس��يار خالقانه و ماهرانه

گرفته شده بود. هدف تو در آينده چيست؟

دوس��ت دارم در رش��ته كامپيوت��ر تحصيل كنم.

عكاس »راه بي پایان«گفت وگو با محمد حسين رزم آرا دانش آموز پيش دانشگاهي واحد کارگرشمالي

4243

Page 23: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

4445

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 چند بعدي هاچند بعدي ها

در چه زمينه اي فعاليت مي كني؟راس��تش چند رشته اس��ت. در بسكتبال توانس��تيم مقام اول منطقه را كسب كنيم، در شطرنج هم به مقام اول منطقه رسيديم و در واليبال در منطقه دوم ش��ديم. هر س��ه مقام را در سال پيش

كسب كرده ام. چرا سه رشته را با هم انتخاب كردي؟

واقعيت اين است كه هر سه رشته برايم جذاب بوده است. ش�ايد اگر يك رش�ته را انتخاب مي ك�ردي، در آن به

موفقيت بهتري مي رسيدي.ممكن اس��ت، ولي من به دليل عالقه اي كه داشتم مي خواستم در اين سه رشته فعاليت داشته باشم. البته در حال حاضر چندان با واليبال ميانه ي خوبي ندارم، ولي ش��طرنج و بسكتبال را دوست

دارم. خودت تصميم گرفتي كه در اين سه رشته فعاليت كني

يا اين كه تشويق كسي باعث شد؟شطرنج را از 5 سالگي شروع كردم و تا دو سال پيش هم كالس مي رفت��م كه عامل تاثيرگذارش پدرم بود كه در اين راه تش��ويقم مي كرد، ولي در مورد بس��كتبال باي��د بگويم به دليل عالقه اي كه

داشتم آن را انتخاب كردم. اين استعدادها چطور كشف شد؟

در مورد واليبال و بس��كتبال مس��اله قد اهميت زيادي دارد كه من به خاطر داش��تن اين نكته ي مهم و پيشنهاد پدرم در تست ها ش��ركت كردم و با كمي هم چاش��ني اس��تعداد كه در اين زمينه داش��تم، توانستم وارد تيم منتخب مدرس��ه بشوم. بسكتبال را دو س��الي است كه پي گيري مي كنم و ش��ديدا به آن عالقه مندم. اما در مورد واليبال، عالقه ي چنداني به اين رشته ندارم و در سن ده س��الگي يكسال اين رش��ته را دنبال كردم و بعد رهايش كردم. اما ش��طرنج هم، خوب به لطف حضور 7 ساله در كالس هاي آموزشي

توانستم به يك سطح قابل قبولي برسم. چطور شد بعد از گذشت سه سال، دوباره در مسابقات واليبال منطقه ش�ركت كردي و توانستي مقام اول را كسب

كني؟نمي دانم، ولي در طول اين سه سال هر از گاهي با دوستان واليبال بازي مي كردم و ش��ايد اين باعث ش��ده بود كه سطح توانايي ام در

رشته ي واليبال باال برود. نقش خانواده در اين موفقيت ها چه بوده است؟

خانواده ام در اين راه خيلي من را حمايت كردند و اگر جايي به مش��كل برمي خوردم، هميشه آن ها را كنارم مي ديدم. كه جا دارد

همين جا از آن ها تشكر ويژه اي داشته باشم. برنامه ات براي آينده ي ورزشي ات چيست؟

تصميم دارم كه شطرنج و بسكتبال را تا جايي كه امكانش هست ادام��ه بدهم. در مورد واليبال ه��م، به دليل عدم عالقه مي خواهم رهايش كنم و تمركزم را روي اين دو رش��ته بگذارم. تصميم دارم در بس��كتبال به موفقيت هاي بزرگي برس��م. هدفم اين اس��ت كه

بازيكن بزرگي بشوم. در روز چن�د س�اعت وق�ت ب�راي تمري�ن ك�ردن

مي گذاري؟شطرنج را روزي ده الي بيست دقيقه تمرين مي كنم، نه بيشتر، بس��كتبال هم فقط روزهايي كه باش��گاه مي روم تمرين مي كنم و

روزهاي تعطيل هم، حدودا نيم ساعت بازي مي كنم. تمرين هاي ورزشي به درست كمكي هم مي كند؟

گاهي اوقات كه خيلي خس��ته ام، مي روم و كمي بسكتبال بازي مي كنم. اين كار باعث آرامش روحي ام مي شود.

وقتي پاي انتخاب كردن در ميان باشد، كدام رشته را ترجيح مي دهي؟

فكر مي كنم بسكتبال ورزشي است كه به آن عالقه مندم و تصميم دارم تا جايي كه مي شود آن را دنبال كنم.

اگر به گذشته برگردي، باز هم همين راه را مي روي يا روي يك رشته متمركز مي شوي؟

ب��از هم همين كار را تكرار مي كردم. فقط در مورد بس��كتبال، بايستي چند سالي زودتر اين رشته را شروع مي كردم. چرا كه تاثير ورزش را در زندگي ام ديده ام. شادابي و نشاط و آرامشي كه از ورزش

گرفته ام، در انجام كارهاي زندگي ام خيلي كمكم كرده است. ورزش به روابط اجتماعي ات كمكي كرده است؟

باعث شده است كه دوستان بيشتري داشته باشم و در برخورد با ديگران راحت تر عمل كنم.

در دانشگاه به دنبال چه رشته اي مي خواهي بروي؟دوست دارم رشته ي برق را در دانشگاه شريف يا تهران بخوانم.

شيرين ترين كتاب درسي؟رياضي.

چقدر به هنر عالقه مندي؟قبال، دو س��الي كالس نقاشي را نزد اس��تاد صادقي مي رفتم و سبك نقاشي ام رنگ روغن بود، ولي به دليل فشار درس نتوانستم

ادامه اش بدهم. موسيقي چطور؟

حدودا يكسالي هس��ت كه ساز تمبك را زير نظر استاد تهراني تمرين مي كنم و دلم مي خواهد تا جايي كه بتوانم در كنسرت هاي

رسمي شركت كنم، آن را دنبال كنم. موضوع ديگري هم بوده اس�ت كه عالقه داشته اي در

آن فعاليت كني و نتوانستي؟نه چيز خاصي نبوده، فقط به پينگ پونگ هم عالقه مند هستم، ولي نه در حدي كه بخواهم در مس��ابقات شركت كنم. فقط براي

تفريح از اين رشته لذت مي برم. چقدر زمان صرف تمرين ساز و نقاشي مي كني؟

من بيشترين فعاليت هنري و ورزشي ام را به آخر هفته ها موكول كرده ام. در طول هفته تمركزم روي درس است و در آخر هفته به

خودم! با اين مسايل استراحت مي دهم! لطفا براي پايان مصاحبه از خاطرات ورزشي ات برايمان

بگو.در مسابقات بسكتبال منطقه، يكي از بازيكنان حريف روي من خطا كرد و عينكم به زمين افتاد و از رويش رد شدم و شكست كه مجبور شدم تا خانه بدون عينك بروم. يك روز هم در خانه داشتم با خواهرم شطرنج بازي مي كردم، آن زمان من ده سالم بود و خواهرم 6 سالش. در طول بازي من خيلي جلوتر از خواهرم بودم و تقريبا داشتم با حركاتم سر به سرش مي گذاشتم كه يكدفعه عصباني شد

و صفحه ي شطرنج را پرت كرد و رفت. خيلي ممنون كه در اين مصاحبه شركت كردي.

من هم از شما تشكر مي كنم.

غواصي رشته ي ماجراجوهاستمردي براي تمام امورگفت وگو با ياشار پيدايش دانش آموز پايه ي سوم راهنمايي واحد آبشناسانگفت وگو با کيارش کاوياني دانش آموز پايه ي اول دبيرستان واحد مالصدرا

در چه رسته اي فعاليت داري؟غواصي.

مگر غواصي رشته است؟بله، رشته است.

چه جور رشته اي هست؟غواصي در خودش رشته هاي مختلفي دارد. در برخي از رشته هايش شما به كف دريا مي رويد و وسايل متفاوتي را كه در جاهاي مختلف دريا قايم شده است پيدا مي كنيد و

هر كسي كه وسايل بيشتري را پيدا كند امتياز بيشتري كسب مي كند. چه مقامي كسب كرده اي؟

من منتخب كشور شدم و با تيم ايران به مسابقات آسيايي كه در كشور تركيه برگزار مي شد، اعزام شدم و در آن جا تيم ما، مقام چهارم را كسب كرد.

كدام كشور اول شد؟كشور چين اول شد.

در انفرادي چه كار كردي؟انفرادي خيلي سخت بود و نتوانستم نتيجه ي خوبي به دست بياورم.

مسابقات انفرادي چه طور بود؟در عمق 15 متري بايد تكه سنگ هايي كه براي ما عالمت گذاري شده بود را پيدا مي كرديم. من به علت آسمي كه دارم نمي توانم در عمق بيش از ده متر غواصي كنم. چون پرده ي گوش��م پاره مي شود. براي همين نتوانستم در مسابقات انفرادي كاري از

پيش ببرم. چه شد كه غواصي را انتخاب كردي؟

خانواده ي من از ش��نا مي ترس��يدند. من از همان كودكي شنا ياد گرفتم. يك مدت مي خواستم نجات غريق شوم، اما وقتي وارد شنا شدم از نجات غريق شدن خوشم نيامد.

براي همين غواصي را انتخاب كردم. كال به رشته هاي شنا عالقه دارم. خانواده چطور با ترسشان كنار آمدند؟

وقتي بچه بودم پدرم اصال اجازه نمي داد من به اس��تخر بروم. مادرم مرا پنهاني به اس��تخر مي فرستاد تا ش��نا ياد بگيرم. يك بار با پدرم به استخر رفتيم و با هم مسابقه داديم. پدرم ديد شناي من خيلي خوب است و خوشش آمد. همين شد كه اجازه داد كه به كالس شنا بروم. در باشگاه اجازه مي دادند خانواده هايي كه مي ترسند وارد فضاي استخر شوند. پدرم وقتي ديد شنا ورزش خطرناكي نيست ترسش ريخت و اجازه داد

كه من شنا را ادامه بدهم. االن هم 4، 5 سال است كه غواصي مي كنم. چرا در مسابقات شنا شركت نمي كني؟

من در مسابقات شنا هم شركت كردم و دو، سه مدال هم دارم. در چه رشته هايي؟

در رشته ي شناي قورباغه منطقه ي شش يك مدال نقره و يك مدال برنز دارم. چه طور شد كه متوجه شدي به غواصي عالقه مند هستي؟

غواصي رشته اي است كه در آن ماجراجويي وجود دارد. چه ماجراجويي در آن وجود دارد؟

به زير آب مي روي، مي تواني ماهي هاي مختلف را ببيني. مي تواني پوشش زمين شناسي كف دريا را ببيني و من خيلي از آن ها خوشم مي آيد. مسابقات در آب هاي آزاد برگزار مي شود؟

در اصل مسابقات بايد در دريا اجرا شود ولي بعضي مواقع به علت خطراتي كه در دريا وجود دارد، منطقه ي محدودي را براي مسابقات در نظر مي گيرند و با تور هاي مخصوصي محدوده اي از دريا را مشخص مي كنند تا شركت كنندگان از آن محدوده خارج نشوند.

در آن مسابقاتي كه شركت كردي جايزه اي هم گرفتي؟نه، اسباب بازي بود كه به ده نفر اول دادند.

مسابقات تركيه در چه سالي برگزار شد؟تابستان سال گذشته)1389( برگزار شد.

چند روز آن جا بوديد؟9 روز آن جا بوديم. مس��ابقات اصلي دو روز طول كش��يد. ما 7 روز زودتر رفتيم تا

تمرين كنيم و به آب هاي آن جا عادت كنيم. چون آب هاي آن جا خيلي ش��ور بود و پوس��ت را اذيت مي كرد. براي همين ما هفت روز را براي تمرين در

نظر گرفتيم. هزينه هاي غواصي چطور است؟

نسبتا وسايل و لوازم گران قيمتي دارد، اما خود باشگاه آن ها را براي ما تهيه مي كند. مثال كپسول اكسيژن آن يك ميليون تومان قيمت دارد. لباس آن هم گران است چون بايد بدن ورزشكار را در عمق زياد از سرما و نفوذ رطوبت حفظ كند. قيمت لباس آن حدود يك ميليون تومان است.

عالوه بر اين ها نياز به خريد كفش، سيم هايي كه كپسول را به لباس وصل مي كند و ... هم هست. هر كدام از اين وسايل

را كه نداشته باشي كارت خيلي سخت مي شود. چه طور ش�د كه به عنوان منتخب كشور

انتخاب شدي؟من در باشگاه شهيد كشوري شنا مي كردم، آن جا دو نفر استاد غواصي داشت كه آمدند بچه ها را ديدند و آن هايي را كه فيزيك مناسب و استقامت بيشتري داش��تند براي رشته ي غواصي انتخاب كردند. بين آن هايي كه انتخاب ش��ده بودند مسابقه اي ترتيب داده ش��د ت��ا برترين ها انتخاب ش��وند. من به اين

ترتيب وارد تيم باش��گاه شدم. تيم ما در شهر تهران اول شد. وقتي تيم ما اول شد در همين تهران با تيم هاي شهرستان ها مسابقه داديم. تيم ما منتخب كشور شد و اسممان را براي شركت در مسابقات آسيايي رد كردند.

نه روز در تركيه بوديم و چهارم شديم. به غير از شنا چه كار هايي مي كني؟

كار هاي ديگرم خرده ريز است. كار مهمي نمي كنم. مثال در رشته ي واليبال هم فعاليت هايي داشتم، اما به خاطر فيزيك بدنم نمي توانم ورزش هاي كششي انجام

دهم. براي همين ناگزير شدم آن را رها كنم. وضعيت درسي ات چه طور است؟

خوب اس��ت. در آزمون جامع آخر به سواالت درس رياض��ي خيلي خوب پاس��خ دادم، اما درصد عمومي ام خوب نش��د. در المپياد برتر، در تهران رتبه ي چهارم را

كسب كردم. چه درسي را بيشتر از همه دوست داري؟

رياضي و فيزيك را بيشتر دوست دارم. به كتاب هاي غير درسي هم عالقه داري؟

بله، رمان هاي ترسناك زياد مي خوانم. خاطره اي از مسابقات آسيايي داري؟

روز اولي كه مي خواستم وارد آب شوم نفسم بند آمد و داشتم كبود مي شدم كه خوشبختانه مربي ام

متوجه حالتم شد و مرا از آب بيرون كشيد. مسابقه را از دست دادي؟

نه، اي��ن اتفاق در تمرينات برايم افتاد. چون بار اولم بود هنوز عادت نداشتم.

ممنون كه در اين مصاحبه با ما بودي.

Page 24: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

4647

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 چند بعدي هاچند بعدي ها

در ابتدا كمي از خودت بگو.راس��تين معين زاده هس��تم، دانش آموز پايه ي سوم دبيرس��تان عالم��ه طباطبايي واحد آبشناس��ان دو. 6 سال است كه به طور حرفه اي كاراته كار مي كنم . در س��ال هاي 88 و 89 دو مدال و مقام اولي مس��ابقات كشوري را كسب كردم. سه مقام قهرماني و يك مقام

سومي در رشته ي كاتا دارم كه مربوط به قبل است. چه سبك كاراته اي كار مي كني؟

رشته ي اصلي ام كيوكوشين كاراته است، اما سبك هاي ديگر را هم بلدم.

كيوكوشين كاراته چيست؟كيوكوشين كاراته اصلي ترين و خشن ترين سبك كاراته اس��ت. كيوكوش��ين به معناي نهايت حقيقت است. خود واژه ي كاراته هم به معني دفاع با دس��ت خالي در مقابل

هر سالحي است. چرا كيوكوشين را انتخاب كردي؟

من از بچگي دوس��ت نداشتم از كسي كتك بخورم. وقتي وارد باشگاه شدم سانس همان استادي بود كه اآلن هم استاد من است. وقتي اين سبك را ديدم به خودم گفتم اين همان سبكي است كه مي خواهم. براي همين

من و برادر و پدرم در آن باشگاه ثبت نام كرديم. پدر و برادرت هم كاراته كار مي كنند؟

بل��ه، آن ها هم مثل من، مقام هاي كش��وري دارند. هر سه تايمان كمربند مشكي دان دو داريم و هر سه

تايمان مدرك مربي گري از كشور ژاپن داريم. با هم وارد ورزش كاراته شديد؟

بله، با هم در يك روز ورزش را شروع كرديم. چگونه مدرك تان را از ژاپن گرفتيد؟

چون استاد من يكي از بزرگان كيوكوشين كاراته است پيش ايش��ان و بنيانگذار كيوكوشين كاراته در ايران، استاد شيرزاد، امتحان داديم و در امتحان قبول شديم و اين دو، مدرك ما را از ژاپن گرفتند. ما مدرك

مبارزه، كاتا، كيوكوشين و داوري كاراته را داريم. اين ك�ه با پ�در و برادرت ب�ا هم ورزش

مي كنيد چه حسي به تو مي دهد؟ما وقتي وارد اين رش��ته شديم فكر مي كرديم خيلي سطح مان پايين است. هميشه آرزو داشتم كه ارشد باشگاه را در مسابقه بزنم. باالخره اآلن كه با هم كمربند مشكي گرفته ايم حس خوبي اس��ت. آن روزي هم كه هر سه مان با هم وارد

باشگاه شديم حس قشنگي بود. با برادر و پدرت هم مبارزه داشتي؟

نه.

چرا؟من يكي از بزرگان باشگاه بودم و مربي نمي گذاشت كه من با هر كس��ي مبارزه كنم. اس��تادم مي گفتند: تو مثل ماشيني هس��تي كه مي تواند با سرعت 500 كيلومتر در ساعت حركت كن��د، اما نمي تواند آرام راه برود. براي همين مبارزات تمريني من در باشگاه كمتر از 15 ثانيه طول مي كشد. چون يا حريفم ناك اوت مي شد يا استادم مي ديدند كه ادامه ي مبارزه خطرناك است. استادم نگران بود حريف هايم آسيب بينند. چون مبارزات

من خيلي خشن است! اين حس برتري را چگونه كنترل مي كني؟

استادم به من ياد داده اند كه هميشه بايد خودم را كنترل كنم. اگر بفهمند كسي دعوا كرده به بدترين نحو ممكن او را تنبيه مي كنند. ما ياد گرفته ايم كه كيوكوشين را به خاطر اعتماد به

نفسي كه به آدم مي دهد دنبال كنيم نه به خاطر دعوا كردن. تا به حال كس�ي را زده اي كه با ناك اوت، كارش به

بيمارستان كشيده شده باشد؟يك بار پيش آمد ولي نمي خواهم در مورد آن صحبت كنم.

البته ختم به خير شد. كاراته را از چند سالگي شروع كردي؟

دقيقا از همان روزي كه وارد سال اول راهنمايي شدم ورزش را ش��روع كردم. يعني تقريبا از 6 س��ال پيش. از همان موقع اس��تاد ما مي گفتند: تو اگر ادامه دهي و با من كار كني، قول مي دهم كه تبديل به يك قهرمان بشوي كه هيچ كس نتواند

شكستت بدهد. در مسابقات جهاني شركت نكرده اي؟

ب��ه تيم ملي دعوت ش��دم، اما به اين خاط��ر كه زمانش با امتحانات خرداد تداخل داش��ت نتوانس��تم به مسابقات بروم. چون بايد به ژاپن مي رفتم. تمرينات كاراته هم خيلي وقت گير است و روزي 6 تا 7 ساعت وقت مي گيرد و آدم اصال نمي تواند

به درس هايش برسد. چه طور توانستي كمربند مشكي بگيري؟

ما امتحانات خيلي سختي را گذرانديم. مثال بايد 20 دقيقه با 10 نفر مبارزه مي كرديم و آن ها هم اصال مالحظه نمي كنند و واقعا مي زدند. ضربات كيوكوش��ين نمايش��ي نيست و واقعا ضربات وارد مي ش��ود. براي همين لباس بازيكنان در مسابقات معموال خوني است و دست و پا زياد مي شكند. خود من در آن 20 دقيقه بيني ام شكست و همان روز استادم كمربند مشكي

را برايم بستند! وضعيت درسي ات چه طور است؟

من تا سال گذشته زياد به درس اهميت نمي دادم و بيشتر ورزش برايم مهم بود، اما مي خواهم اين دو سال پيش رو را بكوب براي كنكور بخوانم. براي همين تقريبا ورزش را كنار گذاشته ام و فقط گاهي اندكي تمرين مي كنم تا بدنم از فرم نيفتد. براي

آزمون جامع يك خيلي درس خوانده بودم، اما به علت مصدوميت بيني ام نتوانستم آزمون بدهم.

مصدوميت چه بود؟بيني ام ضربه خورده بود و يك هفته اگر س��رم را پايين نگه مي داشتم خون ريزي مي كرد. وقت آزمون جامع هم خونريزي كرد و نتوانستم آزمون بدهم. من خيلي خوشحالم كه نامم در نشريه ي شما آمده است، اما دو آرزو دارم. يكي سالمتي خانواده ام و ديگري اين كه يك روز شما به خاطر رتبه ي خوبي كه در كنكور كس��ب كرده ام با من مصاحبه كني��د. اين را خيلي بيش��تر دوست دارم تا اين كه به عنوان يك ورزشكار

با من مصاحبه شود. دوست داري درچه رشته و چه دانشگاهي

پذيرفته شوي؟دوست دارم در رشته ي عمران يا معماري يكي از

دانشگاه ها سراسري تهران پذيرفته بشوم. چرا نمي خواهي رشته ي برق بخواني؟

چ��ون پدر و عمو هاي من يك ش��ركت خصوصي مهندسي دارند كه اگر من بتوانم اين رشته ها را بخوانم

مي توانم با آن ها كار كنم. كار پدرت عمراني است؟

بله. فك�ر كنم دقيق�ا داري پا جاي پاي پدرت

مي گذاري.بله، چون ايش��ان الگوي من هستند. دوست دارم زندگي آينده ي من شبيه زندگي اي باشد كه پدرم اآلن

دارند. خيلي زندگي قشنگ و بي دغدغه اي داريم. رابطه ات با مادرت چه طور است؟

عالي، من عاشق پدر و مادرم هستم. آينده ورزشي ات را چگونه مي بيني؟

آرزو دارم در مس��ابقات UFC قهرمان ش��وم. به اس��تادم گفته ام كه بعد از كنكور هر روز به باش��گاه مي آيم تا بتوانم آن آمادگي را پيدا كنم كه در مسابقات UFC ش��ركت كنم و قهرمان شوم. چون اگر استاد من متوجه شوند كه كسي پتانسيل قهرماني را دارد

حتما به او كمك مي كنند. اين كار به درس هاي دانش�گاهي ات لطمه

نمي زند؟آن طور كه من از بقيه شنيده ام سال اول دانشگاه زياد س��خت نيست و آدم مي تواند در دوران دانشگاه

به فعاليت هاي جانبي هم بپردازد. بهتري�ن خاطره ي ورزش�ي ات چ�ه بوده

است؟بهتري��ن خاط��ره ي من مرب��وط به اس��تارژ بود كه قهرمانان كش��وري رش��ته هاي مرتبط مثل پاور ليفتين��گ، برادران فاطمي، اس��تاد نظ��ري قهرمان تكواندوي جهان، استاد شمشيري و ساير اساتيد حضور داشتند و ما توانستيم با يكي از بچه هاي ديگر باشگاه به اس��م كوروش مبارزه ي خيلي زيبايي را به نمايش بگذاريم. طوري كه همه از مبارزه ي ما خوششان آمد

و با ما روبوسي كردند. در آن مبارزه باختي يا بردي؟

با هم قرار گذاشته بوديم كه به هم آسيب نرسانيم و هدفمان نمايش دادن توانايي هاي تاكتيكي مان بود

تا ناك اوت كردن.

ناك اوت يعني چي؟بستگي به خود شخص دارد. اگر ضربه اي به شخص وارد ش��ود كه نتواند از جايش بلند ش��ود، يا احساس

گيجي كند ناك اوت مي شود. در ليگ بازي نمي كني؟

نه، البته ما لي��گ كاراته نداريم، اما مي تواني عضو تيم هايي شوي و خودت را براي مسابقات آماده كني.

درآمدي هم از كاراته داشته اي؟نه.

چرا؟چون بايد عضو تيم ملي باش��ي تا درآمدي كسب

كني. يعني بقي�ه فقط براي تفن�ن كاراته بازي

مي كنند؟هدف افراد فرق مي كند، بعضي ها براي ورزش كردن مي آيند بعضي ه��ا براي اين كه بتوانند مبارزه كنند و گروهي هم مي خواهند عضو تيم ملي شوند و حقوق دريافت كنند. البته مطمئن نيستم كه به بازيكنان تيم

ملي حقوقي تعلق بگيرد. غير از ورزش چه كار هايي مي كني؟

من خيلي به موسيقي گوش مي دهم. ساز هم مي زني؟

نه، استعداد نواختن ساز را ندارم. روزانه چه قدر تمرين مي كني؟

اآلن كه درس ها خيلي سنگين شده است ورزش را كنار گذاشته ام و هر از گاهي تمرين مي كنم تا بدنم از فرم خارج نشود. قبال، روز هايي كه به باشگاه مي رفتم دو س��اعت و روز هايي كه باشگاه نمي رفتم روزي 3 تا

4 ساعت در پارك با پدرم تمرين مي كرديم. سن شروع اين ورزش چند سالگي است؟

ما همه س��ن در باش��گاهمان داريم، اما اين رشته استعداد مي خواهد و هر كسي نمي تواند وارد آن شود. اگر هم وارد ش��ود نمي تواند تبديل به يك مبارز تمام عيار بش��ود. فيزيك بدني خيلي در كاراته تاثير دارد. به نظر من هر پس��ري بايد يك رشته ي رزمي را كار كند تا بتواند با شرايط خاص جامعه ي ما با اعتماد به نف��س در خيابان راه برود و بتواند هواي خانوده اش را

داشته باشد. پدرت�ان در چن�د س�الگي ورزش را آغاز

كردند؟پدرم در دوره ي دانشجويي كونگ فو كار مي كردند، اما بعدها به داليلي آن را رها كردند. از 6 سال پيش كه حدود 47 سال داشته اند با هم ورزش را شروع كرديم.

پدرتان مي توانس�تند تمرين�ات را انجام دهند.

بله، به نظر من بدن پدرم از بدن من قوي تر است. حرفي براي پايان مصاحبه داري؟

مي خواهم از خانواده، به خصوص پدر و مادرم خيلی تشكركنم. من اگر بخواهم به خاطر تمام زحمات ايشان تشكر كنم بايد نشريه ي شما 500، 600 صفحه داشته باشد. هم چنين مي خواهم از استاد عزيزم آقاي محسن نوروزي تشكر كنم كه واقعا، من كل زندگي ورزشي ام را مديون ايش��ان هستم و قسم مي خورم كه تا پايان عمرم با ايشان ورزش كنم. از شما هم به خاطر ترتيب

دادن اين مصاحبه تشكر مي كنم.

خشونت را دوست داري؟من عاشق خشونت هستم و عاشق مبارزات خشن.

چرا؟نه اين كه خشن باشم، چون تا امروز بيشتر از يك بار

دعوا نكرده ام. فقط دوست دارم از بقيه سرتر باشم.واقعا اهل دعوا نيستي؟

اهل دعوا نيستم، اصال از دعوا خوشم نمي آيد. چون در جامعه ي امروزي چه در دعوا پيروز شوي چه ببازي، بازنده اي. آخر دعوا يا ديه اس��ت يا زندان يا طناب دار. به ما ياد داده اند كه اگر بخواهيم دعوا كنيم فقط بايد

با يك ضربه دعوا كنيم.چه قدر به بچه هاي مدرسه زور مي گويي؟

اصال زور نمي گويم و دوس��ت دارم متواضع باش��م. تا به حال اصال با كس��ي در مدرس��ه دعوا نكرده ام و نمي خواهم از اين به بعد هم دعوا كنم به نظر من اين يك��ي از ويژگي هاي مدارس عالمه طباطبايي اس��ت. اگر من وارد مدرس��ه دولتي مي شدم ممكن بود تحت ش��رايط يك آدم دعوايي بار بيايم. اآلن كه وارد عالمه شده ام اصال نمي خواهم دعوا كنم. البته نمي توانم ببينم دوستانم بي دليل كتك بخورند و اگر ببينم سعي مي كنم دو طرف را جدا كنم. البته دعواي جدي نمي كنم و فقط به طرف مي فهمانم كه اين كسي كه با او درگير شده اي

رفيق من است.تا به حال چند نقطه از بدنت شكسته است؟

من از ناحيه هاي بيني، گونه، دس��ت، انگشت هاي دست، پا، انگشت هاي پا و ناخن شكستگي داشته ام كه دو بار هم مجبور ش��دم جراحي داشته باشم. قفسه ي سينه و ستون فقراتم هم آسيب ديده است، اما نه در حد

شكستگي. كلي آسيب ديدم تا به اين جا رسيدم.خانواده نمي گويند با اين آسيب ها چرا باز هم

كاراته را ادامه مي دهي؟مادرم چرا. گاهي با اين كه من مبارزه كنم مخالفت مي كنند و ناراحت مي ش��وند. اماپدرم چون رزمي كار اس��ت، ناراحت نمي ش��وند. م��ن بعد از اين آس��يب ديدگي ها حدود يك س��ال اس��ت كه از هيچ كس��ي

شكست نخوردم.در اين يك سال چند تا مبارزه داشته اي؟

خيل��ي! ما هر وقت به باش��گاه مي رويم در انتهاي تمرين تكنيك ها، شروع به مبارزه مي كنيم.

جريان اين دستبند هايي كه به دستت بسته اي چيست؟

اين دس��تبند ها در چند رنگ هستند كه هر كدام از اين رنگ ها حامي يك اصل است. رنگ سياه حامي اهداي عضو، رنگ آبي حامي مبارزه با اعتياد، رنگ زرد حامي مبارزه با س��رطان و رنگ قرمز حامي مبارزه با ايدز است. ما در خانواده گاهي پول جمع مي كنيم و به

نيازمندان و تيمارستان ها و ... كمك مي كنيم.

مبارزاتم كمتر از 15 ثانیه استگفت وگو با راستين معين زاده دانش آموز پايه ي سوم دبيرستان واحد آبشناسان 2

Page 25: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

4849

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 چند بعدي هاچند بعدي ها

رامسر؛ اردويي براي دوستي ها/ 50خاطرات دانش آموزي از اردوي دوستي/ 52

فعاليت هاي واحد پژوهش در تابستان 1390/ 56»جوان« با نوجوانان/ 58

رتبه هاي برتر تهران در مشت مجتمع/ 59گام نهادن در مسير بهشت/ 60

نمره های ما، رتبه های ما/ عادل طالبي/ 62هفته تربيت بدني در مجتمع/ 64

گزارش داخلي

بخش ششم

شناگري ماهر، در زمین بسكتبال

گفت وگو با آروين ميرمحمدي دانش آموزپايه ي دوم راهنمايي واحد فرمانيه

چه شد كه به شنا عالقه مند شدي؟ما در خانه ي خود اس�تخر داش�تيم. وقتي 5 سالم بود مي ديدم بچه ها آب بازي مي كنند ب�ه خودم گفتم من هم بايد ب�روم بازي كنم. وارد اس�تخر ش�دم و از همان موقع به ش�نا

عالقه مند شدم.از آب نمي ترسيدي؟

از اس�تخر معم�وال بچه ه�ا در آن س�ن مي ترس�ند، اما م�ن نمي ترس�يدم. وارد آب ش�دم و آن قدر دس�ت و پا زدم تا باالخره ياد

گرفتم چه طور شنا كنم.چه مقام هايي كسب كرده اي؟

بهتري�ن مدال�م، مقام اولي اس�تان تهران اس�ت كه آن را وقتي كالس س�وم دبس�تان

بودم كسب كردم.االن به طور حرفه اي شنا نمي كني؟

حدودا دو سال است كه به دليل درس، ديگر به صورت حرفه اي شنا نمي كنم.

شنا چه مزيت هايي دارد؟وقتي ما ش�نا مي كنيم در خود آرامشي را احس�اس مي كنيم كه باعث مي شود استرس نداش�ته باش�يم. من اي�ن آرام�ش را خيلي دوس�ت دارم. اين آرامش باعث مي ش�ود كه بتوان�م روي كار هايم تمركز كنم و كارهايم را

بهتر انجام دهم.نظر خانواده نس�بت به ش�نا كردن تو چه

بود؟خيل�ي اس�تقبال كردن�د و م�را تش�ويق مي كردند كه آن را ادامه دهم. به من مي گفتند تو مي تواني شناگر ماهري شوي و مقام كسب

كني.شغل والدينت چيست؟

مادرم خانه دار اس�ت و پدرم كارخانه قند دارد.

پدر و مادرت ورزش نمي كنند؟پدر و مادرم گاه�ي ورزش مي كنند، اما به

طور حرفه اي نه.شنا به درس هايت لطمه نمي زند؟

شايد اگر مي خواستم مثل گذشته روي آن وقت بگذارم لطمه مي زد، اما اين طور كه االن ورزش مي كنم به درس�م لطمه نمي زند. اتفاقا باعث پيش�رفتم در درس ها مي شود. ورزش باعث مي شود كه ذهن باز شود. اگر شما قبل از امتحان�ات ورزش كنيد قطعا با فكر بازتر و خيال راحت تري امتحانات خود را پش�ت سر

مي گذاريد.ب�ه ج�ز ش�نا ورزش ديگ�ري ه�م انجام

مي دهي؟بل�ه، دو س�ال اس�ت كه ب�ه غير از ش�نا، بس�كتبال هم بازي مي كنم. از اول راهنمايي به ط�ور حرفه اي بس�كتبال ب�ازي مي كنم و

باشگاه مي روم.چه شد كه ورزشت را تغيير دادي؟

ش�نا خيل�ي وقت گير بود و م�ا بايد در هر بار س�ه نوبت ش�نا مي كرديم. وقتي درس ها س�نگين تر ش�د براي اين ك�ه ورزش را كنار نگذارم به خودم گفتم بايد سراغ ورزشي بروم كه هم كم تر وقتم را بگيرد و هم باعث شود كه قدم بلند شود. براي همين به سراغ بسكتبال رفتم. البته بسكتبال را تا اواسط سال قبل كار مي كردم و اآلن كه درس ها سنگين تر شده آن

را موقتا رها كرده ام.وضعيت درسي ات چه طور است؟

بد نيس�ت، متوسط رو به باال است. مثال در آزمون ه�اي جامع معموال رتب�ه 10، 11 كالس

مي شوم.خاطره اي از مسابقات داري؟

چون هميش�ه در مس�ابقات مقام مي آورم

خيل�ي براي�م خ�وب ب�وده. وقتي ك�ه مقام اس�تاني ام را كس�ب كردم از همه ي ش�ركت كننده ها كوچك تر بودم براي همين، كس�ب آن مقام خيلي خوشحالم كرد. با اين كه سنم از همه پايين تر بود مقام اول را كس�ب كردم. هر سال در منطقه ي سه، مقام مي آورم. پارسال

هم سه مدال گرفتم.در مسابقات عالمه هم شركت مي كني؟

بله، در مس�ابقات عالمه ما با دبيرستاني ها مس�ابقه مي دهيم و من پارسال در مسابقات ش�نا ش�ركت كردم و در رشته ي كرال پشت

دوم شدم.اگر روزي بخواهي بين ورزش و درس يكي را

انتخاب كني، كدام را انتخاب مي كني؟درس را انتخاب مي كنم. چون اگر بهترين شناگر هم باشم و در مسابقات المپيك مدال بي�ارم آن قدر توان مال�ي پيدا نمي كنم كه با درس خواندن مي توانم به آن برسم. مي خواهم ورزش را در كنار درسم داشته باشم. مي توان صبح ه�ا را كار ك�رد و بعد از ظهر ها به ورزش پرداخ�ت. چون به ورزش خيل�ي عالقه دارم و ح�س مي كنم ورزش باعث مي ش�ود كه تن

سالم تري داشته باشم.نظرت در مورد كساني كه ورزش نمي كنند و تم�ام وقت ش�ان را روي درس مي گذارن�د،

چيست؟به نظرم كساني كه ورزش نمي كنند اشتباه مي كنند و دارند به س�المتي خودشان لطمه مي زنن�د. درس خواندن خيلي خوب اس�ت و ش�ايد وظيفه ي اصلي ما در اين سنين باشد، ام�ا نه اين كه ما بخواهيم تمام وقتمان را روي درس بگذاريم. بايد به يك تعادل برسيم كه هم در درس ها موفق باشيم و هم بتوانيم با ورزش

سالمتي خودمان را تضمين كنيم.

Page 26: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

5051

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

بي اختيار در اين ساعت به خواب رفته بودند.دور از خانه

يك��ي از ويژگي ه��اي خ��اص اين اردو انتش��ار نش��ريه هاي ت��ك برگي )و گاه 2 برگ��ي( به صورت روزانه بود. طبق يك نظرسنجي در افتتاحيه ي اردو، دانش آموزان نام »دور از خانه« را براي اين نش��ريه پسنديدند. هر روز صبح هنگام صرف صبحانه يا بعد از آن اين نش��ريه در اختي��ار بچه ها قرار مي گرفت. محت��واي آن، گزارش هاي��ي خودماني و گاه طنز از مراسم روز قبل و اشاره اي به مراسم روز پيش رو بود. تعدادي از عكس هاي منتخب كه توسط دانش آموزان يا همكاران مجتمع تهيه شده بود، در اين نشريه درج مي شد. حضور دانش آموزان در بخش نگارش مطالب ني��ز اگرچه به لحاظ كم��ي چندان زياد نبود، اما به لحاظ كيفي گاه تحسين برانگيز و در خور توجه بود.

خوشبختانه بچه ها ارتباط نسبتا خوبي با اين نشريه برقرار كردند، به طوري كه در آغاز برنامه ها، گروهي

از آنها منتظر »دور از خانه« بودند.

پيش بينی های صورت گرفتهاگرچه ه��ر روز اخب��اری از پيش بينی وضع هوا به گوش ما می رس��د، اما ظاهرا ماهيت شرايط آب و هوايی، آن هم در ش��مال كش��ور چنان است كه اعتماد چندانی به اين پيش بينی ها نيس��ت. هنگام برنامه ريزی اخبار دريافت شده آب و هوای مطبوعی

را ب��رای زم��ان اردو پيش بينی می كرد، با اين حال برنامه های جايگزينی برای احتمال بارندگی تدوين شده بود. برنامه ی عصر روز سوم و صبح روز چهارم اردو مسابقات ورزشی در سالن های سرپوشيده بود. در ص��ورت بارندگ��ی در روزهای قب��ل از آن، مقرر ب��ود اين برنامه با برنامه ی روز بارانی جابه جا ش��ود. به جز اين با مس��ئولين استخر سرپوشيده ای كه در مجاورت اردوگاه بود نيز، برای اين ش��رايط، مذاكره و توافق الزم صورت گرفته بود و اگر آس��مان اصرار بر استمرار نزول رحمت داشت، هماهنگی های اوليه برای بازديد از كاخ محمدرضا شاه در شهر رامسر و موزه های اين ش��هر نيز انجام شده بود. خوشبختانه در كار بودن ابروباد و مه و خورش��يد و فلك، جايی برای به كار بردن تدابير ثانويه نگذاشت.»صفا رود« نام بامس��مايي براي اي��ن رودخانه بود. حضور چند ساعته در اين منطقه براي نوجواناني كه به اقتضاي س��ن و س��ال، زود از همه چيز خس��ته مي شوند و تنوع طلب هستند، رضايت بخش بود. بچه ها در اين مدت هم حس خوبي با طبيعت پيدا كردند و بدون نياز به هيچ امر و نهي مس��تقيمي مراقب بودند كه اين مناظر زيبا را پاكيزه نگه دارند. سفر خوبي بود. رويدادهاي اين س��فر خيلي زود براي بچه ها خاطره مي شود و آنها بدون اينكه خودشان يا حتي بزرگتر ها متوجه ش��وند بزرگ مي شوند.شايد بعضي از بچه ها در شرايط محيطي ديگر عالقه اي به »آش« نداشته باش��ند اما در اين ش��رايط بعيد است كه كسي يك

كاس��ه ي ديگر نگرفته باشد. اگر منظور مان به جاي ظ��رف يك بار مصرف، فضا و محيط باش��د مي توان

گفت لذت آش به »جاش« است!

احساس امنيت با حضور مدير مدرسهبه دليل اهميت اردو و ايجاد حس امنيت كافی، مديران مدارس در طی مس��يرهای رفت و برگشت و در طول اردو همواره در كنار دانش آموزان بودند. اين در حالی اس��ت كه فق��ط دانش آموزان پايه ی اول در اردوی دوستی شركت كردند و در زمان اردو، دبيرستان برای پايه های دوم، سوم و چهارم داير بود. نكته جالب و قابل توجه اين موضوع اين اس��ت كه مدارس عالمه طباطبايی، عالوه بر مدير تمام عيار، معاون ها و مربيانی دارد كه در غياب مدير نيز اجازه نمی دهند خللی در كار مدارس به وجود آيد. مجتمع بودن نيز كه با اين تعريف از ويژگی های منحصر اين مجموعه است، عامل موثر ديگری برای امكان اجرای چنين برنامه هايی اس��ت. چرا كه در غياب مدير نيز ستاد مجتمع، حمايتی همه جانبه از مدرسه خواهد داش��ت.برگرديم به اصل موضوع. تله كابين رامسر از كنار ساحل شروع مي شود، از روي جاده ي اصلي بين شهر هاي رامس��ر و چابكسر مي گذرد و به ارتفاعات جنگلي بسيار زيبايي ختم مي شود. به تدريج كه از زمين فاصله مي گيريم ساحل دريا را شبيه نقشه هاي Google جغرافيايي مي بينيم يا ش��بيه آن چه درEarth قابل مشاهده است. از باالي طبيعت و مناظر بكر كه مي گذريم تازه تا حدي متوجه مي شويم كه

آن عقاب تيز پرواز چه چشم اندازي دارد.

رامسر؛ اردویي براي دوستي هاصنعتي ش��دن جوامع انس��اني، بيش��تر وظايف مربوط به رش��د و تربيت افراد را برعهده نظام آموزش و مدارس گذاش��ته است و به اين ترتيب، همه ما بخش مهمي از عمر خود را صرف يادگيري و آموزش در مدارس مي كنيم. با اين همه، امروز بيشتر متخصصان براين باورند كه قانونمند شدن، رسمي شدن و سازمان يافتن بيش از حد مدارس و برنامه هاي آن، باعث ش��ده اس��ت كه تعليم و تربيت بس��يار خشك و انعطاف ناپذير شود، به نحوي كه امروزه در بيشتر مدارس براي تمام فعاليت ها از قبل برنامه ها و طرح هاي معيني تدوين مي ش��ود. در حالي كه تعليم و تربيت در بطن خود فرآيندي اس��ت كه دس��تيابي به اهداف آن مستلزم انعطاف پذيري، توجه به عاليق و استعدادهاي بچه ها و استفاده از فعاليت هاي طبيعي است.اگرچه آموزش های برنامه ريزی شده قطعا مفيد و ضروری هستند اما

در واقع شخصيت هر فرد در عميق ترين ابعاد و گسترده ترين دامنه ی آن با فعاليت های داوطلبانه و آزادانه شكل می گيرد.بچه ها بايد ياد بگيرند كه در مواجهه با مسائل پيش بينی نشده خود را باور داشته باشند و با به كار گيری تمام هوش و توان خود بر سختی ها و موانع غلبه كنند و خود را با شرايط گوناگون وفق دهند. اگرچه بسياری از توصيه ها توسط خانواده های دانش آموزان و مدارس به صورت تئوری برای بچه ها بيان می شود

اما در اردوست كه شرايط طبيعی برای رويارويی عملی با دانسته های آنها فراهم می شود.چنين بينشي باعث شده است كه امروزه در بسياري از كشورها، تعليم و تربيت در هواي آزاد، يا آموزش در اردوها مورد توجه قرار گيرد. تا از اين رهگذر هم

نقايص نظام هاي آموزشي مرتفع و هم انعطاف پذيري بيشتري لحاظ شود.اردو در حقيقت بخشي از جريان تعليم و تربيت است كه بچه ها به دور از فضاهاي بسته كالس ها اغلب در هواي آزاد و فارغ از مقررات و قوانين خاص مدارس و براس��اس عاليق و رغبت هاي خود به فعاليت هاي ويژه مي پردازند و از اين رهگذر ش��خصيت آنها در ابعاد ذهني، عاطفي، اجتماعي، اخالقي و... به طور متعالي

رشد مي يابد.مجتمع عالمه طباطبايی كه در نام خود نيز فرهنگی بودن را مقدم بر آموزشی بودن قيد كرده است و به عنوان متولی اصلی تعليم و تربيت برای بخش قابل توجهی از دانش آموزان مستعد و نخبه ی كشور، از اهميت اين فعاليت پر منفعت غافل نيست ، امسال با بهره گيری از تجربيات چندين ساله ی خود در اين زمينه يكی از بهترين اردوهای تربيتی را به نام »اردوی دوستی« برگزار كرد. اين اردو كه در ابتدای سال تحصيلی 91-1390 در شرايط آب و هوايی كامال مساعدی برگزار شد، باعث گرديد تا دانش آموزان ورودی به دبيرستان شناخت خوبی از همراهان خود در طی مسير چهارساله پيدا كنند. ايجاد بستر مناسب برای تمرين يك زندگی جمعی، توانايی انجام امور روزمره زندگی مس��تقل از خانواده، كمك به فرايند اجتماعی ش��دن با ارتقای مهارت های اجتماعی، افزايش آگاهی های عمومی در زمينه های تاريخ، جغرافيا، فرهنگ ايرانی و تمدن اس��المی از جمله محس��نات يك اردوی روش��مند و هدفدار اس��ت كه می توان گفت به بهترين نحو

ممكن در اردوی دوستی محقق شد.هيأت مؤسس مجتمع )حاج آقا توفيق حق و آقای مهندس مستوفی( طبق معمول با حمايتی همه جانبه طرح اين اردو را كه توسط مدير مجتمع)جناب آقای سليمی( ارائه شد، تاييد كردند. معاون تربيت بدنی مجتمع )جناب آقای محسنی( به عنوان سرپرست اين اردو به همراه آقايان باغانی)مسئول آموزش آبشناسان1(،

قديملو)مسئول فرهنگی آبشناسان1( و طالبی)مسئول واحد رايانه ی مجتمع( يك روز قبل از آغاز اردو راهی شهر رامسر و اردوگاه شدند.در دوره ی اول اردو، واحدهای »كارگر شمالی«، »آبشناسان 1« و »جام جم« از روز پنجشنبه 1390/7/14 تا روز يكشنبه 17 مهر، و در دوره ی دوم واحدهای

»دكتر فاطمی«، »آبشناسان2« و »مالصدرا« از روز سه شنبه 1390/7/19 تا روز جمعه 22 مهر از اردوگاه شهيد چمران رامسر استفاده كردند.زمان اردو

پاييز فصل رنگ هاست ودر ميانه ی مهرماه، هنوز از سرسبزی چشم اندازهای شمال كشور كاسته نشده است. هوا به گرمی تابستان نيست و تا سردی زمستان، خيلی مانده اس��ت. به قول ش��اعر: »روزيس��ت خوش و هوا نه گرم است و نه س��رد.«از طرف ديگر مهرماه، آغاز رسمی سال تحصيلی است. بنابراين ايجاد ارتباط درس��ت در اين خانواده جديد از اهميت ويژه اي برخوردار اس��ت. غالبا دوس��تی هايی كه در اولين روزهای آشنايی آغاز می شود، تا پايان دوره ی دبيرستان پايدار می ماند. سفر امكان بهترين شناخت را ايجاد می كند. البته با گزينش هايی كه برای ورود به مجتمع صورت گرفته، با اطمينان زيادی می توان گفت، تضاد جدی بين نگرش خانواده های دانش آموزان و فرهنگ آن ها با هم وجود ندارد، اما تنوع فرهنگ ها و تربيت ها، ويژگی طبيعی اين گونه جمع هاس��ت. اين اردو در زمانی كامال مناسب، امكان بهينه ی آشنايی و انتخاب نزديك ترين دوستان را فراهم می كند. عالوه بر آن، سبب می شود تا شناخت متقابلی بين دانش آموزان و مسئولين مدارس و مجتمع صورت گيرد.براي رفتن از تهران به رامس��ر، مس��يري كه از ش��هر چالوس مي گذرد نزديك تر از مسيري است كه از شهر رشت مي گذرد. اما به منظور امنيت بيشتر مسير طوالني تر براي اين اردو انتخاب شد چرا كه جاده ي چالوس پيچ و خم هاي زيادي دارد و پر تردد است اما مسير رشت عمدتا اتوبان است و به نسبت خلوت تر. حدود 7 ساعت طول كشيد تا بچه ها به اردوگاه برسند و انتظار مي رفت در اين مدت حسابي خسته شده باشند در حالي كه اثري از خستگي در چهره ي هيچ كس ديده نمي شد.بچه ها در اين سن و سال انرژي زيادي دارند كه بايد با برنامه ريزي درست تربيتي به صورت بهينه آزاد شود.همين موضوع يكي از كاركرد هاي مهم اردوي دوس��تي بود. برنامه هاي روزانه طوري بود كه نيازي به اصرار براي رعايت خاموش��ي ش��بانه نبود. تقريبا تمام دانش آموزان

ويژه‌نامهاردوي‌

دانش‌آموزان‌پايه‌ي‌اول‌

دبيرستان‌هاي‌مجتمع‌فرهنگي‌آموزشيعالمه‌

طباطبايي‌مهرماه‌1390

اردوگاه‌شهيد‌چمران‌»رامسر«

Page 27: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

5253

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

كار جمعی در اردواصوال برای اينكه ش��ما آدم خوش سفری محسوب شويد، الزم اس��ت كمتر به »من« خودتان فكر كنيد و بيش��تر ب��ه »ما« بودن بينديش��يد. يعن��ی كمی از خواسته های خودتان بگذريد. به قول حافظ »طريق كام بخشی چيست؟ ترك كام خود كردن«. تهيه ی غذا يا اجرای برنامه ای كه برای همه ی جمعيت چندصدنفری حاضر در اردو خوشايند باشد، تقريبا غيرممكن است. در اردو گاهی ممكن اس��ت همه چيز هم بر وفق مراد دانش آموزان نباشد. آنها ياد مي گيرند كه در اين موارد چندان گله نكنند. گو اين كه بعضی از برنامه هاي نسبتا نامطلوب هدفمند بود. مثال معلوم است كه اگر از بچه ها برای غذا نظرسنجی شود، پيتزا بيشترين رأی را می آورد، اما بنا بر اين است كه سالم ترين و مفيدترين غذا برای

بچه ها تهيه شود. ضمن اين كه اصالت داشتن هم الزم اس��ت. راستی بچه ها آش روز ييالق را يادتان هست؟ بيشتر بچه ها بيش از يك بار آش خوردند. در آن فضا، حسابی می چسبيد. هدف برنامه ريزان اردو بوده كه هم

به شما خوش بگذرد و هم برايتان مفيد باشد.

اخالق ورزشیدر زمان اردو مدارس مجتمع تعطيل نبودند. الزم بود ت��ا معلم های تربيت بدنی در زنگ ورزش مدارس حاضر باشند. با اين حال مجتمع بودن و تعريف معاونت مستقل برای تربيت بدنی، اين امكان را فراهم كرد كه تعداد قابل توجهی دبير ورزش انجام برنامه های ورزشی و مسابقات را به صورت اصولي به عهده داشته باشند. برنامه های ورزشی در اردوگاه، برای 5 رش��ته ی فوتسال، بسكتبال، تنيس

روی ميز، شنا و شطرنج اجرا شد. با وجود همزماني اجرای برنامه ها و مس��ابقات، هيچ برنامه ای بدون حضور مربی ورزش��ی برگزار نشد. به خصوص در رشته های فوتسال و بس��كتبال كه از هيجان و تنش بيشتری برخوردارند، هم��واره همزمان 2 معلم ورزش برگ��زاری برنامه را به عهده داش��تند. اين امكانی اس��ت كه حتی در روزهای عادی مدارس نيز، در هيچ مدرس��ه ای ديده نمی شود. از آن جا كه كادر دبيران ورزش مجتمع واقعا دستچين شده و كامال متخصص هستند، اصرار داشتند كه آغاز هر برنامه ی ورزشی حتما با نرمش های مناسب و كافی باشد. عالوه بر آن، ابتدا و انتهای هر مسابقه ی ورزشی، اين كه تيم های حريف با هم دست بدهند و به ياد داشته باشند كه هدفشان صرفا برد و باخت نيست، از ضرورياتی بود

كه هيچگاه در اين اردو مور غفلت قرار نگرفت.

اصالح مستمرس��ال قبل در اختتاميه ی اردوی دوس��تی، آقای مهندس مس��توفی كه عضو هيات موس��س مجتمع هستند به بچه ها گفتند كه اگرچه اين اردو از بسياری نظرها خوب بود، اما بچه ها نبايد به همين قانع شوند. ايش��ان اصوال عقيده دارند كه تقاضای ش��ما دانش آموزان و خانواده های محترم، ميزان و مسير عرضه ی خدمات فرهنگی را در اين مجتمع و هر جای ديگری تعيين می كند. از ديد همكارانی كه هم امسال و هم س��ال گذشته در اردوی دوس��تی شركت داشته اند، اين اردو بسيار مفيدتر و مفرح تر از سال گذشته بوده است. امسال هم آقای كرمی، به نمايندگی از مجتمع، ارزيابی اردو را انجام می دادند. ش��ايد برای پر كردن فرم ها سراغ شما هم آمده باشند. مطمئن باشيد كه

همه ی نظرات با حوصله و وقت كافی بررسی خواهند شد. بچه های عزيز اگر مطالبات منطقی و صحيح شما بيشتر و بيشتر شود، درست است كه برای ما كاركنان مجتمع كار و زحمت بيشتری ايجاد می شود، اما اين روال برای ما مطلوب اس��ت. ما دوست داريم كه هر سال نسبت به قبل، كاری بهتر انجام دهيم. راستش ما هم دوست داريم مثل شما نوجوانان پر انرژی، پويا و به روز باشيم. مجتمع عالمه طباطبايی بايد جايی باشد برای پيش��رفت و رشد همزمان دانش آموزان،

معلمان و همه ی كاركنان.

برنامه هاي بعديآنچ��ه مد نظ��ر برگزاركنندگان اردو براي س��ال تحصيلي آينده است، مشاركت بيشتر دانش آموزان و

واحدهاي آموزشي در برگزاري و اجراي اردوي دوستي است. اگر چه در حال حاضر نيز اين مشاركت قطعا به ميزان قابل قبولي مشاهده مي شود اما جا دارد كه باز هم بيش��تر و بيشتر شود. به طوري كه مثال تهيه ي و ارائه ي وعده هاي غذايي نيز به نوبت توسط واحدهاي آموزشي صورت گيرد. دانش آموزان نيز به طور جدي تر و رسمي در تهيه ي گزارشات، عكاسي، فيلمبرداري و... مس��ئوليت بپذيرند و بيش از آنكه مهمان باشند، خودشان را دست اندركار ببينند. تقويت روحيه ي كار گروهي و برنامه ريزي هاي جمعي از جمله كارهاي مهم تربيتي است كه با توجه به روحيات جامعه ي ما الزم است تا حد ممكن مورد توجه قرار گيرد و اردو فرصت مناسبي براي اين منظور است.به اميد اردوهاي بهتر

در سال هاي بعد.

1

2

اميررضا جعفري/ دانش آموز پايه ي اول دبيرستان/ واحد كارگرشماليفرهادزائری/ پايه ي اول دبيرستان/ واحد آبشناسان 2

سيداميرعلي هاشمي يزدي/ پايه ي اول دبيرستان/ واحد جام جم

امروز روز اول اردو هس��ت. با اين كه هوا خيلی س��رده، ولی شور و هيجان بچه ها، همه ی اردوگاه چمران رامس��ر را پر كرده و گرما بخش��يده. هيچ كدوم از بچه ها بيكار نيستن، همه

خوشحال و شاد دنبال پيدا كردن سوراخ سنبه های اردوگاه هستن. هر از گاهی هم يكی از بچه ها، زمين بازی يا قسمت های جالب ديگری رو پيدا می كنه و به همه خبر می ده. به محض ورود به اردوگاه بيشتر از هر چيز زمين چمن اردوگاه بود كه به چشم می اومد. انگار رفتيم استاديوم آزادی. البته بدون نيمكت ها وسكوها. حاال خودمونيم، اس��مش چمن بود، ولی بيش��تر از دور اين شكلی به نظر می اومد، چون همش علف بود!روز دوم می رسه. همه از خواب پا می شن و اول صبحی بعد از صبحانه همه می ريزن توی زمين های ورزشی. عده ای فوتبال، بعضی ديگه فوتسال و بسكتبال و... اما تا به خودمان جنبيديم، زمان رفتن به جنگل رسيده بود. جنگل كه چی بگم. متاسفانه شبيه به يك سطل زباله ي بزرگ شده بود، چون عده ای بی انصاف به هنگام استفاده از طبيعت يادشون رفته بود كه بايد از محيط زيست نگهداری كنن. البته ا ز حق نگذريم كه بعد از ديدن اون همه زباله، چند تا درخت و يك رودخانه هم ديده می شد.وارد روز سوم شديم، پنجشنبه بود و وقت رفتن به تله كابين. بعد از صبحانه تا حدود ساعت 10 بازی كرديم و بعدش به تله كابين رفتيم. خوب بود. وقتی رسيديم باال يك كافی شاپ بود و چند تا مغازه. بعد از يك ساعت پايين اومديم و ناهار خورديم و دوباره شارژ شديم. بعد هم فوتبال بود جاتون خالی چه فوتبالی بازی كرديم. شب ها هم كه هر شب جنگ شبانه داشتيم. ولی دو شب افتتاحيه و اختتاميه كه با آبشناسان 2 بود، از همه بهتر بود كه البته اين رو من نمی گم، همه ی بچه ها می گن. و سرانجام روز آخر رسيد. بعد از بازی و صبحانه اين بار ظهر به جنگ می ريم و بعد از ديدن اختتاميه و خداحافظي با اردوگاه ش��هيد چمران رامس��ر، آماده ي حركت می ش��يم. توی اتوبوس بوديم كه يك دفعه باران تندی گرفت. ش��انس آورديم كه غرق نشديم! بی ش��وخی می گم. اما هر چه بود گذش��ت. خيلی خوب بود و خوش گذشت. به خصوص برای ما بچه های سال اولی كه خيلی هم الزم بود، چون همه يخ هامون شكست و با هم نزديك تر شديم، حتی با مربيان هم صميمی تر شديم

و از دوستانمان هم خيلی چيز ها ياد گرفتيم. تا باشه از اين اردوها باشه!

س��اعت 11 ش��ب بود، من به آقاي كاوه قول داده بودم كه تو جنگ كارگر يه حركت قابل توجهي كنم. تا س��اعت 2 بعد از نيمه ش��ب بيدار بودم و همچنان داشتم دنبال مطلب مي گشتم. همه جا رو گشتم و گشتم باالخره تونستم سه تا داستان نسبتا خوب پيدا كنم. اوليش طنز بود، حالت تئاتري مي گرفت. دوميش يه داس��تان نس��بتا بلند، اما قش��نگ از عرف��ان نظرآه��اري بود. اما در مورد س��ومي چيزي نمي گم چون تمام خاط��ره ي ما به خاطر همين

موضوع سومي شكل گرفت و در ادامه درباره اش صحبت مي كنم.روز بعد س��اك به دس��ت رفتم مدرسه. اولين كاري كه كردم اين بود كه برم دفتر آقاي كاوه براي چاپ داستان ها كه ديدم گويا استفاده از چاپگر مقدور نيست. به خاطر همين مجبور شدم از كامپيوتر آقاي كاوه اس��تفاده كنم كه به دليل نبود زمان كافي، فقط يكي از مطالب را مرتب كردم. با خودم گفتم به قول معروف »چو فردا ش��ود فكر فردا كني!« پس همه چيز رو بي خيال ش��دم و به س��مت اتوبوس رفتم. آخرين نفري بودم كه س��وار اتوبوس ش��دم. بعد از 6 ساعت سفر در جاده هاي شمال، باالخره رس��يديم به اردوگاه رامس��ر و به قدري خس��ته بوديم كه به محض گرفتن كليد اتاق هايمان با س��رعت باد به سمت ش��ان دويديم. آن روز بيشتر به استراحت گذشت. بعدازظهر را به جنگ واحد جام جم رفتيم. روز دوم در به در به دنبال چاپگر، تمام اردوگاه را متر كردم، ولي دريغ از يك چاپگر. گويي چاپگر گروه نش��ريه هم به يغما رفته بود. در آن حال و هوا بودم كه ناگهان يكي از دوس��تان

دوران دبستان را ديدم.فرش��ته ي نجات من پيدا ش��د. رييس اردوگاه كه من را با آن حال و هوا ديد، علت اين موضوع را جويا ش��د و من هم داس��تان نبودن چاپگر را برايش بازگو كردم. گفت: »آخي. پسرجان ميومدي از اول پيش خودم. مگه نمي دونس��تي من چاپگر دارم؟« بعدش گفت: »باش��ه س��اعت 4 بعدازظهر بيا

پيشم، برات همش رو چاپ مي كنم.«ول��ي به يك مش��كل ديگر برخ��ورد كردم. قرار بود بچه ها را ببرن بي��رون از اردوگاه، براي تفريح. اينجا بود كه دوستم سيدعلي موسوي به كمكم آمد. همه چيز را به او سپردم و رفتم. خالصه وقتي برگش��تم با »امير رنگي« )يكي از دوس��تانم( براي تمرين تئاتر رفتم كه در 2 س��اعت سه سناريوي محش��ر نوش��تيم. ولي هر چقدر حس��اب كرديم، ديديم وقت كافي براي اجراي حتي يكي از آن ها را هم نداريم. خالصه با ناله و زاري فراوان به آقاي قديملو مراجعه كرديم كه »آقا وقت كمه، آقا نميشه و...« انصافا هم آنقدر برنامه داش��تيم كه جايي براي نمايش ما باقي نمي ماند. س��ر جنگ ديديم كه اي دل غافل. سه تا از برنامه ها را لغو كردند و چند تايم از برنامه خالي مانده است. من و امير خيلي ناراحت ش��ديم. چون ظاهرا همه ي بچه ها به اميد كار ما برنامه هايش��ان را لغو كرده بودند و من هم در لحظه ي آخر يك داس��تان توپ و تقريري را برداش��تم ببرم بخوانم )همان داس��تان سومي كه در ابتداي متن گفته بودم(كه آقاي قديملو گفتن: »وقت نمي شود و همچنين يك داستان سه يا چهار

دقيقه اي حوصله ي بچه ها را سر مي برد.خالصه ما هم دپرس و افس��رده از جنگ نااميد ش��ديم، ولي در نهايت ش��ب بدي نبود و خوش

گذشت. اما مي رسيم به آخر داستان كه خيلي كوتاه مي گويم:در روز سوم يعني در شب مراسم جنگ واحد آبشناسان، آقاي قديملو شخصا داستاني را مي خوانند كه س��ه يا چهار دقيقه وقت مي گيرد و همه بلند مي ش��وند براي داستان كف مي زنند. حتما داستان دل انگيزي بوده. ولي نكته اين جا بود كه اين داستاني كه ايشان خواندند، همان داستاني بود كه من

از خواندنش منع شدم. اين هم از خاطره ي من از اردوي رامسر.

از روز قبل از حركت شوق و ذوق زيادي داشتم، زيرا قبال يك بار همراه دوستانم به اين سفر رفته بودم و مي دانستم كه قرار است چقدر خوش بگذرد، بنابراين به سرعت كوله ام را براي سفر آماده

كردم. مي توان گفت كه روز حركت و روز دوم، بهترين روزهاي اردو بود، زيرا در روز دوم اكثر بچه ها به قول خودمان »تازه يخشان آب شده بود«؛ اجازه بدهيد برگرديم سراغ همان روز حركت. در بين راه بچه ها شور و شوق زيادي داشتند و يكي از دوستانم به راننده، سي دي داد و به قول بچه ها تا آن جا آهنگ هاي درست و حسابي گوش داديم و... بعد از كلي خوشگذراني در مسير باالخره به اردوگاه رسيديم و بچه ها براي خودشان گروه بندي كردند، هر چند بعضي ها از قبل گروه بندي كرده بودند )مثل گروهي كه من بودم و گروه سپهر و....(. نمي خواهم زياد سرتان را درد بياورم، به نظرم اردو، اردوي خوبي بود، هر چند كمي جاي انتقاد داشت ولی در كل اردو آن قدر صفات خوب داشت كه اين انتقادات به چشم نمي آيد.روز اول اردو هنوز بچه ها با هم زياد گرم نگرفته بودند و به قولي »هنوز داشتند يارگيري مي كردند«، ولي روز دوم بود كه بچه ها با هم صميمي شدند و حسابي خوش گذراندند. بسياري از اصطالحات را در اردو پايه گذاري كرديم. جاهاي زيادي )ييالق، دريا، تله كابين و...( رفتيم كه خيلي خيلي خوب بود، من به شخصه تله كابين و ييالق را خيلي دوست داشتم.قبل از رفتن به تله كابين به كنار دريا رفتيم، بعد از آن آقاي تميمي بچه ها را جمع كردند و به

سمت تله كابين بردند. در كل، اردو، واقعا اردوي دوستي بود و همه دوست هاي زيادي پيدا كرديم.

خاطرات دانش آموزي از اردوي دوستي

3

Page 28: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

5455

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

ش آموز پايه ي اول دبيرستان/ واحد كارگرشماليمحمد حميدي فراهاني/ دان

روز دوش��نبه بود. سر كالس بوديم و داشتيم به درس رياضي توج��ه مي كرديم. ناگهان آقاي كاوه )مسئول فرهنگي مدرسه( وارد كالس شدند و يك خبر خوش به بچه ها دادند. اول خبر اين بود... »روز ش��نبه به اردويي كه مجتمع براي بچه هاي پايه ي اول در رامسر گذاشته است، مي رويم« ناگهان كل كالس به ش��ادي پرداختند و ديگر در پوست خود نمي گنجيدن��د. انگار كه بهترين خبر عمرش��ان را شنيده بودند! اصال نفهميديم اين چند روزه كه به اردو مانده، چه جوري گذشت. معموال بهترين روز در مس��افرت ها زماني است كه داريد چمدان هاي خود را براي مسافرت آماده مي كنيد، من هم مثل بقيه دوس��تانم در خانه داش��تم چمدانم را با شوق و ذوق مي بس��تم. اول لباس هاي ورزش��ي، كفش ورزشي، مسواك، و... بعد رفتم حمام تا آماده باشم براي مس��افرت...! خوابيدم و باالخره روز موعود فرا رسيد. صبح زودتر بيدار شدم و لباس هاي راهم را پوش��يدم و آماده ي حركت به س��وي رامسر شدم. صبحانه را مفصل خوردم تا در راه گرس��نه نشوم، ول��ي خوب م��ادرم از روي حس م��ادري مقداري چيپس و پفك و تنقالت داد تا در راه با دوس��تانم بخوريم و خوش باشيم. پدرم هم مقداري پول داد تا لوازم موردنياز و مقداري سوغاتي براي پدربزرگ و مادربزرگم بخرم. باالخره بزرگ شديم ديگه...!مادرم از زي��ر قرآن ردم كرد و باالخره راهي اردو ش��دم. چمدانم را پشت ماشين گذاشتم و به سمت مدرسه حركت كرديم، وقتي رسيديم مدرسه يك اتوبوس بزرگ مقداري جلوتر از مدرسه ايستاده بود. رفتم داخل مدرسه و چمدان خود را كنار چمدان بقيه ي بچه ها گذاشتم و رفتم داخل حياط. آقاي كاوه باالي سكو ايس��تاده بودند و بچه ها هم به ترتيب كالس ايس��تاده بودند. من هم رفتم داخل صف ايستادم تا اسمم خوانده شود و بروم چمدانم را بردارم و به

سمت اتوبوس بروم. خب، ديگر همه چيز براي حركت آماده بود، ولي نكته ي عجي��ب اين بود كه آقايي جوان كه حدود 24-23 ساله به نظر مي رسيد داخل اتوبوس آمد. ابت��دا با بچه ها صحبت كرد و س��عي كرد با بچه ها بيشتر آشنا بشود. همه ي بچه ها در اين فكر بودند كه اين آقا ديگر كيست؟ خالصه با ما آشنا شدند و آمدند روي صندلي جلويي ما نشستند. بغل دستي او كس��ي نب��ود جز يكي از بچه ها ك��ه گيتار را به صورت حرفه اي كار مي كرد و كامال مسلط بود. در طي راه مش��غول به خواندن و زدن گيتار بودند كه آقاي موس��وي )مدير مدرسه( بلند شدند و گفتند: آق��اي تندنويس ب��ه جاي آقاي محمدي، مش��اور جديد ما هستند. بچه ها براي آقاي تندنويس دست زدند و بيش��تر با آقاي تندنويس آشنا شدند. ديگر وسط هاي راه بوديم و ظهر شده بود. آقاي موسوي گفتند كه در يك محل زيبا توقف مي كنيم تا ناهار )ساندويچ( را بخوريم. به به...! همه آب دهانشان را قورت مي دادند و منتظ��ر توقف اتوبوس بودند كه باالخره اتوبوس ايس��تاد و ما هم مش��غول خوردن ناهار شديم. بعد از ناهار و گرفتن چند عكس دوباره

حركت كرديم. در ح��ال صحبت كردن بوديم كه يكي از بچه ها گفت: »بچه ها؛ 15 كيلومتر بيشتر با رامسر فاصله نداريم« بچه ها شروع كردند به جمع

كردن لوازم و آشغال ها.زماني كه به اردوگاه رس��يديم هوا روش��ن بود. به به...! عجب اردوگاهي بود. منظره ي كوه را كامال می ديديم و اگر مقداري س��رمان را مي چرخانديم تله كابين رامسر را هم مي ديديم. جلوي در ورودي اردوگاه به گرمي از ما اس��تقبال ش��د و پس از رد شدن از حلقه گل و گرفتن كيك و سانديس، وارد اردوگاه شديم. بهتر از اين نمي توانستيم تصور كنيم. ما در حين خوردن كيك و سانديس بوديم كه آقاي كاوه رفتن��د و كليدهاي اتاق ها را گرفتند. رفتيم و طبق گروه هايي كه خودمان قبل از اردو مش��خص

كرده بوديم، در اتاق ها مستقر شديم. پ��س از رفع خس��تگي، فهميدم ك��ه بچه هاي آبشناس��ان 1 و جام ج��م هم رس��يدند. تعدادي از دوس��تان م��ن هم در اي��ن دو واح��د بودند. رفتم و س��الم علي��ك كرديم و در گوش��ه اي از اردوگاه نشس��تيم به صحبت كه يكي از بچه ها با توپي كه در دست داشت، داد زد: »كيا مي خوان فوتبال بازي كنن؟« يك دفعه همگي به سمتش رفتند و پس از يار كش��ي شروع به بازي كرديم. عجب زميني بود. از اين س��ر تا آن س��رش يك ربع طول مي كشيد. پس از نيم ساعت ديگر همه ي بچه ها به نفس نفس افتاده بودند. آقاي كاوه آمدند و گفتند كه شب در داخل سالن فوتسال، مراسم شبانه داريم كه واحد جام جم قرار بود برگزار كند. ش��ب رفتيم و مراسم را ديدي��م و بعد از آن براي صرف ش��ام به س��الن

غذاخوري رفتيم.از تنه��ا چيزي كه مي ترس��يديم غ��ذا بود كه خوش��بختانه آن هم مثل بقيه ي چيزها در اردو از كيفيت خوبي برخوردار بود. س��اعت 9:15 دقيقه بود كه آقاي كاوه گفتند ساعت 10 خاموشي است. پس همه به س��وي خوابگاه ها دويدي��م تا بتوانيم لباس هايمان را عوض كنيم و روتختي و روبالشي ها را روي تخت بكشيم... تازه مسواك زدن هم مانده بود. خدا را شكر توانستيم تمام اين كارها را در 45 دقيقه انجام دهيم و روي تخت ها دراز كش��يديم. تك تك بچه ها يواش يواش ديگه داشت چشمانشان بس��ته مي ش��د. فكر كنم من اولين نفري بودم كه خوابم برد. صبح شده بود و من با صداي آقاي كاوه و ديگر بچه ها كه مي گفتند صبحانه دير شده بيدار شدم. به سرعت لباس را عوض كردم و حركت كردم به س��وي غذاخوري. برنامه امروز رفتن به س��مت ييالق و سپس در بعد از ظهر تمرين كردن فوتبال براي مسابقه ي بين واحدها بود. خب رفتيم به سمت منطقه ييالق... عجب جايي بود در دل كوه ها بوديم و تعدادي دكه در آن جا بود كه يكي از آن ها ذرت كبابي )بالل( مي فروخ��ت. همه ي بچه ها از آن جا خريد كردند و آش��ي را كه مدرس��ه درست كرده بود در آن جا خورديم. پس از گرفتن تعدادي عكس دسته جمعي و فردي )كه به صورت Online در س��ايت مجتمع قرار مي گرفت تا پدر و مادرها آگاه

باشند(، حركت كرديم به سمت اردوگاه.پ��س از خوردن ناهار و چند دقيقه اس��تراحت كردن بايد مي رفتيم تا تمرين داش��ته باشيم براي مس��ابقه فردا با واحد جام جم. همه ي بچه هاي تيم انگيزه ش��ان دو چندان ش��ده بود، منتظر بودند تا معلم ورزش بگويد چه كسي در تركيب اصلي و چه كس��ي بايد روي نيمكت بنشيند، پس از دو ساعت بازي كردن من براي تيم انتخاب ش��دم و با چهار نفر ديگر از دوستانم قرار شد در تركيب اصلي قرار بگيرم، شب شد و امشب نوبت واحد كارگر شده بود تا جنگ ش��بانه داشته باشيم، همگي براي تشويق دوس��تانمان كه در حال تدارك و آماده سازي براي جنگ بودند رفتيم. گل سرس��بد برنامه ها، اجراي موس��يقي بود كه توس��ط دوس��تم كه در اتوبوس

جلوي من نشسته بود، اجرا می شد.پس از اجرا همه ي بچه ها او را به شدت تشويق كردند. طبق معمول، بعد از مراسم جنگ نوبت به خوردن شام و خوابيدن بود. ما پس از خوردن شام رفتيم و در گوشه اي از اردوگاه با دو سه تا از بچه ها نشس��تيم و با اميرجويا كه گيتار مي زد ش��روع به خواندن كرديم، چقدر خوش گذشت. كم كم داشت دير مي ش��د و زمان خاموش��ي نزديك بود. پس به س��رعت به سمت خوابگاه رفتيم و در تخت هايمان

دراز كشيديم تا خوابمان ببرد.صبح من زودتر از همه بيدار ش��دم و دس��ت و صورت خود را شس��تم و با تعدادي از دوس��تان به سوي غذاخوري رفتيم و صبحانه را خورديم، آقاي كاوه برنامه امروز را اعالم كرد، برنامه اين بود صبح حركت به س��مت تله كابين و اگر ش��د كارتينگ و بعدازظهر هم در س��الن ورزش��ي مسابقات فوتبال بود، همگي به سمت تله كابين حركت كرديم و در مركز خريد كه بيش��تر به مراكز خريد تهران شبيه بود، سوار تله كابين شديم و رفتيم باالي كوه، واي خ��داي من چقدر ديدن اين مناظ��ر زيبا، آرامش بخش اس��ت. صخره هايي بودند كه هر كدام شبيه يك چيز بودند و از طرف ديگر دريا بود كه هرقدر نگاه مي كرديم به انتهايش نمي رس��يديم. بي خود نيست كه بزرگ ترين درياچه ي دنياست، در همين فكر بودم كه »تق تق« صدايي آمد، يكباره به خودم آمدم كه ديدم وارد سكوي پاياني شديم. در باالي كوه چهار پنج رستوران و دكه هاي فروش تنقالت بود كه در آن جا بايد يك چاي هزارتوماني را معادل چهارهزار و پانصد تومان مي خريديم، خب س��زاي گران فروشي نخريدن اس��ت، ولي آقاي تندنويس با پنج بس��تني ن��زد ما آمدند و به ه��ر كدام از ما يك بس��تني دادند. منتظر مانديم تا بقيه ي بچه ها برسند، در آن جا چون منظره ي قشنگي داشت چند تا عكس گروهي گرفتيم و آنگاه به دكه ي شيريني فروش��ي ای كه در كنار سكوي تله كابين بود رفتيم و كمي شيريني خريديم. به به عجب شيريني هايي بود، آدم انگش��تانش را هم مي خورد. خالصه سوار تله كابين شديم و برگشتيم. در آن جا آقاي موسوي من و امير را فرس��تاد تا برويم ببينم كارتينگ باز اس��ت يا نه، بعد گفتن��د بقيه ي بچه ها كه در حال

س��نگ انداختن در دريا هس��تند برگردند و ما هم س��ريع رفتيم و ديديم كه باز است و فورا به آقاي موس��وي اطالع داديم و به سمت كارتينگ حركت كرديم. ورزش جالبي بود. مخصوصا براي ما كه هنوز اجازه ي رانندگي را نداريم. پس از بازي و تفريح به سمت اردوگاه رفتيم و طبق معمول خوردن غذا و

استراحت براي بازي فوتبال بعدازظهر.بعدازظهر بيدار ش��ديم و ج��وراب و لباس هاي ورزشي مان را پوشيديم و به سمت ورزشگاه رفتيم. پس از گرم كردن و انداختن تعدادي عكس تيمي با س��وت داور، بازي شروع شد، خب توپ براي ما بود و زمين مال حريف )جام جم(. من با يك پاس بازي را شروع كردم... هي پاسكاري كرديم تا اين كه من در فضاي خالي زمين قرار گرفتم و دوستانم به من پاس دادند تا فرار كنم و گل بزنم. همين اتفاق هم افتاد ولي نمي دانم چطور يكي از دفاع هاي واحد جام جم جلوي من س��بز شد، من مي خواستم او را رد كن��م كه او و يكي از دفاع هايش��ان من را زدند و م��ن هم به طرز فجيعي به زمي��ن افتادم و درد عجيبي در دست چپم احساس كردم و داور سوت زد و كارت زرد ب��ه بازيك��ن خطاكار داد و من هم دوال دوال كه دس��تم را گرفته بودم، از نزديك ترين جاي زمين خارج شدم و جاي من دوستم به بازي رف��ت، آق��اي كاوه و دكتري كه هم��راه ما بود به باالي س��ر من آمدند، از درد به خودم مي پيچيدم، اما نمي توانس��تم فرياد بزنم. چون باالخره معلمانم باالي س��رم بودند و زش��ت بود، جرات نداشتم به دس��تم نگاه كنم، اما باالخره ن��گاه كردم، اي واي دس��تم كج ش��ده بود، دكتر دستم را ديد و سريع يك تكه چوب آورد و دس��تم را بست و گفت بايد برويم به درمانگاه در شهر تا از دستم عكس بگيرند و ببينند بايد چه كاري بكنيم، يك پوليور ورزشي كه مال يكي از دوس��تانم بود روي من انداختند و داور بازي را متوقف كرد و من با دس��تي شكس��ته با تش��ويق دوس��تانم كه به من روحيه مي دادند از زمين خارج ش��دم و راهي بيمارستان شدم و آقاي تندنويس هم با من به بيمارس��تان آمد تا كارهاي من را پيگيري كنند. تو ماش��ين مي لرزيدم، اولين باري بود كه جايي از بدنم مي شكس��ت و احساس ترس داشتم، به بيمارستان رفتيم، پس از كلي صبر كردن، توانس��تيم عكس بگيريم و آقاي تندنويس عكس را در نور گرفت و ديد و گفت هيچي نشده... من هم عكس را دي��ده بودم، ولي آقاي تندنويس مي خواست روحيه بده و گفت يه موبرداشتگي ساده اس��ت، ولي من فهميده بودم كه اين دس��ت ديگه

دست بشو نيست!رفتيم داخل ماش��ين نشستيم تا با مادر و پدرم تم��اس بگيرن��د و بگويند كه چه اتفاق��ي افتاده و باالخره چه كار بايد بكنند. پدرم گوشي اش را جواب داد و با او صحبت كردند و قرار شد كه دوست پدرم كه در رامسر است بيايد و مرا به دكتري كه خودش مي شناس��د و مي گويند بهترين دكتر رامسر است ببرند، خالصه بايد مي رفتيم تنكابن، حدود بيس��ت دقيق��ه راه بود آقاي تندنوي��س و من رفتيم و در

ماش��ين دوست پدرم نشس��تيم و حركت كرديم، رسيديم به مطب، خداي من چقدر شلوغ بود، يك عالمه آدم دست و پا شكسته آن جا بود، خدا نصيب كس��ي نكند، پس از 45 دقيقه ميان وقت ها دكتر مرا ديد و گفت بايد در تهران عمل شود و خالصه دس��ت من را آتل گرفت و قرار شد شبانه علي رغم

ميل باطني خودم به سمت تهران حركت كنمتا صبح يك��ي از فاميل هايمان دس��تم را عمل كند. ش��ب راهي تهران شديم و از همه ي دوستانم و آقاي كاوه و... تشكر كردم. در طول مسير خواب بودم تا اين كه س��اعت 4:35 دقيقه صبح به تهران رس��يديم و حدودا س��اعت 5 خونه بودم، از آقاي راننده تشكر كردم كه شبانه از جاده چالوس با آن همه پيچ و خمش مرا به خانه آورد، شب خوابيدم و صبح بيدار ش��دم و با مادرم پيش آقاي غني پور يكي از فاميل هاي دورمان رفتيم و دس��تم را ديد و گف��ت مرا بس��تري كنند تا مرا عم��ل كنند، در اتاق خوابيدم و وقتي بيدار شدم ديدم دوستانم به گوشي ام پيامك دادند و حالم را پرسيدند، در حال خواندن پيامك ها بودم كه دكتر وارد ش��د و لباس عمل را به من داد و گفت برو اين ها را بپوش و من هم پوش��يدم و روي تخت خوابيدم و رفتم به اتاق عمل، تا به حال اتاق عمل را نديده بودم، دقيقا مثل فيلم ها بود كه يك چراغ گرد خيلي بزرگ باالي سر روشن مي كنند، ترسيده بودم، به دكتر گفتم لطفا جوري عمل كنيد كه جاي آن روي دس��تم نماند، او ه��م به من آرامش داد و گفت نگران نباش قول مي دهم كه اثر چندانی روی دس��تت باقی نگذارد و من هم تش��كر كردم و دكت��ر به من يك آمپول بيهوشي زد و من هم بيهوش شدم، ديگه همه چيز را به او س��پرده بودم و وقتي به هوش آمدم دستم را در گچ س��بز رنگی ديدم كه بسيار محكم بسته ش��ده بود. دكتر به پدر و مادرم گفت كه يك شب بس��تري باشم و بعد از آن به خانه بروم و پس فردا ب��راي بريدن قس��مت هايي كه پيم ها در آن بود به درمان��گاه برگردم تا بتوانند آن را ضدعفونی كنند، خالصه 6 هفته با تمام سختي ها دستم در گچ بود. االن تازه مي فهمم كه خداوند چقدر مهربان است و چه نعمت هايي به ما داده كه شايد ما از كنار آن به سادگي مي گذريم، اميدوارم با اين نوشته توانسته باش��م به ديگران بفهمانم كه خداوند مهربان است و باي��د او را به خاطر نعماتي كه به ما داده اس��ت ش��كر كنيم و قدر سالمتي را بدانيم، اميدوارم اين اتفاق براي ش��ما نيافتد و هميش��ه سالم باشيد و

خداوند را شكر كنيد.خدا رو ش��كر االن مدتي اس��ت كه دستم را باز كردم و وقتي به گذش��ته فكر مي كنم، باز هم خدا را شكر مي كنم و از تمام كساني كه به من هميشه كمك كردند، تش��كر مي كن��م، مخصوصا از آقايان موس��وي، تندنويس و كاوه. در پايان اين نوشته را تقدي��م مي كنم به پدر و م��ادر عزيزم كه در تمام س��ختي ها و مش��كالت در كنارم هس��تند، به ياد نوش��ته پش��ت يك كاميون افتادم كه نوش��ته بود

»رفيق بي كلك مادر«.

4

Page 29: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

5657

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

ساختار آموزشي در كشور ما به گونه اي است كه بيشتر بر گسترش محفوظات تكيه می شود و دانش آم��وزان عموم��ا آش��نايي چنداني با مفاهيم عملي علوم ندارند. اين نگاه به آموزش اگر با استفاده از ابزارهاي ديگري كامل نشود مي تواند آس��يب هاي جدي به فرايند آموزش دانش آموزان وارد نمايد. با توجه به اين نياز و براي تكميل آموزش هاي نظري، واحد پژوهش مدرس��ه راهنمايي عالمه طباطبايي كوشيده اس��ت كه با برگ��زاري مجموعه اي برنامه هاي پژوهشي، دانش آموزان را در مسير كار گروهي و كارورزي علمي قرار دهد. به گونه اي كه دانش آموزان بتوانند مفاهيم علمي را كه آموخته اند هرچه بيشتر و بهتر در مسير تجربه محك زده

و درك كنند.از اي��ن رو واحد پژوهش مجتمع فرهنگی � آموزشی عالمه طباطبايي تالش دارد ياري گر و هدايت كننده ي دانش آموزان مجتمع بوده و فرصت هاي پژوهش��ي مختلفي را براي آن ها فراهم آورد. در همين زمينه برخي از مهم ترين فعاليت هاي واحد پژوهش در تابستان 1390 را خدمت شما معرفي مي كنيم؛ باشد كه شما دانش آموزان محترم ني��ز با همكاري و توجه خود در گس��ترش فعاليت هاي پژوهشي با ما

همراه شويد.

1. برگزاری كارسوق های تابستانه كارس��وق )workshop( برنامه ای اس��ت كوتاه م��دت )معموال يك ي��ا دو روزه( كه در زمين��ه موض��وع خاصی به آم��وزش علمی و

مهارت��ی می پردازد. كارس��وق ها با بهره گيری از ط��رح درس های به روز و كارآمد و نيروهای متخصص و پرانرژی در مدارس برگزار می شود. در اين برنامه های ي��ك روزه دانش آموزان بر روی موضوع خاصی متمركز ش��ده و آن را از وج��وه گوناگون مورد بررس��ی قرار می دهند. س��خنرانی های علم��ی، جلس��ات گفت وگو، آزمايش عملی، پخش فيلم، بازی های علمی و تفريحی و مسابقات و جشنواره ها، بخش هايی مختلفی هستند كه معموال در كارسوق ها اجرا

می شوند. در چني��ن كارس��وق هايی دانش آموزان در عمل با مسائل علمی درگير شده و جذابيت های رقابت��ی و علم��ی باع��ث افزاي��ش يادگيری و جذابي��ت علم آم��وزی ب��رای دانش آموزان می گ��ردد. در اين گون��ه برنامه ه��ا مفاهي��م پيچيده و مهارت های مهم در كمترين زمان و با بيش��ترين ماندگاری توسط دانش آموزان

فراگرفته می شود. كارس��وق ها برگزاری اه��داف مهمتري��ن

عبارتند از: • ترويج پژوهش دانش آموزی:

ب��ا برگزاری كارس��وق ها، افق های جديدی پيش روی دانش آموزان و اوليای محترم نسبت به آموزش های پژوهش محور گشوده می شود. اين گونه اقدامات سبب ترويج فرهنگ پژوهش در مدارس ش��ده و می تواند آغاز خوبی برای

پی گيری پروژه های تخصصی تر باشد.• ديد كاربردی نسبت به علم

كارس��وق ها بنابر تعريف، اساسا عبارتند از

ب��ه كار گرفتن يك مفهوم علمی � آموزش��ی. در ضم��ن برگ��زاری كارس��وق، دانش آموزان می آموزن��د كه چگونه ي��ك مفهوم علمی در عمل اجرا می ش��ود. اين ن��گاه عملی به امور علم��ی مايه ي فهم دقيق تر از مفاهيم و درك

بهتر نسبت علم و عمل خواهد شد. • كار گروهی

تمرين كارگروهی يكی از مهمترين اهدافی اس��ت كه در طراحی هر كارسوق مدنظر قرار می گيرد. فعاليت دانش آموزان در كارسوق ها در قال��ب گروه هاي��ی اس��ت ك��ه خودش��ان تش��كيل می دهند. در ضمن اين كار گروهی دانش آموزان با مهارت هايی مانند تقسيم كار، هم فك��ری و مدارا با اف��كار و نظرات متفاوت،

آشنا می شوند.• افزايش مهارت های خالقيتی و تحليلی

ام��روزه می دانيم كه روش های كالس��يك آموزش��ی در به��ره ور ك��ردن توانايی تحليل مس��ائل چندان كارآمد نيستند؛ در حالی كه روش های آموزش��ی غيرمستقيم می توانند به ملموس شدن مفاهيم علمی ياری رسانده و با ايجاد حركت های رقابتی باعث افزايش انگيزه در نوآموزان باشد. توانايی تحليل ذهنی يكی از مهمترين مهارت های يادگيری است كه در ضمن كارگروهی تقويت می شود. اين توانايی پاي��ه خالقيت علمی اس��ت و ب��ا افزايش آن می توان به افزايش نوآوری در بين دانش آموزان

اميد بست. • جذابيت و نشاط علمی

با برگزاری مس��تمر كارس��وق ها در مدرسه

ميزان عالقه مندی دانش آموزان به فعاليت های علم��ی و حض��ور در محيط مدرس��ه افزايش چش��م گيری خواهد داشت. اين امر به ارتقای فضای نشاط علمی در مدرسه كمك می كند. ب��ر پايه چنين ديدی بود كه واحد پژوهش مجتمع تصميم گرفت برنامه اجرايی منظمی را در آغ��از س��ال تحصيل��ي 91-90 ب��رای دانش آموزان پايه اول دبيرستان و هر سه پايه

مقطع راهنمايی برگزار نمايد.

گرايش كارسوقپايهمقطع

اولدبيرستانهوافضا

پل ماكارونی

راهنمايیكار گروهیاولدهكده اقتصادیدومبازی های رايانه ایسوم

2. كالس ه�ای پژوهش�ی تابس�تانه مقطع راهنمايی

مقدم��ه: رويكرد م��ا در پايگاه تابس��تاني مدارس راهنمايی معطوف به سه گروه فني و مهندسي، هوافضا � عمران و انرژي بوده است و به همين دليل تمركز فعاليت ها را به ترتيب بر طراحي و س��اخت موشك هاي هاوركرافت، س��ازه هاي ماكاروني و اجاق هاي خورشيدي در پايه هاي اول، دوم و س��وم قرار داده ايم. با توجه به توضيحات فوق، جزئيات بيش��تر اين

فعاليت ها در ادامه ي گزارش می آيد.

گرايش پژوهشيپايه تحصيليگاليدراولسازه هاي ماكارونيدوماجاق هاي خورشيديسوم

الف( طراحي و ساخت گاليدرو گروه��ي كار ت��وان افزاي��ش ه��دف: مش��اركت پذيري دانش آم��وزان، آش��نايي ب��ا موضوعات علمي: آيروديناميك � طراحي بدنه � فشار هوا � قوانين نيوتون در حركت � رابطه ي

اساسي ديناميك. روش: هيچكدام از اهداف آموزشي در كالس به طور مس��تقيم مورد تدريس قرار نمي گيرد. بلكه دانش آموزان به روش فعال و غيرمستقيم )Interactive( به آش��نايی ب��ا مفاهيم فوق می پردازن��د. س��پس با طراحي بدن��ه و اجزاي هاوركراف��ت و آزماي��ش آن، خود ب��ه نتايجي مي رس��ند كه ايش��ان را به صورتي شهودي و غيرمستقيم به صورت بندي مفاهيم علمي مورد

هدف، رهنمون مي شود.

ب( طراحي و ساخت سازه هاي ماكاروني:مهندس��ي، ش��اخه هاي از بس��ياري در ماكت س��ازي صرفا ب��ا هدف آش��نايي افراد با وس��يله يا س��ازه اي صورت مي گي��رد. اما يك س��ازه ي ماكاروني ماكتي از يك سازه ي واقعي نيس��ت بلكه يك س��ازه ي واقع��ي در مقياس كوچك تر اس��ت. بنابراي��ن تنش پذيري آن را مي ت��وان به ارزياب��ي گذاش��ت. در اين ميان خالقي��ت دانش آموزان مي تواند س��ازه هاي با

استقامت گوناگون به وجود آورد. و گروه��ي كار ت��وان افزاي��ش ه��دف: مش��اركت پذيري دانش آم��وزان، آش��نايي ب��ا اصول ديناميك و استاتيك سازه ها � چگونگي طراحي س��ازه � رابطه ي وزن و ابعاد س��ازه با

استقامت آن.

پ( طراحي و ساخت اجاق هاي خورشيديمقدمه: رش��د صنعتي در جوامع بش��ري در كنار افزايش رفاه، مش��كالتي را نيز همواره به

همراه داشته است. همچنين از يك سو بحران انرژي از بحران هاي آينده ي بشر است و از سويي ديگر مصرف بيشتر انرژي آلودگي هاي زيس��ت محيطي بيش��تري را به بار مي آورد. اين چنين اس��ت كه اس��تفاده از انرژي ه��اي پ��اك در بس��ياري از كش��ورها مورد توج��ه جدي قرار گرفته اس��ت. ايران با داش��تن متوسط 300 روز آفتابي در سال يكي از پرتوان تري��ن مناط��ق اقليمي جه��ان براي اس��تفاده از انرژي خورش��يدي در ميان ديگر

انرژي ها است. و گروه��ي كار ت��وان افزاي��ش ه��دف: مش��اركت پذيري دانش آموزان، آشنايي با انواع انرژي هاي پاك، آشنايي با روش هاي استفاده از

انرژي خورشيدي، يادگيري اثر گلخانه ايروش: دانش آموزان اجاق هاي خورشيدي را ب��ه دو روش محفظه اي و كوره اي مي س��ازند و با خالقيت خود س��عي در افزايش دماي اجاق، افزايش س��رعت گرم ش��دن اجاق، قابل حمل

بودن و كارآمد بودن آن مي كنند.

فعالیت هاي واحد پژوهش در تابستان 1390تهيه و تنظيم: واحد پژوهش

Page 30: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

5859

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

رتبه هاي برتر تهران در مشت مجتمعآزمون آمادگي المپيادهاي علمي )المپياد برت�ر( در آبان ماه 1390 در محل دانش�گاه تربيت مدرس تهران در دو گرايش »المپياد رياض�ي- رباتيك« و »المپي�اد علوم« بين دانش آموزان دوره ي راهنمايي مدارس شهر تهران برگزار ش�د. اين آزم�ون نزديك به هزار نفر شركت كننده داشت كه مدرسه ي راهنمايي عالمه طباطباي واحد آبشناسان موفق ش�د نتيج�ه ي فوق العاده اي كس�ب كند. واحد راهنمايي آبشناس�ان توانس�ت در پاي�ه ي اول رتبه ي دوم را كس�ب كند و در پايه ي دوم و س�وم هر سه رتبه ي اول تا س�وم را از آن خود كند. كه اين خود نشان از سطح باالي فعاليت هاي علمي و آموزشي در مدارس عالمه طباطبايي است. اسامي اين

دانش آموزان به شرح ذيل است:پايه ي س�وم: رامتين فره�ادي )رتبه ي اول(- مه�رداد خان�زاده )رتب�ه ي دوم(-

محمدرضا امينيان )رتبه ي سوم(پاي�ه ي دوم: هاني قدري )رتبه ي اول(- مهدي پاش�ايي )رتب�ه ي دوم(- اش�كان

حميديان )رتبه ي سوم(پايه ي اول: سپهر قاسمي )رتبه ي دوم(

همچنين اس�امي، عك�س و رتبه ي اين آفرين�ش روزنام�ه ي در دانش آم�وزان مورخ�ه 90/8/14 چاپ ش�ده اس�ت. اين درخش�ش عالوه بر اين كه برگي ديگر بر كتاب افتخارات اين مجتمع بوده، نشانگر آن اس�ت كه مجتم�ع عالم�ه طباطبايي هدف ه�اي عال�ي آموزش�ي را ب�ه خوبي تشخيص داده و براي خود ترسيم كرده و با پي گيري و برنامه ريزي هاي دقيق به دنبال موفقيت هاي آن هاس�ت. طبيعت�ا تحقق درخشان دانش آموزان راهنمايي مجتمع عالم�ه طباطباي�ي در مراح�ل مختل�ف آزمون ه�اي س�نجه )خانه رياضي ش�هر

تهران( و آزمون هاي المپياد در سال هاي گذش�ته كه تمامي رتبه هاي اول منطقه و شهر تهران را از آن خود كرده و همچنين كاميابي در مس�ابقات فرهنگي، ورزشي،

هنري و... مهر تاييدي بر اين مدعاست.بديه�ي اس�ت اعتقاد مديري�ت و كليه پرسنل آموزش�ي و اجرايي مجتمع بر اين اس�ت كه اوال رشد چشم گير دانش آموزان عالوه ب�ر حوزه هاي علمي آموزش�ي بايد گس�ترده و فراگي�ر ب�وده و تمام�ي ابعاد فرهنگي، پرورشي، هنري، ورزشي و... را در بر گيرد. ثانيا همواره بايد باالترين و بهترين جايگاه را در اين زمينه ها مد نظر داشته و براي نيل به آن ها عالوه بر طرح و برنامه ي معين و دقيق، تالش خستگي ناپذير، مداوم و صادقانه ضروري است. فقط در اين صورت اس�ت ك�ه مي توان ادع�ا كرد: »اس�تمرار

موفقيت ها تصادفي نيست«.

»جوان« با نوجوانانهشتمين جلسه باشگاه انديشه و سخن

ششم مهرماه سال 90 هشتمين برنامه ي باشگاه »انديشه و سخن« با يك كار به ياد ماندنی ديگر كليد خورد.

در اين روز بعد از هفت برنامه متفاوتی كه با حضور افراد سرشناس كش��ور همچون فيروز كريمی) مربی نام آش��نای فوتبال كشور(، سيد اس��ماعيل ناصر آذر)ش��اعر(، محمد علی بهمنی )ش��اعر و ترانه سرا(، س��يدناصر هاش��م زاده) فيلم نامه نويس بزرگ كش��ور(، علی اعاليی )منتقد سينما(، بهزاد فراهانی ) بازيگر توانمند تاتر و سينما( و مرضيه برومند ) بازيگر و نويس��نده فعال كش��ور( با موفقيت برگزار شد؛ اين بار باش��گاه انديشه و سخن تصميم به اكران خصوصی فيلم پر فروش »ورود آقاي��ان ممنوع« گرفت كه برای اي��ن كار از كارگردان محبوب فيل��م يعنی رامب��د جوان هم دعوت به عمل آورد تا جوانان عالمه در كنار كارگ��ردان فيلم، ورود آقايان ممنوع را كه هم زمان بر روی پرده

سينماهای سراسر كشور نمايش داشت، به تماشا بنشينند. رامبد جوان كه اين روزها بيشتر از پيش موفق است در سومين تجربه كارگرداني اش در س��ينما، فيلم »ورود آقايان ممنوع« را بر روی پرده دارد، فيلمی كه بيش از 6 ميليارد تومان فروش داش��ته؛ افتخاري كه ش��ايد براي كارگردانان بزرگ اين روزهاي سينماي ايران هم هر چند

سال يك بار اتفاق نمي افتد!رامبد نيز بعد از قبول دعوت مس��وولين مجتمع، حضور در مجتمع عالمه طباطبايی را غنيمت ش��مرد و به همراه عده ای از دوستان خود كه به تازگی از خارج از كشور آمده بودند، برای ديدن فيلم در مجتمع حضور پيدا كرد.س��اعت 15 سالن آمفی تاتر مجتمع عالمه طباطبايی مملو از دانش آموزاني بود كه همگی مشتاقانه خواهان تماشای فيلم و

صحبت كردن با كارگردان آن بودند. س��اعت 15:15 بود كه پخش فيلم آغاز ش��د. در طول پخش فيلم دان��ش آموزان اتفاقات فيل��م را با هيجان زيادي دنبال مي كردند و در بعضي س��كانس ها ]بيشتر در قسمت هاي مربوط به المپياد[ با تشويق

رضايت خودشان را نشان مي دادند. بعد از اتمام فيلم كه با تشويق حضار همراه بود، رامبد جوان با دعوت مجری برنامه )آقاي كاوه( بر روی سن رفت و به بيان سخنانی در مورد فيلم پرداخت و گفت: »من بس��يار خوشحالم كه اين فيلم را در كنار جوانان پرشور اين مجتمع بار ديگر تماشا كردم. واقعيت اين است كه ابراز احساسات شما برای ما كامال جالب بود. در هنگام پخش اين فيلم در كنار شما بچه ها احساس متفاوتي داشتم، خيلی تحت تاثير هيجان ش��ما قرار گرفتم به طوري كه باز هم دلم می خواهد اين تجربه اتفاق بيافت��د. چرا كه يكی از تفريحات من مش��اهده ي واكنش های اتفاقات فيلمم بر روی چهره های مخاطبينم اس��ت كه در اين مجتمع به طور

شگفت انگيزی از اين كار لذت بردم.« بعد از اين رامبد جوان فرصت را به دانش آموزان داد تا سواالتش��ان را بپرس��ند. س��وال ها در مورد ساخت »ورود آقايان ممنوع 2« بود كه رامبد جوان گفت: امروز آمار اس��تقبال از فيلم »ورود آقايان ممنوع« آن قدر زياد بوده كه خودمان هم باورمان نمي شود، اين قضيه براي ما بسيار لذت بخش است البته از لحظه اي كه شروع به ساخت اين فيلم كرديم، مي دانس��تيم موفق خواهد ش��د. اصال وقتي فيلم نامه »پيمان قاسم خاني« را خواندم، آن را روي هوا قاپيدم و به خودم گفتم امكان ندارد اين فيلم را من نس��ازم. چرا كه فيلم نامه ي بسيار قوي و جذابي بود، به عالوه اين كه شخصيت پردازي فوق العاده اي نيز داشت و بار ديگر

در اين جمع من به اين موفقيت پی بردم.بعد از سوال ها و جواب ها، آقاي مهندس مستوفی عضو محترم هيات موسس مجتمع عالمه طباطبايی به دعوت مجری برنامه بر روی سن آمدند و ضمن تش��كر از حضور رامب��د جوان، لوح تقدير و هديه ای به رس��م ي��اد بود از اين روز به ياد ماندنی را ب��ه نمايندگی از مجتمع به ايش��ان اهدا كردند. و در آخر بچه ها در چند گروه براي گرفتن عكس

يادگاري با رامبد جوان به روي سن رفتند.

Page 31: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

6061

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

همه س��اله مراسمي به نام »جشن تكليف« براي دانش آموزان پايه ي س��وم مدارس راهنمايي عالمه طباطبايي برپا مي شود كه اين مراسم تاريخچه ي ده ساله اي در اين مجتمع دارد. امسال نيز به رسم هر ساله اين مراسم در دو روز براي سه واحد راهنمايي مجتمع برگزار گرديد اين مراسم در روز چهارشنبه 25 آبان ماه براي واحدهاي فرمانيه و ميرداماد و در روز پنج ش��نبه 26 آبان براي واحد آبشناسان برگزار

گرديد كه شرح آن را در زير مي خوانيد:تالوت قرآن كريم:

در ابت��داي جلس��ه، قرآن كريم توس��ط 5 تن از دانش آم��وزان به روي س��ن آورده ش��د و آياتي از س��وره ي مباركه ي لقم��ان كه ح��اوي توصيه هاي اخالقي حضرت لقمان به پس��رش بود، توسط آقاي غفاري، مع��اون اجرايي واحد ميردام��اد به زيبايي

تالوت شد. خير مقدم:

پس از آن آقاي جوادزاده، مدير راهنمايي ميرداماد با كس��ب اجازه از آقاي رستمي، مدير واحد فرمانيه به روي س��ن آمدن��د و ضمن خير مقدم ب��ه اوليا و دانش آموزان اندكي در مورد اهميت احترام به والدين صحبت كردند:»شايد متوجه حرف هاي من نشويد، اما كس��اني كه آن ها را از دست داده اند، مي دانند كه پ��در و م��ادر از نعمت هاي بزرگ خداوند هس��تند و هم��واره پيش خود مي گويند كاش آن ها زنده بودند تا مي توانس��تم نهايت احترام را به آن ها بگذاريم. در قرآن كريم بعد از تشكر از خدا، به تشكر از پدر و مادر اشاره شده است كه همين موضوع اهميت احترام به

ايشان را مشخص مي كند.«ايشان در ادامه ي صحبت هايشان در مورد به تكليف

رسيدن بچه ها گفتند:»روز به تكليف رسيدن، روز عهد بستن با خدا است. م��ا از ام��روز عهدي با خدا مي بنديم و تا آخر عمر بر سر اين پيمان مي مانيم. آن عهد، انسان بودن است. ما از امروز با خدا عهد مي بنديم كه انس��ان باشيم و بزرگ ترين وظيفه ي انساني خود را كه همان بندگي

خدا است، به جا آوريم.«بخش س��وم صحبت هاي آقاي جوادزاده ناظر به

اهميت دنياي زيباي بچه ها بود:»صميمانه مي گويم اگراز من بپرسند چه آرزويي داري، مي گويم مي خواهم به سن شما بچه ها باز گردم و از اول ش��روع كنم و اشتباهاتم را جبران كنم. شما لحظات ارزشمندي داريد كه در حال گذر است و ديگر بر نمي گردد. اميدوارم بتوانيد نهايت استفاده را از اين

لحظات ارزشمند و شاد داشته باشيد.«ايش��ان صحبت هاي خود را با خواندن اين دعا از

امام سجاد )ع( به پايان بردند:»خداي��ا قلب هاي ما را از نفاق و اعمال ما را از ريا و زبان ما را از دروغ و چشم هاي ما را از خيانت پاك

و منزه بدار.«

سرود جشن تكليف:برنامه ي بعدي مراسم اجراي سرود دسته جمعي »جشن عبادت« به وسيله ي تمام دانش آموزان حاضر در سالن بود. بدين منظور تمام دانش آموزان از روي صندلي هاي خود بلند شدند و با توجه به داشتن دو جلس��ه تمرين، اجراي خوبي را به نمايش گذاشتند. شعر اين سرود حاوي مفاهيم ديني و بيشتر ناظر بر

شادي بچه ها از رسيدن به سن تكليف بود.برش كيك:

در ادامه تعدادي از دانش آموزان مراس��م نمادين بريدن كيك را اجرا كردند. شايد اين قسمت از جشن كه با نوازندگي ارگ همراه بود، شادترين و جذاب ترين

قسمت جشن براي دانش آموزان بود. اهداي بخش اول جوايز:

بخش اول جوايز با دعوت از مديران، سخنران ها و تعدادي از اوليا به گروهي از دانش آموزان اهدا شد.

سخنراني مذهبي:در قسمت بعدي مراسم، حجت السالم ابوالقاسمي به ايراد سخنراني براي دانش آموزان پرداختند. ايشان با سخنان ساده و با استفاده از دست ها و انگشت هاي خود به تشريح دو مفهوم واليت و محبت و ويژگي هاي ش��يعيان و ارتب��اط آن با به س��ن تكليف رس��يدن

دانش آموزان پرداختند. ايشان در اين رابطه گفتند:»وقتي مي گوييم علي يداله است، يعني متصل به خداوند است و با اراده ي او حركت مي كند. همان طور كه علي يد اله است، شيعه بايد يدالعلي باشد. وقتي ما به سن تكليف مي رسيم، يعني مي خواهيم از محب بودن به شيعه بودن برسيم. آن ها كه مكلف مي شوند، وارد راهي مي شوند كه انتهايش شيعه ي علي شدن است. براي همين اس��ت كه اين روز را جشن مي گيرند. در بين تكاليف، نماز از همه مهم تر است چون بهترين و اولين تمرين واليت است. تكليف راهي است كه انسان را اهل واليت مي كند. شما قبل از آن كه مكلف شويد هم، قدم هايي در راه واليت برداشته ايد. محبت به پدر و مادر فضيلت بزرگي بوده كه ش��ما را در اين مسير قرار داده اس��ت. در فضيلت محب��ت به والدين گفته شده كسي كه با محبت به چهره ي پدر و مادرش نگاه مي كند، مثل اين اس��ت كه به چهره ي اميرالمومنين )ع( نگاه كرده استس. احترام به پدر و مادر خيلي مهم است و براي انتهاي صحبتم مي گويم، اطاعت از پدر و مادر واجب اس��ت، مگر در راه معصيت خدا. در جايي كه معصيت و گناه نباش��د، اطاعت از پدر و مادر مثل احكام الهي واجب است.«ايشان صحبت هاي خود را با

دعاي زير به پايان بردند:»صاحب تكليف علي )ع( است. از حضرت علي )ع( مي خواهيم ما را هر چه زودتر، تحت واليت خود ببرد و

در آخر براي ظهور امام زمان )عج( دعا مي كنم.«پس از سخنراني حجت االسالم ابوالقاسمي، آقاي ربيعي شعر زير را خواند كه هماهنگي وصف ناپذيري

با فضاي جلسه داشت:

»شادم به شادماني گل هاي باغچهوز رنگ ارغواني گل هاي باغچه

فرداييان عرصه ي عشق اند ننگريداين سان به نوجواني گل هاي باغچه

دل را كه بود خسته ي تكرار فصل هابردم به ميهماني گل هاي باغچه«

سخنراني پزشكي:در اين جا بود كه از اوليا درخواس��ت شد سالن را ترك كنند تا هم پذيرايي مختصري از آن ها به عمل آيد و هم آقاي دكتر قاسملو بتوانند راحت تر در مورد بلوغ و مس��ائل مربوط به آن با دانش آموزان صحبت

كنند. ايشان در ابتداي صحبت هايشان گفتند: » حرف هايي كه امروز با شما در ميان مي گذارم، كوتاه، اما بس��يار مهم اس��ت، زيرا ش��ما هيچ وقت فرصتي براي مواجهه ي علمي و جدي با اين مباحث پيدا نمي كنيد. ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه متاسفانه در اكثر موارد آموزش كافي وجود ندارد. در مورد مسائل جنسي و مربوط به بلوغ هم همين گونه اس��ت. معموال بچه ها يا اين مسائل را از دوستانشان مي ش��نوند ي��ا چند عكس و فيل��م مي بينند و يا از آدم هاي »بد« كس��ب اطالع مي كنند. آدم هايي كه رفتار سالمي ندارند و به دنبال سوء استفاده هستند. م��ن از اين كه براي دانش آموزان��ي كه از پاك ترين و س��الم ترين دانش آموزان مدارس كش��ور هستند

سخنراني مي كنم، خوشحالم.«ايش��ان در ادام��ه، به بيان نكات��ي در مورد بلوغ

پرداختند:»بلوغ از س��ن 13 يا 14 س��الگي آغاز مي ش��ود. هم��ه ي ما غده اي در مغزمان داريم به نام هيپوفيز. در اي��ن س��ن غ��ده ي هيپوفيز به بيضه ها دس��تور مي دهد تا هورمون هايي را ترشح و وارد خون كنند. اين هورمون ها باعث تغييراتي در بدن شما مي شود. اول اين ك��ه اندازه ي بدن ش��ما بزرگ تر مي ش��ود، يعني اعضاي بدنتان شروع به بزرگ شدن مي كنند. تغيي��رات ديگري مثل كلفت��ي صدا، درآمدن ريش و س��بيل و ... ه��م بروز مي كند. يك��ي از مهم ترين موضوعاتي كه روي بلوغ و رفتار جنس��ي شما تاثير مي گذارد، تغذيه است. تاثير صبحانه خيلي زياد است و روي رفتار جنس��ي ش��ما تاثير مي گذارد. به هيچ عنوان اين وعده را از رژيم غذايي خود حذف نكنيد.

حتما هر روز از ميوه و سبزي استفاده كنيد.«قسمت بعدي صحبت هاي ايشان را حس متفاوت

دانش آموزان در اين سن تشكيل مي داد:»اتفاق ديگري كه در اين سن مي افتد احساسات متفاوت ش��ما نس��بت به دختر ها است. اگر پسري نسبت به دختري حس خاصي پيدا كند، به خودي خ��ود اص��ال بد نيس��ت، حت��ي نش��ان مي دهد كه خوش��بختانه فرد در س��المت جسمي و روحي قرار دارد، اما مهم، مديريت اين حس در چهارچوب عرف و فرهنگ عمومي جامعه و خانواده است. درست مثل حس عصبانيت است. شما حق داريد عصباني شويد و اگر كسي عصباني نشود، بيمار است. اما حق نداريد

هنگام عصبانيت دست به انجام هر كاري بزنيد.«ايش��ان صحبت هاي خود را بابيان يك توصيه به

دانش آموزان، به پايان رساندند:ح��دود 10 تا 15 درصد مردان مش��كل باروري دارند كه ش��ايد تا حدودي محصول رفتار هاي غير مناسب جنسي باشد. شما رفتار هاي جنسي اي انجام مي دهيد كه متعلق به خوتان اس��ت و ممكن است تا آخر عمرتان آن را با كسي در ميان نگذاريد. من به عنوان يك پزش��ك به ش��ما توصيه مي كنم، اين رفتار ه��ا را با فرد معتمد و مطلعي در ميان بگذاريد و حتما با آگاهي كامل اقدام به انجام هر گونه رفتار

جنسي كنيد.«خواندن متني در مورد غدير و شعري طنز:

پس از سخنراني آقاي دكتر قاسملو، متني توسط يكي از دانش آموزان به نام آقاي علي صالحي در مورد غدير با تسلط كافي، به خوبي قرائت شد. پس از قرائت اين متن آقاي ربيعي شعر طنزي كه خودشان در مورد مدرس��ه و دانش آموزان واحد ميرداماد سروده بودند خواندند كه هر بيتش اش��اره به يكي از دانش آموزان داشت كه خيلي مورد توجه دانش آموزان و خانواده هاي آن ها قرار گرفت. اين ش��عر نش��ان دهنده ي شناخت كامل آقاي ربيعي از دانش آموزانش و ارتباط خوب و

صميمي ايشان با آنان بود.بخش دوم اهداي جوايز:

قس��مت دوم جوائز با دعوت از آقايان محمودي، محسني، قديمي، معماري و غفاري، به دانش آموزان

اهدا شد. سوگند تكليف:

آقاي غني متن س��وگندنامه ي جش��ن تكليف را قرائ��ت كرد كه دانش آم��وزان ديگر هم آن را تكرار مي كردند. متن س��وگندنامه اينچنين بود: »من در پيش��گاه خداون��د متعال و قرآن كريم س��وگند ياد مي كنم كه نس��بت به انجام فرامين الهي كوشا بوده و با استعانت از قرآن كريم و اهل بيت )ع( سر منشا

خير و بركت براي هم نوعان خود باشم.«در انتهاي جلس��ه با توجه ب��ه نزديكي برگزاري اردوي مش��هد براي دانش آموزان هر دو واحد، آقاي ربيع��ي قطعه ش��عر و زيارت مختصري به پيش��گاه حضرت امام رضا)ع( هديه كردند و مراسم با پذيرايي از دانش آموزان به وسيله ي كيك جشن تكليف و آب

ميوه به اتمام رسيد.همچنين مراسم جشن تكليف مدرسه ي راهنمايي واحد آبشناسان در روز پنج شنبه 90/8/26 به ميمنت تق��ارن با عيدغدير با حضور دانش آموزان، مربيان و اولياي پايه ي سوم در سالن اجتماعات مجتمع برگزار گرديد و طي آن روحاني گرانقدر حاج آقا ابوالقاسمي ب��ه بيان احكام تكليف و وظايف ش��رعي كه از اين پس بردوش دانش آموزان پايه ي سوم قرار مي گيرد پرداخ��ت. تعدادي از دانش آموزان به بيان نظرات و انتظ��ارات خود پرداخته و آقاي دكتر محس��ني نيز مواردي را در اين زمينه متذكر ش��دند. ادامه ي اين جشن همراه بود با اجراي سرود دسته جمعي جشن تكليف توسط دانش آموزان، موسيقي زنده و اهداي هدايا به كليه ي دانش آموزان پايه ي سوم و سرانجام اين جش��ن با بريدن كيك و تقسيم آن ميان اوليا و

دانش آموزان و صرف ناهار پايان پذيرفت.

گام نهادن در مسیر بهشت

Page 32: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 پاييز 1388شماره 18 شماره 18

6263

زمستان 1390 زمستان 1390شماره 58 شماره 58 گزارش داخلي گزارش داخلي

بس��ياري از دان��ش آم��وزان و اولياي گرامي درباره محاس��به نم��ره و رتبه در آزمون هاي چند گزينه اي مانند آزمون هاي جامع و ... سواالتي را مطرح مي كنند. در اين نوش��ته برآنيم كه با توضيح روند تصحيح آزمون ها، پاس��خگوي بخشي از

اين پرسش هاباشيم. در يك آزمون تس��تي، دانش آموزان عزيزمان پاسخ هاي خود به سواالت را در برگه هاي مخصوصي به رنگ قرمز يا س��بز به نام »پاسخ نامه« مشخص مي كنند. اين پاس��خ نامه ها توسط يك دستگاه ويژه »قرائت« مي شود و بر اساس پاسخ هاي داده ش��ده، تعداد پاس��خ صحيح و غلط به سواالت هر درس مشخص مي شود. در

قرائت پاسخ نامه به نكات زير بايد توجه داشت: در كناره هاي پاس��خ نامه، خطوط سياه رنگي مشاهده مي شود. هرگونه عالمت گذاري در اين بخش )كنار يا بين مستطيل هاي سياه( منجر به كسب نمره صفر در آزمون مي شود زيرا دستگاه قرائت پاسخ برگ ها، بر اساس تراز شدن اين خطوط سياه رنگ در دوطرف پاسخ نامه، سواالت را تفكيك مي كند و هرگونه خط خوردگي در اين بخش منجر به عدم شناسايي سواالت و در نتيجه منظور شدن نمره صفر مي ش��ود. دانش آموزان عزيزمان در صورتي كه مش��اهده مي كنند در اين بخش، خط خوردگي يا عالمتي وجود دارد بايد مسئولين آزمون را مطلع سازند تا نسبت

به تعويض پاسخ نامه اقدام شود. در بخش باالي پاس��خ نامه هم بخش��ي وجود دارد كه كد دانش آموز در آن ثبت شده است. طبيعي است كه هرگونه عالمت گذاري در اين بخش كد شما را مخدوش خواهد كرد و كد شما توسط سيستم قابل شناسايي نخواهد بود و نمره

پاسخ برگ در اين شرايط نيز صفر منظور مي شود. دس��تگاه، نور را بر روي برگه مي تاباند و ميزان بازتاب نور، مش��خص كننده پر بودن آن پاس��خ خواهد بود. حساسيت دس��تگاه در عددي بين 50 تا 60 تنظيم مي شود. اگر حساسيت دستگاه باالتر برده شود، ممكن است گزينه هاي پاك شده توس��ط دانش آموزان را نيز به عنوان پر ش��ده قرائت كند. به همين دليل همواره تاكيد مي شود كه گزينه ها را پر رنگ و كامل با مداد مشكي نرم به شكلي كه عدد داخل گزينه ديده نشود پر كنيد. اغلب مشكالت دانش آموزان عزيزمان با قرائت پاسخ برگ ها، به همين مورد برمي گردد. همچنين اگر دو گزينه يا بيشتر پر شود، حتي اگر يكي از آن ها پاس��خ صحيح باش��د، نمره ي منفي منظور مي شود. دانش آموزان عزيزمان به خاطر داشته باشند كه در كنكور ديگر اصل پاسخ برگ و ... به شما نمايش داده نمي شود و فقط نتيجه را مي بينيد. بنابراين بهتر است از همين حاال ش��يوه ي صحيح پر كردن گزينه ها را تمرين كنيد. در نظر داش��ته باشيد كه عبارت هايي مانند »حذف كنكور«، تا اجرايي ش��دن نياز به زمان زيادي خواهند داشت و همچنين حتي در صورت اجرايي شدن، قطعا برخي دانشگاه ها براي خود آزمون ه��اي جداگانه اي برگزار خواهند كرد كه در آنجا مجبور به پر كردن چنين پاسخ برگ هايي خواهيد داشت. بنابراين يادگيري شيوه ي صحيح پركردن پاسخ برگ و همچنين استفاده از ابزار مناسب )مداد نرم و پاك كن مناسب( يكي از مهم ترين

آموخته هاي شما خواهد بود. پس از قرائت پاسخ برگ، نوبت به محاسبه نمره هر درس مي رسد. روش محاسبه

نمره هر درس در آزمون هاي تستي به اين صورت است :

به عنوان مثال اگر ش��ما در يك درس كه 30 س��وال دارد، به 17 سوال پاسخ صحيح، به 4 س��وال پاس��خ غلط و به 9 سوال ديگر پاسخ نداده باشيد، نمره شما

52.22 محاسبه مي شود :

)17-)4/3(/30(*100=52.22حاال اگر در اين آزمون، يكي از سواالت بنا به داليل آموزشي حذف شود:

اگر سوال حذف شده، از سواالتي كه شما نزده ايد باشد : )17-)4/3(/29(*100=54.02

اگر يكي از سواالتي كه شما درست جواب داده بوديد، حذف شود : )16-)4/3(/29(*100=50.57

اگر يكي از سواالتي كه شما غلط جواب داده بوديد حذف شود : )17-)3/3(/29(*100=55.17

نحوه ي محاسبه ي نمره ي كل: پيش از محاسبه نمره كل، ابتدا نمره ي عمومي و اختصاصي مشخص مي شود. مثال اگر درس هاي A و B و C دروس عمومي به ترتيب با ضرايب ، 2 و 3 و 4 و دروس D و E و F دروس اختصاصي به ترتيب با ضرايب 4 و 2 و 3 باشند نمره ي

عمومي و اختصاصي به اين شكل محاسبه مي شود :

به عنوان مثال، اگر نمرات 91/11 - 82/22 - 91/11 در س��ه درس عمومي با ضرايب 2، 3 و 2 كسب شده باشد، نمره ي عمومي به اين شكل محاسبه مي شود:

)91/11*2 + 82/22*3 + 91/11*2( / )2+3+2( = 611/1÷ 7 = 87/30

نمره اختصاصي، با فرض اين كه نمرات كسب شده به ترتيب 76/47- 70/37- 70/37- 64/00- 75/00 و با ضرايب 2، 1، 1، 3 و 2 باشند :

)76/47*2+70/37*1+70/37*1+64/00*3+75/00*2( / 9 = 70/63توجه: نمره ي عمومي يا اختصاصي يا نمره ي كل كه ش��ما در كارنامه مشاهده مي كنيد، ممكن اس��ت كمي با آنچه شما محاس��به مي كنيد تفاوت داشته باشد. دليل آن هم اين است كه نمره ي محاسبه شده توسط سيستم رايانه اي براي هر درس، تا 8 رقم اعش��ار را مورد محاس��به قرار مي دهد ولي موقع چاپ، تا دورقم اعش��ار گرد مي شود. مثال ممكن است نمره شما در درس رياضي، 33.67 چاپ ش��ده باشد اما نمره ي اصلي ش��ما 33.66666666 باشد كه موقع محاسبه نمره اختصاص��ي، اي��ن نمره مورد محاس��به قرار مي گيرد. البته معم��وال اين اختالف حداكث��ر پنج صدم درصد اس��ت كه اين اختالف طبيعي و قابل اغماض اس��ت.

فرمول محاسبه نمره ي كل:

نمره كل = )نمره اختصاصي ضرب در 3 بعالوه نمره عمومي تقسيم( تقسيم بر چهار

)چهار = ضريب عمومي + ضريب اختصاصي = 1 + 3()در مقطع راهنمايي، ضريب دروس اختصاصي، 2 اس��ت. يعني در فرمول باال،

نمره اختصاصي در 2 ضرب مي شود و مخرج كسر هم 2+1 خواهد بود.(در كارنامه مقابل)شكل 1( داريم:

)87/30*1 + 70/63*3 ( / )1 + 3( = 74/7975 كه موقع چاپ، 74.80 )گرد شده تا دو رقم( چاپ مي شود. توجه داشته باشيد كه در رتبه بندي، اگر رتبه بندي بر اساس نمره كل باشد، اگر دانش آموز ديگري مثال نمره ي كل 74.7990 را كسب كند براي وي نيز نمره 74.80 چاپ مي شود ام��ا از نظر رتبه بندي، اين دانش آموز باالتر خواهد بود. بنابراين اگر مي بينيد كه نمره ش��ما و دوس��تتان يكسان است اما رتبه ها متفاوت هستند، به داليلي مشابه

اين است. تراز :

فرمول محاسبه تراز كمي پيچيده است كه به صورت خالصه مي توان آن را به اين شكل نوشت :

در فرمول ف��وق، ضريب )sgn)x-x×500 به دليل جمعيت كم دانش آموزان مدارس عالمه طباطبايي و نزديك شدن تراز درس به تراز كنكور اضافه شده است. در »تراز درس«، ضريب درس اهميت ندارد بلكه سختي سواالت آن درس مد نظر قرار مي گيرد. به عنوان مثال، در كارنامه فوق، دانش آموز در هر دو درس هندسه و رياضيات گسسته نمره 70.37 را كسب كرده است. اما اگر توجه كنيد، نمره تراز او به ترتيب در اين دو درس، 7479 و 7937 است. دليل آن هم اين است كه ميانگين نمره كل درس هندس��ه حدود 44 درصد و ميانگين كل درس رياضيات گسس��ته حدود 40 درصد است. يعني سواالت درس رياضيات گسسته كمي سخت تر بوده است. بديهي است كه نمره 70.37 در رياضيات گسسته تراز باالتري را كسب كند. اگر باز هم در كارنامه فوق دقت كنيد، مي بينيد كه اين دانش آموز با كسب نمره 76.47 تراز 12090 را در درس حس��اب ديفرانس��يل دارا است اما در درس عربي با وجود نمره 91.11 تراز 8105 را به دس��ت آورده اس��ت كه اين به دليل ساده تر بودن درس عربي بوده است. همچنين توجه كنيد كه مثال در همين كارنامه، با تراز 8854 در درس انگليسي در رتبه 10 مجتمع قرار گرفته است اما در درس فيزيك با تراز 8939 در رتبه 33 مجتمع است. يعني در تراز درس، هر درس براي خودش )و بدون توجه به دروس ديگر( و با توجه به سختي سواالت و تعداد جامعه آماري

و ميانگين مربع انحراف از معيار براي همان درس محاسبه مي شود. تراز كل نيز به اين صورت محاسبه مي شود )براي كارنامه فوق( :

مجم��وع ت��راز هر درس، ض��رب در ضريب درس، ض��رب در ضريب عمومي و اختصاصي درس تقسيم بر مجموع كل ضرايب دروس ضرب در ضرايب عمومي و

اختصاصي : )8105*2*1 + 7733*3*1 + 8854*2*1 + 12090*2*3 + 7474*1*3 + 7937*1*3 + 8939*3*3 + 8384*2*3( / )2*1 + 3*1 + 2*1 + 2*3 + 1*3 + 1*3 + 3*3 + 2*3( = 9018.970588235

كه تراز كل ايش��ان مي شود 9019 و بعد رتبه بندي دانش آموزان در كالس و مدرسه و كل مجتمع بر اساس اين عدد انجام مي شود. توجه داشته باشيد كه تفاوتي اندك در محاسبه تراز و محاسبه نمره كل وجود دارد. در محاسبه نمره ي كل، نمره ي دروس عمومي و اختصاصي در ضرايب ضرب مي شود ولي در تراز كل،

ضريب درس و ضريب عمومي اختصاصي به صورت مستقيم اعمال مي شود. به عنوان نمونه اي ديگر، به نمرات كارنامه ي زير )شكل 2( دقت كنيد:

نكته اي كه در مقايس��ه اين دو كارنامه مي توانيد مش��اهده نماييد اين است كه نمره كل كارنامه اخير، 75.08 اس��ت اما با همان محاسبات گفته شده، تراز اين دانش آموز 8970 ش��ده اس��ت. دليل آن هم روش��ن است. در نمره ي كل، سختي س��واالت منظور نمي شود اما در تراز، سختي سواالت دروس هم منظور شده است و دانش آموزي كه در يك درس سخت تر )با ميانگين كل پايين تر( نمره ي باالتري را كس��ب كرده باشد، ممكن است تراز باالتري را در آن درس و نهايتا در تراز كل، كسب كند. يعني اين دانش آموز با اين كه نمره ي كل باالتري را كس��ب كرده اس��ت، تراز كل كمتري دارد و بنابراين رتبه او از رتبه دوستش پايين تر قرار مي گيرد. معموال براي توضيح اين مس��اله و شفاف تر شدن مطلب، يك مثال س��اده براي دانش آموزان مطرح مي كنيم: مي دانيم دروس فيزيك و شيمي اختصاصي هستند. فرض كنيم ضريب هر دو نيز 3 باشد و درس شيمي در اين آزمون فرضي، بسيار سخت تر از فيزيك بوده باشد. حاال فرض كنيم دو دانش آموز، تمام نمراتش��ان بجز اين دو درس يكس��ان باشد و يكي از آن ها در فيزيك نمره 60 و در ش��يمي نمره 30 را گرفته باش��د و ديگري، در فيزيك نمره ي 30 و در ش��يمي نمره ي 60 را كسب كرده باش��د. طبيعي است كه نمره ي عمومي، اختصاصي و نمره كل هر دو دقيقا يكسان خواهد بود. اما تراز كل آن ها يكسان نخواهد بود. دانش آموزي كه در درس شيمي )كه سخت تر بوده(، نمره ي باالتري

دارد تراز باالتري را كسب خواهد كرد.

6263

www.atcce.comwww.atcce.com

نمره های ما، رتبه های ما عادل طالبي

مدير واحد انفورماتيک

شكل )1(

شكل )2(

A*2+B*2+C*2 D*4+E*2+F*32+3+4 4+2+3

200+500×sgn )x-x((+500×

Page 33: javaneh anisheh # 58

پاييز 1388 شماره 18

64

زمستان 1390 گزارش داخليشماره 58

به مناسبت هفته ي تربيت بدني، مجتمع عالمه طباطبايي هر ساله در ماه آبان يك دوره مسابقات ورزشي در رشته هاي مختلف برگزار مي كند. اين مس��ابقات در هر واحد به صورت جداگانه پي گيري مي ش��ود. امسال نيز به رس��م هر ساله اين دوره از مسابقات برگزار شد كه نتايج مسابقات

تعدادي از واحدهاي به شرح ذيل است:

راهنمايي واحد فرمانيه:رشته ي دارت: 1- سينا عمراني 2- عليرضا حسن زاده- پارسا كاووسي

)به صورت مشترك( 3- كسري رفيعيرش��ته ي شطرنج: گروه الف( 1- س��پهر سيف پور 2- سروش سيف پور

گروه ب( 1- حامد اخالقي 2- سيدسينا طباطباييرشته ي پينگ پنگ: 1- آرشام مرادي 2- عرفان اديب 3- پرشاد ثابت

4- كيان لعل بخشرشته ي فوتسال: مقام اول: كالس 2/4 مقام دوم: كالس 2/3

رشته ي طناب كشي: مقام اول: كالس 2/2 مقام دوم: كالس 1/1رشته ي كبدي: مقام اول: كالس 2/3 مقام دوم: كالس 2/4

دبيرستان واحد آبشناسان 2ش��طرنج: 1- كورش پاس��بان 2- فرش��يد سجادي 3- ش��هاب الدين

علي شيري 4- پدرام شاه كرميتنيس روي ميز: 1- پارسا طهماسبي 2- حسام مظفري 3- پويا كريمي

4- صدرا عزتي

دبيرستان واحد آبشناسان 1شنا

كرال س��ينه: 1- اميرمس��عود رضانژاد 2- عليرضا آبس��االن 3- امين عباسي

كرال پشت: 1- اميرمسعود رضانژاد 2- امين عباسي 3- عليرضا آبساالنقورباغه: 1- سينا حالجيان 2- بهنام بيژن پور 3- امين نشيبي

پروانه: 1- اميرمسعود رضانژاد 2- سينا حالجيان 3- عليرضا آبساالنتنيس روي ميز: 1- سعيد دهقاني 2- سياوش شيخي 3- اميرحسين

عسگريشطرنج: 1- محمدحسين اوليايي 2- سپهر رستمي 3- علي كيايي

هفته تربیت بدني در مجتمع