رنه دکارت

11
ه ن ر دکارت لادی ی م م ه د ف ه رن ق کدان ی ر ی ف و دان ی ض ا ، ری وف س ل ی ف ی ف را گ و ی/ ب صه ای ار لا خ

Upload: marzieh-mirgholikhan

Post on 21-Aug-2015

18 views

Category:

Documents


1 download

TRANSCRIPT

Page 1: رنه دکارت

رنه دکارت

میالدی هفدهم قرن فیریکدان و ریاضیدان ، فیلسوف بیوگرافی از ای خالصه

Page 2: رنه دکارت

دکارت در 1596مارس 31 رنه و آمد دنيا به فرانسه الهه در 1650فوریه 11در

. بست فرو دنیا از چشم سوئد فيزيکدان او استکهلم و رياضيدان ، فيلسوف

ول بود خود زمان جديد یمعروف فلسفه گذاران پايه جمله از دکارت حال اين با

م شناخته رنسانس . یيا فلسف متون بيشتر در و ی شود هفدهم قرن فالسفه ،

. رنه منوال اين بر اند شده تقسيم گرا تجربه و گرا عقل گونه دو به هجدم

جز م ودکارت محسوب گرا عقل مکتب . یفيلسوفان شود

پدرش و درگذشت وی ماهگی سیزده در پارلمان قاضیمادرش مستشار و

. بود انگلستان

سال در بود ۱۶۰۶دکارت ای ساله‌ ده پسر که هنگامی مدرسه میالدی، وارد ،

. Mفرقه را مدرسه این شد علوم یسوعیان الفلش آن در و بودند کرده تأسیس

. سال هشت طی دکارت می‌کردند تدریس مسیحیت تعالیم با همراه را جدید

، مدرسه این در را مابعدالطبیعه و ریاضیات ، اخالق ، منطق ، ادبیات تحصیل

. سال در گرفت عنوان ۱۶۱۱فرا تحت سخنرانی جلسه یک در دکارت ، میالدی

اطراف در سرگردان سیاره چند اکتشافات مشتری اکتشاف از اطالع گالیله ،

. . گذاشت فراوان تأثیر او روح در سخنرانی این کرد حاصل

الفلش از خروج و دوره اتمام از پزشکی پس و حقوق علم تحصیل به مدتی ،

گونه آن‌ و پرداخته جهانگردی به گرفت تصمیم نهایت در اما ، گردید مشغول

. بگیرد فرا باشد سودمند زندگی برای که را دانشی

Page 3: رنه دکارت

درآمد هلند ارتش خدمت به مدتی منظور همین به

نام به شاهزاده‌ای را آن فرماندهی که چرا

و جنگ فنون در که داشت عهده بر موریس

بسیاری علوم و فلسفهنیز و داشت سزا به مهارتی

او فرمان تحت داشتند دوست فرانسه اشراف از

. در که مدتی در دکارت بگیرند فرا را رزمی فنون

خود عالقه مورد علم به بود هلند ارتش قشون

. پرداخت می‌ ریاضیات یعنی

سال بهار به ۱۶۱۹در هلند از درآمد آلمانو دانمارک میالدی ماکسیمیلیان نام به سرداری خدمت به و فرا رفت زمستان اما ؛

دهکده در و حوالی نویبرگ رسید دانوب در برهان رود و پرداخت ریاضیات در تحقیق به تمام فراغت با و خاطر دغدغه بی ،

. گذاشت سزایی به تأثیر ریاضیات پیشرفت در و بود بدیع و مهم بسیار که کرد کشف تازه‌ای های

یکی‌ فکر به دکارت مدتی، از . پس نوامبر دهم شب در افتاد علوم همه را ۱۶۱۹ساختن آن‌ها و دید بخش امید رؤیای سه وی

که کرد تعبیر .چنین درآورد واحدی علم صورت به را دانش‌ها همه تا خواسته او از و برگزیده را او حقیقت روح

مقبره تا کرد نذر که ساخت مشعوف را او قدری به رؤیاها مریم این . حضرت نذر به بعد سال چهار وی نماید زیارت ایتالیا در را

کرد وفا در ۱۶۱۹از . خود هم چندسالی و پرداخت سیاحت به اروپا در سالی چند بعد، آنجا پاریسبه در زندگی اما کرد؛ اقامت

سال در و نپسندید می‌دید، خود خاطر فراغت مزاحم که سال ۱۶۲۸را تا دیار آن در و بازگشت هلند به دیگر بار ۱۶۴۹میالدی

. نمود فلسفی و علمی پژوهش‌های صرف را خود اوقات تمام اجتماعی، و سیاسی غوغای هرگونه از دور و تنها مجرد، میالدی

. می‌کرد استفاده کتاب از کمتر و بود شخصی تفکر و تجربه بیشتر وی تحقیقات

Page 4: رنه دکارت

سپتامبر تعلیم ۱۶۴۹در برای سوئد ملکه کریستین دعوت در فلسفهبه وی دربار کشور استکهلمبه این سرد زمستان اما رفت؛

آب اسکاندیناوی نوع این به که را دکارت دیگر، سوی از ملکه تعلیم برای بامداد پنج ساعت در سحرخیزی ضرورت و سو یک از

ساخت مبتال ذات‌الریه بیماری به نداشت، عادت سحرخیزی و .وهوا

. و کرد کشف فیزیک علم در را نور شکست قانون او می‌آید به‌حساب تاریخ بزرگ فیلسوفان و دانشمندان از هندسه دکارت

.تحلیلی نهاد بنا هندسه و ریاضیات در : را بود روبرو اساسی مسئله دو با آغاز در دکارت

یقینی معرفت

. ریاضیات می‌دید که بود خاطر آن به این بود ریاضیات دلبسته بسیار جوانی آغاز در دکارت

است یقینی q کامال نظامی فلسفه. دارای q مخصوصا و علمی رشته‌های سایر که حالی در

. معرفت بنیاد را فلسفه زیرا بود فلسفه متوجه چیزی هر از بیشتر او فکر نیست اینگونه

. کرد اعتماد نمی‌شد دانشی هیچ به نمی‌رسید، یقین به فلسفه اگر و می‌دانست بشری

: در می‌گفتند و بودند گرویده فلسفی مطلق شکاکیت به اندیشمندان از بسیاری زمان آن در

. هر به می‌خواست و نداشت قبول را امر این دکارت رسید یقین به نمی‌توان موضوعی هیچ

. کند داخل دانش و فلسفه در را یقین شده که صورتی

هم با ویژه روشی به را انسانی دانش‌های تمام و فلسفه تا افتاد فکر این به خاطر همین به

. باشد یقینی q کامال ریاضیات مانند که کند بنا را آن طوری و درآمیزد

Page 5: رنه دکارت

روح و جسم رابطه

) حد ) تا مکانیک آن دنبال به و فیزیک میالدی هفدهم قرن دکارت دوره در

. عمده مسائل از یکی بود کرده پیشرفت آن یزیادی جدید، فیزیک این

طبیعی و مادی فرایندهای باعث چیزی چه چیست؟ ماده ماهیت که بود

طبیعی مختلف حوادث و حرکات می‌شود موجب چیزی چه می‌شود؟

) اتفاق) غیره و زلزله گیاهان، روییدن سیارات، گردش باران، باریدن مثل

بیفتند؟

و مردم بین زیادی نفوذ طبیعت، به مادی و مکانیکی نگرش زمان آن در

. داشت دانشمندان

و مردم بین زیادی نفوذ طبیعت، به مادی و مکانیکی نگرش زمان آن در

. داشت دانشمندان

یعنی طبیعت؛ ماوراء و مادی غیر امور نه دانست، می‌ آن ماده و جهان خود در را جهان حوادث و حرکات همه دلیل که نگرشی

می‌کند: کار فیزیکی قوانین طبق و خودکار طور به عالم، در چیز همه .می‌گفت

نمی‌آمد در جور طبیعت از مادی تبیین با که داشت وجود اساسی پرسشی اینجا در انسان‌ها ،اما ما حرکات و اعمال علت

خارجنیست حال دو از علت این آن .چیست؟ از غیر دیگری چیز یا است بدنمان و جسم که. یا می‌کنیم درک واضح طور به ما

است؟ چیزی چه خود این اما هستیم؛ رفتارمان و اعمال علت خودمان ما و دارد قرار ما فرمان تحت است ما ماده که ما جسم

به انسان روح دارد؟ وجود انسان جسم و روح میان رابطه‌ای چه چیست؟ انسانی روح اما است؟ ما روح خود، این از منظور آیا

است؟ ممکن چگونه امر این می‌گذارد؟ اثر ماده در مادی غیر امری آیا بنابراین نیست؛ مادی امری مسلم طور

Page 6: رنه دکارت

. مطرح را انگاری دوگانه او ترتیب بدین بود کرده مشغول خود به را دکارت فکر پرسش‌ها این

. گرفت جدا یونان فالسفه از بعضی مانند را جسم و روح یعنی نمود

برساند اثبات خود شک روش از استفاده با است کرده تالش دکارت که مطالبی مهمترین از

کرد اشاره زیر موارد به :می‌توان

خودآگاهی .1 یا خود وجود

خارج .2 جهان وجود

خداوند .3 یا صانع وجود

آگاهی خود یا وجودخود

یقینی معرفت به دستیابی برای ابتدا در : دکارت بر را فلسفه و دانش تمام بتوانیم تا دارد وجود بنیادینی اصل آیا پرسید خود از ،

نتوان و کنیم بنا کرد؟ آن شک آن در

. شروع اول از را چیز همه می‌خواست او کند شک چیز همه به که بود این می‌رسید، دکارت نظر به مقصود این برای که راهی

. ) نماید ) نظر تجدید شنیده‌ها و معقوالت و محسوسات از اعم خود دانسته‌های همه در که می‌دانست الزم خاطر همین به و کند

روش به بعدها که را خود معروف شک ترتیب دکارتی بدین . شک تا داد؛ تسری چیز همه به را شک این او کرد آغاز شد معروف

: نباشم؟ خواب در من که معلوم کجا از گفت و کرد شک نیز خارج جهان وجود در که جایی

حاضر من بر خواب عالم در آنچه مانند این‌ها همه و نباشد گفته‌اند، من به یا می‌نمایم فکر یا می‌کنم حس من که این‌طور شاید

محض خیاالت باشد.می‌شود،

Page 7: رنه دکارت

می‌دهد؟ نمایش من برای صورت این به را جهان و است من دادن فریب حال در پلیدی شیطان} شاید q اصال

به که ناپذیری تردید اصل به سرانجام اما نگذاشت؛ باقی را مطمئنی پایه هیچ و کرد شک چیز همه به صورت این به دکارت

. که بود این اصل این رسید بود، :دنبالش

باشم؛ داشته تردیدی نمی‌توانم می‌کنم، شک که واقعیت این در اما کنم، شک چیز همه در می‌توانم من

پس است، فکر و اندیشه حاالت از نحوه یک شک، که آنجا از و یقینی؛ است امری من کردن شک بنابراین

. هستم کسی پس می‌اندیشم، چون و دارم فکر پس می‌کنم، شک چون می‌اندیشم من که است این واقعیت

. می‌اندیشم که

: . کرد بیان صورت این به را اصل این دکارت کرد تردید آن در نمی‌شد وجه هیچ به که شد کشف ناپذیر تردید اصل یک ترتیب بدین

. ) ( . کرد بنا بنیادین اصل همین اساس بر را فلسفه‌اش و بود رسیده خود هدف به دکارت کوژیتو اصل هستم پس می‌اندیشم،خارج جهان وجود

. او کرد بنا خود وجود یعنی ، اصل این پایه بر را فلسفه‌اش بقیه ، دکارت

بنابراین ت :گف و نیستند مادی که می‌کنم ادراک را اموری خارج، عالم در من

.) شئ ) هر عمق و طول عرض، امتداد مانند حس؛ با نه شده‌اند ادراک عقل با

. این اندازه به می‌شوند، ادراک عقل با که صفاتی چنین دارد امتداد مادی

. یقینی هم امور این پس هستند بدیهی و روشن دارم، وجود من که واقعیت

.هستند

Page 8: رنه دکارت

و خواب و دارد وجود خارج جهان اینکه اثبات در دکارت ادامه، در

. این به می‌گیرد کمک خدا یعنی کامل موجود تصور از نیست، خیال

که این صورت شناخت، متمایز و واضح طور به را چیزی عقل وقتی

فریب مرا نه خداوند که چرا باشد؛ درست q ضرورتا باید شناخت

فریب آن چیستی و جهان درباره من که نمی‌دارد روا نیز و می‌دهد

می‌گیرد. سرچشمه نقص و عجز از فریب‌کاری بنابراین .بخورم

اموری از یکی و است صحیح q حتما کنیم، درک خود عقل با را هرچه

. می‌باشد خارج جهان واقعی وجود می‌یابیم، عقل با که را

خارج در چیزی معلول باید انسان در تصورات تمام خالصه طور به

. می‌شود اثبات تصورات، علت عنوان به خارج جهان پس باشند

سه‌گانه جوهرهای

رسیده یقینی q کامال امر سه به دکارت اینجا به تا او، گفته به که است

: داشت روا شک آن‌ها در نمی‌توان وجه هیچ

اندیشنده‌ نکهای. 1 . موجودی دارد وجود و است

.نکای . 2 دارد وجود خدا ه

.نکای . 3 دارد وجود q واقعا خارج عالم ه

Page 9: رنه دکارت

. جوهر دو این از چیز همه رساند بنیادین امر دو به می‌توان ، است عالم در که را آنچه و موجودات تمام اساس ، وی اعتقاد به

هستی، گونه دو این از کدام هر که دارد وجود متفاوت q کامال هستی گونه دو دیگر، عبارت به شده‌است؛ تشکیل ذات به قائم

دارند را خود به مخصوص :صفات

•) ( . خارجی هستی است ماده همان که امتداد و بعد جوهر

• ) ( . به را آن نمی‌توان و نمی‌کند اشغال فضا در جایی است، محض آگاهی اندیشه، و نفس درونی هستی فکر و اندیشه جوهر

کوچک‌ به اجزای را آن می‌توان خاطر همین به و می‌گیرد جای مکان در است، محض امتداد یا �عد ب ماده ولی کرد؛ تقسیم تر

کوچک‌ عالوه اجزای به نمود؛ تقسیم .تر ندارد آگاهی q ماده کامال قسمت دو به آفرینش و هستی وی نظر در ترتیب بدین

را دکارت خاطر، همین به و گردید تقسیم هم از مستقل و شکاف یدوگانه‌انگارمتفاوت به قائل که کسی یعنی ؛ می‌نامند

. است ماده هستی و اندیشه هستی بین عمیق

انسان بدن در جوهر دو این میان او اعتقاد به بنا که داشت توجه باید صنوبری البته غده را آن که سر در خاصی عضو راه از ،

. است برقرار عمیقی ارتباط می‌نامد

: نفس دارد وجود جوهر سه کلی طور به او نظر در . بنابراین قائم یک هر زیرا می‌نامد جوهر را سه این دکارت، خداوند و جسم ،

: . فکر، ، نفس صفت که صورت این به است خودشان به مخصوص که دارند اساسی صفات یک کدام هر و بوده خود ذات به

. است کمال خداوند صفت و بعد جسم صفت

وی آثار از : برخی

فروغی علی محمد ترجمه ، عقل بردن کار به درست روش در گفتار

احمدی احمد ترجمه ، اولی فلسفه در تآمالت

افضلی علی ترجمه ، ها پاسخ و اعتراضات

Page 10: رنه دکارت

بیدی دره صانعی منوچهر ترجمه ، فکر هدایت قوائد

بیدی دره صانعی منوچهر ترجمه ، فلسفه اصول

بیدی دره صانعی منوچهر ترجمه ، نفس انفعاالت

دکارت رنه سخنان از ای  برگزیده

•   . باشد حقیقت او نظر در راستی به آنكه مگر كند، قبول حقیقت عنوان به را امری هیچ نباید انسان

• . باشد شده آشكار خودتان بر آن صحت و درستی آنكه مگر نكنید، قبول را چیز هیچ اید، خوانده و دیده و شنیده آنچه از

•  . . كنید كشف را حقیقت و شده وارد آن در تردید و شك با بلكه نكنید حمایت آن فهم بدون جدیدی اندیشه هیچ از

• ... كنیم ادعا توانیم نمی هرگز اما ندارد وجود نیز جهانی كه كنیم ادعا همچنین و ندارد وجود جسم كه شویم مدعی توانیم می ما

.  كنم شك اشیاء سایر حقیقت در توانم می من زیرا ندارم؛ وجود من كه

•. نمود مهر ما ذهن در را خویش فطری تصور كرد، می خلق را ما خداوند كه زمانی

می • چگونه بدانم كه دارم ای العاده فوق میل كنم، عمل و بردارم گام خاطر اطمینان با زندگانی مسیر در بتوانم اینكه برای

. شد قایل تفاوت نادرستی و درستی و دروغ و راست حقیقت، غیر و حقیقت بین توان

بیشتر • بسیار روند می بیراهه به و شتابند می آنانكه از بردارند، قدم راست راه در همواره اگر روند، می آهسته كه كسانی

    . رفت خواهند

•  . نكشاند حسادت به را كار كه است پسندیده زمانی تا رقابت

•. گذشته قرنهای آدمیان با زدن حرف مثل بیش و كم است چیزی مسافرت

Page 11: رنه دکارت

• . شد مسلط خویشتن بر باید جهان، بر تسلط جای به

پس • اندیشم، می اندیشم؛ می كنم، می شك چون و كنم می شك كه كرد توانم نمی شك این در كنم، شك چه هر در من

هستم.

• . كنید  جستجو تعصب گونه هر از آزاد روحی با و مطلق بیطرفی با را حقیقت

خاك • زیر در اكنون و برده سر به دنیا در پیش ها قرن كه روزگار بزرگان با گفتگو و آشنایی برای است راهی یگانه مطالعه،

. دارند منزل

• . ناله جانوری وقتی است جاندار ماشین یك است، خودكار ماشین یك فقط حیوان كه حالی در است، ارباب و مالك انسان،

 . كند نمی كار خوب كه است ماشینی ابزار صدای و سر بلكه نیست، زاری و كوه ش} ی نشانه كند، می

•  . عاقلند  كافی اندازه به كنند می فكر همه زیرا شده، تقسیم عادالنه كه است عقل تنها مردم تمامی بین در

•  . است  گذشته شرافتمند انسانهای با خوب،مكالمه كتابهای خواندن

• . ببریم  كار به خوب را آن كه است این در بنیادی ی مسئله نیست؛ كافی خوب ی اندیشه داشتن میرقلیخان : تنها، مرضیه گردآورنده

اسالمی : اندیشه درس گروه ) 2نام

جهانی( : آقای استاد نام معارف

ارتباط رشته اول ترم دانشجوی

تصویری

پارس معماری و هنر دانشگاه