اسلام ، دين تسليم شدگان لامذهب

3
ِﯿﻢ اﻟﺮﱠﺣِ اﻟﺮﱠﺣّ اﻟﻠِِ ﻻﻣﺬﻫﺐ ﺷﺪﮔﺎن ﺗﺴﻠﯿﻢ دﯾﻦ، اﺳﻼمِْ ذﻮﺑُُِﯿﺎﺳَْ ﻟﱢﻠٌَ رٍﻮرََُِﺎمَِْهر اﻟﻠﱠﻪحََََ أٍﯿﻦٍِﺎلََ ﺿَوُ أ اﻟﻠﱠﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﺪا ﮐﻪ ﮐﺴﯽ آﯾﺎ اﺳﻼم ﺑﺮاي را اش) ﺑﻮدن ﺧﺪا ﺗﺴﻠﯿﻢ( اﺳﺖ؟ ﻣﺴﺎوي ﺳﻨﮕﺪﻻن ﺑﺎ اﺳﺖ اﻟﻬﯽ ﻫﺪاﯾﺖ ﻧﻮر ﺑﺮ و ﮔﺸﻮده ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﯾﺎد را ﺧﺪا ﺳﻨﮕﺪﻟﯽ ﺑﻌﻠﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﺮ واي. ﻫﺴﺘﻨﺪ آﺷﮑﺎري ﮔﻤﺮاﻫﯽ در اﻓﺮادي ﭼﻨﯿﻦ. واﻗﻌﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﯾﮏ او ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ روﺷﻨﺘﺮ و ﻧﯿﺴﺖ ﭘﺎﯾﺒﻨﺪ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻫﯿﭻ ﺑﻪ ﻫﺴﺖ ﻋﯿﺎر ﺗﻤﺎم ﻣﺬﻫﺐ. او ﺑﻪ و ﻣﺪد ﻋﻈﯿﻢ ﺧﺪاوﻧﺪ راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ از اﺳﺖ درﯾﺎﻓﺘﻪ ﻗﺮآن ﻧﻮر ﻃﺮﯾﻖ رﺟﯿﻢ ﺷﯿﻄﺎن ﺟﺰ ﮐﺴﯽ ﻣﺬاﻫﺐ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﺰار ﺑﻨﯿﺎن ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺬاﻫﺐ ازاﯾﻦ ﯾﮏ ﻫﯿﭻ رو اﯾﻦ از و را ﺳﺎﺧﺘﮕﯽ اﻟﻬﯽ دﯾﻦ ﺑﺎ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﮐﻪ ﮐﺮده ﺣﺎﺻﻞ ﯾﻘﯿﻦ ﮐﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﯾﻦ ﺑﻪ او داﻧﺪ ﻧﻤﯽ از اﺣﺪي ﺑﺮاي ﭘﯿﺎﻣﺒﺮان ﻧﮕﺮدﯾﺪه ﻣﺒﻌﻮث ﺟﻌﻠﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﻗﻪ و ﻣﺬاﻫﺐ اﯾﻦ ﺗﺒﻠﯿﻎ اﺳﻢ از ﻏﯿﺮ ﻧﺎﻣﯽ ﻫﯿﭻ ﭘﺬﯾﺮش ﺑﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﻣﺒﺎرك. ﺷﺮﯾ ﻗﺮآن در ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮔﺮدﯾﺪه اﺷﺎرهت ﮐﺮا ﺑﻪ اﺳﺖ اﺳﻼم ﺧﺪا ﭘﺴﻨﺪ ﻣﻮرد دﯾﻦ ؛" و ﺗﺒﻠﯿﻎ را اﺳﻼم دﯾﻦ ﻓﻘﻂ ﮐﻪ اﻧﺪ ﺑﻮدهﻣﻮر اﻟﻬﯽء اﻧﺒﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻣﺬﻫﺐ و ﻓﺮﻗﻪ ﻧﺎم آﻧ ﻫﺮ از را ﻣﺮدم و ﻨﻨﺪ دارﻧﺪ ﺑﺮﺣﺬر اﺳﺖ. ﻓﺈن ااﯾﺖ بء ﯾﮑ وﻣﻦ ﺑﯿﻨﻬﻢﯿﺎ اﻟﻌﻠﻢﻫﻢء ﺟﺎ ﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﻣﻦ إ اﻟﮑﺘﺐ أوﺗﻮا اﻟﺬﯾﻦ اﺧﺘﻠ وﻣﺎﺳﻠﻢ ا ا ﻋﻨﺪ اﻟﺪﯾﻦن إبﺴﺎ اﻟ ﺳﺮﯾ ا) 19 / ﻤﺮان آل( اﺳﻼم ﺧﺪا ﻧﺰد دﯾﻦ) ﻧﻈﺮ و ﺣﮑﻢ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻮدن ﺧﺪا( اﺳﺖ. ﻋﻠﻢ اﯾﻨﮑﻪ از ﺷﺪ، داده اﻟﻬﯽب ﮐﺘﺎ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﮐﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺷﺪﻧﺪف دﭼﺎراﺧﺘﻼت ﺣﺴﺎد روي از ﺷﺪ ﺣﺎﺻﻞ آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي. ﺳﺮﯾﻌﯽس ﺣﺴﺎﺑﺮ ﺧﺪا ﮐﻪ ﺑﺪاﻧﺪ ﺷﻮد ﺧﺪات آﯾﺎ ﻣﻨﮑﺮ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ اﺳﺖ. واﺿ ﭘﺮ و ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽ اﺳﻢ ﯾﮏ ﻓﻘﻂ و ﻓﻘﻂ دﯾﮕﺮي اﺳﻢ ﻫﺮً اﺻﻮﻻ و اﺳﻼم ﮐﻪ ﮐﺮد ﻧﺸﺎن ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﮐﻪ اﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎم و اﺳﻢ ﺑﻪ وﺟﻪ ﻫﯿﭻ. ﺷﺪ ﻣﯽ رﺳﺘﮕﺎر ﻧﻬﺎد ﻣﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎن را ﺧﻮد ﻧﺎم ﻫﺮﮐ ﺑﻮد اﯾﻨﮕﻮﻧﻪ اﮔﺮ. اﺳﺖ آن ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﻪ آن ﺧﯿﺎل اﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﮕﺬارﻧﺪ رﺳﺘﻢ را ﺧﻮد ذﮐﻮر ﻓﺮزﻧﺪان ﻧﺎم اﯾﺮاﻧﯿﻬﺎ ﻫﻤﻪب آ اﯾﻦ ﺑﻪض ﺗﻌﺮت ﺟﺮا ﮐﺸﻮري ﻫﯿﭻ دﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ را ﺧﺎك و! د ﺳﺎزد ﻣﯽ ﻣﻠﺰم را اﻧﺴﺎن ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﻧﺎم واﻗ ر ﻗﻮاﻧﯿﻨﯽ ﮐﻪ ارﺑﺎﺑ وب ر ﺟﺎﻧﺐ از ﮐﻪ را او ﺑﻪ رﺳﯿﺪه ا ﻧﺎم ﺑﻪ اﻟﻪ وب ر ﯾﮏ ﻓﻘﻂ و ﺑﺮاﺑﺮﯾﮏ در ﺷﺪن ﺗﺴﻠﯿﻢ ﯾﻌﻨﯽ، ﺷﺪن ﻣﻄﯿ ﯾﻌﻨﯽ اﺳﻼم دﯾﻦ و ﮐﻨﺪ رﻋﺎﯾﺖ. اﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦب ﻟﺮ اﺳﻠﻤﺖ ﻗﺎل اﺳﻠﻢ رﺑﻪ ﻟﻪ ﻗﺎل اذ) 131 ( ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎم آن در او ﺑﻪ ﭘﺮوردﮔﺎرش: ﺑﯿﺎور اﺳﻼم) ! ﺑﺎش ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺣﻖ، ﺑﺮاﺑﺮ در و! دل و ﺟﺎن از را، ﭘﺮوردﮔﺎر ﻓﺮﻣﺎن او ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ; و( : » ﺷﺪم ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺟﻬﺎﻧﯿﺎن، ﭘﺮوردﮔﺎر ﺑﺮاﺑﺮ در. «

Upload: 4beautifulminds

Post on 27-Jul-2015

193 views

Category:

Documents


8 download

DESCRIPTION

4beautifulminds.blogspot.com

TRANSCRIPT

Page 1: اسلام ، دين تسليم شدگان لامذهب

بسم الله الرحمن الرحیم

اسالم ، دین تسلیم شدگان المذهب

الله أولئک فی ضلال مبین أفمن شرح الله صدره للإسلام فهو على نور من ربه فویل للقاسیۀ قلوبهم من ذکر

گشوده و بر نور هدایت الهی است با سنگدالن مساوي است؟ ) تسلیم خدا بودن(اش را براي اسالم آیا کسی که خدا سینه .چنین افرادي در گمراهی آشکاري هستند. واي بر کسانی که بعلت سنگدلی خدا را یاد نمیکنند

مدد و به او. مذهب تمام عیار هستبه هیچ مذهبی پایبند نیست و روشنتر بگویم که او یک ال مسلمان واقعی نیست که بنیان گزار تمامی مذاهب کسی جز شیطان رجیم طریق نور قرآن دریافته است از راهنمایی خداوند عظیم

نمی داند او به این خاطر که یقین حاصل کرده که مرتبط با دین الهی ساختگی را و از این رو هیچ یک ازاین مذاهبحاضر به پذیرش هیچ نامی غیر از اسم تبلیغ این مذاهب و فرقه ها جعلی مبعوث نگردیده پیامبران براياحدي از

و "؛ دین مورد پسند خدا اسالم است به کرات اشاره گردیده همانگونه که در قرآن شریف .مبارك مسلمانی نیست نند و مردم را از هر آنچه نام فرقه و مذهب به خود گرفته همه انبیاء الهی مأمور بوده اند که فقط دین اسالم را تبلیغ ک

.است برحذر دارند

إن الدین عند اهللا اإلسلم وما اختلف الذین أوتوا الکتب إال من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم ومن یکفر بءایت اهللا فإن )آل عمران/19(اهللا سریع الحساب

کسانی که به آنها کتاب الهی داده شد، پس از اینکه علم . است) خدا بودنفقط تسلیم حکم و نظر (دین نزد خدا اسالم کسی که منکر آیات خدا شود بداند که خدا حسابرس سریعی . براي آنها حاصل شد از روي حسادت دچاراختالف شدند

.است

است که مسلمان به باید خاطر نشان کرد که اسالم و اصوال هر اسم دیگري فقط و فقط یک اسم می باشد و پر واضح این به مثل آن است . اگر اینگونه بود هرکس نام خود را مسلمان می نهاد رستگار می شد. هیچ وجه به اسم و نام نیست

دیگر هیچ کشوري جرات تعرض به این آب همه ایرانیها نام فرزندان ذکور خود را رستم بگذارند به این خیال آن که کهبه او را که از جانب رب و اربابش که قوانینی ر واقع نام مسلمانی انسان را ملزم می سازدد! و خاك را نداشته باشد

.رعایت کند و دین اسالم یعنی مطیع شدن ، یعنی تسلیم شدن در برابریک و فقط یک رب و اله به نام اهللا رسیده

)131(اذ قال له ربه اسلم قال اسلمت لرب العالمین

او فرمان پروردگار را، از جان و دل ! و در برابر حق، تسلیم باش! (اسالم بیاور: پروردگارش به او گفتدر آن هنگام که ».در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم«: گفت) و ;پذیرفت

Page 2: اسلام ، دين تسليم شدگان لامذهب

و ) ان الحکم إال هللا ( اهللا وضع می گردد اسالم دینی ست که در آن تمامی احکام و قوانین و مقررات از جانب آئین این . نماید تعبد و فرمانبرداري احدي از مسلمانان مجاز نیست که هیچ حکم و فرمانی غیر از دستورات معبود خود را

دین اسالم یهودي ندارد ، . همان دواي درد بی درمان بشریت و تنها راه رسیدن به جهان متحد و امت واحده می باشددر دین اسالم احبار و . ندارند به اسالم تعلقی یک از این هزاران تفرقه مسیحی ندارد ، شیعه ، سنی ، وهابی و هیچ

رهبان و مال کاره اي نیستند و مفتی هاي مفت خور و منبریان مرده خور نمی توانند یکه تازي کنند

.دین اسالم ؛ دین تسلیم است

.دین اسالم ؛ دین تسلیم است

)83(ماوات و االرض طوعا و کرها و الیه یرجعون فغیر دین اهللا یبغون و له اسلم من فی الس ا

آیین او همین اسالم است و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى ! طلبند؟ آیا آنها غیر از آیین خدا مى .شوند او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مى) فرمان(اختیار یا از روى اجبار، در برابر

شرك و مشرك در بین ت مقدسی مثل اسالم و مسلمان ، واژه هاي ملعونی قرار می گیرند که به کلما در تضاد از واژه مسلمانی داشتیم به راحتی قابل تشخیص است که مشرك با تعریفی که قبل از این همگان معروف گردیده اند

ما می استخراج می کند منتها ق ندارند تعل منابعی که به خداوند دینی خود را از و دستورات کسی ست که احکام می دانستند که خالق و رازق آنها و کل جهان هستی کسی جز خدا مشرکین خود قران طبق صریح آیات دانیم که

. نیست

مـن خلق السم مألتهن سلئ قولن'ور لیالقم و س خر الشم س و ض الأر و اتو الله

خدا: خواهند گفت تحقیق ، به را مسخر نموده و خورشید و ماه را آفریده آسمانها و زمین کسی چه: بپرسی اگر از آنان

قولن اللها لیهتوم دعن بم ض الأر ا بهیفأح اءم اءمن السن نزل مم مألتهن سلئ و

گرداند؟ قطعا می زنده بعد از مردنش آن وسیلۀ را به باراند و زمین را می آب از آسمان کسی چه: بپرسی اگر از آنان خدا: خواهند گفت

قولن اللهلی من خلقهم مألتهن سلئ و

خدا: یندگو ، قطعا می آنها را آفریده کسی چه: بپرسی اگر از آنان

آنان به وجود این همه تاکید به قدرتهاي ذاتی خداوند باز هم مشرك و گناه کار نامیده شدند این غفلت ولی سبب آنکه در بودند انتظار داشتند به این بهانه چیزي فراتر از آنچه که باید می که آنان از شخصیتهاي تاریخی شان بزرگ بود

Page 3: اسلام ، دين تسليم شدگان لامذهب

که تعلقی به یک انسان خاکی تصور می کردند صفاتی را براي شان ، رگ نمایی از آنان حق آنان غلو می کردند و با بزساخته بودند تا که یادگار عینی گذشتگانی شوند که اکنون در نزدشان مبدل به آنها نمادها و مجسمه هایی نداشت

مجسمه ها شخصیتهاي مقدس خود را شده بودند به همین خاطر هر وقت قصد عبادت میکردند ، بوسیله آن الهه هایی .شفیع و واسط نزد خدا قرار میدادند و به این طریق آنان را میخواندند

أال هللا الدین الخالص والذین اتخذوا من دونه أولیاء ما نعبدهم إال لیقربونا إلى اهللا

اند میگویند ما اینها را فقط براي انید که دین خالص براي خدا است و کسانی که اولیائی غیر از خدا براي خود گرفتهبد این عبادت میکنیم که ما را به خدا نزدیک کنند

ارواحی محسوب می شدند که مشرکین تصور می کردند در جایی از آسمان اجسام بی جان نمایندگان در واقع آن ا با این الهه ها می داشتند تنها را می شنود و به آن ترتیب اثر می دهد منتها کار مهمی که آنه صداي راز و نیاز آنان

صدور احکام و مقرراتی بود که به واسطه احادیثی که به آن الهه ها منحصر به استعانت خواهی از آنان نبود ، بلکه این مهمترین دلیلی بود که قران آنان را از جرگه موحد ین و منتسب می گردید در دین و شریعت خود رخنه می دادند

با اقتباس از بدین خاطر بود که آنان بدعت هاي بسیاري را و مشرکین وارد نمود و در دایره شرك و مسلمانان خارجمشغول به وضع و ترویج قوانین من در منتسب می کردند و اینگونه احادیث و نقل قولهاي دروغین به مقدسی نشان

ن فرزندان خود را به قتل می رساندندحکمی که آنها به واسطه آ خود می شدند مانند آن آوردي در بین

وکذلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم شرکاؤهم لیردوهم ولیلبسوا علیهم دینهم ولو شاء اهللا ما فعلوه فذرهم وما )االنعام/137(یفترون

کشتن فرزندانشان را براي عده زیادي از مشرکین زینت دادند ) شریکانی که براي خدا ساختند(بدین ترتیب شریکان آنها آنها و دروغهائی را که . اگر خدا میخواست چنین کاري نمیکردند. تا آنها را هالك کرده و دینشان را بر آنها مشتبه کنند

.بهم میبافند، بحال خود بگذار

ایاك نعبد و ایاك نستعین ( دعاي مسلمانی داریم پس نباید هرگز غیر خدا را در هیچ کدام از اصولی که در عهد اگر ما ا سازد که براي این الزام و هرگز اجازه ندهیم تمایالت مذهبی ما را وادار دخیل نمائیم خود را به آن ملزم ساخته ایم )

اساس اسالم بر پایه تعبد و فرمانبرداري خالصانه از . استثنائی بتراشیم قائل شده ایم اتی که براي خود در میثاق فوق قوانین روح بخش اسالم عمل و اگر ما هم می خواهیم از شرك دوري کنیم و مطابق با بنا گردیده است پروردگار مان

است و نازل گردیده ما ختی نمائیم باید تنها مطیع اوامري شویم که یقین داریم از جانب خداوند براي سعادت و خوشبکتاب نورانی و مبین قران هیچ منبعی نمی تواند این یقین را و مطمئنا به جز اصالت منبع آن تعلقی به غیر خدا ندارد

.براي ما به همراه بیاورد