درباره مارکس و مارکسیزم
TRANSCRIPT
ممی مارکس و مارکسيزی مارکس و مارکسيز در بارهدر باره
لنينلنين. . ییاا. . وو
پيش گفتار مازيار رازیپيش گفتار مازيار رازی
تاريخ و ادبيات مارکسيستیتاريخ و ادبيات مارکسيستی
نشر کارگری سوسياليستی
١
فهرستفهرست
مارکسيزممارکسيزمضرورت آموزش ضرورت آموزش : : ر رازیر رازیپيشگفتار مازياپيشگفتار مازيا
مارکسيزممارکسيزمسه منبع و سه جزء سه منبع و سه جزء
مقدرات تاريخی آموزش مارکسمقدرات تاريخی آموزش مارکس
رويزيونيزمرويزيونيزم و و مارکسيزممارکسيزم
پراتيکپراتيککارل مارکس اوتوپيست و روزا لوکزامبورگ کارل مارکس اوتوپيست و روزا لوکزامبورگ
٢٥ یی لنين صفحه لنين صفحهییمنتخب آثار تک جلدمنتخب آثار تک جلد: : منبعمنبع
ياشار آذری: بازنويس http://www.javaan.net/nashr.htm: : نتی کتابخانهنتی کتابخانهآدرس انترآدرس انتر
٣XX, UK BM IWSN, London WC١N: : آدرس پستیآدرس پستی
yyaasshhaarraazzaarrrrii@@yyaahhoooo..ccoomm: : ايملايمل
ياشار آذریياشار آذری: : رگری سوسياليستیرگری سوسياليستیمسئول نشر کامسئول نشر کا
١٣٨١٣٨٤٤: : تاريخ بازنويسیتاريخ بازنويسی
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٢
شگفتارشگفتارپيپي
ضرورت آموزش مارکسيزمضرورت آموزش مارکسيزم
ارزاتی درکی است علمی متکی به تجربه . مارکسيزم علم جامعه است سال ٢٠٠ مب
اعی، حاصل آنپيش از . راه گشای بشر بوده است مارکسيزم. گذشته دانش های اجتم
.قايل نبودندهايی برای علوم اجتماعی بود و هيچ گونه بعملی تنها تجربه
ه پديده ای مارکسيزم بهترين ی است ک سال ٢٠٠، در طول در سطح نظری و عمل
ر ان اخي ردم جه رای م تب ار م . رخ داده اس ت را انک ن حقيق ه اي ان ک دی آن و ،کنن
و سوسيال در شوروی و يا مائو در چين نمارکسيزم را مسئول روی کار آمدن استالي
ا دموکراسی ا ی م در اروپ د ي د دانن اه ان ا آگ وارد ن ن م ا ، در اي د و ي ه می خواهن آگاهان
.مارکسيزم را بی اعتبار جلو دهند
د ز که در مارکسي -مزاهميت تاريخی سوسيالي ی می ياب ه آشکارترين شکلی تجل -م ب
رايش ه در آن گ د ک رايطی بيافرين د ش ی کن الش م ه ت ت ک ن اس ازنده در اي ای س ه
د، . يش از تمايالت مخربشان رشد کنند ها ب انسان شتری ندارن مارکسيست ها دعوی بي
.داردو تاريخی چه می طلبند اهميت حياتی اما آن
ائ رده دولت های سرمايه داری های مخرب ی امروز توان دا ک اد غول آسايی پي ابع
ه . است ست، ب ابودی محيط زي ا، ن د جنگ افزاره ه تولي افی است ب ون ١٦تنها ک ميلي
نشر کارگری سوسياليستی
٣
ا ب کودک ان سوم از گرسنگی ي ار ه ی که هر سال در جه ذير ی خاطر بيم ان پ های درم
رات ه خط د، ب ی ميرن ای قحطی ناشی از م اد و ه سموم، اعتي ذايی م واد غ ر، م واگي
.عراق بينديشيمامروزه جنگ در هيروشيما و ويتنام و در دولت آمريکاوحشيگری
ر ای مخ ه نيروه د ک ازه ده د اج ی توان ر نم شريت ديگ ر ب ايالت غي ازنده تم ب و س
ه خودی در کنار گرايش ) که همواره ظاهری عقالنی دارند ( عقالنی ه ب های خردمندان
د د کنن ود رش اعی . خ رايط اجتم ان ش د چن ده نتوان ه آين د ده الل چن شريت در خ ر ب اگ
ه و ه بينان ه « مناسبی پديد آورد که رشد نيروهای مخرب، خود پرستی کوت رد هم نب
. بايد نابودی نوع بشر را حتمی دانستسفانه أمتمتوقف سازد، پس را » عليه همه
ت ين اس سم چن لی مارکسي ام اص ردی و " :پي ت ف ر رقاب ه ب ه ای ک در جامع
ده است ثروت اندوزی متکی است و منافع شخصی به خدمت توليد گازهای سمی درآم
ود های ويرانگر انسان ی و نمی توان توانائ ار نم ه ساختار ضر ،ها را مه ورت دارد ک
اعی ه ارزش-اجتم ر پاي ون شود و ب صادی دگرگ وام اقت ستگی ق اری و همب ای همي ه
برای تحقق اين امر بايد مناسبات توليدی و ارتباطی تازه ای به وجود آيد که اين . گيرد
شد ارزش الی بخ ی را تع ای اساس انی . ه ه جه رای جامع ارزه ب ی مب ر يعن ن ام اي
. استسوسياليستی
ه سوال سي می شود ک ا در مارک وعی زآي آبی م ن يم م ر آن است ق ه ب دارد ک ود ن وج
سان يچ ان ه ه اند؟ ب عادت برس ه س ان ب ل خودش الف مي ر خ ا را ب ه ه ه آن! وج چ
يالي ای زسوس ده ه واع اي ستی را آشکارا از ان ايز –م مارکسي شين تم ستی پي سوسيالي
. می بخشد، انکار دعوی قيموميت در مبارزه رهائی بخش است
ده است اخ روشن و آشکارا آم وئر ب د اول «در تزهای مارکس درباره ف ان باي مربي
سي.»خودشان تربيت شوند ارگران ز سراسر مارک وه ک وده های انب ار ت ه پيک ر پاي م ب
.استوار است
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٤
ارگران « مارکسيزم اعتقاد دارد که آزادی طبقه کارگر تنها می تواند به دست خود ک
د ق ياب ط کار» تحق ه توس سوفان، ن شمندان، فيل ان، دان اشناس ت ه تدول ا، ، حکوم ه
ا و احزاب ان ه ستپارلم ن کموني ه اي د ک ر چن ای ، ه وان ابزاره ه عن د ب ا می توانن ه
.مبارزاتی مفيد هم باشند
ه اين کنند و به ی آنانی که غير مسئوالنه برخورد م انی ک ا آن د، ي حقايق توجه ندارن
ا ايق جه م و درک حق يم فه زار عظ ن اب ه اي رفا ب ای آن ص ه ج ه و ب ده گرفت ن را نادي
أمين ی را ت ه هيچ هدف مثبت مفاهيم ترديد برانگيز، نامعقول، مرموز و ماورالطبيعه ک
.ورند، از برداشت علمی و واقعی به دور هستندی آکند، روی می نم
م از ه ديگری ه ائز اهميت است، جنب ه علمی ح سيزم از جنب ه مارک دازه ک ان ان هم
سيزم و وی مارک ه معن م است و آن جنب دازه مه ان ان ه هم ه ب ود دارد ک ا ج یي –اخالق
ی تسياس ود . آن اس وانی خ ال از ج سيار راديک کل ب ه ش ن موضوع را ب ارکس اي م
وم ز از مفه رد و هرگ ار ب ه ک رده و ب ه ک رگ، فرمول ام م ا هنگ لی آنت رف اص ، منح
ت آ ه تح وده ک رايطی ب ه ش ه هرگون ارزه برعلي ور نگشت و آن، مب ا منف سان ه ن، ان
شته، دهگ ه ش ود بيگان ا از خ ده و ي رکوب ش تثمار و س ه ، اس سانی ک ت ک ه ماهي ب
و هر چه باشد ها بی حرمتی به شخصيت انسان دليل . انسانی اشان توهين شده است
د ته باش ی داش ات علم دازه توجيه ر ان وده و ، ه ه نب سيزم موج ارزه در مارک ا آن مب ب
ارکس . می شود ه م ر از ب ذت بخش ت زی ل دگی هيچ چي ه در زن ود ک ن امر واقف ب اي
شته گانمبارزه در راه دفاع از حقوق بشر نيست؛ دفاع از استثمارشد ان ، سرکوب گ گ
تعمار ان و اس ده گ ي. ش ن راه چه ود در اي دگی خ تن زن ری از گذاش ريف و راه بهت ش
رای زرگ، ب ک ب داردي ود ن ا وج ن دني سان در اي ن مف.ان ی -یوم اخالقه اي سياس
.مارکسيزم است
نشر کارگری سوسياليستی
٥
ن ونی سرمايه داری است اما مارکسيزم بيش اي ا پاسخگويی بحران کن ر . ه ه اگ بل
د سيزم نخواه ه مارک ازی ب د ديگر ني شريت پاسخ مثبت ده ه بحران ب سرمايه داری ب
ا آن. بود ه ه ه کتابخان وقت مارکسيزم مانند هر نظری که زمان آن سپری شده است ب
ت ی داش ق م ا . تعل ست ام ين ني ت چن ران . واقعي م بح ست و يک ستم و بي رن بي در ق
ا ارزه ب سرمايه داری نه تنها کاهش نيافته که تشديد نيز شده است و علم شناخت و مب
. کماکان ضروری و در دستور روز قرار دارد) يعنی مارکسيزم(اين نابرابری ها
ام ١٩٩٠در دهه ای ش با فروپاشی نظ ر شوروی و اروپ اکم ب ر های ح رقی و تغيي
وی سيار از س دهای ب ده و عي انی، وع رمايه داری جه ع س ه نف وا ب ب ق تناس
ن ر اي ی ب ان داده شد، مبن ا شوروی سرمايه داری جهانی به مردم جه ه گوي ه (ک ا ب ي
ا ) »کمونيزم«زعم آنان روزی ه مسبب تمامی بحران های سياسی و اقتصادی جنگ اف
وده، ل از آن ب د دهه ماقب ه پس ا در چن د ک ا کردن ان ادع ان ز آن فروپاشی شوروی زم
ت يده اس را رس صادی ف کوفايی اقت ش و ش لح و آرام ات . ص ن تبليغ ب اي متعاق
ه يها گرايش ی در اپوزيسيون ايران ديده شدند که با وجود اختالف نظر ميان خود هم
سيزم ": در يک نکته توافق نظر داشته که گويا ه شده ب مارک ه و عطيق ا وضعيت کهن
در "که و يا اين!" کنونی خوانايی نداشته و بايد در جستجويی راه حل های نوين بود
عصر گلوباليزيسيون و نئوليبراليزم و تحوالت نوين تکنولوژيک، مارکسيزم از اعتبار
."افتاده است
رای امروز، در آستانه قرن بيست و يکم، بيش هر زمان ديگر ضرورت مارکسيزم ب
.اجحافات نظام های سرمايه داری احساس می شودمقابله با
صادی سرمايه داری ردازان سرمايه داری، وضعيت اقت ه پ ای نظري رخالف ادعاه ب
انی ل(جه شورهای متروپ ی در ک ر ) حت يم ت ه روز وخ ه روز ب ه ک ود نيافت ا بهب ه تنه ن
.تنها به چند نمونه اکتفا می کنيم. گشته است
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٦
ار اس آم ازمان بهداشت جه «براس ع »انیس رين منب يم ت ر«، عظ رگ و مي در » م
ی دارد، بلکه نتيجه » سرطان«جهان نه ناشی از است و نه ريشه در بيماری های قلب
وده است » فقر« انگير . مضاعف و ريشه ئی در جوامع سرمايه داری ب ه گريب فقری ک
ت ده اس ان ش ر در جه ون نف زاران ميلي ستقيم . ه ای م ت ه ه سياس ه نتيج ری ک فق
دافعان سرمايه داری، صرفا شامل . داری بوده است سرمايه رخالف نظر م اين فقر، ب
. نيست» جهان سوم«کشورهای
د ت متح کوفايی آدر ايال ان، در اوج ش شورهای جه رين ک ی ت ی از غن ا، يک مريک
د » مرز فقر « ميليون نفر زير ٣٢، ١٩٨٨اقتصادی شديد . زندگی می کردن ا ت امروز ب
م ب ن رق صادی اي ران اقت ده استبه مراتبح شتر ش ن. بي ر اي شارهای اضافه ب ا، ف ه
رن ه در ق ه ک زايش يافت ان اف ع چن ن جوام دان اي ارگران و کارمن ر ک ی و روحی ب روان
وده است الی (اخير بی سابقه ب ايمز م ارگران ). ٩٧ت ا دستمزدهای مطلق ک در آمريک
ی دان ط ت ٢٠و کارمن ه اس اهش يافت ته ک ال گذش ايمز ( س س ت وس آنجل در ). ٩٧ل
ای ال ه له ی س د ١٩٩٦ و ١٩٨٠فاص هم درآم سبت س دترين % ٥ ن از ثروتمن
ه % ٣/٢٠به % ٣/١٥خانواده های آمريکايی از ه است، در صورتی ک زايش يافت اف
هم ا از %٦٠س انواده ه رين خ ه % ٢/٣٤از فقيرت ت % ٣٠ب ه اس اهش يافت ک
).٩٧ دسامبر ٧اينديپندنت (
امروزبيش از ) روپای غربی و آمريکای شمالی ا(کشورهای پيشرفته سرمايه داری
د ١٥ ميليون بيکار و ٣٠ سازمان ( ميليون اشتغال به کارهای موقت و نيمه وقت دارن
). برای توسعه و همکاری اقتصادی
، بيماری های قرون »جهان سوم«غربی، همانند کشورهای » مهد آزادی «در جهان
د » طاعون «و » وبا«وسطی ای مانند شته ان ن . ظاهر گ اق اي ه در دوره ای اتف ا هم ه
وده است، رن پيش ب يم ق می افتند که بازدهی اقتصادی کل جهان در حدود پنج برابر ن
رن پيش نکرده است يم ق ا ن دانی ب اوت چن ر، قحطی و گرسنگی تف ه فق در صورتی ک
).ه انسانی، سازمان ملل متحدگزارش توسع(
نشر کارگری سوسياليستی
٧
ا در ر از آن ٩٠تقريب ه کمت د سرانه ب ان، درصد درآم يش ١٠چه کشور جه سال پ
ت يده اس ود، رس شور ١٩در . ب امل ( ک ه ش دا«ک ری«، »روآن ودان«، »ليب و » س
ائيتی« ر از آن)می شود» ه ه کمت د سرانه، ب ود، رسيده ١٩٦٠چه در سال ، درآم ب
.است
ان ردم جه ه م ا هم د ام رده ان دا ک ری پي ی وضعيت بهت ه اقليت شده ک ر ن ال . فقي در ح
ر ان ٪۵حاض راد جه دترين اف شتر از ١١۴ از ثروتمن ه بي رين ٪۵ مرتب از فقيرت
د د دارن ا درآم سان ه ان ۵٠٠. ان ردم جه دترين م ر از ثروتمن ون دالر ١٫۵۴ نف تريلي
ل در( شتر از ک د آبي وع درآم ا مجم ا و ي اره آفريق ی ق الص مل د ناخ ی از م اليانه نيم س
سان ين ان ره زم ردر ک اردين. (را دارا می باشند) های فقي ه گ انبيوت -روزنام جرج م
).٢٠٠٣نوامبر
رن شته است؟ امروز در آستانه ق چگونه می توان ادعا کرد مارکسيزم بی اعتبار گ
شريت ل ب ود دو راه در مقاب ر وج ی ب ارکس مبن ارل م ی ک يش بين م پ ست و يک : بي
د »بربريت«يا » سوسياليزم« دا می کن شتر واقعيت پي ان . ، هر چه بي ار ديگر چن چه ب
رار ١٩٣٠وضعيتی ايجاد شود که فاشيزم، همانند دهه ار ق ر مصدر ک رده و ب رشد ک
ی و ای اتم واع سالح ه تن ان ا در دست داش شريت، بخصوص ب ای ب ه ه رد، فاجع گي
. شيميايی، به مراتب بيشتر از اوليل قرن بيستم خواهد بود
کليه اين فجايع ريشه در شکست نظام سرمايه داری دارد، که نتوانسته حداقل زمينه
تضادهای طبقاتی بين اکثريت مردم . برای زندگی عادی اکثريت مردم جهان فراهم آورد
.و يک اقليت مرفه همواره بيشتر شده اند
دارد و نظام سرمايه داری وجود » بربريت«خوشبختانه بديل واقعی ی در مقابل اين
. است» سوسياليزم«آن هم
مردم زحمتکش کليه جوامع جهان می توانند با اتکاء بر نيروی خود سرنوشت خود
ردم . را تعيين کرده و برای نسل آتی ثروت توليد کنند دگی م رل زن ه کنت دارد ک لزومی ن
. به دست شمار قليلی سرمايه دار و متکی بر بازار کور و هرج و مرج زا سپرده شود
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٨
رای ت رين نحوی ب ه بهت د ب کنولوژی امروزی در دست نمايندگان واقعی مردم می توان
ه شود ه بکار گرفت رای زحمتکشان جامع د . خدمت ب ماشين آالت اتوماتيک می توانن
کارهای مشقت بار را از انسان ها گرفته و وقت آزاد برای رفاه و ارتقاء فرهنگ برای
د اد کن ردم ايج تفاده صحيح از . م ا اس ابع ب رای من وان اطالعات الزم ب امپيوتر می ت ک
.ضروری نيازهای مردم را بکار گرفت
د ور و انباشت . اما اين بديل از بطن نظام موجود سرمايه داری پديد نمی آي رقابت ک
ت شتر وق ه بي ر چ ارگيری ه ه و بک راد جامع دودی از اف ط مع رمايه توس ه س ی روي ب
ونی سرمايه داری اين اجازه را ) استثمار مضاعف (زحمتکشان نمی دهد که جوامع کن
د االتری دست يابن ه فرهنگ ب رمايه داری، . ب ام س ر نظ شريت از ش ات ب ا راه نج تنه
ه آن است سليم شدن ب ا ت ه اصالح و ي ا آن و ن ن . مبارزه ب وه تئوريک و نظری اي جل
.نهفته است» مارکسيزم«مبارزه نيز تنها در
نقص نخواهد بود، اما تنها جامعه ی در تاريخ بی ترديد جامعه سوسياليستی آتی بی
.است که اکثريت مردم جامعه به طور آگاهانه بر سرنوشت خود حاکم خواهند شد
مازيار رازی ١٣٨٥ ارديبهشت ١١
نشر کارگری سوسياليستی
٩
مارکسيزممارکسيزمسه منبع و سه جزء سه منبع و سه جزء
ورژوازی م ب ام عل يم تم ه عظ چه فرمايشی و چه (آموزش مارکس خصومت و کين
ه يک مارکسيزمبه را، که ) ليبرال می نگرد، » ظرفيت ضاله « به مثابه چيزی شبيه ب
زد ر می انگي ه خود ب دن، علي م نمی روش . در تمام جهان متم وان انتظار ديگری ه ت
م داشت، چه در جامعه ای که بنای آن بر مبارزه ی طبقاتی گذاشته شده است هيچ عل
دير هر ه ب. نمی تواند وجود داشته باشد » رضیغبی «اجتماعی ام تق م فرمايشی تم عل
انی را مارکسيزم بردگی مزدوری است و مدافعو ليبرال، عليه اين بردگی جنگ بی ام
زدور . اعالم نموده است ه ی بردگی م ه در جامع م بی انتظار اين ک غرض وجود ی عل
س ه در م ت ک ن اس م اي فيهانه و در حک وحی س اده ل د س ته باش ه یلهأداش وط ب مرب
غرضی ی گران و تقليل سود سرمايه، از کارخانه داران انتظار ب مزد کار افزايش دست
.داشته باشيم
ا صراحت . جا خاتمه نمی پذيرد ولی مطلب بدين اع ب تاريخ فلسفه و تاريخ علم اجتم
ه در سيزم تام نشان می دهد ک ه مارک زی شبيه ب ی « چي ه مفهوم يک » اصول طريقت ب
ه انی ب از شاهراه دورآموزش محدود و خشک و جامدی ک وجود ه تکامل تمدن جه
ائی . آمده باشد نيست ه پرسش ه ه ب برعکس، تمام نبوغ مارکس همانا در اين است ک
رده است بآل آن را طرح ک شر ق شرو ب ه فکر پي د ک ه . پاسخ می ده ارکس ب آموزش م
ه ی ه یمثاب زرگادام وزش ب ستقيم و بالواسطه آم م م سفه و عل دگان فل رين نماين ت
. وجود آمده استه سم باقتصاد و سوسيالي
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
١٠
ت ارکس در درستی آن استعل ای آموزش م ی انته درت ب ن. ق وزشاي ل و آم کام
د ی ده راد م ه اف امعی ب ی ج ان بين وده و جه وزون ب يچ م ا ه ه ب يچ ک ا ه اتی، ب خراف
ورژوازی ايتی از ستم ب ا هيچ حم ذي ارتجاعی و ب ن آموزش وارث . ر نيست آشتی پ اي
ا اق بهترين انديشه قباالستح سفه ی ئی است ه ه صورت فل وزدهم ب رن ن شر در ق ه ب ک
.وجود آورده استه و سوسياليسم فرانسه ب انگلستانآلمان، علم اقتصاد
سيزم جزء ٣وی اين سه منبع که در عين حال ما ر ون است مارک مکث خواهيم اکن
.کرد
١ د . استماترياليزم مارکسيزمفلسفه ی ا، و در سراسر تاريخ جدي در مخصوصا اروپ
ه در آن سه ک دهم، در فران ده ی هيج ان س ا پاي هج ه هرگون رون علي ای ق ه ه ذبال
اليزم بود، و در افکار نبردی قطعی درگرفته وسطائی، عليه سرواژ در مؤسسات ماتري
رد و دشمن پيگيری يگانه فلسفه ی وم طبيعی صدق می ک ات عل ام نظري بود که با تم
ه ود هرگون ره ب ی و غي ام، سالوس ی از. اوه منان دموکراس ن رو دش ام ق اي ا تم وا ب
اليزم می کوشيدند د، آن را خدشه دار » رد« را ماتري د و کنن د نماين ه آن تهمت بزنن . ب
ه فلسفی، ها از شکل های مختلف ايده آليسم آن که هميشه به نحوی از انحاء منجر ب
. می شود، دفاع می نمودند از مذهبدفاع و پشتيبانی
ات دفاع فلسفی ماترياليزم طرزی از ترين با قاطع مارکس و انگلس ه دفع د و ب کردن
ها نظريات آن . اشتباه عميقی است اين اصول توضيح می دادند که هرگونه انحرافی از
داکثر وضوح ا ح د ب ات انگلس مانن صيل در تأليف اخ« و تف ی «و » لودويک فوئرب آنت
شريح کتاب روی ميز » مانيفست کمونيست « که مانند »دورينگ ارگر آگاهيست ت هر ک
.شده است
نشر کارگری سوسياليستی
١١
د ماترياليزمولی مارکس در ن . قرن هيجده متوقف نشد و فلسفه را به پيش ران او اي
ان، ب ه آن ه فلسفه را با فراورده های فلسفه ی کالسيک آلم ستم هگل، ک خصوص سي
ن . فوئرباخ بود، غنی ساختماترياليزمنوبه ی خود سرچشمه ای برای ه هم ب ان اي مي
را م ف ا مه ه ورده ه ر از هم کت ه ديالکتي ت ب ل اس ه تکام وط ب وزش مرب ی آم يعن
ز آموزش کامل ترين و عميق ترين شکل خود که از هرگونه محدوديتی آزاد است و ني
. مربوط به نسبيت دانائی بشر است که تکامل دائمی ماده را برای ما منعکس می نمايد
وم طبيعی شفيات عل وم، الک-آخرين ک ديل عناصر رادي رون و تب طرز درخشانی ه ب-ت
اليزم ورژوازی و ي ديالکتماتري فه ی ب ات فالس م نظري ی رغ ارکس را، عل ک م
.ييد نمودأآنان به سوی ايده آليسم کهنه و پوسيده، ت» نوين«بازگشت های
ه ماترياليزمکه در ضمن اين مارکس، فلسفی را عميق تر و کامل تر ساخت، آن را ب
ه رد رساند و مع سرانجام خو ه ی بشری فت آن را به طبيعت بر معرفت ب بسط و جامع
د مارکس بزرگ تاريخی ماترياليزم. تعميم داد روزی فکر علمی گردي رين پي هرج و . ت
سلط اريخ و سياست ت ه ت وط ب ات مرب ع در نظري ن موق ا اي ه ت انی ک مرج و مطلق العن
امع و موزون علمی سپرد طرز شگفت انگيزی جای خود را به يک تئوری ج ه داشت ب
که نشان می داد چگونه در اثر رشد نيروهای مولده، از يک ساختمان زندگی اجتماعی
ال ه ع ری ک اختمان ديگ د ی س ی کن ا م شو و نم ست ن ر از آن رواژ -ت ثال از س م
.سرمايه داری بيرون می رويد
ه مستقل از درست همان ی است ک سانی انعکاس طبيعت او وجود طور که معرفت ان
م دارد، يعنی انعکاس ماده در حال تکامل است، اعی همان طور ه سان معرفت اجتم ان
سفی، ( ب فل ف و مکاتي ات مختل ی نظري ره يعن صادی و غي ی، اقت اس ) دين م انعک رژي
رار مؤسسات . جامعه است اقتصادی صادی ق ای اقت ر زيربن ه ب سياسی روبنائی است ک
ه ه. استگرفت يم چگون ا می بين ثال م شورهای م ای مختلف سياسی ک ونی شکل ه کن
.اروپا برای تحکيم سلطه ی بورژوازی بر پرولتاريا به کار می رود
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
١٢
ه سالح ي فلسفی تکميل شده ا ماترياليزم فلسفه ی مارکس يک در ست ک معرفت مقت
. است گذاردهخصوص در اختيار طبقه ی کارگره را در اختيار بشر و ب
٢ ه از اين پس ه ا که محقق شد ک صادی پاي م اقت ای ست ي رژي ه روبن ر آن ک سياسی ب
صادی مصروف از پيش قرار گرفته است، توجه خود را بيش م اقت ن رژي به بررسی اي
ارکس ترين اثر مهم. نمود ال «- م ه ی معاصر » کاپيت صادی جامع م اقت ه بررسی رژي ب
. تخصيص داده شده استسرمايه داریيعنی
م ارکس عل ل از م صاد کالسيک قب د اقت ی رش ستان، يعن ردر انگل ه ت شور يافت ين ک
رمايه داری، ب ود آه س د . دموج ميت و داوي اردوآدام اس م ريک ق در رژي ، ضمن تحقي
ار تئوری ارزش مبتنی بر اقتصادی، شالوده د را ک ار آن . ريختن ارکس ک ه م ا را ادام ه
وری را . داد ه طور او اين تئ ری بسط داد ب ه شکل پيگي او . دقيقی مستدل ساخت و ب
د صرف ارزش هر کاالئی از روی مقدار زمان کار اجتماعا الزمی که کهنشان داد تولي
.اين کاال گرديده است تعيين می گردد
د ی جائ آن ين اشياء را می ديدن ورژوازی مناسبات ب صاددانان ب ه (که اقت اال مبادل ک
اال ارکس ) در مقابل ک راد م ين اف ود، را کشف مناسبات ب اال نم ه ی ک ين مبادل اط ب ارتب
ه . بازار نشان می دهد توليد کنندگان مختلف را به توسط د ک ن می کن ر اي ول داللت ب پ
ه را ب اين ارتباط بيش دگان جداگان صادی توليدکنن دگی اقت ه از پيش محکم شده تمام زن
اط سرمايه. طور الينفکی در يک واحد جمع می کند ن ارتب داللت بر توسعه ی بعدی اي
ار خود . کار انسانی به کاال تبديل می شود نيروی: می نمايد روی ک زد ني ارگر روز م ک
د می فروشد زار تولي ده ی اب ه و دارن ين، صاحب کارخان سمتی از . را به صاحب زم ق
ود انواده ی خ ود و خ دگی خ ه ی زن تهالک هزين رف اس ارگر ص ود را ک ار خ روز ک
نشر کارگری سوسياليستی
١٣
ار ). مزد(می نمايد ه رايگان ک م ب رای سرمايه دار قسمت ديگر روز را ه د و ب می کن
ه ی سرمايه داران ه بارزش اضافی روت طبق ع ث ع سود و منب ه منب وجود می آورد ک
.است
.آموزش مربوط به ارزش اضافی بنيان تئوری اقتصادی مارکس است
ارگر ب ار ک ه ی ک ه از نتيج رمايه ک اختن ه س ست س ا ورشک ت، ب ده اس ود آم وج
د کارفرمايان کوچک و ايجاد ارتش بيکا روزی . ران کارگر را تحت فشار قرار می ده پي
ين ا هم م م ی در کشاورزی ه د، ول وان دي توليد بزرگ را در صنايع به يک نظر می ت
ائيم ی نم شاهده م ده را م ه روز : پدي رمايه داری روز ب زرگ س شاورزی ب ر ک يش ت ب
اب ه ی طن انی در حلق صاد دهق د، اقت ی ياب عه م ين توس تعمال ماش د، اس ی ياب وق م تف
ده شار تکنيک عقب مان ر ف د و در زي د، راه سقوط می پيماي ولی می افت سرمايه ی پ
سقوط توليد کوچک شکل های ديگری دارد، ولی خود -در کشاورزی . منهدم می گردد
.سقوط واقعيت انکارناپذيری است
د و ی ده زايش م ار را اف دی ک روی تولي د کوچک، ني رمايه، ضمن شکست تولي س
زرگ را ب موقعيت انحصاری اتح د . وردآوجود می ه ادهای سرمايه داران ب خود تولي
ردد، ا -بيش از پيش اجتماعی می گ ون ه سم صدها هزار و ميلي ارگر در يک ارگاني ک
ديگر ه يک نظم ب صادی م داقت ومی را يک و-می پيوندن ار عم ه محصول ک ال آن ک ح
د اختصاص به خود مشت سرمايه دار د، بحر . می دهن ان، تالش هرج و مرج در تولي
ه وار الی ديوان ه ی اه رای قاطب ات ب أمين حي دم ت ازار، ع رای تحصيل ب زون ب روزا ف
.می گردد
م ه سرمايه، رژي ارگران ب ستگی ک زايش واب ا اف يم سرمايه داری، ب روی عظ ار ني ک
.وجود می آورده متحد را ب
ار ای م ه ه ين نطف رمايه داری را از اول املی س ير تک صادکس، س االئی و ا اقت ز ک
د مبادله ی ساده گرفته تا باالترين شکل های آن رار يعنی تولي ژوهش ق ورد پ زرگ م ب
.داده است
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
١٤
صحت و جديد،تجربه ی کليه ی کشورهای سرمايه داری، اعم از کشورهای قديمو
ادتری ده ی زي ه ع ال ب ه س ال ب ارکس را س وزش م ن آم ارگراناي شان از ک آشکارا ن
.دهدی م
رمايه داری در سرت روزی س ن پي ی اي د، ول روز ش ان پي ر جه يش اس ط پ د فق درآم
.پيروزی کار بر سرمايه است
٣ ه ی د و جامع ون گردي رواژ واژگ م س ه رژي امی ک رمايه داری » آزاد«هنگ ه س ا ب ي
ن آزادی، -وجود گذارد، عرصه ی ستم بالفاصله آشکار گرديد که اي م سي دی از ظل جدي
تثمار سترو اس ای مختل . نجبران وزش ه ستی ف آم ه ی سوسيالي ه مثاب گ ب ی درن ب
ر ضد راض ب ود آن، شروع انعکاس اين فشار و اعت دايش نم ه پي سم . ب ی سوسيالي ول
اد . بود یتخيل ابتدائی يک سوسياليسم ه ی سرمايه داری را انتق سم جامع اين سوسيالي
ود، مالمت .می نمود م می کرد، بر آن لعنت می فرستاد، آرزوی فنای آن را می نم رژي
ه استثمار مندان را متقاعد را در خيال می پروراند و می کوشيد ثروت تریبه د ک نماي
.دور از اخالق است
د ی نمی توانست راه عالج واقعی را بنمايان سم . ليکن سوسياليم تخيل ن سوسيالي اي
د، شريح نماي رمايه داری ت رايط س زدوری را در ش ی م ت بردگ ه ماهي ست ن ی توان نم
و ه ق لان ه آن نين تکام د و ن اعی آن را کشف کن روی اجتم د ني ادر است موج ه ق را ک
.جامعه ی نوين باشد پيدا کند
ه در عين حال انقالب های طوفانی که با انحطاط فئوداليسم و سرواژ همراه بود، هم
ات خصوص در فرانسه با وضوح روز افزونی ه جا در اروپا و ب ه مبارزه ی طبق را، ک
.وی محرکه ی آن می باشد، آشکار می ساختاساس کليه ی تکامل و نير
نشر کارگری سوسياليستی
١٥
يک از پيروزی های آزادی سياسی بر طبقه ی فئودال ها، بدون مقاومت حياتی هيچ
اتی بمو ده استه م ارزه ی . دست نيام دون مب ه ب ود ک رمايه داری نب شور س يچ ک ه
حياتی و مماتی بين طبقات مختلف جامعه ی سرمايه داری بر اساس کم و بيش آزاد و
.وجود آيده وکراتيک بدم
ه جا نتيجه ای را ب نبوغ مارکس در اينست که او اولين کسی بود که توانست از اين
ر آمدست آورد که تاريخ جهان آن را می ه طرزی پيگي ن نتيجه را ب وزد و توانست اي
.ی استتمبارزه ی طبقا آموزش مربوط به -اين نتيجه. تعقيب کند
د د را نگيرن راد ف ه اف ادامی ک ده م ارات و وع الت، اظه ک از جم ر ي س ه ر پ
د ات مختلف را جستجو کنن افع طبق اعی من -وعيده های اخالقی، دينی، سياسی و اجتم
ود د ب وده و خواهن ی ب ود فريب ب و خ فيهانه ی فري انی س واره قرب ت هم . در سياس
دازه طرفداران رفرم و اصالحات تا زمانی که پی نبرند که هر مؤسسه ی قديمی، هر ان
ات حک ه ای از طبق وای طبق ه ق ا است، م هم بی ريخت و فاسد به نظر آيد متکی ب فرم
دافعي رف م واره از ط د نهم ی گردن ق م ديم تحمي م ق ستن . نظ م شک رای دره ا ب و ام
ن ط مقاومت اي ات فق کطبق ود داردي يله وج ا را : وس ه م ه ای ک ان جامع د در هم باي
رد و سازمان داد احاطه نموده است آن نيروهايی را پيدا ک ارزه تربيت ک رای مب رد و ب
د ی که م اعی خود -توانن ر حسب موقعيت اجتم د و ب ه -باي د ک شکيل بدهن ی را ت نيروئ
.قادر به انهدام کهن و آوردن نو باشد
ام ماترياليزمفقط ه تم وی را ک فلسفی مارکس بود که راه بيرون آمدن از بردگی معن
ا تمديده ت ات س ون در آن سرگر طبق شان دادکن ا ن ه پرولتاري د ب وری . دان بودن ط تئ فق
ام عمومی سرمايه داری ا را در نظ ه وضعيت واقعی پرولتاري اقتصادی مارکس بود ک
.تشريح کرد
ان، از ام جه اآدر تم امريک ا ت وئد ت ن و از س ای آ ژاپ ازمان ه وبی، س ای جن فريق
زايش ال اف ا در ح ستقل پرولتاري د ام ار . ن ان مب ا، در جري ود پرولتاري اتی خ زه ی طبق
ردد، بيش پرورش يافته و آگاه می شود، از موهومات جامعه ی بورژوازی آزاد می گ
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
١٦
از پيش به هم پيوسته می شود و می آموزد که چگونه درجه ی موفقيت های خود را
د و ب ده می کن ذيری ه مورد سنجش قرار دهد، نيروهای خود را آبدي طور مقاومت ناپ
.رشد و نمو می نمايد
. به چاپ رسيد » هيپروسوشچن« در شماره ی سوم مجله ی ١٩١٣در مارس سال
.٨-٣ کليالت، چاپ چهارم ص ١٩جلد . لنين. ای. و
نشر کارگری سوسياليستی
١٧
مقدرات تاريخی آموزش کارل مارکسمقدرات تاريخی آموزش کارل مارکس
انی مطلب عمده در آموزش مارکس توضيح ا - چگونگی نقش جه اريخی پرولتاري ت
ن . ه ی سوسياليستی است به مثابه ايجاد کننده ی جامع ان اي حال به بينيم آيا پس از بي
آموزش به توسط مارکس، جريان حوادث در تمام جهان آن را تأييد نمود؟
» مانيفست کمونيست «. آن را مطرح ساخت ١٨٤٤برای اولين بار مارکس در سال
منتشر شد، بيان جامع و منظمی از اين آموزش ١٨٤٨مارکس و انگلس، که در سال
ه . ست که تا کنون بهتر از آن نيامده است ا د آشکارا ب ه بع ان ب ن زم تاريخ جهان از اي
: دوره ی عمده تقسيم می شودسه
؛)١٨٧١( تا کمون پاريس ١٨٤٨از انقالب ) ١
؛)١٩٠٥(از کمون پاريس تا انقالب روسيه ) ٢
.از انقالب روسيه به بعد) ٣
.ت آموزش مارکس بيفکنيمحال در هر يک از اين دوره ها نظری به مقدرا
١ اين آموزش فقط . در آغاز دوره ی اول، آموزش مارکس به هيچ وجه تسلطی ندارد
ر د يکی از فراکسيون ها يا جريانات فوق العاده کثي شکيل می ده سم را ت در . سوسيالي
ول ا اص ی ب اظ اساس ه از لح ت ک سلط اس سم م ائی از سوسيالي کل ه ن دوره ش اي
اتوانی در : اوندی دارد ناردونيکی ما خويش اريخ، ن ان ت ادی جري پی نبردن به پايه ی م
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
١٨
ه ی سرمايه داری، استتار ماهيت ه از جامع مشخص ساختن نقش و اهميت هر طبق
اره ی ه در ب ست مآبان ارات سوسيالي واع عب ا ان ک ب الحات دموکراتي ورژوازی اص ب
.و غيره» حق«، »عدالت«، »مردم«
ن اشکال ضربت مهلکی ب ١٨٤٨انقالب سال ام اي ر پ ه تم اهو، رنگارنگ و پ ر هي
سم ای سوسيالي لاز غوغ ا قب ودم ارکس وارد نم ات . م شورها طبق ام ک الب در تم انق
د در حال فعاليت مختلف جامعه را شان می ده ورژوازی . ن ارگران از طرف ب شتار ک ک
د ١٨٤٨جمهوری خواه در روزهای ژوئن سال در پاريس به طور قطع آشکار می کن
رال صدبار بيش از . پرولتاريا دارای طبيعت سوسياليستی است تنها که ورژوازی ليب ب
ر ارتجاع دردرليبراليسم ترسو . هر ارتجاع ديگری از استقالل اين طبقه می ترسد ر ارتجاع براب برابراهم . تکريم فرود می آورد سر م ف ان ه سم رضايت خاطر دهق ای فئودالي اء بقاي ا الغ ب
ر ی گ م م دار نظ م طرف ود و او ه ی ش اهی م اه گ ط گ ارگری دد و فق ين دموکراسی ک ب
ورژوازی سم ب ت و ليبرالي ردد اس سم . م ه سوسيالي وط ب ای مرب وزش ه ه ی آم کلي
. طبقاتی مزخرفات پوچی از آب در می آيندغير طبقاتی و سياست غير
اريس ون پ ان ) ١٨٧١(کم ه پاي ورژوازی را ب الحات ب املی اص ير تک ن س اي
ا ه می رس اتی ب بات طبق ه در آن مناس ی ک ازمان دولت ی آن شکل س وری، يعن ند؛ جمه
انی ديون قهرم ا م د استحکام خود را تنه ائی می نماي رده ای خودنم ی پ امال ب شکل ک
.پرولتارياست
در تمام کشورهای ديگر اروپا هم يک سير تکاملی بغرنج تر و ناکامل تری منجر به
ورژوازی ک ه ی ب ان جامع ردداستقرار هم ه است می گ يش ترکيب يافت اواخر . ه از پ
ا ) ١٨٧١-١٨٤٨(دوره ی اول سم م ا است و سوسيالي الب ه ا و انق ان ه دوران طوف
ارکس ل م ردد قب ی گ ل م زاب . زائ ائیاح ود پرولتاري ه ی وج ه عرص دم ب ستقل ق م
.و سوسيال دموکراسی آلمان) ١٨٧٢ -١٨٦٤(می گذارند؛ انترناسيونال اول
نشر کارگری سوسياليستی
١٩
٢ ا دوره ی اول ) ١٩٠٤-١٨٧٢(ره ی دوم دو رقش ب ز«ف سالمت آمي ودن آن و » م ب
ان رسانده است . در آنست فقدان انقالب ه پاي ورژوازی را ب ار انقالب های ب اختر ک . ب
.خاور هنوز به آن ها نرسيده است
ردد » مسالمت آميز«باختر وارد مرحله ی تدارک ی می گ . برای دوران اصالحات آت
زاب پ ا اح ه ج شکيل هم ستند ت ستی ه ود سوسيالي ه ی خ ث پاي ه از حي ائی ک رولتاري
ات اد مطبوع رز ايج ورژوازی، ط سم ب تفاده از پارلمانتاري رز اس وند و ط ی ش م
ود و ارگری خ ای ک ه ه ود، اتحادي ی خ يم و تربيت سات تعل ود، مؤس ه ی خ روزان
د ه .کئوپراتيوهای خود را می آموزن روزی کامل ب ارکس پي دست می آورد آموزش م
رای . و دامنه می گيرد ادگی وی ب ا، آم جريان انتخاب و جمع آوری نيروهای پرولتاري
.نبردهای آينده بتانی ولی علی الدوام پيش می رود
روزی سيزم ديالکتيک تاريخ چنان است که پي وری، دشمنان او مارک در رشته ی تئ
ه یرا وادار م د ک اس نماي ه لب د مارکسيست ب ان پوسيده کوشش ليب. در آين سم مي رالي
سم می کند به شکل د اپورتوني اء نماي ستی خود را احي رو . سوسيالي دارک ني دوره ی ت
د ر می کنن ارزات تعبي ن مب اع از اي ی امتن ا . برای نبردهای عظيم را آن ها به معن آن ه
ر ضد ارزه ب رای مب شريح بهبود وضعيت بردگان را ب ی ت ن معن ه اي بردگی مزدوری ب
د می نماي ه ان ول سياهی فروخت ه پ ا جبن و ترس . ند که بردگان حق آزادی خود را ب ب
اعی« رده داری(» صلح اجتم ا ب ی صلح ب اتی و ) يعن ارزه ی طبق و چشم پوشی از مب
د ی کنن رويج م ره را ت شت . غي واع پ ست و ان انی سوسيالي ال پارلم ان عم ان در مي اين
دار » اتيزانسمپ «ميزنشين های جنبش کارگری و از روشن فکران ری طرف داد کثي تع
.دارند
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٢٠
٣ افی از دازه ک ه ان د ب رده بودن ا فرصت نک ست ه وز اپورتوني اعی«هن » صلح اجتم
ان در شرايط زوم طوف دم ل د » دموکراسی«و ع ع جدي ه يک منب د ک د کنن دح و تمجي م
ه، . بزرگ ترين طوفان های جهانی در آسيا گشوده شد انقالب روس انقالب های ترکي
ا و . ران و چين را به دنبال آورد اي ان ه ن طوف »واکنش «ما اکنون درست در عصر اي
ائيم دگی می نم ا زن واع کفتارهای . آن ها در اروپ ه ان ر چين، ک درات جمهوری کبي مق
دن« يچ » متم از ه د ب ه باش ر چ د، ه ی کنن ز م رای آن تي ود را ب ای خ دان ه ون دن اکن
روا ابق س ول س ست اص ادر ني ان ق ی در جه د و نيروئ د نماي يا تجدي ژ را در آس
ه آسيائی از نادموکراتيسم قهرما ردم را در کشورهای آسيائی و نيم وده های م نه ی ت
.صفحه ی زمين بزدايد
ارزه ک مب والنی ي ق ط ی از یتعوي ا برخ رمايه داری در اروپ د س ر ض ی ب قطع
وده ای دق ارزه ی ت ادگی و رشد مب رای آم ه ب ه شرايط الزم سبت ب ت اشخاص را که ن
اکنون ما می بينيم که اين يأس آنارشيستی تا . نداشتند به يأس و آنارشيسم کشانده بود
.چه اندازه حاکی از کوته نظری و کم دلی می باشد
ده آل های از اين ان اي ارزه در راه هم ه مب ونی ب ه آسيای هشت صد ميلي واقعيت ک
.اروپا جلب شده است يأس نه بلکه قوت قلب بايد دست بدهد
ت انق ان اهمي سم، هم ت ليبرالي صری و دنائ ست عن ان س از هم يا ب ای آس الب ه
فوق العاده ی استقالل توده های دموکراتيک، همان تحديد حدود آشکار ميان پرولتاريا
ا و آسيا . و انواع و اقسام بورژوازی را به ما نشان داد کسی که پس از تجربه ی اروپ
طبقاتی دم بزند او را فقط بايد در قفس نهاد يرغ طبقاتی و سوسياليسم غيراز سياست
.به معرض نمايش گذارد گوروی استراليائیو در کنار مثال کان
نشر کارگری سوسياليستی
٢١
ود دن نم ه جنبي م شروع ب ا ه ه طرز آسيائی -از پی آسيا، اروپ ه ب ا ن دوره ی . منته
دون برگشت سپری شد ١٩٠٤ -١٨٧٢سال های » مسالمت آميز « شه و ب . برای همي
د، تراست شارگرانی زندگی و ف صادی گردي ارزه ی اقت ها موجب حدت بی سابقه ی مب
ه فاسد سم بيش از هم ه دست ليبرالي ه ب م ک يس را ه ارگران انگل ا ک مبارزه ای که حت
هم اکنون در آلمان، کشور بورژواها و يونکرها که بيش . شده بودند از جای تکان داد
ه ران ب ی«از ديگ ين تن شم » روئ ر چ روف است در براب ضج مع ران سياسی ن ا بح م
رد ی گي ان . م ونی چن ای کن سم، از اروپ ت امپريالي سليحات و سياس ون ت لح «جن ص
م . ترکيب می دهد که بيش از همه شبيه به بشکه ی باروت است » اجتماعی و اما از ه
. احزاب بورژوازی و نضج پرولتاريا علی الدوام به پيش می رودتمامپاشيدن
سيزم پس از پيدايش ن ،مارک دات ٣ هر يک از اي انی تأيي اريخ جه زرگ ت دوره ی ب
ه در حال اريخی ک ی عصر ت وده است، ول جديد و ظفرمندی های جديدی نصيب آن نم
صيب ری را ن زرگ ت م ب از ه دی ب ت، ظفرمن شايش اس سيزمگ وزش مارک ن آم ، اي
.پرولتاريا خواهد نمود
. به چاپ رسيد»پراودا« روزنامه ی ٥٠ در شماره ی ١٩١٣ مارس ١در تاريخ
٥٤٧-٥٤٤ کليات، چاپ چهارم ص ١٨ جلد ،لنين. ای. و
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٢٢
رويزيونيزمرويزيونيزم و و مارکسيزممارکسيزم
راد برخورد گفته ی معروفی است که اگر قضايای بديهيه ی هندسی افع اف ا من م ب ه
تئوری های علوم طبيعی که با موهومات کهنه ی . می نمود، محققا آن را رد می کردند
امال سبعانه ای شده و يزدان شناسی ب ارزه ی ک رخورد می کرد هميشه موجب يک مب
م می شود وز ه وير . هن رای تن ستقيما ب ه م ارکس، ک ه آموزش م ست ک تعجب آور ني
ه ن طبق ار می رود، وظايف اي افکار طبقه ی پيشرو جامعه معاصر و سازمان آن به ک
ه تغيير اجتناب ن--به حکم تکامل اقتصادی –را معين می کند و اپذير رژيم معاصر را ب
اند ی رس وت م ه ثب د ب ب جدي م و ترتي ود را در راه -نظ دم خ ر ق وده است ه ور ب مجب
.دارد کنان بر زندگی نبرد
سورهای در باره ی علم و فلسفه ی بورژوازی که به طور فرمايشی از طرف پروف
رای د و ب روت من ات ث رانگيختن «فرمايشی برای تحميق تيپ جوان طبق ان ع » ب ه آن لي
اين علم حتا سخنی . دشمنان خارجی و داخلی تعليم داده می شود حاجتی به تذکر نيست
ردود و مع مارکسيزمهم در باره ی شنود و آن را م د د نمی خواهد ب . وم اعالم می نماي
ران م پي هم دانشمندان جوان که ابطال سوسياليسم را نردبان ترقی خود ساخته اند و ه
ه يم هرگون ه ق ال ک ن س ای«که ستم ه ر » سي ان ب ک س ی ي ا حرارت ستند ب يده ه پوس
د ارکس می تازن سيزم رشد . م ه ی مارک ين طبق شه های آن در ب و بسط و تحکيم اندي
ر ضد ورژوازی ب ن حمالت ب ه اي سيزم کارگر ناگزير موجب آن شد ک ه پس از مارک ک
ار دن «هرب دوم ش ورژوازی » مع شی ب م فرماي رف عل ر و -از ط ده ت ر، آبدي م ت محک
. زيادتر و شديدتر گردد-جان دارتر از سابق می شود
ارگر می باشد و ه ی ک ارزه ی طبق ه مب وط ب ه مرب م ک ائی ه ولی در بين آموزش ه
خود را مستحکم ابدا و به هيچ وجه دفعتا مارکسيزماکثرا در بين پرولتاريا رواج دارد
نشر کارگری سوسياليستی
٢٣
وزدهم از سال ه ( طی نيم قرن اول موجوديت خود مارکسيزمنکرد، ) ای چهل سده ی ن
رد ی ک ارزه م د مب من بودن ا آن دش اس ب ه از اس ائی ک وری ه ا تئ م . ب ه ی يک در نيم
سم ده آلي رو نظر اي ه پي سال های چهل مارکس و انگلس با هگلی های چپ راديکال ک
د ساب نمودن صفيه ی ح د ت سفی بودن ته ی . فل ل در رش ای چه ال ه ر س در اواخ
ردد -عليه پرودونيسم –ارزه ای آموزش های اقتصادی مب اه . آغاز می گ سال های پنج
د ارزه را سرانجام می ده ن مب ه در خالل سال : اي ائی ک اد از احزاب و آموزش ه انتق
وری . متظاهر شده بودند ١٨٤٨طوفانی ارزه از عرصه ی تئ در سال های شصت مب
ارگری نزديک ه نهضت مستقيم ک ه ب ر است عمومی قدم به عرصه ای می گذارد ک : ت
رای مدت . باکونيسم از انترناسيونال طرد می شود ان ب در آغاز سال های هفتاد در آلم
م دورينگ اد ه کوتاهی مولبرژر پرودونيست به ميدان می آيد؛ در پايان سال های هفت
ولی هم نفوذ اين و هم نفوذ آن در ميان پرولتاريا ديگر به . پوزيتيويست ظهور می کند
دئولوژی های مارکسيزمنون ديگر اک. کلی ناچيز است ه ی اي ر کلي بدون چون و چرا ب
.ديگر نهضت کارگری غلبه می کند
ام ٩٠در اوان سال های ه انج م خود ب روزی در قسمت های مه ن پي قرن گذشته اي
ود يده ب دت .رس ا م سم در آن ج ای پرودوني نت ه ه س م، ک ن ه شورهای الت ا در ک حت
کارگر در حقيقت شالوده ی برنامه ها و تاکتيک خود بيش تری دوام کرده بود، احزاب
ه صورت . را براساس مارکسيستی ريختند ه ب ارگری، ک ی جنبش ک تشکيالت بين الملل
ارزه، در دون مب ا ب کنگره های متناوب بين المللی تجديد حيات نمود، بالفاصله و تقريب
ه ی ر زمين سائل اساسی ب ام م سيزمتم تمارک رار گرف ام. ق ی هنگ ه ول سيزمی ک مارک
ود، م و بيش جامع خصم تنگ نم ه -عرصه را بر تمام آموزش های ک ايالتی ک آن تم
د رای خود افتادن ه جستجوی راه های ديگری ب رار داشتند ب ا ق . درون اين آموزش ه
ه داشت ارزه ادام ی مب رد ول ر ک ارزه تغيي ای مب زه ه ا و انگي ب . شکل ه ن ترتي ه اي ب
رن دوم موجوديت يم ق سيزممان رن گذشته (رک ود ق ان ) سال های ن ارزه ی جري ا مب ب
. آغاز گرديدمارکسيزمضدمارکسيستی درون
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٢٤
ان برنشتين، که سابقا يکی از مارکسيست های ارتدکس بود، نام خود را بر اين جري
گذارد و با های و هوی زياد و با جامع ترين بيان اصالح آموزش مارکس و تجديد نظر
ذارد رويزيونيزمی به شکل در آموزش مارکس يعن دان گ ه . قدم به مي ا در روسيه ک حت
صادی کشور –در آن عمر سوسياليسم غير مارکسيستی طبعا دگی اقت به حکم عقب مان
طوالنی تر از هر -و کثرت نفوس دهقانی که زير فشار بقايای سرواژ قد خم کرده است
يه، ن روس ا در اي ود، حت ا ب سيزمج کاری در مارک ور آش ه ط ه ب ا ب شم م ر چ براب
ام (چه در مسأله ارضی . تبديل می شود رويزيونيزم سيپاليزاسيون تم ه ی موني برنام
ا بيش –و چه در مسائل عمومی برنامه و تاکتيک، سوسيال ) ارضی ناردونيک های م
ک ه کم يش ب الحات«از پ ال زوال و » اص ای در ح ارکس بقاي وزش م وارده در آم
ا دشمن سيزم انحطاط سيستم فرتوتی را که به شيوه ی خاص خود جامع و اساس مارک
. می نمايندمارکسيزماست، جايگزين
ه . شکست خورده است سوسياليسم ما قبل مارکس سم حاال ديگر ن ن سوسيالي در اي
وان ه عن ونيزم زمينه خاص خود، بلکه ب ه ی عمومی رويزي سيزم و در زمين ه مارک ب
. چيسترويزيونيزمحال ببينيم مضمون ايدئولوژيک . مبارزه ادامه می دهد
ونيزم ال رويزي ه دنب سفه ب ته ی فل م « در رش ورژوازی » عل ه ی ب سور مآبان پروف
ونيزم -د، می کردن » به سوی کانت رجعت «پروفسورها : می رفت ال رويزي ه دنب م ب ه
شی را ای، کشي وئی ه فله گ ار س زار ب سورها ه د، پروف شيده می ش ا ک ست ه نئوکانتي
ز - فلسفی تکرار می کردند، ماترياليزمعليه رويزيونيست ها هم با تبسمی اغماض آمي
ا ماترياليزمزمزمه می کردند که ) ∗کلمه به کلمه طبق آخرين هاندبوک (زير لب مدت ه
سبت »د شده است ر«است ا دادن ن رده «؛ پروفسورها ب ورد » سگ م ه هگل او را م ب
ه هزار د ک رويج می کردن ستی را ت تحقير قرار می دادند و در حالی که خودشان ايدآلي
ود ل ب سم هگ ر از ايدآلي ذل ت ر و مبت ست ت ار پ ک –ب ه ديالکتي ارت ب ر حق ا نظ ب
ستند، ی نگري ی آ -م م از پ ا ه ست ه م رويزيوني سفی عل وث فل نجالب ل ا در م ن ه
.مترجم. کتاب راهنما- ∗
نشر کارگری سوسياليستی
٢٥
ده ه ور ش يون«غوط اده» «اولوس ک ) و آرام(» س ايگزين ديالکتي گ«را ج » زرن
ستم های ) و انقالبی ( ی خود سي رری دولت می کردند؛ پروفسورها در مقابل دريافت مق
ستی و ادی«ايدآلي ا » انتق ود را ب سفه ی«خ طائی » فل رون وس ج ق ا (راي ی ب يعن
رده -دم ساز می کردند، ) ن شناسی يزدا رويزيونيست ها هم خود را به آن ها نزديک ک
ذهب را تند م صوصی«کوشش داش ار خ ت » ک ورد دول ه در م ا ن د منته خاص کنن اش
.معاصر، بلکه در مورد حزب طبقه پيشرو
ه ن گون ال اي الح«ح اتی دارد »اص ی طبق ت واقع ه اهمي ارکس چ وزش م آم
اره ی آنيموضوع ه در ب ست ست ک ذکر ني ه ت اجی ب ود – احتي ودی خ ه خ موضوع ب
ه . واضح است ی يگان ين الملل ما فقط خاطر نشان می کنيم که در سوسيال دموکراسی ب
ورد از نقطه ی ن م ا را در اي مارکسيستی که سفله گوئی های عجيب رويزيونيست ه
ود ماترياليزمنظر ن موض . ديالکتيک پيگير مورد انتقاد قرار داد پلخانف ب ه اي وع را ب
ا تالش های ان م ه در زم خصوص از اين نظر بايد به طرزی قطعی خاطر نشان کرد ک
سم اد از اپورتوني وای انتق ه، تحت ل ن ک رای اي د ب ه عمل می آي کامال باطل و غلطی ب
.∗تاکتيکی پلخانف، آل اشغال های ارتجاعی فلسفی را جا بزنند
اب - ∗ ه کت سيزم « ب سفه ی مارک اره ی فل االتی در ب ران »رس ازارف و ديگ دانف، ب أليف باگ ت
ا . رجوع شود اين جا، جای تجزيه و تحليل اين کتاب نيست و من مجبورم فعال به اين اظهار اکتف
ه کنم که در آتيه نزديکی در يک رشته مقاله و يا در يک رساله ی مخصوص نشان خواهم داد ک
س تن در خصوص رويزيونيست های نئوکانتي ن تمام مطلب مذکور در م ه اي ت در حقيقت امر ب
وط می شود -ئوميست و نئو -رويزيونيست های نئو ه چاپ . (١ برکليست هم مرب ه شود ب مراجع
.)ت .ه. چهارم کليات، جلد چهاردهم
اب -١ د کت ين کمی بع سيزم « لن اليزم و امپريوکريتي ر درآورد و در آن » ماتري ته تحري ه رش را ب
تا ز اس ا و ني اد باگدانف و ديگر رويزيونيست ه ورد انتق اخ را م اريوس و م ا آون سفه آن ه دان فل
٣٢-ص . درهم شکننده ای قرار داد
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٢٦
ردازيم قبل از اين که صاد بپ م اقت ه به موضوع عل ذکر شويم ک د مت » اصالحات «باي
ا ود؛ آن ه ر ب سوط ت ر و مب وع ت ب متن ه مرات ث ب ن مبح ا در اي ست ه رويزيوني
ا يدند ت ی کوش صادی «م ل اقت د تکام ات جدي ا اطالع د » ب أثير بگيرن ت ت ردم را تح . م
ه د کوچک ب ز و طرد تولي می گفتند که در رشته ی کشاورزی به هيچ وجه عمل تمرک
ا تو ل ب ن عم م اي نايع ه انی و ص ته ی بازرگ دارد و در رش ود ن زرگ، وج د ب سط تولي
ر شده است . حداکثر کندی انجام می گيرد می گفتند بحران ها اکنون نادرتر و ضعيف ت
ا را و احتمال دارد کارتل ها و تراست ها ی بحران ه ه کل ه ب به سرمايه امکان بدهند ک
ه سوی » ستگیتئوری ورشک «می گفتند . بر طرف سازد يعنی اين که سرمايه داری ب
ه کاستن اتی رو ب ضادهای طبق ورشکستگی می رود، بی پر و پا است چون که حدت ت
م . است م طبق نظر ب ارکس ه وری ارزش م اورک -بلخره می گفتند که عيبی ندارد تئ ب
.اصالح گردد
ته ی مبارزه با رويزيونيست ها در اين مسائل همان جنب و جوش پرثمر را در رش
ا دورينگ ه جر و بحث انگلس ب ار آورد ک ه ب انی ب سم جه شه تئوريک سوسيالي اندي
ود ار آورده ب ه ب ن ب ل از اي ال قب ست س دارک و . بي ا م ا ب ست ه راهين رويزيوني ب
ت ی گرف رار م ورد بررسی ق ود م ود ب ه در دست موج امی ک ه . ارق يد ک وت رس ه ثب ب
د رويزيونيست ها منظما توليد کوچک معاصر را واقعيت تفوق . رنگ و جال می دهن
ز توليدصنعتی و بازرگانی ا در صنايع بلکه در زراعت ني ه تنه بزرگ بر کوچک را ن
ه . مدارک غير قابل ردی ثابت می نمايد االئی ب د ک ولی در زراعت، رشد و تکامل تولي
وال ر معم صاددانان معاص ارگران و اقت ت و آم ر اس عيف ت ب ض ای مرات ته ه آن رش
امالت (مخصوص ا مع دان ) گاهی حت ه مي زون زراعت را ب ه جلب روز اف زراعت را ک
ر روی . اقتصاد جهانی نشان می دهد بد مشخص می نمايد مبادله ی ه ب توليد کوچک ک
دی ت ب ه قيم ود را ب ت خ ت موجودي ه اس رار گرفت ه ای ق صاد مبادل ای اقت ه ه ويران
ا و دائم التزايد تغذيه، گرسنگی مزمن، تمديد روز ک زون وضع دام ه ی روزاف ار، خراب
د ه تولي د ک خانگی نگاه داری آن ها و به عبارت آخری به همان وسائلی حفظ می نماي
نشر کارگری سوسياليستی
٢٧
د دمی . می کوشيد موجوديت خود را در برابر مانوفاکتور سرمايه داری حفظ نماي هر ق
چک که علم و صنعت به جلو بر می دارد به طور ناگزير و بی امانی به ارکان توليد کو
ستی صاد سوسيالي م اقت ه عل ه ی سرمايه داری خدشه وارد می شود و وظيف در جامع
ورد ده است م رنج و پيچي ا بغ ه غالب ای آن ک ام شکل ه ان را در تم ن جري ه اي است ک
رمايه داری رايط س اء در ش ه بق د ک ت کن ده کوچک ثاب ه توليدکنن د، ب رار ده دقيق ق ت
رار دارد و اقتصاد روستائی در ش . امکان ناپذير است رايط سرمايه داری در بن بست ق
د ول کن ا را قب ر پرولتاري ه نظ د نقط اگزير باي ان ن اه . دهق ث گن ورد بح سأله م در م
ا ه انتخاب و ب رويزيونيست ها از نظر علمی اين بود که واقعياتی را به طور يک جانب
اط آن را ب ه ارتب ن ک دون اي د ب م سرمايه داری اهم جمع می گردن ه ی رژي در نظر کلي
د، ا -بگيرن ور ارادی ي ه ط اگزير، ب ه ن ود ک ن ب ا اي اه آن ه م گن ی ه ر سياس از نظ
ه غيرارادی، د د، ب هقان را، به جای اين که دعوت به نقطه نظر پرولتاريای انقالبی کنن
.دعوت می کردند) يعنی نقطه نظر بورژوازی(قبول نقطه نظر صاحب کار
ار در مورد تئوری بحران ها و تئوری ورشک ونيزم ستگی، ک دتر رويزي م ب ن ه از اي
ود، . بود ين ممکن ب ی نزديک ب م اشخاص خيل اه و آن ه ی کوت ان خيل فقط در يک زم
ارکس تحت تأثير رونق و شکفتگی چند ساله ی صنايع به فکر تغيير اصول آموزش م
ا منقضی . بيفتند ه دوران بحران ه شان داد ک ا ن ه رويزيونيست ه ی زود ب واقعيت خيل
شکل ها و تواتر و منظره ی . بالفاصله پس از شکفتگی، بحران فرا رسيد : استنشده
م اگزير رژي ه ی جزء الينفک و ن ه منزل ا ب ی بحران ه بعضی بحران ها تغيير کرد، ول
د، . سرمايه داری بر جای باقی ماندند کارتل ها و تراست ها، ضمن تجمع و تمرکز تولي
وم هرج و م ر چشم عم شار در عين حال در براب ا و ف أمين پرولتاري د، عدم ت رج تولي
ه ه درجه ای ک اتی ب ضادهای طبق سرمايه را تشديد می کردند و بدين طريق بر حدت ت
د ه سرمايه داری . هنوز نظير آن ديده نشده بود می افزودن ن موضوع را ک چه از –اي
صادی و چه از نقطه ی نظر افالس نقطه ی نظر بحران های جداگانه ی سياسی و اقت
به سوی ورشکستگی می رود تازه ترين تراست های -تام همه ی رژيم سرمايه داری
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٢٨
يعی سيار وس اس ب ه مقي وح و ب ال وض ا کم يم ب د عظ شان دادن الی . ن ر م ران اخي بح
ران ر از بح رف نظ ا، ص ر اروپ اری در سراس ی ک اک ب شت ن دت ده ا، ح در آمريک
د، قريب الوقوع صنعتی که عالئم و امارات زيادی ا - بر آن داللت می کن ن ه ه ی اي هم
ه وری های «منجر به اين شد ک وم » تئ رار معل ه، و از ق ا را هم ر رويزيونيست ه اخي
فقط آن درس هائی را که اين نااستواری روشن فکری . خود آنان نيز، فراموش کردند
.به طبقه ی کارگر داده است نبايد فراموش کرد
ذکر شد که در اين مورد رويزيونيست ها غير از درباره ی تئوری ارزش فقط بايد مت
زی از -کنايه و آه های حسرت بار که بسيار مبهم و بم ا چي ه است، مطلق اورک مآبان ب
اقی شه ی علمی ب ری در سير تکامل اندي خود نياورده اند و به همين سبب هم هيچ اث
.نگذارده اند
م رويزيونيزمدر رشته ی سياست، ان مه رد هم رين مطلب تالش می ک سيزم ت مارک
د رار ده ر ق د نظ ورد تجدي اتی را م ارزه ی طبق وزش مب ی آم د . يعن ی گفتن ا م ه م : ب
اتی را ارزه ی طبق ه ی مب انی زمين ات همگ ق انتخاب ی، ح ی؛ دموکراس آزادی سياس
ديمی ل ق رد و اص ی ب ين م ست«از ب ست کموني د» مانيف ی گوي ه م ارگران : را ک ک
د، با يهن ندارن ازدم ه . طل می س ت«و در دموکراسی ک ائی » اراده ی اکثري م فرم حک
وان ی ت ه م ه اصطالح ن ر ب د، ديگ ی کن اتی م ی طبق م روائ ان حک د ارگ ت مانن ه دول ب
يال ی سوس ورژوازی مترق ا ب اد ب ه از اتح ن ک ه اي ست و ن ه -نگري ست علي رفرمي
.مرتجعين چشم پوشيد
ات مسلم است که اين اعتراضات رويزيونيست ها د امال موزونی از نظري ر سيستم ک
ورژوا ات ب ی نظري روف است -يعن انی است مع ر زم ه دي رال ک د -ليب ی ش . خالصه م
اتی را سيمات طبق ليبرال ها هميشه می گفتند که پارلمانتاريسم بورژوازی، طبقات و تق
دون هيچ فرقی حق رای و حق شرکت در امور راد ب ه ی اف از بين می برد، چون کلي
اريخ انقالب روسيه . دارنددولتی تمام تاريخ اروپا در نيمه ی دوم قرن نوزده و تمام ت
وچ و د پ ه ح ا چ ات ت ن نظري ه اي د ک ی ده شان م ين ن رای الع ستم ب رن بي از ق در آغ
نشر کارگری سوسياليستی
٢٩
ت ی اس ی معن ا آزادی . ب رمايه داری ب ک«س عيف » دموکراتي صادی ض ضات اقت تناق
ورژوازی پارلمانتاري . نگرديده، بلکه حدت می يابد سم ماهيت واقعی جمهوری های ب
ن ماهيت دموکراتيک را که ارگان فشار و ظلم طبقاتی هستند از ميان نمی برد بلکه اي
الی . را بی پرده جلوه گر می سازد ائی از اه وده ه ا ت د ت پارلمانتاريسم که کمک می کن
ال در حواد ه طور فع ه سابقا ب د ک ائی بودن ر از آن ه ث سياسی که به مراتب وسيع ت
ا و ع بحران ه دمات رف ن عمل خود مق ا اي شرکت می کردند روشن و متشکل شوند، ب
ی را گ داخل دت جن داکثر ح دمات ح ه مق د بلک ی کن راهم نم ای سياسی را ف الب ه انق
ار سال . هنگام اين انقالب ها فراهم می سازد اريس در به و حوادث ١٨٧١حوادث پ
ر از واض ١٩٠٥٢روسيه در زمستان ين حدتی واضح ت ه چن ه چگون د ک شان دادن ح ن
را می رسد اگزير ف دون . ن ائی، ب بش پرولتاري رای سرکوبی جن سه، ب ورژوازی فران ب
ران يهن او را وي ه م ی ک ا ارتش اجنب ی ب لحظه ای ترديد، با دشمن تمام ملت خود يعن
د ست ش د و ب ود وارد بن رده ب سم و . ک اگزير پارلمانتاري ی ن ک درون ه ديالکتي سی ک ک
ال زور دموکر اتيسم بورژوازی يعنی نکته ای را که حل مشاجرات را به وسيله ی اعم
د و توده ای بيش از پيش حدت می دهد نفهمد، هيچ گاه قادر نخواهد بود يک پروپاگان
ه تبليغات ن گون مطابق با اصول که توده های کارگر را برای شرکت پيروزمندانه در اي
ر زمي » مشاجرات« د، ب د واقعا آماده کن سم اجراء نماي ن پارلمانتاري ه ی اي ه ی . ن تجرب
سم سوسيال رفورميست و ا ليبرالي اختر ب ه در ب ائی ک تالف ه ا و ائ اتحادها، سازش ه
ه نشده است به طور مق ) کادت ها (در انقالب روسيه با رفرميسم ليبرال شان داد ک عی ن
ه ا ه جای آن ک ا را مشوب می سازد و ب هميت واقعی اين سازش ها فقط ذهن توده ه
اه مارس سال ) ١ - ٢ اريس در م ارگران پ رای ١٨٧١منظور قيام ک ه در نتيجه ی آن ب است ک
اريخ، ار در ت ستين ب ارگر «نخ ه ی ک ت طبق ارکس(» حکوم د ) م اد گردي اريس ايج ون پ ا کم . ي
ود حکومت ارتجاعی فرانسه به ه خون نم . کمک ارتش اشغالی پروس، کمون پاريس را غرقه ب
امبر سال ) ٢ ارگران مسکو در دس ا ١٩٠٥منظور قيام مسلحانه ی ک زار ب ه حکومت ت است ک
٣٣ -ص. قساوت و بی رحمی تمام آن را سرکوب نمود
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٣٠
وط ری مرب ا عناص ارزين را ب را مب د زي ی کاه رد از آن م اال بب ان را ب ارزه ی آن مب
ر و زل ت ه مراتب متزل وده ب ر ب م ت ه مراتب ک می سازد که استعدادشان برای مبارزه ب
د ت کارترن سه. خيان سم فران زر-٣ميلراني ه ب ردن تاکتيک گ ک ار ب ه ک ايش ب رين آزم ت
ود سياسی رويزيونيستی ی ب ا مل ی - در يک مقياس وسيع حقيقت ه طوری ارزش عمل ب
د رويزيونيزم اه آن را فراموش نخواه ان هيچ گ ام جه را معلوم کرد که پرولتاريای تم
.نمود
ه ی ونيزمروي ی رويزي ل طبيع ستی مکم ضت سوسيالي ائی نه دف نه ه ه سبت ب ن
ز - ولی جنبش ، هيچ -هدف نهائی «. تمايالت اقتصادی و سياسی آن شد ه چي ن -»هم اي
ت شتين ماهي صار برن الم ق ونيزمک ان رويزي والنی بي ات ط سياری مباحث ر از ب را بهت
ه ی سياست رويزيونيستی. می نمايد ا واقع ه ای ت ين روش خود از واقع عبارت از تعي
رات وارده در ج ا تغيي وادث روز و ب ا ح ردن ب ق حاصل ک ر، تطبي اديگ ی، زئي ت سياس
م سرمايه داری فراموش کردن منافع اسا ه ی رژي سی پرولتاريا و خصائص اصلی کلي
ی واقعی يجی رو کليه ی تکامل تد افع آن سرمايه داری، فداکردن اين منافع در مقابل من
د شکل های يا فرضی، و از خود ماهيت اين سياست هم آشکارا بر می آيد که می توان
داشته باشد و » تازگی «بی نهايت گوناگونی به خود بگيرد و هر مسأله ای که تا حدی
هر تغييری در حوادث که کمی غير منتظره و پيش بينی نشده باشد، ولو فقط سرموئی
ر داده باشد، شه -و برای مدت کامال کوتاهی مشی اصلی تکامل را تغيي اگزير و همي ن
. خواهد گرديدرويزيونيزمموجب پيدايش انواع مختلف
ول رويزيونيزماجتناب ناپذير بودن ه ی معاصر معل اتی آن در جامع شه های طبق ري
ع و . يک پديده ی بين المللی است رويزيونيزم. می باشد هر سوسياليستی که کمی مطل
ه مناسبات ورد داشته باشد ک ن م دی در اي فکور باشد ممکن نيست کوچک ترين تردي
وی ناميده فرانس» سوسياليست« جريانی اپورتونيستی بود که به نام ميلران - ميلرانيسم فرانسه- ٣
ران در سال . می شود ه ١٨٩٩ميل رد و ب سه شرکت ک ورژوازی فران ه ی ارتجاعی ب در کابين
٣٣ -ص. بورژوازی فرانسه در عملی نمودن سياست وی کمک نمود
نشر کارگری سوسياليستی
٣١
ا ست ه ا و ژورسي ست ه ان؛ گدي ا در آلم شتينی ه ا و برن دکس ه ين ارت ه (ب ون ب اکن
اخصوص ست ه ستقل ) بروسي زب م وکرات و ح يال دم يون سوس سه؛ فدراس در فران
ا در کارگر در انگلستان؛ بروکر و واندرولد در بلژيک؛ ا و رفرميست ه انتگراليست ه
اظ ه از لح ی ک وع عظيم ود تن ا وج يه، ب ا در روس شويک ه ا و من شويک ه ا؛ بل ايتالي
ه . شورها وجود دارد شرايط ملی و عوامل تاريخی در وضع فعلی کليه ی اين ک از هم ب
دی «. جا از لحاظ ماهيت خود يک سان است سيم بن انی » تق سم جه در داخل سوسيالي
انی ون ديگر در کشورهای مختلف جه واحدی در صراط معاصر، در حقيقت امر، اکن
ه سبت ب ه ن د ک ی نماي دلل م ق م دين طري د و ب ی ياب ام م ی ٤٠-٣٠انج ل، يعن ال قب س
انی هنگامی که در کشورهای سم واحد جه مختلف، تمايالت ناهمگونی درون سوسيالي
ا آن . مبارزه می کردند، قدم بزرگی به جلو برداشته شده است ونيزم «حت » چپ رويزي
ی «هم که اکنون در کشورهای التن به مثابه ی سم انقالب ظاهر شده است، » سنديکالي
در ايتاليا، الگاردل در البريوال: خود را با آن تطبيق می دهد مارکسيزمدر » اصالح«با
ه درست زد مارکسی ک ط درک شده است ن ه غل سه، چپ و راست از مارکسی ک فران
.درک می شود شکوه می نمايند
ن دئولوژيک اي ضمون اي ل م ه و تحلي وانيم در روی تجزي ی ت ا نم ن ج ا در اي م
د و اپورتونيستی تکامل ي رويزيونيزم که هنوز خيلی مانده است تا مانند رويزيونيزم اب
ا احزاب ه ی مهمی ب ال دست و پنج ه و عم ود نگرفت ه خ ی ب ين الملل ه ی ب وز جنب هن
ائيم رم نکرده است مکث نم ه . سوسيال دموکرات ولو در يک کشور ن ا ب ن رو م از اي
.که فوقا تصوير گرديد اکتفا می نمائيم» راسترويزيونيزم«
املی ه ع ونيزمچ اگز رويزي رمايه داری ن ه ی س را را در جامع د؟ چ ی نماي ير م
ونيزم رمايه داری رويزي ل س دارج تکام ی و م صوصيات مل ين خ رق ب ر از ف ق ت عمي
شرهای وسيع واره ق ا هم شور سرمايه داری در رديف پرولتاري ر ک را در ه است؟ زي
سرمايه داری از توليد کوچک به . خرده بورژوازی و صاحب کاران کوچک قرار دارند
ه وج ا ب ده است و دائم ود آم دوج سله . ود می آي شرهای متوسط«يک سل اگزير » ق ن
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٣٢
ضمائم فابريک ها، کار در خانه و (مجددا به وسيله ی سرمايه داری به وجود می آيند
ه سازی و ثال دوچرخ زرگ، م ت تقاضای صناعت ب ه عل ه ب ای کوچک ک اه ه تعميرگ
ازی، ل س ره اتومبي ره و غي ده است و غي شور پراکن ر ک دگ. در سراس ن توليدکنن ان اي
کامال طبيعی است . کوچک جديد هم ناگزير مجددا به صفوف پرولتاريا پرتاب می گردند
ه ارگری رخن يع ک زاب وس از در صفوف اح از و ب ورژوازی ب رده ب ی خ ان بين ه جه ک
ا لحظه ی جهشی . می نمايد کامال طبيعی است که اين موضوع بايد اين طور باشد و ت
طور خواهد بود، زيرا اشتباه عميقی بود که اگر تصور انقالب پرولتاريائی همواره اين
ار شدن ی پرولت ين انقالب ام «می شد که برای عملی شدن چن ام و تم الی » ت اکثريت اه
يم، حليلآن چه را که اکنون غالبا فقط از لحاظ ايدئولوژيک ت . ضروری می باشد می کن
ی ارکس، : يعن وزش م ک در آم الحات تئوري ا اص شاجره ب ه -م ط در آن چ ون فق اکن
ا اکتيکی ب ات ت د اختالف ارگری مانن بش ک صوصی جن سائل خ اره ای از م راف پ اط
ات ن اختالف ی از اي شعاب ناش ا و ان ست ه د، -رويزيوني ی کن روز م ی ب ار عمل - در ک
ری تحمل زرگ ت ه مقياس بی نهايت ب د ب م باي از ه ارگر ب همه ی اين ها را طبقه ی ک
که انقالب پرولتاريائی کليه ی مسائل مورد مشاجره را نمايد و اين هنگامی خواهد بود
ا وده ه ين روش ت رای تعي ه ب د ک ز ده ات را در نکاتی تمرک حدت دهد و کليه ی اختالف
ارزه دشمن از ه در بحبوحه ی مب د ک رين اهميت را دارا است و وادار کن بالواسطه ت
ه دشمن متف ی ب اختن ضربات قطع ور وارد س ه منظ ده و ب دا ش ددوست ج ين ب ا ق ره
.گردند
دئولوژيک ارزه اي سيزممب ا مارک ی ب ونيزم انقالب ط رويزي وزدهم فق رن ن ان ق در پاي
زالت و ضعف ام تزل ی رغم تم ه عل پيش درآمد مبارزات عظيم انقالبی پرولتارياست ک
.عناصر خرده بورژوا در راه پيروزی کامل هدف خود به پيش می رود
ارکس «جموعه ی در سنت پتربورگ در م ١٩٠٨در سال » ١٨٨٣ -١٨١٨کارل م
.٢٥-١٥، ص١٥لنين چاپ چهارم، جلد . ای. کليات و. به طبع رسيد
نشر کارگری سوسياليستی
٣٣
کارل مارکس اوتوپيستکارل مارکس اوتوپيست و و
روزا لوکزامبورگ پراتيکروزا لوکزامبورگ پراتيک
وپی «روزا لوکزامبورگ، در حالی که استقالل لهستان را ه حد » اوت د و ب می خوان
ا اس د، ب ی کن رار م ن موضوع را تک وع آوری اي د ته ی زن گ م را : تهزاء بان س چ پ
خواست استقالل ايرلند مطرح نشود؟
ه » پراتيک«از قرار معلوم روزا لوکزامبوگ نمی داند که نظر کارل مارکس نسبت ب
يم . مسئله ی استقالل ايرلند چه بوده است شان ده ا ن يم ت روی اين مسئله بايد مکث کن
ه استقالل ملی را از نقطه ی ن مشخصچگونه بايد خواست ستی و ن ا مارکسي ظر واقع
. از نقطه ی نظر اپورتونيستی تجزيه و تحليل نمود
ان آشنايان اهی و اطمين ايش درجه ی آگ رای آزم ه ب ود ک مارکس را عادت بر اين ب
ود ه اصطالح خ ويش، ب ست خ د«سوسيالي ه کن ا را معاين دان آن ه ارکس پس . »دن م
ال ن س نجم ژوئ اتين، در پ ا لوپ نائی ب سد و ١٨٧٠از آش ی نوي س م ه انگل رحی ب ش
د درباره ی اين سوسياليست جوان روس اظهارنظر فوق العاده تحسين آميزی می نماي
:ولی ضمنا چنين اضافه می کند
ه ی ضعف او«... ستان: نقط ه صحبت . له ان گون امال هم ه ک ن زمين اتين در اي لوپ
در باره ی ايرلند صحبت می کند که يک انگليسی، مثال چارتيست انگليسی مکتب قديم
.»می کند
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٣٤
ه ملت سبت ب مارکس از سوسياليستی که متعلق به ملت ستمگر است روش او را ن
ورا نقص د و ف ی کن ئوال م تمکش س شترکس ا م م فرم ل حک ای مل ست ه سوسيالي
يس و روس( ت از ) انگل ارت اس ه عب ازد ک ی س کار م ائف : را آش دم درک وظ ع
ورژوازی سوسياليستی آن ها نسبت به ملل ه از ب تحت فشار و نيز نشخوار خرافاتی ک
.کسب گرديده است» عظمت طلب«
قبل از اين که به اظهارات مثبت مارکس در باره ی ايرلند بپردازيم، بايد اين نکته را
اد امال نق ا نظر ک ی، ب قيد کنيم که مارکس و انگلس به طور کلی نسبت به مسئله ی مل
ابی اه ستند و در ارزي ی نگري د م ی گرفتن ر م اريخی را در نظ رايط ت ت آن، ش ثال . مي م
ايج ١٨٥١ ماه مه ٢٣انگلس در ه نت اريخ، او را ب به مارکس می نويسد که بررسی ت
وقتی داشته و فقط . بدبينانه ای در مورد لهستان می رساند ه ی م اهميت لهستان جنب
دد وع پيون ه وق الب ارضی ب يه انق ه در روس انی است ک ا زم ا در نقش له. ت ستانی ه
اريخ ه «. ت ای متهوران ت ه ت» حماق ه «. اس رد ک رض ک وان ف ی ت م نم ه ه ک لحظ ي
شرفت و ده ی پي زی نماين ت آمي ور موفقي ه ط يه، ب ل روس ط در مقاب ی فق ستان، حت له
ود «در روسيه بيش از » ترقی است و يا فالن اهميت تاريخی را دارد لهستان خواب آل
لياختی رافی(ش دن، فره» )اش ر تم ود دارد عناص ورژوازی وج ناعت و ب گ، ص . ن
انگلس به موفقيت » !ورشو و کراکوی با پتربورگ، مسکو، ادسا قابل مقايسه نيست «
.قيام های اشراف لهستان ايمان ندارد
ه وجود دارد، در دورانديشی داهيان ن ق ولی هيچ يک از اين انديشه ها، که در آن اي
د، ١٢مانع اين نشد که انگلس و مارکس وز در خواب سال بع ه روسيه هن هنگامی ک
امال عميق و پرحرارت خود را دردی ک ود، مراتب هم ده ب ان آم بود ولی لهستان بغلي
.نسبت به جنبش لهستان ابراز دارند
ه انگلس ١٨٦٤در سال ه انترناسيونال ب يم بياني وامبر ٤در ( مارکس، ضمن تنظ ن
اد )١٨٦٤ سم م ا ناسيونالي د ب ار باي ه ناچ سد ک ی نوي رد ، م ارزه ک ارکس . زينی مب م
سد ی نوي ه «-م ستند ن شورها ه ی، ک ين الملل ن از سياست ب ور م ه منظ ن بياني در اي
نشر کارگری سوسياليستی
٣٥
ر را م اهميت ت ه کشورهای ک ايم ن شاء می نم ا و من روسيه را اف ارکس . »مليت ه م
ه سبت ب ارگری «هيچ گونه شکی ندارد که مسئله ی ملی ن دارای اهميت » مسئله ی ک
ی فاصله از ول. فرعی است ه جنبش های مل سبت ب ائی ن ی ميان تئوری وی و بی اعتن
.زمين تا آسمان است
در پاريس به » دارودسته پرودون «مارکس، در خصوص . فرا می رسد ١٨٦٦سال
سد ی نوي ين م س چن ا : انگل ن ه سمارک و «اي ه بي د و ب ی خوانن ل م ت را مهم ملي
د ی کنن ه م دی حمل اظ جر . گاريبال ک از لح ن تاکتي ل اي د و قاب سم مفي ا شويني ث ب وبح
رودون . توضيح است دان پ ی مري ی وقت ن (ول ارک و لونگه دوستان شريف اي ه الف ک
د د ساکت و ) جائی من هم از زمره ی آنانن د و باي ا می توان ام اروپ د تم تصور می کنن
ين ت را از ب ر و جهال سه فق ان در فران ا آقاي د ت م بده ود ل ای خ در در ج امت آن ق ص
).١٨٦٦ ژوئن سال ٧نامه ی مورخه ی (» سيار مضحک می شوندب... ببرند
ال ٢٠در ن س سد ١٨٦٦ ژوئ ی نوي ين م ارکس چن ورای «: م روز در ش دي
ود ی ب ه ی ... انترناسيونال بحث بر سر جنگ فعل ه انتظار می رفت دامن ان طور ک هم
ا «بحث به مسئله ی شيده شد » مليت ه ه آن ک سبت ب ا ن دگان ... و روش م ر (نماين غي
اين نظريه را به ميان می کشيدند که هر مليتی و حتی خود » فرانسه ی جوان «) کارگر
ا ... اشتيرنريسم پرودونی . ملت، خرافات کهنه شده ايست تمام جهان بايد منتظر باشد ت
د ضج يابن اعی ن الب اجتم رای اجرای انق ا ب سوی ه د ... فران ی خنديدن ا خيل يس ه انگل
ه وقتی که من نطق خود را از اين ارگ و سايرين ک نکته شروع کردم که دوست ما الف
سه آن را م اعضاء جل ه ده ه ن انی ک ی زب سه، يعن ان فران مليت را ملغی کرده اند به زب
ه . نمی فهمند، با ما صحبت می کنند ن ک دون اي ارگ، ب ه الف سپس به طور کنايه گفتم ک
ت ه مل ن است ک ا اي ت ه ی ملي ورش از نف اهرا منظ د، ظ اه باش ودش آگ ه وار خ نمون
.»فرانسه بايد آن ها را ببلعد
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٣٦
د واضحست ه دست می آي ارکس ب ادآميز م ذکرات انتق ن ت ام اي ه از تم : نتيجه ای ک
را د زي طبقه ی کارگر کمتر از همه می تواند از مسئله ی ملی برای خود بت درست کن
ا د تمامحتمی نيست که تکامل سرمايه داری، ه پ دگی مستقل ب ارد، ملت ها را برای زن
دن از آن و استنگاف د، رويگردان دار گردي ولی، وقتی که جنبش های توده ای ملی پدي
از پشتيبانی از عوامل مترقی آن، معنايش در حقيقت امر اين است که انسان به تعصب
ا از خود (بداند » ملت نمونه وار«را » خود«ملت : دچار شود، يعنی ناسيوناليستی و ي
).∗د که دارای امتياز استثنائی در تشکيل دولت استاضافه می کنيم ملتی بدان
.باری به مسئله ی ايرلند باز گرديم
ه از رين ک ه در قسمت های زي ر از هم ن مسئله روشن ت ه اي سبت ب ارکس ن نظر م
:نامه های او استنساخ شد مشروح است
ه « ايش ب ودن نم ا نم ه برپ يس را ب ارگران انگل يدم ک ائل کوش ام وس ا تم ن ب م
سم ع فنياني نم٤نف رممکن ... وادار ک ستان غي د را از انگل دايی ايرلن ن ج ابقا م س
می دانستم، ولی حاال آن را ناگزير می دانم ولو اين که پس از جدائی کار به فدراسيون
خود به انگلس نوشته ١٨٦٧ نوامبر ٢اين را مارکس در نامه ی مورخه ی . »بکشد
.است
رده است ٣٠ ی در نامه ی مورخه ارگران «: نوامبر همان سال او اضافه ک ه ک ا ب م
د انگليسی ا باي ده ی من آن ه ه عقي يم؟ ب د بکن ) گسيختن (Repeal چه توصيه ای باي
اد ته ی اتح د از (» رش دائی ايرلن ی ج ستان يعن ا انگل د ب اد ايرلن ته اتح سيختن رش گ
ه طرز ١٧٨٣و خالصه همان خواست سال ) انگلستان ا ب دموکراسی شده و را منته
د رار بدهن ه ی خود ق واد برنام ن . منطبق با شرايط معاصر، يکی از م ه شکل -اي يگان
ه ی د در برنام ه می توان علنی رهائی ايرلند و به همين جهت هم يگانه شکلی است ک
ه ی مورخه ی -∗ ن ٣ به نام د ١٨٦٧ ژوئ ه کني م مراجع ه انگلس ه ارکس ب ا رضايت «... م بايمس «خاطری واقعی از اخبار ر واصله از پ » ت ا ب سی ه ستان دوستی پاري داهای له اريس از ندم اه ش يه آگ ردم ... ضد روس ا و م ود کج ين پرست خ ته ی کوچک آئ ا دارودس رودون ب ای پ آق
.»فرانسه کجا )٣٦٦صفحه ی ٠. جنبش در راه استقالل ملی ايرلند– فنيانيسم -٤
نشر کارگری سوسياليستی
٣٧
اد خصوصی ساده . انگليس وارد شود حزب ا اتح ه آي تجربه ی آينده بايد نشان بدهد ک
...د مدتی طوالنی دوام يابد يا نهبين دو کشور می توان
: برای ايرلندی ها در نظر گرفتن نکات زيرين از جمله ضرورياتست...
.خودمختاری و وابسته نبودن به انگلستان -١
...»انقالب ارضی« -٢
سه ی ود در جل ل ب اده ای قائ وق الع ت ف د اهمي سئله ی ايرلن رای م ه ب ارکس ک م
ن خصوص راد اتحاديه ی کارگران آلمان در اي ه اي سخنرانی های يک ساعت و نيم
).١٨٦٧ دسامبر ١٧نامه ( می کرد
ين « خود ١٨٦٨ نوامبر سال ٢٠انگلس در نامه ی مورخه ی ه در ب ه ای را ک کين
قيد می کند ولی تقريبا يک سال بعد » کارگران انگليس نسبت به ايرلندی ها وجود دارد
ه بحث )١٨٦٩ اکتبر سال ٢٤( ن موضوع، ، ضمن بازگشت مجدد ب در اطراف اي
:می نويسد
ا روسيه « د ت ام بيش فاصله نيست ( il n,y a qu,un pasاز ايرلن در )... يک گ
نمونه تاريخ ايرلند می توان مشاهده نمود که چه بدبختی بزرگی دامنگير مردمی است
ند ارت درآورده باش ه اس ر را ب ردم ديگ ه م سی از . ک ای انگلي فتی ه ه ی دون ص هم
ه . ايرلند منشاء می گيرد موضوع ی ب نم ول وز بررسی ک من بايد دوران کرومول را هن
هر حال برايم مسلم است که اگر سيادت به شيوه ی نظامی بر ايرلند و به وجود آوردن
م اوضاع صورت ستان ه رد، در انگل دا نمی ک ا ضرورت پي دی در آن ج اشرافيت جدي
.»ديگری به خود می گرفت
: مارکس به انگلس را هم قيد می کنيم١٨٦٩ اوت ١٨ی ضمنا نامه ی مورخه
صاب « ه اعت ود ب ی خ ای برلين ک رفق ه کم انی ب ستانی در پزن ارگران له ک
رين -» آقای سرمايه«اين مبارزه ی عليه . پيروزمندانه ای دست زدند دوی ت ی در ب حت
ه ی جدی تر از هرگونه سخن پروری آقايان بورژواها دربار-شکل خود يعنی اعتصاب
. »صلح به خرافات ملی خاتمه خواهد داد
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٣٨
رد از ب می ک يونال تعقي د در انترناس سئله ی ايرلن ورد م ارکس در م ه م سياستی ک
:شرح زير معلوم می شود
ه در شورای انترناسيونال ١٨٦٩ نوامبر سال ١٨ سد ک مارکس به انگلس می نوي
ومی در ايرلند مدت يک در باره ی روش کابينه ی بريتانيا نسبت به مسئله ی عفو عم
: ساعت و يک ربع صحبت کرده و قطعنامه ی زير را پيشنهاد نموده است
ر آزادی « مقرر شد که، آقای گالدستون در پاسخ خود به خواست های ايرلند مبنی ب
: ميهن پرستان ايرلندی عمدا به ملت ايرلند توهين روا می دارد
رايطی مقي ه ش د ب و سياسی را در ايرلن ه او عف سانی ک رای ک م ب ه ه ازد ک ی س د م
ده ی ا نماين ه آن ه ی ک رای ملت م ب وهن است و ه د م ده ان د ش ت فاس انی يک دول قرب
آنند؛
ه ، ر طنطن ی پ ا لحن ا و ب ود، علن ام رسمی خ ه مق ودن ب د ب ود مقي ا وج گالدستون ب
ه انبرداری پاسيف را ب ون فرم ی اکن ت ول ادباش گف ا را ش رده داران آمريک عصيان ب
م ايرلند موعظه می کند؛مرد
ا ی هم امال واقع ر ک د مظه ومی ايرلن و عم ورد عف ت وی در م ام سياس تم
ايست که با افشای آن آقای گالدستون کابينه ی مخالفين خود »سياست استيالجويانه «
را سرنگون ساخت؛-توری ها–
د خود را از شجاعت شورای کل جمعيت بين المللی کارگران مراتب تحسين و تمجي
راز ومی، اب و عم ه عف ل ب رای ني ار ب د در پيک ردم ايرلن ربلندی م دم و س ات ق و ثب
.می دارد
ه ی ارگران و کلي ی ک ين الملل ت ب عبات جمعي ه ی ش ه کلي د ب ه باي ع نام ن قط اي
.»سازمان های کارگری وابسته به آن در اروپا و آمريکا ابالغ گردد
ال ١٠ امبر س ارکس م١٨٦٩ دس سئله ی م اره ی م زارش وی در ب ه گ سد ک ی نوي
: ايرلند در شورای انترناسيونال به شرح زير تنظيم خواهد شد
نشر کارگری سوسياليستی
٣٩
ستی «خودداری کامل از هرگونه عبارات «... ه «و » انترناسيونالي وع پروران در » ن
اره ی د «ب ه ايرلن سبت ب دالت ن ه -» ع يونال ب ورای انترناس ن موضوع در ش را اي زي
ود واضح است سيختن -خودی خ ستان گ ارگر انگل ه ی ک ق طبق ستقيم و مطل افع م من
د امال عميق من . رشته ی ارتباط کنونی وی را با ايرلند ايجاب می کن اد ک اينست اعتق
ارگران رای خود ک وانم ب ا را من نمی ت سمتی از آن ه ه ق ی است ک ر دالئل ی ب که مبتن
ه ممکن اس . انگلستان آشکار کنم ردم ک ا تصور می ک د را از من مدت ه م ايرلن ت رژي
ستان سرنگون ساخت ارگر انگل ه ی ک شه از . طريق به جنبش در آوردن طبق من همي
روزنامه ی آمريکائی که مارکس مدت ها در آن چيز (» نيويورک تريبون «اين نظر در
د ) می نوشت دفاع می کردم، ولی بررسی عميق تر مسئله مرا به عکس اين نظر معتق
ود ارگر ان. نم ه ی ک د خالص طبق سئله ايرلن ود را از م ان خ ه گريب ادامی ک ستان، م گل
د داد نکرده است ام نخواه اری انج ستان در اسارت ... هيچ ک شه های ارتجاع انگل ري
).تکيه روی کلمات از مارکس است(» ايرلند است
دگان روشن رای خوانن امال ب د ک اکنون بايد سياست مارکس در مورد مسئله ی ايرلن
.باشد
است که از جدائی ايرلند، که پس از » غير پراتيک «به قدری » وتوپيستا«مارکس
.گذشت نيم قرن هنوز عملی نشده است، طرفداری می نمايد
چه چيزی موجب شده است که مارکس اين سياست را تعقيب نمايد و آيا اين سياست
اشتباه نبوده است؟
بش د، جن ده ی ايرلن ه آزاد کنن رد ک ی ک صور م ارکس ت دا م تمکش ابت ت س ی مل مل
ی . نبوده بلکه جنبش کارگری در داخل ملت ستمگر است مارکس برای جنبش های مل
ا فقط ه ی مليت ه د آزادی کامل هم را می دان ل نمی شود، زي ی قائ ه مطلقيت هيچ گون
ين . منوط به پيروزی طبقه ی کارگر است ه ب ل ممکن ه ی مناسبات متقاب پيش بينی کلي
ورژو ای آزادی بخش ب بش ه ای آزادی بخش جن بش ه ای ستمکش و جن ت ه ازی مل
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٤٠
تمگر ل س ای مل يه ی (پرولتاري ی را در روس سئله ی مل ه م ضيه ای ک ان ق درست هم
. امريست محال-)فعلی اين قدر مشکل می کند
سبتا رای مدت ن ستان ب ارگر انگل ه ی ک ه طبق ولی جريان اوضاع طوری می شود ک
روی از طوالنی تحت نفوذ ليبرال ها می افتد و به دم آن ها بدل می شود و در نتيجه پي
ورژوازی در . سياست ليبرالی کارگری، خود را بی سر می سازد جنبش آزادی بخش ب
رد ده ی خود . ايرلند شدت می يابد و شکل های انقالبی به خود می گي ارکس در عقي م
ه «. تجديد نظر می کند و آن را تصحيح می نمايد ردم بدبختی دامنگير مردمی است ک م
ه اسارت در آورده باشند ستان . »ديگر را ب م و ستم انگل د ظل د از قي ه ايرلن ادامی ک م
اسارت ايرلند ارتجاع را . خالص نشده است، طبقه ی کارگر انگلستان آزاد نخواهد شد
همان طور که اسارت يک سلسله (در انگلستان تقويت می کند و به آن نيرو می بخشد
!). ارتجاع را در آن جا نيرو می بخشداز ملت ها به توسط روسيه،
مردم «و » ملت ايرلند «و مارکس، ضمن اين که قطع نامه ی مربوط به پشتيبانی از
ارزه ی . ول. البد ل (را » ايرلند ه جرم فراموشی مب اره را ب ارکس بی چ اعقل عقال، م
د، !). طبقاتی به باد دشنام می گرفت دا شدن از انترناسيونال می گذران د را از ايرلن ج
.»ولو اين که پس از جدائی کار به فدراسيون بکشد«انگلستان تبليغ می کند،
الب ی، انق ور کل ه ط ستان ب ست؟ در انگل ارکس چي تنتاج م ن اس ک اي ل تئوري عل
ان نرسيده است؛ ه پاي بورژوازی مدت ها است به پايان رسيده، ولی در ايرلند هنوز ب
ان اين انقالب را رفرم های ليبرال های ان ه پاي رن، ب يم ق گليسی فقط امروز، پس از ن
اگر سرمايه داری در انگلستان به آن زودی که ابتدا مارکس انتظار داشت . می رسانند
ی ورژوا دموکراتيک يعن سرنگون می شد آن وقت ديگر در ايرلند جائی برای جنبش ب
ارک . جنبش عموم ملی باقی نمی ماند د م ه وجود می آي ن جنبش ب ی اي ی وقت ه ول س ب
د و ی بدهن کارگران انگلستان توصيه می کند از آن پشتيبانی کنند، و به آن تکان انقالب
.، به پايان رسانندخويشآن را به نفع آزادی
نشر کارگری سوسياليستی
٤١
ر رن گذشته محکم ت البته ارتباط اقتصادی ايرلند با انگلستان در سال های شصت ق
» غير پراتيک « جنبه ی .از ارتباط اقتصادی روسيه با لهستان و اوکرائين و غيره بود
يم (جدا شدن ايرلند » غير قابل اجرای «و درت عظ ائی و ق حتی اگر تنها شرايط جغرافي
ريم ر گي ستان را در نظ ستعمراتی انگل ود) م ان ب امال عي من . ک ارکس دش ه م ن ک ا اي ب
در را هم جايز می شمارد، ∗اصولی فدراليسم است در اين مورد فدراسيون فقط همين ق
روی که آز باشد ه ني ی و ب ادی ايرلند از طريق رفرم انجام نگرفته بلکه از طريق انقالب
ان ستان از آن ارگر انگل ه ی ک شتيبانی طبق د و ضمن پ ردم در ايرلن جنبش توده های م
اريخی . انجام گيرد ه ی حل قضيه ی ت ن طريق ا اي ه تنه د نيست ک ه تردي جای هيچ گون
ه ی ايج را از نقط ساعدترين نت ست م ی توان ل م ا و سرعت تکام افع پرولتاري ر من نظ
.اجتماعی داشته باشد
ت ود گرف ه خ ری ب ورت ديگ ضيه ص ی ق ای . ول م پرولتاري د و ه ردم ايرلن م م ه
د عيف در آمدن ر دو ض ستان ه د و . انگل يله ی بن ه وس د ب سئله ی ايرلن ون م ط اکن فق
د از طريق ر ورژوازی ايرلن رم ارضی بست های رذيالنه ی ليبرال های انگليسی با ب ف
شده (و خودمختاری ) با پرداخت بازخريد ( ذارده ن در )که عجالتا هنوز به موقع اجرا گ
چه نتيجه ای ). آن هم مثال اولستر نشان می دهد که چقدر به زحمت (حال حل شدنست
س ارکس و انگل ه م د ک ی آي ر م ين ب ا چن ن ج ا از اي ود؟ آي ی ش ل م ا حاص ن ج از اي
ست« د و خواست ه» اوتوپي ی بودن ی«ای مل ل اجرائ د و » غيرقاب را مطرح می کردن
حق «راتيک ضمنا درک اين موضوع مشکل نيست که چرا از نقطه ی نظر سوسيال دموک- ∗
گر ( به معنای خودمختاری نه به مفهوم فدراسيون تعبير کرد و نهرا نمی توان » تعيين سرنوشتين سرنوشت «چه اگر قضيه را به طور مجرد در نظر بگيريم هر دو اين ها با مفهوم وفق » تعي
ه ). می دهد رارداد دو جانب را فدراسيون يک ق ی است زي ی بی معن ه طور کل حق فدراسيون بد . ستا ه ی خود قي ی را در برنام مارکسيست ها هرگز نمی توانند دفاع از فدراليسم به طور کل
و اما در خصوص خودمختاری بايد متذکر شد آن چه . کنند و در اين مورد جای سخنی هم نيست اری نيست بلکه » حق «را مارکسيست ها از آن دفاع می کنند ی خود خودمخت اری يعن خودمخت
ا ومی و ج تالف اصل عم وده و اخ ی رنگارنگ ب اظ مل ه از لح وکراتيکی است ک ت دم مع دولل «به اين جهت شناسائی . شرايط جغرافيائی و غيره در آن شديد است اری مل ز » حق خودمخت ني
.، چيزيست بی معنی»حق ملل به فدراسيون«درست مثل
لنين در باره ی مارکس و مارکسيزم
٤٢
د رار می گرفتن ا، ق ه ی (تحت نفوذ ناسيوناليست های ايرلند، يعنی خرده بورژواه جنب
و غيره و غيره؟) مسلم است» فه نی ها«خرده بورژوازی جنبش
ری ای پيگي ز سياست پرولتاري د ني سئله ی ايرلن ورد م ارکس و انگلس در م خير،م
ه واق رد داشتند ک سم تربيت می ک سم و سوسيالي ا روح دموکراتي ا را ب وده ه ا ت فقط . ع
رن يم ق ه طی ن ائی ک اين سياست قادر بود هم ايرلند و هم انگلستان را از دفع الوقت ه
ا رال ه ه ليب در مورد اجرای رفرم های ضروری، می شد برهاند و نيز مانع اين شود ک
.تحريف نمايندبه صالح و صرفه ی ارتجاع اين رفرم ها را
ه ه ای است ک رين نمون سياست مارکس و انگلس در مورد مسئله ی ايرلند بزرگ ت
يم ت عظ ون اهمي ا کن کت ه روش پراتي د ک ی ده شان م رده است و ن ظ ک ود را حف خ
پرولتاريای ملت های ستمگر نسبت به جنبش های ملی بايد چگونه باشد؛ اين سياست
د ر ض ود ب اری ب ه«اخط تاب چاکرمآبان شورها و » ش ه ی ک ای کلي رده بورژواه خ
ه ی رای شناسائی جنب وپی «رنگ ها و زبان ها ب ه » اوت ر مرزهای کشورهائی ک تغيي
ود ه وج ت ب ک مل ورژوازی ي ين و ب ه مالک ازات ب ا دادن امتي ه و ب وه ی جبري ه ق ب
.آمده اند
د ارکس را نمی پذيرفتن يس سياست م دا شدن هر آينه پرولتاريای ايرلند و انگل و ج
سم و دترين اپورتوني ا ب ب آن ه ل از جان ن عم اختند اي عار خويش نمی س د را ش ايرلن
اع و ل ارتج ت در مقاب ست و گذش وکرات و سوسيالي رد دم ايف ف ی وظ ز فراموش ني
. محسوب می شدانگليسبورژوازی