tahari haghighat / تحری حقیقت
DESCRIPTION
یکی از مهمترین تعالیم حضرت بهاءالله تحری حقیقت است. تحری حقیقت یعنی به جستجوی حقیقت پرداختن. یعنی هر کس خود باید جویای حقیقت گردد و با فکر و کوشش خویش آن را بیابد. هر انسانی باید تقالید را که پیروی جاهلانه از عقاید و افکار آباء و اجدادی و اشخاص دیگر است، ترک گفته و با چشم و گوش باز و عقل و انصاف و با سعی و کوشش خویش، حقایق را جستجو نماید و چون حقیقت یکی است پس کلیه ی افراد بشر به یک حقیقت واحد خواهند رسید و اختلافات بین افراد که همیشه از تقالید حاصل می شود از بین خواهد رفت. زیرا یکی از علت های اساسی اختلافات و منازعات تقالید مختلف است. برای تحری حقیقت باید قلب را از همه ی تقالید پاک کرد و بی طرف و بی غرض و با خلوص کامل و انصاف و توجه به خداوند یگانه به جستجوی حقیقت پرداخت.حضرت عبدالبهاء می فرمایند:" اول اساس بهاءالله، تحری حقیقت است؛ یعنی نفوس از تقالیدی که از آباء و اجداد موروث مانده منزه و مقدس گردند ..."و نیز می فرمایند:"باید انسان تحری حقیقت کند و از تقالید دست بکشد زیرا ملل عالم هر یک تقالیدی دارند و تقالید مختلف است. تقالید سبب جنگ و جدال شده است و تا این تقالید باقی است، وحدت عالم انسانی مستحیل است. پس باید تحری حقیقت نمود تا به نور حقیقت این ظلمات زائل شود. زیرا حقیقت، حقیقت واحده است. تعدد و تجزی قبول نکند ..."TRANSCRIPT
تحري حقيقت و ترك تقاليد
و مقام بلوغ فـائز شـد بايـد تفحـص نمايـد ه انسان چون ب « :فرمايند قوله تعالي حضرت بهاءاهللا مي ساً عن الحبكند تفكّـر كنـد و آه عبـاد بـ و البغض در امـري كـه متوكّالً علي اهللا و مقدن متمـس
انـوار نيـر يات تجلّ ءمايد از مشاهده بصر غير مالحظه ن ه و ببيند چه اگر ب مع و بصر خود بشنود سبو هـر حزبـي خـود را حـقّ دانـسته و موجـود احـزاب مختلفـه در عـالم .عرفان الهي محروم ماند
»" كلّ حزب بما لديهم فرحون"تعالي ميدانند بقولهاراده نمود قدم طلب و سلوك در شخص مجاهد كه «: فرمايند ميحضرت بهااهللا در كتاب ايقان
تجلّـي اسـرار قدم گذارد بايد در بدايت امر قلب را كه محلّ ظهور و بـروز لطانسبيل معرفت س اكتـسابي و اشـارات مظـاهر شـيطاني پـاك و منـزّه علوم ءغيبي الهي است از جميع غبارات تيره
لطيـف و نظيـف نمايـد و صدر را كه سرير ورود و جلوس محبت محبوب ازلي اسـت فرمايد و ه بـ يعني از جميع نفوس شبحيه و صور ظلّيه مقدس گردانـد آب و گل ءهمچنين دل را از عالقه
و بغض در قلب نماند كه مبادا آن حب دليل ميل دهد و يا جهتي بي ه او را ب قسمي كه آثار حبو حضرت معاني وجه از وجه باقي اين دو ه چنانچه اليوم اكثري ب .منع نمايد بغض او را از جهتي
».اند باز ماندهجهـت بـا و از اين اند تقاليدي عاميانه تشبث نموده ه و جميع ملل ب «:ندفرماي ميت عبدالبها حضر
اما ظهور حقيقت كاشف اين ظلمـات اسـت .جدالند يكديگر در نهايت اختالف و غايت نزاع و ».د قبول نكندوحدت اعتقاد زيرا حقيقت تعد و سبب