دوره های نوسنگی و مس و سنگ در ماهیدشت: لوییس لوین و ماری...

13
ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎﺳﺘﺎن ﻫﺎي ﻣﺪر ﺷﻨﺎﺳﻲ زﻣﺴﺘﺎن و ﭘﺎﻳﻴﺰ دوم، ﺷﻤﺎره اول، ﺳﺎل س،1388 دوره ﯽ وਜอ ی ﯿﺪ ﻣﺎਜอ * ﻣﻚ ﻣﺎري و ﻟﻮﻳﻦ ﻟﻮﻳﻴﺲ داﻧﻠﺪ ﺗﺮﺟﻤﺔ: ﻧﻴﻚ ﻣﻴﺜﻢ زا د** ) ﺑﺎﺳﺘﺎن ارﺷﺪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ داﻧﺸﺠﻮي ﺗﻬﺮان داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻨﺎﺳﻲ( ﻓﺸﺮد ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ة ﻣﻨ ﺗﺎرﻳﺦ از ﭘﻴﺶ اﺳﺘﻘﺮارﻫﺎي ﻃﻖ ﻣﺤﺪو د ﻣﺮﻛﺰي زاﮔﺮس ﻏﺮب از ي ﭘﺮوژة، زﻳﺮ اﻳﺮان ﺗﺎرﻳﺦ از ﭘﻴﺶ ﺳﺎل ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ در ﺑﺮﻳﺪوود راﺑﺮت ﻧﻈﺮ1959 ﺑﻮد. 1 ﻣﻨﻄﻘﻪ اﻳﻦ دﺷﺖ ﺷﺎه و ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ ﻛﺮﻣﺎﻧﺸﺎه، ﻫﺎي از ﺑﺮﺧﻲ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ و آﺑﺎد در ه ﺣﺎﺷﻴﻪ ﻫﺎي ﻛﻮﭼﻚ اي ﺷﺎﻣﻞ را ﻣﻲ ﺷﺪ. ﺗﺎ ﺑﺮرﺳﻲ15 ژاﻧﻮﻳ ﺳﺎل1960 ﺳﺎل ﻫﻤﺎن ژوﺋﻦ ﺗﺎ و ﻳﺎﻓﺖ اداﻣﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣ آﻏﺎز ﻫﻨﮕﺎم، ﮔﻤﺎﻧﻪ ﻛﺎوش و زﻧﻲ، ﺑﻪ ﻃﻮل اﻧﺠﺎﻣﻴﺪ. ﻣﻲ ﮔﻔﺖ ﺗﻮان، ﻣﻨﻈﻢ ﺑﺮرﺳﻲ ا ﭘﻴﺶ ﭘﺮوژ ﺑﺎ ﻣﺮﻛﺰي زاﮔﺮس ﻏﺮب ﺗﺎرﻳﺦ ز ة اﻳﺮان ﺗﺎرﻳﺦ از ﭘﻴﺶ اﺳﺖ ﺷﺪه آﻏﺎز. ﭘﻴﺶ از ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎي ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ و ﺑﺮﻳﺪوود15 ﺳﺎل آن از ﭘﺲ، ﺑﺨﺸﻬﺎﻳ ﻳﺎ ﻣﻨﻄﻘﻪ اﻳﻦ از دﻳﮕﺮي اﻓﺮاد آن از ﻋﺒﻮر ﻛﺮدﻧﺪ ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺛﺒﺖ ﺑﻪ و ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ ﻫﺎ2 ، ﺳﺎل ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن ﺗﺎ اﻣﺎ1975 ﻣﻮز ﻛﻪ ة ﭘﺮوژ اوﻧﺘﺎرﻳﻮ ﺳﻠﻄﻨﺘﻲ ة را ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ ﻛﺮد آﻏﺎز روﻳﻜﺮد، ﻓﺸﺮد ﺑﺮرﺳﻲ ة ﺗﻜﺮار ﻣﻨﻄﻘﻪ در ﺑﺮﻳﺪوود ﻧﺸﺪ. در ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻓﺎ ﺻﻠ اﻳﻦ15 ﺳﺎل در ﻛﺎوش و ﺑﺮرﺳﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﺴﻴﺎر ﻫﻤﺠﻮار ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻳﺎﻓﺖ ﮔﺴﺘﺮده ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻧﺸﺮ و در اي ﺑﺎرة ﺗﺎ از ﭘﻴﺶ رﻳﺦ آﻏﺎز ﺑﺮﻳﺪوود ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ. ﮔﺮﭼﻪ در ﻧﺘﻴﺠ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎي ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ ﺗﻼش و وي ﺑﺮرﺳﻲ و ﺑﺮﻳﺪوود اﻳﻦ در دﻳﮕﺮان ﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﭘﺮوژ ة ﻓﺼﻞ ﭘﺎﻳﺎن در ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ1975 رﺳﻴ ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﺑﻪ. ﻣﻲ را ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺤﺚ دو در ﺗﻮان ﻓﻀﺎﻳﻲ و ﮔﺎﻫﻨﮕﺎري ﻌﺪ) ﻣﻜﺎﻧﻲ( ﻣﺤﺪود ﻛﺮد. 3 ﭘﺮوژ در اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎ ة ﺑﻴﺶ ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ از550 دﺷﺖ در ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺷﺪه ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ و ﻛﺮﻣﺎﻧﺸﺎه ﻫﺎي اﺳﺖ* ) ﭘﺲ اﻳﻦ از ﻛﻪ، ﻣﻨﻄﻘﻪ اﻳﻦ را ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ ﻣﻲ ﺧﻮاﻧﻴﻢ( ، ﺗﻨﻬﺎ آﺛﺎري ﻣﻲ ﺑﺤﺚ ﺷﻮد در ﻛﻪ آ زﻣﺎﻧﻲ ﻌﺪ ﺗﺎ ﺳﻔﺎل ﺑﺎ ﻧﻮﺳﻨﮕﻲ ﻏﺎز دور ﭘﺎﻳﺎن ة ﻣﺲ ﻣﻲ ﻗﺮار ﺳﻨﮕﻲ ﮔﻴﺮد. ﻧﮕﺎرﻧﺪﮔﺎن، ﻣﻜﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮ از ﻣﺎﻫﻴﺪﺷ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎ را ﺧﻮد ـ ﻣﺤﺪود ﻛﺮده اﻧﺪ در دﻳﮕﺮ و ه ﻫﺎي ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺪه ﺮﻳﺪوود ــ ﮔﻬﮕﺎه ارﺟﺎﻋﺎت اﺳﺘﺜﻨﺎي ﺑﻪ ــ را ﺑﺤ از ﺑﻴﺮون ـ داده ﻗﺮار ا ﻧﺪ. ﺑﺎﻳ ﻳﺎدآوري ـ ﻮد ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻛﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﺎل در ﻣﺎﻫﻴﺪﺷﺖ ﺷﺪه1959 در و ه ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي در ﺷﺪه ﺳﺎل1975 ﻧﻘﺸﻪ و داﺷﺘﻪ ﻫﻤﭙﻮﺷﺎﻧﻲ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺣﺪودي ﺗﺎ ﻓﻘﻂ ﻫﺎ اراﺋﻪ ارﻗﺎم و اﻳﻨ در ﺷﺪه ﻧﺸﺎن ﺠﺎ دﻫﻨﺪ ة اﺳ ﺑﺮرﺳﻲ دو ﻫﺮ ﺗﻠﻔﻴﻖ. دﻟﻴﻞ ﺧﻮش ﺑﺎ ﻛﻪ ﺑﺮﻳﺪوود ﺳﺨﺎوت از ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻮاد ﺧﻠﻘﻲ ﺑﺮرﺳﻲ ﺑﺮا را ﻣﻮز اﺧﺘﻴﺎر در اﻧﺘﺸﺎر و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ي ة ﺳﻠﻄﻨﺘﻲ ﻣﻲ داده، ﻗﺮار اوﻧﺘﺎرﻳﻮ ﺗﻮان ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺳﺎل ﻫﺎي1959 ﻧﻴﺰ را ﺑﺮﺷﻤﺮ د. ﻣﺠﻤﻮﻋ روي ﺑﺮ ﻟﻮﻳﻦ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﺑﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺳﺎل1975 ﻣﻲ ﻛﺎر ﻣﻚ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺮد، آﻣﺎده ﺣﺎل در داﻧﻠﺪ ﻣﻮاد اﻳﻦ ﺳﺎزي ﺑﻮد. اﻳﻦ ﺑﺎﻳ ﻧﻜﺘﻪ ذﻛﺮ ﺷﻮد ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻫﻤﭙﻮﺷﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺪه ﻣﻨﺎﻃﻘ و ﺑﺮﻳﺪوود در ﻛﻪ ﺳﺎل1975 ﺷﺪه ﺑﺮرﺳﻲ اﻧﺪ، ﺑﺮاي ﺗﻨﻬﺎ50 را ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ از ﻣﻴﺰان ﭼﻪ اﻳﻨﻜﻪ و ﺷﺪه ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ دﺷﺖ از درﺻﺪ ﻣﻲ اﺳﺖ ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ داد ﺗﻌﻤﻴﻢ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪه ﻧﻮاﺣﻲ ﺑﻪ ﺗﻮان. * ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﻘﺎﻟﻪ اﻳﻦ از اﺳﺖ اي: Levine, Louise. D and Mary M. A. McDonald, 1977. "The Neolithic and Chalcolithic periods in the Mahidasht, IRAN, Vol.XV, pp.39-50. ** [email protected]

Upload: modares

Post on 18-Jan-2023

3 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

سدوره ی و و تی ید *ی ما

دانلدلوييس لوين و ماري مك

**دزاميثم نيك: ترجمة

)شناسي دانشگاه تهراندانشجوي كارشناسي ارشد باستان(

طق ااستقرارهاي پيش از تاريخ من ةنخستين بررسي فشردپيش از تاريخ ايران زير ، پروژةي از غرب زاگرس مركزيدمحدو

اين منطقه 1.بود 1959نظر رابرت بريدوود در سپتامبر سال آباد و همچنين برخي از هاي كرمانشاه، ماهيدشت و شاهدشت

ةژانوي 15 بررسي تا. شدميرا شامل اي كوچك هاي حاشيههدر ة، هنگام آغاز برنامادامه يافت و تا ژوئن همان سال 1960سال بررسي منظم ،توان گفتمي. انجاميدطول به ، زني و كاوشگمانهپيش از تاريخ ايران ةز تاريخ غرب زاگرس مركزي با پروژپيش ا

سال 15بريدوود و همچنين هايفعاليتاز پيش. آغاز شده استعبور از آن يافراد ديگري از اين منطقه يا بخشهاي ،پس از آن

1975اما تا تابستان سال ،2ها پرداختندو به ثبت محوطه كردند، رويكرد آغاز كردماهيدشت را ةسلطنتي اونتاريو پروژ ةكه موز

ةصلفابنابراين در . نشد بريدوود در منطقه تكرار ةبررسي فشردمناطق همجوار بسيار افزايش بررسي و كاوش در سال 15اين ريخ پيش از تابارة اي درو نشر مباحث بسيار گسترده يافت

هاية فعاليتنتيجدر گرچه . دش خاورميانه توسط بريدوود آغازهاي ديگران در اين بريدوود و بررسي وي و تالش مقدماتي .دبه سرانجام رسي 1975ماهيدشت در پايان فصل ةپروژ، منطقه

عد گاهنگاري و فضاييتوان در دو ببحث حاضر را ميماهيدشت بيش ةبا توجه به اينكه در پروژ 3.كردمحدود ) مكاني(

هاي كرمانشاه و ماهيدشت شناسايي شده محوطه در دشت 550از

تنها �،)خوانيمميماهيدشت را اين منطقه ،كه از اين پس(*استغاز نوسنگي با سفال تا عد زماني آكه در بشود بحث ميآثاري

از نظر مكاني نگارندگان، . گيردسنگي قرار ميمس ةپايان دورهاي هو ديگر دراند كردهت محدود ـخود را تنها به ماهيدش

را ــ به استثناي ارجاعات گهگاه ــ ريدوودشده توسط ببررسيكه مناطق ودـشيادآوري دباي .نداث قرار دادهـبيرون از بح

شده در هاي بررسيهو در 1959شده ماهيدشت در سال بررسيها فقط تا حدودي با يكديگر همپوشاني داشته و نقشه 1975سال

.تتلفيق هر دو بررسي اس ةدهندجا نشانشده در اينو ارقام ارائهخلقي مواد حاصل از سخاوت بريدوود كه با خوش ه دليلب

سلطنتي ةي مطالعه و انتشار در اختيار موزش را براياهبررسيرا نيز 1959هاي سال نتايج بررسي تواناونتاريو قرار داده، مي

1975سال متعلق به ةهنگامي كه لوين بر روي مجموع. دبرشمراين . بودسازي اين مواد دانلد در حال آمادهكرد، خانم مككار ميشده توسط بررسي كه همپوشاني مناطق شودذكر دنكته باي

تنها براي اند، بررسي شده 1975سال ي كه در بريدوود و مناطقدرصد از دشت محاسبه شده و اينكه چه ميزان از اين نتايج را 50 .توان به نواحي باقيمانده تعميم داد نامشخص استمي

:اي است ازاين مقاله ترجمه *

Levine, Louise. D and Mary M. A. McDonald, 1977. "The Neolithic and Chalcolithic periods in the Mahidasht, IRAN, Vol.XV, pp.39-50.

†** [email protected]

٣٨ سنگي در ماهيدشتهاي نوسنگي و مسدوره

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

مشخص 1959شده در بررسي سال گرفته كار هاي بهشيوهبا مبنا قرار دادن استفاده از سيستم 1975در بررسي سال . نيست

UTMمربعي كيلومتر 100هاي اي از مربع، تمام دشت به شبكهبراي 1:20000 دودهاي هوايي با مقياس حابتدا عكس. دشتقسيم

نظر به مورد ةو سپس منطق شدو تحليل ها تجزيهبيشتر شبكه هاي نمايان در پهندشتخودرو براي جستجوي كل محوطه ةوسيل

)landscape( براياهالي بومي از سرانجام . گرديدپيمايش در بررسي سال . شدوجو هاي احتمالي پرسيابي محوطهمكاناما براي . شدمنظم استفاده ن ةهاي پيمايشي فشرداز بررسي 1975

به . نسبت مناسب بوده، داليلي داريم اينكه بپنداريم پوششمان بهاهداف كشاورزي يا براي 1975استثناي مناطقي كه تا سال

هاي اند، تعداد بسيار كمي از محوطهشدت توسعه يافته به صنعتياز يهايكه بخشل نو دكتر روبين د اندنشدهبريدوود كشف

سهيا دو، تنها كردهشده توسط ما را پياده طي بررسي ةمنطقشده گرفته كار روشهاي به باكه را كشف نموده است محوطه .اندنشدهت منظم ما شناسايي أتوسط هي

در نتايجي كه ارائه خواهيم ، محدوديت مهم ديگربر روي ،زماني عدها در بدادن محوطهبراي شناسايي و جاي .دنمو

سنگي زاگرس اي نوسنگي و مسهسفالهاي منقوش شاخص دورهزارهاي سنگي اختياري حذف سفالهاي ساده و اب. ايمكردهكا اتّ

تا هنگامي . كمبود وقت براي مطالعه اين مواد بود دليلبه و، نبودسفالهاي منقوش اساساً ةر كند تصوير حاصل از مطالعكه فرد تصو

ةديگر اجزاي مجموع ةزمان و مطالعبسا گذر صحيح است، چه .يدفرهنگي جزئيات اين تصوير را اصالح نما

توالي سفالي اندسفال منقوش شدهگونه ص شش موفق به تشخي نگارندگان

سنگي قرار مسو نوسنگي هايدوره زماني ةدر فاصل گوياكه :دگيرنمي

نقش بچه فال باس: باي سراسفال با نقش بچه قورباغهو گزارش مقدماتي تپه 4اي سراب قبالً در گزارش جارموقورباغهمايه به ظروف اين نقش. است شدهتشريح و توصيف 5گوران

هاي ر و بدنهكوچك با كف تخت يا مدواستر محدود كمي مقع . در برخيو درمتر ضخامت داميلي 10 از ظروف معموالً كمتر ةبدن

نخودي با به رنگسفال خمير اين . ترندها ضخيمكف ها،نمونه .كاه و در نيمي از قطعات مغز سفال سوخته است ةچسبانند

مرطوب و سطوح دروني و بيروني داراي پوشش گلي دستهاي خرايي روي بخشنقش با رنگ قرمز اُ اين .استشده صيقلي

ظروف ةها معموالً روي زاويمايهنقش. تكار رفته اس صيقلي بهاي و لكه ايهبچه قورباغ تا )splatter( پاشيدهدر طيفي از الگوي

ي همچون چهارگوشها يهايار شكلـكشيده اجرا شده و با دقت بس .تده اسشدار ارائه م پيوسته با خطوط زاويهه يا دواير به

در گزارش ه از سفال، گوناين : بسفال با نقش هندسي سرا ةچسباننده و نحو ةماد و در شكل و 6گوران نيز توصيف شدهتپهتمام . اي سراب استمشابه سفال بچه قورباغه ،داخت سطحپر

باندهاي متشكل از ا اي بهاي منقوش سفال بچه قورباغهطرحر و خطوط زيگزاگ در قسمت كف و لبه سفال هاي توپمثلث

.است شدهجايگزين

تعداد :)ف اوليدو رد: 1تصوير (ب سفال با نقش خطي سرادست آمده است و ها بهكاوش دركمي از سفال خطي سراب

اطالعات محدودي را ،سطحي موجود سفالكوچك قطعات نظر به. دهدميپرداخت سطح ارائه ةوـفرم ظروف و نحبارة در سفال اتقطع. ترين فرم استمتداول ،شكلرسد فرم كيفيمي

قطعات لبه اغلب . ر و گاهي اوقات زورقي هستندبدنه مدوداراي سفال همچون اين. اندآنان برگشتهر و مقدار كمي از اندكي مقع

كاه ةخودي و داراي آميزه، نسفالي كه تاكنون بحث شد ةگوندو هاي هندسي و بچه تر از سفالها تا حدودي خشناما آميزه. است

متر ضخامت ميلي 10بيشتر قطعات داراي . اي استقورباغه. ناقص اكسيد شده استصورت و مغز سفال معموالً به هستندكمي از سفالها با پوشش گلي غليظ نخودي پوشيده شده و تعداد

بيشتر . اندحداقل برخي از آنان در قسمت بيروني صيقل شدهقطعه از سهرنگ مشكي روي . سطوح دروني ساييده شده است

خرايي منقوش سفالها با رنگ قرمز اُ بقيةكار رفته و هسفالها ب. كار رفته است به باندها ه درنقش در خطوط ضخيم و گا. اندهشد

اي هي با زاويه تند، طرحيهاها زيگزاگمايهترين نقشمتداولب ب و نوارهاي افقي عريض مورهاي موروزيه، لجناغي زير لب

.با الگوي صفحه شطرنجي نيز وجود دارد ينوارهاي. است

اين :)پائينيف يرد: 1تصوير ( سفيد روي سياه سفال با نقشهاي نمونهشامل ،خطي سراب نقشمانند سفال با هسفال

فرم ظروف ةدرباركه است سفال محدودي از قطعات كوچكتعدادي لبه در ميان آنها، . ددهدست ميبه اطالعات كمي را

اي به خارج برگشته ل به داخل و يك كف تخت با ديوارهمتماي متعلق به احتماالً ،تربرخي از قطعات سفالي ضخيم. وجود دارد

15-6ت قطعات سفالي از امضخ. هستنديواره عمودي با د يظروفقطعات سفالي با . متر استميلي 10طور متوسط هب ومتر ميلي

دانلدلوين و مك ٣٩

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

.سوخته است اغلبند و مغز سفال هستكاه، نسبتاً خشن ةآميزسطح بيروني سفال با يك پوشش گلي غليظ سياه يا رنگي

از صيقل كوچكي ةدر بيشتر موارد داراي نشان. است پوشيده شدهقطعات سفالي . ها صيقل آشكار استكه در برخي از نمونه هستند

در خطوطي به اغلبكه اند تزئين شدهبا رنگ سفيد ضخيمي هاي سه خطي يا گروه. است نشان داده شدهمتر ميلي 3-2پهناي

اج در دور ظرف بيشتر در قالب نوارهاي زيگزاگ، راست يا مو

البته . شيده شده استظرف با نقش پواستفاده شده و بيشتر سطح در مجموع. است زاگ با الگوي شطرنجي نيز معمولنوارهاي زيگ

شده در داراي پوشش گلي غليظ قرمز صيقلي ه،قطع سهيا دوداراي پوشش قطعات بقيةسطح دروني . سطح دروني خود هستند

.انددهش كار نشده رهاصورت بهيا است وگلي غليظ نخودي

.ماهيدشت )رديف سوم( هاي سفيد روي سياهو سفال) 2و 1رديف ( سفالهاي خطي سراب .1تصوير

را در ريدوود برخي از عناصر حلفب :)3و 2 تصوير( يسفال ج ةپروژ درشده هاي كشفسفالهاي سطحي تعدادي از محوطه

وي . است كردهذكر 1960-1959پيش از تاريخ ايران در سال هايي با پوشش گلي غليظ قرمز و اين سفال را به همراه سفال

و موقيعت قرارگيري آن در 7خود قرار داده 6صيقلي در مدل عناصر ، 7مدل ، مجموعه سراب و 5جدول گاهنگاريش بين مدل

سفالهاي منقوش از دو مجموعه بررسي بريدوود و . تاس يديعبماهيدشت با سفالهاي حلف در 1975هاي بررسي سال محوطه. سلطنتي اونتاريو قابل مقايسه است ةمطالعاتي موز ةمجموع

مشابه با سفالهاي بسيار خت سطح و نقوش پردا ةها در نحوسفالنمونه سفالهاي بررسي ماهيدشت نسبتاً سخت، . اين دو گروه است

ظريف تا كاه ةمعدني ظريف و گاهي با آميز هايبا ناخالصيسفالها . مغز سفال نخودي و كامالً اكسيد شده است. متوسط است

ي دارامتر ضخامت دارند و بيشتر قطعات ميلي 16تا 4بين بندي روي سطح داخلي خط .هستندمتر ميلي 12-8ضخامتي بين

برخي از سفالها احتماالً حاكي از اين است كه آنها با چرخ اندكي متمايل به با لبه يهايكاسه. اندند ساخته شدهسفالگري كُ

. ندهست ر، نيشگوني يا مسطحها مدولبه. داخل نيز معمول استاي در مجموعه دو مورد دكمهيا ي تخت، ديسكي و يككفها

هايي با سفال نخودي منقوش، ر ماهيدشت محوطهد. وجود داردبا پوشش گلي غليظ قرمز و پوشش گلي غليظ سياه نيز يسفالهاي

اين سفالها در فرم و خميره و همچنين تزئينات كامالً . وجود داردخط يا خطوطي با رنگ سفيد يا ،مايهترين نقشلمتداو. اندمشابه

سياه روي سفال با پوشش گلي غليظ قرمز و همان خطوط با .تي سفال با پوشش گلي غليظ سياه اسرنگ سفيد رو

كه در يك سطح خود پوشش يافت شدسرانجام سفالهايي و بر سطح ديگر پوشش گلي غليظ سياه را نشان گلي غليظ قرمز

حاكي از اين است كه اين ،ترهاي بيشتجزيه و تحليل. دهندميسفالهاي بابا پوشش گلي غليظ قرمز يا سياه بايد هاگروه از سفال

عالوه بر . دعنوان يك گروه واحد در نظر گرفته شون حلف بهپوشش گلي اين گروه سفالي ،ها مشابه استبسياري از فرم اينكه

۴٠ سنگي در ماهيدشتهاي نوسنگي و مسدوره

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

. هاي حلف قابل مقايسه استكار رفته روي سفال با رنگ بهنيز شود تصديق ميكشف شماري از قطعات سفالي بااين پيوستگي

به يك طرف با نقوش شبيهپوشش گلي غليظ قرمز در در آنها كه در نهايت، . شده استنخودي در سوي ديگر تلفيق ةحلف در زمين

دهد كه آنرا يك سفال را نشان مي ،هاي ارائه شدهنمونه تمامي .ناميمميسفال جي

ارتباط آشكار و نزديك ميان سفالهاي نخودي منقوش و با وجودش گلي غليظ در ماهيدشت، تعداد كمي از ـبا پوش يسفالهايبراي سفال با پوشش گلي غليظ در خارج از هاي مشابهنمونه

هاي ميداني و مقاله سال بريدوود در فعاليت. توان يافتمنطقه مي

به شباهت ميان سفال با پوشش گلي غليظ قرمز ،خويش 1960ت آمده از ـدسبه ،يقل پراكندهـص با يماهيدشت و سفالهاي

اشاره ، سفال حلفي دارايهاي توالي آموك در اليه E و Dيازهاف درقرمز را ةزمينپركينز استفاده از رنگ سفيد روي 8.ده استكر

از ،عبارت ديگربه 9.سفالهاي گاورا و ارپاچيه متذكر شده است جودوذكري وجود سفال با پوشش گلي منقوش در بناهليك

ه سفال منقوش با پوشش گلي آشكار است ك ،در مجموع 10.ندارد اگر در همه جا ظاهر شده باشد، يك عنصر فرعي درظ، غلي

.تحلفي خارج از ماهيدشت اس ةمجموع

رنگ گرنشان ردهندة پوشش گلي غليظ قرمز يا رنگ قرمز است؛ قسمتهاي سياه توپقسمتهاي هاشورزده نشان. سفالهاي جي ماهيدشت .2 تصوير

.رنگ استاي متمايل به خاكستري كمنقطه نشانگر رنگ قهوهاي متمايل به سياه و سياه؛ قسمتهاي نقطهاي، قهوهقرمز متمايل به قهوه

دانلدلوين و مك ۴١

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

.جي ماهيدشت و مناطق همجوار فسفالهاي منقوش نخودي ظرو .3تصوير

برخوردمان با اين گروه : )4تصوير (د سفالهاي مرتبط با عبيهاي سفالي پيشين گروه اززده و گذراتر اي شتابسفالي تا اندازه

هاي گروهمراتب بهتر از كه پديده عبيد به؛ به اين دليل استدر حال حاضر سفالهاي عبيدي . سفالي پيشين شناخته شده است

توان به دو زير گروه سفالي دست آمده از ماهيدشت را مي بهنخستين گروه سفالي عبيد، سفالي با آميزه گياهي . كردتقسيم

سطح . ير استاز خشن تا كامالً ظريف متغ آن است كه آميزه. ايان استـناچيزي در آن نمذهاي ـال مات و اغلب منفـسفف ـخوبي در طيبه ها مايهشـرگه است، اما نقفال رگهـس گـرنتجزيه . هاي عبيدي شناخته شده در زاگرس قرار دارندمايهشـنق

.تها تاكنون انجام نشده اسمايهو تحليل دقيق نقشخوبي در طيف سفالهاي به دومين گروه سفالي گرچه

ا از نظر جنس و خميره داراي اختالف ام ،گيردعبيدي قرار ميريف از مواد معدني يا اين سفال داراي آميزة بسيار ظ. است

سطح . شده با اندكي ناخالصي يا فاقد ناخالصي استگياهان خرد ةهاي با آميزمشابه سفال ،آن ضخيم سفال مات است و رنگ

گابي ياسه ةهاي دوراين سفال به سفال. رگه نيستگياهي رگه ةتا به سفالهاي با آميز 11تر استنزديك Vc مشهور به گيان ةدور

وش سفال منق. طور كامل قابل مقايسه نيستبه كاه، اما و اقي هرگز برّ ،پخته شده كامالًماهيدشت حتي هنگامي كه

در واقع، . متأخر را ندارد ةهاي دو دورشاخص محوطهدرخشش .وجود نداردهاي ماهيدشت اق در محوطهسفال منقوش بسيار برّها، شود كه شماري از محوطه اشاره دايدر اين بحث ب

دي نشان ـاط با سفالهاي عبيبـدر ارتسفالهاي فشاري دالما را

از نظر تكنيكي خارج از ،اين سفالهاي فشاري دالما. دهندميارتباط آشكاري را ،بررسي كامل .گيردسفالهاي منقوش قرار مي

.ددهميان سفال دالما و دو زير گروه سفالي عبيد نشان نميدر مواد فرهنگي VI هاي منقوش گودينسرانجام، سفال

چند قطعه سفال در دهسوار، 12.كمياب است بسيارماهيدشت اما اين سفالها . اوروك، نمايان است ةاي با اليه قوي دورمحوطه

د ـتر عبيراري قديميـهاي استقبا اليه يهايندرت در محوطهبه .آينددست ميبه

)1جدول ( گاهنگاري نسبي و مطلقون ـتاكنون ترتيبي از سفالهاي گوناگون در يك ست هر چند

متعدد و دست نيامده است، نكاتبه گاري از يك محوطه ـنهـالي ،رواز اين. ها موجود استبراي آغاز و پايان توالي قابل اطميناني

ه كه سفال با نقش بچنشان داد اي گوران و جارمو كاوشهها ترين دورهقديمي متعلق به اي و هندسي سرابقورباغهخوبي به عبيد در پايان اين توالي ةدور هر چند جايگاه 13.هستند

اما، . و ديگر نيازي به مستند نمودن ندارداست اثبات شده .دشده نيز وجود دارشناختههاي لمشكالتي در ارتباط با اين سفا

اي، هندسي ، بچه قورباغهاهلسفااين چهار گروه اول از در ميان . همگي كميابند ،سراب، خطي سراب و سفيد روي سياه

يك قطعه براي هر اها اغلب بهاي بررسي ما، اين سفالدادهدو 1975در حالي كه بررسي سال . اندمحوطه نشان داده شده

قبالًكه افزوده است هايي محوطه را با اين سفالها به محوطههاي مجموع تمامي محوطه. شده بودند توسط بريدوود يافت

ين موضوع در تركيب با ا. ه محوطه استتنها نُ ،اين سفال داراي

۴٢ سنگي در ماهيدشتهاي نوسنگي و مسدوره

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

شدن روي سطح رنگ قرمز كه تمايل به ناپديد ةندشوماهيت زايل .دانگيزبرمي يمدل پيشنهادي را در اعتبار كّدارد، ش سفال

با در نظر گرفتن توصيفات فوق، توالي ذيل را نگارندگان اي و هندسي ها، بچه قورباغهترين سفالقديمي. كنندپيشنهاد مي

همزمان نيستند، تنها در يك كامالً هارچه اين سفالگ. تسراب اسمحوطه از ماهيدشت و در تپه سراب با يكديگر و در چهار محوطه

والي تپه گوران در ت. دست آمده استبه جدا از هم صورتبه اما ،شوداي پيش از سفال هندسي نمايان ميسفال بچه قورباغه

نوسنگي دوام آورده و سبك بچه دورة ةباالي نهشتتا هر دو .تتر شده اسكاملاي در طول زمان قورباغه

دو گونه سفالي ديگر، خطي سراب و سفيد روي سياه، در اي از نظر زماني متأخرتر به گوران ظاهر نشده و تا اندازهتوالي

به تعدادهر دوي اين سفالها در توالي سراب . رسندنظر ميديگر با سفال ةچهار محوط در ميان. اندهدست آمدبه يمحدود

دست به اي خطي سراب، از دو محوطه سفالهاي بچه قورباغهديگر سفال جي و در يك مورد ةكه از دو محوطدر حالي ،آمده پنجدر ،سفال سفيد روي سياه. تهاي عبيدي ارائه شده اسسفال

ةاين سفال در تپه سراب و يك محوط. محوطه ظاهر شده استاي و در يك محوطه به همراه سفال با نقش بچه قورباغهبه ديگر

به سنگي مس ةديگر در كنار سفالهاي دور ةتنهايي و در دو محوطهاي كمي با هتشبامتأسفانه در حال حاضر . است مدهدست آ

. سفالهاي خطي يا سفيد روي سياه خارج از ماهيدشت وجود داردكاه ةبا سفال منقوش با آميزرسد سفال خطي سراب نظر ميبه فرم سفالهاي 14.قابل مقايسه است قديم گاف از لرستان ةگون

قرابت ةدهندنشان، و تزيينات سفال) شكلكيفي هايكوزه( خطينقوش بسيار محدودتر از گسترةاما ،15استسامرا /با حسوناشدة مرتبط با اين فازها در پيش از تاريخ بنديهاي طبقهمجموعه

.النهرين استبين. گزارشي از سفال سفيد روي سياه در انتشارات موجود نيست

طيآباد اهشيان در نزديكي ش ةيك محوطه در در دراين سفال ديگر ةدو قطع. دست آمده استبه 1960بررسي محوطه در سال

ةگابي در درسه Cاي تپهفال سفيد روي سياه در بافت حاشيهاز س 16.تكنگاور به دست آمده اس

.كاه ةو رديف باال، سفالهاي با چسبانندد. تسفالهاي منقوش عبيد ماهيدش .4تصوير

دانلدلوين و مك ۴٣

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

سفالهاي خطي و سفيد روي سياه سراب به سبب نبودشان كه يهايدر محوطه وجودشاندر گوران، كميابيشان در سراب،

دقيقشان با سفالهاي راي سفال جي نيز هستند و ارتباطدانوسنگي جديد مناطق ديگر، احتماالً بيانگر فازي از فازهاي متأخر

،بر اساس مدارك موجود 17.نوسنگي در ماهيدشت هستند ةدورسفالي همزمان هستند يا يكي از ديگري ةاينكه اين دو گون بيان

ممكن وجود اين،با . رسدنظر ميبه ممكن تر است، غيرقديمينوسنگي جديد در ماهيدشت وجود يچند فاز سفال است يك يا

.اندداشته باشد كه تاكنون ناشناخته باقيمانده. ايمسنگي را جي ناميدهمس ةترين سفال منقوش دوركهناغلب ، با اندكي اغماض براي يمبيان كردكه پيش از اين همچنان

را با سفال حلف تين سفال ارتباطا، حداقل بخشي از ايهانمونهاين سفال شايد . داردالنهرين در طرح و روش توليد شمال بين

زاگرس مركزي از سفال حلف در بومي ايگونه ةبهترين نموندر دو محوطه با سفال در بعد تداوم محوطه، سفال جي . باشد

12ر دو محوطه با سفال سفيد روي سياه و در ، دخطي سراب صورتبه اين نوع،البته . دست آمده استبه تنهايي به محوطه

به ال نوع عبيد يافت شده كه احتماالًبا سف يهايمكرر در محوطه .سبب پيروي گاهنگارانه بوده است

اين . سفال عبيد است ،شدهآخرين گروه سفال منقوش بحثماهيدشت است، هاي منقوشترين سفالگروه سفالي كه از متداول

اما تاكنون در جزئيات با ؛گيرددر سنت سفالي عبيد قرار مي، اين شد بيانكه چنانآن. هاي مشابه، مقايسه نشده استمجموعه

Vc گيان/گابيسفال در تكنيك ساخت با سفالهاي منقوش سهيكسان نيست و همچنين آشكارا از سفالهاي سياه روي نخودي

ايگونه ازشايد اين سفال بتواند بهترين نمونه . شوشان متفاوتند .دبومي در يك سنت گسترده باش

هاي عبيد نامشخص لتمايز گاهنگاري سفا كتاكنون مدارسلدوز مقدم بر ةگابي و توالي درهاي دالما در سهسفال. است

آغاز و سفال منقوش دالما در تپه گيان در 18سفالهاي عبيد استادامه يافته كه بر Vc ةدست آمده و به دوربه Vb ةتوالي دور

اما فاقد سفال دالمايي ،انتشارات آن همچنان عبيدي استاساس كنيم، اما تا ر ميماهيدشت تصو ما موقعيتي مشابه را در 19.است قطعي ي، بعيد است كه پاسخشودها كاوش نكه اين دادهزماني

.شود آشكارله أبراي اين مسر اساس اي بهندسي و بچه قورباغهتاريخ مطلق سفالهاي

. تشده اس مشخصن از سراب و گوران كربراديوهاي تاريخست كه محوطه حداقل از اين ا هاي مطلق تپه سراب حاكيتاريخ

سفالي بچه ةگون م داير بوده است و دو.ق 5650-6000از سفال بچه 20.اندهظاهر شداسر توالي و هندسي در سراي قورباغهگوران تپه M ةو سفال هندسي در الي O ةاي در اليقورباغه

. اندادامه يافته Dةنمايان شده و تا انتهاي توالي نوسنگي در اليرتنسن با استفاده از تاريخ راديوكربن در گوران و ارتباطات مو

و Oاستقراري ةم را براي الي.ق 6100ناسي، تاريخ ـشگونههاي براي فاز بنابراين 21.تاس كردهتعيين D م را براي.ق 5500

م .ق 5500-6000تاريخ ،هندسي در ماهيدشتاي و بچه قورباغه .رسدمعقول به نظر مي

ميانه يا به احتمال حلف ةكه يك پديد، ظهور سفال جي، در حال حاضر. ، تاريخ تقريباً مشخصي داردبيشتر جديد است

نيم هزاره براي سفالهاي خطي سراب و كردنبا رها نگارندگانم را براي آغاز اين دوره پيشنهاد .ق 5000سفيد روي سياه، تاريخ

تاريخ . عبيد اندكي دشوار است ةگذار از سفال جي به دور. كنندمياز سفال دالما و بافت آن ما به تحليلزيادي اين انتقال تا حد

اي غير از اينكه شانهمواد حاصل از تپه دالما هيچ ن. استوابسته فيروز و پيزدلي قرار دارد، هاي سفالي حاجياين دوره بين مجموعه

م .ق 4000-5000اين مواد را به ،هملين 22.است نكردهفراهم چرا كه تنها ؛محتاط بود داما در اين ارزيابي باي. نسبت داده است .م است.ق 4036 ± 87 ،تاريخ از دالما تپه

زير مواد ،گابيسه B دالما در تپه ةهاي ضخيم دورنهشته ،گابيهس C ةدر تپ. گابي قرار داردسه ةفرهنگي مجموعه دور

نمونه سه دالماست، ةتر از مجموعآباد كه قديمينهش ةمجموعر سه با يكديگر و بر كه ه كندميارائه را كربن قطعي راديو تاريخ

4200گروهي در حدود هااين نمونه. نگاري استوارندموقعيت اليهرسد كه مواد فرهنگي دالما بيش بنابراين به نظر مي 23.تم اس.ق

ةهزار ساله قرار گيرد، محدود به پايان هزار ةاز اينكه در يك دور .م است.پنجم ق

دست به در ماهيدشت سفال دالما و سفال عبيد با يكديگر كه جايي ؛نيز صادق است اين موضوع در تپه گيان. اندآمده

سفالهاي نوع عبيد به ةبهاي مطلق مشاسفالهاي دالمايي در اليهبخشي كوچك اما مشخص از در نهايت، در .است دست آمده

گابي، سفالهاي منقوش نوع عبيد دالمايي تپه سه ةهاي دوراليهگابي جديد سه ةكه هر دو از سفال منقوش دور ظاهر شده است

الهاي ها به سفمايهو نقشخميره، رنگ متمايزند، اما از نظر .دماهيدشت و تپه گيان مشابهن

شده كه سفالهاي دالمايي يافت دهدنشان ميهمه اين موارد شده در عبيدي يافت ةاز ماهيدشت حداقل با قسمتي از مجموع

۴۴ سنگي در ماهيدشتهاي نوسنگي و مسدوره

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

م .پنجم ق ةاين مكان همزمان است و تاريخ ثابت پايان هزاراينكه اين .براي ظهور سفال عبيد در ماهيدشت معقول است

اولين ظهور سفالهاي نوع عبيد است يا اينكه ةدهندتاريخ نشاناند، سفالهاي عبيدي پيش از ظهور سفالهاي دالما حضور داشته

مانند آغاز آن ه يان دوره عبيدپا. تنامشخص باقيمانده اسگابي مهمترين سه/مواد فرهنگي توالي گودين. استنامشخص

، شدكه اشاره گونههمان 24.است در اين بارهمنبع براي بحث ما . شده است م آغاز.ق 4100كنگاور در حدود ةدالما در در ةدور

آباد و گابي، طاهرآباد، حسينهاي دالما، سهمواد فرهنگي دورهطور به كه ، Vگودين ةاين تاريخ و پديد ةمياننوش را در چشمه

اين تمامي . ايمگذاري شده، قرار دادهم تاريخ.ق 3200تقريبي به هاي قابل مالحظه در نهشته ةواسطبه آباد، دوره به غير از طاهر

تقسيم رسد ميبه نظر . شده استگابي مشخص گودين و سه 100ختصاص دادن هاي برابر با ابه بخش ،مورد بحث ةسال 900

هاي ديگر سال براي هريك از دوره 200آباد و طاهر ةسال به دورعبيد جديد است، ةآباد فازي از دوررطاه ةدور. منطقي است م به پايان.ق 3600كنگاور در حدود ةعبيد در در ةبنابراين دورعبيد در ةبه اينكه دو فاز پس از دور با توجه. رسيده استاست، دانستن اينكه تاريخ نشدهي يخوبي شناسابه ماهيدشت

عبيد در كرمانشاه است يا ةدهندة پايان دورم نشان.ق 3600 .تاريخ پايان عبيد را جديدتر قرار دهيم، دشوار است بايداينكه

ها و تراكم استقرارتوزيع محوطههاي هر دوره در ماهيدشت محوطه تعداد ،2 جدول درآنچنان كه

تر دشت در طول زمان وجود نمايان است، تمايل به اسكان متراكممطلب كمي نوسنگي ةهاي دورپراكندگي محوطه ةدربار. دارد شايد. هايمان بسيار كوچك استكه نمونه چرا كرد؛توان بيان ميبرداري و نمونه شيوةبه هم اين موضوع را بتوانزيادي ةدازتا ان. ادهاي فرهنگي متأخر نسبت دتر زير نهشتهدفن مواد قديميهم

مان براي يافتن تواناييضعف در ،شايد سومين عامل وجود اين،ا بشده ست كه پيشنهاد ارائها كنون آشكارا. دهاي قديمي باشمحوطه

كه رسوبات ناشي از كم شدن سرعت جريان ،فاينزي -اتوسط ويت. صحيح است 25،دادهن سال گذشته رخ ميارودخانه در طول هزار

بررسي سال ة عنوان بخشي از برنامبه ل نو د سكارهاي بروك ،متر رسوبدو اسالمي ةست كه از آغاز دورا از آن حاكي، 1975

ةهاي دوراگر بسياري از محوطه 26.سطح دشت را فراگرفته استهاي زماني نسبتاًٌ كوتاهي مسكون نوسنگي، كوچك و براي دوره

مانده چندان زيادي از آنان تاكنون باقيههاي نتپه پسبوده باشند،

ةبارچيزي كه در تنها. باشد كه بر فراز رسوبات فعلي نماياناين است كه آنها ،توان گفتهاي اين دوره ميپراكندگي محوطه

زهكشها در هـمحوط. اندبه بخش خاصي از دشت محدود نبودهكه انديافت شده هاييسو و چشمههداد قرـ، در امتمرگ رودخانه

.كننداطراف دشت را مشخص ميي هامرز مخروطه افكنهدر ها ميزان باالي خطا، افزايش شمار محوطه حتي با فرض

محوطه 61در مجموع . سنگي قابل توجه استمس ةآغاز دورها در پراكندگي اين محوطه. شدسفال جي شناسايي ةبراي دور

45 27).4تصوير ( هاي زهكشي جديد نسبتاً جالب استخاكست دبه با زهكش نسبتاً مناسب يها در خاكهايدرصد از محوطه

صورت غير قابل تغييري به به اين وضعيتي است كه . اندآمدهها در خاكهاي مشابه قرار درصد محوطه 46عبيد جديد كه ةدور

هاي با سفال به هر حال ويژگي محوطه. دارند، تداوم يافته استي با زهكشي يها در خاكهادرصد محوطه 35ست كه ا جي اين

دار به مرتفع شيبهاي درصد آنها در زمين 20ضعيف و فقط .انددست آمدهبه نسبت زمينهاي گود،

ةكه هر محوط كنيماضافه ،حقيقي هنگامي كه به اين ارقامِسفال جي در بستر وادي يا نهرهاي كوچك واقع شده است، حتي

توانيم هاي واقع در زمينهاي مرتفع، ميبا در نظر گرفتن محوطهها ثابت و مناسب براي مكان محوطه تصور نماييم كه منبع آبِ

.بسيار مهم استهاي طور محسوسي با پراكندگي محوطهبه اين وضعيت

الگوي اوالً افزايش تراكم). 5تصوير ( عبيد در تضاد است ةدور 61 ،ترقديمي ةكه در دور جايي زيرا .استقرار بسيار مهم است

ها تعداد محوطه عبيد ةدر دور، شودمحوطه در دشت مشاهده ميهمانطور كه گفتيم، . رسدعدد مي 116به و تقريباً دو برابر شده

با زهكش مناسب قرار يها در خاكهايدرصد اين محوطه 46 20به كم زهكشي اب ياما تعداد روستاهاي واقع در خاكهاي. دارند

هاي هاي قرار گرفته در زميندر حالي كه محوطه ؛درصد رسيدهدر اين، با وجود. رصد از كل مجموعه رسيده استد 34مرتفع به

بع آب كافي حال حاضر بيشتر محوطه از منابع آب يا حداقل مندر ديرين يجديد كوشش. است دور ماندهبراي اهداف كشاورزي

ات ـمطالع. كندرا تأييد مي لگوي استقرارا ، اينايران يشناساقليم را مداركي ،زاگرس مركزي )palaeolimnology( شناسيدرياچه

ةكه با دور دهدنشان ميپس از يخبندان » هواي مطلوب«يك از Altithermal( يا عصر آلتيترمال 28اروپا )Atlantic( آتالنتيك

age( توالي گرده 29.ت دارداز آمريكاي شمالي مطابق يبخشهاي- فسيلهاي گياهي وجود هاي گياهي درياچه زريبار و ميرآباد و

دانلدلوين و مك ۴۵

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

)plant macrofossil( و آغازيان )diatoms( از اعماق درياچهاز يدماي گرمترم .ق 6000 حدود كه ازدهد نشان ميزريبار

هاي بارندگي براي داده .است حاكم شدهمنطقه بر دماي امروز

رسد كه از آغاز دوره گرما تا حدود اما به نظر مي. تفسير دشوارترندتر از امروز بوده يا حداقل در اي خشكم منطقه تا اندازه.ق 4000

30.معرض نوسانات بارش بوده است

.سنگي دشتهاي كرمانشاه و كنگاورهاي نوسنگي با سفال و مسگاهنگاري پيشنهادي دوره .1 جدول النهرين جنوبيبين دهلران تاريخ اانهرين شماليبين كنگاور كرمانشاه3000

؟

عبيد ؟

سفال جي

Vگودين VI گودين

3100

3200

3300

3400

3500 VIIگودين

3600

عبيد شمالي

3700

4عبيد

طاهر آباد3800

بيات 3900 سه گابي

4000

4100

3عبيد

دالما4200

مهمه4300

شهن آباد4400

4500

4600

حلف 2عبيد خزينه4700

4800

4900

5000 5100

سبز 1عبيد

حسونا

سياه روي سفيد خطي سراب

5200

5300

5400

5500

KS 298 آدامز

5600

محمد جعفر هندسي سراب سراباي بچه قورباغه

5700

5800

جارمو 5900 6000

۴۶ سنگي در ماهيدشتهاي نوسنگي و مسدوره

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

.تيك محوطه اس ةدهندهر خط عمودي نشان. سنگي در ماهيدشتهاي دوره نوسنگي و مسمحوطه ةدهندجدول نشان .2 جدول

ت بارش يا كاهش دما يا هردو، افزايش و تثبيدليل به شايد بر م .ق 4000يافته در حدود مؤثر افزايش با رطوبت ايدوره

سازي آب و هوايي هلوسن زاز اين با يهايبخش .شدغالب منطقه شدهمدارك مستقل از نقاط ديگر ايران تقويت ر اساس قديم بمنطقه در آغاز اند كه دهكرققين در خليج فارس پيشنهاد مح. استم .ق 4000هلوسن گرم و خشك بوده و پس از حدود ةدور

)sedimentation( گذاريالگوهاي رسوب 31.است شدهتر مرطوبست كه در طول ا از آن رق خليج فارس حاكيشدر قسمت شمال

م به .ق 4000اي كه در حدود دورهــ روي هلوسن قديمپيش ةدورهواي امروزي ارتفاعات زاگرس تر از هوا خشك ــاتمام رسيدهمداركي براي نيز بوبك ي به نامشناسريختزمين 32.بوده است

پس از يخبندان در شمال ايران )hyperarid( اي هيپراريددورهاين دوره عنوان تاريخ پايانيبه م را .ق 4000او 33.مركزي يافتي ـناسـشليمـاقهاي ديرينداده از. كردنهاد ـك پيشـطوالني خش

ةدور در تـماهيدش شود،مي نتيجه هاو پراكندگي محوطهكه در هزاره پنجم كردتدريجي را تجربه افزايش دماينوسنگي اين وضعيت مطلوب كه گرم اما . اي با دماي مطلوب رسيدبه دوره

خواني هم با مقياس وسيع الگوي استقرار سفال جي ،خشك بودندرت به كه ي ا در زمينهايهمحوطهبر اساس آن، الگويي كه . دارد

ابع قابل كنند، يا در نزديكي منيا رطوبت حفظ مي اندشدهزهكشيتوانستند آبياري در مقياس كه مي يجاي اند؛واقع شده استفاده آب

فتاُ م.ق 4000در حدود . سرمايه انجام دهند كوچك را با حداقلكه براي تأثير گذاردن بر پتانسيل به وجود آمد يمحسوس يدما

در همين زمان . كافي نبود كشاورزي از نظراساسي منطقه كه سبب رهايي الگوي ايجاد شدافزايش محسوسي در رطوبت

بسياري از .شداستقرار از وابستگي به آب زيرزميني و آبياري متروك ،شدهزهكشي ندرتبه هاي واقع در خاكهاي محوطهكه درصد بااليي از آنان ي شكل گرفتجديد ايههو محوطشدند

. آبياري قرار دارند هكشي مناسب و دور از هر منبعدر خاكهاي با زبدون تغيير بنيادي در آب و هوا اجازه داد تا ةيافتوضعيت بهبود .دقه بزرگتري زير كشت ديم قرار گيرمعاش، منطاساس امرار

خاك خوب داراي يهابه زمين يهمچنين با جابجايبه محصوالت گياهي يتدر مرغوب افزايشياحتماالً ،شدهزهكشي

بنابراين 34.بود نامناسب ،زمينهاي غرق آب در كهوجود آمد ماهيدشت بدون تشديد در اساس الگوي معيشت، قادر به

اين . شدهاي پيشتر دوره نسبت بهپشتيباني جمعيت بيشتري هاي تقريباً دو برابر محوطهها كه محوطه تعدادافزايش جمعيت در

.تمنعكس شده اس ،شدندترِ سفال جي قديمي ةدورمعني بازگشت به به است و ايتنها مقدمه ،تفسير فوق

كه آب و كنيمبلكه پيشنهاد مي. جبرگرايي آب و هوايي نيستهاي انطباقي انسان در ري است كه بر نظامهوا يكي از چند متغي

.مؤثر بودسنگي هاي نوسنگي و مسدورهمناطق مرتفع ايران طي گذار بر ارزيابي ديگر متغيرهاي تأثير ،ا مدارك موجودبگذار بر هاي انطباقي تأثيرروش نظام هاي انطباقي، يانظام

تحليل مقدماتي اندازه و توزيع . الگوهاي استقرار، دشوار استبرخي از ،سفال جي ةدر دور دهد كهنشان ميها محوطه

دانلدلوين و مك ۴٧

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

رسند كه اين وضعيت تا فازهايهكتار مي پنجتقريباً به استقرارهاهاي تپه دردر حالي كه دو نوع سفال . يابدعبيد جديد استمرار مي

ين شود، آنها در چنظاهر مي) هكتار 10مشتمل بر (ر حتي بزرگتي هستند و حاكي ااي چند دورهمواردي تنها يك دوره از محوطه

شده سكونم اين فازهاي قديم ه تمام محوطه دراز اين نيست كهكتار پنجهاي با مدارك خوبي براي محوطه وجود اين،با . باشد

ه تمام محوطه طي اين فازهاي قديممساحت وجود دارد كه مراتب لآغاز سلس ،رسدبنابراين به نظر مي. اندشده يسكونم

سفال جي است و ةدور ،دشت ةاستقرار در ارتباط با سكونت فشردشده هاي بررسيهاي بزرگ در تمامي بخشظهور اين محوطه

عنوان نقاط به است كه بايستي عملكردشان را اياندازهبه دشتو موضوع ين ا. ودتر پيشنهاد نمبنياد گستردهامركزي الگوي روست

هاي متناوب بين ماهيدشت كنشهمچون برهم يديگر موضوعاتر اطراف مبنايي براي كارهاي آينده د عنوانبه و مناطق همجوار،

35.شدكرمانشاه حفظ خواهد

.نشدند بازديد 1975است كه در 1960بررسي هايمحوطه ،هامثلث .1975و 1960 هاي سالدربررسي سفال جيداراي هاي محوطه .5 رتصوي

۴٨ سنگي در ماهيدشتهاي نوسنگي و مسدوره

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

هاي عبيدي با محوطه ،هاي درون دايرهقطهن. شناسايي شد 1975و 1960 هايهاي سالررسيبهاي عبيدي ماهيدشت كه در محوطه .5 تصوير

.سفال دالما است

هانوشتپي1. Braidwood, R. j., 1960. Preliminary investigations concerning the origins of food-production in Iranian Kurdistan , Brit. Assoc. Advan. Sc 17, pp.214-18; Braidwood, R. j., and B. Howe, and C. A. Reed, 1961. The Iranian Prehistoric Project, Science 133, PP. 2008-10.

:براي كتابشناسي نگاه كنيد به. 2

Levine, L. D., 1974. Archaeological Investigations in the Mahidasht, western Iran-1975, paleorient 2, pp. 487-90; Levin, L. D., 1974. The Mahidasht Project, Iran XIV, pp. 160-1.

:در شدهمنطقه مورد نظر و بررسي) 2نوشت نگاه كنيد به پي. (3 (Levin, 1974 and 1976) 4. Braidwood, R. j., and B. Howe, et al., 1960. Prehistoric in Iraqi Kurdistan, S.A.O.C.31, pl. 15.

دانلدلوين و مك ۴٩

1388س، سال اول، شماره دوم، پاييز و زمستان شناسي مدر هاي باستان پژوهش

5. Meldgaard, J., and P. Mortensen, and H. Tharne, 1963. excavations at Tepe Guran, Luristan, Acta Archaeologica XXXIV, pp. 97- 133. 6. Meldgaard et al., Guran, fig. 18. 7. Braidwood, R. j., 1960. Preliminary investigations concerning the origins of food-production in Iranian Kurdistan, p.216. 8. Braidwood, R. j., and L. Braidwood, 1960. Excavation in the plains of Antioch. І. The Earlier Assemblage, O.I.P. LXI, PP.160-2. 9. Perkins, A.L., 1949. The comparative Archaeology of Early Mesopotamia, S.A.O.C 25, p. 24. 10. Braidwood and Howe, 1960. prehistoric investigations, PP.33-4. 11. Youang, Jr., T.C., and L.D. Levine,1974. Excavations of the Godin project: Second Progress Report, R.O.M. Art and Archaeology Occ.Paper 26. 12. Youang, Jr., T.C., 1969. Excavation at The Godin Tepe: First Progress Report, R.O.M. Art and Archaeology Occ. Paper17; Youang and Levine, 1974. Godin П.

رةبـا مشـكالت در برخـي ،گابيتپه و سهنگاري در گودين هيكشف تسلسل البحـث در به اين مقاله . ايجاد كردپيش از تاريخ غرب ايران طي هزاره چهارم

نخست، بازسـازي پيشنهادشـده .شودذكر د، اما دو نكته بايپردازدنميباره اينكه ابتدا منتشـر شـد ن هنگاميكاتوسط مك V نگاري گياني اليهختشناگونه

با هاي مطلقهايِ بر اساس اليهزير بخش. است شدهاكنون رها مفيد بود، اما تا dV(بنابراين، براي مثال گيان . شده است تداخل مواد گوناگون نشان داده

ز اين ا. است ІІІو گودين VI ، گودينIX حاوي موادي از گودين) متر 8-10و VI پرسـيد كـه آيـا گـودين يـد اكنون با. آيددست ميبه مورد دومين نكته

نـد يـا اينكـه كـامالً مجـزا مرتبط بـه دوره عبيد Vdگيان VI گودين ؤلفهمكه اين مسئله حل شود برخوردمـان بـا آنـان ماننـد واحـدي زمانيتا . هستند

.ايممبحث سفال مرتبط با عبيد ننموده مجزاست و اين مواد را وارد13. Braidwood and Howe, prehistoric investigations; Meldgaard et al. , Guran. 14. Goff, C.L., 1971, luristan befor the Iron Age, Iran IX, fig. 2: I, 3-5.

هاي سفال خطي سـراب توصـيف شـده مايههاي مشابه با نقشمايهنقش. 15 :راست د

P. Mortesen, 1970. Tell shimshara: The Hassuna Period, fig. 67, a-e, fig.81, a,g,k, fig.92, a-e. 16. Levine, L.D., and C. Hamlin, 1974.The Godin Project: Sehgabi, Iran, PP. 211-13.

:به نك. 17Mortensen, 1974. A Survey of Prehistoric settlements in Northern Luristan, Acta Archaeology 45, pp,1-47

احتمـال وجـود كـه كـرده پيشـنهاد مورتنسن بر اساس مـداركش از هلـيالن پوشش گلي غلـيظ قرمـز امـا دشت را كه با سفالمدت در ماهيازهاي كوتاهف

شـباهت ةواسـط به . نظر داشتمدبايد شود،بدون سفال منقوش مشخص ميجديـد و ز با فاصله تمـامي فازهـاي نوسـنگي سفال با پوشش گلي غليظ قرم

هـاي سـطحي بـه هسنگي قديم در ماهيدشت، شناخت چنين فازي از دادمس .اي دشوار استهاي تك دورهاستثناي محوطه

18. Dyson, Jr., R.H., (R.W. Ehrich, ed, 1965), Problems in the Relative Chronology of Iran, 6000-2000 B.C., in Chronologies in old World Archaeology, pp.215-56. 19. Contenau, G. and R. Ghrishman, 1935. Fouilles deTepe Giyan. 20. Radiocarbon 5,1963, pp.91-2. 21. Mortensen, P., 1964, Additional Remarks on the Chronology of Early Village-Farming Communities in the Zagros Area, Sumer XX, pp. 28-36 and Fig. 8. 22. Hamlin, C., 1975, Dalma Tepe , Iran XIII, pp.111-27.

سسه سيموت سونيان تهيـه ؤاستنوكنرات از م هاي ذيل توسط دكترتاريخ. 23 :تاس شده

SI2668 80±6220 4270 م.ق SI2669 105±6195 4245 م.ق

SI2670 80±6055 4105 م.ق 24. Young, Jr., T.C. and H.Weiss, 1974. The Godin Project: Godin Tepe. Iran XII, pp.207-11. 25. Vita-Finzi, C., 1968-9. Late Quaternary Alluvial Chronology of Iran , Geologische Rundeschau 58, pp.951-73. 26. Brookes, I.A., 1975. Mahidasht 75, Geomorphological Reconnaissance, Report to Mahidasht Project, ( n.d.). 27. F.A.O. Khuzestan Soil Survey Project, Soil Map of Larger Mountain Plains in the Karkheh Headwater Area, Reconnaissance Survey. I: 25000 (1959). 28. Butzer, K.W., Environment and Archaeology, 1971. chap. 31; Oldfield, F., 1964. Late Quaternary Vegetational History in south west France , Pollen et Spores VI, pp.157-68. 29. Antevs, E., 1955. Geologic-climate Dating in the West, American Antiquity 20, pp.317-35; Wright, Jr., H.E., 1969. Review of water and prehistory by R. Raikes, American Anthropologist 71, pp. 159-61. 30. Zeist, W. van, 1967. Late Quaternary Vegetation History of western Iran, Review of paleobotany and palynology 2, pp301-11; Wasylikowa, k., 1967. Late Quaternary Plant Macrofossils from Lake Zaribar, Review of paleobotany and palynology 2, pp.313-18; Wright Jr., H.E., 1968. Natural Environment of Early Food production North of Mesopotamia, science 161, pp.334-9. 31. Purser, B.H., 1973. The Persian Gulf, p.15, fig.3. 32. Sarnthein, M., 1972. sediments and History of The Postglacial Transgression in the Persian Gulf and Northwest Gulf of Oman, Mar. Geol. 12, pp. 245-66. 33Bobek, . H, 1954. Klima and Landschaft Irans in vor und frühgeschichtlicher Zeit, Geogr. Jber.Ost. 25, pp. 1-42. 34. Renfrew, J.M, 1973. Palaeoethnobotany, pp.66.

يانـگ و مـري ويـت بخـاطر خوانـدن مقالـه و نگارندگان مايلند از كايلر . 35تصاوير توسط كالوس بريد تهيه شد، . پيشنهاد تغييراتي ارزشمند تشكر نمايند

.كه از او نيز سپاسگزاريم