· 3 ٣ s ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ...

238
ﺍﻟﺘﻮﺣ ﺣﺼﻦ ﺗﻮﺣ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﺗﺄﻟﻴﻒ: اﻟﺴﻌﺪی ﻋﺒﺪاﻟﺮﲪﻦ ﺑﺎز ﺑﻦ ﻋﺒﺪاﻟﻌﺰﻳﺰ اﻟﻌﺜ ﺻﺎﻟﺢ ﳏﻤﺪ ﻤﻦ اﳉﱪﻳﻦ ﻋﺒﺪاﻟﺮﲪﻦ ﺑﻦ ﻋﺒﺪاﷲ اﻟﻌﻘﻞ ﻋﺒﺪاﻟﻜﺮﻳﻢ ﻧﺎﴏ ﺗﺮﲨﻪ: ﻋﺒ ﺑﻦ إﺳﺤﺎﻕ اﷲ اﻟﻌﻮﺿﯽ١٤٢٦ / ١٣٨٤ ﻫـ

Upload: others

Post on 13-Oct-2020

4 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

ديحصن التوح ديپناهگاه توح

:تأليف عبدالرمحن السعدی عبدالعزيز بن باز منيحممد صالح العث

عبداهللا بن عبدالرمحن اجلربين نارص عبدالكريم العقل

العوضی اهللادإسحاق بن عب: ترمجه

هـ١٤٢٦/١٣٨٤

Page 2:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

3

٣

S پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

فهرست مطالب ص عنوان

5 مقدمه مترجم 8 مقدمه ناشر

9 تعريف عقيده اهل سنتفضيلت توحيد و حذر از آنچه كـه

با آن تضاد دارد26

چگونــه توحيــد را در قلــب خــود استوار و محكم نمائيم

46

65 ي مهمگفتار 71 ص حكم طلب امداد از پيامبر

85 حكم استغاثه به غير خداوند 111 توسل به أنبياء و صالحين

حكم سوگند ياد كـردن بـه پيـامبر ص

135

Page 3:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

4

٤

T پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

141 وصيت دروغين 167 صوفيه و بارگاهها

184 بيني حكم طالعحكم جشن و مراسم گرفتن بـراي

شب نيمه شعبان191

214 حكم احتفال شب اسراء و معراج 123 ديجش مولوحكم احتفال

Page 4:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

5

٥

U پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

مقدمه مرتجم :حقيقت و ابعاد توحيد

توحيد در فرهنگ اسالمي، معناي بلند و توحيـد در توحيد در ذات،. ي دارد ا هگسترد

ــد در ــال و توحي ــد در افع ــفات، توحي ص .عبادت

.ايمان به يگانگي خداوند: توحيد يعنيكسي كه هوا . اه سنفي هو : توحيد يعني

.پرست است، از مدار توحيد خارج استأفرأيت من اختذ إهلـه هـواه﴿ آري، كسـاني .﴾

ننـد، در ك ياي خود پيروي مـ ه سكه از هو .داي آنها، هواي نفس آنان استحقيقت خ

شعار و هدف . اه تنفي طاغو : توحيد يعني أن اعبـدوا اهللا واجتنبـوا ﴿: تمام انبيا ايـن بـود

الطاغوت ﴾.

Page 5:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

6

٦

V پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اعتقاد به توحيد امرى فطرى است كه بـا فطـرت اهللا التـى ﴿ا ارتبـاط دارد ه نذات انسا

فطر الناس عليها ا هـ نانسا رتى كه خدا فط ؛﴾ .را بر آن خلق نموده توحيد است

دين فطري يعني چه؟ وييم دين فطـري اسـت، گ يهنگامي كه م

اي ديـن در نهـاد هـر ه ها و ريش ه هيعني ماي اصـول و فـروع ديـن، . بشري نهفته اسـت

اخالق و معارف و مباني دين بـا خلقـت و .فطرت انسان هماهنگ است

ي كـه باشـند و ا در هر سن و سال ه نانسادر هــر زمــان و مكــاني كــه زنــدگي كننــد،

ــي ــتي خ م ــمه هس ــد سرچش ــد بدانن واهن. ت؟ اين، همان ريشـه توحيـد اسـت كجاس

واهد كسي او را راهنمايي كنـد، خ يانسان م حق و باطل را براي او بگويـد، او در درون

Page 6:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

7

٧

W پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ند به راهنما نيـاز دارد، و ايـن ك ياحساس م ه دگوي كننـ ازب ب اين كتا .ريشه نبوت است

وظيفه داريم حقـايق ما همه . همه اينهاست را به گوش حق پويـان برسـانيم هـر چنـد

.خفاشان شب پرست را خوش نيايد

دبرييبداهللا بن عإسحاق ودي ـ رياضعربستان سع

ق.هـ٧/٥/١٤٢٦: سه شنبه .ش.هـ٢٤/٣/١٣٨٤برابر با

اط با مرتجم مى توانيد به آدرس زير برا ارتب: الرياض ـ الرمز الربيدي: السعودية :متاس بگرييد

).١٥٠١٠٣: (پ. ص) ١١٧٥٧(www.aqeedeh.com

Page 7:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

8

٨

X پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

مقدمه, و السالم علی رسول اهللاةاحلمدهللا, و الصال

پيامرب و كتب آسامنی را برای أو بعد خداوند و او را رشيكی ستكه تنهافرستاد عبادت خود

خداوند ست,نيست و پرستش خالصانه برای اولقد بعثنا فی كل أمه ﴿و :فرمايد می رسوال أن عبدوا اهللا و اجتنبوا الطاغوت ).٣٦:لنح( .﴾

ايم, كه ربی را فرستاده هر ملتی پيغمازما .خدا را بپرستيد و از طاغوت دوری كنيد

ترين بدين سبب كه از مهمرتين و باارزشآنان تا راستني رسالت انبياء و مرسلني و تابعني

به .باشد می, پاسداری از حريم توحيدروز قيامت در باب لم به نوشتن مطالبیاهل عمهني سبب

ترک بدعتها و توحيد, پرستش خملصانه خداوند, كه از آن مجالت كتاب .اند حدثه پرداختهستامور م

ی ی آن حتت عنوان قلعه حصن التوحيد كه ترمجهطلبيم كه از خداوند میگردد, توحيد تقديم می

نارش .مورد استفاده قرار گريد

Page 8:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

9

٩

Y پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١ده اهل سنتيف عقيتعر، او را ثنا و استخداوندخاص سپاس وده و از او استعانت و استغفار ستايش نم

طلبيم و به سوي او توبه و رجوع ميهاي هاي درون و زشتي نمائيم، و از بدي مي

بريم، هر كه را كردار خود به او پناه مياي كننده خداوندش هدايت نمايد او را گمراه

نيست و هر كه را خداوند گمراهش نمايد او ه دهم ك را هدايتگري نيست، و گواهي مي

ست نيست، تنها»بحق «معبودي جز خداونددهم كه او را شريكي نيست، و گواهي مي

.محمد بنده و فرستاده اوستهاي شرحي را در موضوع كهتراما بعد، پيش

______________________________ .تأليف الشيخ عبدالرحمن السعدي -1

Page 9:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

10

١٠

QP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اثر محمد عبدالوهاب نگاشتم » التوحيد«كتاب سودمند و روشنگري تام آن هاي نكتهبه علت

رار صلين و معلمين قمورد بهره و حمايت محمجدد آن و نياز به چاپ و نشر . گرفت

در اين نوبت چاپ الزم ديدم .شدت گرفتكه مقدمة كوتاهي كه حاوي چكيدة اصول و فروع عقايد اهل سنت باشد در برابر آن

و ياري خداوند پس با استعانت؛تقديم دارمبه ) اهل سنت(آنان :كنم آنرا بيان مي

گان او، فرستاد، و كتب،خداوند، فرشتگان اور خير و شر ايمان دو روز آخرت و ق

دهند كه خداوند و گواهي مي.آورند مي صاحب است و يگانه، معبود، اله،پروردگار پس تنها او را پرستش استكماالت

تنها شريعت او را آئين خود نمايند، و مي .دانند مي

Page 10:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

11

١١

QQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خالق و طراح و ، خداوند:گويند و ميءكننده، صورتگر، روزي دهنده، اعطا

.تدبيركنندة همه امور استو كننده، منع مقصود، و ، يگانه،خداوند معبود و

نخستيني است كه قبل از او چيزي نبوده و واپسيني است كه بعد از او چيزي نيست،

و ، نيستحجابي است كه بر روي او پيمايي .تر از او نيست نهاني است كه نهان

رتبه و بلندم،و او به تمام معني عاليترينمتعال است، داراي رفعت ذات و رفعت

.باشد قدر، و رفعت قهر و خشم ميقرار گرفته است، استقراري او بر عرش و

با برتري كه سزاوار عظمت و شكوه او باشد، علم او به ظواهر و نهانها و .شمطلق و تعالي

عالم برين و زيرين محيط است، و او با علم م حاالت آنها تماخود همراه بندگانش است،

Page 11:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

12

١٢

QR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.كننده است داند، و او نزديك و اجابت را مينياز است و و او ذاتا از همة مخلوقات بي

و ايجاد مايحتاج خود وجودشانهمگي در هيچ فردي ،در تمام اوقات به او نيازمندند

ت، و او مهرورز و نياز نيس اي از او بي لحظهتمام نعمتهاي مادي و معنوي مهربان است،

مصيبتي از اوست، و او ن و دفع هربندگا .هاست نعمتها، و دفع كننده مصيبتدهندة

و به اقتضاي رحمت خويش هنگام گذشت دو پاس از شب تا طلوع فجر جهت برآورد نيازهاي بندگان به آسمان دنيا نازل

از را غير از خويش :فرمايد ميآيد و ميخواند تا طلبم، چه كسي مرا مي نميبندگانم

و چه كسي از من ،ا اجابت نمايماو راز طلبد تا به وي عطا نمايم، چه كسي مياو . نمايد تا او را ببخشايم مي استغفار من

Page 12:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

13

١٣

QS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

آيد و هر آنچه كه ميهمچنانكه بخواهد نازل ليس كمثله شیء ﴿. دهد مياراده كند انجام

هو السميع البصريو چيزي .)11:ىشور( .﴾ .يست و او شنوا و بيناستهمانند او ن

و اهل سنت اعتقاد دارند كه او حكيم است كه در قاعده و معيار خويش داراي كمال حكمت است، چيزي را بيهوده

ها را جز براي حكمت نيافريده است، و آيين . نكرده استعو مصلحت تشريپذير و بخشنده و بخشاينده و او بسي توبه

از يرد وپذ است، توبه را از بندگانش ميگذرد، و گناهان بزرگ را براي ميها در زشتيكنندگان واستغفاركنندگان و رجوعكنندگان توبه .بخشايد مي

و او سپاسگزاري است كه از كردار اندك .سپاس نمايد، و از فضل خود بر شاكران بيفزايد

Page 13:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

14

١٤

QT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

همچون حياتو او را به صفات ذاتي قدرت و عظمت كامل، سمع و بصر، كمال

كبريائي، جالل و زيبايي و ستايش مطلق،وو . بستايند،اند ستودهصكه خدا و رسولش

نيز از صفات افعال كه مربوط به خدا و همچون رحمت، رضا، ـ :قدرت اوست

كهگونههر كالم و هر آنچه بخواهد خشم، شدني سخنان او تمام گويد و ميخواهد سخن ب

كه خداوند و ـ و هالك شونده نيستند، اهل،اند وي را به آن صفات ستودهشرسول

. توصيف نمايند را چنينسنت نيز خداوندمخلوق است، از كالم خدا و غير،قرآن

و او. گردد او آغاز شده و به او باز مي همواره موصوف است به اينكه هر )خدا(

و به هر چه خواهد ،آنچه بخواهد انجام دهدعي و ري و شردسخن گويد، او با احكام ق

Page 14:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

15

١٥

QU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و ،ندك جزايي خويش بر بندگانش حكم مياو حاكم و مالك است، و ماسواي او مملوك و فرمانبردار است، خروج از ملك و

و به . حكم او براي بندگان ممكن نيستآنچه كتاب آورده و نيز سنت بر آن متواتر

پروردگار ، مؤمنانكه: آورند گشته ايمان مي وينند ب مي) در قيامت(خويش را آشكارا

براي آنان، رؤيت بزرگترين نعمت و لذت .خداوند و دستيابي به رضوان اوست

و هر كه بدون ايمان و توحيد از دنيا برود دان خواهد يبراي هميشه در آتش جهنم جاو

ماند، و مرتكبان گناه كبيره اگر بدون توبه از اي كننده تاعفده و شدهن دنيا روند و تاوان

وارد به جهنمابند گرچهبراي گناهان خويش ني هر ،ند اما در آن جاويدان نخواهند بودشو مي

باشد در داشتهاي ايمان در قلب فردي كه ذره

Page 15:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

16

١٦

QV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.آيد ميجهنم نمانده و از آن بيرون اعمال ،عقايد قلبي اعمال و و ايمان شامل

.گردد و اقوال زباني مي،يجوارح به انجام يتر صورت كاملهپس هر كه ب

مؤمني واقعي است كه ،پس اوآن پرداخت استحقاق ثواب و سالمتي از عقاب را

و هر كه چيزي از آن را بكاهد به ،داراست لذا ،همان اندازه از ايمان خود كاسته است

و معصيت ،ايمان با طاعت وانجام عمل نيك .يابد فزوني و يا كاهش مي،و انجام عمل شر

و از اصول اوليه اهل سنت تالش و استعانت خداوند در انجام اموري جديت با

كه در آن نفع ديني و دنيوي باشد و است همچنين در تمام حركات خود نسبت به

ورزند، و در اخالص اخالص ميخداوند رسول و نصيحت ازبراي معبود و متابعت

Page 16:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

17

١٧

QW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

از تبعيت از روش مؤمنانبراي مؤمنان در و گواهي . دننماي رسول خداوند پيروي مي

بنده و فرستاده ،ص محمددهند كه مياو را با هدايت و دين حق . خداوند است

روز و مسلط فرستاده تا آنرا بر هر ديني پي نسبت به مؤمنين از ص پيامبرگرداند، و

خود آنان برتر و سزاوارتر است، و او خاتم و دهنده و ترساننده با بشارت،پيامبران براي و استكننده به سوي خداوند دعوتري به سوي انس و جن ارسال شده روشنگ او را به اصالح دين و دنيا ارسال .است

نمود تا مردم به عبادت خدا پرداخته و با و ،روزي او بر عبادت او استعانت جويند

ترين ترين وصادق آگاهص دانند كه پيامبر ميو دلسوزترين و بزرگترين انسان از لحاظ

او را گرامي و دوست وباشد، بيان مي

Page 17:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

18

١٨

QX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

دارند و محبت وي را بر محبت همة ميدارند و در اصول و فروع انسانها مقدم مي

نمايند و گفتار و دين خود از او پيروي ميو هدايت هر كس هدايت او را بر گفتار

.دهند ديگر ترجيح ميو اعتقاد دارند كه خداوند فضايل و

او ارزاني داشته هها و كماالتي را ب ويژگيي را به هيچ كس ديگر عطا چنين فضايلكه

او از لحاظ جاه و مقام برترين نفرموده استترين و در هر فضيلتي كامل،و بزرگترين

انسان است، خيري نبوده مگر اينكه امت را و شري هم نبوده كه ،بر آن داللت نموده

امت را از آن برحذر نداشته باشد، و خداوند از طرف ين به هر كتابي كه همچن

هر پيامبري كه خداوند به باشد و هنازل شدآورند و در ايمان باشد ايمان ميتادهرسف

Page 18:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

19

١٩

QY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ميان هيچكدام از فرستادگان خداوند تفاوتي به تمام مقدرات ايمان و. قائل نيستند

خير ـآورند، وعلم خداوند بر تمام اعمال مي بندگان احاطه داشته و قلم خداوند بر ـوشر

در آن نفوذ آن جاري گشته، و خواستة اونموده، حكمت او به آن تعلق داشته، براي

اي خلق نموده تا با آن بندگان قدرت و ارادهگفتار و كردار خويش را برحسب خواسته

و آنان را بر انجام ،خويش به انجام رسانندو بلكه در انجام آن ،استآن مجبور ننموده

باشند، و ايمان را در دل مؤمنين ميمختار و كفر و فسوق و عصيان را با عدل و آراسته

حكمت خويش نزد آنان كريه و زشت .گردانيده است

مخلصانه اينكه آنان :از اصول اهل سنت ائمه مسلمانان و و رسول ، كتاب، خداوندبه

Page 19:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

20

٢٠

RP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و بر طبق شريعت امر به ،گروند عامة آنان مي و به صله ،نندك معروف و نهي از منكر ميمادر و همسايه و رحم و به نيكي با پدر و

حق ديگري و كنيزان و كارگران و هر ذيو . نمايند مي و توصيهنيكي به تمام مردم امر

به مكارم اخالق و محاسن آن دعوت هاي زشت و رذيله نهي نمايند و از اخالق مينمايند، و اعتقاد دارند هر كه از لحاظ مي

تر باشد از لحاظ عمل و ايمان و يقين كاملتر و به خير و ر و در گفتار صادقاخالق برت

و از هر نسبت به سايرينتر فضيلت راه يافتههاي و به انجام آيين. رذيلتي دورتر است

اساس آنچه از پيامبرشان آمده امر دين بر حذر آن نمايند و از مفاسد و نواقص ميهر فاسق نمايند و جهاد در راه خدا را با مي

.نددان قطعي و الزم مييو فاجر

Page 20:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

21

٢١

RQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بينند كه جهاد در راه خدا بلندترين قله مي وآيد، آنهم جهاد علم و حجت و دين بشمار مي

سالح، و بر هر مسلمان به قدر استطاعت .واجب است كه از دين خود دفاع نمايد

ترغيب بر :از جمله اصول اهل سنتوحدت كلمه ميان مسلمانان و تالش در

و جهت نزديك نمودن قلبها و الفت آنهاكارگيري هر توزي و به ق و كينهحذر از تفر

.اي كه منجر به اجراي اين هدف گردد وسيله نهي از آزار و :و از اصول اهل سنت

و و اموال و نواميسجانردم در اذيت مهمه حقوق آنان، و امر به رعايت عدالت و انصاف در تمام معامالت و دعوت به رعايت احسان و رعايت فضيلت در آن

ها ، و بر اين باورند كه برترين امتستا امت هاي باشد و برترين ميص امت محمد

Page 21:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

22

٢٢

RR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

محمد ياران رسول خدا به ويژه خلفاي راشدين و عشره مبشره و ياران بدر، و

ن اولين از مهاجرين و يالرضوان، و سابق بيعهدارند و و صحابه را دوست مي هستندانصار

اعالنه به خاطر خداوند به آنان گرويده و بهايي كه در محاسن آنان پرداخته و از بدي

.نمايند مورد آنان گفته شده است سكوت مييافته و ائمه عدل و و به علماي هدايت

كساني كه داراي درجات عالي ديني و هر نوع احترام دن بر ديگر مسلمانان باشيفضيلتگمارند و از خداوند همت ميگذارند مي

از ترديد و شرك و را درخواست نموده تا آنهااختالف و نفاق و بداخالقي پناه دهد و آنان را

. قدم نگهدارد بر دين پيامبرشان تا مرگ ثابتاهل سنت به اين اصول كلي ايمان آورده و

.نمايند به آن اعتقاد داشته و به آن دعوت مي

Page 22:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

23

٢٣

RS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

:فضائل توحيدهاي بزرگترين سبب گشايش سختي -1

.نهاستت آفع مشكالددنيا و آخرت و خردل از آن در هرگاه كمتر از يك -2

قلب وجود داشته باشد مانع جاودانگي در گردد و اگر توحيد در قلب به كمال آتش مي

.نمايد ورود به جهنم ممانعت ميازبرسد براي دارنده آن هدايت كامل و امنيت -3

.ندك تام در دنيا و آخرت را حاصل ميتنها سبب نيل به رضايت خداوند و -4 مردم به ترين اقبال اوست، و خوشثواب

شفاعت پيامبر كسي است كه با خلوص .گفته باشدرا اهللا إالله إقلب ال

همه اعمال و اقوال ظاهري و باطني -5و وصول ب ثواب بر آنها در پذيرش و ترت

هر اندازه .به توحيد بستگي دارندبه كمال

Page 23:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

24

٢٤

RT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

براي خداوند تقويت گردد توحيد و اخالص .يابند و رشد مي شدهنيز كاملاين امور

توحيد هرگاه در قلب كامل گردد -6خداوند ايمان را در قلب صاحب آن مزين و

كفر و عصيان را نزد او كريه و و ،آراستهگان قرار هيافت اه و او را از ر،هديزشت گردان

.دهد ميزشتيها را از بنده تخفيف و رنجها -7

د و ل توحيكماحسب ه را بر او آسان نمايد ببا رنجها و او برخورد ،ايمان در قلب بنده

رضايت سعة صدر و آرامش درون وآالم با .گيرد مقدرات الهي صورت ميبه

و از بزرگترين فضائل توحيد اينكه بنده را و و وابستگي و اميد به مخلوقاتاز بندگي

آنان و عمل به خاطر آنان آزاد ازترس و و اين همان عزت واقعي،گرداند مي

Page 24:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

25

٢٥

RU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.باشد شرافت عالي ميو با اين توحيد بنده خواهان عبوديت اهللا بوده و به غير از او اميدي نداشته و جز از او

و جز به سوي او انابه و ، نداردبيم و هراسيتوحيد رستگاري و و با اين ،رجوعي ندارد

.گردد تحقق مينجات وي تمام و خداوند از موحدين اهل ايمان -8و آخرت را دفع نموده با هاي دنيا بدي

او بر آنان به سوي يحيات طيبه و آرامشها در و امثال اين جمله؛گذارد منت مي

.واهللا اعلم .اند كتاب و سنت فراوان

Page 25:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

26

٢٦

RV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

د و حذر از آنچه کـه بـا آن يلت توح يفض ١تضاد دارد خداوند, درود و سالم بر برایسپاس .رسول خدا ا در مورد ر ايماني، سخنان كوتاهيبرادر

و حذر از انواع شرك و توحيد فضيلت بدعتهاي كوچك و بزرگ و آنچه كه با

. نمايم توحيد منافات دارد به تو تقديم ميتوحيد اولين واجب و تكليفي است كه

اند و زيربنا و پيامبران به آن فرا خوانده .باشد اساس دعوت پيامبران مي

لقد بعثنا فو﴿ :فرمايد خداوند مي ی كل أمه رسوال ان اعبدوا اجتنبوا الطاغوتاهللا و ﴾ .

______________________________ .تأليف الشيخ عبداهللا بن عبدالرحمن الجبرين -1

Page 26:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

27

٢٧

RW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و در هر امتي پيامبري فرستاديم « ).٣٦:نحل(ش كنيد و از تا اينكه خداوند را پرست

.»طاغوت اجتناب كنيدبزرگترين حق خداوند بر بنده خود

سباشد در صحيحين از معاذ توحيد ميحق اهللا « :فرمود ص روايت شده كه پيامبر

علی العباد ن يعبدوه وال يرشكوا به شيئاأ : «. اينكه او را :حق خداوند بر بندگان«

.»پرستش نمايند و به او شرك نورزندپس هر كه توحيد را محقق نمايد وارد

ا عمل اعتقاد و يكه شود، و هر بهشت ميانجام دهد از اهل منافي و متضاد با توحيد

خداوند ،باشد، و به سبب توحيد جهنم مي با قومهاي خويش ه استبه انبياء دستور داد

معتقد گردند) توحيد(بجنگند تا اينكه به آن ن قاتل الناس أمرت أ« : فرمودص و پيامبر

Page 27:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

28

٢٨

RX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.)متفق عليه( .» اهللاإالله إن ال أوا دحتی يشهام با مردم بجنگم تا اينكه دستور يافته«

جز خداوند بحق عبودي مكهشهادت دهند .»نيست

حصول توحيد راه سعادت و خوشبختي و مخالفت با توحيد . دنيا و آخرت است

و تحقق توحيد ،به سوي بدبختي است يراه اجتماع امت و اتحادي است برايراه

و ، استها آن ميانصفوف و وحدت كلمهخلل در توحيد سبب و عامل جدايي و تفرق

.است به من و وند خداـ، ن اي برادر م،بدان

نيست كه هر كه چنين ـ شما رحم فرمايدبا گفتن آن موحد ) اهللاإالله إال (:بگويدكه اهل ذيل هفت شرط بلكه رعايت،گردد

.اند الزم و ضروري است علم آنرا ذكر كرده

Page 28:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

29

٢٩

RY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

إالله إال ( به معناي توحيد آگاهي -1 و منظور از آن از لحاظ نفي و اثبات) اهللا

. جز خداوند نيستا حق، معبودت كهاين اس . به مدلول آن استوار و قاطعيقين -2 .پذيرش مقضيات آن با قلب و زبان -3 توحيد آنچه كههتسليم و فروتني ب -4

.دبر آن داللت كنصداقت، با زبان گفته شود و -5

.باشدسازگار با قلب طوريكه .اخالص منافي با ريا و بدور از تظاهر -6 . كلمه و مقتضيات آنحب -7

همچنانكه تحقق توحيد و :اي عزيزان اهللا بر ما إالله إحصول و ايجاد شروط ال

واجب است نيز بر ما ،استو ضروري الزم كه از شرك و انواع آن و ابواب و

كوچك و بزرگ آن ش بترسيم و ازورودهاي

Page 29:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

30

٣٠

SP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شرك ورزيدن ،حذر نمائيم، بزرگترين ظلم هر گناهي براي بنده قابل .به خداوند است

جز شرك كه بخشوده ،باشد خشودن ميب هر كس در آن گرفتار آيد خداوند ؛گردد نمي

بهشت برين را بر او حرام نموده و .جايگاهش آتش سوزان جهنم خواهد بود

إن اهللا ال يغفر ان يرشک ﴿ :فرمايد خداوند مي به و يغفر ما دون ذلک ملن يشاء ).٤٨:نساء( .﴾

شك خداوند شرك به خود را يب«از هر را بخشد اما گناهان غير شرك نمي

.بخشد بخواهد ميخود كسي كه برخي چيزهايي را كه با ! اي برادرم

و يا به آن آسيب ردتوحيد منافات دااند به اهل علم ذكر كردهآنگونه كهرساند مي

.نمايم تا از آن پرهيز نمائيد شما عرضه ميز جنس فلز يا پوست و آويزه اهر نوع .1

Page 30:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

31

٣١

SQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

يا هر نوع ديگر آن به قصد رفع و يا دفع .آيد بال و مصيبت، شرك به حساب مي

) 1 ؛هاي بدعتي و حرزها افسون .2طلسم، سخن غيرمفهوم، :ها شامل افسون

استعانه از جن در شناسايي بيماري يا باز چيزي است از نخ و :حرزها) 2. كردن سحر

ر انسان و يا يا بند كه به صورت مكتوب بگاهي هم در نوشتن و،حيوان آويزان نمايند

و ،نمايند استفاده ميسنتوآن از قرآن كه در كتاب و ـ گاهي نيز از سخنان مبتدع

وكنند مياستفاده ـسنت وارد نگشته است به هر صورت كه مكتوب گردد از اسباب

از زيرا، گردد؛ سته نميشرك بودن آن كاها افسون «: كه فرمود؛ روايت شدهص پيامبر

.»باشند ميو حرزها و سحر و جادو شرك ).أمحد وأبوداود(

Page 31:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

32

٣٢

SR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اي از مس و آويزان نمودن برگه و يا تكهيا آهن در داخل ماشين كه بر روي آن كلمه

يا ؛اهللا يا آيه الكرسي نوشته شده باشدگذاشتن قرآن در داخل ماشين اعتقاد به

شري را از و يا، نمايدظتفحاماينكه از او و يا ، نمايد زخميو يا دفع چشم ،آن دوراي به شكل كف دست كه در آن شكل قطعه

بند به چشم رسم شده باشد و به قصد زخم همه موارد مذكور حكم افسون و .كار رود

لذا از پيامبر،باشند ز نمييحرز داشته و جامن تعلق شيئا و« : روايت شدهص . »يهلإ لك

).ترمذی وحاكمامام امحد و(هر كه به چيزي دلبستگي پيدا «:يعني

.»گردد به آن شيء واگذار مي،كرد تبرك جستن :هاي توحيد از آسيب .3

ها و طلب از اشخاص يا درختان و سنگ

Page 32:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

33

٣٣

SS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

حتي مسح كعبه نبايد به قصد ،بركت از آنها وقتي سبن خطاب عمرتبرك انجام گيرد،

من :گفت بوسيد مي كه حجراالسود را ميدانم كه تو سنگي بيش نيستي و سود و يم

ديدم رساني، و اگر پيامبر را نمي زيان نمي .بوسيدم بوسيد هرگز تو را نمي كه تو را مي

مانند اولياء و ؛ذبح براي غير خدا .4شياطين و جن كه به قصد جلب نفع و يا

شرك اكبر به حساب ،دفع ضرر انجام گيردجائز براي غير خدا ذبح همچنانكه؛آيد ميبراي غير ذبح در مكاني كه و نيز. باشد نمي

كه قصد ذابح هم گيرد با اين خدا انجام مي .براي خداوند باشد، جايز نيست

نذر عبادت است :نذر براي غير خدا .5 .و براي غير خدا جائز نيست انجام گيرد

از .استعانه و استعاذه به غير خداوند .6

Page 33:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

34

٣٤

ST پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

م ابن عباس كه به ه استپيامبر روايت شدذا سألت فاسأل اهللا وإو« :فرمود ذا استعنتإ

.»فاستعن باهللاهرگاه درخواست نمودي از خدا « از واست كنيد و هرگاه استعانت نموديددرخ

و با اين وجود پي ،نمائيدخداوند استعانت ب . استشده نع فرا خواندن جن م ازبريم كه مي

ت به اولياء و سبغلو نمودن ن .7 منزلت تجليل و در روي زيادهو صالحين

يا گمان عصمت و پيامبران، تا سطحآنان .داشتن به آنان

است آميز طواف قبور، عملي شرك .8 قبر در كنار و ، با توحيد منافات داردكه

به سوي اي چون واسطه؛ائز نيستجنماز پس عبادت و نماز ،آيد به شمار ميشرك

!براي آن چگونه باشد؟

Page 34:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

35

٣٥

SU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بر روي دليل منع بناء و گنبدگذاري .9 . براي حمايت حريم توحيد است،قبر

براي توحيد در قلب ديگر آسيب .10انسان مسلمان سحر و رفتن پيش ساحران و

ساحران همچون . بينان است كاهنان و طالع رفتن پيش آنان و يا تصديق و ؛كافرانند

درخواست از آنان گرچه لقب و نام اولياء و . باشند جائز نيست بزرگان به خود گرفته

هاي توحيد يكي ديگر از آسيب .11يمن دانستن دگري و ب تفأل به شر و رمال

و يا ماه و ، و يا روزي از ايام،اي پرنده تمام اينها ناروا و شرك به .باشد ي ميشخص

.آيند حساب مي ي به اسبابتوسلوابستگي و .12

عدم و...همچون پزشك و معالجه و شغل و يد خداوند نيز از آفتهاي توحهتوكل ب

Page 35:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

36

٣٦

SV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و راه مشروع آن اين است كه ما ؛باشد مي به ي ليكن با تعلق قلب؛بريمباسباب را به كار

.به اين اسبابنه ،خداوند، در كارگيري ستارگان بيني و به طالع .13

شناسايي آينده و غيب، در حالي كه هدف .از خلقت آنان غير از اين است

طلب باران از نجوم و فصول سال .14 ستارگان باران را به جلو و و اعتقاد به اينكه

در حالي كه. اندازند يا به تأخير ميكننده آن خداوند فرودآورنده باران و منع

مطرنا بفضل اهللا « : پس بايد گفت؛است به فضل و رحمت خداوند باران بر »رمحتهو

.ما فرود آمدانجام عبادات قلبي براي غير خدا، .15

از مخلوقات يا محبتمثل خوف مطلق .نسبت به آنان

Page 36:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

37

٣٧

SW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و ؛از مكر و عذاباحساس امنيت .16كي ديگر از ي،يا نااميدي از رحمت خداوند

نبايد از مكر خداوند . آفتهاي توحيد است پس ، از رحمت او نااميد شدا و ي،امين بود

.ميان خوف و اميد بايد به سر برد است عبارت؛ديگر آسيبهاي توحيد .17

الهي قدرات از عدم صبر و جزع نمودن بر م عبارتي همچون بيان با؛و مخالفت با قدر

خدايا چرا اين چنين بر سر من و يا فالني «و يا خدايا چرا اين همه آوريد؟ مي

مشكالت؟ و پاره نمودن لباس و كندن مو و ... .گريه و زاري و

اينكه انسان يا و،ريا و خودنمايي .18 .در عمل خويش هدف دنيوي داشته باشد

در ... مراء و اطاعت علماء و ا .19 اطاعت از ؛تحريم حالل و يا تحليل حرام

Page 37:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

38

٣٨

SX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

آنها در اين گونه موارد يك نوع شرك .گردد قلمداد مي

؛از جمله عوامل مخالف با توحيد .20اگر خدا و تو »اهللا وشئت شاء ما«گفتن يا » بوديد خدا و شما نمي« و يا اگر ،بخواهي

در تمام موارد » بر خدا و فالني توكل كردم« را ذكر كرد »سپس«) ثم (:بايست ميمذكور

يد ستكه هرگاه خواچون پيامبر امر نموده، و يا »ةرب الكعب« :سوگند ياد كنيد بگوييد

اگر خدا »اهللا ثم شئت شاء ما« :اينكه بگوييد ).نسائی( .بخواهد سپس شما بخواهيد

دشنام و فحش به عصر و زمان و .21 .ايام و ماهها نيز از آفات توحيد است

سنت ، قرآن و انبياء،ر به دينتمسخ .22 تمسخر به اهل صالح و دانش به خاطر ياو

آثار آن بر آنها اينكه اينكه حامل سنت و يا

Page 38:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

39

٣٩

SY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

صد قنمايان است همچون گذاشتن ريش به ....سنت يا كوتاه نمودن لباس از قوزك پا و

ون ـچ مامي هـذاري به اسـگ ماـن .23 »عبداحلسني« و يا »ةعبدالكعب« يا »عبدالنبی«

عبوديت است زيراو همه اين اسامي ناروا خداوند است مثل عبداهللا و خاصتنها

.عبدالرحمن موجودات زنده و تعظيم و نقاشي .24

. مجالس درآويزان نمودن آن بر ديوار وآويزان نمودن صليب و رسم كردن .25

آن و يا باقي گذاشتن آن بر روي لباس به ستن و از بين شك؛نيت اقرار به مفهوم آن .بردن صليب واجب است

كفار و منافقين با حمايت كردن از .26 و يا )سيد (و اطالق لفظ آقاتجليل و احترام

. و مودت و دوستي نسبت به آنان؛ارباب

Page 39:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

40

٤٠

TP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

حكم به غير ما انزل اهللا و قرار دادن .27تر بودن قوانين به جاي شرع به اعتقاد درست

اينكه گمان به يا؛ حكم اجرايقانون در و با تر از آن استرب و يا ؛ شرعتايقانون هم

، و همچنين رضايت تر است زمان مناسب .شود مردم به آن داخل اين حكم مي

سوگند به غير خدا مثل سوگند به .28 و از پيامبر روايت شده .»رشافت« يا »نبی«

هر كه به ١»رشکأحلف بغري اهللا فقد من «كه غير خداوند سوگند ياد كند شرك ورزيده

.استبايست كه انكه مينسلمانم، همچبرادر م

توحيد را در درون خويش محقق سازيم و

______________________________ . رواه الترمذي وحسنه-1

Page 40:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

41

٤١

TQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و منافات است از آنچه كه با آن در تضاد نيز واجب است در تمام ؛ پرهيز كنيمدارد

ج اهل هاعتقادي و رفتاري از منجوانب منهج سلف امت كهسنت و جماعتاهل . پيروي نمائيماست صحابه و تابعين

زمينه اسماء و صفات سنت همچنانكه در همچنين در ،باشند داراي نهج و سلوك مي

زمينه رفتار و اخالق و عبادات و تمام خاص هاي حيات داراي سلوك و منهج جنبه : فرمودص لذا هنگامي كه پيامبر؛باشند مي

همة ،گردند اين امت هفتاد و سه فرقه مي گفته ، جز گروهي،اند آنها در آتش جهنم

نا عليه أهم مثل ما «اند؟ فرمود چه كساني:شداند كه نفرمود آنان كساني;»ن وأصحابیاآل

وليكن آنان ،چنين گويند يا چنان كنند پيامبر و صحابه طريقاند كه با كساني

Page 41:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

42

٤٢

TR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.هماهنگ باشند بر تو واجب است كه امور زير را ،برادر

:رعايت كنيدخداوند را به آنچه كه خود و رسول -1

اند بدون تحريف و ودهاو به آن وصف نم پس به مفاد ؛ وصف نمائيديتتمثيل و كيف

او را )١١:ورش(. »ليس كمثله شیء« آيههمانندي نيست، نتوان او را بر چيزي تشبيه و يا از آن چيز نفي كرد مگر او نفي كرده

.باشد و غيرشده زل ا ن،قرآن كالم خدا -2

.گردد و به او باز ميست از او؛مخلوق است . قبر و بعد از مرگبه احواالتايمان -3 گفتار و كردار ،اعتقاد به اينكه ايمان -4 ياباشد و با عبادت و عصيان ازدياد مي

.يابد كاهش مي

Page 42:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

43

٤٣

TS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

هيچ فردي را به علت ارتكاب گناه -5 به شرطي كه آنرا حالل نداند ـغير از شرك

و مرتكب كبيره اگر توبه نماييم؛ تكفير نميـ و اگر ،پذيرد مينمايد خداوند توبة او را

؛بميرد و توبه نكند تحت مشيت الهي است او را عفو نمايد و يا او را ،اگر بخواهد

سپس وارد بهشت كند و هيچ . دهعذاب دكس براي هميشه در جهنم جاويدان نيست مگر كسي كه مرتكب كفر و شرك گرديده

.باشد اهل بيت يا غير ـ صحابه،اهل سنت -6

را رند و همه آنان دا را دوست ميـ اهل بيتدارند و به عصمت تعظيم و گرامي مي

هيچكدام از آنها اعتقاد ندارند، و برترين بن خطاب صحابه ابوبكر صديق، سپس عمر

و ن طالب يبن اب بن عفان و علي و عثمان

Page 43:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

44

٤٤

TT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

سكوت ، ميان آنهارويدادهاياز اتفاقات و همه آنان مجتهد بوده و هر؛ زيرانمايند مي

ابه حق نموده داراي دو اجراصكه كدام و هر كدام نيز در اجتهاد خويش ،باشد مي

خطا نموده باشد داراي يك اجر و پاداش .استاهل سنت به كرامات اولياء كه متقي -7

و صالح باشند ايمان دارند، و خداوند نيز در ولياء اهللا ال أن إال أ« :فرمايد مورد اولياء مي

خوف عليهم وال هم حيزنون الذين آمنوا * وكانوا يتقون ؛هان« .)٦٣ـ٦٢:نسيو( .»

ترسي بر آنان نيست و ،گمان دوستان خدا بياند دوستان خدا كساني* گردند غمگين نمي

.»اند اند و تقوا پيشه كرده كه ايمان آوردهبر عليه امام ) ششور(آنان خروج -8

كه در ميان آنان نماز را اقامه ندارد و حال

Page 44:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

45

٤٥

TU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

فر و يا عمل كفرآميز و آشكاري از او ككهعليه وي باشد سر نزده باشد تا برهاني بر

.دانند روا نميخروج اهل سنت به تمام مراتب خير و شر -9

آورند و اعتقاد دارند كه ر الهي ايمان ميدقانسان هم مجبور و هم مختار است آنان قدر

و اختيار بشر را نيز نفي ،را نفي ننمودهد، بلكه هر دوي آنها را اثبات ان نكرده .اند كردهخير و نيكي بر مردم را دوست -10و بلكه آنان ، و آنها بهترين مردم،دارند مي

نسبت به رعايت عدالت در برابر مردم .اند ترين عادل

»سلم علی نبينا حممدلی اهللا وصو«

Page 45:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

46

٤٦

TV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ر قلب خود استوار د را د يچگونه توح ١ميو محکم نمائ

وحد از واحد مصدر:توحيد در لغتده و ه و احدشود وح گرفته شده، گفته مي

. يعني تنها و يگانهمتوحد؛ يگانه دانستن :توحيد در اصطالح شرع

و اينكه او ؛خداوند در الوهيت و ربوبيتباشد، و داراي اسماء نيك و صفات رفيع مي

النبيين و خاتمص اعتقاد به رسالت محمدف خداوند از طر و از آنچه كه ؛بودن او

.آورده پيروي گردد منظور از توحيد چيست?

:گويد مي درباره توحيد :امام ابن تيميه

______________________________ .تهيه و تنظيم انجمن علمي دار القاسم -1

Page 46:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

47

٤٧

TW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اند همانا متضمن توحيدي كه پيامبران آورده اينكه وباشد، اثبات الوهيت براي خداوند مي

جز ذات معبود حقيقيگواهي دهند هيچخداوند وجود ندارد و جز او را پرستش

و جز براي او ند توكل نكن جز بر او،ننمايندند و جز براي او با كسي دوستي ننمايد، هر عملي را به خاطر وي عداوت نكنن

انجام دهند و منظور از توحيد، توحيد به مفاد آيه قرآن هر . ربوبيت صرف نيست

كرداري كه با توحيد ارتباط نداشته باشد نزد .خداوند ارزشي ندارد

مثل الذين كفروا ب﴿ رهبم عامهلم كرماد أ شتدت به الربح فی يوم عاصف ال يقدرون مما ا

كسبوا علی شیء ذلک هو الضالل البعيد ﴾ . .)١٨:يمبراهإ(

حال و وضع كساني كه به پروردگار «

Page 47:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

48

٤٨

TX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خود ايمان ندارند همچون حال و وضع خاكستري است كه در يك روز طوفاني، باد

وزد به چيزي از آنچه در دنيا ب آن تندي بر گمراهي ؛يابند اند دست نمي انجام داده !سختي است

فراگيري توحيد بر : توحيدفراگريیحكم باشد، هر مرد و زن مسلمان فرض عين مي

لم فاع﴿ :فرمايد خداوند مي نه ال إله إال اهللا أ غفر لذنبک وللمؤمنني واملؤمنات واستو يعلم اهللا

متقلبكم ومتواكم .)١٩:دحمم( .﴾بدان كه قطعا هيچ معبودي جز خداوند «

وجود ندارد براي گناهان خود و مردان و خدا از حركات و ؛زنان مؤمن آمرزش بخواه

.ست كامال آگاه ا شماسكنات : توحيد ربوبيت:اول :باشد توحيد سه نوع می

د تعالي باور و اعتقاد به اينكه خداون

Page 48:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

49

٤٩

TY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كننده و ميراننده بندگان خالق و رازق و زنده ؛است و يگانه بودن خداوند در افعال خود .مانند خلق و رزق و احياء و ميراندن

مشركان و يهود و نصاري و مجوس به توحيد ربوبيت اقرار نموده و غير از دهريون در گذشته و شيوعيها در زمان كنوني كسي

ن توحيد انسان را به آنرا انكار نكرده، و ايدين اسالم داخل ننموده و باعث عصمت خون و مال و نجات او در آخرت از آتش

آن توحيد باگردد مگر اينكه جهنم نمياولوهيت را در دل خويش استوار نمايد و

. در فطرت انسان ريشه دارداين توحيدكل مولود «همچنانكه در حديث روايت شده

بواه هيودانه أ فةيولد علی الفطر و أو ينرصانه أ شود هر مولودي بر فطرت زاده «»يمجسانه

والدين او وي را يهودي و يا نصاري و يا

Page 49:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

50

٥٠

UP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

در فطرت انسان ريشه » مجوس گردانند .دوانده است

از ،داليل قرآن درباره توحيد مذكور سوره يونس، كه 32 و31:هاي ه در آيهجملقل من يرزقكم من﴿: فرمايد مي السامء رض أمنواأل يملک السمع واألبصار و من خيرج

احلی من امليت وخيرج امليت من احلی و من يدبر مر فسيقولون اهللا فقل األ فال تتقونأ فذلكم )٣١(

اهللا الذی ربكم احلق فامذا بعد احلق ال الضالل إفأنی ترصفون ﴾.

بگو چه كسي از آسمان و زمين به شما «رساند يا چه كسي بر گوش و روزي مي

چشمها تواناست، يا چه كسي زنده را از آورد يا چه مرده و مرده را از زنده بيرون مي

خواهند گفت آن ؟گرداند كسي امور را ميترسيد و پرهيزگار پس بگو آيا نمي؛خداست

Page 50:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

51

٥١

UQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ر حق آن خداست كه پروردگار ب* شويد نميشماست آيا سواي حق جز گمراني است؟

.پس چگونه بايد از راه بدر برده شويد : توحيد الوهيت:نوع دوم

يگانه نمودن خداوند در عبادت است، چون همگاندنيعني توحيد خدا در افعال ب

.ترسو توكل ، نذر، قرباني، خوف،دعاااليام تاكنون مورد و اين توحيد از قديم

مان توحيدي است كه پيامبران ه ونزاع بوده،چون اند هاي خويش آورده براي امتآنرا

به تثبيت توحيد ربوبيتي † پيامبراناند، ها بدان اعتقاد داشته اند كه امت پرداخته

و دعوت آنان به توحيد الوهيت بوده، خدا با رسلنا نوحا أولقد ﴿ :فرمايد بيان از حال نوع مي

نی لكم نذير مإلی قومه إ ن ال تعبدوا أ* بني نی إال اهللا إخاف عليكم عذاب يوم أ .)٢٦ـ٢٥:وده(. ﴾ليمأ

Page 51:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

52

٥٢

UR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نوح را به پيش قومش فرستاديم من «باشم دهنده شما و بيانگر براي شما مي بيم

گمان من از عذاب جز اهللا نپرستيد و بي .»ترسم پررنج بر شما مي

وا اهللاواعبد﴿ :فرمايد و در سوره نساء ميوال ترشكوا به شيئا﴾ ).٣٦:اءالنس( .

ادت كنيد و هيچ چيزي را خدا را عب« .»كنيدشريك او ن

حق خداوند بر بنده ،و اين توحيددستورات دين و باشد و بزرگترين مي

زيربناي همه اعمال است و قرآن آنرا اثبات و بيان نموده كه سعادت و نجات بدون آن

.وجود ندارد توحيد اسماء و صفات:نوع سوم

دن خداوند به آنچه كه خود را رمشيگانه ،در كتاب و سنت به آن وصف نموده باشد

Page 52:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

53

٥٣

US پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

يعني بدون تحريف و تعطيل و تعريف و ،تمثيل هر آنچه كه او اثبات كرده باشد

.ماثبات نمائي :فضايل توحيد الوهيت

در عبادت از دانستنتوحيد و يگانه آنهاست و فضايل نعمتها و برترينبزرگترين

و ثمرات آن قابل شمارش نيست، فضايل آورد، به بار مي خير دنيا و آخرت را،وحيدت

:برخي از فضايل توحيد عبارتند از نعمتي است كه ،توحيد الوهيت -1

خداوند آنرا بر بندگان خود ارزاني داشته به اي كه آنان را به سوي آن هدايت نموده گونه

ةنحل كه به سوراست، همچنانكه در سوره ها مشهور است نعمت توحيد را بر هر نعمت

در اول سوره . نعمت ديگر مقدم نموده استينزل املالئك﴿ :فرمايد نحل مي بالروح من ة مره أ

Page 53:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

54

٥٤

UT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

علی من يشاء من عباده نذروا أن أ نه ال أ له إال إ نا أفاتقون .)٢:حلن( .﴾

دستور خود، فرشتگان را خداوند به «همراه با وحي بر هر كس از بندگانش كه

كند كه جز من خدائي خود بخواهد نازل مي .نيست پس از من بپرهيزيد

هدف از خلق جن و انس توحيد -2 :فرمايد الوهيت بوده است كما اينكه قرآن مي

ما خلقت اجلن واإلو﴿ ال ليعبدونإنس ﴾. .)٥٦:تالذاريا(

ام مگر براي ا خلق ننمودهرجن و انس .اينكه مرا پرستش نمايند

هدف از نزول كتب آسماني از جمله -3خداوند . باشد الوهيت ميقرآن توحيد ا

كتاب احكمت آياته ثم فصلت الر﴿ :فرمايد مي من لدن حكيم خبري ال تعبدوا أ * لكم ننی إال اهللا إ

Page 54:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

55

٥٥

UU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

منه نذير و .)٢٠١:وده( .﴾شريبهاي آن ، كتاب بزرگواري است كه آيهالر

منظم و محكم گرديده است و نيز آيات آن شرح و بيان حكيم و آگاهاز سوي خداوند

گمان شده است اينكه جز خدا را نپرستيد بي .ام من از طرف خدا بيم دهنده

يكي ديگر از فضايل توحيد الوهيت -4ش اين است كه بزرگترين عامل گشاي

هاي دنيا و آخرت و دفع رنج آنهاست سختي .خوانيم همچنانكه در قصه يونس مي

اي در قلب هرگاه صاحب آن ذره -5 آتش جهنم درداشته باشد مانع خلود وي

.گردد ميو چنانچه در قلب به كمال الزم نايل -6مانع ورود صاحب خويش به جهنم آيد صحيح ه در حديث عتبان در نك، چناگردد مي

Page 55:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

56

٥٦

UV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

. مسلم آمده استبخاري وبراي صاحب خويش هدايت كامل -7

.نمايد امنيت تام دنيوي و اخروي ايجاد مييامهنم بظلم إمل يلبسوا ﴿الذين آمنوا و ولئک آ

هلم األ من و هم مهتدون .)٨٢:انعام(. ﴾كساني كه ايمان آورده و ايمان خود را «

ان را با شرك نياميخته باشند امن و امان ايش .»يافتگان هستند سزاست و آنان راه

براي نيل به رضايت بزرگترين عامل -8 .و ثواب خداوند است

سعادتمندترين مردم به شفاعت محمد -9» اهللاإالله إال « كسي است كه خالصانه ص

.بگويدبزرگترين فضايل توحيد الوهيت اين -10

است كه تمام اقوال و اعمال ظاهري و به كمال خويش و باطني در پذيرش و نيل

Page 56:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

57

٥٧

UW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

مربوط و متوقف بر ،ترتب ثواب بر آنباشد و هر اندازه توحيد و وجود توحيد مي

اخالص در دل تقويت شود به همان اندازه .يابد اين امر نيز رشد و نمو مي

؛از ديگر فضايل توحيد الوهيت -11ها و ترك منكرات را بر او آسان انجام نيكي

ويي وي را دلج،نموده و هنگام مصائبنمايد فرد مخلص به سبب اميد به ثواب مي

و رضوان پروردگار خويش عبادات بر او سبك گشته و مبارزه با نفس در انجام گناه به

و خشم خداوند بر وي علت ترس از عذاب .گردد آسان مي

توحيد الوهيت هرگاه در درون فرد -12 خداوند ايمان را در دل صاحب ،كامل گردد

اند و كفر و عصيان آن محبوب و مزين گردنماياند و او را به را نزد او كريه و زشت مي

Page 57:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

58

٥٨

UX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.رساند درجه رشد ميها را بر بنده مشكالت و سختي -13

خفيف نموده و درد و رنج را بر او سبك كمال توحيد و ايمان بنده به سببگرداند مي

ها با و سختيش در مقابل مشكالتدر دلت قلب وسيع و گشاده و درون آرام و رضاي

.نمايد به مقدرات دردناك، برخورد مييكي ديگر از بزرگترين فضائل -14

اين است كه بنده را از بندگي و توحيد وابسته بودن به مخلوقات و خوف و رجاء و

نمايد و اين انجام عمل به خاطر آنها آزاد مي ؛باشد همان عزت واقعي و شرافت عاليه مي

ير گردد و غ پس بنده عبادتخواه خداوند مياز او اميد و هراسي ندارد و جز به جانب او تمايل و توكلي ندارد و به رستگاري نايل

.گردد مي

Page 58:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

59

٥٩

UY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

فضيلت ديگري كه توحيد براي فرد -15 پاي آن ديگر بهآورد و چيزي به وجود مي

رسد اين است كه اگر در قلب شخص نميبا اخالص كامل تحقق يابد عمل توحيد

و اقوال وي اندك را افزون نموده و اعمال .نمايد مي و غير قابل شمارش مضاعفرا

اين است كه ديگر فضايل آن از -16 و پيروزي در دنيا و عزت و شرفخداوند

هدايت و اصالح احوال و محكمي در گفتار .نمايد و كردار را بر فرد تكفل مي

به وسيله توحيد خداوند بديهاي -17 و ودهنم دنيوي و اخروي را از موحدين دفع

بر او منت ،ت طيبه و آرامش به ياد او حيااب نمونه آن در كتاب و سنت فراوان .گذارد مي

است پس اگر فردي توحيد را در درون خويش تحقق بخشد تمام اين فضايل و بيش

Page 59:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

60

٦٠

VP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و در ؛گردد ميها براي وي حاصل از اينگرديده غير اين صورت از همه اينها محروم

.و در تاريكي به سر برد : نمودن توحيد در قلباسباب استوار

نتوحيد در قلب انسان مؤمن همچودرختي است كه هر اندازه با عبادت خداوند

هاي آن رشد و نمو و پهن آبياري شود شاخهگردد و بر زيبايي آن بيفزايد و با ريشه

محبت بنده براي ،دواندن توحيد در دلنسبت پروردگار خويش و خوف و اميد او

تر و توكل بر خدا قوي خدا افزايش يابد به .گردد

اسبابي كه توحيد را در دل فرد رشد و :دهند از اين قرارند نمو مي

انجام عبادات به خاطر رغبت به -1 .پاداش آن از طرف خداوند

Page 60:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

61

٦١

VQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ترك معاصي به علت ترس از عذاب -2 .خداوند

.تدبر و تأمل در عظمت آسمانها و زمين -3 و صفات او و يشناخت اسماء اله -4

ا و آثار و مدلوالت آنها از قبيل مقتضيات آنه .شكوه و كمال

.اندوزي با علم مفيد و عمل به آن توشه -5قرائت قرآن با تدبر و فهم معاني و -6

.آنچه كه به آن اراده شده استتقرب جستن به سوي خدا با انجام -7 .ها بعد از فريضه،نوافلال با قلب و زبان به ذكر وحا تمام -8

.خدا مشغول بودن ترجيح آنچه ؛ محبوبباراجهنگام -9

.دارد ميكه خداوند دوست هاي مادي و معنوي تدبر در نعمت -10

Page 61:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

62

٦٢

VR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خداوند و مشاهده نيكي و احسان او و .ارزاني داشتن نعمت بر بندگانش

فروتني درون در مقابل خدا و -11 .ازمندي به اوني

با خداي خويش خلوت كردن در -12 هنگام نزول خداوند به ؛ثلث اخير شب و هنگام تالوت قرآن در اين آسمان دنيا، و

. آن با استغفار و توبهاتمامنشيني با اهل نيكي و صالح و هم -13

اخالص و دوستداران خداوند و بهره بردن .از سخن و راه و روش آنها

لي كه عامدوري گزيدن از هر سبب و -14 .بين قلب و خداوند فاصله به وجود آورد

،اضافي غذاهاي ،ترك سخنهاي بيهوده -15 . نگاههاي اضافي و غيرضروري،اختالطهر آنچه را كه براي خود دوست -16

Page 62:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

63

٦٣

VS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

دارد براي برادرش دوست بدارد و در مي .اين زمينه با نفس خويش پيكار كند

قلب از و دور نمودن پاك كردن -17كينه مؤمنين و سالم نگه داشتن آن از نفرت

.د و كبر و غرور و خود برتربينيسو ح . به تدبير الهيترضاي -18و هنگام ،كندمت شكر هنگام نع -19

.زدمصيبت صبر پيشه ساهنگام ارتكاب گناه به خداوند -20

.رجوع شودافزايش دادن اعمال صالحه از قبيل -21

... .ق نيك و صله ارحام و خالادر هر عمل كوچك و بزرگ به -22 .اقتداء نمودن صپيامبر .جهاد در راه خدا -23 . محل درآمد طعام وپاك بودن -24

Page 63:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

64

٦٤

VT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.نكرامر به معروف و نهي از م -25 سعادتمندانه بر توحيد راما! پروردگارا

.زنده گردان، و با شهادت بر توحيد بميران ـلی ا« ـد, ووـص ـا حمـم ـی نبيـن ـه هللا عـل ـی آـل عـل »مجعنيأصحبه و

Page 64:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

65

٦٥

VU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١مهمگفتاري و از او سپاس و ستايش خداي را،طلبيم و از استعانت و استغفار و هدايت مي

پناه به اوهاي درون و زشتي اعمال بدي هر كه را خدايش هدايت كند ؛بريم يم

اي براي او نيست و هر كه را كننده گمراهگري براي او خدايش گمراه نمايد هدايت

جز بحق دهم كه معبودي مينيست و گواهي تنهاست در ربوبيت و ،خداوند نيست

حكم افعال خويش او را در و؛الوهيت دين حق را براي مردم ؛شريكي نيستو آنان را به سويش هدايت تشريح نموده

نموده به آنچه كه بنده در توان نداشته

______________________________ . رحمه اهللاتأليف الشيخ محمد بن صالح العثيمين -1

Page 65:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

66

٦٦

VV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ال يكلف اهللا نفسا ﴿تكليف ننموده است ال إوسعها دهم كه و گواهي مي.)٢٨٦:بقرة( ﴾

او را ،محمد بنده و فرستاده و منتخب اوست ارسال نموده و به واسطه يانبراي تمام مردم

ت نمود و از او مردم را از گمراهي هدايتاريكي و ظلمت به نور و روشنايي رسانيد، امت را بر تمام خير و سعادت دنيوي و

را از هر شر و نمود، و آنانهدايتاخروي تا ضرري در دنيا و آخرت برحذر داشت

بر حجتي واضح و سفيد اينكه امت خود ترك كرد كه مانند روز روشن است و گمراه

. را بخواهدشود مگر كسى كه گمراهي نميـصـحابه وـمـن أعـلـی آـلـه وـصـلی اهللا علـيـه و« .»لی يوم الدينسار علی هنجهم إو تبعهم

مسلمان واقعي كسي است كه در :اما بعدتمام اقوال و افعال و مسايل خويش از حكم

Page 66:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

67

٦٧

VW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شود و پس اگر جويا ،خداوند و رسول اوتلک حدود ﴿ : به استناء آية حالل باشدامري

تعتدو اهللا فال به آن گردن ).٢٢٩:بقره(. ﴾ها به حرف مردم آنرا انجام توجه بدون نهد مي با تكيه بردهد و اگر نيز حرام باشد ميتلک حدود اهللا فال﴿ ).١٨٧:قرهب(. ﴾وهابتقر

بدون توجه به خشونت و فشار مردم آنرا .دارد د و از آن دست برمياينم ميترك

را اما اينكه انسان حكم خدا و پيامبر بدان آگاهي در صورت وپشت سر نهد

ل جوياي آن عمل ننمايد و در صورت جه خسران با برنگردد اين همان گواهي آشكار

باشد، سپس حال از دو امر تمام ابعاد آن مي يا هدايت و ، ضاللت و خسران:خارج نيست

رستگاري، الجرم هر مسلماني اميد هدايت و رد و از رستگاري از پروردگار خويش را دا

Page 67:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

68

٦٨

VX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خواهد وي را از ضاللت و خسران او مي، اما اين اميدواري به تنها كافي رهايي بخشد

القدر هنگامي كه به پيامبر صحابي جليل؛نيستكون رفيقک فی اجلنأن أدع اهللا لی ا« :گفت قال لهة عنی علی نفسک بكثرأ: ص السجودة «. خداوند را فرا خوان تا در بهشت « با :ين تو باشم، پيامبر به وي فرمودهمنش

.» بر خود ياري نمائيد،كثرت سجود رستگاري تنهاپس نايل شدن به هدايت و آيد بلكه نيازمند با آرزو و اميد به دست نمي

عمل و امتثال اوامر الهي و دست برداشتن از نواهي اوست و اين همان اسالم راستيني است كه اميد است صاحب آن به فوز

و از آتش سوزان جهنم نجات ،دوس نايلفريابد، اي برادران بدون شك انسان مسلمان

هاي متعددي محصور در اين جهان با انگيزه

Page 68:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

69

٦٩

VY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شده كه او را به سوي شر و حركت در آن و دهند، پس هاي سوء سوق مي غفلت و همنشين

بايست بر استعاذه به خداوند از شيطان و ميايالت و ها و تم عدم التفات به وسوسه

هاي او حرص بورزيم و هوس و خواستهشهوت را كنار گذاريم و در زندگي ما نقش

از هر آرزو و شهوت يتگمان تبع برچيند بين إ﴿ :فرمايد ضاللت و گمراهي است قرآن مي

يت بعو ال الظن وإ ما هتوی األ نفس .)٢٣:منج( .﴾اساس و هواي يآنها فقط از گمانهاي ب

و اين موهومات همه . كنند پيروي مينفس . پندار و هوى استءزائيده

بايست هميشه بيدار بوده و و همچنين مينعمت و تندرستي را كه اكنون داريم ما را

خدا رم به وسيله آن اوايا اينكهاغفال ننمايد را فراموش نمائيم و در حين غفلت دستمان

Page 69:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

70

٧٠

WP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

به سراغمان آيد و ما هنوز در و مرگ گيرند غفلت به سر بريم و آن وقت سخت پشيمان

همانطور كه شر ؛شويم و نيز برادر مسلمانمنيكي و خير ،دان افزايش يابديا همنشيني با ب

پس بر ،يابد نيز با همنشيني پاكان افزايش ميهمنشين صالح كه شما را بر انجام عمل نيك ياري نمايد و از انجام عمل شر برحذر دارد

:ينكه روز قيامت نگوئيد تا ا،حريص باش﴿يا ويلتی ل تنی مل ي حتذ فالنا خليالأ لقد * ضلنی أ

عن الذكر بعد جاءنی و ذإ كان الشيطان لإل نسان خذوال .)٢٩ـ ٢٨:نفرقا( .﴾

كاش فالن شخص گمراه ! اي واي بر مناز او مرا . را دوست خود انتخاب نكرده بودم

گمراه ساخت بعد از آن كه ) حق(آوري يادبه سراغ من آمده بود، و شيطان ) ياد حق(

. انسان بوده استءهميشه خواركننده

Page 70:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

71

٧١

WQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ص امبريحکم طلب امداد از پزنند شنويم فرياد مي از كساني مي:سؤال

مدد يا رسول اهللا« مدد يا نبی اهللا« يا » حكم آن » چيست؟ اين :بن باز جناب عبدالعزيز:جواب

سخن شرك اكبر است، و به معني طلب فريادرسي از پيامبر خداست، علماي صحابه

ند ا علماي اهل سنت اجماع نمودهو و تابعين و يا ان پيامبر؛بر اينكه استعانت از اموات

و يا ، فرشته و جن و غيره و يا غائبين،غيرهو يا ستارگان و ها سنگ، درختان،ها از بت

هاي زير شرك اكبر مفاد آيهبه مانند اينها املساجد هللا فال تدعوا مع اهللا نأ﴿و :است

حداأ ).١٨:ناجل(. ﴾مساجد از آن خداست، پس هيچكس را

.با خدا نخوانيد

Page 71:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

72

٧٢

WR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ذلكم ﴿ اهللا ربكم له امللک و الذين تدعون من دونه ما يملكون من قط ن تدعوإ *ريم م ال ه

يسمعوا دعاءكم و لو سمعوا ما استجا بوا لكم يوم القيامو يكفرون بة رشك كم وال ينبئک مثل

).١٤ـ ١٣:رفاط( .﴾خبرياين است خداوند، پروردگار شما،

و معبودهايي را حاكميت مخصوص اوست،خوانيد حتى حاكميت و يكه شما جز او م

پوست نازكي كه روي ) ءندازهبه ا(مالكيت در سرتاسر عالم ( خرما كشيده شده ءهتهس

براي حل (اگر آنها را . ندارند) هستيبخوانيد هرگز صداي شما را ) مشكالت خود

ناله و اصرار و (و به فرض كه . نوندش ينمبشنوند هرگز توانايي ) الحاح شما را

و از . ويي به نيازهاي شما ندارندگ خپاسود آنها پرستش و ش ي قيامت كه مباالتر روز

Page 72:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

73

٧٣

WS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

وند، هيچ كس مانند ش يشرك شما را منكر مخداوندي كه از همه چيز آگاه است تو را

.سازد يباخبر نممن يدع مع اهللا ﴿و هلا آخر ال برهان له به فإ نام إ

حسابه عند ربه نه ال يفلح إ .﴾الكافرون ).١١٧:نومؤمن(

با خدا معبود ديگري را بخواند و هركسـ و مسلما هيچ دليلي بر آن نخواهد داشت ـ حساب او نزد پروردگارش خواهد بود، يقينا

.كافران رستگار نخواهند شدو اين و آيات قرآني در اين باره فراوانند

عمل آئين و دين مشركان قريش بود و خداوند تمام انبياء و كتب آسماني را براي

حذر از اين عمل ارسال نمود رد و :نمايند هاي زير به آن اشاره مي همچنانكه آيه

لقد ﴿و رسلنا فی كل أ مهأ سوال أن اعبدوا اهللا ر

Page 73:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

74

٧٤

WT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اجتنبوا الطاغوتو ).٣٦:نحل(. ﴾ما در هر امتي رسولي فرستاديم كه

دعوت دعوت ما را به گوش امتها برسانند، خداي يكتا را : والن اين بود كه اين رسءهمه

.بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيدرسلنا من قبلک من رسول أما و﴿ ال نوحی إ

ليه إ نه ال أ نا فاعبدونأال إله إ ).٢٥:ءانبيا(. ﴾ تو هيچ پيامبري را نفرستاديم ازو ما قبل

ي مگر اين كه به او وحي نموديم كه معبودبحق جز من نيست، پس تنها مرا پرستش

.كنيدتنزيل الكتاب من اهللا العزيز احلكيم﴿ نا إ *

نزلنا أ ليک الكتاب باحلق فاعبد اهللا خملصا له إ ال هللا الدين اخلالص والذين اختذوا من أ *الدين دونه ولياء ما نعبدهم أ ليقربونا إلی اهللا زلفی الإ

ن اهللا حيكم بينهم فی ما هم فيه خيتلفون إ ن اهللا ال إ

Page 74:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

75

٧٥

WU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

هيدی من هو كاذب كفار ).٣ـ ١:رزم(. ﴾اين كتابي است كه از سوي خداوند عزيز

ما اين كتاب را به .و حكيم نازل شده استپرستش خدا را پس . حق بر تو نازل كرديم

. كن و دين خود را براي او خالص گردانآگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياي خود قرار دادند و

رستيم مگر پ اينها را نمي: دليلشان اين بود كهبه خاطر اين كه ما را به خداوند نزديك كنند، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه

كند، خداوند آن ند داوري مياختالف داشتكننده است كس را كه دروغگو و كفران

.كند هرگز هدايت نميدر آيات مذكور خداوند تعيين نموده كه رسل و كتب را بدين سبب ارسال نموده

دعا، مددخواهي، است تا با عباداتي همچون

Page 75:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

76

٧٦

WV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نماز، روزه، قرباني و غيره تنها ترس، اميد، كه او را در آن او مورد پرستش قرار گيرد

شريكي نيست، و از زبان مشركين اعالم نمايد كه به پيامبران و داعيان حق گويند مي

ما جز براي تقرب به خداوند اولياء را پرستش نكنيم يعني عبادت آنان براي اين بوده تا آنها را به قرب رسانده و براي آنها شفاعت كنند نه اينكه آنان را عبادت كنند

روزي آنها و تصرف در هستي چون خلق وباشد و خداوند .. در حيطه قدرت اولياء و

نمايد و آنها را تكذيب و تكفير مين اهللا حيكم بينهم فی ما هم فيه إ﴿ :فرمايد مي

خيتلفون ن اهللا ال هيدی من هو كاذب كفار﴾إ . ).٣: رزم(

دعاي خداوند بيان داشته كه آنها در ا« كه اولياء عبادت شده آنها را به ـخود

Page 76:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

77

٧٧

WW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

گويند و خداوند نزديك نمايد دروغ ميچنين حكم نموده كه اينان با اين ادعا كافر

ن اهللا ال هيدی من هو إ﴿ : و فرموداند گشته كاذب كفار﴾ ).٣: رزم(.

خداوند كسي را كه دروغگو و بسي « .»كافر باشد هدايت ننمايد

ت ديگري از سوره يونس بيان ادر آيو دارد كه مشركان در عبادت خويش براي مي

نمائيم تا آنها را عبادت مي؛غير خدا گويندويعبدون ﴿ : كنندنزد خداوند ما را شفاعت من دون اهللا ما ال يرضهم و ال ينفعهم و يقولون

هؤالء شفعاؤنا عند .)١٨:سيون( .﴾ اهللاپرستند كه اينان غير از خدا چيزهايي را مي«

رسانند نه سودي عايدشان نه بديشان زيان ميدر نزد هاي ما ميانجيو گويند اينها ، سازند مي

ـ پس خداوند آنها را تكذيب كرد و خدايند

Page 77:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

78

٧٨

WX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بگو آيا خدا را از وجود : دنباله آيه فرمود ـسازيد كه خداوند در چيزهايي باخبر مي

و زمين سراغي از آنها ندارد و آسمانها خداوند منزه و فراتر از آن چيزهايي است كه

و خداوند در ـ. دانند مشركان انبازشان مي جن و انس را جهت آفرينشسورة ذاريات

وما خلقت ﴿ :پرستش خويش بيان داشته استاجلن واإل ال ليعبدونإنس جن و انس را .﴾

. عبادتم كنندنيافريدم جز براي اين كهپس بر تمام جن و انس واجب است كه تنها خداوند را پرستش كنند و عبادت را خاص او نمايند و با درخواست امداد و عبادات ديگر از

.عبادت ماسواي خداوند بپرهيزندهاي مذكور و آنچه از باتوجه به مفاد آيه

مردم را فقط ؛پيامبران براي ما ثابت شده كهتخصيص عبادت براي خداوند و به توحيد و

Page 78:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

79

٧٩

WY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

از عبادت وخواندند حذر از شرك فرا ميماسواي او بپرهيزند و اين اساس و زيربناي همان اسالم است كه خداوند انبياء و كتب را با آن ارسال نموده و جن و انس را به اين

يا هدف آفريده است پس كسي كه به انبياء اد غاثه ورزد يا درخواست امدت اس،ديگران

جويد و يا با عبادت به آنان تقرب جويد به خداوند شرك ورزيده و او را با ديگران

هاي زير عبادت نموده است و مشمول آيهولو ارشكوا ﴿ :گردد مي حلبط عنهم ما كانوا

يعلمون امبران پيفرضا اين اگر «. ٨٨:مانعا( .﴾شرك با آن همه مقام و موقعيتي كه داشتند م

.»رفت ميشدند، تمام اعمالشان بر باد ميوحی ألقد و﴿ ليک وإ إلی الذين من قبلک لئن

رشكت ليحأ بطن عملک و لتكونن من اخلارسين ﴾ . ).٦٥:رزم(

Page 79:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

80

٨٠

XP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پيامبران قبل از تو وحي ءهمهبه تو و «تمام اعمالت تباه ي شوشرك مشده كه اگر

. بودينكاران خواهد و از زياشو مين اهللا ال يغفر أن يرشک به ويغفر ماإ﴿ ندو

ذلک ملن يشاء ).٤٨:ءنسا( ﴾خشد و پايت ب ميخداوند هرگز شرك را ن

و شايسته (ي هركس بخواهد تر از آن را برا .خشدب مي) بداندنه من يرشک باهللا فقد حرم اهللا عليهإ﴿ جلن ا ة

ومآواه النار و ما للظاملني من أنصار ).٧٢:مائدة(. ﴾هركس شريكي براي خدا قرار دهد

گاه خداوند بهشت را بر او حرام كرده و جاياو آتش است، براي ستمگران و ظالمان

.ونه يار و ياوري وجود نخواهد داشتگ چهيتوان از اين داليل مذكور كس را نمي هيچ دانست مگر آنكه به سبب دوري از مستثني

Page 80:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

81

٨١

XQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بالد اسالم دعوت قرآن و سنت به وي كه امر او به مشيت خداست، . نرسيده باشد

اهل علم را در اين مورد باور بر اين است كه خداوند روز قيامت وي را آزمايش و

نمايد اگر اطاعت امر نمود وارد امتحان مي و همچنين به جهنم رودالإبهشت گشته و

والد مشركين كه قبل از بلوغ از دنيا رفته ا. باشند كه باز در مورد آنان دو نظر است

گردند يكي اينكه اينان روز قيامت امتحان مي به الإ گشته وبهشتاگر اجابت نمودند وارد

صجهنم روند، كه در مورد اينها از پيامبر علم بام كانوا عاملنيأاهللا « :سؤال شد فرمود «.

متفق (.»تر است عمل آنان آگاه ند بهخداو« ).عليه

هرگاه روز قيامت مورد امتحان قرار گرفتند .رسد علم خداوند در مورد آنها به ظهور مي

Page 81:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

82

٨٢

XR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اند چون و نظر دوم؛ اينكه آنان اهل بهشتبر فطرت و قبل از سن تكليف از دنيا

كل « : روايت شدهص اند و از پيامبر رفتهمولود يولد علی الفطر هر مولودي بر «. »ة

و در روايتي به جاي .» شودهفطرت زادپس باشد ميةعلی هذه املل» ةالفطر« كلمة

والدين او وي را يهودي يا نصراني و روايت شده صمجوسي نمايند و از پيامبر

اي كه ابراهيم خليل را در خواب در باغچهاز باغهاي بهشت ديده و كودكاني از

و اين نظر ،مشركين نزد او بودندترين گفتار است در مورد كودكان درستما ﴿كين باتوجه به داليل مذكور و آية مشر

كنا معذبني حتی نبعث ر )١٥:ءارسا( ﴾والسرا ارسال نداريم عذاب ما تا رسول

ـ رحمه اهللا ـنخواهيم داد و حافظ ابن حجر

Page 82:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

83

٨٣

XS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

رح آنچه در در ش) 3/247(در فتح الباري گفته ) كتاب جنائز(ن مشرك مورد فرزندا

شده است نقل نموده است كه اين نظر رأي ن سو درست و مختار است كه محقين به آ

.اند رفته حاضر در انجام كاري كه ةفراخواندن زند

بر آن توانايي داشته باشد مشمول داليل و دگرد مذكور در نفي فراخواني غيرخدا نمي

شرك به موجب جريان موسي با فرد قبطي .نيستفاستغاثه الذی من شيعته علی الذی من ﴿ عدوه .)١٥:صقص(.﴾

ي بود بر عليه كسي وسفردي كه از قبيله مكه دشمن او بود كمك خواست، زيرا هر فردي در جهاد و رفع مايحتاج خويش در اموري كه ديگران بر توان آن قادر باشند به

Page 83:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

84

٨٤

XT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

تعاون شرك ديگران نيازمند است و اين نوع نيست و بلكه به تناسب ادله شرعي مستحب

.و يا واجب خواهد بود

)واهللا ولی التوفيق(

Page 84:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

85

٨٥

XU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١ر خداونديحکم استغاثه به غ، و درود و سالم بر رسول راسپاس خدا

خدا و بر آل و اصحاب او و هر كه به سنت : اما بعد؛وي هدايت يافته است

در شماره چاپ »املجتمع كويتی«مجله ابياتي ق.هـ19/4/1390ه خود در مورخه شد

) در يادبود مولود نبوي شريف(تحت عنوان استغاثه به پيامبر و مطالبي دربارة كه حاوي

طلب ياري از او براي نجات امت و رهايي از تفرق و اختالفي كه در آن واقع شده

باشد با امضاء فردي كه خود را مي؛است متن ابيات نام برده انتشار نمود كه) آمنه(

:اشاره اين است كه مورد

______________________________ . الشيخ عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز رحمه اهللا-1

Page 85:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

86

٨٦

XV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كهابياي رسول خدا مردمي را در* ور د و هر كس آنرا شعلهنافروز جنگ برمي

.كرده بسوزانداي رسول خدا امتي را درياب كه در *

هاي شك و ترديد بيماري او مزمن تاريكي .گشته است

اي رسول خدا امتي را درياب كه در * اهايش از دست پيچاپيچ اندوه و غصه رؤي

تا . و به سرودن خويش ادامه داد.رفته است :اينكه گفته است

اي رسول خدا امتي را درياب كه در * .اش طوالني گشته هاي ترديد بيماري تاريكي

در پيروزي تعجيل نمائيد همچنانكه در * روز بدر هنگاميكه خدا را فرياد زديد

. پيروزي تعجيل نموديدندرآورديش را به پيروزي ذلت جاي خو*

Page 86:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

87

٨٧

XW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شكوهمند دهد خداوند لشكرهايي دارد كه همينطور اين ) اهللا اكبر( .شوند ديده نمي

اش را مترجم استغاثهنداء و ) خانم(نويسنده پيامبر ساخته در تعجيل پيروزي و نجات

كند، فراموش كرده امت از او درخواست ميداند كه پيروزي تنها در دست و يا نمي

و يا ص در دست پيامبرخداوند است ومخلوق ديگر نيست و همچنانكه خداوند در

:فرمايد ميكند و ميدو آيه زير به آن اشاره ما النرص إال من عند﴿و اهللا العزيز احلكيم آل ( .﴾ ).١٢٦:نمراع

پيروزي جز از جانب خداي دانا و توانا .نيستن ينرصكم اهللا فال غالب إ﴿ لكم وإن خيذلكم

فمن ذا الذی ينرضكم من بعده آل ( ﴾ ).١٦٠:نعمرا

Page 87:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

88

٨٨

XX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

س ك چاگر خداوند شما را ياري كند هيدست از و اگر ، نخواهد شديروزپبر شما

ياري شما بردارد كيست كه بعد از او شما .را ياري كند

و با توجه به نص و اجماع متوجه تا ؛ را ايجاد نمودشويم كه خداوند خلق مي

او را پرستش نمايند و پيامبران را ارسال و كتب را نازل نمود، براي بيان آن عبادت و

همچنانكه قرآن ؛دعوت به سوي آناجلن و االنس اال و ما خلقت ﴿ :فرمايد مي

﴾ليعبدونلقد بعثنا فی كل امه رسوال ان ﴿: فرمودندو

اعبدوا اهللا واجت نبو الطاغوت تفسير آن . ﴾ .گذشترسلنا من قبلک من رسول أما ﴿ ال نوحی إ

نه ال أليه إ له إال إ نا فاعبدونأ ).٢٥:اءبيان( .﴾

Page 88:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

89

٨٩

XY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و ما قبل از تو هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر اين كه به او وحي نموديم كه معبودي بحق جز من نيست، پس تنها مرا پرستش

.كنيد ند لن متلض فمه ث آياتتمحكأ كتاب الر﴿أال تعبدوا *كيم خبريح ننی لكم منه نذير إال اهللا إ بشريو .)٢ـ١:دهو( ﴾

كتابي است ) اسرار آن نزدي خداست(الر كه تمام آياتش متقن و مستحكم است،

تمام نيازمنديهاي (سپس شرح و تفصيل زندگي فردي و اجتماعي، ء زمينهانسان در

. بيان شده است) مادي و معنوي، در آنجز : نخستين دعوت من اين است كه

يكتا را نپرستيد، من براي شما ءخداوند يگانه .از سوي او نذير و بشيرم

بيان خداوند سبحان در اين آيات محكم

Page 89:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

90

٩٠

YP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

فرموده است كه خلق جن و انس به اين ستش نمايند و تا تنها او را پر. هدف بود

براي او شريك قائل نشوند و پيامبران را براي امر به اين عبادت و نهي از ضد آن ارسال كرده است و نيز اعالم نموده است

ترين آيات كتاب او كه اين امر محكمغير براي باشد و آن را تفصيل نموده تا مي

.او پرستشي انجام نپذيردو عبادت يعني توحيد و اطاعت از

در م اوامر و ترك نواهي او؛وند با انجاخداهاي فراواني خداوند به آن دستور داده آيه

:فرمايد هاي ذيل مي است از جمله در آيهال ليعبدوا اهللا خملصني له الدين إمروا أ ما﴿و

حنفاء ).٥:ةالبين( .﴾در حالي كه جز اين بديشان دستور داده

خداي نشده است كه مخلصانه و حقگرايانه

Page 90:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

91

٩١

YQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

. را بپرستندال إوا دعب تالأ کبضی رق﴿و: و فرمودند

تور داده كه پروردگارت دس ).٢٣:ءارسا( ﴾اهيإ .جز او را نپرستيد

خماهللا دباعف﴿ الدين ال هللاأ *ين الدهل اصل ).٣ـ ٢:رزم( .﴾صالاخل

دين خود را براي خدا را پرستش كن و آگاه باشيد كه دين خالص . رداناو خالص گ

.از آن خداستآيات زيادي در اين باره بر وجوب

خداوند و ترك خالص نمودن عبادت براياز پيامبران و غير از آنان عبادت ماسواي او

نمايند و بدون شك دعا از مهمترين ميداللتبايست تنها ميباشد پس ت مياانواع عباد

ااينكه قرآن كم؛براي خداوند انجام گيرد خموا اهللاعادف﴿ :فرمايد مي ول و له الديننيصل

Page 91:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

92

٩٢

YR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

).١٤:فرغا(. ﴾ونر الكافهركاكنون كه چنين است خدا را به فرياد بخوانيد و عبادت و طاعت را خاص او

ند كه كافران دوست نداشته رانيد هر چگب اهللاعوا معدالت فهللادساجن املاو﴿ .باشند

.)١٨:نج( .﴾حداا پس ؛مسجدها مختص پرستش خداست

با توجه . همراه خداوند كسي را فرا نخوانيدبه كلمه احدا در آيه فوق كه در سياق نهي به صورت نكره آمده است شامل تمام

و . گردد مياز انبياء و غير از آنان مخلوقات ال ما اهللان دون معدت الو﴿ :فرمايد خداوند مي

رضي والنفعکي ).١٠٦:يونس(. ﴾ک خدا كسي يا چيزي را پرستش غيرو

مكن و به فرياد مخوان كه به تو نه سودي .رساند نه زياني مي

Page 92:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

93

٩٣

YS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و معلوم صو اين خطاب است به پيامبر است كه خداوند او را از شرك معصوم و محفوظ داشته است و هدف از آن تحذير

:فرمايد ن ميديگران است و سپس به دنبال آ ).١٠٦:نسيو( .﴾ الظاملنين مذاإ کنإ فتلع فنإف﴿

اگر چنين كني از ستمكاران و مشركان سيد و سرور فرزندان اگر پس ؛خواهي شد

چنين ، حال ويآدم غير خدايي را فراخواندران چه خواهد بود؟ و باشد پس حال ديگ

گاه به صورت مطلق به كار كلمه ظلم هر مراد از آن شرك اكبر است همچنانكه رود

. ﴾والكافرون هم الظاملون﴿ :گويد قرآن مي .انندهمان ظالمكافران ).٢٥٤:ةبقر(

.﴾يمظ عملظ لک الرشن﴿إ: فرمايد و مي .شرك ظلم و ستم بزرگي است .)١٣:نلقام(

هاي ديگر دانسته پس با اين آيات و آيه

Page 93:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

94

٩٤

YT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شجار و وات و امشود كه فراخواندن ا مي شرك ورزيدن به خداوند است و با ،ها بت

عبادتي كه خداوند ثقلين را به خاطر آن نزول كتب براي وآفريده و ارسال پيامبران

بيان و دعوت به سوي آن بوده منافات دارد يعني ـ اهللا است الإله إو اين همان مفهوم ال

معبود به حقي جز خداوند نيست و اين ز غير خدا نفي كرده و تنها مفهوم عبادت را ا

نمايد كمااينكه در قرآن براي او تثبيت مي ا منأ و احلقو هن اهللاأ بذلک﴿ :فرمايد مي ).٣٠:لقامن( .﴾لباط الهون دن مونعدي

دليل بر آن است كه خداوند ها همهاينباطل خوانيد ميغير از او و آنچه ،حق است

؛ي دين و آئين استو اين زيربنا. است نيستند مگر بعد از صحت صحيحعبادات

:فرمايد اصل، همچنانكه خداوند مياين

Page 94:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

95

٩٥

YU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ن ئ لکلب قن می الذينلإ وکيلإ یوحأ دقول﴿رشأ ن مننتكو ولکلم عنطبحي لتك

.)٦٥:رزم( .﴾ينارساخل وحي پيامبران قبل از توءبه تو و همه«

شده كه اگر مشرك شوي تمام اعمالت تباه .شود و از زيانكاران خواهي بود ميرشأ ولو﴿: فرمودندو مامهن عطبو حلك ).٨٨: انعام( .﴾ونلمعوا يكان

امبران با آن همه مقام و پياگر فرضا اين «شدند، تمام موقعيتي كه داشتند مشرك مي

.»رفت اعمالشان بر باد ميدين اسالم بر دو اصل و پايه بزرگ بنا

عبادت جز خدا يكي اينكه؛نهاده شده است و دوم اينكه جز به وسيله شريعت ،نشود

عبادتي انجام ـ ص رسول خدا ـمحمد اهللا و محمد إال إلهنگيرد و اين مفهوم ال

Page 95:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

96

٩٦

YV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پيامبر ـات ورسول اهللا است، پس هر كس امو اشجار و ساير ها يا بتـ يا غير پيامبر

ه را فراخواند و يا به آنها استغاثمخلوقات و نذر به آنها تقرب قربانينمايد و يا با

آنها را ، و يا آنها را نماز و سجده كند،جويد و انبازهايي ،ساخته استخدا از ارباب غير

براي خداوند قرار داده است و با اين اصل اهللا إالله إمتناقض و با مفهوم ال ) توحيد(

هر چيز غير مأذوني را در دين ،منافات داردبدعت نمايد مفهوم شهادت محمد رسول اهللا براي او متحقق نگشته است و خداوند

لم عنوا ملمع مالیإنا مدقو﴿ :فرمايد مي ).٢٣:نفرقا( .﴾ منثوراباء هاهنلعجف

ا انجام هو ما به سراغ تمام اعمالي كه آنون ذرات رويم و همه را همچ اند مي دهدا

.يمكن غبار پراكنده در هوا مي

Page 96:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

97

٩٧

YW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و اين اعمال كسي است كه بر شرك از است كه بدعت اهل و اعمال.دنيا رفته باشد

چون با شرع مطهر ،مورد اذن خداوند نبودهتطابق نداشته است روز قيامت همچون ذرات غبار در هوا پخش گردد كمااينكه از

مرنا أحدث فی أ نم« :ايت شده كهرو پيامبر .)هيمتفق عل( »در ليس منه فهو هذا ما

چيزي احداث نمايد ) ما( در دين هر كسكه در آن نباشد بر او مردود است، اين

پناه بردن و دعاي خويش را ) خانم(نويسنده ساخته است و از پروردگار ص متوجه پيامبر

ر دست جهانيان كه پيروزي و سود و زيان داو بوده و چيزي از آنها در دست غير او

بدون شك اين ،نيست اعراض نموده استآميز و مهلكي ستم بزرگ و شرك فاجعه

ه خداوند به فراخواني كاست و حال اين

Page 97:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

98

٩٨

YX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خويش دستور داده است و وعده استجابت نموده است و هر كسي از دعاي او سرباز

، داده استهزند به دخول جهنم وعد مكب رالقو﴿: فرمايد مي خداوند كماينكه

ربكتس يينذ النإ مك لجيبتسنی أعودأ ن عون .)٦٠:غافر( .﴾رين داخمنه جونلخديتی سبادع

مرا بخوانيد تا :فته استگپروردگار شما از عبادت بپذيرم كساني كه را شما) دعاي(

دي با ذلت وارد به زوند ورز من تكبرمي آيه مذكور داللت دارد بر .شوند ميدوزخ

عبادت است و هر كه از آن ،اينكه دعابار ورزد جايگاهش آتش جهنم خواهد كاست

بود پس اگر حال كسي كه از دعاي خداوند پس حال كسي ،استكبار ورزد چنين باشد

ي ر خدا را فراخوانده و از او اعراضكه غي .دنمايد چگونه خواهد بو

Page 98:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

99

٩٩

YY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ی نبادی ع عذا سألکإ﴿و :فرمايد قرآن مي عانذا دإ اع الدهوعجيب دأ ی قريبنإف .﴾وندشر يمهلعی لوا بنمؤيلی ووا ليبجتسيلف ).١٨٦:بقره(

و هنگاميكه بندگانم از تو در مورد من نزديكم و دعاي دعاكننده سؤال كنند بگو من

م، كن مياجابت خواند ميكه مرا هنگاميبه را و بنابراين بايد بندگان من دعوت مرا بپذيرند

باشد كه راه خود را پيدا رند آوبه من ايمان .كنند و به مقصد برسند

در حديث صحيح اعالم صو پيامبر خدا ادت است و به پسر داشته است كه دعا عب

ظفحا« : گفتم بن عباسعمويش عبداهللا حياهللا جت اهللاظفحا کظف تلأسذا إ, ک جتاههدالرتمذی ( .»اهللا بنعتاس فتنعتسذا اإ, و اهللالأفأس

.)و غريه

Page 99:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

100

١٠٠

QPP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

حرمت (خدا را رعايت و مراقبت نمائيد تا تو را نگاه دارد اگر حرمت خدا را ) خدا

براي كمك (حفظ كني او را در برابر بي، هرگاه درخواست يا خود مي) رساني

كردي از خداوند درخواست كنيد و هرگاه از خداوند استعانت دياستعانت ورزي وا هللاهو يدع و ماتنم« :فرمايد بورزيد، و مي

هر كس بميرد در .)بخاري( .»ار النلخ ددانحاليكه براي خدا انبازي فراخوانده باشد

بخاری (ين وارد جهنم شود، و در صحيح روايت شده است كه ص از پيامبر)مسلمو

از او سؤال شد چه گناهي بزرگتر است اينكه .»کقل خوه وهللا ندان جتعل أ« :فرمود

شما آنكهبراي خدا انبازي قرار دهي و حاليعني مثل و همانند و : ند.را آفريده است

،استغاثه ، هر كس غير خدا را با دعا.شبيه

Page 100:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

101

١٠١

QPQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

دت مورد پرستش قرار نذر و با انجام عبا ، گرچهدهد براي او انبازي قرار داده است

ولي، يا فرشته، يا جن، اين انباز پيامبر و يا اما . باشد غيره از مخلوقات ويا بت،

درخواست از زنده و حاضري كه بر انجام عملي توان داشته باشد شرك به حساب

بلكه از مسايل و امور عادي و .آيد نمي كمااينكه ،ميان مسلمين استمعمول و جائز

قرآن دربارة درخواست فردي از قوم موسي ديگر از دشمنان فردبر كمك به او بر عليه

ی ل عهتيع شنی مذ الاستغاثهف﴿ :فرمايد او مي .تفسري آن گذشت. ﴾هود عنی مذال

فخرج خائفا ﴿ :گويد و در قصه موسي ميد در حاليكه موسي از شهر خارج ش﴾يرتقب

.ترسان و چشم به راه بودهمچنانكه انسان در جنگ و اموري كه

Page 101:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

102

١٠٢

QPR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

آيد و نياز به كمك براي مردم پيش ميبرد، و يكديگر دارند به ديگران پناه مي

خداوند به پيامبر دستور داده است تا به تواند براي كسي مردم ابالغ نمايد كه نميوا عدأام نإ لق﴿: سود و ضروري مالك شود

مكأملک ل ی ال إنل ق* داحأ ه بکرشأ الی وبر ).٢١ـ ٢٠:ناجل( .﴾داشر ال وارض

و (خـوانم من تنها پروردگارم را مي : بگوو هـيچ كـس را ) كـنم فقط او را عبادت مي من مالك زيان : بگو. دهم شريك او قرار نمي

.و هدايتي براي شما نيستم اللق﴿ :فرمايد ميو در سوره اعراف

ول و اهللااء ماشالإ ارض والاعی نفسنف لکلمأري اخلن مترثكتس البيغ الملعأ تنك ام و موق لريشب ويرذ نالإنا أ نإ وءسلی انسمؤمي ).١٨٨:فاعرا(. ﴾ونن

Page 102:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

103

١٠٣

QPS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

احب اختيار و ص من مالك :بگوبه آنها نيستم خويش ءدربارهسود و زياني ونه گ چهي

از اگر زيرا . كه خدا بخواهدچه رامگر آنآگاهي داشتم منافع فراواني را غيب اسرار

ونه زياني به گ چو هيتم، ساخ ميمبراي خود من فقط بيم دهنده و بشارت ،سيدر ميمن ن

.ورند هستمآ يدهنده براي افرادي كه ايمان م جز پروردگارش را فرا صامبر پيو او

و در ،برد و جز به او پناه نمي،خواند نميروز بدر به خداوند پناه و از او طلب

و استدعانمود و در آن پيروزي بر دشمن مي ؛ منپروردگار :گفت ورزيد و مي اصرار مي

تا اي عملي كن آنچه كه به من وعده داده :گفت س اكبر ابوبكر صديق ـ اينكه صديق

اي رسول خدا كافي است خداوند آنچه را بخشد و كه به تو وعده داده است تحقق مي

Page 103:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

104

١٠٤

QPT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

:خداوند در اين راستا آيه زير را نازل فرمودم ی ممدكن أمك لجابتاس فمكب رونيثغتس تذ﴿إ إالما جعله اهللا و*لف من املالئكة مردفني أب

من عندالإما النرص برشی ولتطمئن به قلوبكم و ).١٠ـ ٩:انفال(. ﴾ اهللا عزيز حكيمنإاهللا

به خاطر بياوريد زماني را كه به خدا پناه برديد و دست حاجت به سوي او دراز . كرديد و از وي تقاضاي كمك نموديد: خداوند تقاضاي شما را پذيرفت و فرمود

من شما را با يك هزار نفر از فرشتگان كه و ياري ند، كمك آي پشت سر هم فرود مي

خداوند اين كار را قرار نداد مگر . نمك يمبراي بشارت و اطمينان قلب شما وگرنه

كه چرا خداوند نيست ءپيروزي جز از ناحيه .خداوند توانا و حكيم است آنها را به استغاثهدر اين آيات خداوند

Page 104:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

105

١٠٥

QPU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

آنان يادآوري نموده و اعالم نموده كه وسيله فرشتگان آنان با امدادشان به استغاثه

سپس بيان نموده كه . استجابت نموده است نبوده است همانا آنان را گانپيروزي از فرشت

ها جهت بشارت و آرامش دل آنان با فرشته و بيان كرده كه نصر از ،امداد نموده است

رصا النمو﴿ .طرف خداوند بوده است ال من إ ءوگرنه پيروزي جز از ناحيه. ﴾اهللا عند

.ند نيستخداو دقلو﴿ :گويد و در سوره آل عمران مي

رصن مكلع ل اهللا واقات فهلذأ متنأ وردب بم اهللاك ).١٢٣:نآل عمرا( .﴾ونرتشك

ي داد در خداوند شما را در بدر پيروزحالي كه نسبت به دشمن ضعيف، و از نظر

، ديدعده و تجهيزات قابل مقايسه با آنها نبوحال كه چنين است، از خدا بپرهيزيد، و از

Page 105:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

106

١٠٦

QPV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

تكرار مخالفت فرمان پيشواي خود، يعني پيامبر اجتناب كنيد تا شكر نعمتهاي گوناگون او را

.بجاي آورده باشيدگردد ياري رسان در اين آيه معلوم مي

و تمام ،آنان روز بدر خداوند بوده استه سالح و خير و امدادي كه به وسيله مالئك

به آنها اعطاء شده بود همه اسباب پيروزي و و پيروزي از اسباب ،بشارت و آرامش بوده

.خداوند بوده است بلكه تنها از طرف ،نبوده )خانم نويسنده جمله املجتمع(پس اين نويسنده

با چه جوازي استفاده و طلب پيروزي خود نمايد و از پروردگار ميص را متوجه پيامبر

گرداند كه او مالك هر جهان روي برمي .چيزي است و بر هر چيزي قادر است

و ،ترين نوع جهل مان اين عمل زشتگ يببلكه بزرگترين شرك است، بر اين نويسنده

Page 106:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

107

١٠٧

QPW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

واجب است با پشيماني از عمل خود و بريدن از آن و تصميم بر عدم برگشت به آن

دستور خداوند و از و با اخالص و امتثال خداوند توبة نصوح حذر از نهي او پيش

نمايد و اگر توبه از حق الناس باشد امر چهارم ديگري نيز در توبه واجب است كه

حق به مستحق آن و دادن:است ازعبارت ، و خداوند بندگان 1حالل طلبي از آن

نمايد و به آنها خويش را به توبه امر مي عاي مج اهللاوا إلیوبتو﴿ .دهد وعدة پذيرش مي

هيأ ).٣١:ورن( .﴾ونحلق تمكلع لوننمؤا املاي مؤمنان همگي به سوي خدا برگرديد

______________________________ بايست مي منظور مؤلف اين است كه تائب اين سروده-1

پشيماني خود را پيش مردم اظهار دارد و آن را براي .﴾ ...إال الذين تابوا وأصلحوا وبينوا ﴿مردم تبيين نمايد

Page 107:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

108

١٠٨

QPX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.تا رستگار شويد ونوبتال يفأ﴿ :فرمايد و در حق نصاري مي

).٧٤:ةدمائ( .﴾حيم رورف غاهللا وهونرفغتسي وی اهللالإگردند و از او چرا به سوي خدا بر نمي

.د و خداوند بخشنده و مهربان استر نمايناستغفا ع مونعدي الوالذين﴿ :فرمايد وخداوند مي

الإ اهللامری حت السف الننولتقي ال ور آخهلاإ اهللا *ثاماأ قللک ي ذلعف ينم ووننزي ال وقباحلخي ويامه القوم يذاب العه لفضاعي *هانا ميه فدل اهللالدب يکولئأ فا صاحلالمع لم وع تابن مالإئاهتيس .﴾ رحياما غفوركان اهللا وناتس حم ).٧٠ـ ٦٨:انقرف(

از جمله ويژگي عبادالرحمن چنين (و هستند كه معبود ديگري كساني و آنها ): است

هرگز انساني ، و آنهاانندخو نميرا با خداوند رام شمرده ـح) خونش را(د ـداونـرا كه خ

Page 108:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

109

١٠٩

QPY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ند، و زنا رسان جز به حق ـ به قتل نمي ـو هركس يكي از اين امور انجام كنند نمي

دهد عقوبت و مجازاتش را خواهد ديد، ، و گردد ميعذاب آنها در قيامت مضاعف

با خواري، جاودانه در عذاب خواهند ماند، كه توبه كنند، و ايمان آورند، و مگر كساني

گناهان (عمل صالح انجام دهند كه خداوند و خداوند ،كند ميبه حسنات مبدل ) آنان را

.آمرزنده و مهربان استهمواره ن عةبو التلبقی يذال وهو﴿ :فرمايد ميو

.﴾لونعفت ماملعي و عن السيئاتوافعي وهبادع ).٢٥:رشو(

و او كسي است كه توبه را از بندگانش بخشد و آنچه و گناهان را مي،دشو ميپذيرا

.داند مي،دهيد را انجام مي روايت ص در حديث صحيح از پيامبر

Page 109:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

110

١١٠

QQP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كان ما هيدمالمساإل« :شده است كه فرمود جتةوبالت وهلبق پذيرش اسالم »هالب قكان ماب

نمايد قبل از آن باشد نابود مي را كههر آنچه .پوشاند ميراقبل از آن ) يگناه(و توبه

و اينكه ؛به سبب اهميت خطر شرك اغفال از آنچه كه بيمبزرگترين گناه است و

بود و نيز وجوب سرودهاين خانم نويسنده مختصر را مطلب اين خدا؛پند براي بندگان

رانگاشتم و از خداوند مسألت دارم كه آن و احوال ما و تمام واقع گرداند مندسود

مسلمين را اصالح نمايد و با درك دين و ما منت نهد و ما و مسلمانان ، برثبات بر آن

را از بديهاي درون و زشتيهاي كردار پناه . همانا او صاحب و بر آن تواناست؛دهد

وصىل اهللا وسلم وبارك عىل عبده ورسوله نبينا .حممد وآله وصحبه

Page 110:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

111

١١١

QQQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١نياء و صالحيسل به أنبتو، و درود و استسپاس تنها خاص خدا

.سالم بر كسي كه بعد از او پيامبري نيستبه علت دوري بسياري از مسلمانان از

دين در ازآشنايي آنان عدم پروردگارشان و شركيات و بدعتها و خرافات در اين زمان،

، از جملهميانشان گسترش يافته است انتشار يافته اي وسيع هگونشركياتي كه به

مسلمان تحت عنوان اي جليل از عدهت :استاولياء و صالحين و فراخواني آنان و اعتقاد

شانبه اينكه ايشان سود و زيان عايد سازند و آنان را گرامي داشته و قبور آنها مي كه با پندارند چنين مينمايند و طواف ميرا

______________________________ . تأليف دكتر ناصر بن عبدالكريم العقل-1

Page 111:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

112

١١٢

QQR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

براي رفع نيازها و گشايش ـاين عمل توسل به آنان پيش خداوند ـشكالت م

و اگر اين مردم نادان به كتاب و ،ندا جسته و آنچه را كه دربارة دعا رجوع كنندسنت

فهمند وتوسل در آن آمده درك نمايند مي چيست؟و حقيقي كه توسل مشروع

مشروع آن است كه از طريق توسل با انجام عبادات و ـ يا اطاعت خدا و رسول

حرمات و از طريق تقرب به م ازاجتنابخداوند به وسيله اعمال صالحه و درخواست از خداوند به اسماء نيك و

تقرب بزار انجام پذيرد اين اـ صفات عاليه به رحمت و نائل شدنبه خداوند و راه

اما توسل به خداوند از .رضايت اوستها و طواف هطريق متوسل شدن به قبور مرد

ن آن قبور و خود نذر براي صاحبا وآنان

Page 112:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

113

١١٣

QQS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نياز و اداي جهتانداختن به آستانه آنها بلكه ؛ توسل مشروع نبودهتشكالگشايش م

اما آنچه ـ؛ پناه بر خدا شرك و كفر است عمر بن نمودنكه برخي از مردم در توسل

، نمايند احتجاج ميبه آن مخطاب به عباس عمر به شخص عباس توسل بايد بدانند كه

ه به دعاي وي توسل نموده نجسته است بلكاست و توسل به دعاي افراد به شرط زنده

ن غير از توسل به شخص آنا،بودن آنان ؛ چون توسل به دعاي فرد زندهباشد مي

جويند شخصي كه به دعاي وي توسل مي نوعي از توسل مشروع ـ فرد صالحي باشد

.است او )قبر (اي كه سائل نزد سپس مرده

او از خداوند و ياريترود تا به برك مي مالك ، و مرده بعد از مرگ،درخواست نمايد

Page 113:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

114

١١٤

QQT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

تواند بعد از مرگ به و نميتسنيچيزي پس چگونه به غير ،نفس خود سودي برساند

و انساني كه از عقل ،خود سودي رساندسليم برخوردار باشد ممكن نيست بتواند اثبات نمايد كه فردي كه مرده و حركت از

و اعضايش از كار افتاده ست اشده او ساقط باشد بتواند بعد از مرگ به خود سودي

چه برسد به اينكه به ديگري سود ،رساند .برساند

توانايي انسان بر انجام هر ص و پيامبر اذإ« بعد از مرگش نفي كرده است عملي را

ةقدص : ثالثن مالإ هلم ععطق ان آدم ابنمات هدعوا ل ي صالحدل ووأ ه بنفع يملو عأ ةيجارآدم بميرد عملش بنيگاه فرزند هر.»...

صدقة :گردد مگر از سه جهت منقطع مي يا وجاريه يا علمي كه از آن سود برده شود

Page 114:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

115

١١٥

QQU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

از اين . فرزند صالحي كه براي او دعا كندگردد كه مرده خود نياز دارد تا معلوم مي

ستغفار نمايد و زنده ي براي او دعا و اسك ،نيازي به دعاي مرده ندارد و اگر حديث

را بعد از مرگش ثابت آدم بنيانقطاع عمل پس ما چگونه معتقد باشيم كه ؛نمايند مي

مرده داراي حياتي است كه امكان ارتباط و دهد در امكان هر نوع امدادي را به او مي

، و توان نواست و تهيدست حاليكه بي مرده را فرياد زند و هر اندازه نداردبخشش

خداوند .امكان شنيدن فرياد و دعا را ندارد ونكلمي ماهون دن منوعد تينذالو﴿ :فرمايد مي ولكم وعاءوا دعمسي م الوهعد تنإ * ريمطن قم ونرفك يهيامق الموي ومكوا لجابتا اسوا معمسرش ).١٤ـ ١٣:فاطر(. ﴾مكك

خوانيد و معبودهايي را كه شما جز او مي

Page 115:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

116

١١٦

QQV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پوست ) ءبه اندازه(حتى حاكميت و مالكيت در ( خرما كشيده شده ءنازكي كه روي هستهاگر آنها را . ندارند) سرتاسر عالم هستي

بخوانيد هرگز ) براي حل مشكالت خود(و به فرض كه . شنوند صداي شما را نمي

بشنوند هرگز ) اله و اصرار و الحاح شما ران(و . ويي به نيازهاي شما ندارندگ توانايي پاسخ

شود آنها پرستش از باالتر روز قيامت كه مي .شوند و شرك شما را منكر مي

پس خداوند مالكيت و شنيدن دعا را از و واضح است آنكه .آنها نفي نموده است

نود كند و آنكه نش نميبخشش. چيز است بي روشن نآقر و .داند كند و نمي اجابت نمي

اي به جز خدا نموده است كه هر فراخوانده ـ هر كه باشد از لحاظ درجه و جاه ـ

تواند براي فراخوان خويش چيزي تحقق نمي

Page 116:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

117

١١٧

QQW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بخشد، و عبادت هر معبودي به جز خدا مندعت الو﴿ :فرمايد خداوند مي.باطل است

رضي والکنفعال ي ما اهللاوند ذا إ تلع فنإ فکرض اهللا بکسسم ينإ و* نيمن الظامل فكاش ال ف

ريخ بکدرن يإ وو هالإ هل .﴾هلضف لال راد ف ).١٠٧ـ ١٠٦:سيون(

خدا كسي يا چيزي را پرستش غير ازبهتو نه سودي مكن و به فرياد مخوان كه به

د نه زياني اگر چنين كني از رسانن ميستمكاران و مشركان خواهي شد اگر

آن را زياني برساند هيچكس به تو خداوند كند و اگر خير و رحمتي خواهد دفع نمي

.تواند آن را منع كند هيچ احدي نمياي گردد كه هر فراخوانده از آيه معلوم مي

رساند پس در به جز خدا سود و زياني نمي و اين او چه سودي است؟عبادت و دعاي

Page 117:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

118

١١٨

QQX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

براي صاحبان خرافاتي اي كنندهنيز تكذيب كه گويند نزد قبر فالني رفتيم يا فالن ولي را

هر كه ،فراخوانديم و مطلوبمان حاصل شد و ،چنين گويد بر خداوند دروغ بسته است

اگر فرض شود كه چيزي هم حاصل شده .است به يكي از دو سبب حاصل شده است

از مقدورات معموالر حاصله اگر امـ1 پس از شياطين حاصل شده ،مخلوق باشد

است چون آنها دائما نزد قبور حضور اي قبر و يا بتي نيست كه به جو ؛يابند مي

خداوند پرستش شود مگر اينكه شياطين فهم مردم در كنار آن حضور تباهيبراي

در يابند، و اين متوسالن به اولياء خود مي .ستانندزمرة بت پر

نمايد گمراه و سرگردان مي راشيطان آنان جاهليت را گمراه پرستان بتآنگونه كه

Page 118:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

119

١١٩

QQY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شياطين خود را به صورت و شكل .نمود ميدرآورده و بر ...) ولي و يا (مستغاث به

سبيل مكاشفه آنان را با اشيائي خطاب همچنانكه شياطين كاهنان را مورد كرده، مي

اهي هم بعضي از دادند و گ خطاب قرار ميآيد وليكن بيشتر آنها درست از آب در مي

و گاهي هم برخي از ،آن دروغ استنمايند بعضي از ميادانيازهاي آنان را

را كه حل آن در توان بشر به تمشكال بر ايشان حل ،صورت معمول ممكن باشد

برند لوحان گمان مي و اين ساده،نمايند ميقبر خود بيرون ولي است كه از هماناين

و ،فع نموده استرآمده و حاجت وي را همانا در واقع شيطان خود را به صورت او در آورده است تا مشرك پناه جوينده را

به داخل بتها همچنانكه شياطين ،گمراه نمايد

Page 119:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

120

١٢٠

QRP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ام سخن گفته اصنگان كننده بادترفته و با عسازند و برخي از نيازهاي آنان را برآورد مي

ياري از اهل علم آن را تأييد بسو نيز .اند نمودهر خدا غيدر توان اما اگر امر حاصله ـ2 فقر و نا،شد مانند حيات، صحت، غنبا

چيزهايي كه از ويژگي خداوند است پس خداوند كهممكن استاين امر حاصله

ها و پنجاه هزار سال قبل از آفرينش آسماندر تحقق آنرا زمان و باشدزمين مقدر نموده

با آن قدر سابق وآن لحظه قرار داده است گشته است و اين مسأله به بركت اجرا

صاحب قبر حاصل نشده يدعااجابت ؛است

پس انسان عاقل نبايد اين گونه خرافات قلب خود را با بلكه بايد را تصديق نمايد

Page 120:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

121

١٢١

QRQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خدا پيوند دهد و نياز خويش را پيش او بيان لتفات ا شود و به مخلوق اجابتكند تا و چيزند ضعيف و بيات مخلوقزيرا ؛ننمايد

، و چگونه انسان نياز جاهل و عاجزند مانند خويش طلب يخويش را از مخلوق

نه ، آن مخلوق مرده باشددر حالي كهكند وبشنود و نه ببيند و نه مالك چيزي باشد

اي از بتواند ذره از آن است كهتر ناتوان .رداردت بخاكي كه جسدش را پوشانده اس

ضاللت و ناداني و انحراف از جاده همانآيا وليكن شياطين عمل را براي ؟راستي نيست

براي پستي و وگردانند آراسته ميمردمحقارت اين عمل همين را بس كه صاحب

ضآن به مخلوق نيازمند شده و از خالق اعرا دادن بصيرتها دستنمايد و اين يعني از مي

.و مرگ دلها

Page 121:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

122

١٢٢

QRR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

:یومههتای خيالی و مااكربسياري از مردم در مسأله كرامات دچار

اي اند به گونه اشتباه و اختالط عجيبي شده گاهياز حقيقت معجزات و كرامت آكه

اند تا ندارند و آن را به شيوه درست نفهميده كه تنها از ـ ميان معجزات و كرامات واقعي

طرف خداوند جهت اتمام رسالت او به آيد يا جهت گراميداشت و سوي مردم مي

اكرام برخي از اولياء واقعي، ميان اينها و كه دجالها اختراع نموده و كارهاي باطلي

نهند تا به آنرا معجزه و يا كرامت نام ميمردم استهزاء نمايند و اموال آنها را از طريق

اي عده. تفاوت قائل شوندباطل بخورند،ت و برند كه معجزا مردم نادان گمان مي

كرامات جزء امور اكتسابي و افعال اختياري اي كه به گونه قادر بر آنهاستاست و بشر

Page 122:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

123

١٢٣

QRS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

هرگاه بخواهند از طرف خود آن را انجام اعتقاد دارند كه اولياء و جاهالنه و ،دهند

صالحين هر وقت كه بخواهند تواناي انجام معجزات و كرامات را دارند و اين ناشي از

.باشد ار و دين خود ميجهل مردم به پروردگآنچه كه از اين :گوئيم و ما به اينها مي

بر اينكه اينها شود مبني مظاهر ميدجاالن معجزه و يا براي اين ولي و يا آن ولي

ي بيش نيست و تمام اينها دروغ،اند كرامت شياطين است و يا از اختراع يك هاي ياوهاز

ر و متقلب كه آن حوادث اگراي مك ماديي را ساخته و اسم آن را كرامات و يا توهم

معجزات گذاشته است تا بر صاحبان اين را با قبور هيبت و شكوهي بيفزايد و آنها

تا مردم آنها را گرامي بركت نشان دهدبدارند، و خيل فراواني افراد ساده لوح را

Page 123:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

124

١٢٤

QRT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

براي زيارت و تبرك جستن و طلب حاجت و از صاحبان اين قبور جذب نمايند و اموال

هدايايي به عنوان نذر براي آنها بياورند و در اين گيرودار افراد سودجود بهره برده و از

مردم را باال كشند و بر آنان راه باطل اموال .بخندند

امكان ندارد فرد عاقلي كه از فطرت سليم مند باشد بتواند باور كند كه مرده بعد از بهره

اينكه روح از كالبدش بيرون رفت و جسم او را هاحركتش از بين رفت و كرم

تبديل به استخوانهاي كالبدشخوردند وتواناي انجام هيچ كاري را و پوسيده شد

لوح چه كسي جز انسان ساده،داشته باشدنتواند اين خياالت شرمناك را تصديق و مي

باور نمايد چون اين خيالهايي را كه آنها ها قادر محال است كه زنده،برند گمان مي

Page 124:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

125

١٢٥

QRU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پس ! ها به انجام آن باشند چه برسد به مرده را كه خداوند به ما ارزاني داشته آيا ما عقل

امثال اين خرافات را واست تعطيل نمائيم م عقل روشنگر و فطرت سليم تصديق نمائي

شديدا تصديق چنين خرافاتي را به سبب هاي شرعي و تكويني انكار مخالفت با سنت

.نمايد مي :مرشكان در گذشته و امروز

ارها مز قبور و كنندگان زيارتبسياري از مشركان در زمان جاهليت بتها را :گويند ميپرستيدند اما ما بتي نداريم تا آن را ميما قبور برخي در ميان ت نمائيم بلكه عباد

كه آنها را موجود است حالمشايخ و ص خواهيم كنيم ولكن از خداوند مي عبادت نمي

نمايد و ادابه سبب اكرام آنان نيازهاي ما را .دعا است عبادت غير از

Page 125:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

126

١٢٦

QRV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

طلب امداد و :گوئيم به اينها ميما و باشد دعا ميهمانبركت از مرده در حقيقت

انكه مردم جاهلي بتهاي خويش را فرا همچن ميان بتي كه مشركين جاهلي ،خواندند مي ،پرستيدند و قبري را كه امروزه مردم مي

تفاوتي ،پرستند صاحب و ساكن آن را مي بت و قبر و طاغوت همه ؛وجود ندارد

هستند كه در يك مفهوم واحد اسمهايي و بر هر آنچه غير خدا كه كنند داللت مي

انسان زنده از جملهرستش قرار گيردمورد پيا مرده و يا جماد يا حيوان باشد اطالق

توسل انگيزةگردد و هنگاميكه از ميمشركان جاهلي به بتها و فراخواندن آنها

الإ مهدبعما ن﴿در جواب گفتند سؤال شد ).٣:رزم(. ﴾فیل ز اهللالیإونا برقيل

نيم مگر اينكه ما ك ما آنها را عبادت نمي

Page 126:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

127

١٢٧

QRW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

يعني اينكه براي .را به خداوند نزديك كنندقضاي نيازهايمان ميان ما و خداوند واسطه

.باشندگردد كه با اين توضيح براي ما معلوم مي كه ستانيميان ادعاي جاهليت و ميان قبر پر

شوند تفاوتي وجود به اسالم نسبت داده ميندارد پس هدف همه يكي است و آن هم

و فراخواندن غيرك ورزيدن به خداشر .خداوند است :رشک حمبت

جرد كردن قلب و احساسات به مخلوق مبراي خدا با حب و تعظيم در آنچه كه جز آيد، پس جايز نباشد عبادت به شمار مي

برند كه اولياء مرده را كساني كه گمان ميدارند لكن آنان را بيش از حد دوست مي

نمايند در حقيقت مي سشرعي تعظيم و تقدي

Page 127:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

128

١٢٨

QRX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كنند چون از شدت آنان را پرستش ميشان نسبت به آنها متمايل شده و براي بح

و اند برپا نمودهمولودي و نذر حسن آنها نمايند همچنانكه طواف ميرا قبرهايشان

و به آنها پناه برده و .چرخند حول كعبه ميغلو و به انگيزة نمايند اگر طلب ياري مي

ها اين كارها را براي مرده.دنباشتقديس .دادند انجام نمي

اولياء نسبت بهغلو آنان مواردو از ديگر و ت با صداقاين است كه ،و مشايخ خود

راستي به آنها سوگند ياد كنند، در حاليكه چندان برايشان مهم نيست كه به دروغ يا

و برخي از ،هزل به خداوند سوگند خورندبه خدا دشنام داده شنود كه آنها گاهي مي

گردد در خشمگين و ناراحت نميو شود مي شيخ او از فردي بشنوند كهحاليكه اگر

Page 128:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

129

١٢٩

QRY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خشمگين و ناراحت سختدهد دشنام مي آيا اين نوع غلو نسبت به اولياء و .دنگرد مي

مشايخ بيشتر از تعظيم آنان براي خداوند و محبت آنان براي اولياء و مشايخ نيست؟

خداوند .وند غلبه نموده استبر محبت خدا اهللاون دن مذخت ين ماس الننمو﴿ :فرمايد مي حيدادانأ وهنب اب حدشوا أن آمينذال و اهللابح كم ).١٦٥:ةربق( .﴾هللا

برخي از مردم هستند كه غير از خدا، گزينند و آنان را همچون خدا برمييانيخدااند دارند و كساني كه ايمان آورده ست ميدو

و اين نوع ،دارند خدا را سخت دوست مي . شرك محبت نام دارد،شرك

بندگانش نزديک استبهخداوند بادی عألکا سذإو﴿ :فرمايد خداوند مي

نی فع انعذا دإ اع الدةوع ديبجأ يبری قنا

Page 129:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

130

١٣٠

QSP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.﴾ونشدرهم يلعی لوا بنمؤيللی و وايجتسيلف ).١٨٦:رةبق(

و هنگاميكه بندگانم از تو درباره من «بپرسند من نزديكم و دعاي دعاكننده را

پس . گويم هنگامي كه مرا بخواند پاسخ ميآنان هم دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان

.»بياورند تا آنان راه يابند حجابيپس ميان خداوند و بندگانش ـ

و طلب حاجت از او مانع مناجات تا نيستموجب پناه بردن انسان به قبر تا گردد به آنها توسل جويد تا ها شود و اينكه مرده نزد خداوند شفاعت نمايند و از آنها رااو

درخواست چيزي نمايد كه فاقد آن هستند و مقدور از آنان كند، بلكه بر انسان طلب غير

دون ه ببرد و بواجب است كه به خدا پنا از او مسألت نمايد و با طاعات و واسطه

Page 130:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

131

١٣١

QSQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اعمال نيك و فراخواني با اسماء نيك از خداوند توسل ،خداوند و صفات عاليه او

بايست معتقد باشد بر شروع جويد و ميماينكه خداوند خود عزت دهنده، زنده كننده، ميراننده، رازق، نافع، تدبير كننده تمام شئون

گي است، و نفع و ضرر تنها در حيات و زند دست اوست، و اعتقاد داشته باشد كه انسان

منزلت او نزد خدا و بشر هر چند ارج وتواند به كسي ضرري وارد بزرگ باشد نمي

خداوند آن را براي او مقدر چنانچهنمايد از پيامبر روايت شده است كه .ننموده باشد

نأی ل عتعمجتا و لةم األنأ ملاعو« :فرمود ملءیش بوکعفني د قءیش بالإ ءیش بوکعفن يرضن يألی وا ععمت اجول, وک ل اهللاهبتك کو ملءیشب رض ي » کيلع اهللا هبتك د قءیش بالإ وک

به چيزي تا بهبدان اگر امت اجتماع كنند

Page 131:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

132

١٣٢

QSR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

توانند به شما سود نميسود رسانند، ماش چيزي كه خداوند براي همان جز برسانند

امت اجتماع اگر و ،قدر كرده استمشما چيزي به شما زيان رسانند تا دركنند اينكه مگر توانند به شما ضرر برسانند نمي

.ه باشدقدر كردمخداوند براي شما تاپس اگر تمام امت اجتماع نمايند

را سود و يا زيان رسانند آن را انساني كه خداوند مقدر نموده آنچه جز به ،نتوانند فرد زنده يا مرده به طريق لذا يك. است

اولي هرگز نتواند به كسي سود و يا ضرر رساند مگر آنكه خداوند آن را نوشته و

آيا آن كسي كه سود و ؛تقدير نموده باشد ت؟رساند در خور فراخواندن اس زيان نمي

آيا اين نهايت جهل و گمراهي نيست؟ آري . چنين استـ سوگند به خداوندـ

Page 132:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

133

١٣٣

QSS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اين زم است بر تمام افرادي كه به لذا الاز قبيل ـنوع شركيات و بدعتها و خرافات

طواف بر قبور و تعظيم و سؤال از آنها براي اند از اين عمل فاسد شده دچاردفع نيازها

اوند كه در حقيقت شرك ورزيدن به خداست و صاحب آن در آتش جهنم جاويدان

خداوند . نزد خداوند توبه نمايد ماندخواهد م اهللا حردق ف يرشک باهللان مهنإ﴿ :فرموده است

.﴾صارنأ نني ماملظل ما و النارأواهم وةن اجلهيلع ).٧٢:ةائدم(

هر كس به خداوند شرك بورزد خداوند در و جايگاهش كردهر او حرام بهشت را ب

اگر .ندارند ياوريآتش است و ستمكاران صادق باشد بايد در تمام خودفرد در اسالم

تنها براي خداوند شئون حيات خويش كه او را شريكي .خالصانه عبادت نمايد

Page 133:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

134

١٣٤

QST پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نيست و در دعا و آنچه جز خدا بر آن ا هر درجه و بدي حتوانايي ندارند به هيچ ا

ه داشته باشد التفات نورزد و كجايگاهينبايد با اهل بدعت و شرك مراوده داشته

و خسر نگردد و مقلد آنهاباشد تا متأثر .الدنيا و اآلخره نشود

سلم علی نبينـا حممـد وعلـی آلـه وصلی اهللا و

مجعنيأصحبه و

Page 134:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

135

١٣٥

QSU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

صامبر ياد کردن به پيحکم سوگند آيا سوگند ياد كردن به پيامبر جائز :سؤال است؟ : جناب شيخ عبدالعزيز بن باز:وابج

سوگند و قسم خوردن به هيچ كدام از شرافت، كعبه و صمخلوقات اعم از پيامبر

؛ علماء جائز نيستاكثريتو غيره در نظر اي عدم جواز آن را به صورت بلكه عده

اند و اختالف شاذي نيز در اجماع نقل كردهيده روايت گردصجواز سوگند به نبي

و بلكه باطل است پايه ن نظري بياست و آ ذكر آن گذشت كهو با اجماع اهل علم

وارد ة و نيز با احاديث صحيح،اختالف داردن ياز جمله شيخ. در اين زمينه اختالف دارد

روايت ساز اميرالمؤمنين عمر بن خطاب فل حنم« :اند كه پيامبر خدا فرموده نموده

Page 135:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

136

١٣٦

QSV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

زی; فعالو تالال بهلف فی حالقف الإ له ال إ:لقيلسوگندش و در سوگند ياد كندسكهر »اهللا بايد باشد بالفاصلهياد كرده الت و عزي از

كه سوگند ياد زيرا. اهللاإالله إ ال :بگويد دچار يك نوع شرك گشته است پس ،كننده

كفاره آن اين است از روي صدق و اخالص ه تا با اين كلمپناه جويدبه كلمه توحيد

شركي را كه به آن مرتكب شده است تكفير حاكم به اسناد و ترمذي و .و پاك نمايد

اند كه تخريج كرده مصحيح از ابن عمر ري بغفل حنم« :فرمود صپيامبر رف كدق ف اهللا

رشأ وأ هر كس به غير خدا قسم خورد »ک .تبه تحقيق شرك و يا كفر ورزيده اس

سالخصيب ابوداود از حديث بريده بن صتخريج نموده است كه پيامبر خدا

هر كس »نا ميسل فةمان باألفل حنم«: فرمود

Page 136:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

137

١٣٧

QSW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.به اعتبار و شرافت قسم خورد از ما نيستو از ابوهريره روايت شده است كه پيامبر

حت ال« : فرمودص ال ومكهاتمأال ب ومكائبآوا بفلحت ال ودادنألاب .»ونقاد صمتنأ والإ اهللاوا بفل ).أبوداود والنسائي(

به پدران و مادرانتان و انبازها سوگند نخوريد، و به خدا قسم نخوريد مگر اينكه

از جمله كساني .در سوگندتان صادق باشيدكه تحريم سوگند به غير خدا را به صورت

امام ابوعمر بن ،ستاجماع نقل نموده ا و برخي از اهل علم . است: عبدالبر نمرياند پس با عمل به دانستهمكروه اآن را مطلق

بايست نصوص و حسن ظن به اهل علم ميبر كراهت تحريمي حمل گردد و برخي هم

اند به آنچه كه كه در اين زمينه تساهل نمودهدر صحيح مسلم از پيامبر روايت شده و

Page 137:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

138

١٣٨

QSX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كسي كه از او در جواب آن را در پيامبربه اسالم سؤال كرده، ) ها آيين(مورد شرائع

گفته ص كه پيامبراند اين احتجاج كرده : در جواب بايد گفت»قد صنإ يهبأ وحلفأ«

و با احاديث صحيحه ،اين روايت شاذ و اين ،مخالفت دارد قياس بر آن جائز نيست

كم شاذ ح(حكم نزد اهل علم شاذ است و ) ثق بهوفرد با جماعت ممخالفت يعني

اشتباه شده ) بيهأ(احتمال دارد كه اين لفظ :گويد مي:باشد همچنانكه ابن عبدالبر

برخي از كاتبان يا . بود»واهللاأفلح «اصل آن و ممكن است اند در آن مشتبه شدهراويان

تحريم و نهي آن را قبل از صكه پيامبر به هر ؛ فرموده باشد،وندسوگند به غير خدا

صورت اين روايت يك روايت فردي شاذ باشد و براي كسي كه به خدا و روز مي

Page 138:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

139

١٣٩

QSY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

قيامت ايمان داشته باشد روا نيست كه به آن تمسك جويد و با احاديث صحيحه وارده در

با اين حالاين زمينه مخالفت ورزد و .سوگند به غير خدا از محرمات شركيه است

اسناد صحيح از سعد بن وقاص و نسائي بابه الت و عزي قسم تخريج نموده است كه

سؤال ص از پيامبرمورد آنخورد و در اهللا إالله إال « : بگو: فرمودص پيامبر؛نمود

وحده ال رشيک له, له امللک وله احلمد, و هو علی كل شیء قدير و سه بار به سمت چپ .»

و از شيطان رانده شده به ،نخود فوت كاز تكرار آن خودداري خداوند پناه بريد و

و اين روايت بر شدت تحريم سوگند . كنجملة به غير خداوند و شرك بودن و از نمايد و وساوس شيطاني بودن آن تأكيد مي

از . آن نهي شده استاز رجوع بهصريحا

Page 139:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

140

١٤٠

QTP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خواهم عفت و پاكي در دين خداوند ميح نيت و كردار را به ما و شما خود و اصال

ارزاني دارد و ما و مسلمانان را از پيروي از ها و تحريكات شيطان پناه آرزو و وسوسه

. استقريب و شنوادهد او

»والسالم عليكم و رمحه اهللا«

Page 140:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

141

١٤١

QTQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١نيت دروغيوصاز عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز به

وند خدا؛يابند مسلماناني كه از آن اطالع ميد، و ما و اآنان را با اسالم حفظ و نگه دار

ـ. آنها را از شر افتراهاي عوام نادان پناه دهد .آمين

:ا بعدامسالم عليكم و رمحه اهللا و بركاته, اي منسوب به شيخ احمد بر مطلب و نامه

اين « عنوان تحتخادم حرم نبوي شريف وصيت از مدينه منوره از طرف شيخ احمد

اطالع يافتم كه در »نبوي شريف حرم خادم شب جمعه بيدار بودم قرآن را :آن گفته بوداهللا اء منمودم و بعد از قرائت أس تالوت مي

______________________________ . الشيخ عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز رحمه اهللا-1

Page 141:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

142

١٤٢

QTR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

الحسني، خود را براي خواب آماده كردم، كهي كسص رسول خدااك تابنةچهرآور آيات قرآني و احكام شريف، رحمه پيام

اي شيخ : فرمود؛را ديدمللعالمين است اي ، لبيك اي رسول خدا:، گفتماحمد .ن خلق خدايتر گرامي

من از افعال زشت مردم :به من فرمودام در مقابل پروردگارم و ام و نتوانسته شرمنده

فرشتگان حضور يابم چون از آن جمعه تا صد و شصت ) در طول اين هفته(اين جمعه

.اند نفر، بر غير دين اسالم از دنيا رفته هزار كه مردم ي رااز گناهانسپس برخي

سپس و شده بودند بيان كرد آنمرتكباين وصيت رحمتي است از طرف : فرمودند

بعد از آن برخي از و .خداوند براي آنها اي :شروط قيامت را ذكر كرد تا اينكه گفت

Page 142:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

143

١٤٣

QTS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شيخ احمد آنان را از اين وصيت مطلع چون با قلم ازلي از لوح محفوظ نقل گردان؛

كس آنرا بنويسد و از شهري شده است و هر به شهر ديگر و يا از محلي به محل ديگر بفرستد در بهشت براي او قصر و كاخي

شود و كسي كه آن را ساخته و بنا ميننويسد و نفرستد روز قيامت شفاعت من بر

گردد، و هر كسي آن را بنويسد وي حرام مي تهيدست باشد خداوند او را در حالي كه

و اگر بدهكار باشد خداوند ،ايدنم نياز مي بي و اگر بر او گناهي ،دينهاي او را اداء نمايد

باشد خداوند به بركت اين وصيت او و و هر كس از .آمرزش كندوالدينش را

بندگان خداوند آن را ننويسد صورت و .سيماي وي در دنيا و آخرت سياه شود

سه ( به خداي بزرگ قسم :و گفته است

Page 143:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

144

١٤٤

QTT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ت است و اگر من دروغ گويم اين حقيق) باربر غير اسالم از دنيا بروم، و هر كس آن را

يابد تصديق نمايد از عذاب آتش نجات مين را تكذيب نمايد كافر گشته و هر كس آ

.استر اين از آنچه كه د بوداي اين خالصه

.وصيت دروغين به پيامبر منسوب شده است ي و اين وصيت دروغين را بارهاـ

،شد چندگاه ميان مردم پخش ميمتعددي هر و ميان بسياري از مردم با الفاظ . شنيده بودم

گوناگوني رواج و گسترش يافته بود و كه او :گويد پرداز اين وصيت مي دروغاين و را در خواب ديده است ص پيامبر

ين اوصيت را به او سپرده است و در گان اخير كه ما آن را براي خوانندوصيت وقتيكه براي :گفتهپرداز ئيم، دروغنما ذكر مي

Page 144:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

145

١٤٥

QTU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خواب و استراحت آماده شده پيامبر را ديده يعني او را در حالت نه در خواب؛است

پرداز در اين و دروغ،بيداري ديده استوصيت به چيزهاي زيادي پرداخته است كه دروغ بودن آن واضح و آشكار است و در

وكرداين رساله شما را از آن آگاه خواهم ام و خودم از سالهاي پيش بر آن آگاه بوده

براي مردم نيز بيان نموده بودم كه واضح و آشكارترين دروغ است و چون بر اين

فتم به علت آشكاري ا اخير اطالع يوصيتخود ترديد نمودم كه بر آن بطالن آن بر

كردم بر كسي چيزي بنويسم و من گمان نمي كه از كمترين بصيرت يا فطرت سالم

ولكن . داشته باشديمند باشد تأثير بهرهبرادران زيادي به من گفتند كه اين وصيت نزد بسياري از مردم انتشار يافته و ميان آنان

Page 145:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

146

١٤٦

QTV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و برخي هم آن را ،گردد دست به دست مي به همين علت به نتيجه ،اند تصديق نموده

رسيدم كه بر امثال من الزم است براي بيان دست صن بر پيامبر آستنبطالن و افتراء ب

ر و ه، كسي اغفال شودبه قلم ببرد كه مبادا فطرت سالم كسي از صاحبان علم و ايمان و

در آن دقت نمايد از راههاي زيادي پي ، و يي بيش نيستبرد كه اين دروغ و افترا مي

اين دربارةاز برخي نزديكان شيخ احمد به او نسبت داده شده است، كه وصيت

من جواب دادند كه اين بهسؤال كردم؛افترائي است بر شيخ احمد و شيخ هرگز چنين چيزي را نگفته است و شيخ احمد مذكور مدتها پيش از انتشار اين وصيت

و نيز اگر فرض كنيم كه شيخ ،مرده است چنين چيزي احمد مذكور يا از او بزرگتر هم

Page 146:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

147

١٤٧

QTW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

را در خواب صكه او پيامبر گفته باشدراين وصيت ااست و او را به يا بيداري ديده

دانيم كه توصيه نموده باشد يقينا مي كسي كه اين وصيت را به او وگوست دروغ

نبوده است صگفته به داليل فراواني پيامبر .و بلكه شيطان بوده است

بعد از مرگش ص اينكه پيامبر: از جملهـاز شود و كساني در بيداري ديده نمي

اند پيامبر را در صوفيان نادان هم كه گفتهبينند و يا اينكه در مولودي حالت بيداري مي

و به اند يابد سخت دچار اشتباه حضور مي و با كتاب و اند خطاي بزرگي دچار گشته، اند مخالفت نموده،سنت و اجماع اهل علم

ها روز قيامت از قبور خود بيرون چون مرده همچنانكه خداوند )نه در اين دنيا (آيند ميثم ﴿ :فرمايد يم نكم بعد ذلک مليتون إ ثم * نكم إ

Page 147:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

148

١٤٨

QTX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

يوم القيام تبعثونة .)١٦ـ ١٥:نونمؤم( .﴾د ميري اين زندگي همگي ميبعد از شما «بار ديگر به زندگي (در روز قيامت سپس *

.»شويد ميوبرانگيخته ) گرديد باز مي پس خداوند گفته كه زنده شدن مردگان

و هر ، روز قيامت است نه در اين دنيادركسي خالف آن را گفته باشد او

دروغ آشكاري مرتكب به و ،ستدروغگوگرديده است و يا فريب خورده است و

بدان واقف را كه سلف صالح قيحقي و ياران رسول و تابعين آن را اند بوده

.اند نشناخته است پيموده در حال ص صورت دوم، اينكه پيامبر

از وفات خود خالف حق حيات خود و بعد اين وصيت به در حاليكه .فرمايند نميرا

ا شريعت او مخالفت بصورتهاي فراواني

Page 148:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

149

١٤٩

QTY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پيامبرـگردد بيان ميآنگونه ـآشكاري دارد شود و هر كس در خواب ديده ميص

رؤيت نمايد در حقيقت راصورت شريف اوتواند وي را ديده است چون شيطان نمي

اي وي درآورد مرا به شكل و سيخود كمااينكه حديث صحيح به آن اشاره نموده است و لكن قضيه به ايمان بيننده، صداقت، عدالت و قوه ضبط و ديانت و امانت او

و اينكه پيامبر را در صورت و بستگي داردسيماي خود يا كسي ديگر ديده است، و اگر حديثي از پيامبر روايت شده باشد كه او در

عادل اند اگر از طريق ثقه فرمودهزمان حيات بر آن استداللوروايت نشده باشد اعتماد

از طريق ثقات روايت شده ، و شايسته نيستبا روايت كسي كه از آنها در باشد، اگرتر است تر و معتمدتر و موثق حفظ قوي

Page 149:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

150

١٥٠

QUP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كه جمع ميان دو طوريكهمخالفت نمايد منسوخ روايت ممكن نباشد، يكي از آنها

شود و دومي و به آن عمل نميگردد مي طوريكهشود، و به آن عمل مي استناسخ

كه با رعايت شروط آن ممكن باشد، و اگر صورت نبنددممكن نباشد و جمع نيز

كه از لحاظ را بايست يكي از دو روايت ميمطرود گردد، باشد تر ضعيفحفظ و عدالت

.شود ن و بدان عملو به آن حكم شاذ داده،آن را از ، رسد به وصيتي كه صاحب آنبچه

و در حاليكه نقل نموده است صپيامبر معرفي براي و ،ناشناخته و نامعلوم باشد

پس موقعيت ،عدالت و امانت وي نباشد كه دور انداخته شود و كند چنين اقتضا مي

مطلبي حتي اگر ،به آن توجه و التفات نشود آن وجود نداشته كه با شرع مخالفت دارد در

Page 150:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

151

١٥١

QUQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

د به وصيتي كه شامل سرب پس چه ،باشد و بر رسول ،موارد فراواني از بطالن باشد

شريع ت و متضمن ، جعل شده باشدص خداو حال اينكه پيامبر دين غيرمأذوني باشد،

هدعق مأوبتيل فلقأ مل ما قال علینم« :فرمايد ميگويد بز زبان من چيزي هر كسي ا»ار الننم

كه من آن را نگفته باشم پس جايگاه خود را دروغ ( و مفتري . معلوم سازد،در آتش

ص چيزي بر پيامبر،اين وصيت) پردازافتراء نموده كه او نگفته است و دروغ ،صريح و خطرناكي بر او جعل كرده است

پس چه قدر اين وعيد بزرگ فراخور و مبادرت نمايد و شايستة اوست كه به توبه

هميان مردم اعالم نمايد كه اين وصيت را ب اگر زيرا جعل كرده است ص دروغ بر پيامبر

و آنرا كسي باطلي را ميان مردم منتشر نمود

Page 151:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

152

١٥٢

QUR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

جز به اعالن و ـ به دين نسبت ساخت تا اينكه مردم از رجوع وي ـ روشنگري آن

از دروغش و تكذيب خود آگاه نشوند توبه قرآن در اين باره .نخواهد شدپذيرفته او ن م اهللالزن أون مامتك يينذ النإ﴿ :فرمايد مي فی الكتاب اسلن لناهيب مادع بندی ماهل وناتيبال الذين إال *وننع الالمهنعلي و اهللامهنعل يکلئوأا أن وميهل عوبتأ کولئأ فوانيبوا وحلصأوا وتاب ).١٦٠ـ١٥٩:بقرة(. ﴾يمح الرابوالت

كساني كه داليل روشن و وسائل هدايت بعد از بيان آن براي ايم هرا كه نازل كرد

نند خدا ك ميمردم در كتاب آسماني، كتمان بلكه ) نه فقط خدا(ند ك ميآنها را لعنت

. نندك ميلعن نندگان نيز آنها را ك ت لعنءهمهمگر آنها كه توبه كنند و به سوي خدا بازگردند و در مقام جبران و اصالح اعمال

Page 152:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

153

١٥٣

QUS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خود برآيند، و حقايقي را كه پنهان كرده ونه گ نبودند براي مردم آشكار سازند، من اي

خشم و رحمت خود را كه از ب ميافراد را چرا كه نم،ك ميآنها قطع كرده بودم تجديد

.ده و مهربانمننك تمن بازگشخداوند در اين آيه كريمه روشن نموده است كه هر كسي حقي را كتمان كند توبة

صحيح نيست جز آنكه آن را گناهاو از آناصالح و براي مردم تبين نمايد و خداوند با

كامل و ، دين را براي امتصارسال پيامبر همچنانكه .نعمت را بر آنان به اتمام رساند

متأم وكين دمك لملت أكمويلأ﴿ :فرمايد مي تم ).٣:دةمائ( .﴾یتمع نمكيلع

ل نمودم و مامروز دينتان را براي شما كا« .»نعمتم را بر شما به اتمام رساندم

و افتراگر اين وصيت در قرن چهاردهم

Page 153:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

154

١٥٤

QUT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

از مردم آشفته و راخواهد دين آمده و مي و بر ، كنددين جديدي را براي آنان تشريع

دخول دهر كسي كه تشريع وي را بپذير و هر آنكه آنرا نپذيرد ،مترتب نمايدرا جنت

و ،حرمان از جنت را بر او مترتب نمايدخواهد اين وصيتي را كه افتراء نموده مي

دهد به جلوهاست بزرگتر و برتر از قرآن هر :طوريكه در آن افتراء نموده است كه

از شهري به شهر ديگر وبنويسدكسي آن را و يا از محلي به محل ديگر بفرستد خداوند

و هر ،نمايد در بهشت قصري براي او بنا ميكسي آن را ننويسد و نفرستد روز قيامت

و ،گردد بر او حرام ميص شفاعت پيامبراين آشكارترين دليل بر دروغ بودن اين

افتراگر آن و يوصيت و قلت شرم و حيا ؛پردازي است ارت او بر دروغازدياد جس

Page 154:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

155

١٥٥

QUU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

چون كسي كه قرآن كريم را بنويسد و از شهري به شهر ديگر و يا از محلي به محل ديگر بفرستد اگر به قرآن عمل نكند به اين

پس چگونه براي ،شود فضيلت نايل نمي از شهر به شهر وصيتل اين حامكاتب و

هر كس در حاليكه و،گردد ديگر حاصل ميويسد و از شهري به شهر ديگر قرآن را نن

نفرستد اگر مؤمن به قرآن باشد و تابع محروم ص شريعت باشد از شفاعت پيامبر

اين دروغ در اين وصيت تنها و،گردد نمي و دروغ نشركننده ،براي داللت بر بطالن آن

آن و زشتي و حماقت و دروي او از هدايت كافي است و در اين وصيت غير صپيامبر ر مذكور امور ديگري هستند كه تماما از امو

و اگر ،نمايند داللت بر بطالن و كذب آن مي براي ، بيشتر حتي هزار سوگند و،افتراگر آن

Page 155:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

156

١٥٦

QUV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اثبات صحت آن ياد كند و يا براي خود ترين زجر آرزو بزرگترين عذاب و سخت

صادق ،بر اينكه او راستگوستمبني كند ه بلكـ نخواهد بود و صحيح نخواهد بود

ـ سپس قسم به خداوند ،قسم به خداوندترين نوع باطل دروغ و زشتبزرگترين

است، و ما خداوند و فرشتگاني كه نزد ما حضور دارند و مسلماناني را كه از اين

گيريم كه اين اند شاهد مي نوشته اطالع يافته . استص دروغ و افتراء بر پيامبر،وصيت

به سزاي پرداز آن را خوار و خداوند دروغ امور ، عالوه بر امور مذكور.كردارش برساند

.نمائيم ديگري را جهت بطالن آن ذكر مي اينن جمعه تا آ از :گويد او كه ميـ1

جمعه صد و شصت هزار نفر بر غير دين چون اين ادعا جزء ،اند اسالم از دنيا رفته

Page 156:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

157

١٥٧

QUW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نيز بعد از ص باشد و پيامبر علم غيب ميدر و طع گشته است وفاتش وحي از او منق

حاليكه او زمان حياتش از غيب اطالع پس چگونه بعد از مرگ از آن آگاه ،نداشت

مك لولقأ اللق﴿ :فرمايد خداوند نيز مي!شد ).٥٠:انعام( .﴾ الغيبملعأ ال و اهللانی خزائدنع

كنم كه خزائن من هرگز ادعا نمي: بگو .الهي به دست من است

األرض و فی السمواتن مملعي اللق﴿و يا ).٦٥:نمل(. ﴾ اهللاإالالغيب هيچ كس از كساني كه در آسمان و : بگو

زمين هستند ـ جز خدا ـ از غيب آگاه .نيستند

روايت ص و در حديث صحيح از پيامبری ضو حن ع رجالادذي« :شده است كه فرمود

ی, حابصأی حاب أصرب يا :, فأقولة القيامومي

Page 157:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

158

١٥٨

QUX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ولقأ, فکدعوا بثدحأ ی ماردت الکنإ :ی لقاليفيدا مه شليهم عنتوك﴿ حال الصدبع الام قالك ام هيل عقيب الرنتأ تننی كيتفو تاملم فيه فتمد ).١١٧:املائدة(. ﴾ شهيد شیء علی كلنتأو

مرداني در روز قيامت از حوض كوثر منع گويم پروردگارم اينها ميپس ؛شوند مي

:شود ياران من هستند، به من جواب داده ميند ا دانيد بعد از تو چه انجام داده شما نمي

صالح را تكرار پس من همچنان سخن عبدمن تا آن زمان كه در «گويم ميوكنم مي

ان اطالع داشتم ميان آنها بودم از وضع ايش، تنها از ميان آنها برگرفتيوهنگامي كه مرا

همهتو بر اي و تو مراقب و ناظر ايشان بوده .»و گواهي مطلع چيز دومين امري كه بر بطالن اين وصيت ـ2

باشد كه مي) مفتري(كند سخن او داللت مي

Page 158:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

159

١٥٩

QUY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

هر كس آن را بنويسد و اگر فقير (:گويد مياز گرداند و اگر ني باشد خداوند او را بي

نمايد و ادابدهكار باشد خداوند دين او را يا اگر بر او گناهي باشد خداوند به بركت اين وصيت گناه او و والدينش را بيامرزد و

ترين اين خود بزرگترين دروغ و روشن،...باشد و نشان از دليل بر دروغ بودن آن مي

پرداز از خدا و بندگان قلت شرم دروغ قضاي ،غنا(گانه ، چون اين امور سهاوست

و صرف نوشتن امجرد) ين، بخشش گناهد پس با اين وصيت ،قرآن حاصل نخواهد شد

و اين ناپاك ،شود چگونه حاصل ميخواهد مردم را فريفته و اغفال نمايد و مي

آنان را به اين وصيت وابسته نمايد تا آن را يند و بنويسند و به اين فضيلت توهمي نايل آ

تا اسبابي كه خداوند براي بندگان خويش

Page 159:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

160

١٦٠

QVP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.ا نمايندهتشريع نموده راز اسباب خواري و ذلت و پيروي از

.بريم هوي و شيطان به خداوند پناه مي بطالن اين وصيت، مبني بر سومين امر ـ3

هر كسي از :گويد اين است كه در آن ميبندگان خدا آن را ننويسد در دنيا و آخرت

ترين و اين دوباره از زشت،رددسياه گرونوع كذب و آشكارترين دليل بر بطالن اين

گو بودن پردازنده آن وصيت و دروغباشد، چطور انسان عاقل به خود اجازه ميكه يك فرد را دهد كه اين وصيت مي

م آن را آورده همجهول الهويه در قرن چهاردتا آن را بر رسول خدا افتراء نمايد و است برد كه هر كه آن را ننويسد چهره وي گمان

و هر كس آن ،در دنيا و آخرت سياه گردد و از ، غني گردداگرچه فقير باشدرا بنويسد

Page 160:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

161

١٦١

QVQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و گناهان وي بخشوده ،بدهكاري رهايي يابد اين بهتان ؛ منزه است خداوندـ !گردد

بزرگي است، داليل و واقعيت حال بيانگري و دروغ اين افتراگر و جسارت فراوان و

قلت حياء و شرم او از خداوند و بندگان او باشد، و در حاليكه مردمان زيادي آن را مي

اند و چهره آنها هم سياه نگرديده ننوشته و از آن طرف هم جمع كثيري آن را ،استيني نيز از آنها قضا نشده و د،اند نوشته

از انحراف .فقرشان هم از بين نرفته استبريم و به خداوند پناه ميدلها و هيجان گناه

اين صفات و پاداشهايي است كه شرع شريف براي كسي كه برترين كتاب و

نوشته ـكه قرآن است ـ رابزرگترين آن پاداش پس اين همه،باشد قرار نداده است

چگونه براي كسي كه وصيت دروغيني را

Page 161:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

162

١٦٢

QVR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ها و شامل انواع بطالن؛ ونوشته باشديز باشد حاصل كفرآمشمار بيهاي جمله خداوند نسبت به ـ سبحان اهللاـ گردد مي

چه هكسي كه بر وي جسارت دروغ بست ! حليم و بردبار استاندازه كه بيانگر بطالن ي يكي ديگر از امورـ4

اين وصيت و آشكار كننده كذب آن باشد هر كس آن را تصديق :اين است كه گويد

و هر كسي ،نمايد از عذاب آتش رهايي يابد و اين هم ردد،ن را تكذيب نمايد كافر گآ

جزء بزرگترين جسارت بر ،طبق معمول اين ،ترين نوع بطالن است كذب و زشت

خواند به پرداز همة مردم را فرا مي دروغاينكه دروغ او را تصديق نمايند و گمان رود بر اينكه با تصديق آن از عذاب جهنم نجات

د كافر و هر كسي آن را تكذيب كن،يابند مي

Page 162:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

163

١٦٣

QVS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

قسم به خداوند اين كذاب ،گردد مي و ،بزرگترين دروغ را بر خداوند بسته است

اي از ريشهاين كذب و دروغدر اصل و ما خداوند را شاهد ،صحت ندارد

و است گيريم كه اين وصيت دروغ ميخواهد افتراءگر آن بسي دروغگو است مي

كه چيزي براي مردم تشريع نمايد كه از و شاخ ،د مأذون و مجاز نيستطرف خداون

و خداوند چهارده ،و برگي به دين بيفزايد دين را ،قرن پيش از اين افتراء و دروغ

تكميل و نعمت خويش را بر اين امت به .اتمام رسانده است

پس اي خوانندگان و برادران به خود و رواج يد، و از تصديق اين گونه افتراءهاآي

رهيزيد همانا و گسترش آن در ميان خود بپنور و روشنائي هست كه داراي حق سيماي

Page 163:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

164

١٦٤

QVT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پس حق را با ؛ماند بر طالب آن پنهان نميدليل آن طلب كنيد و از آنچه هم كه بر شما

و ، بپرسيددانشمندانعلما و معلوم نباشد از و ، اغفال نشويد،گويان به سوگند دروغ

آدم و ـشيطان نيز براي پدر و مادر شما او براي آنها قصد كهياد كرد سوگند ـ حوا

دلسوزي دارد در حاليكه بزرگترين گويان بود گوترين دروغ دروغ وخيانتكاران

حال همچنانكه خداوند در سوره أعراف از نمل امی لكنإام همقاسو﴿ :فرمايد شيطان مي

).٢١:فاعرا( .﴾حنيالناصبراي آنها سوگند نمود كه من براي شما

پس از شيطان و پيروان افتراگر .ام پند دهنده ،او حذر كنيد كه براي اغفال و گمراه كردن

هاي چه سوگندهاي دروغي و چه وعده مزخرفي به كار سخناناي و چه شكسته

Page 164:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

165

١٦٥

QVU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

برند، خداوند من و شما و ساير مسلمين ميو كنندگان هاي گمراه را از شر شياطين و فتنه

كه گران و فريب دشمنان انحراف انحرافخواهند نور خدا را با دهانهاي خود نابود مي

وند اتمام سازند محفوظ نگه دارد و خدارسان دين خود كننده نور خويش و ياري شيطان و پيروان ،است گرچه دشمنان خدا

.كافر و ملحد او از آن ناراحت باشندو اما آنچه كه اين افتراگر از ظهور منكرات ذكر كرده است، يك امر ممكن و شدني است و قرآن و سنت شديدا از آن

و قرآن و سنت براي هدايت ،اند حذر نمودهخواهيم كه باشند و از خداوند مي كافي مي

اع مسلمانان را اصالح نمايد و به اتباحوال از حق و استقامت بر آن و توبه و رجوع به سوي خدا از ساير گناهان منت گذارد همانا

Page 165:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

166

١٦٦

QVV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ن و بر هر چيزي پذير و مهربا او بسي توبه .تواناست

اي ه هو نشانو اما آنچه كه از شرايط قيامت ذكر كرده است، احاديث نبوي شروط

اند و قرآن كريم آن را بيان و روشن نمودهپس . نيز به برخي از آنها اشاره نموده است

هر كس بخواهد از آن آگاهي يابد آن را در علما و آثار و سنت جاي خود از كتب

يابد و مردم هيچ ن ايماندار ميدانشمندانيازي به بيان امثال اين افتراگر ندارند تا حق

خداوند ـرا با باطل براي آنها ممزوج نمايد وال حول ـما را بس و او بهترين وكيل است

. العظيم باهللا العلیإالقوه والواحلمد هللا رب العاملني, وصىل اهللا وسلم عىل

ألمني, وعىل آله وأصحابه عبده ورسوله الصادق ا .وأتباعه بإحسان إىل يوم الدين

Page 166:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

167

١٦٧

QVW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ه و بارگاههايصوف نزد ما مشايخي از صوفيه هستند :سؤال

كه به ساختن گنبد و بارگاهها اهتمام ورزند و مردم اعتقاد دارند كه در آن مي

خير و بركت هست پس اين كار اگر كارهاغيرمشروع است نصيحت و اندرز شما براي

اكثرچيست؟ و حال كه آنان در نظر آنان .شنداب مردم پيشرو و الگو مي

نصيحت :بن باز شيخ عبدالعزيز:جواببراي علماي صوفيه و ديگران اين است كه

بند باشند و آنرا به مدلول كتاب و سنت پايبه مردم تعليم نمايند و در آنچه كه با كتاب و سنت مخالفت دارد از تقليد پيشنيان خود

كنند و دين به تقليد از مشايخ و غيره حذرآيد و دين از كتاب و سنت به دست نمي و اجماع صحابه و تابعين ص صحيح پيامبر

Page 167:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

168

١٦٨

QVX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شود و از تقليد زيد و خبرگان امت گرفته مي .گردد حاصل نميوو عمر

داللت ص و سنت صحيحه نيز از پيامبر بناي و ردارد بر اينكه بنا ساختن بر قبو

بر آن و هر نوع ساختن و بناء گنبدومسجد ديگري جائز نيست تمام اين كارها طبق نص

در صحيح مسلم و . اند حرامص پيامبر ص كه از پيامبرلبخاري از عايشه

لعن اهللا اليهود « :روايت نموده است كه فرمودوالنصاری, اختذوا قبور نبيائهم مساجدأ «.

خداوند يهود و نصاري را نفرين كند كه«گاه سجدهمسجد و قبور پيامبرانشان را

ص پيامبر:گويد ميل عايشه .»نمودند .دارد هاي آنان برحذر مي از ساختهمردم را

ل در صحيحين از ام سلمه و ام حبيبهروايت شده است كه آنان معبدي را كه در

Page 168:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

169

١٦٩

QVY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

سرزمين حبشه ديده بودند و تصويرهايي كه د و بازگو كردنص در آن بود براي پيامبر

ذا مات فيهم الرجل إأولئک «: گفتص پيامبر الصالح بنو فيه تلک صورواا علی قربه مسجدا و

أولئک رشالصور; .»اهللا اخللق عند ارآنان هرگاه مرد صالحي در ميانشان «ساختند و آن رد بر قبر او مسجدي ميم مي

آنان نزد كردند؛ ترسيم ميتصويرها را در آن .»اند ترين مردمخداوند بد

اعالم نموده است كه ص پس پيامبر كنند بنا ميآنهايي كه بر روي قبور مسجد

بر آن تصوير كه و نيز كسيندنما بدترين مرد اينها به شرك فرا كند؛ زيرا ترسيم مي

چون عامه مردم هرگاه آن مسجد ،خوانند ميشدگان را تعظيم نموده و گنبد را ببينند دفن

پناه جسته و براي آنها نذر و به آنها

Page 169:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

170

١٧٠

QWP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خوانند خدا فرا ميه غيرنمايند و آنها را ب مينمايند و از آنها درخواست امداد و ياري مي

.و اين همان شرك اكبر است سو در حديث جندب بن عبداهللا بجلي

كه مسلم آنرا در صحيح خود تخريج نموده ن اهللا قد إ« : فرمودندص رسول اهللا است

خليال كام اختذ اختذنی لو كنت إبراهيم خليال و تخذا من م ختذت متی خليال الأ بابكر خليالأ , أال ن من كان قبلكم كانوا يتخذون قبور وإ أنبيائهم ال فال تتخذوا القبور أصاحليهم مساجد, و

نی أهناكم عن ذلکإمساجد ف «. خود انتخاب كرده، خليل خداوند مرا«برگزيده 1يچنانكه ابراهيم را به خليلهم

______________________________ دوستدار- خليل -1

Page 170:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

171

١٧١

QWQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و اگر از امت خويش خليلي است. گرفتم مي ي ابوبكر را به خليلگزيدم برمي

هاي قبل از شما قبور انبياء و هان، امتگاه سجدهمساجد و صالحان خود را به

قبرها را مسجد نكنيد من ! هان. گرفتند مي .»نمايم شما را از آن نهي مي

داللت سفضيلت صديق اين روايت بر دارد و اينكه او برترين صحابه و بهترين

بود جايز ميص آنهاست و اگر براي پيامبرنمود ابوبكر را كه خليلي براي خود اتخاذ مي

نمود ولكن خداوند به عنوان خليل اتخاذ ميحبتش صرف ماو را از آن منع نموده تا

.خداوند گردديم و در اين حديث از سه جهت بر تحر

همچنينبنا بر قبور و ساختن مسجد بر آن وسي كه آنرا انجام دهد اشاره بر نكوهش ك

Page 171:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

172

١٧٢

QWR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.شده است ذم و نكوهش كسي كه آنرا انجام ـاول

.دهد .قبرها را مسجد ننمائيد :ص قول اوـدوم من شما را از آن نهي :ص قول اوـسوم

.نمايم مياز بناء مردم را با فرمودة خود، ص پيامبر

. قبور از اين سه چيز برحذر داشته استبرن من كان قبلكم كانوا إأال و« :فرمايد كه مي

يتخذون قبور نبيائهم وصاحليهم مساجدأ «. ال فال تتخذوا القبور مساجدأ« :سپس فرموده «.

من شما را . ننمائيدبه آنان اقتداء «:يعنيكنم و اين تخذير صريحي از از آن نهي مي

شايد ؛ آن به مسجد استتبديلبر قبور و بنا حكمت تحريم آن همان باشد كه اهل علم

اند كه وسيله و دستاويزي است به سوي گفته

Page 172:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

173

١٧٣

QWS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شرك اكبر و عبادت اهل قبور و انجام دعا و نذر و استغاثه و ذبح براي آنها و طلب امداد

همچنانكه نزد قبر ؛و ياري و فريادرسي زينب و غير بدوي و حسين، سيده نفيسه، و

اينها در مصر و در سودان نزد قبور فراواني و ؛گيرد، و نيز در كشورهاي ديگر انجام مي

برخي حجاج نادان نزد قبر توسطهمچنانكه و ،شود در مدينه انجام داده ميص پيامبر

و ،خديجه در مكهقبر و ، بقيعهاينزد قبرزند و قبرهاي ديگري كه از جاهالن سر مي

بر تمام اهل .باشند زمند روشنگري ميآنان نياعلم چه علماي صوفيه و سايرين الزم است كه از خداوند بترسند و بندگان خداوند را اندرز نمايند و دين را به آنها تعليم نمايند و از ساختن مسجد و گنبد و ساير بناهاي ديگر برحذر دارند و آنان را از فراخواندن مردگان

Page 173:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

174

١٧٤

QWT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ن نهي نمايند و دعا و پناه جستن به آناد انجام عبادت است و تنها براي خداون

فال تدعوا ﴿ :دفرماي گيرد، چون خداوند مي مي مع اهللا حداأ همراه خداوند « .)18:نج( .﴾

»كسي را فرا مخوانيد :فرمايد مي106 آيه و در سوره يونس

ال تدع من دون اهللا ما الو﴿ ينفعک و ال يرضک نک إن فعلت فإف ذا من الإ .﴾املنيظ

غير از خدا اشيايي را كه نه سودي به تو «چرا كه و نه زياني، پرستش مكن، ،رساند مي

اگر چنين كاري كردي، از ستمگران خواهي .»بود

دعا همان عبادت «:فرمايد ميص و پيامبرذا سألت إ« :فرمايد باز مي صو پيامبر » است

سأل اهللا واف ذا استعنت فاستعن باهللاإ عمل . »گردد او نياز دارد تا مرده با مردم منقطع مي

Page 174:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

175

١٧٥

QWU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

، و بر او ترحم شود،براي او دعا و استغفارخوانده شود خداوند فرانه اينكه به جاي

ذا مات ابن إ« :فرمايد ميص همچنانكه پيامبر آدم انقطع عمله إال من ثالث صدقه جاويه, : و أ

فع به, علم ينت و ولد صالح أ دعوا لهي «. پس با اين حال چگونه به جاي خداوند

سنگهاها و و همچنين بت؟فرا خوانده شود به جاي و خورشيد و ماه و ستارگان همگي

شوند و به آنها پناه فرا خوانده نميخداوندشود و با اينكه انبياء و صالحين و برده نمي

ة نكه در آيفرشته و جن هم باشند همچناپس اتخاذ نمودن .سابق بدان اشاره شد

ان و شا و انبياء بوسيله دعاي كردنه هفرشتبه آنان كفر دانسته، و خداوند استغاثه نمودن

.به اين چيز امر نفرموده است كه :گويد و در حديث جابر نزد مسلم مي

Page 175:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

176

١٧٦

QWV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كاري و زينت قبور منع و از از گچص پيامبر ؛ز نهي نموده استنشستن و ساختن بر آن ني

اند، اي به سوي شرك واسطهكه اين دليلبه اندود كردن و پس ساختن و بنا بر آن و گچ

براي يا واسطه تماما ،وشاندن و گنبد بر آنپ تعظيم و غلو در آنها و فرا خواندن آنها

اما نشستن بر روي قبرها، لگد ،باشند ميجهت احترام كردن و بر آن تكيه زدن و

نيز و عدم توهين و اهانت به آنهامسلمان . جائز نيست و ممنوع است

جائز و مرده يا زنده محترم است ،مسلماننيست كه قبرش لگدمال شود و استخوانهايش شكسته شود و روي قبرش

نند و يا اينكه روي آن آشغال و بنشي ؛باشد همه اينها ممنوع ميبريزند و خاكروبه قرار مسلمان مورد اهانت ةپس مرد

Page 176:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

177

١٧٧

QWW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و به جاي خداوند فراخوانده ،گيرد مين پس شريعت اسالم در مورد ؛شود مين

از :ها حد وسط را قرار داده است مردهطرفي جنبة احترام قبر را مورد توجه قرار

كه براي آنها طلب مغفرت و ،داده است و از ،رحمت و استغفار بر آنها قرار داده

احترامي و ريختن طرف ديگر از بيكرده هاي ديگر منع روبه و آزاردهندهخاك .است

بهو از اين قبيل مسائل درباره عمل كردن از پيامبر اسالم در حد متعالشريعت اسالم

در حديث صحيحي روايت شده است صال جتلسوا علی القبور وال « :كه فرموده است

بر روي قبرها ننشينيد و به «. »ليهاإتصلوا .»سوي آنها هم نماز نخوانيد

جائز نيست كه قبله شوند و بر آن

Page 177:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

178

١٧٨

QWX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پس شريعت اسالم ميان تحريم غلو ؛بنشينندبا استغاثه و فراخواني و غيره كه شرك اكبر

و ميان نهي از اذيت و اهانت به قبرها ،است پس پيامبر ؛حد وسط را رعايت نموده است

دعا برايش كه بميردو هر مرد صالح ديگري زيارت قبرش و هنگام،شود و استغفار مي

اما اينكه فرا خوانده ،شود بر او سالم داده مي يا« نبايد گفته شود و،صحيح نيستشود

مريضم «، يا »مرا پريوز گردان« يا »سيدی مدد زيرا »مرا به چيزي كمك كن«يا »را شفا دهيد

اين نوع طلب از خداوند درخواست .شود مي

اما فرد زنده اشكالي ندارد كه با او و يا درخواست همكاري از وي همكاري

چون او در اسباب ظاهري شرعا . بشودتواند عمل و اثري داشته باشد همچنانكه مي

Page 178:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

179

١٧٩

QWY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

: دارد قرآن در مورد قصه موسي بيان مي﴿فاستغاثه الذي من شيعته عىل الذي من

عدوه﴾ .)١٥:قصص( . در قيد حيات ـ اسرائيلي از موسي فرد بني

كه همان ست دشمنبراي نجات او از د ـ و استغاثه نموده استـ فرد قبطي باشد

همچنين تعاون انسان با برادران و خويشان كه در مزارع و اصالح خانه و تعمير و

كه با ،اصالح ماشين و در نيازهاي ديگرگيرد و يا از اسباب ظاهري و مادي انجام مي

ارهاي طريق تلفن و مكاتبه و تلگراف و ابز .جايز است ،حسي ،شود آنچه كه به عبادت مربوط مي دراما

نبايد به زنده يا مرده وتعاون جائز نيست كه مريضم را شفا دهيد، يا گم گفته شود

اعتقاد به اينكه او در . ام را برگردانيد شده

Page 179:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

180

١٨٠

QXP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و .اين عمل داراي سر و نهاني استتوان گفت كه مرا بر دشمنمان پيروز نمي

ا ب ، كه زنده فرداما طلب ياري از ؛گردان قادر... اسباب مادي مانند سالح و قرض و

و ، اشكالي ندارد؛ باشدبه انجام كارروي و از او همچنانكه نزد پزشك مي

شفايم :دي اما اگر بگوي؛طلبيد معالجه ميسر و ا معتقد باشد كه در؛ به شرطي كهدهيد

قاد همچنانكه اين اعتـ و نيرويي نهان استكفر قلمداد ـنزد صوفيه معروف است

زيرا انسان توانايي دگرگوني در ،شود ميطبيعت را ندارد و تصرف وي فقط در امور مادي است و پزشك در اموري مادي

و همچنين ،نمايد همچون داروها تصرف ميانسان زنده در اسباب مادي تصرف

دهد با دست خود شما را ياري مي،نمايد مي

Page 180:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

181

١٨١

QXQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ايستد، و پول و يا مصالحي به تو ميو با توبراي تا با آن بنا سازيد يا اينكه بخشد مي

لوازم يدكي به شما بدهد و يا تعمير ماشين كند با شفاعت نزد كسي كه شما را ياري مي

امور حسي ، مسائل اگر اما؛مساعدت نمايد اشكال نيستند و مورد،شنداب و مادي مي

غاثه به اموات و است،داخل در عبادت اموات .شوند نمي

بسياري از داعيان شرك با اين امور اغفال اند شوند، و اينها اموري روشن و واضح مي

در آن و ترين انسان باشد مگر كسي كه ناداندچار اشتباه شود و تعاون و همكاري با

جائز و ،ها با شروط معروف آن چيز زندهها و و درخواست از مرده،باشد درست مي

ه بردن به اموات و نذر براي آنان امري پنا بالنزاع اهل ،ممنوع است و بر طبق اجماع

Page 181:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

182

١٨٢

QXR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و ،علم و صحابه و تابعين شرك اكبر استبنا و ساختن مسجد و گنبد بر قبور به نظر

منكر و ناپسند است و شريعت از ،اهل علمآن نهي نموده است و نبايد اهل علم در اين

.باره اشتباه كنند بار ديگر ـست بر اهل علم پس واجب ا

هركجا باشند از خدا بترسند و براي ـبندگان خدا اندرز دهند و آنان را از شريعت خداوند آگاه سازند و در اين عمل با احدي تعارف ننمايند بلكه شاه و كوچك و بزرگ

همگي را از آنچه خداوندو را، تعليم دهند تحريم نموده است ارشاد و راهنمايي آن رااين بر اهل علم تكليف است كه . نمايند

هركجا باشند از طريق زبان، نوشتن، تأليف، ، از طريق تلفن، اي روز جمعهه بهدر خط

تلكس و يا هر راه و طريقي كه امروزه براي

Page 182:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

183

١٨٣

QXS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

رود از آن براي تبليغ دعوت الهي به كار ميهدايت .اجراي تكليف خود استفاده كنند

. ممهگان را از خداوند خواستاري

.ال باهللاإ ةال حول وال قوو

Page 183:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

184

١٨٤

QXT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نیيب حکم طالع علمي و فتوي پژوهشهاياز هيئت دائمه

:سؤال شده است، كه با ـ و مجالت عربي،روزنامه از برخي

را مطالعه ـ »١براجاأل«صفحاتي تحت عنوان و موردنظر قرار داديم، كه در آن از افالك

كه :كرد صحبت مي) حمل، ثور، جوزاء(لديني كه هنگام ظهور اين افالك پا به متو

رود كه اند بيم آن مي عرصه وجود گذاشتهرغبتي و يأس و نااميدي دچار هميشه به بي

اي كه روحيه آنها ضعيف و شوند و به گونه ـدگرگون شود، و آن نيز به اين علت

كه حلقه افالك ـ گويد همچنانكه مجله مي

______________________________ افالك-1

Page 184:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

185

١٨٥

QXU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

م نزديك است به ه،بر اثر شدت تناقضتا آخر آنچه در اين صفحه و ! برخورد نمايند

اي كه برخي جوانان مسلمان آنرا صفحهباشد، كه پيوست نامه شما مي!! كنند دنبال مي

پس تبيين حكم شرعي را در اين مورد خواستاريم و توجيه شما براي ) افالك(

اندركاران اين گونه مسلمانان و دست مجالت چيست؟

فتواي شماره پاسخ خود را با ،هيأتبيني كه اين عمل طالع:جواب داد) 17727(

اقبال ،بينان بر آن گري است كه طالع و رمالبيني و و طالع نيك و بد طالع بودن و خوش

كه آن ذهنيت و باور دهند؛ مي نسبتبدبيني و حرام است و مشغول و سرگرم ،جاهلي روا نيست و نشر آن در مجالت و دانشدن ب نمودن و فاسد كردن يشتر گمراهها ب روزنامه

Page 185:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

186

١٨٦

QXV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

دارد و ادعاي علم پياعتقاد مسلمانان را در هاي خداوند كه از ويژگياست غيب داشتن و خداوند در آيات زير ؛سبحان است

﴿قل ال يعلم من يف الساموات :فرمايد مي واألرض الغيب إال اهللا وما يشعرون أيان

يبعثون﴾ ).٦٥:نمل( .كساني كه در آسمانها هيچ كس از : بگو«

آگاه غيب ـ جز خدا ـ از و زمين هستند دانند چه وقت برانگيخته و نمينيستند،

.»شوند مي :فرمايد يه ديگري ميآو در

وعنده مفاتح الغيب ال يعلمها إال هو ويعلم ﴿ ما يف الرب والبحر وما تسقط من ورقة إال يعلمها

وال حبة يف ظلامت األرض وال رطب وال يابس إال يف كتاب مبني ﴾ ).٥٩:א(

همه ) اي غيبه هيا خزان(كليدهاي غيب «

Page 186:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

187

١٨٧

QXW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

در نزد خداست، و جز او كسي آنها را )دريا( و بحر)خشكي(برداند، آنچه در مين

داند، هيچ برگي از درختي جدا مياست خدا داند، و هم ميشود، مگر اين كه آن را مين

ي در مخفيگاه زمين قرار ا هچنين هيچ دانگيرد مگر اين كه تمام خصوصيات آن مين

خشكي نيست، مگر وداند، هيچ تر ميرا ) و در مقام پروردگار(ه در كتاب مبين ك ناي

.استثبت و خداوند ادعاي علم غيب نمودن بر زبان رسولش محمد را نفي كرده است كه

﴿ قل ال أقول لكم عندي خزآئن اهللا :فرمايد مي وال أعلم الغيب وال أقول لكم إين ملك إن أتبع

إال ما يوحى إيل قل هل يستوي األ عمى والبصري أفال تتفكرون ﴾ .)٥٠:انعام( .

كنم كه خزائن هرگز ادعا نمي من :بگو

Page 187:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

188

١٨٨

QXX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

الهي به ديت من است، من هرگز ادعا امور پنهاني و اسرار ءكنم كه از همه مين

كنم ميو من هرگز ادعا نهم، اغيب آگمن تنها از دستورات و بلكه م، ا هفرشت

كه از طريق وحي از كنم ميتعليماتي پيروي آيا : رسد، بگو مي پروردگار به من جانب

افراد نابينا و بينا همانندند؟ و آنها كه چشم و انديشه و عقلشان بسته است با كساني كه

كنند ميبينند و درك حقايق را به خوبي مي .ديانديش نمي و كنيد برابرند؟ آيا فكر نمي

وال ينفعكم نصحي إن أر﴿و دت أن أنصح لكم إن كان اهللا يريد أن يغويكم هو ربكم وإليه

ترجعون ﴾ ).٣١:هود( .گويم خزائن الهي در ميمن نه به شما

اختيار من است، و نه از اسرار غيب آگاهم، م، من هرگز ا هگويم من فرشت ميو نه

Page 188:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

189

١٨٩

QXY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كه در چشم اين افراديءتوانم درباره مينخداوند خير و پاداش : شما حقيرند بگويم

نيكي به آنها نخواهم داد، خدا از درون جان آنها و نياتشان آگاهتر است، و اگر غير از اين كاري كنم، مسلما در اين صورت از

. ستمكاران خواهم بودمن « :فرمايد در روايتي ميص و پيامبر

من النجوم فقد اة قتبس شعبا من ةقتبس شعبالسحر زاد ما .»زاد

بيني را فرا گيرد اي از طالع هركس شاخه«اي از سحر را فرا گرفته است و هر شاخه

اندازه بيشتر اقتباس شود فرا گرفتن سحر نيز .»بيشتر گردد

و آيات و احاديث درباره تحريم آن و اين حكم مورد اجماع ،فراوان است

يم آن به و حكم تحر،ن استنامسلما

Page 189:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

190

١٩٠

QYP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

صورت ضروري و بديهي از دين گرفته شده بايست هر مسلماني كه دلسوز پس مي،است

خويش و ملت و امت باشد از اين نوع بازي با عقل و باور و عقيده دوري گزيند و نسبت به خود و جامعه خود از خداوند بترسد و اين فساد و گمراهي را ميان مردم پخش و

ن امر هم الزم است نشر ننمايد و بر مسئوليتا آنها را منع و ناشر آنرا به سزاي عمل خود

.دنبرسان

و باهللا التوفيق علمی و فتویپژوهشهایهيأت علمی دائمی

. عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز: رئيس .عبداهللا بن عبدالرمحن الغديان: عضو

Page 190:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

191

١٩١

QYQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

حکم جشن و مراسم گرفتن برای شب ١مه شعبانين

را براي امت سپاس خدايي كه دينتكميل نمود و نعمت را بر ما به اتمام رساند

پيامبر ،و درود و سالم بر پيامبر و رسول او .توبه و رحمتاليوم أكملت لكم ﴿ :فرمايد خداوند مي

دينكم وأمتمت عليكم نعمتي ورضيت لكم اإلسالم دينا﴾ ).٣:مائدة( .

دين شما را برايتان كامل كردم نعمت امروز« و اسالم را به به اتمام رساندمخويش را بر شما

و نيز .عنوان آئين خداپسند براي شما برگزيدم﴿أم هلم رشكاء رشعوا هلم من الدي :فرمايد مي ن ما

______________________________ . الشيخ عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز-1

Page 191:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

192

١٩٢

QYR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

مل يأذن به .)٢١:شور( .﴾اهللا اند دهاييآنان انبازها و معبوبراي شايد «

اند كه كه براي ايشان ديني را پديد آورده .خدا بدان اجازه نداده است

و در بخاري و مسلم از عايشه روايت من « :فرمود صشده است كه پيامبر حدث أ

مرنا هذا ما ليس فيه فهو ردأفی هركس در « .»دين ما چيزي احداث و به وجود آورد كه از

.»د استدين نباشد بر او مردو روايت سو در صحيح مسلم از جابر

است كه پيامبر در خطبه جمعه شدهن خري احلديث كتاب اهللا إ ف:ما بعدأ «:درموف مي

وخري اهلدی هدی حممد مور األرش وص بهترين سخن « .»ة ضاللة بدعكلحمدثاهتا, و

هدايت ،كتاب خداست، و بهترين هدايت امور بدعتهاي آن و بدترين،محمد است

Page 192:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

193

١٩٣

QYS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ي ضاللت و گمراهي تباشد، و هر بدع مي .»است

و در اين باره حديثهاي فراواني وجود دارد كه صراحتا داللت دارد بر اينكه خداوند دين را براي اين امت كامل و نعمت خويش را بر آن تكميل نمود و پيامبر را به

نخواند تا اينكه پيام رسا و فراجوار خود تبليغ و ادا كرد و تمام يش راخوآشكار

اقوال و افعالي كه خداوند براي امت تشريح . براي امت بيان كرد«كرده بود

و توضيح و تبيين نمود كه آنچه مردم بعد از او اقوال و يا افعالي را كه به وجود

دهند آورند و به دين و اسالم نسبت مي ميباشد و بر كسي كه آنرا به همه بدعت مي

ورده است رد شده است گرچه قصد وجود آ و ياران پيامبر و نيز «سوئي نداشته باشد

Page 193:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

194

١٩٤

QYT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

؛علماي اسالم بعد از آنها اين امر را فهميدندپس بدعتها را انكار نمودند و از آن دوري

همچنانكه تمام كساني كه در عظمت جستندنند ابن وضاح، سنت و انكار بدعت ما

يف دست به تألغيره طرطوشي و ابي شامه،اند و از جمله اند آنرا ذكر نموده زده

بدعتهايي كه برخي از مردم به وجود بدعت جشن و مراسم گرفتن شب :اند آورده

و اختصاص دادن روز ،نيمه ماه شعبان استقابل و دليل ،باشد نيمه شعبان به روزه مي

هم بر جواز آن وجود ندارد و در اعتماديشته احاديث ضعيفي وارد گ،فضيلت آن

است كه اعتماد و تكيه بر آنها روا نيست تمام كهاند همچنانكه بسياري از دانايان گفته

احاديثي كه در زمينه نماز شب نيمه شعبان باشند و بعضي وارد گشته همه موضوع مي

Page 194:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

195

١٩٥

QYU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.اهللا شاء نإ. از نظريات آنان ذكر خواهد شداي علماي سلف شام و آثاري نيز از عدهه وجود دارد آنچه كه و غيره در اين بار

اند اين جمهور علماء بر آن اجماع كردهاست كه احتفال و جشن اين شب بدعت

همه آناست، و احاديث وارده در فضيلت؛ و از باشند ضعيف و برخي هم موضوع مي

يادآوري نموده و به را آنجمله كساني كهآن پرداخته است حافظ ابن رجب در كتاب

:باشد مي)املعارفلطائف (خويش به نام احاديث ضعيف همانا در عباداتي بدانها

صحيح ءگردد كه اصل آنها با ادله عمل مي اما جشن و مراسم گرفتن ،ثابت شده باشد

شب نيمه شعبان داراي اصل و پايه درستي نيست تا اينكه احاديث ضعيف به آنها ربط

.ه شود و بدانها عمل گرددداد

Page 195:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

196

١٩٦

QYV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

را امام ابوعباس و اين قاعده مهم و وزين ابن تيميه بيان كرده است، و من براي اينكه

گفتار و ،شما از آن اطالع كامل داشته باشينظر برخي از آگاهان را كه در اين باره

و :كنم اند براي شما خواننده نقل مي گفته بر وجوب ارجاع مسائل ـ رحمهم اهللا ـعلماء

مورد نزاع ميان مردم به كتاب و سنت اجماع پس هر آنچه كتاب و سنت و يا ؛اند كرده

شرع نماينديكي از آن دو به آن حكم و باشد و هر آنچه با كتاب واجب االتباع مي

سنت مخالف باشد واجب است كه طرد و آنچه از عبادات نيز كه در كتاب و ،شود

و انجام ،سنت وارد نشده باشد بدعت استد از دعوت به آن و تأييآن جايز نيست اعم

.و پذيرش آنو خداوند درباره وجوب ارجاع مسائل

Page 196:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

197

١٩٧

QYW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

مورد نزاع ميان مردم به كتاب و سنت و يا أهيا ﴿ :فرمايد هاي زير مي اجماع در آيه

الذين آمنوا أطيعوا اهللا وأطيعوا الرسول وأويل األمر منكم ).٥٩:نساء( .﴾

يد خداوند را ا اي كساني كه ايمان آورده«اطاعت نمائيد و پيامبر و اولوا االمر از خودتان

﴿وما اختلفتم فيه :فرمايد ميرا اطاعت نمائيد، و من يشء فحكمه إىل اهللا﴾ . )١٠:شور(.

در هر چيزي كه اختالف داشته باشيد « .»گردد داوري آن را به خدا واگذار مي﴿قل إن :فرمايد و در سوره آل عمران مي

كنتم حتبون اهللا فاتبعوين حيببكم اهللا ويغفر لكم غفور ذنوبكم واهللا رحيم﴾ ).٣١:آل عمران( .

داريد از من بگو اگر خدا را دوست مي«پيروي كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و

وند آمرزندة گناهان شما را ببخشايد، و خدا

Page 197:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

198

١٩٨

QYX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

.مهربان استفال وربك ال يؤمنون حتى ﴿ :فرمايد و مي

حيكموك فيام شجر بينهم ثم ال جيدوا يف أنفسهم حرجا مما قضيت ويسلموا تسليام﴾ .)٦٥:النساء ( .

به پروردگارت سوگند كه آنان ! اما نه«آيند تا تو را در اختالفات مؤمن بشمار نمي

هاي خود به داوري نطلبند و و درگيريسپس ماللي در دل خود از داوري تو نداشته

.و كامال تسليم شوندو در اين باره آيات فراواني هستند كه به وجوب رد مسائل مورد اختالف به كتاب و سنت و وجوب رضايت به حكم كتاب و

نمايند ايمان هم آنرا سنت تصريح ميد و خير دنيا و آخرت و عاقبت يلبط مي

.باشد خيري بندگان نيز در آن مي در ادامه سخن :و حافظ ابن رجب

Page 198:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

199

١٩٩

QYY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

در مسأله )لطائف املعارف(خود در كتاب و شب نيمه ماه :گويد شب نيمه شعبان مي

ن ب تابعين اهل شام همچون خالد،شعبانمر و ديگران معدان و مكحول، و لقمان بن عا

دادند و در انجام عبادت در به آن اهميت ميورزيدند و مردم فضيلت و آن تالش مي

و گفته شده ،اند اهميت آنرا از آنها گرفتهاست كه آثاري از اسرائيليان در آن باره به آنان رسيده است و چون آن مسائل در

مردم در ، آنان گسترش يافتتوسطشهرها اي همچون عده.كردندپيدا موردش اختالف

عابدان اهل بصره آنرا پذيرفته و در تعظيم و بيشتر ، پيشين موافق شدندةآن با دست

علماي حجاز مانند؛ عطاء، ابن ابي مليكه، مدينه كه يآنرا انكار و رد نمودند، و فقهااند نيز بر اين نظر اصحاب مالك را نقل كرده

Page 199:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

200

٢٠٠

RPP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اند كه همه بدعت است، و علماي اهل قائل) شب(شام در چگونگي و صفت احياي آن

:دنباش داراي دو قول مييكي اينكه احياء آن به صورت جماعت و

و ،باشد مستحب مي،گروهي در مساجدن معدان و لقمان بن عامر و غيره بخالد

پوشيدند بهترين لباس خود را در آن شب ميزدند و آن شب را در و عطر و سرمه مي

و اسحاق بن راهويه او كردند مسجد قيام مينيز به قيام در مساجد به صورت جماعت و

و آنرا بدعت با آنان موافق استگروهي الكرماني آنرا در مسائل خود حرب داند نمي

.نقل كرده است در مساجد براي نماز و اجتماع :قول دوم

ها و دعا در نيمه شعبان مكروه است اما قصه به اگر فردي طبق عادت خود در آن شب

Page 200:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

201

٢٠١

RPQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اين رأي سخن ؛نماز بپردازد مكروه نيست اوزاعي ،فقيه و دانشمند امام اهل شام

تر باشد، و اين سخن به صواب نزديك ميمه در مورد شب ني:گويد است و در ادامه مي

شنيده بلبن حنشعبان سخني از امام احمد نشده است، در استحباب قيام آن از امام

درباره احمد دو روايت مروي شده از اوقيام عيد فطر و قربان استخراج و استنباط

گردد، كه در روايتي قيام آنرا به صورت مي زيرا از پيامبر؛داند مستحب نمي،جماعت

و ياران او چيزي نقل نشده است، و در صروايت ديگر به علت انجام ان توسط

بن اسود كه از تابعين عبدالرحمن بن يزيد و ،ته استباشد آنرا مستحب دانس مي

قيام نيمه شعبان چيزي از در موردهمچنين و اصحاب در اين باره ثابت نشده ص پيامبر

Page 201:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

202

٢٠٢

RPR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ن، و بزرگا واست ولي از جماعتي از تابعين . اهل شام در آن باره ثابت شده استيفقها

تصريح : از سخن حافظ ابن رجبشده است كه اينكه در مورد شب نيمه

ان او ثابت و يارص شعبان چيزي از پيامبر اما آنچه كه اوزاعي در ،نشده است

استحباب قيام آن براي افراد انتخاب كرده ن رجب باست و تأييد آن از طرف حافظ ا

زيرا هر ؛آيد شگفت و سست به نظر ميچيزي كه مشروعيت آن با ادله شرعي ثابت نشده باشد جايز نيست براي مسلمان آنرا به

ي و علني صورت فردي يا جماعت و يا سر به علت عام ؛دندر دين احداث و بدعت نماي

من عمل عمال ليس عليه « ص بودن قول پيامبر و ديگر داليل بر رد بدعتها و »مرنا فهو ردأ

.حذر از آنها

Page 202:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

203

٢٠٣

RPS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

در كتاب خويش :امام ابوبكر طرطوشي ابن : گفته است)احلوادث و البدع(به نام

ن أسلم روايت كرده است بوضاح از زيد ما با هيچكدام از بزرگان : زيد گفته استكه

خويش كه به نيمه شعبان توجه و يو فقهاايم و به التفات نموده باشند برخورد نكردهاند و براي حديث مكحول التفات نورزيده

ها بششب نيمه شعبان فضيلتي بر ساير .قائل نيستند

،يرمي كه زياد ن:مليكه گفته شد بن ابيبه او اجر شب نيمه شعبان مانند گويد ثواب مي

مليكه ابيباشد ابن اجر و ثواب شب قدر ميشنيدم و گفت اگر اين سخن را از او مي

داشتم او را با عصا عصايي در دست ميو . گو بوده است قصه نميريزدم و زياد مي

:گويد مي)ئد املجموعهاالفو(امام شوكاني در

Page 203:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

204

٢٠٤

RPT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

يا علی من صلی مائ«حديث النصف ةيل لة ركعةمن شعبان يقرأ فی كل ركعه بفاحت الكتاب و ة

اهللا له كل ات قضیرعرش م) حدأقل هو اهللا ( هر كس در شب ، الي آخر اي علي»ةحاج

ركعت نماز را به جاي آورد صدنيمه شعبان و در هر ركعت ده بار فاتحه الكتاب و قل

را براي هو اهللا را بخواند خداوند همه نيازها موضوع است، ،...)نمايد، تا آخر او قضا مي

و در الفاظ حديث كه به مقدار نيل فاعل آن نساني كه داراي به ثواب تصريح دارد هر ا

موضوع بودن آن به خود تشخيصي باشد در نيز ،دهد و رجال حديث شك راه نمي

باشند، و از طريق دوم و سوم نيز مجهول ميموضوع و راويان روايت شده است كه همه

)املخترص(اند و شوكاني در آن نيز مجهول حديث نماز نيمه شعبان باطل :گويد مي

Page 204:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

205

٢٠٥

RPU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ةذا كان ليلإ«است، و ابن حبان حديث علي النصف من شعبان فقوموا ليلها و صوموا

)الآللی( را ضعيف دانسته است و در »هنارها فی نصف شعبان ة ركعةمائ« :گويد مي با طوالني بودن »تخالص عرش مراباإل

موضوع است و بيشتر راويان آن ،فضيلت آناند و ل و ضعيفدر طرق سه گانه مجهو ة ركعةاثنا عرشو«گفته است حديث

ربع أ«موضوع است و »ةخالص ثالثني مرباإل . نيز موضوع است»ة ركعةعرش

احياء (و گروهي از فقهاء مانند صاحب حديث با اين ) علوم الدين و ديگر مفسرين

.اند اغفال شدهنماز شب نيمه شعبان به صورتهاي مختلفي روايت شده است كه همة آنها باطل

اند و اين بار روايت ترمذي از و موضوع

Page 205:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

206

٢٠٦

RPV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

حديث عايشه براي رفتن پيامبر به بقيع، و نزول خداوند در شب نيمه شعبان به آسمان دنيا و اينكه خداوند بيشتر از تعداد پشم و

آمرزد، منافات مي،بني كلبموي گوسفندان بر اينكه حديث عايشه دارای مبنی(ندارد

زيرا بحث و سخن در )استضعف و انقطاع باشد، مورد نماز موضوعه در اين شب مي

همچنانكه حديث علي كه بحث آن گذشت در مورد قيام آن شب است با اينكه داراي

باشد بنابر آنچه بيان نموديم منافي ضعف مي .دن اين نماز نيستموضوع بو

حديث نماز :و حافظ عراقي گفته استنيمه شب شعبان بر رسول خدا وضع و بر او جعل شده است، و امام نووي در كتاب

نماز معروف و مشهور :گويد مي)املجموع(نماز رغايب كه دوازده ركعت ميان مغرب و

Page 206:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

207

٢٠٧

RPW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

عشاء كه در شب اولين جمعه ماه رجب صد كهاست، و نماز شب نيمه شعبان

اين دو نماز بدعتهاي ناروايند . ركعت است و )قوت القلوب(نبايد با ذكر آنها در كتاب

و حديث مذكور دربارة آنها )احياء علوم(اند و به اغفال و فريب خورد تمام اينها باطل

كسي از ائمه هم كه حكم اين دو نماز بر در استحباب به شده و صفحاتي را توي مش

دچار غفلت نگرديد زيرا آنها نگاشته است .او در اين باره اشتباه كرده است

محمد عبدالرحمن بن اسماعيل امام ابومقدسي در ابطال اين دو نماز كتاب

به و كامالارزشمندي را تأليف نموده است و سخن اهل علم در اين . آن پرداخته است

باب بسيار فراوان است اگر ما هر آنچه را كه ايم نقل نماييم آن اطالع يافتهدر اين زمينه از

Page 207:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

208

٢٠٨

RPX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

كشد و اميد است آنچه را ميسخن به درازا ايم براي طالب حق كافي و كه بيان كرده

.ننده باشدك عقاناز آنچه از آيات و احاديث و سخن دانايان كه ذكر شد براي طالب حقيقت

شود كه جشن و مراسم گرفتن آشكار ميتصاص شب نيمه شعبان با نماز و غيره و اخ

نمودن روز نيمه شعبان به روزه به نظر اهل اي در شرع نارواست و ريشهو علم بدعت بلكه چيزي است كه بعد از ،مطهر ندارد

آيه . عصر صحابه حادث و بدعت شده استليوم أكملت لكم دينكما« من « و حديث» و »مرنا هذا ما ليس منه فهو ردأحدث فی أ

اين زمينه براي طالب آيات ديگري در و در صحيح مسلم از . حقيقت كافي است

روايت شده است كه پيامبرسابو هريره

Page 208:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

209

٢٠٩

RPY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ال خت« : فرمودص بقيام من بني ة اجلمعةوا ليلص ال ختالليالی و يام من بني األيام صا يومها بالوص

ن يكون فی صوم يصومه أإال .»حدكمأ را به قيام شب جمعه،ها در ميان شب و روز جمعه را در ميان ،اختصاص ندهيد

مگر اينكه به ،ايام به روزه اختصاص ندهيددار باشد مانند صورت عادي فرد روزه

... .رمضان يا نذر و ها به پس اگر اختصاص شبي از شب

بود شب جمعه از ديگر عبادتي جايز مي زيرا به موجب ؛تر بود برتر و شايستهها شب

) شب جمعه(صحيحه روز آن احاديث بهترين روزي است كه خورشيد بر آن تابيده

از اختصاص آن ص است پس حذر پيامبر بر ،ها داللت دارد به قيام در ميان ساير شب

بايست به از جمعه مياين كه شب غير

Page 209:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

210

٢١٠

RQP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

پس تخصيص ، حذر شودآنها از طريق اوليهيچ شبي به هر عبادتي جائز نيست مگر

حي بر تخصيص آن وجود اينكه دليل صحي .داشته باشدي ماه ها شب قدر، و شب درو چون

رمضان قيام و تالش براي عبادت مشروع يادآوري نموده است را آنص است پيامبر

و مردم را بر قيام آن ترغيب نموده و خود نانكه در چنيز آنرا انجام داده است هم

روايت شده است كه ص صحيحين از پيامبرن قام رمضان م« :دنفرمود ابا, غفرله احتسيامنا وإ

ما تقدم من ذنبه من قام ليل و, يامنا إ القدر ةاحتسابا غفرله ما تقدم من ذنبهو «.

هر كس در رمضان با ايمان و رضايت «كند گناهان پيشين وي بخشوده ) احياء(قيام و هر كس شب قدر را با ايمان و ،گردد مي

Page 210:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

211

٢١١

RQQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

نمايد آنچه از گناه كه رضايت قيام و احياء پس بخشوده گردد؛تر انجام داده است پيش

اگر شب نيمه شعبان، يا شب اولين جمعه ماه رجب يا شب اسراء و معراج تخصيص آن

بود به جشن و يا عبادت خاصي مشروع مي امت را به آن راهنمايي و ارشاد ص پيامبرداد و اگر نمود و يا خود آنرا انجام مي مي

گرفت صحابه كه ز اينها انجام ميچيزي ابرترين مردم و ناصح و بعد از انبيا خود

آنرا براي ،نآاند بعد از دلسوزترين مردماكنون هم از سخن هم و،كردند مردم نقل مي

كه در فضيلت شب اولين علماي دانستيد ص و نيمه شعبان از پيامبر،جمعه ماه رجب

جشن و،و ياران او چيزي ثابت نشده است در اي و مراسم گرفتن آن بدعت ايجاد شده

و همچنين تخصيص آن به ، استاسالم

Page 211:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

212

٢١٢

RQR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و بنابر ،نارواستو چيزي از عبادت بدعت داليلي كه گذشت احتفال و تخصيص ـعبادتي به شب بيست و هفتم رجب

اي اعتقاد دارند كه شب اسراء و معراج عدهبرداشت درست از . جائز نيستـ باشد مي

اين ) معراج( علما درباره اين شب گفتار .است كه شناخته شده و معلوم نيست

اند كه شب بيست و و كساني هم كه گفتهاي باشد گفته معراج ميشب رجبهفتم

باطل و در احاديث صحيحيه پايه و اساسي و چه زيبا گفته است كسي كه اين ،ندارد

.بيت را سروده است األمور السالفات علی اهلدی

مور املحدثات البدائــعألا بر هدايت مبني)سلف(امورهاي گذشته

و از .اند بدعت،و اموري كه ايجاد شده

Page 212:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

213

٢١٣

RQS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خواهم كه ما و ساير مسلمانان را خداوند ميبراي تمسك به سنت و ثبات بر آن و حذر

او بخشنده و . از مخالفت با آن موافق گرداند .ي استگرام

سـلم علـی عبـده ورسـوله نبينـا وصلی اهللا و .مجعنيأصحبه وعلی آله و حممد

Page 213:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

214

٢١٤

RQT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١حکم احتفال شب اسراء و معراجو درود و است خداوند خاصستايش

.سالم بر رسول خدا و بر آل و ياران او بيگمان اسراء و معراج از :اما بعد

هاي بزرگ گواه بر صدق رسول خدا نشانهعظمت منزلت وي نزد خداوند و ص محمدهايي بر قدرت باشد، همچنانكه نشانه مي

ايه ه باشكوه و برتري خداوند بر تمام آفريدباشد، خداوند در اين باره خويش مي

:فرمايد ميسبحان الذي أرس بعبده ليال من املسجد ﴿

احلرام إىل املسجد األقص ذي باركنا حوله لنريه الا من آياتنا إنه هو السميع البصري .)١:ءارسا( .﴾

______________________________ . الشيخ عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز-1

Page 214:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

215

٢١٥

RQU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ة خود تسبيح و تقديس خدايي را كه بنداالقصي دج از مسجدالحرام به مس، شبيرا

برد آنجا كه دور و بر آن را پربركت هاي خود را بدون ايم برخي از نشانه ساخته

. و شنوا و بيناستو ابنمايانيم : روايت شده استص از پيامبرمكرراو

ابواب و كه او به آسمانها عروج داده شد آسمانها بر وي گشوده شد تا اينكه از آسمان هفتم گذشت و خداوند به آنچه كه خواست با وي سخن گفت و نمازهاي پنجگانه را بر وي فرض نمود، و خداوند در وهلة اول

ر وي فرض نمود و پيوسته پنجاه نماز را بنمود ميت به او مراجعص محمد،پيامبر ما

كرد تا اينكه و از او درخواست تخفيف مي از لحاظ فرض و ؛آنرا به پنج فرض رسانداند و از لحاظ اجر و واجب بودن پنج فرض

Page 215:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

216

٢١٦

RQV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

باشند چون كار حسنه ده پاداش پنجاه مي حمد و شكر براي ـشود برابر پاداش داده مي

هايي كه به ما عطاء وند بر تمام نعمتخدا .نموده است

و اين شبي را كه اسراء و معراج در آن انجام گرفته است در احاديث صحيحه معين و مشخص نشده است و هر آنچه كه در تعيين آن وارد شده است از نظر اهل علم به

ثابت نشده است، ص از پيامبر،حديثين شب خداوند را در فراموشي و نسيان ا

فلسفة حكمت عميقي است و اگر فرضا شد جايز نبود كه ثابت و معين هم مي

مسلمانان آنرا به عبادتي تخصيص نمايند و ياران وي در آن جشن و ص زيرا پيامبر

اند و آنرا به چيزي اختصاص مراسم نگرفتهر چنانچه احتفال به آن چيز اند و اگ نداده

Page 216:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

217

٢١٧

RQW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

سنت قولي آنرا با ص بود پيامبر ميمشروعكرد و اگر براي امت تبيين ميو عملي خود

يافت و صحابه كه ميشهرتشد و ميمعلوم كه براي امت الزم بوده از راتمام آنچه

نقل نموده و در چيزي كوتاهي و صپيامبر حتما آنرا نيز براي امت و ،اند قصور ننموده

و يا خود در انجام آن سبقت ،كردند نقل ميو اگر تعظيم و گراميداشت اين ،گرفتند مي

از آن ص بود پيامبر شب جزء دين اسالم مي ،نمود ورزيد و آنرا كتمان نمي غفلت نمي

،پس چون هيچكدام از موارد مذكور نبودهگردد كه احتفال در آن ربطي به معلوم مي

و خداوند دين را براي امت ،اسالم ندارده بر آنان تكميل كردكامل نموده و نعمت را

كه غير ماذون را در دين به است و كسي ـوجود آورد مورد نكوهش قرار داده است

Page 217:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

218

٢١٨

RQX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

: فرمايد و خداوند در كتاب مبين خود مياليوم أكملت لكم دينكم وأمتمت عليكم ﴿

نعمتي ور ضيت لكم اإلسالم دينا ).٣:مائده( .﴾ .تفسري آن گذشت

أم هلم ﴿ :فرمايد وره شوري ميو در س رشكاء رشعوا هلم من الدين ما مل يأذن به اهللا ولوال كلمة الفصل لقيض بينهم وإن الظاملني هلم

عذاب أليم﴾ .)٢١:شوری( .شايد آنان انبازها و معبودهايي دارند كـه

اند كه خـدا ان ديني را پديد آورده براي ايش بدان اجازه نداده است اگر اين سخن قاطعانه

گرديـد و داورانه نبود ميانشـان داوري مـي از .قطعا ستمگران عـذاب دردنـاكي دارنـد

دوري ،پيامبر خداوند در احاديـث صـحيحه گزيدن از بدعتها مسلم شده است و تصريح

امـت باشد تا به اينكه گمراهي و ضاللت مي

Page 218:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

219

٢١٩

RQY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بر خطر بزرگ آن آگاه شوند و از ارتكاب به آن نفرت نماينـد از جملـه در صـحيحين از

صروايت شده است كه پيامبر لعايشه من « :فرمود مرنا هذا ما ليس منه فهو أحدث فی أ

١»ردمن عمل عمال «و در روايتي از مسلم

و در صحيح مسلم »رنا فهو ردأمليس عليه روايت شده است كه پيامبر در س از جابر

ن خري إ ف:ما بعدأ« :فرمود خطبه جمعه مي ث كتاب اهللا وخري اهلدی هداحلدي رش حممد ویمور حمدثاهتا وكلاأل .»ة ضاللة بدع

سو در سنن از عرباض بن ساريه مرا پند ص كه پيامبر؛روايت شده است

______________________________ . ترجمه آن در صفحات قبل بارها تكرار شده است-1

Page 219:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

220

٢٢٠

RRP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و رسايي داد، كه دلها از آن بيمناك شد چشمها از آن گريستند، گفتيم اي رسول خدا مثل اينكه موعظة خداحافظي است پس ما را

وصيكم بتقوی اهللا أ« :وصيت نمائيد و فرمودالسمع وو أمر عليكم عبد فإنن تإ, وةاعطال من هعش منكم فسريی اختالفا كثريا فعليكم بسنتی ي

اخللفاء الراشدين املهدينيةوسن من بعدی هبا وعضوا عليها بالنواجذ و وامتسك ياكم إ

ور فإن كل حمدثموحمدثات األ ةدع بكل وة بدعة .»ةضالل

شما را به تقواي خدا و گوش فرا دادن و اي بر چه برده نمايم اگر مياطاعت توصيه

هركس از شما زنده اگر،ارت نمايدشما اما خواهد ديد پس بر بماند اختالف فراواني ر

شماست كه به سنت من و خلفاي راشدين يافتگان بعد از من چنگ زنيد و با هدايت

Page 220:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

221

٢٢١

RRQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و از متمسك شويد آن بهچنگ و دندان هر عمل به وجود ،بدعتها دوري كنيد

و هر بدعتي نيز ،اي بدعت است آمدهگمراهي است، برحذر داشتن از بدعتها و

ن به ثبوت ترساندن از آن از صحابه و تابعيرسيده است زيرا زيادت در دين و ايجاد شرع غيرمأذون و خود را به رنگ و چهرة

شاخ و برگ اضافه نمودن يهودي و نصاري، و بدعت در دين و ازدياد در ،به دين است

آن به اين معني است كه دين داراي نقص اتهام به نقص ، و بعد از كمال،است .گردد مي

زرگ و زشتي به و معلوم است چه فساد باليوم «آورد و چه تناقضي با آيه بار مي

كملت لكم دينكمأ يث تصريح كننده و احاد» .حذر و نفرت از بدعت دارد

Page 221:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

222

٢٢٢

RRR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و اميدوارم داليلي را كه در رد اين بدعت ايم براي ذكر كرده) احتفال شب معراج(

.كننده باشد طالب حقيقت كافي و قانعنان و بيان و چون پند و دلسوزي بر مسلما

آئين ديني و تحريم كتمان علم از جانب الزم ديدم ،خداوند بر ما واجب گشته است

تا برادران مسلمانم را بر اين بدعت كه در ياري از شهرها و ممالك گسترش يافته و سب

اند كه امري ديني است اي گمان برده عدهخواهم و از خداوند ميـآگاه و بيدار نمايم

و ، اصالح نمايد را مسلمانانكه احوال تمام و ما و ،درك دين را به آنان ارزاني بدارد

آنان را براي تمسك به حق و ثبات بر آن و .ترك آنچه مخالف حق است توفيق دهد

وصىل اهللا وسلم وبارك عىل عبده ورسوله نبينا .حممد, وآله وصحبه

Page 222:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

223

٢٢٣

RRS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

١ديبه جشن مولوحکم احتفال ی رسول اهللا والسالم علةاحلمدهللا والصال

وعلی آله وصحبه ومن اهتدی هبداه :ما بعدأ ـ مردم درباره جشن و ازبارها بسياري

احتفال در مولودي پيامبر و قيام براي او در حين مولودي و سالم دادن بر وي و چيزهاي

گيرد ديگري كه در مراسم مولودي انجام مي .اند سؤال نموده

ال جشن و احتف:جواب اينكه گفته شود و غيره جائز نيست ص براي مولود پيامبر ، شده در دين استآوردهزيرا از بدعتهاي

و خلفاي راشدين و صحابه صچون پيامبر اند تابعين در قرون برجسته آنرا انجام نداده

______________________________ . الشيخ عبدالعزيز بن عبداهللا بن باز-1

Page 223:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

224

٢٢٤

RRT پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اند به در حاليكه صحابه آگاهترين مردم بودهترين حب و دوستي نيز براي سنت و كامل ثابت شده ص پيامبراند و از پيامبر داشته

من « :است كه فرموده است حدث فی أمرنا أهذا ما ليس منه فهو رد «. : فرمايد كه ديگري ميو در حديث

عليكم بسنتی وسن« دين املهديني اخللفاء الراشة من بعدی متسكوا هبا وع ا عليها بالنواجذ ضو

وإياكم و ن كلإمور فحمدثات األ ة بدعة حمدث .»ة ضاللةوكل بدع

از احداث بدعتها در اين دو حديث شديدا و خداوند در حذر شده استو عمل به آن

آيه زير درباره تبعيت از سنت و اقتدا به پيامبر . و ياران وي اشاره نموده استصوما آتاكم الرسول فخذوه وما هناكم عنه ﴿ فانتهوا .)٧:حرش( .﴾

Page 224:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

225

٢٢٥

RRU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

چيزهايي را كه پيغمبر براي شما آورده « و از چيزهايي كه شما را از ،است اجرا كنيد

خداوند و»آن باز داشته است دست بكشيدفليحذر الذين خيالفون عن أمره أن ﴿ :فرمايد مي

تصيبهم فتنة أو يصيبهم عذاب أليم﴾ .)٦٣:نور( .كنند بايد كه با فرمان او مخالفت ميآنان«

از اين بترسند كه بالئي گريبانگيرشان گردد .»يا اينكه عذاب دردناكي دچارشان شود

لقد ﴿ :فرمايد ميو كان لكم يف رسول اهللا أسوة حسنة ملن كان يرجو اهللا واليوم اآل خر وذكر

اهللا كثري .)٢١:احزاب( .ا﴾سرمشق و الگوي زيبايي در پيغمبر خدا «

براي كساني كه اميد به خدا ،براي شما استداشته و جوياي قيامت باشند و خداي را

والسابقون ﴿ :رمايدف مي و.»بسيار ياد كنند األولون من املهاجرين واألنصار والذين اتبعوهم

Page 225:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

226

٢٢٦

RRV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بإحس ان ريض اهللا عنهم ورضوا عنه وأعد هلم جنات جتري حتتها األهنار خالدين فيها أبدا ذلك

الفوز العظيم .)١٠٠:توبة(. ﴾پيشگامان نخستين مهاجران و انصار، و كساني كه به نيكي روش آنان را در پيش

شان را به خوبي پيمودند گرفتند و راه ايخداوند از آنان خشنود است و ايشان هم از خداوند خشنودند و خداوند براي آنان بهشت را آماده ساخته است كه در زير آن

ها جاري است و جاودانه در رودخانه ن است پيروزي بزرگ ومانند اي آنجا مي

.رستگاري عظيماليوم أكملت لكم ﴿: فرمايد مي دينكم

وأمتمت عليكم نعمتي ورضيت لكم اإلسالم دينا آيات در و .تفسري آن گذشت).٣:مائده( .﴾

.اين معنى بسيار است

Page 226:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

227

٢٢٧

RRW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

ها چنين فهم با احداث امثال اين مولودي دين را براي اين ،شود كه خداوند سبحان مي

آنچه را ص امت كامل ننموده است، و پيامبر امت بدان عمل نمايد ابالغ كهكه الزم بود

نكرده است، تا اينكه اين متأخرين آمدند و در شريعت خداوند آنچه را كه غير مأذون بود از طرف خدا احداث نمودند به گمان اينكه آنان را به سوي خداوند نزديك

گمان اين خطر بزرگي است و نمايد و بي ميدر ،اعتراضي است بر خدا و رسول او

حاليكه خداوند دين را براي بندگان خويش را نيز پيامص كامل نموده است و رسول

ابالغ نموده و راهي را كه به بهشت رسا آنرا بيان و نمايد ترك ننموده وصول مي

و راهي را نيز كه به جهنم ختم ،كرده ؛گردد مردم را از آن منع نموده است مي

Page 227:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

228

٢٢٨

RRX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

بن همچنانكه در حديث صحيح از عبداهللا روايت نموده است ص كه از پيامبرمعمر

ما بعث اهللا من نبی « :كه فرموده است كان الإحقا عليه ن يدل أ مته علی خري ما يعلمه هلم أ

ينذرهم رش ما يعلمه هلمو «. خداوند هيچ پيامبري را نفرستاده است

او حق است كه امت خويش را مگر اينكه بر و داند داللت ميخير ي آنان چيزي كه برابر

آنچه كه براي و آنان را از ،راهنمايي كندروايت از (داند انذار نمايد ميشر آنان و معلوم است كه پيغمبر ما برترين )مسلم

انبياء و خاتم آنها و بزرگترين آنها از لحاظ پس اگر احتفال براي است؛بيان و بالغت

خداوند شد كه ها مربوط به ديني مي مولودي از آن رضايت حاصل كرده است حتما پيامبر

،ساخت آنرا براي امت بيان و معلوم ميص

Page 228:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

229

٢٢٩

RRY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

و ،داد يا آنرا در زمان حيات خود انجام ميند؛ پس نمود يا اينكه صحابه آنرا عملي مي

كه ربط به دين گردد با اين توضيح معلوم مي ـاسالم نداشته و بلكه از بدعتهايي است

آن در دو حديث سابق همچنانكه ذكر امتش را از آن ص كه پيامبرـ گذشت

.برحذر داشته استو در راستاي دو حديث سابق احاديث

همچون فرموده پيامبر؛ديگري آمده است در س در خطبه جمعه كه از طريق جابرص

مسلم روايت شده است كتاب صحيح .)درباره آن توضيح الزم داده شد(

جماعتي از با عمل به ادله مذكور دانشمندان به رد و برحذر داشتن از

و برخي از ،اند ها تصريح نموده مولوديمتأخرين نيز با آنان مخالفت نموده و آنرا به

Page 229:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

230

٢٣٠

RSP پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

شرط اينكه مشتمل بر منكراتي مانند غلو در پيغمبر و اختالط زن و مرد با هم و استعمال ،ابزار لهو و منكرات مورد انكار شرع نباشد

اند و آنرا بدعت حسنه هجواز دانست و قاعده شرعي در اين باره اين ،اند دانسته

هر آنچه مردم در مورد آن نزاع در است كه ، بايد به كتاب و و اختالف داشته باشند

:فرمايد كما اينكه قرآن مي، شودسنت رجوعيا أهيا الذين آمنوا أطيعوا اهللا وأطيعوا الرسول ﴿ أويل األمر منكم فإن تنازعتم يف يشء فردوه إىل و

اهللا والرسول إن كنتم تؤمنون باهللا واليوم اآلخر ذلك خري وأحسن تأويال﴾ تفسري آن .)٥٩:نساء(.

.گذشت﴿وما :فرمايد و در سوره شوري نيز مي

اختلف تم فيه من يشء فحكمه إىل اهللا﴾ . )١٠:شور(. .تفسري آن گذشت

Page 230:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

231

٢٣١

RSQ پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

به كتاب ) احتفال مولودي(و اين مسأله را را به پيروي از پيامبرا خداوند ارجاع داديم م

در آنچه بدان امر نموده و يا از آن نهي صدانيم كه و مي،داد نموده است دستور مي

امت كامل نموده است خداوند دين را براي براي ما ص و اين احتفال از آنچه كه پيامبر

ن ي نيست پس با ا،از جانب خداوند آوردهحال در ديني كه خداوند آنرا براي ما كامل

در آن دستور ص را به اتباع پيامبرا م،نموده به سنت را و آن)احتفال ( وجود ندارد،داده

كه رسول خدا ارجاع داديم در سنت نيافتيم و يا به آن ، آنرا انجام داده باشدص پيامبر

، و يا اصحاب آن حضرت امر نموده باشددانيم و با اين حال مي انجام داده باشند،ص

ه و بلكه از بدعتها كه اين از دين نبود .تشبه به يهود و نصاري استمستحدثه و

Page 231:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

232

٢٣٢

RSR پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

هر كسي هم كه يو با اين حال برا طلب كمترين آگاهي و رغبت و انصاف در

گردد كه جشن حق داشته باشد آشكار ميميالدها متعلق به دين اسالم نيستند و بلكه از

ص اي است كه خدا و پيغمبر حدثهمبدعتها و انسان . اند به ترك و حذر از آن امر كرده

عاقل نبايد به كثرت مردمي كه در ساير دهند اغفال و فريب ممالك آنرا انجام مي

و يا كمي با كثرت،و حق بخورد همانا با ،شود دهندگان آن شناخته نمي انجام

گردد، همچنانكه داليل شرعي شناخته ميخداوند شرح حال يهود و نصاري را بيان

وقالوا لن يدخل اجلنة إال من كان ﴿ :دارد مي هودا أو نصار تلك أمانيهم قل هاتوا برهانكم

إن كنتم صادقني﴾ .)١١١:بقره( .و گويند جز كسي كه مسيحي يا يهودي

Page 232:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

233

٢٣٣

RSS پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

آيد اين آرزو و باشد هرگز به بهشت در نميدلخوشيهاي آنان است بگو اگر راست

. گوييد دليل خويش را بياوريد ميوإن تطع أكثر من يف األرض ﴿ :فرمايد ميو

يضلوك عن سبيل اهللا .)١١٦:انعام(. ﴾اگر از بيشتر مردم پيروي كني تو را از «

.»سازند راه خدا دور ميسپس بيشتر اين جشن ميالدها عليرغم بدعت بودن آنها بدور از منكرات ديگر

زنان با مردان، و به كار اختالطنيستند، مانندبردن ترانه و سازها، و نوشيدن مسكرات و

چه بسا مخدرات، و ساير بديهاي ديگر ومنكر بزرگتر از اينها هم كه همان شرك اكبر باشد در آن انجام گيرد و آن هم از طريق غلو در پيغمبر يا هر ولي ديگر، و فرا خواندن و استغاثه و طلب امداد از آنها و

Page 233:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

234

٢٣٤

RST پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اعتقاد داشتن به اينكه او از غيب آگاه است و ساير امور كفرآميزي كه مردم معموال در

شوند، به وقوع ان گرفتار ميها بد مولودي .پيوندد مي

روايت ص يح از پيامبرو در حديث صحياكم وإ« : فرمودشده است كه الغلو فی الدين,

هلک من كانوا قبلكم الغلو فی الدينأنام إف از . »غلو نمودن در دين حذر كنيد همانا غلو در

ك و نابودي امت پيش از شما را به هال،دينالسالم فرموده امبر عليه الصاله ويپ و .شاندك

النصاری ابن تطرأال تطرونی كام « :استنام أنا عبد فقولواإمريم, مرا . » عبداهللا ورسوله:

) عيسي(نستاييد همچنانكه نصاري ابن مريم ام، پس بگوئيد بنده را ستودند، اما من بنده

.)بخاري(. خدا و رسول اوز مردم براي شگفت اينكه بسياري ا

Page 234:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

235

٢٣٥

RSU پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

هاي بدعت شده ابراز حضور در اين مراسمدهند و تالش از خود نشان مينموده شادي

در نمايند، و از حضور و از آن دفاع ميجماعات كه خداوند بر او تكليف نموده

كند است تخلف ورزيده و به آن توجه نمي كه منكر بزرگي مرتكب انگارو انگار نهشانه ضعف ايمان گمان اين ن بي؛شده است

و قلت بصيرت و زيبا جلوه نمودن گناهان .بر قلبها و درون است

عافيت را برای خود و ساير مسلامنان از .نامييم خداوند طلب می

ها اينكه از جمله منكرات اين مراسم كنند كه رسول خدا برخي از آنها گمان مي

يابد و لذا در اين مولودي حضور ميص ، گرمي حالته و بابراي او قيام نمود

كنند و اين بزرگترين آمدگويي مي خوش

Page 235:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

236

٢٣٦

RSV پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

زيرا ،ترين نوع جهل است زشت وباطل قبل از روز قيامت از قبر ص رسول خدا

و به فردي هم متصل ،آيد خود بيرون نمي و در اجتماعات مردم حضور ،گردد نمي بلكه تا روز قيامت در قبر خويش ،يابد نمي

در اعلي عليين نمايد و روح وي اقامت ميباشد، نزد پروردگارش در دارالكرامه مي

﴿ثم إنكم بعد :گويد همانطور كه قرآن مي ذلك مليتون ثم إنكم يوم القيامة تبعثون﴾) ١٥( .

.)١٦ ـ ١٥:مؤمنون( سپس شما در بعد از آن شما خواهيد مرد *هيد گرديدروز قيامت دوباره زنده خوا

نا أ« : روايت شده كه فرمودص و از پيامبرأول من ي شق عنه القرب يوم القيام نا أولأ وة شافع

ول مشفعأو كه روز هستممن اولين كسي . » و من اولين ، قبر براي او شكافته شود،قيامت

Page 236:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

237

٢٣٧

RSW پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

اشم كه و اولين كسي ب)نندهك تشفاع (شافع .شفاعت او پذيرفته شود

ن آيه كريمه و حديث شريف و آيات و اياحاديث ديگر در اين زمينه بيانگر اين است

و ساير اموات روز قيامت از ص كه پيامبر و اين امر ،شوند قبرهاي خويش خارج مي

مورد اجماع ميان علماي مسلمانان و در آن پس هر مسلماني ،نزع و اختالفي نيست

ز و ا،بايست از اين مسائل آگاه باشد ميرافات و خآنچه كه جاهالن و امثالهم از

دليل از طرف خداوند ايجاد هاي بي بدعت .نمايند بدور باشند مي

ال واهللا املستعان وعليـه الـتكالن وال حـول و« » بهالإ ةقو از صما درود فرستادن بر رسول خدا ا

باشد، هاي نيك مي ها و اعمال برترين عبادت

Page 237:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

238

٢٣٨

RSX پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

﴿إن اهللا :فرمايد همچنانكه خداوند مي ومالئكته يصلون عىل النبي يا أهيا الذين آمنوا

صلوا عليه وسلموا تسليام .)٥٦:احزاب( .﴾خدا و فرشتگانش بر پيغمبر درود «فرستند، اي مؤمنان، شما هم بر او درود مي

.»بفرستيد، و چنانكه بايد سالم بگوييدمن صلی علی صال« :فرمايد امبر ميو پي ة صلی اهللا عليه هبا عرشاةواحد «.

هركس بر من يك درود بفرستد خداوند .با آن ده درود بر او بفرستد

و صلوات بر پيامبر در تمام اوقات مشروع بلكه نزد ،د است و در آخر نماز موك،است

برخي از اهل علم در تشهد آخر هر نمازي در موارد فراواني از جمله، بعد .استواجب

، در شب و ص از اذان، و هنگام ذكر نام پيامبر .باشد ميروز جمعه، سنت مؤكده

Page 238:  · 3 ٣ S ﺪﻴﺣﻮﺗ ﻩﺎﮕﻫﺎﻨﭘ ؛ ﺪﻴﺣﻮﺘﻟﺍ ﻦﺼﺣ ﺐﻟﺎﻄﻣ ﺖﺳﺮﻬﻓ ﺹ ﻥﺍﻮﻨﻋ 5 ﻢﺟﺮﺘﻣ ﻪﻣﺪﻘﻣ 8 ﺮﺷﺎ

239

٢٣٩

RSY پناهگاه توحيد ؛ حصن التوحيد

خواهيم كه ما و ساير از خداوند ميمسلمانان را براي درك دين خود و ثبات بر

و با التزام به سنت و حذر ،آن موفق گرداندخشنده او بـاز بدعت به همگان منت گذارد

.و گرامي است علـی آلـه وصلی اهللا وسلم علی نبيا حممـد و«

.»وصحبه وسلم