Transcript
Page 1: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

com.bijanniabati@hotmail بيژن نيابتی

آماجها جنگ جهانی چهارم ، ابزارها و

! آن نيست سپتامبر ديگر ، جهان پيش از١١جهان ، پس از

، در موضع رياست جمهوری تنها " نوين نظم " معماران اجرايیعامل ان از دهآگاهانه با اين جمله که " جنگ عليه ترور" کليد آغاز جنگی زده می شود که به ، بيرون می آيد ، ابرقدرت باقيمانده در جهان

آن های نونمنديکه قاآغاز می گردد "الملل بين سياست" ن جديدی دردورا جنگ ،با اين .است معروف های اين جنگ نيزبا اين قانونمنديهای نوين ابزارمتناسب . متفاوت است " جنگ سرد " با دوران اساساخاص "فرهنگ" اين دوران ، ، همه فراتر از.فرق دارد سابق جهانی قرن جنگهایابزارهای با کيفا

. خود را دارد خاص" سالح " خود را و خاص " مفاهيم . " خود را دارد

در اين جنگ يا بايد در کنار معماران .است هيت فراگير بودن آن ما" جنگ چهارم" عمده ترين ويژگی به گونه ای " ی موجودتعادل قوا" ! راه سومی نيست . مقابل آنان درنظم نوين جهانی قرار گرفت و يا

.می کند " طرف با " و نموده " قدرت قطب "جذب سادگیسياسی را به بی طرفی دعيانمکه است شناخت ای جز چاره ارزيابی می کنيم " مقابلطرف " درمعياری با هر تعريف و را که خود " مايی" بدون اين شناخت ، امکان استفاده . نداريم " نوين دوران " اين جنگ و تطبيق فعال با " قانونمنديهای" .اين جنگ نابرابر را نيز نخواهيم داشت " الح ويژه س" از

حتی ابزارهای موجود نه روشهای کهنه و نه ون کارايی دارند دورا ايندر بی ترديد نه سالح های سابق مولعمجهانی ، صف بنديهای جنگ ازهمه ، ماهيت غير متعارف اين مهمتر . نهايی کفايت می کنند تبه برهم می زند ه ناخواه لحاظ طبقاتی ، خوا نيز ، چه به لحاظ سياسی و چه به راوامع بشری جدر صف .ابعاد جهانی ، دامن می زند در سطوح ملی و چه درچه متفاوتی کامال به فعل و انفعاالت و

آناگر خود را متناسب با " جبهه انقالب " . پيچيده شده است بسيار " ضدانقالب جهانی" بی انتهای !کند بايد که دست و پنجه نرم" ادامه حيات" و" بحران موجوديت" ، با کناربه نکند ، پيروزی " پيچيده" جهانی پشت سر هی به جنگهای نگا ١٩١٨ ــ ١٩١٤ ــ جنگ جهانی اول ١

می تواند جرقهتنها با يک ه باروتی را می نمايد که بشکاروپای دهه نخستين قرن بيستم ميالدی ، رخداده هايی که به شعله ور شدن آتش اين جنگ خانمانسوز منجر مطالعه. شود که به انفجار کشيده

اتی پشت سر و مالی و تسليحهایغولگرديد ، در کنار بررسی تالش هماهنگ سيستم رسانه ای و برای تسليح هر چه اروپاه کننده آنها در پراکندن تخم وحشت در ميان جامعه و تحريک قدرتهایتغذي

نامه مشخص دارد که و برطرحيک بيشتر و صف آرايی در مقابل يکديگر ، همه و همه نشان از . اجرا گذاشته می شود گام به گام بهوتماما حساب شده

نقش صاحبان صنايع تسليحاتی قدرتمند آنروز که بسياری از ماموران عاليرتبه و وزيران دولتهای

با نقش عجيبی به حساب می آمدند ، شباهت آنهاانگلستان و فرانسه و آلمان جزو سهامداران " دونالد رامزفلد" و" چينیديک" امثال نهاکنسرنهای نفتی ــ تسليحاتی امروز و سهامداران دولتمرد آ

! متصل کرده است اينانبه را آنان انگار که خط سياه ممتدی. ت سر آنان دارد صف طويل پشو کپی آنروز همانگونه که نقش غولهای رسانه ای امروز هم انگار که از نقش وسايل ارتباط جمعی

!است برداری شده

! پشت آنها قرار دارد تشکيالت و يک طرح يک ،کارسازمان يک انگار که

١

Page 2: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

شدهبرنامه ريزی ، با يک ترور ١٩١٤ ژوئن ٢٨ تاريخ درجرقه ای که در باال بدان اشاره کردم ١٨٧٨ تا سال ايالت کهاين !می شود بالکان زده در منطقه " بوسنی" پايتخت ايالت" سارايوو" در" پيمان برلين" و بدنبال "هرزه گوين " ، همراه با ايالتآمدحساب می قلمرو امپراتوری عثمانی به وجز . می ماند تحت حاکميت دولت عثمانی باقی اسماهمچنان به اشغال دولت اطريش در می آيد ولی ارسم

، بلغارستان ، صربستان کشورهای ديگر بالکان يعنی ، ١٨٧٨در سال " پيمان برلين " مبنای همين بر

انقالب " بدنبال بعدها . پيدا می کنند نی و مونتنگرو نيز از قلمرو عثمانی خارج شده و استقالل رومادر "مخملی مشروطه انقالب " به همزمانی آن با ( ١٩٠٨در ترکيه عثمانی در " مخملی مشروطه

. ) پردازم تا بعد مفصلتر بدان بداشته باشيد توجه روسيه ١٩٠٥ و انقالب ١٩٠٦ در ايران

شغال ادر که عمال را " هرزه گوين"و" بوسنی" ، اياالتعثمانی دولت اوضاع آشفته ازبا استفادهاطريش با يک قرارداد مخفی ن نيز طیانگلستا از سوی ديگر. می کند خودخاک ضميمه رسماخود داشت ،

همه . شود نسه به نفع آن کشور وارد جنگ آلمان به فرا صورت تهاجممی شود که در فرانسه متعهد آماده " جديددنيای " حاکميت بی چون و چرای و در راستای " دنيای قديم" چيز برای تغيير جغرافيای

.ت نياز اس" بهانه " يک تنها به . است

و " بوسنی" وليعهد اطريش از پايتخت ايالت " انتس فرديناند فر" تصادفی در جريان ديدار نه چندان عبور " سارايوو" روباز از خيابانهای يک کالسکه مراه با همسرش سوار بر ه که هنگام عبور ویبه

دست " جمن مخفی ماسونی صرب ، بنام به دست عوامل وابسته به يک انهمسرش و ، وليعهدمی کرد پيش از آن ، اين انجمن مخفی موفق . قتل می رسند هدف گلوله قرار می گيرد و هر دوی آنها به"سياه

" دراگا" دشاه صربستان و ملکه پا" الکساندر" ربا کشتا" انقالب درباری" شده بود که طی يک .بنشاند " الکساندر " ير و جمعی ديگر ، يک ماسون ديگر را بجای زهمراه با نخست وو برادرش

که دامی می شود وارد با سر بنابراين . جنگ است مصمم به شروع امپراتوری هابسبورگها در اطريش

ب سمی دولت صربستان از جانر پوزش دليل همهمين به . است فراماسونری جهانی بر سر راه او گشادهفرمان می راند ، پذيرفته " اطريش ــ هنگری" بر ١٨٤٨امپراتور پير که از سال " فرانتس يوزف"

روز بعد ، ٥ روزه برای دولت صرب فرستاده می شود و ٥ اولتيماتوم ژوييه يک٢٣در .نمی گردد داده اعالم جنگ تان صربس به ،١٩١٤ ژوييه٢٨ وليعهد ، دريکماه پس از سوء قصد به جان درست

. خود دارد مان را پشت آلصورت گسترش جنگ قدرت برتر امپراتور پير می داند که در .می شود

. ی ــ نظامی در اروپا شکل گرفته بود سياساز مدتها پيش از شروع جنگ اول ، اتحادها و اتفاقهای انگلستان و فرانسه اتفاق سه گانهسوی ديگر ش و ايتاليا و از در يک سو اتحاد سه گانه آلمان ــ اطري

در اين ميان ايتاليا با شروع جنگ پيمان خود را شکسته . روسيه در برابر يکديگر قرار گرفته بودند ودر اين . گردد می" اتحاد سه گانه" بجای ايتاليا دولت عثمانی وارد . مقابل می پيوندد و به صف

.قرار دارد انگلستان و در صف اتفاق همپيمان با ، متحد و خالف جنگ دوم جنگ ژاپن بر

حکومت واحد " راه تشکيل سردر راستای درهم شکستن قدرتهای " جنگ اول" از پيش آماده شده طرحول قدرت سياسی از اروپا به آمريکا از و انتقال مرکز ثقل قدرت اقتصادی و به تبع آن مونوپ" جهانی

بعدها .داشت قرار " جهانی فراماسونری " ی مخفتشکيالت اين جنگ ، روی ميز شروع از مدتها پيش نقشه های معلوم می شود که انگلستان به جای خود ، حتی فرانسه نيز در سالهای پيش از شروع جنگ

. کرده بود لژيک و حمله به آلمان تهيه ی خود از بارتشها برای عبوررا حاضر و آماده ای

آن کشور ،در " بسيج عمومی" خبر تجهيز ارتش روسيه و اعالم جهت دارانتشار ژوييه ٣٠در روز اقدام متوقف کردن اين برای از روسيه خواست آلمان ضمن دردولت. آلمان را به وحشت می اندازد

١٩١٤نی اول اوت می پردازد و نهايتا دو روز بعد يع خود عظيم نظامی، به آماده باش ماشين د خو راستای حرکت دربا اعالم جنگ آلمان به دول روسيه و فرانسه ، ارتشهای اروپا به حرکت درمی آيند و

. گرددآغاز می " نظم نوين" و جا انداختن " نظم کهن " برهم ريختن

٢

Page 3: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

بی طرفی اعالم کارکرد تنها بنابراين . ره ای جز عبور از بلژيک ندارد چاارتش آلمان برای تهاجم به فرانسه . به بلژيک می باشد ی ورود بريتانيا به جنگ به بهانه تجاوز آلمان برافراهم کردن زمينه ، بلژيک

ه پير مخفيانه ارتش خود راروبا ،١٩١٤ اوت٤شب نيمه يک روز پيش از اعالم جنگ بريتانيا به آلمان در

جزيرهارتش نمی دانست ،هنوز قطعی جنگ را انگلستان بهورودا دني درحاليکه و نال مانش عبور دادهکااز قدرت متجاوز وآنروز به عنوان " یمديا" توسط لمان در حاليکه آ! دمی شومستقر ا درقاره اروپا بريتاني

شود ، نمايانده می ی شمارد پاره ای بيش نم کاغذرا خود رسمی و پيمانهای وعده ها هکغيرقابل اعتمادی ! بدل می شود تجاوزو و بی دفاع در مقابل ظلم ملل مظلومفاع از حق دمقابل به قهرمان انگلستان در

، خود را برای رهبری در اين ميان اياالت متحده آمريکا بدور از هياهوی جنگ و کشتار در دنيای قديم

نکته بسيار جالب و درس آموزی که در ورای کشتارهای ضد . آماده می کند " حکومت واحد جهانی" پشتوانه های تسليحاتی و انسانی و دود و دم جنگ اول جلب نظر می کند ، مسئله تامين هزينه های

انگلستان هستند متفقين تنها فرانسه و روع جنگ در طرف ابتدای ش در.اول جهانی است جنگ مالیسرمايه فرانسوی و انگليسی نه فقط هزينه های . ی را دارا می باشند جنگکه توانايی تامين هزينه های

خودرخه وابستگی مالی آنها به چشان متفقينخودی را تامين می کرد بلکه از طريق وام دادن پول به . می نمود را نيز آرام آرام تکميل

، تامين هزينه مالی متفقين به تنهايی رسيدن ذخيره های مالی فرانسه پس از مدتی بدنبال به پايان

نشده کشيدبدنبال ته . ادامه می يابد ١٩١٦ ان سالتا پاياين پروسه . برعهده انگلستان قرار می گيرد ، هيئتی شامل سياستمداران مشهور ١٩١٦ اواخر سال ،متفق ذخاير مالی دو قدرت بينی پيشقابل متحده با ظاهرا عجيب اياالت موافقت . مالی می کند نگليسی به آمريکا سفر کرده و تقاضای کمک ا

جنگ جهانی بعد به ١٩١٧مقطع شرکت ندارد سبب می شود که از آن درتامين مالی جنگی که خود با سرمايه يهودی ــ آمريکايی که البته به صورت وام در اختيار متفقين قرار می گرفت ، اساسا اول

به اندک اندک ويافته فقين به سرعت افزايش متبه نشين ای سرمايه داری آمريکاوامه . کند پيدا ادامه کايی آمرييزی می رسد که سرنوشت جنگ را ديگراز سرنوشت جيب بانکداران چنان ابعاد وارقام حيرت انگ

! است نيازمند بهانهيک ود آمريکا به جنگ تنها به بعد وراز اين به! کرد می شودبه سختی جدا ميان صلحبرقرار کردنجهت در رئيس جمهوری وقت آمريکا " وودرو ويلسون" در اين رابطه تالشهای

تازه به دوران داریسرمايه خنداندنتنها بدرد که می مانست بی مزه ای شوخی بيشتر به ،طرفين جنگ .می خورد ينگه دنيا نشين هار ولی رسيده

! جمله کشتيهای بی طرفی از کشتيهاه غرق کردن کليه ب مبنی بر تصميم١٩١٧ژانويه آلمان دردولت اعالم

مستمر کشتيهايش ار دولت آمريکا که بطور اختيمی کردند ، بهانه مزبور را در حمل اال که برای انگلستان ک متوجه تيز تصميم آلمان نيز در واقع می کردند و نوکدرقالب بی طرفی برای انگلستان خوار و بار حمل

آلمان درم جنگ بهاعال. نمی گذارد متحدين را زياد در انتظار دولت آمريکا .می دهد آنان بود ، قرار برای انتقال مرکز پايان اولين زورآزمايی جهانی آغازشيپور و بدين ترتيب آپريل همان سال صورت می گيرد

جنگ نيز در حده متاياالت دخالت زمان انتخاب . آيد میصدا در به ، قاره جديد به اروپا ازفائقه ثقل قدرت در روسيه تزاری به " ب فوريهانقال" تاريخ اينه پيش از از يکماکی بيشتراند! اصال تصادفی نيست

. کرده است مارس ١٥ استعفا در تاريخرا مجبور به" تزار نيکالی" وپايان داده" خاندان رومانف"عمر . متفقين زاد شدن جبهه شرقی آلمان و بهم خوردن تعادل قوای نظامی در جبهه غرب برعليهآاين يعنی

، در جريان محاصره دريايی انگلستان ، ١٩١٥ماه مه تاريخ يکبار زير دريايی های آلمان در اينقبل از

ه تعداد زيادی کرده بودند ک" لوزيتانيا " نوس پيمای انگليسی بنام اقيااقدام به غرق يک کشتی بزرگ ها از اين واقعه بسختی خشمگين علی رغم آنکه آمريکايي. آمريکايی نيز جزو سرنشينان اين کشتی بودند

و موقعيت " بهانه" حال از اين اين و آشفته شده بودند و آمادگی ورود به جنگ را نيز داشتند ، بابراين نقطه پايانشرايطی آمريکا به جنگ در هنگامورود زود چرا که ! تفاده نکرده بودند اسمناسب

به اين موضوع ! بر سر پا بودند " قديمدنيای" نوز قدرتهای متخاصم جنگ خانمانسوز می گذاشت که ه .در آينده بيشتر خواهم پرداخت

٣

Page 4: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

درمی گيرد و پنج روز بعد " کيل" ، شورشی در ميان نيروی دريايی آلمان در بندر١٩١٨بر نوام ٤روز " کايزر ويلهلم دوم" در همان روز . اعالم می گردد " جمهوری آلمان " ، ١٩١٨ نوامبر ٩نيز در روز

نيز با او به " هوهنتزولرن" ترتيب دوران حکومت خاندان هلند می گريزد و بدينبدون سر و صدا به . می رسد پايان

. می رود با آرامش مار ، بود آمدهغرش ببربا " چوهای چين من" همچون که خاندانی

بررسی . يابد پايان می پيمان ترک مخاصمات به امضا می رسد و جنگ ، ر نوامب١١در دو روز بعد ارائه شده " چهارده اصل " پيمان براساس اين اول از همه .است بسيار آموزنده بسآتش اين پيمان

. می گردد وقت آمريکا منعقد جمهوری رئيس "ويلسون" توسط

صاحب قدرت سياسی و اقتصادی بدست آمده ببرکت متحده جدای از تال ت ، ايا" چهارده اصل" با اين . می گيرد نيز قرار منادی آزادی و حقوق بشر و در جايگاه حامی ملل تحت سلطه جهان " اولجنگ"

سرشاری رااستراتژيک منافعتی که به ويژه در کشورهای موسوم به جهان سوم تا سالها سياس . ارمغان می آورد برايش به

! رعايت حق خودمختاری و آزادی برای ملل کوچک دنياست " اصلچهارده " يکی از مواد اساسی

زمينه ذهنی و آنانپروسه پارچه پارچه شدن قلمرو " قديم دنيای" پذيرش اين ماده از سوی قدرتهای ملل کوچکتر تا آنجايی محترم آزادی . می کرد آن مناطق را تسريع درمريکاآرهنگی ــ فسياسی استقرار

. داشتندقرار " قاره جديد" خارج از حيطه نفوذ بود که هنوز در قلمرو قدرتهای ديگر جهان و

درتهای از يک سو راه را بر تسليح دوباره ق" اجتناب از سياستهای مخفی" و" خلع سالح"موادی مانند بر اساس اتفاق ها و " قدرت کانون های " شکل گرفتن مانع بسته و از سوی ديگر نيز " دنيای قديم"

. می گرديد بدور از چشم اياالت متحده اتحادهای سياسی ــ نظامی مخفی و

ی پهناوری می نمايد ، دنيا به امپراتور"نظم نوين" در. می باشد " جامعه ملل" مهمترين اصل اما ، تشکيل و که اياالت آن اگرچه در امور داخلی خود ، خود مختارند ولی سياستهای کلی آنان ، چه به لحاظ مالی

.باشد قرار داشته " در بزرگبرا" ادی و چه از نظر سياسی و نظامی بايستی که در کف با کفايت اقتص .می طپد " پايتخت دنيا " مثابه به " نيويورک " که قلب آن در ادریبر

١٣٨٣ماه سوم فروردينپايان بخش اول ،

٤

Page 5: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

اول جمع بندی جنگ جهانی ،بخش دوم

ترک واقع در شمال فرانسه که محل امضای قرارداد " ينی کومپ" بر روی يک بنای تاريخی در جنگل : ود چنين نوشته شده است مخاصمه ب

، غرور جنايتکار امپراتوری آلمان از جانب ملل آزادی که می خواست ١٩١٨امبر نو ١١دراينجا در روز " . " شده است به بردگی بکشد ، درهم شکسته

قسيم جهان برای ت" معماران نظم نوين" ، عامالن اجرايی ١٩١٩دو ماه پس از اين تاريخ ، در ژانويه سال ٤٨درست .هيچ وجه تصادفی نيست يز به محل نانتخاب اين . جمع می شوند " یورسا" در

پس از پايان دادن به دومين امپراتوری صدراعظم آهنين پادشاهی پروس "بيسمارک" پيش ازاين تاريخ ، ١٨٧١ در ژانويه آلمان را واحد راتوریامپ ،ين محل هم ، درست در١٨٧٠ رناپلئونی فرانسه در سپتامب

ورسای و اينک فاتحان جنگ در . ورسای اعالم می کند در کاخ " لويی چهاردهم" در تاالر پرشکوه . را پی ريزی کنند " نوين نظم " بنای " نظم کهن " مع شده اند تا بر خرابه های ج

گزار گردد ، عمال تحت برمتفق " شورای ده کشور" تحت نظارترار بودابتدا قکنفرانس صلح که در ه آمريکا ، عبارت بودند از اياالت متحداين پنج کشور . کيل می گردد تش" پنج کشور بزرگ" نظارت

" کشورشورای چهار " بزودی ژاپن هم از اين گروه خارج می شود و. اپن ژبريتانيا ، فرانسه ، ايتاليا و .باقی می ماند

نخست وزير " للويد جرج " رئيس جمهور آمريکا ، " وودرو ويلسون " ، ١٩١٩ژانويه ١٨در نخست وزير ايتاليا ، "ويتوريو امانوئل اورالند" نخست وزير فرانسه و" ژرژ کلمانسو" انگلستان ،

" ماسونیتشکيالت جهانی فرا" ار نفر عضو ههر چ. گرد هم می آيند برای شرکت در کنفرانس پاريس يکبار يک سياستمدار .جهان آنروز را رقم بزنند ت سرنوشکه قرار بود " مغز های کوچکی" . هستند

: بود در اين رابطه گفته اطريشی سرشناس

. خواهد ماندکومت می کند ، متحيراگر دنيا بداند که چه ذکاوت و فهم ناچيزی بر آن ح

امروز " جرج" آنروز با " جرج " شباهت عجيبی ميان پايه اطالعات و معلومات و شعور سياسی مونه ، تنها به قصد مزاح برای پی بردن به سطح فهم و شعور يکی نذکر يک ! به چشم می خورد

.تفريح نيست نروز ، خالی از ستعماری آ اسياستهای " عوامل اجرايی " از مهمترين و قدرتمند ترين

وام که درباره حوادث وقت بريتانيا ، طی يک سخنرانی در مجلس عنخست وزير " للويد جرج " " کلچاک" روسيه و نبرد ميان دولت شوراها و ضد انقالب مورد حمايت متفقين به رهبری درياساالر

" فيخارک" نده خدا هنوز نمی دانست که ب! دارد " يفخارک" به ژنرالی به نام ايراد می شد ، اشاره ..... بگذريم ! می باشد " اوکرايين " م يک ژنرال باشد نام پايتخت نابه جای آنکه

. می مانند ایبر ج" سه کشور بزرگ" در زورآزمايی آخر نهايتا ايتاليا نيز کنار گذاشته می شوند و فقط تنها پس از . را نيز به آن راه نمی دهند آلمان . کنفرانس شرکت ندارد کرده در اين روسيه تازه انقالب

ماده بود ، نمايندگان آلمان را بطرز توهين آميزی احضار ٤٤٠آماده کردن طرح پيمان صلح که دارای چگونه چهره جهان را " پيمان ورسای" حال ببينيم که . کنند آن می کرده و آنان را مکلف به امضای

. تغيير می دهد

. است نابودی چهار امپراتوری بزرگ" جنگ جهانی اول " حاصل

ديگر نه نشانی از امپراتوری عثمانی به چشم می خورد، " جنگ اول" بر روی صفحه جغرافيای پس از آلمان بر جای مانده است و نه از امپراتوری نه نامی از امپراتوری!نه از امپراتوری روسيه جنگهايی هستند درگير روسيه و عثمانی تا مدتها پس از پايان جنگ اول !پهناور اطريش ــ هنگری

ای شوراها در بجای تزارها ، حکومت نوپدر نهايت . که موجوديت و تماميتشان را تهديد می کند پس از فرار در آلمان . اولی و جمهوری جوان ترکيه ، جانشين خلفای عثمانی در دومی می گردد

مجارستان از امپراتوری جمهوری آلمان تاسيس می گردد و دو کشور کوچک اطريش و " کايزر ويلهلم" . سابق اطريش ــ هنگری بجا می ماند

٥

Page 6: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

انگلستان . صورت می گيرد شرقی ، آسيای غربی و آفريقا تغييرات جغرافيايی در اروپای عظم ابخش سرزمينهای شرق آفريقا به مستعمرات و ساير"تانزانيا " با تصاحب مستعمرات آلمان در آفريقا والحاق

م پيوسته هن مستعمرات به به وجود آوردتحقق دادن به خواست قديميش مبنی بر خود ، موفق به . جنوب ، می گردد در " کاپ " در شمال تا " مصر" در سراسر قاره آفريقا از

کشورهای بسياری از تجزيه دو امپراتوری عثمانی و . در اروپا تغييرات ، بسيار قابل مالحظه است عالوه بر کشورهای اطريش و مجارستان ، . د هنگری بر روی صفحه جغرافيا ظاهر می گردنــ اطريش

کشورهای کوچکتر بالتيک در شمال لهستان کشورهای چکسلواکی ، يوگسالوی ، رومانی ، لهستان و در اينجا . يند يه امپراتوری روسيه بوجود می آو فنالند نيز از تجزيعنی ليتوانی ، لتونی ، استونی

"روسيه انقالب " بلکه قط حاصل پيمان ورسای نيستند فکه کشورهای اخير ضروری استذکر اين نکته نتها تشکيل اين م. است تعيين کننده داشته نقش،" فنالند " مورد نيز در شکل گيری آنان بويژه در

رها برای اروپا ، کارکرد چرا که اين کشو. مورد تاييد آنان بود خواست مسلم متفقين ودولتها نيز به اروپا راطر سرايت ويروس انقالب و خ" بلشويزم " تهديد در مقابل" حلقه امنيتی " يک

نی ، لهستان و رومانی کشورهای کوچک فنالند ، ليتوانی ، استونی ، لتوين ترتيب کهابه . دارا بودند .می کردند جدا "اليستی يوسساتحاد جماهير شوروی " ا از کشور نو بنياد بطور کامل اروپای غربی ر

نگ ، انگليسی ها در دوران ج. عثمانی تعلق دارد ، تجزيه می گردد نيزهرآنچه که به امپراتوری درآسيا ثمانی لورنس يک شورش عربی را برعليه دولت ع. ا. سرهنگ تنامتوسط يکی از جاسوسان خود به

، يک کشور مستقل قول داده بودند که پس از پايان جنگبه اعراب . در عربستان سازمان می دهند داد يک قرارولی در عين حال طی . ن و سوريه به وجود خواهند آورد عربستان و فلسطيعربی شامل

. پيش ميان خود تقسيم می کنند ، اين مناطق را پيشامخفی انگلستان با دولت فرانسه

. تا مصر گسترده شودهندداشتند که از را در سر "خاورميانه بزرگ" انگليسيها رويای يک امپراتوریآنروز چه شباهت غريبی ميان رويای انگليسی . مستعمرات آفريقا وصل نمايدهبرا " هند" با اين هدف که

! اندکی دوی اينها نيز شباهتهای هر ! تصادفا . ه چشم می خورد وز بامر" خاورميانه بزرگ " با طرح د های روميانه ن طرح اخير تنها به سرزمينهای چرا که اي اندک ،گفتم. دارند " ل بزرگاسرائي" با طرح

پرچم دولت دو خطی که بر روی! ( ود نمی داند آن را حق خو بيشتر از دارد قناعت نيل و فرات که سرزمينهای ميانه همين دو رودی هستند داوود قرار دارند نمايشگراسرائيل در طرفين ستاره

......بگذريم ) .داده شده است يهود وعده " نژاد برتر" به " يهوه" از سوی ! آنها شخصا

اهداف استراتژيک .نقشی ويژه استود دارای و اهداف درازمدت خ ماهيت جنگ جهانی اول به اعتبارب در اکثريت قريب به اتفاق درگيريهای غالآنچنان که وجه . مچنان به قوت خود باقی است هجنگ اول

ايان اين جنگ تا پدر سالهای متمادی پس از( داشته اند " للی خصلت بين الم" که سياسی ــ نظامی .ف استراتژيک ، تشکيل می دهد همان اهداماهنگ در راستای تحقق ه يک تالش را) امروز همين

رتب بر آن ، می بايستی جنگ و دگرگونی های بعدی متدرست به همين دليل نيز بررسی مشروح اين . جايگاه ويژه ای برخوردار باشد که از

ندی های جغرافيايی پس از جنگ اول که کاربرد آن دقيقا تقسيم بيک ی استراتژمهمترين پايه هايکی از به گونه ای که در . ی مختلف بود دولتهاميان ی واحد خلقهاتقسيممی خورد ، " جنگ چهارم " بدرد

د که نشان دارا می توان نوبنيادی ور کشتقسيم بندی های جغرافيايی پس از جنگ اول و دوم ، کمتر می درگيريهای قومی امروز از بالکان تا تما! حاکميت داشته باشد ملت خود بر ، تماما تنهاحاکمدولت

انه جغرافيايی را که بررسی کنيد ، بی ترديد آثار تقسيمات آگاهفريقا تا آسيای ميانه آخاورميانه و از .می توان تشخيص داد وح ن بوض آناجنگ اول و دوم را بر پيشانی

وودرو" موفقيت ا می بندم و آن عدم ر" جنگ جهانی اول" با اشاره به يک نکته اساسی ديگر مبحث " للويد جرج" و" کلمانسو. " و انگلستان است فرانسه به "چهارده اصل" ابطه با تحميلردر " ويلسون

" يلسون و" تنها چيزی که . می کنند را بلوکهرت نوپا های ابر قدهم متحد می شوند و طرح با . رقيب می باشدتوسط قدرتهای " جامعه ملل" تشکيل بدست می آورد پذيرش طرح کليدی

تشکيل تا ! گذاشته می شود " پايتخت دنيا " جهان در " پارلمان " بدين ترتيب سنگ بنای تشکيل !پيش است جهانی اما ، راهی دراز در واحد" دولت "

١٣٨٣ فروردين١٨پايان بخش دوم ،

Page 7: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

صلح مسلح سوم ،بخش گيرد و وزير کابينه انگلستان می شودمی را " ويسکنت سنودن" که بعدها لقب اشرافی " فيليپ سنودن"

:گفته بود " پيمان ورسای" زمانی در باره

اين پيمان همچون . ت که راهزنان ، امپرياليستها و ميليتاريستها را راضی می ساختاين پيمان می بايس" تند باد مرگی بود که اميدهای کسانی را که انتظار داشتند جنگ پايان پذيرد و صلح پايدار برقرار گردد ،

دمکراسی خيانت به پيمان اين . استجنگ ديگر اعالن يک نيست بلکه صلح اين يک پيمان. کردآب نقش بر . " خوبی نمايان می سازد وط در دامان جنگ می باشد و منظورهای متفقين را به سقو

. واقعيت تلخ بوديک چيز نشاندهنده هر، فراترازکهنهاستعمارزبان يک کارگزار سياستهای ازحرفها اينشنيدنپيمان " بدرستینيز همين دليل به! رد جهانی کفايت نمی کجنگ يک " حکومت واحد جهانی" تثبيت برای .خود نگذاشت انتظار که دنيا را زياد درجنگی . ديگر بود جنگ خانمانسوز يک اعالن "ی ورساصلح

و آغاز رسمی جنگ دوم ، جنگ اولبررسی رخداده های بيست و يکساله حد فاصل پايان رسمی . نقطه کنونی آن رسانيده است ه جهان را بهکی روندی دارد نقش عمده ای در شناخت ماهيت واقع

. تحميل می کند " نظم نوين جهانی " واقعيت ، خود را به طراحان يک " پيمان ورسای " قاد انعبا را باال دستهنوز آنچه که ! را ندارد " پول" دنيای سرمايه داری هنوز آمادگی پذيرش رهبری بالمنازع

. است "درت نظامی و اقتصادیق" دارد

روض بودن مقنشان داد که علی رغم اقتدار بی چون وچرای مالی اياالت متحده و " پيمان ورسای" . هبری به آمريکا نيست واگذاری رتمامی دنيای کهن به او ، با اينحال انگلستان به هيچ وجه حاضر به

شاخ شدن اه پير می داند که بدون انطباق خود با شرايط تازه و گريز مداوم از شاخ بههر چند روبنی ابعاد جها برای حفظ منافع گسترده خود در در عين رقابت دائم ، شانس چندانیمستقيم با آمريکا

.بود ناپذير اجتناب " قدرت" در هر صورت تصادم ميان دو . ندارد

جهان از حيطه نظامی به پهنه با پايان جنگ ، نبرد سياسی برای تثبيت حاکميت بالمنازع آمريکا بر تحقق بخشيدن به هدفی که با جنگ برای را " اهرم مالی" دولت آمريکا . منتقل می شود نبرد مالی

منتشر شده در دهه ارقام گاه گذرا به آمار ويک ن. د بکار می اندازبدان دست نيافته بود ، وسيعا خانمانسوز شدن آتش يک جنگشعله ور ررسی روندی که نهايتا به بدر کنار قرن بيستم ميالدی ، سوم

می شود در سياست جهانی مبدلتعيين کننده عامل به " پول" چگونه دهد که ، نشان می شد منجرديگر را " طبقه ويژه ای" بوده و" ولپ " که صاحبان اين می آورد را باال ی پارازيتهاي راه با خود و هم

به اين ! است " نژاد ويژه ای" بهق متعلهم و دارد"ايدئولوژی ويژه " شکل می دهد که هم . خواهم پرداخت در سطور آينده " طبقه ويژه"

. ، آمريکا مبلغی حدود سه تا پنج ميليارد دالر به اروپا بدهکار بود " جنگ جهانی اول " پيش از شروع" بانکداران" نها اين بدهی ها پرداخت شده اند که يک قلم ده ميليارد دالر نيز طلب تپس از پايان جنگ نه

از اروپا " بانکداران نيويورک" ت هشت سال بعد ، مطالبا. از اروپای ويران شده می باشد متحده اياالت بازرگانی خارجی آمريکا نيز در دوران جنگ توسعه می يابد . است ميليارد دالر نيز گذشته٢٥از مرز

هنگفتی و مقادير جهاندو سوم طالی همچنين . نگليس و آلمان را می گيرد او تا حدودی جای بازرگانی . می شود ريکا جمع آم در اق بهادار کشورهای مختلف دنيا اور و لتی دواسناد وامهای

١٥ر ظرف مدت تنها د نشان می دهد که مجموعه ثروت ملی آمريکا ١٩٢٧آمار مربوط به سال ، ١٩١٧ ، علی رغم تامين هزينه های جنگ بويژه از مقطع سال ١٩٢٧ تا ١٩١٢سال يعنی در سالهای

قط فسرمايه گذاری اياالت متحده . ميليارد دالر افزايش يافته است ٤٠٠دالر به ميليون ١٨٧٢٣٩ ازاست پس از تنها سه سال ميليارد دالر بوده ٤ چيزی حدود١٩٢٦در آمريکای التين که در سال

در ٨٧ دوران ، اياالت متحده به تنهايی ين همدر . می رسد ١٩٢٩به پنج و نيم ميليارد دالر در سال . می کند در صد مجموعه ذغال سنگ جهان را توليد٤٣ و دنيا در صد نفت ٧١صد اتومبيل های جهان ،

خت وامهای گونه بسته می شد که قدرتهای فاتح اروپا بازپرداچرخه مالی دوران پس از جنگ بدين جنگید ، می بايستی که از محل غرامات از آمريکا گرفته بودندوران پايانی جنگ هنگفتی را که بويژه در

٧

Page 8: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

بود که کشورهای مغلوب به هيچ وجه مشکل اينجا . دول مغلوب ، تامين نمايند توسط پرداخت شده رای اين غرامات در قرارداد صلح ورسای هيچ رقم دقيقی ب. امات جنگی را نداشتند غرتوانايی پرداخت

تعيين نشده بود اما در کنفرانس های بعدی که تشکيل شد مبلغ نجومی شش ميليارد و ششصد ميليون ليره . کردند که می بايست در اقساط ساليانه پرداخت شود استرلينگ را به عنوان خسارت وغرامت جنگی تعيين

! و برای آلمان مغلوب و ويران شده بطريق اولی ری پرداخت چنين مبلغ هنگفتی ميسر نبودکشوبرای هيچ . می کنند مغلوب را آغاز طرف جا دوباره بانکداران نيويورک وارد شده و اينبار پرداخت وام به ايندر

بلکه تنها بصورت انتقال . اين وام دادن و وام گرفتن به صورت پرداخت پول نقد و يا طال نبود آلمان يعنی دولت آمريکا مبلغی اعتبار برای ! ری انجام می پذيرفت ادا و در کادر يک بوروکراسی اسناد

ان آمريکا بانکدارنتقل می کرد و آنها نيز دوباره آنرا به مقائل می شد و آلمان نيز اين اعتبار را به متفقينفقط مقداری ارقام در دفاتر و اسناد وارد و .جابجا نمی شد عمال در هيچ کجا پولی . انتقال می دادند

جنگ مغلوب شود که سرنوشت غالب و میازاين طريق يک چرخه شيطانی مالی بسته! يد می گردخارج معادالت جديدی وارد رامتر ، پااين نقطه از . سرنوشت بانکداران آمريکايی پيوند می زند را به

. می دهد سو تحوالت جهانی سمت و به ، نظامی و اقتصادی هم عرض با قدرت می شود کهبين المللی

دولت انگليس را " اهرم مالی" راندن امپراتوری بريتانيا با اتکاء به برای عقب متحده اياالت فشارقفه در پرداخت غرامات دولت قطع موقتی وام به آلمان باعث و. در آستانه ورشکستگی قرار می دهد

. متعاقب آن بازپرداخت وامهای متفقين به بانکداران آمريکايی متوقف می شود. مذکور به متفقين می گردد

ند تا موضوع وامها را با پرداخت غرامات جنگی مربوط سازند و خواهان اروپايی ميکوشيدکشورهایدر مقابل دولت آمريکا بداليل کامال واضح . ر ارتباط با يکديگر بودند اين دو مقوله دمشترک بهرسيدگی

اروپا اين روش آمريکا در . ود می شد خبا اين امر مخالفت می کرد و مصرانه خواهان بازپرداخت پول منظور گفته می شد که پولهای قرض شده ازآمريکا برای در فرانسه . خشم فراوانی را بوجود می آورد

در انگلستان کار به جايی . مشترک جنگ صرف گرديده و اصال نبايد به مثابه قرض عادی تلقی گردد ويليام " اثرمعروف" تاجر ونيزی" ، رباخوار يهودی نمايشنامه" شيلوک" می رسد که امريکا به

بازرگان رقيب از او يک ه بجای وامی ک" شيلوک " ر اين نمايشنامه د. می شود تشبيه " شکسپير . بدن وی را می نمايد " يک پوند گوشت " رداخت آنرا نداشت ، تقاضای باز پگرفته و توان

ت به عدم پرداخت غرامات ، نيروهای نظامی فرانسه و بلژيک ، واکنش نسب در ١٩٢٣در ژانويه نيز بر طبق پيمان ورسای " راين ال ند" منطقهپيش از آن . ند می کن اشغالدر آلمان را" رور" منطقه

يکا پرداخت وام به ، آمر" برنامه ديويس " بدنبال ١٩٢٤از سال . نب متفقين اشغال شده بود جااز بعد هم يکسال . رداخت غرامات نيز روی روال عادی می افتد گيرد و به تبع آن پمي از سر آلمان را

مقابل در همين سال دولت انگليس در . را تخليه می کنند " رور" فرانسه و بلژيک منطقه ١٩٢٥در حفظ با همان قيمت سابقش به نسبت طال راتهاجم همه جانبه آمريکا مجبور می شود که ارزش پوند

جهانی دومانيا نبود اما تا مقطع جنگ بريت ور استراتژيک در جهت منافعاين کار هر چند بط. کند حفظ کرده و به قيمت گزاف ضربه به صنايع " پولی جهان پايتخت " موقعيت لندن را به مثابه

. می گيردرا " نيويورک " الی جهان به داخلی انگلستان ، عجالتا جلوی انتقال مرکز م

دفالسيون انفالسيون و

" انفالسيون" ورها سياست از کشکاهش ارزش پول در اروپای بعد از جنگ باعث می شود که بسياری عدم توانايی يک دولت . يعنی چربيدن خرج به دخل سادهبه زبان " انفالسيون." محدود را در پيش گيرند

سترده اسکناس بزند و به اين ترتيب شود که دولت مذکور دست به چاپ گباعث می در پرداخت هايش با اينکارهم حقوق های معوقه کارمندان دستگاه عريض . عادلی در دخل و خرجهايش دست می يابد تبه

تم بانکی داخلی به سيسو طويل اداری خود را می پردازد و هم قادر به باز پرداخت بدهکاريهای خود بهای صادرات بخش صنعتی که حاصل پايين آمدن ارزش پول رزانتر شدن ااز سوی ديگر با. می شود

به شکفتگی ه و پيدا کردآن کشور می باشد ، ميزان فروش کاالهای صادراتی به يکباره روند صعودی ميان دلی درآمد دولت باال رفته و تعاباعث می شود که ادامه اين وضع . صنايع داخلی منجر می شود

يا " دفالسيون" که ديگری دست می يازد است سيبه دولت اين صورت در. بر قرار گردد دخل و خرج . طال می باشد واحد پول به نسبت ارزش ناميده می شود و آن تثبيت" دوالسيون"

٨

Page 9: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

باعث سقوط ارزش " انفالسيون"، سياست و ايتاليا پيروز در جنگ مانند فرانسه در ميان کشورهای فرانک در مقابل ٢٥ ابتدا ارزش واحد پول فرانسه از هر. ايتاليا می شود " لير" فرانسه و" فرانک"

در آلمان . دد تثبيت می گر فرانک ١٢٠م در رقم ه فرانک رسيده و بعد ٢٧٥يک پوند انگليسی به بوجود می آيد که از طريق آن دولت موفق " تورم نا محدود " ١٩٢٣ و ١٩٢٢برعکس در سالهای

.راحت نمايد می شود که به قيمت نابودی طبقه متوسط ، خود را از شر بدهی های داخليش

پس از جنگ وقتی که آمريکا کمکهای خود را به انگلستان قطع . است در انگلستان وضع برعکس وجود دولت بريتانيا در سالهای پس از جنگ دو راه در مقابل . نيز پايين می آيد " پوند" رزشمی کند ، ا

راه حل . و يا بزور قيمت سابق آنرا حفظ کند را بپذيرد " پوند" يا می بايست که پايين آمدن ارزش. دارد " وال استريت" به " تی آو لندنسي" اول به بهای صرفنظرکردن از رهبری مالی جهان وانتقال مرکز آن از

صنايع انگلستان بويژه بهای فلج شدن جهان به ، حفظ رهبری مالی دومدر نيويورک بود و راه حل . بی رويه کارگران اين بخش بود رسانی به صنايع ذغال سنگ و بيکاری و اخراج آسيب

انتخاب اين راه حل . نايع خود را فدای بانکداران می کند صند و دولت بريتانيا راه حل دوم را برمی گزي ساخت وپاخت رهبران البته با را بدنبال دارد که ١٩٢٦عدن در ماه مه ماعتصاب گسترده کارگران

. د ست منتهی می شوبه شکبا صاحبان صنايع ذغال سنگ ، پس از چند ماه " کنگره اتحاديه ها " از . کارگران بريتانيا می گردد تمامشکستی که نه تنها نصيب کارگران معادن ذغال سنگ که شامل

تلف مزدها تقليل می يابد و ساعات کار باال می رود و دولت با استفاده از اين موارد مخآن پس در جنبش کارگری بويژه برای جلوگيری از اعتصابات پيروزی ، قوانين تازه ای در جهت تضعيف قدرت

.می رساند نده به تصويب عمومی آي جهانی کود بزرگ و بحران ر

و تولد " پول" سال قدرتنمايی علنی.جهان سرمايه داری است طف در ع ، يک نقطه ١٩٢٩سال پرداخت وام ،در اين سال بانکداران نيويورک . می باشد " صاحبان پول" است که " ويژهطبقه " يک

بحران به آلمان ، بالفاصله موجب بروز وام شدن پرداخت متوقف . به آلمان را به ناگهان متوقف می کنند با متوقف شدن جريان . ورشکست می شوند آلمانی بانکهای آن بسياری از بدنبال در آن کشور شده و

جنگی ، بحران به کشورهای فاتح جنگ در اروپا منتقل می شود و بدين ترتيب چرخه رامات پرداخت غ . جنگ بهم می ريزد مالی دوران پس از

" عمليات هماهنگ" پيش از آن در يک. ، بازار بورس نيويورک درهم می شکند ١٩٢٩همزمان دراکتبر را عناصر " رسالت" اين . می شود باال برده نامتناسب م به شکلی کامال غير طبيعی و سهابهای

. معروف هستند " اسپيکوال نتها " شناخته شده ای بر دوش می کشند که در بازار بورس و سهام بنام ديگر پيشگويی باال و پايين رفتن قيمت سهام در بازار به عبارت کار اين پارازيتها پيش بينی و يا

. اطالعات و تخصص. چيز است دو " اسپيکوال نتها " مبنای کار . بورس می باشد

يت برای موفقمی بايستی که" اسپيکوال نتها " بر می گردد ، تمامی" تخصص" تا آنجايی که به مقوله . ادی و اجتماعی ديگر درست مثل بقيه حرفه ها و مشاغل اقتص. در کارشان به اين سالح مجهز باشند

و يا " مشاورين امور مالی " م همانطور که در زمينه امور مالی و يا هنری به هبه همين دليل هم در زمينه خريد و فروش سهام بورس شود ، در بازارهایمیمراجعه " مشاورين امور هنری"

درست دربيايد به رابطه به ميزانی که پيشگويی های اينان در اين . رجوع می گردد به اين عناصر . باال تر می رود آنها " سيون الاسپيکو" ر اعتبا همان ميزان

است که اين يکی " اطالعات " کننده دارد ، تعيين نقش " سيون اسپيکوال" که در درستی آنچه و اما " صاحبان پول" می باشد که در يک رابطه ارگانيک با " اسپيکوال نتها "تنها در اختيار آن بخش از

! شريف ای جوامع يهود در اروپا و آمريکا به اين شغل روستصادفی نيست که بسياری از . قرار دارند لمان هم در آ" شورای مرکزی يهوديان " رئيس فعلی " پاول اشپيگل ! " شغل اصلی .اشتغال دارند

.....بگذريم ! به اعتراف خودش همين است

بين المللی بازرگانی خارجی و معامالت مهمی که در سطح صنعتی و مربوط به اموراطالعاتتمامی اوراق مبادالتیآنها از روی اعتبارات اسناد و ! می شد ، در اختيار بانکداران بزرگ بوده و هست انجام

٩

Page 10: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

قيمتیچه بدستشان می رسيد با خبر می شدند که مثال بازرگانان آلمانی و يا بازرگانان فالن کشورکهشعبات و نمايندگيهای اين . فروخته است کسیچه و بهکجادر برای کاال های خود تعيين کرده و آنها را

ی اقتصادی توانايی هانعتی و بازرگانی و بانکها در سراسر جهان می بايست که درباره تمام موسسات صمقاصد چرا که جدای از . ه نمايند تهي مکفی اطالعات و ميزان نفوذ سياسی آنان در کشور مربوطه

مربوطه ، پذيرش اعتبار کشورهای مشخص سياسی در جهت سمت و سو دادن به روند تحوالت در دنيا ، فی المثل توسط بانک انگليس ، بدون اين اطالعات از الن گوشه ففالن موسسه ناشناس در

. امکان پذير نبود اساس

در پروسه رشد خود به شکل گيری " ت اطالعا"و " پول " اين ضرورت و همبستگی ذاتی دو عنصر يش از آنکه در خدمت کشورهای می انجامد که اعضای آن ب بين المللی " سازمان اطالعاتی ويژه " يک " زرساال ران يهود " ای هستند که " طبقه ويژه " ر داشته باشند ، ابزار تحکيم حاکميت خود قرامتبوع

. داردنام

، که به بيکاری يک قلم ١٣٢٩ سال ادی دراقتصتنها برندگان بحران عظيم جهانی و رکود بی سابقه و ورشکستگی صدها بانک ) يايی به کنار آسکشورهای( اروپا و آمريکا نها درميليون نفر ت ٣٠

همين و موسسه اقتصادی و فقر و گرسنگی ميليونها نفر در سراسر جهان انجاميد ، نيز در نهايت .می باشد " ويژه طبقه "

بانکی را هزاران ورشکستگی " ی خرد سرمايه ها" با " سرمايه کالن" در خود آمريکا تصفيه حسابصف بی پايان مردان و زنان و کودکان بيکار و گرسنه که برای جستجوی کار و لقمه ای . بدنبال دارد

از شهری به شهر ديگر می روند و يا خود را به قطارهای باری کند رو می آويزند ، ! پياده با پاینان . تصوير می کشد بحران را بهاز ای پس چهره آمريکای ساله

روی ديگر سکه نمايش نفرت انگيز انهدام گسترده مواد .است روی سکه بحران جهانی يکاينها تنها در خرمن ها درو نمی شوند و . غذايی هنگفتی است که بدور از چشم مردم گرسنه ، صورت می پذيرد

نابود مقادير هنگفتی گندم و پنبه و چيزهای ديگر ! درختان نمی چينند ميوه ها را از . مزارع می پوسند .يک نمونه شايد کفايت کند داشته باشيد، ذکرسازمانيافتهجنايت برای آنکه فقط تصويری از اين . می شوند

يون ميليون کيسه قهوه برزيل که نزديک به يک ميل١٤، بيش از ١٩٣٣ تا فوريه ١٩٣١از ماه ژوئن

اگر اين قهوه را درميان تمام مردم جهان تقسيم می کردند ، ! خته می شود ريتن وزن داشت ، به درياشاعر بزرگ ترک در اين رابطه " ناظم حکمت. " به هر نفر نيم کيلو قهوه نه چندان ارزان می رسيد

: است زی بدين مضمون سروده بود که ترجمه فارسی بخشی از آن چيشعری

ما در دنيايی زندگی می کنيم

که انسانها از گرسنگی می ميرند

! و ماهی ها قهوه می خورند

يعنی در دومين ١٩٣١در ژوييه " سرهنری استراکش" يکی از علمای مشهور اقتصادی انگلستان بنام موجود در بازارهای جهان آنقدر کاالرکود عظيم اقتصاد جهانی اظهار کرده بود که سال بحران و

هم زندگی که داشتند تا دو سال و سه ماه ديگر سطح است که تمام مردم دنيا می توانند در همان !دهند هيچ کار ديگری انجام زندگی کنند ، بدون آنکه

در صحنه آرايی جديدی است صف ،ری سرمايه دابا بخشهای ديگر " سرمايه مالی" حاصل زورآزمايی .آورد همه جا به روی صحنه می درنمايندگان خود را " مايه مالی سر" سياست بين المللی ،

طرح اينکه بدون .عجيبی دارد شکل ١٩٣١ر اوت کارگر انگلستان دسقوط ناگهانی حکومت حزب

" رمزی مک دونالد " باشد ، بدنبال مذاکرات مخفيانه ميان استيضاحی در مجلس عوام در جريان رهبران احزاب ديگر ، همگی به اتفاق يکديگر به ديدار شاه می روند و با نخست وزير حزب کارگر

ه بسياری از اعضای کابينه سابق و خود حزب کارگر خبر آنرا کمتعاقبا کابينه جديدی تشکيل می شود ! روزنامه ها می گيرند ر از طريق اولين با

١٠

Page 11: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

بدينسان حکومت حزب کارگر شبانه جای خود را به حکومت جديدی می دهد که با وجود شراکت چند وزير . ناميده می شود "حکومت ملی " رگر ، اکثريت را حزب محافطه کار دارا بوده و کااز احزاب ليبرال و

ير نخست وزمچنانهرغم آنکه از حزب کارگر اخراج می شود ، با اين حال نيز علی " رمزی مک دونالد " اعتماد تشکيل شده بود ، به کابينه او رای" ملیحکومت" باقی می ماند و پارلمانی هم که از باالی سرش

!می دهد

ن سيستم که در اساس بخاطر محقق کردن آنهم طراحی شده بود ، رها کرد" حکومت ملی"اولين رسالت ، همانگونه که قبال اشاره ١٩٢٥ل ساامری که يکبار در . می باشد١٩٣١ سپتامبر٢٣پول متکی به طال در

.شده بود کردم ، به بهای ضربه به صنايع داخلی انگليس و اعتصابات گسترده کارگری ، جلوی آن گرفته

وم اين امر مفه. يتانيا واقعه بسيار مهمی است اين تقليل ارزش پوند ، به لحاظ موقعيت جهانی امپراتوری برآن بود که انگلستان بطور موقت هم که شده رهبری مالی جهان را رها می کند و لندن که تا آن تاريخ

.خود را ندارد مرکز پولی و پايتخت مالی جهان است ، ديگر موقعيت سابق

سپتامبر ٢٣آغاز پايان امپراتوری بريتانيا تعبير می گردد و تاريخ ای به معناين واقعه در سراسر جهان با اينحال هنوز زمان انتقال قطعی قدرت . به عنوان آغاز اين ماجرای تاريخی اهميت فراوان می يابد ١٩٣١

حمانه هند و ود که با استثمار بيرمی ش موفقدر سالهای بعد روباه پير. به اياالت متحده نرسيده است . هنگفتی طال از اين دو کشور مستعمره خود بيرون کشيده و بر بحران خود مسلط گردد مصر، مقادير

ليسی در خارجه ، انگاز سوی ديگر صنايع بريتانيا نيز با پايين آمدن قيمت پوند و ارزانتر شدن توليدات . هتر کند خود را بمراتب بموفق می شود که وضعيت

بوجود آورده است ، که خود دل بحران عظيمی ازموفق می شود که" سرمايه مالی" ، ١٩٣٣سال

در انتخابات رياست جمهوری ! آمريکا به حاکميت برساند " ناجی" خود را در جايگاه" رسول" نماينده ومحبوب اياالت ت پرزيدنمنفور ، " يدنت هوورپرز" با پيروزی بر " فرانکلين روزولت" ١٣٣٢نوامبر

. متحده می شود وضع کشور را هفته بعد روزولت چند . وارد کاخ سفيد می شود روزولت ، پرزيدنت ١٩٣٣ مارس ٤

" وجب به وجب بسوی مرگ می رفت" جمهوری رسيد بصورت کشوری که او برياست در موقعی که! به گونه ای کامال تصادفی ١٩٣٣ ژانويه٣٠ دراندک زمانی پيش از اين درست ! توصيف می کند

درصد مردم آلمان و به صورت کامال ٥٢يک رهبر محبوب ديگر با آرای در آن سوی ديگر دنيا ، و سويی از ! يهن پرست م "سرمايه ملی" ميان صف آرايی . می رسد دمکراتيک به حکومت

! خود رسيده است بی وطن از سوی ديگر به مرحله بلوغ " سرمايه فراملی"

! به نام مشخص می کند در آغاز زمامداری خود به صراحت دشمنان آلمان را " هيتلرآدولف" هر سه اساسی دارند ،رک وجه مشتيکهر سه آنها .... .فراماسونها ، کمونيستها و يهوديان

! هستند انترناسيونال

١٣٨٣ ارديبهشت ١٦ پايان بخش سوم ،

١١

Page 12: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

! يهود ولت د بنيانگزار ، هيتلر چهارم ،بخش

و عالئق سياسی او ، علی رغم هزاران کتاب و مقاله ها ، همانگونه که انگيزه" آدولف هيتلر" شخصيت و فيلم و گزارش که در رابطه با لحظه لحظه زندگی او منتشر گشته است ، همچنان در هاله ای از ابهام

تی بسياری از کشورهای مردم اروپا و آمريکا و حر معمولی که از او در ذهنيت تصوي! می برد بسر م ماليخوليايی ، يک ديوانه تشنه به خون و خالصه هيواليی آدسوم نقش بسته است ، تصوير يکجهان

از خيلی ها . آدم سوزی زنده زنده کباب کرده است کوره های است که شش ميليون يهودی بی گناه را در ! دست مريزاد !ميليون شش : می شنويد که بپرسيد تلفات جنگ دوم چقدر بوده است ، پاسخ

عادیای آدمه! است نکرده کار کم " طبقه ويژه" ارتش رسانه ای و سيستم تعليم و تربيتی تحت کنترل : پرسيدم به کنار ، يکبار در جريان کار روی جنگ دوم ، از يک پرفسور تاريخ

نفرت هيتلر از يهوديان : پاسخ داد بود ؟ چه " يهوديت" با " آدولف هيتلر" ضديت ماهيت به نظر شما !جنبه کامال شخصی داشته است

بعدا هانفشتنگلها در رابطه با " ( هلنه هانفشتنگل" گفت خود او به کجا اين حرف را می زنيد ؟ از گفتمحتی پاوال خواهر . است" مسئله شخصی" گفته بود که نفرت وی از يهوديان يک) توضيح خواهم داد

انجام داده ) يعنی يکسال پس از پايان جنگ دوم ( ١٩٤٦ن که در پنجم ژوئهيتلرهم در مصاحبه ای آدولف معتقد بود که ناکام ماندن وی در نقاشی از " : اين موضوع کرده است که بود ، اشاره به

همينطور " . ه است بودداد و ستد آثار هنری همه در دست يهوديان ت سرچشمه می گيرد که اين واقعي ، مسئول مرگ ت داشتبه حد پرستش دوس مادرش را که يهودیپزشک " بلوخ دادوار" هيتلر دکتر

عالوه بر اين هيتلر در دوران اقامتش در وين طی نامه ای به يکی از دوستانش. کالرا هيتلر می دانست " !! ن اين خرقه پوشان واقعا به حال استفراغ دچار می شومبدمن اغلب از بوی " : نوشته است که

" آدولف هيتلر" منوط به شناخت واقعی به ميزان حيرت انگيزی " جنگ جهانی دوم" فهم معادالت و تاريخی ، کردن مسائل سياسی شخصیجای برای اينکار فکر می کنم بهترين راه به .می باشد

مسائل تاريخی وکه بسياری از پوشالهای انداخته شده بر است هاتضادماهيت ورود مستقيم به روند قضايا و از درستتر نسبتا سياستهای جهانی را به کنار زده و به بدست آمدن تصويری

همان يعنی . جهانی ، کمک می کند انفعاالت به فعل ودادنسمت وسو ر دکانونهای قدرتنقش . بشمار می رود" مخل نظم نوين جهانی " و " خالف جريان " راستای آن چيزی که حرکت در

؟ بودآدولف هيتلر که

شيکل گروبری ی ، يک چهارمش ، فرزندی بدنيا می آيد که يک چهارمش هيتلر١٨٨٩درروز بيستم آوريل " آدولفوس هيتلر" کودک در دفتر تعميد بنام اين!يک چهارمش پولتسل و يک چهارمش نامعلوم بود

از زنی چهل و دو " اشترونز" در روستای کوچک ١٨٣٧آدولف در هفتم ژوئن پدر . می رسد به ثبتبسيار کوچک بود و به همين " اشترونز" روستای. ده بود زاده ش" آنا شيکل گروبرماريا" ساله بنام

به ثبت رسانده " آلوييزشيکل گروبر" بنام نامشروععنوان تحت " دولرزهايم " سبب نام نوزاد را در . بود خالی ، جای نام پدراين کودک در شناسنامه . بودند

بزرگترين نيروی سی ميالدی که نازيها در راه تبديل شدن بهاين مسئله باعث می شود که در اوايل دهه لمان بودند ، کمپين گسترده ای از سوی مطبوعات يهودی در داخل و خارج آلمان براه افتد سياسی آ

ودی اين کمپين گسترده بدنبال اثبات ادعايی مبنی بر يه! که هدف آن اثبات غيرآريايی بودن هيتلر بود !بود بودن يک چهارم هيتلر و جريان داشتن خون يهودی در رگهای او

ن رابطه تحقيق کرده و يک ايرا مامور می کند که در" هانس فرانک " بدنبال اين کمپين ، هيتلر وکيلشگزارش که آمده است ، اين " هانس فرانک " آنگونه که در خاطرات .کند گزارش محرمانه برای او تهيه

!نگران کننده بود گردآوری شده ، بسيار منابعتمامی از به ادعای او

بنامو پسريک يهودی ثروتمند " آنا شيکل گروبرماريا " شروع يک آشپز به نامنامفرزند ظاهرا پدرهيتلر" مورد آنها در خانه١٨٣٠ر دههاواخی کرده است و درم آنها کار بوده است که ماريا برای" فرانکن برگر"

تا زمانی که می آيد زن بدنيا اينپسر از روزی که " انکن برگرفر" قرار می گيرد وتجاوز پسر خانواده .به زن پرداخت می کرده است زده ساله اش يک مقرری ماهيانه چهارده ساله می شود به نيابت پسر نو

١٢

Page 13: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

ر رد و بدل می شده است وهمگی موجود هيتلو مادر بزرگ " برگرفرانکن " خانواده مياننامه هايی نيزکه که در بدنياآمدن آلوييز حوادثیو شرايط کهطرف پذيرفته بودند است در مجموع حکايت ازاين است که هردو

." بوی پرداخت نمايدپدریی مقرريک که است را ناگزير ساخته"رانکن برگرف" خانواده موثر بوده اند ،

را نمی شود انکار کرد که پدر هيتلر امکانشده بود که اين ر گزارش فرانک به پيشوا اظهار تاسف د آلمان صورت و در جريان انتخابات مجلس ملی١٩٣٢ اوج اين تبليغات در ژوييه ! است بودهيهودینيم

. کار داشت ر گرفته و شکست انتخاباتی ناسيونال سوسياليستها را در دستو

بمعنی روزنامه يکشنبه و " ند مونتاگز سايتونگ اووينر زون " در اواخر اين ماه روزنامه اتريشی ی طنز آميز به نام واقعی پدر آدولف هيتلر اشاره اکه" هايل شيکل گروبر" درشت تيتر دوشنبه وين ، با

خود در مورد نياکان هيتلر و جاری بودن خون يهودی در و نامشروع بودن او بود ، نتايج تحقيقات جز روزنامه ای که صاحب و سردبير آن کسی . تشر می کند در يک شماره ويژه منرا ! رگهای او . وقت اتريش نبود ، صدراعظم دلفوس

آنتن روی ه فرانکن برگر پيدا نشد که دخانوايکی آنکه کسی از ! براين ادعا دو اشکال جزئی وارد بود سوی دانشگاهاز" نيکوالوس پررادوويچ " برده شود و ديگر آنکه بر اساس تحقيقات انجام شده توسط

ساکن يهودیليست جامعه در گراتس ، اساسا خانواده ای به اين نام و يا نام مشابه فرانکن رايتر ! ده بود ثبت نرسيبهگراتس در اتريش

بگويم که جدای درست و غلطی هر ادعايی در رابطه با شخص هيتلر ، تالش عجيبی می خواهم جنگ يکشخصی کردن مسائل او و گريز از ورود به ماهيت تضاد های واقعی و داليلی که آتش در

ی قربانی برجاکه بيش از پنجاه و پنج ميليون يهودی ميليونخانمانسوز را دامن زد و نه فقط شش ! مشاهده کرد غرب می توان به وضوح سياسی و فرهنگی گذاشت را ، در ميان اليت

جنبه شخصی اساسا يهودياننفرت اواز که ن است آنشاندهنده" هيتلرآدولف " شواهد بسياری در زندگیه ميزانی بو ست که اين نفرت به مرور زمان او مويد اين واقعيت ابر زندگی مرور کوتاهی ! است نداشته

" يهودزرساالران" فوذ سياسی ، فرهنگی و مالی و ميزان نکه او با مسائل پشت پرده دنيای سياست اياالت سياسی ، اقتصادی و رسانه ای در قدرت داشتن اهرمهای سياستهای جهانی از طريق در کنترل بر

هيتلر نيز درآغاز ل نفوذ در دولتهای اروپايی از طريق سازمانهای فراماسونری که خود اعمامتحده آمريکا و . بود عضويت در آنرا پيدا کرده بود ، رو به افزايش گذاشته ! افتخار

اند واز شدت می گذر" وين " دو تن از بهترين دوستان هيتلر در دورانی که او زندگی بسيار سختی را در" خانه مردان" به معنی " منر هايم" يا اصطالحا " سايشگاه بينوايان آ" نداری مجبور به خوابيدن در

که اغلب به او کمک می کرد " رابينسون " يکی قفل ساز يک چشمی بود بنام . بودند يهودیبود ، بود که هيتلر به او بسيار حرمت " يوزف نومان " ام مجار بن هنری ل نيمه وقت آثارديگری يک دالو

تين روز تابستان يکبار هم در نخس. است می گذاشت و درباره اش گفته بود که او مرد خيلی محترمی ! می شوند مدت پنج روز ناپديدبه يکباره به اتفاق او و به

آرزوها و به تحقق بخشيدن ر درباره مهاجرت به آلمان ، برای اغلب با يکديگيهودینومان هيتلر و آلمان روانهو همراه با او ترک کرده ١٩١٣مه ٢٤وين را در نهايتا هم ! زدند می گپ ، روياهايشان

و را خود ااز نقاشيهای د و بسياری می فروختن آثار هنری فر از يهوديانی کههمچنين سه ن! ی شوند مدوست و شريک هيتلر در همان " کارل هونيش" حتی . احترام او بودند اکيدا مورد بودند ، نيز خريده

بيش از يکباراز آدولف " قل می کند که را در ميخانه های وين می فروخت ، ندوران که نقاشيهای او فقط اينانند يهوديان داد و ستد داشته باشد ، زيرا گفت بيشتر ترجيح می دهد که با میشنيده بودم که

. " ! می شمارند فرصت را غنيمت که

" برگياکوب آلتن" يهوديانی مثلهيتلر ،قرص نقاشی های پا هميشه مشتريان دائمی و پر و ! اق اتفاز در خود بعضا ود ، برای گرم کردن رگردان ب که مدتی در خيابانها س١٩٠٩ همينطور در اوت. بودند

. بود می خوابيد يهودیيک گرمخانه های خيابان ارد برگ که متعلق به

يتهای بويژه آغاز فعال همه آنکه پس از پايان جنگ اول و بازگشت هيتلر مجروح از جبهه ها و جالبتر از! لذت بخشی ديگری است که از قضا خاطراتدیيهويک سياسی اش ، دوباره بطور اتفاقی ، مستاجر

:می کند نقل " هيتلرآدولف " يهودی آنروز صاحبخانه " نگرارال! " است کرده راهم از او نقل

١٣

Page 14: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

اغلب سرگرم نوشتن چيزی در دفترچه يادداشت . اغلب در پلکان ويا در ورودی با او روبرو می شدم من " .... "می بيند متفاوت با ساير مردم کامال نمی داد که مرا با چشمی ديگر و هيچ وقت نشان. خود بود

مادر آدولف ، که ادعا می شود يکی از منابع نفرت " کالرا هيتلر " پزشک يهودی " ادوارد بلوخ " دکتريعنی در الرا ظاهرا شخصی هيتلر نسبت به يهوديان بوده است نيز ، سی و سه سال پس از مرگ ک

: کولير می نويسد در روزنامه١٩٤٠سال

د در کرده بومطب مراجعه باقيمانده وجه صورت حساب به پس از مرگ کالرا که هيتلر برای پرداخت" مستقيم به يکهحالدر خداحافظی دستهای مرا گرفته و هنگام کراوات سياه بر تن داشت به حاليکه لباس و

نمی دانم که حاال اين صحنه را . هم بود گاه می کرد گفت که من برای هميشه سپاسگذار شما خواچشمانم ن . وفا کردوعده نظر رهايی بخشی به اين آدولف هيتلر از زيرا. مطمئن هستم که دارد . به ياد دارد يا نه

" . است نکردهمان واتريش آلسرتاسران دارم لطفی که اودرحق من کرد، درحق هيچ يهودی ديگری دراطمين

هيتلر زندگی آدولف

. پذيرفته می شود " لينتس" ، آدولف در سن يازده سالگی در هنرستانی در ١٩٠٠ سپتامبر ١٧، فوت اعضاء خانواده داشت و بقيه خشنی با او پدرش آلوييز ، که رفتار بسيار ١٩٠٣يه ژانوسوم

يکی از روياهای او به واقعيت می پيوندد ١٩٠٦در بهار . ساله مرد خانه می شود ١٤ی کند و آدولف م. اهی به وين ، قبله گاه هنر ، موسيقی و معماری برود مدت کوتو مادرش اجازه می دهد که آدولف برای

حال اصال غير سياسی با اين. در اين برهه زمانی هيتلر بيشتر تمايل به هنر نقاشی و معماری دارد مادرم و تاريخ و سياست برای وی اغلب درباره" : پائوال خواهر هيتلر به ياد می آورد که! نيست

. " من با فصاحت و بالغت تمام سخنرانی می کرد

به سرطان است و مبتال بلوخ ، مشخص می شود که او مراجعه کالرا به دکتر با ١٩٠٧ چهاردهم ژانويهپيشرفت با . دبستری می شونتس شهر لي" خواهران مهربان" رستانبيمادر به همين خاطرهم سه روز بعد

چند ماه در با اين حال پس از . او اختصاص می دهد از پرستاریبه وقتش را بيماری کالرا ، هيتلر تمام زير نور درخت کريسمس ، بقول خود هيتلر ، آرام دسامبر در٢١امداد روز ب نخستين ساعات تاريک

در تمام طول " : می گويد دکتر بلوخ که مرگ و ميرهای زيادی را ديده است اينطور . می رود دنيا از ! " نديدم مرگ مادرش خدمتم هيچکس را به اندازه آدولف هيتلر ، درد مند و آزرده خاطر پس از

! سال تولدش را به تنهايی در آپارتمان کوچکش جشن می گيرد هيتلر ، بيستمين١٩٠٩ بيستم آوريل اندکی بعد در اواخر تابستان آن سال پس از يکبار نقل مکان به يک خانه کوچکتر ، مجبور به پس دادن

ش از اين تمامی سهميه خود پيچندی . را آغاز می کند خانه می شود و زندگی در خيابانها و پارکها به کرده بود و برای خودش اتنی اش آنجال راوبال ، منتقل نانده از کالرا را به خواهر بجا ماز ارثيه

به قی مانده بود ، چيز ديگری که او را قادر مبلغی که از ارث پدری باجز يک مقرری يتيمانه و . ی در وين کند ، به جا نمانده بود ادامه زندگی عاد

" آگوست کوبيتسک." و بی عدالتی حاکم در جامعه است ظلم در اين سالها هيتلر ، در تماس مستقيم با شده بود و آشنا با او در شهر لينتس ١٩٠٥مبل ساز و اولين دوست هيتلر که از سال پسر يک

او را در زمان ر وين نيز همراه هيتلر به اينجا و آنجا می رود ، حاالت و افکار ايناين روزها ددر :چنين توصيف می کند " من می شناختم هيتلر جوانی که " کتاب خود بنام

های پر پيچ و خم محله طبقه متوسط می گذشتيم و راهی مرکز شهر ميان کوچه ما اغلب گرسنه ، از " ای با شکوه اعيانی و نوکران پر زرق و برق و شيک پوشی که جلوی خانه ها ايستاده بودند هبا آن خانه

بيعدالتی های اجتماعی ناشی به رد وعصيانگری می کآدولف پيوسته . ، می شديم و آن هتل های مجلل .عدالتی ، نفرت و دشمنی می ديد د بی هر جا که نگاه می کر. ه می تاخت آورداز آن ثروتهای باد

از برگشت معتقد بعد يکبار سه روز ناپديد شد و . . . داشت وی با دنيا قهر بود و هميشه سر ناسازگاریشب را نشست و برای را بايد از ميان برد و بعد هم تمام استيجاریتمام مستغالت و امالک که شده بود

، ١٩١٣ ماه مه ٢٤روز نهايتا ! ...... " نشين نقشه کشيد يا محله کارگر انی کارگران خانه های سازم وين را به هدف ،کشيد پاره پوره کوچک با خود می ساک يک دارايی اش را در ام اسباب وتمحاليکه در

سوی ارتش اتريش برای از ١٩١٤ويه چند ماه بعد در ژان. می شود آلمان خاکوارد کرده و مونيخ ترک و ريه پس از مراجعه به ارتش در سالزبورگ ، بدليل الغریپنجم فودر . می شودخدمت زير پرچم احضار

١٤

Page 15: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

عمومی جسمانيش ، برای خدمات جنگی و حمل سالح ، مناسب تشخيص داده نمی شود و وضعيت ل ، هيتلر در او با شعله ور شدن آتش جنگ .مونيخ بر می گردد بدنبال آن آدولف به . معاف می شود

پادشاه باواريا می فرستد و " لودويگ سوم" سوم اوت همانسال يک در خواست خصوصی برای اواريا با آنکه پاره ای از امپراتوری آلمان بود با ب. آلمان را می کند تقاضای نام نويسی در ارتش

به اول ، از موقعيت ويژه ای برخوردار بوده و دارای ان جنگپايو ١٩١٨اين حال تا سال . بود و برای خود پادشاه داشت اصطالح ، استقالل شهرياری

باواريا اوت وی خود را به هنگ اول پياده ١٦با پذيرفته شدن هيتلر ازسوی ارتش بعنوان داوطلب ، روز : می نويسد ميدان نبرددر هيتلردر کتاب" هانس مند"آدولف هيتلر به نام ان مقطارهيکی از . رفی می کندمعونه که يک زن به همانگ دست گرفت ، با خوشحالی و او برای نخستين بار تفنگ دروقتی که "

! "نگاه کرد که من پنهانی خنديدم جواهراتش نگاه می کند ، به آن

جنگ جهانی اول ، دو ويژگی از او بيش از هر چيز دوران زندگی آدولف هيتلر در با بررسی تاريخاوست " شهرت روشنفکری" يکی تهور و بيباکی کم نظير او و ديگری . کند توجه میديگری جلب

. می دهد قرارمقطاران و فرماندهانش ، در موقعيت ويژه ای که جايگاهش را در ميان ه

نشان ١٩١٧ سپتامبر ١٧ گرفته بود ، در١٩١٤که در " صليب آهنين" جدای يک نشان و مدال درجه دوهجدهم همان ماه ، مدال خاص زخميان و ، در آن نشان درجه سه با حکم١٩١٨مه ٩صليب ارتش ، در

يک جالبتر از همه نشان درجه . شود جه سه ، به او اعطا می در ل خدمت اوت همان سال ، مدا٢٥در داده می شود و او به " هوگو گوتمان" گردان ، ستوان يکم يهودی صليبی است که به پيشنهاد آجودان

. " کلی برای رشادت شخصی و شايستگی: " نوشته شده بود حکم آن در

، با يک هفت تير ساده ده داشت ، به تنهايی وعهامر بری را بروظيفه که ر جريان يک ماموريت ، او داين اسيران ف که توبوسرهنگ فون ! می کند ه منتقل جبه پشت بهو اسير کرده را چهار سرباز فرانسوی

:چنين ياد می کند اين دليل نيز برای او تقاضای مدال کرده بود ، از آنروز و از او بهگرفته و تحويل را و خطرناکترين شرايطی نمی توانست او را از داوطلب شدن و از انجام دشوارتريناد يا هيچ رويد"

. " کند ميهن و ديگران فدای را راحتيش بود زندگی وکارها و وظايف باز دارد و هميشه آماده

. دو بار زخمی می شود . يابد در چند ماهه آخر جنگ ، بارها بطور معجزه آسايی از مرگ نجات می . دهد دست میبار دوم که مورد يک حمله شيميايی قرار گرفته بود ، بطور موقت بينايی خود را از

از ! کند اين حد خطر تا اتريشی بايد برای آلمان يککه چرا هيچکس از همقطارانش سر در نمی آورد هرگاه که. همقطارانش سخنرانی می کند برای است يا کتاب می خواند ويا ر بيکا وقت هم کههر ديگرسوی

يا نقاشی سرگرم و زنها صحبت می کردند ، هيتلر به خواندن کتاب ی نشستند و در باره غذا م ديگرانسخنرانی کار کشيده و به بحث و جدی در می گرفت ، دست از يک بحث می شد ، اما به مجردی که

در کوله پشتی اش . " داشت کتاب پيش روبود و نشسته هميشه وی " معروف بود که . می پرداخت شوپنهاور از " م آموختاز او چيزها بسيار " بنام آنها کتابی بودازحمل می کرد که يکی کتاب هميشه چند

. کرده است ، بحث عنصر ارادهنندهتعيين کقدرت که در آن کتاب اين فيلسوف در رابطه با

! جنايتکاران نوامبر

به " کورت آيزنر" ری يک کمونيست يهودی بنام رهب ، يک قيام مسالمت آميز به ١٩١٨هفتم نوامبر ويلسون ر فشار که زيدو روز بعد در نهم نوامبر، ويلهلم دوم . حکومت پادشاهی باواريا خاتمه می دهد

و خواهان وارد مذاکره او خودداری می کرد رئيس جمهور ماسون آمريکا که از امضای پيمان صلح بابود ، از سلطنت خلع می شود و دو روز بعد از آن هم در ساعت پنج " عناصر دمکراتيک " شدن با

سوسياليستی فريدريش ابرت ، در واگن ولت دنماينده يهودی ــ ماسون " ربرگماتياس ارتس " بامداد خصوصی مارشال فوش ، با تن دادن به تمامی شرايط متفقين ، زير معاهده ديکته شده صلح را امضاء

، ١٩١٨ سال ١١ ماه ١١ روز ١١ساعت و بدين ترتيب با برقرار شدن آتش بس در .می گذارد قرار می گيرد که بعدها با شعار مرگ بر جنايتکاران نوامبر ، " تلرآدولف هي" ابزاری در اختيار

، به دشمنان آلمان " مام ميهن " سوسياليستها ، يهوديان و ماسونها را به مثابه بانيان تسليم .می پردازد " مام ميهن" هدف قرار داده و به سازماندهی نيرو با هدف نجات

١٣٨٣ سی مهرماه ،بخش چهارم پايان

١٥

Page 16: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

پروتکل پنجم ، بخش

او به صحنه سياست پس از جنگ اول ، و در آستانه ورود" آدولف هيتلر" بررسی زندگی پيش از ادامه بيستم ناتمام قرن نيمه اول هولناکبدون آن پازل سياسی دو جنگ جهانی ی بپردازم که می خواهم به متن

پروتکل خردمندان " به و دوم دو جنگ اول متنی که بعدها در ادبيات سياسی و رسانه ای ميان .اهد بود خوی در شکل دادن به تنفر عمومی در اروپا نسبت عمده امعروف می گردد و نقش " نو يا حکمای صهيو

آنان اجباری مهاجرتن و نهايتا ايزوالسيون و آزار و اذيت آناايجاد کرده و زمينه های" قوم يهود" به . آماده می کند به فلسطين ، آرام آرام را

باال ، عمدتا بگيرد ، با هدايت همان" باال" را در " طبقه ويژه" ت بطور طبيعی دامن نفرتی که می بايس از اساس حرامزادهود که بدون مهاجرت آنان به فلسطين ، تولد يک دولت می شمتوجه توده های بيگناهی

.منتفی می بود

يهود و کار گسترده کالن سرمايه دار ، " ادموند روتچيلد"ایهعلی رغم تمام سرمايه گذاری اين و پيش ازدوم ، درصد ديان اروپا تا پيش از شروع جنگ جهانی روی يهوصهيونيستی بر ايدئولوژيک جنبش

. تشکيل می دادجمعيت را درصد کل ١٩ تنها فلسطينيهوديان

بنيانگذار ی در سرزمين فلسطين که يهود طرح ايجاد يک کشور،هر عامل ديگری چيزی که بيشتر از دو نوشته و " رساله دولت يهود " تحت عنوان ١٨٩٥ در سال " هرتصل تئودور" نيستی صهيوجنبش

.می گذاشت بود را ناکام ارائه داده کنگره اول صهيونيستها بعد بهسال

، در شهر بال واقع در سوئيس " تئودورهرتصل" ين کنگره صهيونيستها به رهبریاول١٨٩٧اوت سال ٢٩. اين کنگره شرکت دارند در جهان دويست نماينده از تقريبا تمام کشورهای حدود . تشکيل می گردد

. لعنان پول، به خدمت می گيردمطلق اوژی را در راستای حاکميت دئولحرکت ، ابزار ايبا اين " طبقه ويژه"

دبيرکل " ناهوم سولوکوف" به جهانی که بقول " يهوديان يک ملت هستند" اين کنگره با اعالم آنکه ساز آگاهانه زمينه !گوش بود صهيونيزم ، سراپا و نويسنده کتاب تاريخ " نی صهيونيزمسازمان جها

. اروپايی می گردد کشورهایدن يهوديان ساکن خارجی قلمداد ش

موطنی ايجاد " می شود ی بيرون بعدا " جنبش صهيونيستی" خود شده کنگره که توسطهدف اعالم . "است آن توسط قوانين بين المللی در فلسطين و تضمين يهودبرای قوم

به گردش در سراسر اروپا " متنی" از اين کنگره ه پس فاصله زمانی نسبتا کوتايک با اينحال در

برای " يهوديان" توطئه گرانه عين حالدر می آيد که حکايت از يک طرح و نقشه حساب شده و در ١٩٠٣، برای اولين بار در سال " پروتکل" اين متن تحت عنوان.دارد جهان بدست آوردن حاکميت بر

سال بعد هم متن کاملتری دو به چاپ می رسد و " زناميا" و در روزنامه ای بنام در روسيه تزاری منتشر می شود که متعاقبا با ترجمه آن به زبانهای آلمانی ، روسيه ١٩٠٥در بحبوحه انقالب از آن .کند به شهرت بی همتايی دست پيدا می وی و انگليسی و ديگر زبانهای اروپايی فرانس

در کنگره مزبور "تئودور هرتصل" دن سخنرانی های نحوه افشا شسناريوهای ديگری نيز در رابطه با

نشست اين کنگره ظاهرا توسط يکی از ٢٤ که مباحث دارد مهمترين آنها حکايت از آنوجود دارد که " پروتکل خردمندان و يا حکمای صهيون" بيرون درز پيدا می کند وبه نامبه" تئودورهرتصل" خدمتکاران

ابتدا به زبان فرانسوی و در فرانسه منتشر گرديده و چند سال بعد با ترجمه به زبان روسی ، در سطح . می يابد روسيه تزاری نيز انتشار

گی برای چير" طبقه ويژه" حساب شده اين طرح و نقشه يک مباحث حکايت از درهر صورت چکيده اين

دارد که برای پياده شدن آن هر جرم و جنايت " حکومت واحد جهانی" بر دنيا و در راستای پی ريزی ! جايز که ضروری می باشد و حيله و نيرنگی ، نه تنها

١٦

Page 17: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

سراسر اروپا و آمريکا انتشار می يابد و نفرت همگانی کوتاهی دردر ظرف مدت" روتکلپ" هر چه بود آتش نقرتی که در روند طبيعی خود می بايست . دامن می زند جا مههرا در " زرساالران يهود" نسبت به

آنبسوزاند بلکه در اساس دامنگيراساسا در دسترس نبودند ، را که " طبقه ويژه " اين نه دامن خود

ا را رها ساخته و در راستای اهداف پليد دد که حاضر نبودند زندگی نسبتا راحت خود در اروپگريهوديانی ! راهی بيابانهای فلسطين گردند " ويژه طبقه " آن

توطئه تئوری

هر چند معروف شد ، ضروری است تا نگاهی" تئوری توطئه " برای فهم بيشتر آنچه که بعدها به طی سالهای پيش و پس که در اين رابطه سابقه تاريخی برخی از سناريوهای گوناگونی مختصر به

سناريوهايی که به اشکال گوناگون تا به امروز امتداد يافته و . بياندازيم " جنگ جهانی اول " از تا آنجا . همراه با خود سيلی از اطالعات غلط و سناريوهای بسا ابلهانه را نيز به جريان انداخته است

.ی معمولی تشخيص صحت و سقم هر يک از آنها از اساس امکان ناپذير گرديده است که برای آدمها .در اين رابطه بعدا و بطور جداگانه توضيح خواهم داد

واقع در خيابانی ١٢شماره کالن سرمايه داران يهود و در خانه، نشستی با شرکت ١٧٧٣در سال

می باشد ، برگزار می " ماير آمشل روتچيلد " متعلق به در فرانکفورت که موسوم به خيابان يهوديان و به کنترل آن ، چگونگی تسلط است که براساس" نقشه راهی" هدف از اين نشست طراحی . گردد .امکان پذير گردد دن سرمايه های موجود در جهان درآم

اين نشست به يکی از مباحث عمده ، Herbert G. Dorseys" دارسی . جی . هربرت " بنا به ادعای

خارق العاده آن بر و نفوذ روتچيلد توسط يکی از اعضای خاندان " بانک انگليس" مسئله تاسيس بزرگ ديگر اروپای الزم به يادآوری است که چهار بانک . روی سرمايه های انگليسی اختصاص دارد

ن ، در شهرهای پاريس ، وين ، فرانکفورت و ناپل ، توسط چهار برادر از همين آنروز عالوه بر لند . بود گرديده تاسيس درآوردند ، نيز به تصاحب را " شل " بزرگ نفتی خاندان که بعدها کنسرن

در موجود کامل بر سرمايه های با اينحال شرکت کنندگان در اين نشست به اين نتيجه می رسند که تسلط

. ای دارد جهان نياز به يک طرح زيربنايی کامل و همه جانبه

" دارسی " اين طرح که البته در طول اين نشست بصورت کلی به بحث گذاشته می شود و به ادعای "بازیگرويی ها در " يا " شطرنج در بازیمهره های" ، William Guy Car" کار . گ. ويليام " و

Pawns in the Game تئودور هرتصل" ، ظاهرا همان طرحی است که بعدها توسط ناميده می شود " . صهيونيسم ارائه می گردد کنگره اولمدون شده و به

تسب می کند که از اينهم پيشتر می داند و به صدها سال پيش منرا " پروتکل" يک سناريوی ديگر منشاء

" پروتکل" در اين سناريو. جريان می افتد به بازسازی شده و بدينوسيله " تچيلد روادموند " بعدها توسط "سرگئی نيلوس" هايتا بدست يک پروفسور روسی بنام ن مخفی مانده است ،١٩٠١ تا سالکه

Sergei Alexandrowitsch Nilus ، رددمنتشر می گ" خطر يهود" می افتد و توسط وی تحت عنوان .، تحت عنوان Viktor Marsden" ويکتور مارسدن" ترجمه انگليسی اين متن ، بيست سال بعد توسط

. انتشار می يابد ١٩٢١در " پروتکل خردمندان صهيون "

تناقضی که در اين سناريو به چشم می خورد در رابطه با تاريخ انتشار پروتکلها در انگلستان و ، روزنامه ١٩٢٠ه سال م در ماهچرا که يکسال پيش از اين تاريخ يعنی . ی زبان است انگليسکشورهای

" پروتکل" روتچيلد داشته است ، متن کاملهم با خاندانلندن که از بدو پيداش پيوندهای محکمی " تايمز" که اره بر اين می شودا تاکيد بسيار اشمقاله ای ب طی در اين شماره روزنامه. به چاپ رسانده بود را

: اينکه ظاهرا اينطور به نظر می رسد که و بسيار جدی گرفته شود بايد" پروتکل " موضوع

١٧

Page 18: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

در عالوه بر اين ." يهوديان نوشته اند يهوديان برایجدی و مثبتی است که کامال سند پروتکل يک اين " به چاپ " وايزمن راز بزرگ حييم" با تيتر درشت را ی اکسپرس هم همين متن، روزنامه ديلهمين ايام . می رساند

فولکيشر " راستگرای عين همين مطلب در آلمان و در روزنامه نيز حدود سه ماه پيش از اين تاريخ

" صهيونيستپروتکل ريش سفيدان و شيوخ " ، تحت عنوان "ديده بان مردمی" به معنی " بئوباختر نشست پنهانی شيوخ صهيونيست در شهر بال ٢٤" که اين داشت به اشاره آنه بود و طیمنتشر شد

. "برای چيرگی بر دنيا توطئه بچينند تا شده است در سوئيس برگزار

ا توسط فردی بنام جعلی بودن پروتکلهز لندن منتشر می گردد ، ادعای همين تايم در١٩٢١آنچه که در ر کارگزا" سر پرسی کاکس" ژنرال مان کسی است که زندگينامه ه اين فرد در ضمن .است " ريوزفليپ گ"

.رشته تحرير درآورده است بريتانيا در ايران را نيز به

الها پيشتر از اين سيک کپی برداری ناشيانه از طنزی است که " پروتکل" می نويسد که " فليپ گريوز " " ناپلئون سوم" بر عليه سياستهای توطئه گرانه " موريس ژولی" نسوی بنام يک فرا توسط١٨٦٤ در

. چاپ رسيده است کالمه ماکياولی و منتسکيو بهنوشته شده و تحت عنوان م

ضد يهودی پروتکل را يک سند جعلی ،نيز جهانی خود صهيونيستها و محافل وابسته به فراماسونری ه توسط جاسوسان تزاری نوشته و منتشر گرديده و هدف آن دامن زدن به احساسات ضد می دانند ک

!است يهودی در اروپا بوده

يهوديان ضا را بر و ف امن زدهاحساسات ضد يهودی ددر اروپا و روسيه به " پروتکل" در اينکه انتشارکه " ويژه طبقه" ين تنگ شدن فضا از اساس متوجهست که ا ابديهی. کند ، هيچ ترديدی نيست تنگ می

! نبودند ، نمی شود هم بودند و اصال در دسترس " پروتکل" و نويسندگان ، مبلغان حاميانواقع امر در

می گردد روسيه و اروپا در سراسر دنيا و بويژه "توده های يهود" متوجه مستقيما، و تهديد مداوم فشار چيزی که دقيقا در راستای . اندک اندک فراهم می کند ی مهاجرت اجباری آنان را به فلسطين و زمينه ها

" يهوددولت " تشکيلضرورت بر مبنیو بنيانگذار آن " بش صهيونيستیجن" اعالم شده طرح و نقشه خواب وين از اساس فلسطبدون مهاجرت يهوديان اروپا به امکان شکل گيری آن دولتی که . می باشد

. خيالی بيش نمی توانست باشد

فارسی انی ، انگليسی ، فرانسوی ، روسی وبه زبانهای آلم" پروتکل" بررسی عميق ترجمه های گوناگون به و نحوه بيان مطالب تفاوتهای نه چندان اندکی نيز با هم دارند ، حکايت از متنی دارد که در شکل که

سراغ آنچنان که درهيچ مورد متعارف ديگری نظيرش را سياسی ،غيرتماما و سيار ابلهانه و خام شکلی ببه گونه ای غير قابل دفاع و بسيار غير عقاليی به تئوريزه کردن طرحی آگاهانه و نمی توان گرفت ،

. بر جهان است رای حاکميت ب" يهوديان و ماسونهای تحت امر آنان " انه پن توطئهافشاگر می پردازد که

که عقب افتاده و روشنفکران و نخبگان تاريخدانان وعلوم سياسی کارشناسان طرحی که مخاطب آن نه جز تحريک آماجیرا نشانه گرفته است و اجتماعی در جوامع اروپايی و روسيه ار و طبقاتترين اقش

و مجبور کردن آنان " يهودتوده های" چه بيشتر فضای حياتی هر کردن تردر راستای تنگعوام الناس متحده اياالت از اروپا به " سرمايه يهود" فراربه مهاجرت به سرزمين فلسطين از سويی و تسهيل

. ديگر ندارد از سوی

" ارگان روتچيلد ها" بهبصراحت به مثاکه لندن"تايمز" در" پروتکلها" وگرنه انتشار تقريبا همزمان اين ها تاکيد می کرد ، نضرورت جدی گرفتن آو مصرانه بر در فرانسه شناخته می شد و بويژه در اروپا

تفسير کرد ؟ چگونه بايدآلمانی از سوی ديگر را ت دست راستی ضد يهود و نشريااز سويی

امپراتوری و نخست وزير بعدی اين بريتانياقتوزير جنگ و" چرچيل وينستون " و همزمان صريح اعالمو از عامالن کليدی تاسيس دولت حرامزاده " صهيونيسم بين المللی" و يکی از سرسخت ترين حاميان

: اسرائيل مبنی بر اينکه ١٨

Page 19: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

به منظور فروپاشی جهان وطنيهوديان از سوی توطئه جهانی چيزی نيست جز يکانقالب بلشويکی" همزمانو النعل بالنعل کامال متشابه و طابق مکاشفاتاز سويی و " بريتانيا و نابودی امپراتوری

:مبنی بر اينکه " آلفرد روزنبرگ " همچون تئوريسينهای ضد يهودی

از سوی ديگر " م تنها گام نخست استبلشويزبه منظور چيره شدن بر دنيا ، يهوديان جهانیتوطئه در " را چطور ؟

نيکالی " و " کايزر ويلهلم" جعلی ، از سوی سران قدرتمند اروپا نظير" پروتکل " جالب است که همين

در پايان لندن ، بسيار جدی گرفته می شود تا آنجا که " تايمز" و بر مبنای همان توصيه معروف "دوم کشتار خاندان سلطنتی ، يک نسخه از آن در کنار در روسيه و بدنبال " رومانوف ها " امپراتوری

! بدست می آيد " اکاترينبرگ " تزار در در اتاق" جنگ و صلح " انجيل و کتاب

! يک نظريه

به اعتقاد من ، در فاصله يکصد ساله ميان آخرين جنگ بزرگ اروپا که بدنبال انقالب فرانسه آغاز گرديده تا به پايان می رسد ، ١٨١٤ آن کنفرانس وين در سال ناپلئون بوناپارت و متعاقبقطعی و با شکست

و سازمانهای مخفی فراماسونری يهودسرمايه متمرکز ، ١٩١٤ در سال اولين جنگ بزرگ جهانیآغاز ، تصميم به استقرار اندگشته و قدرتمند بسيار پروار ،در اروپامداوم لت دست آن که بدنبال جنگهای آ

آن ، عظيممنابع انرژیانسيلهای دست نخورده و بکر و پته جدای از استراتژيک در کشوری می گيرد کصدور نهايتا انباشت و بدور از کانونهای جنگ و بحران در قاره های قديم ، مناسبترين مکان به منظور

" .اياالت متحده آمريکا " جز ب نيست یاين کشور جاي .سرمايه می باشد

که جدا از عضويت اکثريت که بطور دربست در چنگال فراماسونری جهانی قرار داشته تا آنجا کشوری نفر نويسندگان قانون اساسی ١٣ نفر از مجموع ١٢ روسای جمهوری آن در لژهای فراماسونری ، يک قلم

سمبلهای تمامیيک دالری بيندازيد که نگاهی به پشت اسکناس همين امروز هم. بوده اند "ماسون" آن يا همان " نظم نوين سکت برگزيده " جمله معروف و Big Brothe چشم برادر بزرگ ماسونی از جمله

.به زبان التين بوضوح بر روی آن خواهيد يافت نيز را Novus Ordo Seclorumجهانی نظم نوين

و تسلط بر نهادهای قدرت سياسی و اقتصادی آن " قاره جديد " رستراتژيک استقرار دبهر صورت طرح ا قرار گرفته و با جديت تمام به مرحله اجراء " سرمايه متمرکز يهود" بطور جدی در دستور کار صاحبان

، اقتصادی برخورداری از پشتوانه های عظيمطرح جدایترديدی نيست که موفقيت اين . می شود گذاشتهدر يک پروسه زمانی که است فرهنگی ، علمی ، حقوقی ، مالی و سياسیخبرگاننيازمند تربيت نسلی از

ختلف کانونهای مدراز مدت بتوان آنها را با اتکاء به يک مافيای سياسی و اقتصادی ، بتدريج وارد . د قدرت نموده و تثبيت کر

. اول منوط به فراهم بودن دو عامل عمده و حياتی دارد يافتن اين طرح در وحله تحققبديهی است که

غير استبدادی در کشور مربوطه و ديگری در اختيار داشتن يک سيستم سياسیعامل اول وجود يک ! در دسترس و آماده برای همکاری نيروی انسانی

غير استبدادی بر خالف کشورهای اروپايی ، در سيستم سياسیيعنی اول عامل اساسیدر شرايطی که

که بيشترين مورد نياز می بايستی که از اروپا و روسيه نيروی انسانیمتحده موجود بود ، اياالت .تعداد يهوديان در دنيای قديم را دارا بودند تامين گردد

يک توده ميليونی يهودی در روسيه و اقناعمشکل اول . وجود داشت دو مشکل اساسی اين رابطه در

سرزمينهای محل استقرارشان و ترک در مرحله بعدی در کشورهای اروپايی بويژه در شرق اروپا برایمردم کشورهای ميزبان يعنی در مرحله اول کشورهای اروپايی بويژه فرانسه و اقناعمشکل دوم

. اين مهاجرت ميليونی بود پذيرشان و در مرحله بعدی آمريکا ، برای انگست

١٩

Page 20: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

عوامل ديگری ! پذير نيست امکان است که پروسه اقناع هر دو گروه اساسا با کار توضيحی بديهیدر ابعاد ميکرو سرمايه گذاريهای مالی و کارهای تبليغاتی اگر چه الزم است با اين حال نتايجی همچون . دارند بدنبال

می توانست باشد که هم توده های فاجعه انسانیموفقيت اين طرح تنها و تنها در گروی وقوع يک

اروپا و را بويژه در يهود را وادار به ترک جا و مکان خود نموده و هم فضای جوامع بشری .اده نمايد آمريکا برای پذيرش آنها آم

پوگروم ها

و و تجاوز همراه با قتل ويک واژه روسی و به معنی تهاجم سازمانيافته pogromپوگروم ، يهوديان ١٩٢١ تا ١٨٨١در فاصله چهل ساله ميان سالهای . می باشد به گروهی از مردمتخريب

دولت شوراها بدنبال انقالب اسقرار و تثبيتتنها با. ند روسيه بطور مداوم هدف چنين تهاجماتی هست . نقطه پايانی بر پوگرومها گذاشته می شود است کهاکتبر

مجتمع های يهودی ، لها بيرون آمده و با تهاجم به از درون جنگجريان ازاين قرار بود که افراد ناشناسی

. جنگلها ناپديد می شدند و متعاقبا دوباره درخته به قتل و غارت پردا

در غرب که تا پيش از بنيانگذاری جنبش صهيونيستی ، " آليانس يهود " مطبوعات وابسته به باالترين مرجع يعنی سازمان محلی يهوديان روسيه و شرق اروپا ، " کاهال " همراه با سازمان

می باشند ، در تبليغات خود دولت " تمرکز يهود سرمايه م" يش برنده طرح های صاحبان و پ سازمانده را که در دهه " نارودنيکها " در مقابل دولت روسيه هم . روسيه را مسئول پوگرومها معرفی می کنند

جنبش انقالبی روسيه ، يهوديان را قومی بيگانه و انگل و به عنوان مهمترين ١٨٨٠ و ١٨٧٠ های هر چند که تا همين .سيه قلمداد می کردند ، مسئول پوگرومها معرفی می کرد استثمار کننده مردم رو وجود " نارودنيک " مبنی بر دست داشتن چه دولت روسيه و چه انقالبيون امروز هم هيچ سندی

. باقيمانده اند ! ناشناس همچنان" پوگرومها " و مهاجمين ندارد

چه کسانی بودند ، تبليغات سازمانيافته متعاقب آن در " پوگرومها " عاملين به هر حال مستقل از اينکهاروپا و آمريکا که در بسياری از موارد بشدت اغراق آميز هم بود ، موجی از همدردی را با يهوديان

ا به اروپا و در روسيه براه انداخت و زمينه های سياسی و اجتماعی و روانی مهاجرت گسترده انها ر . فراهم آورد " اياالت متحده " ابعاد گسترده تر به

اسرائيل مسئله

يک تصاحب و حاکميت بر آنها از مناطق محصور در خاورميانه که منابع عظيم انرژی در کشف

" کومت واحد جهانیح" بين المللی و تحقق طرحدر ابعاد " معادله قدرت" نقش مبنايی در شکل دادن بهايگاه استراتژيک در اين يک پ برخورداری از ضرورت ، برخوردار است" سرمايه متمرکز" توسط اين

.می دهد قرار " طبقه ويژه" روی ميز اين رامنطقه

" ودتوده های يه" که بر از ستمی ، "يهود سرمايه" ن صاحبا ! بنابراين بسا بيشتر از آنکه دل نازک" قوم آواره و هميشه سرگردان" بازگشت اجباری اين درد باشد و ! می رود ، جريحه دار و ريش ريش

ب که ظرفيت تصاحمی چرخدتصاحب پايگاهی بر محور داشته باشد ، مسئله " سرزمين موعود" را بهسرمايه " اين يت سياسی و اقتصادیحاکم و بی بديل يگانه " ابزار"منابع انرژی خاورميانه به مثابه

را " سرزمين موعود" ند و کم نيستند يهوديانی که کم نبود . را دارا باشد جهان آينده بر" متمرکز .می دانند و می دانسته " اياالت متحده آمريکا" که فلسطين نه اساسا

" قاره جديد" تقرار استراتژيک در مبنی بر اس " متمرکز يهودسرمايه " تصميم صاحبان کوتاه سخن

بدنبال انتقال مرکز رهبری جهان ازدر خاورميانه ، " اه استراتژيک پايگو موازی با آن تصاحب يک

٢٠

Page 21: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

در " توده های يهود " اجبار، اولی . انگلستان به آمريکا ، متضمن تحقق دو شرط اساسی می باشد " سرمايه غير متمرکز يهود " اجبارا و مکان خود در اروپا و مهاجرت به فلسطين و دومی ترک ج

! "اياالت متحده آمريکا " در ترک اروپا و انتقال آن به

جهانی آلت دست " فراماسونری" سازمانهای مرکزيت درآمريکا ، انتقال " سرمايه متمرکز يهود" استقرارلژ بزرگ " نام محل استقرار قديم تصادفا جالب است که .آمريکا بدنبال دارد کاتلند بهاز اسنيز آنرا

" قاره جديد" آن در جديد استقرار محل که شده است گذاشته نيز بر شهری" يورک" يعنی " اسکاتلندناميده " يو آمستردام ن" نام شهری می شود که پيش از اين " نيويورک " يا "يورک جديد " .است

.می شده است

بريتانيا ، اروپا و در راس آنها امپراتوری ، عليرغم تضعيف شديد دولتهای" جنگ اول" با خاتمه از درهم شکسته شدن چهار امپراتوری مزاحم ، دستاورد دندان گيری بجزای جد" طبقه ويژه " هنوز

عالوه . در دست ندارد در بازگشت به فلسطين " ملت يهود " يی حق شناسامبنی بر " اعالميه بالفور" . بر آن دولت فخيمه نيز به هيچ وجه حاضر به واگذاری رهبری جهان به اياالت متحده را ندارد

قتصادی باز شدن فضای اکه با در اروپا ، نه تنها ضرر و زيانی نديده است يهود " سرمايه غيرمتمرکز "

قدرتهای مغلوب بروی آن ، از يک پتانسيل رشد نجومی هم برخوردار شده و خالصه به هيچ قيمتی . نيست ترک اروپاحاضر به

. جنبش صهيونيستی حاضر به ترک اروپا هستند و نه تحت کنترل هم اساسا نه " توده های يهود"

سرزمين عثمانی ، هم اکنون صاحب رسمی نابودی امپراتوری جدای از اين دولت فخيمه هم که بدنبال توسط وزارت خارجه اش در سال " اعالميه بالفور" فلسطين به حساب می آيد ، علی رغم صدور

. ندارد " قوم برگزيده " متوليان ه واگذاری سرزمين فلسطين به ، چندان تمايلی ب١٩١٧

از سويی و "سرزمين موعود"برای مهاجرت اجباری به " توده های يهود" ردن ککه واداراست منطقی از سوی ديگر ، تنها در شرايطی متصور اياالت متحده به " مايه های غير متمرکز يهود سر" جبری انتقال

ه امکان آنچنان تنگ گردد ک" سرمايه ها " آن و " توده ها " اين و حياتی فضای تنفسی است که برای اينکار ابتدا به ساکن می بايستی . سوآل برود اروپا از اساس به زير عالمت ادامه حيات در

.ايجاد گردد " سرمايه هاآن" و " اين توده ها "مناسب در راستای دفع و روانی اجتماعی که فضای

" جنگ جهانی اول" از پايان پس يهوديان در سالهای رعليه بدر ايجاد چنين فضايی " ل ها پروتک" نقش " توطئه های يهوديان" نگيز آن در بيان حيرت ااين متن اگر چه بدليل خامی و ناپختگی . ارزنده بودبسيار

به مثابه حربه ای بی نظير خبرگان اساسا قابل دفاع نيست ، با اينحال در فضای روشنفکری و در ميان و بستن فضای تنفسی يهوديان در اروپای بعد از جنگ ، از يک نقش مبنايی "اس عوام الن "در بسيج

.برخوردار است

١٣٨٦پنجم ، شانزدهم ارديبهشت پايان بخش

٢١

Page 22: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

خته ناسيونال سوسياليسمبخش ششم ، ريشه های ناشنا

" عوام الناس" بسيار کارآمدی در جهت بسيجمبنای تئوريکبه مثابه " پروتکل" در بخش گذشته به نقشپياده کردن اين . ان در اروپای بعد از جنگ ، اشاره کردم آنو بستن فضای تنفسی " توده های يهود " عليه

بسيج متناسب با اهداف پروتکل دارد که هم توان کيالتتشدر جريان عمل روزمره نياز به يک تئوریاين توانايی تنها ويژه يک جريان . آنان را توامان داشته باشد کنترلرا و هم قدرت " عوام الناس"

ی يا يک پيشوای بالمنازع و رهبری فوق بشرتوتاليتری است که بر مبنای اعتقاد بی چون و چرا به يک فقط با اتکاء به چنين پيشوايانی است که می توان . ، ساخته و پرداخته شده باشد رمیتشکيالت هيک

س از خارج شدن سيل سدها رااز پيش روی سيل خروشان و خانمان برانداز خشم توده ها کنار زد و بی هرا. تنها به يک شرط! و تحسين برانگيز يک طراحی استادانه . پايين نشست به نظاره کشتار در از کنترل باال

! خود از کنترل خارج نشود پيشوابه شرط آنکه

برای تئوريزه کردن اين . مناسب ارائه شود آنتی تز پروتکل ، يک تزنياز بود که در مقابل چيز پيش ازهراين . ، لژهای ويژه ای بوجود می آيند که تا آن تاريخ اگر نه بی نظير که مطمئنا کم نظير بودند " آنتی تز"

وجود داشتند ، به لژهای ) امثال ژاکوبنها (ا مشابه آنها در انقالب فرانسه تقريب هایلژها که تنها نمونه . معروف بودند völkisch توده ای خلقی يا

در ميان اليت سياسی ، اقتصادی و فرهنگی بالاستثناويژگی عمده لژهای فراماسونری در عضوگيری امکان عضويت افراد عادی خارج از حيطه قدرت سياسی و اقتصادی در آنها مطلقا و جوامع گوناگون بوده

، " سرمايه متمرکز يهود" بنابراين ايجاد چنين لژهايی با حمايت نهان و آشکار . وجود نداشته و ندارد در " يهود سرمايه غيرمتمرکز " باالترين ميزان . و خارج از قاعده بحساب می آيد يک امر استثنايی

در اروپای شرقی و در زير " توده های يهود" آلمان ، اتريش و ايتاليا مستقر است و بيشترين تعداد ! تزاری روسيه حاکميت

بخشی ازاين يهوديان با گسترش روزافزون روسيه در قرن هجدهم و افزوده شدن بخشهايی از خاک لهستان

ت دولتی قرار گرفته اند که از دوران قرون وسطی به بعد اجازه و ليتوانی به آن ، به اجبار تحت حاکميسکونت را از يهوديان ساکن خاک خود دريغ کرده و آنان را به سمت زندگی در مجتمع های يهودی در مناطق الحاقی به روسيه در لهستان و بخشهای شمالی دريای سياه رانده است،اين مجتمع ها مناسبترين

دولت " وانستند پذيرای بذر انديشه نژادپرستانه صهيونيستی و نيروهای بالقوه ايجادزمينی بودند که می ت . درخاک فلسطين باشند" يهود

بلشويکها که بخش قابل توجهی از عناصر رهبری . اين معادله را هم بهم می زند " انقالب اکتبر"اما

و بسياری ديگر يهودی بوده " رادک" ، " منفکار" ، " زينوويف " ، " لئو تروتسکی " کننده آنان امثال نيز برخوردار بودند ، به تمامی سوء رفتارها و بی عدالتی ها در ميان " سرمايه يهودی"و از حمايت مالی

چيزی که برای صهيونيسم . را بسمت جامعه می گشايند " گتوها" يهوديان خاتمه می دهند و درهای در راستای جذب ، " جنبش صهيونيستی " چرا که دو سالح عمده . نژادپرست کابوسی به تمام معناست

آنان به منظور " گتوئيزه کردن " و " يهود ستيزی " بسيج و کنترل توده های يهود ، يعنی گسترش .جلوگيری از جذب شدنشان به جوامع بشری ، در روسيه مصادره شده و خلع سالح می گردند

در پروتکل به عنوان توطئه يهوديت بين المللی در راستای " تئوری توطئه " تزبه هر تقدير در مقابل

به " آريوسوفی" ی شکل می گيرد بنام آنتی تز، " ! قوم برگزيده" ايجاد حکومت واحد جهانی توسط نژاد برتر " با همان مختصات وجودی صهيونيسم با يک تفاوت کوچک که جای " آريا گرايی" معنی ! آريايی اشغال کرده است " قوم برگزيده" اينجا را " يهود

پيش از آنکه لباس تشکل بدان پوشانيده گردد ، نياز مبرمی به شکل گرفتن پايه های " آنتی تز" اين

يک جهانبينی . تئوريکی قدرتمندی داردکه برمبنای آن بتوان اساس يک جهانبينی نوين راپايه ريزی کرد که اساسا بر ماترياليسم و ماديت مطلق بنا گرديده بود و به " يهوديت " ل با جديد که درست در نقطه تقاب

مبتنی بر متافيزيک ناب را در محور خود کاذب "معنويت " خدايی جز پول و طال بندگی نمی کرد ، يک .بپردازد درميان توده ها واقعی "نفرت " قرار داده و آنگاه به سازماندهی

٢٢

Page 23: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

است که ما در آغاز ورود به قرن بيستم شاهد پا گرفتن يک روند رو به افزايش پديده ای در و بدين ترتيبامپراتوری آلمان ، تزاريسم روسيه ، خالفت عثمانی و امپراتوری هابسبورگها در اتريش ــ هنگری هستيم

نهان و " ه معنایب occultusگرفته شده از واژه التينی اکولتوس . Okkultismus" اکولتيسم" بنام . اما با قوای پنجگانه قابل تشخيص نيست هستو يا آنچه که " پنهان

در مقابل طرح پيشگويی در تقابل با طبيعت گرايی محض ، متافيزيک در مقابل ماترياليسم ، ماوراء طبيعهپارازيتهای " در مقابله با " نژاد پاک و برترآريا" ريزی و برنامه سازی و خالصه صداقت و خلوص

". پست وتوطئه گر يهود

اينها پايه های فلسفی بسيار . کذايی ! نژاد برتر يهود و قوم برگزيده تز نژاد برترآريا در مقابل آنتی تزضروری شکل گيری تدريجی يک ايدئولوژی نژادپرستانه ای را شکل می دهند که می بايد اندک اندک راه

در اياالت متحده آمريکا از سويی و " سرمايه متمرکز يهود" حاکميت نهايی ، يعنی سنتز را بر تحقق تشکيل يک دولت حرامزاده بر روی سرزمين فلسطين از سوی ديگر هموار نموده و فضای جهانی را

. برای پذيرش بی چون وچرای اين دو آماده کند

مدند ولی در نهايت پايه های انديشه بررسی جريانات عمده ای که همگی پيش از جنگ اول بوجود آناسيونال سوسياليسم را در دوران پس ازجنگ مزبور شکل دادند و نقش تعيين کننده تشکيالت گسترده

در بنيانگذاری ، قدرت يابی و تامين مالی آنان ، حکايت " سرمايه متمرکز يهود " فراماسونری جهانی وذيالنه ولی استادانه در جعل تاريخ معاصر جهان و شکل دادن شگفت انگيزی است از يک کاله برداری ر

از اين تاريخ که اگر چه تماما دروغ نيست اما بيان نيمی از واقعيت برای پوشاندن " روايت رسمی" به يک برای پوشاندن علتها و " آنچه که اتفاق افتاده " پرداختن به معلولها و اصل کردن . نيم ديگر آن است

ی ها و فرع کردن ريشه يابی اتفاقات تاريخی و تيز نشدن بر روی همکاران و همدستان و از همه چرايمهمتر تامين کنندگان مالی و تسليحاتی بازيگران دو جنايت دهشت انگيز عليه بشريت معاصر طی دو

و تسليحاتی و رسانه ای ، يعنی همانهايی که هم اکنون نيز با حاکميت بر منابع مالی. جنگ خونين جهانی جوامع ! خود را از تاريخ بر زبان و قلم روشنفکران " روايت رسمی " ذهنيت اجتماعی را شکل می دهند و . بشری ، جاری و ساری می کنند

انجمن "يکی از اولين جريانات ماسونی که در اين راستا در نيويورک بوجود می آيد ، انجمنی است بنام و توسط يک ساحره روس ١٨٧٥ که در سال Theosophical Society" کانون الهيات" يا " حکمت

" الکاتهنری استيل"و جمعی ديگرازجملهHelene Petrovna Blavatsky " هلنا بالواتسکی"تبار بنام Henry Steel Olcott ،" ويليام يودگه" William Quan Judge جان يارک" و "John Yarke

. تشکيل می گردد

بزرگ بيعه ، صوفيگری شرقی، سنتهای لژايدئولوژی اينان ملغمه ای است ازاعتقادبه ماوراءالطکه ظاهرا به صوفيگری يهودی گفته می شود " کاباال " واز همه مهمتر" صليب گل سرخ " فراماسونری

است ، داده ا در طول تاريخ تشکيل ر "قوم برگزيده " ولی در باطن اساس ايدئولوژی نژادپرستانه شديد وغليظی است که برای اولين بار تحت عنوان " يهود ستيزی" همه اينها در کنار يک . می باشد

يهود " جاری پراتيک. يا آنتی سميتيزم تئوريزه شده است " سامی ستيزی" مسخره و غير واقعی جالب است نه؟ "! کاباال " تئوريکسوار بر پايه های " ستيزی

Theosophical Society ( ١٨٧٥ )

Helene Petrovna Blavatsky

٢٣

Page 24: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

کرده سفری به هندوستان" هنری الکات " همراه با " هلنا بالواتسکی" بدنبال تاسيس انجمن ، دراين سفر آنها از . به تکميل پايه های تئوريک حرکت خود می پردازند" کانون پارسيان هند"ودرارتباط با

که سالها در هيئت نماينده ويژه بازرگانی دولت آمريکا درهند زندگی " کلنل الکات " ارتباطات گسترده اين انجمن يکی . حداکثر استفاده را می کنند کرده است ، با اليگارشی پارسی ــ يهودی حاکم بر شبه قاره ،

نگاهی به سمبلها و آرم . مورد بحث است " آنتی تز" از پايه های اساسی شکل دادن و تئوريزه کردن بی نياز هر توضيح ستاره داوود بر فراز صليب شکستهمشهور اين انجمن ماسونی و حضور همزمان

.و استداللی است

بزرگ لژ از که است جهانی معروف فراماسونری شعار ، سمت چپ سمبل روی شعار انگليسی .به جای مانده است که در جای خود بدان اشاره خواهم کرد " سلحشوران معبد"

حقيقتی که البته تنها و تنها در اختيار . قت نيست هيچ دينی در جهان برتر از حقي: معنای آن چنين است ! بوده و هست و خواهد بود " قوم برگزيده " و ملک طلق

در مدرس هند نيز به گونه ای " جامعه تئوسوفی" عين اين شعار بر سر در ورودی عظيم پايگاه مرکزی گرايش مذهبی و عقيدتی نقش بسته ١٨ بر ديوارهای اين مرکز سمبلهايی از. برجسته بچشم می خورد

.از آن جمله هست سمبل تشکيالت مخفی فراماسونری جهانی . است

Armanenschafft

Guido Von List ١٩١٩- ١٨٤٨

يکی ديگر از پدران عقيدتی ناسيونال سوسياليسم و از رهروان مادام بالواتسکی در اروپا ، يک تاجر ا خلقی راو اولين کسی است که ايدئولوژی . است Guido Von List" گيدو فون ليست " اتريشی بنام

کيفیگام را يک " آنتی تز" و بدينسان .آريا را می سازد " هبمذ" از آن پيوند می زند و" اکولتيسم" با به مانند درست! دين هم هست . ديگر تنها نژاد برتر نيست "آريا" اينجا ديگر . می بخشد ! تکامل

.همزاد يهوديش ٢٤

Page 25: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

خود را آخرين " ليست" و" خاخام ها " دين آريا هستند ، همچون در گذشته رهبران مذهبی " آرمان ها" Die Armanenschaft" رهبانيت ژرمنهای آريايی" کتاب مشهور او بنام. ساحر و راهب آنان می داند

der Ariogermanen دين " بنام ١٩١٠ منتشر می شود و کتاب ديگرش در ١٩٠٨ که در سال که در راستای تزهای مادام بالواتسکی و Die Religion der Ario-Germanen" ژرمنهای آريايی

. او می باشد ، در واقع مانيفست اين دين نوين می باشند Geheim lehre" آموزه های پنهان " کتاب

از سرزمينی . او علنا از دولت نژاد پرستی سخن می گويد که پيشوای آن برگزيده تمامی آريايی هاست . توطئه چينی مشغولند با دشمنانی که آنرا تهديد می کنند و مدام در همه جا به. پاک ا نژادینوين ب

را " سرمايه متمرکز يهود " که البته اگر چه بر روی کاغذ و در تئوری ، " توطئه يهوديت بين المللی " ی در خيابان و در پراتيک روزمره سمبليزه شده است ، نشانه می رود ول " خاندان روتشيلد" که در

وارد آيد که بدون وجودشان و " توده های يهود" اجتماعی ، شمشير آن می بايد بر گردن آن بخش ازبدون حضور فعالشان در فلسطين، بنيانگذاری يک دولت حرامزاده از اساس غيرممکن و تحقق ناپذير

. خواهد بود

معنی به Hohen Armanen Orden گذاری يک لژ ويژه می کند بنام ، اقدام به پايه ١٩١١در" ليست"در اتريش بوده که سالها " حلقه درونی جامعه ليست" در واقع به مثابه هک" طريقت راهبان عاليمقام"

Lanz von Liebenfels" النس فون ليبنفلز" توسط دوست و شاگردش ١٩٠٥پيش ازاين تاريخ در اين مرکز آموزشی در مدتی کوتاه تبديل به پايگاهی برای تبليغات . اری شده بود در وين بنيانگذ

نژادپرستانه با ماهيت بشدت يهود ستيزانه می گردد که بسياری از شخصيتهای مشهور اتريش از جمله را جذب Franz Hartmann" فرانتس هارتمن " شهردار کل وين و همچنين Lueger" لوگر "

، مرزهای امپراتوری اتريش ـ هنگری را " جامعه گيدو فون ليست " شهرت و ميدان نفوذ . می کند خود براه تشکيالتی آلمان هم هواداران ليست در. می رسد می گذارد و به آلمان ويلهلمی پس پشت بسرعت

.گيرد می نام Reichs -Hammer -Bund" اتحاديه چکش رايش " که می اندازند

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Ordo Novi Templi

Lanz von Liebenfels ١٩٥٤ ــ ١٨٧٤

يک فرقه مذهبی ( Zister zienserشاگرد و دوست ليست و طلبه سابق سيستر سينزر" النتس ليبنفلز" او که در سال . هم يکی ديگر از نياکان عقيدتی ناسيونال سوسياليسم است ) درون کليسای کاتوليک

ان سال که در ضمن مصادف را بنيانگذاری کرده است ، در هم" جامعه گيدو فون ليست " در وين ١٩٠٥ Die Theozoologie" جانورشناسی الهی" روسيه نيز می باشد ، درکنارچاپ کتابی بنام ١٩٠٥با انقالب

.می کند Ostaraاقدام به انتشارهمزمان مجله مستهجن اوستارا

بيل اخته کردن در جهت تزکيه نژادی بشريت از ق! در کتاب فوق الذکر، ليبنفلز به طرح راهکارهای عملی نژادهای پست و گسترش کمی نژاد آريا از طريق انطباق کامل زنان با مردان آريايی در رابطه با زاد و ولد هر چه بيشتر پرداخته و جالبتر از همه پيشنهاد جوجه کشی کردن از زنان شوهر نکرده در صومعه های

م آبی است که نيروی جسمانی خود را خالصانه درمدد کاران موطاليی و چش! ويژه با استفاده از کمکهای . می گذارند نژاد پاک آريا اختيار گسترش کمی

٢٥

Page 26: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

Ordo Novi Templi" شواليه های معبد نوين " ليبنفلز لژ ،" جامعه ليست " دوسال پس از تاسيس خودآگاهی نژادی از دستيابی به! هدف ظاهری اين طريقت نوين . بنيان می گذارد ١٩٠٧در سال را

! طريق بررسی شجره نامه ها و علمی کردن مبحث تحقيق در مورد ريشه های نژادی می باشد

، ايفای نقش هماهنگ کننده ميان گروه ONTمهمترين وظيفه و رسالت . اما اينها پوش قضيه هست رابطه با . ويژه در ميان صربهاست های گوناگون قوم پرست و ناسيوناليستهای افراطی در کل اروپا ب

ها همواره در رده " آريو سوفی" جريانات صرب که به لحاظ تعلق نژادی ، اسالو بوده و در مرام ومسلک با انجمن مخفی ONTبويژه رابطه . نژادهای پست قرار داشته است ، از عجايب اين دوران است

وليعهد اطريش و " فرانتس فرديناند" را در جريان ديدارکه ترور سارايوو " دست سياه " ماسونی .ترتيب داده بود ، بسا بسا قابل تامل و آموزنده است " بوسنی" همسرش از پايتخت ايالت

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Ordo Templi Orientis ( OTO )

Karl Kellner Theodor Reuss

Theodor Reuss" رويستئودور" طی نامه ای به John Yarke"جان يارک" ، ١٩٠٢ سپتامبر ٢٤درراه اندازی ، اجازه Heinrich Klein" هاينريش کالين" و Franz Hartmann" فرانتس هارتمن "

، توسط رويس در ١٩١١اين نامه سالها بعد در. شاخه لژ ممفيس ــ ميزرائيم را بدانها ابالغ می کند . منتشر می گردد Oriflamme " شعله شرق"يعنی نشريه O.T.O"معبد شرق" ارگان رسمی طريقت

. از اعضای انجمن تئوسوفی مادام بالواتسکی است که در باال بدان اشاره شد بمانند يارکرويس خود نيز

مانيفست تشکيالت جديدی را می نويسند ، Karl Kellner "کارل کلنر" ، رويس همراه با ١٩٠٣در سال ی اهداف که می بايستی به مثابه چتری بر روی لژهای مختلف عمل کرده و حرکت آنان را در راستا

در رابطه با اين امپراتوری و تشکيالت . و امپراتوری نامرئی روتشيلد ها ، يک کاسه کند " ايلوميناتی " . ايلوميناتها در بخشهای آينده توضيح خواهم داد

که از اين تاريخ ديگر رسما ارگان طريقت " شعله شرق" در نشريه ١٩٠٤اين مانيفست يکسال بعد ، در

، رهبری کامل ١٩٠٥با مرگ کارل کلنر در تاريخ هفتم ژوئن . می باشد منتشر می گردد " معبد شرق" او تمامی لژهايی را که در .اين طريقت بدست رويس می افتد و مرکزيت آن نيز به برلين منتقل می شود

ن ترتيب با تئودور بدي . سازماندهی کرده و تمرکز می بخشد O.T.Oگذشته بوجود آورده بود زير چتر رويس و با هدايت جان يارک ، سنتهای لژ بزرگ اسکاتلند و لژ ممفيس ـ ميزرائيم که متعلق به سنتهای

. فراماسونری مصر است ، وارد آلمان می گردند

٢٦

Page 27: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

، همزمان با انقالب ماسونی مشروطه در عثمانی ، کنگره جهانی ماسونها در پاريس ١٩٠٨ ژوئن ٢٤در تشکيل می شود که رويس نيز ! " کنفرانس بين المللی در مورد فراماسونری و معنويت " تحت عنوان

مربوطه است که يواش يواش دارد در همه جا " آنتی تز " معنويت اسم مستعار همان . در آن شرکت دارد . راه خود را باز می کند

يعنی در آستانه ورود ١٩١٢ليستی در ممالک اسالو در ، تشکيل لژهای ناسيونا O.T.Oاما بزرگترين کار

لژ بزرگ ناسيوناليستی " اين لژها که در زير چتر . بالکان به جنگهای خونين با امپراتوری عثمانی است عمل می کنند ، از يک نقش تاثير گذارنده Czeslaw Czynski" چسالو چينسکی" به رهبری" ملل اسالو

در همان . بالکان و چه در زدن جرقه جنگ اول در سارايوو برخوردار هستند بسيار قوی چه در جنگهایلژ بزرگ " ، همزمان با تشکيل لژ ملل اسالو، در ايرلند و بريتانيا هم ١٩١٢تاريخ يعنی اول ژوئن

. تشکيل می گردد Aleister Crowley" آلستر کراولی " توسط " ناسيوناليستی شواليه های معبد شرقبعد ها رويس ، . از اين طريق لژهای رويس و کراولی در آلمان و انگلستان با هم يک کاسه می گردند

.د از لژ کنار می گذار١٩٢١ اکتبر ٢٥کراولی را بداليلی که مربوط به بحث نيست در

همراه با شخص رويس به زوريخ در سوئيس منتقل " طريقت معبد شرق" با شروع جنگ اول ، مرکزيت به آلمان برگشته و ١٩٢١مدتی پس از پايان جنگ در سپتامبر . شده و تا پايان جنگ در آنجا مستقر است

آلمان در اين شهر آغاز به چرا که در اين روزها نبض آينده. اينبار بجای برلين در مونيخ مستقر می شود اما دو سال بعد عمر رويس کفاف نمی دهد تا در اين بازی مهيج شرکت کند و در ! زدن کرده است

. در مونيخ می ميرد ١٩٢٣سال

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Germanenorden

Theodor Fritsch (١٩٣٣- ١٨٥٥ )

، توسط يکی از دنباله روان ليست در آلمان Hammer" چکش " ، نشريه ای بنام ١٩٠٢در ژانويه آغاز بکار می کند که مسئوليت سازماندهی هواداران ليست Theodor Fritsch" تئودور فريچ " بنام

که تحت عنوان از مجموعه جوامعی .برعهده دارد و گسترش انديشه آريوسوفی در آنجا را در آلمان ١٩٠٥شکل می گيرند ، در سال " چکش " در مناطق مختلف آلمان حول نشريه " جوامع چکش"

. بوجود می آيد Reichs -Hammer -Bund" اتحاديه چکش رايش " تشکيالتی بنام

ع و احوال تشکلهای ريز و درشت يهود ستيز و آريا مذهب ، به تعداد زياد و در همه جای دراين اوضاآلمان بوجود آمده اند که بسياری از آنها هيچ ارتباط ارگانيکی با تشکيالت اصلی فراماسونی در آلمان و

و " آنتی تز" به اين مسئله نشاندهنده موفقيت کامل مرحله اول شکل دادن. اتريش ــ هنگری ندارند عليرغم اين بديهی است که اگر اين گفتمان . در جوامع باال است " آنتی سميتيزم " تثبيت گفتمان موسوم به

و به گرديده تبديل به ضد خود طرح تهديد آن اينست که کل نگيرند ، تحت کنترل قرار و حامالن آن .منتهی نشود " سنتز"

٢٧

Page 28: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

ضرورت بوجود آمدن يک تشکيالت مرکزی در آلمان که بايستی به مثابه کانون سمت ، طرح ١٩١٠در شواليه " و سو دهنده و چتر رهبری کننده کليه جريانات فوق بوجود آيد ، توسط يکی از استادان لژ

ابالغ فريچ به Philipp Stauff "فليپ اشتاوف " بنام Ordo Novi Templi" های معبد نوين به Wotansloge" وتان " در ماگدبورگ ، لژی بنام ١٩١١در اين راستا در پنجم آپريل . می شود

طريقت " رياست فريچ تشکيل می گردد که بمثابه حلقه درونی تشکيالت بزرگتری است که تحت عنوان . نامگذاری می شود Germanenorden" ژرمن

نات ديگر يهود ستيز و آريا مذهب در اين تشکيالت که در اواخر ماه مه با ادغام جوامع چکش و جريا

شهر در Hermann Pohl" هرمان پل " با حضور بيست نفر از رهبران اين جريانات از جمله ١٩١٢اين لژ درکنار مهمترين نيای عقيدتی. می گذاردعرصه حياتد، لژ ژرمن رسما پا باليپزيک صورت می گير

Houston Stewart Chamberlain "چمبرلنهوستن "گيدو فون ليست اتريشی، يک انگليسی است بنامآريايی گرايی و ضد سامی گری در سالهای پايانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بيستم که از بنيانگذاران مکتب

. ميالدی است

گره اول صهيونيزم ، که تصادفا مدت زمان اندکی پس از پايان کن" بنيان قرن نوزده " او بنامکتاب مشهورمداوم ميان نژادهای منتشر می شود ، صحنه تاريخ معاصر اروپا را عرصه تعارض ١٨٩٩در اوايل سال

" جنگ فرهنگهای" چمبرلن مطرح بود و امروز " جنگ نژادهای" آنروز! سامی ترسيم می کند آريايی و اتوری آلمان در زمان جنگ اول ، بسيار معروف امپر" کايزر ويلهلم " رابطه چمبرلن با ! هانتينگتون

قيصر نه تنها محتويات کتاب چمبرلن را شخصا به فرزندانش آموزش می دهد بلکه دستور تدريس . است چمبرلن يکپايش در بايروت و قصر واگنر است و پای . آن را در دانشکده افسری آلمان نيز صادر می کند

! کاخ ويلهلم دوم ديگرش در تردد مداوم به

سرارنست " گلخانه و گرمابه اما در عين حال رفيق . شناخته شده و پی گير است ، يک يهود ستيز ويلهلموايکرز ــ " ، صاحبان مجتمع تسليحاتی " ناتانيل روتشيلد " ، کالن سرمايه دار يهود و شريک " کاسل

سرمايه متمرکز " نگ اول يعنی پايه های اساسی ، تامين کننده اصلی تسليحات دوران ج" آرمسترانگ ! هم هست " يهود

آنتی تز . و چنين است که مدار شيطانی دو جنگ خانمانسوز تاريخ بشريت معاصر ، بسته می شود

! در اروپا به سمت تکثير و تثبيت می رود پروتکل

١٣٨٧ خرداد ١٠پايان بخش ششم ،

٢٨

Page 29: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

، تشکيالت تولهبخش هفتم

می شود در آستانه جنگ جهانی اول ، تعداد اعضای طريقت ژرمن که در اين مقطع توسط هرمان پل رهبریکه را Sekretär" دبير" پل عنوان . سر به هزاران می زند که در بيش از يکصد لژ سازماندهی شده اند

. می نامد kanzler" صدر" بعد تا قبل از آن حمل می کرده عوض می کند و خود را از آن به

درصد از اعضای طريقت به جبهه اعزام می٩٥با شروع جنگ و اعالم بسيج نظامی در آلمان ، بيش از . درصد بقيه را تشکيل می دهند٥که شامل حلقه درونی لژ ژرمن نيست واضح است که اين مسئله . گردند

. داد کثيری از اعضای آن ، انتقاد به رهبری پل باال می گيرد و کشته شدن تع ليتهای لژبا متوقف شدن فعاکناره گيری او را طرح کرده بود بدنبال لژ اليپزيک که هنوز کمی از شروع جنگ نگذشته محترمانه زمزمه

پافشاری او در . به جمع مخالفان پل می پيوندند ١٩١٥لژ برلين و کمی بعد از آن لژ نورنبرگ نيز در ١٩١٦ طی گردهمايی سراسری لژ در اکتبر منجر به کنار گذاشته شدنش وضع صدر، نهايتا ماندن در م ، مهر و دفاتر لژ برداشتن و با با اعالم انحالل تشکيالت قبلی" هرمان پل "بدنبال اين تحول . می شود

" وال فاتر ـ ـقت ژرمن طري" بنام می آورد تشکيالت جديدی را بوجود خود همراه با اعضای وفادار به Walvaterــ Germanenorden رهبری کل جريانات راست نژاد پرست در آلمان را نيز ، که ادعای

.يدک می کشد

چهره ای که نه تنها نقشی تعيين کننده در پشت پرده . اينجا نقطه ورود يک چهره تازه به صحنه نيز هست ن تامين مالی کل نشريات لژ را نيز متقبل شده است ، اين چهره اين انشعاب بازی می کند بلکه در ضم

فرايهر رودلف فون " است با يک پشتوانه مالی اسرارآميزتر بنام تبعه دولت عثمانیاسرارآميز يک آلمانی که قرار است در رقم زدن سرنوشت آلمان پس از جنگ Rudolf von Sebottendorf" سبوتندورف . جدی داشته باشد مداخله ای بس

١٨٧٥ ــ ١٩٤٥فرايهر رودلف فون سبوتندورف

Rudolf von Sebottendorf

يکی از چهره های مرموز اين جنبش نوين که عليرغم اهميت بسيار و جايگاه تعيين کننده اش در پايه ريزی ی داشت، همچنان در هاله ای در صحنه سياسی آلمان نقشی اساس" آدولف هيتلر" تشکيالتی که در عروج

که در Rudolf von Sebottendorf "رودلف فون سبوتندورف" از ابهام قرار دارد ، فردی است بنام . هم خوانده می شود " زبوتندورف " زبان آلمانی

" آلياس رودلف گلوير " منابع مختلف با اسامی گوناگونی همچون که ازنام واقعی او در سبوتندورف

Glauer Rudolf alias گلوير رودلف آلفرد آدام " يا " Adam Alfred Rudolf Glauer يا و متناقض خودش ، در بنا به گفته های نام برده شده است ، alias Erwin Torre" آلياس اروين توره "

به مصر اعزام ) هست که تصادفا همزمان با کنگره اول صهيونيستها در بازل هم ( ١٨٩٧فاصله سالهای . به کار است در آنجا مشغول به عنوان تکنيسين١٩٠٠می شود و تا سال

٢٩

Page 30: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

در اين سالها يک چهره کليدی آينده نازيها . ذکر شده است١٨٩٨در يک منبع هم ورود وی به مصر آپريل سبوتندورف . رود هم در مصر بسر می برد و در آنجا به مدرسه می Rudolf Hess "رودلف هس" يعنی

.می کند مصر کار در اينجا در خدمت عباس هيلمی پاشا ، خديو

مهمترين بخش زندگی پر رمز و راز سبوتندورف با ورود وی به خاک اصلی ترکيه عثمانی در اواخر حسين "و در عمارت اشرافی" چوبوک لو " او بالفاصله در محلی بنام . آغاز می شود ١٩٠٠جوالی

ترکيه هست ، ساکن می شود " فرقه بکتاشی" که يک تاجرقدرتمند ويک ماسون عضو" خری پاشاف. در نزديکی بورسا را بعهده می گيرد " ينی کوی " و " باندرما " ومسئوليت مديريت اموال او در

.تکنيسين سابق در مصر حاال در نقش يک مدير حاذق در امور بازرگانی ايفای نقش می کند

" ترمودیآبراهام " يک مرحله تعيين کننده در زندگی خود شده و درارتباط با بانکداری بنام وارددر بورسا " ممفيس ـ ميزرائيم " است قرار می گيرد و توسط او که خود استاد اعظم لژ که از يهوديان سالنيک Memphis Misraimصليب گل سرخ" موعه های لژ بزرگ از زير مج "Rosenkreuzers ، می باشد

در اينجا تنها برای . می رسد " صليب گل سرخ " تحت تعليمات عاليه قرار گرفته و بدرجه استادی لژ آنکه خواننده تصويری کلی ازلژهايی که ناچار به استفاده از نامهای آنان می شوم داشته باشد ، پيش از

. آنها را ضروری می بينم ادامه بحث توضيحی کوتاه در رابطه با تاريخچه

Tempelritter" شهسواران معبد " لژ

با ورود اروپا به هزاره دوم و آغاز جنگهای صليبی و اشغال اوليه سرزمين فلسطين ، به بهانه حفاظت از زائران بيت المقدس و در باطن برای تضعيف قدرت مطلقه کليسای کاتوليک و مقام پاپ اعظم ، در

نفر از شواليه های سپاهيان پاپ در اورشليم ، از جمله ٩ ميالدی و در ميان حلقه ای متشکل از ١١١٧، پايه های Geoffroy de Saint-Omer" جفری سنت عمر " و Hugo de Payens" هوگو پاينز"

تحت رهبری ١١٢٨ سال بعد در مارس ١١يک تشکيالت مخفی در ميان صليبی ها ريخته می شود که آنان . و علنا بنيان گذارده می شود رسما Bernhard von Clairvaux" برنهارد فون کليرفاوکس"

اجازه می يابند تا قرارگاه خود را بر روی زمينهای معبد تخريب شده سابق سليمان ، مستقر کنند و . ريخ جنگهای صليبی می گردند وارد تا" شهسواران معبد " بدينترتيب از آن پس و با نام

اين شواليه ها در راستای تکميل پايه های نظری خود ، پس از گذشت اندک زمانی مدعی يافتن دست نوشته هايی به جا مانده از دوران حيات عيسی مسيح در زير ويرانه های معبد می گردند که بر مبنای

ياری از مقوالت مذهبی از جمله نسبت فرزندی مسيح با خدا به آنها کليه آموزه های کليسا در رابطه با بس . زير عالمت سوآل برده می شوند

در ادامه اين خط ، در جريان يک تهاجم نظامی آنان به دمشق يکبار ديگر آنان مدعی بدست آمدن نامه

. زه های انجيل رفته است هايی از علی ابن ابی طالب می شوند که در آنها سخن از جعلی بودن قرآن و آمو همچنان تا سالهای متمادی ادامه پيدا می کند و در اين راستا همه جور حقيقتاين اکتشافات با هدف يافتن

" آريستو کراسی يهود " سند و مدرکی يافت می شود اال اسنادی که بتوانند خدشه ای بر دين آلت دست ! وارد آورند

، گروهی از آنان به " شهسواران معبد" جوهای خستگی ناپذير نسل بعدی در نهايت و در ادامه جستدر ماه مارس ! درست Roderich ، Emmerant" رودريش و امرانت" رهبری دو شواليه به نامهای

برخورد می کنند ! و در محل اطراقشان در سرزمينهای سابق کارتاژ ، با زنی بسيار زيبا و نورانی ١٢٣٥. به آنان معرفی می کند عنوان فرستاده خدا به و Istara "ايستارا " نام فرشته بزرگکه خود را با

. بدانان ابالغ می گردد ! از سوی فرشته " شهسواران معبد " ماموريت الهیدر اين نقطه است که . Imperium Novum! بر روی کره زمين امپراتوری روشنايی نوينايجاد يک

با فرقه حسن صباح در ايران و مبادالت ميان آنها از جمله در رابطه با " شهسواران معبد " ارتباط

دستيابی به دستنوشته های بابليها و پارسی و عربی نيز از نکات جالب تاريخ تشکيالت قدرتمندی است تو کراسی يهود ، هر روز بر قدرت و که با اتکاء به آموزه های انجيل عهد عتيق و حمايت مالی آريس

. نفوذش در اروپای قرون وسطی افزوده می گردد

٣٠

Page 31: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

قدرت رو به افزايش شواليه ها سران اروپا را به وحشت قرن چهاردهم ميالدی ، در سالهای آغازيندشاه فرانسه صورت توسط فيليپ چهارم پا١٣٠٧می اندازد و اولين سرکوب سازمانيافته آنان در اکتبر

ياکوب فون " ١٣١٤هفت سال بعد در . می گيرد که بالفاصله به نقاط ديگر اروپا هم تسری می يابد آخرين استاد اعظم لژ ، بر فراز خرمنی از آتش سوزانيده می شود و Jakob von Molay" موالی هنوز هم نام . می گردد جاری خون جوی وين ، در مسلح آنان نيروهای به آخرين تهاجم بدنبال

.دارد کشتار شواليه ها وجود در محل در وين و Blutgasse" کوچه خون "

"بد شهسواران مع" مهر لژ صويری از مراسم سوزاندن موالی ت

مسئله بسيار حائز . ادامه می يابد محافل گوناگونساليان بسيار در قالبتا " عبدشهسواران م" سنتهای لژ . بوده است کليسای کاتوليک مرکز ثقل فعاليتهای آن است که اساسا درون اهميت در رابطه با اين لژ ،

Rosenkreuzer" صليب گل سرخ " لژ

Johann Valentin Andreae

با هدف سوار شدن بر يک جنبش عظيم اعتراضی در مقابل حاکميت مطلق العنان " يب گل سرخصل" لژ کليسای پروتستانکليسای کاتوليک در قرون وسطی بوجود می آيد و مرکز ثقل فعاليتهای خود را در ميان

می باشد " معبدشهسواران" در عين حال اين لژ تماما ادامه دهنده همان سنتهای قديمی لژ . قرار می دهد اين سنتها عبارتند از کيمياگری ، نجوم و ستاره شناسی ، ! که تنها حوزه فعاليت خود را تغييرداده است

" !کاباالی يهود " سحر و جادو و خالصه جزء جدايی ناپذير آنها يعنی

٣١

Page 32: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

ر آغاز فعاليتهای جدی لژ بدنبال انتشار سه مانيفست پی در پی ، س قرن هفدهم ميالدی ، سالهای آغازيننام اين لژ هم در ترجمه های پارسی و هم در ترجمه های ترکی مشابه آن ، در . است " صليب گل سرخ"

ترجمه گرديده است که ترجمه " صليبـ گل ـ " و در ايران تحت عنوان" گول ــ حاچ" ترکيه تحت عنوان احتماال از روی نمونه ترکی گرفته شده است دارای ترجمه فارسی باال در برخی منابع که. درستی نيست

در زبان ترکی برخالف نمونه فارسی آن به معنای گل gül چرا که گل يا گول بيشتری است ، اشتباه ! بطور کلی سرخ است و نه گل

گردد صادر می" مامی رهبران وفرهيختگان دنيا ت" ، خطاب به ١٦١٤ اولين مانيفست که در تاريخ بهرحال

Fama Fraternitatis" برادری " نام گرفته و بنام کلی " اصالحات همگانی و فراگير جهانی " .مشهور می گردد

١٦١٥بالفاصله در سال بعد يعنی Confessio Fraternitatis" مذهب برادری" مانيفست دوم بنام " ازدواج شيميايی" سومين مانيفست لژ بنام ١٦١٦منتشر می گردد و متعاقب آن هم در سال

Chymische Hochzeit اگرچه اين مانيفست ها همگی بدون ذکر نام نويسنده آنها . انتشار می يابد" يا يوهان والنتين آندر" منتشر می شوند ، با اين حال مولف مانيفستهای سه گانه کسی نيست جز

Johann Valentin Andreae که رهبری بالمنازع اين لژ را در نيمه اول قرن هفدهم برعهده دارد . نوبنياد پروتستان دريکی از مناطق او که در دوران جوانی و ميانسالی تعلق به يک محفل درون کليسای

دارد ، همراه با ديگر اعضای محفل که همگی به قشر روحانی تعلق " حلقه توبينگن" بنام آلمانی نشينبنيانگذار پروتستانتيسم ، طرح اصالحات را " لوتر" دارند ، تصميم گرفته اند تا صد سال پس از اصالحات

!جهانی کنند

قالب رمانی ارائه می شود که در تمامی طول آن توسط يک آدم فرهيخته هشتاد ساله ازدواج شيميايی ، در که Rosenkreutz Christian "کريستيان رزنکريتس"اين نقال فردی است بنام . نقل می گردد

. سالگی مرده است١٠٦می باشد و ظاهرا درسن ) ١٤٨٤ـ١٣٧٨(نگذارلژبنيا

صليب و گل سرخ ١٦١٤ت اول نسخه اصلی مانيفس

با وارد شدن مناطق ! ، طرح اصالحات جهانی ١٦١٨دو سال پس از ارائه مانيفست سوم يعنی در سال که تا " الهجنگهای سی س"آلمانی نشين اروپا به يک دوران دهشت انگيز از تاريخ خود يعنی دوران

جغرافيايی ! حاصل اين جنگها يک اصالحات . ادمه می يابد ، به محک تجربه گذاشته می شود ١٦٤٨دولت پروس در . در قلب اروپا صورت می گيرد " پيمان وستفالی " مختصری را بدنبال دارد که متعاقب

و مهمتر از همه استقالل و مناطق آلمانی نشين بوجود می آيد ، سرزمين آلزاس ضميمه فرانسه می شود . موجوديت دولتهای سوئيس و هلند به رسميت شناخته می شود

، جنگ داخلی هفت ساله در ١٦٤٩يک سال بعد در . ديگر در انگلستان صورت می گيرد ! يک اصالح

می رسد و به پايان" اليور کرامول " انگلستان ميان پادشاه و پارلمان هم با پيروزی پارلمان به رهبری ١١، گردن زده می شود و يک جمهوری کوتاه مدت ) چارلز اول ( برای اولين بار در اروپا يک پادشاه

. برقرار می شود ١٦٦٠ساله در انگلستان تا

٣٢

Page 33: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

بدين ترتيب بورژوازی تجاری تازه به دوران رسيده اروپا و به تبع آن آريستو کراسی يهود ، اندک اندک جمهوری های ايتاليايی ونيز و فلورانس در جنوب اروپا ، جاپاهای جديدی در مرکز و پس از تصرف

! شمال اين قاره بدست می آورد

در طول سالهای بعد بنام اين لژ تشکلهای بسياری شکل می گيرند که از معروفترين آنان که به موضوع که پيش از اين بدان اشاره شد ، OTO" طريقت معبد شرق " بر می شود ، عالوه نيز مربوط بحث ما

وسط ت١٨٨٨ سال می باشد که در Hermetic Order of the Golden Dawn" طريقت طلوع طاليی " William Woodman Dr ويليام وودمان دکتر، .William Wynn Westcott Drويليام وستکات دکتر

از . بوجود می آيد Samuel Liddell MacGregor Mathers ساموئل ليدل ماترز يکی ديگر بنامو "آلستر کراولی" اشاره کرده بودم OTOاعضای مشهور اين لژ که دربخش گذشته بدان در رابطه با

Aleister Crowley کنونی لژ صليب گل سرخ می باشند که تحت جالبتر از همه دنباله روندگان. می باشد هم بطور ظاهرا علنی هنوز Alten Ordens der Rosenkreuzerعنوان طريقت کهن صليب گل سرخ

حميد ميرزايی ن از قضا ايرانی تباری است بنام آلمانی زباو استاد اعظم لژ در حوزه کشورهای فعاليت دارند

حميد ميرزايی

هم استاد Dennis Delormeاستاد اعظم فرانسوی و دنيس دلورمه Daniel Wagnerدانيل واگنر رنيا قرار داشته و نام اختصاری آن مرکز لژ در سن خوزه واقع در ايالت کاليف. اعظم کانادايی لژ می باشند

AMORC می باشد .

منتقدانش ، صدها کتاب و چه از سوی چه از سوی اعضای آن تا کنون لژ صليب گل سرخ در رابطه باو هزاران مطلب به زبانهای گوناگون نوشته شده است که البته بحثی است تخصصی و به بحث ما مربوط

نام " طلسم صليب گل سرخ " است که " رودلف فون سبوتندورف " کتابها نوشته يکی از اين . نمی شود .در ارتباط با او به قلمرو عثمانی باز می گرديم با اين اشاره به ادامه بحثمتان . دارد

اين دوران در ايران و عثمانی دو جنبش بزرگ ضد استبدادی اندک اندک از اعماق جامعه رشد کرده و

ويژگی عمده اين دو جنبش در سازمان نايافتگی و . ی نظام سلطانی را مورد تهديد قرار می دهد ساختارهادر کنار و هم عرض اين تضاد باال و پايين در اين جوامع ، تضاد ديگری وجود دارد که . بی سری آن است

ساسا بر روی در شرايطی که دولت تزاری ا. در ميان دو قدرت مداخله گر روس وانگليس جريان داردحکومتهای ايران و عثمانی سرمايه گذاری کرده است ، دولت فخيمه تخم مرغهای خود را هم در سبد بخشی از عناصر وابسته به خود در حاکميت و هم در سبد سازماندهی جنبش اجتماعی بر عليه حاکميت

.استبدادی می گذارد

١٩٠٨ در ايران و ١٩٠٦ انقالب مخملی مشروطه دوبوجود آمدنبدين ترتيب اگر چه عنصر خارجی در هر رهبری دادن و نهايتا بدست گرفتن سمت و سو و تداومدر عثمانی نقشی نمی توانست داشته باشد ، در

تعيين کنندهدوجنبش از طريق سازمانهای فراماسونری دست ساز خود ، بی ترديد از يک نقش درجه يک و مشروطه همان نقشی را در رهبری انقالب مخملی" لژ بيداری ايران" عتباربه اين ا. برخوردار بوده است

"شوکت پاشا" و" انور پاشا " و" طلعت پاشا" برهبری" جمعيت اتحاد و ترقی"که ايران بازی می کند در .دو سال بعد در ترکيه عثمانی بازی خواهند کرد

٣٣

Page 34: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

و بويژه شخص " جمعيت اتحاد و ترقی"نگاتنگ با که در اين دوران در يک رابطه ت" سبوتندورف" ، ١٩٠٨بوده ، سه سال پس از پيروزی اين جمعيت در جريان به اصطالح انقالب مشروطه " انورپاشا"

ی را که برای بدست گرفتن رسمی و علنی مقامات باالی حکومتی ضروری بوده در تابعيت دولت عثمانورد و مدت کوتاهی بعد در آستانه ورود دولت عثمانی به از طريق جمعيت مربوطه بدست می آ١٩١١

جريان می يابد ، رياست تشکيالت هالل احمر دولت ١٩١٣ تا سپتامبر ١٩١٢جنگهای بالکان که ازاکتبر در اواسط جنگ جهانی اول با يک سرمايه هنگفتی که ظاهرا منشاء آن ! عثمانی را بر عهده می گيرد

نقش بازی " لژ ژرمن" باز می گردد وهمانطور که درباال آمد در جريان انشعاب مشخص نيست به آلمان . سرنوشت جنگ تا حدود زيادی تعيين تکليف شده است می رسيم ، ١٩١٧در اين مقطع که بسال . می کند

ه اياالت دو اتفاق بزرگ در آغاز اين سال يعنی پيروزی انقالب فوريه در روسيه تزاری و ورود تعيين کنند

کمتر از دو ماه پس از انقالب اکتبر .بهم زده است متحده به جنگ در آپريل اين سال معادله قدرت را کيفا سبوتندورف ماموريت می يابد تا شعبه لژ ژرمن را در منطقه باواريا ١٩١٧در روسيه ، يعنی در دسامبر

ظم لژ ، آماده مداخله در تحوالت آتی دوران با ارتقاء به مقام استاد اع نيز نمايد و خود وی تاسيس .پسا جنگ می گردد

گروه " ، سبوتندورف فعاليتهای علنی خود را در راس گروهی تحت عنوان ساختگی ١٩١٨در ژانويه گرانقيمت هتل در خود را مرکزی ستاد و کرده آغاز " ژرمن با ميراث تاريخی در رابطه مطالعاتی

سبوتندورف موفق به جلب تعداد قابل در ظرف مدت کوتاهی ،. مونيخ مستقر می سازد " صل چهارف" .توجهی از اليت سياسی ، اقتصادی و فرهنگی مونيخ می گردد

با افزايش روند عضوگيری ها و همينطور برگزاری اجتماعات گوناگون ، ديگر نه امکان ادامه فعاليت مخفی

" لژ ژرمن " به همين دليل هم سبوتندورف با ادغام شعبه باواريايی . ود است و نه حتی ضرورت آن موجمی ريزد بنام پی ١٩١٨ آگوست ١٨تاريخ در در يکديگر ، تشکيالت جديدی را " گروه مطالعاتی " و

. Die Thule-Gesellschaft" جامعه توله"

" جامعه توله" آرم رسمی " جامعه توله " يکی ديگر از سمبلهای

Die Thule-Gesellschaft يا جامعه تول با کسر الم "جامعه توله"

تبديل به مرکز ثقل راست نژادپرستی شده است که در پی تصاحب قدرت " جامعه توله " با پايان جنگ اول يا " جامعه آدميت " کاريکاتور اين تشکيالت را ما در دوران مشروطه تحت عنوان . سياسی در آلمان است

عباسقلی خان "الت ماسونی به رهبری شخصی بنام يک تشکي. در ايران نيز شاهد هستيم " جامع آدميت"که اخيرا چپ و راست جامعه سياسی ما را با مرگش عزادار کرده " فريدون آدميت " ، پدرهمين " آدميت

جالب . شده بود کانون روشنفکری و اليت سياسی و فرهنگی ايران " جامعه آدميت " در آنزمان نيز ! بود هيچگاعه از سوی مراکز فراماسونری جهانی رسما به عنوان تشکيالت ! آن است که هر دوی اين جوامع

. عضو به رسميت شناخته نشده اند

٣٤

Page 35: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

مهمترين آنها مجمع . جامع آدميت در تهران دارای چهار مجمع بود که آنها را مجامع اربعه می ناميدند که البته " مجمع حقوق " آن تحت رهبری خود عباسقلی خان بود و بعد از" مجمع آدميت " مرکزی بنام

پس از تعطيلی بنا به گفته اسمائيل رائين اين تشکل . انشعاب می کند " انجمن حقوق " بعدها تحت عنوان .ه است بودی ايرانفراموشخانه ، تنها مرکز گردهمايی فراماسونها

رين شخصيتهای سياسی به عضو گيری در ميان باالت" جامعه توله " درست به مانند " جامعه آدميت "

ميرزا علی اصغرخان " تا آنجا که در اوج دوران اقتدار خود موفق به عضوگيری . جامعه می پردازد جالب آن است که مراسم قسم خوردن اتابک تازه . نيز می گردد " محمدعلی شاه قاجار" و" اتابک

پيش از کشته شدنش بدست عباس آزاديخواه شده در حضور سه نفر از هيئت امنای جامع آدميت چند روز . جالبتر از آن اسامی سه نفری است که اتابک را عضوگيری می کنند . آقا صورت می گيرد

بنيانگذار و صدر حزب خوشنام توده ايران همراه با برادرش يحيی ميرزا و " سليمان ميرزا اسکندری "

رد مشابه در حاشيه مطلب اصلی چه در رابطه اشاره گاه به گاه من به اين موا! عمويش محمدعلی ميرزا و ميان عملکرد پيوستگی بيشتر بدين خاطر است که بتوان با ايران ، ترکيه عثمانی و چه در رابطه با

سبک کارها و تئوری راهنمای اين شبکه سراسری را که در اکثريت قريب به اتفاق کشورهای جهان فعاليت . نمود فهم دارد ،

نشان می دهد که ستون فقرات آن ناسيونال " جامعه توله " مشابه به ليست اسامی اعضای هی نگا

تماما از ميان " پيشوا "به جز خود سوسياليسمی که بعدها موفق به کسب قدرت سياسی در آلمان گرديد ، ! ميهن پرستی بخش اين اسامی حکايت از حضور يهوديان جالبترين . برخاسته استاين تشکيالت ماسونی

در ميان اعضای Trebisch-Lincoln تربيش لينکلن و Ernst Bergerهمچون پروفسور ارنست برگر رهبری توله دارد که نه فقط به نژاد آريايی عشق می ورزند که خواستار نابودی نسل خود بر روی کره

:اندازيم با هم نگاهی به دانه درشتهای عضو توله می ! زمين نيز می باشند معاون و جانشين هيتلر Rudolf Hess ــ رودلف هس ١ فرمانده کل نيروی اس ــ اس Heinrich Himmler ــ هاينريش هيملر ٢ فرمانده نيروی هوايی رايش Hermann Göring ــ هرمان گورينگ ٣ ار کل لهستان وکيل هيتلر پيش از کسب قدرت و فرماندHans Frank ــ هانس فرانک ٤ايدئولوگ حزب نازی ــ وزير رايش در رابطه با مناطق اشغالی ــ Alfred Rosenberg ــ آلفرد رزنبرگ ٥

Völkischen Beobachters" ديده بان خلق " سردبير روزنامه حزبی از مسئول حزب در منطقه فرانک و ناشر و صاحب امتي Julius Streicher ــ يوليوس اشترايخر ٦

Der Stürmer" اشتورمر " نشريه ضد يهود وزير کشور رايش ــ عضو کابينه شش نفره جنگ Wilhelm Frick ويلهلم فريک ــ ٧ پزشک مخصوص هيتلر Theo Morell تئو مورل ــ ٨ Gustav von Thurn und Taxis ــ شاهزاده گوستاو فون تورن و تاکسی ٩ "توله" اشرافزاده و سکرتر Hella von Westarpوستارپ ــ دوشس هال فون ١٠ " ديده بان خلق " و سردبير ديگر جنبش شاعر Dietrich Eckart ــ ديتريش اکارت ١١ رئيس پليس مونيخ Franz Gürtner ــ فرانتس گورتنر ١٢ شگاه و استاد دان ژنرال Karl Haushofer ــ پرفسور دکتر کارل هاوس هوفر ١٢ استاد دانشگاه Gottfried Feder ــ پرفسور دکتر گوتفريد فدر ١٣ استاد دانشگاهو نقاش Ernst Berger) يهودی ( ــ پروفسور ارنست برگر ١٤چهره مرموزی که همزمان هم در رابطه با Trebisch-Lincoln ) يهودی ( تربيش لينکلن ــ ١٥

و هم در رابطه با جنبش نوپای صهيونيستی فعاليت دارد و يکی از عجايب سازمان اطالعاتی انگلستان . مرتبط با تشکيالت توله می باشد

١٣٨٧ مرداد ١٠ش هفتم ، پايان بخ

٣٥

Page 36: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

بخش هشتم ، پرولتاريای يهود

سازمان در مونيخ ،" کورت آيزنر" مهمترين کار جامعه توله پس از پايان جنگ و تشکيل دولت ائتالفی در Kampfbund Thule" دسته رزمی توله" دادن نيروی مسلحی در تقابل با دولت مذکور بنام

سبوتندورف بدنبال .تالش در بازگرداندن سلطنت ويتلزباخ نيست هدف اين تقابل. است ١٩١٨ نوامبر ١٠تی است تا بدنبال تثبيت گفتمان جايگزينی سيستم پارلمانی موجود با يک ديکتاتوری مبتنی بر نژادپرس

نژاد برتر آريا به سمت تصاحب قدرت سياسی را اندک اندک " سنتز" در جوامع اروپايی ، خيز" پروتکل" در ظرف مدت کوتاهی ١٩١٩در همين سال " پروتکل " تعداد يکصد وبيست هزار نسخه از . سازمان دهد

. تکرار می گردد ١٩٣٣تا سال " تئوری توطئه" پ مداوم اين بار چا٣٣اين روند با . بفروش می رسد

در اين راستا بهترين عاملی است که روند بسيج نيرويی را در پايين جامعه " کورت آيزنر " يهودی بودن : سبوتندورف اعالم می دارد . سرعت می بخشد

نبردی تا به اهتزاز درآمدن ! ی نبرد اين يعن. ، اين دشمن خونی ماست که حکم می راند " يهودا " اکنون ! پيروزمندانه پرچم صليب شکسته

در اين مقطع زمانی ، تشکيالت توله تبديل به چتری گرديده که تمامی طيف راست افراطی آلمان را در زير ت اين نيرو در آماده سازی يک کودتای ناموفق ١٩١٨در دسامبر . سايه خود جمع کرده است تح

. که در آخرين لحظات کشف می گردد شرکت ميکند Rudolf Buttmann" رودلف باتمان" کتررهبری ددر شرايطی که . بدنبال آن پليس به ستاد توله درهتل چهارفصل ريخته و بسياری را دستگير می کند

با اينحال مجازات شراکت در کودتا همواره و در همه جا اکثرا اعدام و يا حبسهای طويل المدت می باشد ، ! همگی اين دستگير شدگان بعدا در فاصله کوتاهی آزاد می شوند

تنها چهار روز پس از آن در پنجم . تاسيس می شود KPD حزب کمونيست آلمان١٩١٩اول ژانويه ه در اينجا پيش از ادام. می نمايد DAP ژانويه ، تشکيالت توله اقدام به بنيانگذاری حزب کارگران آلمان

.بحث بد نيست نگاهی به سيمای کلی جامعه آلمان پس از تسليم خفت بار نوامبر بيندازيم

آلمان پس از جنگ

جامعه آلمان پس از جنگ اول ، سيمای يک اجتماع از هم گسيخته ، تحقير شده ، شکست خورده و گرسنه رده است ، می رود که نظام تعيين شرايط مساعدی که جنگ برای انقالب آماده ک. را به نمايش می گذارد

. تکليف نشده آلمان را نيز بدنبال الگوی انقالب اکتبر ، تبديل به يک جمهوری سوسياليستی ديگر نمايد

شکاف دهشتناک ميان باال و پايين و تعميق قطب بنديهای طبقاتی، شرايط عينی انقالب راازهر زمان ديگری مراکز گوناگون انقالب در . نقالب ، فاقد يک مرکز ثقل سراسری است با اين حال ا. آماده تر کرده است

اين مراکز در شمال ، برلين ، در مرکز ، . شمال و جنوب و مرکز آلمان مسيرهای متفاوتی را می پيمايند .ساکسونی و در جنوب ، مونيخ در قلب ايالت خودمختار باواريا می باشند

که چپ اروپا را نيز بشدت تحت تاثير خود قرار داده است و برای اولين انقالب اکتبر نه فقط چپ آلمان اين الگوی تصاحب . باراين طيف را به صرافت تصاحب قدرت سياسی با الگوی بلشويکی انداخته است

قدرت سياسی از طريق تعرض مستقل نخبگان سازمانيافته در حزب بلشويک روسيه و با حمايت يک اقليت و نظامی که توسط لنين با موفقيت به مرحله عمل گذاشته می شود ، در برلين و مونيخ و راديکال کارگری

. دنبال می گردد ...... ساکسونی و بوداپست و

که بالفاصله پس " فريدريش ابرت" گرايش به چپ در آلمان آنچنان شديد است که دولت سوسيال دمکرات ايت نمی کند و چپ آلمان به هيچ چيز جز تصاحب کامل قدرت از جنگ بر سر کار آمده است ، مطلقا کف

.قناعت نمی کند " اتحاد شوروی آلمان " سياسی و ايجاد

نوامبر ٤در . ارتش رايش از هم گسيخته و نيروی پليس بويژه در برلين به اسپارتاکيستها گرايش دارد ان ، شورشی در نيروی دريايی آلمان در بندر يعنی درست يکهفته پيش از امضای قرارداد تسليم آلم١٩١٨

نوامبر يک اقليت ٧ميش بامداد کيل و ويهلمزهافن صورت گرفته است و سه روز بعد در هوای گرگ و کمونيست برهبری يک يهودی بنام کورت آيزنر و با حمايت شمار زيادی ازسربازانی که به آنها پيوسته اند،

٣٦

Page 37: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

عمده ارتش در مونيخ را به تصرف خود در آورده اند و لودويگ سوم از خاندان تمامی پستها و پادگانهای در اينجا . سلطنتی ويتلزباخ را مجبور به فرار کرده و به فرمانروايی شهرياران در باواريا خاتمه داده اند

اغ کسی خونی النه گزيده در پارلمان ايالتی باواريا ، بی آنکه از دمUSPD سوسيال دمکراتهای مستقل .کرده اند ! بريزد ، انقالب

اندکی پيش از خاتمه جنگ در . شعله های منظم يک انقالب خودانگيخته در سرتاسر آلمان زبانه می کشد

کارگران کارخانه های . تشکيل داده اند" زپلين" فريدريشزهافن، کارگران يک شورای کارگری را درکارخانهملوانان در فرانکفورت . ه کارخانه بزرگ دايملربنز دراعتصاب گسترده بسرميبرند نواحی اشتوتکارت ازجمل

در کاسل يک پادگان کامل به فرماندهی يکی از افسران ارشد ، سر به شورش . هم انقالب راه انداخته اند آميز در هانوفر يک قيام مسالمت . هزار نفره به کمونيستها پيوسته اند ٤٥در کلن يک پادگان . برداشته اند

عين . بدنبال سرپيچی ارتش از دستور سرکوب ، به پيروزی می رسد و سربازان به مردم می پيوندند .همين ماجرا در جاهای ديگر از جمله در دوسلدورف ، اليپزيک و ماگد بورگ به وقوع می پيوندد

قيام ژانويه

، يک يهودی " رزای سرخ " ، اسپارتاکيستها به رهبری و حاال اندک مدتی پس از تسليم آلمان در برلين

در شهرهای ديگر نيز کم و بيش . ديگر و با حمايت شمار بسياری از مردم برلين بر پايتخت چيره گشته اند همه جا هرج و مرج برپاست و ساختار دستگاه ارتش و پليس ارتجاعی در حال . از پايتخت پيروی می شود

اسپارتاکيستها در برلين بر امورعام المنفعه ، حمل و نقل و کارخانه های اسلحه . است از هم پاشيدگی کامل" فريدريش ابرت" ، دولت ١٩١٩در سوم ژانويه . سازی نظارت دارند و دولتی در دولت بوجود آورده اند

در مقابل . ند از فرط استيصال ، فرمانده پليس را که متمايل به اسپارتاکيستهاست ، از کار برکنار می ککارگران برلين به اين فراخوان پاسخ مثبت می دهند و تا . اسپارتاکيستها مردم را به انقالب فرا می خوانند

مردم ، محل . نيمروز ششم ژانويه ، بيش از دويست هزار کارگر مسلح در سطح شهر به حرکت در می آيند با . اشغال کرده و مسئولين آنها را دستگير می کنند روزنامه ارگان سوسيال دمکراتها و خبرگزاری ولف را

ساعت دولت ٢٤پس از گذشت . محاصره بنای صدارت عظمی ، ابرت و همکارانش به مخفيگاه می روند راه درازی تا تصاحب قدرت سياسی با الگوی . به جز چند بنای مهم ، بر هيچ کجای شهر حاکميتی ندارد

. پتروگراد نمانده است

اين پارامتر . در اينجا يک پارامتر جديد وارد معادله می گردد که سرنوشت صحنه نبرد را تغيير می دهد عمده که در جايگاه نيروی سرکوبگر انقالب وارد می شود ، برخالف تمامی انقالبات معاصر دنيا ، ابزار

ارتش غير قانونی است که يک ! منسجم سرکوب طبقه حاکمه و دولت به اصطالح سوسياليست ابرت نيست اين نيرو ، يک چيزی است شبيه آنچه که سالها . برخود گذاشته است Freikorps "آزادی سپاه" نام

ين ارتش با اين تفاوت که ا. بوجود آمد " نيروی بسيج" بعد در جريان جنگ ايران و عراق بنام سر پناهی . غيرقانونی بر خالف بسيج نه درجريان جنگ اول که بدنبال آن و شکست آلمان شکل گرفت

. بوده است برای سلطنت طلبها و راستترين گرايشات ارتجاعی و حافظان نظم موجود

مايوس از هسته های اوليه آن در درون سنگرها و جان پناه ها شکل گرفته و آنگاه که سرخورده وشکست و تحقير ميهنی که سالها جان وهستی خود را برای حفظ آن گذاشته بودند ، به خانه بازگشته بودند، . به ندای آنانی که بر عليه خطر بلشويزم و فروپاشی مام ميهن فرا می خواندنشان ، ندای مثبت داده بودند

است از يک ناسيوناليسم کور با گرايشات غليظ ايدئولوژی نامنسجم و هنوز شکل نگرفته آنان ، معجونی شوينيستی و نفرت بی حد و حصری که درآن واحد تمايالت شديد ضد بورژوازی و ضد کمونيستی که

. خصلت انترناسيوناليستی داشتند را شامل می گردد

بيش نبود ، با چهارصد هزار نفره ، اگر چه به نسبت ارتش ميليونی آلمان اقليتی! اين نيروی بسيجی اينحال تامين مالی آن در خارج از کادر بودجه دولتی ، يکی ديگر از عجايب اين دوران است که کمتر مورد

. اشاره و توجه تاريخنگاری رسمی می باشد

يعنی در گرماگرم قيام اسپارتاکيستها در برلين و پنج روز پيش از قتل وحشيانه ١٩١٩ ژانويه ١٠در تاريخ نشستی در ارو کلوپ برلين توسط يکی از نمايندگان ،" کارل ليبکنشت " و " رزا لوکزامبورگ"

٣٧

Page 38: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

، مدير و سخنگوی بانک Paul Mankiewitz" پاول مانکيويچ " بنام " سرمايه غيرمتمرکز يهود " ترتيب داده می شود که پنجاه نفر از صاحبان سرمايه های کالن در آلمان از Deutsche Bank آلمان

AEG از بنيانگذاران Felix Deutschجمله تعدادی از کالن سرمايه داران يهود همچون فليکس دويچ در اين نشست که مانکيويچ توسط . درآن حضور دارند Arthur Salomonsohnو آرتور سالومونزون

Oscar Wassermann" اسکار واسرمان" دوست و همکيش ديگرش در رهبری بانک آلمان يعنی مراهی می شود ، مبتکر طرحی است بنام صندوق ضد بلشويکی که قرار است تامين مالی سپاه آزادی را ه

. برعهده داشته باشد

ر مقوله تامين مالی د Reichsbankمانکيويچ در تمام طول جنگ اول در ضمن مشاوربانک مرکزی رايش هردوی اينها به اضافه تعداد . جنگ و پس از جنگ در رابطه با پرداخت خسارات جنگی هم بوده است

کثيری از کالن سرمايه داران يهود همچون فليکس دويچ ، همزمان عضو يک انجمن ماسونی تماما يهودی به همت اسحاق اويشل ، ١٧٩٢ در ژانويه اين انجمن که. هم بوده اند " جامعه دوستان" در برلين بنام

Isaac Euchel هارون ولفزون ، Aron Wolfssohn ، يوزف مندلسون Joseph Mendelssohn ، ١٨٨٠بنيانگذاری شده بود تا سال Aron Ne وهارون نئو Nathan Oppenheimer ناتان اوپنهايمر

.فعاليت علنی دارد و پس از آن فعاليت آن غير علنی می گردد ! تحت پوششهای فرهنگی و روشنگری

غير يهود هم تمايل نشان می دهد و اعضای فراوانی در دوران جمهوری وايمار به عضو گيری عناصر با اعالم ممنوعيت تمامی کانونهای فراماسونری از ١٩٣٥بدان روی می آورند تا اينکه نهايتا در سال

تا پايان ١٩٣٥ نوامبر ٢٥سوی دولت ناسيونال سوسياليستها ، بساط فعاليتهای آن در رايش آلمان از . می شود جنگ دوم برچيده

دست قدرتمند خود را بر سر نيروی ارتجاعی دهشتناکی می گزارد که جانمايه " سرمايه يهود " و بدينسان

.است " پروتکل خردمندان صهيون " و ماهيت آن عميقا نژاد پرستانه و ضد يهودی و تئوری راهنمای آن

تمامی برلين و بدنبال آن اندک اندک تمامی آلمان بهر تقدير اگر اين سپاه غيرقانونی نبود ، بی هيچ ترديدیکه " سپاه آزادی " درعرض يک هفته واحد هايی از . بدست گروه های مختلف کمونيستی تسخير می شد

و از سوی دولت سوسيال دمکرات فراخوانده شده اند ، از خارج شهر ، بدرون " گوستاو نوسکه " توسط رهبران اسپارتاکيستها ، . ری اسپارتاکيستها را با سبعيت تمام درهم می کوبند شهر می ريزند و مراکز پايدا

دستگير و به شيوه وحشيانه ای ١٩١٩ ژانويه ١٥در " کارل ليبکنشت" و " رزا لوکزامبورگ" از جمله .به قتل می رسند

ن انتخابات ملی در حکومت تنها چهار روز پس ازاين کشتار وحشيانه در يکشنبه ای سرد وآفتابی ، نخستي

. برای نخستين بار در تاريخ آلمان زنان نيز اجازه شرکت در انتخابات را می يابند . جديد برگزار می شود سوسياليستهای چپگرای افراطی فقط هفت درصد کرسيهای مجلس و راست افراطی که باطنا خواهان

اين آرای هفت درصدی تا حدود . بدست آوردند بازگشت سلطنت بود نيز تنها پانزده در صد کرسيها را . زيادی شکست يک انقالب توده ای را مهر می کند

در دويست و چهل کيلومتری برلين " وايمار" بدليل ناامن بودن شهر برلين ، محل استقرار مجلس ملی به

هم ١٩١٩ فوريه ١١. د را بخود می گير" جمهوری وايمار" منتقل می شود و بدينسان جمهوری جديد نام " سپاه آزادی" پاداش. در مقام اولين رئيس جمهور رايش کارخود را آغاز می کند " فريدريش ابرت "

عضو جناح راست Gustav Noske" گوستاو نوسکه " دست راستی را نيز دولت دست چپی با گزينش ی نامد و پيش از اين عامل وارد حزب سوسيال دمکرات به وزارت دفاع می دهد که خود را سگ تازی م

اين گزينش به معنای آن است که از اين . کردن سپاه آزادی بر عليه اسپارتاکيستها در قيام ژانويه بوده است پس اين سپاه غيرقانونی می تواند در پناه حمايت جمهوری نوپای وايمار به حيات خود ادامه دهد و دولت

! ابل خطر بلشويزم سرخ حفاظت نمايد به اصطالح سوسياليستی را در مق

فوريه در باواريا ، کورت آيزنر که بدنبال شکست سنگين حزب سوسيال دمکرات ٢١ده روز بعد يعنیيعنی مجلس قانونگذاری ايالتی باواريا " الند تاگ" عازم ظاهرا برای تقديم استعفای خودUSPD مستقل

" کنت آنتون آرکو ـ والی" بنامراستگرالس بدست يک افسريهودی در مونيخ بوده است ، در ميانه راه مجAnton Graf von Arco auf Valley به قتل می رسد.

٣٨

Page 39: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

هر چند که نام او در . می باشد " جامعه توله " اين افسر يهودی با نکته جالب توجه دراينجا ، ارتباط . به چشم نمی خورد ! توله بدليل داشتن خون يهودی علنیليست اسامی اعضای

در طرف . با اين ترور ، آيزنر منفور تبديل به شهيد طبقه کارگر گرديده و جنبش چپ جانی دوباره می گيرد

ف راست نيز آرکو ـ والی باال می رود و دانشجويان دانشگاه مونيخ با تعطيل دانشگاه او ديگر در ميان طيبدنبال اين ترور و با اعالم حکومت نظامی ، شورای مرکزی جمهوری . را قهرمان خود معرفی می کنند

موقتا زمام امور را در Ernst Niekisch" ارنست نيکيش"باواريا به رياست سوسيال دمکراتی بنام " يوهانس هوفمان" يک آموزگار پيشين بنام ١٩١٩ مارس ١٧دست می گيرد تا اينکه نهايتا در

Johannes Hoffmann که او هم عضو حزب سوسيال دمکراتSPDاست ، از سوی مجلس ايالتی توسط هوفمان و تبديل " آرکو والی" نکته جالب ديگر در اينجا عفو. باواريا مامور تشکيل دولت می گردد

.خود می باشد ! حکم اعدام او به يک زندان کوتاه مدت پنج ساله با حفظ تمامی حقوق شهروندی

Anton Graf von Arco auf Valley Kurt Eisner

شورشهای مارس

لنين ، کارگران . ار می شود ، نخستين کنگره انترناسيونال يا بين الملل سوم در مسکو برگز١٩١٩مارس جهان را فرامی خواند تا به حمايت از دولت انقالب در روسيه شوروی قيام نموده و با فشار بر دولتهای خود ، آنها را مجبور به بازگرداندن سربازانشان از روسيه و برقراری روابط سياسی و تجاری با دولت

.سوسياليستی نمايند

تن ١٥٠٠ از کمونيستهای اروپا برای تصاحب قدرت سياسی در کشورهای خود ، بدنبال دعوت لنيننمايندگان شوراهای کارگری برلين در پاسخ به ندای انقالب جهانی ، رای به يک اعتصاب عمومی می دهند

.و بيش از سی کالنتری توسط سازمان سربازان سرخ و گروه های نظامی راديکال تسخير می شوند سی هزار نفر از سربازان آن با دعوت و حمايت رسمی . به ميدان می آيد " سپاه آزادی" بار ديگر يک

رات وزير دفاع دولت سوسيال در . در پنجم مارس وارد شهر شده و به جان کارگران می افتند دمکده هزار نفر ، به قيام نفر و زخمی کردن حداقل ١٥٠٠فاصله پنج تا سيزدهم مارس ، با کشتار سبعانه

. سرخ مارس در برلين خاتمه داده می شود

رهبری اين . مارس در مجارستان يک جمهوری شوروی هنگری اعالم می گردد ٢٢کمتراز ده روز بعد در نفر از کميسرهايش هم ٢٥که عالوه بر خودش " بال کون " جمهوری هم با يک يهودی ديگری است بنام

در انگلستان "خاندان روتچيلد "جالب آنجاست که روزنامه دست راستی و متمايل به . يهودی هستند .می نامد " مافيای يهودی" يعنی تايمز لندن ، رژيم مربوطه را يک

که اينک ايدئولوژی صهيونيسم را نيز پرچم کرده است همه جا خود ، به تبليغ " سرمايه متمرکز يهود" در دامن زدن به هرج و مرج در اروپا با هدف به وحشت " بلشويکهای يهودی"هرچه گسترده تر نقشه

و زمينه سازی فرار آنها به خاصز يهود بطورغيرمتمرک و سرمايه های عامبطور " سرمايه" انداختن ! اياالت متحده آمريکا پرداخته است

٣٩

Page 40: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

جمهوری شوروی مونيخ

در قهوه خانه ای يک انقالب١٩١٩ آوريل ٤ر بوداپست ، روز دوهفته پس از اعالم جمهوری شوروی دسوسيال . جانشين آيزنر شده است شکل می گيرد مونيخ عليه دولت سوسيال دمکرات هوفمان که

، " لوون براوهاوس " دمکراتهای مستقل عضو شورای مرکزی کارگران و سربازان ، در ميخانه ای بنام گوستاو " و Erich Muehsam"اريک موزام"م سوسياليستی گرفته و تصميم به تشکيل يک دولت تما

هر دو اينها هم از . را مامور آماده کردن اعالميه دولت مذکور می نمايند Gustav Landauerالنداور .قضا يهودی هستند

Erich Muehsam Ernst Toller

اعالم ! را به جهانيان " جمهوری شوروی مونيخ " ١٩١٩ آوريل ٧متعاقبا با برانداختن دولت هوفمان در! رهبری اين انقالب در انقالب . رژيمی که مرزهای آن از مرزهای شهر مونيخ فراتر نمی رود . می کنند

رعهده می گيرد که در راس آن باز هم يک را يک شورای مرکزی متشکل از روشنفکران و آنارشيستها باو که پس از قتل آيزنر ، جانشين او در ميان .Ernst Toller" ارنست تولر"يهودی ديگری است بنام

همه چيز شباهت دارد اال رهبر يک انقالب سوسيال دمکراتهای مستقل می باشد ، شاعری است که به . در اين مقطع سوسيال دمکراتهای مستقل هم ، از ائتالف حاکم کناره گيری می کنند ! پرولتری

تالش دوباره او برای اعاده قدرت در سيزدهم همانماه ، . هوفمان از مونيخ به بامبرگ عقب نشينی می کند در " گارد سرخ " که اعالم بی طرفی کرده بود از يکسو و حضور فعاالنه بدليل عدم حمايت پادگان مونيخ

.سرکوب کودتا از سوی ديگر شکست می خورد

که در پادگان هنگ دوم پياده مستقر هست روی چارپايه رفته و سربازان را از " آدولف هيتلر"در اينجا ا که گارد انقالب نيستيم تا در خدمت يک آخر م" او فرياد می زند . دخالت در کودتا منصرف می سازد

" !گروه شياد يهودی باشيم

بدنبال شکست کودتای مذکور ، آن شورای مرکزی کذايی هم که هنوز عمرش به يکهفته نرسيده بود ، بوجود آمده کنار گذاشته می شود KPD که بتازگی توسط حزب کمونيست آلمان" گارد سرخ" توسط همانيک هيئت اجرايی از سوی حزب . آوريل ، خود راسا قدرت را بدست می گيرد ١٣يست در و حزب کمون

" اويگن لوينه " در اينجا باز هم تصادفا يهودی ديگری بنام . جانشين شورای مرکزی می شود Eugen Leviné اين يکی اصال آلمانی نيست و اهل سن پترزبورگ است . را به پيش می راند ! انقالب

در کنار او يک ! ضد سرمايه دار يهود ، پسر يک بازرگان متمول ! و طبق معمول مثل غالب انقالبيون از يهوديان روسيه و متولد او هم حضور دارد که Max Levien "ماکس لوين" همکيش ديگرش هم بنام

" گوستاو النداور" سوسيال دمکرات و" ارنست تولر" با پيوستن دوهمکيش ديگر يعنی. مسکو می باشد ! آنارشيست به آنها ترکيب هيئت اجرايی کذايی کامال يکدست می گردد

Gustav Landauer Max Levien Eugen Leviné

٤٠

Page 41: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

هوفمان سوسيال دمکرات ، پس از شکست کودتا و يک درگيری نظامی متعاقب آن با گارد سرخ به آپريل نوسکه ١٧. آزادی می شود فرماندهی تولر ، دست بدامن وزير دفاع ، گوستاو نوسکه و سپاه

مهمترين نقش را در اين مقطع ، جامعه توله . تصميم به استفاده از واحدهای ارتش برعليه مونيخ می گيرد جدای عضوگيری برای سپاه اوبرلند ، جامعه . بر عهده دارد که پشت پرده سازماندهی سپاه آزادی است

ت مداوم جاسوسی و رشوه دهی و تخريب از درون در توله دست اندرکار سازماندهی يک عمليا .جمهوری شوروی باواريا است

آپريل و در جريان بازرسی از اطاقهای محل استقرار تشکيالت ٢٦اين نقش آشکار باعث می شود تا در

از توله در هتل چهارفصل ، با کشف مدارک بسياری در اين رابطه ، تعداد زيادی از اعضای سرشناس تولهجمله پرفسور ارنست برگر يهودی ، توسط عده ای از دريانوردان انقالبی دستگير و به دبيرستان لويتپولد

نکته جالب توجه ديگر آزاد کردن بالفاصله تعدادی از اينها توسط . که پايگاه گارد سرخ بود منتقل گردند . ارنست تولر فرمانده وقت گارد سرخ است

سط سپاه آزادی از خارج و هرج و مرج و نابسامانی در داخل ، به اختالف در ميان محاصره مونيخ تو

صفوف جمهوری شوروی بر سراستراتژی برخورد با دولت هوفمان و انتخاب ميان لوينه از حزب با عقب نشينی لوينه کانديدای حزب ، قرعه . کمونيست و تولر از سوسيال دمکراتهای مستقل می انجامد

او بالفاصله تقاضای مصالحه با هوفمان را به بامبرگ می فرستد که البته . ه بنام ارنست تولر می افتد دوبار . از جانب او قاطعانه رد می شود

در پاسخ . کشتار در همه جا جريان دارد . سی آپريل تهاجم وحشيانه سپاه آزادی به مونيخ آغاز می گردد

راستی از جمله کشتار اسرای روس ، گاردهای سرخ مستقر در دبيرستان به اعدامهای مستمر سپاه دست لويتپولد ، ده نفرباقيمانده از دستگيريهای هتل چهارفصل از جمله پرفسور برگر و دوشس هال فون وستارپ

ل اين اقدام که با جنايتهای غيرقابل تصور سپاه آزادی اساسا قاب. منشی زيبای توله را تيرباران می کنند و قدرت مالی و رسانه ای آن تا سالها بعد تحت عنوان قتل اسرا ، " جامعه توله" مقايسه نبود ، به همت

.مطرح باقی می ماند ، بدادگاه کشانيده می شود و نهايتا وارد تاريخ آلمان پس از جنگ اول می گردد

ای جمعيت انبوهی که به گرد او جمع شده ، آنگاه که لنين در ميدان سرخ مسکو بر١٩١٩روز اول ماه مه بودند ، سخن از سالگرد جشن پيروزی پرولتاريا نه تنها در اتحاد شوروی که در مجارستان شوروی و باواريای شوروی می راند ، در خيابانهای مونيخ خون جاری بود و سپاه آزادی دست اندرکار خلق يک

توسط سپاه " سرخها " فته يک قلم بيش از هزار نفر از رويمر! توحش و بربريت سازمانيافته ديگر . وحشت ، تنها تيرباران می شوند

وقايع برلين و مونيخ و بوداپست در کنار موارد مشابه آن در جای جای اروپا ، پديده جديدی را با حمايت

. بر سر زبانها می اندازد " بلشويکهای يهودی " بنام " سرمايه متمرکز يهود " رسانه ای و تبليغاتی

هيچ چيز در اين راستا صريحتر ، واضحتر و در عين حال مشکوکتر از موضعگيريهای وينستون چرچيل آنتون " ال او در يکی از جلسات کلوپ آنگلو روس در لندن ، خواهان حمايت دنيا از ژنر. نمی تواند باشد

. می شود " لنين و تروتسکی و دارو دسته آنارشيستهای يهودی " و روسهای سفيد در برابر " دنيکين " که توسط لنين دور هم گرد آمده اندنفرت انگيزترين قوم دنيا" چند ماه بعد در مجلس عوام رسما سخن از

.می راند

.بلشويکها را پرداخت کرده اند درهمه جا گفته می شود که يهوديان هزينه پيروزی

١٣٨٧ آذر ٧پايان بخش هشتم ،

٤١

Page 42: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

بخش نهم ، حزب کارگران ناسيونال سوسياليست آلمان

. ورسای ، تعداد افراد ارتش نوين رايش نبايستی از مرز يکصد هزار نفر می گذشت بر اساس معاهدهوزير دفاع دولت وايمار گوستاو نوسکه برعهدهسازماندهی اين ارتش يکی از وظايف عمده ای است که

مقايسه تعداد مجاز نفرات ارتش رايش با تعداد فی المثل چهار صد هزار نفری سپاه . گذاشته شده است آزادی به مثابه يکی از نهادهای مسلح غير قانونی ، برای فهم ميزان تحقيری که معاهده ورسای بر ملت

. ، شايد بسنده کند آلمان روا داشته بود

کارکرد واقعی اين ارتش نوين ، بر خالف معمول که می بايستی سمت وسوی مقابله با دشمن خارجی را وظايف آن هم تنها . داشته باشد ، تماما متوجه داخل آلمان است و بر همين اساس هم سازماندهی می شود

ار و مقابله سياسی با تهديد فزاينده انقالبات کارگری حفاظت نظامی از دولت وايم. حول دو مولفه می چرخد اين وظيفه اخير، ستاد . و گرايش گسترده سربازان ارتش سابق رايش به جنبشهای راديکال مارکسيستی

ل فعاليتهای کنترارتش نوين را بر آن می دارد که بنيان يک نهاد اطالعاتی مقتدر با دو مسئوليت متفاوت . ذ در تشکيالت کارگری و گروه های راديکال سياسی را در اين ارتش بگذارد نفو و سياسی سربازان

و در ميان نظاميانی که برای Karl Mayr" کارل ماير" مسئول اين واحد فردی است بنام سروان با ! آدولف هيتلر . عضويت اين واحد ويژه گزينش می شوند ، نام يک اتريشی نيز به چشم می خورد

مروری در سوابق اين سروان ارتش نوين ، باز هم خود را همراه با افسر مربوطه در قلمرو عثمانی و در نقش اين ! پس از بازگشت به آلمان هم در ارتباط با جامعه توله ! ارتباط با جمعيت اتحاد و ترقی می يابيم

. هيتلر نام برده می شود سروان ارتش آنجايی مهم است که از او به مثابه کاشف آدولف

ژوييه تا ٢٠سروان ماير در آخرين سال جنگ و درست پيش از بازگشت به مونيخ در فاصله زمانی ميان کارش را در ١٩١٨ مامور خدمت در عثمانی است و پس از بازگشت هم از اول دسامبر ١٩١٨ اکتبر ١٥

يعنی ماه کشتار سرخها و خلع يد از چپ ١٩١٩در سی ماه مه . سمت فرماندهی گردان آغاز می کند بکار . طرفدار شوروی در باواريا سروان ماير کار خود را در راس نهاد اطالعاتی فوق الذکر آغاز می کند

در واقع ماير ، . توسط ماير ، بالفاصله در ژوئن همانسال صورت می گيرد " آدولف هيتلر " گرفته شدن هيتلر پس از گذراندن يک دوره آموزشی در پادگان لخفلد در . نهاد اطالعاتی می آورد هيتلر را با خود به

. آکسبورگ ، کار خود را به عنوان سخنران افشاگر بر عليه بلشويزم در پادگانهای مونيخ شروع می کند سيمای اين سرجوخه به زمانی چندان طوالنی نياز نيست تا سروان ماير و جامعه توله مرتبط با او ، در

. جوان ، چهره کاريسماتيک رهبری را تشخيص دهند که ساليان سال در پی آن در تالش و تکاپو بودند

ورود آدولف هيتلر به صحنه سياسی

نفوذ در تشکيالت کارگری و حضور در تجمعات گروه های متعدد . وظيفه هيتلر جوان تنها سخنوری نيست رش از چند و چون سياسی و تشکيالتی آنان و تحرکاتشان در ميان کارگران و مارکسيستی و تهيه گزا

نزديک به پنجاه حزب و گروه در . سربازان ، يکی ديگر از وظايفی است که بر عهده او گذارده شده است اين گزارشات همراه با فعاليتهای جاسوسی ديگران ، بطور مستمر. يک فاصله زمانی کوتاه سربرآورده اند

. توسط شخص ماير در اختيار نشست هفتگی صاحبان سرمايه وامرای ارتش در ستاد توله قرار می گيرد نيز بيکار ننشسته وهمانگونه که قبال اشاره کردم در فاصله کمتر " جامعه توله"دراين ميان بديهی است که

حزب کارگران " پايه های ، ١٩١٩ ، در پنجم ژانويه KPD"حزب کمونيست آلمان"از پنج روزاز تاسيس . را در مونيخ گذاشته است DAP "آلمان

، که يک روزنامه نگار عضو جامعه توله هست و قبال تشکلی در داخل Karl Harrer" کارل هارر" بوجود آورده ، از جانب سبوتندورف ماموريت می يابد تا با کمک يک " محفل سياسی کارگری" بنام توله

که او نيز اندکی پيشتر يک گروه غيرفعال Anton Drexler" آنتون درکسلر" آهن بنام راه قفل ساز . را تاسيس کرده ، يک حزب کارگری تشکيل دهند " کميته کار آزاد برای صلح سالم" کارگری بنام

د توله در هتل چهار فصل در اين شرايط مرکز ثقل بسياری از تحوالت در ايالت باواريا والبته مرکز آن ستا " هارر" در همين ستاد تشکيل می شود و "حزب کارگران آلمان" نشست بنيانگذاری . مونيخ می باشد

. د معاون او در راس يک کميته شش نفره به رياست حزب انتصاب می شود و درکسلر هم می شو

٤٢

Page 43: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

وظيفه اين حزب فراتر از هر چيز ، کنترل تحرکات کارگری و سمت و سو دادن به آن درميان اردوی کار ه مکفی که سرمايبرای قرارگرفتن اين حزب درجايگاه يک حزب مداخله گر و با اقتدار، جدای از . است

ی که آن نيز بعدها با گذاشته شدن هفته نامه حزبارگانبوفور در اختيار جامعه توله می باشد وهمينطور " ديده بان خلق" به ١٩١٩که در آگوست همان سال ( Münchener Beobachter" ديده بان مونيخ"

Völkischer Beobachter توسط سبوتندورف دراختيارحزب تامين ميگردد و ،) تغيير نام می دهد کاريسماتيک و سخنور قهاری است رهبریی ، نياز به يک ه حزبی راديکال و تهاجمبرنامخالصه يک

ديری . که عالوه بر جذب گرايشات راست درون طبقه کارگر ، توان جذب نيروی سرخ ها را نيز داشته باشد . توسط سروان ماير ، سرانجام می پذيرد هيتلر نمی گذرد که اين جستجوی مستمر با کشف آدولف

سخنرانی . ، هيتلر را مامور شرکت در نشست داخلی حزب کارگران آلمان می کند ماير١٩١٩ سپتامبر ١٢

تصاحب هيتلر . جامعه توله گمگشته خود را يافته است . هيتلر، درکسلر را بشدت تحت تاثير قرار می دهد ماير آنقدر برايشان اهميت دارد که چندی بعد ژنرال لودندورف ، از قهرمانان جنگ اول ، شخصا به اداره

. رفته و از او ميخواهد که هيتلر را برای سازماندهی حزب در اختيار آنها بگذارد

صادر ٥٥٥، کارت عضويت او در حزب کارگران آلمان با شماره ١٩١٩ اکتبر ١٩در ظرف مدت کوتاهی در ذاشته ميشود دراين رابطه قانون ممنوعيت شرکت نظاميان در احزاب سياسی نيز بسادگی زير پا گ. می گردد

.و بدين ترتيب آدولف هيتلر با حمايت مستقيم جامعه توله قدم به دنيای سياست پسا جنگ می گذارد

اگرچه هيتلر در مدت بسيار کوتاهی به ارگانهای رهبری حزب مذکور وارد می شود با اينحال اين حزب را گذاشته باشد اما در عين حال اينرا هم می داند او حزبی را می خواهد که خود بنيان . متعلق به خود نمی داند

هيتلر که پيش از اين تنها از اطالعات . که به جامعه توله و امکانات و ارتباطات آن نياز فراوان دارد و سازمانهای فراماسونری آلت دست آن برخوردار بوده ، " سرمايه متمرکز يهود" تئوريک در رابطه با

او می آموزد . در پراتيک روزمره درارتباط با اين شبکه مافيايی قرار گرفته است اينک بگونه ای مستقيم و که بدون استفاده بهينه از امکانات بی حد و حصر تشکيالت فراماسونری ، امکان رشد و اعتال و باال رفتن

. وار است از نردبان قدرت در جامعه بعد از جنگ آلمان ، اگر غيرممکن نباشد بی ترديد بسا سخت و دشدر اين رابطه او بعدها و در آستانه تصاحب قدرت سياسی و ورود به معادله قدرت چه در اروپا و در

!ابعاد جهانی ، بسا چيزهای ديگر نيز در اين مقوله خواهد آموخت

يک برای مخاطب قرار گرفته شدن توسط کانونهای قدرت سياسی و اقتصادی ، هيچ راهی جز تبديل شدن به . پارامتر قدرت در درون جامعه وجود ندارد و او می خواهد که خود مستقيما مخاطب قرار گرفته شود

بدين منظور به محض سفت شدن جای پايش درميان حزب ابتدا بدنبال سلب نفوذ جامعه توله دردرون حزب . شخص سبوتندورف برود می رود تا در گامهای بعدی اندک اندک به سمت خلع يد از خود تشکيالت توله و

به همين دليل هم هنوز سه ماه کامل ازعضويت در حزب کارگران نمی گذرد که هيتلر با جلب درکسلر تصميم او دراين مدت هم با آوردن رفقای نظامی زمان . به تهيه يک برنامه جديد برای يک حزب جديد می گيرد

. جنگ خود به حزب، چهره آنرا کيفا تغيير داده است

و انتقال ١٩٢٠ ژانويه ٥درست يکسال پس از بنيانگذاری حزب کارگران ، با استعفای کارل هارر در رياست به آنتون درکسلر، به نفوذ مستقيم جامعه توله در حزب توسط هيتلر پايان داده می شود و پروسه

. گذارد تعامل پيشوای آينده آلمان با تشکيالت فراماسونری ، پا به مرحله نوينی می

ماده ای توسط آدولف هيتلر در اولين گردهمايی توده ای حزب ٢٥ فوريه همانسال با اعالم يک برنامه ٢٤ نفر ، با تغيير نام و برنامه حزب کارگران آلمان ، اولين هدف سياسی پيشوا محقق شده ٢٠٠٠در مقابل

. NSDAP" اسيونال سوسياليست آلمان حزب کارگران ن. " نهايتا حزب خود را بوجود می آورد و او

با آنکه حزب نوين قاعدتا بايد در اساس يک حزب کارگری و سوسياليستی باشد با اينحال مخاطبان آن نه در اين برنامه به شکل ماهرانه ای برای . است " ملت آلمان " فقط طبقه کارگر که کل جامعه و مشخصا نی می تواند که آلما، هر" سرمايه کالن" نظر گرفته شده و بجز همه اقشار و طبقات اجتماعی سهمی در

. بخشی از خواسته هايش را در اين برنامه بيابد

٤٣

Page 44: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

برای کارگران ، از ميان رفتن درآمدهايی که بدون کار کردن بدست می آيند و شکستن کمر بردگی سود و . ی و ممنوعيت کار کودکان و نوجوانان تخصيص زمين برای منافع عمومی و مقاصد اجتماع. تنزيل

ضبط و مصادره سرمايه هايی که از قبل جنگ عايد سرمايه کالن گرديده به نفع جامعه و خالصه مهمتر از .... همه تقسيم سود حاصله در کليه موسسات و کارخانجات بزرگ صنعتی و

بزرگ و اجاره دادن آنها به سوداگران خرده پا برای طبقه متوسط ، سوسياليزه کردن فوری فروشگاههای

گسترش عادالنه آموزش وامکانات بهداشتی بويژه در دوران کهولت و افزايش رفاه . با کرايه های نازل ....مجازات محتکران ، قاچاقچيان و متجاوزان به حقوق خلق و . بازنشتگان

آلمانی نشين بزير پرچم رايش بزرگ و ايجاد يک ارتش برای ناسيوناليستها ، اتحاد تمامی سرزمينهای

الغای فوری پيمان حقارت بار ورسای و تساوی حقوق برای ملت آلمان در ميان ملتهای . مقتدر مردمی . ديگر و خالصه وعده مستعمرات و کلنی ها برای مقابله با ازدياد جمعيت

اخراج . وم کردنشان از تاسيس موسسات عمومی برای نژاد پرستان ، بيگانه شمردن يهوديان و محر

تمامی خارجيانی که در آلمان به عنوان مهمان زندگی ميکنند به شمول يهوديان از کشور در صورت عدم وارد ١٩١٤توانايی دولت در سيرکردن شکم مردم و اخراج فوری تمامی مهاجرانی که پس از دوم اوت

.هاجرت جديد آلمان شده اند و ممنوعيت هر گونه م

آن سرمايه کالنی هم که منافع خود را در برنامه نمی يافت، بااين حال می توانست که خود را با اهداف اعالم . شده حزب مبنی برمقابله با تهديد بلشويزم و رفع خطراز آن در ميان جامعه، همسو و مشترک المنافع ببيند

علی رغم . يک شخصيت سياسی در مرکز ايالت باوارياست ، سال تثبيت آدولف هيتلر در هيئت ١٩٢٠سال

پايان دادن به نفوذ مستقيم جامعه توله درميان حزب ازسويی وغيرنظامی بودن فعاليتهايش درصحنه سياسی باواريا از سوی ديگر ، او هشيارانه ارتباطاتش را هم با جامعه توله و هم با اداره ماير در ارتش حفظ کرده

رتيب هم هفته نامه ديده بان خلق را که متعلق به سبوتندورف است ، به مثابه ارگان تقريبی بدين ت. است . حزب حفظ می کند و هم کمکهای مالی سروان ماير و جامعه توله را از دست نمی دهد

بخشهای روند تصاحب قدرت سياسی مقوله تامين مالی حزب نازی يکی از مهمترين و آموزنده ترين

. وسط آدولف هيتلر وناسيونال سوسياليستها می باشد که البته می بايست درمبحث جداگانه ای بدان پرداختتدراين مقطع اما مهمترين منبع مالی حزب، چهره مشهور و جنجالی عضوجامعه توله ، شاعر و نويسنده ای

تلر بوده و حلقه وصل او با می باشد که همه جا در کنار هي Dietrich Eckart" ديتريش اکارت" بنام . است سرمايه داران ،افسران ارشد و شخصيتهای سياسی باواريا و بعدها اليت سياسی واقتصادی در برلين

Dietrich Eckart

به هيتلر وصل به برلين ، توسط اکارت١٣٢٠از مهمترين سرمايه دارانی که طی سفری در آغاز سال خانواده ای . نام برد Edwin& Helene Bechstein" ادوين و هلنه بخشتاين" می شوند ، می توان از

. که صاحب يکی از بزرگترين کارخانجات سازنده پيانو در اين روزگار می باشند

٤٤

Page 45: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

کودتای کاپ و شورشهای مارس

ارنست "ای خود را به افسر ديگری می دهد بنام سروان اندکی پس از تاسيس حزب نازی ، سروان ماير جدر برلين دولت سوسيال دمکرات که تا اين تاريخ همه جور استفاده ای از . Ernst Röhm" روهم

ل در سپاه آزادی بر عليه کارگران و سربازان سوسياليست کرده است ، ناگهان به نيروهای بسيجی متشک قرارداد ورسای مبنی بر الزام انحالل تمامی نيروهای شبه نظامی افتاده و درهمين ١٦٠صرافت اجرای ماده

از گوستاو نوسکه ، فرمان انحالل تيپ شش هزار نفره ارهارد و بخشهايی١٣٢٠ فوريه ٢٩راستا در ژنرال " در واکنش به اين فرمان ، نيروهای برگزيده سپاه مذکور بفرماندهی . سپاه آزادی را صادر می کند

و روز سيزدهم مارس به سمت پايتخت روان می شوند ،Walther von Lüttwitz" والتر فون لوتويتس Wolfgang Kapp" ولفگانگ کاپ" بی هيچ مقاومتی بر پايتخت چيره شده و صدراعظم خود را بنام

بود ، Deutschnationalen Volkspartei" حزب خلقی مليون آلمان " که قبال يکی از اعضای رهبری و متعاقب از برلين خارج می شودGustav Bauer "گوستاو باور" صدراعظم قبلی . بر سرکار می آورند

.آن فريدريش ابرت رئيس جمهور ، کارگران و کارمندان را به اعتصاب سراسری فرا می خواند

واما مهمترين نکته قابل تعمق اين کودتای بشدت دست راستی که چندان هم مورد توجه تفاسير رسمی ، حضور پررنگ ) ود اگر نگويم عامدانه به زير فرش جارو شده و مطلقا راجع بدان بحثی نمی ش(نيست يهودی عضو جامعه توله و جاسوس سرويس اطالعاتی انگلستان در موضع سخنگو و نماينده يک

!می باشد Ignaz Trebitsch-Lincoln " تربيچ لينکلن ايگناس "مطبوعاتی دولت کاپ بنام

Chao_Kung ( Lincoln ) Linconl in Montreal ١٩٠١ Ignaz Trebitsch Lincoln

بوده است ، با نامهای ديگری چون Abraham Schwarz" آبراهام شوارتز " لينکلن که نام اصليش Moses Pinkeles" موسی پينکلس " وIgnaz Thimoteus Trebitzsch" ايگناس تيموتی تربيچ "

زند يک خانواده ثروتمند يهودی در مجارستان می باشد ، در او که طبق معمول فر. نيز شناخته می شود سالگی ، در هامبورگ ظاهرا نه تنها مسيحی می شود بلکه با تحصيل علوم ١٩ و در سن ١٨٩٨سال

دينی لباس کشيشهای يک فرقه مذهبی را نيز بر تن کرده و با همين ظاهر مسيحی به محل ماموريت به انگلستان می آيد و ابتدا به کليسای انجيلی و متعاقب آن به يک ١٩٠٣در . بعديش در کانادا می رود

هم بسادگی به عضويت مجلس عوام ١٩١٠سال . می پيوندد Quäker" کوکر" فرقه مذهبی ديگر بنام ! ولت آلمان در ميانه جنگ اول به فعاليتهای نفتی در منطقه بالکان ولی اينبار در ارتباط با د! درمی آيد

. مشغول است و در اين رابطه هم از سوی انگلستان به جاسوسی متهم شده و به اياالت متحده فرار می کند در انگلستان به اتهام خيانت . در آنجا در نيويورک دستگير می شود و به انگلستان تحويل داده می شود

پس از پايان . ره سه سال حبس محکوم می گردد آنهم در زمان جنگ محاکمه می شود و به مجازات مسخزندانی بودن در انگلستان ، مامور همکاری با سبوتندورف شده و در سال ! جنگ هم با اين سرمايه

در اينجا او آنچنان در قالب يک آنتی سميت متعصب . به مونيخ رفته و به جامعه توله می پيوندد ١٩١٩ :فته نامه ديده بان خلق ، چنين می نويسد فرو می رود که يکبار در ه

" . چرا که او خود بدان متعلق بوده است ! يهود آشنا نيست نژادهيچکس بيش از او به گنديدگی "

٤٥

Page 46: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

اصال مهم نيست که عواقب اين تبليغات تا کجا " سرمايه متمرکز يهود " برای جنبش صهيونيستی و مهم اين است که هسته مرکزی وعامل اساسی . آلمان به خطر می اندازد موجوديت يهوديان عادی را در

اينگونه تبليغات مشمئز کننده نهايتا تثبيت و جا انداختن يک دروغ تاريخی مبنی بر اينکه يهوديان جهان نژادنه پيروان يک دين و آيين که وابستگان پراکنده يک قوم واحد ، يک ملت واحد و خالصه يک

ی به يهوديان اروپا که عمدتا دراين مقطع برای جنبش به هرقيمتاينرا بايد . واحدند ، می باشد به عبارت . صهيونيستی تره هم خرد نمی کنند و حاضر به بازگشت به سرزمين موعود نيستند ، قبوالنيد

مهم ولی آنست که اين . می آيد مهم نيست که بر سر يهوديان چه " آن سرمايه"و" اين جنبش"ديگر برای ملتی بی سرزمين که بی جهت در . يهوديان نهايتا بپذيرند که از يک نژادند و تکه های پراکنده يک ملتند شخصا قباله اش را بنام " يهوه" دنيا سرگردانند ، در حاليکه سرزمين واقعيشان يعنی ارض اسرائيل که

! آری . الی از سکنه در حسرت وصال دوباره شان له له می زند قوم برگزيده مهر کرده است ، خشک و خ . سرزمينی بدون ملت برای ملتی بدون سرزمين در انتظار است

اگر اين جا بيافتد آنگاه ديگرهيچ منع اخالقی و دينی برهيچ يهودی اينچنينی در هيچ کجای جهان ، در جهت شيدن لباس آخوند مسلمان و کشيش مسيحی و راهب بودايی ، با هدف نفوذ در اديان و ملتهای ديگر و پو

در " سرمايه متمرکز يهود" نابود کردن ساختارهای ايدئولوزيک و اخالقيشان و تثبيت حاکميت ابد مدت چرا که اگر اين دروغ رذيالنه جا بيافتد که يهوديان از يک نژاد . ميان ملل عالم ، برجای نخواهد ماند

صند ، بنابراين بسادگی پذيرفتنی است که ميتوان اسالم آورد و نام خود را مثال عسکراوالدی مسلمان خالمی توان مسيحی شده و با اتکاء به قدرت و سرمايه و امکانات . گذاشت ولی همچنان تبار يهودی داشت

ز ديگری طی کرد و نام خود را و ارتباطات تشکيالت فراماسونری ، مدارج ترقی را در واتيکان يکی پس اچرا که اگر مالک ، . با وجود آن تبار خود را هم حفظ کرد مثال ژان پل گذاشت و صرفا در عالم فرض

! خون و نژاد باشد ، ديگر اگر خودتان هم بخواهيد امکان تغيير خود را نخواهيد داشت

بنابراين در اين راستا اصال . هم يهودی هستيد يعنی حتی اگر کارل مارکس غير مذهبی هم باشيد باز تعجبی ندارد که تربيچ لينکلن ما هم چند سالی پس از مشرف شدن به دين مسيح و پوشيدن لباس روحانيت پروتستان و عضويت مجلس عوام و جاسوسی برای قيصر وعضويت در يک تشکل ضد يهود ،

...الی آخر ! بودا را بر تن کند و نامش را هم بگذارد چاو کونگ بعدا بودايی شده و لباس رهبانيت دين

هيتلر و اکارت هم که با موافقت سروان ! بهر تقدير، حاال هم او به يکباره سراز کودتای کاپ درآورده است ه اند ، روهم و برای بررسی زمينه های همکاری با دولت مستعجل کاپ و البته کمی دير به برلين رسيد

. در بدو ورود به بنای صدارت عظمای رايش با لينکلن روبرو می شوند که طرف مذاکره شان است

به همين دليل هم فراخوان به اعتصاب فريدريش ابرت . دولت کاپ را البته کسی جدی نگرفته است هفده مارس پايان . پيچد بسرعت فراگير می شود و در کمتراز يک هفته طومار دولت کودتا را درهم می

کاپ زيرفشار ژنرالها ، لودندورف و لوتويتس ، صبح آنروز کناره گرفته و به . کودتای پنج روزه است کاپ دو سال در تبعيد می ماند ولی . سوئد می گريزد و خود لوتويتس هم عصر همانروز استعفا می دهد

ژوئن ، براثر ١٢رده و در کمتر از دو ماه بعد هم در خود را تسليم دادگاه رايش ک١٩٢٢نهايتا در آپريل . سرطان در بازداشت می ميرد

و اما لينکلن هم که با شکست کودتا به وين گريخته است ، يکسال بعد از طريق بالکان به چين می رود و ز يک سفر پس ا! Wu Peifu" وو پايفو " در آنجا می شود مشاور نظامی يک فرمانروای چينی بنام

که ظاهرا بخاطر ديدار با پسرش که به اتهام قتل عمد در انتظار اعدام ١٩٢٥ديگر به انگلستان در سال در آنجا دوباره با يک فقره تغيير مذهب و تغيير نام ديگر . بوده انجام می گيرد ، دوباره به چين برميگردد

چاو " با نام جديد ! رود و می شود يهودی بودايی ، در قالب يک راهب بودايی فرو می ١٩٣١در سال با سری ازته تراشيده که بر روی آن دوازده ستاره به مثابه دوازده قبيله يهود ، . Chao Kung" کونگ

، به خدمت سازمان جاسوسی ژاپن در می آيد و به محل ١٩٣٢نهايتا در آغاز سال . خالکوبی کرده است ، در همان شهر و ظاهرا در ١٩٤٣ای اعزام می شود و تا زمان مرگش در اکتبر ماموريتش در شانگه

. خدمت سرويسهای جاسوسی ژاپن قرار دارد

کودتای دست راستی کامال رفع نشده ، خطر انقالب بخشهای تهديدهنوز که ، آنجاباز می گرديم به آلماندرهم کوبيده بود اينک راه که با موفقيت کودتای کاپ رااعتصاباتی. را فرا گرفته است بزرگی از آن کشور

. را برای امواج خروشان يک شورش وانقالب چپگرايانه بازکرده است

٤٦

Page 47: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

لينکلن در کنار پيشوا ـ نفر سمت راست با ريشتربيچ

از تحقق سوسياليسم وعده داده شده USPDا و هواداران نااميد حزب سوسيال دمکراتهای مستقل اعض

همه جا رابه کنترل خود درآورده اند KPDتوسط حزبشان ، همراه با نيروهای متشکل حزب کمونيستمهوری جدای از برلين ، در ساکسونی يک حکومت ج. هستند١٩١٩ / ١٩٢٠وبدنبال تکميل انقالبات ناتمام

مارس هم يک ارتش سرخ پنجاه هزار نفره کارگری که به ٢٠شوروی قدرت را در دست می گيرد و تاارگان حزب . تازگی شکل گرفته است ، بخش بزرگی از منطقه روهر را به تصرف خود در می آورد

د رانن مياهتزاز درآمدن پرچم سرخ بر فراز سر تمامی ملت آلما کمونيست در روهر، سخن از ضرورت بهو اينکه آلمان بايد به يک جمهوری شوروی ديگری تبديل شود تا در اتحاد با روسيه ، پايگاهی برای

.پيروزی انقالب جهانی و سوسياليسم در آينده گردد

يکبار ديگر آويختن به راست افراطی از ترس چپ انقالبی در دستور کار سوسيال دمکراسی حاکم قرار فرمانده ارتش ، Hans von Seeckt" هانس فون سيکت " دولت ابرت عاجزانه از ژنرال ! می گيرد

رايش که چند روز پيش ازاين بدليل خودداری از آتش گشودن بروی نيروهای مسلح کودتا استعفا داده بود ، از خطر عاجل سپاه آزادی ، به نجات جمهوری تقاضا می کند که بکار بازگشته و با بکار گرفتن دوباره

. سرنگونی بدست کارگران کمر بر بندد

، ارتش نوين رايش با حمايت نيروهای سپاه آزادی بويژه تيپ ارهارد به منطقه روهر ١٩٢٠سوم آپريل و نفر از نظامی٢٠٠ حداقل هزار نفر کشته از سرخها و .می ريزند و دوباره از کشته پشته می سازند

انبوهی جنايت و تجاوز افسار گسيخته ، بيالن آخرين شورش چپ بی برنامه و نا متحد شبه نظامی ودر برلين نيروی پليس در کنار نيروهای نظامی ، هواپيما را هم برای . کارگری در آلمان پس از جنگ است

. سرکوب انقالب بکار گرفته است

ان روز با کناره گيری از خدمت نظام به شهروندی مارس به مونيخ باز می گردد و در هم٣١هيتلر در ! غير نظامی تبديل می شود و اتاقی را کرايه می کند که صاحبخانه اش هم يک يهودی بنام ارالنگر است

. در پيشوای آينده آلمان احساس نمی توان کرد را انگار که هيچ حساسيتی نسبت به همزيستی با اين قومبدون ترديد ، اگر تالش کنيم تا خود را ! در اين مقطع اصال نژاد و قوميت آدمها نيست انگار که مسئله او

اندکی در فضای اجتماعی و بويژه سياسی ــ تشکيالتی و تبليغاتی درون حزبی هيتلر در آن مقطع زمانی . می توانسته باشد قرار دهيم ، کرايه نشينی در خانه يک يهودی برای او چندان مسئله پيش پا افتاده ای ن

درباره يهوديان اقدام واقعی به عمل " آنهم در شرايطی که همزمان در نشريه ارگان حزب می نوشتند آلمان را بايد بی اعتنا به خصلت ستمگرانه و بيرحمانه اقدامات مقتضی ، می بايد " و يا اينکه" بياوريد

" .از وجود يهوديان پاک کرد

نامه ديده بان خلق را در خدمت حزب حفظ کرده است با اينحال مترصد فرصتی است تا هيتلر با اينکه هفته با باال . اين فرصت بزودی حاصل می شود . آنرا از سبوتندورف خريده و به ارگان رسمی حزب بدل نمايد

در گرفتن اختالف ميان سبوتندورف با هيتلر که با جديت از نفوذ توله در حزب جلوگيری می کرد ،بديهی بود . ، نامبرده به بهانه مقروض بودن ، تصميم به فروش ديده بان خلق می گيرد ١٩٢٠دسامبر

که صاحب امتياز آينده ديگر هيچ تعهدی به تبليغ حزب نازی که تا آن مقطع همچنان از هفته نامه مذکور به . عنوان ارگان غير رسمی استفاده می کرد ، نمی توانست داشته باشد

دسامبر ، هيتلر که از تصميم سبوتندورف مطلع گرديده ، زنگ خانه دکارت را ١٧ساعت دو بامداد روز

اگر ديده بان خلق . بصدا در می آورد و تصميم خود مبنی بر خريدن نشريه را به اطالع شاعر می رساند . از دست برود و بويژه اگر بدست دشمن بيافتد ، کار حزب تمام خواهد بود

٤٧

Page 48: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

، يک تالش ناموفق را در رابطه با فروش ديده بان به ١٩٢٠سبوتندورف پيش از اين يکبار در نيمه سال اي "Centralverein deutscher Staatsbürger jüdischen Glaubens"يک تشکل يهودی بنام

ر در جريان آن نيز ، پشت سر گذاشته که البته هيتل" انجمن مرکزی شهروندان يهودی مذهب آلمان " جريان جمع آوری پول خريد نشريه و تامين کنندگان مالی آن ، خود يکی از نکات جالب . قرار داشته است

جريان شکل گيری و بدنبال آن قدرت گيری حزب نازی است که باز هم بداليل معلوم در تفاسير رسمی يا . مفيد و بدون رفتن به عمق ، گذشته می شود هيچ بدان پرداخته نمی شود و يا از کنار آن مختصر و

) هزار مارک ١٨٠بعبارتی ( مهمترين فرد تامين کننده بخش بزرگی از مبلغ يکصد و بيست هزار مارک

نفر بعدی . هم هست قيمت فروش نشريه ، خود ديتريش اکارت است که البته هنوز درعين حال عضو تولهاز امرای ارتش و فرمانده سپاه آزادی در Franz Ritter von Eppژنرال فرانتس ريتر فون اپ

بخش بزرگی از قروض ديده بان را . باوارياست که شصت هزار مارک کمکهای نظاميان را تقديم می کند ولی جالبترين تکه از کمکهای مالی را البته کمک مالی سی هزار مارکی . هم خود درکسلر قبول می کند

هديه غيرمستقيم جنبش صهيونيستی به همزادان ناسيونال . روف تشکيل می دهد تربيچ لينکلن مع ! سوسياليست خود در سرزمين آرياها

و بدينترتيب آدولف هيتلر با اين کمکهای مالی تعيين کننده ، نه تنها توطئه سبوتندورف درواگذاری ديده بان

ب را نيز از آن پس به يک سالح تبليغاتی بسيار به جبهه مقابل حزب نازی را نقش بر آب می کند بلکه حزاز سوی ديگر ، برآيند تقابل هيتلر . ضروری در هيئت ارگان رسمی ناسيونال سوسياليسم ، مجهز می کند

با سبوتندورف در کنار اختالفات درون جامعه توله ، زمينه های خلع يد از قدرتمندترين چهره ماسونی سبوتندورف ابتدا از مونيخ به فرايبورگ و بعد هم پس از مدت . فراهم می کند پسا جنگ در باواريا را

، يکبار ديگر به مونيخ باز ١٩٣٣با قدرت گرفتن حزب نازی در . کوتاهی به ترکيه نوين عقب می نشيند عه توله در ، با اشاره به سهم خود و جام" پيش از آنکه هيتلر بيايد " می گردد و با نوشتن کتابی بنام

پاگيری جنبش نازيسم و صعود آدولف هيتلر ، در صدد آن است که از خوان گسترده جنبش نازی ، سهمی به اما اينبار دشمنی پيشوا ديگر بسا ارتقاء يافته و از درگيريهای درونی فراماسونری ، اندک اندک ! يغما برد

. ی فراماسونری کشيده شده است به درگيری جدی ميان ناسيونال سوسياليسم و مافيای جهان

ازآلمان نازی اخراج و دوباره به ترکيه و اينباربه عنوان يک تبعيدی ١٩٣٤سبوتندورف دستگير و در سال گفته می شود که . از اين مقطع به بعد از سرنوشت او اطالع دقيقی در دست نيست . فرستاده می شود

جانگداز ناشی از تسليم آلمان ، ! گ جهانی دوم واز شدت غم واندوه سالها بعد بدنبال شکست آلمان در جن . ، در آبهای بسفر غرق می کند ١٩٤٥خود را در نهم ماه مه

سوسيال دمکراتهای مستقل . ، چپ آلمان هم يک تحول بسيار مهم را پشت سر می گذارد ١٩٢٠سال

در SPDش ابرت و حزب سوسيال دمکرات که از عملکرد بشدت ضدانقالبی فريدري USPDآلمان همکاری با سرمايه داران و زمينداران بزرگ در سرکوب شورشهای مارس و استفاده فرصت طلبانه از سپاه آزادی در کشتار کارگران ، منزجر شده اند ، با يک جهش کيفی در دور شدن از ابرت و حزبش ، در

. نزديک می شوند اواخر سال به حزب کمونيست و کمينترن

دسامبر ، ميهمان يک يهودی بلند پايه ، بنام ١٧ تا ١٢ در هاله در روزهای USPDکنگره پنج روزه " هارون آپفل باوم " ، با نام اصلیGrigori Jewsejewitsch Sinowjew" گريگوری زينوويف"

Aronowitsch Radomyslski-Apfelbaumونال سوم و نماينده لنين و در موضع رئيس انترناسي او آمده است که پروسه جذب و الحاق بخشهای راديکالتر نهصد هزار اعضای سوسيال دمکراسی. می باشد

اکثريت نمايندگان کنگره به پيوستن به بين الملل . مستقل آلمان به حزب کمونيست را سريعتر و ساده تر کند نفر رای ٢٣٦ نفر نمايندگان حاضر در کنگره ، ٣٩٣از . سوم و اتحاد با حزب کمونيست رای می دهند

مخالفان سالن کنگره را ترک می کنند و بازماندگان اکثرا در کنگره . رای منفی می دهند ١٥٦مثبت و VKPD دسامبر همانسال ، حزب کمونيست متحد آلمان ٧ تا ٤مشترک بعدی با حزب کمونيست در روزهای

سال بعد هم در کنگره هفتم ، لفظ متحد از جلوی نام حزب کمونيست برداشته . را پايه گذاری می کنند " پرولتاريای يهود" واضح و بديهی است که اين حزب نيز به تمام و کمال در کف با کفايت . می شود

.ضبط و ربط می شود

٤٨

Page 49: جنگ جهانی چهارم - بيژن نيابتی

، است که قبال شريک Paul Levi" پل لوی" رهبری حزب در اين مقطع به عهده يک يهودی بنام هم ، يک يهودی " رزا لوکزامبورگ" پيش از لوی و پس از قتل . زندگی رزا لوکزامبورگ بوده است

زامبورک بوده و قبال هم عضو ، که او هم شريک زندگی لوک Leo Jogiches" لئو يوگيشز " ديگر، بنام . بوده است ، رهبری حزب را به عهده داشته است " سوسيال دمکراسی پادشاهی لهستان و ليتوانی"

. دستگير و در زندان به قتل می رسد ١٩١٩ مارس ١٠لئو در

Grigori Sinowjew Paul Levi Leo Jogiches

، که در سخنان Otto Strasser" اتو اشستراسر . " در رای گيری هاله شرکت نمی کند يکنفر " الندزهوت "بر آلمان را می شنود ، پس از ترک هاله دردمندانه به " نوای چيرگی مسکو " زينوويف

هر دويشان سوسياليست هستند ولی . می رود Gregor Strasser" اشستراسر گريگور" پيش برادرش گريگور يک ارتش خصوصی دوهزار نفره به سبک سپاه آزادی ، با ! رويای يک سوسياليسم آلمانی در

در الندزهوت هيتلر همراه با ژنرال . آتشبار و پياده نظام و گروهانهای تيربار را هم در اختيار دارد گريگور همان " تلر می گويد هي. ند دورف ، به مالقات دو برادر می آيد تا آنان را جذب حزب نازی کلودن

يک افسر خطوط مقدم جبهه با مدال درجه يک صليب آهن ، يک . مردی بود که من می خواستم کسی که دريافته بود يهوديان ستون فقرات و " ناسيوناليست پرشور مخالف مارکسيسم و سرمايه داری و

.يشوا کار چندان دشواری نمی نمايد جذب اين دو برادر به حزب برای پ" . مغزمتفکر هر دو هستند

با وجود سرباز کردن اختالفات . ، اولين کنگره حزب نازی در مونيخ برگزار می شود ١٩٢١ ژانويه ٢٢هنوز زمان کنار زدن درکسلر . درون حزب ، هيتلر در اين کنگره تالشی برای گرفتن رهبری حزب نمی کند

اوايل تابستان . ت و می داند که اين بهانه دير يا زود دست خواهد داد او منتظر بهانه اس. فرا نرسيده است واحد حزب در برلين در تقابل با نزديکی هيتلر به محافظه کاران و راستگرايان راديکال در آن منطقه ،

ناه به اين کار قاعدتا گ. بدون اطالع او تصميم به اتحاد با گروهی از سوسياليستهای آکسبورگ می گيرند . اما هيتلر می دانست که اين حرکتی است در جهت کاستن از اقتدار او در تشکيالت . حساب نمی آمد

ژوئيه استعفای خود از حزب را اعال م ١١او بالفاصله دست به يک پاتک تکان دهنده می زند و در روز او . اطالع اعضا می رساند سه روز بعد هم يک اتمام حجت را خطاب به رهبری حزب ، به. می دارد

برای همه مسجل است که کار حزب بدون پيشوا . خواهان رياست کل حزب با اختيارات نامحدود می شود اما درکسلر چنان برآشفته و خشمگين است که . اوهشت روز به کميته رهبری فرصت می دهد . تمام است

ر يک نشست سری ، اکارت اورا متقاعد می کند که تن با اينحال در آخرين لحظه د. تن به سازش نمی دهد ژوئيه هم ٢٩بالفاصله با يک حکم رسمی قدرت مطلقه به هيتلر تفويض می شود و در . به سازش دهد

تنها و نفر به نفع او ٥٤٣ .ل می شود تشکي کنگره ای برای انتخاب هيتلر به رهبری مطلق العنان حزب . خورد خواهد از امروز تاريخ حزب نازی و به تبع آن آلمان ورق. می دهند يک نفر بر عليه او رای

١٣٨٧ اسفند ٣٠ پايان بخش نهم ،

٤٩


Top Related