ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/mahkame.doc  · web viewهمه از آثار...

64
ه ب ام ن د داون خ م ی خک ا دان درود و ت م ح ر د داون خر ب و)ص( مد ح م دان ان خ، $ ش ک ا ن و لام سر ب ما و دگان ن ب وکار ک ن ب دا خ د ان$ س ما$ ش م ه ر ع$ ش ای ق9 ا ل ن ل خ وادی ج ه ب ام ن= مهی ک ح م« مه ک ح م( » ی هلا ا را) ی له ا ده ن ن$ = س ن م د. ن$ = ش ا ن را ن9 ا در ل ی ا ون م ان ش دو دم م. دن د ن ن$ س ر ع$ ش روان وً ا ن سن ن ی ب ا د خ، ت ش ا و ن می ه م ه$ ت ع ا ن$ ش خ پ دن$ س ن9 ا ار ی ل] ن ا ون م ه ب ل ی ا ون م ر گ ن د ده$ س=. ش ا ی ل و لات کا$ اش= دهای عدن= م ه، ت$ = ش دا که ل ی ا رق ی غ ت$ = ش گد ن م = ود. م ن ی م ه ب ت ن ر یo = ن ی ا عه راج م = ردم، ک و ر گ ه چگه= ای لا ن و ادی ن= ر ن ی ا ر ع$ = ش را ل ق ن = رده ک د، ودن= ب چ] ی ه ا خ دی ق= ن ار ن9 ا ه م. ب ی ف ا ن= ب لاگ ن و ود = ج ر ع ا$ س= م ه عه راج م = ردم، ک و ا ن م= ال ک ت خ ع ن ا خ ن9 ا م ه ر = ج د ن چ لام ک ی ح ط= س ا ن اه، ون= ک ادی ق= تo ب ا ار وعات = ض و م =رح مط ده$ س= در ن ی ا ر ع$ = ش دا ن= ب ن ی =ردم. ا ک ن د$ س که ش د ه ب ن ی$ = س و ب دی ق= ن دم، ر که ل ص خا را ن9 ا درر ب ر ه ت لن د. ا ن= ن ن ب ی م ن م در چ ط= س ودم = ج و ا ن عه راج م ه ب ت ت ک در م س ر سی د در ت ن ر یo = ن ی ا و عات لا ط ا یام ص خ$ ش ن9 ا را هام، ت$ ش و ب و ار ر ه ه وب گ ی ح ش ا ن ار- رف ط ر ع ا$ س رم حی م ا ن ه ب- ران گ ن د ن ی ا د ق ن ال ن ق ت ش ا م. ی ک ی م ر ع$ ش) ف ل ا ای ق9 ا ل ن ل خ وادی ج مه ک ح م( ) ی له ا ه ب ت$ ش که ن م ی ب سا چ ه ت س چ ودم ب وری جo ن من ه و م ا$ س چ ه تس ن ودم ب ی ه ا ن ش ام$ س چ ه ب ه خظ ل رُ س ورد ج ه ب عه دف ل$ ن مها رده م م ب وا جرد ب و ب وات ج دم دن ر=$ ش خ م ری کی ده$ س مهی ک ح م ی له ار ب ا ن ده$ س دا خ ه، ت س$ ش ن ردم م ار رد م و ن ر ف ی رد ف ی رد$ ش ل ن ا ق م ادن ن ش وا که رن ج ه ت$ ش ا گد و سات چ ه ت ک ی م ه ب$ هاش ده ن ب ات ن ع طات خ ه ت ک ی م را ج« : یگه م ن ی ا مه ه چ ل د= ن کن ی م و ب و ت ه را ودی ج ی ب چ ک د ن کن ی م ه ب9 ا ادم ن ش ر ف که دم9 ا د ن$ س ن ا ن ی$ ش و ج ل د ار ن ک م ه م ج د ن$ س ن دلای م غ ه¯ ت ف ر گ رو اد$ س د ن کن ا ن ون ب ر کo ق ا ن ب د رو اد ن9 ا د ن کن ل ق ع دادم د رن ب ر=ّ ب د ن د ن کن ه ب که ن ب ا ای خ و ل ق ع کاه ’ر ب د! ن کن ن م ون ت ه ب د ق جلا ا$ ماس م ی ق گ ده رن ف ا ن ب لا ک ی ار ن م ی ق گ ن م که و ب و ب وا ه ه$ ش می ه م ی$ ش دا ی چت ه ب ه خظ ل ون ب ه ت$ س گ م ی$ ش اo د ن اّ ام ما$ ش ی ار ن رده ک ن د ن ت خ ا ن د ن سن$ ش ن و دای خ ی عل ج د ن ت خ سا

Upload: others

Post on 28-Feb-2020

1 views

Category:

Documents


0 download

TRANSCRIPT

Page 1: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

دانا حکیم خداوند نام بهخدا نیکوکار بندگان و ما بر سالم و پاکش، خاندان محمد)ص( و بر خداوند رحمت و درود

ش$نیده الهی( را االهی« )محکمه »محکمه ی ن$$ام به ج$$وادی خلیل آق$$ای ش$عر هم ش$ما ش$اید و روان شعر شنیدم. دیدم دوستان موبایل در آن را باشید. من هم همین و است، جذابی نسبتا

هم عدی$$ده ای اش$$کاالت اس$$ت. ولی ش$$ده دیگر موبایل به موب$$ایلی از آن ش$$دن پخش ب$$اعث زی$$ادی وبالگ های چه گر و کردم، مراجعه اینترنت به می نمود. من گذشت غیرقابل که داشت،

مراجعه هم ش$$اعر خ$$ود وبالگ نی$$افتم. به آن از نق$$دی جا هیچ بودن$$د، ک$$رده نقل را ش$$عر این مط$$رح موضوعات از انتقادی کوتاه، یا سطحی کالم چند جز هم آن جا تعجب کمال با و کردم، زیر در آن را حاصل که زدم، نق$$دی نوش$$تن به دست که شد نکردم. این پیدا شعر این در شده

اطالع$$ات و این$$ترنت در دسترسم در کتب به مراجعه با و خ$$ودم س$$طح در من می بینی$$د. البته این دیگ$$ران- به یا مح$$ترم ش$$اعر ط$$رف - از پاسخی گونه هر از و نوشته ام، را آن شخصی ام

می کنم. استقبال نقد

الهی( )محکمه جوادی خلیل آقای الف( شعربودم بسته چشامو همینجوریبودم خسته حسابی من که شب یه

برد خوابم مرده ها مثل دفعه یهخورد سر لحظه یه چشام سیاهیشده پا بر الهی محکمه یشده کبری محشر دیدم خواب تو

واستادن مقابلش ردیف ردیفزن و مرد از مردم نشسته، خدامی کنه خطاب عتاب بنده هاش بهمی کنه حساب و گذاشته چرتکه

می کنید کج بی خودی راهتونو می کنید لج همه این می گه: »چرابشید جم هم کنار دلخوشی بابشید آدم که فرستادم آیه

کنید آباد رو دنیا فکرتون باکنید شاد رو گرفته غم دالیکنید! پر کاه عقلو جای اینکه نهکنید تدبر برید دادم عقلگفتم باریکال نیافریدهگفتم ماشاال چقد بهتون مننذاشتم گشنه تون لحظه یه حتیداشتم همیشه هواتونو که منساختید جعلی خدای و نشستیدباختید نکرده بازی شما اماشد جدا ما آیه های و ما ازشد خدا خودش شما از کدوم هردروغی؟ مذهب و دین همه اینشلوغی؟ همه این و زمین جو یه

نمی پرستین!« گاوو نباشین خرپستین! خیلی شماها حقیقتافرستاد صلوات هی بلن بلنایستاد شد بلن جم]جمع[ یکی توی ازاجانب هم و شاکی خودی از همجانب به حق قیافه های اون از

1چیلی( و چرب اعجوبه های اون ازپیلی و پشم قیافه های اون ) از

نیست؟ همسرش پیش هیشکی چرا پسنیست؟ سرش روسری هیشکی گف: »چراپالسن؟« کجا غیرتی مردایلباسن؟ بد جوری این زنا چرازن! و مرد ندارن فرقی که این جانزن! حرف گف]گفت[ بتمرگ بهش خدانرفت تو 2اون گوش از خدا حرفنرفت رو از ولی شد کنف یارو

بشه! جیم یواشکی آهان! می خوادچشه؟ نمی دونم می چرخه چشاشجدا جماعت از شد یواش یواشخدا شلوغه سرش کمی یه دید

رفت و انداخت پایین رو سرش یهونفت بشکه ی شبیه شکمی باواستادن جلوش تا نستاد وا یاروایس]ایست[ دادن بهش تا چن قراوالبشید خوش کنید وصول ببرید گفکشید چک واسه شون آورد در فوری

زده! تک دیگه یکی برسم دیرزده لک حوریا برای دلممی شه دیر برم بذار خدا رو تومی شه دلگیر حوریه نرم 3اگر

نرم نشد کلون خیلی رشوه ی باگرم دمش حق حضرت قراولبستش جایی یه و برد کشون کشوندستش تو گرف رو یارو گوشایکردن بیمه اونو جهنم تویکردن ضمیمه رو حاجی رشوه ی

شاعر1 است. گذاشته قبلی اش بیت به جای را بیت این شعر، ویرایش در بعدانرفت«. تو گوشاش تو از خدا بوده: »حرف چنین مصرع این شعر، ویرایش از پیش2است. »اگه« بوده »اگر«، جای به شعر، ویرایش از پیش3

Page 2: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

می زد تلنگر اعصابا روی داشمی زد غر بلن بلن داش حاجیهحاجی کن نفس حبس هم خورده یهحاجی کن بس گف: »دیگه بهش خدانکن کل کل قده این بشین بگیرنکن معطل رو آدم همه اینمونده! دیگه کرات هنوز تازه،نخونده داریم نامه عالمه یه

بهشته؟ توی جات گفته تو به کیزشته کارای از پر تو نامه یمحاله بهشت؟ بری کنم ولتباحاله آدمای جای بهشت

می کردی سیا رو ما بنده هایمی کردی؟ ریا چقد که یادتهمی کشیدی! و الضالین وال چقدمی دیدی برت و دور نفر یه تا

رسوندی؟ کسی دست نون لقمه یهخوندی نوحه و روضه که همه این4کشکی س؟ کشکی هستی نظام نظمنیس؟ حواسمون ما می کردی خیال

زونکن!« تو ببین خودت برو می خواینوشتن بچه ها کردی کاری هربشینه نمی تونس درست بازماینه فهمید یارو وقتی خالصه،می رف در می آورد گیر فرصتی تامی رف سر دفه یه صبرش کاسه یتماشاییه خیلی شما جونجاییه عجب اینجا قیامته،

آوردن پیش رو همه کشون کشونآوردن کشیش کلی طرف یه ازکردن؟ چیکار مگه بیچاره هاکردن قطار که اینارو گفتم

همین هان می گن که االرض فی مفسداآلن من بهت می گم گف مأمورهکردن! جوشی رو خدا بی پدراکردن بهشت فروشی اینا که گفت

این ها! آوردن در رو خدا کفراین ها خوردن حسابی دین نام بهسوزوندن اونو آتیش توی زندهچزوندن اینا ژاندارکو بدجوری

کردن شیشه تو رو گالیله خونکردن پیشه خدایی زمین رویکن! اعتراف و بشین میگه بهتکن صاف کالتو بگی بهش اگه

بودن؟ کاره چی بگو: اینا شمابودن نظاره حال در همیشهنشستش گرفت گوشه ای یه و رفتدستش تو هم بطری یه اومد، خیام

جهنم بره باید آقا گفت: اینمحکم صدای با شد بلند حاجینکن جسارت معرفت اهل بهنکن دخالت تو گف بهش خداشاکی نه داره مدعی نه که اینهالکی؟ این خون به چرا بگوچاقو نه و کشیده عربده نههیاهو نه و کرده خاک و گرد نهخورده رفته خریده، عرق فقطبرده اونو مال نه این، مال نه

گذاشتم! شراب براش خودم اینجاداشتم هواشو خوبیه آدمواستادن شدن بلن نشسته هادادن خبردار ایست شنیدم یهو

زد صور تا چن و چارپایه روی رفاومد اونور از اسرافیل حضرتمیارن دوششون رو ها فرشتهمیارن روون تخت دارن دیدم

خدایا؟ چیه کارا این محشر توخدایا؟ کیه این که بودم موندهبود؟ چی اسمش لحظه، یه میگم، االنبود؟ کی تخت اون داخل می کنید فککرد اخترا المپارو این که همونکرد صدا توپ مثل دنیا تو که اون

دیگه ادیسون توماس بابا، بگیددیگه اون بود عالی کاراش همونکهانبیا پیش بهشت برو راس یهنیا پایین گف: »دیگه بهش خدا

برو بود اگر وسیله ای هر بهبرو زود توماس، نکن تلف 5رو وقتمفتی! و ببرند هوایی می گممی افتی وقت یه نری پل روی ازاینه؟ عدالت که: »مفهوم گفتبشینه نتونس ساکت حاجی باز

نبود ایمون و دین اهل بابا ایننبود مسلمون که 6ادیسون آخهخنجر نه و چیه می دونس شمر نهمنبر پای نه بود، رفته روضه نهرسونده« صب به رو شب میماش سیم بانخونده شب نماز هم رکعت یه

کشید دل ته از آهی یه خدارسید این جا به که یارو حرفایکرد نیگا نیگا حاجی این به کم یهکرد جابجا رو خودش حق حضرت

است. نظام« بوده و » نظم نظام«، »نظم جای به شعر، ویرایش از پیش4است. »وقتو« بوده رو«، »وقت جای به شعر، ویرایش از پیش5است. ادیسون« بوده »توماس ادیسون«، »آخه جای به شعر، ویرایش از پیش6

Page 3: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

ور این بیارم باید "سفیه" شواندر عاقل نگاه های اون ازفرمود: دوباره بنده هاش به خطاببود هم خسته خیلی خیلی این که با

هستید جونورایی عجب باباهستید کله خرایی عجب »شمابود 7روولورم بود اگر خنجربود هیتلرم آدولف بود اگه شمرکنه! گیر جا یه فقط سوزنش وکنه پیر خودشو آدم که حیفه

نبود ایمون و دین و نماز اهلنبود مسلمون من توماس می گید برفو زیر کله ی بیارید درحرفو؟ این می گید کجا از اوالساخته که چیزایی این دلیلشمشناخته شما از بهتر منو اون

کنید؟ خدمت خلق به نگفته امکنید عبادت 8گفتم درستهکرده قشنگ کلی هم رو دنیاکرده جنگ نه ساخته، بمب نه توماس

گذاشتم! کار آسمونا تو اونمنداشتم بیشتر که چراغ یه منکرد! من به کمک چقد نمی دونیدکرد روشن چراغ اتاق هر تو توماس

نبوده!« باغ تو بوده، اگرم یانبوده بی چراغ هیچکی دنیا توسوخت دلم براش کم یه چرا؟ دروغافروخت آتش حاجی برای خدا

باخته رسیده که این جا به اماساخته قصرا چه باورش تو طفلیباشه فرشته میاد بهش چقدباهاشه ایی هاله یه میاد یکیگوشم کنار آورد دهانشودوشم رو گذاش دست و رسید اومد

نیست! بد بپرسی نمی فهمی، وقتیسبزی ست قورمه پر کله ات که گفت: »توی ستحق تعال رفیق مترجمه،واالست مقام یک نشسته، اون که

بنده شه اعتماده شه مورد9نماینده شه که نیست خدا خودنیس شنیدنی گوشا این با صداشنیس دیدنی یلد" که "لم خدایمی بینید« خدا رو میزی اونورهمینید همه ش زمینیا شما

جهنم بری باید پاشو، که گفنم نم شه بلند می خواس همینجوریشدم! بیدار 10دفعه یک کشیدم دادشدم گرفتار منم دیدم وقتی

اصلی ب( نقد - عمل2 - ایم$ان1کن$د: بهش$تی را شخص تا باشد، هم با باید همیشه اصل دو اسالم دریکم.

دانس$$ته شدن بهشتی شرط الصالحات« را عملوا و »آمنوا بار70 حدود کریم قرآن صالح. درaاست( آمده ته نویس در آن آیه ی است؛)چند

شده اند: پیدا گروه دو تاریخ در نخواهد ض$$رری کند گن$$اه و باشد داش$$ته ایمان کسی اگر که بود این آنان اعتقاد که - کسانی1

شد(، خواهد رستگار باشد داشته ایمان اما باشد، نداشته عملی که است)کسی رستگار و کرد نبودند ارزش$$یقایل عمل ب$$رای و میدانستند اصل را ایمان »مرجئه« می نامیدند. آن ها را آنان و که نیست الزم ک$$رد. می گفتند الغا باید را دین به فعلی و عملی پایبن$$دی های که بودند معتقد و

و م$$ؤمن انس$$ان دل، در که همین بلکه کن$$د؛ مقید ف$$رایض و اعم$$ال انجام به را خود مسلمان بکن!(. مکتب می خ$$واهی چه باشد! هر پاک امروزی ها: دلت قول است)به کافی باشد، معتقد

نداش$$تند، پ$$روایی آش$$کار و نه$$ان در ب$$زرگ گناهان ارتکاب از که امویان برای مرجئه اعتقادی ص$$ادق)ع( فرمودهان$$د: ام$$ام مرجئ$$ه، اف$$راطی موضع برابر ب$$ود. در خ$$وبی م$$أوای و پناهگ$$اه وجود از حضرت که بداند.« وقتی عمل بدون و گفتار صرف را ایمان که کسی است »ملعون

می دهد توجه را مس$$لمان مادران و پدران کند، می خطر احساس اسالمی جوامع در تفکر این شما از زودتر مرجئه آنکه از پیش کنید، شتاب فرزندانتان به اهل بیت احادیث آموزش که: »در

؛94ص ،2ج کافی، فروع ؛47 ص ،6 ج سازند[«)کافی، منحرف را آنان ]و بروند آنها سراغ به،8 ج االحک$ام، تهذیب پیغم$$بر)ص( از جب$$یر بن س$عید از نقل به س$عید بن (. مغ$$یرة111ص امتند«. این یهودیان فرمود: »مرجئه که کرد روایت

چ$را است؛ شده تالش خود عملی و فعلی وظایف از اسالمی جوامع ساختن دور برای همیشه که دارد است: دوست عالقه مند عملی تقیدات از رهایی و بی قیدی آزادی، به انسان که واقع$$ا

می شود. « نوشتهRevolver» انگلیسی به که اسلحه، نوعی7است. »گفته ام« بوده »گفتم«، جای به شعر، ویرایش از پیش8نماینده شه«. نیس، خدا بوده: »خود چنین مصرع این شعر، ویرایش از پیش9است. دفه« بوده »یه دفعه«، »یک جای به شعر، ویرایش از پیش10

Page 4: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

زحم$$تی نکن$$د. هیچ ایج$$اد قی$$دی هیچ او ب$$رای ایم$$ان و اس$$الم این اما باشد، مسلمان و مؤمن مختلفی تفاوت های با تاریخ، همیشه در خواسته نیاورد. این وجود به رفتار و اعمال در او برای افراط دلیل به محرمات ، ترک و واجبات انجام در که هستند کسانی هم می شود. امروزه دیده

معتقدند می دهن$$د؛ نشان خود از فراوانی تساهل بهشت ، و شفاعت به گناهکاران امیدواری در بد عمل کف$اره می تواند باشد داش$ته وج$ود قل$بی امر این اگر و اس$ت قل$بی ام$ری ایمان که

روزگ$$ار از ش$$فاعت ، ک$$ردن تلقی گس$$ترده اندیش$$ه که می دهد نشان سنت اهل باشد. روایات الزوائد ک$$رد.)مجمع ای$$راد فکر این مروجان ضد بر تند خطبه ای خلیفه و شد، آغاز عمر خالفت

،2 ج المنثور، الدر تفسیر ؛23 ص ،1 ج حنبل ، بن احمد مسند ؛207 ص ،7 ج الفوائد، منبع و(.60 ص و فالح در اث$$ری را ایم$$ان و اس$$ت، ص$$الح عمل می گفتن$$د: اصل که شد پی$$دا دیگ$$ری - گروه2

رستگاری ب$$دون کسی اگر و دهیم، انج$$ام ص$$الح عمل تا بی$$اوریم ایم$$ان گفته اند نیست. اص$$ال و آی$$ات توسط هم، دین به انح$$رافی نگاه است! این رستگار دهد، انجام صالح عمل هم ایمان

از بیش$$تر و ش$$ده، بازتولید ما دوران در نگ$$اه اس$$ت. این ش$$ده اعالم م$$ردود بس$$یاری روایاتاست. کرده پیدا رواج عوام بین گذشته در که است خاکس$$تری چ$$ون ش$$دهاند ک$$افر خ$$دا به که کس$$انی اعم$$ال می گوید: »مثل قرآن ندارن$$د. آوردهاند دست به که را آنچه نگهداش$$تن بوزد: توان آن بر سخت بادی طوفانی روزی

(18 آیه ابراهیم، بیانتها.«)سوره گمراهی است این ش$ود نزدیک ب$$دان چ$ون و پن$$دارد آبش بیاب$$انی. تش$نه، در است سرابی چون کافران »اعمال

میرس$$د. * حس$$ابها به زود خدا بدهد. و تمام به را او جزای که یابد خود نزد را خدا و نیابد هیچ دیگر م$$وجی آن ف$$راز بر و پوشد فرو موجش که ژرف، دریایی در است تاریکی هایی همانند یا ب$$یرون خ$$ود دست اگر که س$$ان آن یکدیگر، فراز بر تاریکیهایی تیره، است ابری فرازش بر و

ف$$را ن$$وری هیچ باش$$د، نک$$رده روشن نوری هیچ به را راهش خدا که آن دید. و نتواند را آن آرد(40 و39 آیات نور، نیابد.«)سوره خویش راه

م$$ردمی زی$$را ک$$راهت، روی از چه کنید انف$اق رضا روی از چه نمیپ$$ذیرد، ش$ما از »بگ$$و: خ$$دا ایم$$ان پی$$امبرش و خدا به آنکه مگر نشده انفاق هایشان قبول مانع چیز هستید. * هیچ نافرمان

(53 آیه توبه، نیاوردهاند...«)سوره خدمات از حتی برخی نظر در و میکند خیره را چشم ها که بزرگی میفرماید: خدمات آیات این خی$$الی آن، عظمت و است پ$$وچ و هیچ نباشد ت$$وأم خ$$دا به ایمان با اگر است، بزرگتر هم انبیا

بی واقعیت س$رابی فریب$$ا، ظ$اهر همه با ک$$افران نیک سراب. اعم$$ال که همچنان نیست، بیش است. قرآن ایم$$ان ص$$الح، اعم$$ال پ$$ذیرش ش$$رط که است کرده تکیه مسئله این روی مکررا پیش کفر راه عمل کنن$$ده ش$$خص م$$دتی از بعد و زند سر ایم$$ان روی از عمل اگر است. حتی

میشود. بی اثر و نابود و حبط او عمل گیرد اگر »پس گفته و اس$ت، دانس$ته اس$الم دین فقط را خداوند قب$ول م$ورد دین ق$رآن همچ$$نین

روی اگر و ان$$د؛ یافته ه$$دایت آورن$$د، ایمان آورده اید]=اسالم[، ایمان بدان شما آن چه به آن ها ن$$یز ( « و137 آیه بق$$ره، ب$$ود)س$$وره خواهند حق با س$$تیز در آن ها که نیست شک برگردانن$$د،

به ]خ$$دا ش$$ود کافر خدا آیات به کس هر است... و اسالم آیین خدا ]پسندیده[ نزد دین »همانا هر »و ( و19 آیه عم$$ران، آل اس$$ت«)س$$وره الحساب سریع زیرا[ خداوند می رسد، او حساب

خواهد زیاندی$$دگان از آخ$$رت در و شد نخواهد پذیرفته او از کند اختیار اسالم جز دینی که کس اس$$ت، ف$$راوان زمینه این در هم ق$$رآن. اح$$ادیث دیگر آیات ( و85 آیه عمران، آل بود«)سوره

نیست. آنان ذکر به نیاز که کسی اگر البته تالش و س$$عی وج$$ود با و باش$$د، کوتاه حق آیین از دستش و باشد قاصر واقعا

این بود. توضیح نخواهد جهنمی و است معذور او بیابد، را آن باشد نتوانسته حق، دین مورد در. معاند مقصر، قاصر،دسته اند: سه کافران که

عقلی قاع$$ده ی طبق و اس$$ت، نش$$ده تمام آنان بر حجت که دادم: کسانی توضیح را انقاصر ق$$رآن، آیه ی حجت«( و اتم$$ام ب$$دون ک$$ردن عق$$اب بی$$ان: زش$$تی بال عق$$اب »قبح به )معروف

که نیس$$تیم چ$$نین می فرمای$$د: »ما نروند. قرآن جهنم به آن ها که می کند اقتضا خداوند عدالت(. 15کنیم«)إسراء/ عذاب را نشده[ بشر تمام حجت ]و رسول نفرستاده

می گوید: مورد این در مطهری شهید

Page 5: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

مان$$ده مکت$$وم او بر اسالم حقیقت عللی به و باشد تسلیم صفت دارای کسی » اگر اهل او نمیس$$ازد؛ مع$$ذب را او خداوند هرگز باش$$د، تقصیر بی باره این در او و باشد حجت که را کسی حکیم ک$$ریم خ$$دای که است مح$$ال است.... یعنی دوزخ از نجات

آش$کار بن$$دهای برای را حقیقتی متعال خدای ... تا کند عذاب است نشده تمام او بر(269 ص الهی، عدل کند.« )مطهری، عذاب را او که است زشت باشد نکرده

دیگر مس$$ایل یا تنبلی اثر بر ولی داش$$ته، را حق دین کردن پیدا امکان که است کسی مقصر آنگاه داشت. خداوند خواهد عذاب تقصیرش اندازه ی به او که بیابد؛ را آن تا نرفته آن دنبال به

و قص$$ور روی از نه ش$$ود خالف م$$رتکب کوت$$اهی و تقص$$یر روی از که میکند مع$$ذب را بشر مع$$ذب را آنها خداوند تقص$$یر، نه داشتهاند قصور شکل ها از شکلی به که دستنارسی. مردمی

. نمیسازد حق عم$$د- از روی از و علم، وج$$ود -با ب$$از ح$$ق، کردن پیدا وجود با که است کسی هم معاند

او که تابد، بر روی آنکه با »و می فرماید اف$$رادی چنین مورد در بود. قرآن خواهد جهنمی یقینا ببین کردند. پس انکار را آن تکبر و ظلم روی از داشت، االهی[ یقین آن]=آیات به دل هایشان

(14 آیه نمل، بود.« )سوره چگونه فسادگران فرجام خودخواهانه احساس$$ات خ$$اطر به باز می شناسد، و می کند درک را حقیقت این که با کسی اگر

حقیقت، به )عن$$اد( نس$$بت جح$$ود و س$$تیزه گری این ب$$ورزد، انک$$ار و نش$$ود تس$$لیم متکبرانه و فاسد و می کند ن$$ابود آفت باش$د( مانند ش$ده انج$$ام خ$وب نیت با ح$تی )که را خ$یرش اعمال

حکمت ، البالغه ]حقیقت[ ب$$ودن)نهج تس$$لیم یع$$نی »اسالم علی)ع( می فرماید می سازد. امام حقیقت مقابل در ش$$خص ع$$ادت یا ش$$خص تعصب ش$$خص، من$$افع که جایی در («: یعنی125 کن$$د. نظر ص$$رف است حقیقت جز چه هر از و کند حقیقت تس$$لیم را خود آدمی میگیرد، قرار

تس$$لیم ورزد، مخ$$الفت و کند مب$$ارزه حقیقت با خود شهرت و حیثیت حفظ خاطر به که کسیاست. گذشته اش خوب اعمال نابودی "حبط" و دالیل از یکی این و نیست،

و تعصب حق مقابل در او و ش$$ود، عرضه او بر حق که است آن از میآید انسان سر بر چه هر افرادی اما نکند؛ و کند جستجو و تحقیق میبایست که باشد شرایطی در الاقل یا و بورزد، عناد که میبرند سر به ش$$$رایطی در دیگر علل به یا و ادراک و فهم قص$$$ور واس$$$طه به و ذاتا که

و منک$$ران ردیف در آنها نمیرون$$د، ش$$مار به جس$$تجو و تحقیق در مقصر یا و منکر مص$$داقمیروند. شمار به11الله« المر »مرجون وbفکری« »مستضعفین از نیستند. آنها مخالفان

اختراع$$ات آن به منتهی که را خ$$ویش علمی پی ج$$ویی ادیس$$ون، مانند کسی ک$$نیم ف$$رض اگر اس$$ت، ب$$وده الله الی تقریبا خل$$ق، به احس$$ان منظ$$ورش و است داده انج$$ام خدا برای گردید قبیل از ص$$فاتی دارای او باش$$د. اگر داش$$ته پاداشی و اجر خ$$دا نزد نهایت در که نیست کافی گفته او به مثال اگر که به ط$$وری اس$$ت، میورزیده تعصب خویش عقاید به نسبت و بوده جحود آیا اس$$ت، م$$ادری و پ$$در دین یک اس$$ت، جغرافی$$ایی دین یک تو مس$$یح)ع( ب$$رای »دین میشد نمیرفت ب$$ار زیر او ندارد؟«، یا دارد وجود مسیح دین از تر کامل و بهتر دینی که کردی تحقیق

این در زی$$را اس$$ت؛ ه$$در او اعم$$ال تم$$ام البته نمیش$$د، هم جس$$تجو و تحقیق به حاضر حتی و انس$$ان میس$$ازد. عمل نابود را انسان کوشش تمام این و بوده، حقیقت با ستیزه گر او ، فرض آیه اب$$راهیم، تن$$دباد)س$$وره غ$$ارت مع$$رض در است خاکستری »همچون حالتی چنین با همراه

18.») اس$$ت. حقیقت و حق از دف$$اع در بی حسی و بی تفاوتی اعمال، آفت های آن از دیگر یکی حتی

باشد نمیتواند هم بی طرف باشد، نداشته استنکار و جحود حقیقت مقابل در باید تنها نه انسانکند. دفاع حق از باید و

کرده ان$د- چه خ$دمت بس$یار ما زن$دگی به -که کاش$فان و مخترعان سرنوشت این که مورد در در که کرده ان$$د، بی$$ان ص$$فحه دو-سه در را نظرگاه ش$$ان ش$$یرازی مک$$ارم آیت الله می ش$$ود،

آمد. خواهد پیوست ها قسمت

ه ألم$ر مرج$ون ءاخ$رون »و است آمده توبه سوره106 آیه در11 ه و علیهم، یت$وب إما و یع$ذبهم إما الل علیم الل یا و میکند مج$$ازات را آنها است(: یا خدا به محول شدهاند)کارشان خدا فرمان به واگذار دیگر حکیم: ... گروهی

است.« شایستهکار دانای خداوند باشند( و شایسته که طور )هر میبخشدشان ب$$دکاران. اسم و نیکوک$$اران می$$ان هس$$تند ب$$رزخی مانند حقیقت در که میکند، تطبیق مستضعفین وضع با آیه این

بدون خداوند میکند. یعنی رفتار علمش و حکمت مقتضای بر آنان باره در خدا اینکه بر دارند داللت حکیم و علیمنمود. خواهد رفتار آنها با حکمتش مقتضای به و خویش علم با بلکه نمیکند، رفتار آنها با حساب

Page 6: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

اجتم$$اعی بعد و ف$$ردی بعد به توجه در تفریط و اف$$راط ش$$د، پی$$دا که دیگ$$ری انح$$رافدوم. م$$ذمت کرده اند توجه بعد دو این از یکی به فقط که کس$$انی روای$$ات و آی$$ات است. در اسالم

هم کنار در دو این و شده اند، و فردی نماز)عبادت اقامه ی بار30 حدود قرآن در آمده اند. مثال فاص$له ب$ردن بین از و محروم$ان حق ادای و اجتم$اعی )عب$ادت12زک$ات دادن خ$دا( و به توجه

اند: رفته انحراف به زمینه این در گروه دو حال این با13شده اند. ذکر هم کنار طبقاتی( در و روزه و نم$$از و ک$$ردن، رع$$ایت را ش$$رعی ظ$$واهر در را اس$$الم همه ی م$$ردم از - ب$$رخی1

ک$$امال اس$$الم اجتم$$اعی بعد به و می بینن$$د، ریش گذاش$$تن مانند ظ$$اهری نموده$$ای و اعتکاف، گرفته ق$$رار نقد م$$ورد به خ$$وبی اس$$الم ن$$وع االهی« این »محکمه ی ش$$عر ان$$د. در بی توجه

در رس$ون$$$دی؟(. خداوند کسی دست نون لقمه خون$دی/یه نوح$$ه و روضه که همه است)این ، بچرخانید غ$$رب و ش$$رق به را خ$$ود روی که نیست این به فقط »نیکوک$$اری می فرماید قرآن داشته ایمان انبیا و الهی کتاب و فرشتگان و آخرت روز و خدا به که است کسی نیکوکار بلکه درخواست و مان$$دگان درراه و یتیم$$ان و نزدیک$$ان به را م$$الش خ$$دا دوس$$تی راه در و باشد

کس ش$$ده: »هر وارد معروف حدیث ( در177 آیه بقره، کند.«)سوره انفاق بردگان و کنندگان »مس$$لمان نیس$$ت.« و مس$لمان باش$د، نداشته مسلمین امور به اهتمام که حالی در کند صبح

»تنها میخ$$وانیم دیگر ح$$دیث باش$$ند«. در امان در دستش و زبان از مسلمانان که است کسی از که باشد ع$$ادتی عب$$ادت این است ممکن زی$$را ، ننگرید اف$$راد ط$$والنی س$$جود و رک$$وع به

- قض$$یه این طرف کنید«. در دقت آنها امانت داری و راستگویی به لکن و شود، ناراحت ترکشنمی دهم. بیشتری مطلب- توضیح وضوح جهت از انس$$ان ها به خ$$دمت و اس$$الم اجتماعی بعد شده اند- تنها بیشتر امروزه -که مردم از - برخی2 تنها را ندارن$$د. عب$$ادت ت$$وجهی اس$الم انسان سازی و فردی بعد به و می دانند، ارزش دارای را

من$$بر بخ$$ور، »می که معتقدند و نیست«، خلق خدمت به جز »عبادت می دانند مردم به خدمت آزار پی در »مباش مکن!« یا مردم آزاری و باش میخانه / ساکن زن خرقه اندر آتش بسوزان،

نیست!« گناهی این از غیر ما طریقت در / که کن خواهی هرچه و کنن$$د؛ نفی را زهد ارزش کنن$$د؛ نفی را عب$$ادت ارزش میخواهند س$$خن این گفتن با ع$$دهای

ب$$رای اس$$الم در که را ب$$زرگی و ع$$الی ارزش ه$$ای همه این کنن$$د؛ نفی را جه$$اد و علم ارزش م$$ردم آن و دارد وج$$ود بدی یک دنیا در فقط اینها نظر کنند. از نفی یکدفعه دارد، وجود انساناست. مردم به احسان آن و دارد وجود خوبی یک و است آزاری

مهم بس$$یار هم دیگر عب$$ادات و اس$$ت، عب$$ادات از یکی خلق به خ$$دمت که دانست باید اوال از را او ب$$از کن$$د، بس$$یار خلق به خ$$دمت هرچند باش$د، رویگ$$ردان آن ها از کسی اگر و اس$$ت،

اف$$$راد از را[ فقط خ$$$یر ]اعم$$$ال المتقین: خ$$$دا من الله یتقبل »انما که نمی رهان$$$د؛ جهنم وع$ده ی گناه$ان از ب$رخی ب$رای ق$رآن . در14(27 آیه مائ$ده، متقی)ب$اتقوا( می پ$ذیرد«)س$وره

آتش گفتن$$د: هرگز »و است آم$$ده ق$$رآن اس$$ت. در ش$$ده داده االهی دردن$$اک و عظیم ع$$ذاب هرگز خداوند -که گرفتهای$$د؟ خ$$دا نزد پیمانی رسید. بگو: آیا نخواهد ما به روزی چند جز دوزخ

آری*نداری$$د؟! علم آن به که میدهید نس$$بت خدا به چیزی اینکه نمیورزد- یا تخلف پیمانش از و آتش$$ند اهل آنها کن$$د، احاطه را آن ها گناهش$$ان و ش$$وند، زشت ک$$اری م$$رتکب که کس$$انی(81 و80 آیات بقره، بود.«)سوره خواهند آن در جاودانه

آمده خدا راه در مستحب انفاق و صدقه معنای به زکات موارد بسیاری در قرآن در12 س$وره های در اس$ت. مثال زک$ات که آن، مص$$طلح معن$ای -به زک$ات آی$ات، آن ن$زول زمان در که حالی در است، زکات« آمده »ایتای مکی

بود. نشده واجب است- هنوز واجب زک$$ات( توجه و )نم$$از اجتم$$اعی و ف$$ردی عب$$ادت دو هر به که می داند دی$$نی را راست و درست دین خداوند13

او ب$$رای را خ$$ود دین که ح$$الی در بپرس$$تند را خ$$دا اینکه جز ب$$ود نش$$ده داده دس$$توری آنها به »...و باشد داشته و مس$$تقیم آیین است این و بپردازن$$د؛ را زک$$ات و دارند برپا را نم$$از و بازگردند، توحید به شرک از و کنند خالص

نش$$انه اش که می داند مس$$لمانان سرپرست و ولی را کسی والیت آیه ی در («. همچ$$نین5 آیه بین$$ه، پایدار)سوره مؤمن$$انی و او رسول و خداست شما ولی که نیست این می دهد": » جز زکات نماز، رکوع حال "در که باشد این انس$$ان های نش$$انه ی («. همچ$$نین55 آیه مائ$$ده، میکنند.)س$$وره انفاق رکوعند در که همچنان و میخوانند نماز که

و خ$$دا ی$$اد از را آن$$ان معاملهای نه و تج$$ارت نه که می دان$$د: »...کس$$انی این را هدایت ش$$ده و ب$$اعظمت بس$$یار(«.37 آیه نور، نمیکند)سوره غافل زکات ادای و نماز برپاداشتن

حج به مثال فقط و دهن$$د، انج$ام ب$دی ای و فسق هر می کنند گمان که است کسانی به جواب همچنین آیه، این14 را آن ها گناه$$ان همه ی خ$$دا بخوانن$$د، را دعا فالن یا بریزن$$د، اش$$کی حسین امام سوگواری در یا و بروند، کربال یا

پذیرفت«. خواهد تقواپیشگان از تنها »خدا آن که از غافل اعمال؛ آن بسیار ثواب به توجه با بخشید، خواهد

Page 7: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

ب$$دون خلق ب$$رای خلق به خ$$دمت و باش$د، باید خ$$الق رض$$ای و خ$$دا برای خلق به خدمت ثانیا چنین فرزندش به خویش اخالقی وصیتنامه در خمینی است. امام شرک از نوعی خدا به توجه

به خ$$دمت ص$$ورت در و حق به »خ$$دمت که انس$$انی مس$$ئولیت ب$$ار زیر می گوی$$د: پس$$رم! ازمکن. خالی شانی خلق« است،

زم$$انش اهل میان در کاظم)ع( که امام دو- نمود. مانند -هر خلق به خدمت و رب، عبادت باید ش$ده: ب$$ود. روایت بزرگوارترین ش$ان و باس$خاوت ترین ح$ال عین در و فقیه ت$$رین و عاب$$دترین

مش$$غول س$$پس می ک$$رد، وصل ص$$بح نم$$از به و می آورد جا به را شب نافله های همه حضرت برنمی داشت س$$جده از سر و می افتاد، سجده حال به خدا برای و بدمد صبح تا می شد تعقیب

می کرد گریه خدا خشیت از می کرد. همواره دعا بسیار گردد. حضرت نزدیک زوال به آفتاب تا و بیت اهل به بزرگ$$وار آن این ه$$ا، کن$$ار می شد. در تر دیدگانش اشک از محاسنش که جایی تا

و تفقد شب تاریکی در مدینه تهیدستان از همواره و کرد می رسیدگی بیشتر همه از اقوامش دستش$$ان به و می ب$$رد آن$$ان ب$$رای خرما و آرد و دین$$ار و درهم از می نم$$ود: زن$$بیلی دلج$$ویی

است؟! ناحیه ای چه از عنایت و لطف این دانستند نمی آنان و می رساند نیس$$ت« منظ$$ور دلق و س$$جاده و تس$$بیح نیست/به خلق خدمت به جز »عبادت بیت در سعدی پهن س$جاده و تس$بیح فقط کارش$ان که است متص$وفه از ع$ده آن او منظ$$ور و دارد دیگ$ری

. نمیشود سرشان چیزی خیرخواهانه کارهای از اساسا و است پوشیدن درویشی دلق و کردن به خ$$دمت از که است درویش ه$$ایی آن به خطابش ، است درویش یک خودش اینکه با سعدی

خ$$دمت جز به میگوی$$د: "عب$$ادت آم$$یزی مبالغه لس$$ان یک با اول . منتها نمیفهمند چ$$یزی خلق". نیست خلق

می توانید بیشتر، توضیح می گذریم. برای آن ها از که دارد، وجود این جا در هم دیگری بحث های را است کامل توض$$یحات با و مورد همین در که مطهری الهی« شهید »عدل کتاب از قسمتی

ببینید. پیوست ها قسمت در

ف$$اعلی. و شود: فعلی بررسی می تواند جهت دو از عمل هر می دانیم، که همان طور#سوم. خوب است ممکن هم شخص نیت و )فعلی(، باشد بد یا خوب می تواند بیرون در عمل یک اوال

...(. یا )ریاکارانه بد باشد)مخلصانه( یا نک$$وهش یا ستایش را آن و میکند، قضاوت آن درباره تاریخ و میشود ثبت تاریخ دفتر در آن چه

س$$تایش را عملی چ$$نین و میخواهد م$$ؤثر و ب$$زرگ عمل اس$$ت. ت$$اریخ فعلی قس$$مت مینماید، پش$$ت نیت و اندیشه است، کار( مربوط فاعل)کننده ی به که عمل ملکوتی جنبه ی ولی میکند؛ خواس$$ته عامل و است ش$$ده عمل آن م$$وجب که روحی و نفس$$انی اس$$ت: انگیزهه$$ای عملبرسد. انگیزهها و هدفها آن به عمل دادن قرار وسیله با و عمل واسطه به است آرامی، به س$$جود و )رک$$وع ظاهری شرایط همه ی رعایت با می خوانند نماز نفر دو کنید فرض ریا روی از دیگ$$ری و می خواند، خدا برای آن ها از یکی است ...(. ممکن درست، حروف تلفظ

س$$اخته آن را خ$$دا ب$$رای یکی بس$$ازد، مدرس$$ه ای یک هر نفر دو است ممکن نفاق. همچ$$نین و هر اجتم$$اع و هواپرستی. ت$$اریخ و خودخواهی روی از و ریاکاری و تظاهر برای دیگری و باشد،

برای که کسی ندارد. ولی کاری نیت ها به و می داند، خلق حال به نافع و مفید را کارها این دو به ک$$رده، خ$$دمت اجتم$$اع به چند هر س$$اخته، را مدرس$$ه ای خودنم$$ایی و م$$ادی منفعت جلب

است. نکرده خدمتی آخرتش و روحش و خودش کارها ک$$ه: » همانا است رس$$یده س$$نی و ش$$یعه می$$ان مت$$واتر روایت اعظم)ص( در پی$$امبر از

ب$$دون عملی هیچ است؛ کرده قصد را آن که است همان کس هر برای نیت هاست؛ به وابسته : »همانا است مدین$$ه- آم$$ده به هج$$رت از -پس ح$$دیثی در نیس$$ت«. همچ$$نین پذیرفته نیت

است داده ق$$رار هدف و کرده قصد که است همان انسان برای است؛ نیت به وابسته اعمال، و اس$$ت؛ رسول و خدا سوی به هجرتش است، کرده هجرت رسول و خدا خاطر به کس . هر ک$$رده هج$$رت آورد چنگ به که ث$$روتی خاطر به یا و کند ازدواج او با که زنی خاطر به کس هر

ب$$رای را می فرمای$$د: »کارت$$ان )ع( هم صادق بود«. امام خواهد همان سوی به هجرتش است و ( اس$$ت؛ خ$$دا ) بس$$وی خدا برای است، خدا برای چه هر زیرا مردم؛ برای نه دهید قرار خدانمیرود.« باال خدا بسوی است، مردم برای چه هر

Page 8: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

آن ها به می کنن$$د، کمک فق$$را به می گوی$$د: »]وق$$تی ک$$ریم ق$$رآن که باشد آن چن$$ان باید ک$$ار توقع ش$$ما از تش$$کری یا پ$$اداش و میک$$نیم انف$$اق ش$$ما به خ$$دا خ$$اطر به فقط می گوین$$د:[ ما

(«9 آیه انسان، نداریم)سوره ی متف$اوت خداش$ناس موحد ف$رد با روحی اش س$لوک نباشد، خداشناس و خداپرست کسی اگر

ق$$رآن نمی ش$$ود. اینکه انجام خدایی نیت با و ندارد، فاعلی حسن کارهایش اول است. شخص (،39 آیه نور، است)سوره بی حقیقت« دانسته و پوچ سرابی »همچون را کافران اعمال کریم

ه$$دف های ب$$رای چ$$ون ولی دارد؛ فریبن$$ده و آراسته ظاهری آنان اعمال که است جهت این از قی$$امت به معتقد کسی ندارد. اگر ملکوتی چهره ی خدا، برای نه شده انجام فردی مادی پست راه از که داش$$ت. عملی نخواهد ملک$$وتی وجهه او عمل باش$$د، نداش$$ته خ$$دا به توجه و نباشد

به$$ره ی دارای و نمیرس$$د، ملک$$وت به نکن$$د، پی$$دا ص$$فا و نورانیت ایمان و عقیده راه از و نیتبود. نخواهد آخرتی به کسی است ممکن اس$$ت. چگونه انس$$ان معن$$وی س$$یر ه$$دف و نه$$ایت دو ، جهنم و بهشت آن به آنگ$$اه و کند ح$$رکت مقصد آن ضد مقص$$دی س$$وی به یا و نکند ح$$رکت مقص$$دی س$$وی داش$$ته انتظ$$ار و کند ح$$رکت غرب سوی به تهران از کسی که است این برسد؟! مانند مقصدبرسد! مشهد به باشد آن$$ان به بخواهیم که مقدار آن باشد، نقد دنیای ]فقط[ طالب کس : »هر میفرماید کریم قرآن

آن وارد ش$$ده ران$$ده و نکوهیده که دادهایم قرار را جهنم وی برای سپس میدهیم، بخواهیم که آنان کوشش پس دهد، انجام را آن شایسته کوشش و باشد آخرت خواهان کس هر و میگردد؛

س$طح کسی اگر . یع$نی15(«19 و18 آیات اسراء، گرفت)سوره ی خواهد قرار قدردانی مورد ه$$دف به که است مح$$ال باش$$د، نداش$$ته دنیا از تر ع$$الی ه$$دفی و نباشد باالتر دنیا از فکرش

ه$$دف هم$$ان از که میکند ایج$$اب ما خ$$دایی و ما ک$$رم و لطف ولی گ$$ردد، نائل اخ$$روی عالی و مکتش$$$فین از ع$$$ده آن ب$$$دهیم. پس بهرهای قس$$$مت او به است آن خواه$$$ان که دنی$$$ایی

آنها عملی انگیزهه$$ای طبعا و هستند خدا منکر و مادی که بشریت به خدمتگزاران و مخترعینشد. مشخص وضعشان گذشت که سخنانی از نمیرود، فراتر مادیات حدود از

عملش باش$$د، انس$$انیت انگ$$یزه اش بلکه نباش$$د، خ$$دا ک$$اری ب$$رای انگ$$یزه اش کسی اگر البته یا و ش$$د، خواهد عذابش تخفیف باعث این ولی است، متفاوت بسیار خدا برای عمل با هرچندداشت. خواهد بر او از را عذاباست: معتقد مطهری شهید

چشم هیچ ب$$دون را دیگر انس$$ان های به نیکی که شوند یافت افرادی اگر من نظر »به چه$$ره که نکنند خ$$دمت جهت آن از خ$$ود وجدان عمق در حتی و دهند، انجام انتظاری

سرنوش$$تی چ$$نین روزی اینکه از ت$$رس )یع$$نی میبینند محرومین وجود آیینه در را خود آنها در خ$دمت و احس$$ان انگ$یزه ط$وری بلکه نباش$د، آنها مح$$رک عامل باشند داشته ک$$ار از هم نفر یک ح$$تی و نمیشود آنها عاید سودی گونه هیچ بدانند اگر که باشد قوی ک$$ار آن هم ب$$از گفت نخواهد " هم الله " ب$$ارک یک آنها به اح$$دی و نمیگ$$ردد آگاه آنها وضع دی$$دن از که درونی ای آزار و قل$$بی ت$$أثر آن این که برای میدهند( ]و انجام را خیر

و می کن$$د[، کمک فقیر آن به که نباشد بخشد التیام را می شود ایجاد فقیر آن اسف باز ن$$وری انس$$ان ها این ضمیر عمق در گفت باید نباشند، هم آن امثال و عادت تأثیر تحت

اق$$رار ض$$میر عمق در کنن$$د، انکار زبان به اینکه فرض به و هست؛ خداوند معرفت از به را آن که است ]ام$$ر[ موه$$ومی یک انک$$ار االم$$ر، نفس و واقع در دارند. انکارش$ان

بازگشت جای به را آن که است دیگری موهوم یک انکار یا و کردهاند، تصور خدا جایواقعی. معاد و خدا انکار نه کردهاند، تصور قیامت و خدا به

هیچ ب$$دون است، احسان و عدل و خیر که جهت آن از احسان و عدل و خیر به عالقه از ]زیب$$ای االطالق علی جمیل ذات محبت و عالقه از است نش$$انهای دیگر، چیز شائبه

کس$$ان اینگونه که نیست بعید البته زیبا[؛ بی نهایت و جهت هر و واقع$$ا زم$$ره در عمال اعلم الله میش$$وند. و ش$$مرده منکر زب$$انی نظر از چند هر نگردن$$د، محش$$ور کفر اهل

(285 ص الهی، عدل .«)مطهری،

ص$الح)کوشش عمل با هم$راه ب$ودن( را آخرت ایمان)خواهان هم، آیه این در می کنید، مشاهده که طور همان15می داند. شدن بهشتی کردن( باعث شایسته

Page 9: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

نتیجه گیری: و خالصهو اند، مرتبه یک در سعادت اهل دارد: نه مراتبی و درجات شقاوت و سعادت از یک هر

ب$$رای »درجات« و عنوان به بهشت اهل برای ها، تفاوت و مراتب شقاوت. این اهل نهمی شود. »درکات« تعبیر عنوان به جهنم اهل

جهنم اهل همه که همچن$$ان برون$$د، بهشت به اول از بهشت اهل همه که نیست چ$$نین که می روند بهشت به آنگ$$اه بهشتیان از نمی مانند. بسیاری باقی جهنم در همیشه برای

و مس$$لمان نفر کنن$$د. یک تحمل آخ$$رت یا ب$$رزخ در ع$$ذاب از سختی بسیار دوران های که بداند باید ش$$یعه دنیا در ناخواس$$ته خ$$دای اگر ب$$برد، خ$$ود با س$$المی ایم$$ان فرض$$ا

خی$$انت الهی عملی برنامه به و بشود ها جنایت و ها ظلم و فجورها و ها فسق مرتکب و ب$$رزخ در ط$$والنی ع$$ذاب های مس$$تحق و دارد پیش در را س$$ختی بسیار مراحل کند،

و دارد، باالتری خطر گناهان از بعضی و بود؛ خواهد قیامت آتش در خلود موجب احیانااست.

به رفتن ب$$اال منظ$$ور به را عملی هیچ طبعا ندارن$$د، ایم$$ان آخ$$رت و خ$$دا به که افرادی دهند، نمی انجام منظور این به چون و نمی دهند؛ انجام خدا سوی س$$لوکی و سیر قهرا

نمی گ$$یرد. پس ص$$ورت آخ$$رت عالم و خدا سوی به آنان از و خ$$دا س$$وی به آنها طبع$$ا آن س$$وی به که مقص$$دی به نمی رس$$ند. یع$$نی بهشت به و نمی روند ب$$اال خ$$دا ملک$$وت

نمی رسند. نرفته اند، که آن حکم به نرفته اند،می انج$$ام خ$$دا به تق$$رب انگ$$یزه با اعم$$الی و دارند ایم$$ان آخرت و خدا به که افرادی

اس$$تحقاق و است الهی درگ$$اه مقبول آنان عمل دارند، نیت خلوص خود کار در و دهندنه. یا باشند مسلمان آنکه از اعم می یابند، بهشت و پاداش

انج$$ام خ$$دا به تق$$رب قصد به خیر عمل و دارند، ایمان آخرت و خدا که غیرمسلمانانی اند، بی بهره اسالم نعمت از که این موجب به می دهند، این از استفاده مزایای از طبعا

برنامه با که است مقب$$ول اندازه آن آن ها، خیر اعمال می مانند. از محروم الهی برنامه عب$$ادات خ$دا. اما خلق به خ$دمت ها و ها احسان انواع مانند است، منطبق اسالم الهی

دست از که محرومیت ها سلس$$له یک و است ن$$امقبول طبعا ن$$دارد، اساسی که جعلیگردد. می ها آن حال شامل شود می کامل برنامه به نارسی

و ندارند، ایمان قیامت و خدا به که افرادی خیر اعمال قائلن$$د، ش$ریک خ$$دا برای احیانا و تخفیف موجب بود. خواهد آنها عذاب رفع احیانا

داش$$ته حسن جهت دو از که میگ$$ردد محسوب صالح و خیر آنگاه عمل، اسالم، نظر از . فاعلی جهت و فعلی باشد: جهت

سلس$$له یک مس$$لمان، غ$$یر از یا شود صادر مسلمان از آنکه از اعم مقبول، خیر عمل آن همه رأس نمای$$$د. در فاسد را آن و ش$$$ود ع$$$ارض بعد است ممکن که دارد آفت ها به ف$$راوانی خ$$یر اعم$$ال مسلمان غیر افرادی اگر است. بنابراین عناد و جحود آفت ها،

و تعصب گردد عرضه آنها بر اسالم حقایق که وقتی اما دهند، انجام خدا به تقرب قصد ه$$در و حبط خیر اعمال آن تمام بگذارند، کنار را حقیقت جویی و انصاف و بورزند عناد

(«.18 آیه ابراهیم، تندباد)سوره غارت معرض در است خاکستری »همچون استبه ن$$اظر نیس$$ت، مقبول امامت یا نبوت منکران اعمال میکند داللت که روایاتی و آیات

ص$$رفا که انکاره$$ایی اما باش$$د؛ تعصب و لج$$اج و عن$$اد روی از انکارها آن که است آن و آی$$ات نظر مورد تقصیر، نه است قصور هم اعتراف عدم منشأ و است اعتراف عدم

»مرج$$ون و فک$$ری مستض$$عف ک$$ریم، ق$$رآن نظر از منک$$ران گونه نیست. این روایاتمیروند. شمار الله« به المر

مردمی اکثریت ، المتألهین صدر و بوعلی قبیل از اسالم حکماء نظر به12. خداشناس اگر اشخاصی چنین ، مقصر نه قاصرند ندارند اعتراف حقیقت به که

خدا اگر - و رفت نخواهند هم بهشت به چند - هر بود نخواهند معذب نباشند الله الی قربة خالص عملی و باشند داشته اعتقاد معاد به و باشند شناس به کسانی . تنها گرفت خواهند را خویش عمل نیک پاداش دهند انجام

. قاصر نه باشند مقصر که میشوند کشیده شقاوت

Page 10: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

شعر: در شده مطرح مورد دو مصداقی ج( بررسیبپردازم: باره این در مصداقی بحث به می خواهم حال، خیام:یکم.نشستش گرف یی گوش$$ه یه و رفت/دستش ت$$و ام بطری یه اومد خیام

جهن$$$م ب$$ره ب$اید آق$$$ا : ای$ن گف/محکم ص$دای با شد ب$لن ح$$$$اجینک$$$ن جسارت معرفت اه$ل ب$$$$ه/نک$$ن دخ$الت ت$$$و گف بهش خدا

شاک$ی ن$$$ه داره مدعی نه ک$$$ه این/هالک$$$ی این خون ب$$$ه چرا بگ$$$$وچاق$$$$و ن$$$ه و کشیده عربده ن$$$$ه/هیاه$و ن$ه و ک$$رده خاک و گ$رد ن$$هخورده رفت$$$ه خ$$$$ریده ع$$$رق فقط/برده اون$و مال ن$$$$ه این مال ن$$$هگذاشت$م شراب براش خ$$$$ودم اینجا/داشت$$$$م ه$$$$$$$واشو خوبی$ه آدمنظر: و نقد

ع$$امه ی دی$$دگاه که آورده ام، مش$$روح به مطل$$بی ش$$عرهایش، و خیام، عمر حکیم مورد ( در1 می ب$$رد. س$ؤال زیر بزرگ$$ان، توسط ش$ده انجام تحقیقات از استفاده با او، به نسبت را مردم

قس$$مت در آن را می خواس$$تم ابت$$دا و اس$$ت، ط$$والنی ان$$دکی م$$ورد این در توض$$یح هرچند ب$$دون اصلی توضیح که آن جا از ولی بیاورم، کوتاهی توضیح فقط این جا و دهم قرار پیوست هاکنم: ذکر همین جا را مطلب همه ی دادم ترجیح نبود، ممکن آن مقدمات به پرداختن

) هج$$ری439 س$$ال در خیامی)خی$$ام( نیش$$ابوری ابراهیم بن عمر ابوالفتح، الدین غیاث حکیم و پ$$رداخت علم آم$$وختن به خویش زادگاه در آمد. وی دنیا به نیشابور شهر میالدی( در1048

در را فراگ$$رفت: فقه را خ$$ویش زمانه عل$$وم جمله ش$$هر آن برجس$$ته اس$$تادان و عالمان نزد فلس$$فه، تفس$$یر، ح$$دیث، خ$$ویش(آم$$وخت؛ عصر ب$$زرگ نیش$$ابوری)فقیه موفق ام$$ام محضر ی$$افت. تبحر ریاض$$یات و فلسفه در که بود جوان بسیار و فراگرفت، را شناسی اختر و حکمت ش$$اگرد را ب$$ود. وی گرفته ف$$را یون$$انی زب$$ان از مس$$تقیما را فلس$$فه او که نوش$$ته اند ب$$رخی

... دانسته اند. و انبیری ابوالحسین جوینی، امام الحرمین به معتقد مس$$لمانی او که درمی ی$$ابیم وی از بعد محقق$$ان و معاصران از مانده جای به آثار از

نمی گوی$$د( خالف که کسی ح$$ق، نماینده حجت الحق)یعنی و امام لقب زیرا است، بوده اصول عروض$$ی نمی رود. نظ$$امی ک$$ار به تعب$$یراتی چن$$ان م$$ذهب از دور م$$رد یک حق در و داش$$ته

عصر »ام$$ام را وی ابوالحس$$ن)ابوالفض$$ل( بیهقی است، »حجة الحق« خوانده را او سمرقندی است. »سیدالحکماء« نامیده را او نسوی عبدالرحیم بن محمد قاضی و داده است، خود« لقب

نامیده ان$$د. از االجل االم$$ام الشیخ و الزمان، عالمه خراسان، امام الدنیا، حکیم را وی همچنین و منطق ریاض$$یات، ط$$بیعی، فلس$$فه بی ب$$دیل اس$$تاد و ابن س$$ینا جانش$$ین عن$$وان به خی$$ام

او به وافر ارادتی و داند می خ$$ود استاد را سینا ابن آثارش در می کنند. خیام یاد مابعدالطبیعه تولد از قبل س$$ال11 س$$ینا ابن چ$$ون اس$$ت؛ معن$$وی شک بی سینا، ابن استادی این اما دارد، عقل همواره و است، بوده او تابع فلسفی لحاظ از خیام و بود؛ بسته فرو جهان از چشم خیام

توحید در س$$ینا ابن خطبه ی اس$$ت. او می دانسته شناخت ترازوی و معیار را برهان و منطق و پس که کس$$انی و خی$$ام هم عصر دانشمندان و کرد. تاریخ نگاران ترجمه فارسی به عربی از را حکیم را وی گ$$اه که آنجا تا داش$$ته اند، اذع$$ان فلس$$فه در وی اس$$تادی بر جملگی آمدند او از

کوت$$اه رس$اله چند به خی$$ام از مان$$ده جای به فلسفی شمرده اند. آثار زمان ابن سینای و دوران عرف$$انی ه$$ای گ$$رایش م$$بین خی$$ام فلس$$فی رساله شود. آخرین می محدود پربار و عمیق اما

بودند. او شاگردان زمرۀ® در همدانی عین القضات و غزالی محمد اوست. امام ب$$وده خ$$ود مخالفان احترام مورد حتی که داشته بی آالیشی و منزه پاک، زندگی چنان آن خیام

تن پاکیزگی خود شاگردان می گوید: به خیام بارۀ® در قفطی یوسف علی ابن است. )ابوالحسن واالیی م$$نزلت و مقام از که دریافت می توان دیگران اشاره های می کرد(. از توصیه را روان و

دهباشی علی کوشش به مینا، و )می است داشته معنوی ریاست نیشابور بر و بوده برخوردار مین$$وی(. مجت$$بی - استاد خیام به سنایی از نامه ای ،879 - صفحة1383 گویا هنرسرای نشر

بر دوران عالمه )خی$$ام( و خراس$$ان : »ام$$ام می گوید ششم ق$$رن در الحکما ت$$اریخ در قفطی اجتناب در را خداشناسی کرد. او پیروی او از مدنی سیاست در باید و بود مسلط یونان دانش

آم$$ده التتمه اتمام است.« در نفس تزکیه مستلزم امر این که می دانست، جسمی شهوات از پرمایه و ب$$االتر خراس$$ان حکمای تمام از خیام ابراهیمی بن عمر الحق حجه است: »فیلسوف

خاصی چ$$یرگی ق$$رانی آی$$ات بررسی در ح$$تی بیهقی زید ابن علی گفته به اس$$ت.« او بوده تر

Page 11: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

ق$$رآنی آی$$ات از یکی درب$$اره س$$والی فردی عبدالرزاق مجلس در »روزی که به طوری داشت، او فکر بزرگی از همگان سپس که نمود بررسی و موشکافی را آن ساعت ها خیام تنها و نمود

و کند زی$$اد را دانش$$مندان ش$$ما امثال گفتند: خداوند که طوری به داشتند بسیاری تحسین هایندارد.« خالی خیام مانند امامی وجود از را جهان

دارد: راس$$تین خداشناسی در واال جایگاه یک از نشان نوشته اند که آن گونه خیام مرگ داستان الش$$فا]ی کت$$اب از الهی کت$$اب مط$$العه ی گوید الخی$$امی عمر دام$$اد بغ$$دادی محمد »ام$$ام

م$$را و نهاد مطالعه اوراق میان در چیزی کثیر" رسید و "واحد فصل به چون ابن سینا[ می کرد؛ نماز به و نمود قیام شرایط به شدند جمع اصحاب کنم. چون وصیت تا بخوان را جماعت گفت

انی گفت: "اللهم و نه$$اد خ$اک بر روی و بگزارد خفتن کرد. نماز اعراض غیر از و شد مشغول به را تو من الی$$ک)خداون$$دا، وس$$یلتی ای$$اک معرف$$تی ف$$ان فاغفرلی امکانی، مبلغ علی عرفتک

به من وس$$یله ی تو به من مع$$رفت که چ$$را بیامرز، مرا پس شناختم، داشتم توان که اندازه ایسپرد«. حق به جان توست(" و سوی

متش$$$رع فیلس$$$وفی و مت$$$دین حکیمی او که است این نش$$$ان دهنده ی )که او آث$$$ار از ب$$$رخیاز: بوده است( عبارتند

که تکلیف حکمت و ع$الم خلق در خ$$الق حکمت درباره عربی )به تکلیف و کون رساله ۴۷۳ س$$ال در نس$$وی اب$$راهیم محم$$دبن ابونصر ام$$ام پرسش پاسخ در را آن خی$$ام

باهتم$$ام الب$$دایع ج$$امع مجموعه در و ب$$وده پورس$$ینا شاگردان از یکی او و نوشته است سال ندوی سلیمان اهتمام به هند در خیام کتاب و ۱۲۳۰ بسال صبری الدین محی سید

شده است.( چاپ میالدی ۱۹۳۳وجود کلیات در روضة القلوب رسالهالعلی ضیاء رسالهتضاد و صورت در رساله ایایجاب مشکالت رسالهحکومت بیان در الملک نظام رسالهلوازم االکمن رسالهمعراجیه رسالهکلیات علم در رسالهوجود معنی تحقیق در رسالهالحکمه عیونسینا ابن خطبه ترجمه معاص$$رانش حالی که در کرد، سپری شهیر فیلسوفی و ریاضیدان عنوان به را زندگی اش خیام

س$$ال در بودند. وی بی خبر هستند او شهرت مایه امروز که رباعیاتی او- از خود حتی شاید - و یا عروضی نظ$$امی نظ$$یر خی$$ام درگذش$$ت. معاص$$ران نیش$$ابور در قمری هجری526 یا517

می$$ان نظر اختالف و بحث رباعی$$ات نکرده ان$$د. این ی$$ادی خی$$ام ش$$اعری از بیهقی ابوالحسن ظ$$اهر به تنها او اندیشه بی$$ان ب$$رای اس$$ت. ب$$رخی بخش$$یده ش$$دت را خیام اندیشه تحلیلگران

واقعی ه$$ای اندیشه که اعتقادند این بر دیگر ب$$رخی که ح$$الی در کنن$$د، می بسنده او رباعیاتباشد. بیان قابل او به منتسب اشعار ظاهری تفسیر با صرفا که است آن از تر عمیق خیام

ب$$ار نخستین که اوست، رباعیات دلیل به جهان در اخیر قرن دو طی در خیام شهرت بیشترین به خی$$ام گرفت. رباعیات قرار جهانیان دسترس در و ترجمه انگلیسی جرالد« به »فیتز توسط

تعبیرهای سوء موجب او شعر اشتباه( از گاه )و آزاد بسیار ترجمه دلیل قب$$ولی قابل غیر بعضا را خیام اندیشه تحلیلگران میان نظر اختالف و بحث رباعیات است. این شده وی شخصیت از

ش$$أن با که رباعی ه$$ایی سست، بسیار رباعی های از تعدادی همچنین است. او بخشیده شدت فاص$له او با که بخش$ید خی$ام به تص$ویری و ک$رد، مخل$وط اص$لی ترها با نداشتند تناسب خیام

اس$ت. گرچه بخش$یده خی$ام به آشفته ای و نامشخص قیافه یک جرالد فیتز دارد. ترجمه بسیار دست از را خ$$ود عامیت جرالد فیتز ترجمه آمد، بازار به رباعی ها از دقیق تر ترجمه های بعدها،است. ندادهمهم پرسش یک

آیا که اس$$ت س$$ؤ ال - این مهم ت$$رین واقع در -و می آید پیش که س$$ؤ الی نخس$$تین خی$$ام درب$$اره معروف رباعیات سراینده ی همان مشائی حکمت در بوعلی جانشین و ریاضیدان و منجم خیام

Page 12: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

یا )خی$$امی خیامی عمر آن و است خیام علی دوتاست: این طباطبائی محیط قول به یا است ، ص$$احب نظران بعض$$ی که خصوص خیام؟( به رباعی$$ات این در - گفته اند مطه$$ری اس$$تاد - مثال

مس$$ائل ب$$دان خی$$ام فلس$$فی رس$$االت در که گ$$رفته ق$$رار تش$$کیک م$$ورد مس$$ائلی مش$$هوراست. شده داده روشن جواب های

فلس$$فی اش و علمی کتابه$$ای در می نویس$$د: »خی$$ام جعف$$ری تقی محمد عالمه مرحوم ، استاد و الهی$$ات و می کند ح$$رکت علمی و فلس$$فی و عالی تفکرات با فیلسوف و دانشمند یک مانند ح$$ال این س$$ینا. با ابوعلی برای که است مطرح گونه همان خیام برای آن هدف و هستی نظم

مش$$اهده گ$$رایی ]و[ پ$$وچ نیهیلیس$$تی مط$$الب ش$$ده، داده نس$$بت وی به که رباعی$$اتی در اب$$راهیم فرماین$$د: »عم$$رابن می خی$$ام شخص$$یت تحلیل از نقل در همچ$$نین می ش$$ود«. وی

دارای که رباعی$$اتی دادن نس$بت و م$ذهبی؛ ک$امال دانش$مند، و فیلس$وف است م$ردی خیامی، آن بلکه اس$$ت؛ محض دروغ بزرگ، شخصیت این به است پرستی لذت و گرایی پوچ محتویات

اس$$ت.« از ش$$ده داده نس$$بت اب$$راهیم عمرابن به و دیگرسروده شعرایی را رباعیات از گروه و نقد واقع بی$$نی با باید اش$$عارش که بود متأله شاعری خیامی، ابراهیم ابن عمر استاد، دیدگاهشود. تحلیل

افق ش$$ناس - می گوی$$د: »در خی$$ام و ش$$ناس - اس$$الم هم$$ایی جالل اس$$تاد مرح$$وم همچ$$نین فلسفه مولود که الحاد و کفر مفهوم شده اند، متهم که خیام و معر ی ابوالعالء امثال اندیشه ی

است، جدیده قرون مادی و ابدا در اشخاص گونه این فکر وسعت نداشته...حدود وجود مطلقا واقعی مع$$نی نه و ش$$ریعت حقیقت نه که جهت این از و نمی گنجد ع$$وام افه$$ام تنگ ظ$$رف بما کذبوا می بندند. "بل ایشان بر کفر و فسق تهمت بی درنگ کرده اند، درک را ایشان سخنان

نیافته اند".« احاطه آن علم به که می کنند انکار را چیزی (: بلکه39)یونس/ بعلمه یحیطوا لم خی$$ام از ج$$دا ش$$اعر خی$$ام یا و است ادیب و ش$$اعر خی$$ام هم$$ان منجم و ریاض$$ی دان خیام آیا

عروضی نظامی مقاله چهار مثل خیام عصر به مربوط مندرجات به توجه با است؟ ریاضی دان ن$$$$امی به ما غ$$$$یره و خ$$$$ازنی الحکمه م$$$$یزان یا بیهقی ابوالحسن الحکمه ص$$$$وان تتمه یا

ش$$ده تب$$دیل خیام به خیامی جا همه بعد به هفتم قرن آثار در که خیامی عنوان به برمی خوریم عم$$ربن حکیم مش$$هور، منجم و ریاض$$ی دان هج$$ری ششم ق$$رن اوایل و پنجم ق$$رن است. در محم$دبن بن علی ن$ام به پارس$ی گوی ش$اعری زم$ان همین در و نیش$$ابور در خی$امی اب$$راهیماست. می زیسته خیام به معروف خلف احمدبن

نس$$خه های کلیه در که ریاض$$ی دان خی$$ام بلند ن$$ام پرتو در شاعر خیام نام که رسد می نظر به اولیه س$$ده های همان از و گردیده محو می شود دیده مقابله و جبر رساله در ویژه به و قدیمی

دانس$$ته اند. یکی خی$$امی با را خی$$ام جا همه و نشده نقل کسی زبان از خیامی درگذشت بعداز که است موج$$ود ف$$راوان م$$دارک خی$$امی دیگ$ری و خی$$ام یکی شخص$یت دو وجود اثبات برای

نموده اند. ذکر خود آثار در محققان آنها از مع$$دودی فقط داده اند نس$$بت خی$$ام به که رب$$اعی ص$$دها می$$ان از که است پی$$دا ناگفته

می زیسته اند خیام از بعد یا همزمان که است کسانی به متعلق مابقی و است خیام به مربوط بسیاری سروده اند. همچنین خیام پرجسارت نام پناه در و رباعی قالب در را خود اعتراضات و

خی$$ام رباعی$$ات ش$مار در بع$$دها ایش$$ان رب$$اعی و س$روده اند رب$$اعی خیام از تقلید و پیروی بهآمده است.

که عوام$$انه ای تص$$ور این که کنیم تکرار پایان ندوشن: »در اسالمی محمد علی دکتر گفته ی به را انس$$انی مس$$ئولیت ش$$دن، خارج دنیا غم شود. از افکنده دور به باید شده، پیدا خیام درباره

نیس$$ت، این خی$$ام ح$$رف وجه هیچ به گذران$$دن، سبک نوش های و عیش به کردن، دور خود از بیاب$$د. مص$$ائب ضد تاریخ، ضد نوشداروی نوعی که اوست. می خواهد در عمیق اندوه یک بلکه چرا بداند است. می خواهد نبوده درخشان واقع در بشر زندگی کند. گذران سبک را زندگی بار

چه و هست کی که بداند اس$$ت. انس$$ان روشن بینی بکاود. هدف، را آن است. می خواهد چنین خ$$وش به تک$$رار می ب$$رده. آنهمه ک$$ار به کنایه عنوان به سمبل، عنوان به را اینها هست. تمام

دارند.« نمادی جنبه زیادی حد تا زندگی از وری بهره و شراب و گذراندناست: سروده چنین خیام درباره ی مشیری فریدون

بود شادی از نمادی ، معنا در می/ستود و گفت سخن ، زمی اگر بسیارمی فرمود رهبری نشاط، به را جان/می گردید ها لحظه نجات دنبالفرمایید: مراجعه زیر اثر دو به بیشتر، توضیحات جهت

Page 13: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

محم$$دتقی عالمه دی$$نی(، و علمی ادبی، فلس$$فی، آرا )بررسی خی$$ام شخص$$یت تحلیل جعفری.

،۱۳۴۶ همایی، جالل خیامی نامه. زمینه این در چن$$دانی توض$$یح به نی$$از و ش$$د، صحبت اسالم اجتماعی و فردی بعد مورد ( در2

کند، رعایت را حق الناس کسی که: اگر می شود گفته گذشته سخنان تکمیل عنوان نیست. به و گ$$رد »نه ج$$واب ش$$د. )در خواهد ع$$ذاب هم ب$$از نکن$$د، رعایت را النفس حق و حق الله ولی عرق / فقط برده اون$و مال نه این مال چاقو// نه نه و کشیده عربده هیاهو/نه نه و کرده خاک

خورده!«( رفته خریده زدن )ض$$رر نفس اض$$رار و می زن$$د، ضرر خود بدن به می خورد، شراب که کسی این که ضمن

کس$انی بیم$$ه، مؤسس$ات تحقیق$ات اساس است. بر حرام باشد، مالحظه قابل بدن( وقتی به فرزندان روی بر الکلی مادر و پدر برخوردارند. ضمنا کمتری عمر از گرفتارند، الکلیسم به که

این که اس$$ت. ض$$من ش$$ده ث$$ابت پزشکی در که می گذارند، سوئی تأثیرات خود از شده متولد بس$$یار الکلیس$$ت ها اجتم$$اعی ج$$رایم ض$$من اس$$ت. در انک$$ار قابل غ$$یر فرد اخالق در آن تأثیر

روحی-روانی، ن$$دارد. بیماری ها ابا جن$$ایتی و ج$$رم هیچ از باش$$د، مست کسی وق$$تی و اس$$ت، خوردن هم به بی قیدی، و تنبلی پاک، نسل های فساد مستی، اثر در تصادفات جامعه، انحطاط

است. الکلی مشروبات زیان بار آثار از ... همه و خانواده ها اس$$ت: الکل یافته انتش$$ار فرانسه در الکلی مش$$روبات زیان ه$$ای باره در که آماری موجب به

تحمیل زیر ش$$رح به شخصی خس$$ارات از غ$$یر فرانسه بودجه بر سال در فرانک میلیارد137 و عمومی تعاون خرج فرانک میلیارد40زندان ها. و دادگستری خرج فرانک میلیارد60میکند: ام$$نیت هزینه فرانک میلی$$ارد70الکلی ها. برای بیمارستان ها مخارج فرانک میلیارد10خیریه.

و س$$رقت ها و خ$$ونین نزاع ه$$ای و قتل ها و بیمارس$$تان ها و روانی بیم$$اران تع$$داد اجتم$$اعی! ودارد. مستقیم تناسب میخانهها تعداد با تصادف ها و تجاوزها

ام$$$امپلیدی هاس$$ت. منبع الخب$$ائث( و زش$$ت کاری ها)ام مادر شراب که است آمده روایات در را عزوجل خ$$دای کت$$اب ش$$رابخوار و است، هربدی ک$ل$ید ص$ادق)ع( می فرماید: ش$رابخواری

پی$$امبردانس$$ت. می ح$$رام خ$$ود بر را آن ح$$رام داشت ب$$اور را آن اگر زیرا شمارد، می دروغنمی شوند. جمع هم با کسی دل یا درون در هرگز ایمان و خدا)ص( می فرماید: شراب

ت$$اثیر علت به را ش$$راب فرمود: خداوند خمر تحریم علت از سؤال به پاسخ صادق)ع( در امام ش$$ود، )ان$$دام( می رعشه دچ$$ار میگس$$ار زیرا کرد؛ حرام آورد می وجود به که ف$س$ادی و ب$د

ح$$رام کارهای ارتکاب در می دهد، دست از را مروت و مردانگی می رود، بین از دلش نورانیت که نیست بعید هیچ ن$$ابخردی و مس$$تی حال در و شود، می پروا بی و گستاخ زنا و خونریزی و

رض$$$ا)ع( در افزای$$د. ام$$$ام نمی وب$$دی شر جز شرابخوار بر کند! شراب تجاوز خود محارم به عقل آورد، می تب$$اهی ش$$راب زی$$را فرم$$ود، ح$$رام را ش$$راب فرم$$ود: خ$داون$د زمینه این

بس$$تن تهمت و دروغ و عزوجل خ$$دای انک$$ار به را آن$ان و ک$ن$د م$ی دگ$رگ$ون را شرابخواران سر ش$$رابخواران از که قتل و تبهک$$اری چ$$ون اعم$$الی دیگر و دارد می وا وپی$$امبرش او به

واجب را ش$$رابخواری ت$$رک عق$$ل، حفظ ب$$رای می فرمایند: خداوند )ع( هم علی می زند. امامگردانید.

آی$$ات می ش$$ود. ل$$ذا پایمال حق النفس هم و حق الناس هم و حق الله هم شراب خوردن در لذا ن$$یز بهانهجوی$$ان ح$$تی که ق$$اطع بی$$ان و کامل ص$$راحت با دستور یک با زمینه این در هم قرآن

است: گردیده نازل گیرند ایراد آن به نتوانند ب$$وده( پلیدند بختآزم$$ائی یکنوع ازالم)که و بتها و قمار و شراب آوردهاید ایمان که کسانی »ای

به ش$$ما می$$ان در میخواهد ش$$یطان*ش$$وید. رستگار تا کنید دوری آنها از شیطانند؛ عمل از و اینهمه )با آیا دارد ب$$از نم$$از از و خ$$دا ذکر از را شما و کند، ایجاد عداوت قمار و شراب وسیله

کنید پیامبر اطاعت و خدا اطاعت و*کرد؟! خواهید اکید( خودداری نهی این با و فساد و زیان مج$$ازات مس$$تحق نمایید مخ$$الفت برگردانی$$د)و روی اگر و او( بترس$$ید، فرمان مخالفت )از و

برابر در را وظیفه این نیس$$ت)و دیگ$$ری چیز آشکار ابالغ جز ما پیامبر بر بدانید بود( و خواهید(92 تا90 آیات مائده، است(.« )سوره داده انجام شما

گرفته ق$$رار تاکید م$$ورد ک$$ار این ممن$$وعیت گون$$اگون تعب$$یرات با آیه این در اینکه توجه جالب: است

Page 14: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

حکم این با مخالفت اینکه به اشاره شده آمنوا« شروع الذین ایها »یا خطاب با - آیه1نیست. سازگار ایمان روح با. رفته کار به است تاکید و حصر برای »انما« که کلمه آن از - بعد2 زی$$اد ق$$دری به شراب خطر میدهد، نشان و است شده ذکر بت ها همردیف - شراب3

پی$$$$امبر از روای$$$$تی در دلیل همین به ، گرفته ق$$$$رار بت پرس$$$$تی ردیف در که است بت همانند ال$$وثن: ش$$رابخوار کعابد الخمر »ش$$ارب )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( میخ$$وانیم

است«. پرستشدهاند. شمرده پلیدی و رجس عنوان به - شراب4است. شده قلمداد شیطانی اعمال جزء - شرابخواری5)فاجتنبوه( . میفرماید و کرده صادر را آنها از اجتناب برای قاطع فرمان - سرانجام6

اجتن$$اب مع$$نی زی$$را ، دارد نهی از رس$$اتر مفه$$ومی اجتن$$اب که داشت توجه باید ضمنا ننوش$$ید جمله از م$$راتب به که است نش$$دن نزدیک و ک$$ردن دوری و گ$$رفتن فاص$$له. میباشد رساتر

ش$$وید رس$$تگار ش$$ما که است آن خ$$اطر به دس$$تور : این میگوید آیه این پای$$ان - در7. نیست ممکن رستگاری آن بدون تفلحون(. یعنی )لعلکم

: ش$$یطان میگوید نخست پرداخت$$ه، شراب آشکار زیان های از پارهای به بعد آیه - در8 ذکر و نم$$از از و بپاشد دش$$منی و عداوت تخم شما میان در شراب طریق از میخواهد

دارد. باز خدا خواهید خ$$ودداری ش$$ما میگوید: آیا تقریری، استفهام یک عنوان به آیه این پایان - در9

کرد؟ گن$$اه این ت$$رک م$$ورد در تردید و شک یا به$$انهجوئی ج$$ای باز تاکید اینهمه از پس یعنیاست؟! مانده باقی بزرگ

که میدهد دس$$تور مس$$لمانان به نخست حکم این تاکید عن$$وان به س$$وم آیه در - و10بپرهیزند. او مخالفت از و کنند اطاعت را پیامبرش و خدا

، زنند ب$$از سر پروردگ$$ار فرم$$ان اط$$اعت از اگر که میکند تهدید را مخالف$$ان س$$پس و جز )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( وظیفهای پی$$امبر و ب$$ود خواهند مج$$ازات و کیفر مس$$تحق

ندارد. آشکار ابالغ

که: گفت گذاشتم« باید شراب براش خودم / اینجا داشتم هواشو خوبیه »آدم مورد ( در3 به مختلفی آیات در که است، آورده فراهم بهشتی شراب های بهشتی، پاکان برای خداوند بله،16است. شده اشاره آن

و نام ها با طهور شراب های انواع بهشت در که میشود استفاده خوبی به قرآن مختلف آیات از اس$$ت: این ها متف$$اوت دنیا آل$$وده ش$$راب های با جهت هر از که دارد، وج$$ود متن$$وع کیفیت های

و ب$$دبو میش$$ود، معص$$یت و فساد و خونریزی و عداوت منشأ میآفریند، جنون میزداید، را عقل کوزهها و قدح ها با*میگردند. گرداگردشان طراوت( پیوسته و شکوه جاودانی)در الهی[ نوجوانانی »]مقربان16 میگیرند خم//اری و درد سر نه آن از که شرابی اما*( طهور شراب بهشتی) و جاری نهرهای از جامهائی و(19 تا17 آیات واقعه، « )سورهمیشود. زایل عقلشان نه و

درخش$$نده و سفید که شرابی*میگردانند. را طهور شراب از لبریز قدح های خدا[ گرداگردشان مخلص »]بندگان م//وجب نه است عقل تب//اهی مایه آن در نه که ش$$$رابی*اس$$$ت. نوش//ندگان ب//رای ل//ذتبخش و

نیس$$ت(.« آن در چیزی روحانی لذت و نشاط و هوشیاری جز )وفرسودگی[ میگردد و بدمستی]مدهوشی(47 تا45 آیات صافات، )سوره

است خ$$الص و ص$$اف آب از نهره$$ایی آن در که است چ$$نین شده داده وعده پرهیزگاران به که بهشتی »توصیف لذت مایه )طه$$ور( که ش$$راب از نهره$$ائی و نگش$$ته، دگرگ$$ون آن طعم که ش$$یر از نهره$$ائی نشده. و بدبو که

همه از ) و دارد وج$$ود میوهها ان$$واع تم$$ام از آن در آنها ب$$رای و مصفی، عسل از نهرهائی و ،است نوشندگان(15 آیه محمد، پروردگارشان« )سوره سوی از است ( آمرزشی باالتر

آن از خ$$دا خ$$اص بن$$دگان که چش$$مهای از*اس$$ت. آمیخته خوشی عطر با که مینوش$$ند جامی )نیکان( از »ابرار ش$$راب از لبریز که میشوند سیراب جامهایی از آنجا در ... و*میسازند! جاری آنرا بخواهند جا هر از و مینوشند، ... و*اس$$$ت. سلس$$$بیل ن$$$امش که بهشت در چش$$$مهای از*اس$$$ت. آمیخته زنجبیل با که است طه$$$$وری

(.21 و18 و17 و6 و5 آیات انسان، مینوشاند.« )سوره آنها به طهور شراب پروردگارشان مشک از ش$$ده نهاده آن بر که مهری*میشوند. سیراب سربستهای نخورده دست زالل شراب » ]نیکوکاران[ از

مینوش$$ند.« )س$$وره آن از مقرب$$ان که چش$$مهای هم$$ان*اس$$ت. تسنیم با )طهور( ممزوج شراب این*است... (28 تا25 آیات مطففین،

Page 15: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

و خوش$$بو میآفرین$$د، ص$$فا و عشق و نش$$اط و عقل و هوش آن ها ولی است؛ آلوده و طعم بد ناپ$$ذیر توص$$یف روح$$انی نش$$ئه ح$$الت یک مینوش$$ند آن از که کسانی به و است، پاک و معطر ب$$رای که خم$$ری آن میبرد. در ف$$رو نظ$$یر بی ل$$ذتی در را وجودش$$ان تم$$ام که میدهد دست

مانند و ن$$دارد وجود عقل بردن بین از و آن مستی و دنیوی خمر ضررهای شده آماده بهشتیان میش$ود حاصل ش$راب نوش$یدن از که س$کری خاطر به آنان عقل نیست؛ خمارآور دنیا شراب

17نمیدهند. دست از هم را عقلشان میشوند مست این که عین نمیگردد: در زایل

ش$راب از که ش$ده ذکر کس$انی پاداش بهشتی شراب این متعددی روایات دراین که: جالب )علیهالس$$الم( فرم$$ود: علی )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( به اک$$رم بپوشند. پیغم$$بر چشم دنیا آلوده زالل ش$$راب از را او خداوند گوی$$د، ت$$رک خ$$دا خ$$اطر به را شراب و خمر که کسی علی، »ای

میکند.« سیراب بهشتی شده مهر دربسته ح$$تی که است )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( آم$$ده حضرت همان از دیگری حدیث در اینکه جالبتر و

طه$$ور ش$$راب این از را او خداوند گوی$$د، ت$$رک ن$$یز خود سالمت حفظ برای را دنیا شراب اگرمینوشاند!

آن ب$ه »س$وگ$ن$د فرم$$ود که است آم$ده پی$امبر ح$دیث در قی$امت در شراب خوار عاقبت ولی چهره که حالی در آورند می را شرابخوار رستاخیز روز در کرد، پیامبر حق به مرا ]خدایی[ که

همچ$$نین تش$نگی.« ایش$ان از گوی$د: آه می و کوبد می زمین به را س$رش و است، سیاه اش و ش$راب گیر، و کرده اس$ت[ ش$راب، دور خ$ود رحمت اس$ت]از کرده لعنت می فرمایند: »خدا

و می ش$$ود، حمل ب$$رایش شراب که کسی و آن، کننده جابه جا و شراب، ساقی و شراب خوار،کند.« مصرف شراب پول از که را کسی و آن، خریدار و آن، فروشنده

ادیسون:دوم. واست$$$ادن ش$دن ب$$لن ها نشست$ه/دادن خبردار ایس شنی$$$$دم یه$$$$و

زد ص$$$ور تا چ$$ن و پای$$ه چ$$$ار روی رف/اومد اون$$$$ور از اسرافیل حضرتمی$$$ارن دوشش$$ون رو ه$$$$ا فرشت$$$ه/می$$$$ارن روون تخت دارن دی$$$$دم

خدای$$$ا چی$$$$$ه ک$$ارا این محش$ر ت$$$و/خدایا کی$$$ه این ک$$ه بودم موندهب$ود؟ چی اسمش ، لحظه ،ی$ه میگم االن/بود کی تخ اون داخل کنید می فکک$$$$رد اخت$را المپ$$ارو این ک$$$$ه همون/ک$رد صدا توپ مثل دنیا تو که اون

دیگ$ه ادیسون توم$$$$اس ، ب$$اب$$ا بگید/دیگه اون بود عالی کاراش همونکهانبی$$$ا پیش بهش ب$$$$$رو راس ی$$$$$ه/نی$ا پایین دیگ$$$ه گف بهش خ$$داب$$$$رو بود اگ$$$$$ر ای وسیل$$ه ه$ر ب$$ه/برو زود ت$$وماس نکن تلف و وقت

مفت$$$$$ی و ببرن$$$د ه$$$$وایی م$یگ$$م/افت$$ی م$ی وخ ی$$$ه نری پل روی ازاین$$$ه؟ عدالت : مفه$$$$وم ک$$$ه گفت/بشین$$$ه نتونس ساکت حاج$$ی باز

نب$$ود ایم$$$$ون و دی$$ن اهل ب$اب$ا ای$ن/نبود مسلمون ک$$ه ادیسون آخهخ$نج$$ر ن$$$$ه چی$ه دونس می شم$ر ن$$ه/منبر پ$ای ن$$ه بود رفته روضه ن$$هرسونده صب به رو شب میماش سیم با/نخ$$ون$ده شب نماز ام رکعت ی$$ه

کشی$$$د دل ت$$$$$$ه از آه$$$ی یه خ$$$دا/رسید اینجا ب$$$ه ک$$ه یارو حرف$$ایک$رد نیگا نیگا حاجی این به کم ی$$$$$$ه/کرد جابجا رو خ$$ودش حق حضرت

»طهور« می داند. طهور آن را و می کند، اشاره بهشتی شراب صفات از دیگر یکی به انسان سوره در خداوند17 هر از را انس$$ان روح و جسم ش$$راب، این ت$$رتیب این به کننده؛ پاک هم و است پاک هم که است چیزی معنی به

هیچ در وص$$فش که میبخش$$د، او به نش$$اط و ن$$ورانیت و روح$$انیت آنچن$$ان و میکن$$د، پ$$اک ناپ$$اکی و آلودگی گونه س$$وی ش$$یء کل عن هم اس$$ت: »یطهر ش$$ده )علیهالسالم( نقل صادق امام از حدیثی در حتی نمیگنجد؛ عبارتی

میبرد، بین از را حجاب ها میدرد، را غفلت میکند.« پردهه$$ای پاک خداوند جز چیز همه از را آنها جان و الله: قلب هر از و برت$$ر، نعم$$تی هر از طه$$ور ش$$راب این میکن$$د. نش$$ئه خدا قرب جوار در دائم حضور شایسته را انسان و

است. باالتر موهبتی دست با که طه$$وری ش$$راب اما ، میس$$ازد دور خ$$دا از را انس$$ان و ، میکند زایل را عقل دنیا آل$$وده ش$$راب اگر

. میکند او جالل و جمال در غرق ، کرده بیگانه الله سوی ما از را او ، میشود داده الست ساقی درب بر طه$$ور ش$$راب چش$$مه که میش$$ود استفاده شده )صلیاللهعلیهوآلهوسلم( نقل خدا رسول از که حدیثی از

آنها به طه$$ور ش$$راب این از الحسد: جرعهای من قلوبهم بها الله فیطهر شربة منها دارد: »فیسقون قرار بهشتمیسازد. رذیله( پاک صفت هر حسد)و از را آنها قلوب آن وسیله به خدا و میشود داده

Page 16: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

ور ای$ن بی$$ارم ب$اید [ ش$$$$$$و $$$$$] سفیه/ ان$در ع$اقل نگ$اهه$ای اون ازفرم$$$ود دوب$اره هاش بنده ب$$$$ه خطاب/بود هم خست$ه خیلی خیلی اینکه با

هستی$$$د ج$$$$$ون$ورای$ی عجب ب$$$اب$$ا/هستید خرایی کل$$$ه عجب شم$$$اب$ود ل$$ورم روو ب$$ود اگ$$$$$ر خ$نج$$ر/بود هیتل$$رم آدولف بود اگه شمرکن$$ه گیر ج$$$ا ی$$$$ه فقط س$$$وزنش و/کن$$ه پیر خودشو آدم ک$$$$ه حیفه

نب$$$$ود ایم$$$$ون و دی$ن و نم$$از اهل/نب$ود مسلم$ون من توم$اس میگی$د ب$$$رف$$$و زی$$$$ر ک$ل$$ة بی$$$$ارید در/؟ حرف$$$$و ای$ن میگی$$د کجا از اوالساخت$$$ه ک$$$$ه چیزای$$ی این دلیلش$م/شن$اخت$ه شم$ا از بهت$ر من$$و اون

کنی$د؟ خدمت خل$ق به ام نگفت$$$$$$ه/کنی$$د عب$ادت ام گفت$ه درس$ت$$$هک$$$$$$رده قشنگ کلـ$$$ی هم دنی$$$ارو/کرده جنگ نه ساخته بم نه توم$اس

گذاشت$$$م ک$$$$ار آسمون$ا ت$$$و اونم/نداشت$م بیشت$ر ک$$ه چراغ ی$$$ه منک$رد م$$ن به کمک چق$$$$د نمیدونید/کرد روشن چراغ اتاق هر تو توماس

نب$$وده ب$$اغ ت$$$$و ، ب$وده اگ$رم یا/نبوده چ$راغ ب$ی هیچ$کی دنی$ا تونظر: و نقد

در ن$$ه، یا هس$$تند بهشت به رفتن مس$$تحق نیکوک$$ار غیرمس$$لمان اف$$راد آیا این که م$$ورد - در1نیست. تکرار به نیازی و شد، بحث اول قسمت

به رسد چه - تا بهشت به رفتن الیق او آیا ببی$$نیم تا می ک$$نیم بررسی را ادیس$$ون - زن$$دگی2 خص$$وص به و انگلیس$ی، و فارسی من$$ابع از می ش$ود گفته آن چه ن$$ه؟ یا انبی$$ا- است نزد رفتن

به می توانید مث$$$$$$$$$$$$$$$ال اس$$$$$$$$$$$$$$$ت. ب$$$$$$$$$$$$$$$رای انگلیسی ویکی پ$$$$$$$$$$$$$$$دیایhttp://en.wikipedia.org/wiki/War_of_Currentsکنید. مراجعه

ادیسون: رویه ی تکمیل حاصل ادیس$$ون اختراع$$ات « اس$$ت. بیش$$ترادیس//ون آل//وا توم//اس» او کامل ن$$ام

تحت که ب$$ود کارمن$$دانی و تکنس$$ین ها از ب$$زرگی گ$$روه دس$$ته جمعی ک$$ار و دیگ$$ران ای$$ده های آفریق$$ایی-آمریک$$ایی التیم$$ر« دس$$تیار می پرداختن$$د. »ل$$ویس آزم$$ایش و تحقیق به او نظ$$ارت امروز اگر. است افراد این ®جمله از داشت، مهمی نقش الکتریکی چراغ ®پروژه در که ادیسون

همک$$اران غالبا ادیس$$ون که است دلیل این به می آی$$د، می$$ان به او مانند کس$$انی از نامی کمتر تم$$ام خ$$ودش ن$$ام به را همه اش و نمی ک$$رد، س$$هیم تشاختراعا اعتب$$ار و افتخ$$ار در را خ$$ود

می کرد. معن$$وی- م$$الکیت حق و انب$$وه تولید سیس$$تم های ایج$$اد از را خود سرشار سود ادیسون اصوال

که ج$$$ایی اختراع$$$ات در را دیگر ش$$$رکت های س$$$هم راه این در و می آورد، به دست فک$$$ری را برداری فیلم دوربین اختراع تا کوشید او نمونه، می ربود. برای در می توانست خ$$ود به تماما

میالدی ۱۹۰۲ م$$ارس ۱۰ در اما آورد دست به را آن از انحص$$اری اس$$تفاده ی حق و دهد نسبتشد. رد متحده ایاالت استیناف دادگاه یک در او ادعای

رقیبش بر و کند خ$$ود آن از بریتانیا در را ب$$رق المپ امتی$$از حق تا کوش$$ید همچ$$نین ادیس$$ون ش$$ده کرب$$نی رشته حرارتی المپ اختراع به موفق ادیسون از مستقل سووان« - که »جوزف

بر ادیس$$ون اخ$$تراع ثبت حق که ک$$رد حکم امریکا اختراع$$ات ثبت ش$$ود. اداره ی ب$$ود- پ$$یروز را حق$$وقی دع$$وای اس$$ت. ادیس$$ون نامعتبر نتیجه در و ساویر« است، »ویلیام کارهای اساس اس$$ت. معت$$بر جه$$اتی از ادیس$$ون اختراع که کرد حکم دادگاه باالخره بعد سال6 تا داد، ادامه بهره مند ب$$رای و رس$$یدند توافق به یک$$دیگر با طرف دو جدید، حقوقی دعاوی ایجاد عدم برای در دیگر، بیان کردند. به تأسیس »ادیسووان« را شرکت بریتانیا در اختراعشان منافع از شدن ط$$رح ادیس$$ون علیه سووان وقتی ولی بود، سووان با همکاری و ترکیب مخالف ادیسون ابتدا

تم$$ام ادیس$$ون ش$$د. س$$رانجام، س$$ووان با همکاری به مجبور ادیسون شد، پیروز و کرد دعوی به امریکا در را خ$$ود اخ$$تراع حق س$$ووان ک$$رد! ع$$اقبت خ$$ود آن از را ادیس$$وان شرکت سود

« فروخت.Brush Electric» شرکت فیلم از ک$$پی یک لن$$دن، در ت$$آتری ص$$احب به دادن رش$$وه با ادیس$$ون عوامل1902 س$$ال در

تهیه آن از کپی صدها ادیسون آوردند. سپس دست به میلیس« را »جرج ماه« اثر به »سفری آن جا از و کن$$د، دری$$افت نتوانست خسارتی هیچ گذاشت. میلیس نمایش به نیویورک در و کرد ورشکست ادیس$$ون ک$$ار این ب$$ابت بود، کرده باز حساب امریکا در فیلمش فروش روی او که

شد.

Page 17: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

اظه$$ار ت$$ایمز نیوی$$ورک با مص$$احبه در1910 اکتبر دوم در نداشت. او اعتقادی خدا به ادیسون ادی$$ان!« او خ$$دای نه بوده است، طبیعت کار است. همه اش کرده خلق را ما داشت: »طبیعت

هستم!« شک و تردید در آخرت جهان به نسبت داشت: »من اظهار بعدهاجریان ها: جنگ

مس$$تقیم) »جری$$ان ب$$رق ف$$ارادی« از »میشل ولت$$ا« و »الس$$اندرو کاره$$ای تکمیل با ادیس$$ونDirect Currentیا DCتوزیع »سیستم اختراع حق و کرد، استفاده المپ ها روشنایی (« برای

کند. خود آن از آن را امتیاز تا رساند، ثبت به الکتریسیته« را گ$$ونه ای به را الکتریس$$ته تئ$$وری و می ک$$رد ک$$ار ادیسون برای کوتاهی مدت تسال« که »نیکوال

جری$$ان از که ک$$رد اب$$داع را ج$$ایگزینی سیس$$تم ب$$ود، نک$$رده درک ادیس$$ون که ب$$ود کرده درکAlternatingمتن$$اوب) Currentیا ACس$ال در را ب$$دیعش ای$$ده های ک$رد. او می ( اس$تفاده

رساند. ثبت به اختراع انحصاری حق30 در میالدی1887 ش$$ده م$$أمور ادیسون طرف از ابتدا بود. او ادیسون کارمند بهترین و شایسته دانشمندی تسال پس چ$$ون اما کن$$د؛ بررسی ( راDC) مستقیم جریان تولید نیروگاه های توسعه ی راه های تا بود او ش$$رکت ت$$رک به تص$$میم تسال گذاش$$ت، پا زیر را خ$$ود م$$الی تعهدات ادیسون کار، پایان از

دالر میلی$$ون1 دالر)ح$$دود هزار پنجاه قول او به کار این برای ادیسون بود مدعی گرفت. تسال ثبت و تسال ش$$بانه روز ک$$ار از پس که بوده، داده ساله( را121 تورم به توجه با ،2006 سال است: »وق$$تی گفته او به ادیسون الکتریک(، ادیسون)جنرال شرکت برای سودآور اختراع چند

وع$$ده ی )یع$$نی ک$$نی درک را امریک$$ایی جک ه$$ای که شد خواهی کمال و تمام آمریکایی یک تو که داد اس$$تعفا زمانی تسال معتقدند است!(«. برخی بوده مزاح و شوخی یک فقط پولی چنان

ح$$ال هر زد. به ب$$از سر دالر25 به دالر18 از تسال هفتگی حق$$وق افزایش به نسبت ادیسونشد. ادیسون شرکت از تسال خروج باعث بود، زده تسال به ادیسون که نیرنگی و خدعه

کشف با تسال بعد چندی که چرا شد، بزرگی اشتباه مرتکب ادیسون تسال، استعفای پذیرش با س$$ال در ک$$رد. او علم قد اوDC سیس$$تم و ادیس$$ون امپراتوری برابر ( درAC) متناوب جریان AC جری$$ان ®پایه بر را ب$$رق توزیع چندفازی وستینگهاوس« سامانه های »جرج حمایت با1888 AC ب$$رق ،DC ب$$رق خالف ب$$ود: بر ادیس$$ون سیس$$تم از کارآم$$دتر بس$$یار که بخش$$ید، تکامل

و ن$ازک تر س$یم های به وسیله ی و کند، پیدا ولتاژ افزایش تراسفورماتور به وسیله ی می توانست یاب$$د. ولی ولت$$اژ ک$$اهش دوب$$اره کاربران، استفاده ی برای مقصد، در و شود؛ منتقل ارزان تری

باش$$ند! ب$$رق مص$$رف محل از دور کیلومتر2 از بیش نمی توانستندDC برق تولید نیروگاه های ب$$رق ایج$$اد برای مثال حتی مصرف کننده، و تولیدکننده بین سیم ها در شدید ولتاژ افت علت به

مص$$رف کننده به وقتی تا شود، تولید ولت110 برق می بایست مصرف کننده، برای ولت100باشد. ولت100 می رسد،

ش$$ده تبدیل استاندارد به امریکا در ادیسونDC جریان الکتریسیته، توزیع اولیه ی سال های در از را اخ$$تراعش حق و حق االمتی$$از از عای$$دی س$$ودهای این همه ی نب$$ود مایل ادیس$$ون و ب$$ود،

را خ$$ود تبلیغ$$اتی جنگ ادیسون جامعه، درDC برق محدودیت های شدن مطرح بدهد. با دستWarجریان ها) »نبرد به بعدها )که of Currentsو م$$ردم تا ان$$داخت راه ش$د( به (« معروف

آن از بت$$وان که است آن از ( خطرن$$اک ترACمتناوب) جریان برق که کند متقاعد را مطبوعات ح$$داقل یا کند ممنوع راAC برق از استفاده تا زد، دست شدیدی مبارزه ی به کرد! او استفاده

تا ای$$التی(، قانونگ$ذار مقنن$ه)ه$$یئت ق$وه ی در نف$وذ اعم$ال س$ازد: از مح$$دود آن را مجاز ولتاژ این از ج$$زئی عن$$وان . بهAC ب$$رق با برق گ$$رفتگی مرگب$$ار ح$$وادث م$$ورد در خبره$$ایی انتشار

حیوان$$$ات م$$$ردم عم$$$وم نظر در تا داد دس$$$تور کارکن$$$انش از تن چند به ادیس$$$ون مب$$$ارزه، خطرن$$اک تا بکش$ند،AC ب$$رق با فی$$ل( را یک ح$تی و اسب ها احشام، سگ ها، مختلف)گربه ها،

یکسانAC وDC برق در برق گرفتگی مقابل در حفاظت هرچند دهند؛ نشان راAC برق بودن عن$$$$وان با (« راelectrocutedش$$$$دن) گرفته »ب$$$$رق تا ک$$$$رد تالش همچ$$$$نین اس$$$$ت! او

نبود! موفق چندان البته که سازد، (« معروفWestinghousedشدن) »وستینگهاوس ص$$ندلی تا داد براون« پول »هرالد به مخفیانه ،AC برق کردن بدنام و بی اعتبار برای همچنین

و مرگب$$ارAC جری$$ان که کند ت$$رویج را ایده این تا کند، تولید مجرمان اعدام برای را الکتریکی این از1890 س$$ال در ب$$ار اولین ب$$رای وقتی . البته DC بی خطرتر برق مقابل در است؛ مهلک

و بودند، داده تشخیص اشتباه را مجرم کشتن برای الزم ولتاژ تکنسین ها شد، استفاده صندلی و ک$$رد، مص$$دوم ش$دت به را او ولی نب$$ود، ک$$افی محک$$وم کش$$تن برای الکتریکی شوک اولین

Page 18: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

« گزارش وحشتناک »صحنه ای آن را خبرنگار یک و شود؛ تکرار دوباره می بایست شوک فرایند را کش$تن ب$رق با و ب$ود، گرفته را وکیل به$$ترین محک$وم، ب$رای -که وس$تینگهاوس کرد. ج$رج

و ت$$بر از آن ها ک$$رد: »اگر تعب$$یر چنین آن بود- از کرده توصیف بی رحمانه و غیرعادی مجازاتیبود!« بهتر می کردند، استفاده تیشه

س$$رانجام و یافت بیشتری رواج روز به روزAC جریان الکتریک، جنرال منفی تبلیغات وجود با ج$$نرال ش$$رکت شکس$$ت. س$$رانجام درهم الک$$تریکی ص$$نایع ب$$ازار بر را ادیس$$ون س$$لطه

شد( هاوستون« ایجاد »تامسون ای اش،AC رقیب با ادیسون شرکت های ادغام از الکتریک)که کرد.AC برقی وسایل تولید به شروع

مهندسی آمریک$$ایی مؤسسه افتخ$$ار درجه ادیس$$ون«)ب$$$االترین »م$$دال بع$$دها هرچند تسال نس$$بت همچن$$ان ولی کرد، یاد خوب مخترع یک عنوان به ادیسون از و پذیرفت الکتریسیته( را

نیوی$$ورک با مص$$احبه در تسال ادیس$$ون، م$$رگ از پس ب$$ود. روز کینه جو و طعنه زن ادیس$$ون به تف$$ریحی ن$$وع هیچ به نداش$$ت، س$$رگرمی ای هیچ داش$$ت: »او اظه$$ار ادیس$$ون م$$ورد در تایمز

می گرفت«. نادیده به کلی را بهداشتی اصول ابتدایی ترین و نمی داد، اهمیت

می گوید: حاجی که جایی - در3نب$$ود ایم$$$$ون و دی$$ن اهل ب$اب$ا ای$ن/نبود مسلمون ک$$ه ادیسون »آخه

خ$نج$$ر ن$$$$ه چی$ه دونس می شم$ر ن$$ه/منبر پ$ای ن$$ه بود رفته روضه ن$$هرسونده« صب به رو شب میماش سیم با/نخ$$ون$ده شب نماز ام رکعت ی$$ه

می دهد: جواب خدا وبود لورم روو بود اگر خنجر/بود هیتلرم آدولف بود اگه »شمرکنه!« گیر جا یه فقط سوزنش و/کنه پیر خودشو آدم که حیفه

م$$ردم فکر ب$$دون ف$$ردی، امور و مذهبی ظواهر دادن که: »انجام مسئله این دارد قصد شاعر نظر به ولی کن$$د، بی$$ان ن$$دارد« را چن$$دانی ارزش اسالم، اجتماعی بعد داشتن نظر در و بودن

-به ب$$رای ش$ب. نباید نم$$از حس$$ین، امام می کوبد: عزاداری را مذهبی ظواهر اولیه، خواننده ی را آن ها م$ردم، اف$راطی و اش$تباه عقاید تص$حیح جامع$ه« و های حماقت مولیر- »اصالح قول

می کنم، بکشانیم. تکرار تفریط "ناخواسته" به اس$$ت، نداش$$ته بدی قصد محترم شاعر احتماال است ممکن می کن$$د. البته منتقل خوانن$$ده به را اش$$تباه مفه$$وم این اول نگ$$اه در بی$$انش ولی

ما با ن$$ه، یا می ش$$ود منتقل خواننده به شعر این در اشتباهی مفهوم چنین آیا این که در کسانینباشند. هم عقیده

ام$$ام عزاداری در که است این است، رفته اشاره بدان شعر در خدا پاسخ در که خوبی نکته ی ام$$ام بر ظلم موض$$وع از و ک$$رد، وافر ت$$وجهی هم ام$$روزی ظلم مص$$داق های به باید حس$$ین رفته ان$$د، که »آن$$ان ش$$ریعتی ق$$ول داد. به ق$$رار ام$$روز راه چراغ آن را و گرفت عبرت حسینیزیدی اند!«. نه گر و کنند؛ زینبی کاری باید مانده اند که کردند. آنان حسینی کاری

می گوید: حاجی به خدا که آن جا - در4نبود ایمون و دین و نماز اهل/نبود مسلمون من توماس »می گید

برفو زیر کله بیارید در/حرفو؟ این می گید کجا از اوالساخته که چیزایی این دلیلشم/شناخته شما از بهتر منو اون

کنید؟ خدمت خلق به ام نگفته/کنید عبادت گفتم درستهکرده« قشنگ کلی هم دنیاروکرده/ جنگ نه ساخته، بمب نه توماس

چیزه$$ای س$$اختن که می اف$$زاییم آن به ولی ش$$د، صحبت تفصیل به پیشتر باره این در چند هر اخالق و روح ح$$ال به ک$$ارا و مفید نباشد، خدایی و صحیح نیت های با اگر بشریت حال به مفید

بود. نخواهد آخرت در او نتیجه ی و دنیا در شخص

می گوید: که آن جا - در5گذاشتم! کار آسمونا تو اونم/نداشتم بیشتر که چراغ یه »من

کرد! من به کمک چقد نمی دونید/کرد روشن چراغ اتاق هر تو توماسنبوده!« باغ تو بوده، اگرم یا/نبوده بی چراغ هیچکی دنیا تو

Page 19: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

چند هر نظر به ولی اس$$ت، ک$$رده بی$$ان ط$نز به را مطل$$بی چ$$نین شاعر که است واضح نسبتا )نگ$$اه بعد قس$$مت در را بیش$$تر نباش$$د! توض$$یح روا چن$$دان خ$$دا با ش$$وخی ای چ$$نین می رسدمی کنیم. خدا( بیان به انسانی

شعر: جزئی مطالب د( دیگر شاید باشد. و شاعر- واضح -و خواننده برای شاید که می شود گوشزد مطالبی قسمت این در

آن ها کردن گوشزد بررسی، این بودن کامل برای ولی است؛ نبوده آن ها تذکر و توضیح به نیازنیست. لطف از خالی

خدا: به انسانی یکم. نگاه که بود. خدایی خدا »انسانی« به نگاه شعر، این دیگر مشکالت از یکی

ردیف زن/ردیف و م$$$$رد از م$$ردم نشست$ه می نشیند: »خ$$$دا مردم است: مقابل - مکان مندکرد« نیگا نیگا حاجی این به کم کرد/یه جابجا رو خودش حق »حضرت واستادن«؛ مق$$ابلش

دهانی - بد پرس$$تین«؛ نم$ی گ$$$$$اوو نب$اشی$ن پست$ی$$$ن/خ$$ر خی$لی شماه$$$ا می کند: »حقیقت$ا // فرم$$$$$ود دوب$$$اره ه$$اش بن$$ده ب$$$$ه » ...خطاب ن$$زن...«؛ حرف بتم$رگ گف بهش »خ$$داهستی$$$د« ج$$$$$ون$ورای$ی عجب هستید/ب$$$اب$$ا خرایی کل$$$ه عجب شم$$$ا

پ$$$درا ک$$$ردن/ب$$$ی فروشی بهش می ش$$ود: »گفت: این$$$$$ا خ$$ارج روانی تع$$ادل ح$$الت - از آوردن در خ$$$$$$$$$دارو اینها/ک$$$$$فر خ$$وردن حسابی دین // بن$$$$$ام ک$$ردن جوشی خ$$$$$$دارو

اینه$$$$ا« آه$$$ی یه رسید/خ$$$دا اینجا ب$$$ه ک$$ه یارو می شود: »حرف$$ای غمگین و خسته و می کشد - آه

نیگا نیگا ح$$اجی این به کم کرد/ی$$$$$$ه جابجا رو خ$$ودش حق // حضرت کشی$$$د دل ت$$$$$$ه ازفرم$$$ود...« دوب$اره هاش بنده ب$$$$ه بود/خطاب هم خست$ه خیلی خیلی اینکه »با ک$رد«؛ / چشه نمی دونم می چرخه مالی$$د: »چش$$اش گ$$ول را س$$رش می ت$$وان نیس$$ت، قدیر و - علیم

از ش$د ی$$واش خ$دا/ی$$واش شلوغ$$$ه سرش کمی ی$$$ه // دید بشه جیم یواشکی می خواد آهان در «؛ رفت و ان$$داخت پ$$ایین رو س$$رش / یهو نفت بش$$که ی ش$$بیه شکمی // با ج$$$دا جماعت

نیست«. ممکن خدا حاکمیت از حکومتک: فرار من الفرار یمکن »ال می دانیم که حالی ک$$$$$$ار آسمون$ا ت$$$و نداشت$$$م/اونم بیشت$ر ک$$ه چ$$راغ ی$$$ه تواناترن$$د: »من او از - بن$$دگانشک$رد« م$$ن به کمک چق$$$$د کرد/نمیدونید روشن چراغ اتاق هر تو // توماس گذاشت$$$م

// ی$$$ه نکن کل کل ق$$ده این بشین نکن/بگیر معطل رو آدم همه نیست: »این - سریع الحسابم$ونده« دیگ$$$$ه کرات هنوز ، نخ$$ونده/ت$$$$$ازه داری$م نام$$ه لمه عا

اش$$اره داس$$تان پای$$ان در و اندیشیده اس$$ت، ت$$دبیری مشکالت، از جلوگیری برای شاعر هرچندبوده است: خدا نماینده ی بلکه نبوده، خدا نظر مورد شخص که می کند

تعال$$$ی ست حق رفیق ، واالست/مت$$رجم$$$ه مق$$ام یک نشست$ه »اونک$$$هش$$$$$ه بن$$ده ش$$$ه اعتماده ش$$$$$ه/م$$$$ورد نم$اینده ، نیست خ$$$$دا خ$ود

نیس شنیدنی گوش$ا این با نیس/ص$$$$داش دیدن$$ی ک$$$$ه یلد لم خ$$$$دایبینی$د« م$ی خ$$$$$دا رو می$$$زی همینی$$$د/اون$$$$ور هم$$ش زمینی$$$ا شم$$$$ا

بس$$یار زمینه این در اس$$ت. دالیل ش$$ده ذکر ص$$فات از بس$$یاری فاقد هم خ$$دا نماین$$ده ی البته او)پروردگ$$ار( اج$$ازه بی ن$$دارد حق کس روز[ هیچ آن ]در است: »و آمده قرآن در است. مثال

میایستند صف به فرشتگان بقیه ی »روح القدس« و که روزی*کند( شفاعتی )یا بگوید سخنی و راست س$$خن و دهد رخصت آن ها به رحم$$ان خ$$دای آن که مگر نمیگوین$$د، س$$خن یک هیچ و

18(«.38 و37 آیات نبأ، صواب( بگویند)سوره و )حق درست به را جهان دو امور مالئکه اصوال20نمی نماین$$د. سرپیچی خداوند فرمان از کار این در و19می کنند. تدبیر خداوند فرمان با ض$$منا

»آن است آمده قرآن در کرد. همچنین نقد »حاجی« را چرت وپرت گویی های می توان آیه، همین به استدالل با18 و («؛105 آیه ه$ود، نمیگوی$د)س$$وره سخن او اجازه به جز کس هیچ رسد، مجازات( فرا زمان و )قیامت که روز

نمیشود داده اجازه آنها به و*نیستند( خویش از دفاع بر قادر )و نمیگویند سخن که است »امروز]قیامت[ روزی داده باطل به گفتن سخن اجازه ی بدکاران به روز آن («. در36 و35 آیات مرسالت، کنند)سوره خواهی عذر که

نمی شود.(.5 آیه ی نازعات، امور« )سوره تدبیرکنندگان و کارپردازان به سوگند می فرماید: »و مالئکه مورد در خدا19 او بر گفتن س$$خن در هرگز که* خداوندند گ$$رامی »آن ها]=فرشتگان[ بندگان می فرماید مالئکه مورد در خدا20

خداوند فرم$$ان »هرگز (« و27 و26 آی$$ات انبیاء، می کنند)سوره عمل او دستور ]همواره[ به و نمی گیرند، پیشی

Page 20: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

بلکه نشده اند، داده نسبت نماینده آن به موارد از برخی که دید می توان ابیات، برخی به توجه کش$$یش هایی زمین، ک$$ردن روشن در خ$$دا به ادیسون کمک )مانند شده اند داده نسبت خدا بهآورده اند!(. در را او کفر و کرده اند جوشی را خدا دنیا بالله- در -نعوذ که

حاجی دوم. شخصیتمثال: است؛ شده صحبت شعر مختلف جاهای »حاجی« در شخصیت مورد در

فرست$اد صل$$$$$وات ه$$ی بـلن ب$لن/ایستاد شد بـلن یک$$ی ج$م ت$وی »ازاجانب هم و شاکی خودی از هم/جانب به حق قیافه های اون از

چ$ی$لی(« و چ$رب ه$ای اعج$وب$ه اون از/پ$ی$ل$ی و پ$ش$م ه$$ای قیافه اون )ازنرفت« تو اون گوش از خدا حرف/نرفت رو از ولی شد کنف »یارو

بشید خوش کنید وصول ببرید گف/کشید چک واسه شون آورد در »فوریزده! تک دیگه یکی برسم دیر/زده لک حوریا برای دلممی شه دیر برم بذار خدا رو تو/می شه دلگیر حوریه نرم اگر

نرم« نشد کلون خیلی رشوه ی با/گرم دمش حق حضرت قراولزد« می تلنگر اعصابا روی داش/زد می غر بلن بلن داش »حاجیهبهشته؟ توی جات گفته تو به کی/زشته کارای از پر تو »نامه یمحاله بهشت؟ بری کنم ولت/باحاله آدمای جای بهشت

می کردی سیا رو ما بنده های/می کردی؟ ریا چقد که یادتهمی کشیدی! و الضالین وال چقد/می دیدی برت و دور نفر یه تا

رسوندی؟« کسی دست نون لقمه یه/خوندی نوحه و روضه که همه اینبشینه تونس نمی درست بازم/اینه فهمید یارو وقتی »خالصه،می رف« در می آورد گیر فرصتی تا/می رف سر دفه یه صبرش کاسه ی

سوخت دلم براش کم یه چرا؟ دروغ/افروخت آتش حاجی برای »خداباخته« رسیده که این جا به اما/ساخته قصرا چه باورش تو طفلی

می رسد: نظر به چند نکاتی مورد این در1 نظر به صحیح چندان است، دروغ و ریا از پر که شخصیتی »حاجی« برای اسم انتخاب - اوال

تغی$$یرات مق$$دس بسیار مکان و االهی امن حرم آن در است، رفته حج به که نمی رسد. کسی تجربه را روح$انی س$فر این هم ش$ما می ش$ود. اگر نزدیک تر ایم$ان به و می یابد، شدید روحی عم$$ره و حج علی)ع( می فرماین$$د: »زائر می کنی$$د. ام$$ام تص$$دیق م$$را س$$خنان باش$$ید، ک$$رده

می فرماین$$د: حق س$$جاد)ع( هم کند.« ام$ام می هدیه آمرزش او به خداوند و خداست میهمان به گ$ن$$$اهانت از و ش$$وی، می وارد پروردگ$$ارت بر وس$$یله بدان بدانی که است تو( این حج)بر خ$$دا که را تکلیفی و فریضه و شود، می پذیرفته ات توبه آن وسیله به و گریزی، می آن سوی

و ب$$ود، خواهند موقت نشوند، حفاظت اگر آثار این کنی.« البته ادامی است کرده واجب تو برشوند. فراموش زمان طول در آدمی غفلت با می توانند

آم$$اده ک$$ار این ب$$رای را خ$$ود و رود حج بخواهد ک$$$سی ص$ادق)ع( می فرماین$$د: ه$رگ$$$اه ام$ام ش$ده مح$$روم ث$$واب این از گن$$اهی س$بب ک$$ه( به )بداند نش$$ود حج زی$$ارت به موفق اما سازد

این از کس علی! ده فرم$$ود: ای که است ش$$ده )ص( نقل خ$$دا پ$ی$ام$ب$ر از اس$$ت. همچ$$نین حج توان$$ایی که کسی اس$$ت: »... و ورزی$$ده کفر ب$$زرگ خ$$دای واق$$ع[ به در ]مس$$لمان، امت

در شخصی چ$نین اس$ت، آمده دیگر روایات در نگزارد.« که حج هست زنده تا اما باشد داشتهنمی شود. محشور مسلمان آخرت

ص$$$ادق)ع( باش$$د. ام$$$ام خ$$دا برای که است قبول مورد حجی که هست دیگر روایات در البته به نباش$د، طل$$بی ش$هرت و ریاک$اری قص$$دش و گ$زارد ح$ج خ$دا ب$رای می فرماید: »ه$رک$س

خ$$دا، برای است:حج گونه دو بر ص$ادق)ع( می فرماید: »حج رابیامرزد.« ام$ام او خداوند یقین هر و ده$$د؛ پاداش او به را ب$ه$شت خ$داون$د گ$زارد، حج خدا برای که مردم. کسی برای حج و

برخی است!« در مردم همان عهده به قیامت روز در ثوابش و پاداش رود، حج مردم برای که

(«.6 آیه تح$ریم، می نماین$د)س$وره کام$ل[ اج$را ط$ور ]به ش$ده اند داده فرم$ان را آن چه و نمی کنند، مخالفت را عص$$مت نتیجه در و عق$$ل@؛ بدون هوس حیوانات و اند، هوس بدون عقل مالئک که است آمده احادیث در ضمنانمی شود. صادر آن ها از خالف کارهای و دارند،

Page 21: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

را حج م$$ردم که است آن آخرالزم$$ان مه$$دی)عج( و ظهور نشانه های از که است آمده روایاتنمی دهند. انجام مخلصانه

و اس$$ت، ناپس$$ند ام$$ری حاجی اسم دادن جلوه منفی و کردن خراب که داشت توجه باید ولی دی$$ده هم ش$$اعر این دیگر اش$$عار در کلمه این از منفی دارد. اس$$تفاده ی ن$$امطلوبی ع$$وارضمثال: می شود؛

م$$$$$$$$ادرم... ی خ$$$$ال$ه دخت$$ر شوهرک$$$$$$$رم ح$$$$$اجی حض$$رت »پریشب$$$ان$$$داریم م$$وات س$$وات خ$$$$دا شکرمی$$$اریم در گ$ـ$$$$$$$$$نده پول اگ$ه م$$ا

توش$ه... نون کارا ای$ن زم$$$ون$ه این تومیرفوشه آش توپخونه توی حاجیتمک$$$$ه دوب$$اره میریم خ$انوم حاج بادک$ـه ب$$اس$$ود بخ$$واد خ$$$دا اگ$$$$هم$$یدم... م$ن ه$ی$ئ$ت$$$و روز سه خرجک$$$$م دست بیاد ک$$ه مح$$رم م$$$$اه

اسک$$$$$$ناسی اسکندر حاج همینشناسی می که مارو ی همسادهنمیده تکونش ت$$$$$وپ دیگ$$$$ه االنچیده سکه رو سکـه ع$$$$$$$المه یه

خره« می چک یه با مارو ت$$$$ای صدپره می ه$$$$ا گنده باگن$$$ده همش

س$$نت طبق و می فرس$$تد(، بلند را ص$$لوات هایش )یا می فرس$$تد ص$$لوات کسی این که - آیا2 ریش کسی که آن جاست در اش$$کال دارد؟ اش$$کالی نزن$$د، ته از را محاس$$نش امامان و پیامبر

باش$$د؛ متظاهرانه و ریاکارانه این ها همه ی ولی باشد، داشته درستی ظاهر و باشد، داشته بلند اعتم$$اد )مانند ب$$ودن م$$ذهبی مزای$$ای از فقط منافقانه و می کند رفت$$ار مع$$اویه وار که کسی

ندارد. صالح عملی و مؤمن دلی ولی می کند، او( استفاده به عمومیدیگر: شعری در شاعر قول به که کسیپیش$ونیشه رو پی$$$$نه دستاش ج$ای به »یکیهم$$$یشه« پره جیباش وزحمت ک$$$$$$$ار بدون ناخواس$$ته- یا -خواسته را مردم افراط، از جلوگیری برای نباید شد، گوشزد که همان طور ولی

و دارن$$د، مذهب پس$$ند و م$$ذهبی ظ$اهری که مؤم$$نی مردم$$ان هس$$تند کشاند. بسیار تفریط به م$$ردم به خیرش$$ان ش$$ما و من از بیش$$تر بس$$یار و دارن$$د، هم ص$$الح عملی و نیکو سرش$$تی

ک$$ار( بر پین$$ه)ی هم و دارن$$د، پیش$$انی س$$جده( بر پین$$ه)ی هم علی وار کس$$انی می رسد. یع$$نیدست.

او با که کس$$انی و خداس$$ت؛ )ص( فرس$$تاده اس$$ت: »محمد آم$$ده فتح س$$وره ی آخر آیه ی در رکوع حال در را آنها پیوسته مهربانند؛ خود میان در و شدید، و سرسخت کفار برابر در هستند

در آنها نش//انه میطلبن$$د؛ را او رض$$ای و خ$$دا فضل هم$$واره که ح$$الی در میبی$$نی س$$جود ون وج//وههم فی است)سیماهم نمایان سجده اثر از صورتشان الس//جود(؛ أث//ر م

را االهی م$$ردان نش$$انه ی آیه اس$$ت«. این انجیل در آنان توصیف و تورات در آنان توصیف این چه$$ره بر که است س$$جدهای اثر می دان$$د: »نشانش$$ان پیشانی ش$$ان در س$$جده ظ$$اهری اثر

و م$$ؤمن انس$$ان هایی آن ها که میدهد نش$$ان خ$$وبی به آنها قیافه دیگ$$ر، تعبیری آن هاست«. بهعدالتند. و قانون و حق و خداوند برابر در خاضع

توجه روای$$تی به را ش$$ما نیست محاس$$ن- بد و ریش -مانند م$$ذهبی ظ$$واهر داش$$تن م$$ورد در چ$یز پنج م$$ؤمن فرم$$ود: »عالم$ات که شده عسکری)علیه السالم( روایت حسن امام بدهم: از

اربعین - زی$$ارت2 و گ$$ذاردن روز و شب در نافله و فریضه نم$$از رکعت یک و - پنج$$اه1است: -5 و گذاش$$تن خ$$اک بر س$$جده در را - پیش$$انی4 و ک$$ردن راست دست بر - انگشتر3 و کردن حمن الله بسم الر حیم م$وارد اک$ثر می ش$ود، دی$$ده که گفتن«. هم$$ان طور نماز[ بلند ]در را الر ش$$یعیان زمانه آن در اس$$ت. یع$$نی ش$$یعه و م$$ؤمن ظ$$اهری نش$$انه های و عالئم ش$$ده، گفته

نشانه هایی که حالی در می کرده اند، خاک بر سجده نماز در سنت اهل خالف بر داشته اند. اوال خالف -بر تس$$نن اهل است. همچ$$نین، بوده فرش و لباس بر سجده تسنن اهل نشان و شعار

عمروعاص آن که از پس راست)شاید دست نه می کرده اند، چپ دست در را پیامبر- انگشتری معاویه و خلع خالفت از را علی چپ دست در کردن و راست دست از انگشتر آوردن بیرون با س$$نت اهل ب$$ود. همچ$$نین ش$$ده ش$$یعه نش$$ان کردن راست دست در انگشتر و کرد(؛ نصب را

و نمی گویند نم$$از س$$وره ی ابتدای در را آن و نیست، نماز سوره های جزء بسم الله که معتقدند خوان$$ده آهس$$ته که نمازهایی در حتی که اند خواسته ما از می گویند. امامان آهسته بگویند اگر

است. در بوده شیعه نشان این و شود؛ گفته بلند بسم الله هایشان عصر( هم و )ظهر می شوند

Page 22: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

رع$$ایت را آن ها گفته اند و داش$$ته اند، تأکید ظ$$واهر و نش$$انه ها روی عس$$کری ام$$ام ب$$اال حدیثکنید. که باشد چ$$نین هم نباید و باش$$د، بد ب$$اطنش ولی خ$$وب ظ$$اهرش کسی که باشد چ$$نین نباید

می خواه$$د. خ$$وب ب$$اطن و ظ$$اهر با اشخاصی باشد. اسالم بد ظاهرش و خوب باطنش کسی یک ظاهر به -که کنند. نمازشان ابراز را ریاکاری- مسلمانی شان -بدون مردم می خواهد اسالم ص$دقه از ث$وابش آش$کار بخوانن$$د. ص$دقه ی جم$اعت به خداس$ت- را با رابطه و فردی عبادتدیگران. برای می گیرد صورت الگوسازی و تشویق این که خاطر به است؛ بیشتر پنهانی

آلش و محمد بر فرس$$تادن درود و ص$$لوات بلند که دارد وجود حدیثی هم بلند صلوات مورد درداد! انجام بی موقع نباید را خوبی کار هیچ که است واضح البته می برد؛ دل از را نفاق

آدمی اس$$ت؛ چ$$رب وچیلی«: درست اعجوبه های اون »از مورد در آمد، یادم هم دیگری نکته ی این و نیس$$ت، چ$$نین "چ$$رب وچیلی" نباش$$د. م$$ؤمن و کن$$د، رع$$ایت را نظ$$افت و بهداشت باید

تم$$یزترین از دین، بزرگ$$ان همچ$$نین و امام$$ان و اس$$ت. پی$$امبر ش$$ده وارد اح$$ادیث در مطلباند. بوده انسان ها

بیت های مورد - در3می کردی سیا رو ما بنده های/می کردی؟ ریا چقد که »یادته

می کشیدی!« و الضالین وال چقد/می دیدی برت و دور نفر یه تا ش$$دن باطل ب$$اعث خوان$$دن نماز در شخص ریاکاری بدهم. هرچند را کوتاهی توضیح نیست بد

طبق که بدانید نیست بد ولی کن$$د، اش$$اره نکته این به خواس$$ته هم ش$$اعر و می شود، نمازش »ض$$الین« باید در ض$$اد از بعد ش$$ود- الف رع$$ایت است به$$تر نم$$از در -که عربی تجوید قواعد تقلید مراجع عملیه ی رساله های در مسأله این و شود(؛ خوانده )»مد« دار شود کشیده اندکی.(۱۰۰۳ مسأله خمینی، امام المسائل ر.ک. توضیح )مثال است آمده

4 بیت در - ضمنارسوندی؟« کسی دست نون لقمه یه/خوندی نوحه و روضه که همه »این

و ف$$ردی عبادت به که می کنیم تکرار هم است. باز شده حسین)ع( کم لطفی امام عزاداری به -خواس$$ته را مردم نباید افراط، یک به حمله برای همچنین شود. و توجه دو- باید -هر اجتماعی

کرد! کور را چشم نباید ابرو کردن درست کشاند. برای تفریط ناخواسته- به یا

قرآن فرستادن سوم. هدفاست: آمده شعر این در

بشید جم هم کنار دلخوشی با/بشید آدم که فرستادم »آیهکنید« آباد رو دنیا فکرتون با/کنید شاد رو گرفته غم دالی اس$$ت. خ$$وبی نیس$$ت، خوشی ق$$رآن ن$$زول اصلی علت و آفرینش اصلی علت که دانست باید

و آرامش و ش$$ادی اس$$ت. البته س$$عادت نیس$$ت، اس$$ت. م$$وفقیت کم$$ال نیس$$ت، پیش$$رفت و پیامبران فرستادن مختلف آیه های در می شود. خداوند آورده بر ضمنی طور به هم پیشرفت

نف$$وس پ$$رورش و مردم است)آموزش دانسته مردم تزکیه ی و حکمت تعلیم را آسمانی کتاب21آن ها(.

چهارم. بارک اللهمی سراید: شاعرگفتم« باریکال نیافریده/گفتم ماشاال چقد بهتون »من

نطفه ای را او س$پس* آفری$$دیم گل از عص$$اره ای از را انس$ان »و می فرماید قرآن در خداوند آن را س$$پس آفری$$دیم، لخته خ$$ونی نطفه آن از آن گ$$اه* دادیم )رحم( قرار استوار جایگاهی در

بر و آوردیم، در اس$$تخوان هایی ص$$ورت به آن را س$$پس و گردانی$$دیم، پاره گوش$$تی به ص$$ورت احسن فتبارک الله دادیم؛ ت$$$ازه آفرینشی آن را س$$$پس پوش$$$اندیم، گوشت اس$$$تخوان ها

(. 14 آیه مؤمنون، «)سورهالخالقین بر نه و انسانی(، چنین آفریدن خاطر )به است خودش بر خدا گفتن بارک الله که است روشن

بارک الله آن)نیافری$$ده از پیش نه اس$$ت، انس$$ان آف$$رینش از پس آن هم انس$$ان؛ گفتم(. ض$$منا اس$$ت« مع$$نی آفری$$دگاران به$$ترین که خداون$$دی بر ب$$اد آف//رین» را آن ب$$رخی که همچن$$ان

.2 جمعه، ؛164 عمران، آل ؛151 و129 بقره،21

Page 23: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

آن را و نموده اند آفرینن$$دگان« معنا به$$ترین خدا، باد فرخنده و پربرکت» آن را برخی کرده اند، »آفرینش قرآن که را آخری مرحله ی این مفسران ضمن دانسته اند. در بودن مبارک معنای به

ب$$اعث را همین و انس$$ان« دانس$$ته اند، ب$$دن در االهی روح ش$$دن »دمی$$ده است، تازه« نامیده22دانسته اند. خود بر خدا گفتن آفرین

است: سوره گفته بارک الله خود به دیگری مسایل خاطر به هم قرآن از دیگری جاهای در خداوند البته22.64 آیه غافر، سوره و ؛54 آیه اعراف،

Page 24: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

پیوست ها:اول: پیوست

317 تا312 صص ،10 ج نمونه، تفسیر ؟ دارند الهی پاداش مکتشفان و مخترعان آیاپرسش:

و عل$$وم ت$$اریخ مطالعه با اینکه آن و میش$$ود مط$$رح مهمی س$$ؤال ب$$اال بحثه$$ای به توجه با زحم$$$ات دراز س$$$الیان بش$$$ر، دانش$$$مندان از جمعی که میبی$$$نیم اکتش$$$افات و اختراع$$$ات

کنند اکتش$$افی و اختراع بتوانند تا کرده تحمل را محرومیت ها انواع و کشیدهاند، طاقتفرسائیبردارند. همنوعانشان دوش از باری که

و شد متحمل پرب$$ارش اخ$$تراع این ب$$رای جانکاهی زحمات چه برق مخترع ادیسون مثال برای به را کارخانهها س$$اخت، روشن را دنی$$ایی اما داد؛ دست از ن$$یز راه این در را خ$$ود ج$$ان شاید

وج$$ود به آب$$اد مزارع و سرسبز، درختان عمیق، چاه های اختراعش، برکت از و درآورد، حرکتشد. دگرگون دنیا چهره خالصه و آمد؛

میلیون ها ، میک$$روب کشف با که پاستور همچون دیگری اشخاص یا او کرد باور میتوان چگونه به ش$$وند، فرس$$تاده جهنم قعر به همه او مانند ده ها و بخش$$ید ره$$ایی مرگ خطر از را انسان

اینکه حکم راه در چش$$مگیری ک$$ار هیچ عمرش$$ان در که اف$$رادی ولی نداش$$تند؛ ایم$$ان فرض$$ا باشد؟ بهشت دل در جایشان ندادهاند انجام انسان ها به خدمت به عمل بلکه نیس$$ت، ک$$افی تنه$$ایی به عمل نفس مطالعه ی اسالم، جهان بینی نظر ازپاسخ:

یا مدرسه یا بیمارس$$تان کس$$انی شده دیده دارد. بسیار ارزش آن انگیزه ی و محرک ضمیمه ی انس$$انی خ$$دمت صددرصد هدفش$$ان که دارند هم این به تظ$$اهر و میس$$ازند دیگ$$ری خ$$یر بنای

ش$$ده نهفته دیگری مطلب پوشش، این زیر که حالی در مدیونند؛ آن به که جامعهای به است، یا و خ$$ود، م$$ادی من$$افع تحکیم و عوام، توجه جلب یا ثروت و مال یا و مقام حفظ آن و است،

است! دیگران چشم از دور خیانتهایی به زدن دست حتی انگیزهای و تم$$$ام اخالص با ده$$$د، انج$$$ام ک$$$وچکی ک$$$ار کسی است ممکن عکس، به ولی

روحانی. و انسانی صددرصد م$$ورد مح$$رک، و انگ$$یزه نظر از هم عم$$ل، نظر از هم را، بزرگ مردان این پرونده باید اکنون

: نیست خارج صورت چند از که داد، قرار بررسی اتمی ان$$رژی کشف ) همانند است تخریبی عمل یک صرفا اختراع، از اصلی هدف گاهیالف(

من$$افعی آن کن$$ار در ( س$پس گ$رفت ص$ورت اتمی بمبه$$ای س$اختن منظور به بار نخستین که دوم درجه در یا و نب$$وده مکتشف یا مخترع واقعی هدف که آمده وجود به نیز انسان نوع برایاست. روشن کامال مخترعان از دسته این است. تکلیف داشته قرار در و اس$$ت؛ شهرت و آوازه و اسم یا و مادی بهرهگیری هدفش مکتشف، یا مخترع گاهیب(

و میآورد وج$ود به عامالمنفعهای تاسیس$ات بیش$$تر درآمد ب$$رای که دارد ت$$اجری حکم حقیقت، جز ه$$دفی هیچ بیآنکه میآورد، ارمغ$$ان به محص$$والتی مملک$$تی ب$$رای و کار ایجاد گروهی برای

میرفت. آن سراغ به داشت بیشتری آمد در دیگری کار اگر و باشد، داشته درآمد تحصیل نیست، حرامی و خالف کار گیرد، انجام مشروع موازین طبق اگر تولیدی یا تجارت چنین البتهنمیشود. محسوب هم مقدسی العاده فوق عمل ولی

هم$$ان تفکر ط$$رز این نش$$انه و نبودند کم ت$$اریخ ط$$ول در مکتش$$فان و مخترع$$ان اینگونه از و ت$$امین است جامعه ح$$ال به مضر که ط$$رقی از آن از بیش$$تر یا درآمد آن ببینند اگر که است

( درصد50 هروئینس$$ازی در و میبرند س$$ود درصد بیست داروس$$ازی ص$$نعت در ) مثال میشودمیدهند. ترجیح را دومی خاص دسته این

خ$$ویش همنوعان از نه و دارند خدا از نه طلبی هیچگونه آنها است روشن نیز گروه این تکلیفرسیده اند. آن به و میخواستهاند که بوده شهرتی و سود همان آنها پاداش و

ج$$زای[ کارهایش$$ان و ]مزد ما بخواهند، را آن زیور و دنیا زندگی که »کسانی می فرماید قرآن ش$د! نخواهد کم دنیا در عملش$ان اجر از هیچ و میدهیم، آنان به کامل طور به دنیا همین در را

غ$$یر )ب$$رای دنیا در آنچه و ب$$ود، نخواهد برایش$$ان آتش جز آخرت در که هستند کسانی * اینان میش$$ود!« )س$$وره بی اثر و باطل می کردهاند عمل را آنچه و رفت$$ه، هدر به دادهاند خدا( انجام

(15 آیه هود،

Page 25: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

باش$$ند خ$$دا به معتقد اگر یا و دارند انس$$انی انگیزهه$$ای مس$$لما که هس$$تند س$$ومی گ$$روهج( و فالکت نه$$ایت با البراتوارها گوشه در را خ$$ود عمر از دراز س$$الیان گاهی و الهی، انگیزههای انس$$انیت جه$$ان به ارمغ$$انی و کنند، خود نوع به خدمتی اینکه امید به میبرند سر به محرومیت

بیفشانند. رنجدیدهای چهره از غباری و گرد و بگشایند دردمندی پای از زنجیری و دارند، تقدیم نداش$$ته اگر و نیس$$ت، آنها در بح$$ثی که الهی، مح$$رک و باشند داشته ایمان اگر افراد این گونه

دری$$افت خداوند از مناس$$بی پ$$اداش شک ب$$دون باشد م$$ردمی و انس$$انی محرکشان اما باشند باش$$د. دیگر جه$$ان در است ممکن و باش$$د، دنیا در است ممکن پ$$اداش داش$$ت. این خواهند روشن ما بر جزئی$$اتش چطور؟ و چگونه اما نمیکند، محروم را آنها عادل، عالم خداوند مسلما آنها اگر )البته نمیکند ض$$ایع را نیکوک$$ارانی چنین اجر خداوند گفت میتوان اندازه همین نیست،

است( . روشنتر بسیار مساله باشند قاصر جاهل مصداق ایمان پذیرش عدم با رابطه در است. ما آمده روایات یا و آیات در که است اشاراتی عقل، حکم بر عالوه مساله این بر دلیل ض$$ایع را نیکوک$$اران اجر المحس$$نین: خداوند اجر یض$$یع ال الله »ان جمله که نداریم دلیلی هیچ

اطالق مؤمن$$ان به فقط ق$$رآن در محس$$نین زی$$را نش$$ود، اش$$خاص گونه این نمی کن$$د« ش$$امل در و بشناس$ند را او بیآنکه آمدند او ن$$زد که هنگ$$امی یوسف ب$$رادران میبی$نیم لذا است، نشده

از ت$$$را المحس$$$نین: ما من ن$$$راک »انا گفتند او به میپنداش$$$تند مصر عزیز را او که ح$$$الیمیدانیم«. نیکوکاران

کس ی$$ره: هر ش$$را ذرة مثقال یعمل من و یره خیرا ذرة مثقال یعمل »فمن آیه گذشته این از را آن کند بد ک$$ار ذرهای بمق$$دار کس هر و میبیند را آن کند نیک ک$$ار ذرهای سنگینی اندازه به

میشود. اشخاص اینگونه شامل وضوح دید« به خواهد با م$$رد اس$$رائیل ب$$نی )علیهالس$$الم( میخ$$وانیم: در کاظم امام از یقطین بن علی از حدیثی در

نیک خ$$ود ایم$$ان با همس$$ایه ی به نس$$بت بیایم$$ان داش$$ت. م$$رد ک$$افری همسایه که بود ایمانی ش$$ود آتش گرمای از مانع که کرد بنا خانهای او برای خدا رفت دنیا از که وقتی میکرد، رفتاری

میباشد. مؤمنت همسایه ی به نسبت رفتارت نیک سبب به این شد گفته او به ... و مش$$رکان از که ج$دعان بن الله عبد )صلیاللهعلیهوآلهوس$لم( درب$$اره اک$$رم پی$$امبر از همچ$$نین ج$$دعان ابن جهنم اهل ش$$ده: کمع$$ذابترین نقل چ$$نین ب$$ود قریش سران از و جاهلیت معروف

س$$یر را گرس$$نگان الطعام: او یطعم کان فرمود: »انه چرا؟ الله رسول یا کردند سؤال است،میکرد.«

) فرزند ح$$اتم بن ع$$دی )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( به پی$$امبر که میخ$$وانیم دیگ$$ری روایت در از را ش$دید ع$ذاب نفسه: خداوند بسخاء الشدید، العذاب ابیک عن : »دفع ( فرمود حاتمطائی

برداشت.« او بخشش و جود خاطر به پدرت و بحث ب$$رای یمن از گ$$روهی : که )علیهالس$$الم( میخ$$وانیم ص$$ادق امام از دیگری حدیث در و

بیش$$تر همه از که ب$ود م$ردی آنها میان در و )صلیاللهعلیهوآلهوسلم( آمدند پیامبر خدمت جدال ، )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( مینم$$ود پی$$امبر برابر در خاصی لج$$اجت و خش$$ونت و میگفت سخن آش$$کار ک$$امال مبارکش چهره در آثارش که شد عصبانی )صلیاللهعلیهوآلهوسلم( آن چنان پیامبر

)صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( پی$$امبر به چ$$نین این را الهی پی$$ام و آمد جبرئیل هنگ$$ام این گردید. در )صلیاللهعلیهوآلهوس$$لم( با پی$$$امبر س$$خاوتمند است م$$$ردی این میفرماید ک$$رد: خداوند ابالغ

چ$نین من به : پروردگار فرمود و کرد او سوی به رو ، نشست فرو خشمش سخن این شنیدن دیگ$$ران ع$$برت که میگ$$رفتم س$$خت تو بر آنچن$$ان نب$$ود آن خ$$اطر به اگر و است داده پی$$امی

ک$$رد: من فرم$$ود: بلی. ع$$رض دارد؟ دوست را س$$خاوت پروردگارت آیا پرسید مرد گردی. آن خدائی همان به و هستی، او فرستاده و رسول تو و نیست الله جز معبودی که میدهم شهادت

برنگرداندهام. محروم خود نزد از را هیچکس تاکنون که سوگند کرده مبعوث را تو که اس$$تفاده روای$$ات از بس$$یاری از هم و آی$$ات بعضی از هم که میآید پیش س$$ؤال این اینجا در

اگر بن$$ابراین اس$$ت، بهشت در ورود یا و اعمال قبولی شرط والیت حتی یا و ایمان که میشودبود. نخواهد خدا درگاه مقبول بزند سر ایمان فاقد افراد از هم اعمال بهترین

پ$$اداش و اس$$ت، مطل$$بی اعم$$ال قبولی مساله که گفت پاسخ چنین سؤال این از میتوان ولی که است این اس$$الم دانش$$مندان می$$ان در مشهور جهت همین به دیگر؛ مطلب داشتن مناسب

خ$$دا درگ$$اه مقب$$ول غیبت، مانند گناه$$ان از بعضی ارتک$$اب با یا و قلب حض$$ور ب$$دون نماز مثال انج$$ام و است خ$$دا فرم$$ان اطاعت و است، صحیح شرعا نمازی چنین میدانیم اینکه با نیست،بود. نخواهد پاداش بدون خدا فرمان اطاعت که است مسلم و میشود، محسوب وظیفه

Page 26: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

میگ$$وییم: را همین ن$$یز ما بحث، مورد در و است، عمل عالی مرتبه همان عمل قبول بنابراین داشت؛ خواهد را محتوا عالیترین باشد، همراه ایمان با مردمی و انسانی خدمات اگر میگوییم

ن$$یز بهشت در ورود زمینه ب$$ود. در نخواهد بیپ$$اداش و بیمحتوا کلی به صورت، این غیر در ولی نیست الزم عمل که: پاداش میگوییم را پاسخ همین ممکن باشد]بلکه بهشت در ورود منحصراباشد[. دنیایی پاداش یا جهنم، عذاب کاهش است

دوم: پیوستکاربران: نظرات

سالم - با1 س$$ازگار اعتقادی مسلم اصول با آن قسمتهای از بعضی اما بود محتوایی پر و زیبا بسیار شعر

بی یا دل$$زدگی ن$$وعی کنن$$ده القا که بود رولورم بود اگر خنجر گوید می که شعری مثل نیستاست السالم علیه حسین امام برای عزاداری به اعتقادی

ف$$رض به و باشد ش$$راب ش$$عرهایش در خیام باده کجامعلوم از اوال امده خیام باره در انچه یا واقع او تایید م$$ورد اخ$$رت در گرفته ق$$رار خ$$دا نهی مورد انچه میشود مگر باشد چنین که این

. کنیم پیدا خدا رفتار و قول در مرج و هرج یک به عقیده که این مگر ؟ شود به او امث$$ال و ادیس$$ون ب$$اره در اعتق$$ادی مبن$$ای از اطالع ب$$رای آم$$ده ادیسون باره در انچه یا

کنید مراجعه مسلمانها غیر خیر اعمال قسمت مطهری شهید الهی عدل کتاب به باید را م$$ردم ن$$زد در عنه مف$$روغ ام$$ور از بعضی پ$$رداز ط$$نز ش$$اعر چه گر ص$$ورت هر در

. است اعتقادی مسلمات رعایت به ناچار مردم توده نظر جلب برای اما بکشد چالش

. باشید گو خوش و جوشان همیشه============================================

===عزیز مسعود آقا سالم

هستید. ای مطالعه اهل و سواد با مرد که است این بیانگر شما صحبتهاینیست. پذیر امکان جا این در اما باشم داشته مباحثی شما با که نیستم میل بی

به تا که آن از بزرگ$$تر خ$$دارا و آف$$رینش و هستی ، خلقت که اینست بگویم توانم می که آنچهبدانیم. ایم شنیده حال س$$ال میلی$$ارد چند که بایس$$تیم ای س$$یاره یکه روی برویم خلقت و هستی بهتر درک برای مثال

فرهنگه$$ا، ، ها ع$$ادت قبیل از را خودم$$ان ه$$ای ف$$رض پیش تم$$ام . و دارد فاص$$له ما با ن$$وریکنیم. خالی ذهن از ... را و ها اجبار ، ها باور ، قیودات

اس$$تفاده با و داشته نگاه خود با آنرا است خدایی موهبتی اندیشه و عقل که دارید قبول اگر و داش$$$ته وهس$$$تی کاین$$$ات و خلقت کل به ها دست دور آن از ای گونه دیگر و نو نگ$$$اه آن، از

نظر از هم را کوچک زمین روی م$$وذی حش$$رات حتی ، کوچک چیز هیچ که شرطی باشیم. بهرسید؟ خواهیم ای نتیجه چه به کنید می . فکر نکنیم دور

باشید اندیش نیک و پایدارجوادی : خلیل شما برادر

احترام و - سالم2 و کردید اح$$ترامی بی ای ع$$ده به زیبات$$ان بس$$یار شعر در شما اما گذاشتم احترام شما به من

زدید رویی2 تهمتمیکردید مخلص انسانهای به هم ای اشاره کاش

و نم$$از اهل که کس$$انی به که ش$$ود می دلیل این ایا اما است خلق به خ$$دمت عبادت باالترینکرد؟ توهین هستند پشم و ریشو و مسجد

نمیکنن$$د-که کمک خلق به میفرس$$تند ص$$لوات بلند بلند و ... دارند پش$$مو ریشو که اف$$رادی ایانمیسرایید شعری افراد نوع این ی درباره چرا میکنند- پس

و می$$بریم ل$$ذت و میخ$$وانیم و کردم هم چاپ و دادم دوستام همه به بود عالی احسنت آخر درمیکنیم تحلیل

Page 27: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

نفهمیدم.. خوب جایی یه رو منظورتون ولی زدین خوبی - حرفای3 و نیست مس$$لمون و خونه نمی نم$$از که کسی هر و بدیه آدم میخونه نم$$از که کسی هر اینکهخوبیه؟ آدم میکنه کمک خلق به فقط .که کردند می س$$ازی ظاهر فقط بودند پیامبر خود همون زمان از که ها مسلمون بعضی البته

اینجوری ها بعضی ولی اوناهستند شما منظور میدونم صفت.درسته؟من معاویه میگن بهشونمیشه. تمون دین ضرر به و کنند نمی قضاوت

نیست. خلق به کمک فقط باشه باید هم دینداری و روزه و نماز ولیباهم.درسته؟ الناس حق و الله حق

خ$$وارو ش$$راب آدم اگه کن$$ه.ولی رحمتش ب$$وده.خ$$دا خ$$وبی آدم خ$$ودش دین به هم ادیس$$ونبود؟ خوب بازم بود گویی دروغ و باز شهوت

نه؟ یا کردم قضاوت دریت نمیدونم

بود بانمک - خیلی4کردید شوخی خدا با زیادی جاها بعضی دیگه ولی

توم$$اس که چراغ$$ایی میکنه. اما کار که ساله ملیاردها و مجانیه کرد روشن خدا که - چراغی5 مجانی علم، وقت بود. هر قطع ما خونه برق ساعت چند دیروز همین و پولیه کرد روشن خان

شماست با حق اونوقت کرد خدمت بشر به

رو خلق به خ$$دمت خی$$ال، بی .. رو و اینک$$ه: نم$$از اونم میک$$رد مط$$رح رو قدیمی شبهه - یه6جاش به کدوم هر الزمه، تاش2 هر که اینه منطقیش که حالی در بچسب،

به میرس$$تند، هم عبادت به که میبینیم ولی هستند، خلق به خدمت نماد السالم علیه علی اماممیکنند یتیما به مهربانی جاش به میجنگند، جاش نمیکن$$ه... عمل زی$$اده!( و م$$ذهبیش اطالع$$ات که حاجی)کسی ;( ولی جاش به چیزی هر پس

:( نمیدونه که کسیه از تر سنگین هم تکلیفش قطعا خوب

م$$ورد در خداوند قض$$اوت که دارم ب$$اور م$$ذهبی انس$انی عن$$وان به من اعتقادی، دیدگاه - از7 شد خواهد گرفته نظر در ن$$یز انس$$انی هر نیت و نیست وابس$$ته آنها اعم$$ال به تنها ها انس$$ان

که بدیهی ) اعتقادی اینکه بگویم باید جوادی آقای شعر محتوای دارند( درباره قبول همه تقریبا که شاعرانی و دانشمندان همه بگوییم یا و کنیم ظاهربینی به متهم را مذهبی های انسان همه

اگر که است این اس$$ت. حقیقت اندیشی س$$اده روند می بهشت به اند ک$$رده خ$$دمت بشر به باش$$د. مث$$ال او نیت و قصد با متناسب انس$$ان عمل هر پاسخ باید باشد داش$$ته وج$$ود عدالتی

قص$$دش اگر دهد می انج$$ام مفید اخ$$تراعی که دانش$$مندی اینکه آن و دارد وج$$ود مش$$هوری او ک$$ار ت$$وان نمی دهد، انجام را کار این ثروت یا شهرت برای تنها و نبوده بشر نوع به خدمت

یع$نی اس$ت، س$که دیگر روی ج$وادی آق$ای حرف کرد. اما قلمداد معنوی ارزشی با همراه را حسب بر دیگ$$ران ک$$ردن محک$$وم و ها انس$$ان بودن بد و خوب مورد در سطحی های قضاوت این هم ق$$دیم از ک$$ردن. گرچه ص$$ادر حکم خداوند ج$$ای به بش$$ری معیاره$$ای با و امر ظ$$اهر جامعه در ح$$وادثی گ$$اه ولی داشته وجود جامعه متن در نشست خدا جای توان نمی که عقیده

]است[!" خدا ، شناس که: "بنده عارف آن گفت می زیبا چه که... و دهد می رخ به را ادی$$ان بین در مص$$الحه و مس$$امحه موضوع که فراگیر اندیشه ای و باز دیدی با - ... وی8

روز ن$$رخ به نان و ریا و تزویر نماد »حاجی« که شخصیت دادن پرورش با می کند، تداعی ذهن منتقل خوانن$$ده به را ب$$زرگی پیام او، دادن ارتداد و محکومیت به حکم و ماست، امروز خوریاست. کرده

شخص$یت هایی چ$نین تا بشکند قالبی و جعلی حریم های این طریقی هر به باید من عقیده ی به دست واقعی ش$$ان کاراکتر و چهره از رونمایی با نیستند، کم ما درجامعه ی امروز متأسفانه که به پاس$$$خ گویی ص$$$دد در آن بر عالوه بخزن$$$د. ج$$$وادی خ$$$ویش رس$$$وایی کنج به درازتر پا از

ک$$اراکتر آوردن با می دارد. وی مش$$غول خ$$ود به را اندیشه ص$$احب هر که است دغ$$دغه هایی )که خدا و او به مربوط دیالوگ های و ادیسون نماین$$ده ی بلکه نیست، خدا می شود معلوم بعدا

به منجر که انس$$ان ها اندیش$$ه ی بالن$$دگی و رشد که می گ$$ذارد صحه واقعیت این بر خداست(،

Page 28: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

با آمیخته عبادت نه است، کامیابی و سعادت سبب می گردد، هم نوع به رساندن یاری و خدمتفریب. و تزویر

سوم: پیوستمطهری شهید سخنان

44 تاارزش ها رشد در هماهنگی لزوم گون$$اگون اس$$تعدادهای همه این داش$$تن با انسان یعنی اوست، توازن و تعادل در انسان کمال

اس$$تعداد یک س$$وی به فقط که است کامل انس$$ان وقت آن باشد میخواهد که اس$$تعدادی هر وضع یک در را همه و نگ$$ذارد معطل و مهمل را دیگ$$رش اس$$تعدادهای و نکند پی$$دا گ$$رایش " " و " ت$$وازن به عدل حقیقت اساسا میگویند علما که دهد رشد هم همراه متوازن، و متعادل

23... " برمیگردد هماهنگی

یک جهت در گ$$اهی اما اس$$ت، انس$$انی گ$$رایش گرایشش$$ان واقعا که میبینید را اف$$رادی ش$$ما همه که ط$$وری به میش$$وند، کش$$یده و میکنند " پی$$دا " م$$د انس$$انی، گرایش$$های از گ$$رایش

یا بی$$نی یا گ$$وش فقط که میش$$وند آدمی هم$$ان مثل میش$$ود. اینها فرام$$وش دیگر ارزش$$هایاست. کرده رشد دستش

کش$$یده گمراهی به ، باطل به درصد صد گرایش راه از جامعهها غالبا که است نکتهای یک این این از ن$یز انس$انها از میش$وند. بس$یاری کش$یده فساد به حق یک در افراط از بلکه نمیشوند،

24میشوند. کشیده فساد به راه

خاص ارزش یک رشد در افراط نمونههای - عبادت1

در . )البته است عب$$ادت ، میکند تأیید درصد صد را آن اس$$الم که انس$$انی ارزش$$های از یکی و ک$$ار دنب$$ال که وق$$تی . انس$$ان است عبادت ، دهد انجام خدا برای انسان که کاری هر اسالم [ بینیاز دیگران ] از را خود ، کار این با که است این قصدش و میرود فعالیت و شغل و کسب . ( این جا است عب$$ادت حال در ، نماید خدمت خود جامعه به و کند اداره را عائلهاش و گرداند

، دعا ، نم$$از ، خ$دا با خل$وت هم$$ان یع$$نی ، است نظر م$$ورد خاصش مع$نی هم$$ان به عب$$ادت ش$$دنی ح$$ذف ، اس$$الم از و است اس$$الم متون جزء که آن مانند و شب نماز ، تهجد ، مناجات. نیست

س$وی [ به اف$$راط حد ] به جامعه ، نش$$ود م$$راقبت اگر ولی ، است واقعی ارزش یک عب$$ادت میش$$ود فقط ، ک$$ردن عب$$ادت میش$$ود فقط اس$$الم اساسا یع$$نی ، میش$$ود کش$$یده ارزش این

جا به مس$$تحب غسلهای ، خواندن تعقیب ، خواندن دعا ، خواندن مستحب نماز ، رفتن مسجد آن دیگر ارزش$$های همه ، ب$$رود اف$$راط حد به مس$$یر این در جامعه . اگر ق$$رآن تالوت ، آوردن

در حتی و شده پیدا اسالمی جامعه در مدی چنین اسالم تاریخ در میبینیم چنانکه ، میشود محو به ک$$رد متهم را آنها نمیش$$ود هیچ که بیغرض درصد صد . افراد [ میبینیم را مدی ] چنین افراد

. کنند حفظ را تع$$ادل نمیتوانند دیگر ، ش$دند کش$$یده ج$اده این به وق$$تی و افتادهاند وادی این . اگر است نیافری$$ده که فرشته ، آفریده انسان را او خدا [ که ] بفهمد نمیتواند شخصی چنین

خ$$ود در هماهنگ طور به را مختلف ارزشهای باید . انسان میرفت راه این از باید ، بود فرشته. دهد رشد

و . ن$$اراحت ش$$دهاند عب$$ادت در غرق ، اصحاب از عدهای که دادند ( خبر ) ص اکرم پیغمبر به ؟ را گروههائی میشود « چه ؟ اقوام بال : » ما کشید فریاد و آورد تشریف مسجد به عصبانی

دارند مرضی چه [ میگ$$وئیم عامیانه تعبیر ] به کأنه ، است مؤدبانهای ) تعبیر ؟ است شان چه نیس$$تم اینطور هستم شما پیغمبر که . من شدهاند پیدا من امت در افرادی چنین ( شنیدهام ؟ ، میخوابم ، میکنم استراحت را آن از قسمتی ، نمیکنم عبادت را صبح تا شب همه هیچوقت ،

روزه روزها بعضی ، نمیگ$$یرم روزه روز هر ، میکنم رسیدگی ، خود همسران و خاندان به من از ، گرفتهاند پیش را کارها این که کس$$انی ، میکنم افط$$ار حتما را دیگر روزه$$ای ، میگ$$یرم

س$$ایر ، اس$$المی ارزش$$های از ارزش یک میکند احس$$اس وق$$تی . پیغم$$بر خارجند من س$$نت

.41 صص کامل، انسان کتاب23.44 صص کامل، انسان کتاب24

Page 29: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

ش$$دیدا ، است کرده پیدا مد طرف یک به اسالمی جامعه یعنی ، میکند محو خود در را ارزشها. میکند مبارزه آن با

به دیگر پسر آن یع$$نی ، است پدرش تیپ که محمد نام به : یکی دارد پسر دو عاص بن عمرو [ رس$$ید الله ] عبد به پیغمبر . یکوقت معاویه طرف برو ، نمیبینی علی از : خیری میگفت پدر

. میگ$$یری روزه روزها و میک$$نی عب$$ادت ص$$بح تا ش$$بها که دادهاند خبر من به : چنین فرمود و درست ک$$ار این و ن$$دارم هم قب$$ول و نیستم چنین من : ولی . فرمود الله رسول یا : بله گفت

. کن ترک را کار این ، نیست ، نیست انک$$ار قابل ، است حقیق$$تی خودش ، . زهد میشود کشیده زهد سوی به جامعه گاهی

، ببیند س$$عادت روی جامعهای که است ممتنع و . مح$$ال فوائد و آثار دارای و است ارزش یک این و عنصر این جامعه آن در که ح$$الی در ، بش$$ماریم اس$$المی جامعه بت$$وانیم را آن الاقل یاaمی آورم: تقسیم بندی یک در ترجمه شان با را آن ها از است. برخی بسیار زمینه این در آیات

را: تنها ایمان فقط نه می داند، شدن بهشتی شرط صالح عمل همراه را ایمان که الف( آیاتیذین »و ات سندخلهم الصالحات عملوا و ءامنوا ال ه وع$$د أبدا، فیها خالدین األنهار تحتها من تجری جن و حقا؛ الله من أصدق من به زودی ،دادهاند انج//ام صالح اعمال و آوردهاند ایمان که کسانی (: و122قیال؟)نساء/ الل ماند. وعده خواهند آن در جاودانه است؛ جاری درختانش زیر از نهرها که میکنیم وارد بهشت از باغهایی در را آن

باشد؟!« صادقتر خدا از وعدههایش، و گفتار در که کیست و است خداوند حقذین المؤمنین یبشر »و لهم أن الصالحات یعملون ال $$یرا)اس$$راء/ أجرا کاره//ای که مؤمنانی آن به (: و9کب

بود.« خواهد برایشان بزرگ پاداشی که میدهد مژده میکنند، شایسته یأته من »و ]خ$$دا[ او ن$$زد به مؤمن که هر (: و75العلی)طه/ الدرجات لهم فأولئک الصالحات عمل قد مؤمنا

«...بود خواهد واال درجات آنان برای باشد، داده انجام شایسته کارهای که حالی در رود،ه »ثواب من خیر الل عمل و آوردهاند ایمان که کس$$انی ب$$رای الهی (: ثواب80)قصص/ صالحا عمل و ءامن لاست« بهتر میدهند انجام صالح

بهش$تی )ب$رای نمی دهد ق$رار را ک$ردن اس$ت( خ$وبی شدن جهنمی باعث )که کردن بدی مقابل در که ب( آیاتیمی داند: شدن بهشتی شرط را ایمان با همراه کردن خوبی بلکه نمی داند، کافی را آن شدن( و

عمل من و مثلها إال یجزی فال سیئة عمل »من ة ی$$دخلون فأولئک م//ؤمن ه//و و أن$$ثی أو ذک$$ر من صالحا ن الج ک//ار کس هر ولی نمیش$$ود؛ داده کیفر آن بمانند جز کن$$د، بدی کس (: هر40حس$$اب)غ$$افر/ بغ$$یر فیها یرزق$$ون

روزی آن در و میش$$وند بهشت وارد آنها باشد م//ؤمن که حالی درزن- یا م$$رد -خواه دهد انجام ایشایستهشد.« خواهد داده آنها به بیحسابی

همراه ایمان بلکه نمی داند، کافی آن را و است ننهاده قرار را ایمان شدن، جهنمی شرایط مقابل در که ج( آیاتیمی داند: شدن بهشتی شرط را صالح عمل با

ذین ذین و شدید عذاب لهم کفروا »ال (: کس$$انی7کبیر)فاطر/ أجر و مغفرة لهم الصالحات عملوا و ءامنوا ال برای کردهاند، شایسته کارهای و آورده ایمان که کسانی داشت. و خواهند سخت عذابی ورزیدهاند، کفر که

است.« بزرگ پاداشی و آمرزش آنانذین »فأما ذین أما و فض$$له، من یزی$$دهم و أج$$ورهم فی$$وفیهم الص//الحات عمل//وا و ءامن//وا ال و اس//تنکفوا ال

فیع$$ذبهم اس//تکبروا ع$$ذابا ه دون من لهم یج$$دون ال و ألیم$$ا یرا)نس$$اء/ ال و ولیا الل ایم//ان که (: آن$$ان173نص$$ اف$$زود. اما خواهد آن بر خ$$ویش فضل از و داد، خواهد تم$$امی به را اجرش$$ان کردهاند نیک کارهای و آوردهاند و دوست هیچ خ$$دا جز خود برای و داشت خواهد معذب دردآور عذابی به کردهاند سرکشی و ابا که را کسانییافت.« نخواهند یاوری

ه »إن ذین یدخل الل ات الص//الحات عمل//وا و ءامنوا ال ذین و األنه$$ر، تحتها من تج$$ری جن ع$$ون کف//روا ال و یتمتار و األنعام تأکل کما یأکلون انجام صالح اعمال و آوردند ایمان که را کسانی (: خداوند12لهم)محمد/ مثوی الن

مت$$اع از ک//افران که ح$$الی در اس$$ت؛ )درخت$$انش( ج$$اری زیر از نهرها که میکند بهشت از باغه$$ایی وارد دادندآنهاست!« جایگاه دوزخ آتش سرانجام و میخورند، چهارپایان همچون و میگیرند بهره دنیا زودگذر

ات یدخل$$ه و س$$یئاته عنه یکفر صالحا یعمل و بالله یؤمن من و» $$دین األنه$$ر تحتها من تج$$ری جن فیها خال $$دا أبذین و* العظیم الفوز ذلک ار أصحاب أولئک بئایاتنا کذبوا و کفروا ال یر بئس و فیها خالدین الن /تغ$$ابن) المص$$

از باغهایی در را او و میبخشد را او گناهان دهد، انجام صالح عمل و بیاورد ایمان خدا به کس هر و(:$ 10 و 9 است ب$$زرگ پ$$یروزی این و مانن$$د؛ می آن در جاودانه میکن$$د، وارد است ج$$اری درختانش زیر از نهرها که بهشت

س$$رانجام) و میمانن$$د، آن در جاودانه دوزخن$$د، اص$$حاب کردند تکذیب را ما آی$$ات و شدند کافر که کسانی اما*!«است بدی سرانجام( آنها

نمی داند: سودمند آخرت در را ایمان بدون عمل که د( آیاتیرین)مائ$$ده/ من االخ$$رة فی ه$$و و عمل$$ه حبط فق$$د باالیم$$ان یکف$$ر من و» ایم$$ان]=دین به کس هر : و(5الخاس$$

تب$$اه او اعم$$ال]نی$$ک[ بی$$اورد(، ایم$$ان آن به باید را آنچه کند انکار که کسی دیگر:[و )]ترجمه ی شود کافر اسالم[«.بود خواهد زیانکاران از دیگر، سرای در و میگردد؛ که ه$( آیات نمی داند: سودمند را عمل بدون ایمان آخرت در صراحتاک ءای$$ات بعض ی$$أتی »...یوم ینف$$ع ال رب $$ل من ءامنت تکن لم إیمانها نفس$$ا إیمانها فی کس$$بت أو قب انع$$ام/)خ$$یرا

که اف$$رادی آوردن ایم$$ان پ$$ذیرد، تحقق(رس$$تاخیز نش$$انههای و)پروردگارت آیات از بعضی که روز : آن(158 قبال

Page 30: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

، میکشد خ$$ود س$$وی به را جامعه ، ارزش همین گ$$اهی میبینید . اما باشد نداشته وجود ارزش. نیست دیگری چیز ، زهد از غیر و زهد میشود چیز همه دیگر

خلق به - خدمت2 ارزشی واقعا و میکند تأیید درصد صد را آن اس$$الم که انسان مسلم و قاطع ارزشهای از یکی

فرم$$وده تأکید زیاد اکرم پیغمبر زمینه این . در است بودن خدا خلق خدمتگزار ، است انسانی : " » میفرماید یک$$دیگر به ک$$ردن خ$$دمت و دادن کمک و تع$$اون زمینه در ک$$ریم . ق$$رآن است و االخر الی$$وم و بالله امن من ال$$بر لکن و المغرب و المشرق قبل وجوهکم تولوا ان البر لیس

ابن و المس$$اکین و الیت$$امی و الق$$ربی ذوی حبه علی الم$$ال اتی و النب$$یین و الکتاب و المالئکة ( . 177 آیه ، بقره «" ) سوره الرقاب فی و السائلین و السبیل

«!داشت نخواهد حالشان به سودی ندادهاند، انجام نیکی عمل ایمانشان در یا نیاوردهاند، ایمان در آورده اگر یا و نی$$اورده ایم$$ان دنیا در که می فرماین$$د: »کسی آیه این ذیل الم$$یزان تفسیر در طباطبایی عالمه

کسی چ$$نین ب$$وده، گناه$$ان س$$رگرم ع$$وض در و ن$$داده، انج$$ام ص$$الحی عمل و نکرده کسب خیری ایمانش پرتو نمیده$$د، ح$$الش به س$$ودی م$$رگ موقع در یا و ع$$ذاب دی$$دار موقع در اس$$ت- اض$$طراری ایم$$ان - که ایم$$انش

ایش$$ان از یکی م$$رگ که وق$$تی تا میکنن$$د، گن$$اه که کس$$انی توبه "و: دیگ$$ر[ فرم$$وده جای در ]خداوند همچنان که پذیرفته میمیرن$د، کفر ح$ال در که کس$$انی[ توبه ن$یز] و نیس$ت؛ پذیرفته ،«ک$ردم توبه اکن$ون: »میگوید دررس$د،« (."18کردهایم)نساء/ آماده دردناک عذابی برایشان که آنانند بود، نخواهد است ایم$$انی هم آن ایمان، در را نجات می فرمایند: »راه آیه این ذیل در نمونه تفسیر در شیرازی مکارم آیةالله

گیرد.« انجام نیک اعمال و شود خیری اکتساب آن پرتو در کهbخویش$$تن به که ح$$الی در گرفتند را آنها روح ارواح(، فرش$$تگان)قبض که می فرماید: »کسانی قرآن در خداوند

خ$$ود س$$رزمین در بودی$$د؟« گفتن$$د: »ما ح$$الی چه دین$$داری[ در نظر ]از گفتند: »شما آنها به و بودند، کرده ستم کنید؟« مهاجرت که نبود پهناور خدا سرزمین بودیم(«. آنها)فرشتگان( گفتند: »مگر فشار بودیم)تحت مستضعف

کودک$$ان و زنان و مردان از دسته آن * مگر دارند؛ بدی سرانجام و دوزخ و( جایگاهشان نداشتند )عذری آنها پس آلوده( محیط آن از نجات )برای راهی نه و دارند چارهای نه گرفتهاند؛ قرار فشار تحت راستی به که مستضعفی

نساء، است.« )سوره آمرزنده و کننده عفو خداوند و دهد قرار عفوشان مورد خداوند است ممکن مییابند. * آنها(99 تا97 آیات

و بوده اند نیرومند و غیرمس$$لمان آن اهل که میکردهاند زن$دگی س$رزمینی در ب$رخی که ش$ده گفته آیات، این در شده اند. فاصله کنند عمل آن به و جسته تمسک دین دستورات به اینکه بین و آنان بین کرده، استضعاف را آن ها

آن و ش$$هر آن از نخواس$$تهاند که ش$$ده آن$$ان دین$$داری م$$انع جهت ب$$دین استض$$عاف ع$$ذر یع$$نی عذر این چون و مطلق بط$ور مستض$عفین این استض$$عاف پس نمیش$دند، استض$$عاف این دچ$$ار گرنه و بپوش$$ند، چشم س$رزمین

به ش$$رک س$$رزمین از ک$$ردن کوچ با میتوانستند و کردند دچار آن به را خود خودشان که بوده استضعافی ، نبوده و میکنند تکذیب بودیم مستضعف : ما گفتند که را آنان ادعای فرشتگان لذا ، برهانند آن از را خود دیگر سرزمین

منطقه از میتوانس$$تید ش$$ما ، دهید ق$$رار ش$$رائط چن$$ان در را خ$$ود شما که بود آن از فراختر خدا میگویند: زمین ب$$رای خ$$ود را وضع این چ$$ون نبودید، مستضعف حقیقت در شما کنید. پس کوچ دیگر جای به و درآیید استضعاف

آوردید. پدید خود اختیار سوء به و خود و : م$ردان میفرماید و ک$رده اس$تثنا ع$ذاب از دروغین( را مستض$عفان )نه واقعی ناتوانه$ای و مستض$عفان البته این از نمییابن$$د، آل$$وده محیط آن از نج$$ات ب$$رای طریقی هیچ و هجرت برای چارهای راه هیچ که کودکانی و زنان ش$$خص« ط$اقت از فراتر »تکلیف نیست ممکن خداوند و معذورن$د، دس$$ته این واقعا زی$$را هستند؛ مستثنی حکمکند. هنگ$$امی اش$$خاص اینگونه داش$$ت. یع$$نی توجه آنها به باید که اس$$ت، ش$$رائطی دارای آیه این در م$$ذکور حکم

ندارند. کار مقدمات در تقصیر اصطالح به و نورزیدهاند قصوری کمترین که میشوند الهی عفو مشمول ض$$عیف آنچن$$ان اقتص$$ادی یا ب$$دنی یا فک$$ری نظر از که اف$$رادی میش$$ود استفاده روایات و قرآن آیات بررسی از

یا جس$$می ن$$اتوانی اثر بر ص$$حیح عقی$$ده تش$$خیص با اینکه یا و ، نشوند باطل از حق شناسائی به قادر که باشند و نباش$$ند کامل ط$$ور به خ$$ود وظ$$ائف انجام به قادر کرده تحمیل آنها بر محیط که محدودیتهائی یا و مالی ضعفمیگویند. مستضعف را آنها کنند، مهاجرت فاسد محیط از نتوانند

را حق و ش$$ده تم$$ام او بر حجت که نیست کسی : »مستض$$عف فرمود که شده نقل )علیهالسالم( چنین علی از(234 خطبه است.« )نهج البالغه، کرده درک را آن فکرش و شنیده

دلیل و حجت که است کسی می فرماین$$د: »مستض$$عف مستضعفان مورد )علیهالسالم( در جعفر بن موسی امام هنگامی اما باشد؛ نبرده است( پی تحقیق بر محرک که عقاید، و مذاهب )در اختالف بوجود و باشد نرسیده او بهنیست.« مستضعف دیگر برد، پی مطلب این به که

آم$ده تص$رف( چ$$نین و تلخیص )با الم$یزان تفس$$یر در و اس$ت؛ آم$ده نمونه تفس$$یر در آن چه از قسمتی بود ایناست:

و باشد ض$$عف و قصور از ناشی که صورتی در دین معارف به جهل که میسازد روشن را معنا این بحث مورد آیه اس$$ت؛ مع$$ذور جل و عز خدای درگاه در باشد نداشته ضعف آن در و قصور آن در دخالتی هیچ جاهل انسان خود

در که میش$$ود مستض$$عفینی شامل که همانطور معنا کند. این دفع است بدان مبتالی که را محذوری نتواند کسی مع$$ارف که نیست دی$$نی عالمی چون و است کفار دست به آنجا در قدرت و اکثریت که گرفتهاند قرار سرزمینی

Page 31: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

: میگوید است ش$$عر زب$$ان ، نبوده اینطور عمل در سعدی البته سعدی مثل انسان یکدفعه اما ص در ، ش$$عر این از س$$عدی مقص$$ود درب$$اره ) اس$$تاد " ، نیست خلق خ$$دمت جز به " عبادت

[ س$$$$خن این گفتن با . ] ع$$$$دهای بس و است یکی ( همین میدهند توض$$$$یح303 تا287 ، کنند نفی را علم ارزش ، کنند نفی را زهد ارزش ، کنند نفی را عب$$$$$$$$ادت ارزش میخواهند

وجود انسان برای اسالم در که را بزرگی و عالی ارزشهای همه این ، کنند نفی را جهاد ارزش . خدا خلق به خدمت یعنی ؟ چه " یعنی " انسانیت : میدانید . میگویند کنند نفی یکدفعه ، دارد

ع$$$الی خیلی خیلی منطق یک به میکنند خی$$$ال ام$$$روز روش$$$نفکرهای این از بعضی مخصوصا . انس$$ان میگذارند گ$$رائی انس$$ان و انس$$انیت را ع$$الی خیلی منطق آن اسم و یافتهاند دست . ] میکنیم خدمت خدا خلق به ما ، خلق به کردن خدمت : [ یعنی ] میگویند ؟ چه یعنی گرائی

ف$$رض ؟ باشد میخواهد چه خ$$دا خلق خ$$ود اما ، ک$$رد خ$$دمت خدا خلق به هم : [ باید میگوئیم خ$$دمت حی$$وان یک به ما ت$$ازه ، پوش$$اندیم را تنش$$ان و ک$$ردیم س$$یر را خ$$دا خلق ش$$کم ک$$نیم

خ$$دمت به منحصر ارزش$$ها همه اصال و نباشیم قائل باالتری ارزش آنها برای ما . اگر کردهایم ارزش دیگ$$ران در نه و باشد داش$$ته وج$$ود دیگ$$ری ارزش ما خ$$ود در نه و باشد خ$$دا خلق به

از مجموعهای ، گوس$$فندها از مجموعهای میش$$وند خ$$دا خلق ت$$ازه ، باشد داشته وجود دیگری اگر . البته پوش$$اندهایم را حی$$وان ع$$ده یک تن ، کردهایم سیر را حیوان عده یک . شکم اسبها انس$$ان اعالی حد آیا ولی ، است ک$$رده کاری حال هر به کند سیر هم را حیوانها شکم ، انسان

مثل حیوانه$ایی به که است این من خ$دمت اعالی حد و بماند ب$اقی حی$وانیت در که است این حی$$وانی به که است این خدمتش$$ان اعالی حد هم خ$$ودم مثل حیوانه$$ایی و کنم خ$$دمت خ$$ودم

ولی [ ، است واالئی ] ارزش انس$$ان به خدمت ، نه ؟ کنند خدمت باشم من که خودشان مثل موسی ، است انس$$ان : لومومبا ایم گفته را ح$$رف این . همیشه انس$$انیت ش$$رط به انس$$ان خ$$وب ، باشد خلق به خ$$دمت مس$$ئله ، مس$$ئله فقط باشد بنا اگر ، است انس$$ان هم چومبه قائل تف$$اوت اینها می$$ان چ$$را پس ، دیگر خلق یک هم لومومبا و است خلق یک چومبه موسی

به ] آیا ؟ است خلق به خ$$دمت حس$$اب اگر ، معاویه و اب$$وذر میان است فرقی چه ؟ میشوید ن$$دارد دیگری ارزش هیچ و خلق به خدمت یعنی انسانیت اینکه [ پس ؟ کرد خدمت باید دو هر

25. است دیگری افراط نوع یک باز ،

محبت مکتب محبت مکتب است شده تبلیغ مسیحیان بین در هم اندازهای تا و هند در بیشتر که دیگر مکتب

است... میدان$$د... م$$ردم به ک$$ردن محبت و خلق به خ$$دمت با مس$$اوی را انس$$ان کم$$ال محبت مکتب

خ$$یر یع$$نی انس$$انیت ، برسد خدا خلق به خیرش که انسانی یعنی کامل انسان اساسا میگویند. نیست دیگری چیز خدا خلق و مردم به خدمت جز انسانیت اینها نظر خلق... از به رساندن

.48 تا44 ص کامل، انسان کتاب25 عمل مع$$ارف آن به نمیدهد اج$ازه کف$ار طاقتفرسای شکنجههای از ترس و کفر محیط یا و بیاموزند او از را دین فکرش$$ان اینکه خاطر به یا ندارند، هم را اسالم محیط به رفتن و آنجا از آمدن بیرون قدرت دیگر سوی از و کنند

میشود هم کسی شامل همچنین دیگرند، موانع یا و مالی فقر یا و بدنی نقص یا و بیماری گرفتار یا و است کوتاه که آموخته را مع$$ارف آن باید و دارد وج$$ود ث$$ابتی دی$$نی مع$$ارف و هست دینی که معنا این به منتقل ذهنش اصال

هیچ به بخ$ورد گوشش به حق اگر و ن$$دارد حق با عن$$ادی ش$$خص این که چند هر نمیش$$ود؛ داد قرار عملش مورد حق لیکن میکن$$د؛ پ$$یروی را آن ش$$ود روشن ب$$رایش مطل$$بی حقانیت اگر بلکه نمیورزد، استکبار آن قبول از وجه

بگرای$$د. حق دین به ش$$خص این که نگذاش$$ته و داده هم دست به دست مختلفی عوامل و نش$$ده روشن ب$$رایش معنا قدرت دیگر غفلت وجود با که است معلوم و غفلت، از است عبارت کشانیده استضعاف به را او که عاملینمیشود. تصور هدایت راه دیگر جهل وجود با و ندارد

ط$$اقتش و توان$$ایی ق$$در به جز را کس هیچ وس$$عها: خداوند اال نفسا الله یکلف می فرمای$$د: »ال ق$$رآن در خداوند غافل آن از انس$$ان که دیگ$$ری حق هر و حق دین و ، حق مطلب پس (؛286 آیه بق$$ره، نمی کند« )سوره تکلیفنمیکند. خواست باز آن از را کسی هم تعالی خدای و نیست انسان وسع در است،

جهلش و غفلت - اگر1 است، جاهل آن حقه معارف از بعضی به یا و است غافل دین از کلی به یا که کسی پس چ$$نین ، داش$$ته دخ$$الت جهلش در اختی$$ار س$$وء یا و کوت$$اهی خ$$اطر به یا خودش شود معلوم و کنیم علت یابی را

شد معل$$وم ریش$$هیابی از بعد - اگر2 و است؛ مسؤول و کار گنه و است خودش به مستند وظیفهاش ترک کسی مس$$تند را وظیفه ترک نتیجه در نیست، او خود به مستند مقداری هیچ به وظیفهاش، ترک یا و غفلتش و جهل که تعمد گن$$اه و مخ$$الفت در حق انک$$ار یا و حق از اس$$تکبار علت به که نمیشناسیم کاری گناه را او و نمیدانیم او به

باشد، ورزیده ش$$ریفه: آیه ظاهر از معنا این و کند؟ معامله چه او با پروردگارش تا است تعالی خدای به محول او امر نتیجه در

میش$$ود؛ اس$$ت« اس$$تفاده آمرزنده خطابخش همواره خدا و گذرد، در ایشان از خدا که است امید را آنان »پساست. بیشتر آنان در عفو امید دارد، پیشی غضبش بر رحمتش اینکه گرفتن نظر در با البته

Page 32: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

. است شده آمیزی مبالغه تعبیرات هم ما شعرای بین در گاهی: میگوید سعدی مثال

نیست دلق و سجاده و تسبیح نیست/به خلق خدمت جز به عبادت کارش$$ان که است متص$$وفه از ع$$ده آن او منظ$$ور و دارد دیگ$$ری منظور اینجا در سعدی البته کاره$$$ای از اساسا و است پوش$$$یدن درویشی دلق [ و ک$$$ردن ] پهن س$$$جاده و تس$$$بیح فقط

به خط$$ابش ، است درویش یک خ$$ودش اینکه با . س$$عدی نمیشود سرشان چیزی خیرخواهانه مبالغه لس$$ان یک با اول . منتها نمیفهمند چ$$یزی خلق به خ$$دمت از که است درویش$$هایی آن

" . نیست خلق خدمت جز به : " عبادت میگوید آمیزی تعب$$یرات ، تعب$$یرات این که میگویند دیگ$$ری تعب$$یرات با را مطلب همین ، دیگر بعضی گ$$اهی

" . نکن آزاری مردم ، بسوزان منبر : " میبخور است نادرستی و دارد وج$$ود خوبی یک و است آزاری مردم آن و دارد وجود بدی یک دنیا در فقط اینها نظر از و ارزش یک و کمال یک فقط که است این حرفش محبت . مکتب است مردم به احسان ، آن دارد وج$$ود بدی یک و نقص یک فقط و ، است مردم به رساندن خیر آن و دارد وجود نیکی یک

. است مردم به رساندن آزار آن وایثار و احسان به قرآن دعوت

به احس$$ان و خلق به ک$$ردن خ$$دمت اس$$الم نظر از که این . در بس$$نجیم باید هم را مکتب این و . محبت نیست ش$$کی هیچ ، است الهی و انس$$انی ارزش$$های از ارزشی یک خ$$ودش ، مردم

یک و ارزش یک و کم$$ال یک خ$$ود اس$$الم نظر از ، داش$$تن را م$$ردم درد و ، م$$ردم به خ$$دمت. است مخالف انحصارش با اسالم ولی ، است عالی بسیار هم مقامش و است نیکی

و المنکر و الفحش$$اء عن ینهی و الق$$ربی ذی ایت$$اء و االحسان و بالعدل یأمر الله آیهی: " » ان و کنید رع$$ایت را مردم حقوق اینکه یعنی ) عدل عدل به یکی را مسلمانها شما «" خدا البغی

که ، احس$$ان به دیگ$$ری و میدهد فرم$$ان و میکند نگذارید( امر آنطرفتر مردم حقوق مرز از پا حق$$وق به پا تنها نه که میدهد فرم$$ان . خ$$دا است ع$$دل از ب$$االتر اجتم$$اعی نه اخالقی نظر از

نیکی م$$ردم به ، خ$$ود مش$$روع حق$$وق از بلکه ، نکنید م$$ردم حق$$وق به تجاوز و نگذارید مردمکنید. آنچه در برخ$$ود دیگ$$ران داش$$تن مق$$دم یع$$نی ، گذشت یعنی . ایثار است قرآنی اصل یک ایثار خ$$ود بر را دیگری ، احتیاج کمال عین در و دارد را احتیاج کمال آن به و است انسان خود مال

را ایث$$ار عجیب ، ق$$رآن و است انس$$انیت مظ$$اهر باش$$کوهترین از یکی . ایث$$ار میدارد مق$$دم میداش$$تند مق$$دم خودشان بر را مهاجرین که انصار یعنی پیغمبر اصحاب . درباره است ستوده

در که آی$$اتی در ( یا2«" ) خصاصة بهم ک$$ان لو و انفس$$هم علی ی$$ؤثرون : " » و میفرماید ، اهل و علیهماالس$$الم حسنین ( و ) س مرضیه زهرای ( و ) ع علی شأن " در اتی " هل سوره

یتیما و مس$$کینا حبه علی الطعام یطعمون : " و میفرماید ، است شده نازل علیهمالسالم بیت همه را داس$$تانش ( که3«" ) ش$$کورا ال و جزاء منکم نرید ال الله لوجه نطعمکم انما0اسیرا و

و میکنند ( ن$$ذر ) س زه$$را ( و ) ع علی ، داش$$تند حس$$نین که بیماریای یک از . بعد ش$$نیدهایم روزه

از زه$$را و میکند تهیه ج$$وی مثال و میکند کار بیرون ( در ) ع علی که است اوقاتی و ، میگیرند به داش$$تند خود آنچه اینها و [ میرسد ] مسکینی ، افطار . وقت میکند آماده و میپزد نانی ، آن. شد نازل آیه این که میکنند را ایثار این دوباره بعد شب دو در و میدهند محتاج این و است باش$$کوهی الع$$اده ف$$وق انس$$انی مق$$ام ایثار و ، است ایثار مسئله ، مسئله حال هر به

زیادی داستانهای که است کرده ستایش و ستوده را آن اسالم است امری ترحم و مهربانی ، رحم کلی طور ... به است آمده ایثار درباره [ اسالم ] تاریخ دراست... مطرح اسالم در همیشه که

واقعی ایثار از نمونهای و است موته جنگ به مربوط که کردهاند ( نقل ) ص اکرم رسول حضرت اصحاب از داستانی

افت$$اده مج$$روح عدهای موته جنگ . در میگویند ایثار از نمونهای را . این افزاست حیرت واقعا ، ط$$بیعت ، میکند پی$$دا جدید خ$$ون به احتی$$اج ب$$دن و میرود مج$$روح بدن از خون . وقتی بودند

خ$$ود لهذا و دارد آب به احتیاج ، بسازد جدید خون اینکه برای بدن چون میکند غالب را تشنگی در و برداشت را آبی ظ$$رف . م$$ردی است آور تشنگی بدن از زیاد خون رفتن و بودن مجروح

او به ، دارد آب به احتی$اج که کند پی$$دا را مجروحی اگر تا کرد حرکت مسلمان مجروحین میان

Page 33: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

نفر یک به او اما بدهد آب او به . آمد است تش$$نه دید و رس$ید مجروحین از یکی . به بدهد آب یعنی ، کرد اشاره دیگر دیگر نفر یک هم او ولی رفت دوم نفر . س$$راغ است مس$$تحقتر من از او که ب$$ده او به را آب س$$ومی که دید او س$$راغ . رفت است مستحقتر من از که برو او : سراغ گفت و داد سراغ را

هم اولی دید ، اولی س$$راغ . رفت است مرده دومی دید ، دومی سراغ . برگشت است مرده را دیگ$$ران ، خ$$ود احتی$$اج نهایت در یعنی ، میگویند خودگذشتگی از و ایثار را . این است مرده

. داشتن مقدم برخودمحبت مکتب اشکاالت

ای$$راد دو ماست نظر م$$ورد ، محبت از ناشی خ$$دمت البته که خ$$دمت مکتب و محبت مکتب است انس$$انی ارزشهای از یکی ولی است انسانی ارزشی ، محبت و خدمت شک . بدون دارد

فرام$$وش را دیگر ارزش$$های یعنی ، است ارزشی تک هم مکتب این که است این ایراد ... یک انسان برای . محبت است محبت و خدمت از عبارت که ، چسبیده ارزش یک به فقط و کرده

کردهاند ث$$ابت فالس$$فه که ط$$ور هم$$ان و است کم$$ال انس$$ان ب$$رای فیاض$$یت ، است کم$$ال هم تع$$الی واجب ذات ص$$فت ح$$تی که است کمالیه ص$$فات از یکی بخشش و ج$$ود ، فیاضیت

ش$$کی جهت این در . بن$$ابراین " است االطالق علی " فی$$اض خودش واجب ذات لهذا و هست از غ$$$یر گفتهاند و ک$$$رده فرام$$$وش را دیگر ارزش$$$های که است این در اینها . اش$$$تباه نیست... است ارزش این به منحصر انسانیت و ندارد وجود دیگری چیز خلق به خدمت

میکن$$د: ش$$ما س$$ؤال کسی یک ح$$ال ؟ خلق چ$$یز چه به خ$$دمت ؟ چه یع$$نی خلق به خ$$دمت ولی ، خ$$وب بس$$یار . میگویم کند خدمت خدا خلق به انسان که است این به انسانیت میگوئید

ش$$کم به بگوئید است ممکن ؟ ک$$نیم خ$$دمت خ$$دا خلق چیز چه به ، بدهید من به توضیحی یک ندارد شک ، . بله کرد خدمت باید آنان شکمهای به و هستند گرسنه خدا خلق یعنی ، خدا خلق

باید عریانند اگر ، ک$$رد خ$$دمت باید هم خ$$دا خلق تن . به ش$$وند سیر باید گرسنه انسانهای که ، ندارند آزادی اگر ، باش$$ند داش$$ته مس$$کن و بمانند محفوظ گرما و سرما از و شوند پوشانده

در س$$ؤال یک . ولی خداست خلق به خ$$دمت و است درست اینها . همه باش$$ند داش$$ته آزادی خ$$دا خلق احتیاج$$ات از احتیاجی ما که قدر همین آیا ؟ چیست نهائی : نتیجه است مطرح اینجا

که دارند قرار شرایطی در خدا خلق خود اگر ؟ است خیر و احسان ما عمل این ، برآوردیم را نادانی روی از یعنی ، هستند خودشان دشمن خودشان و نمیکنند خدمت خودشان به خودشان

مس$$یری در و هس$$تند خودش$$ان اول درجه دش$$من خودش$$ان که میکنند عمل ج$$وری جهالت و بشریت شقاوت و آنها شقاوت مسیر بلکه ، نیست سعادتشان مسیر تنها نه که گرفتهاند قرار ، کرد خدمت باید خدا خلق : به بگوئیم و ببندیم را چشمهایمان طور همین باز اینجا در ، است

داریم ک$$ار چه ح$$ال بگوئیم که است صحیح آیا ؟ کنیم سیر را شکمها باید ما ، داریم کار چه ما ق$$رار مس$$یری چه در االن یا و میگ$$یرد قرار هدفی و مسیر چه در میشود سیر شکمش که آن

. یا باشد پوش$$یده باید تن و باشد سیر باید شکم ؟ دارم کار چه هدفش و مسیر به من ؟ دارد ارزش$$های به خ$$دمت یع$$نی باشد انس$$انیت به خ$$دمت اینکه ش$$رط به انس$$انها به خ$$دمت ، نه

مس$$یر در که دارد انس$$انی ارزش آنجا خ$$دا خلق به خدمت ، است این مطلب ؟ باشد انسانی ق$$رار انس$$انی ارزشهای سایر مسیر در خلق به خدمت . اگر گیرد قرار انسانی دیگر ارزشهای

. ندارد ارزش هم پول یک اندازه به ، نگیردایمان مقدمه " ، خلق به " خدمت

و خ$$دا دس$$تورهای همه مگر اصال میگویند ع$$دهای یک که ک$$نیم ط$$رح باید را مطلب این اینجا باش$$ند خدا خلق خیرخواه ، امر نهایت در مردم که است این از غیر برای عبادت و ایمان اصل

ایم$$ان پرتو در اینکه ب$$رای باشیم " داشته " ایمان باید ما میگویند ؟ کنند خدمت خدا خلق به و به به$$تر که است عب$$ادت پرتو در چ$ون ک$نیم عب$$ادت را خ$دا . باید ک$نیم خدمت خدا خلق به ،

دس$$تورات همه و ادی$$ان س$$ایر و اسالم دستورهای همه اینها نظر . از میکنیم خدمت خدا خلق خ$$دا خلق خ$$ود . نمیگویند ش$$ود خ$$دمت خ$$دا خلق به که است این مقدمه ، بش$$ریت بزرگ$$ان چه خدا خلق خود ، شود خدمت خدا خلق به باید میگویند اگر . آخر بشود میخواهد چه باالخره

! ؟ ندارند برنامهای هیچ ؟ دارند برنامهای خلق به خ$$دمت مقدمه عب$$ادت ، نیست خلق به خ$$دمت مقدمه . ایم$$ان نیست ط$$ور این ، نه

مقدمه ، خلق به خ$$$دمت ، است ایم$$$ان مقدمه ، خلق به : خ$$$دمت است ب$$$رعکس ، نیست س$$ایر مقدمه خلق به خ$$دمت ، است ش$$دن عاقل مقدمه ، خلق به خ$$دمت ، است عب$$ادت

Page 34: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

، بین$$دازیم ایمان مسیر در را آنها تا کنیم خدمت خلق به باید ما یعنی ، است انسانی ارزشهای. بیندازیم ارزشها سایر مسیر در را آنها تا ، بیندازیم خداپرستی مسیر در را آنها تا

خلق به خ$$دمت برای مقدمه ایمان اینکه نه است ایمان برای زمینه و مقدمه ، خلق به خدمت ح$$رفی چ$$نین و دارد مکت$$بی چ$$نین . اس$$الم نباشد دیگ$$ری مقدمه هیچک$$دام اینکه نه و ، است ط$$ور این اگر . واال ن$$دارد مع$$نی این از غ$$یر میبی$$نیم ، کنیم حساب ما وقتی هم واقعا و میزند آنها انس$$انیت منه$$ای را انسانها همه باید [ ما نباشد ایمان مقدمه خلق به خدمت ] یعنی باشد

که کنیم نگاه چشم همان به لومومبا به باید گفتیم هم قبال که طور همان . بعد بگیریم نظر در نگ$$اه لومومبا به که ک$$نیم نگ$$اه چشم هم$$ان به هم چومبه موسی به و میک$$نیم نگ$$اه چومبه به

دو هر و ش$$وند گرس$$نه است ممکن دو هر ، دارند ش$$کم دو هر ، انسانند دو هر چون ، میکنیم یک$$دیگر با انس$$ان دو این زیستشناسی اص$$طالح به جنبه از . دیگر باش$$ند برهنه است ممکن. نمیکنند فرق وق$$تی ع$$دهای میبینم ، میخ$$وانم که را آبرومند و س$$نگین خیلی نس$$بتا مجالت از بعضی من

ما عرفای : این میگویند کنند تعریف آن از و ببرند باال خیلی را اسالمی عرفان مقام میخواهند : عرفان ! میگویند ؟ گفتهاند چه ! میپرسیم زدهاند بزرگ خیلی خیلی حرفهای ، نیستند کوچک

! درمیآورد خلق به خدمت از سر ، امر نهایت در در ، ورد درنمیآ خلق به خ$$دمت از سر ، امر نه$$ایت در هیچوقت . عرفان نیست طور این ، نه

عرف$$ان در خلق به . خ$$دمت درمیآورد خلق به خ$$دمت از سر راه مقدمه در بلکه و راه وسط مق$$دمهای خلق به خ$$دمت ، نیست عرف$$ان نهایت ، خلق به خدمت ولی باشد هم باید و هست

: به میگ$$وئیم ، کنیم تعبیر بخواهیم خودمان شرعی تعبیرات به اگر و است عرفان مقدمات از ق$$رب مقدمه ک$$ردن خ$$دمت خدا خلق به ، نیست خدا خلق به خدمت مقدمه شدن نزدیک خدا

. خداست قرب مقام به رسیدن و الهی دیگر و میداند ارزش تنها را محبت اینکه : یکی است وارد ای$$راد دو هم محبت مکتب بر ، پس

سیر آخرین مکتب این ، دیگر عبارت به [ و میآورد حساب ] به انسانیت نهایت را محبت اینکه خ$$دمت و محبت اس$$الم ، نمیکند قب$$ول را این اسالم . ولی میداند محبت و خدمت را انسانیت

راه اول در که ارزشی ولی میداند ارزش یک را آن و میکند س$$$$تایش و میپ$$$$ذیرد را خلق به ش$$روع باید آنجا از اول ، نمیش$$ود منتهی خلق به خ$$دمت به مس$$یر آخر راه پای$$ان در نه است26. است دیگر چیز اصلی هدف ولی کرد

انساندوستی مفهوم که آنها و ، اند ک$$رده " تفس$$یر دوس$$تی " غیر را آن غالبا دارد تفسیر به احتیاج ، انسان محبت ؟ انساندوس$$تی چ$$را که است وارد ایراد [... اوال ] انساندوستی اند گفته اند رفته باالتر کمی مثل بدهد خ$$رج به عاطفه حی$$وان یک به نس$$بت انسان اگر دوستی. واقعا جاندار بگوییم خوب

کفش ، را خودش خف ، کرد سیراب را ای تشنه سگ است حدیث در که شخصی آن داستان نیست اخالق ک$ار این ، ک$رد س$یراب را سگ و آورد آب زحمت به و فرستاد چاه در را خودش

جان$$دارهای و باشد داش$$ته دوست را انس$$انها باید فقط انس$$ان آیا ؟ نیست انساندوستی چون: سعدی قول به باشد داشته دوست باید را چیز همه بلکه ؟ باشد داشته دوست نباید را دیگر

اوست از عالم همه که عالم همه بر عاشقم اوست از خرم جهان که آنم از خرم جهان به اوست از هم درمان که درد بکشم جالدت به است ساقی شاهد که زهر بخورم ارادت به

به احتی$اج انساندوس$تی ت$ازه دوس$تی جان$دار بگ$وییم الاقل ؟ انساندوس$تی بگ$وییم فقط چرا دشمنی " انسان انساندوستی نام به ، بشود افراط اندکی اگر که جاهاست همین دارد تفسیر

س$$رو یک حی$$وان همین یعنی انسان آیا ؟ چیست انسان از مقصود ؟ چطور میگیرد " . صورت نسل از و است انس$$ان بگوییم دیدیم را گوش دو سرو یک حیوان این ما که جا هر ؟ گوش دو

باش$$$$$$یم داش$$$$$$ته دوست را او باید ما است ابوالبشر آدم نسل از چه هر و ؟ ابوالبشر آدم از مقص$$ود یا ؟ اند یکس$$ان جهت این در دو هر چون ، چومبه موسی یا باشد لومومبا میخواهد دارای انس$$ان بلکه ، انس$$ان ضد انس$$ان نه و ب$$القوه انس$$ان نه ، است انس$$انی هر نه انس$$ان

ارزش$$های دوس$$تی خاطر به یعنی دوستی انسانیت خاطر به ، انساندوستی و ، است انسانیت و است دوس$$تی الیق است انس$$انی ارزش$$های واجد که اندازه هر به انسانی هر است انسانی

دش$$منی ] الیق است دیگر انس$$انهای مانند ظاهر به ولو شده خلع انسانیت از که اندازه هر به.303 تا298 صص و292 تا287 صص کامل، انسان کتاب26

Page 35: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

انسانهایی ولی اند انسان هم یوسف بن حجاج و معاویه بن یزید و [ چنگیز ظاهر نظر از است پس انس$$$ان ضد انس$$$انهایی ، است انس$$$انی ارزش$$$های ن$$$دارد وج$$$ود آنها در که چ$$$یزی که

ارزشهای از که نسبت هر به انسانی هر یعنی انساندوستی دارد تفسیر به احتیاج انساندوستی انس$$انی ارزش$$های از بالفعل که هم انسانی و ، است دوستی شایسته است مند بهره انسانی

کامل انس$$ان یک انس$$انی ارزشهای به او رساندن برای است دوستی الیق باز نیست مند بهره فقط دارد دوس$$تش چ$$ون اینکه نه ولی دارد دوست هم را انسانی ارزشهای فاقد انسان یک ،

انسانی ارزشهای به برساند و بدهد نجات را او که دارد بکند. دوست سیر را شکمش میخواهد م$$ؤمن و کافر از اعم مردم همه برای ، است للعالمین رحمة اکرم پیغمبر که معناست این به

. است رحمت صد نیست کامل ، معی$$ار این دیدیم و ، است شده گفته که اخالقیات درباب معیار یک این پس تم$$ام نه هست معی$$ار این در حقیقت از بخشی نیست ک$$املی معی$$ار ولی نمیکنیم نفی صد در

27. حقیقت

چهارم: پیوستخیام مورد در مطهری شهید پراکنده ی سخنان

بحث حکمت، و فلس//فه فصل س//وم، بخش ای//ران، و اس//الم متقابل خ//دمات:559 تا556 صص "، اسالم به ایرانیان فلسفی "خدمات

و ریاضیدان خیام. فیلسوفو به معروف نیشابوری، خیامی ابراهیم عمربن ابوالفتح، حجةالحق، منس$وب اش$عار به خی$ام شهرت متأسفانه اما دارد، جهانی شهرت و است بوده شاعر احتماال

این در ناش$$دنی فرام$$وش ارزش که ریاض$$یات ریاض$$یات. مخصوصا و فلس$$فه به نه اوست به به نیست او خ$$ود از آنها اتفاق به قریب اکثریت که خیام به منسوب است. اشعار داشته فنون

دم پ$وچیگرای ش$کاک انس$ان یک چه$ره یع$نی او، واقعی چهره با مغایر کامال داده چهرهای او گفته بن$$ابر )و را او رباعی$$ات که جرالد فیتز بنام انگلیسی . شاعری مسئول غیر شمار غنیمت

هر از بیش ک$$رده، ترجمه شعر به فصیح زبانی معنی( به تغییر و تحریف با گاهی تقیزاده آقای. است شده کاذب شهرت این موجب دیگر کس

رس$$الهای یکی میس$$ازد روشن را او تفکر طرز که مانده باقی فلسفی رساالت برخی خیام از قاضی نس$$وی، عب$$دالرحیم محم$دبن ابونصر س$ؤال پاسخ در تکلی$$ف« که و »ک$$ون بن$$ام است

فلس$$فه درب$$اره هم و آف$$رینش غرض و خلقت حکمت درباره خیام از است. وی فارس نواحی آنها از بیت چند این که است س$$روده خی$$ام م$$دح در ابی$$اتی ضمنا و است کرده سؤال عبادات

است: مانده باقیالخیم العالمة علی السالم فاقریممی الصباذ یاریح ترعین کنت »ان

الحکم من جدوی یجتدی من خضوعخاضعة االرض تراب لدیه بوسیالرمم االعظم رفات ماءالحیوهسحائبه تسقی الذی الحکیم فهولم؟« یقال ان عن براهینه تغنیبما یأت والتکلیف الکون حکمة عن

کس اس$$ت. هر گفته اس$$تادش( پاسخ استاد )یا بوعلی استادش مبانی مطابق حکیمانه، خیام، اس$ت. خی$ام ب$$وده وارد ان$$دازه چه تا کهخیام میداند باشد وارد مسائل این در بوعلی مبانی بر سر ض$$منا که س$ؤال م$$ورد مس$$ائل در و میکند »معلم« ی$$اد عن$$وان به بوعلی از رساله آن در

و میکند نظر اظه$$ار ج$$زمی فیلس$$وفی مانند ش$ده مطرح هم شرور مسأله عالم" و در "تضادمیگوید:

دیگ$$ران است ممکن ، شدهایم اقناع کامال و کرده تحقیق باره این در بوعلی آموزگارم و »مناست.« کننده قانع کامال ما خود نظر از اما ، نمایند ما نفس ضعف بر حمل آنرا و کردهاند منتشر و ک$رده چ$اپ شوروی جماهیر اتحاد در دیگر رساله چند با را رساله این قبال روسی اس$$ت. ناشر ب$$وده ش$$ده چ$$اپ جامعالب$$دایع ن$$ام به مجموعهای ض$$من در مصر در هم

مس$$تقلی »تض$اد« رس$اله رس$اله پنداش$تهاند ک$رده، اش$تباه مص$$ری ناشران که است مدعی. است آن از جزئی تکلیف« و و »کون رساله متمم که صورتی در است، اش$$عار در که است همان ها اس$$ت، ک$$رده اظه$$ار قاطعانه رس$$اله این در خی$$ام آنچه اتفاقا

از ب$$$رخی که است جهت همین به . و است ش$$ده تح$$$یر اظه$$ار آنها درب$$$اره او به منس$$$وب یک براس$$اس ب$$رخی و میکنند نفی خی$$ام به را اش$$عار این انتس$$اب ای$$رانی و اروپائی محققان و حکیم دیگ$ری و ش$اعر . یکی بودهاند ن$$ام این به نفر دو که معتقدند ت$$اریخی ق$$رائن سلسله

.46 و45 ص مطهری، شهید اخالق، فلسفه27

Page 36: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

بعضی عقی$ده به و خی$امی بن$ام ریاض$یدان و حکیم و است ب$وده خیام نام به فیلسوف. شاعر (6 ش$$ماره اول س$$ال گ$$وهر مجله در طباطب$$ائی محیط آق$$ای محققانه بحث به ش$$ود )رج$$وع

. خیامی عمر ریاضیدان و حکیم و است بوده خیام علی شاعر در خود او زیرا ، است مردود است خیام عربی "خیامی" تلفظ که شدهاند مدعی بعضی اینکه

عمر اب$$والفتح گوید : »چ$$نین میگوید ، است ( نوش$$ته ) وج$$ود در که فارسی رس$$اله مقدمهشوروی( . چاپ ، خیام رسائل الخیامی« )مجموعه ابراهیم

کم$$ال عین در دانش$$مندان، این گونه اکثر مانند وی که دانست مسلم بتوان را اندازه این شاید با او، به منسوب نامه نوروز حتی است ظاهر او کتب همه از که دینی مبانی به اعتقاد و ایمان

است. میکرده فراهم دردسر و زحمت او برای همین و میگذاشته سربه سر قشری متعبدان ض$$نتی... تص$$نیف و تعلیم در و داشت ض$$یقی خلق در اما ب$$ود ب$$وعلی تالی او مینویسد بیهقی ابوالحس$$ین القراء وامام درآمد الفقیه بن عبدالرزاق الوزیر ، االسالم شهاب حضرت به روزی

شد ( حاضر ) خی$$ام ام$$ام چ$ون رفت بحث آی$$تی درب$$اره ق$$راء اختالف در ، بود حاضر الغزالی ( ) را وجهی هر و ک$$رد بی$$ان قراء اختالف وجوه . . . او سقطنا الخبیر علی گفت شهاباالسالم

الحکمة ص$$وان تتمه ( )ترجمه العلماء فی مثلک کثرالله گفت ابوالفخر امام پس ، بگفت علتی(.72 و71 صفحه عمر که اینست مس$$لم گفتهاند. قدر526 و517 را وفاتش نیست. تاریخ معلوم تولدش تاریخ

اینکه اما (؛242 صفحه ششم و پنجم دفتر بررسیها و سال)مقاالت نود حدود در کرده، طویل »معلم« خ$$ود را ب$$وعلی او اس$$ت. اگر بعید بس$$یار باش$$د، ک$$رده درک را ب$$وعلی درس محضر

علیالظ$$اهر او. و ش$$خص شاگرد نه است، بوعلی مکتب شاگرد که است جهت آن از میخواند،است. کرده تحصیل بوعلی شاگردان نزد

:560ص ایران، و اسالم متقابل خدمات گفت: میکند، رد را سینا بغدادی" ابن "ابوالبرکات که شد گفته خیام عمر حکیم به که هنگامی

نقل اسالم؛ در عقلی علوم کند! )تاریخ رد اینکه به رسد چه تا نمیفهمد، را سینا ابن سخنان او(.111 و110 صص صوانالحکمة، تتمه عربی متن از

:14 ص مادیگری، به گرایش عللروی اینها دشمنان غالبا و ندارد درستی اساس میشود، داده نسبت ... خیام به احیانا آنچه

دادهاند. را نسبتها این شخصی اغراض:118 و80 و77 ص االهی، عدل

مع$$روف اش$$عار که ندارند ب$$اور محققین که است جهت آن " از ش$$اعر "خیام میگویم ...اینکه و رنج و ح$$یرت م$$وجب ش$$اعر خی$$ام ب$$رای باشد. آنچه ریاضیدان و فیلسوف خیام . از بدبینانه

است... شده فیلسوف" حل " خیام برای است ناله در اع$$تراض یا س$$ؤال ص$$ورت به آنچه ، باشد فیلس$$وف خی$$ام از که نیست معل$$وم اشعار این

این . علیه$$ذا است ب$$وده ش$$ده حل فیلس$$وف خی$$ام ب$$رای است شده عنوان شاعر خیام شعر قش$$ری متش$$رعان با گذاش$$تن سربسر و ه$$زلی جنبه یا و ، نیست فیلس$$وف خیام از یا اشعار

" است... عارف " دالل نوع از یا و دارد - بلکه میدهند باشد. احتم$$ال فیلسوف خیام همان شاعر خیام که میکنند تردید محققین امروزاست. آمیخته بهم را آنها ، تاریخ و داشتهاند وجود بیشتر یا و نفر دو میکنند- که ثابت

:57 و56 صص شناخت، مسأله ی مؤلف، یک صحیح و اصلی متن [ در کسی اینکه ] مثل بردن؛ قلم کردن، تحریف »دس« یعنی

دیگ$$ری و بنویسد کت$$اب یک کسی اینکه یا ب$$برد، قلم شده تنظیم سند یک در یا کند، وارد غلط کلی به مؤلف روح که بگوید را مس$$ائلی و کند ح$$ذف آن از را چ$$یزی یا بیفزاید آن بر مطلبی

ما: شعری کتابهای مثل باشد؛ خبر بی آن از خواس$$ته که کسی اس$$ت. هر ب$$وده چه گفته که اولی شعرهای بیچاره حافظ که نیست معلوم "حافظ$$ا" یک برداش$ته نمیکن$$د، گ$وش اح$$دی باشد خ$ودش ن$$ام به اگر که دی$$ده بگوید شعری که آورد دست به باید زحمتی چه است. با نوشته خودش [ حافظ ] دیوان در و گذاشته آخرش. است کدام الحاقیها و کیست اصلی حافظ و ع$$الی خیلی ش$$عری ذوق ولی نبوده شعر حرفهاش یعنی نبوده؛ شاعر عمرش همه در خیام

توحید اهل و است موحدی مرد است؛ ریاضیدانی مرد است؛ حکیمی است. مرد داشته باالیی معلمم" و "من عنوان به بوعلی و خود از همیشه و است، بوعلی شاگرد واسطه یک است. به

Page 37: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

- مس$$ائل این رد در [ او که ح$$الی ] در میکنن$$د، نقل خی$$ام از پوچ شعرهای میکند. این همه یاد - هست ش$$عرهایش در غ$$یره و ح$$رمت فلس$$فه و تکلیف ، خلقت فلس$$فه به راجع که همینها

ش$$انزده فقط عم$$رش همه در . میگویند کردهاند چ$$اپ مص$$ریها و ش$$ورویها که دارد رس$$اله ش$$عر گ$$اهی که ب$$وعلی )مثل میگفته ش$$عر گ$$اهی و ب$$وده ذوقی با اس$$ت. م$$رد گفته رب$$اعی

آن. سر به سر یا میگذارد این سر به سر یا میکند گل شعریش ذوق وقتی هم شاعر میگفته(؛ اس$$ت. علم زب$$ان از غ$$یر است، حکمت زبان از غیر شعر زبان است؛ شعر زبان شعر باالخره

میگویند را ن$$دارد. این وج$$ود که حرفها چه است خی$$ام ن$$ام به که رباعی$$ات این در ببینید ح$$ال. تحریف دس. میگویند

:214 و213 صص ،2 اسالمی علوم با آشنایی اس$$$ت، ش$$$ده رایج عمال مبت$$$ذلش و عامیانه مفه$$$وم به اپیکوریسم ما عصر در اینکه به نظر

نماین$د، مکتب این به منس$$وب را عرف$ان و فلس$فه و اندیشه بزرگ$$ان برخی میخواهند عدهایرا. حافظ یا و خیام مثال

بودهاند. الابالی و شمار غنیمت دم ، پرست لذت مردانی حافظ حتی و خیام که هستند مدعی خی$$ام که است این است مس$$لم اس$$ت. آنچه همین بس$$یاری عقی$$ده خی$$ام درب$$اره مخصوصا خی$$ام به منس$$وب اش$$عار ظ$$اهر است. از نمیاندیشیده چنین و نبوده چنین فیلسوف ریاضیدان

مع$$روف، اشعار که است تردید بسی جای محققان نظر از ولی است؛ شده پیدا مطلب همان ش$$عر زبان از هرگز باشد، او از اشعار این هم باشد. فرضا فیلسوف ریاضیدان خیام به متعلق

آم$$ده دست به خیام از رسالههایی اخیرا که خصوصا دریافت، را شاعر فلسفی نظریه نمیتوان مط$$رح او به منس$$وب اش$$عار در که ک$$رده ط$$رح را موض$$وعاتی هم$$ان اتفاقا که شده چاپ و

ب$$وعلی« »اس$$تادش خودش قول به که گفته پاسخ و است کرده حل آنگونه را آنها ولی است،است. کرده حل

مراجعه یک و حاف$$ظ، زبان با مختصر است. آشنائی واضحتر هم این از مطلب ، حافظ درباره دیگرن$$د- ب$$رخی مفسر ب$$رخی -که یک$$دیگر با او اش$$عار مقایسه و حافظ دی$$وان تم$$ام به کامل

. میکند روشن کامال را مطلب

Page 38: ce.sharif.educe.sharif.edu/~seraj/other/Mahkame.doc  · Web viewهمه از آثار زیانبار مشروبات الکلی است. ... از آیات مختلف قرآن به خوبی

تعالی باسمه ریاک$$اری )مثل دارد وجود مثبتی نکات آن شنیده ام. در موبایل ها در را شعر این هم سالم. من

-به که بگویم باید باشد، نداشته اشکال اگر و نیست، کم منفی اش نکات ولی منافقان(، برخی نظر را آن ولی باش$$د، تند به نظرت$$ان این اس$$ت! ش$$اید شده سروده غلطی دیدگاه از من- کال

مح$$ترم ش$اعر ط$رف از دارد، وجود هم پاسخی نباشد. اگر مالل آور امیدوارم می دهم، توضیحهستم. پذیرا دیگران، یا