سومر فرهنگ بايگاني

سومر فرهنگ بايگانيمقدمه

sla درباره

اس�ت.)يع�ني: زب�ان س�ومري ازفرهنگ اي وي�ژه ازنك�ات وبحث ازمع�رفي (ف�رميslaس�ومري) فرهنگ - بايگاني1مشخص( كتاب يك به محدود لغات اينكه ،نهزبان يك موجود لغات از شناسي

مي ش��روعB وAبا كه فرهنگ.م��دخلهايي عناوين مطابق است، يافته سازمان الفبايي بصورت اصلي - قسمت2 عن��وان"اف��زوده ( تحت3.2 و3.1 )بخش اي گانه ج��دا دربخش��هاي موض��وع راح��تي ش��وند،ب��راي مي ارائه شوند

."psdدر واصطالحات ها( شده ها)اضافه

خ��ود زم��اني ويرايش شامل المعارف(،كهةفرهنگ)داير دفاتر يا ازمنابع بعدي درچاپهاي شده اضافه - قسمتهاي3خواهندشد. گزارش باشد، مي منابع

زم��اني وتا كنند مي بحثAkkadianمورد در ها نوشته اين ولي است، سومري فرهنگ اصلي موضوع - اگرچه4گيرند مي قرار رسيدگي مورد سومري آنهاازمنظر كه

است. شده آورده2قسمت ودر باشند مي قبول

باش��د. مي قب��ول قابل قبلي موض��وعات درب��اره وم��ذاكره بحث وهمچ��نين بع��دي م��داخل براي مالي - كمكهاي5 ويراستاربرس��د.)كمكه��اي اطالع به )كت��اب( بايس��تي فرهنگ اين اص��الح درم��ورد پيش��نهادات ، انتق��ادات تم��امي

كنيد.( ارسال ما براي بعدي، چاپهاي وتدوين اصالح جهت خود، مالي،پيشنهادات

ويراستار

الخط( وخط)رسم ترجمه سيستم-llermerirer E ازسيستم ترجمه - روش6 borgerآواه��اي در ها لهجه تم��امي اينكه اس��تثناي .به ك��رد خواهد پيروي

Thuream-dang ق�ديمي سيس��تم ش�د. اززمانيكه خواهند ج�ايگزاري نهايي inداده ادامه شناس�ان آش��وري بوس��يله به مشخص دهي ارزش سيستم ،Thuream-dang in سيستم اينكه . ) توضيح است نامربوط ها لهجه جاگزاري نشده .است( " متفاوت.bar " با"b.ra مثال" براي )هجايي( است چندسيالبي كلمات در لهجه مكان

اساسي ه��اي )پرونده متون از بسياري شود. مي نوشته كامپيوتري برنامه وسيله به راحتي به انتخابي نهايي آواهاي از url l l هاي پرونده شيكاگو، سومري پروژه

1

سومر فرهنگ بايگانيLeidenهاي ديگر(باكد وبسياري (اسكيASCLLخالص) ها لهجه اند.اگرتمامي گرديده الكتروني بيتي(انتشار )هفت ك��امپيوتري في�ل�ت�ره���اي ط���رح ش��وند جايگ��ذاري نهايي آواهاي در واحد و يكسان شكل وبه الشكل- متحد بصورت

و كتب ع��ادي چ��اپ در اس��تفاده بي��تي،جهت هشت سيس��تم يك به مت��ون ك��ردن( اين ك��ردن)تب��ديل معك��وس جهت يادداش��تهاي نك�ردن بخاطرارائه بايد دراينجا )من., است وكارآمد راحت��تر چش�م، ب�راي بيش�تر مطبوعيت و جذابيت

Farmers" موض��وع درب��اره ويرايش��گر به واض��افي الزم توض��يحي lstructions" ب��اعث كش��اورزان( كه )دس�ت���ور .مولف( كنم عذرخواهيشود، مي ازخوانندگان بعضي وتحريك سردرگمي

اختصارات اخت�ص���اراتUrlll مت���ون ويرايش . ب�رايBorgerHKL وCAD.AHW هست�ن�داز آن�هايي قب�ول قاب�ل اختصارات

،Gomi وcomprehend sik Catalogueol published Sigrist درTablet Urlllلوح( شده چاپ كاتالوگ جامع Urlllسفارش) درليست نامها ،اختص��ارات راحتي است.براي شده

برايSumerian hypertext corpus of the oriental Instiute در استفاده براي شد خواهد كوتاه فرهنگ،Hh ازHh8:079 بج��اي مث��ال VIIIبه فهرست اين ش��د.به خواهد اض��افه ادبي چي��ني ش��ود(.ح��روف اس��تفاده

شد. خواهد ليست هم معمول غير مقداراحتياج،اختصاراتاختصارات: فهرست8

)Enten و Eme$( summer & EE winterELA Enmerkar and the Lord of ArattaFl Farmers lnstru ctionsF H Forerunner to HAR-raG H Gilgame$ and HuwawaHg HAR-gud CommentarySp Sumerian proverbsUk Debate between siluer and copperVE Ebla vecablulary)MEE4(

الفبا توسعه پيش شده داده نمايش كاراكترهاي ترتيب )ترا- بري(، ونقل حمل سال هزار چهار حدود دليل نه، يا باوربكنيد 1-

وفهم(- است. معني براي )آسان المعني سهل رومي شما- الفباي چشم ب��اعث طريق چند يا يك به ب��ود ميخي خط ومت��ون ها نوشته اين سرانجام كه كنيم ادعا توانيم مي ما زماني 2-

وي��ژه نوش��ته ي�ك ما كه گرديد هن�د و خاورمي���انه )اط��راف( مديتران��ه، وب�ر دور در نوشت���اري سي�س���تم حض���ور شناخته الفباي اولين بع�نوان آمد خواهد زير در كه دالي�لي بنابه كه– Proto Canaanite كنيم- يعني راانتخاب

است. ونمايان شده الفب��اها ، داريم نزديكي و كامل آشن�ايي ويوناني رومي الفباي با ما كه درشرايطي باشيم يادداشته به همچنين3-

ان��دك تركيب من منظور آن هستند. براي ازمت�ون يكس�اني گروه به متعلق داردكه " وج�ودsyllabariesوحتي" خواهم. امتحان صفحه اين در را ها نوشته اين آشناي و

2

سومر فرهنگ بايگاني3

ProtoArabc

Ethiopian

Arabic Greek

southArabian

phoenician

samartainGreek

EtruscanLatina&

cilati rehtO

imarAc

mharBi

ititaguc

wer beHdlo

S

N J

MHPF

GC cibarA

otorPetinamoc

سومر فرهنگ بايگاني

Proto – Canaanite ق��وانين اعم��ال بعلت س��ينا س��اكن ن��وح( غ��ربي بن س��ام نسل )از س��اميان جمعيت پيش س��ال3700 ح��دود در

متكلم��ان گ��ويش بر م��دتي بلند ت��اثير مص��ري ه��يروگليف ش��دند. عالئم نوكر و خدمتكار كارگر، به تبديل مصري خودش��ان زب��ان در ص��داها نوش��تن ب��راي ه��يروگليف از محدودي عالئم قبول به تشويق را آنان و گذاشت سامي

آواها و ص��دادار ح��روف نوش��تن ب��راي و دارد را صامت حروف تحرير توانايي فقط مصري هيروگليف نمود. زيرا خالف نمودن�د. بر قب��ول ن�يز را ق�رارداد اين س�ينا( همچ�نين به )منسوب سينايي هاي ندارد.نوشته وجود عالمتي

منف��رد ص��امتهاي از ( فقطsinaitic) س��ينايي ه��اي نوش��ته ب��ود، برخوردار را صامتي“ ”چند عالئم كه هيروگليفكردند. مي استفاده

از موض��وع اين ب��ود. كه مصري هيروگليف شبيه بسيار آن سمبلهاي كه است عجيب سيستم يك وجود بدليل ايناست. شده ثبت عبري و اي فينيقيه از اي شده گزارش زبان

مثل: حرف ساده دليل يك نشد؟ نائل مهم اين به مصري هيروگليف و ساخت الفبا شروع راsinaitic چيزي چه(alphaاز ) يع��ني حرف است. اين يوناني حروف غ��ربي س��امي زب��ان در ن��دارد. اما خاصي مع��ني يون��اني در

original) اص��يل west semiticالف ) “aleph”مع��ني “ox”به آن برگردان��دن واقع در دارد. و بهم��راه را نيست. سخت خيلي”ox“ ابتداي بعنوان آن تصور و”A“ حرفstop / )▼/ ص��داي دادن نشان برايproto-canaanite مصري ازهيروگليف دقيقا”ox“ كلمه ابتداي glottal)

قب��ول را موض��وع اين خ��ودproto-canaanite مردم��ان كه است حالي در است.اين شده اتخاذ”aleph“ مثلglottal مصري در”ox“ ندارند.نماد stop ش�كل ها مص��ري آن ده�د. بج�اي نمي نم�ايش را glyph )ox(را اين كه است”aleph“ كلمه در ص�����دا اولين كه دهند مي نس�����بت آن به / را▼/ ارزش و كنند مي انتخ�����اب

acrophonicallyنيستيد. آشنا شناسي زبان با شما كه درحالي شود مي ناميده ابتدايي

4

Persian

سومر فرهنگ بايگاني /b/ ص��داي نوش��تن ب�راي ش��د، مي نوش��ته خانه يك ش��كل به و ميباشد خانه مع��ني به كهbeth كلمه آن مشابه

”آب“ يا”mem“ و شد مي داده نش��ان آب ش��كل به كه / استm/ ص��داي ديگر مث��ال ش��د. يك مي اس��تفاده ح��رف در را م��وج( آب ش��كل و )حالت زدن موج تواند مي هم هنوز كسي غربي(. هر سامي )در شد مي ناميده

Mكند. تصور

جن�وبي ع�ربي خان�وادهprotoاز تكميل درح�ال ش�اخ�ه يك ازميالد قب�ل1300درحدود canaanite، قس��مت در و ايس��تاد ب�از ازتكامل گرديد. منتشر عربستان جزيره شبه جنوبي

زي�با)ظريف( الع�اده هاي)كتيبه( فوق درنوشته ميالد از قبل ق�رن پنجمين نهايتاparta Arabian هاي نوشته اينگرديد. تكميل جنوبي عربستان

شدن ازناپديد قبل شد. گرچه ازمد)رده(خارج بود اسالم آن علت كه عرب الفباي گشترش با جنوبي عربي متون . در Geezدر يع��ني گرديد غ��الب مت��ون به تبديل آن كه جايي شد پراكن�ده واتيوپي سرخ درياي امتداد در كامل ع��ربي و اتپ�وپي���ايي اس��ت. تف���اوت جن��وبي ع��ربي از نس��لي نه���ايت در وGeez نس��لي يك جديد اتپوپيايي واقع

مي نوش�ته س�اده حروف )قسمتي( به بندي كردن اض�اف�ه با دار صدا حروف اتپوپيايي در كه است دراين جنوبيشود(. نمي است)نوشته شده انداخته دور به صدادارها جنوبي عربي در ولي شود

Ugaritic and letter order

Ugariticحروف وترتيب : ع��ربي است. الفب��اي حروف ترتيب دارد وجود غربي semiticو سنتي جنوبي عربي بين كه توجهي قابل تفاوتدارد. راb،g،d.... ، ترتيب غربيsemitic ك�ه دارد. درح�الي راm،h،i،hترتيب...، جنوبي

بخ��اطر و آم��وزش راح��تي جهت ت��دبير يك اين نيست.ش��ايد مطمئن حروف مشخص مترادف درمورد كسي هيچ داده روي ح��روف ت��رتيب اين ميالد از قبل 1300دوروبر كه هس��تيم اطالع بي آن از ما كه باشد كلمه س��پاري

ي��افتugarit درش��هر ابجد نمونه اس��ت.اولين مس��اوي غ��ير منبع يك موض��وع(از )وض��وح م��درك چه است. اگر اينكه بج��اي اس��ت. گرچه شده استفاده ugaritic درمتون كه دهد مي نشان را سمبل30 كل در ابجد شد.اين

رس لوحه��ايproto-canaanit– از ش��ده گرفته ش��ود- ف��رم نوشته غربيsemitic )طولي(از خطي نوع دريك چ��وب كن��دن ب�راي اي گ��وه)قلم: وس��يله كه ان��د.درح��الي ك��رده ثبت درخود ميخي خط از نوع درچند را ابجد اين

وآك��ادي) س��ومري نظ��ير ميخي خطوط ديگر با كاراكترها اند،فرم داده شكل حروف اين به و... ( وضربه ،خشتAkkadianعالم��ات بين شباهت( است. گرچ��ه... ش��باهتهايي ربط)بي ( بي ugariticط��ولي وح��روف semitic

دارد. وجود غربيتوانيد.....؟ مي ميخي)الفبا( شما خط اين ديدن براي يك هن�وز اما ب�رعكس يا اثرگذاشت غ�ربيsemitic بع��دي ه�اي نوش��ته كلم�ات ت�رتيب روي برugaritic گرچه

دارد. وجود دادن پاسخ براي پرسش

Phoenicianاي: فنيقيه

proto تر ط��بيعي ازش��كل ازميالد قبل ق��رن دوازدهمين طي اي فنيقيه الفب��اي canaaniteخطي ش��كل به اس��ت. نزديك�ترين اي ازفيقيقيه نس��لي ش�ود مي اس��تفاده ام�روزه كه الفب�ايي يافت. بيش�تر تر( ارتقا تر)طولي

5

سومر فرهنگ بايگاني باس��تاني خ��وبي)مانن��د( يون��اني به نيز aramaic است،و ( قديمHebrewعبري) الفباي اي فنيقيه الفباي فرزندداد( خواهم توضيح بعدا را باستاني شناسي()يوناني سنت )طبق

اص��لي جري��ان از نهايتا شد. اگرچه مي استفاده ها اسرائيلي بخوبي نيزMoabites توسط عبري الفباي همچنين بسياري وافراد شد عمومي العاده فوقAramaic ديگر طرف ماند.از باقيSamaritan متون ومثل شد ناپديد

كردند. قبول آنرا

Aramaic طي ش���د.گرچه مي وص���حبت نوش���ته است س���وريه جدي���دش اسم كه اي درمنطقه تنهاAramaic دراصل

يك بهAramaic زب�ان پارس�يان و بابلي�ان ام�پراطوري طي ادامه ( ودر Assyrianآش��وري) بع�دي امپراطوريLevantine) شرقي سواحل در آناتولي ودر شد، تبديل المللي بين زبان costو)Mesopotamiaوپ��ارس ،مصر

) يه���ودي الفب���اي به ش���د.دراس���رائيل پذيرفته محلي گروهه���اي ازط���رف س���رعت به ش���د.و وتحرير ...تكلمJewishمثل كه شد روان و پيوس��ته چن��ان اين زم��ان گ��ذر م��درن.در عبري الفباي از مستقيمي شد،نسل (تبديل

Karoshthiو درهند كه است اين )نزديك( به شبيه خيلي جريان شد.اين تبديل عربي به نهايتاNabateen الفباي عقب غ��ربيSemitic از امن م��وقعيت يك عالمان)دانشمند( به است.اگرچه گرفته سرچشمهAramaicاز متون

كنند. مي نشيني

Greek and latin branchوالتيني: يوناني شاخه

گرفته سرچش��مه اي فنيقيه ازالفب��اي آن��ان الفب��اي كه استوارهس��تند عقي��ده ب��راين بطورسنتي)اجدادي( يونانيان را ش��باهتها زب��ان دو اين عالئم به س��ريع نگاه يك موافقند.تنها مسئله اين با بخوبي ازدانشمندان وبسياري است،

بخ��اطر بودند گرفته اي فنيقيه زب��ان از كه را نح��و)ت��رتيب( عالئمي يوناني��ان ده��د.گرچه مي نش��ان دو اين بين دقيقا را اندك اختالفهاي با متعدد متون ابتدايي)اوليه(يوناني هاي دادند.كتيبه تغيير خودشان زبان در بودن مناسب جس��تجو را اي ازفنيقيه ش��ده گرفته ق��رض جداگانه ه��اي نمونه اختالف اين توضيح براي ها كردند.بعضي تصديق

مت��ون حض��ور به اش��اره )سخت،فشارآور( و شديد العاده فوق متفاوت هاي اختالف بين شباهت هرچند كنند مي multipleمتع��دد") ك��ردن "ق��رض ازتئوري تئوري يافتند.اين توسعه مختلف درمناطق بعدها كه دارد اوليه يوناني

borrowingاست. قرارگرفته موردقبول زيادتر ودروسعت (بيشتر است نمان��ده ب��اقي آن ازباستانشناسي نش��اني هيچ اينكه دني��اي به اوليه اغتشاش)اختالف(يونانيان اين به باتوجه

)كهن ش��وند مي ش��روع ازميالد قبل هش��تم ق��رن ت��اريخ از فقط پيش��ين ه��اي است.نمونه مانده دسترس از دور را خ��ود الفب��اي يون��ان زم��ان آن علمي ازمراكز كنيم.بسياري مي مطالعه آثار درمورداين ها(،زمانيكه نمونه ترين الفب��اي ب��راي را زي��ادي زم��ان كهن گرفتند.تاريخهاي ها اي فنيفيه از ميالد از قبل دويست هزارو الي نهصد حدود

ProtoGreekاي نوشته ازهيچ باستانشناسيي نوع هيچ بدهند. اما توسعه آن محلي فرم به تا دهند مي اختصاص اختص��اص آن خلف ب��راي را كمي زم��ان اما كند مي ج��بران آنرا فقدان بعدها است.تاريخ نمانده باقي دوره ازآن Etruscans به كه ب��ود يوناني حروف باEuboeanاختالف خوب. اين مطالعه يك درميان چيزي دهند. شايد مي

دارد راFح��رف حروفش درميانEuboanشد.متون فرستاده غرب جهان ازقسمتهاي وبسياري التين وغيره... بهaspirated[Kh] مانند ده��د.نه مي [صداKSمانند] كهxاست.و شده [واقعW ] صداي براي دقيقا كه velar ب��راي .

ش��مالي اروپ��اي در الفبايي دوسيستم به... وهر كنيد مراجعه توانيد ( ميItalicايتاليك) متون درباره بيشتر اطالعات واضح هن��وز هم��ديگر وبا باقيمانده الفبايي باسيستم آنها شد. روابط مي استفاده شود آن جايگزين التين ازآنكه قبل

6

سومر فرهنگ بايگاني ها بزرگتراست. بعضي راز يك هنوزOghamباشد. آمده Veneticمانند شمالي ايتاليك ازمتون شايدFuthark. نيست

دانند. مي ولز و ايرلند بومي را اين ديگر بعضي كه است.درحاليFuthark از مرموزي فرم يك اين گويند مي بيني��د- مي كالس��يك درتوض��يحات ش��ما - كهLonian وس��يله به آنها از يكي بجز مختلف اي نوش��ته تم��امي يون��اني در

Slavicم��ردم درص��حبتهاي كه اي نوش��ته دو به يون��اني سيس��تم ان��د. همچ��نين ش��ده ج��ايگزين م��درن مت��ون بخ��وبييابد. مي ارتقا ميشود استفاده الفباها و cyrillicبخصوص

افعال(پيشوند )قصد( نيت يا + )دستور + مفعول + فعل : ضمير سومري-1

)mu-ina-sikil-e = He/She-will-clean-it-for-him/her )1,2,3,4: مثالwill-for him-clean-he/she: كلمه به كلمه

)نيت((پيشوند قصد يا + )دستور )گذشته( + فعل :مفعول/ضمير مجاري-2meg-sikal-ja neki =he/she-willscower]it[ for-him/her : مثالwill-clean-he/she-for-him/her: كلمه به كلمه

+ )گذشته( + قصد)نيت( + فعل :ضمير تركي-3)ol-ma-d-im = I didn’t become )object : مثال)be-not-was-I )3,1,4/2: كلمه به كلمه

فاعل كلم��ات دارد. با هم از ج��دا كلمات از كلي متفاوت تركيب يك تركيبي غير انگليسي مقابل، در-4مستقل. مفعول و

دستور/فاعل-ضمير يا مستقل...مفعول/فعل/قصد كلمات تمامي( 8/3/1/4)-5 he will clean it for himاست(: عكس بر تقريبا كلمات :)ترتيب مثال

, Altaic در مستقل كلمه بعنوان عبارت انتهاي به مفعول استوراري انتقال يك كه آيد مي بنظر چنين-6Uralic است. عبارت از قسمتي و ابتدا به نزديك اين سومري در كه صورتي باشد. در

Language To be, to have live life, alive body, seed,semen

Sumerian mal / gal =to be-بودن

til/tin=to live, كردن زندگي

healthy تندرست

sil-im = healthy, تندرست good خوب

tin =life,زن���دگي alad=animal

حيوان

mud=give birth زائيدن mug2=nakedness ,برهنگيmu=grow seed دانه روئيدن

Hurrian man - - -

Dravidian untu =to be -? -? meni=body بدن پيكر،

7

سومر فرهنگ بايگاني

بودنman=to be بودن

ul=to be, بودن

to haveداشتن

shape ف��رم menju=egg )تخم)م������رغmesa=testicle بيضه،تخم

Uralic*wole- =to be بودن

*elä =to live كردن زندگي

-*muNke=body زندگيseed دانه

Hungarian

vala,van=to be; بودن

to have داشتن

él =livesزن���دگيélni=to live

ك����ردن زن����دگي szele-mes=spiritedبانشاط–سرزنده

él-et =lifeزندگيál-at=animalحيوان ele-ven=lively روح،زنده با

mag=seed,semenmagam=self

Ostyakuol =to be بودن

ial-t= health سالمت

- -

Zürjen Votjak

- - -mig=life زندگيmigor=body پيكر, بدن form شكل،فرم

Finnisholla =to be زندگيelää=live بودن - -

Cheremis - ilem=liveزندگي -moNger=life زندگيbody بدن

Vote vil =to be ul- =live زندگي - -

Samoyed - jile=liveزندگي - -

Chuvash -tan=consciousnesهوشياري -

OsmanTurk

ol-(mak)=to be بودن

diri=alive l>r زنده

solu- =to breathe كشيدن نفس

ten=bodyبدن ,personشخصي tin=beingبودن , spirit روان،روح

beye=body ب���دن bey=person شخصي m>b, N>n'>y

Old Tukish bol-(mak) - -

Chagatai bol - -

Turk var l>r

tin=being بودن spirit روان،روح el-it=people افراد

dirim -

Mongol bol-oh - - -

8

سومر فرهنگ بايگاني

Uigur -tin=soul ,روح breath نفس -

appear (see word for life) كنيد( به"زندگي"نگاه مربوط كلمات شدن)به نمايانHungarian..........tün, Chuvash............tan, Sumerian..........tin= live >exist زندگي كردن. زيستن

Stationary, Stand, Sleep/Dream, Under/Low پست )كوتاه(/زير)تحت(،رؤيا/خواب،ايستادن( ثابت) ،ساكن

Language زبان

stand/stationary low/under رؤيا/ خوابsleep/dream ثابت/ ايستادن / زير كوتاه

Sumerian si =stand upright

ايس������������تادن راست il =lift up كردن بلند support كردن حمايت

u-(di(=dream رؤيا lá=kneel down زدن زانو

Dravidianul=inside تو درون، locative موقعيت

-ala=depth عمق deep عميق

Uralic *salke=stand

ن ايستاد *od'a-mV=dream رؤيا *od'a =sleep خواب

*ala=under زيرlow ،كوتاه پست

Lapp - oad'd'et=sleep خواب -

Finnish - - alle=under زير

Hungarian

áll =stand ايستادن erect ك��ردن راست برپ���������������������اكردنstationary ثابت،ساكن

ál=false دروغ،كاذب Immageتص�������ور ál-om = a dream رؤيا يك oly-=like that آن مثل such مانند

al=under زير ül=sit down نشستن

Ostjak -oDem=sleep خوابdream رؤيا ial =under زير،تحت

Vogul - ulem=dream رؤيا jolke=lower تر پست تر كوتاه

Cheremis s'olgem om =sleepخواب dream رؤيا

ül=under part زيرين قسمت

Vote sil, sel um =sleep خواب Dream رؤيا

ul=lower part تر پايين قسمت

Samoyed - alma=dream رؤيا -

Turkish

dik=erect, buildkal- =stay

uju=sleepخ�������������واب udy =sleep (ancient( خ��واب)ق��ديمي،باس��تاني(öyle-=like that آن مثل düs' =dream رؤيا

altIn(d(a=underزي���������������������رين al =botto ته،پايين alt=backside پشت،زير

9

سومر فرهنگ بايگاني

Uigural=front side? قسمت

جلوييudy- / udu- =sleep خواب

-

Chuvash - ayax=sleepخواب -

Altaic - - *alyn=underside زيرين سمت

To Die/Kill/Death/Rest k>x>h>- *KAL/KUL/GUL زيستن ماندن‌/مرگ/كشتن/مردن ))

Language زبان

die مردن Killكشتن death مرگ Rest ماندن

Sumerian hal=die مردن (gúr=die ( مردنug 5,7,8=die

مردن

gul=destroyنابودكردنtil=put end to

بردن پايانug 5,7,8=kill

كشتن

halaku/DS589,104gilim =destroyed

شدن نابود

hug'=rest مان����دن ku=lie down درازكش����������يدن،خوابي����������دنgul=fall downافتادن

Dravidian catta kol -kuduru=settle نش�������اندن kita=lie Downخوابيدن Settle نشاندن

Uralic *kole- *wed'e ? - *kale-

Hungarianhal-ni (kor=old age( پير،سالخورده

_öl hul= fall down مرگ hal-ál=death افتادن

hál=rest ماندنSleep خوابيدن huny=shut eye بستن،چشم چشم

نهادن برهم

Vogul khali _äli -khúl =rest ماندن kon'=shut eye

فروبستن نهادن/ برهم چشم

Ostyak xat _uet- -xotta =rest ماندنkun'=shut eye بستن چشم

Finnish kuolla - kalma -

Estonian kool-ma - - -

Zürjen/vote kul-ni - - kol-=overnight هنگام شب

Samoyed kás' - - -

Chuvash vil - - -

Uigur Tk _uldi - - -

Uzbek Tk _öl - - -

Tatar ulu - - kaldyk

10

سومر فرهنگ بايگاني

Turkish _öl-mek koca =to age

پ����ير س����الخورده، t>s>c

_öldür-mek_öl-üm=deathم���رگ sol- =wither,wilt

پژمردن

kal- ماندن mak=remainkonakla-=spend night

كردن سپري را شبماندن جايي را شب

kon-=to land, settleآم����دن ف����رود. نشس����تن زمين بر

yal =rest ماندن

Hungarian pusztul=to die off (plants or a society(.

( گياه يا جامعه ( شدن،پژمردن،محوشدن خاموش Turkish pestil=worn, exhausted.( شده، شده(مصرف )وامانده،تمام فرسوده

)پوسيده

BIRTH/CREATE/ GROW d' > t>s, d'> gy *TU-r, TU-g, TU-d >SU-l

Language زبان

born تولد born, grows رشد)نمو(،تولد

Createآفريدن child )بچه)فرزند

Elamite sala=motherمادر goddes النوع،الهه رب

? ? ?

Sumerian...t>s.

tu-d /du=birthتولد tah=multiply ك��ردن، ض��رب

،ازدياد كردن تكثيرtùg=member

عضو،جزsu =born,mpy تولد

sag=womb رحم،شكم

tur 5,6=birth hutتولد)زايش��گاه( محل tud

=bear,born زائيدن

?Daramah=Enkidu=make,build

كردن ساختن،بنا tud=create

كردن آفريدن،خلق

tur =child, young كودك،بچهdumu =child فرزند،كودكdur=umbilical cord

كه بندناف،جفت)عضوي آن مادربا شكم در كودك كند( مي تغذيه

11

سومر فرهنگ بايگاني

Dravidian ..

torram=born تولد cul=conception،آبستن

حاملهcul=pregnancy،آبستني

حاملگيtola=egg مرغ تخم

torram--

torram--

(makar=children( فرزندان

Hungarian....t>s

töv=sourceمنبع،معدن több=moreبيشتر toj=lay egg گذاردن تخمtag=memberعضو،جز szül=born تولد

ter-em=createكردن خلق

ter-hes=pregnantآبستن

terj-ed=spread،انتشار شيوع،پخش كردن

ter-em-tdoromo =(ancient God(( باس�����تان خ�����داي (

-

gyer-mekgyám=dependant بس�����������تگي،تعلق(mag=seed دانه تخم، ,semenمني،نطفه (

Ugrianseli = obtain .t >s

گرفت آوردن، بدست

*muNke=body بدن،پيكر,self خود،خويش

Finnishsynty... t>s suku=familyخ����������انواده tulla=becomeشدن،بودن

sukuoma=born .تولد .

- -

Turkish .t>s.d>y

doG-maktoh-um=seedدان�������ه،تخم suy=birthزائي������������دن soy=familyخانواده

tür-üm=genesis پي�������دايش،تك�������وينtar-im=agriculture فالحت،كش���������اورزيtüre-mek=spring up رشددادن،نمودادنdöl=semen,child r>l

فرزندyarat-mak=to create

كردن خلق

yarat-mak=create

كردن خلق

yara- =create

كردن خلقd- > y-

tor-lak=youngجوان tor-un=grandchildنوهtoq-um=clan خاندان، طايفهbeye=body m>b, N>y بدنbey= person m>b, N>y شخص

Chuvash tu, sural=bornتولد - tura=God خدا -

‌Early-Messopotamian-Altaic-Uralicفلوچارت‌زبانهاي‌

MESSOPOTAMIA URALIC ALTAIC DRAVIDIAN

sumerain finicturkic tamil

emegir lapp turkish malayam

emesu (suomi) finish azeri irula

elamiteestonian

balkar kurumba palu

12

سومر فرهنگ بايگاني

+(north) hurrain mordvin baskir kurumba alu

Urartanm (north) + Cheremis (mari) Chuvash Betta kurumba

Hattic (Anatolia) + Votjak (udmurt) Old bulgar + Kota

(dead language) Zurjen Cumin (kun) + Kannada

Samoyedic Petch egen +_ Kodagu

Yurak (nenets) Chagatai Tulu

Koibal Sakha Belari

Karaga Shar Koraga

Tavgi Tartar Telugu

Kamassian Turkmen Kolami

Nenec Uzbek Naikri

Yenisey (Enec) Turan Parji

Selkup Uigur Gadba

Ugric Mongolic Gondi

Vogul (mansi) Buryat Pengo

Ostjak (khanty) Kalmuk Manda

Hangarian (Magyar) Khalka Kui

Monguor Kuwi

Penutain Tungusic Kurux

(California) Ewenki Malto

Miwok Ewen Brahui (northern)

Wintun Japanese (Related to elamite)

Maiduan Korean

Yokustan Manchu

Tungusic

Nanay

Udeghe

Swallow, lick, tongue, saliva m>n>ny>y … nal/nel>yel

بلعيدن، ليسيدن، زبان، بزاق،‌

13

سومر فرهنگ بايگاني

Languageزبان Tongue زبانSwallow

بلعيدن

Lick

ليسيدن

Saliva/mucus

مخاط/بزاقSumerian Eme = tongue زبان

Ngele =throat گلوDravidian Nalige,na

Nakku,nalgnaku Nyola

Uralic nalma Nele Nola NolkaLap Njalbma= mouth Njiellat Njoallot SnuolgaFinish Niella Nuolla NolkiEstonian Neelama NoolimaMordvin Nilems Nolams NolgoCheremis Jilme Nelam Ne-lemZurjen Nil-ni Nuv-ni, NulniVotjak Nil Nul-Samoyed Nallavogul Nilma, Nalej Nalt nalemti

Born, multiply, stock/property, member

عضو،دارايي،/ اموال،/ذخيره/موجودي،تكثير ازدياد،تولد /*teN >tok> töke, tág, tag, töv

Language زبان

give birth,source )منب����ع)اص����ل زائيدن

property,ackquireدارائي

Widen پهن)گش�������اد( broad كردن پهن

Member (clan/family) خانوادهعضو)خاندان،طايفه)

Sumerian.

tu(d(=bornتولد tin =life زندگي

tuku-

tag.

tug =memberعضو sag=personشخص , head t/s سر،باالدست

Uralic *tóke=birth ،زايش تولد > *tóke - -

Hungarian ..

toj=lay eggگذاش�����������تن تخم

töl=source,منب������ع،اصل töv=root stem

تنه پايه)ريشه( اصلي، تنه

töke= stock, ذخيرهtöke= property دارائيtöke=stocks ذخيره

tág =broad پهن)گشاد(

--

tag=member عضو

tag=joint پيوستن بهم -ság=collective suffxشده( پسوندتجمعي)جمع

Vogul tšenk=life زندگي - -tšenk=personشخصيhead دست( سر)باال

Zürjen din=rootstem - - -

14

سومر فرهنگ بايگاني

اوليه/ پايه اصلي،تنه تنه

Estoniantüvi=thick end

ضخيم ته - -

hing=lifeزندگي Personشخص

Finnishtyvi=stem end

ريشه ريشه،انتهاي ته . . .

Turkish ..

tüNgäk=stumpريش�����ه)كن�����ده(درختtin=life زندگي Spiritروح toG, tuG=birthتولد

-

yay (d- >y, -g>y(?Keng=broadگشاد Wideپهن،عريض

_üye =memberعضو tin=lifeزندگي

Spiritروح

Mongol.

döN="stütze"tugul=calf گوساله

-.

-.

-.

Altaic*duN=life/زن���������دگي source ?? منبع

tö-bb=moreبيشتر, töv=sourceاصل/stemتنه N=vellar nazal > g, يا n.rich= gazdag/Hung gendz/Turkish

Originate, Relatives, Grow, flourish, spring forth and adult, great

زينت)نمايش،رشدكردن(رشدونمو جلو)بيرون(آمدن)جستن(و و بزرگ،بزرگسال شدن( گرفتن)موجب وخويشاوندان)نسب(وسرچشمه

*TUR > SUR > UR

Language زبان

spread/propagate ازدياد)انتشار(كردن/انتشار

origin,spring up جستن/اصل باال

Relatives خويشاوندان

Dravidian .

( aru, yaru=river(رود uru=spring جستنflow شدن جاري town شهد

uru,ural =spring forthبيرون جستن

arru=become strongaruvi=spring out,flow

uru=town, city (?( جستن

Sumerian.

eri =goرفتن،رو šar =to drive away ك���ردن دفع sar = to begin داشتن وجود

eru=cultivated fieldشده زراعت زمين

ùr=root ريشهLap)دامن)پيچيدن،احاط��ه Thigh رانsar=in all directions

جهات درتمامي

uru 7, urum =relatives خويش���������اوندنuru =town, city شهر

Uralic.

-.

*šäre- Ug/ ragem=near, نزديك

15

سومر فرهنگ بايگاني

affection

Hungarian..

ter-jed, ere-d=spreadك������ردن،انتش������ار،ش������يوع پهن

serk-en=spring up پري�����دن ب�����اال erö=strength نيرو،استحكام Vitality زيست نيروي jár=travel (j=y( مسافرت

ered=originاصل،ذات spring upباالپري��������دن ér =ripen آمدن رسيدن،عملmature,reach يافتن دست rét =medow رسيدنszerte=in all directions جهات درتمامي

_rok-on =relative s>øخويش����اوندان sereg =army ارتش multitude،جمعيت،كثرت گ�������������������روهvár-os=city شهر < uru-asvár =fort

دژ،قلعه

Vogul.

tarti=spreadانتشاركردن release انتشارمجدد،رهاكردن táramt="ausbreiten"

--.

Zürjen.

-.

šergödni=span across,make bright

-.

Turkish..

erek=goal, aim هدف

erk=power قدرتerke=energy انرژي

er-mek=to reach رسيدن Ripen رسيده بالغ،

urug =relative e [m > g'>g]خويشاوندا sarig =army ارتش،س�����������پاهsürü(g(=herd رمه،گله،گروه

Mongol erh=power قدرت er=adult maleمذكربالغ sürüg=herd رمه،گله،گروه

To be mature is to understand also. *ERI- / ARI-

رسيده)كامل بودن(به معناي فهميدن نيزاست

LanguageUnderstandفهميدن /Mature

Senseحس /perceiveمشاهده

Love/Likeداشتن دوست

Sumerian_eri-es /MIII.139 šar-ni=explain دادن شرح (tud=give birth( زائيدن

arhuš=compassion. ش�����فقت،دلس�����وزي.

arhuš=compassion- شفقت،دلسوزي

Dravidianari =know دانس��تن understand فهميدن

arj=perceiveكردن مشاهده/درك

flavor

arvam=loveورزيدن عشق،عشق

Like داشتن دوست

Hurrianwari=know [w?] دانستن،شناختن

wari=to see -

16

سومر فرهنگ بايگاني

Uralic *särV- *särV-ديدن -

Hungarian

_ér-t =understand فهمي��������دن،دانس��������تن_ér-d-ekبهره،سود،عالقه interests( tud =to know دانس���تن) _ér=ripenرسيده،كامل mature رسيدن

_ér-ez

szer-et=likeداشتن دوست

szer-elem=love عشق

Vogul sartitam - -

Turkish

er- =arrive at divine truth.رسيدن الهي واقعيت به

er-mek=reachيافتن رسيدن،دست

Ripenرس��������������يده،كامل er-gen=adult

er-ek=aim, goal هدف

sev-gi =loveعشق،معشوقه

sev-im=like دوستداشتن

Egypt........serit =kindness(مهرباني،محبت(, gentleness(ماليمت،نجابت( /WBAkkad.. ...sekritu=harem girl

Akkad......serritu=concubineصيغه/L557 The archaic rootword SER often is part of a title of people in service of mankind,

assosciated withوغيره.. CARE-ing,

ازانسانهاست مردمي ازعنوان قسمتي اغلب وپيوند SER باستاني ريشه

SERV-itude,CHERish etc. Not just one language family.At least Uralic, Altaic, Indo European, Semitic دارند يكساني ريشه بلكه زباني خانواده يك تنها نه نهايتا

has the roots

To arise, be aroused, raised *KAL/KEL/GAL

فراهم كردن)طلوع(،بيداركردن،رخ دادن)طلوع(

LanguageArise دادن طل���وع،رخ /need احتياج Leave كردن ترك Womb رحم،شكم

Sumerian .

gal=arise دادن،طل������وع رخ كردن

Genitaliaتناسلي gál=bring about فراهم

كردن

--

gál=produce محصول،عمليgal=genitalia تناسلي

Dravidian kol, kel=length kal =robb kulas=wombرحم،شكم

17

سومر فرهنگ بايگاني

. ط�������������������ولlargenessبزرگي big بزرگ

steakاستيك،تكه كبابي

(take (

ofspring فرزند،اوالدkwil=hatch هاشور

Hungarian.

kel=riseطل��������������������وع كردن كردن،بلند

Needاحتياجkelt=cause to be

بربودن/شدن دليل

el-kel =dissipate ،د پراكندنورريختن

hagy-ni =leaveكردن ترك

kül-d=sends فرستادن kül- =outer ارجي،ظاهري

kel-et-kez=come about شدن فراهم

ki-kel=comes out ofground or egg etc يا ازتخم

آمدن بيرون زمين

Turkish.

kal-mak=wake/get up/بيدار بلندش�������������������������دنgel-mekxal-ik=creator

،آفرينده خالق God /Os الله خ������دا، gerek- =to need

داشتن،اجبار احتياج

kal=stayماندن ket- =leave كردن ترك

kuluçka=incubationجوجه كشي

kelek=unripe نارس ، ناتمام

Hung: törzs=tribe, branch, Turkic türk ?, Hurrian tarsua =fellow man, ،مرديكه پسره

Etruskan =turs, English tribe? ( انگليسي قبيله (

Scythian..........…Ar-tim Paz=goddess of waters(الهه آب(, hunt >> Greek / Artem-is Hungarian.......…ér-dem =righteousness پارسائي ,virtueتقوي Turk……………er-dem =virtue تقوي, righteousness.پارسائي

Mongol…………er-dem =virtue, rightousness.Sleep/Rest/Stretch out. . *NAD'/ NAG'/ NAK دست/ / ( خوابيدن) استراحت كردن ي داراز

Language rest استراحت‌كردن

sleep خوابيدن

Stretch آمدن كش grow رشدكردن

rise كردن باالرفتن،طلوع

Shaft ميله،بدن‌handleدسته/growth رشد

Sumerian ..

na (d(= lie withبا درازكش�����������يدن

nig'in 2=enclosureضميمه،محوطهassemble جمعhalt ك��ردن،س��واكردن ايست،مكث،درنگ

mu=make growدادن دادن،پرورش رشد

an=high بلند،رفيع grain ear دانه،جو،رگه g'eš=shaft ميله،بدنهWoodچ�����������������������وب (g'~ng(

Dravidian - niva=rise كردن باالرفتن،طلوع nil =lengthدرازا،ط�������ول

18

سومر فرهنگ بايگاني

.Elevate ك���ردن ب���االبردن،حملgrow شدن رشدكردن،بزرگ spreak ?

extension كشش،الحاقي،اضاف

Uralic/Ugor

*n'uNe- =rest اس������تراحت *näkV=to bind

ك��ردن بستن،ص��حافي join پيوستن

*n*je=stretch آمدن كش،كش

*nid'e=handle دسته Shaftميل������������ه،بدنه *n'óle =arrow /U تير،پيكان

Finnishnukkua=sleep خوابيدن

-lyisi=handle دسته nuoli=arrow تير،پيكان

Hungarian.

nyug-sz-ik=rests استراحتnyék=enclosure ضميمه،محوطهrest place in a forrest. استراحتگاه جنگلي

Nyul=stretchآم���������������دن كش،كش

nö-(l(=growرش��������دكردن növ-ény=plant گي������اه nyil-ni=to open upم��راقبت nagy =big,great بزرگ،عظيم

nyul =stretch آم����دن كش،كش nyél=shaftميل������������������ه،بدنه nyil=arrow sha

پيكان پيكان،بدنه ميله

Voguln'onti=rest up

كردن كامل استراحت .näl =shaft ميله،بدن/handle دسته n'ál=arrow تير،پيكان

Ostjakn'oGol=sleep خوابيدن

.nal=shaft ميله،بدنه/handle دسته n'ot, n'al=arrow تير

Vote . .nujal=pull out تكث�����ير،جوانه n'il=arrow تير،پيكان

Mordvinnuvams=falling asleep افت����اد)ن( و خوابيد)ن(

.n'ed'=shaft n'al=arrow

Samoyed..

- - n'id'o= messerschaft" موع��ود مس��يح ner =shaftميله،بدنه

Turkic-KazakuyIk-ta-=sleep خوابيدن،خواب

- -

Tatar yokla=sleepخوابيد - -

Turkishuyuk-la=to doze

زدن چرتuyku=sleep خواب

- -

19

سومر فرهنگ بايگاني

Give, Bless ....*AND/ ALD / AD دادن/ دعا كردن،آمرزيدن

Language

Giveدادن Distribute تصميم

دادنتقسيم كردن، پخش

كردن

Blessingدعاكردن،آمرزيدن

by way of / ازطريقthroughاز،ازطريق

Dravidian

ittna=distributeپخش كردن كردن،تقسيم

itu=put inگذاشتنdeposit نش���ين ته

كنارگذاشتن كردن

--

-lu =locative مكاني موقعيت

Sumerian

ad-im =gift هديه، كادو

addir x=wage م��������زد،اج��������رتàd=dispatch,send

كردن فرستادن،گسيل

al=protect from evilدربرابراهريمن)شيطان(محافظت كردنDEL18[ d>l ]

-li, -le (instrumental( ابزاري)با-(

--

Uralic*amta =to give

دادن *ale-(tte( =attach to

كردن ضميمه ، پيوستن -

Cheremis - ultém=pray كردن عبادت

،پرستيدن -

Mordvin

ando-=nourish ، تغذيه دادن غذا

altan =promise دادن ق������ول alst-=curse دش������نام نف������رين، consecrate شده،تخصيص وقف

.

Finnish anta =give دادن . .

Estonian andma =give دادن . .

Voteud =give a drink?

دادن نوشيدني . .

Vogul - alil=enchant افسون كردن،فريفتن

ultta =through ازطريق،طي

Hungarian ...

ad _=gives -m>øدادن

ad-ó=tax،ماليات

فشارآوردنad-at=facts حقايق،واقعياتDat اطالعات

áld=blessآمرزي������دن،دع������اكردن áld-oz=sacrificesفداكارانه üld-öz=persecutesزجر،شكنجه

-ált-al (instrumental( ابزاري،اسبابي)با- (

20

سومر فرهنگ بايگاني

ado-mány=gift هديه

Turkish...

ödün=concession اعط�������ا،امتي�������ازödünç=lendق�������رض دادنöde- =pay

پرداختن،پرداختكردن

hediye=gift هديه،كادو

.-la (instrumental( ابزاري اسبابي،

)با- (

Uzbekxad'ya=gift هديه،كادو

. -

Receive, grab, catch, swallow... *KAB/KAV

بلعيدن،بدام انداختن،چنگ زدن،ربودن،رسيدن ، گرفتن

Language receive كردن گرفتن،دريافت

Swallowبلعيدن Grabزدن، چنگ ‌ربودن

/catch گرفتن

Digحفركردن /scratch ? خراشيدن

Sumerian .

kun=grasp چنگ به آوردن

kú=benefitفوايد،منافع

kú=eatخ�������������������وردن gib=fence offحصار

gub=left handچپ دست

kéš=snatchربودن

kaparu/scratch خراش������������يدنD74.72

Dravidian.

kavar kuppukavuni=gateدرب

kavar =catch گرفتن

kappu=dig حفر كردن

Finnish.

- -

kaapata=capture دس��������تگيريkäpsi=steal دستبرد

-

Estoniankaapareda= hijack ( اتوبوس قطار، هواپيما، (

ربائي-

käpsa-=seize به درآوردن تصرف

-

Hungarian .

kap=receiveكردن دريافت

be-kap=eat quick)هپ���ولي خ���وردن س���ريع

ك�����������������������������ردن((kapu=gate? (درب

kap =grab رب������������ودنel-kap=catch گرفتن

kapar=scratch خراش���يدن،خ���راشkapa=hoe زدن بيل كج

( باغباني بيل كج (

21

سومر فرهنگ بايگاني

kaparint=snatch قاپيدن،ربود

Baskirqab=receive كردن دريافت grab ربودن -

Chuvashkap-, xapat

- - chav=dig حفركردن

Turkish .

qap (anc( =grab قاپيدن ( kapI=gate ?( درب)بزرگ(

kap- =snatch قاپيدن

çapa=hoeزدن بيل كج

Tatar .

kabul =accept نپذيرفتن - - -

Mongol .

- -

qab-=catch گرفتنqabla-=find out يافتن

-

-scratch, etch, damage, harm ...* KAR/ HAR / AR-

LanguageScratchخراشيدن /scrapeخراشيدن /etch زدن قلم

Damageزيان / loss ،ضرر،خسارت زيان

Sumerian ....

hur=scratchخ���������راش،خراش���������يدن hara=pulverize

كردن،پودرك سائيدن،نرمg'ar 7 =spade

زدن بي����������������ل،بيلچ����������������ه،بيل haš =break off,cut داشتن،توقف بريدن،نگه

har,ur 5 =millكردن،ماشين آسياب،آسياب

Chew جويدن،خوردن

hara=pulverizeكردن مستهلك سائيدن،ماليدن،

Crushفشردن،چالندن،خردشدن

Dravidian

kurai =cut, reapك�������������ردن ك�������������ردن،جمع درو

kiru =scratch خ��راش خراش��يدن، uru=plowشخم،خيش،گاوآهن dig up حفركردن،كندن

_ura=sorrowسوگ،غم painدرد،غم suffer دادن كردن،تن تحمل

Hungarian...

karc-ol =scratches،خراش��������������يدن خ��������������راش

horzs-ol=etches زني قلم horho=ravine عميق و تنگ دره

kár =damageزي���������������ان har-ag=angerعص��������������������������بانيت _ár-t=damage, harmزيان،ضرر

22

سومر فرهنگ بايگاني

. has-it=cuts,slices ها برشها،تكه_ör-öl=mills

آالت ها،ماشين آسيابOstjak her- =dig حفركردن, hack)شكاف)دراثركلنگ, hoe زدن بيل كجMordvin kara =dig حفركردن, plough خيش،گاوآهن, hollow out. شدن،خالي پوك

شدن

Chuvas.

xïr =scratchخراش،خراشيدن -

Turkish..

kazI =scrape r>z خراش��يدن kaz-mak=digكن���������������������������دن kas'I-mak=scratch شدن،خراش��يدن كنده

deGir-mek=to mill (revolve?(جسم م��اهيت كه نح��وي ك��ردن)به آس��ياب

شود( عوض

kIr=breakشكاف،بريدگي Fractureشكستگي Hurt رساندن آسيب offend دلخوركردن،اذيت

كرد

Tatar kazu=dig r>z حفركردن،حفره -

Mongol .

xaru-=scratchخ���������راش،خراش���������يدنqaru- =scratch خراش،خراشيد

xor=harm, ضرر،آسيب xor-laldo=destructive

رسان مخرب،آسيبProtoAltaic *kar- -

To grind, mill, crush... *MUR>MOR

كردن،كوبيدن،ساييدن خردكردن،آسياب

LanguageGrindكوبيدن /mill كردن آسياب

Crushخردشدن < strangle را كسي گلوي فشردن

Crumble شدن خرد

Sumerianmù, ma 5 =mill آسياب كردن،آسياب

mer 2, mir 2 =enclose گذاشتن درميان lock up, توقيف

-

Uralic *mura *mura -

Vogul mor-, mur- - -

Ostjak . mòri =break upمنحل

خردكردن كردن، mòri

Finnish . murta murtaa

Samoyed . mard'a

23

سومر فرهنگ بايگاني

Hungarianmaró =milling machine

آسياب ماشين

mar=crush خردكردن mar=etch زدن، قلم

تيزاب بت كردن سايهscratch خراشيدن،خراش

mál-ik=to desolve ياس morzs- =crumbleخردشدن

- - - -

TurkishöGüt-mek deGir-mek=mill آسياب

كردن - -

talk, say, sing/song, sound/noise *AN > HANآوا/صدا/خواندن/گفتن/صحبت كردن

LanguageHum كردن زمزمه

/sing خواندن/talk گفتن

say گفتن Sing( آواز) /song آواز،ترانه

Soundصدا /noiseآوا

Dravidian -pan=sing - آوازخواندن

Sumerian

dal, duli, du=sing-dug خوان�������دنdug=stutter

داشتن زبان لكنت

-

an=sing =/high بلند آواز en=incantation priest. راهب،افسونگر

-

Finnish - - änäni=loud noise

بلند صداي

Hungarian

dal=folk songمشرب خوش

dal-ol=sing خواندنdad-og= stutter

زبان لكنتtol-mács= interpreter مترجم

szól=say d/t>sگفتنszó =word

حرف،كلمهén-ek =songآواز

hang=sound ص��������������������داhang-os=loud

بلند

Lapp - - - jiedna=voice ص��������������������داsound صدا

Turkish dol=talk گفتنdil-maç= interpreter م�������������ترجمtut-uk=stutter

زبان لكنت duy- =to hear ?مجادله

söyle- = to sayگو ، گفتن

duy=to hearش����نيدن tin=make a sound n<>l

كردن ايجاد صدا

( tin (

24

سومر فرهنگ بايگاني

tIn- =make a sound ايجادكردن صدا

Mongol duu- duu- duu- -

TALK/SPEAK/etc... *ME-s > BES'/ BEC' گفتن/ صحبت كردن

Languagetalk

كردن، صحبت گفتن

Tell گفتن tell a story/hero

گفتن داستان Stutter

زبان لكنت

Sumerianbe-su-du /L214 be- /Gordon

eme=language،گ��������ويش زب��������ان

speech گفتار،سخنtongue زبان،/زبان)عضو(

meš=prince شاهزاده

Heroقهرمان mah=great ،عظيم

كبير

dug-dug

Dravidian

pecu=speak,talkك����ردن، ص����حبت

گفتنpeccu=language

،گويش زبان

mani=talkگفتن mas =man, مردhusband شوهر

-

Uralic ...Ugor..Samoyed Ng

--basu

---

-mos=patriarch پدرشاه

---

..Hungarian

besz-él=talks گفتنbesz-éd= a talk گفتار

mon-d=tellگفتن monda=legend،افسانه

داستان

mes-él=tells a taleگفتن افسانه

mos'er>magyarمجارستان مجار،اهل

dad-og=stutterزب��������������ان لكنت

dud-ol=hum a song كردن زمزمه را آوازي

Altaic..Mongol

---

---

---

dil=tongueزب����������انtil, hel=talkگفتن duu=songآواز Hearشنيدن

Turkishbahset=discuss - بحث،مجادله

masal=story داستان، روايت

tut-uk=stutteringداشتن زبان لكنت

Listen, hear, sound, ear, whisper... *HAS'/GES'>HAL/KAL>AL

نجوا،درگوشي/گوش/صدا/گوش دادن/شنيدن

25

سومر فرهنگ بايگاني

Languagelisten شنيدن/ heed اعتنا

Hearشنيدن / soundصدا

Earگوش Whisperنجوا/silent آرام

Sumerian .

g'estu=hearش��������نيدن aka=listen دادن گوش

al, gestug g<>h.

.sig=silentآرام،ساكت keep queit بودن آرام

Dravidian..

.

alayisu=hearشنيدن alu=soundصدا

kanaka=to sound صدا كردن

. -

Hurrian . has'=hear ش���نيدن hill=bring word

آوردن كلمه. -

Akkadian . . *pil -

Uralic*kule =hear . شنيدن

*kule =hear شنيدن

*peljä -

Finnish kuuntele kuula . -

Mordvin . kulems pil'e -

Hungarian N>hN>n

hal-gat =listenدادن ش��نيدن،گ��وش hess

=quiet,listen! كن گوش!ساكت nesz = hear, شنيدن Findي����������������افتن ( néz=to see (

halla-ni =hear شنيدنhang=sound ص�����������������داhalk=quiet آرام،ساكت

fül =earگ���وش

-

sug=whisperنج����������وا ص????????حبت درگوشي ‌

كردنsük-et=deafكر csuk=to close بست

Vogulqont- =findيافتن Perceiveدرك/مش������اهده ديدن see كردن

khwóli päl, pil' -

Ostjak . xut pet, pel -

P. Manchu . *xül . -

P.Korean . . *ku-(l(-i -

P. Mongol - - kulku -

Osman turk . - kulak saGIr=deaf كر sus- =to be silent

باش!ساكت آرام !

Turk *kul (ancient( باستاني - kulkak -

Egypt(مصري(...............................sekhait =deafness – كربودن،كريت

26

سومر فرهنگ بايگانيcry, scream, holler..... IR/OR >SIR فرياد زدن/ گريه كردن/

Language Cry كردن گريه،گريه Screamجيغ،فرياد Howl كشيدن زوزه

holler howl

كشيدن زوزه

Sumerianér=tears اشك érra =tearfull اشكبار -

ara 9 =howl كشيدن زوزه

Dravidianarai=cry,weep

كردن گريهlament كردن سوگواري

uval=whistle سوت،صغير،صدا

.

Uralic HungarianHungarian

sír, rí =cryگريس���تن bög =bawl, cry loud

ك��ردن، گريه بلند باص��داي شيون،زاري

-üvölt-

-ord-it, örj-öng-

Altaic.. Chuvash.. BalkarTurkish

jer=cry ك����������ردن گريه sarna, cIla=cry

ك����������������ردن گريه bag'Ir=cream

،خامه كرم

----

---ulu-mak [r>l]

Eat, Drink, Feast, Suckle

پستاندار شيرخوار/سور،خوشگذاري،عشرت/آشاميدن/خوردن

LanguageEatخوردن food غذا

Feast ، س����ور ض����يافت ‌ عشرتEventاتفاق،حادثه

Drink نوشيدن

suckle پستاندارشيرخوار

Sumeriangu 7=eat

خوردنešša=satiated اقناع،اشباع

unu=feast

na-g'/ na_=drink -a نوشيدن=water root

آب،ريشه سرچشمه آب

sub

Dravidianen=eatخوردن /drink نوشيدن

lakana=sacrifice after a hunt.

بعدازشكار كردن قرباني

en=eatخوردن drink نوشيدن cippu... s>ts

Uralic *sewe/seGe . *juke .

Hungarian e-sz=eatخ�������وردن

ét-el=foodغ�������ذا

lak-oma=ceremonial feast

خوشگذراني مهماني

i-sz =drink -i, á نوشيدن

=water roots

szop, sziv, emik-

27

سومر فرهنگ بايگاني

-

ün-nep=holydayتعطيالت

jó-lak=fill w food پركردن باغذا

آب،سرچشم ريشه آب

i-ni=to drink - نوشيدن

-

VogulVoteEstonianFinn

tijs'ini-syö-dä

-

áisemju-jooma, juuajuoda

sup=mouth دهان

ChuvashTurkish-TatarKazakhMongol

siaz-Ik=foodag'-Iz=mouthas'=eat--

doy-mak=satiatelok-ma=mouthfull----

esich, jut--is'-u, ugu, agu

-äm-mäk=suckle---süü =milk

-

swallow, lick, tongue, saliva m>n>ny>y... *N'AL /N'EL > YEL

Language tongue swallow lick saliva/mucus

Sumerianeme=tongue ngele=throat . . .

Dravidiannalige, na ,

nakku, nalg - naku nyola

Uralic *n'älmä *n'ele- *n'ola - *n'olke

..Lap njalbme=mouth njiellat njoallot snuolga

..Finnish . niellä nuolla nolki

..Estonian . neelama noolima -

..Mordvin . n'il'ems nolams nolgo

..Cheremis jilme neläm nê-lem -..Zurjen . n'il-ni n'uv-ni, n'ulni ...Votjak . n'il n'ul - .

..Samoyed . n'allá . ...Vogul n'ilmä, n'alej n'alt n'alemti ...Ostjak n'aDem n'et n'at ...l>t .

..Hungarian nyelv nyel nyal nyál

Cuman Turk - - yala -Turkish em-ek, til - yalam -

28

سومر فرهنگ بايگاني

Mongol - til hel ? -

Kiss بوسيدن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌Hungarian.......................…csók Vogul..................................sokel

Chuvash..........................…chuk??-

blow وزيدن،‌دميدن،نواختن‌‌‌‌‌‌...*PUL/BUL >FUL>FUJ

Languageblow

وسيدن to kiss وزيدن،دميدن،نواختن

Sumerian bul .Dravidian . .Uralic . .

..Mordvin puvams . ..Cheremis puem .

..Ostjak pou . ..Vogul - .

..Hungarian fuv, fúj ap-ol (archaicقديمي،كهنه (

Altaic . . ..Mandsu fuka . ..Turkish püfle, _üfle-mek öp-mek

..

To milk (a cow))دوشيدن)گاو p>b/f, p>v ....PED'/ BID'

Language to milk دوشيدن butter (p-> w(،كره زدن كره Whiteسفيد،سفيده

Sumerianab=milk cow گ����او شيري

. bar

Akkadian pid? . .

Dravidian pid, piy .venney .. p>v .ven, vel .. p>v

Uralic *päd'e- *woje .

.. Lapp . .boeggjot=shine white به درخشان

سفيد رنگ..Finnish piimä=sour milk ? voi .

29

سومر فرهنگ بايگاني

شيرترش،شيرترشيده

.. Estonian pim =milk شير . .

..Mordvin ped-ams oi, vaj=fat, چ���ربي butter زدن كره،كره .

.. Cheremis - üi .

.. Vogul - vój .

.. Ostjak - ui =fatچربي،روغن

Butter زدن كره،كره .

.. Hungarian

fejt=to milk (cow(گاو دوشيدن

bögy=large breastsپستان پستان، بزرگ بزرگ

vaj.. fej-ér>fehér, pej

Altaic . . .

.Breathe,دم زدن soulروح, spiritشبحو روح, airهوا,windباد... *LIL/ SIL

Language to breathe زدن كشيدن،دم نفس Soulروح /spiritروح،شبح

Airهوا /windباد

Sumerianzi =breathe زدن دم breath كشيدن دم،نفس

líl=ghostوح،روان،جانspirit شبح،روح

lil=windب������������������اد le-el=windبادstrom تندباد،طوفان

Uralic *lewlV *lewlV .

Hungarian

lél-eg-zik=breathes ،نفس زدن دم كش�����������������������������������يدنlehel=breath كشيدن دم،نفس zihál=breathe heavy س��ختي/ به

كشيدن نفس سنگين

lél-ek=spirit/soulروح szelem=ghos ،خ روح،روان يال

lég=airهوا szél=wind باد

Vogul lilti lélé=spiritروح،شبح soul روح

-

Votjak lul lul=spiritروح،شبح lifeروح

lul=vapor بخار

Zürjen - ló, lov=ghostروح -

Estonianleile,leili=damp,

كردن،خفه نم،رطوبت،مرطوب كردن)آتش(

- -

30

سومر فرهنگ بايگاني

life زندگي

Finnish - -löyly=damp

mist آلود مه ، غيرواضح مبهم؛

Chuvash - - šel=wind باد Turkish - - yel=wind باد Tatar - - zhil=wind باد

to sow seeds كاشتن/افشاندن تخم , toss كردن افشاندن،پرتHungarian........................vetChuvash..........................ivat

Turkish…………………bitki=plantرستني،روييدني, bit-= growرشد،نمو, sprout

جوانه زدن،سبزكردنDravidian.............. vitir=scatterپاشيدن،پراكنده كردن،پخش كردن, throwانداختن،ول كردن

Language cultivate كشت/ زراعت Reapدروكردن Harvestخرمن،محصول

Ripen شدن رسيدن،كامل

Sumerian

uru 4 =cultivate كردن،كشت زراعت

ur-um=spawn تخم ريزي)دريايي( ماهي،تخم

ur 4 =harvest خرمن،محصولShear پشم چيدن

دادن شكاف گوسفند

ur-ru =plant grain دانه كاش�����تن ri= beget توليدكردن Bearخرس

Uralic *šäre=release ك���ردن رها spread كردن پخش

- -

Hungarian

er-ed=growرشد،نمو /spread كردن پخش rét=meadow<field

زار،مرغزار چمنárok=water ditch

خندق،راهاب،كانال

ar-at=reap كردن درو/harvestخرمن،محصول sar-lo=scye ir- t= to exterminate

كردن برانداختن،منقرضcut down a forrest.

ب��ردن زدايي،ازبين جنگل درخت

ér-ni..

Chuvash - ver .

Uigur - or .

31

سومر فرهنگ بايگاني

Osman .

ark=irrigation canalآبياري مجراي

oraürün=harvest،خرمن

محصولorak=sickle داس

ergin=ripen شدن رسيدن،كامل Mature بالغ،بلوغ

er- =reach يافتن رسيدن،دستGrow رشد،نمو

Baskir - ur -

Turkmen - orak=harvest،خ�������رمن محصول

-

Kirghiz - oruu -

Tatar - uru- -

Dravidian - ark -

Carryحمل‌كردن, bringآوردن, travelمسافرت, walk)راه‌رفتن)پياده, goرفتن

LanguageCarry حمل‌كردن /bring آوردن

Travel مسافرت

/turnبرگرداندن،گرداندن

Leg پا/ walk

زدن، قدم روي پياده

Go رفتن

Uralic *kurV- *jorkV- =turn برگرداندن

*jalka =legmene* پا

Lapp - jor'got =turn‌پا juol'ge=leg برگرداندن mini

Finnish - - jalka=leg ? پا‌ mene-

Hungarian ..

hord=carry كردن حمل hoz=bringآوردن

huz=drag ،كشاندن بزوركشيدن

pull كشيدن

jár=on the moveحركت در

_iram=speed سرعت

.

gyalog,jár

.

me-ni =to goرفتن menet=march

مرز،سرحد

Vogulxarti=drag،كشاندن

بزوركشيدنpull كشيدن

- - mini

Ostjak - ióGer- =turnبرگرداندن،كرداندن

?ja- =to go رفتن

mentä

Samoyedic qüriqo - - men-

Chuvash kür - süre -

32

سومر فرهنگ بايگاني

Turkish götür,költür - yürü, csürü -

Uigur . - yuruidu -

Manchu . dz^ura=set off

كردن، منفجر دادن، جلوه رهسپارشدن

- -

Dravidian - - kal =leg medalu==wander

بودن سرگردان

Hurrian . - - mun=to come

آمدن

Sumerian .

kar=take away كردن دور kur 9=bring آوردن

ir =lead awayراهنمايي بيرون به

كردنeri =go رفتن

gir=legپا .

ma 4=departشدن راهي

ma 3=go رفتن

travelمسافرت, journeyسفر

Hungarian.........ut-az=travelمسافرت, ut-as=travelerمسافر,

ut=road مسير<< river portageآبراههdrill زدن كردن،مته سوراخ , boreنقب،گمانه،سوراخ,

cut upخراب/خردكردن, cutبريدن, knife...چاقو

PUR/BUR, TAK/TAG

LanguageDrill كردن سوراخ bore زدن سوراخ،گمانه

Segmentكردن قطعه قطعه

cut upخردكردن Cutبريدن Cutبريدن

/knifeچاقو

Dravidian ..

-tak=remove, برداشتنtake offبرچيدن

vakir=cutبريدن vegu=sickleداس vaku=separateجدا

kacci=knifeچاقو

Sumerian..

-..

tag 4=abandonكردن ترك

tag =weave بافتن،تنديدن

ag /D97.16..

kaz =cut down /DS149

ك���ردن،كاس���تن كمgum =cut بريدن

Uralic *pura(-( - *wan,e *kac'=cut

33

سومر فرهنگ بايگاني

بريدن

Hungarian ...

fur =drill كردن سوراخboreسوراخ،نقب per-eg,for-og=rotateچرخيدن

كاشتن بنوبت ،fürész=saw اره،اره

كردن

tag-ol=cut upكردن خرد

tak-ács=tailorخياط

tag-ad=denyكردن، حاشا

انكاركردن

vág=cutبري����������دن

.

.

.

kés=knifeچ�������اقو kasza=scye, kasz-ál=mow.

Ostjak par -wanxi=beat زدن،خوردن

-

Vogul pore - uan,x -

Vote - - vand=cut بريدن -

Finnish pura - - -

Samoyed parré - - -

Chuvash par, pera - - kas=cut

Turkish ..

burgu=drill،سوراخ گمانه،نقب

wringپيچاندنburgaç=whirlwind. گردباد

daGIt=separate جدا

..

mak-as= shears نيام،غالفkes-er=adze تيشه

kes-mek =cutبريدن

keser=adzekaz-تيشه mak=dig حفركردن،كندن

Turkish toku=wovenبافته شده, toku-mak=textile.بافته،منسوج‌Cookپختن‌, Bakeطبخ, Boilجوشاندن... PIL/BIL, PIR/BIR

Language cook پختن Bakeطبخ boil جوشاندن

Sumerian gí-bil=fire?? آتش se-g'=cook پخش boilجوشاندن Heat كردن گرم

bír=misty آلود آلود،مه غبار dry upخشكاندن

Zürjen pu-ni - bired ??

Hungarian

föl, föz=cook پختنfül-ik=being hot

ب����ودن گ����رم -

süt =bakeطبخ sunlightروشنايي

آفتاب --

forr=boilجوشاندن foró=hot داغ

pirit=singe بو سطحي سوختگي، دادن

toastبرش�������������������������ته pára=steamبخار mist رمه

Vogul pajti sit=bake طبخ -

34

سومر فرهنگ بايگاني

Samoyed piri - fár ="blase" زده،بيزار واپسMordvin - - puramo

Finnish - - purisema

Chuvash .

pas=steam,بخار peser=cook پختن

suta=lightروشنايي , brightواضح

-.

Turkishpishir=cook, پختن،پز pish تَف

IsIk=hotداغ fokur-da=boil up جوش����اندن buhar=steam بخار

Seeديدن, lookنگاه كردن, eyeچشم, watchتماشا كردن.... SEM

LanguageSee ديدن / look

كردن نگاه Seeديدن eye چشم

Watchماشاكردنت

/observe مشاهده

Sumerian ..

éd=visible مشاهده قابلlá=force in to see در اجبار

ديدنknowulutin= attention getting

موردتوجه .

igi =seeدي��������دن nu=immage

پيكر بزرگ،غول sim=see troughديدن

ازبين ازطريق..،ديدن

igi =eyeچشم كردن نگاه

--

ugu-la=foreman

مباشرتkin=look for

ك��ردن جس��تجو

-

Uralic *läc'e-/Ug *näke *s'ilmä x

Hungarian ..

lát =see كردن مشاهده les=observe hidden

دي������دن،پايي������دن مخفيانهlá-m=as can be seen

شود مي ديده همانطوركه

néz=watchديدن ni ni=look!

كن نگاه -

szemszin=colorرنگ

-

kém=spy, جاسوس

كردن جاسوسيfigy-el =watches ديدنügyelö=supervisor ناظر،سرپرست

Finnish neili=looks ديدن nähda=see ديدن silma -

Vogullàš=observe hidden مخفيانه،ديدن،پاييدن

neili =see ديدن šam -

Ostjaklás'i=observe,مشاهده learn آموختن niuDa, nita sem -

Zürjen/Vote - naani /V s'in -

35

سومر فرهنگ بايگاني

Samoyedleltampá=bewareحذر

كردن،دوري - - -

Chuvash - ax - -

Turkish Osm -

nazar=to watch نظركردن،ديدنnazik=fine,slim

اندام،ظريف نازك

- göz-le

Cuman Tk - - sin -

Altaic - *n'ia=eye چشم . .

P Thungus - *n'ia- =eye چشم . .

P Korean - *nïn=eyeچشم . .

Turkish .

-.

gör=seeدي������������دن kör=blind نابينا،كو

göz-

nazaret=supervision

Hopلي لي رفتن, Jumpپريدن, Runدويدن, Escape فراركردن

Language

Hopرفتن لي لي

/jump up از پريدن /high بلند،بلندشدن

escape / ‌فرار run off

رفتن در

Runدويدن / fast سريع

Ramble زدن پرسه ، عالفي/wander

بودن سرگردانكردن ولگردي

Sumerian .

zìg =stand up, شدن بلند Highبلند _an=heigh بلند،مرتفعheaven آسماني،عرش

zah 2,3suh 2,3,5

kaš=run fastدويدن pad=run سريع

/DEL61دويدن

sila 3 =streetخيابان /road راه،مس������ير

.

Dravidian - -patar=run دويدنspread كردن پخش -

Uralic*s'aNk?=hillتپه،توده high بلند *c'ije-/*c'eke *c'ad'a /1 -

Hungarian ...

szöken=hop رفتن لي لي ,jumpپري����������������دن ség =mound

ريز تپه،خرپشه،خاك Highبلند szig-et=islandجزيره szék=throne تحت،اورنگ

szök=escapeفراركردن

siet=hurryعجله

szal-ad=run /1 دوي���������������دنfut =run /3دويدن [ gyors=fast س��ريع[ száguld=travel swiftly مسافرت

سريع)تند(

széleng =rambleپرسه زدن،عالفي

szálit=to ship كشتي با سوار كردن حمل

شدن كشتي --

Vogul.

šaNk =heightارتفاع s'axl=mound

-kaši=race

-

36

سومر فرهنگ بايگاني

ريز تپه،خرپشه،خاك . . مسابقه،رقابت

Ostjaks'oNk=mountain كوه،)قله(

-pota=runدويدن flee /3 گريختن

-

Mordvin c'oNga=island جزيره tšijems=run دويدن

- -

Finnish sakara=mnt peak -suota=run a herd گله

بردن را -

Cheremis - - poktem=run دويدن -

Samoyed - - paktak=run دويدن -

Chuvash sik - - salan=wander كردن سرگرداني،ولگردي

Turkishsek=skipپريدن،ردكردن jump پريدن sIvIsh

kürä =run دوي���دن /arch. كم��ان،م��وذيKos'- =to run دويدنkaç- =escape فراركردن،گريختن

salIn=wander سرگرداني،ولگرديsal=river raft

درآب شناور الوار دسته

Uigursikri=spring up جهيدن،پريدن

- - -

Screwپيچ،پيچاندن،گرداندن Hungarian............................csavar (cs, ç=ch(

Chuvash..............................savarTurkish……………………çevir .

Readخواندن/Writeنوشتن etcوغيره.

Language Writeنوشتن Readخواندن document مدرك

Stamp كلي مهر،تمبر، شه

Sumerian ..

sar..

dé=read aloud بلند بلندخوان����������������������دنlá =to know,فهمي��دن،ش��ناختن look after كردن مواظبت

dub=tablet لوح،قرص

-

---

Hurrian /Urartuan - ulgushe=decipher كشف رمزنمودن

tuppi=document مدرك،سند

.

Chuvash sir vula - .

37

سومر فرهنگ بايگاني

Anc Turkic .

yir.

.

.

tup? =document مدرك،سند

belgü /Uigurbichik /Uigur

Turkish yiz? oku .

belge=document م����درك،س����ند pul=stamp مهر،تمبر،كليشه

Finnish - luke- =account حساب

نمودن،حسابnumber ?? عدد،رقم

- -

Hungarian..

ír, ró..

olvas=read, خوان��������دن old=decipher رمزنم���ودن كشف okmány=document مدرك،سند

.

.

.

bélyeg =stamp مه�����ر،تم�����بر،كليشهpecsét=a stampمهر،تمبر،كليشهbetü=letters نامه

ها ها،نوشته

Latin: legere=collect كردن جمع , pick out كردن جدا , select كردن انتخاب

Multiplyازدياد،ضرب‌كردن/spreadپخش‌كردن‌... TUR>SUR.. t>s

Languagemultiply

ازدياد،ضربكردن

Spread كردن پخش Sowبذرپاشي

totality كليت

Everywhere جا همه

Sumerian šár tur=childولد،بچه šár šara =3,600, everywhereهمه

جاChuvas sar . . .

Hungarian szor szór-ni ösz_ szerte

Turkish çarp - - -

Tatar - tarat- - -

Holdنگه داشتن،تصرف, supportحمايت كردن،پشتيباني كردن, storeذخيره،انباركردن, break into)زدن)دزديدن, return, enter بازگشت

Language Hold داشتن،تصرف نگه Store كردن، ذخيره break into Returnبازگشت‌

38

سومر فرهنگ بايگاني

Support حمايت پشتيباني، ،موجودي انباركردن دزديدن/breakشكستن

Enterورود

Sumerian

temen=foundation ش���الوده،پاي���ه،اس���اسdára=beltكمربند،تسمهsash پنجره كمربند،كش

dára=bind(بستن)بابند Pack ،دسته بسته،گروه

dartar

tur=enterورود da-ri=herd animals

حيوانات، گله داري گله را حيوانات

كردن

Dravidian .

-.

tur=fill up كردن لبريز close up نزديك نماي ،

نزديك نماي از برداري عكس

ataruktari=cut offبريدنbroken شكسته

teri=drive by shouting.

با كردن رانندگي فرياد

turu=penetrateكردن نفوذ/سوراخ

Hungarian

tart =support پشتيباني،حمايت

Hol داشتن نگهtám=support

،حمايت پشتيبانيder-ék=waistكمر

tár=storeage انب��������ارش،ذخ��������يرهtar-tály=container ظ�����رف،جعب�����ه،ك�����انتينرtar-isznya=a packبسته،گروه

-

tör=breakbe-tör=break intodara=crushed grain

شده آسياب دانه

be-tér=enter،واردشدن ورود

ter-el=to herdanimalچراندن

حيواناتtör=stilleto [?]

Finnish tarttua? -tuo- =bring آوردن

terä=pointedتيز نوك

Turkish ..

tuttemel=foundation

tovar=storaانب���ارش،ذخ���يره

tar=leather bag چ��رمي كيف-

dara?yar-mak =to split

كردن، شقه شكافتن

darbe=a blow كوشش

dürt=to poke intoكردن فرو

sür- =drive animals t>s

رانندن را حيوانات

Chuvash tar - - -

Tatar - tartma=boxجعبه،ظرف - -

Mongoldaro- =in custody تحت

توقيف،دربازداشتtaghar=leather bagكيف

darbai=crack openچرمي -

Turk......................................…tart =to pull or weigh? كردن وزن يا كشيدن

Hitزدن،ضربه زدن, Beatپي درپي زدن،كتك زدن, Strikeضربه زدن كوفتن.... TAR/DAR/BIR

Language hit beat strike

Sumerian tag=hit زدن،ضربه bir=wreck šab=chip كردن قطع ياتيغه تراشه،باتيشه

39

سومر فرهنگ بايگاني

tud=hit زدن زدن زدن،ضربه

Beatزدن درپي زدن،پي كتك

آورده،الشه آب Murderقت�������ل،آدمكشي búr=knap

شكستن،،خوردكردن،كوبيدن

زدنflake off

Snipدادن دادن)باقيچي(چاك شكاف

fall outراديويي آمدريالبارش پي

Hungarian...

ütütö-get=keeps hiting

ض�����ربه از حف�����اظت ták-ol=to put togeter

گذاشتن،برهم باهم گذاشتن

ver =hit ...b>vزدن زدن،ضربه

vere-ked=fight كردن مبارزه

birk-oz=wrestle

شدن كشتي،گالويز

csap =strikeكوفتنhitزدن csap-kod=flail about

كوبيدنrá-csap=strike on

برواقف )خودماني( حمله آمدن خوش شدن

csabda=trapدام،تله

Mordvin - - sapoms

Cheremis - - savas

Zürjenoktyny=hitزدن،ضربه

زدن - tsapkini

Turkish ...

döv-üt=win a game ??suk- =to hit ...t>sب��ازي

شدن رابردن،برنده

vur-us'=fight مبارزه

çarp=hit زدن زدن،ضربه Strikeك�����������������������������وفتن،زدن çapul=raidي�����������������������������ورش çirp- =flutter wings

كوفتن زدن)بال( برهم بهمs'ap=beat زدن،كوفتن درپي پي

Chuvash . vars- s'ub, sap

Baskir . . sabiu

Balkar . ur .

Tatar . b@rü .

Mongol . .

çah=nail زدن ،ميخ زدن ناخن ناخن،Poundكوبيدن،خردكردن strike كوبيدنsawxa

Uigur . ur- .

Dravidianitu =hit against

برعليه/برضد زدن .sappani=clap hands

زدن برهم دست زدن، كف

to hurtآسيب‌رساندن,botherدردسر،زحمت, injure.... صدمه‌جسمي‌*PAT/BAT>VET/BANT

40

سومر فرهنگ بايگاني

Language kil كشتن Beat زدن درپي زدن،پي كتك Hurt رساندن آسيب Injure جسمي صدمه

Sumerian bad . bad

Scythian pata /Herodotus . .

Turkish - patak=beat زدن كتك thrash زدن شالق/چوب/كتك

.

Hungarian - botoz=beat with a stick

زدن باچوب/تركه

bánt hurtآسيب،صدمه /injure جس����������مي ص����������دمه vadon=wilderness

بكر بيابان،باديه،طبيعت

Hungarian - vád=accusation..b>v- اتهام،تهمت،شكايت،افترا

Hun - -vatni=wilderness

بكر بيابان،باديه،طبيعت

Hungarian: véd=defend كردن كردن،حمايت دفاع , vitéz=knightمبارز،شواليه , veteked=contest of arms ارتشي مبارزه

to fight, anger....*KAR/HAR

جنگيدن. ،عصباني

Language anger scratch, scrape fight fighter

Sumeriankur=enemy kur=emnity

- - har/Jes390

Dravidian karu=grow angry kiru, giru karati=fencing

Hungarian har-ag karc-ol=scratch kör-öm=fingernail

harc-ol=fightkard=sword

harc-os

Turkish hir=quarrel -kuras'=fight güres'=wrestle

.

-

cover/clothe.....*TAK/TOG

جلد/لباس/جامه، پوشش

41

سومر فرهنگ بايگاني

Language cover/clothes tailor sew/needle

Sumerian tug=cover

Hungarian

tak-ar=cover پوش�����ش،جلد tok=scabard

كردن،غالف،نيام غالف case دان،جعبه،صندوق،جلد،

پوشش،نيام،روكش،رويه

tak-ácsták-ol=put together برهم

گذاشتن،گذاردن،باهمگذاشتن

tü=needle سوزن

. . . .

Chuvash taxan=cover پوشش،جلد - dik- =to sewدوختن Tatar . tegü-çe .

Kirghiz . tik-me-ci .

Turkishdok-uma=textile پارچه،منسوج،بافته،بافتني

düGüm=to knotزدن گره،گره

.

Roman toga=clothing ،پوشش لباس . .

Touchدست‌زدن،لمس‌كردن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌Hungarian............................……..tapint

Chuvash...............................…….tiv (b>v( Balkar..................................…….tiyTurk.....................................…….dey

Fill, complete...........*TIL/TIN

Language to fill complete, end away from /root??

Sumerian til du 7, til =end, finish

-ta =away fromtin/til=life/live

Uralic *táwd'e=full,complete *táwd'e *tiNe =root, source

Hungariantölt=to fill, spend time tele=full

el-tel=completetün=dissapear

-töl =fromtul =beyondtöv, tönk =root/base

Estonian . . tüvi=base, lower end

Finnish . . tiyvi=base,lower end

Mongol . . tola=cause

Turkishdol-dur, toltur=fill dol-u=full

.tüb=root-tön=from /Kirghizdal=branch

Balkar tultar . .

42

سومر فرهنگ بايگاني

http:// www-oi.uchicago.edu/OI/PROJ/SUM/SLA/intro/html

بايگاني فرهنگسومر

http:// www-oi.uchicago.edu/OI/PROJ/SUM/SLA/intro/html

مترجیمآرا نقش مهدی

43