موضوعات علمی نجومی مطرح شده در قرآن

http://www.tahoorkotob.comPrepared by [email protected] F.Dejahang, BSc CEng, BSc (Hons) Construction Mgmt, MSc, MCIOB, .MCMI, PhD

جها گسترشنظر از ن

(2)قرآن

http://www.tahoorkotob.com/

mailto:[email protected]

http://kharamid.blogfa.com/post-851.aspx



کریم قرآنابدی کالم

خداوند

الّرحيم الّرحمن الله بسم

و هستیم بالذات فقیر یعنی مطلقیم فقیر مابالذات غنی خداوند

مطر نجومی علمی موضوعاتقرآن در شده ح

درباره کریم قرآن منطققابل که است شکلی به علم

نمی اختصاص و تخصیص .باشد

را جهل و نور را علم قرآنفرماید می داند، می ظلمتترجیح ظلمت بر نور مطلقا

.دارد



به را مسائلی صریحا قرآنتفکر و مطالعه موضوع عنوان

کند می .پیشنهادنتیجه که همانهاست موضوعات اینو طبیعی علوم همین آنها مطالعهغیره و تاریخی و زیستی و ریاضی

بینیم می دنیا در امروز که .است





آیه بقره : 164سوره فرماید فی »می إناختالف و االرض و السموات خلقتجری التی الفلک و النهار و اللیل

أنزل ما و الناس ینفع بما البحر فیبه فأحیا ماء من السماء من الله

کل من فیها بث و موتها بعد اعرضالسحاب و الریاح تصریف و دابة

الیات االرض و السماء بین المسخریعقلون «؛لقوم




شب گردش در زمین، و آسمانها آفرینش دربه که آب روی بر کشتی حرکت در روز، وو آمدن گردد، می منتفع بشر آن وسیله

گردد، می زمین حیات سبب که باران ریزشاند، حرکت در زمین روی در که حیواناتی

در که ابرها مخصوص حالت و بادها گردشاینها همه در اند، معلق آسمان و زمین میان

است پروردگار حکمت و قدرت های .نشانه

آیه بقره 164سوره

و قوانین اینها همه یعنیشناختن و دارند نظاماتیبه را شما نظامات این

کند می نزدیک .توحید




در مطالعه به را مردم صریحا قرآندانیم می و کرده توصیه امور اینبه منجر که هاست همین مطالعهزمین شناسی، ستاره و فلک علمکائنات علم دریاشناسی، شناسی،شده غیره و شناسی حیوان جویه،

.است





نجوم به راجع قرآن درمطرح زیر موضوعات

است:نجوم. 1 و »هیئت به بینانه خوش نگرشى با قرآن

و عظمت به انسان سویه همه کوشش و تالش »بزرگ آوردى دست را دانش این مایگى گرانفواصل و ویژه گاه جاى به سوگند و برشمرده

: بدانید اگر است افزوده و کرد یاد ستارگان معیناست بزرگ سوگندى :این




انه « و النجوم بمواقع اقسم فال عظیم تعلمون لو « لقسم

/ (76و75واقعه)بزرگ. 2 بسیار و ارزنده هایى نشانه نجوم،

خلقت و خداوند قدرت آفرینش، برعظمتحیوان انسان، زمین، آسمان، شب، به روزنشانه درآن پژوهش و تدبر و است جماد و

باشد مى عقل :شکوفایى




و « النهار و اللیل لکم سخر والنجوم و القمر و الشمس

ذلک dفى ان بامره، مسخرات یعقلون لقوم و «؛ آلیات شب و

رام شما برای را ماه و خورشxید و روز . اویند فرمان مسخر ستارگان و کرد،تعقل که مردمی برای اینها در ً مسلما

. است شواهدی کنند /می (12نحل)





شمار .3 روز و سال تقویم نجوم،القمر »است و الشمس/بحسبان الرحمن ) خورشید ؛( 5«

. روانند حسابى بر ماه لتعلموا »و الحساب و السنین « عدد

/ و ؛( 12اسرا) ها سال شماره تابدانید را عمرها .حساب




ره .4 و هدایت وسیله نجوم،و ) خشکى جغرافیا در یابى

است( الذى » دریا هو ولتهتدوا النجوم لکم جعل

و البر ظلمات فى بها»..البحر




( 97انعام/ ) که ؛ کسى است اوبه تا داد قرار شما براى را ستارگان

و خشکى هاى تاریکى در ها آن وسxیله xx،یابید راه و »دریا عالمات و

یهتدون هم /« بالنجم و ؛( 16نحل)به آنان و داد قرار نیز دیگر هاى نشانه

) مى ) یابى راه قطبى ستاره وسxیلهکنند.

5




: هستند زمین ناظران زینت نجوم،السماء » فى جعلنا لقد و

للناظرین زیناها و « بروجا/ آسمان ؛( 16حجر) در ما یقین به

براى را آن و دادیم قرار هایى برج . آراستیم تماشاگران

6





مواد از فضایى اجرام و نجومبه شناسى کیهان آموزشى و درسى

ها آن درکنار و آیند مى حساببرجسته و سودمند دقیق، نکات

به اشاره مانند شده نشان خاطرآسمان، عرض و طول فضا حدود

و چهارگانه فصول ...پیدایش




السماء « فى جعل الذى تبارکو سراجا فیها جعل و بروجا

منیرا /« قمرا ؛( 61فرقان)کسى آن است بزرگوار و فرخنده

برافراشت، هایى برج آسمان در که ) ماهى ) و خورشید چراغ آن در و

داد قرار .نوربخش




السالم علیه صادق در امام : اختران همان » »بروج فرماید مى آیه تفسیر : از اند عبارت تابستانى و بهار برجهاى هستندبرابر ) سنبله اسد، سرطان، جوزا، ثور، حمل،تیر، خرداد، اردیبهشت، فروردین، با مقارن و

) شهریور و مرداد، پاییز به که هایى برج : از اند عبارت دارند تعلق »میزان، زمستان

و ) برابر قوت و دلو جدى، قوس، عقرب،) اسفند بهمن، دى، آذر، آبان، مهر، با .مقارن




هایى .7 نشانه قرآن، نجومى آیات درجاذبه ) قانون عمومى گرانش از استیعنى( جدید هیئت اساس که عمومىداده تشکیل را مرکزى خورشید مدل

السماوات »است: رفع الذى اللهعلى استوى ثم ترونها عمد بغیرالقمر و الشمس سخر و العرش

مسمى الجل یجرى /کل رعد ) ؛(2«




بدون را ها آسمان که است کسى همان خداوند ; گاه آن برافراشت ببینید را ها آن که هایى ستون

رام را ماه و خورشید و یافت، استیال عرش برخود سیر به معین مدتى براى کدام هر و گردانید،

دهند مى ادامه ،» ترونها عمد بغیر السماوات « خلق

/ عالمه ( 10لقمان) چون هم مفسران از گروهىبه اشاره آیات این معتقداند سره قدس طباطبایى

دارند عمومى جاذبه .قانون





خورشید اساس، براینمرکز در است xسال میلیاردهاو گرفته قرار شمسى منظومهاز روز هر رسد مى ما نظر به

و کند مى طلوع مشرقشود. در مى ناپدید مغرب




در نیز ماه که چنانکره گرد مدت همین

دو هر و گردد، مى زمینمى خورشید پیرامون در

.گردند




متوسط شعاع خط طول با میلیون 150زمینجاذبه عظیم نیروى و گرفته فاصله = F) کیلومتر

G.Mm/1o2) و بیضوى زمین مدار شود مى سببخورشید جانب به آن متر% 59شتاب سانتى

باشد . ثانیه درشتاب با ثانیه هر در زمین سانتى% 59یعنى

نیروى و افتد« مى خورشید سوى به متررا رقم این از بیش تجاوز مرکز از گریز

کند مى .جلوگیرى





را شکل دایره تقریبا مسیرى ماه چنین همبه را آن زمین جاذبه نیروى و کند مى طىبین دقیق تعادلى و کشد، مى خود سوىمرکز از فرار بین و زمین گرانش نیروى

زیبا گردش چنین این که است برقرار ماهداده قرار همگان دید برابر در را منظم و

»است العلیم العزیز تقدیر « ذلک/ تواناى ؛( 96انعام) خداوند گیرى اندازه این

است .دانا




از بیش قرآن آیه 150درنازل نجوم و هیئت درباره

کل به نسبت رقم این که شدهمى بزرگ نسبتى قرآن آیاترا دانش این عظمت و نماید

سازد مى نشان .خاطر




از بسیارى پایه براینغیر و عبادى احکام

و هیئت به اسالم عبادىناگسستنى پیوند نجوم

دارند ،




ظهر، ) فلق، شناسى وقت روزه، نماز، جمله، از ) جهت شب نیمه شفق، عشاء، مغرب، عصر،

و شناسى قبله شرعى، اوقات هنگام یابىشناسى، هالل فضا، و زمین جغرافیاى دانستن ) هاى ) ذبح آن استحباب و استهالل یابى هالل

دفن محتضر، احکام خسوف، کسوف، شرعى، ... قبله به رو حرمت و قبرها، دهى شکل اموات،استحباب و تخلى، هنگام نشستن قبله به پشت و

و قبله روبه قرآن ..قرائت




می الرحمن سوره در خداوندالقمر »:فرماید و الشمس

/بحسبان، با «؛ 5الرحمن ماه و خورشیدهستند موجود .حسابی

معین نظم و حساب اینها کار در یعنیو حساب دارند اینها که حرکاتی در هست،

است کار در .نظمی




در که شود می شروع مطلب این اینجا ازاست، برقرار نظم و حساب عالم کار

ندارد وجود قاعده بی و حساب بی چیزیهر که انتقالی حرکت و وضعی حرکت درکهکشانها بلکه آسمانی ذرات این از یک

همه - در و دارند حرکت جور صدهابی - و تصادفات است، حساب چیزشان

ندارد وجود عالم کار در .نظمی





را انسان اینکه برای گوید؟، می را این چرا ! کن،: حساب تسلیم را سر انسان ای بگوید

« نیست حسابی عالم کار در نکن اال خیال * الوزن اقیموا و المیزان فی تطغوا

المیزان تخسروا ال و وزن بالقسط و «؛کم را میزان و دارید برپا عدل اساس بر را

/ الرحمن! ) الشجر »( 8و9نگذارید و النجم وسجده یسجدان او براى درخت و گیاه و «؛

/ ( ! الرحمن کنند (6مى .




ستاره معروفش معنی نجممی اطالق هم گیاه به ولی است

.شودهم درخت و نجم گوید می قرآنکنند، می سجده را خود خدای

هستند خود خدای .ساجد




خxداست، سجده روییدنش عمل همین گیاهمثال درخxت که است این مقصود اینکه نه

را سرش روند می خواب به مردم که شبهاگذارد می زمین روی و کند می .کج

: است اطاعت است، دیگری چxیز او سجدههستند خاضع خود پروردگار امر مقابل .در




الی « استوی ثمدخان هی و السماء

ائتیا لالرض و لها فقالقالتا کرها او طوعا

طائعین « اتینا/ ؛(11فصلت)





) ( ، آسمان به کرد پیدا استوا که xوقت آنرا فوق جو این و آسمان و سماء یعنی

او که حالی در داد قرار خود تسلط تحتبه او که وقتی در بود، گاز یعنی بود دود

و علویات این به خدا بود، گاز یک صورتمن ) که دستوری یعنی بیاید گفت زمین به

) در آمدیم گفتند ، کنید اطاعت دهم میهستیم مطیع که .حالی




سخن آنجا که است معلومهم لفظ جواب نیست، لفظ

و پرورودگار امر نیست،بدون که را الهی قانون

آن کنند، می عمل تخلفآنهاست .اطاعت




آیه : 17در « آمده الرحمن و سوره المشرقین ربالمغربین پروردگار رب و xمشرق دو پروردگار او «؛

! « است مغرب تکذبان دو ربکما االء پس فبای «؛ ! کنید؟ مى انکار را پروردگارتان نعمتهاى کدامین

/ و( 18الرحمن) مشرق جاها بعضی در قرآن در « شده ذکر المغرب مغرب و المشرق لله «؛ و

/ ( ! بقره خداست آن از مغرب، و در( 115شرق ،یعنی " " شده، ذکر مغارب و مشارق جاها بعضیو " مشرقین جاها بعضی در و مغربها، و مشرقها

مغرب " دو و مشرق دو شده، ذکر .مغربین




می نعمتهاست، شمارش و تعدید مقام در قرآن اینجاحد ) آخرین حد دو این میان خورشید اینکه بگوید خواهد

) همین خود کند، می حرکت تابستان حد آخرین و زمستانتنظیم زمین کار نبود جور این اگر که است حساب یک

آن بود، بهار اول روز مانند مثال همیشه اگر یعنی شد، نمیپاییز ) برای که فوایدی و هست تابستان برای که فوایدی) نداشد وجود هست زمستان برای که فوایدی و .هست

میان در و مشرق دو این میان در که است این اش خوبیهستند حرکت در خورشید و زمین همیشه مغرب دو این




موضوعات علمی نجومی مطرح شده در قرآن

Education