پیام دانشجو
DESCRIPTION
ÂTRANSCRIPT
پیام دانشجو در توقیفحدود بیست سال از انتشار اولین شماره ی هفته
نامه ی پیام دانشجو گذشت.
سال هاست ، نه تنها این هفته نامه و سایر نشریات
در توقیف غیرقانونی هستند، بلکه من به عنوان
مدیر مسئول هفته نامه و بلکه دهها روزنامه نگار
در زندان بسر برده و اگر به صورت موقت به
مرخصی از زندان آمده باشم، همواره ممنوع القلم
بوده ام. اینک اما گویا قرار است چند تن از
دوستان، نشریه ای اینترنتی زیر همین نام )) پیام
دانشجو (( منتشر کنند و از من خواسته اند تا سر
مقاله ی اولین شماره اش را بنویسم. از دیدگاه من
، 70البته ، هفته نامه ی پیام دانشجوی دهه
متناسب با آن شرایط، ویژگی های خود را داشت .
خورشیدی نیز می توان برخی از 90اما در دهه
آن ویژگی ها را استمرار بخشید. برای نمونه، پیام
دانشجوسعی داشت نشریه ای مردمی باشد. به این
معنا که مشکالت اساسی توده ها در هر وضعیت
را درک کند و از روی صداقت همراه با شجاعت
و کار دسته جمعی و تشکیالتی، آن مسائل را طرح
و بررسی و منتشر نماید.
افشاگری های گوناگون و انتشار نامه ها، گزارش
های مطرح شده از سوی طبقات گوناگون اجتماعی
و دامن زدن به مباحث اقتصادی، از همین زاویه
قابل بررسی است.
ادامه در صفحه دو
آقای بان کی مون، دبیر کل محترم سازمان ملل متحد
با درودهای گرم.
آگاه شدم آن مقام عالی از نقض سیستماتیک و گسترده ی حقوق
بشر در ایران، که توسط رژیم اسالمی حاکم اعمال می گردد،
ابراز نگرانی فرموده اید. اگرچه امکان دسترسی به جزئیات
سخنان جناب عالی برایم ممکن نیست، اما جا دارد از این طریق
مراتب سپاس خود را اعالم نمایم.
عالیجناب! من بعنوان قدیمی ترین روزنامه نگار زندانی که طی
+ سال گذشته، شکنجه های زیادی در زندان های جمهوری 16
اسالمی تحمل کرده ام، اجازه می خواهم به سه نمونه از موارد
نقض آشکار حقوق بشر از سوی رژیم حاکم بر ایران اشاره نمایم
تا عمق فاجعه بیشتر آشکار شود. شایان توجه ی آن مقام عالی
ست که وجدان روزنامه نگاری ام را در گواهی به صدق مطالب
مطروحه درباره ی این سه پرونده، به گرو گذاشته و به همین
دلیل انتظار دارم این شکوائیه به عنوان برگی مورد استناد در
سازمان ملل متحد ، مورد توجه قرار بگیرد.
1- سال است که در زندان به سر می 20محمد نظری بیش از
برد. نامبرده عضو حزب دموکرات کردستان ایران بوده و بدون
اینکه هیچ جرمی مرتکب شده باشد و صرفا به دلیل شکنجه های
اعمال شده از سوی وزارت اطالعات، مجبور به اعترافاتی علیه
23خود شده است. می پذیرید که بیست سال حبس برای کسی که
سالگی خود را تجربه 44ساله بوده که به زندان افتاده و اینک
می کند و قرار است تا پایان عمر در زندان بماند، هزینه ی بسیار
طي چند روز آینده براي حضور در حسن روحاني درحالينشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد راهي نیویورك مي شود كه مذاكرات هسته اي به بن بست رسیده و گزارش ها
از وخیم تر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران دارد. حكایت
در این میان عملكرد رییس دولت بنفش طي یكسال گذشته اصلي وي "نجات دیكتاتور" و نشان داده است كه ماموریت
بلوكه شده در میلیارد دالر پول 100بازگرداندن بیش از غرب به دست مافیاي قدرت در ایران است.
روحاني طي یكسال گذشته با مجوز علي خامنه اي تالش
سنگینی ست. تنها خواست نامبرده، اعاده ی دادرسی منصفانه
است.
می دانم که از پرونده کارگر وبالگ نویس، ستار بهشتی -2
آگاهی دارید. نیروی انتظامی رژیم اسالمی حاکم بر ایران، این
وبالگ نویس را، که تنها گناه او انتقاد از آیت اله خامنه ای بود
را خودسرانه بازداشت کرد و زیر شکنجه به قتل رساند که
بازجوی او در محضر وکیل ستار بهشتی و مادر این وبالگ
نویس، به قتل او اعتراف کرد. اما قوه ی قضائیه ایدئولوژیک و
غیر عادالنه ی جمهوری اسالمی، نه تنها از دادرسی منصفانه
در این مورد، استنکاف کرد و حتا از مادر ستار بهشتی پوزش
نخواست . بلکه قاتل او را صرفا به سه سال حبس در تبعید و
محرومیت شغلی و اجتماعی محکوم کرد.
3- 10ارژنگ داوودی یک زندانی سیاسی است که بیش از
سال است به دلیل ابراز عقیده در مخالفت با جمهوری اسالمی
و نه حتا انجام فعالیتهای موثر سیاسی، در زندان به سر می
برد. اخیرا اما دادگاه انقالب، بدون رعایت قوانین و بدون لحاظ
کردن دادرسی منصفانه، او را به اتهام تبلیغ موثر برای سازمان
مجاهدین خلق، به اعدام محکوم کرده در حالی که این زندانی،
نه تنها هیچ گونه سمپاتی به سازمان مربوطه ندارد، بلکه طی
سالهای گذشته، در زندان بوده است. به راستی مگر می شود از
درون زندان به نفع گروه سیاسی که هیچ باوری به آن نداری،
تبلیغاتی به راه اندازی که مستحق حکم اعدام شوی ؟
روزنامه نگار زندانی: حشمت اله طبرزدی
خورشیدی 1393شهریور 25ایران/کرج/زندان رجایی شهر
نامه دبیرکل جبهه دموکراتیک به دبیرکل سازمان ملل متحد
ماموريت روحـــــانی: نجات ديكتــــــــاتوركرد از طریق معامله با كدخدا )آمریكا( و رفع تحریم ها در جهت احیاي رژیم برآید ولي تحوالت ماههاي گذشته نشان داد كه او در این ماموریت
خود توفیق چنداني بدست نیاورده و مذاكرات به بن بست رسیده است.در پي به بن بست رسیدن مذاكرات، دولت بنفش تالش خود را بكار
مبارزه با گروه داعش و همكاري با گرفت تا در میداني دیگر، یعني دربن بست مذاكرات هسته اي را بگشاید ولي در این آمریكا در این زمینه،
مسیر هم ناكام ماند و آمریكا دست رژیم را پس زد.
یوكیو آمانو دبیركل سازمان این درحالي بود كه انتشار گزارش سالیانهملل متحد در آستانه نشست این سازمان و تاكید وي بر وخیم تر شدن
حقوق بشر در دوره روحاني، ماموریت رییس دولت وضعیتبراي نجات دیكتاتور و ترسیم چهره اي متفاوت از رژیم را بنفش
دچار چالشي بزرگ كرد.دبیر کل سازمان ملل متحد در گزارش ساالنه جدید در مورد بان کی مون
وضعیت حقوق بشر در ایران از عملکرد دولت حسن روحانی در این رابطه .انتقاد کرد شدیدا
ها در ایران هشدار به افزایش شمار اعدام در این گزارش نسبتدر مورد حسن روحانی تصریح شده است: وعده داده شده و
ای در زمینه حقوق بشر و تر هیچ بهبود عمده های وسیع آزادیادامه در صفحه سومآزادی بیان در ایران به بار نیاورد .
هشدار درباره ی
آغاز دور جدید
قتلهای زنجیره ای
2014سپتامبر 23 1393دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر ماه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
نگاهی به
موضع گیری
جمهوری اسالمی
در برابر بهائیان
صفحه پنج صفحه دو و سه
پیام دانشجو در توقیف ادامه از صفحه نخست
پیام دانشجو بر طرح اندیشه ی انتقادی، تشکیالتی بودن
و تقویت جنبش های اجتماعی تاکید داشت و
بر همین پایه، تقویت جنبش دانشجویی و سایر جنبش
های اجتماعی تکیه بر آنها و نیز تبلیغ برای شناختن و
کسب حقوق اساسی همچون؛ آزادی بیان، برگزاری
میتینگ و تظاهرات، تشکیل حزب،
سازمان و سندیکاو حق تعیین سرنوشت را سرلوحه ی
بررنامه های خود قرار داده بود. البته نشریه، به دلیل
اینکه در مرحله اولیه و رشد جنینی اندیشه ی اجتماعی
مدرن به سر می برد، دارای ضعف های اصولی نیز
بود که می بایست در زمان مناسب به نقد کشیده شود.
در هر حال این نشریه بعنوان ارگان غیر رسمی "
تشکل اتحادیه ی دانشجویان و دانش آموختگان
دانشگاهها " عمل می کرد و به همین دلیل، شورای
مرکزی اتحادیه و سایر ارکان آن، مسئولیت شورای
نویسندگان و بلکه اداره ی نشریه را بر عهده داشتند.
این امر موجب گردیده بود اندیشه ی ارتباط واقعی با
توده ها، تشکیالتی عمل کردن و تقویت جنبش های
اجتماعی، از جمله و به ویژه نهادهای مدنی و رسانه
های عمومی به عنوان رکن چهارم دموکراسی، از
کارکردهای اصلی پیام دانشجو باشد.
امید دارم دوستانی که تصمیم دارند نشریه ای اینترنتی
به همین نام انتشار دهند، به اندیشه ی محوری که
موجب شد پیام دانشجو به یک نشریه ی مردمی با
باالترین تیراژ در دهه ی خود تبدیل شود، توجه نمایند.
همانگونه که اشاره نمودم، درک دقیق خواسته ها و
مشکالت توده ها، داشتن شفافیت، صداقت و شجاعت
بیان مسائل، آمادگی برای پرداخت هزینه و گذشتن از
امنیت و آسایش و زندگی، برای پیشرفت زندگی عموم،
داشتن تحمل و مدارا در برابر فشارها، انتقادها و
مخالفتها، تاکید بر اتحاد عمل همه ی طرفداران عدالت،
دموکراسی و حقوق بشر، حول خواسته های ملی و
دموکراتیک، تقویت بنیان های فکری در راه شناخت
حقوق اساسی آحاد شهروندان و مد نظر قرار دادن
اندیشه های پیشروی جهانی در این زمینه و تقویت
تشکیالتی به قصد شکل گیری جامعه –بینش اجتماعی
مدنی توانمند، از ویژگی های این اندیشه ی محوری در
شرایط کنونی است.
این راهی است که ارزش آن را دارد تا برای آن هزینه
های سنگینی پرداخت شود.این ))پیام دانشجو(( در
شرایط فعلی است.
حشمت اله طبرزدی
مدیر مسئول هفته نامه ی توقیف شده ی پیام دانشجو
تیر ماه نود و سه خورشیدی
زندان رجایی شهر
سید جمال حسیني )اسفندیار بهارمس( سردبیر فقید
خبرگزاري "مجموعه فعاالن حقوق بشر در ایران" زماني كه سخنان پخش نشده "عبدالرحمان قاسملو" را در صفحه
فیسبوك خود بازنشر مي كرد، تصور نمي كرد كه سه هفته بعد احتماال ماموران جمهوري اسالمي نسخه اي همچون قاسملو را براي وي نیز خواهند پیچید، البته اینبار بدون
سر و صدا و بدون شلیك گلوله؛ در شهر " نوشهیر" تركیه و نه " وین".
طبق گزارش هاي منتشره، مجموعه فعاالن حقوق بشر سه ای اعالم کرد صبح مردادماه، در بیانیه ۴۱شنبه شب،
جان سید جمال شنبه، پنجم آگوست، پلیس ترکیه پیکر بی سهحسینی از مسووالن ارشد این تشکل را در منزل وی، در
پشت میز کارش و در حالی که قطراتی از خون بر شد، یافت." صورت و برخی نقاط منزل وی دیده می
سال داشت و از بنیانگذاران مجموعه ۴۱جمال حسینی فعاالن حقوق بشر در ایران و نیز مسئول هماهنگی این
تشکل بود. وی نقش مهمی در پیدایش، رشد و تداوم فعالیت این تشکل در تمامی سالهای فعالیت آن برعهده داشت.
در ترکیه تقاضای پناهندگی ۷۰۰۲آقای حسینی از سال کرده و به عنوان پناهجو تحت حمایت کمیساریای عالی
پناهندگان سازمان ملل در ترکیه بوده است. به گفته بشر، درخواست پناهندگی او نزدیکان این گزارشگر حقوق
در دومین سال اقامت در ترکیه مورد پذیرش کمیساریای عالی پناهندگان قرار گرفت اما پروسه انتقال او به کشور
سال عملی نشد. ۵ثالث با گذشت حدود
کیوان رفیعی دبیر سابق مجموعه فعاالن حقوق بشر و از دوستان نزدیک جمال حسینی از سابقه تهدیدهای سردبیر سایت هرانا در سالهای اقامتش در ترکیه خبر داده است.
های مدافع حقوق بشر در سه دهه به گزارش سازمانگذشته شماری از پناهجویان سیاسی ایرانی ساکن ترکیه از
های تهدید سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسالمی تماساند. آمیزی دریافت کرده
چندین تماس ۷۰۴۰گوید: "آقای حسینی در سال رفیعي میکه ۷۰۴۰تهدید آمیز داشت که پیگیری نشد. در سال
برخوردها با مجموعه فعاالن حقوق بشر شروع شد، بسیاری از اعضای ما از جمله آقای حسینی مجددا تهدید
های مجموعه در زندان گفته شدند. حتی در بازجویی بچهتوانیم برویم حسینی را بزنیم." بودند ما می
این دوست نزدیک سردبیر سایت هرانا می افزاید: "اواخر اطالعات ترکیه با مجموعه تماس گرفت و ۷۰۴۰سال
کند. اعالم کرد که در مورد آقای حسینی احساس خطر میآنها با هماهنگی دفتر سازمان ملل در شهر وان جمال
حسینی را به نوشهیر منتقل کردند."
و اوایل سال ۷۰۴۷به گفته کیوان رفیعی "در اواخر سال دستگاه امنیتی ترکیه با مجموعه فعاالن تماس گرفته ۷۰۴۴
و اعالم کرده که یک فرد از روستاهای اطراف ارومیه خود را به آنها معرفی کرده و گفته است حکومت ایران وی را مجبور کرده برای کشتن برخی فعاالن از جمله
جمال حسینی به ترکیه بیاید."
افزاید: "اطالعات ترکیه مدتی آن فرد را در او میبازداشت نگه داشت. بعد ما متوجه شدیم که این فرد پس از
آزادی یا تحویل به ایران در یک درگیری خانوادگی در مرز ایران با سالح گرم کشته شده است."
دهد که به دنبال این حادثه آقای رفیعی توضیح میکند که به تنهایی اطالعات ترکیه به آقای حسینی توصیه می
زندگی نکند: "تنهایی جمال حسینی مربوط به یکی دو هفته اخیر است و پیش از آن همخانه داشت. حسینی به خاطر فعالیت های حقوق بشری با شمار زیادی از پناهندگان از
طیف های مختلف سر و کار داشت. افرادی بودند که خود کردند. وقتی را همکاران سابق سپاه و اطالعات معرفی می
جنازه حسینی پیدا شد، او نگارش گزارشی در مورد
هشدار درباره ی آغاز دور جديد قتلهای زنجیره ای میادین مین را در دست داشته که منابعش همین
پناهندگان بودند."درحالي كه دادستان نوشهیر با توجه به برخي مدارك،
از امكان قتل جمال حسیني سخن گفته است ولي پزشکی قانونی تركیه اعالم دلیل اصلی مرگ این فعال حقوق
بشر را به شش ماه آینده موکول کرده است.
هشدار درباره آغاز دور جدید قتل هاي زنجیره اي -
این اتفاق در حالي براي یكي از فعاالن حقوق بشر
كه حدود دو ماه قبل از آن برخي از فعاالن داد رخحقوق بشر در اروپا در دیدار خود با دکتر احمد شهید
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران با اشاره به برخي شواهد و مدارك، نسبت به راه افتادن
دوباره ارابه قتل هاي زنجیره اي از سوي جمهوري اسالمي و در دوره دولت امنیتي حسن روحاني، هشدار داده بودند. فعاالن حقوق بشر در این دیدار با اشاره به
حسن روحاني درشوراي عالي امنیت رژیم و سابقهمواضع وي علیه جنبش دانشجویي و خیزش مردمي در
همچنین علیه جنبش سبز در سال و 1378تیر 18كردند كه روحاني فقط براي نجات تاكید 1388
دیكتاتور آمده است و توجهي به حقوق بشر ندارد.
حقوق بشر با یادآوري نقاط مشترك وزارت فعاالناطالعات حسن روحاني با وزارت اطالعات محمد
خاتمي رییس جمهور اسبق، خاطرنشان كردند گویي یك باند امنیتي مخوف كه از همكاران قدیمي " سعید امامي"
ریاست " علوي" هستند، در وزارت اطالعات تحتبراي مخالفان رژیم مي خواهند همان نسخه اي را بپیچند
كه دوره وزارت " دري نجف آبادي" ، پیچیدند.
به عقیده این فعاالن حقوق بشر، رژیم جمهوري اسالمي به دلیل تحریم هاي گسترده و بروز وضعیت بحراني در كشور در شرایط مشابه سالهاي پایاني جنگ قرار گرفته و به اجبار وارد پروژه مذاكرات شده است تا مشكل خود
میان، روحاني براي تمدید حیات را حل كند. در اینرژیم استبدادي آمده و تمامي تالش خود را مي كند تا از طریق مذاكره و نزدیك شدن به آمریكا ، مانایي باند خود
را بیشتر كند چرا كه این دیدگاه در میان جناح هاي مختلف رژیم وجود دارد كه با نزدیك شدن به " كدخدا" یعني همان آمریكا، مي توانند " ده" را بدوشند. به عقیده فعاالن حقوق بشر، سابقه امنیتي روحاني نشان مي دهد
كه وي باني بسیاري از محدودیت هاست و اصوال دیدگاههاي وي با حقوق بشر همخواني ندارد و رقابت
باند روحاني و هاشمي رفسنجاني با سپاه، رقابت بر سر " منافع باندي" و نه منافع مردم است.
بر اساس این تحلیل، مذاكرات چه به نتیجه برسد چه به ادامه در صفحه سه
2014سپتامبر 23 1393دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر ماه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
ادامه از صفحه نخست
ماموریت روحانی : نجات دیکتاتور
ستدر گزارش گفته شده ا حسن روحانی وعده داده بود که محدودیت آزادی بیان را
ها تضمین شود....شوربختانه کاهش داده تا امنیت برای رسانههای ای منجر نشده و محدودیت ها هنوز به بهبود عمده آن وعده
های اعمال شده بر آزادی بیان کماکان بر بسیاری از عرصهگذارند. زندگی اثر می
در این گزارش آمده است: خبرنگاران و دیگر کارکنان ها به طور مرتب توسط دستگاه قضایی احضار یا رسانه
شوند یا با آزار و حمله نیروهای امنیتی روبرو بازداشت می هستند.
آغاز کرد در 1392روحانی که کار خود را در مرداد
ادامه از صفحه دونتیجه نرسد، یك نسخه براي مخالفان رژیم پیچیده شده است: "بگیر و ببند، ارعاب، خشونت و قتل". فعاالن
حقوق بشر در دیدار با احمد شهید در این زمینه با اشاره به یكي از مقاالت حشمت اله طبرزدي دبیركل جبهه
دموكراتیك ایران خاطرنشان كردند كه رژیم جمهوري اسالمي با توجه به تجربه اي كه از زمان "كارتر" و
سقوط شاه ایران به دلیل ایجاد فضاي باز سیاسي دارد، شاید در مذاكرات به قدرتهاي بزرگ امتیاز بدهد ولي هیچ امتیازي به مخالفان نخواهد داد و فضاي سیاسي
ها محكم تر مي شود. ایران گشوده نخواهد شد بلكه قفلدر همین راستا فعاالن حقوق بشر هشدار دادند كه ارابه
قتل هاي زنجیره اي رژیم در آینده نزدیك به حركت زندانیان سیاسي، فعاالن درخواهد آمد و در این میان
حقوق بشر و فعاالن رسانه اي و اینترنتي در اولویت برخورد قرار دارند. نكته جالب دیدار فعاالن حقوق بشر با احمد شهید آن بود كه وي نیز همین دیدگاه را درباره
حسن روحاني داشت و معتقد بود كه روحاني اعتقادي به دفاع از حقوق بشر ندارد و از زماني كه وي روي كار آمده است وضعیت حقوق بشر در ایران بدتر شده است.
افشاي باند مخوف امنیتي راستي این باند مخوف امنیتي كه در دیدار فعاالن حقوق
بشر با احمد شهید مورد اشاره قرار گرفتند چه كساني هستند؟
حسام الدین آشنا" داماد دري نجف آبادي و معاون وي "در دوره قتل هاي زنجیره اي هم اكنون مشاور ارشد
حسن روحاني و از تصمیم گیران اصلي این دولت امنیتي است.
حسین فریدون یا روحاني" برادر حسن روحاني نیز "مسوولیت معاونت وزارت اطالعات را در كارنامه خود دارد و همچون برادرش از ابتداي شكل گیري رژیم یك
فرد امنیتي بوده و اكنون دستیار ویژه رییس جمهور است.
مصطفي پورمحمدي" كه نامش با علي فالحیان و قتل "گره خورده ۴۴٣۲هاي زنجیره اي و اعدامهاي سال
است، او هم اكنون وزیر دادگستري حسن فریدون یا همان حسن روحاني است و رابط با دستگاه قضاي
الریجاني.علي ربیعي" مشهور به " عباد" كه استراتژي وزارت "
اطالعات را در زمان دري نجف أبادي تنظیم كرد، او اكنون وزیر كار دولت امنیتي روحاني است.
حمید چیت چیان" معاون پیشین عملیات برون مرزي " وزارت اطالعات و از فرماندهان سابق سازمان
سپاه نیز كه اكنون رداي وزارت نیروي اطالعاتروحاني را پوشیده ، رابط باند امنیتي روحاني با
سازمان اطالعات سپاه است.محمد رضا صادق" از نیروهاي پشت پرده وزارت "
از اطالعات و مشاور رسانه اي حسن روحاني نیز دیگر چهره هاي این باند امنیتي است.
هشدار
درباره ی
آغاز دور
جديد قتلهای
زنجیره ای
سناریوهاي باند امنیتي روحاني و سپاه
فعاالن حقوق بشر در دیدار خود با احمد شهید بخشي از سناریوي باند امنیتي دولت روحاني و سازمان اطالعات سپاه
را نیز فاش كردند، نخستین پرده یا سناریو، برخورد با زندان اوین بود. طبق گزارش هاي ۴٥۰زندانیان بند
فروردین امسال كه به " ۷٢منتشره، در روز پنجشنبه پنجشنبه سیاه" مشهور شد، عوامل اطالعات سپاه، وزارت
اطالعات و بیش از یکصدنفر از سربازان گارد سازمان حمله كردند كه بر ۴٥۰زندانها با باتوم و ... به زندانیان بند
اثر آن بیش از سی تن از آنان مجروح و دستکم چهارتن از زندانیان سیاسی به دلیل خونریزی و شکستگی به بیمارستان
خارج از زندان منتقل شدند و سی و دو نفر نیز به پس از ضرب و جرح به انفرادی منتقل شدند.
در پي این حمله ، مصطفي پورمحمدي از چهره هاي اصلي باند مخوف امنیتي ، مسوولیت درگیري ها را به گردن
زندانیان سیاسي انداخت و محمد رضا صادق نیز كه نیروي
رسانه اي این باند است و مدتها معاونت خبر خبرگزاري جمهوري اسالمي را بر عهده داشته
است با دستور به مجموعه امنیتي خود در ایرنا كه اكبري" فعالیت زیر نظر فردي امنیتي بنام " حسین
مي كنند گزارشي متفاوت از واقعیت بر روي خروجي خبرگزاري رسمي جمهوري اسالمي قرار
دادند تا سابقه تحریف خبرها در زمان قتلهاي زنجیره اي بار دیگر زنده شود.
نكته جالب اینكه وزارت اطالعات روحاني نیز كه مامور شده بود گزارشي از این حمله تهیه و منتشر
كند، هیچگاه این گزارش را منتشر نكرد. البته سناریو نویسان امنیتي بیكار ننشستند و حدود یك ماه
براي ایجاد رعب و نیم پس از پنجشنبه سیاهوحشت در میان زندانیان سیاسي، پرده اي دیگر را
خردادماه، ۴۴به اجرا درآوردند و در روز یكشنبه بود ۴٥۰غالمرضا خسروي را كه از فعاالن بند
به جوخه اعدام سپردند. هرچند بازي سناریو تا پلمپ آن ادامه یافت اما ۴٥۰نویسان در قبال بند
گویي تهدید و ارعاب زندانیان سیاسي به همینجا خاتمه نیافته است، تشكیل پرونده هاي جدید براي
زندانیان در دستور كار قرار گرفته است، در همین راستا زنداني سیاسي ارژنك داوودي بعد از
گذراندن سالها زندان و دوره محكومیت اكنون انقالب به اعدام محكوم شده است و در توسط دادگاه
سكوت نهادهاي حقوق بشري، براي حشمت اله طبرزدي نیز در تدارك پرونده اي جدید هستند!
یك سناریوي دیگر باند امنیتي روحاني كه از یاران نزدیك سعید امامي
بوده اند، در مقابل نهادهاي مدني و صنفي نیز نسخه هاي همكار قدیمي شان را مي پیچند. در جدیدترین نمونه، علي ربیعي یا همان عباد كه
استراتژي وزارت اطالعات دري نجف آبادي را مي نوشت و حسام الدین آشنا داماد دري نجف
آبادي، نسخه نحوه برخورد سعید امامي با كانون نویسندگان را كپي برداري كرده و از روزنامه
نگاران ایراني خواسته اند كه در فكر احیاي انجمن صنفي روزنامه نگاران ایران نباشند و به یك تشكل
دولت ساخته تن بدهند. این پیشنهاد كه اتفاقا از طرف حسن روحاني نیز حمایت شده با اعتراض گسترده روزنامه نگاران مواجه شده است و باید منتظر گامهاي بعدي سناریو نویسان امنیتي در
مقابل این نهاد مدني كه بیش از چهار هزار عضو دارد، باشیم.
البته برخورد با روزنامه نگاران و فعاالن فیسبوكي از مدت ها پیش كلید خورده است و طبق اعالم
سازمان گزارشگران بدون مرز، در حال حاضر نگار در ایران در زندان به نگار و وب روزنامه ۵۵
برند و ایران از این لحاظ در جمع پنج سر مینگاران کشوری است که بیشترین شمار روزنامه
زندانی را دارد.
های دینی و قومی "باید های انتخاباتی گفته بود، اقلیت رقابت عدالت را احساس کنند."
در گزارش با اشاره به همین سخنان آمده است: با وجود این های دینی و قومی هم در عمل و هم در تبعیض علیه اقلیت قوانین ادامه دارد.
در این رابطه تصریح شده در ادامه گزارش بان كي مونبهائیان از دسترسی به آموزش عالی و استخدام دولتی است:
های شغلی خصوصی خود اند؛ آنان کماکان در فعالیت محرومکنند. نیز دخالت دولتی را تجربه می
در گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد به وعده مربوط به لغو و این گفته روحانی که "ایران نباید به سانسور اینترنتي
شود که این اینترنت به چشم تهدید نگاه کند" اشاره و تأکید میو دستگاه قضایی بسیاری اقدامات عملي منجر نشده سخنان بههای اجتماعی را بلوکه کرده است. ها و سایت از رسانه
ها در ایران اشاره و در گزارش همچنین به افزاش شمار اعدامهای دانشکده حقوق دانشگاه کرنل، شود، بنا بر داده تصریح می
در ایران اعدام شدند. نفر 727تا 624در سال گذشته بین
تا 314ها بالغ بر اعدام رقم 2012 در سال ها برای جرایم بود. اکثر این اعدام نفر 580
مربوط به مواد مخدر انجام شد. بان در ادامه از سال نیز انتقاد کرد.18اعدام افراد زیر
در گزارش بان آمده است: بنا بر اطالعات شده توسط منابع قابل اعتماد بیش از آوری جمع
های اخیر برای جرایمی که نوجوان در ماه 160اند حکم ه داد انجام سالگي 18ها را قبل از آن
ها به اند که دست کم دو مورد آن اعدام گرفته اجرا در آمده است.
گزارش بان كي مون درحالي منتشر شد كه پیش از آن فعالین حقوق بشر نسبت به راه افتادن
ارابه قتلهاي زنجیره اي در ایران نیز دوبارههشدار داده بودند، هشداري كه زنگ هاي آن با قتل مشكوك یك فعال حقوق بشر ایراني به صدا
.درآمد
2014سپتامبر 23 1393دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر ماه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
عباس خرسندی
حاکمیت دموکراتیک و ملی
درپویش گلوبالیسم
حل تعارضات ملی اولین گام بسوی جهانی شدن است
فکر "اراده عام" و تفاوت آن از "اراده همگان" مغایرت
اساسی بینش هگلی از روسو را نشان میدهد. گرچه اینگونه مفاهیم ارائه شده در فلسفه سیاسی بتدریج
مورد تردید قرار گرفته و جایگاه خود را به تبیینات جدید در اصول تجریدی در علوم انسانی داده است، اما از
نگاه سیاسی آنچه که بر دیکتاتورها و مستبدان جهان
تاثیری عمیق بر جای گذاشته است، نمونه های مستندی است که از فحوای بینش های فلسفه
سیاسی استخراج گردیده و در مقام عمل قرار گرفته است. در تمایزات بین دو مقوله، این روسوست که بر
تفاوت "اراده عام" و "اراده همگان" تاکید کرده است. اراده عام فقط ناظر بر نفع مشترک است و اراده همگان
فقط بر نفع خصوصی که چیزی جز ماحصل اراده های
-هیپولیت -خاص نیست.)مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل باقر پرهام(
آنچه که بعدها دو نگرش کامال متفاوت کل گرا و اتمیستی را مورد تردید جدی قرار داده است، نگاهی
جهانگرا نسبت به تحوالت سریع انقالبات انفورماتیک و
تکنولوژیک و در هم آمیختگی فرهنگها و اشتراک منافع، تحلیل خرده ریزه های فرهنگی و درهم شکستگی
تابوهای سنت گرایانه ای است که ملتها را در مسیرجهانی شدن قرار داده است.
بنا بر این اجتماعاتی که از فرایند کلیت جامعه جهانی و شرایط موجود پیروی نمیکنند و از جایگاه زمان خویش
باز مانده اند باید مراحل تکوینی خود را طی نمایند.
جوامع و کشورهایی که در شرایط مدرنیسم به جرگه جهانی شدن می پیوندند با حل تعارضات موجود درون
جغرافیایی خود قادر به تسریع در ایجاد پیوند با جامعه جهانی خواهند بود.
نتیجه این است که در فرایند جهانی شدن پروسه
منطقی حل تعارضات ملی باید بصورتی عملی و قابل لمس برای مردم آن کشورها حل و فصل گردد. حل این
تعارضات در هر شکل آن اضطراری و حتمی است در غیر اینصورت تعارضات موجود تبدیل به تضادهای
آنتاگونیستی میشوند که هزینه آن برای هر کشوری به
معنی جنگ داخلی است
حاکمیت ملی بصورت تاریخی محصول حاکمیت کلیسا
در عرصه سیاست در اروپا است. حاکمیت کلیسا بدوا در پروسه رفرمیسم قرار گرفت وبصورت تدریجی از
عرصه سیاسی حذف گردید. محصول تفکر حذف دین از عرصه سیاسی، ناسیونالیسمی بود که در سراسر
اروپا جایگزین گردید. این ناسیونالیسم از نظر ماهوی
شباهت بسیاری با منطقه خاورمیانه دارد، اما از نظر ساختاری و فورماسیون اجتماعی و سیاسی و
ژئوپلیتیک با آن یکسان نیست. دربسیاری از کشورهای شرقی دین در عزصه سیاسی رفرم را
تجربه نکرده است و تا به امروز بصورتی یکسان و غیر
منعطف باقی مانده است و بنا بر این راه حلی غیر غربی و غیر تدریجی را دنبال میکند
در فرآیند گلوبالیسم، جوامع جهانی عالوه بر ناسیونالیسم ملی با رشد و گرایشات ناسیونالیسم
منطقه ای متفاوت دیگر در درون خود روبرو میشوند که باید با در نظر داشت مشترکات بسیار زیاد این گرایشات
ناسیونالیسم قومی آنها را در سطح ملی به نفع همه
اقوام و کلیت جامعه حل نمایند.
جان پریولی در اثر معروف خود ناسیونالیسم و دولت
معتقد است همه رویکردهای ناسیونالیستی در ادبیات ، ) منافع طبقاتی ، مدرن سازی اقتصادی ،
نیازهای روانی یا فرهنگی ( این نکته بسیار مهم، یعنی
اینکه، ناسیونالیسم بیش از هر چیز به سیاست مربوط
میشود و سیاست بیش از هر چیز حول قدرت دور میزند
را نادیده می گیرند.
درپروسه تغییرات اساسی که منجر به تخقق حقوق
ملی ملتها در اشکال ملیتها، اقوام ، طوایف ، گروهها و دستجات و افراد میشود کوتاهترین فاصله برای پاسخ
به انگیزشهای ناسیونالیستی باید طی شود. و این
مهم باید در حوزه سیاسی رقم زده شود.
سوالی ابهام بر انگیز برای برخی طرفداران حاکمیت
ملی متمرکز در کشورهای استبدادی که بجز استبداد را تا کنون تجربه نکرده اند همواره مطرح است، این
است که مگر امکان اندیشیدن برای رسیدن به یک حاکمیت ملی متعارف بجز یک دولت مقتدر) مستبد (
وجود دارد؟!!!
با توجه به تجربه و دستاوردهای جهان در پروسه تکوینی و با توجه به سرعت و رشد روز افزون علوم و
فنون در عزصه تکنولوژی، اکنون باید به این سوال پاسخ داد و قضاوت را به بر عهده کسانی قرار داد که
نسبت به حقوق ملتها متعهد هستند.
اکنون از زوایای ممکن به حاکمیتهای ملی در گذشته و هم حال مینگریم . برای داوری در این موارد باید تمامی
وجدان و تجربه و اطالعات خود را بر دایره قضاوت بریزیم و ببینیم که کدام جهت میتواند تاریخ استبداد طوالنی و
مداوم حاکم بر کشورهای جهان را بپایان برساند تا راه برای استقرار دموکراسی گشوده شود و ملتها را به
حقوق حقه خودشان نزدیک کند.
من در اینجا تقسیم بندی تاریخی را بر سیستمهای سیاسی معینی بنا میگذارم
(حاکمیت ملی مبتنی بر دولت و حاکمیت متمرکز و حکومت مقتدر(
حاکمیت ملی مبتنی بر دولت و حاکمیت غیر متمرکز، دموکراسی( -(اقتدار از طریق مشارکت ملی
اینکه حاکمیت متمرکز دارای مفهوم متناسب با نام خود باشد، به این معنی است که سرزمین و مردم مورد نظر
دارای گوناگونی و تنوع نبوده و یا نباید باشند و نوع حاکمیت در یک کشور با یک فرهنگ ثابت مورد نظر
است. حال اگر جامعه ای دارای تنوع فرهنگها زبان ها
ادیان و.... باشد، اصل همچنان بر ثابت و یکسان بودن فرهنگ ، سیاست، اجتماع است که قاعتا و همواره
منتهی به تعارضات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در سطح ملی میشود.
بسیاری از مدعیان سنتی بر این اعتقاد هستند که
بدلیل توده ای بودن جوامع منطقه خاور میانه، باید نوعی استبداد اعالم نشده براین جوامع حاکم باشد تا
این جوامع بتوانند بتدریج خود را دریابند ودر پروسه آموزشها و خدمات ارائه شده از سوی حاکمیت، به
تجدد و نو گرایی معتقد شوند. بدیهی است که بخش اعظم این نگرش، نگاهی گسترده به اقتدار سیاسی و
اجتماعی دارند که بدلیل مصالح حکومتی می تواند از
مسیر قوانین خارج شود.
بهتر است قبل از اینکه به نتایج اینگونه تفکرات بپردازیم
به استنادات نظری و تاریخی توجه کنیم.
بشیریه در کتاب موانع توسعه سیاسی به تاثیر
ساخت قدرت سیاسی در جلوگیری از مشارکت و
توسعه سیاسی را توضیح میدهد.
وی میگوید توسعه سیاسی به معنای مورد نظر در
اینجا، یعنی گسترش مشارکت و رقابت ایدئولوژیک در عرصه زندگی سیاسی، دست کم در سطح الیت ها
) نخبگان( طبعا نیازمند پیدایش تشکالت، سازمانها و
احزاب سیاسی است.)موانع سیاسی در ایران ص 101)
وی می افزاید، فرایند تمرکز منابع قدرت ) حاکمیت متمرکز ( و پیدایش ساخت قدرت مطلقه، خود مانع
عمده گسترش مشارکت و رقابت سیاسی در هر 101سطحی است. همانجا ص
بنا بر این باید به انگیزشهای ایجاد شده در بطن
هرجامعه ای بسیار دقیقتر پاسخ گفت. بشیریه تاکید میکند ، بر خالف استدالل نظریه پردازانی که توسعه
سیاسی را در افزایش قدرت حکومت جستجو میکنند، میتوان مثالهای بسیاری از حکومتهای نیرومند در
کشورهای در حال توسعه ذکر کرد که به منظور حفظ
قدرت گروه حاکم، نهادهای سیاسی نو پا را در هم شکسته و پارلمانها و احزاب و انتخابات را منحل و ملغی
ساخته و خود مهمترین خطر برای فرآیند توسعه
موانع توسعه سیاسی( 11سیاسی بوده اند.)ص
روال برتون در قوم شناسی سیاسی خود، به اساس و جوهره دولت و حاکمیت ملی نگاهی واقع بینانه دارد.
وی مینویسد
چشم انداز تفویض اختیارات بطور منطقی تنها باید در
کسانی احساس خظربوجو بیاورد که طرفدار برتری
مطلق در سطح ملی هستند و لذا حاضر به تحمل هیچ نوع مداخله ای چه در سطحی باالتر و چه در سطحی
پایینتر نیستند. برعکس چنین چشم اندازی، آن تحول عمومی که در همه جا در جهت کنار گذاشتن تدریجی
دولت از بسیاری از کارکردها و الزامات بسود منافع ملی است توصیه می شود. کنار گذاشتن دولت از این امور
بی شک به معنای کوچک شدن آن است، اما به هیچ
وجه مفهوم نابودی دولت ملی را ندارد. در واقع تفویض اختیارات تنها در پی ایجاد رده هایی است که با ابعاد
مسائل موجود در جوامع تناسب بیشتری داشته باشند. این کار به شکلی انجام می گیرد که باری بیش از حد
تحمل بر گرده دولت قرار نگیرد و از دولت یک قدرت
مطلق و خود کامه و همه جا حاضر نیز ساخته نشود. در واقع تالش بر آن است که دولت از انجام اقداماتی که
اجرای آنها در سطوح دیگر مناسب تر است آزاد شده و امکان یابد که خود را کامال وقف وظایف ملی نماید. به
این ترتیب مجامع محلی، منطقه ای، ملی و فرا ملی که در سلسله مراتبی خاص قرار گرفته اند باید بتوانند به
توازونی کارکردی برسند که هم شهروندان، هم خود آنها
و هم اجتماعات اتنیکی، ملیتی، قومی و همه اجتماعات بسیار متفاوت را راضی کنند.)قوم شناسی سیاسی
روال برتون ترجمه ناصر فکوهی(
عدم برسی دقیق خواسته های ملتها در شرایط معین،
امکان پایمال نمودن حقوق ملتها را هر چه بیشتر میکند.
اگر تقاضای موثر درجامعه ای وجود داشته باشد و پاسخی به آن داده نشود، بدین معنی است که نقض
حقوق افراد ، گروهها ، طوایف و اقوام، جدالهای اجتماعی و سیاسی را حتی در پوشش ناسیونالیسم و
ملی گرایی افتخار آمیز هم تداوم خواهد بخشید.
ایمانوئل کانت که در قرن هفده و هیجده از پیشقراوالن عصر پیشرفت اندیشه محسوب میشود ، همواره
ناپایداری هر جامعه ای را قرار گرفتن در بین جنگ و صلح میدانست. نظر کانت در رد حاکمیت متمرکز و توزیع
امتیازات سیاسی و اقتصادی، فرهنگی در هر جامعه و ارتباطات آنها با جنگ و صلح اینگونه بیان میشود.
توزیع قدرت سیاسی، منافع اقتصادی و آزادی فرهنگها
برای بر پایی صلح الزم است ، منظور از صلح عدم امکان وقوع جنگ است. به نظر کانت در قلمرو سیاست داخلی
حالت و وضعیتی را که در آن امکان تعرضی وجود دارد و باید همواره مسلح بود نمیتوان صلح نامید. چنین
وضعیتی را میتوان جنگ داخلی خواند، حتی اگر حمله و
تعرضی صورت نگیرد. ) ایمانوئل کانت فلسفه سیاسی(
بنا بر این نمیتوان حاکمیت ملی ای را که حقوق ملتها را
در جهان اینگونه تعریف مینمایند که در آن مشارکت و حقوق مردم معین نباشد و در رتبه ای غیر اصلی و
فرعی قرار بگیرد، تایید نمود. حاکمیت ملی متکی بریک دولت اگر نتواند هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه
اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی پاسخی متناسب به
فرآیند دموکراتیزاسیون بدهد، نمیتواند پاسخی تاریخی برای جوامعی معین باشد.
امروز حاکمیت ملی باید خود را به پسوند دموکراتیک پیوند بزند و همانند بسیاری از کشورهای جهان باید
مفهوم خود را گسترش داده وخود را با دموکراسی
دموکراسی یعنی -منطبق نماید . این نوع ناسیونال توزیع تمامی امکانات در ناسیونالیسم های محلی و
منطقه ای. به این ترتیب توزیع قدرت سیاسی ، توزیع منافع اقتصادی ، آزادی استفاده ازفرهنگهای بومی و
منطقه ای، آزادی زبان و تحصیل، آزادی استفاده از فرصتهای شغلی در سطح ملی و کشوری ، مشارکت
تمامی طیفهای اجتماعی اعم از گروها ، دستجات ،
گروهبندی های اجتماعی، طوایف و اقوام که جمیعا ملتی را سازمان میدهند مفهوم اساسی ناسیونالیسم
ایرانی را با دموکراسی پیوند میدهد.
بنا بر این در فرآیند جهانی شدن تا زمانی که تعارضات
ملی که پاسخ به خواست تمامیت یک جامعه است
الینحل باقی بماند، زیست مسالمت آمیز فرهنگها در تنوعات درونی کشور با فرآیند و پروسه دموکراتیزاسیون
حاکمیت ملی پیوند نیابد، این فرآیند دچاررکود شده و همچون همیشه تاریخ کشورمان، مسیری استبدادی
غیر از جهانی شدن را طی میکند.
2014سپتامبر 23 1393دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر ماه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
رضا مبین
نگاهی به
موضع گیری جمهوری
اسالمی
در برابر بهائیان
بهاییان دین را اصل موهبت الهی می دانند،
چرا که تعلیمات الهی را مقدم و ارجح بر
جمیع تعالیم دانسته و دین را بعنوان سند
عزت و ترقی انسان می دانند.
وجه اشتراک دین بهایی با دیگر ادیان الهی ،
یکتا پرستی و اعتقاد به خدای یگانه و اعتقاد
به زندگی پس از مرگ و توجه به اخالق
پسندیده و کماالت عالیه ی انسانی می
باشد و معتقد هستند که تمام ادیان الهی
یکیست و تنها در احکام و فروعات دین تفاوت
وجود دارد.
و معتقدند که احکام و فروعات دین بنا به
تکامل و بلوغ بشر و رشد فکری و عقلی در
طول زمان قابل تغییر خواهد بود.
برنارد لوئیس اما معتقد است که جوامع
مسلمان در پذیرش ادیانی که پس از اسالم
ظهور کرده اند و از قضا به "خدای یگانه "
معتقد هستند، همواره دچار مشکل
هستند. چرا که بر اساس اعتقاد مسلمانان
، ختمیت نبوت با ظهور محمد تثبیت شده
است و ظهور پیام آوری جدید پس از محمد
را خالف وعده های خداوند در قرآن می
دانند.
بهاییان اما در دوران سلطنت خاندان پهلوی
از آزادی دینی و حقوق کامل شهروندی
برخوردار بودند و همانند تمام افراد جامعه در
مشاغل گوناگون مشغول به کار بوده و دین
آنها در ایران آن زمان به رسمیت شناخته
شده بود.
تنها دوره ی تاریخی در ایران ، از زمان ظهور
دین بهایی تا امروز ، می توان به همین
دوران پهلوی اشاره کرد که به نسبت دوره
های پیشین و پسین آن، بهاییان از حداقل
حقوق شهروندی خود برخوردار بودند.
این مقدمه ی مختصری بود از دین بهایی ، تا
علل مخالفت جمهوری اسالمی )و در کل جامعه
ی مسلمان( را با پیروان این دین بررسی کنیم.
و روی کار آمدن مذهبیون 1357پس از انقالب
شیعه بر مسند قدرت ، معادله ی اجتماعی
دستخوش تغییراتی عمده شد. تا جایی که
داشتن شغل دولتی برای پیروان بهائیت ممنوع
اعالم شد . البته آتش حکومت شیعی تنها دامن
پیروان دین بهایی را نگرفت و به مرور به مسلمان
اهل سنت و پیروان ادیان رسمی از نظر حکومت
نیز سرایت کرد.
آزار و اذیت بهائیان با غصب و تخریب اماکن
مذهبی در سراسر ایران آغاز شد. اخراج از
مشاغل دولتی ، اخراج از دانشگاهها در صورت
احراز هویت بهایی و سرکوب به قصد ایجاد فضای
ارعاب ، و زندان و اعدام به بهانه های واهی از
57جمله اقدامات حکومت اسالمی پس از انقالب
بر علیه بهاییان ایران بود.
دستگاه تبلیغاتی حکومت نیز در راستای اقدامات
غیر انسانی ، دست به تبلیغات واهی علیه این
دین زده تا آنها را متصل به اسرائیل و جریانات
فراماسونری کند و با جریحه دار کردن ملت از
طریق تبلیغات دروغ، پایگاه اجتماعی خودجوشی!
بر ضد شهروندان بهایی در ایران ایجاد کرده
باشد.
پس از اقدامات خاموش حکومت ، از قبیل اعدام
در خفا و ترور و زندانی کردن رهبران جامعه ی
بهایی ، ایجاد ترس و نفرت از طریق تبلیغات
منفی در مورد آداب و رسوم و عقاید پیروان
بهاییت ، حکومت لبه ی تیز شمشیرش را به
سوی پیروان این دین نشانه رفت و در مصوبه ای
به تصویب 1369که در ششم اسفند سال
شورای انقالب فرهنگی جمهوری اسالمی
رسید، بهاییان عالوه بر محرومیت از شغل دولتی
، از حق تحصیل در دانشگاهها نیز محروم شدند .
این در حالی ست حکومت جمهوری اسالمی
مدعی احترام به حقوق شهروندِی فارغ از دین و
عقیده ، گزارشات نقض حقوق بشر و نقض
حقوق شهروندی را که توسط دیده بانان و فعاالن
حقوق بشر منتشر می شود را کذب محض
دانسته و اساس آن را تخریب چهره ی حکومت
اسالم توسط صهیونیسم و قدرتهای غربی می
داند.
با مروری بر رفتار حکومت بر علیه
شهروندان بهایی اما می توان در مقام
قضاوت ایستاد و زندان و محرومیت های
اجتماعی و حتی تخریب گورستان های
بهاییان و عدم اجازه ی دفن جسد مردگان
در مکانهای خاص ، تخریب و غصب اماکن
مذهبی و محدودیت جهت برگزاری
مراسم آیینی ، اخراج از مدارس و
دانشگاهها ، صرفا به دلیل اذعان اعتقاد
به آیین بهایی، تخریب منازل و اموال
شخصی بهاییان را سندی بر نقض آشکار
حقوق شهروندی دانست.
در این راستا اما بهاییان ساکت ننشسته
و اقدام به بر پایی دانشگاه و مراکز
آموزشی مجازی و یا مخفی کرده اند .تا با
وجود محدودیت ها و موانعی که حکومت
جمهوری اسالمی پیش روی آنها
گذاشته، از تحصیل علم باز نمانند .
آموختن علم و بهره گیری از دانش روز
یکی از دغدغه های جامعه ی بهایی
ست .
ایجاد دانشگاههای مجازی به منظور
پرورش نیروی جوان نیز مورد تحمل
حکومت واقع نشد و با یورش و دستگیری
اساتید و دانشجویان، این امکان را هم از
آنها دریغ کرد.
حال این شائبه به وجو می آید که آیا
مهمترین دلیل دشمنی حکومت با بهاییان
ریشه در اعتقادات مذهبی اسالم مبنی
بر ختم الرسول بودن محمد دارد و یا اینکه
فرعیات دینی وحی منزل بوده و غیر قابل
تغییر است. چنانکه در آیین بهایی ، بسته
به شرایط و رشد عقلی و فکری جامعه،
قوانین دینی هم قابل تغییر می باشد.
این دشمنی ها اما به آیین بهاییت ختم
نمی شود و ریشه در ترس گریز جوانان از
مسجد و روحانی و مذهب شیعه را
دارند .
به طور مثال جذب خیل عظیمی از جوانان
به تصوف و درویشی ، اقدام به تغییر
مذهب از شیعه به سنی و یا مسیحی و
زردشتی و... فضای وحشتی در میان
حکومتیان ایجاد کرده که تنها راه مقابله با
این گرایشها را سرکوب و زندان می داند و
برای ایجاد رعب و وحشت ، بعضا اقدام به
اعدام به اتهام خروج از دین و محاربه با
خدا می کنند.
در این بین اما حکومت در مقابل بهاییانی
که به اصول و دین خود پایبند می باشند،
راه زندان را نشان می دهد و از حق
تحصیل محرومشان می کنند و اموال و
دارایی شان را غصب می کنند و زندگی
را بر آنان دشوار می کنند.
2014سپتامبر 23 1393اه دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر م سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
2014سپتامبر 23 1393اه دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر م سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
در 1332آذر 16روایتی از وقایع دانشگاه تهران:
بود؛ نه! دو ماه قبل از آن، 32آذر سال 61
روز از كودتاى 50. بیشتر از 32مهر 16تاريخ آمريكايى ارتشبد زاهدى نگذشته بود. مردم هنوز درك كودتا برايشان سنگین بود. اولین تظاهرات يك پارچه مردم علیه رژيم كودتا در
همین روز اتفاق افتاد؛ دانشگاه و بازار به طرفدارى از تظاهركنندگان اعتصاب كردند.
تظاهرات به قدرى سنگین بود كه كودتاچیان وارد معركه شدند و طاق بازار را بر سر
بازاريان خراب كردند و دكانهاى آنان را به وسیله مزدوران خود غارت كردند.
بود؛ كابینه زاهدى و دولت 32آبان سال 16انگلستان براى تجديد روابط ايران و انگلستان كه در جريان ملى سازى نفت قطع شده بود،
مخفیانه شروع به مذاكرات كردند.
آبان اعالم شد كه نیكسون 24در تاريخ معاون رئیس جمهور آمريكا از طرف آيزنهاور به
ايران مى آيد. نیكسون به ايران مى آمد تا پیروزى سیاسى امیدبخشى را كه در »نتايج
ايران نصیب قواى طرفدار تثبیت اوضاع و قواى )نقل از نطق آيزنهاور در «آزادى شده است
مرداد( ببیند. 28كنگره آمريكا بعد از كودتاى دانشجويان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند كه هنگام ورود نیكسون، نفرت و انزجار خود
را به دستگاه كودتا نشان دهند. وقوع تظاهرات هنگام ورود نیكسون حتمى مى
نمود.
آذر( زاهدى 14دو روز قبل از آن واقعه تلخ )تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعالم كرد ، كاردار سفارت «دنیس رايت»و قرار شد كه
انگلستان، چند روز بعد به ايران بیايد. از آذر تظاهراتى در گوشه و كنار 14همان روز
به وقوع پیوست كه در نتیجه در بازار و دانشگاه عده اى دست گیر شدند. اين وضع
آذر هم ادامه داشت. 15در روز
رژيم شاه براى مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سالمت )!( سفر نیكسون نیروهاى نظامى
آذر 15خود را در دانشگاه مستقر كرد؛ روز يكى از دربانان دانشگاه شنیده بود كه تلفنى
به يكى از افسران گارد دانشگاه دستور
مى رسد كه بايد دانشجويى را شقه كرد و جلوى در بزرگ دانشگاه آويخت كه عبرت
همه شود و هنگام ورود نیسكون صدها خفه گردد و جنبنده ها نجنبند.
صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهیزات فوق العاده
سربازان و اوضاع غیر عادى اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه اى را پیش بینى مى
كردند.
دانشجويان حتى االمكان سعى مى كردند كه به هیچ وجه بهانه اى به دست بهانه
روزهای دانشگاه
خرداد روزهای دانشجویان ایران 25شانزدهم آذر، یکم بهمن، هجدهم تیر و
جويان ندهند. از اين رو دانشجويان با كمال خون سردى و احتیاط به كالس ها رفتند و سربازان به راهنمايى عده اى كارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمى گذشت و چون بهانه اى به دست آنان نیامد به داخل دانشكدهها هجوم
مى آوردند؛ از پزشكى، داروسازى، حقوق و علوم عده زيادى را دستگیر كردند. بین دست گیر
شدندگان چند استاد نیز ديده مى شد كه به جاى دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از
مضروب شدن به داخل كامیون كشیده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخیمترى مى رفت، لذا
براى حفظ جان دانشجويان، دانشكده را تعطیل كردند و به آنها دستور دادند به خانه هاى خود
بروند و تا اطالع ثانوى در خانه بمانند.
دانشجويان نیز به پیروى از تصمیم اولیاى دانشكده، محوطه دانشگاه را ترك مى كردند ولى هنوز نیمى از دانشجويان در حال خروج بودند كه
ناگاه سربازان به دانشكده فنى حمله كردند. بهانه حمله آنان به دانشكده ظاهرا اين بود كه در
اين گیر و دار دو دانشجوى رشته ساختمان به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض
مى كنند. ارتشى ها براى دستگیرى آنان وارد دانشكده فنى وارد كالس درس مهندس شمس
مى شوند تا دانشجويان معترض را دست گیر كنند؛ وقتى مهندس شمس نسبت به حضور
نظامیان در كالس درس خود اعتراض مى كند او را با مسلسل به جاى خود مى نشانند و حتى با
شكنجه مستخدم دانشكده سعى مى كنند كه آن دو دانشجو را بیابند.
رئیس وقت دانشگاه تهران براى اينكه جلوى ناآرامى ها را بگیرد، كل دانشگاه تهران را تعطیل
كرد. حضور نظامیان در صحن دانشكده فنى باعث شد كه بین نظامیان و دانشجويان، زد و خورد
شود. عدهاى از سربازان، دانشكده فنى را به كافى محاصره كرده بودند تا كسى از میدان
نگريزد. آنگاه دسته اى از سربازان با سر نیزه از در بزرگ دانشكده وارد شدند.
اكثر دانشجويان به ناچار پا به فرار گذاردند تا از درهاى جنوبى و غربى دانشكده خارج شوند. در اين میان بغض يكى از دانشجويان تركید و او كه
مرگ را به چشم مى ديد و خود را كشته مى دانست دگر نتوانست اين همه فشار درونى را تحمل كند و آتش از سینه پرسوز و گدازش به
دست نظامیان »شكل شعارى كوتاه بیرون ريخت:
هنوز صداى او خاموش نشده .«از دانشگاه كوتاه!
بود كه رگبار گلوله باريدن گرفت و چون دانشجويان فرصت فرار نداشتند به كلى غافل گیر
شدند و در همان لحظه اول عده زيادى هدف گلوله قرار گرفتند. به خصوص كه بین محوطه
مركزى دانشكده فنى و قسمتهاى جنوبى، سه پله وجود داشت و هنگام عقب نشینى عده
زيادى از دانشجويان روى پله ها افتاده، نتوانستند خود را نجات دهند، مصطفى بزرگ نیا به ضرب
سه گلوله از پا درآمد. مهندس شريعت رضوى كه ابتدا هدف قرار گرفته به سختى مجروح
شده بود بر زمین مى خزيد و ناله مى كرد، و دوباره هدف گلوله قرار گرفت. احمد قندچى
حتى يك قدم هم به عقب برنداشته و در جاى اولیه خود ايستاده بود و از گلوله باران اول
«دسته حاجیباز»مصون مانده يكى از جانیان با رگبار مسلسل سینه او را شكافت.
بعد از پايان درگیرى ها احمد هنوز زنده بود؛ او را به يكى از بیمارستانهاى نظامى تهران
منتقل كردند. در حالى كه در درگیرىها لوله شوفاژ در مقابل احمد تركید بود و آب جوش
تمام سر و صورت او را به شدت مجروح كرده بود با اين حال مسئوالن بیمارستان از مداوا و
ساعت 24حتى تزريق خون به او ابا كردند و بعد او مظلومانه شهید شد.
مظلومیت قندچى به حدى بود كه حتى بعد از شهادت، به خانوادهاش گفته بودند كه احمد را با دو شهید ديگر در امام زاده عبداهلل دفن بعد از »كرده اند. برادر شهید قندچى گفت:
اين كه فهمیديم احمد را در مسگر آباد دفن كرده اند با خانواده شريعت رضوى و بزرگ نیا
به مسگر آباد رفتیم و قبر شهید را نبش كرديم و او را مخفیانه به امام زاده عبداهلل برديم و در آنجا در كنار دوستانش به خاك
.سپرديم »
آذر عده زيادى از 16در جريان درگیرى دانشجويان كه تحت فشار و حمله قرار گرفته بودند به ناچار به آزمايشگاه پناه بردند. پس از ختم گلوله باران دقیقهاى سكوت، دانشكده را
فرا گرفت. ناگهان میان سكوت ناله بلندى به گوش رسید كه مانند دشنه در قلبها فرو رفت
و از چشم بیشتر دانشجويان اشك جارى شد. ناله هاى بلند سوزناك مى فهماند كه
عدهاى مجروح شده اند و در همان جا افتاده اند. اولیاى دانشكده، مستخدمان و چند نفرى از دانشكده پزشكى مى خواستند مجروحان را به پزشكى برده معالجه كنند ولى سربازان
با تهديد به مرگ مانع اين كار شدند. بدن مجروحان در حدود دو ساعت در وسط
دانشگاه افتاده بود و خون جارى بود تا باالخره جان سپردند. بدين ترتیب سه نفر از
دانشجويان )بزرگ نیا، قندچى و شريعت رضوى( شهید و بیست و هفت نفر دستگیر و
عده زيادى مجروح شدند.
آذر به سرعت در تمام تهران 16خبر واقعه آذر تمام دانشگاههاى 17پخش شد. در روز
تهران و اغلب شهرستانها در اعتصاب كامل به سر بردند؛ حتى بسیارى از دبیرستانها هم با
تعطیل كردن مدرسه خود هم دوش آذر و 16دانشگاهیان در تظاهرات علیه فجايع
سفر نیكسون به تهران شركت كردند.
ادامه در صفحه هفت
2014سپتامبر 23 1393ماه دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
آذر 16روایتی از وقایع ادامه از صفحه شش در دانشگاه تهران: 1332
آذر، جنايت 16براى كم رنگ كردن واقعه كاران شروع به سفسطه كردند. در مقابل
دانشجويان براى »خبرنگاران گفتند كه:
گرفتن تفنگ سربازان حمله كردند و سربازان نیز اجبارا تیرهايى به هوا شلیك نمودند و
در همان روزها «تصادفا سه نفر كشته شد.
اگر تیرها هوايى »يكى از مطبوعات نوشت:
شلیك شده، پس دانشجويان پر درآورده و !خود را به گلوله زدند". "
آذر زودتر از يادها 16رژيم براى اين كه واقعه برود از برپايى مراسم يادبود شهدا جلوگیرى
كرد.
برادر شهید شريعت رضوى مى گويد: "بعد از شهادت اين سه تن به ما اجازه برگزار كردن
شب سوم در خانه هايمان را هم ندادند؛ ولى در مراسم چهلم به خاطر پافشارى
كارت كه مهر 300زيادى كه كرديم فقط حكومت نظامى روى آن خورده بود به من دادند. هر كس مى خواست به طرف امام
زاده عبداهلل برود كارتش را كنترل مى كردند".
برادر شهید بزرگ نیا نیز مى گويد:"از طريق علم، شاه به پدرم تسلیت گفت و پیغام داد
هزار تومان خون بها بدهند كه جواب رد 200داديم؛ بعد مى خواستیم مجلس ختم و شب هفت بگیريم، مخالفت كردند. تا اين كه خودم
پیش سرتیب بختیار فرماندار نظامى رفتم و متعهد شدم اگر اتفاقى افتاد خودم مسئول
.باشم".
آذر، نیكسون به 16درست روز بعد از واقعه ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان
دانشگاهى كه هنوز به خون دانشجويان بى گناه رنگین بود دكتراى افتخارى حقوق
دريافت كرد. صبح ورود نیكسون يكى از روزنامه ها در سر مقاله خود تحت عنوان نامه سرگشاده اى به «سه قطره خون»
نیكسون نوشت. در اين نامه سرگشاده ابتدا به سنت قديم ما ايرانى ها اشاره شده بود
هرگاه دوستى از سفر مى آيد يا كسى »كه
از زيارت بازمى گردد و يا شخصیتى بزرگ وارد مى شود ما ايرانیان به فراخور حال در قدم او
گاوى و گوسفندى قربانى مى كنیم؛ آنگاه خطاب به نیكسون گفته شده بود كه "آقاى نیكسون! وجود شما آن قدر گرامى و عزيز
بود كه در قدوم شما سه نفر از بهترين جوانان اين كشور يعنى دانشجويان دانشگاه
را قربانى كردند".
در 1340بهمن 1روایتی از وقایع دانشگاه تهران:
چند دانشجويان 1340 بهمن روز اول تداوم به در اعتراض تهران دانشگاه دانشکده پیشنهاد دکتر علي به ـ که مجلس تعطیلي
وزير و توسط شاه نخست 1371ـ1284 امیني انتخابات برگزاري بود ـ عدم شده منحل
و ملي جبهه هاي از خواسته آزادهواداري برخي اخراجي آموزان از دانش پشتیباني
را تعطیل درس هاي کالس تهران مدارس امیني دولت گیري و خواستار کناره کرده
شدند.
مهندس گفته به که تظاهرات با اين زمان هم از دانشجويان يکي میثمي اهلل لطف
و در دانشگاه جنوبي در قسمت تظاهرکننده
از خود رسید برخي اوج ظهر به نزديکي تعطیلي کار به شدند گرچه نیز تعطیل مدارس
با تظاهرات مقابله براي بازار نکشید. شاه آزادي و سرکوب دانشجويان خواهانه آزادي
به هوانیروز را که ديده آموزش چتربازان سوي مجهز بودند به سرد و گرم هاي سالح
بود که در حالي و اين داشت گسیل دانشگاهبعد از ، امیني دکتر کاتوزيان روايت بنا به و بعد دانشگاه به حمله توطئه از برنامه آگاهي
در ملي جبهه دادن از انصراف از ناکامي اول شب 11 در ساعت تظاهرات برگزاري
24 براي خواست ارتش از فرماندهان بهمندارند. ها نگاه خود را در پادگان نیروهاي ساعت
با دور زدن حاکمیت در درون امیني اما مخالفان سروان فرماندهي را به اي رحمانه بي او يورش
در کودتاي فعال منوچهر خسروداد از افسران و فرماندهي سرلشکري تا درجه مرداد که 28
شد اعدام انقالب هوانیروز نیز رسید و در اوايل دادند. در اين انجام و دانش مرکز تولید علم به
گرم از سالح نامعلوم داليلي به گرچه تهاجم به حاکمیت نه گان نشد اما گماشته استفاده
به کردند و نه رحم دانشگاه امکانات حرثرا تا . دانشجويان و استادان دانشجويان نسل جان به کردند. ددمنشانه ها تعقیب کالس درون
از زيادي دختر و پسر افتادند و عده دانشجوياناز ساختند. برخي و مجروح ها رامضروب آن
دشمنان ستیزي دانشگاه نیز از نتايج استادانو ابزار نماندند. وسايل بهره بي آزادي
دانشکده هاي میکروسکوپ از جمله آزمايشگاهقرباني ها هم خانه کتاب هاي . و کتاب پزشکي
پیاده گي اراده و بي نوکرصفتي عصبیت جهل آور اشک ديکتاتور گرديدند. گازهاي نظام
اما مظلوم شد. دانشجويان شلیک فراواني تحت با نیروهاي رويارويي مبارز در میدان
با عوارض مقابله براي حاکمیت فرمانو درگیري مستقیم هاي صحنه آور بین گازاشکتر در آمد و شد بودند. امن جاهاي
در حالي 1354ـ 1316 جزني بیژن روايت بهاز گاز شده سرخ با چشماني دانشجويان که
ها دانشگاه و شمالي مرکزي ي در محوطه مورد هجوم بودند از چند طرف شده جمع
و سرباز قرار گرفتند. چترباز، پلیس نیروهايو کارمند امنیت سازمان عامل کینیبلي بود به شريک در توطئه که دانشگاه ي دبیرخانه
کرد و خبر داد که تلفن انتظامي نیرويرا شاه ي خواهند مجسمه مي دانشجويان
اساسٹ چنین که بکشند در حالي پايیننبود. مطرح حرکتي
با دانشجويان مسلح حاکمیت جنگ سرانجام 600از بیش گذاشتن جاي با به خواه آزادي
و انبوهي و مصدوم مجروح نفر دانشجويو کماندوها يافت در بعدازظهر خاتمه خرابي
اجازه دانشگاهیان خود به مأموريت بعد از انجامشوند. خارج از دانشگاه واهمه بي دادند که
دکتر مسعود ي گفته به بهمن روز اول تظاهراتبود خودجوش تظاهراتي 1383ـ 1308 حجازي
ي جبهه ي اجرايیه و هیأت مرکزي شوراي که زيرا دکتر کريم نداشت اطالعي از آن ملي
خود هم زمان در آن که 1374ـ 1283 سنجابي رئیس و هم ملي ي جبهه تشکیالت کل رئیس شوراي را به موضوع بود اين اجرايیه هیأت
اعتراضي حرکت بود گرچه خبر نداده مرکزيزيبا و را حرکتي و دانشجويان آموزان دانش دانست. مي عالي
جبهه جوانان سازمان خود مسؤول که حجازي شب دهد که مي گزارش بود همچنین ملي
در ملي ي جبهه ي کمیته بهمن از اول قبل جلسه تشکیل سنجابي در منزل دانشگاه
در دانشجويان که گرفت داد و تصمیم همدردي آموزان با دانش دانشگاه ي محوطه
ي عضو جبهه دانشجويان نمايند. سنجابي را زير نظر آقاي حقوق در دانشکده ملي
نیز از نظر خودش صدر که بني ابوالحسنبود و دولت علیه طرفدار تظاهرات عقیدتي
و افکار دانشجويان خصلتا با افکارعمومي عنوان کرد قرارداد اما او به نمي مقابله
در نتوانست مانند ديگران انتظامات مسؤولو اتوبوس آجر به ها و پرتاب پراني برابر سنگ
احساسات و موج هجوم آن در مقابل شوراي کند. گرچه مقاومت دانشجويان
از آن ي اجرايیه و هیأت ملي ي جبهه مرکزياز بهمن در اول دانشجويي تظاهرات ي برنامه، حجازي تصريح خبر نداشت، اما به پیش
ي جبهه شده شناخته هاي و چهره مسؤوالن تظاهرات را به دانشجويان در دانشگاه ملي
همین به هم کردند و دانشجويان دعوتبود و اعتماد فراهم زمینه خاطر آمدند يعني
طور صد درصد وجود داشت. نیز به
اين دلیل گويد: به مي حسیني شاه حسیناز آن خود را در مدارس حاکمیت خشونت، که
خواسته شد که هم دلیل همین کرده بود بهبازار را در هم شوند. تعدادي مدارس تعطیل
و آموزان از دانش حمايت قالبکردند. منتها ها تعطیل سرايي دانش
کردند و به استفاده ها از فرصت حکومتي يک به هیاهورا تبديل ريختند و اين دانشگاه
کردند. ضد دانشگاهي حرکت
سال دانشجوي زمان در آن که صباغیانبود فني در دانشکده و ساختمان راه چهارم
را در دانشجويان و فعالیت نقش چنین هم مؤثر ارزيابي دوم ملي ي جبهه تشکیل
عضو از دانشجويان کند، زيرا بسیاري مي و دانشگاه تهران دانشگاه اسالمي انجمن
، ، امیرکبیرفعلي تکنیک پلي تأسیس تازه اسالمي با انجمن بر همکاري عالوه
داشتند کار تشکیالتي ي سابقه مهندسین، فعال دوم ملي ي در جبهه دلیل همین و به
از آزادي عضونهضت دانشجوي بودند. اين 1351ـ1318 صدر، سعیدمحسن ، بني سامي، حکیمي ابوالفضل 1351ـ1317نژاد حنیف و هما دارابي 1377ـ1317 اسکندري، پروانه
برد. مي نام دانشجويي فعاالن عنوان به زماني ملي دارد جبهه عقیده صباغیان را سازماندهي آموزان دانش گرفت تصمیم
را ملي ي جبهه جوانان ي و کمیته کرده مهمي کرد پايگاه مشاهده دهد که تشکیل دانشجويان دارد و اين دانشجويان در میان
فکر سازماندهي را به ملي ي جبهه بودند کهدر عمر دوم ملي خود جبهه انداختند ولي
تشکیالتي فعالیت خود چندان ي دوساله مرکزيت کند که مي اضافه نکرد. صباغیان
فني ي در دانشکده دانشجويي هاي فعالیتعضو آن از دانشجويان بود زيرا تعداد زيادي
انجمن بودند و هستیه اصلي ملي ي جبههجا متمرکز بود. در آن هم اسالمي
آن دانشجويي خود از فعاالن که جزني بیژن در مورد ترکیب شود البته مي محسب دوره
متفاوت روايتي ملي ي جبهه جوانان سازمان در رأس که اين بیان و ضمن داده ارايه
ي کمیته يک ملي جبهه جوانان سازمان وجود داشت آموزان از خود دانش نفره هفت
ادامه در صفحه هشت
2014سپتامبر 23 1393 دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر ماه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
1روایتی از وقایع 7ادامه از صفحه در دانشگاه تهران: 1340بهمن
آن ي و کمیته جوانان گويد: در سازمان مي
اساسي نقش مارکسیسم عناصر چپي نیز سازمان داشتند. در دانشگاه
عناصر از حمايت ملي ي جبهه دانشجويي ملي ي جبهه چپ برخوردار بود و جناح چپي
قاطع اکثريت نیرو در آن اين با همکاري داشت.
و دانشگاه به وار حاکمیت مغول يورش مبارز و ضد استبداد و تخريب دانشگاهیان
و سرکوب دانشگاه و تجهیزات امکاناترا از آمیزي اعتراض هاي واکنش دانشجويان
و فرهنگي سیاسي نیروهاي برخي سوي دستگاه علیه و غیردانشگاهي دانشگاهي
گري ويران . اين برانگیخت حاکمبعد از که حکومتي پرستان خشونت
دانشگاه به 32آذر 16 ي حمله ي فاجعه ، مصطفي احمد قندچي و شهادت تهران نخستین رضوي شريعت نیا و مهدي بزرگ
بود در دانشگاه به دولتي مأموران تهاجم خبري هاي و رسانه داخلي مطبوعات
. انتشار يافت گوناگون با تفسیرهاي جهان 40 سال بهمن در اول دانشگاه به تهاجم
ها و دانشگاه استقالل تصويب رغم به گرفت. انجام آن حريم شدن اعالم مقدس
سرکوب عملیات خودسرانه در اين وسايل سازي و ويران و تخريب دانشگاهیان
شدن مجروح ازجمله دانشگاه و امکانات و شتم ششصد دانشجو ضرب به قريب
به و اهانت دانشگاه و اولیاي استادانو شخصي زور وسايل به ها تصرف آن
، اجبار يک دانشجويان و کیف جیب محتوايخود از کردن پرتاب دختر دانشجو به
به حقوق ي دانشکده عمارت دوم ي طبقه از آمبوالنس مجروحان آوردن و بیرون بیرون
ها و برخي آن ي دوباره کاري و کتکها گزارش شکني ها و حرمت گري وحشي
شد.
به و منتقدان مخالفان و اعتراضات تظاهرات در روزهاي بهمن شديد اول سرکوب رغم
هاي خیابان و بعضي مدارس بعد در برخي بهمن بهمن . در روز سوم يافت ادامه تهران
در زد دارالفنون آموز دبیرستان کلهر دانشو پلیس بین خیاباني وخوردهاي
نیز زيادي ي شد عده کشته آموزان دانشو نیز دستگیر شده گشتند تعدادي مجروحو شدند. مدارس اخراج اي باز عده
از حمايت نیز بار ديگر به دانشجويانپاخاستند. به اخراجي آموزان دانش
و دانشگاه رئیس ي صدور اعالمیه دنبال بهاز کوتاه اي در بیانیه امیني آن به در پاسخ اظهار بي دانشگاه به حمله چگونگيرا خبر حادثه نمود که کرد و اعالم اطالعي
. امیني است کرده دريافت آن از وقوع پس اصالحات ي برنامه مخالفین عناصر فئودال
حادثه را مسؤول ملي ي و جبهه ارضي جبهه دخالت کرد. اتهام معرفي دانشگاه
دو و دانشگاه بهمن اول در حادثه مليبا دولت که بعد توسط کمیسیوني ماه نیم
ديوار قاضي يک تیمسارارتش، حضور يک تحقیق براي دادگستري مقام و يک عاليبود، مردود داده تشکیل حادثه آن ي درباره
از اعلم قبل امیني شد. گرچه شناخته
و سخت خود با واکنشي تحقیق هیأت نتايج شوراي از اعضاي تن 15 دستور بازداشت عجوالنه
اول را صادر کرد و در غروب ملي ي جبهه عالي تشکیالت مسؤول منوچهري اشرف علي بهمن از اعضاي بعضي خبر بازداشت ملي جبهه تهرانکرد. از را گزارش جبهه ي اجرايیه هیأت
ساواک گزارش و بر اساس ملي ي جبهه اعضايو مسعود خنجي ابتدا شاهپور بختیار، محمدعلي
ي گفته به که احضار شدند در حالي حجازي تظاهرات ريزي از برنامه ، بختیار و خنجي حجازي
رهبر عنوان به نداشتند و فقط سنجابي اطالعيبود. مطلع از موضوع ملي ي جبهه تشکیالت کل
را در خودش داشتن دست حتی اتهام حجازي که بهمن روز اول دانشجويي تظاهرات برپايي
شود رد مي ديگر مطرح و افرادي توسط امینيو جبهه جوانان سازمان و خود را مسؤول کرده
با که داند. تظاهراتي مي آموزي دانش تظاهرات هم بازداشت شد و حتی يک انجام موفقیتخود نیز در گزارش دولت منتخب . هیأت نداشت
بود. کرده را محکوم آموزان دانش اخراج
بر افراد مذکور چندصد نفر ديگر از عالوه دولت کرد که ديگر بازداشت را در جاي دانشجويان
، غیر از سنجابي به شدگان بازداشت همگي 41 عید سال تا شب ؛ بختیار و حجازي خنجي
اتاق در يک چهار نفر که اين آزاد شدند. بازداشت. يافت ادامه شدند تا شهريورماه مي داري نگه اسداهلل کار آمدن و روي امیني ها بعد از رفتن آن
تظاهرات از انجام قبل آزاد شدند. حجازي علماحضار و مولوي نیز توسط سرتیپ آموزي دانش بود که شده او گفته تهديدشديد به ضمن
و آذربايجان کردستان ي تجزيه باعث هايش فعالیتو دو سالمتیان میثمي روايت شود. به مي
و احضار شدند سعید محسن ديگر هم دانشجويمربوط تراکت پخش قبال در جريان هم جزني بیژن
و شده آذر دستگیر و زنداني 14 لغو تظاهرات بهحضور نداشتند. ديگر هم بهمن اول ي در حادثه
دو دولت تحقیق بر کمیسیون عالوه که اينتوسط اساتید ديگر يکي ياب حقیقت کمیسیون نیز يکي و بازرگان عضو داشت سه که دانشگاه
ملي ي توسط جبهه بود و ديگري آن از اعضايشد. تشکیل
ابراهیم در آن که ملي ي جبهه تحقیق کمیسیونبرومند حضور و اديب امیني اهلل ، نصرت آبادي کريم
و سرهنگ جزني بیژن داوري داشتند نیز بنا به داشتن علت به 1367 -1297 غالمرضا نجاتي
انجام نتوانستند کاري کاري محافظه ي روحیه ي حادثه ي ها درباره آن تحقیقات ي دهند و نتیجه
بیدادگران ي . رويداد حمله انتشار نیافت بهمن اولتا کماندوها و پلیس ي وسیله به که دانشگاه به خودسرانه تهاجم شد يک انجام مسلح دندان بن
و انتظامي نظامي نیروهاي انديشي و ازسر کجو مخالفان با طراحي بود که اي برنامه نبود بلکه
مانند سپهبد تیمور امیني حاکمیتي درون رقباي از درباريان رشیديان اسداهلل ساواک بختیار ريیس
فرود از اهلل مرداد وفتح 28 کودتاي و عامالنو با در تهران شاه و شهردار انتصابي درباريانقوا و در کل ي فرمانده عنوان به شاه موافقت و عمق امیني اعتبار کردن بي و سوي سمت
صورت ملي و جبهه امیني تضاد بین به بخشیدن زندان با به علت امیني همین . و به گرفت
و فرود و تبعید بختیار کوشید از رشیديان انداختناز بهمن اول ي بگیرد. بختیار در هفته انتقام آنان
از امیني شده گفته که شد در حالي خارج ايرانشود. بود بختیار بازداشت کرده درخواست شاه
14تا دانشگاه بهمن اول ي حادثه دنبال بهشد. تعطیل و نیم دوماه مدت به 1341 فروردين
و ارتباطات ضعف به درمجموع دانشگاه تعطیليانجامید دانشجويي هاي فعالیت
انقالب فرهنگی ایران
ای از انقالب فرهنگی ایران، به مجموعهرویدادهای مرتبط با نظام آموزش عالی در تا ۹۵۳۱جمهوری اسالمی ایران )به ویژه سالهای
شود که تحت عنوان خورشیدی( گفته می ۹۵۳۱سازی ها و با هدف پاک سازی دانشگاه اسالمی
غرب »استادان و دانشجویانی که از دید حکومت،
رفتند صورت پذیرفت. پیش از به شمار می «زده
های ایران، شروع انقالب فرهنگی ایران، دانشگاههای اصلی حضور مخالفان علیه به یکی از کانون
نظام جمهوری اسالمی، یک سال پس از روی کار آمدن نظام، بدل شده بودند. اقدامات انجام شده در دوران انقالب فرهنگی ایران بخشی از برنامٔه
شد و مبارزه با فرهنگ غرب در ایران محسوب مییکی از اهداف عملی انقالب فرهنگی ایران،
وحدت حوزه علمیه قم و دانشگاه بود. در اواخر خورشیدی، شورای ۹۵۳۱فروردین ماه سال گذار نظام اهلل خمینی، )بنیان انقالب، با تأیید روح
های سیاسی فعال در جمهوری اسالمی( به گروهها، برای تخلیٔه دفترهای خود در دانشگاهها، مهلتی سه روزه داد که طی این دانشگاه
های مختلف روزها، درگیری و خشونت در دانشگاهایران شدت گرفت و چندین نفر کشته و تعداد
زیادی نیز مجروح شدند. این رویداد، سرآغاز شود که تعطیلی محسوب می «انقالب فرهنگی»
ها به مدت بیشتر از دو سال و اخراج دانشگاهصدها تن از استادان و هزاران تن از دانشجویان
گرا و لیبرال را در پی داشت. در دگراندیش، چپهای طی این دوران محتوای بسیاری از کتاب
درسی و علمی با دیدگاه موجود شورای انقالب های فرهنگی، مورد بازبینی قرارگرفت. به شیوه
های موسوم به چپ و لیبرال از مختلف، دیدگاهدانشگاه حذف شد و همچنین تغییراتی با هدف
اسالمی کردن دانشگاه و اجرای شریعت ها اعمال گردید. این سلسله اسالمی در دانشگاه
ها، تاثیرات زیادی بر ساختار فرهنگی و برنامههمراه داشت. چنانکه تعداد علمی ایران به
بسیاری از فرهیختگان، ایران را ترک کردند. ها با هدف های جدیدی در شهرستان دانشگاه
ها به امکانات افزایش دسترسی شهرستانیآموزش عالی تأسیس گردید. تحقیق در
ها محدود شد و ها در بسیاری از رشته دانشگاهپس از پایان انقالب فرهنگی، تعداد مقاالت
محققان در نشریات علمی معتبر، کاهش قابل ای یافت. از زمان انقالب فرهنگی ایران، مالحظه
سیستمی برای گزینش استادان برقرار گردید. از آن زمان، برای استخدام استادان، دو گزینش
وجود آمد که اولی گزینش علمی و جداگانه به دومی گزینش عقیدتی و سیاسی بود.
در دانشگاه 1378تیر 18روایتی از وقایع تهران:
دانشجويان و مردم مبارز در ايران ۹۵٣١تیر ۹١در جبهه جديدي در مقابل رژيم گشودند. مردم نه زير
پرچم اصالح رژيم بلکه براي سرنگوني رژيم به توپ تانک بسیجي ديگر ”میدان آمدند و با شعار
آزادي انديشه با ريش و پشم ”يا “ اثر نداردسوت دوره جديدي از مبارزات سرنگوني “ نمیشه
طلبانه علیه رژيم را به صدا در آوردند.
در پي تصويب غیر منتظره كلیات طرح اصالح قانون مطبوعات در شور اول مجلس شوراي اسالمي و
ادامه در صفحه نه
2014سپتامبر 23 1393ماه دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
18روایتی از وقایع 8ادامه از صفحه در دانشگاه تهران: 1378تیر
غیبت معني دار تعداد قابل توجهي از نمايندگان و سپس اقدام سريع،
غیرقانوني و تحريك آمیز دادگاه ويژه روحانیت در توقیف روزنامه سالم و آنگاه
بروز خشونت در راستاي سیاست "النصر بالرعب" "محفلهاي خودسر"، حوادث
خونبار و تأسف انگیز كوي دانشگاه تهران به وقوع پیوسته است.
، در تاريخ ايران به ۹۵٣١تیر ۹١روز جمعه عنوان يك روز سیاه در كارنامه جنايتكاران رژيم جمهورى اسالمى ثبت شده است.
از نیمه شب پنجشنبه و در طول روز تیرماه تحصن آرام و اعتراضآمیز 18جمعه
جمعي از دانشجويان دانشگاه تهران نسبت به تصويب شور اول طرح اصالح
قانون مطبوعات و توقیف روزنامه سالم با حمالت پي در پي، سازمانیافته و
هماهنگ نیروهاي ويژه و گروههاي فشار مجهز به سالحهاي گرم و سرد به خاك و خون كشیده شد، به طوري كه بر اساس گزارشهاي غیر رسمي بیش از سه تن از دانشجويان كشته، جمع كثیري مضروب و
مجروح و در بیمارستانها بستري شده و تعداد زيادي نیز بازداشت شده اند. در اثر
حمالت گروههاي مهاجم، ساختمانها، وسايل شخصي و كتابهاي دانشجويان
تخريب و يا به سرقت رفته، و حتي جان و مال دانشجويان خارجي مقیم كوي
امیرآباد نیز از اين حمالت مصون نمانده است.
دانشجويان كه با تجمع و راهپیمايى در برابر سالم به اعتراض برخاسته بودند، نیمه شب در خوابگاه خود با نیروهاى
ضربتى حكومت رو برو شدند كه در اطاقها را شكسته، وسائل و كتابهاى دانشجويان را بهم ريخته و پاره كرده، دانشجويان بى
دفاع را با مشت و لگد و اسلحه گرم مضروب و مجروح كرده و شمارى را با ذكر "موالى ما حسین اين هديه را از ما بپذير"
از طبقات باالى ساختمان به پائین پرتاب كردند كه در نتیجه تعدادى از جمله عزت
ابراهیم نژاد جان باختند و گروه بزرگى روانه بیمارستانها شدند.
تیرماه هر روز تظاهرات اعتراض ۱۵تا روز آمیز گسترده مردم ادامه داشت. شعارها
و خواستهاى آنان از رسیدگى فورى به حمله شبانه به خوابگاه و محكوم كردن
مهاجمان، تا به چالش طلبیدن همه زورگويان حكومت، نفى واليت فقیه و
استقرار حاكمیت ملى را شامل مى شد. همچنین وقايع مشابهى در تبريز،
اصفهان، مشهد، شیراز، اهواز و كرمان رخ داد و كشته و زخمیهاى فراوانى بجا نهاد.
پس از اينكه حركت اعتراض دانشجويى در كشور همه گیر شد، چهار وزير از دولت خاتمى به عنوان اعتراض استعفاء دادند.
تاج زاده معاون وزير كشور و مصطفى معین وزير فرهنگ و آموزش عالى طى
نطقهايى براى دانشجويان از جنبش آنها حمايت كردند. رهبر رژيم جمهورى
اسالمى پس از مشاهده سیل خروشان جوانان در خیابانهاى تهران، در يك نطق
مستأصالنه از طرفداران خود خواست تا حتى در صورتیكه تظاهركنندگان عكسهاى وى را پاره
كردند، كسى عكس العملى نشان ندهد.
اما صبح روز بعد به ناگهان ورق برگشت! وابستگان رژيم به خیابانها ريختند و دانشجويان و مردم را به شديدترين وجه ممكن مورد تهاجم قرار دادند. در
اين میان محمد خاتمى، رئیس جمهور حكومت اسالمى، دانشجويان و مردم را اراذل و اوباش
خواند و وزراى مستعفى، استعفاهاى خود را پس گرفتند. رژيم واليت فقیه ديگر بار كنترل را بدست
گرفته و صدها نفر را بازداشت نمود كه محمدى ها و احمد باطبى سمبل اين بازداشتها شدند.
منوچهر محمدى و غالمرضا مهاجرى نژاد بعنوان متهم رديف اّول و دّوم معرفى شدند و رژيم مزور جنايت پیشه با نشان دادن اعترافات تلويزيونى از آنان سعى در تخريب جنبش دانشجويى سكوالر
تیر را داشت. ۹١ايران و رهبرى حركت افتخار آمیز
اكبر محمدى با پايدارى در برابر شكنجه ها الگوى ١مقاومت دانشجويان لقب گرفت. همچنین كودك
ساله فرامرز توسلى، به جرم همگامى با تیر روانه زندان توحید گرديد. ۹١دانشجويان در
سمیه امینى، ريحانه هاشمى، روزبه صدرآرا، پیمان پیران، مهدى مصابح، ايوب لرستانى، محمد
صارمى، حسین تقى زاده، مصطفى كاظمى، پرويز رضا زاده، حمید علیزاده، امید قنديان، علیرضا
بابايى، بهمن حیدرى، مجید رستمیان، فرهاد راسايى، بابك كاظمى، ... به همراه صدها مبارز
ديگر در زندانهاى مخوف از جمله زندان توحید مورد شكنجه هاى وحشیانه قرار گرفتند.
تیر نقطه عطفى بود در مبارزات ۹١و بدينگونه قیام دانشجويى و آنرا جان و روحى تازه بخشید.
اين اقدام وحشیانه و هتك حرمت فضاي مقدس دانشگاه يادآور حمله كماندوهاي رژيم استبداد
و اول بهمن ماه 1332آذر 16شاهنشاهي در به صحن دانشگاه تهران است.1340
1388خرداد 25حمله به کوی دانشگاه تهران
در جریان اعتراضات گستردٔه مردمی به اعالم نتایج انتخابات نژاد آن را ریاست جمهوری دهم که کاندیداهای رقیب احمدی
متقلبانه دانسته و برخی آن را یک کودتای سیاسی نامیدند، ای در تهران و شهرهای دیگر ایران از اعتراضات گسترده
سوی معترضان به نتایج انتخابات روی داد که با برخورد شدید نظامیان حامی دولت روبرو نیروهای پلیس ضد شورش و شبه
شد. نیرویهای پلیس و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران کردن دانشجویان یورش برده و به ضرب و شتم شدید و مجروح
اهلل و گارد پرداختند. در جریان تالش نیروهای انصار حزبویژه برای ورود به کوی دانشگاه تهران، بیش از پانزده نفر از
دانشجویان تنها به علت اصابت گلوله به شدت مجروح شدند. اهلل به پس از آن با حمله نیروهای لباس شخصی و انصار حزب
تجمع دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران، دانشجویان ساکن کوی در اثر اصابت گلوله، زنجیر، چاقو، باتوم و چماق به
شدت مجروح شدند. نیروهای امنیتی که دور تا دور کوی را از یکشنبه شب تحت اختیار داشتند، چند بار ۷۴ساعت نزدیک به
برای ورود به کوی تالش کردند که این تالش با مقاومت دانشجویان ناکام مانده بود. اما پس از آغاز حملٔه نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه که با پرتاب نارنجک صوتی، گاز
آور و تیراندازی زمینی به تمام درهای کوی دانشگاه اشکهمراه بود، توانستند وارد کوی دانشگاه شوند. منابع دانشجویی و
۴۰۰دانشجو و بازداشت ۵تا ۴شدن برخی از شاهدان از کشتهدانشجو در جریان یورش به کوی دانشگاه خبر دادند. اسامی
شدگان توسط برخی منابع دانشجویی مبینا احترامی، فاطمه کشتهبراتی، آقایان کسری شرفی، کامبیز شعاعی و محسن ایمانی اعالم شد، هرچند کشته شدن دانشجویان توسط منابع رسمی تکذیب شد. همچنین یکی از فعاالن دانشجویی در گفتگو با
رادیوفردا مدعی حمله مهاجمان با شلیک مستقیم تیرهای فسفری ای از شدن عده ای و در نتیجه زخمی و احتماال کشته و ساچمه
دانشجویان از این طریق شده است.
دفتر تحکیم وحدت که یک گروه دانشجویی منتقد دولت است، ای اعالم داشت که در حمالت خرداد، طی بیانیه ۷۵روز
های تهران و نیروهای امنیتی و لباس شخصی به دانشگاهاند. این گروه فرماندهان سپاه شیراز هفت دانشجو کشته شده
نظامیان بسیج را مسئول واقعه دانست. پاسداران و شبه
»در بیانیه دفتر تحکیم وحدت آمد: ترین حمله در در وحشیانهخرداد، نیروهای انصار و لباس شخصی ۷۱شامگاه یکشنبه
دهی گسترده و هماهنگ به دانشجویان ساکن در با سازمانکوی دانشگاه تهران حمله کردند. این افراد مجهز به انواع
های سرد و گرم از جمله قمه و تبر بودند. در این حمله سالحنفر از دانشجویان ۵ناجوانمردانه به دانشجویان، حداقل
دانشگاه تهران به شهادت رسیدند. محیط زندگی دانشجویان تیر دیگری با ابعاد ۴٢را به آتش کشیدند و به راستی
گسترده تر و ناپاکی و سفاکی بیشتر بر جای گذاشتند. باز هم های خوابگاه دانشگاه تهران منهدم شده و باز هم خون اتاق
است. پاک دانشجویان بر در و دیوار آن برجای مانده
در دانشگاه شیراز نیز ماموران »همچنین طبق این بیانیه: لباس شخصی، انصار و بسیج به دانشجویان این دانشگاه
دانشجوی این دانشگاه ۷حمله کردند که طی این حمله حداقل اند. به شهادت رسیده
محمد هادی صادقی، رییس دانشگاه شیراز در پی بروز خشونتها در دانشگاه، استعفا داد اما دالیل این استعفا را
عنوان نکرد.
یک روز پس از انتشار این خبر، سایت دانشگاه تهران ای صادر کرد و مدعی شد هیچ دانشجوی کشته اّطالعیه
است. نشده
اند که اجساد کشته شدگان برخی منایع دانشجویی گزارش دادهاند. هایشان دفن کرده را بطور مخفیانه و بدون اطالع خانواده
نیروهای پلیس درهای کوی دانشگاه را باز کردند تا لباس ها و نیروهای انصار به سمت دانشجویان یورش شخصی
برند. حمله شباهت فراوانی به یورش به کوی دانشگاه در ها داشت با این تفاوت که پلیس و لباس شخصی ۴۴۲٢سال
های جدید برای حمله به دانشجویان استفاده کردند. از سالحهایی بر بدن هایی بود که سوختگی سالح جدید حاوی گلوله
شب آغاز ۰:۴۰کند.در گیریها از ساعت دانشجویان ایجاد میگردید و تا نیمه شب ادامه یافت. با قطع شدن ارتباطات تلفنی
دقیقه نیروهای لباس شخصی با حمایت ۷:۴۰در ساعت پلیس وارد کوی دانشگاه شده و به ضرب و شتم و سرکوب
دانشجویان در خوابگاه پرداختند.
های دانشجویی در ایران از جمله اصفهان و سایر خوابگاه شیراز نیز مورد حمله قرار گرفت.
انتقال دانشجویان به وزارت کشور و شکنجه آن
از سوی دیگر شماری از دانشجویان آزاد شده کوی دانشگاه ۵۰خرداد، بیش از ۷۵تهران اعالم کردند بامداد دوشنبه
های دانشجو توسط افراد لباس شخصی که به انواع سالحسرد و گرم مجهز بودند، بازداشت و به زیرزمین ساختمان
وزارت کشور منتقل شده بودند. به گزارش خبرنامه ها در جریان حمله امیرکبیر، این دانشجویان که برخی از آنها در زیر زمین به کوی دانشگاه زخمی شده بودند، ساعت
وزارت کشور مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند. یکی از فعاالن دانشجویی در گفتگو با رادیو فردا تعداد
نفر عنوان کرد. ۷۰۰شدگان را حدود بازداشت
به مرور اطالعات بیشتری از چگونگی شکنجه دانشجویان گوید: منتشر گردید. یکی از شاهدان می
نیروهای انصار و بسیج پس از آنکه عده زیادی از دانشجویان را محاصره کردند، در محوطه کوی با ضرب و
شتم آنها را زمین نشاندند. این در حالی بود که بسیاری از ها و خونریزی شدیدی از دانشجویان در همان حین جراحت
ناحیه دست، سر و پا داشتند و با وضعیت وخیم جسمی دستگیر شدند. سپس دانشجویان را با برخوردهای تحقیر آمیز
ها و اتومبیل هائی که پیش تر جلوی درب اصلی به سمت ون کوی قرار گرفته بود هدایت کردند.
ادامه در صفحه ده
2014سپتامبر 23 1393دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مهر ماه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
25حمله به کوی دانشگاه تهران 9ادامه از صفحه
1388خرداد
در طول مسیر به تحقیر آمیز ترین شیوه با دانشجویان
بازداشتی برخورد کردند. در کنار همه ضرب و شد، های جسمی دیگری که در طول راه انجام می شتم
آنها اقدام به
های آهنی بر سر دانشجویان نمودند و با گذاشتن جعبههای خود بطور متوالی بر سر هر کدام از باتوم
کوبیدند! این در حالی بود که یکی از دانشجویان میبازداشت شدگانی که جعبه آهنی بر سر وی گذاشته شد،
خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت و سه نقطه سر این دانشجو شکسته شده بود.
های حامل دانشجویان بازداشتی به نقاط مختلفی اتومبیلشدند. برخی دانشجویان همان شب به اعزام میهای مختلف انتقال داده شدند و برخی دیگر بازداشتگاه
نیز به طبقه منفی چهار وزارت کشور منتقل شدند. در آنجا با وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین شیوه با
دانشجویان رفتار شد.
ها، فردی ساعت ندادن آب به بازداشتی ۴۷پس از پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را باال گرفت و آنرا
بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از ابی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه
دادند. این مسئله تصویر بسیار به دانشجویان آب میای بود.در یک حرکت نمایشی، یکی از تکان دهنده
بازجویان، خواست که به دانشجویان بهتر آب داده شود. در این هنگام یک شلنگ آوردند و از دانشجویان
خواستند که از این شلنگ آب بخورند اما هنگامی که دانشجویان از آن آب خوردند متوجه شدند که آب داغ
های طوالنی ضرب و شتم و است! آنها پس از مدتهای وحشیانه دانشجویان، در هنگام غذا دادن، شکنجه
ریختند. غذای غذا را در کف دستان دانشجویان میماکارانی را در کف دستان دانشجویان ریختند و به آنها
گفته شد که اگر کوچکتری ذرٔه غذا بر زمین ریخته شود ضرب و شتم خواهند شد و در چند مورد این اتفاق افتاد
ای مورد ضرب و شتم و دانشجویان به طرز وحشیانهقرار گرفتند. در هنگام صبحانه نیز به دانشجویان مقدار بسیار اندکی نان خشک به همراه پنیر داده شد و از آنان
خواسته شد که این مقدار نان را با دیگران قسمت کنند ای نان بر روی هم چنین به انها گفته شد که اگر ذره
زمین بریزد، کتک خواهند خورد. این مسئله نیز بدلیل خشک بودن نان رخ داد و برخی بازداشت شدگان شدیدا
ضرب و شتم شدند.
یک نماینده مجلس و عضو کمیته پیگیری حمله به کوی دانشگاه ضمن تایید دست داشتن بسیجیان در این حمله گفت که ابعاد این یورش شدید تر از حمله
است. بوده ۴۴٢۲به کوی دانشگاه در سال
دانشجو جان 27طبق آخرین گزارشات در این یورش خود را از دست دادند.
مجوز شواری تامین برای حمله
در پی تحقیقات برخی نمایندگان مجلس روشن شد که
شورای تامین استان مجوز ورود به کوی دانشگاه را به نیروهای های دولتی ادعا است. پیش از این رسانه انتظامی و بسیجی داده
است. کرده بودند که حمله به درخواست دانشگاه تهران انجام شده
واکنش افراد مختلف به رویداد
1388خرداد 29آیت اهلل خامنه ای رهبر جمهوری اسالمی در در خطبه های نماز جمعه در دانشگاه تهران تلویحا با چنین
عباراتی به این رویداد اشاره کرد: کسانی هم به خوابگاه های دانشجویی حمله کرده و "دانشجویان مومن و حزب اللهی" را هدف
قرار داده اند در حالیکه شعار حمایت از رهبری می دادند.
فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران در مصاحبه ای که از سیمای جمهوری اسالمی پخش شد، کشته شدن دانشجویان در حمله
به کوی دانشگاه تهران را کذب محض خواند. در ادامه ی این مصاحبه که از برنامه ی بیست و سی پخش می شد دانشجویی خود
را "محسن ایمانی" معرفی کرده و خاطرنشان کرد در جریان این حوادث کشته نشده و در تاریخ حمله در کوی دانشگاه حضور
نداشته است.
حمیدرضا کاتوزیان، نماینده اصولگرا که از اعضای کمیته ی مجلس جهت پیگیری حمله به کوی دانشگاه می باشد، گفت که ابعاد
تر بوده است فجیع ۲٢تیر ۴٢این حمله از حادثه
به هر حال جنبش دانشجویي با تمام پیچ و خمها و مسائل عیان و نهان راه خود را در روند تاریخ مبارزاتي مردم ایران باز كرده و
, اول ۴۴۴۷آذر ۴٣علي رغم سركوبهاي آن در تاریخ خود مثل به مانند سمندر بر خاكستر خود ۴۴۲٢تیر ۴٢و ۴۴٣۰بهمن
.رستاخیز خواهد كرد و نخواهند توانست ازحركت بازش ستانند
آخرادامه از صفحه
براندازی حکومت اسالمی؛ از طریق ایجاد جنبش با استراتژی
مشخص
امثال حشمت طبرزدی ،دبیرکل جبهه
دمکراتیک و ملکی و برخی دوستان دیگر با
هماهنگی در داخل وافرادی در خارج از ایران،
برای حمایت از مبارزان داخل ایران ،با این طرح
موافقت نمودند و در همین راستا جلسات
زیادی برگزارشد و این روند همچنان با
همکاری برخی سازمان ها و افراد منفرد در
خصوص هماهنگی در عمل ادامه دارد .هدف
از این طرح ایجاد جنبش سازی و هماهنگی
در عمل بود .برخی دوستان معتقد بودند ،که
در راستای یک جنبش میشود از همه باورها و
گروهای سیاسی مختلف بهره جست و این
تفکر را هر چه بیشتر برجسته نمود .من
شخصا معتقد هستم ،که فقط با گفتن رفتن
این حکومت در شعار و نه در عمل کاری انجام
نخواهد شد .
در نتیجه در این مبحث ،هدف و استراتژیک
مشخص است و همه میدانیم که چه
میخواهیم و هدف ما چیست. نکته مهم در
این طرح این است که ،جنبش باید خارج از
محدوده قدرت و نظارت حکومت شکل بگیرد و
اساسا مطالبات مردم را، در بر بگیرد .این طرح
عنوان میکند ،که ما مطالبات را از حکومت
نمیخواهیم ،چرا که معتقد هستیم این
حکومت به هیچ کدام از خواسته های مردم
پاسخ نمیدهد .در نتیجه این مطالبات از
سوی مردم و جنبش ها طنین انداز خواهد
شد و به حکومت تمکین میشود ومیتوان
حکومت را به عقب واداشت .به اعتقاد من و
این دوستان هر کدام یک ،از این شعارهای
محوری میتواند تبدیل به یک جنبش مدنی
شود .حکومت اسالمی تنها از جنبشی
شدن مطالبات مردم ،هراس دارد و چه بسا
نمونه اکراین، انها را در وحشت فرو برده
است .
…نتیجه گیری هدف براندازی و گذر از حکومت و استقرار
سکوالردمکراسی از طریق جنبش سازی
است و استراتژیک هم ،شعارهای محوری
چهارگانه و حتی شاید، در اینده به این
شعارها باز اضافه شود.فشار به حکومت از
داخل و خارج از طریق کار عملی ،ایجاد
اکسیونهای اعتراضی بر علیه حکومت ،فشار
به جوامع بین المللی در خصوص نقض حقوق
بشر ،ارتباط با سازمان های حقوق بشر برای
اعمال فشار به حکومت ،تداوم تحریم سپاه و
حکومت و نیروهای سرکوبگربه دلیل نبود
ازادی در ایران ،رفع فیلتر اینترنت و
دسترسی به اطالعات ازاد ،حمایت از
مطالبات مدنی مردم ایران ،ایجاد رسانه های
همسو برای برقراری ارتباط با مردم در عرصه
های مختلف ،اموزش مردم برای رسیدن به
خواسته های خود ،ارتباط ارگانیک خارج و
داخل کشور ،حمایت از مبارزان و ازادی
خواهان در داخل ایران ،ایجاد وحدت رهبری
برای سازماندهی اعتراضات و اعتصابات ،ایجاد
یک اتاق مشاوره برای هماهنگی در عمل در
خارج از ایران از تمام گروها و جناح های
سیاسی ،بررسی اهداف جنبش ،اتخاذ تاکتیک
های مختلف در مواقع خاص ،ارتباط با مردم
،شفافیت و اعتماد سازی ،ارتباط با پارلمان
های کشورهای مختلف در خصوص نقض
حقوق بشر در ایران ،برجسته کردن مطالبات و
مبارزات مدنی مردم ایران در سطح بین المللی
،پوشش خبری رسانه های همسو با جنبش
برای اطالع رسانی به مردم ،امکانات مالی و
لجستیک ،برگزاری کنفراس ها برای بررسی
طرح ها از سوی احزاب و سازمان ها .ادغام
نشدن گروها و سازمان ها در هم و استقالل
کامل انها ،استفاده از توانایی گروها و افراد و
احزاب در کار عملی .ارائه طرح ها و پروژها
،هماهنگی در عمل با حداقل اشتراکات ،دامن
نزدن به اختالفات ،سعی در تنشزدایی و تقابل
با هم ،احترام به حاکمیت ملی و انتخابات ازاد
بعد از حکومت اسالمی در خصوص نوع حکومت
و سیستم مدیریت ،میدانی شدن جنبش ها
در عمل واسیب شناسی اصولی در روند
مبارزات .من شخصا معتقد هستم با روحیه
پلورالیسم و دموکراسی خواهی میتوانیم در
کنار هم با استقالل کامل در هماهنگی در
عمل با هم فعالیت نماییم و ایران را از دست
این حکومت غیر ایرانی نجات دهیم .به امید
ایرانی اباد و ازاد
براندازی حکومت اسالمی؛ از طریق ایجاد جنبش با استراتژی مشخص
2014سپتامبر 23 1393ر ماه دوره ی جديد شماره نخست سه شنبه اول مه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی
براندازی حكومت اسالمی؛ از
طريق ايجاد جنبش با
استراتژی مشخصمحمد زمانی
انچه که برای ما و اکثریت مردم ایران اهمیت
دارد، چگونگی گذر وبراندازی این حکومت و
استقرارسکوالردمکراسی در ایران است .با
تجربه ایی که از زمان جنبش سبز تا اکنون دارم،
حول دو محور اساسی است اول: مردم ایران
حتی با توجه به شرایط سرکوب و خفقان از هر
امکانی برای اعتراض به حکومت استفاده نموده
اند .به عنوان مثال جنبش سبز که از رای من
کجاست ،به شعارهای ساختارشکن و گذر از
این حکومت بدل شد و در اصل این جنبش
خودجوش از این موقعیت ،حتی بدون رهبری
مشخص و نبود الترناتیو بهترین استفاده را برای
،اعتراض به حکومت نشان دادند . به اعتقاد من
،به پیکره و مشروعیت این حکومت توتالیتر در
داخل و خارج خدشه و ضربه وارد نمود ،هرچند
که فراخوان این اعتراض ها برای حمایت از مردم
مصر و تونس ،توسط اقای موسوی و کروبی
اعالم شد ،اما در عمل همه ما شاهد رادیکال
شدن این جنبش از سوی مردم مواجه شدیم
،که هزینه سنگینی برای حکومت
داشت .کشته شدن ازادی خواهان و فرستادن
برخی افراد و تجاوز به انها در کهریزک ،ماهیت
این حکومت را نشان داد و عمال حکومت را
غافلگیر نمود .هر چند که این جنبش سرکوب
شد ،اما همچنان این مبارزه در ابعاد مختلف
ادامه دارد و دوم : نبود یک الترناتیو مشخص و
رهبری برای سازماندهی بهتر ،یکی از ایرادات
این جنبش بود و عده ایی هم، به دنبال مصادره
کردن این حرکت از سوی اصالح طلبان حکومتی
بودند .اما انچه پدید امد ،نشانگر اعتراض مردم
به این حکومت در خصوص سیاست های اشتباه
و غیر مردمی در این سی و پنج سال بود و به
درستی مردم از این فرصت به دست امده
استفاده نمودند . به اعتقاد من جنبش سبز با
عث چند دستگی در حکومت و حتی در نیروهای
نظامی و انتظامی شد .
انتخابات ازاد و انحالل حکومت اسالمی
اگر بخواهم، منصفانه به این دو موضوع بپردازم
دو گروه هستند که با ارائه این تاکتیک ها در
مقابل هم ایستاده اند و اساسا رویکردی
منتقدانه با هم دارند .گروه اول، به انتخابات ازاد
در حکومت میپردازند و گروه دوم انحالل طلبان و
یا بهتر بگویم براندازان هستند .وقتی از هر دو
گروه پرسش میشود، که چگونه و با چه
مکانیزمی میتوان در این حکومت انتخابات ازاد
گذاشت و یا قانون اساسی موجود را منحل
نمود ،طرح و برنامه مشخصی ارائه
نمیدهند .مثال، من بارها از دوستان طرفدار
انحالل طلب پرسش نمودم ،که برنامه شما
برای انحالل این حکومت چیست و چگونه میتوان
از این حکومت عبور نمود .اما به واقع پاسخی
قاطع نشنیدم و برنامه و مانیفست مشخصی
ارائه ندادند .اما من شخصا معتقد بودم، بدون
ایجاد جنبش و توازن قدرت سیاسی ،با
مطالبات مشخص نمیتوان به این حکومت
فشار مضاعف اورد .
با ایجاد جنبش میتوان حکومت را تحت فشار
قرار داد
حکومت های توتالیتر مثل حکومت اسالمی
،نه اصالح شدنی است و نه تن به انتخابات
ازاد خواهد داد .در نتیجه نیروهای سیاسی و
الیت جامعه میبایست ،جنبش ها را تقویت
نمایند .این جنبش ها باید ،خارج از محدوده و
نظارت قدرت به مبارزات خود ادامه دهند .برای
ایجاد جنبش باید به چند موضوع توجه داشت
،
و اساسا یک جنبش با چند چیز تعریف
شود. داشتن هدف مشخص ، ارائه و می
، داشتن برنامه و امکان داشتن استراتژی
ها برای تقابل با حکومت ، استفاده از موقعیت
های مختلف ورهبری اعتراضات داشتن تاکتیک
و اعتصابات برای ایجاد سازماندهی است. در
یک جنبش موفق ،اساسا کسانی که حاضر
به هزینه دادن هستند و در مبارزه میدانی
شرکت دارند رهبران خود را انتخاب مینمایند و
اشخاص کاریزما نقش چندانی ندارند .افرادی
نقش محوری دارند ،که وارد فاز عمل و مبارزه
شده اند و مردم به این افراد، در طول مبارزه
اعتماد مینمایند .نمونه ان را در جنبش های
مختلف میتوان جستجو نمود .مثل ایوان
ماُرویچ، کنشگرسیاسی و دموکراسی خواه
صرب و از بنیانگذاران جنبش آتپور بر علیه
دیکتاتوری اسلوبودان در صربستان ویا
خواهران میرابال در جمهوری دومینیکن بودند
،که سه نفر از آنها در زمان مبارزه با
دیکتاتوری رافائل تروخیو توسط عوامل او به
قتل رسیدند و بعد از این قتل ،جنبش پروانه
ها باعث سقوط تروخیو شد و حتی جنبش
بختیاریها در خصوص اهانت به انها ، از طریق ،که با اعتراض سریال سرزمین كهن پخش
انها و عقب نشینی حکومت و توقف فیلم و . معذرت خواهی حکومت خاتمه یافت
اساسا جنبش سیاسی به یک گروه
شود ،که در راستای اجتماعی گفته می
رسیدن به یک هدف و تغییر اساسی و
بنیادی در مقابل حکومت های دیکتاتور و
خودکامه مقابله مینمایند .در نتیجه در ایران
بدون ایجاد جنبش ، نمیتوان حکومت را وادار
نمود ،که به اپوزیسیون گوش فرا دهد و یا به
مطالبات مردم پاسخگو باشد و یا اعدام نکند و
یا ازادی خواهان را به زندان نیندازد .هر چه
این جنبش ها قویتر عمل نمایند، سرکوب انها
از سوی حکومت کمتر خواهد شد.
ازادی زندانیان سیاسی ،نه به اعدام ،وضعیت
معیشتی مردم و نه به حجاب اجباری و برابری
زنان
انچه که درادامه خواهد امد دو موضوع
اساسی است .اول ،اینکه برخی از
ازادیخواهان که در ایران هزینه های زیادی را
در زندان های حکومت ،برای مقاومت و
خواسته های مردم پرداخت نموده اند بر این
باور بودند ،که باید از طریق ایجاد جنبش و کار
عملی و هماهنگی در عمل بتوانند ،در مقابل
این حکومت به مبارزه ادامه دهند .دوم ،هدف
و استراتژیک را مشخص نمودند .هدف را گذر
از این حکومت و استقرار سکوالردمکراسی
دانستند و دوم ، استراتژیک برای ایجاد جنبش
بود که،به ازادی زندانیان سیاسی ،نه به
اعدام ،وضعیت معیشتی مردم و نه به حجاب
اجباری و برابری زنان اشاره داشتند .
ادامه در صفحه ده
ارگان رسمی جبهه دموکراتیک ايران
زير نظر شورای سردبیری
ايمیل :