دین و زندگی
DESCRIPTION
دین و زندگی. درس شانزدهم. کار(گوهر زندگی). یاد خدا مانند نور است و غیر از خدا مانند سایه دل که از نور خورشید پر شد هرگز سایه ای در آن باقی نخواهد ماند. آیات 10تا14 سوره نحل. ترجمه آیات. بسم الله الرحمن الرحیم. او کسی است که نازل کرد(فرستاد) از آسمان ابی برای شما از آن نوشیدنی - PowerPoint PPT PresentationTRANSCRIPT
زندگی ودین
) زندگی) گوهر کار
شانزدهم درس
نور مانند خدا یاداز غیر و است
سایه مانند خدانور از که دل
شد پر خورشیدای سایه هرگز
باقی آن درماند نخواهد
آیات ترجمه
آیات 14تا10
نحل سوره
الرحمن الله بسمنازل الرحیم که است کسی او
) فرستاد) کردابی آسمان از
نوشیدنی آن از شما برایروید می درخت و گیاه آن از و
) می ) را پایان چهار آن در کهچرانید
برویاند کشت شما برای آن با وانگور و خرما درختان و زیتون و
) ( ها میوه تمام همه از واست ای نشانه آن در قطعااندیشند می که گروهی برای
انزل الذی هوماء السماء من
شراب منه لکمشجر منه و
تسیمون فیه10
الزرع به لکم ینبتاالعناب و النخیل و الزیتون و
ثمرات کل من والیه ذلک فی ان
یتفکرون لقوم11
شماشب برای کرد ورامرا وروز
را ماه و خورشید وتسخیر در ستارگان و
اویند فرماناست ای نشانه آن در قطعا
می فکر که قومی برایکنند
شما برای زمین در آنچه وآفرید
گوناگون های رنگ به ) نشانه) آن در همانا قطعا
است ایمی متذکر که قومی برای ) می) عبرت و پند شوند
گیرند
النهار و اللیل لکم سخر والقمر و والشمس
بامره مسخرات النجوم والیات ذلک فی ان
یعقلون لقوم12
فی ذلک فی لکم ذر ما واالرض
الوانه مختلفاالیه ذلک فی ان
یذکرون لقوم13
دریارا که است کسی واوکرد رام
بخورید تازه گوشت آن از تاآرید بیرون زیوری آن از و
پوشید می را آن کهبینی را ها کشتی آن ودر
شکافند می را آب کهبجویند او فضل از تا
گزار سپاس شما که شاید) کنید) تشکر باشید
البحر سخر الذی هو وطریا لحما منه لتاکلواحلیه منه تستخرجوا و
تلبسونهافیه مواخر الفلک وتری
فضله من لتبتغوا وتشکرون لعلکم و
امامان از احادیثی
كارها ترين محبوباجمعها و ، العدل فى اعمها و ، الحق فى اوسطها اليك االمور احب وليكن
الرعيه . لرضااز بيش كه چه آن به عمل و ، عدالت گسترش و ، حق در روى ميانه كه بايد
باشد كارها ترين محبوب تو نظر از است مردم همه دلخوشى مايه چيز .هر :) راح[ه) فى _̂ه ̀من aا̂س و[الن [ع[ب، ت فى _̂ه ̀من [ف_̂س̂ه ن _̂مْؤ_̀م̂ن أل السالم علیه قال[
زحمت فرمود: در مردم رفاه جهت به را خود كه است كسى آن مْؤمن . باشند آسایش و aت أمنی در او از دیگران و بیندازد
حالل درآمد :حله فی المال الحراکتسابه توفیق من است حالل راه از مال کسب آزاده انسان های موفقیت از قرار انبیا شمار در قیامت در کند تهیه وتالش کار با را خود روزی که کسی
. کند می دریافت را آنان ثواب و گیرد می
عملکرد
و فرهنگى عرصه درپرورش و آموزش
) ع )علی
) قضاوت ) داشت، عهده بر را آن تصدى ع على امام كه هايى شغل از ديگر يكى . اين. صاحب است مشاغل ترين حساس و ترين مشكل از قضاوت اسالم، در بود
. گرامى پيامبر باشد برخوردار وسيعى دانش از بايد پارسايى بر عالوه شغل(اسالم : ص) ) و ) «بهترين فرمود مى و دانست مى ع على برازنده را قضاوت ،
است على قضاوت، امر در شما ماهرترين و ».داناترين ) اكرم ) پيامبر زمان در خويش، تقواى و دانش با ع (على خالفت ص) هنگام و خلفا ،
. حضرت، قضايى شخصيت پرداخت مى مردم ميان حقوقى هاى قضاوت به خود،باره اين در و است بوده انديشمندان و نگاران تاريخ مردم، توجه مورد همواره
. است شده نوشته زيادى هاى كتاب . مى مشورت به ديگران با هم او بود رايزنى حضرت، هاى مسئوليت ديگر از . رساند مى كمك ديگران به خود بينش و دانش از ها رايزنى در هم و نشست
. ) رو، ) ازاين بود ع على امام بزرگ هدف مسلمانان، كيان حفظ و اسالم «گسترش ) او ) برترى و شايستگى و دانست مى ص پيامبر منصوص aوصى را خود وى گرچهنظر و نافذ فكر با افتاد، مى خالفت كار در اى گره وقت هر بود، محرز ديگران بر
) ( . خليفه دوران در ع على امام كه بينيم مى جهت اين به گشود مى را آن خود، بلنداو اجتماعى و علمى سياسى، مشكالت از بسيارى گشاى گره و مشاور نيز دوم
بود».
: ) فرمود ) مى زمينه اين در ع على حضرترايزنى به بزرگان با آنكه و افتاد خواهد هالك ورطه به باشد، خودرأى كه كس آن
... هيچ است برده بهره و كرده مشاركت ايشان هاى خردورزى در پردازد،نيست رايزنى از تر بخش اطمينان پشتيبانى،
) ( ) ( آن خود توسط ص پیامبر شخصی كارهای انجام توصیف در ع علی دیگر روایت درمی‌نماید توصیف چنین را حضرت
) ( مانند او نشستن و می‌نشست زمین روی غذاخوردن موقع همیشه ص خدا »رسولسوار و می‌زد وصله را خود لباس و می‌دوخت خود دست با را كفشش و بوده بنده
... می‌كرد سوار نیز را دیگری كس و می‌شد برهنه االغانسان مشروع خواسته‌های جوابگوی كه تالشی و كار هرگونه الهی اولیای دیدگاه از
از می‌شود، انسان نیازهای رفع موجب كه شخصی كارهای انجام همچنین و باشد، ) ( . به ص پیامبر شخص فوق روایت به توجه با لذا است برخوردار توجهی قابل ارزش
می‌داده انجام خویش دست با را خود كارهای تمام و داشته خاصی توجه امر ایناست.
) ( ص اسالم گرامی رسول كه می‌رسیم ای نتیجه چنین به مختصر بندی جمع یك درهرگونه به زندگی مراحل تمام در الهی، دین تبلیغ رسالت انجام با همگام و همراهضوابط و شرایط به توجه با را هركاری و می‌پرداخت ثمربخش و مفید تالش و كاربهترین به حضرت آن توانای دست با كارها تمام و می‌رساند انجام به آن به مربوط . بیانات با خود، گیر پی تالش‌های و عمل ضمن در حضرت آن می‌گرفت انجام وجه
راهنمایی تالش و كار مراحل تمام در را مردم آحاد تمام آموزنده سخنان و شیوابا اسالمی جامعه تا می‌كرد ترغیب و تشویق كار و فعالیت به را آنان و می‌نمود
برخوردار اقتصادی رونق از و بوده مند بهره كامل استقالل از كار به اشتغالگردند.
آیات پیرامونگرايشبه : • و اسالمي فرهنگ تالشدر و کار اهميت با آشنايي کلي هدف
آن سوي• مفاهيم : • بر مرورمسخره. 1• و آفريده انسان مندي بهره براي را پيرامون طبيعت ، خداوند
است . گردانيدهآن. 2 تالشبه و کار با و کند طبيعتجستجو در را خود روزي بايد انسان
برسد . و. 3 عمران ايجاد و طبيعي منابع روي کار ، الهي برکات دريافت ي الزمه
است . آبادانياز. : 4 عبارتند کار آثار
استعدادها- شکوفايياحساس- لطافت
خيال- ي قوه تمرکزنفس- احساسعزت
از. : 5 عبارتند فعاليتسازنده و کار اثراتميشود- . جامعه آباداني سبب
است- . موثر انسان شخصيت و روح تعالي در
ي آيه ، نحل شريفه ي سوره « 14تا 10»پيرامون. 1 طبيعت ، خداوند که اين به کند مي راهنمايي را ما آيات اين در کريم قرآن
است . گردانيده مسخر و آفريده انسان مندي بهره رابراي
فهميد. :2 توان مي فوق ي آياتشريفه به توجه باهستند( . خداوند قدرت از هايي نشانه درياها و ،ستارگان روز و شب تسخير الف
گران ( زيورهاي و دريا خوردني هاي ،ماهي ها ميوه ،انواع زرع و ،کشت ،درخت آب ب. کنيم طبيعتجستجو در را خود روزي بايد که بياموزند ما به خواهند مي دريايي بهاي
و. 3 آسمان و زمين در خداوند بيشمار بخششهاي و ها نعمت از هايي نمونه ذکرکه : است اين براي ما زندگي محيط
کنيم( . تعقل و تفکر آنها در الفباشيم ( . خدا هاي محبت ياد به ب
آوريم ( . دست به را خدا تالشنعمتهاي و کار با جباشيم ( . خداوند شکرگزار د
و. 4 اميد و جواني و نوجواني ي دوره ويژگيهاي از بزرگ هاي آرمان و هدفها داشتنو . کار با که دانيد مي شما است دوران اين ديگر ويژگي آنها به رسيدن تالشبراي
به خود خياالت و روياها در افراد از بسياري هدفرسيد به توان مي پشتکار تالشوبر هدف سوي به قدمي واقعي زندگي در اما گيرند مي جشن را پيروزي مکرر طور
واقعيتمي . بلند هدفهاي به که است پويايي جوشو و ،جنب تحرک دارند نميکند . مي شيرين را آدمي کام و بخشد
،عمق ها خاک و ها کوه زير ،در زمين ي گستره در بخششخداوند و فضلبلندي . سر دنبال به که ملتي است پراکنده آن ديگر ي نقطه هر در و درياها
با ،و دهد قرار خود بزرگ هدفهاي از يکي را آباداني و عمران ،بايد است . آورد دست به الهي هاي نعمت از را خود ي ،بهره ها سختي به دادن تن
5: ) فرمايند. ) تالشمي و کار منزلت در ص اکرم رسولانبياء شمار در قيامت ،در کند تالشتهيه و کار با را خود روزي که کسي
فرمايند : مي نيز و کند دريافتمي را آنان ثواب و گيرد مي قراردرآمد براي که ،کاري بگذراند کار از ناشي خستگي حال در را شب که کسي
. است آورده سر به آمرزيده را ،شب است بوده حالل
6 ) ترين. ) ،مهم خود زمان دانشدر و گسترشعلم در ع صادق امام اينکه باچهار بر ،بالغ اند برده بهره ايشان محضر از که شاگرداني و داشتند نقشرا
مي هم کشاورزي به اوقات از بسياري در حال عين ،در بودند نفر هزاراز . عرق و بودند مشغول کار به مزرعه در تابستان گرماي در روزي پرداختند
شيباني . عمرو ابو نام به امام دوستان از يکي ريخت مي رويشان و سرگفت . : و آمد جلو ديد را ايشان
. کنم کار شما جاي به من تا بدهيد من به را بيل : ) رنج ) روزي آوردن دست به براي که دارم دوست من ، نه فرمود ع امام
بخورم . آفتاب و بکشم
7 . ) از. ) يکي بودند کار شدتمشغول ،به خودشان زمين در ع کاظم امامگفت : و رسيد ايشان ياران
گذاريد نمي ديگران ي عهده بر را کار اين چرا . : ) اين ) هم من از برتر افراد بگذارم ديگران ي عهده بر چرا فرمود ع امام
کساني . : چه پرسيد مرد کردند مي را کارها ) ( ) ( : ) و ) پدران ي همه و ع علي مومنان امير و ص خدا رسوا فرمود ع امام
ي . شايسته بندگان و آنان ،اوصياي پيامبران ي ،سيره فعاليت و کار اجدادمخداست .
کار. : 8 تربيتي آثاراستعدادها- شکوفايي
احساس- لطافتخيال- ي قوه تمرکزاحساسعزتنفس-
اين. . 9 کند شکوفا را ها آن بايد که است گوناگون استعدادهاي از آدميسرشار وجوددرگير ها سختي با ، کند حرکت ، برخيزد خود جاي از آدمي که کند مي وقتيظهور استعدادها
توانايي . به و کند کشفمي ، آزمايد مي را خود ، کار در انسان گيرد قرار حوادث دل در و شودبرد . پيمي خود وجودي هاي
کرامتنفس. 10 و احساسعزت کند نمي دراز پيشديگران دستشرا و کند مي کار که کسي ) به . ) ع علي امام باشد داشته معمولي زندگي يک و باشد اندک او درآمد چند هر ، کند مي
دريافت ازاي به حتي ، کرد باغبانيمي ، کرد مي حفر قنات و چاه ؛ داد مي تن کارهايسختکند حفظ را نفسخود عزت تا داد مي انجام را همه اين ؛ کرد مي کار ديگران براي اجرت و مزد
بياموزد . کرامت و درسعزت نيز مردم به و نکند دراز ديگران سوي به نياز دست و
رعايت. 11 درستي به را آن قواعد ، ميشود وارد کاري هر در ، تالشاست و کار اهل که کسيمصالح . که است شرافتمند تالشگر يک او کند مي نقصعرضه بدون محصولي و کند مي
ترجيح شخصي منافع بر را آن و دارد دوست را خداوند رضايت و جامعه عزت و اقتدار ، عموميزبوني . و حقير هاي انسان ، پردازند ثروتمي جمع به کار از دزديدن با که را آنان وي دهد ميکردن ضايع و جامعه ويراني و خرابي سنگيني بهاي با را زندگيشخصي در آباداني که داند مي
سازد . مي وارد کشور اقتصاد بر ناپذير جبران ضرباتي و کند مي خريداري مردم حق
در کاراسالم
. باشد مي کار گرفته قرار استفاده مورد اسالمي متون در که هايي واژه ترين مقدس از يکي . سنت و قرآن است نموده دعوت آن بسوي را مردم و گرفته قرار تکريم مورد اسالم در کار
کنند مي تالش و استفاده حالل روزي کسب براي الهي مواهب از دريا و زمين در که را افراديکنند مي جهاد خدا راه در که کساني با و است دانسته احترام قابل مردمي را آنان و ستوده
از دور و اعتماد قابل غير و ارزش کم افرادي را تنبل و بيکار افراد مقابل در و داند مي برابر. نمايند مي معرفي حق رحمت
( آيه اسري سوره در آيه( ) 12خداوند الملک اعراف( ) 15، حديد( )10، ،25 ( مائده( را( 96، مردم. ميداند ديني واجب يک آنرا و کرده دعوت حالل روزي کسب و تالش و کار بسوي
) ( همگي که دارند وجود اطهار ائمه و ص اسالم پيامبر از سودمندي بسيار احاديث زمينه همين در: . آنجمله از است اسالم مبين دين در کار رفيع جايگاه و اهميت بيانگر
کند ) تالش خود عيال معيشت و زندگي اداره براي که کسي الله سبيل في کالمجاهد لعياله الکاد(). کند مي جهاد خدا راه در که است کسي (10مانند
: ) ( خواهد مي که کسي مثل کن کار دنيايت براي چنان فرمايد مي زمينه همين در ع علي امامخواهي مي فردا گويا که کن کار چنان آخرتت براي و باشد جاويدان و بماند دنيا اين در هميشه
(11بميري.) ) ( در بود، فضيلت و تقوي اسوه و بشري جامعه الگوي و انساني عالي نمونه که ع علي امام
را خود همت تمام خاک، و آب از برداري بهره و قنوات حفر باغداري، کشاورزي، و کار خصوص ) ( مي بر وترک بسته پينه دستش که ميداد انجام بدني کار آنقدر ع علي حضرت برد، مي بکار
. زد مي تاول مواقع بيشتر و داشت
کار انجام شرايط
• ) ( شرط چند به منوط را مفيد نتيجه دريافت و کار آميز موفقيت انجام ع علي حضرتتحقق شرط چند اين آغاز از قبل و کار انجام هنگام در که دارد توصيه و داند مي
يابند:• : ) ( : و: تجار اي فرمايند مي ع موال زمينه اين در کار احکام فراگيري و آموزش الف
. کنيد تجارت بعد و بياموزيد را تجارت احکام اول کسبه• : ) ( علم بدون کس هر فرمايد مي تجارت بافنون آشنايي مورد در ع اميرالمومنين موال
. آيد نمي بيرون آن از که صورتي به رود مي فرو ربا منجالب در کند تجارت• ) ( : صاحب: و علم اهل کارگران از تجليل ضمن ع علي حضرت درستکاري و تعهد ب
: : و متعهد صنعتگر انسان خداوند االمين المحترف العبد يحب الله ان فرمايد مي فن. دارد مي دوست را درستکار
• ) ( با: : کار که نمايد مي توصيه کار انجام مورد در ع علي حضرت کيفيت و دقت ج: فرمايد مي مورد اين در نگردد سرعت فداي کيفيت و پذيرد انجام کيفيت و دقت
• انما • العمل من فرغ فيم يسئلون ال الناس فان تجويد اطلب و العمل سرعه التطلب
: صنعه جوده عن يسئلونخوب) • آنرا تا کن تالش بلکه رساني پايان به عجله با را کار که نکن سعي هيچگاه
از بلکه دادي؟ انجام را کار اين مدت چه در که پرسند نمي مردم چون دهي انجام). کنند مي سئوال آن کيفيت
اهدافو فعالیت و کار از انسانهمین و دارد، را مختلفی مقاصد
وا اقتصادی جهاد و کار به را او انگیزه . تواند می کار از فرد هدف دارد می
یا و مالی اجتماعی، فردی، دالیل . آن از انسان گاهی باشد غیرمالی
الزمه که پردازد می کار به که جهتو نیازها تأمین و اجتماعی زندگی
لحاظ به گاهی و اوست، احتیاجاتبه خاصخود باورهای و اعتقادات
. به که باورهایی دارد اشتغال فعالیتفردی حیات در کار مفید و مثبت نتایج
. انسان اما دارد خود روان و جسم در یاو کار انگیزه فطری طور به و sذاتا ها
تاریخ آغاز از و دارند خود در را فعالیتبین در که است امری کوشش، و کار
وجود مکانی هر در ها انسان تمام . زندگی در فعالیت و کار است داشته
به را نتایجی و آثار فرد معنوی و مادیدارد . دنبال
و ملuت تالشبرای و کار آثارفرد یک
کار :اهداففردیحالل آمددر کسب
جسم سالمتکار اجتماعی اهداف
جامعه اقتصادی رشد افزایشجامعه محرومان و اجتماع نیازهای تأمین
: انسان. فردي زندگي در کار آثار الفجسم سالمت بر تأثير
شخصيت و عزت احساس افزايشآسايش و آرامش کسب
ايمان سبب كار،رستگاري
فراوان پاداشطبيعت با همكاري و همراهي
زندگي به بخشي معنازندگي. در کار آثار ب
انسا ناجتماعيجامعه اقتصاد شکوفايي و رشد
زدايي- فقر
علی امام رباعی ترجمه) ع)
کن قطع کلی به آدم بنی مال از را طمعتکند می پست و کوچک مرا کار آن نگو
آور ذلت مردم از درخواست و گدایی بلکهاست
نیازی بی مردم از که آنگاهباش داشته خواهی که کاری هر
صورت این در کهتری ارجمند و تر قدر بلند مردم ازهمه
: صالحان پیشوای و مومنان امیر بر درودکه است بزرگی پیامبر آن شاگرد ایشان
دید را کارگری ی بسته پینه دست وقتی: فرمود و زد بوسه آن بر
نخواهد) لمس را آن آتش که است دستی اینکرد(
رفیع های قله از سترگ های صخره حملاست تر داشتنی دوست برایم آدمیان منت بار از
: گویند می من به برخیاست ننگ تو برای کار و کسب
از درخواست خواری و ذلت در عار و ننگ امااست دیگران
تن بردگان چون کنی زندگی آزاد خواهی می اگرده کار به
: گوید شخصیهای راه از یکی در گرمی بسیار روز
) رو ) روبه ع صادق امام با مدینهشدم
تو: که مقامی با شوم فدایت گفتمبا خویشاوندی و داری خدا نزد در
) گرمی ) روز چنین در چرا ص پیامبرو اندازی می زحمت به را خود
شوی؟ می کار مشغول: فرمود امام
. طلب) در من االعلی عبد دانی میتا آمدم بیرون درآمد کسب و روزی
نیاز بی تو مثل هایی انسان ازباشم(
کنی) چون کسان پیش نیاز دستدراز
ابروی از بگذری که ای بسته پلخویش(
کن سور تنت زرنج و بکوش کن دور کاهلي و آسايي تن گنج بود کاهل که را کسي نيست رنج بي گنج جهان اندر که
نيست جوشش در بيدار بخت اگر است کوشش را مرد کالبد همه
است»فردوسي«
کنندگان تهیه
: دبیر نامفروتن خانم سرکار
موالیی فاطمه نیا محققی زینب علی خادم زهرا سادات فاطمه
تقوی زجاجی زهرا
104کالس
تحصیلی 92-91سال
زیستن شادمانهشماست حق